۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 151 تا 160
  • شناسه : 7357
  • 21 فوریه 2024 - 12:29
  • 83 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۱۵۶ | کلام توحیدى صابرین در برابر آزمایشات‏
آیه 156 | گفتار توحيدى شكيبايان در برابر آزمايشات‏

آیه ۱۵۶ | کلام توحیدى صابرین در برابر آزمایشات‏

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۵۶ جلسه ۱ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی  ۱ جلسه تفسیر آیه صدو پنجاه و شش بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ (۱۵۳) وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۵۶ جلسه ۱

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

 ۱ جلسه تفسیر آیه صدو پنجاه و شش

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ (۱۵۳) وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ (۱۵۴) وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ (۱۵۵)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از صبر و نماز [در همه امور زندگى‏] یارى جویید؛ زیرا خدا با صابران است. (۱۵۳) و به آنان که در راه خدا کشته مى‏شوند مرده نگویید، بلکه [در عالم برزخ‏] داراى حیات‏اند، ولى شما [کیفیت آن حیات را] درک  نمى‏کنید. (۱۵۴) و بى‏تردید شما را به چیزى اندک از ترس و گرسنگى و کاهش بخشى از اموال و کسان و محصولات [نباتى یا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمایش مى‏کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده. (۱۵۵)

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه  ۱۵۶

 گفتار توحیدى شکیبایان در برابر آزمایشات‏

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ (۱۵۳) وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ (۱۵۴) وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ (۱۵۵)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از صبر و نماز [در همه امور زندگى‏] یارى جویید؛ زیرا خدا با صابران است. (۱۵۳) و به آنان که در راه خدا کشته مى‏شوند مرده نگویید، بلکه [در عالم برزخ‏] داراى حیات‏اند، ولى شما [کیفیت آن حیات را] درک  نمى‏کنید. (۱۵۴) و بى‏تردید شما را به چیزى اندک از ترس و گرسنگى و کاهش بخشى از اموال و کسان و محصولات [نباتى یا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمایش مى‏کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده. (۱۵۵)

الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‌ ۱

معنای کلمه استرجاع

 عبارت «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‌» را کلمه استرجاع گویند، کلمه استرجاع یعنی طلب رجعت کردن و در باب استفعال آورده شده است و معنی طلب بازگشت می‌دهد ، کلمه «الَّذِینَ» موصول می‌باشد و صفت آن در آیه قبلی آمده و جمله «وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ» که الصابرین صفت این موصول قرار گرفته و در آیه قبل ذکر شده است.

بررسی لفظ مصیبت

«أَصابَت»  اصطکاک و برخورد کردن دو چیز را گویند :«أَصابَتْهُمْ» یعنی دو چیز باید به هم برخورد کنند ، مصیبت در عرف یعنی آنچه که مردم از آن کراهت دارند یا چیزی که طبع انسان آن را خوش ندارد و برای فرد ناخوشایند بوده و اشمئزاز دارد ، اینجا حسب بحثی که در آن «أَصابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ» می‌فرمایند، مصیبت یعنی شیء و هر چیزی می‌تواند باشد.

منظور از اصابت در قرآن

در جایی فرمود :«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ» ۲ در آیه بعدی همان مصیبت را می‌رساند ، معنای کلمه اصابه به معنای اصطکاک و برخورد دو چیز بوده و مصیبه چیزی که انسان از آن متنفر باشد و خوشایند او نیست و فرد نسبت به آن اشمئزاز درونی دارد و از آن ناراحت می‌شود و امثال این‌ها را عرفا چنین گفته می‌شود که چیز مکروهی به انسان اصابت می‌کند.

شرط بشارت خداوند

مصائبی که در آیه قبل به آن اشاره کردیم و بیان به «بِشَیْءٍ» بود: جوع، خوف، نقص اموال یا نفس و نقص ثمرات ؛ مسلما مصیبت دیدگان یعنی کسانی که به آن‌ها مصیبت می‌رسد و به عبارت دیگر همه آدم‌ها دو دسته می‌شوند: یک دسته از آن‌ها صابرین هستند که مورد بشارت قرار گرفته و شامل سلام و صلوات حضرت حق تعالی می‌گردند.

دلیل ایجاد یاس و ناامیدی

زمانی که مصیبتی به صابرین می‌رسد آن‌ها می‌گویند «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‌» دسته دوم که از مفهوم آیه معلوم‌ می‌شود، کسانی هستند که در برخورد با مصائب بی صبری و بیتابی می‌کنند، کفر و ناسزا می‌گویند یا جزع فزع می‌کنند و کلمات نابجا، نابه‌هنگام، کفرآمیز می‌گویند ، خلاصه آنچه که موجب یاس و ناامیدی می‌شود همانا ضعف ایمان می‌باشد. بیشترین افراد از دسته دوم هستند.

ثمرات گفتن کلمه استرجاع

گفتن کلمه استرجاع یک ثمراتی دارد «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‌» گفتن و آن را به زبان آوردن دارای فوایدی خواهد بود: اولا اینکه یک مستحبی را بجا آورده چون در اینجا از طرف خدا ما مامور هستیم که کلمه استرجاع را دائما بگوییم و مستحب را انجام دهیم.

استرجاع یا همان تلقین به خود

نکته دوم این است که کسی که کلمه استرجاع را به زبان می‌آورد کانه و همانا تلقین به خودش می‌کند ، اینکه به مرده تلقین می‌کنیم افهم و اسمع تا اگر از او پرسیدند پروردگار تو کیست؟ بگوید الله ربی، بگو پیامبرت محمد (ص) بوده و کتاب تو قرآن می‌باشد ، در اینجا نیز به خودمان تلقین می‌کنیم «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‌» .

مالکیت و اختیار خداوند

قسمت «إِنَّا لِلَّهِ» یعنی ما هیچ چیزی نیستیم، مسلما ما مملوک هستیم و «العبدُ و ما فی یده کانَ لِمولاه» ۳ عبد و آنچه که در دست دارد، تحت اختیار مولای معظم او است و خود ما هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم لذا اینجا «عَبْدًا مَمْلُوکًا لَا یَقْدِرُ عَلَىٰ شَیْءٍ» ۴ این را به خودمان تلقین می‌کنیم که خودمان بدانیم باید تحت امر و تصمیم خداوند عمل نماییم.

ارتباط صبر و حکمت خداوند

کسانی که بتوانند طبق امر خداوند عمل کنند جزو صابرین هستند و مسلم می‌دانند که این بلیه و مصائب از جانب حق تعالی بوده و او مصلحت ما را می‌داند و با علم حکمت خود مصلحتی را برای ما ایجاد می‌کند که ثمرات دنیایی و زراعت ما یا تجارت ما از بین برود، اگر از بین نرود احتمالا به مصیبت بدتری دچار خواهیم شد.

حکایتی در باب صبر

مانند این داستان که یک زنی جزع و فزع می‌کرد ، کفر و ناسزا می‌گفت از او علت را جویا شدند ، گفت که طناب می‌بافتم و آن را می‌فروختم تا معاش خود را با آن تامین کنم، بعد درحالی‌که طناب را آماده کرده بودم پرنده‌ای از آسمان آمد و آن را دزدید و برد و من نتوانستم او را بگیرم.

توصیه پیامبر به زن ناامید

پیامبر به او توصیه کردند که صبر کند و هنگامی که در عالم معنا آن را جویا شد دید که عده‌ای از تجار به خدمت رسول اکرم آمدند و به ایشان عرض کردند که یا رسول الله ما ده نفر از تجار هستیم که نذری داریم و باید آن را ادا نماییم ، کشتی ما با مال التجاره آن در حال غرق شدن بود نذر کردیم خدا ما را نجات دهد تا هر کدام از ما صد دینار به شما اهدا کند.

نحوه نجات یافتن تجار

پیامبر از نحوه نجات یافتن آن‌ها سوال کردند گفتند که در حال غرق شدن بودیم و سکان کشتی نابود شده بود که ناگهان از پرنده‌ای در آسمان طنابی بر ما ارسال شد که طناب بسیار محکمی بود پس آن را بستیم و کشتی خود را نجات دادیم و حال آمده‌ایم تا نذر خود را ادا کنیم ، پیامبر به زن فرموند خداوندی که اینگونه برای تو من حیث لایحتسب می‌رساند تو نگران ده دینار طناب خود بودی اکنون ۱۰۰۰ دینار را بگیر و به معاش خود برس!

اعتقاد صابرین به امر خدا

اگر خداوند چیزی که در یک موقعیتی از ما می‌گیرد، حتما به جای آن برای ما بهتر آن می‌آورد ،مسلما در صابرین این موضوع وجود دارد که از خدا چیز بدی برای آن‌ها نمی‌رسد بلکه بهترین آن خواهد رسید ، به جهت زوال و اصابه مصیبت در اینجا ما یک چیزی لازم داریم تا مسکن ما شود.

ارتباط صبر و گشایش در کارها

مسلما آنچه که برای مصیبت دیدگان ،خصوصا مصائبی که در آیه قبل فرمود و بالاخص بحث انفس آن، هیچ چیزی جز صبر کارساز نیست ، اگر صبر باشد، آسانی ایجاد می‌گردد و ان شاءالله به نعمت‌های بعدی خداوند خواهی رسید «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً**إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» ۵ یعنی همراهی سختی و آسانی ؛ در آن تاکید می‌شود‌ به قول معروف به دنبال هر سربالایی یک سرازیری نیز وجود دارد.

صبر و کنترل نفس

البته روزهای قبل به مناسبت‌های مختلف معنای صبر را گفتیم و حسب اتفاق دیروز مفصلا آن را بیان کردیم چون آنچه که معنای صبر می‌باشد و می‌توانیم آن را جویا شویم، کنترل نفس است ، شاهد این مطلب هم اگر نگوییم دلیل آن می‌باشد، بیانات علامه طباطبایی ذیل آیه شریفه  که فرمود «وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ» ۶

مضائقه نفس در دیدگاه علامه طباطبایی

آیت الله طباطبایی در ذیل آن آیه و کلمه صبر فرمودند:« مضائقه النفس یعنی نفس را در مضیقه قرار دادن و آن را کنترل و افسار کردن اگر نفس را کنترل کنیم و در همه انحا و مراحل زندگی می‌توانیم به درستی رفتار کنیم .»

صبر در برابر نعمت‌های الهی

اگر صبر نباشد نمی‌توانیم و در همه چیز این را توضیح دادیم که صبر حتی در برابر نعمت‌های الهی اگر باشد، استفاده بهینه می‌شود وگرنه استفاده غیر معمولی و غیر آنچه که خدا فرموده خواهد شد و یا اینکه در منهیات به کار برود، اگر بخواهیم کلمه صبر را در یک کلمه خلاصه کنیم کنترل نفس خواهد بود.

فواید کنترل نفس

اگر کسی بتواند نفس خود را کنترل کند در همه ابعاد زندگی خود موفق خواهد بود و همه چیز برای او آسان خواهد شد و مصیبت‌هایی که می‌آیند ،لذا جمله «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‌» یعنی همه چیز به او تعلق دارد ما دخالتی نداریم همه چیز در دست او می‌باشد ، همه به سوی او هستیم یعنی ما قبلا بودیم، آمدیم و دوباره بازمی‌گردیم.

کلمه حکما درباره « وجود » 

لذا القای آنچه که در حقیقت بوده است را ما به خودمان تلقین می‌کنیم، عرفا و برخی از حکما وقتی در کلمات آن‌ها وارد می‌شویم مرحوم طیب اصفهانی اینجا کلام ایشان را آورده و می‌گوید عرفا که قائل به وحدت وجود هستند و برخی از حکما نیز به این امر معترف می‌باشند.

ارتباط ماهیت ما و خداوند

از جمله در تفسیر این آیه می‌فرمایند وقتی انسان از حق منشعب می‌شود، یعنی وجود پیدا می‌کند؛ چون وجود ما من الله است ، وقتی وجود ما از حضرت حق منشعب گردید، در یک ماهیتی قرار می‌گیرد؛ یک ماهیت مجرده‌ای که برای خودش معنایی پیدا می‌کند که این به جهت القای این ماهیت در وجود انسان ما باید خودمان را به همانکه بودیم  ، یعنی همان ذات احدیت برگردانیم و کلمه استرجاع را اینگونه معنا می‌کنند.

بررسی معنای عمل صالح

البته ما باید به این دقت داشته باشیم که وجود ما چون من الله و من الحق است همیشه باید از هر پستی و پلیدی خودمان را دور نگه‌داریم و نباید خودمان را به پستی‌ها، پلیدی‌ها و آنچه که شایسته وجود ما نیست، نزدیک کنیم. اینکه «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» ۷ در قرآن و با تعبیرات مختلف فرمودند، عمل صالح یعنی عملی که شایسته وجود ما باشد.

ارتباط ذات انسان با وجود حق

چون وجود ما من الحق بوده و ما از حق منشعب شده‌ایم باید عمل صالح انجام دهیم و مخلوق حق هستیم پس اگر به ذات او انتساب داریم باید خودمان را از پلیدی‌ها حفظ کنیم پس این نکته ظریفی می‌باشد لذا اگر ما عمل صالح انجام ندادیم فاسق می‌شویم و فاسق یعنی کسی از وجود خود بیرون و دور شده است.

ریشه کلمه فسق

اعراب به تخمی که زیر پرندگان می‌گذارند، زمانی که تبدیل به جوجه شده و پوسته می‌شکند یا پرنده می‌شود فسق می‌گویند یعنی از جلد خودش خارج شد و ماهیت تخم مرغ ندارد، از شکل و ماهیت خود خارج شده و به چیز دیگری تبدیل می‌شود‌‌ ، فرد فاسق عملی انجام داده که صالحیت وجودش را ندارد لذا به آن‌ها فاسق می‌گویند.

اعمال افراد فاسق

کسانی که فاسق هستند ، افرادی می‌باشند که مانند وجود خودشان عمل نمی‌کنند و به آنچه که شایسته وجود من الحق آن‌ها است عمل نخواهند کرد این حرف بزرگان، حکما و عرفا بوده و ما آن را می‌پذیریم که عقل ما نیز آن را درک می‌کند.

مذمت فرد گناهکار

احتمال دارد فردی بدون اینکه اطلاعات قرآنی زیادی داشته باشد، برای مثال کسی که کار ناشایستی می‌‌کند، به او گفته می‌شود که افسوس از کاری که انجام داده‌ای! آیا شایسته تو و خانواده‌ات این بود؟ به این نحو او را مذمت می‌کنند.

ارتباط عمل صالح با ذات انسان

آنچه که در تعبیرات و استعمالات الفاظ برای این معناها وجود دارد، معنای آن حقیقتا همین می‌باشد که باید به آنچه که شایسته ما است، عمل نماییم و آنچه که باید در وجود خودمان داشته باشیم و لایق انسانیت ما می‌باشد، باید به همان عمل کنیم چون ذات ما من الله است.

اراده : تفضل خدا به انسان

خداوند به انسان یک تفضلی فرموده که به او یک اراده‌ای داده تا در تمام انحاء زندگی او اختیار داشته باشد ، این ارزش می‌دهد که انسان با اینکه اختیار دارد که در برابر خدا اطاعت نکند، اما اطاعت بکند. چرا رتبه ملائکه از انسان شریف پایین‌تر است؟ چرا که مجبور هستند و خواهی نخواهی باید خدا را عبادت کنند.

تسبیح خداوند با اختیار

موجودات دیگر نیز اختیار ندارند «یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» ۸ همه آنچه که در زمین و آسمان هستند همیشه مشغول به تسبیح و تنزیه خداوند می‌باشند ، انسان است که وقتی با اختیار تسبیح خدا کند، وقتی با اختیار بندگی نماید، خداوند نیز ده برابر ملائکه به آن‌ها مباهات می‌کند.

وجود شعله‌های شهوت در انسان

شما ملائکه نمی‌توانید تمرد کنید و باید اطاعت نمایید، قوه تمرد، خشم، غضب، شهوت و… در وجود شما نیست اما انسان همه آن‌ها را دارد ، در روایت مضمونا داریم که درحالی‌که شعله‌های شهوت در وجود آن‌ها زبانه می‌کشد، ایستاده و در مقابل خدا رکوع و سجود می‌کند و نماز می‌خواند.

یاد خدا در شب زفاف

این موارد اهمیت بالایی دارد و حکمت اکثر اوامر خداوند مانند اینکه می‌گویند زوجین در شب زفاف دو رکعت نماز بخوانند همین است ، اوج جایی که دختر و پسر به عنوان جنس مخالف به یکدیگر رسیدند، اوج شهوت آن‌ها بوده و بالاترین هیجانات جنس مخالف را در وجودشان دارند، در آنجا به یاد خداوند تبارک و تعالی باشند.

مباهات خداوند به صابرین

اگر کسی بتواند در همه انحاء، سختی‌ها و آسانی‌ها یاد و ذکر و آنچه که مربوط به حق می‌باشد را در وجود خودش ایجاد کند، بسیار ارزشمند بوده و مورد مباهات حضرت حق در برابر ملائکه خواهد شد پس لام اختصاصی که در لله وجود دارد برای همان مالکیت خداوند تبارک و تعالی است ، اگر صابرین اینگونه عمل کنند و «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‌» بگویند با آیه «أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‌» ۹ توصیف می‌شوند.

منابع

۱_سوره بقره آیه ۱۵۶

۲_سوره بقره آیه ۱۵۵

۳_ بحار الانوار جلد ۱، ص ۲۲۴

۴_سوره نحل آیه ۷۵

۵_سوره شرح آیات ۵ و ۶

۶_سوره کهف آیه ۲۸

۷_ سوره بقره آیه ۲۵

۸_سوره جمعه آیه ۱

۹_سوره بقره آیه ۱۵۷

Visits: 17

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1