۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » كلمة الله العليا | تجزیه | جلد 1
  • شناسه : 2726
  • 13 ژانویه 2022 - 0:05
  • 18 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
تجزیه آیه سی و هفتم سوره بقره

تجزیه سوره مبارکه بقره آیه «37»

تجزیه آیه سی و هفتم سوره بقره فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیم‏(37) فـَ: تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیر عامل تلقّی: تجزیه: فعل ماضی، ثلاثی مزید، از باب تفعّل، مفرد مذکرغایب، از ماده (لقی)، ناسالم، ناقص یایی، متعدی، معلوم، مبنی،  متصرف آدمُ: تجزیه: اسم، ثلاثی مزید، غیرمنصرف (به جهت علمیت […]

تجزیه آیه سی و هفتم سوره بقره

فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیم‏(37)

فـَ:

  • تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیر عامل

تلقّی:

  • تجزیه: فعل ماضی، ثلاثی مزید، از باب تفعّل، مفرد مذکرغایب، از ماده (لقی)، ناسالم، ناقص یایی، متعدی، معلوم، مبنی،  متصرف

آدمُ:

  • تجزیه: اسم، ثلاثی مزید، غیرمنصرف (به جهت علمیت و عجمیت)، متصرّف، جمع آن (أوادِم)، بعضی‌ها جامد دانسته‌اند، معرب، معرفه (اسم علم)، مفرد، مذکر، اصل آن أَأدم است (تخفیف همزء صورت گرفته)، بر وزن أفعَل

مِن:

  • تجزیه: حرف جر، مبنی، مختص به اسم، عامل

ربِّ:

  • تجزیه: اسم، ثلاثی مجرد، ناسالم، مضاعف، منصرف، متصرّف، معرب، از ماده (ربّ)، معرفه به اضافه، مفرد، مذکر، در کلمه (ربّ) 3احتمال وجود دارد:1) صفت مشبهه، مشتق 2) مصدر به معنای فاعل، جامد 3)در اصل اسم فاعل بوده و الف آن حذف شده است، مشتق

هـ :

  • تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه، صیغه مفرد مذکر غایب، معرفه، مبنی، جامد، غیر متصرف

کلماتٍ:

  • تجزیه: اسم، ثلاثی مزید، معرب، جمع مؤنث سالم، از ماده (کلم)، سالم، منصرف، متصرّف، جامد، نکره، جمع (کلمه)

فـَ:

  • تجزیه و ترکیب: گفته شد، حرف عطف

تاب:

  • تجزیه: فعل ماضی، صیغه مفرد مذکرغایب، ثلاثی مجرد، از ماده (توب)، ناسالم، اجوف واوی، متعدی به حرف جر (علی)، معلوم، مبنی، متصرّف، [در اصل( تَوَبَ) بوده، حرف عله متحرک، واو ماقبل مفتوح، قلب به الف شده]

علی:

  • تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختص به اسم

هـ:

  • تجزیه: گفته شد

اِنَّ:

  • تجزیه: از حروف مشبهة بالفعل، مبنی، عامل، مختص به اسم

هـ:

  • تجزیه: گفته شد

هو:

  • تجزیه: ضمیر منفصل مرفوعی، صیغه مفرد مذکر غایب، معرفه، مبنی، غیر متصرّف، جامد

التواب:

  • ال: موصول اسمی، مبنی، غیرعامل، مختص به اسم
  • تجزیه: اسم، ثلاثی مزید، صیغه مبالغه، از ماده(تَوَبَ)، ناسالم، اجوف واوی، منصرف، متصرّف، مشتق، معرفه به ال، مفرد، مذکر، معرب، بر وزن فَعّال

الرحیم:

  • ال: حرف تعریف، مبنی بر سکون، غیرعامل، مختص به اسم
  • تجزیه: اسم، ثلاثی مزید، صفت مشبهه، از ماده (رحم)، بر وزن فعیل، سالم، مفرد، مذکر، معرب، منصرف، متصرف، مشتق، معرفه به ال

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1