تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۶۲ جلسه ۲ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۲ جلسه تفسیر آیه صد و شست و دو بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ (۱۵۹) إِلاَّ الَّذینَ تابُوا وَ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۶۲ جلسه ۲
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۲ جلسه تفسیر آیه صد و شست و دو
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ (۱۵۹) إِلاَّ الَّذینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحیمُ (۱۶۰) إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعینَ (۱۶۱) خالِدینَ فیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ (۱۶۲)
یقیناً کسانى که آنچه را ما از دلایل آشکار و [وسیله] هدایت نازل کردیم، پس از آنکه همه آن را در کتاب [تورات و انجیل] براى مردم روشن ساختیم، پنهان مىکنند [تا مردم به قرآن و پیامبر ایمان نیاورند] خدا لعنتشان مىکند، و لعنت کنندگان هم لعنتشان مىکنند. (۱۵۹) مگر کسانى که توبه کردند، و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند، و [آنچه را پنهان کرده بودند] براى مردم روشن ساختند، پس توبه آنان را مىپذیرم؛ زیرا من بسیار توبهپذیر و مهربانم. (۱۶۰) قطعاً کسانى که کافر شدند، و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان است. (۱۶۱) در آن لعنت جاودانهاند نه عذاب از آنان سبک شود، و نه مهلتشان دهند [تا عذر خواهى کنند]. (۱۶۲)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۶۲
و فرجام عذاب آلود کافران و لعن کافران
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ (۱۵۹) إِلاَّ الَّذینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحیمُ (۱۶۰) إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعینَ (۱۶۱) خالِدینَ فیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ (۱۶۲)
یقیناً کسانى که آنچه را ما از دلایل آشکار و [وسیله] هدایت نازل کردیم، پس از آنکه همه آن را در کتاب [تورات و انجیل] براى مردم روشن ساختیم، پنهان مىکنند [تا مردم به قرآن و پیامبر ایمان نیاورند] خدا لعنتشان مىکند، و لعنت کنندگان هم لعنتشان مىکنند. (۱۵۹) مگر کسانى که توبه کردند، و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند، و [آنچه را پنهان کرده بودند] براى مردم روشن ساختند، پس توبه آنان را مىپذیرم؛ زیرا من بسیار توبهپذیر و مهربانم. (۱۶۰) قطعاً کسانى که کافر شدند، و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان است. (۱۶۱) در آن لعنت جاودانهاند نه عذاب از آنان سبک شود، و نه مهلتشان دهند [تا عذر خواهى کنند]. (۱۶۲)
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ ۱
یک مسئله وجود دارد که آیا کسی میتواند بیهوده دیگران را لعن کند؟ یعنی بدون اینکه درگاه لعن را داشته باشد که درگاه لعن ، فرد کافر حقیقی است لذا اگر کسی دیگران را بیهوده لعن کند، آیا این جائز میباشد؟ در این باب روایتی را بیان شده که قابل توجه بوده و از حضرت باقر نقل شده که فرمود :«إنّ اللَّعنَهَ إذا خَرَجَت مِن صاحِبِها تَرَدَّدَت بَینَهُ و بَینَ الّذی یُلعَنُ ، فإن وَجَدَتْ مَساغا و إلاّ عادَت إلى صاحِبِها و کانَ أحَقَّ بها ، فاحذَروا أن تَلعَنوا مؤمنا فیَحِلَّ بِکُم» ۲
یعنی کلمه لعن وقتی از دهان کسی که لعن میکند خارج شود این لعن از دهان او خارج شده و یک جایگاهی لازم دارد، به جایگاه آن مساغ درگاه او گفته میشود، اگر جایگاه خود را پیدا کرد فبها وگرنه به خود گوینده بازمیگردد ، اینکه اهمیت دارد، برخی از افراد دائما میگویند خدا تو را لعنت کند.
لعنت کردن و درخواست لعن از خدا برای کسی، فقط برای فردی میباشد که کافر باشد ، فقط کافران را میتوانیم را لعنت کنیم «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ» ۳ کفاری که در هنگام مرگ نیز همچنان کافر باشند ،امکان این وجود دارد که کسی کافر باشد اما عاقبت او ختم به خیر گردد و در لحظه آخر توبه کند.
فرمود :«أولَٰئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ» فقط این افراد در مساغ توبه قرار دارند و لعنت مردم بر آنها خواهد بود ، اگر کسی بیهوده دیگران را لعن کند، کسانی که اینگونه هستند هر روز با مشکلات مختلفی مواجه میشوند پس باید به این نکته دقت کرد که به هر کسی نمیتوان لعن کرد ، به عبارت دیگر لعن به مومنان دیگر و غیر کافران حرام است.
طبق آن روایت اگر کسی لعن کرد و آن لعن متحیر بوده و نتواند کافر مستحق لعن را پیدا کند و فرد موردلعن شما کافر نبود، به خودت بازمیگردد و خودت از رحمت خداوند دور میشوی! شاید ما بتوانیم بگوییم که حکم تکلیفی نیست ؛ البته ما قائل به تکلیفی بودن آن حکم هستیم اما اگر تکلیف نبود با حکم وضعی آن چه میکنید؟
حکم وضعی برای غیر کافر به این صورت میباشد که باید بگوییم لعنت نیست یا اینکه لعنتی که او میگوید از لحاظ شرعی فقط برای کسی کاربرد دارد که کافر باشد ، و اگر بیهوده گفت به خودش برمیگردد ، لذا میفرماید :«إنّ اللَّعنَهَ إذا خَرَجَت مِن صاحِبِها تَرَدَّدَت بَینَهُ و بَینَ الّذی یُلعَنُ ، فإن وَجَدَتْ مَساغا و إلاّ عادَت إلى صاحِبِها»
مراقب باشید که اگر دیگران را لعنت کردید و درگاه و جایگاه لعنی وجود نداشت، به خودت باز خواهد گشت لذا در لعن کافر، صاحب لعن خود فرد کافر میباشد و اگر به یاد داشته باشید روز گذشته گفتیم این مورد مربوط به قیامت است چرا که خداوند در این دنیا با کافران نیز رحمان و مهربان میباشد.
رحمان اسم و لقب خاص خداوند میباشد به این معنا که فقط خداوند رحمانیت دارد ، شمول کلمه رحمت در رحمان شامل همه افراد حتی بدترین کفار میشود ، یک نکته در این بحث وجود دارد که آیا اگر کسی توبه کرد از نظر عقلی، آیا بر خدا واجب است که توبه او را قبول کند یا خیر؟ یعنی اگر کسی توبه کرد بر خدا وظیفه میشود که آن توبه را قبول نماید؟
آیا میتوان گفت که برای قبول توبه افراد حکم عقلی وجود دارد؟ مسلما قبولی توبه وعده خدا میباشد که آن وعده تخلفناپذیر خواهد بود ، چنین چیزی امکان ندارد که خداوند از وعده خودش تخلف کند ، اینجا اگر ما توبه کردیم نه این است که بر خدا تکلیف شود، توبه ما را بپذیرد چنین چیزی وجوب عقلی ندارد.
وجوب عقلی بر اینکه خداوند توبه بندگان را بپذیرد، نداریم اما از باب وعده خدا برای قبولی توبه، این محالیت را ایجاد میکند که خدا، توبه بندگان را نمیپذیرد ،خداوند از باب وعدهای که خودش داده، توبه بندگان را میپذیرد لذا خداوند خلاف وعده خود عمل نمیکند اما وجوب و تکلیفی نیز بر او نخواهد بود.
اگر یک بحث ماهوی برای تکلیف کنیم، تکلیف از مافوق بر مادون ایجاد میگردد یعنی کسی که در جایگاه بالاتر قرار دارد میتواند برای زیردستان خود تکلیفی ایجاد نماید ، ما هر کاری کنیم نمیتوانیم برای خدا تکلیف ایجاد کنیم.
سه نکته در آیه «خَالِدِینَ فِیهَا ۖ لَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ» ۴ وجود دارد که روز قبول توضیح دادیم: خلود در آتش جهنم که مراد از خلود در اینجا این است که وقفهای در عذاب ایجاد نمیشود ، برخی اوقات یک فردی دیگری را شلاق میزند اما در حین کار خستگی به سراغ او میآید یا فرصتی به متهم میدهند تا استراحت کند.
ممکن بود فردی در حال شکنجه غش کند و نتواند ضربات را تحمل نماید این صورت یک سطل آب به او میپاشیدند تا سرحال شده و شکنجه را ادامه میدادند ، شکنجه درصورتی اثرگذار خواهد بود که متوجه درد شکنجه و ضربات شود چون اگر بیهوش باشد بی فایده بوده و باید از او اعتراف بگیریم؛ بنابراین خلود به این معنا میباشد.
اگر کسی در آتش جهنم قرار گرفت، استراحت یا وقفه در عذابی وجود ندارد و جمله دوم «لَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ» ۵ عذاب برای او خفت و راحتی نمیگیرد و کاهش نمییابد ،برخی تصور میکنند که کسی که در آتش قرار میگیرد کم کم وجودش، وجود آتشین میشود و شعلهور بودن آن عذابآور و دردناک نخواهد بود.
با اینکه فرد با آتش عجین میشود ؛ عجین نه به معنای اینکه با آتش یکی گردد ، دچار میشود گرچه این آتش فقط به او زجر خواهد داد و اینگونه نیست که او را از حیثیت وجودی مانند دنیا خارج کند و مرگ شامل او شود ، خلود در آتش به این معنا است و به ادامه دار بودن آن نیز اشاره دارد.
جمله بعدی «وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ» میباشد ، نظر به معنای نگاه عمیق است ، نگاه نکردن نه اینکه موقع تردد نوامیس مردم چشمان خود را ببندید چرا که احتمالا آسیب میبینید ، نظر با مطالعه به نامحرم حرام است و نباید بر صورت او نگاه عمیق بکنید وگرنه اگر رویت بود اشکالی ندارد.
در اینجا جمله «وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ» کلمه نظری که در آن بکار رفته در حقیقت یا به این معنا میباشد که به آنها مهلت نمیدهند لذا فرد تصور میکند که خدا توجهی میکند از جهت اینکه اندکی بیاساید، اینگونه نیست که در تایید همان مطلب قبلی یعنی خلود در آتش گفته میشود.
اگر نظر به معنای توجه و نگاه باشد کلمه «وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ» یعنی ایشان مورد اعتنا قرار نمیگیرند ، برخی اوقات فردی باید مورد توجه قرار گیرد به جهت اینکه به خاطر اشتباهی که انجام داده، تنبیه گردد اما موردتوجه قرار میگیرند؛ به طور مثال هنگام تنبیه به سر او ضربه نمیزنند.
برخی افراد باید تنبیه شوند اما مورد توجه قرار بگیرند ، به گونهای تنبیه شوند که توجه آنها افزایش یابد چون در این دنیا همینگونه بودند و هر اندازه آیات برای آنها خوانده میشد، «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ» ۵ بودند لذا «وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ» بخاطر اینکه ساختار وجود آنها اینگونه میباشد پس هیچ کس حتی خداوند به آنها توجه نمیکند.
خدا اعتنایی به جهنمیان نمیکند لذا احتمالا نظر به این معنا باشد گرچه نتیجه هر دو در مقام فرض یکسان خواهد بود و هر دو به یک گونه نتیجه میدهند؛ درواقع آن یک مشاجره لغوی بوده و لازم نیست ما به آن بپردازیم اما مسلم برای اینکه این کلمه مورد تایید قرار بگیرد، آیه شریفه «أُولَٰئِکَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ» ۶ را میآوریم.
خدا با جهنمیان هیچ تکلمی نمیکند و به آنها نظری نمیاندازد ، در روز قیامت آنها «خَلَاقَ» ندارند و هیچگاه مورد تکلم قرار نمیگیرند و کوچکترین اعتنایی به آنها نمیشود لذا «وَلَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ» اگر بگوییم به آنها نگاه نشود، اعتنایی نگردد یا صحبتی ایجاد نکند، مسلم به آنها مهلت نیز داده نمیشود.
به مفهوم اولویت در معنای دوم، مهلتی به آنها داده نخواهد شد. آیا زمانی که به آنها اعتنا نمیشود، مهلت میدهند؟ وقتی که به آنها اعتنا نشده و مورد تکلم قرار نمیگیرند، مسلم به آنها مهلتی داده نمیشود.
۱_ سوره بقره آیه ۱۶۱
۲_اصول کافی ج ۲ ص ۳۶۰ ، وسائل الشیعه ج ۱۲ ص ۳۰۱ح ۲، سفینه البحار ج ۴ ص ۳۰۶
۳_ سوره بقره آیه ۱۶۱
۴_سوره بقره آیه ۱۶۲
۵_سوره بقره آیه ۱۶۲
۵_سوره بقره آیه ۱۸
۶_سوره آل عمران آیه ۷۷
Visits: 20
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.