تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۲۵ جلسه ۱ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۵ جلسه تفسیر آیه بیست و پنجم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۲۵ جلسه ۱
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۵ جلسه تفسیر آیه بیست و پنجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و کسانى را که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته انجام داده اند، مژده ده که براى آنان بهشتهایى است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جارى است؛ هرگاه از آن بهشتها میوهاى آماده به آنان روزى دهند، گویند: این همان است که از پیشْ روزىِ ما شده است، و از انواع میوهها که [در طعم و گوارایى] شبیهِ هم است، نزد آنان آورند؛ در آنجا براى ایشان همسرانى پاکیزه است؛ و در آنجا جاودانهاند. (۲۵)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۲۴
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
در بیان اعجاز قرآن چکیدهی مطلب بر این شد که معجزه بودن قرآن از جهت برهان بودن بر دعوت انبیاء است که دلیل و برهان بر اثبات نبوّت آنها میشود. وگرنه به خودی خود ارتباطی با نبوّت نخواهد داشت. فقط در جهت اینکه قرآن معجزه است، اعجاز دارد، برهان بر این دعوت است و برهان و دلیل بر نبوّت پیامبر و اثبات این نبوّت است.
آیهی بعد: «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ»[۱] بحث بشارت دومین وظیفهی انبیاء بوده است. اوّلین مورد آن انذار و اینکه مردم را از عواقب اعمال بترسانند و آنها را از جهنّم و طغیانگری انذار کنند. دومین وظیفهی پیغمبران این است که انبیاء بشیر هستند. حالا در این آیه خداوند تبارک و تعالی امر به بشارت داده است که فرمود: «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا» پیغمبر بشارت بده کسانی را که ایمان آوردند.
حالا بحث «بَشِّرِ» که در صیغهی باب تفعیل قرار گرفته است معنای شدّت را میدهد که از خود بشر گرفته شده است، یعنی آنها را به احساس و آنچه که خواستهی آنها است رساندند، آن هم با شدّت در باب تفعیل. «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا» یعنی مؤمنین، آن کسانی که ایمان همراه با عمل صالح آوردند. عرض کردیم عمل صالح یعنی آنچه که انجام میدهند شایستهی وجود خود آنها است، پس ایمان در واقع همان اعتقاد قلبی است. نشانه و علامت آن شهادتین بر زبان آوردند و آثار آن ایمان اعمالی است که انجام میدهند که اینجا «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ».
به چه چیزی بشارت میدهند «أَنَّ لَهُمْ» منافع و سود آنها در چه چیزی است؟ در «جَنَّاتٍ تَجْری» آن بهشتها و باغهایی که از کف آنها جویهایی جریان دارد از آنچه که «کُلَّما رُزِقُوا» هر آنچه که از آنها رزق داده شده است «مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً» از میوههایی که برای آنها رزق قرار داده شده است. به طوری که « قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ» اینها بیان میکنند که این همان رزق و روزی است که قبلاً خدا به ما عنایت فرموده بودند. «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً» و مثل آن را قبلاً به ما داده بودند. «وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ» و بر منفعت و سود و بهرهی آنها ازواج مطهّرهای است که «وَ هُمْ فیها خالِدُونَ».
ازواج مطهّره در قسمت آخر این قسمتی که مرحوم علّامه فرموده است، میفرماید: «لَهُمْ فِیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ قرینه الأزواج تدلّ على أنّ المراد بالطّهاره هی الطّهاره من أنواع الأقذار و المکاره»[۲] یعنی از آن چیزهایی که در ظاهر زشت است و آن چیزهایی که در باطن از آن کراهت است همه پاک هستند. از انواع اقذار و مکاره مطهّر و پاک هستند. «الّتی تمنع من تمام الالتیام و الألفه و الأنس» به طوری که ممانعت میشود از تمام آن چیزهایی که باعث التیام شود و الفت و انس بگیرند. یعنی مثلاً آنها حیاضت ندارند. اینکه بدن آنها عرق کند و بو بدهد ندارند. همهی آن چیزی که نگذارد آدم با آن انس بگیرد و همنشین شود و با آنها خوش بگذراند در آنها نیست. لذا آنها از تمام اینها مطهّر هستند. «الخلقیه و الخلقیه» یعنی چه آن چیزهایی که در ظاهر بدن آنها باشد و چه از جهت رفتار اخلاقی آنها باشد. هیچ وقت اخم نمیکنند.
ازواجی هستند که در بهشت برای آدمهای مؤمن عامل به صالحات هستند، ازواجی هستند که هیچ وقت اخم نمیکنند. چون گاهی اوقات طرف یک معشوقهی زیبایی دارد امّا چنان اخم میکند که همه چیز را خراب میکند. به گونهای عمل میکند که انسان از طرف مقابل منزجر میشود. دیگر خوش ندارد او را ببینید، هر چند که ظاهر او زیبا باشد. امّا رفتار و نگاه او به گونهای نیست که او را خوش باشد، ولی در بهشت آن ازواج مطهّرهای است که هم از نظر ظاهری و هم از نظر باطنی و هم از نظر رفتاری و اخلاقی و همهی آنچه که هستند برای مؤمن خوش است.
الآن در دنیا اینطور که ما فکر میکنیم بهترین لذّات را خدا در مجاری ادرار گذاشته است. بهترین لذّات را در اکل و شرب را در عسل مصفّا گذاشته است. حالا شما ببینید عسل مصفّا از چه چیزی به وجود میآید؟ از یک حشره به نام زنبور. بهترین البسه و لذّت بخشترین لباس که به آن ابریشم و حریر میگویند از کرم ابریشم به وجود میآید. بالاترین لذّات انسان در این دنیا از این سه بخش است. امّا هیچ کدام چنگی به دل نمیزند. لذّت شهوانی یک هیجاناتی دارد و بعد هم پشیمانی دارد.
- حاج آقا مدّاحها همه این حرفها را میزنند، ولی در آخر کار که میخواهید پول آنها را بدهید میگویند چرا کم دادید.
- ببینید این نکته خیلی مورد توجّه است. آنچه که در این دنیا است برای انسان خوشایند نیست، حتّی لذّات آن. شما بهترین غذا را میخورید، امّا مزّه آن تا کجا است؟ تا دهان. لذّات در أکل و شرب این است. لباس و آنچه که به عنوان تشخّص انسان از نظر ظاهری است هم خوشایند انسان نیست.
آنچه که برای انسان در عالم قیامت خوشایند خواهد بود لذّات بهشتی است. «جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»[۳] آن باغها و بستانهایی که از کف آنها و تحت آنها جویهایی جاری است از آنچه که خوشایند شرب و خوردن انسان است. میوههایی است که وقتی شما آنها را ببینید خوش دارید و همنشینهای شما کسانی هستند که برای انسان هم از نظر ظاهر و هم از نظر باطن پاک و پاکیزه هستند.
- حاج آقا اینجا بشارت به مؤمنین داده میشود، در جای دیگر بشارت عذاب داده میشود،
– بشارتی که به مؤمنین داده میشود بر آن چیزی است که واقعاً باعث شادی و فرح انسان است. امّا بعضی وقتها خدا طعنه میزند که میگویند به منافقین جهنّم را بشارت بدهید.
- بشارت به مؤمنین به جا است، امّا بشارت به عذاب…
- به تناسب آن به آنها بشارت داده میشود. به تناسب آنها چون وجود نفاقانه و کفر آمیز است آن وقت بشارت کفر آمیزی به او میدهند، شادباشی میدهند که بداند چه خبر است که حالت طعنه بر آنها دارد.
– خود آنها میگویند این همان رزقهایی است که قبلاً خدا به ما داده بود، یعنی از قبل خود ما عمل کردیم، یعنی خود ما کاری کردیم. ببینید الآن قرآن دارد میگوید. چه زمانی این رزق و روزی به آنها داده میشود؟ در بهشت و عالم قیامت. همین چیزی که الآن به آنها داده میشود که در بهشت هستند «قالُوا» خود آنها میگویند که خدا این را «مِنْ قَبْلُ» داده بود، «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً».
- یعنی قبلاً بهرهمند نبودند؟
– نه حالا دارند بهرهمند میشود، در بهشت دارند بهرهمند میشوند. قبلاً به آنها داده شده بود. بشارت الآن است. وقتی به آنها داده شد در بهشت به گونهای میشود که میگویند این همانی است که خدا به آنها گفته بود. «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ»[۴] را الآن دارد میگوید، امّا وقتی به آنها میدهند، وقتی حس میکنند میگویند این همان است که خدا به آنها گفته بود.
- میخواهد بگوید ثمرهی کار دنیای است.
- بله، همین که قبلاً به ما گفته بودند که «رُزِقْنا».[۵]
در روایتی مرحوم صدوق از حضرت صادق آل محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل فرموده بودند که «الأزواج المطهّره اللّاتی لا یحضن و لا یحدثن»[۶] یعنی اینها هیچ وقت محدث نمیشوند و هیچ وقت حیض هم نمیشوند، یعنی اینها پاک و پاکیزه هستند، حَدَث از آنها صادر نمیشود.
- «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً»[۷] دلالت ندارد که قبلاً به آنها داده بودند؟
- قبلاً که نداده بودند!
- چون که میگوید: «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً» یعنی قبلاً هم بوده است، حالا در برزخ بوده است… این معنا به این میخورد که در واقع بشارت آن را داده بودند. قرآن الآن دارد میگوید. مؤمنین چه زمانی این را میتوانند بگویند؟ وقتی حس میکنند. چه زمانی حس میکنند؟ در عالم قیامت یا به قول شما در برزخ. چون برزخ برای بعضیها بهشت است.
درست است که حساب و کتاب برای قیامت است، ولی فرمودند برزخ «رَوْضَهً مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّه»[۸] باغی از باغهای بهشت است یا «حُفْرَهً مِنْ حُفَرِ النَّارِ» یک درکه از جهنّم است. حالا بحث شفاعت و اینها اینجا راه ندارد. آن چیزی که مسلّم است این است که بعضیها با مردن در بهشت هستند و بعضیها در جهنّم هستند، بیحساب و کتاب در جهنّم هستند.
گفتند یک بنده خدایی نزول خور بود، از نردبان افتاد و مرد. شب به خواب پسر خود آمد. پسر پرسید آن طرف چه خبر است؟ گفت: تمام این حرفهایی که این آخوندها میزنند دورغ است! ما نه نکیر و نه منکر دیدیم و حساب و کتابی هم نبود. گفت: چطور شد؟ گفت: هیچ، از نردبان که افتادم مستقیم به قعر جهنّم رفتم. حالا بعضیها «مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب»[۹] به جهنّم میروند. چون اینقدر اعمال آنها کثیف است، البتّه بازخواست اعمال دارند، ولی اینقدر اعمال بدی دارند که مستقیم به جهنّم میروند.
بعضیها هم هستند که اینقدر آدم خوبی هستند که به قول آن روایت که ذیل آیهی قرآن است که فرمود پنجاه موقف برای انسان در روز قیامت است. از رسول اکرم پرسیدند روز قیامت برای اشخاص مؤمن چطور است؟ فرمود: «طَرْفَهَ عَیْن»[۱۰] حساب و کتاب آنها با یک چشم به هم زدن تمام میشود. لذا با مردن در بهشت هستند. شهدا را میفرمایند: «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون»[۱۱] مقام این است. بعضی اوقات که تصوّر میکنیم میبینیم که شهدایی که با ما بودند و الآن رفتند و ما باختیم و از آنها عقب ماندیدم. آنها دارند به ما میخندند، آنها دارند در ذیل توجّه حضرت باری تعالی لذّت میبرند، آن هم به طور خاص. ولی ما باید در این دنیا زندگی کنیم و آخر هم معلوم نیست که عاقبت به خیر شویم یا نه. إنشاءالله خود او دست ما را بگیرد و ما را به سر منزل مقصود برساند.
- «أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً»[۱۲] شاید منظور میوههای بهشتی در دنیا باشد.
– نه با دنیایی قابل مقایسه نیست. آن چیزی که از این کلام برمیآید یعنی آنچه که به آنها قبلاً بشارت داده شده بود که این آیه همان است «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا» آن چیزی که به واسطهی پیغمبر ما را تبشیر شد همان است. همان که پیغمبر بشارت آن را به ما داده بود این همان است.
– «مُتَشابِهاً» یعنی ما قبلاً این را دیده بودیم.
– چه چیزی را دیده بودید؟ نمیشود چیزهایی که آن طرف است را این طرف ببینیم.
– دارد میگوید: «مُتَشابِهاً».
- نه مبشّرات را میفرماید. ببینید آیه در مقام تبشیر است. «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا».
- حاج آقا شاید در عالم ذر دیده باشیم.
– ما که در این دنیا به یاد نداریم که در عالم ذر چه چیزی دیدیم.
ببینید «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا» آیه در مقام تبشیر است. آن وقت اینجا که میفرمایند: «کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ» کجا این را به ما دادند؟ در بهشت. امّا دارد میگوید این را قبلاً به ما داده بودند. چه چیزی را داده بودند؟ بشارت داده بودند. همان که «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا».
«وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً» کأنّه اصلاً نذیر آن را خداوند به ما عنایت فرموده بود. «وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ» ببینید آن چیزی که از این کلام برمیآید، بعضی اوقات دیدید که شما به یک چیزی میرسید، کأنّه انگار قبلاً آن را دیدهاید، مانند اینکه خواب آن را دیده باشید.
- این «أنَّ» است، «کأنّ» نیست. حتماً بوده است. «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً» یعنی واقعاً به آنها دادهاند، نه اینکه کأنّه به آنها داده باشند.
– «کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ».
- واقعاً به آنها دادند.
– نه درست است دادند، امّا چه زمانی حس میکنند؟ چه زمانی وجود آن نعمت و رزق را حس میکنند؟ در بهشت هستند. منتها این حکایت از این دارد که وقتی بشارت میدهیم، انسان اینقدر باید اعتقاد داشته باشد که وقتی به ما بشارت میدهند که چنین نعمتهایی را در عالم قیامت و بهشت میدهند ما حس کنیم. لذا میفرمایند: «قالُوا هذَا الَّذی». این همان چیزی است که آن زمان دادند. چه چیزی را دادند؟ رزق دادند، امّا ما که نتوانستیم آن را در دنیا حس کنیم. ازواج مطهّره که در دنیا نبود.
– «جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» را در دنیا به ما ندادند. منتها دادن آن «مِنْ قَبْلُ» بود. «قالُوا هذَا الَّذی»؛ «هذَا» اشاره به نزدیک است. کجا دارند این را میگویند؟ در بهشت میگویند. میگویند این همانی است که «رُزِقْنا» آن روز به ما رزق دادند، آن زمان دادند. «مِنْ قَبْلُ» کلمهی قبل هم دارد. در دنیا این را به ما دادند، منتها ما الآن داریم میبینیم.
– این برای کسانی است که ایمان آنهاخیلی قوی است، برای همه نیست.
– عرض این است که آن زمان وقتی…. ببینید وقتی الآن پیغمبر به شما بشارت میدهد، ما اینقدر باید اعتقاد داشته باشیم که اینها را حس کنیم. بچّههایی که در جنگ و جبهه با هم بودیم، شب عملیات شهید میشدند طوری بود که اینها انگار داشتند به بهشت میرفتند.
– این عدّهی معدود را میگویند.
– بله، همان عدّهی معدود. شما فکر میکنید همه جزء «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» هستیم؟ نه.
به هر حال آنچه که در این آیه است، بشارت نسبت به آن چیزهایی است که قبلاً مؤمنین و کسانی که عمل صالح انجام دادند وجود آن رزق و پاداش را از نظر واقعی -نه از نظر ظاهری- حس کردند، امّا «هذَا الَّذی رُزِقْنا» این همانی است که قبلاً برای ما رزق داده شده است. «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً» و حالا نظیر آن را آوردند. «وَ لَهُمْ» کلمهی «لَهُمْ» دوبار در این آیه تکرار شده است که «لام» نفعیه است، یعنی به سود این «الَّذینَ آمَنُوا» است. بعد دوباره به سود آنها است. «لَهُمْ» هم مطلق است یعنی سود مطلق. ببینید شما ممکن است الآن یک معشوقهای داشته باشید امّا سختی میکشید تا به آن برسید. بعد هم سختیهای خود را در دنیا دارد، امّا در این عالم این «لَهُم» اطلاق دارد، یعنی سود مطلق است، همه منفعت است. «أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ».
- در این دنیا باید زحمت آن را بکشید.
– بله، «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات». فرق این است که اینجا شما به یک معشوقهای میرسید، امّا این لذّت همیشگی و مطلق نیست. امّا در بهشت ازواج مطهّرهای است که مطهّره را فرمودند: «فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ» که این مطهّره چنان طهارتی را دارند که هم از نظر باطنی و هم از نظر اخلاقی و هم از نظر سیره و هم از نظر صورت پاک هستند.
- آنجا چند تا میدهند، اینجا هم وقتی چند همسر بگیرید همان میشود.
– نه، معلوم هم نیست. چون دارد جمع میگوید «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» ممکن است آنجا هم به هر کسی یکی بدهند.
– اینجا هم شما میتوانید چهار همسر بگیرید.
– اینها که ازواج مطهّره نیستند. آنجا که میگویند «أزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ»، «الَّذینَ آمَنُوا» است. یعنی مؤمنین جمع هستند و ازواج آنها هم جمع میشوند.
[۱]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۲]– المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۹۰٫
[۳]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۴]– سورهی الرّحمن، آیه ۷۲٫
[۵]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۶]– المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۹۰٫
[۷]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۸]– الأمالی (للمفید)، النص، ص ۲۶۵٫
[۹]– سورهی طلاق، آیه ۳٫
[۱۰]– الأمالی (للصدوق)، النص، ص ۵۷۱٫
[۱۱]– سورهی آل عمران، آیه ۱۶۹٫
[۱۲]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.