۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » كلمة الله العليا | تجزیه | جلد 1
  • شناسه : 2709
  • 12 ژانویه 2022 - 22:55
  • 21 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
تجزیه آیه بیست و نهم سوره بقره

تجزیه سوره مبارکه بقره آیه «29»

تجزیه آیه بیست و نهم سوره بقره «هُوَ الّذِی خَلَقَ لَکُم مَا فِی الارضِ جَمِیعًا ثُمَّ استَوی اِلَی السَّماءِ فَسَوّاهُنَّ سَبعَ سَمَاواتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیم(۲۹)» هُوَ تجزیه: ضمیر منفصل مرفوعی، برای مفرد مذکر غایب، معرفه، مبنی، غیر متصرّف، جامد الّذی تجزیه: موصول اسمی، موصول خاص، برای مفرد مذکّر، معرفه، مبنی، جامد، غیرمتصرّف، الف […]

تجزیه آیه بیست و نهم سوره بقره

«هُوَ الّذِی خَلَقَ لَکُم مَا فِی الارضِ جَمِیعًا ثُمَّ استَوی اِلَی السَّماءِ فَسَوّاهُنَّ سَبعَ سَمَاواتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیم(۲۹)»

هُوَ

تجزیه: ضمیر منفصل مرفوعی، برای مفرد مذکر غایب، معرفه، مبنی، غیر متصرّف، جامد

الّذی

تجزیه: موصول اسمی، موصول خاص، برای مفرد مذکّر، معرفه، مبنی، جامد، غیرمتصرّف، الف و لامش زائده لازمه

خَلَقَ

تجزیه: فعل ماضی، صیغه مفرد مذکر غایب، ثلاثی مجرد، از مادّه خلق، سالم، متعدّی، معلوم، مبنی، متصرّف

لَ

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

کُم

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه، برای جمع مذکر مخاطب، معرفه، مبنی، غیرمتصرّف، جامد

ما

تجزیه: موصول اسمی، موصول مشترک، اطلاق بر [مفرد، تثنیه، جمع، مذکر و مؤنث]، جامد، غیرمتصرّف، مبنی، معرفه

فی

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

الارضِ

تجزیه: ال: الف و لام تعریف عهد خارجی، مبنی، غیر عامل، مختصّ به اسم
ارض: اسم ثلاثی مجرد، بر وزن فَعل، از مادّه ارض، ناسالم، مهموز الفاء، اسم ذات، متصرّف، منصرف، جامد، معرب، مفرد، مؤنث مجازی، معرفه به الف و لام

جمیعاً

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، صفت مشبهه، بر وزن فَعیل، از مادّه جمع، سالم، منصرف، متصرّف، مشتق، معرب، نکره

ثُمَّ

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیرعامل

إستوی

تجزیه: فعل ماضی، صیغه مفرد مذگر غایب، ثلاثی مزید، از باب افتعال، از مادّه سوی، لفیف مقرون [اجوف واوی و ناقص یایی]، لازم، معلوم، مبنی، متصرّف
[در اصل (إستَوَیَ) بوده، حرف علّه متحرک یاء ماقبل مفتوح به «الف» قلب شده]

إلی

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

السَّماءِ

تجزیه: ال: الف و لام تعریف عهد خارجی، مبنی، عامل، مختصّ به اسم
سماء: اسم ثلاثی مزید، از مادّه سمو، ناقص واوی، اسم ذات، منصرف، متصرّف، جامد، معرب، معرفه به الف و لام [در اصل (سماو) بوده، الف آن زایده است و «واو» پس الف به همزه تبدیل شده است]

فَ

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیرعامل

سَوّا

تجزیه: فعل ماضی، صیغه مفرد مذکرّر غایب، ثلاثی مزید، از باب تفعیل، از مادّه سوی، لفیف مقرون [اجوف واوی و ناقص یایی]، متعدی، معلوم، مبنی، متصرّف

هُنّ

تجزیه: ضمیر متّصل، برای جمع مؤنث غایب، معرفه، مبنی، غیرمتصرّف، جامد

سَبعَ

تجزیه: از اسماء اعداد، اسم ثلاثی مجرد، بر وزن فَعل، از مادّه سبع، سالم، متصرّف، منصرف، جامد، مفرد، مذکّر
ترکیب: مفعول به دوم برای (سَوّی) و منصوب به فتحه ظاهری

سماواتٍ

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، جمع مؤنث سالم و جمع مصحّح، مفردش سماء، از مادّه سمو، ناقص واوی، منصرف، متصرف، جامد، معرب، نکره

وَ

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیرعامل

هُوَ

تجزیه: ضمیر منفصل، برای مفرد مذکر غایب، معرفه، مبنی، غیرمتصرّف، جامد

بِ

تجزیه: حرف جرّ، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

کُلِّ

تجزیه: اسم ثلاثی مجرد، از الفاظ عموم، از ماده کلّ، ناسالم، مضاعف، منصرف، غیرمتصرّف، جامد، دائم الاضافه، معرب

شَیءٍ

تجزیه: اسم ثلاثی مجرد، بر وزن فَعل، از مادّه شیء، ناسالم، مهموز اللّام، اجوف یایی، مذکّر مجازی، منصرف، غیرمتصرّف، جامد، معرب، نکره

علیمٌ

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، صفت مشبهه و برای مبالغه، بر وزن فَعیل، از مادّه علم، سالم، منصرف، متصرّف، معرب، نکره، مفرد، مذکّر، مشتق

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1