سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (۱) اللَّهُ الصَّمَدُ (۲) لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ (۳) وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ (۴) بگو: او خداى یکتاست؛ (۱) خداى بىنیاز [که نیازمندان با اعتماد به حضرتش قصد او کنند.] (۲) کسى […]
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (۱) اللَّهُ الصَّمَدُ (۲) لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ (۳) وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ (۴)
بگو: او خداى یکتاست؛ (۱) خداى بىنیاز [که نیازمندان با اعتماد به حضرتش قصد او کنند.] (۲) کسى را نزاده، و از کسى زاییده نشده است، (۳) و هیچ کس [نه در ذات و نه در صفات] همانند و همتا و شبیه او نمىباشد. (۴)
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
سخنرانی با بحث استدلال بر توحید الهی
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (۱) اللَّهُ الصَّمَدُ (۲) لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ (۳) وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ (۴)
بگو: او خداى یکتاست؛ (۱) خداى بىنیاز [که نیازمندان با اعتماد به حضرتش قصد او کنند.] (۲) کسى را نزاده، و از کسى زاییده نشده است، (۳) و هیچ کس [نه در ذات و نه در صفات] همانند و همتا و شبیه او نمىباشد. (۴)
بحث ما در احکام و شرایط نماز بود که اگر کسی در بین نماز متوجه شد لباس او نجس است، این لباس اگر جزء لباس ضروری بدن نباشد مانند عبا یا قبا، کلاه، عمامه و جوراب میتوان آن را درآورد چون حد نجسی معفو و مورد عفو نیست یا بیشتر از یک درهم میباشد یا فرد پرستار هم نباشد و بچه کوچک نیز نداشته باشد باید لباس را درآورده و نماز را با لباس پاک بخواند.
اگر لباس ساتر باشد حکم آن چگونه خواهد بود؟ اگر لباس زیر فرد با ادرار یا مدفوع نجس شده باشد چکار باید کرد؟ اگر فرد عبا و قبا داشته باشد یا خانمها مانتو یا چادر پوشیده باشند و کشف عورت نشود، میتوانند آن را خارج کنند و باید آن را دربیاورند اما اگر منجر به کشف عورت شود صورت نماز برهم میخورد چرا که بایستی لباسهای بیرونی را نیز از تن خارج کنید لذا در اینجا باید احتیاطا نماز را اقامه کرده سپس آن را اعاده نمود .
اگر متوجه شدید محلی که بر روی آن نماز میخوانید نجس شده اما هنوز شما بر روی آن قرار نگرفتید که عضوی از شما نجس شود فورا جایگاه خود را عوض کرده و مشکلی ایجاد نخواهد شد اگر فرش زیر پا یا سجاده شما نجس شود باید آن را کنار بگذارید.
به هر حال تا جایی که امکان دارد باید بدن، لباس یا محل را پاک کنید تا نماز صحیح باشد و اگر بدن نجس باشد قابل تطهیر نیست چون صورت نماز برهم میخورد حال اگر در حین نماز متوجه نبودید یا تحقیق کردید اما فراموش کردید یا تحقیق شما بر این بود که نجس نیست، در نماز متوجه میشوید که نجس بوده اگر نجاستی به بدن باشد که نتوان آن را جدا کرد باید نماز را اعاده نمایید.
یکی دیگر از شرایط نمازگزار آن است که باید ساتر باشد یعنی باید برای مردان پوشاندن عورتین انجام گردد و برای زنان باید کل بدن را بپوشانند به جز مچ دستها و قرص صورتشان دراینصورت نماز صحیح خواهد بود اینکه ساتر باشند و اینکه خانم چادر داشته باشد اما روسری نداشته باشد در صورت نازک و بدن نما بودن اشکال دارد.
اگر مردان لباسی داشته باشند که در بین حرکات نماز برای آنها کشف عورتین رخ دهد باید آن را تعویض کنند چون اشکال دارد چون ساتر بودن در نماز از شرایط صحت نمازگزار میباشد زنان باید کاملا بدن خود را بپوشانند به جز دو کف دست و مچ و بقیه بدن حتی باید پاها را بپوشانید لذا چادر باید تا حدی بلند باشد که پای آنها (زنان) آشکار نگردد یا جوراب بپوشند.
یکی از شرایط لباس و محل نمازگزار آن میباشد که باید مباح باشد یعنی شما حق تصرف داشته باشید احتمالا یا به خود شما تعلق دارد یا از دیگران اجاره کردهاید؛ مباح بودن یعنی غصبی نباشد به طوری محل به خودتان تعلق داشته باشد یا از صاحب آن کسب اجازه کرده باشید یا اینکه آن محل برای اقامه نماز وقف شده باشد که آن خالی از اشکال خواهد بود.
مکان یا لباسی که غصبی باشد و با آن نماز خواندن اشکال دارد و فتوای مشهور آن است که نماز باطل میشود اما برخی از افراد میگویند در مکان نمازگزار اگر غصبی بود او را بعید نمیدانند که نماز اشکالی ندارد اما باید رضایت مالک را حاصل کنند اما حکم اصلی آن میباشد که نماز باطل خواهد بود.
البته برخی از افراد اگر در این خانهای که ما نماز میخوانیم یک بخشی از آن را مانند درب خانه، فرش یا چراغهای آن اگر تصرف نداشته باشید مصداق آن قرار میگیرد پس در چنین مکانی نماز خواندن اشکال دارد و باید رضایت مالک حاصل گردد چون خانه از اجزایی تشکیل میشود و همان اجزا نیز حکم خانه دارند.
برخی از مراجع مانند حضرت امام میفرمایند که اگر کسی خمس پرداخت نکند نمی تواند در اموال خود تصرف کند چون خمس حق الناس به شمار میرود و نیمی از آن به فقرای سادات میرسد و نیمی دیگر نیز سهم امام میباشد که برای فقرا و مساکین و موارد هشت گانهای که در قرآن آمده، صرف میشود و باید پرداخت کند که اگر نکند حق الناس خواهد بود.
مانند گفته حضرت امام که فرمود : بدون پرداخت خمس نمیتواند در اموال خودش تصرف نماید چون ثروت او مختلط به حرام میشود مال مختلط به حرام تا زمانی که سهم دیگران از آن تفکیک نشود، حرام باقی میماند و نمی توان در آنمکان و بر روی آن فرش نماز خواند.
تصرف در مکان دیگران مانند خوابیدن، غسل کردن و… را شامل میشود به هرحال اگر مال غیر در ثروت ما باشد باید آن را جدا کنیم از همین جهت امام میفرمایند که دین عین مال میباشد اما برخی افراد میگویند دین به ذمه افراد است ذمه مشغول حسب مال ندارد پس آن راحتتر بوده و مراجع از آن استفاده میکنند.
گفتیم که اصلی ترین اصول توحید میباشد توحید به معنای یگانگی خداوند است من سوال میکنم که چگونه اثبات میکنید خدایی وجود دارد؟ یک روش تحقیق در اعتقادات را پیش بگیریم تا بتوانیم درباره همه چیز مسائل اعتقادی را تحلیل نماییم، پژوهش، فکر و اندیشه کنیم و به یقین و باور برسیم تا اعتقاد داشته باشیم!
اولین چیزی که برای اثبات وجود خدا ما باید بر آن فکر کنیم وجود همه موجودات و خودمان است عقل ما میگوید این میکروفون را کسی ساخته یا کارخانه دارد وقتی انسان خوب تفکر کند باز سوال میکند که خالق فرد سازنده این وسایل کیست؟ کسانی که فن و مهارت صنعتی دارند و توانستند این ابزار را بسازند صانع بر هر چیزی که مصنوع باشد لازم خواهد بود.
لذا خداوند متعال می فرماید :«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ» ۱ شبانهروز ، زمین و آسمان چه چیزهایی هستند و چه کسی آنها را خلق کرده است؟ پس اولین دلیل عقلی این مطلب می باشد چون تنها معیار ما عقل است و باید بفهمیم که عقل ما بپذیرد خدایی وجود دارد این اولین آن وجود مخلوقات خواهد بود.
وجود مخلوقات بر وجود خالق دلالت میکند و وقتی که معلول برای ما واضح باشد علت آن نیز به دنبال آن خواهد آمد علت الوجود خدا بوده و معلول او موجودات هستند ما از موجودات به کسی که آنها را خلق کرده به عنوان علت، سبب و خالق پی میبریم ،پس برای ما مسلم میشود که خدایی وجود دارد قرآن میفرماید :«وَإِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ» ۲
الله وجود دارد اما او کیست؟ قرآن او را توصیف میکند وقتی ما بپذیریم خدا وجود دارد در مرحله بعد بحث عقلی آن را دنبال میکنیم کسی خالق میباشد مسلما باید غیر از مخلوقات خود باشد چرا؟ چون هر موجودی که ما میبینیم نفس داده و هیچ موجودی نمیتواند برای این موجودات خالق باشد مگر آن خالق و موجدی که نیاز به هیچ کدام از موجودات نداشته باشد.
کسی میتواند خالق باشد که بینیاز بوده و فقیر نباشد غنی بالذات باشد یا به عبارت قرآن صمد باشد ، صمد یعنی براورده کننده همه حاجات «اللَّهُ الصَّمَدُ» ۳ عقل ما باید به این توجه می کند که هرکسی نمیتواند خدا باشد عقل ما تحقیق کند و علم پیدا کند تا در این علمی که پیدا می کند بفهمد که هرکسی نمی تواند خدا باشد.
الله و آن خالق و آن خدایی که همه این عالم را خلق کرده باید موافق کل آن باشد در تعبیر علمای معقول میفرماید باید خداوند تبارک و تعالی واجب الوجود باشد یعنی وجود او مبتنی و متوقف بر وجود دیگری نباشد و نباید مخلوق دیگران باشد ،قرآن در این تعبیر میفرماید :«الهکم »یعنی آن الله، خدا و خالق که شما به دنبال آن هستید که او خالق و الله شما میباشد و نسبت به شما الوهیت دارد و شما باید نسبت به او عبودیت داشته باشید «إِلَٰهٌ وَاحِدٌ» یعنی خدایی است که یگانه و بی مانند میباشد و نظیر ندارد.
اینکه خداوند متعال فرمود:«وَإِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ»۴ نه اینکه اله شما یک است چرا که لعنت به آن کسی که بگوید خدا یک میباشد او یکی بوده و همتایی ندارد فرق یک و یکی آن است که اگر بگوییم یک دیگران به دنبال دو خواهند بود یعنی معدود پیدا کرده و شمارش میشود اما اگر گفتید یکی یعنی همتا و دومی ندارد.
واحد در اینجا به معنای یکی بودن است «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» ۵ یعنی هیچ کسی مانند او وجود ندارد فقط او یگانه عالم و خالق میباشد الله و اله و آنچه که شما در جستجوی او هستید بر اینکه شما را خلق کرده «وَإِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌا لاإِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ» ۶
جمله «لاإِلَٰهَ إِلَّا الله» هم یعنی هیچ خدایی غیر از او خدایی نمیکند و خدا نیست چون خدا یکی است و توصیف میشود به «الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ» این خدا رحمان و رحیم میباشد رحمان یعنی بر همه عالم و همه موجودات رحمت دارد و رحمانیت دارد و صفت خاص خدا میباشد.
برای انسان نمیتوان از صفت رحمان استفاده کرد و اشتباه است چون رحمان اسم خاص خداوند است از رحیم میتوان استفاده کرد چون صفت عام خدا بوده و برای دیگران نیز می توان از این صفت و اسم استفاده کرد اما شمول آن بر هرکسی نخواهد بود اما رحمان چنین نیست صفت خاصی میباشد که بر کافر، غیر کافر، انسان و غیر انسان و بر همه عالم رحمانیت دارد.
رحمانیت خدا در این عالم بسیار گسترده بوده و همه عالم را فرا میگیرد هیچ موجودی نیست که از رحمانیت خدا بهره مند نشود اولین رحمانیت خدا آن است که خدا موجودات را خلق میکند و به آنها وجود و جوهره وجود یعنی زیست و زندگی عطا مینماید «وَإِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌا لاإِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ» ۷
اولین دلیل برای وجود خدا مخلوقات هستند و عقل انسان حکم میکند هر مخلوقی و آفریدهای نیاز به آفریننده دارد دومبن آن یگانگی و بی همتایی خدا و سومین برهان وجد و توحید خدا نظم این عالم میباشد «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ» ۸
در دنیا به هر سمتی بنگرید نوعی از زندگی وجود دارد برای مثال در این خانه شما یک عالم جمادات، حیوانات، گیاهان و انسان دارید همه اینها در یک خانه و در یک چهاردیواری اگر محاسبه کنید اکنون موجود هستند ، احتمالا چندین نوع حشره در بوتههای کنار ما زندگی میکنند که حتی برخی از آنها قابل مشاهده نیستند.
در کل زمینی که زندگی میکنیم میکروبهایی هستند که قابل مشاهده نیستند مگر با میکروسکوپ در این منزل و چهاردیواری یک سری گیاهان هستند که این گیاهان زنده بوده و در حد خودشان شعور دارند در مرتبه بالاتر امکان دارد که در این منزل یک حیواناتی آمد و رفت کنند مانند موش، گربه یا سگ.
سرآمد همه آنها که برای فایده رساندن به انسانها هستند طبق همان آیهای که بخشی از آن را تلاوت کردیم که سود و فایده برای انسان برسانند خود افراد خواهند بود لذا خود انسان برای مثال ۵ نفر در این منزل زندگی میکنند و هر کدام از آنها مغز، تفکر و نوعی از نگرش و زندگی را دارند.
در وجود هر آدمی هزاران عالم وجود دارد همه اینها بیانگر وجود توحیدی حضرت حق جل و علی است یک انسان یا اعضا و جوارح بدن را شما بنگرید بخشی از بدن مسئول و کارخانه تبدیل مواد غذایی به خون میباشد و بخشی از بدن خون را به سلول تبدیل کرده و سلول به نیرو تبدیل میکند که حرکت انسان پدید میآورد.
همه این واکنشها در آن واحد رخ میدهد در این بین چه کسی آنها را مدیریت می کند؟ اگر از این منزل عبور کنید میبینید که چه گسترگی وجود دارد «فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» ۹ میلیونها میلیون ستاره و سیاره در این کهکشان شناور هستند ؛ سیاره یعنی در حال سیر هستند لذا خداوند به آنها نظم و انضباطی داده که آنها برخوردی با یکدیگر ندارند.
ما موجودی در این عالم داریم که سیاره است سه هزار میلیارد حجم نسبت به یک مولکول یا سلول دارد از طرف دیگر مثلا سیاره ای داریم ۹ هزار مایل قطر دارد خدا همه آنها را به گونهای نظم داده که در جای خود حرکت میکنند آنچه که در این عالم نسبت به آن مسئولیت دارند آن را انجام میدهند و انسانهایی که در این عالم هستند از آنها بهره میگیرند.
موجودات دریایی و دریاها را بنگرید که چگونه هستند چه کسی به آنها نظم میدهد؟ عقل انسان به دنبال یافتن یک ناظم قدرتمند خواهد بود که بتواند به همه اینها توجه داشته باشد وقتی من و شما اینجا هستیم فقط می توانیم بخشی از مقابل خود را با چشم ببینیم و با قوای خود حس کرده یا بشنویم یا بو کنیم.
اگر پردهای باشد از سمت دیگر آن خبر نداریم یا اگر از اینجا خارج شویم چیزی نمیبینیم اما او که قادر مطلق میباشد بر همه آنچه که در عالم هستند سلطه و تسخیر دارد و نسبت به همه چیز آگاه است! هر چیزی که شما به آن فکر کنید همه را در آن واحد میبیند و میشنود و حاضر، ناظر و شاهد میباشد.
هیچ چیز از خدا غایب نیست چه کسی می تواند غیر از آن ذات جل و أعلی و حق و حقیقتی که بر همه این عالم سیطره دارد و نظم بعد از خلق را خود نظاره میکند اینگونه باشد؟ پس اینکه ما میگوییم خدا را باید قبول داشته باشید منظور فرعون نیست چرا که او نیز ادعای خدایی میکرد!
یا درباره بتها بگوییم بالاخره مردم یک شی مقدسی برای خود داشته باشند به این دلیل یک مجسمه ساخته و به آن کرنش میکردند پس حضرت ابراهیم همه آنها را بر زمین انداخت پس از او پرسیدند چه کسی آنها را شکسته؟ فرمود بت بزرگ! جواب دادند که او نمیتواند حرکت کند.
فرمود اگر نمی تواند حرکت کرده و از بتهای کوچکتر حمایت کند پس چگونه شما از او انتظار مراقبت دارید؟ عقل انسان سوای شرایع، پیامبران و کتبی که خدا برای او فرستاده این را میفهمد که هر کسی نمی تواند خدا باشد خدا یکی است و یگانهای میباشد که همه این عالم در وجود اراده او قرار دارند.
آنها با اراده او خلق شدند تا اراده او برقرار باشد، موجودات بقا دارند و اگر اراده او تعلق گرفت آنها فنا خواهند شد همه چیز در دستان او قرار دارد و کسی نمیتواند بر او چیره گردد و پیامبران نمونههایی را برای معجزه آوردند مانند گلستان شدن آتشی که نمرود برای حضرت ابراهیم ایجاد کرد.
زمانی که اصحاب فیل قصد داشتند خانه خدا را تخریب کنند ابابیل، یعنی همان پرندگانی که به منقار خود ریگ داشتند آمدند و فیل سواران را شکست دادند این موارد معجزاتی بودند که خدا آنها را نشان داد تا بشر را بیدار کند اکنون عقل انسان به حدی رسیده که نیاز به معجزات نیست و حتی پیامبر نیز لازم ندارند همین کتبی که به نام قرآن در دستان ما است کفایت میکند.
البته قرآن به مبین نیاز دارد که آنها اهل بیت هستند و اهل بیت نیز غایب بوده و دست ما از دامان آنها کوتاه میباشد سخنان آنها سینه به سینه نقل شده تا به ما رسیده و ما باید آنها را با عقل خود بسنجیم و اگر در کلامی از آنها شک کردیم میزان ما قرآن خواهد بود.
خود اهل بیت فرمودند سخنان ما را بر قرآن عرضه کنید اگر مخالف بود آن را به دیوار بزنید چون سخنان ما نیست اما اگر با قرآن مطابقت داشته و با آن مخالفتی نداشت«فخذوه» یعنی آنها را گرفته و به آنها عمل کنید در واقع میزان موجود در دست ما عقل ما خواهد بود و آن را ملاک قرار میدهیم.
عقل ما که همان رسول باطنی ما میباشد همه این موارد را تشخیص میدهد وقتی توحید به ما ثابت شد و به وجود عالم و خدا پی بردیم چگونگی خلق او، مخلوقات او و چگونگی نظام این وجود را وقتی ما به آن پی ببریم توحید به ما اثبات میشود.
وقتی توحید به ما اثبات گرد، عقل ما میگوید من فقیر و نیازمند هستم! من باید بندگی و فرمانبری از کسی کنم که برآوردهکننده نیازهای ما است اولین نیاز من وجود من میباشد اگر خدا نیازمندی مرا در وجود برآورده نکند در لحظه کوتاهی خواهم مرد.
فقط خدا به ما حق تنفس میدهد همه این عالم در دست او قرار دارد چگونگی به دست آوردن دستورات خدا و گرفتن مرادات او قرآن و اهل بیت هستند لذا چگونه ما باید از این توحید پی ببریم که خدا پیامبر، پیامرسان و امام نیز دارد پس دو اصل دیگر برای ما ایجاد خواهد شد.
ما از توحید باید بفهمیم که هیچ کسی نمیتواند غیر خدا در این عالم عدالت داشته باشد لذا خدا هر کسی را به اندازه ظرفیت خودش خلق کرده و در برابر آن مخلوق امکانات، مشکلات و گرفتاریهایی به او میدهد «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» ۱۰ ما انسانها و همه موجودات بر هر چیزی خدا برای آن خلق نموده همان کار را انجام میدهند.
تاکنون کسی ندیده که یک گاوداری از گاوهایش شکایت کند که آنها شیر نمیدهند مگر اینکه خود انسان مانعی برای آنها ایجاد کند مثلا شیر گاو خشک میشود و اسب سواری نمیدهد ، مزرعه نیز اینگونه میباشد آبیاری کردی، بذر دادی، رسیدگی کردی و کود دادی اما اگر حاصل نداد تکلیف چه خواهد بود؟
مسلما همه اسباب را برای ما فراهم کرده اما این مورد را به اختیار خود ما گذاشته چون فقط به ما اختیار عطا کرده چرا که برای مثال این پنکه نمیتواند بگوید من کار نمیکنم! مگر اینکه خراب شده باشد اگر سالم باشد و به برق متصل گردد کار خود را آغاز میکند.
پس همه این عالم مسخر انسان است و منافع انسان را تامین میکند اما ما باید با اختیار و اراده خودمان خدا را پرستش کنیم ملائکه و فرشتگان موجودات زنده ای هستند که دائما تسبیح و تکریم و تهلیل خدا هستند و خدا را کرنش میکنند چون نمیتوانند کاری کنند، شهوت و غذا خوردن ندارند.
فرشتگان اراده ندارند که بگویند نماز نمیخوانیم یا حرف خدا را عمل نمیکنیم به گونهای خلق شدند که باید در کرنش و تعظیم خدا باشند اما خدا درباره انسان میگوید من به تو انسان مقام عالی میدهم «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا» ۱۱ من علم اسماءالحسنی به تو میدهم قابلیت این را داری که الهی شوی اما به شرط اینکه بندگی کنی.
یعنی از عالم ماده و نباتات به آن آب بد بو و گندیدهای که در رحم مادر به عنوان جنین منعقد میشود تا طفل متولد شود از بدترین و پایین ترین مرحله وجودی مادی تا به اعلی علیین برسد «عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ»۱۲ اهل عرفان، کلام و اهل دل مقامات انسان را بررسی کردند در عالم وجود برای انسان صد مقام فرض کردند.
اولین آن عالم نباتات بوده تا به نطفه برسد نطفه هشت مرحله دارد تا به طفل برسد طفل به جایی برسد که مقاماتی را مانند مقامات ذاکریت، انیس الله بودن و مقام محب خدا بودن تا بالاخره به عرش خدا و به لقاء حق برسد این مقامات را باید طی کند.
اگر انسان اراده خودش را در راستای اراده خدا قرار دهد، الهی بوده و همه چیز به نفع او خواهد بود یک کلمه لا اله الا الله بگوید در کل کائنات و وجود عالم موثر است اما اگر در راه شیطان افتاد مانند چهارپایان بلکه بدتر و پست تر از آنها میشود.
پس آنچه که به ما درس و حرکت میدهد و به ما انگیزه میدهد که بندگی و اطاعت خدا را انجام دهیم خود خداوند میباشد آن یگانه و بی نظیری است که همه این عالم را برای منافع من و شما خلق کرده اگر انسان، انسانیت خود را حفظ کند و این مطالب را در ذهن خودش بپروراند و اعتقادات خود را تقویت کرده و خودش را با خدا گره بزند و توحید خدا را برای خودش سرچشمه بداند کم کم انسان الهی میشود.
به همین علت به امام حسین گفته میشود که خدا اراده کرده «ان یراک قتیلا» ۱۳ تو را کشته ببیند ایشان قبول میکند اهل بیت تو را اسیر ببیند هر چه او بخواهد «رضا برضائک راضیا بقضائک» پلید ترین و کثیف ترین انسانها در مقابل نجیب ترین، بهترین، عالی ترین و متعالی ترین انسانها قرار میگیرند و آنها را میکشند ، مقام انسان میتواند به جایی برسد که از چهارپایان پست شود یا به جایی برسد که خدا به او ثارالله بگوید یعنی تو خون من هستی!
۱_سوره بقره آیه ۱۶۴
۲_سوره بقره آیه ۱۶۳
۳_سوره اخلاص آیه ۲
۴_سوره بقره آیه ۱۶۳
۵_سوره اخلاص آیه ۱
۶_سوره بقره آیه ۱۶۳
۷_سوره بقره آیه ۱۶۳
۸_سوره بقره آیه ۱۶۴
۹_سوره بقره آیه ۱۶۴
۱۰_سوره بقره آیه ۲۸۶
۱۱_سوره بقره آیه ۳۱
۱۲_سوره قمر آیه ۵۵
۱۳_ لهوف ص ۶۶
بازدیدها: 31
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.