تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۸ جلسه ۱۹ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۲۰ جلسه تفسیر آیه چهل و هشت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵) الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (۴۶) یا بَنی إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۸ جلسه ۱۹
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۲۰ جلسه تفسیر آیه چهل و هشت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵) الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (۴۶) یا بَنی إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ (۴۷)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است. (۴۵) آنان که یقین دارند [در نهایت] دیدار کننده پروردگارشان خواهند بود، و قطعاً به سوى او بازمىگردند. (۴۶) اى بنىاسرائیل! نعمت هاى مرا که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر جهانیانِ [زمانِ خودتان] برترى دادم، یاد کنید، (۴۷)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۴۸
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵) الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (۴۶) یا بَنی إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ (۴۷) وَ اتَّقُوا یَوْماً لاَ تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَ لاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ(۴۸) وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیم» (۴۹) [۱]
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است. (۴۵) آنان که یقین دارند [در نهایت] دیدار کننده پروردگارشان خواهند بود، و قطعاً به سوى او بازمىگردند. (۴۶) اى بنىاسرائیل! نعمت هاى مرا که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر جهانیانِ [زمانِ خودتان] برترى دادم، یاد کنید، (۴۷)
« یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ. وَ اتَّقُوا یَوْماً لاَ تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَ لاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ .وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیم»[۱]
«وَ اتَّقُوا یَوْماً لاَ تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَ لاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ »[۱]
در بحث آیه چهل و هشتم از سوره مبارکه بقره به دنبال بحث شفاعت بودیم که رسیدیم به بحث روایی شفاعت که پیرامون شفاعت ،روایاتی را مرحوم علامه طباطبایی آورده اند که به تفصیل آنها را بیان میکنیم.
حَدَّثَنَا أَبِی رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِحَوْضِی فَلاَ أَوْرَدَهُ اَللَّهُ حَوْضِی وَ مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِشَفَاعَتِی فَلاَ أَنَالَهُ اَللَّهُ شَفَاعَتِی ثُمَّ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِنَّمَا شَفَاعَتِی لِأَهْلِ اَلْکَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِی فَأَمَّا اَلْمُحْسِنُونَ فَمَا عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ قَالَ اَلْحُسَیْنُ بْنُ خَالِدٍ فَقُلْتُ لِلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَمَا مَعْنَى قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ « وَ لاٰ یَشْفَعُونَ إِلاّٰ لِمَنِ اِرْتَضىٰ » ۱قَالَ لاَ یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ اِرْتَضَى اَللَّهُ دِینَهُ .۲
مرحوم صدوق این حدیث را از حسین بن خالد نقل کرده ، که او از حضرت رضا علیه السلام نقل نموده و حضرت رضا علیه السلام از آباء خودش تا رسد به امیر المومنین علیه السلام روایت فرموده اند که رسول خدا صلوات الله علیه فرمود کسی که به حوض من ایمان نداشته باشد ، خداوند تبارک و تعالی او را در حوضم وارد نخواهد کرد و کسی که به شفاعت من ایمان نداشته باشد خداوند او را به شفاعتم نائل نسازد آنگاه فرمودند که «انما از ادات حصر در معانی بیان» لذا اینجا استفاده می شود که منحصر است شفاعت من بر کسانی که از امت من مرتکب گناهان کبیره شده اند بنابراین می فرمایند که شفاعت من مخصوص آنهایی است که مرتکب گناهان کبیره شده اند اما انسانهای محسن و نیکوکار از این جهت جهت گرفتاری پیدا نمی کنند و در ادامه روایت حسین بن خالد می گوید به حضرت رضا علیه السلام عرضه داشتم یابن رسول الله معنای این کلام خداوند « وَ لاٰ یَشْفَعُونَ إِلاّٰ لِمَنِ اِرْتَضىٰ » چیست ؟ مراد از«لِمَنِ اِرْتَضىٰ » چیست ؟ فرمود شفاعت نمی کنند مگر کسی را که خداوند دینش را پسندیده باشد لذا در این حدیث مراد از دین هر کسی نحوه دین داری اوست که این نکته قابل توجه می باشد .
پیرامون این روایت مرحوم علامه می فرمایند که : «أقول قوله صلی الله علیه و آله و سلم إِنَّمَا شَفَاعَتِی لِأَهْلِ اَلْکَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِی هذا المعنا رواه الفریقان بطرق متعدده عنه صلی الله علیه و اله وسلم و قد مر استفاده معناه من الایات» حضرت علامه طباطبایی می فرمایند ، اینکه حضرت جمله «إِنَّمَا شَفَاعَتِی» را آورد و با کلمه «إِنَّمَا» و حصر شروع کرد این معنا را به روایت شیعه و سنی به طرق متعدده از رسول اکرم صلوات الله علیه نقل کرده اند که معنای همین روایت را از آیات هم استفاده و بیان نمودیم .
عَنْ سَمَاعَهَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ : فِی قَوْلِ اَللَّهِ: « عَسىٰ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقٰاماً مَحْمُوداً » قَالَ : یَقُومُ اَلنَّاسُ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ مِقْدَارَ أَرْبَعِینَ عَاماً وَ یُؤْمَرُ اَلشَّمْسُ فَتَرْکَبُ عَلَى رُءُوسِ اَلْعِبَادِ وَ یُلْجِمُهُمُ اَلْعَرَقُ، وَ یُؤْمَرُ اَلْأَرْضُ لاَ تَقْبَلْ عَنْ عَرَقِهِمْ شَیْئاً فَیَأْتُونَ آدَمَ فَیَشْفَعُونَ لَهُ فَیَدُلُّهُمْ عَلَى نُوحٍ ، وَ یَدُلُّهُمْ نُوحٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ ، وَ یَدُلُّهُمْ إِبْرَاهِیمُ عَلَى مُوسَى ، وَ یَدُلُّهُمْ مُوسَى عَلَى عِیسَى ، وَ یَدُلُّهُمْ عِیسَى عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَیَقُولُ: عَلَیْکُمْ بِمُحَمَّدٍ خَاتَمِ اَلنَّبِیِّینَ، فَیَقُولُ مُحَمَّدٌ : أَنَا لَهَا فَیَنْطَلِقُ حَتَّى یَأْتِیَ بَابَ اَلْجَنَّهِ فَیَدُقُّ فَیُقَالُ لَهُ: مَنْ هَذَا وَ اَللَّهُ أَعْلَمُ فَیَقُولُ: مُحَمَّدٌ فَیُقَالُ: اِفْتَحُوا لَهُ، فَإِذَا فُتِحَ اَلْبَابُ اِسْتَقْبَلَ رَبَّهُ فَخَرَّ سَاجِداً فَلاَ یَرْفَعُ رَأْسَهُ حَتَّى یُقَالَ لَهُ تَکَلَّمْ وَ سَلْ تُعْطَ وَ اِشْفَعْ تُشَفَّعْ، فَیَرْفَعُ رَأْسَهُ فَیَسْتَقْبِلُ رَبَّهُ فَیَخِرُّ سَاجِداً، فَیُقَالُ لَهُ مِثْلُهَا، فَیَرْفَعُ رَأْسَهُ حَتَّى إَّنَّهُ لَیَشْفَعُ مَنْ قَدْ أُحْرِقَ بِالنَّارِ ، فَمَا أَحَدٌ مِنَ اَلنَّاسِ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ فِی جَمِیعِ اَلْأُمَمِ أَوْجَهُ مِنْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ، وَ هُوَ قَوْلُ اَللَّهِ تَعَالَى: « عَسىٰ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقٰاماً مَحْمُوداً۳»۴
سماعه بن مهران از ابی ابراهیم امام کاظم علیه السلام روایت کرده است که ایشان فرمودند : روز قیامت وقتی مردم از قبرها بیرون می آیند چهل سال بالای قبر خود می ایستند و امر کرده خداوند به خورشید که بر فرق سر های آنها آنچنان نزدیک شود که از شدت گرما عرق بریزند و دستور داده میشود به زمین که عرق آنها را در خود فرو نبرد و مردم به خدمت حضرت ادم می روند و از او میخواهند که آنها را شفاعت کنند که حضرت ادم آنها را سمت حضرت نوح میکشاند و حضرت نوح آنها را به سمت حضرت ابراهیم دلالت می دهد و میفرستد و حضرت ابراهیم نیز آنها را به سمت حضرت موسی دلالت می دهد و میفرستد و دلالت می دهد موسی آنها را به سمت حضرت عیسی و حضرت عیسی می فرمایند بر شما باد به محمد خاتم نبیین صلوات الله علیهم اجمعین و حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند که من آماده هستم شفاعت کنم تا اینکه آن حضرت به راه میفتند و مردم هم به دنبال ایشان به راه می افتند تا درب بهشت پس حضرت درب بهشت را می زند پس به آن حضرت گفته می شود شما چه کسی هستید ؟ و خدا دانا تر است پس حضرت می فرمایند که من محمد صلوات الله علیه هستم لذا از درب ندا میرسد که باز کنید درب را برای او وقتی که باب و درب باز شد پس پروردگار خود را به استقبال خود می بیند در حالی که پیامبر سر بر سجده نهاده و سر بلند نمی کند از سجده اینکه به ایشان گفته می شود درخواست کن و هر چه میخواهی بگو که هر چه میخواهی داده خواهد شد و هر که را که میخواهی شفاعت کن و در ادامه گفته میشود که در روز قیامت در تمامی مردم از تمامی امت ها هیچ کس آبروی پیامبر حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه را ندارد و این است که مقامی به او اعطا فرموده اند که در آیه « عَسىٰ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقٰاماً مَحْمُوداً» اشاره به آن شده است .
لذا در این حدیث بحث شفاعت را می آورند و امت مورد شفاعت آن حضرت قرار می گیرند و مرحوم علامه می فرمایند :«اقول و هذا المعنى مستفیض مروی بالاختصار و التفصیل بطرق متعدده من العامه و الخاصه و فیها دلاله علی کون المقام المحمود فی الآیه هو مقام الشفاعه و لا ینافی ذلک کون غیره من الانبیاء و غیرهم جائز الشفاعه لامکان کون شفاعتهم فرعا لشفاعهه فَافْتَحُهَا بیده » این معنا در روایات بسیار زیادی به طور مفصل و مختصر که از طرق متعدده ای از شیعه و سنی روایت شده است و این روایت دلالت دارد بر اینکه آن مقام محمود همان مقام شفاعت حضرت نبی اکرم صلوات الله علیه می باشد و این منافات ندارد که غیر پیامبر هم می تواند شفاعت کند یعنی دیگر انبیاء نیز می توانند شفاعت کنند چون ممکن است شفاعت دیگر پیامبران فرع شفاعت پیامبر خاتم صلوات الله علیه باشد و فتح باب شفاعت به دست حضرت رسول صلوات الله علیه انجام شود .
عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحَدِهِمَا قَالَ : فِی قَوْلِهِ: « عَسىٰ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقٰاماً مَحْمُوداً » قَالَ : هِیَ اَلشَّفَاعَهُ .۴
امام حسن علیه السلام یا امام حسین علیه السلام فرموده است که در قول خداوند که فرمود است مقام محمود را مراد از مقام محمود شفاعت می باشد .
عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَهَ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنِ اَلْمُؤْمِنِ هَلْ لَهُ شَفَاعَهٌ قَالَ: نَعَمْ، فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنَ اَلْقَوْمِ: هَلْ یَحْتَاجُ اَلْمُؤْمِنُ إِلَى شَفَاعَهِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَوْمَئِذٍ قَالَ: نَعَمْ لِلْمُؤْمِنِینَ خَطَایَا وَ ذُنُوباً وَ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ وَ یَحْتَاجُ إِلَى شَفَاعَهِ مُحَمَّدٍ یَوْمَئِذٍ، قَالَ: وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ قَوْلِ: رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَا سَیِّدُ وُلْدِ آدَمَ وَ لاَ فَخْرَ، قَالَ: نَعَمْ یَأْخُذُ حَلْقَهَ بَابِ اَلْجَنَّهِ فَیَفْتَحُهَا فَیَخِرُّ سَاجِداً فَیَقُولُ اَللَّهُ: اِرْفَعْ رَأْسَکَ اِشْفَعْ تُشَفَّعْ، اُطْلُبْ تُعْطَ، فَیَرْفَعُ رَأْسَهُ ثُمَّ یَخِرُّ سَاجِداً فَیَقُولُ اَللَّهُ: اِرْفَعْ رَأْسَکَ اِشْفَعْ تُشَفَّعْ وَ اُطْلُبْ تُعْطَ، ثُمَّ یَرْفَعُ رَأْسَهُ فَیَشْفَعُ فَیُشَفَّعُ وَ یَطْلُبُ فَیُعْطَى . ۵
از عبید بن زراره نقل شده است که شخصی از حضرت صادق علیه السلام سوال کرد که مومن هم شفاعت دارد یعنی مومن هم میتواند شفیع شود ؟ امام علیه السلام فرمودند بله ؛ یکی از حاضرین در مجلس پرسید زمانی که آن مومن می تواند شفیع شود آیا آن مؤمن احتیاج به شفاعت پیامبر صلوات الله علیه دارد؟ امام علیه السلام فرمودند :بله مومن نیز نیاز به شفاعت دارد و به درستی که برای مومنین خطاهایی و گناهانی می باشد در حالی که هیچ احدی از آنها نیست مگر اینکه در این هنگام که زمان قیامت باشد احتیاج به شفاعت پیامبر صلوات الله علیه دارد . مردی دیگر از این گفتار رسول خدا صلوات الله علیه پرسید که رسول خدا فرموده اند :« من سید و آقای همه ی فرزندان آدم هستم در حالی که افتخار و فخری نمی کنم» حضرت صادق علیه السلام فرمودند:«بله صحیح است آن جناب حلقه درب بهشت را می گیرد و باز می کند و سپس به سجده می افتد که خداوند می فرمایند سر بلند کن و شفاعت کن که شفاعت تو پذیرفته است و هر چه میخواهی بطلب که به تو عطا خواهد شد پس پیامبر سر خود را بالا می اورد و دوباره به سجده می افتد و برای مرتبه بعد حضرت جل و اعلی فرمود سر خود را بلند کن و شفاعت کن که شفاعت تو پذیرفته می شود ،طلب کن که به تو اعطا می شود و طولی میکشد که ایشان سر از سجده بر می دارند پس ایشان شفاعت می کند و شفاعت ایشان مورد پذیرش قرار می گیرد پس طلب می کند ،پس به او اعطا می شود.
لذا «یشفع»یعنی شفاعت می کند بعد می فرماید «فَیُشَفَّعُ» یعنی بلا فاصله هرچه ایشان شفاعت کند ،شفاعتشان پذیرفته است بعد می فرمایند «یَطْلُبُ فَیُعْطَى» بلا فاصله هر چه که او طلب کند اعطا می شود لذا با حرف «فاء» آمده است .
فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَیْدٍ مُعَنْعَناً
عَنْ حَرْبِ بْنِ شُرَیْحٍ الْبَصْرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ع أَیُّ آیَهٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ أَرْجَى قَالَ مَا یَقُولُ فِیهَا قَوْمُکَ قَالَ قُلْتُ یَقُولُونَ« یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ»۶ قَالَ لَکِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ [بیت]لاَ نَقُولُ ذَلِکَ قَالَ قُلْتُ فَأَیْشٍ[فَأَیَّ شَیْءٍ]تَقُولُونَ فِیهَا قَالَ نَقُولُ وَ «لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى»۷ الشَّفَاعَهَ وَ اللَّهِ الشَّفَاعَهَ وَ اللَّهِ الشَّفَاعَهَ. ۸
در تفسیر فرات با ذکر راویان نقل شده که بشر بن شریح بصری گفت من از محمد بن علی علیه السلام پرسیدم که کدام یک از آیات قرآن امیدوار کننده می باشد حضرت فرمودند:«قوم تو در این باره چه میگویند ؟» گفتم که میگویند آیه :«یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ » حضرت فرمودند :« لکن ما اهل بیت علیهم السلام در مورد این آیه نمی گوییم که امیدوار کننده تر می باشد بلکه ایه :«وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى» را امیدوار کننده تر میدانیم که به خدا سوگند شفاعت می باشد.
ظاهرا آیه «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى» در مقام شفاعت می باشد که ظاهرا در زمان قبض روح حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه بوده که زمانی حضرت عزائیل علیه السلام می آیند و قصد قبض روح حضرت را داشتند ایشان اجازه ندادند و فرمود امت من بسیار ضعیف هستند در برابر آتش دوزخ و من باید تضمین بگیرم برای امت خود لذا حضرت جبرئیل علیه السلام آمدند و این آیه را محضر ایشان اوردند .
مرحوم علامه طباطبایی می فرمایند «أقول:أما کون قوله تعالی: «عَسیٰ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقٰاماً مَحْمُوداً ؛الآیه» مقام الشفاعه فربما ساعد علیه لفظ الآیه أیضا مضافا إلی ما استفاض عنه(ص)أنه مقام الشفاعه فإن قوله تعالی: أَنْ یَبْعَثَکَ ، یدل علی أنه مقام سیناله یوم القیامه.و قوله مَحْمُوداً مطلق فهو حمد غیر مقید یدل علی وقوعه من جمیع الناس من الأولین و الآخرین، و الحمد هو الثناء علی الجمیل الاختیاری ففیه دلاله علی وقوع فعل منه(ص)ینتفع به و یستفید منه الکل فیحمده علیه،و لذلک قال(ع)فی روایه عبید بن زراره السابقه: و ما من أحد إلا یحتاج إلی شفاعه محمد یومئذ الحدیث.و سیجیء بیان هذا المعنی بوجه آخر وجیه.و أما کون قوله تعالی: وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضیٰ ،أرجی آیه فی کتاب الله دون قوله تعالی: یٰا عِبٰادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلیٰ أَنْفُسِهِمْ لاٰ تَقْنَطُوا الآیه،فإن النهی عن القنوط و إن تکرر ذکره فی القرآن الشریف إلا أن قوله(ص)حکایه عن إبراهیم (ع): قال: «وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إِلاَّ الضّٰالُّونَ»۹ و قوله تعالی حکایه عن یعقوب(ع): «إِنَّهُ لاٰ یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّٰهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکٰافِرُونَ»۱۰ناظرتان إلی الیأس و القنوط من الرحمه التکوینیه بشهاده المورد.
چه بسا لفظ آیه با آن هم مساعد باشد و هم روایات بسیار زیادی که از رسول اکرم وارد شده که مراد از مقام محمود در اینجا مقام شفاعت است لذا مقام محمود مقید به چیزی نشده لذا دلالت میکند بر اینکه مقام محمود ،مقامی است که در آن روز به آن جناب فقط می دهند چون کلمه محمود در این آیه مطلق است لذا شامل همه ی حمد ها می شود و چون مقید به حمد خاصی نشده و این خود دلالت می کند بر اینکه همه ی مردم او را می ستایند از اولین تا آخرین و از سوی دیگر از آنجا که حمد عبارت است از ثنای جمیل در مقابل رفتار زیبای اختیاری انسان است پس آنچه که به ما می فهماند که در آن روز از آن جناب به تمامی انسان ها از اولین تا اخرین رفتاری صادر می شود که از آن بهره مند می گردیم که همان شفاعت باشد و او را به خاطر شفاعت می ستایند.
و خداوند فرمود:« آنهایی که مایوس هستند از رحمت خداوند نیستند مگر قوم ضالین و گمراهان » و در آیه دیگرحضرت یعقوب علیه السلام فرمود :« وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ»مایوس نمی شود از روح خداوند مگر قوم کافرون و هر دو مورد ناظر به نا امیدی از رحمت تکوینی است همچنان که مورد دو آیه به آن شهادت داده اند .
و أما قوله تعالی: «قُلْ یٰا عِبٰادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلیٰ أَنْفُسِهِمْ لاٰ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ أَنِیبُوا إِلیٰ رَبِّکُمْ»
هر چند نهی از نا امیدی از رحمت تشریعی خداست به قرینه جمله :«أَسْرَفُوا عَلیٰ أَنْفُسِهِمْ» که روشن است که می فرماید ناامیدی در آیه پیرامون رحمت تشریعی می باشد و از جهت معصیت است و به همین جهت خدای سبحان وعده آمرزش گناهان را به طور عموم داده است لذا فرمود «یَغْفِرُ الذُّنُوبَ» که جمع می باشد وحتی با کلمه «جَمِیعاً» این مطلب را نیز تاکید نموده است .
در ادامه مرحوم علامه می فرماید :«و بالجمله فهذه رحمه مقیده أمر الله تعالی عباده بالتعلق بها،و لیس رجاء الرحمه المقیده کرجاء الرحمه العامه و الإعطاء ,ذلک الوعد یطیب نفس رسول الله ص بقوله تعالی:«وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضیٰ الآیه»
آن چیزی که در اینجا آورده شده ، رحمت مقید به قیود نامبرده شده می یاشد و مردم را امر فرموده است که به این آیه رحمت خداوند مقید شوند و خود را نجات دهند و معلوم است که امید رحمت مقید مانند امید رحمت عام نیست و آن رحمتی که خدا به پیامبرش وعده داده ،رحمت عمومی مطلق است که به پیامبرش اینگونه شادمانی بخشید که در اینجا به پیامبر اعطا می کند مطلقا تا آن زمانی که پیامبر به مقام شادی و رضایت نایل شود .
توضیح ذلک:أن الآیه فی مقام الامتنان و فیها وعد یختص به رسول الله ص لم یعد الله سبحانه بمثله أحدا من خلقه قط و لم یقید الإعطاء بشیء فهو إعطاء مطلق و قد وعد الله ما یشابه ذلک فریقا من عباده فی الجنه فقال تعالی: «لَهُمْ فِیهٰا مٰا یَشٰاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ» ۱۱و قال تعالی: «لَهُمْ مٰا یَشٰاؤُنَ فِیهٰا وَ لَدَیْنٰا مَزِیدٌ»۱۲
توضیح این آیه این است که در مقام منت نهادن و در آن وعده ای است خاص بر رسول خدا صلوات الله علیه و در سراسر قران خداوند سبحان احدی از خلایق خود را هرگز چنین وعده ای نداده است می فرمایند که نزد پروردگار خود در بهشت هر چه بخواهند دارند و نزد ما بیش از این موجود است .
این مطلب این را بیان می کند که دسته ای که نام برده شده در بهشت چیز های مافوق خواست خود دارند یعنی آن چیزهایی که فکرش را نمی کنند و معلوم است که مشیت و خواست به هر خیر و سعادتی تعلق می گیرد که به خاطر و فکر انسان خطور کند و معلوم است که در بهشت چیز هایی است که در فکر هیچ بشری خطور نمی کند همچنان که فرمود :«فَلاٰ تَعْلَمُ نَفْسٌ مٰا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ» ۱۳یعنی هیچ کس نمیداند چه چیزی مایه خوشنودی آنها می باشد که بر انها ذخیره شده است که از نور های چشم است و دقت کنید که این چقدر وسعت می دهد به آنچیزی که خدا به رسول اکرم صلوات الله علیه عنایت فرموده و این مقام شأنی است که اعطا فرموده خداوند تعالی و اینکه پیامبر به هر چه خدا خواسته رضایت داده است لذا پیامبر آگاه است و عمل می کند و اراده نمی کند مگر آنچیزی را که خدا در حق او اراده کرده است .
منابع
۱_سوره مبارکه انبیاء آیه ۲۸
۲_الأمالی (للصدوق) ج ۱، ص ۷،المجلس الثانی
۳_سوره مبارکه اسراء آیه ۷۲
۴_التفسیر (للعیاشی) ج ۲، ص ۳۱۵، حدیث ۱۵۲
۵_التفسیر (للعیاشی) ج ۲، ص ۳۱۴
۶_سوره مبارکه زمر آیه ۵۳
۷_سوره مبارکه ضحی آیه ۵
۸_تفسیر فرات کوفی صفحه ۵۷۱
۹_سوره مبارکه حجر ایه ۵۶
۱۰_سوره مبارکه اسراء آیه ۷۹
۱۱_سوره مبارکه شوری آیه ۲۲
۱۲_سوره مبارکه ق آیه ۳۵
۱۳_سوره مبارکه سجده آیه ۱۷
Views: 1
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.