۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 101 تا 110
  • شناسه : 5576
  • 07 جولای 2023 - 11:41
  • 85 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۱۰۷ | قدرت بیکران و مالکیت مطلق الهى‏
آیه 107 | قدرت بیكران و مالكيت مطلق الهى‏

آیه ۱۰۷ | قدرت بیکران و مالکیت مطلق الهى‏

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۷ جلسه ۱ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۱ جلسه تفسیر آیه صدو هفتم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۰۴) ما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکینَ أَنْ یُنَزَّلَ […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۷ جلسه ۱

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

۱ جلسه تفسیر آیه صدو هفتم

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۰۴) ما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (۱۰۵) ما نَنْسَخْ مِنْ آیَهٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ (۱۰۶) أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیرٍ (۱۰۷)

 به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 نه کافران از اهل کتاب و نه مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیرى از سوى پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالى که خدا هرکه را بخواهد به رحمت خود اختصاص مى‏دهد؛ و خدا داراى فضل بزرگى است. (۱۰۵) [حکم‏] هر آیه‏اى را که [بر اساس مصالح مردم و مقتضاى زمان‏] از میان برداریم یا به تأخیر اندازیم، بهتر از آن یا مانندش را مى‏آوریم. آیا ندانسته‏اى که خدا بر هر کارى تواناست؟! (۱۰۶) آیا ندانسته‏اى که فرمانروایى و حکومت آسمان‏ها و زمین فقط در سیطره اوست و شما را جز خدا هیچ سرپرست و یاورى نیست؟ (۱۰۷)

  

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه  ۱۰۷

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۰۴) ما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (۱۰۵) ما نَنْسَخْ مِنْ آیَهٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ (۱۰۶) أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیرٍ (۱۰۷)

 به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 نه کافران از اهل کتاب و نه مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیرى از سوى پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالى که خدا هرکه را بخواهد به رحمت خود اختصاص مى‏دهد؛ و خدا داراى فضل بزرگى است. (۱۰۵) [حکم‏] هر آیه‏اى را که [بر اساس مصالح مردم و مقتضاى زمان‏] از میان برداریم یا به تأخیر اندازیم، بهتر از آن یا مانندش را مى‏آوریم. آیا ندانسته‏اى که خدا بر هر کارى تواناست؟! (۱۰۶) آیا ندانسته‏اى که فرمانروایى و حکومت آسمان‏ها و زمین فقط در سیطره اوست و شما را جز خدا هیچ سرپرست و یاورى نیست؟ (۱۰۷)

أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ۱

شباهت آیه مذکور با آیه قبل

به دنبال آیه صد و ششم ،آیه صد و هفتم از سوره مبارکه بقره بیان شده که آنچه ظاهر این ایه مسلم می باشد ،استفهامی که در این آیه موجود است به دنبال استفهام در آیه ماقبل می باشد که استفهام تقریری بود .

عدول خطاب از مفرد به جمع

نکته ای که در آیه می باشد کلمه «أَلَمْ تَعْلَمْ» است که به صیغه مفرد بیان شده اما در ادامه آیه می فرماید :«وَمَا لَکُمْ» یعنی یک باره از خطاب به مفرد ،خطاب به جمع بیان می کند .

سوال از عدول خطاب

خطابه به جمع بیان کردن ادامه آیه چه نکته ای دارد ؟ که از مفرد عدول به جمع کرده اند که به حسب ظاهر باید «وَمَا لَکَ»  می فرمود به حسب ظاهر طبق اینکه ما قبل با «أَلَمْ تَعْلَمْ» بیان شده اما «وَمَا لَکُمْ» فرموده است.

توهم باطل یهودیان

آنچه که خصوصا برای یهود متوهم است ،این مطلب می باشد که غیر از خداوند یار و یاوری موجود می باشد لذا نه تنها  برای پیامبر بلکه برای غیر پیامبر هم هیچ کسی غیر از خداوند نیست و آنچه که مسلم می باشد معلوم است که خداوند صاحب اختیار مطلق آسمان ها و زمین می باشد و طبق ادامه آیه که فرمود :«وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ»۲ هیچ یار و یاوری برای هیچ کسی نیست بنابراین نه تنها برای پیامبر بلکه برای هیچ کس در این دنیا ولی و نصیری به جز خداوند وجود ندارد و این مسلم است .

دلیل تغییر خطاب در آیه

لذا اینکه عدول کرده از صیغه مفرد که خطاب به شخص نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم بوده است و به جمع بسته شده به این جهت است که آنچه مسلم می باشد هیچ ولی و هیچ نصیری غیر از خداوند بر کل انسان ها وجود ندارد و فرق نمی کند کسی با ایمان باشید یا با ایمان نباشد .

معنای خطابات تقریری

و علت دیگر اینکه با خطاب مفرد فرموده و به پیامبر فرموده ، چون خطابات تقریری و استفهامات تقریری بر کسانی می باشد که کاملا می دانند و علم کامل دارند لذا تقریر که می گوییم به همین جهت است و آنچه مسلم می باشد اینکه پیامبر همه چیز را می دانند ، آگاه می باشند و عالم و معتقد هستند و بما یُقِرُّ بِه می باشند یعنی آنچه که تقریر می شود به واسطه آن و پیامبری است که عالم می باشد و همه چیز را می داند اما مردم چون ضعف ایمان دارند به انها تعبیر«أَلَمْ تَعْلَمْ» نمی شود .

مرجع ضمیر جمع در آیه

 وجه ضمیر جمع نیز مشخص شد، به خاطر اینکه برای انسان های ضعیف الایمان و غیر مسلمان چون همه مخلوق خداوند هستند «لا وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ» ولی و نصیری برای انها نمی باشد .

قول استفهام انکاری

بعضی از مفسرین در این آیه فرموده اند که استفهام در آیه ،استفهام انکاری توبیخی است مثل آیه :«أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ»۳ که در واقع این عدم که فرمود :«أَلَمْ تَعْلَمْ» یعنی «أَلَمْ تَعْلَمْ الانسان» که منظور خطاب به کل انسان ها می باشد مثل آیه مذکور که فرمود:«أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَهٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ»۴ که یعنی آیا نمی بیند و ندیده است انسان  که ما از آن آب بد بو انسان را آفریدیم که این ایه استفهام توبیهی است .

قول استفهام ابطالی و اشکال مقدر

قول دیگر اینکه بگوییم استفهام را بعضی مفسرین فرموده اند انکاری ابطالی باشد مثل آیه شریفه که فرمود :«أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»۵ که در واقع این دو رأیی که بعضا داده اند کانه دو اعتراض  به نسخ می باشد که بیان کرده اند که میخواهند بگویند این نسخی که شما فرمودید درست نیست .

جواب اولیه مرحوم طیب

در جواب اولیه مرحوم طیب اصفهانی می فرمایند :« نسخ آیه ای که شما فرمودید را ما می توانیم اینگونه جواب دهیم که با نسخ آیه ای چیزی به جای او نیست که بخواهیم بگذاریم.»  البته اینها در صورت فرض مطلب می باشد نه اینکه فکر کنید این مطالب را مرحوم طیب اصفهانی قبول داشته باشند بلکه فقط بیان می کنند .

جواب دوم مرحوم طیب به اشکال

جواب دوم هم اینگونه بیان می کنند :« اشیایی را که خداوند بعد از خلقت آنها را خلق کرده ،به حال و طبیعت خودشان قرار می دهد و دخل و تصرفی در آنها نمی کند.» اینکه دخل و تصرفی نمی کند یا نمی تواند بکند ؛ اما اینکه دخل و تصرفی نمی کند شاید جای حرفی داشته باشد ولی اینکه دخل و تصرفی نمی تواند انجام دهد این مسلما چنین چیزی ممکن نیست چون که قبلا آیه قبل داشتیم که فرمودند :«أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»۶ یعنی خداوند بر هر چیزی که شما حساب کنید که «شَیْءٍ» به معنای هر چیز می باشد ،چیزی موجود می باشد آن را تغییر دهد یا چیزی موجود نیست آن را موجود می کند چون خداوند بر هر چیزی توانا و قادر می باشد .

ابطال رهایی مخلوقات توسط خداوند

اینکه در قسمت دوم بگوییم که خداوند وقتی که چیزی را خلق می کند و ان را به طبیعت خود می گذارد مثل همان بیان که :« یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ»۷ این حرف را بزنیم و بگوییم دست خداوند بسته است از این جهت و دیگر نمیخواهد تصرف کند و رها کرده ؛ این قول را نیز قبول ندارند به جهت اینکه در آن آیه شریفه فرموده :«بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَآءُ » ۸ پس این بخش از آیه جواب قسمت قبلی را خواهد داد ، در واقع اعتراض قول دومی که نسبت به  استفهام تقریری بود با این نکته جواب داده اند

شرح اقسام ولایت

بحث بعدی در کلمه «وَلِیٍّ» و «نَصِیرٍ» می باشد ،کلمه «وَلِیٍّ»همان بحث ولایت را میخواهد بگوید که در واقع ولایت به سه گونه متصور است اولا اینکه ولایت ذاتی یا غیر ذاتی می باشد به عبارت دیگر «ولایت ذاتیه» و «ولایت جعلیه» میباشد .

ولایت ذاتیه و ولایت جعلیه

ولایت ذاتیه مطلقه فقط و فقط منحصر به ذات احدیت است یعنی ان کسی که ولایت ذاتی دارد فقط خداوند می باشد و هیچ کس دیگر غیر از خداوند ولایت ذاتیه ندارد اما ولایت غیر ذاتیه یا به عبارت دیگر ولایت جعلیه دو قسم می باشد قسم اول اینکه «جعلیه جزئیه مقیده» می باشد  و قسم دوم  اینکه «جعلیه مطلقه و کلیه» باشد  .

مصادیق ولایت جزئیه مقیده و ولایت جعلیه

ولایت جزئیه مقیده مثل اینکه شخصی می آید یک شخص را ولی بچه خودش قرار می دهد یا مجتهد بر کسی که سفیه می باشد ، قیم قرار میدهد اما ولایت جعلیه مطلقه کلیه آن ولایت پیامبر و ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین است مثل آیه شریفه که فرمود :«النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»۹ یعنی پیامبر نسبت به مومنین اولویت دارد بر اینکه بر آنها تصرفی کند یا فرمود :«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» ۱۰ که ولایت در این آیه نیز ،ولایت همان ولایت جعلیه ای می بلشد که از طرف خداوند جعل شده مطلقه نیز می باشد اما مطلقه کلیه است.

معنای کلمه «نَصِیرٍ»

کلمه نصرت و «نَصِیرٍ» که در آیه استفاده شده به معنای یاور و یاری کننده است و در این آیه می فرماید غیر از خداوند ولی و یاور و نصیری نیست که قدرت بر رفع همه بلیات و آفات و مشکلات داشته باشد .

نصرت مطلق ذات احدیت

آنچه که نصرت مطلق است در اینجا لحاظ شود که قادر بر رفع تمام بلیات ، آفات و گرفتاری ها را برای امور انسان ،بالذات مختص به ذات احدیت است  و اوست که فقط می تواند و آن چیزی که بعضی از بزرگان ،ائمه و اولیاء خداوند هستند به ذاته نمی توانند نصرت کنند بلکه آنها واسطه می شوند یا شفاعت می کنند یا به کمک خداوند دفع بلیات و آفات می کنند و آنچه که مسلم می باشد بر ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین می باشد ولی بالاستقلال و بالذات فقط نسبت به ذات احدیت می باشد و آن اعانه ای می باشد که خود ذات احدیت آن را می تواند انجام دهد.

عدم نصرت در بعض امور

ولی در امور دیگر مثل اینکه شخصی مریضی دارد ،آنهم به طور کلی نمی تواند بلکه  در بعضی از امور می تواند کمک کند و بعضی از امور را اصلا نمی تواند و اصلا معصومین در بعضی از امور نمیتوانند گرچه آنها جلوه خداوند هستند اما ان قادر مطلقی که بتواند ناصر برای همه باشد .

شهادت امام حسین (ع) و بیداری امت

 بلکه خود حضرت سیدالشهداء در آن زمانی که «هل من ناصر ینصرنی» می فرمود باید نصرت میشد اما اقتضای حکمت حضرت حق بر این بود که امام حسین علیه السلام شهید شود انهم ظلما و آنچه که مسلم است برای بیداری انسان و انسان را از ورطه خواب و آنچه در خود فرو رفته آنها را بیدار کند لذا باید امام حسین علیه السلام آنگونه ظلما به شهادت برسد .

یاری دهنده مطلق عالم

آنچه که متوجه ذات احدیت است و ما میتوانیم به ان توجه داشته باشیم که مطلقا در همه چیز ما را ولایت و سرپرستی نماید و نصرت کند نیست مگر خداوند چون «فانه فعال لما یشاء و حاکم لما یرید» و هر چه که اراده کند :«إِنَّمَآ أَمْرُهُٓ إِذَآ أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» که همه اش به خاطر تشبیه معقول به محسوس است .

شرح جمله «کُنْ فَیَکُونُ»

 لذا «أَرَادَ الله» همین که اراده نمود خداوند آن «فَیَکُونُ» می شود پس اراده خداوند مساوی است با موجود شدن مرید و هر آنچه که خداوند اراده کند همان موجود است و احتیاج به این که بگویند «یَقُولَ لَهُ» یعنی خداوند بگوید «کُنْ» آنوقت «فَیَکُونُ»  شود نیست ، این مراتب را احتیاج ندارد ،چرا اینها را بیان می کند ؟ بخاطر تشبیه معقول به محسوس و الا اراده خداوند متوجه هر چیزی که شد ،اراده نمود آن موجود می شود و اراده خداوند مساوی با موجود شدن آن شئ است و رتبتا اراده خداوند مقدم است لکن از لحاظ وجودی اینها با هم یکی هستند اما مقدم و موخر از لحاظ رتبی و طولی ،چونکه متوقف است موجود شدن هر موجودی به اراده خداوند لذا اراده خداوند اگر آمد آن وقت آن موجود می شود ولی اگر اراده خداوند نیامد آن موجود نمی شود .

سوال های بیهوده بنی اسرائیل

ایه بعدی می فرماید :«أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْأَلُوا رَسُولَکُمْ کَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِنْ قَبْلُ ۗ وَمَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَآءَ السَّبِیلِ»۱۲ بحث این است که راجع به حضرت موسی وقتی بنی اسرائیل نجات پیدا کردند شروع کردند به سوال کردن حتی کار به جایی رسید که وقتی اصحاب خاص را که به کوه طور بردند گفتند ما میخواهیم خداوند را ببینیم و خداوند را نشان ما بده تا به درستی سخن تو شهادت دهیم .

معنای اجمالی آیه مذکور

لذا می فرماید :«أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْأَلُوا»۱۳ آیا میخواهید از پیامبرتان سوال کنید ؟ «کَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ»۱۴ همانطور که حضرت موسی را سوال می کردید آنهم سوال های بیهوده ،ان شاءالله بحث این ایه برای روز یکشنبه است.

منابع 

۱_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۷

۲_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۷

۳_ سوره مبارکه یس آیه ۷۷

۴_ سوره مبارکه یس آیه ۷۷

۵_ سوره مبارکه انشراح آیه ۱

۶_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۶

۷_ سوره مبارکه مائده آیه ۶۴

۸_ سوره مبارکه مائده آیه ۶۴

۹_ سوره مبارکه احزاب آیه ۶

۱۰_ سوره مبارکه مائده آیه ۵۵

۱۱_سوره مبارکه یس آیه ۸۲

۱۲_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۸

۱۳_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۸

۱۴_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۸

Visits: 5

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1