تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۲۹ جلسه ۱ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۱ جلسه تفسیر آیه بیست و نهم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ (۲۹)»[۱]. به نام خداوند بخشنده بخشایشگر اوست […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۲۹ جلسه ۱
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۱ جلسه تفسیر آیه بیست و نهم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
«هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ (۲۹)»[۱].
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
اوست که همه آنچه را در زمین است براى شما آفرید، سپس آفرینش آسمان را [که به صورت مادهاى دود مانند بود] اراده کرد و آن را به شکل هفت آسمان [همراه با نظامى استوار] درست و نیکو قرار داد؛ و او [به قوانین و محاسباتِ] همه چیز داناست. (۲۹)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۲۹
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
«هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ (۲۹)»[۱].
آیهی بیست و نهم از سورهی مبارکهی بقره، به دنبال آن مطالبی که در آیهی قبل فرمودند توضیح میدهند که خداوند «هُوَ الَّذی»… مرجع ضمیر «هُوَ» به الله برمیگردد. «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً»، «خَلَقَ» به معنای ایجاد کردن است، کسی که ایجاد میکند. خداوند موجِد است. به معنای ایجاد است و خود خالق موجِد میشود، در واقع خلق منسلخ از زمان است. یعنی در واقع همهی آنچه که در این عالم وجود دارد خدا ایجاد کرده است. از بدو عالم تا الآن و تا زمانی که منتهی به روز قیامت میشود، همه چیز را (خداوند خلق کرده است).
بعد میفرماید که: «خَلَقَ لَکُمْ ما»، این «لَکُم» اینجا افادهی حصر میکند، یعنی همهی خلق منحصر بر این است که به شما فایده برساند.
– منحصر یا نفع؟
– نفع است، امّا چون مقدّم شده است «تَقدیمِ مَا حَقُّهُ التّأخیر یفید الحصر». برای کلمهی «لَکُم» در اینجا، «ل» انتفاعیه است، گرچه شاید بشود در این جمله اختصاص هم بگیرد. امّا آنچه که مسلّم است این است که میخواهد بگوید: همهی آنچه خدا خلق کرده است به نفع شما و برای نفع شما خلق کرده است. لذا میفرماید: «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً».
– مقدّم بر «خَلَقَ» است.
– نه، مقدّم بر «ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً» شده است. نگفته مقدّم بر «خَلَقَ» شده است. «ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً»، «ما» موصوله افادهی عموم میکند. یعنی هر آنچه که در زمین است. کلمهی «جمیعاً» هم تأکید برای آن آورده است، دو لفظ عام در اینجا آورده است. در این جمله از نظر معانی بیانی، هم بحث حصر را داریم که خلقت منحصراً برای نفع انسان، برای سود انسان است. هم از جهت اینکه «همهی آنچه را که خلق شده است برای نفع انسان». «مَا فِی الأَرضِ» یعنی هر چه که وجود دارد. این «ما» موصوله، افادهی عموم، از الفاظ عام حساب میشود. «جمیعاً» را هم برای تأکید آورده است که خود این هم یک مطلب اصولی است.
«ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ». البتّه لازم است یک توضیحی در اینجا داده شود. انتفاعاتی که برای بشر در این عالم وجود دارد دو دسته است؛ یک انتفاع انتفاعِ مادی است، یک انتفاع انتفاعِ دینی و معنوی است. انتفاعات مادی که اطعمه و اشربه و البسه و امکنه و هر چیزی است که برای انسان است. انسان به آن از نظر مادی نیاز دارد، این انتفاع مادی انسان است.
البتّه ممکن است کسی اشکال کند بعضی حیوانات دریایی چه نفعی برای ما دارند؟ مرحوم طیّب در «اطیب البیان» برای رفع این اشکال که بعضی از مخلوقات برای انسان فایده ندارند به دو شکل جواب داده است. اوّل اینکه میفرماید: انتفاع بشر منحصر به انتفاعات دنیوی نیست. لذا بعضی از این انتفاعات در دایرهی معنویات قرار میگیرند. ثانیاً اینکه ما درک نمیکنیم و به این نرسیدهایم که مثلاً نهنگ دریایی چه نفعی برای ما دارد، دلیل این نیست که نفعی نداشته باشد. علم ما کشش ندارد که بفهمیم.
ما یک زمانی میگفتیم کرمهای خاکی چه فایدهای دارند؟ کرمهای خاکی که در زمین هستند، به خصوص در زمینهای زراعی زیاد هستند. بعد فهمیدیم وظیفهی این کرمهای خاکی کمپوست کردن کودهایی است که وارد خاک میشوند. یعنی تمام این کودهایی که شما در زمین میریزید کرم اینها را میخورد، از آن طرف بیرون میدهد و کمپوست میکند. تمام اشکال و ایرادات کود را برطرف میکند و قابلیّت جذب برای گیاه ایجاد میکند. شاید خیلی از شما این را نمیدانستید که کرم خاکی چه فایدهای دارد. همهی آنچه که در این عالم است اینطور نیست که ما فکر کنیم نفع نداشته باشد.
یا حتّی در مورد بعضی از آفات گیاهی که حشرات هستند، میگوییم چرا اینها خلق شدهاند؟ اینها ضرر دارند، آفت هستند. حسب ظاهر این است که آفت هستند، اینها باید بیایند و یک سری تغییرات شیمیایی را روی گیاهان انجام بدهند، بعد از این که این کار را انجام دادند مضر هستند و باید از بین بروند. منتها در خود عالم کار خود را که انجام میدهند ـدر عالم طبیعی که سم در آن مورد استفاده قرار نگرفته باشدـ یک سری حشرات دیگر هستند که این آفتها را میخورند. یک سری حشرات هستند که وقتی آفتها نفع خود را رساندند آنها را میخورند.
شما دقّت بفرمایید در فصل اردیبهشت در اصفهان، وقتی به درختهایی که شکوفه میدهند دقّت کنید، صبح اوّل وقت که هوا روشن میشود، میبینید روی شکوفهها پر از زنبور میشود. این زنبورها میآیند و گردهافشانی میکنند و خیلی هم جالب کار میکنند. در کشاورزیهای صنعتی زنبورهای تربیت شده برای این کار وجود دارند. به آن بامبو میگویند، از هلند میآورند. الآن در گلخانهها داریم که کندوی این زنبورها را آنجا نصب میکنند، میآیند وظیفهی خود را خیلی دقیق انجام میدهند. (این زنبورها) ردیف گیاههایی که زده شده است (گیاههایی که گردهافشانی کردهاند) تا ساعتی که کار میکنند دقیق محاسبه میکنند. فردا صبح که بیرون میآیند دوباره کار کنند، میروند از همان جایی که دیروز کار خود را تمام کردهاند، کار خود را ادامه میدهند.
میروند تا در نهایت آن مزرعه یا آن گلخانه را کامل گردهافشانی میکنند. وقتی هم کار آنها تمام میشود برمیگردند، دوباره یکی یکی گیاهان را بازرسی میکنند که یک وقت یک گل جا نیفتاده باشد. تمام گلهای آن مزرعه یا گلخانه را گردهافشانی میکنند. خیلی دقیق این کار را انجام میدهند. این نکتهی خیلی مهمّی است که ما بدانیم تمام آنچه خدا در این عالم خلق فرموده است برای انسان نفع دارد. منتها بعضی نفعها را ما شناسایی کردهایم و میدانیم نفع است، خیلی از نفعها را نمیدانیم، خیلی از منافع را بلد نیستیم.
میفرماید: «لَیسَ عَدَمُ الدَّلیل دَلِیلُ العَدَم».
– «وَ عَدَم الوِجدان لَا یَدُلُّ عَلَی عَدمِ الوُجود».[۲]
– این در اصول آمده است. پس بنابراین در این آیه برای تقدیم «لَکُم»، منظور این است که افادهی حصر میکند، قصد و غرض آفرینش برای خالق، این است که انتفاع برای انسان باشد. «ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً» هم دلالت بر این دارد که همهی آنچه در این عالم خلق شده است ـحتّی قطب شمال و جنوب هم همینطور استـ برای نفع انسان است. اقیانوسها، دریاها، حتّی اقیانوسهای یخ زده، همهی اینها برای این عالم منافعی دارند که در نهایت، نفع آنها برای انسان است. برای انسان نافع هستند.
در حدیثی که از امیر المؤمنین در تفسیر «برهان» آمده، مرحوم بحرانی صاحب تفسیر «البرهان» هستند از ابن بابویه به سندی که متّصل به حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) میشود آوردهاند. از آباء و اجداد طیّبین خود نقل میکند، در نهایت این روایت از امیر المؤمنین نقل شده است. میفرماید: «لِتَعْتَبِرُوا بِهِ وَ لِتَتَوَصَّلُوا بِهِ إِلَى رِضْوَانِهِ»[۳] «لِتَعْتَبِرُوا بِهِ وَ تَتَوَصَّلُوا بِهِ إِلَى رِضْوَانِهِ»،[۴] «لِتَعْتَبِرُوا وَ لِتَتَوَصَّلُوا بِهِ إِلَى رِضْوَانِه»[۵] میفرماید: خدا این عالم را برای این خلق کرده است که همهی ما عبرت بگیریم. «وَ تَتَوَصَّلُوا بِهِ إِلَى رِضْوَانِهِ»، و به واسطهی آنها خود را به رضایت حضرت حق برسانیم.
«وَ تَتَوَقَّوْا بِهِ مِنْ عَذَابِ نِیرَانِهِ»، به واسطهی آن، تقوایی پیشه کنیم که از عذاب درکات جهنّم در امان بمانیم، از عذاب آتش در امان بمانیم. «فَخَلَقَ لَکُمْ کُلَ مَا فِی الْأَرْضِ لِمَصَالِحِکُمْ یَا بَنِی آدَمَ»،[۶] «فَخَلَقَ لَکُمْ کُلَّمَا فِی الْأَرْضِ لِمَصَالِحِکُمْ یَا بَنِی آدَمَ».[۷] برای شما و برای مصالح شما هر آنچه که در زمین است خلق فرمود. اشاره میکند: «یَا بَنِی آدَمَ»، مؤمنین نه، «یَا بَنِی آدَمَ». همهی آنچه در این عالم وجود دارد، خدا برای این خلق فرموده که مصالح شما تأمین شود. مصلحتهای شما است که خدا (هستی را) اینگونه خلق کرده است. همهی آنچه که خدا خلق کرده و هر آنچه که خدا امر کرده و نهی کرده، مصالح عباد است.
قاعدهی اصولی داریم آنچه که ما مأمور هستیم برای مصلحت ما است. یعنی اوامر الهی تابع مصالح عباد است. همچنین نواهی تابع مفاسد عباد است. اگر مفسده مُهلِکه باشد حرام است، اگر که مهلکه نیست مکروه است. اگر مصلحت مُلزِمه باشد واجب است، اگر رجحان داشته باشد امّا الزام نداشته باشد مستحب میشود. لذا اوامر و نواهی تابع مصالح و مفاسد هستند. این هم این روایت که در تفسیر «برهان» از مرحوم محدّث بحرانی نقل شده است. آن هم دفع اشکالی بود که عرض کردیم.
کلمهی «کُم» در «لَکُم» آورده شده، به جهت اینکه خطاب به جمیع افراد بشر است. در اینجا خطاب به جمیع افراد بشر است. «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ»، کلمهی «کُم» را در اینجا آورده است برای اینکه قرآن خطاب به کلّ بشر نازل شده است. اینجا هم خطاب به کلّ بشر است، لذا همهی انسانها، جمیع افراد بشر را دربرمیگیرد. چنانچه که در ذیل حدیث امیر المؤمنین در تفسیر «البرهان» هم «یَا بَنِی آدَمَ» داشتیم. وقتی «یَا بَنِی آدَمَ» داشته باشیم یعنی همهی افرادی که در این دنیا آدم هستند، انسان هستند که نسل آنها از حضرت آدم (علی نبیّنا و آله و علیه السّلام) است.
– فرق خطاب «یَا أَیُّهَا النَّاس»[۸] با «یَا بَنِی آدَمَ» چیست؟
– بنی آدم ملموستر است، و الّا «النّاس» هم بر همهی بشر اطلاق دارد. شمولی دارند. افراد اکمل و کامل آنها که ائمّهی اطهار و انبیاء هستند، کمترین انسانها، ضعیفترین انسانها از نظر اعتقادی و وجودی، همه را شامل میشود. امّا بنی آدم ملموستر است، یعنی آنهایی که از حضرت آدم متولّد شدهاند. بنی آدم در جاهای مختلف آورده شده است: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ».[۹] در سورهی مبارکهی یس، تعهّدی که خدا با بندگان خود بسته است و معاهدهای که دارد خطاب به بنی آدم است.
کلمهی «ما» هم عرض کردیم «ما» موصوله است و جمیع آنچه در زمین است را شامل میشود. تأکید بر آن هم کرده و کلمهی «جمیعاً» را آورده است. باز عموم را شامل میشود. از نظر اصولی دو کلمهی عام آورده که تأکید کرده است. دقّت هر کسی که بخواهد اینها را مطالعه کند و بشنود جلب میکند.
– این «ما» را موصوله گفتهاند.
– نه، «ما» یکی از الفاظ عام است. «ما» نافیه است؟ «ما» موصوله است. یکی از اقسام «ما»، موصوله است، ما موصوله افادهی عموم میکند. یکی «مَن» موصوله است افادهی عموم میکند.
– در الفاظ عام نمیآوردیم.
– چرا، ۲۲ لفظ عام داریم، یکی «ما» موصوله است، یکی «مَن» موصوله است، یکی «مَهما» است، اینها هستند. دقّت کنید، اینها را بنویسید، متوجّه میشوید. آنچه مسلّم است اینها الفاظ عام است، میخواهد بگوید همهی آنچه در این عالم خلق شده است، حتّی خود زمین، خود آسمانها (را شامل میشود).
در دنبالهی آیه میفرماید: «ثُمَّ اسْتَوى». بعد میفرماید: برای آنها یک پوششی بالای زمین قرار دادیم که آسمانها هستند. «سَبْعَ سَماواتٍ». هفت آسمان بر سر این زمین قرار دادیم.
«ثُمَّ» گفته است، «ثُمَّ» یعنی ترتیب و تَراخی دارد. اوّل زمین را خلق کردیم، بعد آسمانها را بر روی آن خلق کردیم. این نکته وجود دارد. البتّه از لحاظ رتبهای اینطور است که در طول هم هستند، و الّا ممکن است خداوند اراده فرموده همهی این عالم یک لحظه کن فیکون شده است. ولی از لحاظ اینکه خداوند اراده کرده است بر اینکه این عالم خلق شود، زمین را برای ما خلق کرده و آنچه که بالای این زمین وجود دارد ـ مثل آسمانها ـ هم آفریده شده است. منتها با ترتیب و تراخی، اوّل زمین و بعد آسمانها آفریده شده است، لذا «ثُمَّ» آورده است.
«ثُمَّ» دلالت بر این میکند که به دنبال خلقت زمین، خدا چه چیزی را خلق کرده است؟ آسمانها را خلق کرده است. جالب این است که زمین هم به دنبال خلقت انسان خلق شده است.
– چرا در دعا «سُبحَانَ اللهِ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبَّ الْأَرَضِینَ السَّبع»[۱۰] آورده است؟
– نه، مربوط به این بحث نیست. «سبحان الله»، یعنی پاک و منزّه است خداوندی که پروردگار و پرورش دهندهی هفت آسمان است. این مربوط به ترتیب نیست.
– مثلاً جن را که خداوند آورده است، «مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاس»،[۱۱] اینکه جنّ را مقدّم بر ناس آورده چون خلقت جنّ مقدّم بر خلقت انسان است.
– بله، اینکه مسلّم است. اوّل جن آفریده شده است، بعد انس آفریده شده است. لذا تمرّد شیطان برای این بود که خدا انسان را خلق کرد. پس شیطان بود، به مقام ملائکه در اثر عبادت رسیده بود، بعد که خدا انسان را خلق کرد بنا شد شیطان به امر خدا سجده کند، سجده نکرد. «أَبى وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ».[۱۲]
«ثُمَّ» آورده، «ثُمَّ إِستَوَی» یعنی به دنبال خلقت زمین، «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً»، آن وقت «سَبْعَ سَماواتٍ». هفت آسمان را برای شما آورده است. «أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها * رَفَعَ سَمْکَها فَسَوَّاها * وَ أَغْطَشَ لَیْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها * وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها».[۱۳] در واقع دلالت میکند بر اینکه خدا زمین را پس از خلقت آسمانها گسترانیده است. دلالت میکند بر اینکه زمین خلق شده، امّا گسترده شدن زمین به واسطهی خلقت آسمانها است. «أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها * رَفَعَ سَمْکَها فَسَوَّاها». البتّه نکات آن خیلی زیاد است، اگر بخواهیم به آنها دقّت کنیم باید تفسیر چهار آیه را هم بیاوریم. امّا فقط اشاره میکنم که مراد از «ثُمَّ» و کلمهی «بَعدَ» در آن آیه و این آیاتی که الآن داریم، ترتیب را درست میکند، اینکه چه چیزی مقدّم است و چه چیزی مؤخّر است. خلقت آسمانها بعد از خلقت زمین است.
البتّه اینکه خداوند اینگونه آورده است یک غرض دیگر هم داشته، میخواسته اینها را مدام برای ما یادآوری کند که من بودم همهی زمین را که روی آن هستید و از آن استفاده میکنید برای شما خلق کردم، آسمانها را هم من خلق کردم. میخواهد اینها را مدام به ما یادآوری کند که ما عبرت بگیریم. «لِتَعْتَبِرُوا»، برای اینکه ما عبرت بگیریم. تا عبرت نگیریم خدا دست از سر ما برنمیدارد (خدا به عبرت گرفتن ما اصرار دارد). بیان این آیات بیشتر برای این است که ما آگاهی بگیریم، دقّت کنیم و مواظب باشیم که کفر نورزیم. «کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً»،[۱۴] تا اینجا که میفرماید: «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً» إلی آخر آیه.
[۱]– سورهی بقره، آیه ۲۹٫
[۲]– وسائل الشیعه، ج ۳۰، ص ۲۷۵، بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۶۲، ص ۹۶٫
[۳]– البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۱۶۳٫
[۴]– التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السّلام، ص ۲۱۵، بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۳، ص ۴۰، ح ۱۴،
[۵]– عیون أخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۱۳، ح ۲۹٫
[۶]– التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السّلام، ص ۲۱۵، بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۳، ص ۴۱، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۱۶۳٫
[۷]– عیون أخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۱۳٫
[۸]– سورهی بقره، آیات ۲۱ و ۱۶۸، سورهی نساء، آیه ۱ و…
[۹]– سورهی یس، آیه ۶۰٫
[۱۰]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۳، ص ۱۲۲٫
[۱۱]– سورهی هود، آیه ۱۱۹، سورهی سجده، آیه ۱۳، سورهی ناس، آیه ۶٫
[۱۲]– سورهی بقره، آیه ۳۴٫
[۱۳]– سورهی نازعات، آیات ۲۷ تا ۳۰٫
[۱۴]– سورهی بقره، آیه ۲۸٫
بازدیدها: 9
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.