تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۹۹ جلسه ۱ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۱ جلسه تفسیر آیه نود و نهم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْریلَ وَ میکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ (۹۸) وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۹۹ جلسه ۱
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۱ جلسه تفسیر آیه نود و نهم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْریلَ وَ میکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ (۹۸) وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ (۹۹) أَ وَ کُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَریقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (۱۰۰) وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۱۰۱)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
هر که با خدا و فرشتگان و رسولانش و جبرئیل و میکائیل دشمن باشد [کافر است]، و بىتردید خدا دشمن کافران است. (۹۸) و یقینا به سوى تو آیاتى روشن نازل کردیم، و به آنها جز فاسقان کافر نمىشوند. (۹۹) آیا چنین نیست که هرگاه یهود پیمانى [با خدا و رسولانش] بستند، گروهى از آنان، آن را شکستند؟ [آنان نه فقط عهد شکنند] بلکه بیشترشان ایمان نمىآورند. (۱۰۰) و زمانى که فرستادهاى از سوى خدا به سویشان آمد که تصدیق کننده کتابى است که با آنان است، گروهى از آنان که [دانش] کتاب به آنان داده شده بود [با کمال گستاخى] کتاب خدا را پشت سر انداختند [و با آن به مخالفت برخاستند]، گویى نمىدانند [که کلام خداست]. (۱۰۱)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۹۹
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْریلَ وَ میکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ (۹۸) وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ (۹۹) أَ وَ کُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَریقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (۱۰۰) وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۱۰۱)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
هر که با خدا و فرشتگان و رسولانش و جبرئیل و میکائیل دشمن باشد [کافر است]، و بىتردید خدا دشمن کافران است. (۹۸) و یقینا به سوى تو آیاتى روشن نازل کردیم، و به آنها جز فاسقان کافر نمىشوند. (۹۹) آیا چنین نیست که هرگاه یهود پیمانى [با خدا و رسولانش] بستند، گروهى از آنان، آن را شکستند؟ [آنان نه فقط عهد شکنند] بلکه بیشترشان ایمان نمىآورند. (۱۰۰) و زمانى که فرستادهاى از سوى خدا به سویشان آمد که تصدیق کننده کتابى است که با آنان است، گروهى از آنان که [دانش] کتاب به آنان داده شده بود [با کمال گستاخى] کتاب خدا را پشت سر انداختند [و با آن به مخالفت برخاستند]، گویى نمىدانند [که کلام خداست]. (۱۰۱)
وَلَقَدْ أَنْزَلْنَآ إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ ۖ وَمَا یَکْفُرُ بِهَآ إِلَّا الْفَاسِقُونَ ۱
حرف لام در کلمه «لَقَدْ» قسم می باشد و کلمه «قَدْ» نیز برای تقریب می باشد که «قَدْ» تقریب ،تقریب ماضی به حال می کند و در واقع ثبوت و تحقق آن را بیان می کند.
کلمه «آیَاتٍ» نیز جمع «آیه» می باشد که آیه به معنای نشانه ای می باشد برای یک امری که مقصود است را نشان بدهند ، منتهی آیه و نشانه یعنی چیزی که خارق العاده می باشد؛ مانند معجزه ، که «آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ» را می فرماید یعنی آیه و نشانه هایی که بینه می باشد .
کلمه بینه که یا بینه شرعیه می باشد یعنی همان شهادت عدلین را گویند که در اصطلاح فقها و اصولیین به معنای بینه می باشد اما بینه در اینجا به معنای آن چیزی است که برای اثبات مدعی بیان می شود و چنان روشن و واضح می باشد که احتیاجی به اثبات و ارائه دلیل نمی باشد .
لذا بینه از «بان» گرفته شده که به معنای «ظَهَرَ» می باشد ،یعنی چیزی که روشن و واضح است و به طور هویدا می باشد یعنی شما نمی توانید آن را انکار کنید و میفهمید از عالم غیب و معجزه می باشد مانند همه آیه ها و نشانه هایی که انبیاء داشته اند .
مثل حضرت موسی که عصای خود را رها می کرد و تمام کارکرد ساحران را بلعید ،این خودش یک نشانه ای بود که خارق العاده بود و نبود مگر از جانب پروردگار که بتواند انچه که آنها انجام داده اند را باطل نماید و مردم ببینند و دیگر حجت بر آنها تمام می شود چون که خارج از قوت و نیروی نیروی انسانی است و همچنین خارج از قواعد عادی بشری و طبیعی می باشد ،چیزی از جانب خداوند می باشد و از این جهت است که می فرماید «وَلَقَدْ أَنْزَلْنَآ إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ».۲
وقتی «آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ» نازل شد همه باید به آن ایمان اورند اما بعضی اشخاص مثل ابوجهل می باشند ،ابوجهل به پیامبر گفت باید نشانه ای محکم برای من بیاوری تا من به تو ایمان آوردم حضرت فرمودند چه کاری انجام دهم ؟ ابوجهل گفت شق القمر کن! لذا پیامبر شق القمر هم انجام دادند اما ابوجهل گفت من میدانم شما پیامبر هستید ،شق القمر هم کرده ای اما من ایمان نمی آورم ! حضرت هم فرمود تو ابوجهل هستی ! اول ابوالعلم بود اما بعد پیامبر فرمود از این به بعد ابوجهل هستی .
خیلی مهم است که کسی عالم باشد و انسان بدی باشد این خیلی بد است اینکه روایت هم می فرماید وقتی عالِمی فاسد شود، عالَمی فاسد می شود این واقعی می باشد و یعنی کسی که عالم و دانشمند است و همه چیز را می داند ولی اگر او معجزات ، قرآن ، دین ، مذهب و عقل را انکار کند فایده ای ندارد .
آنچه که مسلم می باشد عقل سلیم وقتی آنها را ببینید با این بینه و آشکار بودن ،ایمان می آورند ولی چه اشخاصی ایمان نمی آورند ؟ کسانی مثل ابوجهل لذا می فرماید:«وَمَا یَکْفُرُ بِهَآ إِلَّا الْفَاسِقُونَ»۳یعنی کفر نمی ورند و نمیپوشانند این بینات را مگر انهایی که فاسق هستند .
خود کلمه فسق یعنی «خروج الشئ لشئ» که در لغت نیز اینگونه معنا می کنند که وقتی یک تخم مرغی وقتی می خواهد جوجه شود و آن تخم وقتی شکسته می شود که جوجه از ان بیرون بیاید و از آن حالت خودش که در بیاید ،عرب به آن «فَسَقَ» گوید .
لذا انسان هم از آن حالت واقعی خودش خارج شود ، علی وجه الفساد خارج می شود یعنی می داند«وَمَا یَکْفُرُ بِهَآ إِلَّا الْفَاسِقُونَ»۴ یعنی آنهایی که فسق در وجود آنها و وصف فسق در انها نهادینه شده است
لذا فاسق در اینجا به معنای صفت مشبهه نیز می باشد که اسم فاعل آورده و ثبوت وصف در موصوف است پس فسق دلالت بر کافر میکند و اطلاق بر کافر می شود لذا «وَمَا یَکْفُرُ بِهَآ إِلَّا الْفَاسِقُونَ»۵ به معنای «الا الکافرون» می باشد ،با کلمه فاسق بیان شده چون علت اینکه انها کفر ورزیدند را بیان کند ،زیرا آنها از وجود انسانی خود خارج شده اند .
در تعابیری که در کتب و روایت می باشد یعنی از اطاعت و بندگی خداوند خارج شده اند بنابراین خروج از بندگی خداوند یعنی خروج از انسانیت و انسان اگر بخواهد از انسانیت خارج نشود باید مطیع و بنده باشد اما اگر بندگی نکرد آنوقت خارج می شود از آن وجود اصلی خودش ،وقتی ایمان به پیامبر و آیات خداوند نیاورید ، حرف گوش نکنید و کفر بورزید نتیجه اش این می شود که «ثُمَّ کَانَ عَاقِبَهَ الَّذِینَ أَسَآءُوا السُّوٓأَىٰٓ أَنْ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُونَ».۶ پس مفاد این آیه بر این است که کسانی کافر می شوند که فرو رفته اند در نافرمانی خداوند و غرق در معاصی می شوند .
در ایه بعدی می فرماید :«أَوَکُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ ۚ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ»۷ که در این آیه کلمه «أَوَ» همزه ،همزه استفهام می باشد و واو نیز واو عطف می باشد و همزه استفهام اول این امده چون اصل در استفهام همزه می باشد و همزه نیز صدارت طلب می باشد .
جمله «کُلَّمَا عَاهَدُوا» یعنی همه آنچه که پیمان و عهد بستند ،«عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ»۸ یعنی عده ای از انها دور می اندازند که البته منظور از «فَرِیقٌ مِنْهُمْ» اکثر آنها می باشد که بعد از آن هم می فرماید«بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ»۹.
کلمه «نَبَذَهُ» یعنی اینکه «طَرَحَه» یعنی آنها دور می اندازند مثل پیمانی که صدام سال ۱۳۷۵ پاره کرد و زیر پای خود انداخت یا آقای ترامپ که خط خطی کرد و دور انداخت پس یعنی عهد و پیمانی که اینها دارند به آن پایبند نیستند .
و جمله «فَرِیقٌ مِنْهُمْ» یعنی یک فرقه و بخشی از آنها که آنها می آمدند و عهد و پیمان می بستند ولی عهد و پیمان آنها«بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ»۱۰ که حرف «بَلْ» در این آیه اضرابیه می باشد یعنی نه تنها«فَرِیقٌ مِنْهُمْ» بلکه اکثر آنها لذا یعنی در مفهوم مخالف اقل آنها به پیمان هایی که می بستند ایمان داشتند و اکثر آنها کفر می ورزیدند و کوتاهی نمی کردند در نقض پیمان و برعکس عمل می کردند .
بنابراین «فَرِیقٌ مِنْهُمْ» یعنی معاهدینی که در برابر شما ای پیامبر و اسلام قرار می گیرند دو دسته می شوند ،یک دسته از انها کسانی هستند که بر عهد خود باقی هستند و به قرارداد خود وفا می کنند که آنها نیستند الا قلیلٌ و عده خیلی کمی هستند که به عهد خود عمل می کنند اما دیگران از آنها تخلف می کنند که اکثر از آنها می باشند لذا اکثریت با انهایی می باشد که تخلف می کنند و عهد و پیمان ها را به هم میزنند و ایمان نمی آورند.
حرمت بیعی که در این آیه می باشد بحث منابذه می باشد لذا منابذه ای که در این آیه آورده شده در واقع نمیدانم کدام یک از شما در خاطر دارید اما من بچه بودم در چهار باغ که یادم هست که خویش و قوم داشتیم که جعبه و دکه ای داشت که آن را کنار پیاده رو میگذاشتند ، سیگار و چیزهای دیگر میفروختند و یکی از چیزهایی که میفروختند بلیط بخت آزمایی بود که خرید و فروش این بلیط های بخت آزمایی حالت قمار داشت یعنی شخص این بلیط را میخرید و ممکن بود چیزی برنده شود لذا صف می بستند و این بلیط ها را می خریدند ولی زمان طاغوت یادم است که این چیز ها بسیار بود .
مثلا قویت که مقداری شکر و آرد نخودچی بود که درون پلاستیک می گذاشتند و می فروختند که از روی شانس و شانسی بود که اسم آن را حتی شانسی گذاشته بودند که یا بادبادک برنده می شدید یا یک قویت دیگر و یا پوچ بود .
لذا این کلمه بیع منابذه در شرع مقدس حرام می باشد و از اقسام قمار محسوب می شود که به این حالت می باشد که شرکت هایی موجود می باشد که وعده وعید میدهند و روی آن وعید ها قرار و پیمان می بندند و سنگ پرت میکنند یا درون جیبشان می گذارند بنابراین «نَبَذَ» یعنی می شکنند و منابذه که در آیه وارد شده یعنی همانگونه عمل می کنند و بر عهد و پیمان های خود نمی مانند حالتی که شناسی می باشد و بی اعتنایی به آن می کنند لذا کلمه منابذه که در اصطلاح می باشد همان خرید و فروش بلیط های بخت آزمایی می باشد.
مرحوم طیب اصفهانی هم می فرمایند در زمان خودشان منابذه بسیار بوده و فروش آلات قمار و لهو و لعب که انجام می دادند در تماشاخانه و سینماها .
۱_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۹
۲_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۹
۳_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۹
۴_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۹
۵_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۹
۶_ سوره مبارکه روم آیه ۱۰
۷_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۰
۸_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۰
۹_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۰
۱۰_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۰
بازدیدها: 6
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.