۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » اخبار » تفسیر آیات 111 تا 120
  • شناسه : 5900
  • 11 آگوست 2023 - 4:01
  • 171 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۱۱۶ | خرافه ‏زدایىِ فرزند داشتن خدا
آیه 116 | خرافه ‏زدايى در مورد فرزند داشتن خدا

آیه ۱۱۶ | خرافه ‏زدایىِ فرزند داشتن خدا

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۶ جلسه ۱ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی  ۱ جلسه تفسیر آیه صدو شانزدهم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیمٌ (۱۱۵)  وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۶ جلسه ۱

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

 ۱ جلسه تفسیر آیه صدو شانزدهم

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیمٌ (۱۱۵)  وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ (۱۱۶)  بَدیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (۱۱۷)

مالکیت مشرق و مغرب فقط ویژه خداست؛ پس به هر کجا رو کنید آنجا روى خداست. یقینا خدا بسیار عطا کننده و داناست. (۱۱۵) و [یهود و نصارى‏] گفتند: خدا [براى خود] فرزندى گرفته. منزه است او [از اوصاف دروغ و باطلى که به حضرتش نسبت مى‏دهند]، بلکه آنچه در آسمان‏ها و زمین است مخلوق و مملوک اویند [نه فرزند او؛ زیرا فرزند، هم جنس پدر و مادر است و چیزى در جهان هم جنس خدا نیست تا فرزند خدا باشد] و همه در برابر او مطیع و فرمانبردارند. (۱۱۶)  [بى‏سابقه ماده، مدت و نقشه‏] پدیدآورنده آسمان‏ها و زمین است. وهنگامى که فرمان به وجود آمدن چیزى را صادر کند فقط به آن مى‏گوید: «باش». پس بى‏درنگ مى‏باشد. (۱۱۷)

 

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه  ۱۱۶ 

خرافه‏زدایى در مورد فرزند داشتن خدا و دلایل نفى آن‏

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیمٌ (۱۱۵)  وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ (۱۱۶)  بَدیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (۱۱۷)

مالکیت مشرق و مغرب فقط ویژه خداست؛ پس به هر کجا رو کنید آنجا روى خداست. یقینا خدا بسیار عطا کننده و داناست. (۱۱۵) و [یهود و نصارى‏] گفتند: خدا [براى خود] فرزندى گرفته. منزه است او [از اوصاف دروغ و باطلى که به حضرتش نسبت مى‏دهند]، بلکه آنچه در آسمان‏ها و زمین است مخلوق و مملوک اویند [نه فرزند او؛ زیرا فرزند، هم جنس پدر و مادر است و چیزى در جهان هم جنس خدا نیست تا فرزند خدا باشد] و همه در برابر او مطیع و فرمانبردارند. (۱۱۶)  [بى‏سابقه ماده، مدت و نقشه‏] پدیدآورنده آسمان‏ها و زمین است. وهنگامى که فرمان به وجود آمدن چیزى را صادر کند فقط به آن مى‏گوید: «باش». پس بى‏درنگ مى‏باشد. (۱۱۷)

 

وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ ۱

معنای کلمه «واسِعٌ»

در ذیل آیه قبلی یعنی آیه صد و پانزدهم سوره مبارکه بقره که خداوند متعال فرمود :«فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّـهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ»۲  کلمه «واسِعٌ» به معنای احاطه علمی خداوند بر همه جزئیات،اسرار ، ضمائر ،ظواهر ، بواطن و همه جهات اشیاء می باشد ،لذا این نکته قابل توجه است که بگوییم .

پاسخ به توهم نسخ

شاید برای کسی توهم شود که این آیه ای که می فرماید :«فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّـهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ» تعمیمی که بیان نموده آیه قبله را  نسخ می کند لکن آیه قبله نسخ نمی شود ، به دلیل اینکه در  سوره مبارکه بقره آیه صد و پنجاهم نظر به شرطیت استقبال برای نماز واجب و ذبیحه می باشد ،  لذا این مسلما توهم است اگر کسی بگوید نسخ می شود ، بنابراین این آیه مورد بحث منسوخ نیست .

پاسخ به توهم تعمیم آیه

البته شاید برای  بعضی این توهم  ایجاد شود که جمله «فَثَمَّ وَجْهُ اللَّـهِ» که گفته شده تعمیم دارد ، پس لازم نیست شما همه جا رو به قبله نماز بخوانید و اینکه خداوند بحث شرطیت را ایجاد نموده مربوط به تقدم و تاخر می باشد ، ربطی به آن توهم ندارد چون این آیه  ناظر به بیان شرطیت استقبال در فرائض  است که منافاتی با ما نحن و عموم حکم این آیه نخواهد داشت .

تفسیر آیه بعدی

آیه بعدی خداوند متعال می فرماید:«وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ»۳

عقیده کفرآمیز یهودیان

بحثی که پیرامون اهل کتاب است و از مسلمات شرک و کفر می باشد ، چون قائل به این مطلب هستند که خداوند برای خودش فرزندی اختیار کرده مانند همین آیه ،یهودیان قائل به این موضوع می شوند که در تورات شایع می باشد ؛البته در تورات واقعی اینگونه نیست بلکه در آن کتبی که تحریف شده و در دست آنها می باشد که میگویند حضرت آدم ابن الله و پسر خداوند است .

عقیده کفرآمیز نصاری

یا در آیه دیگر خداوند متعال می فرماید که نصاری میگویند :« نَحْنُ أَبْناءُ اللَّـهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ» ۴ یعنی ما فرزندان خداوند هستیم یا در آیه دیگر وارد شده که یهودیان می گویند :«وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّـه»۵ یعنی عزیر پسر خداوند است یا مثلا حضرت عیسی ،عُزیر یا آدم را نسبت بنوت می دهند به حضرت حق که همگی باطل است یا در آیه دیگر نصاری می گویند:« قالَتِ النَّصارى‏ الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّـهِ»۶ یعنی مسیح ابن الله می باشد .

رد عقاید باطل یهود و نصاری

 که این اقوال مسلما همگی اقوالی است که خداوند از آنها منزه و پاک می باشد ، چون اگر ما قائل به این اقوال و توهمات باشیم لازمه تولید مثل علاوه بر جسمیت ترکیب شدن  می باشد یعنی زن و مرد باهم ترکیب شوند و لقاح ایجاد شود و لازمه ترکیب نقص است ؛یعنی یکی نمی تواند فرزند را متولد کند یا به بیان دیگر هیچ مردی بدون زن نمی تواند بچه متولد کند و بالعکس لکن بحث حضرت مریم فرق می کند و همچنین  لازمه نقص نیز احتیاج می باشد و احتیاج از لوازم امکان و ممکن است اما خداوند واجب الوجود می باشد و ممکن الوجود نیست بنابراین ساحت مقدس ربوبی منزه از این اوهام و توهمات است و اقوالی که پیرامون خداوند گفته می شود باطل و بطلان این  گفتار نزد ما از اعتقادات و مسلمات است .

مخلوق بودن تمام موجودات

در ادامه آیه خداوند متعال می فرماید :«بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»۷ آنچه که مسلم می باشد تمام موجودات امکانیه و ممکنه همگی مخلوقات خداوند هستند منتهی مخلوقاتی که به اراده خداوند است و اینکه در قرآن کریم تعبیر فرموده که :« أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»۸ ،تعبیر معقول به محسوس می باشد .

ملکیت ذاتیه حقیقیه خداوند

بنابراین آنچه که مسلم است ،تمام آنچه که موجودات ممکنه در عالم هستند همگی از مخلوقات خداوند تبارک و تعالی هستند و آن هم به اراده ،مشیت و ایجاد خودش و همه ی موجودات عالم از این حیث که محتاج مشیت حضرت حق هستند ، مساوی می باشند و خداوند آنها را وجود می دهد و همچنین خداوند مالک همه ی آنها است که ملکیت خداوند نسبت به همه موجودات در عالم مساوی می باشد چون ملکیت خداوند ،ملکیت ذاتیه حقیقیه از طرف خداوند نسبت به کل موجودات عالم خواهد بود .

معانی کلمه «قانِت»

دو نکته که باید گفته شود اول در جمله :«کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» که کلمه «قانِت» به چه معنایی می باشد ؟ کلمه قانت در آیات دیگر مانند :« وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ» وجود دارد  که چند معنای برای کلمه قانت بیان شده « اول اینکه قانت به معنای مطیع می باشد ، یعنی کسی که اطاعت محض دارد ؛ دوم به معنای خاضع می باشد ، یعنی از نظر ظاهری در برابر مولا خاضع باشد.»

تفاوت خضوع و خشوع

البته بحث خضوع بندگی و وارستگی بنده را در برابر خداوند از نظر ظاهری منظور است ، لکن خشوع بالا تر است پس خشوع ،خضوع را هم در برمیگیرد لذا اینکه فرمود :«الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»۱۰ خاضعون را هم در بر میگیرد ، لذا در تفسیر مفسرین وقتی در این آیه یا در آیه مذکور قبلی بحث خضوع را بیان می کنند ،مثلا  می گویند وقتی مومن در نماز ایستاده وقتی حمد و سوره میخواند نگاه او باید چگونه باشد ، دست های خود را چگونه بگذارد یا در حال رکوع و سجده هم همچنین بنابراین این همه ی این موارد از نظر ظاهری بحث خضوع است .

 معنای دیگر کلمه قانت

معنایی که در کلمه قانت وجود دارد مقر بودن به عبودیت است ، به این معنا که انسان قانت مقر به عبودیت حضرت حق می باشد و معنای دیگر اینکه قائم و دائم بر اطاعت خداوند هستند ، لذا قائم یعنی همیشه برای انجام واجبات حضرت حق و تکالیف الهی و همچنین نماز ،آماده هستند پس شخص قانت در تعبیرات قرآنی مصلی هم می باشد یعنی به عنوان کسانی که مصلی و نماز گذار هستند ، بنابراین مصلی به معنای دعا کننده نیست بلکه به معنای انجام دهنده ارکان مخصوصه است .

قائمیت به دعا

شخص قائم همچنین قائم به دعا هم می باشد البته کلمه دعا معنای داعی دارد لذا «داعی الله» بودن غیر از سوال است ، بنابراین قائم به دعا بودن یعنی همیشه قیام دارد و همه ی قوای خودش را بر این عمل دارد  که مردم را به سمت خداوند دعوت کند و داعی الله به همین معنا است ، لذا فرمود:«السَّلامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِهِ»۱۱ .

قانت در کلام مرحوم طیب

مرحوم طیب اصفهانی قانتین و قانتات را می فرماید به معنای «مطیعین و مطیعات» است و آیه:«قُومُوا لِلَّـهِ قانِتِینَ»۱۲ به همین معنا می باشد ،البته « قائمین للدعاء» را در این اینجا دو مرتبه بیان می فرماید یا «داعین فی القیام» را به همین معنا تعبیر فرموده اند .

قانت به معنای قنوت

قنوت در نماز هم از تعبیراتی است که برای قانت معنا کرده اند ، لذا در آیه :«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ»۱۳ که مراد از کلمه «قانِتٌ» منظور نماز می باشد که یعنی نماز شب را به پا دارند ، لذا «قانِتٌ» به معنای قائم و مصلی به نماز شب است .

اقرار به عبودیت در نماز

در آیه دیگر نیز خداوند متعال خطاب به حضرت مریم سلام الله علیها فرموده:«یا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ»۱۴ که کلمه«اقْنُتِی» مناسب تر به معنای مقر به عبودیت می باشد و شاید بحث نماز خواندن را هم در بر بگیرد .

اقرار همه موجودات به عبودیت

آنچه که مسلم می باشد  همه موجودات عالم هم در ظاهر و هم در باطن ، به لسان و زبان مقر به عبودیت و مخلوقیت خود نسبت به ذات احدیت می باشند   و معترف به الوهیت حضرت حق هستند  و همچنین اعتراف و اقرار داشته باشند که خداوند اله آنها می باشد .

خلق و تسخیر توسط خداوند

خداوند هم در قرآن کریم  می فرماید :«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ»۱۵ یعنی اگر از مردم بپرسید چه کسی آسمان ها و زمین را ایجاد و خلق فرموده و همچنین خورشید و ماه را تسخیر فرموده است ؛ که کلمه «لَیَقُولُنَّ» را با «نون و لام» تاکید و فعل مضارع بیان فرموده که جواب میدهند خالق و تسخیر کننده الله است .

بندگی بت پرستان

البته از بت پرستان هم بپرسید همین را می گویند منتهی نمی فهمند ، لذا یک بت و شیئ را نماد و سمبل برای بندگی کردن ساحت حضرت احدیت قرار می دهند ، ولی اگر از انسان ها بپرسید آنها خداوند است که «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ» که همه ی این موضوعات را در این آیه بیان فرموده است .

نکته ای در بیان خداوند

نکته ای که در آیه وجود دارد این است که چرا خداوند متعال فرموده:«ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»۱۶ و با حرف «من» بیان نفرموده است ؟ در حالی که در سوره مبارکه مریم خداوند فرموده :«إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً»۱۷

تفسیر حرف «ما» در آیه

در جواب باید گفت که آنچه مسلم می باشد و در ادبیات فرا گرفته ایم و همچنین در اصول الفقه هم بیان شده حرف «ما» در آیه از الفاظ عمومی است که  شامل ذوی العقول و غیر ذوی العقول می شود ، لذا :«ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» به این معناست که همه آنچه در آسمان ها و زمین موجود می باشد ،همگی بندگی خداوند را به جا می آورند و فرقی هم نمی کند ذوی العقول یا غیر ذوی العقول باشند .

کاربرد استعمال حروف «ما» و «من»

لذا تعبیراتی همچون «یُسَبِّحُ لِلَّـهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ » ۱۸ یا «سَبَّحَ لِلَّـهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ»۱۹ در قرآن وجود دارد ، اما چرا در آیه «إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً» با حرف «من» بیان فرموده ؟ چون در آیه کلمه «عَبْداً» وجود دارد و استعمال کلمه عبد نسبت به ذوی العقول و انسان ها است و چون نسبت به ذوی العقول می باشد با حرف «من» بیان شده ، ولی در آیه مذکوره چون کلمه ای که قرینه باشد بر استعمال ذوی العقول وجود نداشت لذا با حرف «ما» تعمیم به همه موجودات عالم شده است و همچنین در قرآن کلمه عبد را استعمالی برای غیر ذوی العقول و غیر انسان نداریم .

قانت بودن همه موجودات

بنابراین مسلما خداوند آیه :«إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً»در سوره مبارکه مریم را خاصه برای انسان ها فرموده است اما در آیه مورد بحث با حرف «ما» بیان شده پس شامل همه موجودات خواهد شد پس همه موجودات قانتین و قانتات هستند و مسلما در این آیه کلمه قانت را بر مطیع بودن و در اطاعت محض خداوند بودن ، بیان فرموده است.

هشداری برای انسان

شاید هم تنبهی برای انسان ها است که انسانها بفهمند همه ی آنچه که در عالم وجود دارد ،حتی جمادات هم شعور نسبی دارند تا برسد به حیوانات و  گیاهان که دارای غرائض هستند و «یُسَبِّحُ لِلَّـهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ » هم شامل این موجودات هم می شود ، پس از این جهت خداوند متعال این تعبیر را فرموده است .

تفسیر آیه بعدی

آیه بعدی خداوند متعال می فرماید :«بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»۲۰

معنای کلمه «بَدِیعُ»

جمله «بَدِیعُ السَّماواتِ» یعنی آن کسی که آفریننده است و موجودات را از عالم نیست به عالم هست ، می اورد ؛ لذا بدعت یعنی نوآوری و بدعت در دین که گویند حرام است به این معنا می باشد که یک موضوع که در دین نبوده را وارد در دین کنید حرام است که تشریع می باشد ، تشریع هم حرام است .

اختصاص صفت بدیع به خداوند

پس «بَدِیعُ» که صفت مشبهه می باشد مختص به ذات احدیت است که بحث نوآوری و آفرینندگی خداوند همیشه در ذات او نهادینه شده است .

چگونگی ایجاد اشیاء

در ادامه خداوند متعال می فرماید:«إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» یعنی خداوند حکم و قضاوتش بر این می باشد که یک چیزی ایجاد شود که کلمه«أَمْراً» یعنی هر چیزی و  شاید  معنای عموم بدهد و جمله «فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» تعبیر معقول به محسوس است و یعنی خداوند همین که اراده کند ان موجود می شود و مشیت حضرت حق که شامل شود آن موجود را ایجاد میکند .

منابع 

۱_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۶

۲_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۵

۳_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۶

۴_ سوره مبارکه مائده آیه ۱۸

۵_ سوره مبارکه توبه آیه ۳۰

۶_ سوره مبارکه توبه آیه ۳۰

۷_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۶

۸_ سوره مبارکه یس آیه ۸۲

۹_ سوره مبارکه احزاب آیه ۳۵

۱۰_ سوره مبارکه مومنون آیه ۲

۱۱_ مفاتیح الجنان ص ۲۷۸

۱۲_ سوره مبارکه بقره آیه ۲۳۸

۱۳_ سوره مبارکه زمر آیه ۹

۱۴_ سوره مبارکه آل عمران آیه ۴۳

۱۵_ سوره مبارکه عنکبوت آیه ۶۱

۱۶_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۶

۱۷_ سوره مبارکه مریم آیه ۹۳

۱۸_ سوره مبارکه حشر آیه ۱

۱۹_سوره مبارکه جمعه آیه ۱

۲۰_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۷

Visits: 1

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1