۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » كلمة الله العليا | تجزیه | جلد 1
  • شناسه : 2701
  • ۲۲ دی ۱۴۰۰ - ۲۲:۵۰
  • 254 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
تجزیه آیه بیست و پنجم سوره بقره

تجزیه سوره مبارکه بقره آیه «25»

تجزیه آیه بیست و پنجم سوره بقره «وَبَشِّرْ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ(25)» وَ تجزیه: حرف استیناف، مبنی، غیر عامل؛ بَشِّرْ تجزیه: فعل امر، صیغه مفرد مذکر […]

تجزیه آیه بیست و پنجم سوره بقره

«وَبَشِّرْ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ(25)»

وَ

تجزیه: حرف استیناف، مبنی، غیر عامل؛

بَشِّرْ

تجزیه: فعل امر، صیغه مفرد مذکر مخاطب، ثلاثی مزید، از باب تفعیل، از ماده بشر، سالم، متعدی، معلوم، مبنی، متصرف؛

الَّذِینَ

تجزیه: موصول اسمی، موصول خاص، برای جمع مذکر، مفرد آن: الذی، مبنی، جامد، غیر متصرف، معرفه، الف لام آن زائده لازمه.

آمَنُوا

تجزیه: فعل ماضی، صیغه جمع مذکر غایب، ثلاثی مزید، از باب افعال، از ماده أمن، نا سالم، مهموز الفاء، متعدی، معلوم، مبنی، متصرف؛ ( در اصل أَءمَنُوا بوده است، هر جا دو همزه با هم جمع شود و اولی مفتوح و دومی ساکن با شد، دومی به الف تبدیل می شود)

وَ

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیرعامل

عَمِلُوا

تجزیه: فعل ماضی، صیغه جمع مذکر غایب، ثلاثی مجرد، از ماده عمل، سالم، متعدی، معلوم، مبنی، متصرف، منصرف؛

الصَّالِحَاتِ

تجزیه: ال: الف و لام موصول اسمی، مبنی، غیر عامل، مختصّ به اسم؛
صَالِحَاتِ: اسم ثلاثی مزید، جمع مصحح به الف و تاء، جمع مؤنث سالم، مفرد آن صالحه، از ماده صلح، سالم، اسم فاعل، منصرف، متصرف، مشتق، معرفه به الف و لام؛

أَنَّ

تجزیه: از حروف مشبهه بالفعل، بررای تأکید، مبنی، عامل؛

لَ

تجزیه :  حرف جر مبنی ،عامل ،مختص به اسم

هُمْ

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه ،برای جمع مذکر غایب ، معرفه ، مبنی ،غیر متصرف، جامد

جَنَّاتٍ

تجزیه: اسم ثلالی مزید، جمع مصحّح به الف و تاء، جمع مؤنث سالم، مفرد آن جنه، از ماده جنّ،نا سالم، مضاعف، منصرف، متصرّف، جامد، نکره، معرب؛

تَجْرِی

تجزیه: فعل مضارع، صیغه مفرد مؤنث غایب، ثلاثی مجرد، از ماده جری، ناقص یایی، لازم، معلوم، معرب، متصرّف؛

مِنْ

تجزیه: حرف جرّ، مبنی، عامل، مختص به اسم؛

تَحْتِ

تجزیه: اسم ثلاثی مجرد، از ماده تحت،سالم، اسم و ضرف مکان، غیر متصرف، جامد، معرب، از اسماء سته جهات، دائم الاضافه؛

هَا

تجزیه: ضمیر متصل، برای مفرد مؤنث غائب، مبنی، معرفه، غیر متصرّف، جامد؛

الْأَنْهَارُ

تجزیه: ال: الف و لام تعریف عهد ذهنی خارجی، مبنی، غیر عامل، مختص به اسم؛

کُلَّمَا

تجزیه: کُلَّ: اسم ثلاثی مجرد، از ماده کلّ، نا سالم، مضاعف، از ادات عموم، منصرف، غیر متصرف، جامد، دائم الاضافه، معرب، اسمی است که برای افاده عموم افرادی و اجزایی وضع شده است.

رُزِقُوا

تجزیه: فعل ماضی، صیغه جمع مذکر غایب، ثلاثی مجرد، از ماده رزق، سالم، مجهول، متعدّی، مبنی، متصرف؛

مِنْ

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختص به اسم؛

هَا

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه، برای مفرد مؤنث غایب، مبنی، معرفه، غیر متصرف، جامد؛

مِنْ

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختص به اسم؛

ثَمَرَهٍ

تجزیه: اسم ثلالی مزید، از ماده ثمر، سالم، منصرف، متصرف، جامد، مفرد، نکره، معرب، مونث؛

رِزْقًا

تجزیه: اسم ثلاثی مجرد، مصدر از ثلاثی مجرد، از ماده رزق، سالم، منصرف، متصرّف، جامد، مفرد، معرب، نکره، جمع آن (اَرزاق)؛

قَالُوا

تجزیه: فعل ماضی، صیغه جمع مذکر غایب، ثلاثی مجرد، از ماده قول، معتل، اجوف واوی، متعدی، معلوم، مبنی، متصرف. ]در اصل ( قَوَلُوا) بوده، حرف عله متحرک (واو) ما قبل مفتوح قلب به الف شده و (قالوا) به دست آمده است).

هَذَا

تجزیه: ها: حرف تنبیه، مبنی، غیر عامل؛            ذا: اسم اشاره به نزدیک، مفرد، مذکر، جامد، مبنی، معرفه، غیرمتصرف؛

الَّذِی

تجزیه: موصول اسمی، موصول خاص، مفرد مذکر غایب، معرفه، جامد، غیرمتصرف، مبنی؛

رُزِقْنَا

تجزیه: فعل ماضی، صیغه متکلم مع الغیر، ثلاثی مجرد، از ماده رزق، سالم، مجهول، متعدی، مبنی، متصرف.

مِنْ

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل؛

قَبْلُ

تجزیه: اسم ثلاثی مجرد، از مادّه قبل، سالم، منصرف، غیرمتصرّف، جامد، مبنی، ازاسماءجهات ستّه، دائم الاضافه، اسم وظرف زمان.

وَ

تجزیه: حرف، واو حالیه، مبنی، غیر عامل؛

أُتُوا

تجزیه: فعل ماضی، صیغه جمع مذکر غایب،ثلاثی مجرد، از ماده أتی، ناسالم، ممهوز الفاء، ناقص یایی، متعدی، مجهول، مبنی، متصرف [اصل آن (اُتِیوا) بوده، ضمه بر یاء گفتار را ثقیل می کند، پس از ساکن کردن، ضمه به حرف ما قبل داده می شود و (یاء) در التقای ساکنین حذف شده (اُتُوا) به دست می آید].

بِ

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختص به اسم؛

هِ

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه، برای مفرد مذکر غایب، مبنی، معرفه، غیر متصرف، جامد؛

بِهِ
جار و مجرور، متعلق به (اُتوا)؛

مُتَشَابِهًا

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، اسم فاعل، از باب تفاعل، از ماده شبه، مفرد مذکر، سالم، منصرف، متصرف، معرب، نکره، مشتق؛

وَ

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیر عامل؛

لَ

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختص به اسم؛

هُمْ

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه، برای جمع مذکر غایب، معرفه، غیرمتصرف، جامد، مبنی؛

فِی

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختص به اسم؛

هَا

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه، برای مفرد مؤنث غایب، مبنی، معرفه، غیر متصرف، جامد؛

أَزْوَاجٌ

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، جمع مکسر قلّه، بر وزن افعال، مفرد زوج، از ماده زوج، اجوف واوی، منصرف، غیر متصرف، جامد، معرب، نکره؛

مُطَهَّرَهٌ

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، اسم مفعول، از باب تفعیل، از ماده طهر، مفرد مؤنث، منصرف، متصرف، مشتق، معرب؛

وَ

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیر عامل؛

هُمْ

تجزیه: ضمیر متصل به هر سه قسم کلمه،برای جمع مذکر غائب، معرفه،غیرمتصرّف،جامد،مبنی؛

فِی

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختص به اسم؛

هَا

تجزیه: ضمیرمتصل به هر سه قسم کلمه، برای مفرد مؤنث غائب، مبنی، معرفه، غیرمتصرف، جامد؛

خَالِدُونَ

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، اسم فاعل، از ثلاثی مجرّد، جمع مذکر سالم، مفرد آن: خالد، از مادّه خلد، سالم، منصرف، متصرّف، مشتق، معرب؛

Views: 226

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1