فهرست مطالب۱ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ۲ ستایش مخصوص خدایى است که پروردگار جهانیان است.۳ نکته ها و اشاره ها :۴ ۱) نکته اول ۵ ۲) نکته دوّم۶ ۳) نکته سوّم۶٫۱ دیدگاه اول ۶٫۲ دیدگاه دوم۷ ۴) نکته چهارم۸ ۵) نکته پنجم۹ ۶) نکته ششم۱۰ ۷) نکته هفتم۱۱ ۸) نکته هشتم۱۱٫۱ ۱) ستایش۱۱٫۲ ۲) سپاس۱۱٫۳ ۳) پرستش۱۲ […]
فهرست مطالب
پژوهش های تفسیری آیه دوم سوره مبارکه بقره
قرآن کریم در دوّمین آیه ى سوره ى حمد به ستایش خدا و صفت پروردگارى او اشاره مى کند و مى فرماید:
«حمد» به معناى ستایش کردن در برابر کار یا صفت نیکِ آگاهانه و اختیارى است.[۱] واژه ى «الْحَمْدُ» اشاره دارد که اصل حمد و ستایش مخصوص خداست؛[۲] چرا که خدا سرچشمه ى همه ى نعمتها و مواهب و هدایتهاست، پس ستایش هر زیبایى و شکر هر نعمتى، در حقیقت ستایش خداست.
مادح خورشید و مدّاحِ خود است
«رَبِّ» در اصل به معناى صاحب و مالک شئ است که به تربیت و اصلاح آن مى پردازد؛ از این رو در فارسى به «پروردگار» ترجمه مىشود. برخى مفسران نیز آن را به «شخص بزرگى که فرمانش اطاعت مى شود» معنا کرده اند.[۳]
در مورد واژه ى «عالمین» مفسران قرآن دو دیدگاه دارند:
برخى بر آناند که این واژه، جمع «عالَم» است؛ یعنى مجموعه اى از موجودات مختلف که داراى صفات یا زمان و مکان مشترک هستند.
پس «عالمین» به مجموعه هاى جهانى، مثل عالم گیاهان، عالم حیوانات و عالم انسانها اشاره دارد؛[۴] همچنان که از امام على علیه السلام در تفسیر آیه ى فوق حکایت شده است.[۵]
برخى دیگر از مفسران برآناند که «عالمین» به معناى «جهانیان» است؛ چرا که این واژه براى صاحبان عقل به کار مى رود؛[۶] همان طور که در حدیثى از امام صادق علیه السلام نیز این معنا حکایت شده است.[۷]
اما با توجه به این که واژه ى «عالمین» در قرآن به هر دو معناى «انسانها» و «کل موجودات» به کار رفته است،[۸] مانعى ندارد که مقصود آیه ى فوق هر دو معنا باشد،[۹] هر چند معناى دوم مى تواند مصداقى از معناى اول باشد؛ یعنى خدا پرورش دهنده ى کل موجودات، از جمله انسانهاست.
تعبیر «رَبِّ الْعالَمِینَ» در حقیقت دلیلى است براى «الْحَمْدُ لِلَّهِ»، یعنى همه ى ستایشها مخصوص خداست؛ چون پرورش دهنده ى جهانیان است و همه ى نیکى ها و تکامل ها از اوست.
حمدشان چون حمد گلشن از بهار |
|
|
صد نشانى دارد و صد گیر و دار |
(مولوى)
خدا موجودات و انسانها را، از دو طریق پرورش مىدهد:
الف) پرورش تکوینى ، که همه ى گیاهان و حیوانات و انسانها را به رشد رهنمود مى شود.
ب) پرورش و هدایت تشریعى که با وحى و توسط رهبران الهى صورت مىگیرد.
اى یاد تو روح بخش جان درویش |
|
|
اى مهرِ جمالِ تو دواى دلِ ریش |
(امام خمینى)
این آیه را اشاره ى لطیفى به دلیل «لزوم سپاسگزارى در برابر نعمت دهنده»[۱۰] مىدانند؛ یعنى اولین آیه ى این سوره، با نام خدا و یاد رحمت فراگیر او آغاز شده است و این مطلب انسان را به یاد مبدء هستى و نعمتهاى او مى اندازد؛ همان نعمتهایى که راهنماى ما در شناخت پروردگار است که انگیزه ى ستایش اوست.
چون که آن خلّاق شکر و حمد جوست |
|
|
آدمى را مدح جویى نیز خوست |
(مولوى)
این آیه خط بطلانى است بر عقاید خرافى یونانیان ، کلدانیان، رومیان و بت پرستانى که براى موجودات این جهان قایل به «ربّ النوع» بودند و از این رو براى ماه، خورشید، جنگ، عقل، عشق و … به خدایان متعددى اعتقاد داشتند.
اما این آیه به توحید اشاره کرده، خدا را پروردگار همه ى جهانیان معرفى مى کند و خط بطلانى بر تمام خدایان و ربّ النوعها و پروردگارهاى دروغین مى کشد.
حمد، احساسى درونى با سه عنصر اساسى:
در مفهوم حمد سه عنصر در آنِ واحد دخیل است
به عبارت دیگر، حمد، ستایش سپاسگزارانه ى پرستشانه است …
خلاصه اینکه حمد یک احساس پاک درونى انسانى است و از اعماق روح انسان سرچشمه مى گیرد که جمال و جلال را بستاید و در مقابل عظمت خاضع باشد؛ و این است که سوره ى حمد مستلزم معرفت الهى است؛ یعنى تا انسان نسبت به خداوند معرفت کامل پیدا نکند، نمى تواند یک سوره ى حمد را درست و صحیح و به صورت واقعى که لقلقه ى لسان نباشد بخواند.[۱۱]
۳) همه ى نعمتها و تربیتها را از خدا بدانید و حمد و شکر او را به جا آورید و در هر شبانه روز آن را بارها تکرار کنید.
[۱] . ولى واژه ى« مدح» به معناى هرگونه ستایش است، خواه در برابر امرى اختیارىباشد یا غیر اختیارى؛ و« شکر» در برابر نعمتهایى است که با میل و ارادهى دهنده به ما رسیده است. البته حمد و مدح معمولًا با زبان است، اما شکر گاهى با زبان است و گاهى با عمل( تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۲۸)
[۲] . چون« الف و لام» آن براى جنس است
[۳] . ر. ک: مجمع البیان، ذیل آیه
[۴] . تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۳۰
[۵] . نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۷؛« العالمین هم الجماعات من کل مخلوق من الجمادات و الحیوانات و …»
[۶] . دلیل آنها این است که این واژه با« ین» جمع بسته شده است
[۷] . ر. ک: تفسیر المنار، ج ۱ ص ۵۱
[۸] . این ادعاى صاحب تفسیر نمونه در مورد آیهى ۳۶ جاثیه و ۲۳- ۲۴ شعراء است
[۹] . ما، در اصول فقه، با دلایلى پذیرفتهایم که استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا اشکالندارد
[۱۰] . وجوب شکر مُنعِم
بازدیدها: 1
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.