« أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فی آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحیطٌ بِالْکافِرینَ (۱۹) »
« یا چون بارانی سخت در ظلمت همراه با رعد و برق از آسمان فرود آید، تا مباد که از بانگ صاعقه بمیرند، انگشتان خویش در گوش ها کنند و خداست که بر کافران احاطه دارد.»
أَوْ
ترکیب: حرف عطف، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد.
کَ
ترکیب: حرف جر، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.
صَیِّبٍ
ترکیب: اسم مجرور به حرف جر «ک»، علامت جر: کسره ظاهری
کَصَیِّبٍ: جار و مجرور، متعلّق به افعال عموم مقدر، محلاً مرفوع، خبر برای مبتدای محذوف
مِن
ترکیب: حرف جر، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد.
السَّماءِ
ترکیب: اسم مجرور به حرف جر «من» علامت جر: کسره ظاهری
مِنَ السَّماءِ: جار و مجرور، متعلّق به (صَیِّبٍ)
فِی
ترکیب: حرف جر، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد.
هِـ
ترکیب: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مجرور به حرف جر «فی»
فِیهِ:جار و مجرور، متعلق به افعال عموم مقدر، محلاً مرفوع، خبر مقدم برای مبتدای (ظلمات)
ظُلُماتٌ
ترکیب: مبتدای مؤخر و مرفوع به ضمه ظاهری
وَ
ترکیب: حرف عطف، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.
رَعْدٌ
ترکیب: معطوف به ظلمات و مرفوع به ضمه ظاهری
وَ
ترکیب: حرف عطف، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.
بَرْقٌ
ترکیب: معطوف به ظلمات و مرفوع به ضمه ظاهری
یَجْعَلُونَ
ترکیب: فعل مضارع مرفوع به ثبوت نون واو: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مرفوع، فاعل
أَصَابِعَ
ترکیب: مفعول به و منصوب به فتحه ظاهری
هُمْ
ترکیب: ضمیر متصل، مبنی بر سکون، محلاً مجرور، مضاف الیه
فی
ترکیب: حرف جر، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد.
آذانِ
ترکیب: اسم مجرور به حرف جر « فی»، علامت جر: کسره ظاهری
فی آذانِ: جار و مجرور، متعلق به (یجعلون)
هِمْ
ترکیب: ضمیر متصل، مبنی بر سکون، محلاً مجرور، مضاف الیه
مِن
ترکیب: حرف جر، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد.
الصَّواعِقِ
ترکیب: اسم مجرور به حرف جر «من»، علامت جر: کسره ظاهری
مِنَ الصَّواعِقِ: جار و مجرور، متعلق به (یجعلون)
حَذَرَ
ترکیب: مفعول له و منصوب به فتحه ظاهری
الْمَوْتِ
ترکیب: مضاف الیه و مجرور به کسره ظاهری
وَ
ترکیب: حرف استیناف، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.
اللَّهُ
ترکیب: مبتدا و مرفوع به ضمه ظاهری
مُحیطٌ
ترکیب: خبر برای مبتدا و مرفوع به ضمه ظاهری
بِ
ترکیب: حرف جر، مبنی بر کسر، محلی از اعراب ندارد.
الْکافِرینَ
ترکیب: اسم مجرور به حرف جر «باء» علامت جر «یاء»
بِالکَافِرینَ: جار و مجرور، متعلق به (مُحیطٌ)
اعراب جملات آیه:
۱- کَصَیِّبٍ: عطف بر (کمثل)، محلاً مرفوع
۲- مِنَ السَّماءِ: متعلق به (کائن) مقدر، صفت برای (صیِّب)، محلاً مجرور
۳- فِیهِ: متعلق به افعال عموم مقدر، خبر مقدم برای ظلمات، محلاً مرفوع
۴- فِیهِظُلُماتٌ: صفت دوم برای (صیِّب)، محلاً مجرور
۵- یَجْعَلُونَ: صفت برای لفظ (اصحاب) مقدر محذوف، محلاً مجرور
۶- اللَّهُ مُحیطٌ: مستأنفه، محلی از اعراب ندارد.