۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 30 تا 40
  • شناسه : 3368
  • ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۹
  • 126 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۳۵ | سکونت آدم وحوا دربهشت | جلسه ۳
آیه ۳۵ | سکونت آدم وحوا دربهشت | جلسه 3

آیه ۳۵ | سکونت آدم وحوا دربهشت | جلسه ۳

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۳۵ جلسه ۳ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی هفت جلسه تفسیر آیه سی وپنجم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ «وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّهَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمینَ‏ * فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا […]

...فهرست مطالب

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۳۵ جلسه ۳

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

هفت جلسه تفسیر آیه سی وپنجم

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

«وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّهَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمینَ‏ * فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا کانا فیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى‏ حینٍ‏».[۱]

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

و گفتیم: اى آدم! تو و همسرت در این بهشت سکونت گیرید و از هر جاى آنکه خواستید فراوان و گوارا بخورید، و به این درخت نزدیک نشوید که [اگر نزدیک شوید] از ستمکاران خواهید شد. (۳۵) پس شیطان، هر دو را از [طریق‏] آن درخت لغزانید و آنان را از آنچه در آن بودند [چه مقام و مرتبه معنوى، و چه منزلت و جایگاه ظاهرى‏] بیرون کرد. و ما گفتیم: [اى آدم و حوا و اى ابلیس!] در حالى که دشمن یکدیگرید [و تا ابد، بین شما آدمیان و ابلیسیان صلح و صفایى نخواهد بود، از این جایگاه‏] فرود آیید و براى شما در زمین، قرارگاهى [براى زندگى‏] و تا مدتى معین، وسیله بهره‏ ورى اندکى خواهد بود. (۳۶)

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg


تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۳۵

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

آثار بیست گانه‌های تکبّر

بیست اثر از آثار تکبّر و کسی که به دنبال کبر و کربائی برای خود است را گفتیم، چند مورد از آن‌ها را به استناد آیات قرآن برای شما عرض کردیم.

۱) اخراج از بهشت

اخراج از بهشت که سوره‌ی اعراف، آیات ۱۲ و ۱۳ بود.

۲) اسراف و تجاوز

دومین مورد آن اسراف و تجاوز از حدّی که برخاسته از روحیه‌ی تکبّر بود که آن را هم از سوره‌ی مبارکه‌ی غافر، آیات ۳۴ و ۳۵ عرض کردیم.

۳) اعراض از آیات خدا

سومین مورد اعراض از آیات خدا، سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف، آیه ۱۴۶٫

۴) افترا بستن به خدا

چهارمین مورد این است که تکبّر باعث می‌شود که انسان افترا به خدا بزند. سوره‌ی زمر، آیه ۶۰ تا این موارد آیات را هم توضیح دادیم.

۵) بخل‌ورزی

پنجمین اثری که تکبّر برای متکبّر دارد، بخل ورزی است. معنای عامیانه بخل این است که همه چیز را برای خود می‌خواهد. قدیمی‌ها می‌گفتند: آتش را مدام روی قابلمه‌ی خود می‌کشد. قدیم ۵ خانوار، ۱۰ خانوار در یک منزل زندگی می‌کردند و یک مطبخ داشتند. قابلمه‌های غذا را روی این آتش قرار می‌دادند. آتش‌ها کم بود، این‌ها که بخیل بودند مدام می‌رفتند آتش را روی قابلمه‌ی خود می‌کشیدند. این عرف قدیم بود که می‌گفتند: آتش را روی خود قابلمه‌ی خود می‌کشد یا مثلاً خرمن را روی خرمن خود مدام می‌کشد. این را بخل‌ورزی می‌گویند، یعنی همه چیز را برای خود می‌خواهد.

ویژگی شخص متکبّر در بیان قرآن

سوره‌ی مبارکه‌ی نساء می‌فرماید: -ذیل آیه‌ی ۳۶ را خوب دقّت بکنید- «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا»[۱] تا به این‌جا برسد … «إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً» ، «مُخْتالاً فَخُوراً» یعنی کسی که به دنبال تکبّر است. متکبّری که فخر فروش است. قرآن آن‌ها را این‌طور تعریف می‌کند. «الَّذینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ» اصلاً این‌ها امر می‌کنند، «یَبْخَلُونَ» یعنی دائماً بخل می‌ورزند و همچنین «یَأْمُرُونَ النَّاسَ» همیشه هم مردم را «بِالْبُخْلِ» امر می‌کنند، به این‌که مردم بخل بورزند. «الَّذینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ یَکْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» متکبّرین کسانی هستند که دائماً بخل ورزند. فعل مضارع است، دلالت بر استمرار دارد. ملکه‌ی آن‌ها این است که بخل بورزند، کار آن‌ها این است. اگر فعل مضارع مثبت آمد، دلالت بر ملکه شدن دارد. یعنی اصلاً دیگر جزء خوی آن‌ها شده است. لذا «یَبْخَلُونَ»؛

«وَ یَأْمُرُونَ النَّاسَ» همه‌ی مردم را هم «بِالْبُخْلِ»، به بخ‌ورزی امر می‌کنند. می‌گویند: این را برای خود بردار، به دیگران اهمّیّت ندهید. «وَ یَکْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» و همیشه آنچه را که خدا از فضل خود به آن‌ها داده است، کتمان می‌کنند. «وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ عَذاباً مُهیناً» باز این آیه‌ای که مستند است بر این‌که بخل می‌ورزند.

۶) ترغیب دیگران به بخل‌ورزی

آیه‌ی بعدی سوره‌ی مبارکه‌ی حدید: «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ * الَّذینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ»[۲] سیاق این قسمت آیه با آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی نساء یکی است. لذا «الَّذینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ مَنْ یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ» هر کسی از اطاعت خدا روی گردانی بکند، فقط این را بداند که ضرر به خدا نمی‌زند، «فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ» خدا بی‌نیاز و ستوده‌ی در صفات است.

این نکته‌ی بسیار مهم است که آدم متکبّر همه چیز را برای خود می‌خواهد، با دیگران هم که حرف می‌زند، آن‌ها را ترغیب به بخل می‌کند، این‌ها داریم می‌گوییم که هم برای دیگران بگویید، هم خود ما این‌ها را برای خود حلّاجی بکنیم و میزان و ملاک را در خود بسنجیم که یک وقت خدایی ناکرده به نحوی عمل نکنیم که متکبّرانه باشد.

مذمّت تکبرورزی در نهج البلاغه

تکبّر به این نیست که فقط سر بالا راه برود. به قول نهج البلاغه می‌فرماید: این‌قدر خود را بزرگ حساب می‌کند، فکر می‌کند که خیلی بزرگ است، در حالی که به اندازه‌ی کوه‌هایی که در اطراف او است که نمی‌تواند باشد، امّا این‌قدر نسبت به خود کبر می‌ورزد که فکر می‌کند خیلی بزرگ است، این هم بخل ورزی است.

۷) تحقیر کردن مؤمنین

هفتمین اثر برای متکبّر این است که مؤمنین را تحقیر می‌کند، کوچک می‌کند. دلیل این کار او این است ‌که خود را بزرگ بکند. آدم متکبّر به دنبال این است که دیگران را کوچک بکند، تحقیر بکند تا خود او بزرگ بشود. بعضی‌ها از اصفهانی‌ها می‌گویند: دیوار دیگران را خراب می‌کند تا دیوار خود او پیدا بشود.

 سوره‌ی مبارکه‌ی هود: «فَقالَ الْمَلَأُ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراکَ إِلاَّ بَشَراً مِثْلَنا»[۳]. این‌ها راجع به پیامبر است. وقتی متکبّرین با پیغمبر مواجه می‌شوند این‌ها می‌گویند…

نظر متکبّرین نسبت به پیامبر

توصیف هم قرآن می‌فرماید: «الَّذینَ کَفَرُوا» این‌ها کسانی هستند که کفر ورزیدند از «مِنْ قَوْمِهِ» از قوم خود. «ما نَراکَ إِلاَّ بَشَراً» ما چیزی نمی‌بینیم الّا این‌که تو یک بشر هستی. «مِثْلَنا» مثل ما. «وَ ما نَراکَ اتَّبَعَکَ إِلاَّ» قرآن می‌فرماید: این‌ها می‌گویند: و ما تو را بر آن کسانی که تبعیّت تو را هم می‌کنند نمی‌بینیم «إِلاَّ الَّذینَ هُمْ أَراذِلُنا» یک آدم‌های پست و بی‌مایه و بی‌قدر هستند که به دنبال تو هم راه افتادند. «بادِیَ الرَّأْیِ» که آن‌ها هیچ مزیتی ندارند. «وَ ما نَرى‏ لَکُمْ عَلَیْنا» و ما هیچ مزیتی بر شما نسبت به آن‌ها نمی‌بینیم. «مِنْ فَضْلٍ» این‌که فضلی داشته باشید. «بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبینَ‏» بلکه بالاتر، ما اصلاً فکر می‌کنیم شما دروغگو هستید، آمدید دارید ادّعای پیغمبری می‌کنید. این‌ها آدم‌های متکبّر هستند که به دنبال تحقیر کردن دیگران هستند. حتّی در برابر پیغمبر هم که باشد، این‌گونه حرف می‌زنند، می‌خواهند همه چیز را کوچک و بی‌ارزش بکنند، برای این‌که خود را در انظار بزرگ نشان بدهند و برای خود این‌گونه عمل می‌کنند.

۸) تضییع حقوق دیگران توسّط متکبّر

هشتمین ثمره و اثر برای تکبّر این است که حقوق دیگران را تضییع می‌کنند. سوره‌ی مبارکه‌ی آل عمران: «وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدینارٍ لا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ»[۴] بعضی از آن‌ها هستند که وقتی به آن‌ها امانت می‌دهید، برنمی‌گردانند. «لا یُؤَدِّهِ» یعنی هیچ موقع امانت را برنمی‌گردانند. «إِلاَّ ما دُمْتَ عَلَیْهِ قائِماً» الّا این‌که با سر سختی از آن‌ها مطالبه بکنید. «إِلاَّ ما دُمْتَ عَلَیْهِ قائِماً» مطالبه‌ی آن را سخت‌گیری بکنید. «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبیلٌ» حرف آن‌ها این است که هیچ کسی نمی‌تواند بر ما راه پیدا بکند، هر چه وجود دارد ما (برای است) هستیم.

سفارش خداوند نسبت به پیرهز از متکبّر

بعد می‌فرماید: «وَ اتَّقى‏ فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ»[۵]‏ از خدا بترسید، از این‌ها پرهیز بکنید. «فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ» خدا آدم‌های متّقین را دوست دارد. آن دسته که آدم‌های امینی هستند. آن دسته آن کسانی که به دنبال این هستند که حقّ دیگران را بدهند، شما به دنبال آن‌ها باشید، بدانید که آن‌ها «فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ».

شرط محبوب خدا شدن

حبّ خدا مشمول آدم‌های متّقی می‌شود که اگر خواستیم حبّ خدا شامل ما بشود، فرمودند: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ»[۶] اگر خواستید واقعاً محبوب خدا بشوید و خود شما هم فکر می‌کنید که محبّ خدا هستید، باید تبعیّت پیامبر را بکنید. شرط و فعلِ شرط و جمله‌ی شرطی کلاً حذف شده است و دیگر لازم نبوده است که برای حرف جوب (فاء) بیاورد، «فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ» یعنی «فان تتبعونی فیحببکم الله» همه‌ی این‌ها حذف شده است و نشان می‌دهد هر که محضاً تبعیّت پیامبر را انجام داد و به دنبال پیغمبر دنبال‌روی کرد، محبوب خدا می‌شود. «یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ» یعنی خدا شما را محبوب خود قرار می‌دهد.

۹) تمرّد و نافرمانی از دستورات الهی

ثمره‌ی نهم: تمرّد و نافرمانی از دستورات خداوند است. سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف، آیه ۱۲٫ سوره‌ی مبارکه‌ی حجر، آیات ۳۲ و ۳۳٫ سوره‌ی مبارکه‌ی ص، آیه ۷۵ و ۷۶٫

۱۰‌) جدال کردن متکبّر

دهمین اثر و انچه که بر تکبّر بر متکبّرین وجود دارد که این است که جدال می‌کنند. سوره‌ی مبارکه‌ی غافر، آیات ۳۵ و ۵۶٫ در این سوره در دو جا گفته شده است. سوره‌ی مبارکه‌ی حج، آیات ۸ و ۹٫

۱۱) عدم پذیرش حقایق قرآن توسّط متکبّر

اثر یازدم این است که تکبّر مانع پذیرش حق و حقایق الهیّه‌ی قرآنیّه است. حقایق قرآن را هم نمی‌پذیرند، سوره‌ی مبارکه‌ی ص، آیات ۱ و ۲٫

۱۲) مهر شدن دل متکبّر

دوازدهمین اثر مهر شدن دل‌ها. یعنی این‌ها دیگر سندگل می‌شوند، دیگر حرف حق در دل آن‌ها نفوذ نمی‌کند. سوره‌ی غافر، آیه ۳۵٫

۱۳) خیانت به دیگران

سیزدهمین اثر برای متکبّر خیانت کردن به دیگران از هر حیثی است، خیانت در این‌جا مطلق است. سوره‌ی مبارکه‌ی آل عمران، آیه‌ی ۷۵ که این‌جا در باب عدم ادای امانت و حقوق بیان کردیم.

۱۴) ریاکاری و فخر فروشی متکبّر

چهاردهمین اثر برای متکبّر ریاکاری و فخر فروشی است. اگر یک کاری هم می‌کند، فقط به دنبال این است به دیگران نشان بدهد که من هستم. برای خود منیّتی درست بکنم. فکر نکنید این تکبّر فقط در دامنه‌ی کفّار و مشرکین است.

رسوخ کردن تکبّر در بین مؤمنین

 متأسّفانه این تکبّر در بین مؤمنین هم رسوخ می‌کند من در هیئات دیدم. طرف چندین سال در هیئت‌های ابا عبدالله و عزاداری برای امام حسین زحمت کشیده است امّا تکبّر او را رها نکرده است. می‌گوید: من رئیس هستم، من رئیس هیئت مدیره هستم، من رئیس هیئت امنا هستم، باید بالای مجلس بنشینم، هر چه من می‌گویم (همان است) این حرف‌ها نیست. اگر کسی برای امام حسین و خدا قدمی برمی‌دارد باید مواظب باشد تکبّر او را خراب نکند.

معنای کلمه‌ی تکبّر

تکبّر یعنی به دنبال کبر. باب متابعه است، باب تفعّل، به دنبال این است که خود را بزرگ بکند. همان‌طور که تواضع این‌طور است که به دنبال این است که خود را در برابر مردم هیچ حساب بکند یا در برابر خداوند تواضع بکند، تکبّر هم همین است. حالا آن تواضع بین الاثنینی است ولی این‌جا متابعه‌ی یک طرفه است.

-‌ این کلمه در لباس روحانیّت هم وجود دارد؟

– بله. متأُسّفانه بعضی وقت‌ها بین ما جلوه‌ی بیشتری دارد.

(شخص متکبّر ریاکار و فخر فروش است) یک کاری می‌کند، و تفاخر و فخر فروشی می‌کند. حتّی در زندگی خود (مرتکب این فخر فروشی می‌شود). دختر خود را شوهر می‌دهد، برای او وسیله تهیه می‌کند، مدام فخر فروشی می‌کند. می‌گوید: من این کار را کردم، من به دختر خود این وسیله‌ها را دادم، من برای پسر خود این کار را کردم. مدام به دیگران فخر می‌فروشد. این‌ها آثار تکبّر است، اگر کسی تکبّر نداشته باشد، هیچ موقع چنین کاری را نمی‌کند.

– از بین انسان‌ها اوّلین متکبّر چه کسی بوده است؟

قابیل اوّلین متکبّر در بین انسان‌ها

– اوّلین نفر آن کسی بود که هابیل را کشت، تکبّر کرد. هابیل و قابیل دو برادر بودند. یکی از ریشه‌هایی که قابیل هابیل را کشت تکبّر بود که فراتر از این بود. این تکبّری که ما می‌گوییم مطلق هم است، نه این تکبّر خاص باشد. هر کسی، به هر نحوی در وجود تکبّر داشته باشد… یکی است که در دنیا تکبّر می‌کند، یکی در یک روستا، یک گوشه و کنار، در خانواده‌ی خود تکبّر می‌کند. شما یک وقت در خانه‌ی خود تکبّر می‌کنید، این فرق نمی‌کند، به هر نحوی که شما حساب بکنید، تکبّر این آثار ریا و فخر فروشی، ریاکار را به دنبال خود دارد.

۱۵) ایجاد شکّ و ریب در حق

یکی دیگر از آثار تکبّر شک و ریب و تردید در حق است. به عبارت دیگر ایجاد تردید، ایجاد شک، ایجاد ریب. یک کاری می‌کند شبهه بیندازد، دیگران را به تردید بیندازد، آن‌ها را متزلزل بکند. آقای مرتضی ازغدی می‌گفت: من بعضی وقت‌ها بعضی چیزها را در فضای مجازی می‌بینم که اگر من و همین فضای مجازی باشم، ضدّ انقلابِ بی‌دین می‌شوم، این‌قدر آثار دارد. تکبّر به نحوی است که بعضی وقت‌ها متکبّر در حق ایجاد تردید می‌کند. کاری می‌کند که مردم در حقّ تردید بکنند. آن‌ها را به شک می‌اندازد.

۱۶) گمراهی در اثر تکبّر

شانزدهمین اثر برای تکبّر گمراهی است. مردم را گمراه می‌کنند. نه این‌که خود او گمراه است، خود او که گمراه است، منظور اضلال است. یعنی دیگران را به گمراهی می‌کشاند. یک وقت یک کسی است در جامعه که می‌رود -حالا مثلاً در مقام روحانیّت- وقتی به مردم می‌رسد، به آن‌ها نیروی مثبت می‌دهد، نسبت به وجود مشکلات و گرفتاری‌ها به آن‌ها آرامش می‌دهد، به آن‌ها نیروی مثبت می‌دهد و آن‌ها را امیدوار می‌کند، نمی‌گذارد ناامید بشوند یا از همه چیز زده بشوند. بلکه مدام خوبی‌ها و چیزهای عالی را برای آن‌ها جلوه می‌دهد، برای آن‌ها نقاط مثبت ایجاد می‌شود و نیروی مثبت می‌گیرند. بعضی‌ها هستند که برعکس هستند، مدام دائم شکایت می‌کنند. معمّم است، روحانی است امّا مدام شکایت دارد. به یکی از آقایان می‌گفتیم: حال شما چطور است؟ بدون این‌که از او چیزی بپرسیم، می‌گفت: ما که دیگر باید در این لباس و این کار بپوسیم. به او می‌گفتیم: این حرف چیست که شما می‌زنید؟ شروع به منفی بافی کردن می‌کرد و انرژی منفی می‌داد که اگر این‌گونه بود، هر کسی بخواهد از نزدیک مدرسه‌ی صدر بخواهد رد بشود یا انرژی منفی من و شما فرار می‌کند. لذا سعی بکنیم که کاری نکنیم دیگران در آنچه که خداوند فرموده است متزلزل بشوند، در حق متزلزل بشوند. شک و تردید در آن‌ها ایجاد بکنیم، آن‌ها را گمراه بکنیم.

۱۷) به گناه انداختن خود و دیگران توسّط متکبّر

هفدهمین اثر این است که هم خود او گناه می‌کند، هم دیگران را به گناه می‌اندازد. مورد قبلی سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف، آیه ۱۴۶)

یکی از کارهای آدم متکبّر این است که هم برای خود هم برای دیگران گناه ایجاد می‌کند. می‌خواهد از آن زن اجنیبّه سوء استفاده بکند، خود را خیلی بزرگ حساب می‌کند، تکبّر می‌کند، می‌گوید: راحت باش و خود را در مقام کبر و بزرگی به نحوی حساب می‌کند که آن فرد هم به گناه می‌افتد. سوره‌ی مبارکه‌ی بقره، آیه ۲۰۶ است.

۱۸) ایجاد لعن برای متکبّر

هجدهمین اثر برای تکبّر لعن است. برای شخص متکبّر لعن ایجاد می‌شود. سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف، آیه ۱۳ که این را قبلاً هم دنبال کردیم.

۲۰‌) عدم فهم قرآن

بیستمین اثر برای تکبّر –باز هم اثر وجود دارد- این است که مانع از فهم قرآن می‌شود. هم مانع می‌شود که خود او قرآن را بفهمد، هم تا می‌شود نمی‌گذارد دیگران به سمت قرآن بروند. آدم متکبّر این‌طور است. سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف، آیه ۱۴۶٫ سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف، آیه ۱۴۶ می‌آوریم که دو، سه اثر در آن بیان شده است، آن را بیان بکنیم.

آثار تکبّر : اعراض از یاد خدا

«سَأَصْرِفُ عَنْ آیاتِیَ» اگر به یاد شما باشد، اوّلین بار گفتیم یکی از آثار تکبّر این است که از ذکر خدا اعراض می‌کند. «سَأَصْرِفُ عَنْ آیاتِیَ» یعنی آن‌ها به نحوی هستند که از روی کبر از آیات خدا صرف نظر می‌کنند.

ویژگی متکبّرین در قرآن

چه کسانی؟ «الَّذینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَهٍ لا یُؤْمِنُوا بِها» اگر آیه و نشانه‌ای هماز خدا ببینند، تکبّر نمی‌گذارد که آن‌ها ایمان بیاورند. «وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الرُّشْدِ لا یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً» و اگر راه رشد و هدایت را برای آن‌ها ایجاد بکنید و آن را پیدا بکنند، آن‌ها را دنبال نمی‌کنند. «وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً» امّا تا گمراهی و سرکشی و گناه را ببینند، دنبال می‌کنند. راه گناه را برای خود راه قرار می‌دهند.

غفلت سر منشأ تمام گناهان

این به خاطر چیست؟ آیه تعلیل فرموده است، فرموده است؟ «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ» باز دو اثر در این آیه دارد. یکی این‌که آن‌ها آیات خدا را تکذیب می‌کنند که به دنبال تکذیب آیات الهی، از آیات الهی غافل هستند. سرمنشأ تمام معصیت و گناهان غفلت است. اگر ما غافل نباشیم و غفلت نکنیم، هیچ موقع گناه نمی‌کنیم.

نقش تکبّر در غفلت از خدا

این را هم من یک بار دیگر برای شما مثال زدم که اگر شما در یک منزلی باشید در یک اتاقی باشید که یک بچّه‌ی ناممیّز شیرخواره حتّی آن‌جا باشد، چشم‌های او باز باشد، شما از این‌که کشف عورت بکنید، حیا می‌کنید. چون متوجّه هستید که این بچّه، این موجود زنده این‌جا است. حتّی ممکن است انسان در برابر حیوان هم حیا بکند، چون غافل نیست امّا در برابر خدا تکبّر باعث می‌شود که انسان گناه بکند، چون غافل از وجود ذات کبریایی است. چون که غفلت دارد، کار به این‌جا می‌رسد که راحت گناه می‌کند، چون متوجّه خدا نیست، متوجّه ذات احدیّت نیست.

بنابراین باید مواظب باشیم که در بحث تکبّر به نحوی حرکت بکنیم که از وجود ما، از اخلاق ما، از رفتار ما به سمت و سوی کبر و تکبّر نرود که بحث کبر به قول قدیمی‌ها مثل آن چیزی است که چه به تو مالیده بشود و چه به تو بمالانند، تو را نجس می‌کند. کبر خیلی بد است، تکبّر بد است و این‌که دنبال تکبّر باشیم.

-‌ برای خانم‌ها خیلی هم خوب است.

موارد تکبّر ممدوح

– تکبّر در دو جا ما برای ما ممدوح است.

۱) تکبّر نسبت به متکبّر

 یکی در برابر متکبّر است. دستور داریم در برابر کسی که متکبّر است، تکبّر بکن، تواضع نکن. چند بار به او سلام کردید، جواب نمی‌دهد، در مقابل او بلند می‌شوید، روی خود را برمی‌گرداند. این تکبّر می‌کند، به این سلام نکن، به این تواضع نکن، تکبّر بکن.

۲) تکبّر زن و مرد نامحرم در برابر هم

یکی هم زن‌ها در برابر مردها (باید تکّبر بکنند) فرق نمی‌کند (مرد هم باید در برابر زن نامحرم تکبّر بکند) زن باید یک مقدار غرور خود را در برابر اجنبی حفظ بکند، تکبّر داشته باشد که از او سوء استفاده نشود. حتّی اجنبی هم همین‌طور است. یعنی مرد همین‌طور است. بعضی از زن‌ها هستند که به دنبال این هستند که مردها را اغوا بکنند، آدم‌هایی هستند که شیطان صفت هستند. لذا مرد در برابر آن‌ها هم باید تکبّر داشته باشد، نباید خود را رها بکند. مرد فشل خوب نیست. مرد باید قدر باشد، قاطع باشد. تکبّر ممدوح هم داریم.

منابع

[۱]– سوره‌ی نساء، آیه ۳۶٫

[۲]– سوره‌ی حدید، آیات ۲۳ و ۲۴٫

[۳]– سوره‌ی هود، آیه ۲۷٫

[۴]– سوره‌ی آل عمران، آیه ۷۵٫

[۵]– همان،آیه ۷۶٫

[۶]– همان، آیه ۳۱٫

 

بازدیدها: 2

فهرست مطالب

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1