تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۲۵ جلسه ۲ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۲ جلسه تفسیر آیه صدو بیست و پنج بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَهٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (۱۲۳) وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۲۵ جلسه ۲
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۲ جلسه تفسیر آیه صدو بیست و پنج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَهٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (۱۲۳) وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ (۱۲۴) وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ (۱۲۵) وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلیلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ (۱۲۶)
و بترسید از روزى که هیچ کس اندکى به کار دیگرى نیاید و به حال او سودى نبخشد و از هیچ کس فدایى پذیرفته نشود و شفاعت کسى او را سودمند نبود و آنان را یاورى نباشد. (۱۲۳) و (به یاد آر) هنگامى که خدا ابراهیم را به امورى امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایى خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: (اگر شایسته باشند مىدهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید. (۱۲۴) و [یاد کنید] هنگامى که ما این خانه [کعبه] را براى همه مردم محل گردهمایى و جاى امن وامان قرار دادیم، و [فرمان دادیم:] از مقام ابراهیم جایگاهى براى نماز انتخاب کنید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که: خانهام را براى طواف کنندگان و اعتکافکنندگان و رکوع کنندگان وسجدهگذاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاکیزه کنید. (۱۲۵) و [یاد کنید] آن گاه که ابراهیم گفت: پروردگارا! این [مکان] را شهرى امن قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آوردهاند از هر نوع میوه و محصول روزى بخش. خدا فرمود: [دعایت را درباره مؤمنان اجابت کردم، ولى] هر که کفر ورزد بهره اندکى به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش مىکشانم و آن بد بازگشت گاهى است. (۱۲۶)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۲۵
عظمت کعبه و ویژگى هاى آن و وظایف مردم و رهبران الهى
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَهٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (۱۲۳) وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ (۱۲۴) وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ (۱۲۵) وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلیلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ (۱۲۶)
و بترسید از روزى که هیچ کس اندکى به کار دیگرى نیاید و به حال او سودى نبخشد و از هیچ کس فدایى پذیرفته نشود و شفاعت کسى او را سودمند نبود و آنان را یاورى نباشد. (۱۲۳) و (به یاد آر) هنگامى که خدا ابراهیم را به امورى امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایى خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: (اگر شایسته باشند مىدهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید. (۱۲۴) و [یاد کنید] هنگامى که ما این خانه [کعبه] را براى همه مردم محل گردهمایى و جاى امن وامان قرار دادیم، و [فرمان دادیم:] از مقام ابراهیم جایگاهى براى نماز انتخاب کنید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که: خانهام را براى طواف کنندگان و اعتکافکنندگان و رکوع کنندگان وسجدهگذاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاکیزه کنید. (۱۲۵) و [یاد کنید] آن گاه که ابراهیم گفت: پروردگارا! این [مکان] را شهرى امن قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آوردهاند از هر نوع میوه و محصول روزى بخش. خدا فرمود: [دعایت را درباره مؤمنان اجابت کردم، ولى] هر که کفر ورزد بهره اندکى به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش مىکشانم و آن بد بازگشت گاهى است. (۱۲۶)
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْعاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ ۱
روایاتی که در ذیل آیه شریفه ۱۲۵ سوره مبارکه بقره بود و نکات مهمی را پیرامون بحث حضرت ابراهیم، حضرت اسماعیل، حضرت هاجر و حضرت ساره صلوات الله علیهم اجمعین داشتند را بیان میکردیم.
یک روایتی از کافی و از حضرت صادق آل محمد بود که آخر بحث به آن اشاره کردیم که خداوند رحمان در کتابش میفرماید که«طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْعاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» ۲ که مراد از طائفین طواف کنندگان هستند و عاکفین منظور، اعتکاف کنندگان خواهند بود.
«وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» نمازگزاران را بیان میکند و در روایت میفرماید«فینبغی للعبد أن لا یدخل مکه إلا و هو طاهر قد غسل عرقه و الأذى و تطهر»۳ سزاوار است که بنده خدا وارد مکه نشود مگر اینکه طاهر باشد؛ غسل کند به طوری که عرق او شسته سود و تمیز گردد پس برای غسلش نیت کند تا با استفاده از آن طهارت معنوی نیز بگیرد ، اگر شما این طهارات ثلاث را لحاظ کنید، به همان مسئله برمیگردد و «تطهر» که گفته شده یعنی باید طهارت بگیرد و غسل بکند.
کلمه «ینبغی» در روایت بر استحباب دلالت دارد، ظهور کلمه ینبغی در اینجا استحباب را نشان میدهد که دخول در مکه با طهارت باشد از جهت اینکه ما آن حرم را تکریم کنیم.
روایت مفصلی را مرحوم قمی در تفسیرش جلد ص ۶۹ و مجمع البیان جلد یک ص ۳۸۳ و برهان جلد یک ص ۳۲۹ حدیث ششم نقل فرمودهاند که حضرت صادق آل محمد صلوات الله علیه آن سخن را در شرح قصه حضرت ابراهیم بیان فرموده است.
اولین همسر حضرت ابراهیم ساره نام داشته است که وی بچهدار نمیشده، حضرت ابراهیم برای او کنیزی خریده بود که هاجر نام داشت ، زمانی که ساره دید بچهدار نمیشود و میداند که مشکل از خودش بوده پیشنهاد میدهد که حضرت ابراهیم با هاجر که کنیز خودش بوده ازدواج کند به این دلیل که چون نسل ایشان از پیامبران میباشد، منقطع نگردد ، لذا حضرت ابراهیم با هاجر ازدواج میکند و بلافاصله در همان سال ازدواج آنها حضرت اسماعیل متولد میشود.
بعد از تولد اسماعیل، ساره ناراحت شده و از جهت اینکه چرا خودش بچهای ندارد دلگیر میشود و بخاطر سخت اندوهناک شدن او ، چون در روایت میفرماید که چرا فرزندی به دنیا نیاورده ،اینجا بر حضرت ابراهیم آزار و ناراحتی ایجاد میکند.
در روایت میفرماید که وقتی حضرت ابراهیم به خداوند تبارک و تعالی شکایت میکند که مرحوم طیب هم همین را ذکر کرده و ترجمه آن این است: ای ابراهیم زن مانند دنده انسان است که کج میباشد و نمیتوان آن را صاف نمود.
این مورد نکته بسیار جالبتوجهی است چرا که زمانی که قصد داریم میان زوجین صحبت کنیم باید به آنها بقبولانیم که به دنبال برطرف کردن عیب نباشند و اینکه هیچگاه نخواهند عیب زن را برطرف کنند؛ البته عکس آن صادق است اما اصل آن در این روایت تصریح شده است ، اگر خواستی عیب زن را برطرف کنی مانند دنده کجی خواهد بود که اگر صاف شود میشکند اما اگر از او بهرهمند شده و به او خرده نگیری، بهتر خواهد بود.
بعد امر شد که هاجر و اسماعیل را از خانه خارج کن و بیرون برو، ساره در اینجا جلوگیری میکند و دلیل کار را جویا میشود ، ابراهیم میگوید که باید آنها را ببرم تا تو ناراحت نباشی ، ساره در پاسخ میگوید اگر آنها را ببری خودت هم رهسپار خواهی شد و من از همین موضوع ناراحت هستم. ابراهیم در جواب میگوید که من به تو قول میدهم که به هر سرزمینی آنها را بردم از اسب خود پیاده نمیشوم بلکه آنها را گذاشته و بازمیگردم.
ابراهیم به خداوند گفت که آنها را به کجا ببرم خطاب شد که به حرم من و یک محل امن همان جایی که ما امروز آن را به نام بیت الله الحرام میشناسیم؛ بنابراین آنها را از شام خارج کرده و به «بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ»۴رفت. هاجر معترض شد که من کنیز و این بچه شیرخواره را چگونه رها میکنی؟ ابراهیم گفت کسی که دستور این کار را صادر کرده برای شما کفایت خواهد کرد.
بعد میفرماید وقتی آنها در آنسرزمین«بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ»رها شدند، ابراهیم هم عهد بسته بود که سریعا بازگردد ، در اینجا داستان دو قسمت میشود: حضرت ابراهیم به نزد ساره بازگشت و در کنار او قرار گرفت که بعد از مدتی خدا حضرت اسحاق را به آنها اعطا فرمود که نام دیگرش اسرائیل بود.
در روایت داریم هنگامی که در مراجعت از مکه آمدند، به کوه ذی طوی رسیدند که حضرت ابراهیم در آنجا این دعا را کردند«رَّبَّنَآ إِنِّیٓ أَسۡکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیۡرِ ذِی زَرۡعٍ عِندَ بَیۡتِکَ ٱلۡمُحَرَّمِ لِیُقِیمُوا الصَّلاهَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ»۵ پروردگار من! فرزندانم را در وادی مستقر کردم که هیچ زراعتی در آن نیست و نزد خانهای که بیت الله الحرام تو میباشد تا آنها نماز بپا دارند ، یک گروه یا طایفهای مردم را نصیب آنها کن تا قلبشان آرام بگیرد و برای آنها ثمراتی قرار بده.
خلاصه اینکه اینجا خانه توست اما هیچ کشتزاری نیست و این خانه محترم میباشد ، اما به هرحال جماعتی از مردم را برای آنها بیاور که بعد درباره آن میفرمایند طایفه «جرهم». طیب در اینجا «جرهم» را اینگونه اعراب گذاری کرده که این طایفه جرهم طایفهای از یمنیها بودند که آنها به مکه میآیند و در آنجا ساکن میشوند و در کنار آنها حضرت هاجر و حضرت اسماعیل اسکان میگیرند ، آنها از احوال اسماعیل، هاجر و ابراهیم باخبر بودند و حضرت ابراهیم را میشناختند لذا بشدت از آنها پذیرایی و حفاظت میکردند.
هر یک از آنها یعنی افراد قبیله جرهم ، یک یا دو گوسفند را نذر کرده و به حضرت اسماعیل میدادند و آنها اینگونه در غیبت ابراهیم علیه السلام ارتزاق میکنند و بدین گونه از آنها استقبال میشود .
مکانی که در آن ساکن بودند ذی المجاز است، درباره ذی المجاز هم میفرمایند مکانی است در نزدیکی عرفات که زمان جاهلیت، اعراب بازارهای خود را در آنجا برپا میکردند.
اکنون هم اینگونه است که زمان طواف زائران، برخی اعراب، بازارچه ایجاد میکنند و یک تجارت خوبی انجام میدهند که این موضوع زمان حضرت ابراهیم تا زمان پیامبر هم بوده و هم اکنون نیز مرسوم میباشد .۶
خداوند تبارک و تعالی بعد از اینکه حضرت اسماعیل به بلوغ میرسد، به حضرت ابراهیم دستور می دهد که به حجاز برو ، لذا به آنجا میرود و از خداوند دستور میگیرد که بنای خانه خدا و اولین بقعه عالم را که قبلا زمان حضرت آدم ساخته شده بود، تجدید بنا کند؛ پس به کمک یکدیگر خانه را تجدید بنا میکنند و در همان مکان بود که خدا مقام حضرت ابراهیم را به عنوان یک جای پا فرستاد تا بنایی کند سپس علامت پرستش یا همان حجرالاسود برای خانه خدا فرستاده میشود.
برای خانه خدا دو درب در نظر میگیرند: یکی سمت غرب یکی سمت شرق که سمت غرب همان مستجار میباشد و سمت شرق آن نیز که به سمت ما یعنی کشور ایران است .
زمانی که حضرت اسماعیل کودک بوده و به آن وادی ورود میکنند، نیاز به آب داشته و آبی هم وجود نداشته که حضرت هاجر بنوشد ، بعد به دوردست نگاه میکند و میبیند که گویی آبی وجود دارد که در اینجا همان صفا و مروه را جلوه میدهند ، پس به سوی آب میدود اما جز خشکی چیزی نمیبیند دوباره بازمیگردد تا هفت مرتبه تکرار میشود تا بالاخره جایی که در خانه زمزم وجود دارد مشاهده میکند که از زیر پای کودکش چشمهای روان است.
خلاصه اینگونه خداوند اعجاز میکند و چشمه زمزم را به وجود میآورد تا حضرت اسماعیل به واسطه آن آب مشروب شود ، چرا که حضرت هاجر از آن مینوشد و شیر پیدا میکند. زمانی که حضرت ابراهیم بازمیگردد، اعمال حج را باید در همین مکان انجام دهند.
زمانی که بنا بود در هشتم ذی الحجه از عرفات بازگردند و ادامه اعمال را انجام دهند، بحث اینکه آب بردارید چرا که در منا به آب نیاز پیدا میکنید، برای آنها تکلیف میشود ، لذا از همین جهت به هشتم ذی الحجه روز ترویه گفته میشود.
حضرت ابراهیم بعد از فراغت از تجدید بنای کعبه چنین دعا میکند که «رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ»۷ خداوند با کسی تعارف ندارد حتی اگر ابراهیم خلیل الرحمن باشد ، آنجا گفت: من ذریتی در جواب به او گفته شد«لاینال عهد الظالمین»۸اینجا هم میفرماید« وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ » پس اگر عدهای کفر ورزیدند اجازه میدهیم به مقدار کم استفاده کنند ، بعد چه اتفاقی میافتد؟«ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ» و آنها روز قیامتشان بد خواهد بود.
۱_سوره بقره آیه ۱۲۵
۲_سوره بقره آیه ۱۲۵
۳_اصول کافی ج ۴ ص ۴۰۰
۴_ سوره ابراهیم آیه ۳۷
۵_سوره ابراهیم آیه ۳۷
۶_لسان العرب ج۲ ص۲۶۴
۷_ سوره بقره آیه ۱۲۶
۸_ سوره بقره آیه ۱۲۴
بازدیدها: 12
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.