تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۲۵ جلسه ۴ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۵ جلسه تفسیر آیه بیست و پنجم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۲۵ جلسه ۴
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۵ جلسه تفسیر آیه بیست و پنجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و کسانى را که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته انجام دادهاند، مژده ده که براى آنان بهشتهایى است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جارى است؛ هرگاه از آن بهشتها میوهاى آماده به آنان روزى دهند، گویند: این همان است که از پیشْ روزىِ ما شده است، و از انواع میوهها که [در طعم و گوارایى] شبیهِ هم است، نزد آنان آورند؛ در آنجا براى ایشان همسرانى پاکیزه است؛ و در آنجا جاودانهاند. (۲۵)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۲۵
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ (۲۵).[۱]
یک نکتهای را خدمت شما عرض بکنم و آن آگاهی گرفتن بیشتر از امیرالمؤمنین و اهل بیت است. یکی از اشکالاتی که ما شیعیان داریم این است که معرفت ما به اهل بیت کم است، مثل همان ماهی که در دریا است و نمیداند آب چیست، سراغ آب را میگیرند، اگر بگویند: آب این توصیفات را دارد؛ میگویند: این آب کجا است؟
بعضی وقتها وقتی یک نکاتی از امیرالمؤمنین گفته میشود، بعضیها به نحوی متأثّر میشوند از این جهت که یک مقدار در مورد آنچه که لازم است در باب معرفت اهل بیت، خصوصاً امیر المؤمنین بگوییم کوتاهی کردیم.
سراسر قرآن راجع به امیر المؤمنین مطلب دارد و مطالبی دارد که سرآمد بودن همهی انبیاء و اولیای خدا در آن است. بحث وصایت امیر المؤمنین و اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت حضرت حق به اسلام، به واسطهی بحث غدیر خم و همهی اینها که نصّ قرآن است، چیزهایی است که انسان را واقعاً راجع به حقّانیّت و عظمت امیر المؤمنین متأثّر میکند.
هر آنچه که در اسلام شرافت پیدا کرده است مثل کعبه، به وجود علیّ بن ابیطالب است. شرافت خانهی خدا به وجود علیّ بن ابیطالب و تولّد او در خانهی خدا است. به طوری که دوست و دشمن، محبّ و غیر محبّ، هر موحّد مسلمانی به دور این خانه طواف میکند و خیلیها «مِن حیثُ لا یَعلم» زایشگاه امیر المؤمنین را طواف میکنند. نماز هم که میخوانند، دارند به سمت او میخوانند، قبلهگاه آنها است که روایات آن در بین شیعه و سنی متواتر است.
بحث ولایت حضرت علیّ بن ابیطالب در کعبه چیزی نیست که کسی بتواند آن را انکار بکند. یعنی همهی تاریخنویسها که اهل تاریخ بودند، آن را تألیف کردند و نوشتند و محدّثین این را آوردند و مرحوم علّامه مجلسی در بحار الانوار روایات بسیار مفصّلی را از ابن عبّاس نقل میکند، همهی توصیفات واقعهی ورود فاطمهی بنت اسد به کعبه و بعد از سه روز خروج ایشان در آن روایت وجود دارد، این یک چیزی است که همهی قبول دارند.
ولادت علیّ بن ابیطالب را در کعبه همه قبول دارند. همین را شما داشته باشید این یکی از مناقبی است که هیچ کدام از انبیاء نداشتند.
آنچه که تکمیل کنندهی کلّ نبوّت است، پیغمبر خاتم الانبیاء است. این مسلم است. آنچه که تکمیل کنندهی دین پیغمبر است، وصایت علیّ بی ابیطالب و معرّفی او در غدیر خم است و بالاخره آنچه که در وصایت پیغمبر است تا به خاتم الاوصیاء برسد که حضرت مهدی منتظر (سلام الله علیه روحی و اروح العالمین لمقدمه الفداء) إنشاءالله ایشان تکمیل خواهد کرد.
این مطلب چیزی است که نمیتوانیم انکار بکنیم، نباید در این موضوع شک بکنیم، امیر المؤمنین خیلی عظمت دارند. لذا در باب توصیف حضرت علیّ بن ابیطالب (علیه السّلام) در مناقب و فضائل و خصوصیات خاصّهای که ایشان داشته است که در عالم وجود منحصر به فرد است. کسی که مربّی او پیغمبر بوده است، از کودکی تحت نظر پیغمبر بزرگ میشود، در خانهی پیغمبر تربیت میشود. کسی که در پیشگاه حضرت حق ازدواج او با زهرای مرضیه (سلام الله علیهما) که علّهٌ وجود عالم است را خدا بسته است و خدا چنین فرزندان بسیار عالی و برومندی مثل حسنین و زینبین را به او داده است که تمام عالم به وجود آنها موجود است.
اینها فضائل و مناقبی است که از حضرت امیر المؤمنین است و همه هم قبول دارند، دشمنان او هم قبول دارند. در تاریخ داریم بعضی وقتها وقتی از علیّ بن ابیطالب (علیه السّلام) نزد معاویه توصیف میکردند، معاویه گریه میکرد. این مطالب در تاریخ وجود دارد. اینقدر مهم است.
منتها آنها میدانستند ولی قبول نمیکردند، چون همه چیز در آنها از حرام پر شده بود. یعنی شکمهای آنها، وجود آنها از مشروبات و از حرامها و ظلمها و از اینها بوده است؛ لذا میدانستند امّا نمیتوانستند آن را درک بکنند و بتوانند در تبعیّت آنها قرار بگیرند. دوست و دشمن آنچه که راجع به علیّ بن ابیطالب وجود دارد را گفتند و قبول دارند.
در صحاح ستّهی اهل سنّت راجع به امیر المؤمنین بسیار روایات آمده است. همهی بحث مرحوم علّامهی امینی در کتاب الغدیر برگرفته از روایات سنّیها است.
لذا اگر در توصیف امیر المؤمنین حرفی زده میشود، بعضیها خیلی نباید متأثّر بشوند. البتّه متأثّر شدن او برای این است که شاید خیلی خوشحال میشوند، به وجد میآیند که چنین مولایی دارند. بعضیها هم یک مقدار آگاهی ندارند فکر میکنند که داریم غلو میکنیم.
چندین آیه در سورهی مبارکهی بقره طی شد تا به آیهی بشارت رسیدیم که در آیهی بشارت هم کلماتی را بیان شد. «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ».[۱]
همیشه به دنبال آیاتی که راجع به انذار میآیند، تبشیر هم وجود دارد و عرض کردیم که پیغمبر هم بشیر و هم نذیر است، قرآن هم همینطور است. قرآن هم هم نذیر است، هم بشیر است.
معمولاً هم انذار اوّل میآید که همهی مردم را از ما سوی الله جدا بکنند و آنها را به سمت خدا سوق بدهند. وقتی سوق دادند و او (بنده) را از دیگر چیزها ترساند، آن وقت مثل همین آیه بر آنها بشارت میآید.
کلماتی که در این آیه بیان شد رسید تا «کُلَّما رُزِقُوا مِنْها» مطالب کلمهی جنّات را عرض کردیم و توصیفاتی از بحث جنّت را عرض کردیم. کلمهی «کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً»
- بشارت همیشه مقدّم بر انذار است.
– این را کجا گفتند؟ در تعبیرات ما «بشیراً و نذیراً» است.
– اوّلین کلامی که به پیغمبر گفتند: «قُولوا لا إله الّا اللَّه تُفلحوا» همیشه در کلام پیغمبر اوّل بشارت بوده است، بعد انذار بوده است.
– ما هم منکر این موضوع نیستیم. میگوییم: بشارت همیشه به دنبال انذار است یا همیشه به دنبال انذار بشارت است. اینجا هم همینطور است. آیات قبلی انذار بود، آیات قبلی بسیار تند بود، انذار آن هم با شدّت بود. یعنی (این آیه) یکی از آیاتی است که خیلی انذار در آن شدّت داشت و واقعاً برای انسانها ترساننده بود. به دنبال آن چنین بشارتی را در این آیه آورد که بشارت بسیار بالایی هم است.
«کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً»، این «مِن»، «مِن» بیانیه است و در اینجا مراد از ثمره همان میوه است که البتّه میوهها را عرض کردیم که طبق سورهی مبارکهی واقعه «وَ فاکِهَهٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ»[۲] است. یعنی هر میوهای را که شما اختیار و اراده بکنید آنجا برای شما مهیا است که اینجا گفته شد: «وَ لَهُمْ فیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ»[۳] میفرماید: و برای این مؤمنین و متّقین در آن جنّات از هر ثمرهای… که اینجا «الثَّمَراتِ» جمع محلّای به الف و لام است، یعنی جمیع ثمرات است که حالا جمیع ثمرات را هم عرض کردیم این جمیعی که فرموده است، شاید محدود نیست.
چون در بهشت آنچه که وجود دارد نامحدود است. متّصل به حق است. هر چیزی هم که متّصل به ذات احدیّت شد، نامحدود میشود. وجود انسان هم نامحدود است، حد نمیگیرد. معرفت انسان نسبت به حضرت حق هر چه بخواهد میتواند پیش برود، یعنی حدّی برای آن نیست.
لذا اینجا هم «وَ لَهُمْ فیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ» هر ثمرهای که بخواهی در آن وجود دارد، تمام ثمرات در بهشت موجود است که این را هم عرض کردیم.
بعد در معنای کلمهی «هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ»[۴] منظور از «مِنْ قَبْلُ» دنیا است. «هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ» یعنی آنکه در دنیا…
«رُزِقْنا» دو نوع تعبیر شده است. یکی همان که رزق داده شده است که بعد اینجا ثمرهی آن به ما رسیده است. یکی هم «وُعدنا» معنا کردند. بعضی «رُزِقْنا» را «وُعدنا» معنا کردند.
«وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً» میفرماید: میوههایی را برای بهشتیان میآورند که قبلاً هم به آنها نظیر آن را آورده بودند، داده شده بوده است. میوههایی که اینجا در بهشت میدهند، غیر از میوههای دنیا است. میوههای دنیا هسته دارد، پوسته دارد، کال و خراب دارد، آفتدار دارد امّا میوههای بهشتی هیچ یک از این چیزها را ندارد.
- متشابه هم میگویند.
– «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً» میوههایی که به بهشتیها داده میشود همهی رنگهای زیبا دارند، بدون هیچ… اینجا مرحوم طیّب در اطیب البیان میفرمایند: مانند میوههای دنیا نیست که بعضی رسیده باشد، بعضی کال باشد، بعضی شیرین باشد، بعضی ترش باشد، بعضی آفتدار باشد. اینطور نیست که هسته داشته باشد، پوسته داشته باشد. میوههایی که در آنجا میدهند، میوههایی است که هیچ ناخوشایندی در آن وجود دارد، نظیر ندارد.
«وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ» میگوید: یکی از چیزهایی که در این جنّات برای بهشتیان پیدا میشود «أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ» است، زوجهای مطهّره است. معنای زوج که معلوم است، نمیخواهیم زیاد در مورد آن صحبت بکنیم.
امّا مطهّره دو معنای زیبا دارد. یکی این است که از نظر ظاهری، تمیز و شیک است. اینکه بوی عرق بدهد و اینها نیست. بالاخره از چیزهایی که بعضی وقتها ما در دنیا از آن ناراحت میشویم وجود ندارد. طرف خیلی زیبا است امّا دهان او بو میدهد. یک وقت یک بادی از او خارج میشود، اصلاً آدم متنفّر میشود. اینها در دنیا وجود دارد، در ازدواج دنیا اینها وجود دارد.
امّا «أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ» از نظر ظاهری پاک و پاکیزه هستند، شیک و تمیز هستند. همچنین مطهّره که فرموده است یعنی از نظر خلق و خو هم عالی است. یعنی خوش اخلاق است. وقتی به آنها نظر میشوند، ناظر مسرور میشود، شاد میشود.
تعبیراتی در سور مختلف قرآن، مثل سورهی الرّحمن راجع به آنها (ازواج مطهّره) بیان شده است.
مثلاً سورهی الرّحمن، آیات ۷۰ تا ۷۴ میفرماید: «فیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ»[۵] خیرات یعنی بهترینها، این را تعبیر کرده است. «خَیْراتٌ حِسانٌ» یعنی زنانی که نیکو خوی هستند، یعنی رفتار و کردار آنها بسیار نیک است. «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» بعد میفرماید: «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ» یعنی زنان حوری هستند که «مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ» یعنی در خیمهها و در حجلهها محجوب هستند، مستور هستند. هر کسی به آنها دست پیدا نمیکند.
«فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» دوباره توصیف میفرماید: «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانّ» یکی از خصوصیات هر چیزی بکر بودن آن است، دست نخورده بوده است. وقتی شما یک شیئی را، یک کتابی میروید بخرید دست اوّل آن را میخرید، دست هم نخورده باشد، کسی ورق هم نزده باشد. کسی اتومبیلی را میخرد، صفر کیلومتر میخرد، هنوز راه نرفته باشد. دست نخورده بودن هر چیزی ارزش آن شیء است.
حوری بهشتی آن ازواج مطهرهی در بهشتی که «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانّ» یعنی هیچ کسی آنها را لمس نکرده است. «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ» یعنی حتّی آنها را نگاه هم نکرده است. نگاه کسی هم به آنها نیفتاده است. یعنی اوّلین کسی که او را میبیند، صاحب او است. اوّل و آخر برای شخص بهشتی است، منحصر به خود او است.
یکی از اشکالات دنیا این است که ما این موارد را کم حساب میکنیم. در صورتی که نگاه زن و شوهر به همدیگر خیلی ارزش دارد، اگر که با هم دوست باشند و باعث سرور همدیگر بشوند. مادر من خیلی خوش اخلاق است. یک پیرزن نزدیک به ۷۰، ۸۰ سال سن دارد ولی وقتی به ما نگاه میکند و تبسّم میکند، دل ما را شاد میکند. یک بار به او گفتم: مادر دل ما را با این نگاه خود شاد میکنی، اصلاً از همه چیز، از خستگی، از ناراحتی، رها میکنی. بعضی وقتها اینطور است.
مادران پاک و نجیب، زنان عالی الآن هم هستند که نمونههایی از آن زن هایی هستند که در تفسیر مرحوم طیّب اصفهانی توصیف داریم که حوریهای بهشتی و ازواج مطهره را دو دسته میکند. یک دسته را میگویند همین حوریهای بهشتی است که این گونه هستند، یک دسته از آنها هم زنان مؤمنهای هستند که در دنیا داریم.
در توصیف زنان مؤمنه آنها را برتر از اینها (ازواج مطهّره) میداند. این خیلی مهم است که یک زن به گونهای عمل بکند که طرف مقابل از نظر همه چیز و از لحاظ شادی روح و روان خوب بتواند به کمال برسد، این خیلی مهم است.
بعضیها هم هستند که بداخلاق هستند. شاید خود شما در میان بعضی از زنها دیدید که پیرزن است، همه چیز هم برای او فراهم است، فرزندان هم احترام او را نگه میدارند. امّا همیشه در حال شکایت است. اعصاب و روان همه را به هم میریزد.
- این از طبیعت پیری است.
– از طبیعت پیری است. اگر طبیعت پیری باشد یا طبیعت خود آنها باشد، بعضیها هستند که جوان هم هستند همینطور هستند. یعنی اصلاً طرف از زن منزجر میشود. مردها هم همینطور هستند. بعضی از مردها هستند واقعاً خیلی خوش اخلاق و خوش احوال هستند. آدم دوست دارد باز هم با آنها بنشیند، همنشین باشد، هم مسافرت باشد، هم غذا بشود. بشنیند با آنها حرف بزند، درد و دل بکند. بعضی از مردها هم هستند اصلاً نمیشود یک ذره با آنها معاشرت داشته باشید، اینقدر که بد اخلاق و بد رفتار است. نگاه آنها، نگاه بد است.
در سورهی مبارکهی الرّحمن، آیات ۵۶ تا ۵۸ میفرماید: «فیهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ * فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ * کَأَنَّهُنَّ الْیاقُوتُ وَ الْمَرْجانُ» خیلی ارزش پیدا میکند. به هر حال لمس که نکردند آنها را و مانند یاقوت و مانند مرجان هستند.
– نه، اینجا عرض این است که «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ» نه اینکه کسی دست به آنها نمالیده است، اصلاً نگاهی هم به آنها نیفتاده است. یعنی هیچ مرد نامحرمی این حوریهای بهشتی را ندیده است، نگاهی هم از کسی به آنها نیفتاده است.
– لمس که به طریق اولی میشود. «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ» در ترجمه مینویسند: لمس نکرده است. منتها این بحث لمس بحث حس است. یعنی هیچ قوّهی حسی نسبت به آنها دیدار نکرده است. حالا چه لمس باشد، چه حس باشد، چه نگاه باشد، هر چه میخواهد باشد. «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ» حس کلّی را میگوید، یعنی هیچ کسی آن را حس نکرده است. قوای حسی آن را دیدار نکرده است.
سورهی مبارکهی واقعه میفرماید: «وَ حُورٌ عینٌ * کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ»[۶] حور عین، مرواریدهایی هستند که دست نخورده هستند. «کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ» یعی همانطور که موجود بودند، هیچ دست نخورده است. یک نفر نتوانسته است آنها را ببیند، اینها ارزش دارد.
در سورهی مبارکهی واقعه، آیات ۳۵ و ۳۶ میفرماید: «إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً * فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکاراً» بکر، بکر هستند. نه باکرههای امروزی.
- دست نخورده و پاک.
– بله دست نخوردههای امروزی اینها هستند که بعضی از آنها میگویند: برویم فعلا گوشهای من را سوراخ بکنید. آن هم سوراخ دوم و سوم را میخواهند بزنند. میگوید: آنان را بدون ولادت آفریدیم، یعنی همانند ندارند و دوشیزهگانی قرار دادیم. منظور از دوشیزهگان باکرههایی است که دست نخورده است. چشم هم به آنها نیفتاده است، دست هم به آنها نرسیده است. اینها تعبیراتی است که راجع به حوریهای بهشتی بیان شده است.
مرحوم طیّب اصفهانی (رحمه الله علیه) در احتجاج طبرسی روایتی از حضرت صادق آل محمّد بیان کرده است که سؤال کردند: چگونه میشود حور العین بهشتی همیشه بکر باشد؟ حضرت فرمود: آنان از طیب خلق شدهاند. طیب یعنی عطر. البتّه اگر بخواهیم معنای واقعی طیب را بگوییم، یعنی از بهترین شیء، از بهترین چیز.
– جسم است، جسم همه چیز آنجا وجود دارد. میفرماید: آنان از طیب خلق شده است و آفت و آسیب به آنها نرسیده است. خون و غیر از محل آنها خارج نشود و جزء عورت مرد بر آنها وارد نخواهد شد. یعنی آنها اینگونه هستند. این روایت این هم در احتجاج جلد ۲، صفحهی ۲۴۸ وجود دارد. اینها یک دسته از ازدواج مطهّره هستند.
زنان مؤمن صالحه جزء ازواج مطهّره
دستهی دوم از ازواج مطهّره را میفرمایند: زنان مؤمنهی صالحهای هستند که به مراتب از حور العین زیباتر هستند. اینکه فکر بکنیم زنان دنیا که پیر شدند در آن دنیا به چه شکل هستند، اینطور نیست. اینها وقتی وارد در بهشت میشوند، از حوریهای بهشتی بسیار زیباتر میشوند. این جا هم مرحوم طیبّ اصفهانی آورده است.
بعد در سورهی زخرف شاهد بر مطلب آورده است. در سورهی زخرف آیه ۷۰ میفرماید: «ادْخُلُوا الْجَنَّهَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکُمْ تُحْبَرُونَ»…
Views: 1
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.