تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۹۶ جلسه ۲ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۲ جلسه تفسیر آیه نود و ششم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ أُشْرِبُوا فی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۹۶ جلسه ۲
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۲ جلسه تفسیر آیه نود و ششم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ أُشْرِبُوا فی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إیمانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ (۹۳) قُلْ إِنْ کانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الْآخِرَهُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَهً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ (۹۴) وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِالظَّالِمینَ (۹۵) وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاهٍ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُونَ (۹۶)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و [یاد کنید] زمانى که از شما [براى پیروى از موسى] پیمان گرفتیم، و کوه طور را بالاى سرتان برافراشتیم [و گفتیم:] آنچه را [چون تورات] به شما دادیم با قدرت و قوت دریافت کنید [و دستورهاى ما و پیامبرتان را بشنوید، به ظاهر] گفتند: شنیدیم و [در باطن گفتند:] نافرمانى کردیم. و به سبب کفرشان دوستى گوساله با دل هایشان در آمیخت. بگو: اگر شما مؤمن هستید [و ایمانتان شما را به این همه ظلم و جنایت و فساد فرمان مىدهد] پس بد چیزى است آنچه ایمانتان به آن فرمان مىدهد. (۹۳) بگو: «اگر آن (چنان که مدعى هستید) سراى دیگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه سایر مردم، پس آرزوى مرگ کنید اگر راست مىگویید!» (۹۴) ولى آنها، به خاطر اعمال بدى که پیش از خود فرستادهاند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند کرد؛ و خداوند از ستمگران آگاه است. (۹۵) و یقینا آنان را حریصترین مردم به زندگى [دراز مدت] خواهى یافت و [حتى حریصتر] از مشرکان. هر یک از آنان آرزومند است که اى کاش هزار سال عمرش دهند، ولى آن عمر طولانى دور کننده او از عذاب نیست؛ و خدا به آنچه انجام مىدهند، بیناست. (۹۶)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۹۶
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ أُشْرِبُوا فی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إیمانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ (۹۳) قُلْ إِنْ کانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الْآخِرَهُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَهً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ (۹۴) وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِالظَّالِمینَ (۹۵) وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاهٍ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُونَ (۹۶)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و [یاد کنید] زمانى که از شما [براى پیروى از موسى] پیمان گرفتیم، و کوه طور را بالاى سرتان برافراشتیم [و گفتیم:] آنچه را [چون تورات] به شما دادیم با قدرت و قوت دریافت کنید [و دستورهاى ما و پیامبرتان را بشنوید، به ظاهر] گفتند: شنیدیم و [در باطن گفتند:] نافرمانى کردیم. و به سبب کفرشان دوستى گوساله با دل هایشان در آمیخت. بگو: اگر شما مؤمن هستید [و ایمانتان شما را به این همه ظلم و جنایت و فساد فرمان مىدهد] پس بد چیزى است آنچه ایمانتان به آن فرمان مىدهد. (۹۳) بگو: «اگر آن (چنان که مدعى هستید) سراى دیگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه سایر مردم، پس آرزوى مرگ کنید اگر راست مىگویید!» (۹۴) ولى آنها، به خاطر اعمال بدى که پیش از خود فرستادهاند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند کرد؛ و خداوند از ستمگران آگاه است. (۹۵) و یقینا آنان را حریصترین مردم به زندگى [دراز مدت] خواهى یافت و [حتى حریصتر] از مشرکان. هر یک از آنان آرزومند است که اى کاش هزار سال عمرش دهند، ولى آن عمر طولانى دور کننده او از عذاب نیست؛ و خدا به آنچه انجام مىدهند، بیناست. (۹۶)
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَیَاهٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا ۚ یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ یُعَمَّرَ ۗ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ ۱
کلمه «لَتَجِدَنَّهُمْ» که از وجدان گرفته شده به معنای یافتن است که کلمه «لَتَجِدَنَّهُمْ» با جمله«أَحْرَصَ النَّاسِ» که به دنبال آن امده دو ترکیب برای آن متصور است .
ترکیب اول این است که اینجا در واقع کلمه «لَتَجِدَنَّهُمْ» یک مفعولی باشد و «أَحْرَصَ النَّاسِ» حال باشد برای خود مفعول «هم» که همان یهود باشد و این درحالی است که ما «تَجِدَنَّ» که از وجدان گرفته شود در مقابل فقدان است.
اما اگر که آن را به معنای علم و دست یافتن دل به چیزی باشد، «أَحْرَصَ» مفعول دوم می باشد که البته آنچه که بیشتر ظهور دارد در معنا ،معنای دوم است که«أَحْرَصَ» را به عنوان مفعول دوم حساب کنیم و «تَجِدَنَّ» به معنای علم و یافتن دل باشد یعنی اگر کسی خوب دقت کند در وجود یهودیان آن حرص زیاد انها را می فهمد و درک می کند .
جمله «أَحْرَصَ النَّاسِ» که در اینجا می خواهد بگوید «لَتَجِدَنَّهُمْ» که یهود باشند، «أَحْرَصَ النَّاسِ» لذا همیشه مفضل و مفضل منه است اگر از جنس هم باشند أفعل تفضیل به مفضل اضافه می شود که همان «أَحْرَصَ النَّاسِ» باشد پس یهود چون از ناس می باشند کلمه «أَحْرَصَ» اضافه شده به «النَّاسِ»، ولی اگر که از جنس انها نباشد با کلمه «مِن» بین انها فاصل می شود.
لذا در این آیه هم بعد از جمله «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَیَاهٍ»۲ جمله «وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا»۳ که با کلمه «مِنَ» بیان شده ایا مراد از «الَّذِینَ أَشْرَکُوا» یهود می باشد که از جنس ناس می باشد ؟ یا مشرکین غیر از یهود هستند ؟ بنابر آنچه که بیان شده مراد از «الَّذِینَ أَشْرَکُوا» مجوس و قوم های قبل از یهود بوده اند که در واقع خصیصه هایی آنها داشته اند که آنها را از ناس متمایز می کرده لذا به همین جهت با کلمه «مِنَ» بیان شده مثل حدیث « الانبیاء افضل الناس و افضل من الملائکه»۴ بیان شده .
مرحوم علامه طباطبایی این چند آیه را با توضیح مختصری بیان فرموده اند و وارد بحث های ادبی نشده اند اما مرحوم طیب اصفهانی در تفسیر این آیه می فرمایند چون خصیصه ای در این مشرکان مشهور و معروف زمان یهود بوده است که غیر یهود بوده اند و ان مشرکان به جهت خصائصی که داشته اند که مراد یا مجوسی هستند یا آن کسانی که کاری به یهود نداشتند لذا یهود را در اینجا به عنوان موحد حساب کرده اند و به جهت جدا کردن آنها از یهود با کلمه «مِنَ» بیان شده .
این توجیه نتیجه خاصی ندارد و آنچه که مسلم است که منظور از «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَیَاهٍ»۵ که آنقدر حریص بر حیات بودند و «وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا»۶ که مراد مجوسیان باشند و این معروف است که عید به عید همدیگر را ملاقات می کنند به هم گویند هزار ساله بشوید لذا«یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ»۷ همه دنبال هزار هستند بنابراین گرچه هزار سال هم عمر کنند اما در آخر باعث نمی شود از عذاب دور شوند ، «وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ»۸ یعنی آنها مبعد و دور از دوزخ و عذاب جهنم نمی شوند و«أَنْ یُعَمَّرَ ۗ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ»۹ آنچه که شما در دل دارید و عمل میکنید ،به اعضای بدن که فعل باشد یا آنچه که در سینه های خود دارید که کلمه «عمل» هر دو را شامل می شود که خداوند «بصیر» است و همه ی انها را دارد.
لذا یهودیان تمنای این مسئله را دارند که کلمه «یَوَدُّ» و«وُدّ» یعنی اینکه دوست داشتن ، ارزو کردن و ان چیزی که به دنبال ان باشند و این مردم جود در اصفهان زندگی می کنند خیلی قناعت می کنند و خیلی با نکبت زندگی می کنند که یک زمانی معطل کسی نشوند و بتوانند بیشتر زندگی کنند.
جمله «یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ»۱۰ مرجع ضمیر «أَحَدُهُمْ» ان چیزی که مفسرین معروف بیان کرده اند و مشهور می باشد به یهود باز می گردد که جمله در واقع ،در بیان حال شدت حرص یهود است یعنی اینکه خیلی انها به دنبال این هستند که حیات بیشتری داشته باشند .
بعضا هم گفته اند که ضمیر «أَحَدُهُمْ» به «الَّذِینَ أَشْرَکُوا» باز می گردد که قبل از این ضمیر هم کلمه «یَوَدُّ» را موجود است و هم خود یهود موجود است که ضمیر«وَلَتَجِدَنَّهُمْ» به ان باز می گردد .
بعضا هم گفته اند که ضمیر«أَحَدُهُمْ» به «الَّذِینَ أَشْرَکُوا» باز می گردد ولی بیان حال مشرکین است که چنین تمنا و آرزویی هم مشرکین بر اینکه حیات دنیا را بیشتر داشته باشند دنبال هستند و حریص تر بر زندگی می باشند .
نتیجه دو وجه یک چیز است ، چون خیلی تفاوتی نمی کند البته وجه دوم که به اصطلاح مفضل ما می باشد ممکن است محکم تر باشد که ضمیر به «الَّذِینَ أَشْرَکُوا» باز گردد که یعنی این یهود تمنای حیات دنیا را خیلی دارند حتی بیشتر از «الَّذِینَ أَشْرَکُوا» که آنها هم خیلی آرزوی عمر بیشتر را داشتند که هزاران سال عمر کنند بنابراین از آنها حریص تر پیدا نمی کردیم اما یهود از انها بد تر هستد! پس بحث تفضیل هم در اینحا درست می شود ،لذا وجه دوم که ضمیر را «الَّذِینَ أَشْرَکُوا» باز گردانیم آکد و ابلغ می باشد و مرحوم طیب اصفهانی این مسئله را اینگونه بیان فرموده است .
حرف «ما» در جمله «وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ یُعَمَّرَ»۱۱ و برای ضمیر «هُوَ» دو ترکیب بیان شده ،اول اینکه ضمیر شأن باشد و دیگری اینکه مبتدا باشد.
در وجه اول که ضمیر«هُوَ» شأن باشد کلمه «مُزَحْزِحِ» به معنای مبعد که خبر مقدم باشد و «أَنْ یُعَمَّرَ» تاویل به مصدر و مبتدای موخر می باشد و در واقع تقدیر در جمله ای که مبتدای موخر است اینگونه بیان می شود که « و ما الشان تعمیره بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ» یعنی شأن چنین است که طولانی شدن عمر انها مبعد از عذاب نیست .
در وجه دوم که «هُوَ» مبتدا باشد و «ما» هم نافیه می باشد و«بِمُزَحْزِحِهِ» خبر می باشد و «أَنْ یُعَمَّرَ» مفسر است که ضمیر و بدل ان می باشد و تقدیر چنین است :« و ما تعمیره بِمُزَحْزِحِهِ من العذاب» طولانی شدن عمر انها مبعد نیست که هر دو تقدیر یکی هستند در معنا و مقصود اما وجه دوم که ضمیر«هُوَ» را بعد از مای نافیه مبتدا فرض کنیم ظهورش بیشتر است.
مراد از ظهور :« ما یفهم العرف» یا «غلبیه الفظ للمعنا» را ظهور گویند که این موضوع را در معنای اصولی ظهور گفته ایم که اولا ظهور در مقابل نص است یعنی چیزی که احتمال خلاف بر آن می باشد اما وقتی می گوییم مثلا ظاهر این است که «هو» را ضمیر شان فرض کنیم یا ظاهر این است که مبتدا می باشد ،آنچه که عرف از آن می فهمد این است که دو وجه بر آن می باشد.
لذا کدام وجه ظهورش بیشتر است ؟ وجه دوم ظهورش بیشتر است که ضمیر شان باید قرائن داشته باشد مثل کلمه «هم» در این جمله ضمیر شأن می باشد ولی خود کلمه در این جمله خود به خود نشان دهنده ابتدائیت است به جهت اینکه در اول کلام شروع شده که مبتدا می باشد و مبتدا نیز اسم می باشد چون قبل از آن «ما» ما وارد شده پس «وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ»۱۲ آنچه که ظهورش بیشتر است در اینجا این است که آن را مبتدا فرض کنیم که وقتی مبتدا فرض کردیم یعنی «تعمیر و عمر طلبی آنها دور کننده از عذاب نیست.»
لذا تعمیر را مطلق بیان فرموده یعنی بالاخره آنها عذاب خواهند شد بلکه عمر بیشتر آنها گناه ،فساد و معصیت های بیشتری را درپی خواهد داشت پس عمر بیشتر نه تنها مبعد نیست بلکه عذاب های بیشتر برای آنها در پی خواهد داشت زیرا چون گناه بیشتری مرتکب می شوند .
البته مراد از کلمه عمر در این دنیا را بخواهیم بیشتر توضیح دهیم ،یعنی بیشتر و زیاد زندگی کردن در این دنیا لذا هر چه زیادتر انسان عمر کند ایا باعث می شود که گناه او کمتر شود ؟ یا مبعد عذاب شود برای قیامت ؟ خیر بلکه بدتر موجب این میشود که انسانی که معصیت کار می باشد پشت سر هم معصیت مرتکب شود پس گاهی اوقات حکمت خداوند بر این است که کسی که جان او را می گیرد باعث میشود که شخص گناه نکند .
شخص معصیت کار و آنچه که در دنیا طلبی او می باشد موجب ازدیاد عذاب او می شود نه اینکه موجب ازدیاد غفران او بشود الا اینکه انسان خوبی باشد که هر آن میخواهد به لقاء برسد که عاشق می شود و به دنبال،معشوق می گردد و بهترین چیز برای عاشق وصال معشوق می باشد که وصال به حق و رسیدن به خداوند می باشد که رسیدن به خداوند مرزی دارد که آن مرز ،مرگ می باشد .
در تایید این مسئله خداوند متعال می فرماید:«وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوٓا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ ۚ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوٓا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ»۱۳ یعنی اگر طول عمر باعث ازدیاد به طاعت یا موفقیت به توبه و تدارک مافات میشد ،این مطلوب بود اما مطلوب نیست بلکه باعث زیادی گناهان می شود و هیزم جهنم را زیاد تر می کنند .
و در آخر آیه می فرمایند :«وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ»۱۴ در قدیم می گفتند عزت به قناعت خواری مطلب ، لذا زیاد در این دنیا ماندن باعث خواری می شود که تبدیل به عذاب مهین می شود لذا عذاب مهین یعنی عذابی که انسان را خوار و ذلیل می کند ، لذا معنای آیه به اینگونه است که اینجور نباید فکر کنند کفار ،اینکه ما عمر آنها را طولانی کنیم برای خودشان بهتر باشد بلکه زیاد کنیم عمر آنها را ،گناه خود را زیاد تر می کننند
یاد در روایتی از امیرالمومنین در کتاب مجمع البیان نقل کرده اند ؛ که امیر المومنین علیه السلام فرموده اند:«بقیّه عمر المؤمن، لا قیمه له یدرک بها ما فات و یحیی بها ما أمات.»۱۵ یعنی باقیمانده عمر مومن ارزشی ندارد آنچه را که از دست رفته جبران کند و آنچه را که مرده است زنده کند پس آنچه که مسلم است این است طبق آیه قرآن ماندن در این دنیا برای کسی که کافر می باشد ، اثم و گناه او را زیادتر میکند.
مرحوم طیب اصفهانی می فرمایند حرف لام در جمله «وَلَتَجِدَنَّهُمْ» برای قسم می باشد چون لام مفتوح که بر سر مضارع موکد آمده و بدون تاکید هم تاکید شده دلالت بر این مطلب دارد که قسم در اینجا مضمر و مقدر است یعنی« والله تَجِدَنَّهُمْ»
کلمه «حَیَاهٍ» به صورت نکره ذکر شده است بخاطر اینکه دلالت میکند بر اینکه حیات دنیا خیلی کوچک و پست است و حیات دنیوی محدود است ، آنچه که مهم است ،حیات اخروی است که حد و مرز ندارد و این حیات دنیوی نسبت به حیات آخرت قطره ای هم نیست .
۱_سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۲_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۳_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۴_ بحار الانوار ج ۳۵ ص ۲۶۸
۵_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۶_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۷_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۸_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۹_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۱۰_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۱۱_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۱۲_ سوره مبارکه بقره آیه ۹۶
۱۳_ سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۷۸
۱۴_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۷۸
۱۵_مجمع البیان ج۱ص۳۲۳ ،جواهر الکلام ج ۴ ص۲۸۱
بازدیدها: 0
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.