تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۲۵ جلسه ۳ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۵ جلسه تفسیر آیه بیست و پنجم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۲۵ جلسه ۳
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۵ جلسه تفسیر آیه بیست و پنجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و کسانى را که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته انجام دادهاند، مژده ده که براى آنان بهشتهایى است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جارى است؛ هرگاه از آن بهشتها میوهاى آماده به آنان روزى دهند، گویند: این همان است که از پیشْ روزىِ ما شده است، و از انواع میوهها که [در طعم و گوارایى] شبیهِ هم است، نزد آنان آورند؛ در آنجا براى ایشان همسرانى پاکیزه است؛ و در آنجا جاودانهاند. (۲۵)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۲۵
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ (۲۵).[۱]
مقدمه
تا «أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری» رسیدیم. کلمهی «أنَّ» را گفتیم که برای تأکید است. «لَهُمْ» برای منحصر کردن اختصاص جنات بر «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» مقدّم شده است.
جنّات مطلب بعدی است که جمع جنّه است. جنان هم بعضی وقتها جمع بسته میشود. در زبان عربی دو جمع دارد. جنات جمع سالم آن است، جنان جمع شکستهی آن است.
جنّت عبارت است از آن تکیهی از زمینی که معمولاً مشجّر است. یعنی دارای درخت است. دارای درخت است معمولاً چیزهای دیگر هم در آن وجود دارد. مثلاً در جنّتهایی باغهایی که در دنیا مرسوم است میوه است که تشکیل دهندهی یک مجموعهی با صفا و لذّت بخشی است.
میفرماید: بهشت آن جایی است که میوههای رنگارنگ اشربه و اطعمه و قصور – یعنی قصرهای بسیار عالی- و تختهای بسیار زیبا و لباسهای زیبا در آن وجود دارد که اهل جنّت باید آنها را استفاده بکنند. فروش و ظروف و همه چیز مزیّن و مرتّب است. مثل همان چیزهایی که ما دوست داریم داشته باشیم.
اینجا میفرماید: «أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری» طبق آن دو آیهای که سورهی مبارکهی آل عمران و سورهی مبارکهی حدید دارد که ما به ازای معاملهای که خدا با انسانها میکند، جنّت را میدهد .
«عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ»[۱] در تعبیرات قرآن جنّت را از نظر مساحت به اندازهی آسمانها و زمین میشمارند، یعنی بهشتی به هر کسی میدهند اینطور است. «وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ» یا «سابِقُوا إِلى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»[۲] اینطور تعریف کرده است. در سورهی مبارکهی توبه هم «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ»[۳] تعبیراتی که در قرآن از کلمهی جنّه شده است، اینگونه است.
«أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری»[۴] در تعبیرات روایی داریم «أنّ لکل واحدٍ منهم جنّات»[۵] هر بهشتی جنّاتی دارد. یعنی هر کسی که در عالم قیامت به بهشت واصل میشود، شاید بهشتها برای او وجود دارد اینطور تعبیر وجود دارد. یکی از آنها هم که «عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ»[۶] این خیلی مهم است.
از اینجا هم میفهمیم که باید بهشت را در این دنیا کشت و زرع کرد. درختهایی را که در بهشت وجود دارد باید خود ما بکاریم. گفتند: هر تسبیحهای که مؤمن بگوید، در بهشت یک درخت برای او غرس میکنند یا یک باغ برای او ایجاد میشود که البتّه باید مواظب باشد که آتش نفرستد آن را بسوزاند.
طبق آن روایتی که متواتر است. اگر اعمال خود را هبط بکنیم، آن را سوزاندیم. یک غیبت میکنیم، یک حرف میزنیم همه را مینابود میکنیم، این هم وجود دارد.
- این دیگر بحث مادیّت نیست که مثال مادیات برای آن بیاورید.
- پس معاد جسمانی چیست؟
- ما به معاد جسمانی کار نداریم.
– کار داریم.
– برای حساب و کتاب بله کار داریم ولی دوباره آنجا حشر و نشر انسانی را نداریم.
– اینکه مسائل دنیا دیگر وجود ندارد. دیگر این مشکلاتی که ما در این دنیا داریم و غائط و بول واینها در آنجا وجود دارد، آنجا دیگر همه چیز محض خوشی است.
- وقتی که بهشت شد و وقتی که باید آنها را باشد. آنها باید یک توضیحات چیز داشته باشد.
– آنچه که مسلّم است در بهشت هر آنچه که به ما میدهند، خوشایند همهی ما است و برای ما خوش است.
«أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری»[۷] در تعبیرات روایی داریم «أنّ لکل واحدٍ منهم جنّات»[۸] برای هر کدام از بهشتیها جنّات وجود دارد. اینکه ما دنبال این باشیم که یک جنّت را هم در آن دنیا داشته باشیم، خیلی مهم است.
پیروی آن دو تعبیری که در آیات قبل خدمت شما گفتم «عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ»[۹] به اندازهی آسمانها و زمین است. بعد هر چه بخواهید، در آن اختیار میکنید. در تعبیرات دیگر این را داریم.
به دنبال آن میفرماید: «تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»[۱۰] که این توصیف جنّات است. در توصیف جنّات میفرماید: جریان دارد. «تَجْری» فعل مضارع است، یعنی دائماً نهرهایی از کف این قصرها جریان دارد. در سورهی مبارکهی محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) میفرماید: «مَثَلُ الْجَنَّهِ الَّتی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فیها أَنْهارٌ»[۱۱] اینجا فرمود: «تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ … فیها خالِدُونَ»[۱۲] اینجا میفرماید: «مَثَلُ الْجَنَّهِ الَّتی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فیها أَنْهارٌ»[۱۳] بعد اینها را بیان میکند.
«مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ» که انهاری از آبهایی است که این آبها هیچ وقت تغییر پیدا نمیکند، کرم بزند و خراب بشود، اینها در آن وجود ندارد. «وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ» نهرهای شیری است که هیچ وقت طعم شیرهای نوشیدنی آنها تغییر نمیکند. «وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّهٍ لِلشَّارِبینَ» و آن مشروباتی که لذّت بخش است برای آن کسانی که مینوشند. «وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى» و انهاری که از عسلهای تصفیه شده است. همهی اینها به این است که ما را به تقوا گرایش بدهد یا در سورهی مبارکهی زخرف میفرماید: «أَ لَیْسَ لی مُلْکُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْری مِنْ تَحْتی أَ فَلا تُبْصِرُونَ»[۱۴] یعنی نهرهایی که در آن آیه فرمودند: «تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»[۱۵] اینجا میفرمایند: آیا شما نمیبینید این انهاری که «تَجْری مِنْ تَحْتی»[۱۶]؟
باز در تفسیر صافی مرحوم طیّب اصفهانی از امالی صدوق از حضرت امیرالمؤمنین نقل شده است.
- میگوید: نسبت به باغهای این عالم.
- من این همه عظمت دارم، کاخ به این بزرگی دارم.
- عرض ما این بود در تعبیراتی که باغها را درست میکنند، شما الآن باغ فین را هم بروید میبینید، آنجا جویهایی است که جاری است. در تعبیر فرعون هم میگوید: مگر نمیبینید این در نهرها جاری است و از زیر پای من دارد رد میشود. این در تعبیر این است که همیشه باغها را به یکی از چیزهایی که مجهّز میکنند، نهر است.
در تفسیر صافی از امالی صدوق از حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام) روایت کردند که مرحوم طیّب اصفهانی مضمون فارسی آن را اینطور آوردند که از پیغمبر اکرم در کوثر سؤال نمود، حضرت فرمود: نهری است از زیر عرش جاری است -عرش خدا- آب آن از شیر سفیدتر، از عسل شیرینتر، از کره نرمتر است. ریگهای آن از زبرجد و یاقوت و مرجان است. چمن آن هم از زعفران است و خاک آن از مشک اذفر است و پایهها و قواعد آن هم زیر عرش خدا است. ارزش دارد برای اینکه انسان به یک چنین جایی برسد، مطامع دنیا را کنار بگذارد.
بعد میفرماید: پس دست مبارک را به پهلوی علی (علیه السّلام) زد و فرمود: این نهر از برای تو و دوستان تو بعد از من است. میخواهد بگوید این نهر به شیعیان امیر المؤمنین اختصاص دارد.
کلمهی بعدی در این آیه: «کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً»[۱۷]؛ اوّلاً کلمهی «مِنْ» در «کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً» من بیانیّه است که مراد از ثمره هم در اینجا -روز گذشته هم در ترجمه عرض کردیم- منظور میوه است. ثمرهای که در این آیه وجود دارد که «کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً» یعنی میوههایی که در آن بهشت از آن درختهایی که در بهشت است، شما میخواهید.
آن هم به گونهای که در سورهی مبارکهی واقعه فرموده است: «وَ فاکِهَهٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ»[۱۸] یعنی و میوههایی که هر چه دوست دارید، این «مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ» یعنی آنچه که اختیار بکنید. آنچه برگزینید به شما میدهند. «وَ فاکِهَهٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ» هر نوع میوهای که آنها اختیار بکنند، برای آنها ایجاد میشود. لذا همه چیز اینطور است.
اینکه در آن عالم خدا چنین بهشتی را به آدم میدهد که «عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ»[۱۹] همهی این را پیاده بخواهد برود سخت است امّا آنجا اینطور نیست، هر قسمت آن که بروید، اراده بکنید آنجا هستید. فقط کافی است اراده بکنید. چون ارادهی شما دیگر ارادهی خدا میشود، کن فیکون میکنید، دیگر طیّ الارض میشود، همه چیز اینگونه است.
یا در سورهی مبارکهی حضرت محمّد میفرماید: «وَ لَهُمْ فیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ»[۲۰] یعنی: و برای بهشتیان و متّقین در آن بهشت از هر میوهای که بخواهید وجود دارد. «الثَّمَراتِ» جمع محلّای به الف و لام است. یعنی هر نوع ثمرهای بخواهی و هر نوع میوهای بخواهی انواع میوهها فراهم است که اینجا بهتر است بگوییم جمیع میوهها، همهی میوهها.
همهی میوهها در بهشت انتها ندارد، چون حدّی بر آن نیست. نهایت ندارد، نامحدود است. از چیزی که متّصل به خدا شد، حد برداشته میشود، نامحدود میشود، بینهایت میشود. لذا دیگر حدّ و مرزی برای نعمتهای الهی آنجا نیست. البتّه در همین دنیا هم «لا تعد و لا تحصی» است، منتها ما یک مقدار به این مسئله کم عنایت داریم.
یک مقدار مشکلات که برای ما به وجود میآید، میگوییم. امّا به هزاران نعمت که داریم توجّه نداریم. یک سانت از لیوان که خالی است میبینیم امّا بقیهی لیوان که پر از معجون است را نمیبینیم، انواع آجیلها بهترین مشربه را آوردند و در آن ریختند. اینها را نگاه نمیکنی،م همان قسمت خالی را نگاه میکنیم معمولاً اینطور است. یک انشگت ما درد میکند مدام میگوییم: انگشت ما درد میکند. چشمها سالم است، گوشها سالم است، زبان سالم است، مغز سالم، دستگاه گوارش سالم است، این انگشت شما زیر در رفت، اینقدر جزع و فزع نکنید. اینها را باید دقّت بکنیم.
منتها در بهشت و قیامت و آن عالم هیچ ناملایماتی وجود ندارد همهی آنچه که برای انسان وجود دارد خوشی است. لذا این تعبیراتی که هم که اینطور فرمودند، به خاطر همین میشود.
مرحوم طیب میفرماید: در کفایه الموحّدین در وصف درخت طوبی اینطور گفته شده است که البتّه این را از خصال صدوق، صفحهی ۶۰۸ گفته است. تفسیر قمّی هم جلد ۱، صفحه ۳۶۵، بحار الانوار هم جلد ۸، صفحه ۸۷ است و همچنین جلد ۳۶ صفحه ۶۹ حدیث ۱۷ این هم آدرس آن است که اینجا میفرماید: طوبی درختی در بهشت است که اصل آن در خانهی امیر المؤمنین است و شاخههای آن در خانههای اهل بهشت کشیده شده است و در آن جمیع اقسام میوهها موجود است. این هم یک روایت که مرحوم طیّب اصفهانی در اطیب البیان آورده است.
- از خانهی بقیهی پیغمبرها چیزی بیرون نمیآید؟
– آنها هر چه دارند از اهل بیت دارند. گفتند: امیر المؤمنین در مسجد کوفه نشسته بودند، یک وقت رو کرد به یک درختی که دو تا گنجشک داشتند صدا میکردند. حضرت اشاره کرد، درست میگوید. گفتند: یا علی چه میگویید؟ گفت: گنجشک نر دارد به گشنجک ماده میگوید: تو را دوست دارم. او باور ندارد. گفت: به این مولا که اینجا نشسته است تو را دوست دارم. من تأیید کردم. گفتند: یا علی مگر شما زبان حیوانات را هم میفهمید؟ در قرآن داریم سلیمان نبی (علی نبیّنا و آله و علیه السّلام) زبان پرندگان و چرندگان و موجودات را میدانست. حضرت فرمود: او اگر چیزی میدانست از ما میدانست.
- این که همهی پیغمبرها را زیر سؤال میبرد؟
– همهی پیغمبرها نوکر امیر المؤمنین هستند. سنی و شیعه ندارد. حضرت آدم ابو البشر (علی نبیّنا و آله و علیه السّلام) اوّلین آدم بود، اوّلین بشر بود، ابو البشر بود، اوّلین پیغمبر بود، خانهی خدا را بنا گذاشت. حضرت ابراهیم (علیه السّلام) آمد تجدید بنا کرد، حضرت اسماعیل را هم قربانی کرد. در خانهی کعبه از اوّل که حضرت آدم آمده است تا به الآن غیر از تولّد امیر المؤمنین چیز دیگر در آن واقع نشده است، همهی اینها کارگری کردند از حضرت آدم ابو البشر تا خاتم انبیاء محمّد مصطفی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) که مربّی خود امیر المؤمنین از سنّ شش سالگی در خانهی پیغمبر و زیر نظر پیغمبر تربیت شد. یعنی بسیاری از فضائل و مناقب امیر المؤمنین را خود پیغمبر خاتم که اشرف مخلوقات است ندارد. فضائلی که امیر المؤمنین در تعبیرات قرآن و روایات دارد، خیلی از پیغمبران اولی العزم نداشتند.
حضرت ابراهیم (علیه السّلام) به خدا گفت: روز قیامت چطور زنده میکنید؟ «کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى»[۲۱] خدا فرمود: «أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی» امّا حضرت امیر المؤمنین میفرماید: «لَوْ کُشِفَ الْغِطَاءُ»[۲۲] اگر همهی پردهها کنار برود، یک ذره به یقین علی اضافه نمیشود.
حضرت عیسی (علی نبیّنا و آله و علیه السّلام) وقتی میخواست متولّد بشود، کنار بیت المقدّس در آن حجرهای که حضرت مریم (علیه السّلام) آنجا اسکان داشت، مأموریت پیدا کرد که بیرون برود. به کوهستان زیر آن شجرهای که معروف است رفت، فرزند خود را به دنیا آورد. یعنی اینجا جای متولّد شدن فرزند تو نیست، اینجا زایشگاه نیست، بیرون بروید. امّا فاطمهی بنت اسد کنار خانهی خدا میآید، دست به دعا برمیدارد که حمل من را آسان بکن، دیوار برای او شکافته میشود و از بهشت مأمورین میآیند او را داخل میبرند و آن با سه روز و سه شب پذیرایی بهشتیان و با حلّهی بهشتی مولود را در دست میگیرند و بیرون میبرند.
- این تولّد که امیر المؤمنین در آن به دنیا آمد فضیلت برای امیر المؤمنین است یا برای کعبه است؟
– اصلاً فضیلت کعبه به امیرالمؤمنین است. شرافتی که کعبه پیدا کرده است به امیر المؤمنین پیدا کرده است. جالب این است که همهی آن کسانی که میروند دور این خانه طواف میکنند، دارند زایشگاه امیرالمؤمنین را طواف میکنند.
– کعبه قبل از امیرالمؤمنین کرامتی نداشته است؟
– بله داشته است، برای اینکه یک روز امیر المؤمنین باید در آن متولّد میشد. بنای آن بر چه بوده است؟ یک زمانی کرامت است، یک زمانی به دنبال برکات آن است. شما دیگر شک نکن. اگر شک دارید،
– در مسجد از ما سؤال پرسیدند گفتند: حاج آقا چرا اینقدر امیر المؤمنین را بالا میبرید، بقیهی پیغمبران را پایین میآورید؟
– چه کسی گفته است ما پیامبران را پایین میآوریم؟ مناقب آن ها… سلیمان نبی خیلی پیغمبر بزرگی بوده است، در برابر امیرالمؤمنین همهی آنها خضوع و خشوع داشتند.
[۱]– سورهی آل عمران، آیه ۱۳۳٫
[۲]– سورهی حدید، آیه ۲۱٫
[۳]– سورهی توبه، آیه ۱۱۱٫
[۴]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۵]– اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۴۷۰٫
[۶]– سورهی آل عمران، آیه ۱۳۳٫
[۷]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۸]– اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۴۷۰٫
[۹]– سورهی آل عمران، آیه ۱۳۳٫
[۱۰]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۱۱]– سورهی محمّد، آیه ۱۵٫
[۱۲]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۱۳]– سورهی محمّد، آیه ۱۵٫
[۱۴]– سورهی زخرف، آیه ۵۱٫
[۱۵]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۱۶]– سورهی زخرف، آیه ۵۱٫
[۱۷]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۱۸]– سورهی واقعه، آیه ۲۰٫
[۱۹]– سورهی آل عمران، آیه ۱۳۳٫
[۲۰]– سورهی محمّد، آیه ۱۵٫
[۲۱]– سورهی بقره، آیه ۲۶۰٫
[۲۲]– مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج ۲، ص ۳۸٫
بازدیدها: 8
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.