تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۵ جلسه ۲ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی یک جلسه تفسیر آیه چهل و پنج بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (۴۴)وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵) به نام […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۵ جلسه ۲
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
یک جلسه تفسیر آیه چهل و پنج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (۴۴)وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
آیا مردم را به نیکى فرمان مىدهید و خود را [در ارتباط با نیکى] فراموش مىکنید؟ در حالى که کتاب [تورات را که با شدت به نیکى دعوتتان کرده] مىخوانید. آیا [به وضع زیانبار و خطرناک خود] نمىاندیشید؟ (۴۴) از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است. (۴۵)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۴۵
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (۴۴)وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
آیا مردم را به نیکى فرمان مىدهید و خود را [در ارتباط با نیکى] فراموش مىکنید؟ در حالى که کتاب [تورات را که با شدت به نیکى دعوتتان کرده] مىخوانید. آیا [به وضع زیانبار و خطرناک خود] نمىاندیشید؟ (۴۴) از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است. (۴۵)
ان شاء الله که در مصیبت حضرت سید الشهداءخداوند همه ما را ماجور گرداند و ان شاءالله که توفیقاتمان را هم بیش از پیش بگرداند
توضیحی درباره پروتکل های بهداشتی در اسلام
به هر حال این ویروسی که وارد شد در کل دنیا یکی از لطماتی که وارد کرد این بود که مجالس حضرت سید الشهداء را تحت الشعاع قرار داد . چاره ای هم نبود به هر حال باید یک مقداری نسبت به آنچه که از نظر بهداشتی لازم بود رعایت می شد و بالاخره یک مقداری تحت الشعاع قرار گرفت .
خدمت شما عزیزان عرض کنم این رعایت مسائل بهداشتی که الان به عنوان پروتکل های بهداشت جهانی و امثال آن را می گویند همه آنها را سالیان قبل پیامبر اکرم و اهل بیت طاهرین علیهم السلام همه آنها را در قالب کتابهایی مانند اطعمه و اشربه و امثال آنها ، برای ما بیان فرموده اند اعم از رعایت بهداشت و نظافت و همه این موارد را قبلا حضرات معصومین علیهم السلام بیان فرموده اند منتها خوب حالا الان این ویروس منحوس و خطرناک که وارد شده در جامعه بین الملل ، همه بیدار و آگاه شده اند که بیش از پیش رعایت کنند . ولی من فکر می کنم که با رعایت آن پروتکل ها و موازین و قواعد بهداشتی جلسات کلاسها حضوری تشکیل شود بهتر است ، تااینکه کلاسها ترک شود و تعطیل شود . یعنی قواعد بهداشتی رعایت شود اما کارها از جمله دروس پابرجا باشد . چون تجربه این چند ماهه هم در کار و کاسبی هایی که ما مشغول بوده ایم هیچ لطمه ای به آنها نزد ولی خوب مراعات کردیم یعنی موازین و قواعد را مراعات کردیم کارهایمان را هم انجام دادیم و در عین حال هیچ مشکلی هم پیش نیامد
در سوره مبارکه بقره بودیم ادامه بحث رسیدیم به آیه ۴۵ این سوره مبارکه . که فرمودند وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ یعنی استعانت به صبر و صلات فقط برای خاشعین آسان است این بحث را دنبال کردیم تا توصیف خاشعین ، از کلام قرآن کریم .
بعد می فرماید الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ سه تا صفت برای خاشعین در اینجا بیان شده اول اینکه یَظُنّونَ این کلمه یظنون به معنای یُوقِنُونَ است
اینکه : خود «ظَنّ» دو نوع است :
آن ظن بالای ۸۰ درصد را می گفتند متأخِّم ۱ به علم و یقین است
و چنین ظنی که ملحق به علم و یقین می شد احکام همان قطع و علم بر آن جاری می شود
و آن ظنی که خیلی در صد بالایی از ۵۰ درصد که شک بود نداشته باشد چنین ظنی ملحق به شک می شود لذا چنین ظنی که ملحق به شک می شد احکام شک بر آن جاری می شود
که این مطلب قبلا در اصول فقه مفصلا بحث شده
پس اولین مورد خود کلمه «ظن» در این آیه شریفه آنچه که از سیاق کلام بر می آید «ظن» متاخم به علم است
دلیل دوم اینستکه : آن الفاظی که در ادامه آیه و بدنبال یَظُنّونَ آمده که خود این الفاظ دلالت دارند بر اینکه این کلمه یَظُنّونَ به معنای یُوقِنُونَ است و دلالتش را اگر دلالت مطابقی یا تضمّنی ندانیم حداقل دلالت التزامی بر این مطلب دارد
سیاق کلام جمله اسمیه است و جمله اسمیه همیشه در آن تاکید است اگر جمله ای را به صورت اسمیه آوردند خود همین اسمیه بودن جمله دلالت بر تاکید می کند یعنی بر محتوای آن جمله تاکید می کند تازه همین جمله مُصَدَّر به أنّ است که خود «أنَّ» تحقیقیه دلالت دارد بر اینکه آنچه در اینجا گفته می شود محقق الوجود است
چون کلمه «أنَّ» و بعد هم جمله اسمیه و اینکه «أنَّهُم» فرمودند مُلاقُوا رَبِّهِمْ است باز کلمه مُلاقُوا رَبِّهِمْ اینها تحقق در آن مطلبی است که می خواهد بگوید ولذا آنچه که مَظنونِ یَظُنّون هست برای خاشعین مُسَلَّم محقق الوجود است با تاکیدات متعدد چه از نظر ماده و چه از نظر صیغه و چه از نظر هیات لذا بنابراین دلالت بر این می کند که اینجا خود یَظُنّونَ به معنای یُوقِنُونَ است یعنی ایقان در آن وجود دارد . در آیه شریفه دو مرتبه کلمه «أنَّ» که تحقیقیه است آمده جمله بعدی هم مصدّر شده یعنی در صدر جمله واقع شده
خلاصه اینکه : از خود کلمات وارده در این کلام چه کلمه یظنون که ماده آن است و چه در سیاق و هیأتی که این یظنون بکار رفته دلالت بر این دارد که این کلمه یظنون ای یوقنون یعنی به معنای یُوقِنُونَ است
اگر سؤال شود که چرا خود کلمه «یُوقِنُونَ» را نیاورده است؟ این یَظُنّونَ که اینجا آورده است بیشتر یُوقِنُونَ را در اینجا نشان می دهد به معنای بالاتر است و شدّت ایقان را در خاشعین بیشتر می کند
دلیل سوم بر اینکه این یَظُنّون به معنای یوقنون هست بیان اهل بیت علیهم السلام است . در فرمایشات اهل بیت علیهم السلام داریم که روایات منقوله ای که در ذیل این آیه آمده است و یک روایت را مرحوم علامه طباطبایی در ذیل این آیه آورده است از تفسیر عیاشی از امیرالمؤمنین ع که در خود المیزان آدرسش را نداده و فقط فرموده تفسیر عیاشی از امیر المؤمنین
و فی تفسیر العیاشی، أیضا: عن علی (ع): فی قوله تعالى ۲ : «الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ الآیه» یقول: یوقنون أنهم مبعوثون، و الظن منهم یقین. أقول: و رواه الصدوق ۳ أیضا).
آنچه که بر ما مسلم است اینست که اهل بیت علیهم السلام مبین قرآن هستند و چون مبین قرآن هستند گرچه این آیه بیانش روشن است دلالات آن و مدلولات آن از کلماتی که در آن وارد شده روشنگر این است که کلمه یظنون به معنای یوقنون می باشد ولی بر تایید این همه مطلبی که گفته شد بر همه محققین و پژوهشگران و مفسرین این است که روایات اهل بیت ع در این باب متعدد وارد شده است روایات زیادی آمده است که این کلمه یظنون را به معنای یوقنون بیان فرموده است
این اولین کلمه در این آیه که بحث ایقان خاشعین را بیان می کند البته خاشعین در آن دو معنا است یک معنای خضوع است و یک معنای خشوع است که قبلا که فرق بین خشوع و خضوع را ذکر نمودیم
حالا جهت یاد آوری الان هم معنای را عرض می کنیم و آن اینست که خضوع مربوط به اعضاء و جوارح ظاهری بدن است کلمه خضع در این باب استعمال می شود . خضوع یعنی فروتن بودن و لرزان بودن در برابر ذات احدیت اما اعضاء و جوارح ظاهری فروتن باشد ولی خشوع از ریشه خشع به معنای آن ترس و آن واهمه ای که وجود دلی و قلبی از طرف انسان هست ، نسبت به خداوند تبارک و تعالی
که خشوع را و ریشه آن که خشع است را در واقع آن خشوع قلبی را می گوئیم و آن ترس قلبی را می گوییم
واهمه قلبی باید باشد همان چیزی است که باید از خداوند یک واهمه داشته باشیم و در دل ما نسبت به او ما تواضع داریم . به عبارت بهتر اینست که خضوع همان تواضع ظاهر بدن است و خشوع تواضع قلب و درون انسان است
فرمود الذین یظنون که اینها توصیف می شوند آنها یقین دارند حالا یقین جزء درون است یظنون از صفات درونی انسان است
حاله نفسانیه هم در بحث شک و هم بحث قطع و هم بحث ظن اگر یادتان باشد اینگونه تعریف می کردیم می گفتیم القطع حاله نفسانیه که قطع حالت نفسانیه ای است برای انسان که هیچ گونه کذبی و خطایی در آن وجود ندارد یاالظن حاله نفسانیه که بیشتر متمایل به آن وجود است یا الشک حاله نفسانیه که لا ینکشف عن الواقع اصلا شک ۵۰ ۵۰ است اما ظن ینکشف عن الواقع ناقصا اما قطع ینکشف عن الواقع مطلقا یعنی صد درصد
بنابراین این مطلب مد نظر ما بود که حاله نفسانیه یعنی خاشعین یک حالت نفسانیه دارند که یقین به او می گویند آنوقت یقین سرآمد قطع است یعنی هر آنچه که انسان قطع پیدا می کند و علم پیدا می کند آنرا می رساند به باور از علم انسان به یقین می رسد . اول باید به علم برسد علم الیقین بعد هم حق الیقین اول علم بعد یقین اینجا هم ما اول باید بدانیم که خاشعین عالم به آنچه که نسبت به ذات احدیت باید داشته باشند هستند خشوع دارند و خضوع دارند و خضوع زودتر از خشوع است خضوع نشانه خشوع است چون ظاهر را نشان می دهد آنوقت توصیف حالت وجودی آنها و حالت نفسانی آنها اینست که یظنون اما این یظنون را باز گفتیم به معنای یوقنون است
اصلا با سیاق کلام و توصیف خاشعین و امثالهم نمی شود انحصاری که در خاشعین ایجاد کردیم که فرمود استعانت به صبر و صلات سنگین است و بزرگ است الا علی الخاشعین مگر برای خاشعین یک توصیف قشنگ برایشان می شد
این یظنون که اینجا با این بیان مطرح شده است در کلام عرب بهتر است از کلمه یوقنون و توجه بیشتری دارد و شدت توصیف آن بیشتر از خود ماده یقین است اینجا بحث ما اینست که اصلا این کلمه یَظُنّونَ و امثال آن
مقایسه شاید خیلی درست نباشد اما در سوره بلد مثلا داریم که اول آن قرآن می فرماید : لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَد ظاهر اینست که این کلام منفی شده است ولی در واقع اینگونه نیست این لا یعنی نه آنچه که در ذهتان هست را بیرون کنید اقسم بهذا البلد یعنی نفی آورده است برای اینکه هر آنچه در اذهان مخاطبین هست را بیرون کند و آنچه که حقیقت دارد را بیان کند
اینجا هم این یظنون یعنی هیچ مظنه و شکی نسبت به آنچه که خاشعین دارند وجود ندارد و الا نقیض می شود که اگر بخواهد یقین باشد بعد از آنطرف نباشد الذین یظنون انهم ملاقوا ربهم این مهم است که آنها یقین را باور دارند که پروردگارشان را ملاقات می کنند ملاقات کننده هستند محققا برای همین است که خشوع دارند و انهم الیه راجعون و آنها محققا می دانند باور دارند که بسوی پروردگارشان برگشت خواهند نمود
ببین مثلا یک آدم بزرگی اگر بناست بیاید تصور ما در نوجوانی و بچه گی و زمان اوایل طلبگی و اینها این تصور هست که ما اگر می دانستیم مثلا امروز مدیر مدرسه مان می خواهد بیاید توی اتاق ما یا می خواهد بیاید با من صصحبت کند یک ترس و لرزی در وجود ما ایجاد می شود یا الان شما اگر بدانید که مقام معظم رهبری می خواهد تشریف بیاورد منزل شما – وقتی شما وقتی یقین داشته باشید که آقا می خواهد بیاید منزل شما یک حالت خاصی در شما ایجاد می شود و تواضع پیدا می کنید و خیلی برای انسان مهم می شود و همان هم باعث این مطلب می شود که وجود شما در برابر ایشان متواضع می شود و خشوع پیدا می کنید
لذا این که فرمود و انهم الیه راجعون یا فرمود و انهم ملاقوا ربهم اینها همه این مطالب نشان می دهد که بدون اینکه شما شک و شبهه ای در وجودت باشد حالت وجودی تو و حالت نفسانی تو باور بر این دارد که الان حضرت آقا می خواهند تشریف بیاورند لذا یک حالت فروتنی برای خودت داری و بعضی اوقات حتی انسان استرس هم می گیرد
ذات احدیث که جل و علا از همه این حرفها سبحان الله آنوقت جل و علا را اگر کسی باور داشته باشد که ملاقات کند چی می شود ؟ همین جا الان در برابر اوست یقین دارد دیگه یظنون که ملاقوا .. از این طرف هم مطمئنا این یقین هم بر آن هست که خودش را در برابر او حاضر و ناظر می بیند خیلی مهم است لذا همین باعث می شود که انسان در برابر خداوند متعال خضوع و خشوع داشته باشد یعنی اعضاء و جوارح او در خلوت هم که باشد ادب و نزاکت خودش را حفظ می کند چه برسد به اینکه بداند یک جایی هم مستقیم با خداوند ملاقات می کند برای انسان این خیلی مهم است
و اینکه بالاخره هم شما از جایی آمده ای که بسوی آن جا دوباره خواهید رفت و بر خواهید گشت . رجعت یعنی همین رجعت یعنی جایی بودید دوباره بر می گردید انا لله و انا الیه راجعون لله أی من الله یعنی ما از طرف خدا هستیم و برای خداوند هستیم یعنی از طرف خداوند آمده ایم و پیش خداوند بودیم و خداوند ما را خلق کرد ما پیش او بودیم حالا آمدیم توی این دنیا بعد دوباره بر می گردیم و انهم الیه راجعون تعبیر راجعون هم می آورد راجعون کلمه توصیفی است که دلالت بر ثبوت صفت در موصوف می کند اینجا هم همین است راجع که در ذات آن وصف ثابت شده است
۱) متأخم : پیوند دهنده به علم
تفسیر نور الثقلین , جلد۵ , صفحه۵۲۷
المیزان فی تفسیر القرآن ، ج۱ ، ص: ۱۵۴
Views: 0
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.