۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 08 تا 20
  • شناسه : 2085
  • 21 ژانویه 2022 - 6:08
  • 232 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۸ تا ۲۰ بقره (صفات منافقین ) جلسه ۲۰
آیه ۸ تا ۲۰ بقره (صفات منافقین ) جلسه 20

آیه ۸ تا ۲۰ بقره (صفات منافقین ) جلسه ۲۰

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۸ تا ۲۰ جلسه ۲۰ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۷۲ جلسه شرح ویژگیهای منافقین بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنینَ (۸)  به نام خداوند بخشنده بخشایشگر و برخى از مردم مى‏گویند: «ما به خدا […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۸ تا ۲۰ جلسه ۲۰

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

۷۲ جلسه شرح ویژگیهای منافقین

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنینَ (۸) 

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

و برخى از مردم مى‏گویند: «ما به خدا و روز بازپسین ایمان آورده‏ ایم»، ولى گروندگان [راستین‏] نیستند. (۸)

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

—————————————–

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعِینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ اللَّعْنَهُ الدّائِمَهُ عَلیَ اَعْدائِهِمْ مِنَ اْلآنِ اِلی قیامِ یَوْمِ الدِّینِ».

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنینَ (۸)  یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ (۹)   فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ (۱۰)

و برخى از مردم مى‏گویند: «ما به خدا و روز بازپسین ایمان آورده‏ ایم»، ولى گروندگان [راستین‏] نیستند. (۸) با خدا و مؤمنان نیرنگ مى‏بازند؛ ولى جز بر خویشتن نیرنگ نمى‏زنند، و نمى‏فهمند. (۹) در دلهایشان مرضى است؛ و خدا بر مرضشان افزود؛ و به [سزاى‏] آنچه به دروغ مى‏گفتند، عذابى دردناک [در پیش‏] خواهند داشت. (۱۰)

http://bayanbox.ir/view/1308105324576933146/006.gif

موضوع بحث: توصیف منافقین

به دنبال بحث توصیف منافقین، مطالبی را در آیات مبارکه‌ی هشتم تا بیستم سوره‌ی مبارکه‌ی بقره بیان کردیم و به تناسب موضوع بحث، بحث تقیّه و بالاخره مباحثی پیرامون آن‌ها را که مثل اهانت و ظلم و ایذاء و این‌ها بود، را بحث کردیم.

به همین مناسبت مرحوم آیت الله طیّب اصفهانی مطالب دیگری را هم در تفسیر اطیب البیان آوردند که بسیار مطالب جالبی است. این‌ها توصیف همان منافقین می‌شود. هم در مقام تفهّم و هم در مقام تفهیم و تعلیم بسیار برای ما مفید است که برای ما جای بسیار مناسبی است که آن‌ها را در این آیات بررسی بکنیم و بتوانیم مطالبی را بهره‌مند بشویم.

مذمّت پی‌جویی عیب دیگران

یکی دیگر از مطالبی که به دنبال بحث ایذاء و ظلم آمده است، بحث طلب عثرات مؤمنین است. یعنی تفتیش از عیوب، پی‌جویی عیوب مؤمنین. یعنی از عیب‌های خیلی بزرگ است. متأُسّفانه بعضی وقت‌ها مؤمنین هم دچار این لغزش می‌شوند. کنجکاوی آن‌ها، همراه با وساوس شیطان می‌شود و مدام پیگیر عیب‌های مردم می‌شوند که باید این را در خود ایجاد بکنیم که هیچ وقت به دنبال تفتیش و همچنین تعییر عیب دیگران نباشیم.

اثر سرزنش کردن گناهکار به گناه خود

آیات و روایات این موارد را بیان می‌کنیم که خیلی مورد مذمّت قرار گرفته است. حتّی کسی گناه کرده است، گناه کبیره هم کرده است. مواظب باشید (او را به آن گناه سرزنش نکنید) روایت داریم که اگر او را تعییر کردید، نمی‌میرید تا مرتکب آن گناه بشوید. این‌ها نکات خیلی مهم و ظریفی است که در این مباحث مطرح شده است و درس‌های بزرگی برای ما دارد.

مذمّت دنبال کردن عیب دیگران در قرآن

در قرآن کریم در بحث تفتیش از عیوب و این‌که کسی یک فحشا یا منکر را کرده است، آن را مورد مذمّت قرار داده است و خداوند نهی کرده است که آن را دنبال نکنیم.

تفتیش گناه به منزله‌ی اشاعه‌ی آن

سوره‌ی مبارکه‌ی نور می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ»[۱]. کسی که دنبال و تفتیش کننده‌ی گناه و مشکل کسی که ایجاد کرده است باشد، این شایع کردن فحشا است. «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ» کسانی که دوست دارند. دوست داشتن در این‌جا یعنی دل می‌بندند، مدام دنبال می‌کنند. «أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَهُ» این‌که کارهای زشت را فاش بکنند. «فِی الَّذینَ آمَنُوا» در بین مؤمنین. «لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ» خدا عذاب دردناکی را مخصوص آن‌ها قرار داده است.

-‌ فاش یا اشاعه؟ «تَشیعَ» از اشاعه می‌آید.

فاش کردن، ریشه‌ی شایع شدن

-‌ اصلاً ریشه‌ی اشاعه، فاش کردن است. این‌که به قول شما کسی یک گناه و معصیتی را اشاعه بکند یا شایع بکند این است که آن را فاش بکند. کسی یک گناهی را مرتکب شده است، مدام بیایید این را این طرف و آن طرف بگویید.

-‌ منظور گفتن این طرف و آن طرف نیست، منظور این است

– یکی از انحای فاش کردن، گفتن است.

-‌ منظور من این است که آن را گسترده بکنیم.

از بین رفتن قبح گناه به واسطه‌ی فاش شدن آن

-‌ وقتی تفتیش شد، وقتی فاش شد، کم کم اشاعه پیدا می‌کند. یعنی به قول شما گسترش هم پیدا می‌کند، دامنه‌ی گناه زیاد می‌شود. چون با فاش شدن گناه، قباحت گناه از بین می‌رود. نکته‌ی ظریف در این مطلب این است که چرا این‌طور می‌شود؟ به این دلیل که قباحت آن را از بین می‌برند. وقتی قباحت آن گناه را از بین بردند، حداقل آن این است آن کسی که گناه کرده است، دیگر خجالت نمی‌کشد.

فرزند شما یک اشتباهی را می‌کند، تا او را متوجّه آن اشتباه نکردید، حیا می‌کند و حجب دارد، امّا اگر او را متوجّه اشتباه خود کردید، دیگر برای او عادی می‌شود. حیا دارد به این دلیل که کسی به او چیزی نگفته باشد، فاش نشده باشد. وقتی فاش شد، دیگر آن راحت گناه را انجام می‌دهد، اشتباه را ادامه می‌دهد، خود همین اشاعه می‌شود.

سفارش قرآن به اجتناب کردن از سوءظن نسبت به مردم

در سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا»[۲] می‌فرماید: از بیشترین ظنون و گمان‌های بد اجتناب بکنید. «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» بعضی از این ظنونی که بعضی‌ها دارند، گناه و معصیت است. «وَ لا تَجَسَّسُوا» آن را دنبال نکنید. تجسّس نکنید.

شباهت فاش کننده‌ی گناه با انجام دهنده‌ی آن

در روایات از حضرت صادق آل محمّد نقل شده است که او از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل می‌کند. روایت در کافی و مستدرک الوسائل نقل شد است. «مَنْ أَذَاعَ فَاحِشَهً کَانَ کَمُبْتَدِئِهَا»[۳] این خیلی بد است. می‌فرماید: کسی که یک فحشایی را، یک گناهی را فاش بکند، مثل کسی است که خود او این کار را انجام داده است. «وَ مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِشَیْ‏ءٍ» و اگر کسی را به چیزی، این «بِشَیْ‏ءٍ» در این‌جا افاده‌ی عموم می‌کند، یعنی کسی را به هر چیزی عار بکنید و به او ننگ ببندید و عیب‌جویی بکنید که تو این کار را کردی، «لَمْ یَمُتْ حَتَّى یَرْکَبَهُ» نمی‌میرد تا این‌که او را مرتکب بشود. مواظب این باشید. «بِشَیْ‏ءٍ» یعنی هر چیزی که می‌خواهد باشد.

سفارش پیامبر نسبت به دنبال نکردن لغزش همدیگر

روایت از حضرت باقر آل محمّد که او هم از رسول اکم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در کافی و وسائل الشّیعه، جلد ۸، صفحه‌ی ۵۹۵، حدیث ۳ نقل می‌کند. «یَا مَعْشَرَ مَنْ أَسْلَمَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ یُسْلِمْ بِقَلْبِهِ لَا تَتَبَّعُوا عَثَرَاتِ الْمُسْلِمِینَ»[۴]، «یَا مَعْشَرَ مَنْ أَسْلَمَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ یُخْلِصِ الْإِیمَانَ إِلَى قَلْبِهِ لَا تَذُمُّوا الْمُسْلِمِینَ وَ لَا تَتَبَّعُوا عَوْرَاتِهِم‏» (عبارت یافت شده در وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۷۵) می‌فرماید: ای کسانی که فقط زباناً مسلمان شدید امّا در باطن تسلیم نشده‌اید، دنبال لغزش‌های مسلمین نباشید. این مصداق شب نامه‌ها و بعضی روزنامه‌ها است. به دنبال این هستند که یک کسی یک چیزی بگوید، آن را پیراهن عثمان بکنند و علیه فلان شخص و گروه به کار ببرند. این‌ها مصداق همان‌ها است. کسی که دنبال این باشد که ببیند کجا می‌تواند یک انگی به یک کسی بزند. لذا این‌جا خطاب است، حضرت رسول اکرم می‌فرماید: ای کسانی که مسلمان زبانی هستید و مسلمان واقعی نیستید. «لَا تَتَبَّعُوا عَثَرَاتِ الْمُسْلِمِینَ» به دنبال جستجو و پی‌جویی عیب و عیوب مسلمین نباشید.

اثر پی‌جویی عیوب دیگران

«فَإِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَثَرَاتِ الْمُسْلِمِینَ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ» هر کسی پی‌جوی عیب مسلمین شد، خدا پی‌جوی خود او می‌شود. اگر خدا پی جو بشود، «وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ یَفْضَحْهُ» اگر خدا پی‌جوی عیب کسی شد، او را مفتضح می‌کند. اگر کسی دنبال آبروی کسی افتاد که آبروی او را ببرد، باید مواظب باشد که خدا آبروی او را می‌برد، خدا او را مفتضح می‌کند. به دنبال افتضاح، آبروریزی است، آن وقت باید دیگر سر به بیابان بگذارد.

شرط معافیت امّت پیامبر از آتش جهنّم

از حضرت رسول اکرم در جامع السّعادات، جلد ۲، صفحه‌ ۵۹، عمده القاری هم جلد، ۱۰، صفحه‌ ۱۷۳ نقل شده است، اهل سنّت نقل کردند: «کُلَّ أمَّتی مُعا فی إلّا المُجاهرون» نکته خیلی زیبا است. می‌گوید همه‌ی امّت من معاف می‌شوند، یعنی ما آن‌ها را از جهنّم خلاص می‌کنیم الّا آن کسانی که به دنبال اعمال بد دیگران هستند و خبر می‌دهند. بعضی‌ها دوست دارند مدام خبر بدهند. می‌گوید: می‌دانید فلانی چه کار کرده است، همین‌طور دنبال عیب گفتن این و آن هستند.

صفت منافقین در دنبال کردن عیوب دیگران

 همه‌ی این‌ها چهره‌ی منافقانه است. در آن روایت قبلی بود: «یَا مَعْشَرَ مَنْ أَسْلَمَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ یُسْلِمْ بِقَلْبِهِ» این از خصوصیّات منافقین است. کار منافق این است که مدام لغزش دیگران را به رخ جامعه می‌کشد.

یکی از چیزهایی که الآن متأُسّفانه در جامعه‌ی ما بسیار شایع است و اکثر مردم دارند تن می‌دهند این است که مشکلاتی است که در جامعه وجود دارد را مدام گردن مؤمنین و مسئولین و روحانیّت بگذارند. البتّه عیب وجود دارد، مشکل وجود دارد امّا مدام دنبال کردن و این‌ها را به عنوان یک انگ به نظام و جمهوری اسلامی و مسئولین زدند، خیلی بد است. پیگیر این شدن بد است.

من بعضی‌ها را می‌شناسم در کارهای اقتصادی هستند، بسیار آدم‌های جسور و قوی و موفّق هستند. خیلی هم طرفدار انقلاب و نظام هم نیستند، خیلی هم نماز شب‌خوان نیستند امّا همیشه به دنبال ترویج مسائل اقتصادی اشتغال و مباحثی هستند که معیشت مردم خوب بشود. بعضی‌ها به آدم درس می‌دهند. من کسی را می‌شناسم پنج کلاس سواد خواندن و نوشتن دارد امّا الآن هزاران کارگر دارد و اشتغال آفرین بسیار عالی است در شغل خود در منطقه‌ی خاورمیانه نفر اوّل است. تا به حال هیچ وقت در جلساتی که ما و ایشان با هم بودیم تا حالا نشده است که این شکایت بکند. اتّفاقاً همیشه از عملکرد آن دستگاه‌های اداری و این‌ها خیلی هم راضی است. چون کار خود را انجام می‌دهد، نه دنبال خلاف است، نه دنبال رانت است، دنبال کار خود است. مسئولین هم مجبور هستند کار او را راه بیندازند. وقتی کسی طبق ضوابط حرکت بکند، کسی نمی‌تواند او را اذیّت بکند. امّا وقتی ضوابط نباشد، به دنبال آشنا و پارتی بازی می‌گردند، آن وقت به مشکلات برخورد می‌کنند. البتّه ما این‌ها را هم داریم. بنابراین باید دقّت بکنیم که این مطالب نشان دهنده‌ی توصیف منافقین به این صفات است که این‌ها به همه‌ی ما گوشزد می‌کند که از خود مواظب بکنیم.

معنای متجاهر

مجاهر یعنی کسی که می‌آید مطالب را ابراز ظاهرسازی می‌کند. لذا آن‌ها می‌فرمایند :از امّت ما هستند امّا از جهنّم و آتش معاف نیستند.

روایت دیگری در لسان العرب، جلد ۱، صفحه‌ی ۳۴۱ بیان شده است، در جامع السّعادات، جلد ۲، صفحه‌ی ۵۹ هم آن را نقل فرموده است. «مَنِ اسْتَمَعَ إِلَى حَدِیثِ قَوْمٍ وَ هُمْ لَهُ کَارِهُونَ یُصَبُّ فِی أُذُنَیْهِ الْآنُکُ»[۵] می‌فرماید: کسی که گوش بدهد به سخن گروهی که خوش ندارند (به سخنان آنان گوش داده بشود) فال گوش بایستد یا مدام حرف‌های دیگران را استماع بکند و بخواهد برای آن‌ها دست بگیرد، روز قیامت خداوند روی گداخته آب شده که خود آن هم مثل آتش است در گوش‌های او می‌ریزد. این مکافات او است.

حرام بودن افشای گناهان مردم

در بحث تعییر و سرزنش کردن بعضی از مردم بعضی را روایت از حضرت صادق داریم که خدمت حضرت صادق عرض کردند که مردم می‌گویند: «عَوْرَهُ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ حَرَامٌ»[۶] عورت مؤمن بر مؤمن حرام است. متظاهر کلمه‌ی عورت بر این است که یعنی عورت جنسی انسان، قبل و دبر مثلاً. بعد حضرت فرمود: «لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ» می‌فرماید منظور از این عورت که شما فکر می‌کنید، نیست. «إِنَّمَا عَنَى عَوْرَهَ الْمُؤْمِنِ أَنْ یَزِلَّ زَلَّهً أَوْ یَتَکَلَّمَ بِشَیْ‏ءٍ یُعَابُ عَلَیْهِ فَیَحْفَظَ عَلَیْهِ لِیُعَیِّرَهُ بِهِ یَوْماً» می‌فرماید: منظور از عورت «إِنَّمَا عَنَى عَوْرَهَ الْمُؤْمِنِ» آن عیب و عیوب و لغزشی است که از او سر می‌زند، بر شما حرام است که بخواهید آن را در جایی بازگو بکنید. این عورت می‌شود. اصلاً حق ندارید نگاه بکنید. حق ندارید بروید آن را بیان بکنید.

شما می‌روید (آن گناه را) دنبال می‌کنید، آن را پنهان می‌کنید برای روزی که او را به خاطر آن سرزنش بکنید. بروند ببینید طرف در کجا چه کار می‌کند، آن‌ها را برای او پرونده بکنند، اگر یک روز خواست یک جایگاهی در یک جایی پیدا بکند آن را برملا بکنند بگویند ببینید این آدم این‌طور بوده است. آدرس این جامع السّعادات، جلد ۲، صفحه‌ی ۵۹٫

یکی از عوامل رسیدن انسان به کفر

حدیث دیگری از حضرت باقر آل محمّد (صلوات الله أجمعین) در کافی، و وسائل الشّیعه نقل می‌کند: «أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى الْکُفْرِ»[۷] می‌فرماید: نزدیک‌ترین چیزی که بنده را به سوی کفر می‌برد، «أَنْ یُوَاخِیَ الرَّجُلَ عَلَى الدِّینِ فَیُحْصِیَ عَلَیْهِ عَثَرَاتِهِ» این‌که با یک کسی رفت و آمد برادری راه بیندازد، به دنبال او باشد که ما با هم برادر دینی هستیم بعد لغزش‌های او را برای خود احصاء بکند. «عَثَرَاتِهِ وَ زَلَّاتِهِ لیعیره بِهَا یَوْماً مَا» تا یک روز که پیش می‌آید و می‌خواهد او را مفتضح بکند و آبروی او را ببرد، آن‌ها را افشا بکند. همه‌ی این‌ها نشانه‌ی نفاق در وجود افرادی است که این‌گونه هستند.

سرزنش الهی در نتیجه‌ی سرزنش دیگران

در روایت دیگری از حضرت صادق آل محمّد روایت شده است: «‌مَنْ أَنَّبَ مُؤْمِناً أَنَّبَهُ اللَّهُ تَعَالَى فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ»[۸] کسی که مؤمنی را ملامت و سرزنش به یک کاری بکند، خدای تعالی او را در دنیا و آخرت سرزنش می‌کند.

اهمّیّت رازداری در میان طلّاب

همه‌ی این چیزهایی که گفته می‌شود، همه در مورد چهره‌های منافقانه است. یعنی کسی که بیاید با آدم… مردم می‌آیند و آنچه که اسرار آن‌ها است را برای طلبه‌ها می‌گویند، می‌خواهند مشاوره بگیرند، می‌خواهند درد و دل بکنند. باید مواظب باشیم این‌ها در سینه‌های ما باید بماند. خدایی ناکرده یک وقت در جایی آن‌ها را ابراز نکنیم. حتّی اگر کسی آمد و عیب و عیوبی از همسر خود به شما گفت، حق ندارید به همسر او بگویید. اگر خواستید بین آن‌ها اصلاح هم بکنید، اراده‌ی اصلاح این است که آن‌ها را بپوشانید، اسرار را حفظ بکنید و مابین آن‌ها را اصلاح بکنید.

رازداری یکی از راه‌های موفّق بودن در اصلاح‌گری

یکی از رمز و رموز موفّقیّت کسانی که خوب می‌توانند بین زن و شوهرها اصلاح‌گری بکنند، این است که اراده‌ی اصلاح داشته باشند، اراده‌ی اصلاح هم این است که حرف‌هایی که از طرفین می‌شنوند دو دسته است. یک دسته حرف‌هایی است که باید به طرف بزنید برای این‌که بداند این زندگی با محبّت و دوستی و عشق است و باید پایدار بماند. یک دسته حرف‌ها هم است که بغض و کینه‌هایی است که در دل طرف مانده است، حالا دارد آن‌ها را برای شما بازگو می‌کند، شما نباید بروید آن‌ها را بگویید و حتّی اگر اراده‌ی‌ اصلاح داشته باشید مصلحت بر این است که عکس آن را بگویید ولو این‌جا دروغ بگویید.

دروغ مصلحتی برای ایجاد اصلاح بین خانواده‌ها

 این‌جا دروغ مصلحت دارد که بین زن و شوهر بین خانواده را شما الفت ایجاد بکنید نه تفرقه. لذا این نکته هم خیلی مهم است که اگر مؤمن یک چیزی را از یک مؤمنی فهمید، حق ملامت و سرزنش کردن او را ندارد. بگویند: تو معتاد هستی.

از بین رفتن قبح گناه با سرزنش شدن

 یکی از چیزهایی که خیلی در جامعه‌ی ما بد است، همین است. حتّی متأُسّفانه این در خانواده‌ها وجود دارد است که یک بنده‌ی خدایی یک جوانی، یک وقت در یک راه خلاف افتاده است مدام او را سرزنش می‌کنند. این سرزنش کردن او، تازه او را جسور می‌کند و قباحت آن اشتباه را در آن وادی از او می‌گیرد و تا عمق اشتباه خود پیشروی می‌کند. امّا اگر او را سرزنش نکردید، بلکه آمدید او را به راه‌های صلاح بردید و عمل شما هم به گونه‌ای بود که «کُونُوا دُعَاهً إِلَى أَنْفُسِکُمْ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ»[۹] شد، آن وقت موفّق می‌شوید که او را نجات بدهید.

مذمّت ندیدن عیب خود و دیدن عیب دیگران

روایتی از حضرت صادق آل محمّد نقل شده است. «وَ کَفَى بِالْمَرْءِ عَیْباً أَنْ یُبْصِرَ مِنَ النَّاسِ مَا یَعْمَى عَنْهُ مِنْ نَفْسِهِ» می‌فرماید: همین عیب برای هر کسی کافی است که مردم را به عیب‌هایی ببیند که آن عیب را در خود نبیند. خود او آن عیب را دارد، آن وقت عیب‌های مردم را مدام بگوید. مدام طرف را سرزنش بکند، حرف بزند، تعییر بکند. «أَوْ یُعَیِّرَ النَّاسَ بِمَا لَا یَسْتَطِیعُ تَرْکَهُ» یا مردم را تعییر بکند به چیزی که خود او هم نمی‌تواند آن را ترک بکند. خود من یک عیبی داشته باشم، مدام بیایم به شما بگویم که شما آن را ترک بکنید. خود نمی‌توانم آن را ترک بکنم، بیایم شما را تعییر بکنم؟ «أَوْ یُؤْذِیَ جَلِیسَهُ بِمَا لَا یَعْنِیهِ» یا با همنشین خود مدام سخنان بی‌معنا و بیهوده‌ای را بگوییم که هیچ ثمری نداشته باشد، مدام حرف‌های یاوه بگوییم.

ویژگی چهره‌ی منافقانه

اگر کسی چنین صفاتی را داشته باشد، این چهره‌ی منافقانه است، چهره‌ی‌ منافقانه این است که من در باطن خود یک طور باشم، در ظاهر به گونه‌ی دیگری رفتار می‌کنم. خود من معیوب به همان عیب هستم، دیگران را تعییر به آن عیب بکنم.

اصلاح خود، لازمه‌ی اصلاح دیگران

من یک نصیحتی به خود و شما عرض می‌کنم اگر خواستید یک کسی را از یک عیبی باز بدارید، ببینید اگر خود شما آن عیب را دارید اوّل خود را اصلاح بکنید. اگر خود را اصلاح کردید، با کلامی که می‌گویید، در وجود او نافذ قرار می‌گیرد و او هم از آن عیب دوری پیدا می‌کند و مبرّا می‌شود و الّا اگر خود ما مبتلا باشیم و مدام به دیگران بگوییم، این یاوه‌سرایی است و باعث این می‌شود که قباحت از بین برود.

خود او دارد تریاک می‌کشد، هرویین می‌کشد، به فرزند خود می‌گوید سیگار نکش. شاید این فرزند حجب و حیا داشته باشد، به روی او نیاورد امّا در دل خود می‌گوید: خود تو داری بدتر از آن را می‌کنی. آنچه که مهم است، این است که ما ظاهر و باطن خود را یکی بکنیم.

http://bayanbox.ir/view/1308105324576933146/006.gif

[۱]سوره‌ی نور، آیه ۱۹٫

[۲]سوره‌ی حجرات، آیه ۱۲٫

[۳]الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ‏۲، ص ۳۵۶، ح ۲؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ‏۹، ص ۱۱۱، ح۱٫

[۴]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۲، ص: ۳۵۵، ح ۴٫

[۵]– الخصال، ج‏۱، ص ۱۰۹، ح ۷۷٫

[۶]– تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج‏۱، ص ۳۷۵٫

[۷] الکافی (ط-‌الاسلامیه)، ج ۲، ص ۳۵۵، حدیث ۶؛ وسائل الشّیعه، ج ۱۲، ص ۲۷۴، ح ۲٫

[۸]– مجمع البحرین، ج‏ ۲، ص ۸٫

[۹]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ‏۲، ص ۷۷٫

http://bayanbox.ir/view/1308105324576933146/006.gif

بازدیدها: 1

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1