۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 81 تا 90
  • شناسه : 4421
  • 20 مارس 2023 - 13:59
  • 92 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۸۱ | عوامل عذاب و نجاتِ یهود | جلسه ۱
آیه 81 | عوامل عذاب و نجاتِ یهود | جلسه 1

آیه ۸۱ | عوامل عذاب و نجاتِ یهود | جلسه ۱

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۸۱ جلسه ۱ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی عوامل عذاب و نجات و قانون کلى یهود تفسیر آیات ۸۰ و ۸۱ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَیَّاماً مَعْدُودَهً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً فَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۸۱ جلسه ۱

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

عوامل عذاب و نجات و قانون کلى یهود

تفسیر آیات ۸۰ و ۸۱

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَیَّاماً مَعْدُودَهً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً فَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (۸۰) بَلى‏ مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۸۱) وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۸۲)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

و گفتند: آتش [دوزخ‏] جز چند روزى به ما نمى ‏رسد. بگو: آیا [بر این عقیده خود] از نزد خدا پیمانى گرفته‏ اید؟ که هرگز خدا از آن پیمان تخلّف نخواهد کرد، یا جاهلانه چیزى را به خدا نسبت مى ‏دهید؟ (۸۰)  [نه چنین است که مى ‏گویید] بلکه کسانى که مرتکب گناه شدند و آثار گناه، سراسر وجودشان را فرا گرفت، آنان اهل آتشند و در آن جاودانه‏اند. (۸۱) و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، اهل بهشت ‏اند و در آن جاودانه ‏اند. (۸۲)

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۸۱

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَیَّاماً مَعْدُودَهً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً فَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (۸۰) بَلى‏ مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۸۱) وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۸۲)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

و گفتند: آتش [دوزخ‏] جز چند روزى به ما نمى ‏رسد. بگو: آیا [بر این عقیده خود] از نزد خدا پیمانى گرفته‏ اید؟ که هرگز خدا از آن پیمان تخلّف نخواهد کرد، یا جاهلانه چیزى را به خدا نسبت مى ‏دهید؟ (۸۰)  [نه چنین است که مى ‏گویید] بلکه کسانى که مرتکب گناه شدند و آثار گناه، سراسر وجودشان را فرا گرفت، آنان اهل آتشند و در آن جاودانه‏اند. (۸۱) و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، اهل بهشت ‏اند و در آن جاودانه ‏اند. (۸۲)

بَلى‌ مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ‌ (۱)

معنای بلیٰ در آیه مذکور

کلمه بلی در این آیه به چه معنایی است؟ در زبان عربی یک بلی و یک نعم داریم. نعم، در برابر کسی گفته می‌شود که آن چیزی را که با کلمه بلی تایید می‌کند و تصدیق می‌کند،، قبلش  نبوده و چیز جدیدی را ایجاد می‌کند. مثلا می‌گوید که شما به مدرسه رفتید؟ شما می‌گویید نعم، شما به مدرسه می‌آیید؟ نعم،اما کلمه بلی. اما بلی وقتی گفته می‌شود این بلی بر این اساس است که یک چیزی که قبلا بوده است و حتی وضوح بسیار بر وجودش داشته است، آن را می‌خواهد در چهره و در گوش مخاطب، بترکاند که یعنی این‌ها را خوب دقت کن و بفهم لذ این کلمه بلی در اینجا همین است که بلی به این معنا است. البته یک چیزی که متحاور و عرفی آن است، بلی یعنی آن چیزی که در اعتقاد طرف است.

مراد از کلمه بلیٰ  در زبان فارسی

در زبان فارسی واژه مقابل بلی، چرا است و  وقتی یک سوالی از شما می‌کنند که باید این سوال خیلی تصدیقش قوی بشود که ذهن آن طرف را شما از غیر آن پاک کنید دراین‌حالت، کلمه چرا می‌گویید. مثلا به شما می‌گویند که مگر شما مسلمان نیستی؟ می‌گویید چرا. به این شکل می‌گویید چرا، نمی‌گویید بله.

پاسخ به خداوند با کلمه بلیٰ

 لذا در برابر ذات احدیت اگر کسی راجع به خود ذات حق و توحید اگر کلمه نعم را بگوید، اشکال می‌کنند و می‌گویند که این شرک است باید بگوید بلی. لذا اینجا در برابر کلام آن‌هایی که گفتند« قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُودَهً »(۲) اینجا می‌گوید بلی اینجا حواستان را جمع کنید اینطور نیست، خوب گوش دهید.

استعمالات کلمه سیئه

«مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً»۳ اگر کسی سیئه‌ای را کسب کرد، حالا کلمه سیئه هم که اینجا به کار رفته، سه وجه در کلمه سیئه استعمالش را در قرآن معنا کردند. یکی به معنای شرک باشد چون بدترین سیئات شرک است، بدترین گناهان و بزرگترین گناهان شرک است،بعضی‌ها هم گفته‌اند که سیئه مطلق گناهان کبیره است و مطلق گناهان کبیره را به آن سیئه گویند، بعضا اصرار بر گناه را سیئه می‌دانند شاید به قرینه احاطت که در کلمه بعدی آن است.

معنای سیئه و گناه کبیره

لذا مراد از کلمه سیئه در اینجا یا شرک است یا گناه کبیره است یا اصرار بر گناه کبیره است. که همه این‌ها سیئه در این سه تا معنا، گناه کبیره است. یعنی خود شرک گناه کبیره است و گناه کبیره هم هر گناهی باشد، کبیره است، اصرار بر گناه کبیره هم چیست؟ گناه کبیره است، لذا شاید بتوانیم این حرف را بزنیم که موارد استعمال شاید فرق بکند و آن هم از کجا می‌توانیم بفهمیم؟ از قرائن موجود در کلام.

در باب احاطه قلب به وسیله گناهان

شاید بتوانیم بگوییم که در همه این‌ها شرک است. در همه این‌ها شرک هم موجود است. حالا چه شرک جلی حساب کنیم یا حداقل شرک خفی. لذا اینجا می‌فرماید «بلی مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً بلی مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ» ۴ می فرماید :«أَحاطَتْ»  او را خطیئه‌اش احاطه بکند لذا احاطت یعنی کثرت معصیت و دور او را مثل یک چیز خوب که به آن محفوف گفته می‌شود، اینجا هم حالا یعنی  دورتا دور احاطه محیط یعنی دور و اطراف شی را می‌گویند پس هر شکل هندسی را که اطرافش را اضلاع دورتادورش هست را اگر حساب کنیم، محیط آن می‌شود. اینجا «أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ»۵ می‌فرماید که کثرت معصیت احاطه می‌کند، زیادی معصیت اطراف او را می‌گیرد.«بلی  مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ» (۶) یعنی دورتادور او را سیئه می‌گیرد.

سخن مرحوم طیب اصفهانی

 اینجا مرحوم طیب اصفهانی می‌فرماید معصیت به حدی بر قلب او احاطه و استیلا پیدا می‌کند که نور ایمان را از دل او می‌برد. یعنی تاریک می‌شود و روزنه‌ای بر ورود به قلب از نظر معرفت و از لحاظ نور، وجود ندارد، اینگونه احاطه می‌کند.

آثار کسب سیئه در زندگی

چون اگر کسب سیئه شد، منجر به تاریکی و ظلمت می‌شود الا اینکه کسی توبه کند. اگر کسی توبه کرد آن تاریکی ازبین می‌رود. توبه کند، خیلی ما آسان می‌گیریم توبه کردن به این راحتی که ما می‌گوییم نیست لذا اگر کسی خواست توبه واقعی بکند باید نسبت به آنچه که انجام داده است، صددرصد ندامت داشته باشد و قاطع بر عدم انجام آن باشد و در برابر خدا هم انابه و استغفار کند و به سوی برگردد.

معنای توبه و برگشت به خداوند

 اصلا خود توبه یعنی برگشتن به سوی حضرت حق و رو به خدا کردن یعنی از همه چیز چشم پوشی کردن و روی به خدا آوردن، اگر انسان همچنان اصرار کند بر گناه، قلب او سیاه می‌شود و کم کم از سیاهی تباه می‌شود. بحث «ختم الله علی قلوبهم»۷ می‌شود و رستگاری راه برایش وجود ندارد.

ارتباط ولایت امیرالمومنین با پذیرش هدایت

وقتی انسان خیلی بر گناه اصرار کند، جبین وجودی او دیگر قابلیت نورانیت را پیدا نمی‌کند و به قول آن وهابی که گفته بود که من هر چقدر نشستم و حساب کردم و فکر کردم دیدم بدون ولایت علی، هیچ عبادتی پذیرفته نیست. حالا چرا من روزه بگیرم؟ گفتند شما بیا ولایت امیرالمومنین را قبول کن! گفت هر چه در خودم فرو رفتم، دیدم ذره‌ای نسبت به ولایت علی ابن ابیطالب نمی‌توانم آن را در خودم ایجاد کنم ، پذیرش ندارم. یعنی جبین وجودی او دیگر قابلیت نور ولایت را ندارد بنابراین  این نداشتن یعنی چه؟  یعنی قابلیت ندارد.

استعمالات کلمه بلیٰ در لغتنامه دهخدا

پس بنابراین می‌فرماید مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ (۸) در کلمه بلی یک تحقیق قشنگی است که اگر داشته باشیم بد نیست که اینها را خوب دقت کنیم و آنها را من یک خورده عقب‌تر این مطالب را می‌گویم. بلی را می‌فرماید که مرحوم دهخدا در لغتنامش می‌گوید که بلی، باش مفتوح خوانده می‌شود، لذا می‌فرماید که آن لفظی است که برای تصدیق می‌آید لذا برای تصدیق، یعنی برای تصدیق کلام استفاده می‌کنند. البته می‌گوید که بلی را بعضی از فارسی زبان‌ها بلی را بِلی می‌گویند یعنی به کسره استعمال شده است.

استعمال کلمه بلیٰ در زبان عربی

 ولی در زبان عربی همیشه بلی است. معمولا کلمه بلی در جواب نفی استفهام وارد می‌شود. ببینید آنجا گفت که« الست بربکم؟»۹ در این آیه استفهام است و با کلمه بلی جواب داده می‌شود، بخاطر اینکه اگر واژه فارسی آن هم بود می‌گفتیم چرا، بلی یعنی چرا.‌ وقتی شما جواب یک کسی را در تصدیق کلامش و حرفش می‌گویی بله و یک موقع میگویید چرا؟ این چرا گفتن یعنی آنچه که شما می‌خواهی بگویی تصدیق کامل می‌کنی و ذهنیت طرف را از کوچکترین خدشه و شبهه‌ای پاک بکنید.

کاربرد کلمه بلی در جواب الست

«الست بربکم »خدا نگفت که آیا اکون مثلا ربکم؟ خیر بلکه فرمود «الست بربکم»  آیا من پروردگار شما نیستم؟ قالوا بلی. بعضی اوقات یک استعمالاتی در زبان عربی است که این‌ها، عمق کلام را می‌رسانند؛ بنابراین کلمه بلی که گفته می‌شود این واژه فارسیش چرا است و تاکید بر بیان آنچه که بوده است و خیلی هم وضوح دارد، است و آن را تصدیق می‌کند. حالا در همین حد فکر می‌کنم دیگر کفایت بکند که کلمه بلی را هر جا دیدید همینطور است« بلی من کسب سیئه»۱۰ یعنی اینکه در جواب کجاست این بلی؟« لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُودَهً»۱۱ می‌فرماید بَلی خوب حواستان را جمع کنید.

تفاوت حرف«لا» و «بلی»

البته در نفی بلی هم داریم مثلا در آیه شریفه لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ (۱۲) این لا أُقْسِمُ یعنی نه اینکه قسم نمی‌خورم. این لا مثل همین بلی‌ ست منتهی عکسش یعنی هر آنچه که در ذهنتان دارید در دنیا دنبال خوش‌گذرانی و خوشی هستید بدانید که چیزی جایی نیست. «لا»  یعنی نه خودمان هم می‌گوییم بعضی اوقات با هم داریم صحبت می‌کنیم، یک حرف‌هایی یکی می‌زند بعد می‌گوییم نه بعد مطلب را به‌صورت مثبت می‌آوریم. می‌گوییم که این آقا اینطور است اینطور است. حالا اینجا هم خداوند متعال فرموده : «لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ»۱۳ یعنی «نه» فکر هایتان را خالی کنید از آنچه که است لذا فرمود به این مکه قسم می‌خورم.

آثار شرک و ارتکاب به گناهان کبیره

بلیٰ مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ (۱۴) و دور او را احاطه می‌کنند و سیاهی گناه در او پیچیده می‌شود و ظلمت و دیگر راهی به رستگاری پیدا نمی‌کند یعنی دل و قلب او تماما در سیاهی فرو می‌رود البته این را عرض کردیم خود سیئه را گفتند یا گناه کبیره است یا اصرار بر گناه است و یا شرک است که توجیه کردیم که در هر سه انها شرک وجود دارد  و هر سه گناه کبیره هم هستند. شرک خودش گناه کبیره نه اکبر کبائر است. فرمود هیچ گناهی بدتر از شرک نیست‌.

اصرار بر گناه کبیره

گناه کبیره اگر کسی انجام دهد باز آن هم بخشودنی نیست و اصرار بر گناه کبیره هم گناه کبیره است. کلامنا در بحث این است که می‌فرماید« وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ»۱۵ و احاطه می‌کند به وسیله این کسب سیئه‌ای که او را احاطه کرده و «احاطت به» یعنی دل و وجود او را، خطیئه اون احاطه می‌کند.

مراد از کلمه خطیئه

حالا این خطیئه که اینجا فرموده است هم مراد همان تکرار بر آن گناه‌هایی است که بر سیئه‌های است که بر او است؛ یعنی سیئه‌ای که قلب او را هدف قرار می‌دهد لذا خطیئه‌ او همان سیئه‌ای است که قلب او را هدف قرار می‌دهد بنابراین یک‌ بار کسی سیئه انجام می‌دهد این می‌آید سمت قلب اما از بین می‌رود، دوبار می‌شود سه بار می‌شود تا کم کم دور قلب را عارض می‌شود و نمی‌گذارد که نور ایمان برای او بیاید. محو می‌شود در آن خطیئه و دیگر هیچ نورانیتی بر او نمی‌رسد چرا؟ چون صلاحیت و صالحیت پذیرش نور بر آن قلب وجود ندارد.

آثار توبه بر قلب

این قلب که می‌گوییم آن قلب صنوبری را نمی‌گوییم آن قلب واقعی انسان را می‌گوییم که وجود روحانی و معنوی انسان است لذا مراد از «وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ»۱۶ این است که احاطه می‌کنند این سیئه‌هایی که مرتب می‌آیند و کرارا بالاصرار بر او واضح می‌شود، دورتادور این قلب را می‌گیرد و دیگر راه برای ورود ایمان به او نمی‌گذارد حتی به قدر یک ذره و هیچی چیزی دیگر راه ندارد، الا توبه که خود توبه این توفیقی است که من الله، خدا به بعضی‌ افراد می‌دهد که بتوانند توبه کنند.

منابع

۱_سوره مبارکه بقره آیه ۸۱

۲_ سوره  مبارکه بقره آیه ۸۰

۳_سوره مبارکه بقره آیه ۸۱

۴_ سوره مبارکه بقره آیه ۸۱

۵_سوره مبارکه بقره آیه ۸۱

۶_سوره مبارکه بقره آیه ۸۱

۷_ سوره مبارکه بقره آیه ۷

۸_سوره مبارکه بقره آیه ۸۱

۹_سوره مبارکه اعراف آیه ۱۷۲

۱۰_سوره مبارکه بقره آیه ۸۱

۱_ سوره مبارکه بقره آیه ۸۰

۱۲_سوره مبارکه بلد آیه ۱

۱۳_سوره مبارکه بلد آیه ۱

۱۴_ سوره مبارکه بقره آیه ۸۱

۱۵_سوره مبارکه بقره آیه ۸۱

۱۶_سوره مبارکه بقره آیه ۸۱

Visits: 1

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1