۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » مجموعه سخنرانیها
  • شناسه : 7870
  • ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۷
  • 176 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
استدلال بر اثبات قرآنی ولایت و امامت
استدلال بر اثبات قرآنی ولایت و امامت

استدلال بر اثبات قرآنی ولایت و امامت

سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ (۶۷) اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت […]

...فهرست مطالب

سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ (۶۷)

اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى پیامش را نرسانده ‏اى. و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مى‏دارد. آرى، خدا گروه کافران را هدایت نمى ‏کند. (۶۷)

سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

استدلال بر اثبات قرآنی ولایت و امامت

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ (۶۷)

اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى پیامش را نرسانده‏اى. و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مى‏دارد. آرى، خدا گروه کافران را هدایت نمى‏کند. (۶۷)

حکم نماز های قضا

اگر کسی نماز خود را قضا کرده باشد ، هر زمانی قصد کرد نماز قضای خود را اقامه کند باید همانطور که قضا شده بخواند ، یعنی اگر در وطن نماز شما قضا شده و الان مثلا به مشهد رفته اید و فرصتی هم دارید و میخواهید نماز های قضای خود را بخوانید اما مسافر شده اید و باید نمازهای چهار رکعتی یومیه خود را دو رکعتی بخوانید لکن نماز های قضای خود که چهار رکعتی بوده را باید به چه صورتی بخوانید ؟ باید چهار رکعت بخوانید گرچه در سفر باشد .

حکم نماز های قضا شده مسافر

اما اگر در سفر نماز های یومیه شما قضا شده باید نمازهای چهار رکعتی که در سفر دو رکعت می باشد را همان قضای دو رکعت بخوانید لذا اگر شما میخواهید در وطن قضای نماز های سفر را بخوانید ،نمازی که در مسافرت دو رکعتی از شما قضا شده مانند نماز ظهر ، عصر و عشاء در وطن باید همان دو رکعت را بخوانید گرچه نماز های در وطن و حضر چهار رکعتی است .

حکم شک در رکعت اول و دوم

مسئله دیگری که در شکیات وجود دارد در احکام را بیان می کنیم و پرونده احکام را میبندیم لذا در نماز های سه رکعتی و دو رکعتی اعم از نماز شکسته که در سفر باشید و نماز صبح ، شما اگر در تعداد رکعات شک کنید نماز باطل است .

شک در نماز  سه رکعتی

بنابراین در نماز دو رکعتی و سه رکعتی اگر کسی شک‌ کند آن شک باعث بطلان نماز می شود ،یعنی نماز او باطل است و شک او مبطل و باطل کننده نماز است و باید نماز را رها و مجددا اعاده کند و به عبارت دیگر نماز را از سر بگیرد و بدون شک نماز دو رکعتی و سه رکعتی را بخواند .

حکم شک در نماز های چهار رکعتی

همچنین در نماز های چهار رکعتی اگر در رکعت اول و دوم شک کنید که پایه شک شما اقلش زیر دو رکعت شد ،نماز شما باطل است یعنی شک کنید که یک رکعت یا دو رکعت خوانده اید نماز شما باطل است .

شک در اقل و اکثر رکعات

اما شک در نماز های چهار رکعتی دو رکعت به بالا خواندید که پایه آن دو است ،یعنی آنچه که یقینا خوانده اید دو رکعت است ، این نماز صحیح است اما اگر نسبت به دو رکعت شک کردید که دو رکعت نخوانده اید بلکه یک رکعت را یقین دارید اما نمیدانید که دو رکعت خوانده اید یا سه رکعت ، سه رکعت خوانده اید یا چهار رکعت ، نماز شما باطل است  چون پایه شک در نماز های چهار رکعتی کمتر از دو نباید باشد .

عدم راهیابی شک در رکعات اول و دوم

نماز کلا نسبت به رکعت اول و دوم شک راه ندارد و اگر شک‌کردید نماز شما باطل است  ، شاید حکمت  مطلب این باشد که نماز به فاتحه الکتاب است و اگر در حمد و سوره و خواندن رکعت اول و دوم چون حمد می باشد برای شما مشکوک باشد ،یعنی آوردن فاتحه الکتاب برای شما مشکوک می باشد لذا نماز باطل است .

شک های مبطل نماز

بنابراین در نماز های دو رکعتی و سه رکعتی ،نمازهای چهار رکعتی نسبت به رکعت اول و دوم اگر کسی شک کند باید نماز خود را از سر بگیرد چون نماز او باطل است .

بیان اصل توحیدی

مطالبی را در شب های گذشته پیرامون اعتقادات نسبت به توحید ، یگانگی حضرت حق تعالی و اصل وجود خداوند عرض کردیم ،آنچه که مسلم می باشد همه انسان هایی که عاقل هستند می دانند خدایی وجود دارد بنابراین اصل وجود خداوند را همه میدانند .

بدیهی بودن وجود موجد

 چون آنچه که برای انسان مسلم و واضح می باشد این است که هر چیزی موجود است یک موجد می خواهد ؛ به بیان عرفی هر آفریده ای ،آفریننده میخواهد .

مصادیق عرفی وجود موجد

 اگر یک شئ ای را کسی نزد شما بیاورد می گویید این شئ از کجا بوده است و اگر یک هنری باشد میپرسید هنر چه کسی بوده است ؟ اگر بنایی بوده میپرسید ابتکار چه کسی بوده است ؟ یعنی همیشه به دنبال مخترع ، مبدع ،خالق ، آفریننده و به دنبال کسی که صانع آن مصنوع است و آن شیئی را که تصنع کرده را باید ببینیم صانع آن چه کسی بوده است .

مسلم بودن اصل کلی وجود حادث

بنابراین مسلم می باشد که هر چیزی آفریننده ای دارد و هر چیزی که حادث است باید حادث کننده و به وجود آورنده داشته باشد که این اصل کلی می باشد که ارتباطی به دین ، مذهب ، پیامبر ، کتاب و قرآن ندارد و یک مطلب عقلی است که همه انسان ها جویای آن  چیزی هستند که خالق ، آفریننده و به وجود آورنده است .

قبول اصل کلی وجود حادث توسط عقل

 این اصل عقلی  نزد همه مسلم و کسی نمیتواند به آن خدشه ای وارد کند مگر اینکه آن شخص از لحاظ عقلی مشکل داشته باشد وگرنه انسان عاقل عقل او که حجت باطنی وجود بشر می باشد این مطلب را قبول دارد.

مسلم بودن وجود خالق

شما مثلا در مسائل صنعتی  هر شیئی را که ببینید ،بلافاصله در ذهن شما می آید که چه کسی آن را ساخته و اختراع کرده است لذا این عالم باعظمت و این عالم وجود با این وسعت و گستردگی مسلم عقل انسان حاکم به این مطلب می باشد که خالق دارد .

وجود دستورالعمل برای مصنوعات

تشابه خیلی واضحی وجود دارد در این بحث لذا ببینید هر چیزی را که در این عالم می سازند مانند کارخانه‌هایی که مصنوعی و صنعتی چیزی را تولید می کنند دستورالعمل هایی را هم برای چگونگی استفاده و بهره برداری کردن از آن میدهند مانند پنکه ای که در جعبه آن برگه ای قرار دارد که در آن نوشته چگونه از آن استفاده کنیم و قدرت آن چه میزان است و آنچه که شناسنامه آن محسوب می شود  ،بنابراین همه ی این مصنوعات و اشیاء صنعتی همینطور هستند .

وجود دستورالعمل برای انسان

خداوند تبارک و تعالی هم به انسانی که خلق کرده  تبارک الله فرموده است یعنی به خود تبارک و بارک الله گفته است لذا آیا برای انسان دستورالعمل قرار نداده است ؟! بله بلکه خداوند هم دستورالعمل قرار داده مکتوبا و هم بیان کننده آن ها را به دنبال آن فرستاده است لذا فرمود:«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ»۱ و ما فرستادیم انبیاء را همراه با بینه ،دلیل،قران،تورات،انجیل و کتاب های اسماتی را همراه با پیامبران فرستادیم .

ابلاغ دستورالعمل توسط پیامبران

لذا اولین انسانی که روی زمین آمد برای خانواده اش پیامبر بود و دستورالعمل ها را بیان می کرد که آنها چگونه باید چگونه رفتار کنند تا بتوانند زندگی خود را به نحو احسن و به سمت و سوی آنچه که خداوند قرار داده حرکت کنند .

محدوده هدایت پیامبران

آن کسی که  خلق کرده و هدفی که در خلقت وجود دارد ،مسلما خداوند صد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاده که مثلا پیامبری وجود داشته که در محدوده فامیل خودش بوده ، پیامبری در قوم خودش ، پیامبری  در ملت و کشور خود قرار داشته و نیز پیامبری هم جهانی بوده

ارسال رُسُل به همراه کتب

لذا هزاران پیامبر در بنی اسرائیل به شکل های مختلف از طرف خداوند ارسال شده اند که بعضی از آنها به همراه کتاب بوده اند که دستگیر امت و راهنمای مردم بوده اند .

وجه اشتراک تمامی ادیان

آن کسی که تمام هدف هایی که پیامبر ها داشتند که مابه الاشتراک آن توحید بوده و همه دین های مختلفی که آمده بر حسب زمان ،مکان و انسان های زمان خودش که همگی این ادیان در واقع  یک دین بوده است.

نزول دین بر اساس عقول انسانی

یعنی دینی که حضرت آدم آورده تا دینی که حضرت خاتم اورده همگی یک دین بوده منتهی دین حضرت آدم بر حسب انسان‌های آن زمان مقداری مسائل آن کامل و تکمیل نبوده لکن هرچه زمان گذشت انسان پیشرفت نموده و عقل آن بارور شده در نتیجه خداوند دین را کامل تر فرستاده تا زمان پیامبر خاتم که انسان ها به کمال رسیدند و در نهایت دین هم به کمال رسید ، خاتمه پیدا کرد ، ختم شد و کامل شد که ختم به معنای کامل شدن است.

چگونگی اکمال و اتمام دین

لذا پیامبر آمد و دینی که همه انبیاء آن را آوردند تبلیغ کرد، ، به مردم معرفی کرد،  کامل نمود و تحویل جامعه بشریت داد و جالب این مطلب است که کمال این دین به وصایت و خلافت بعد از پیامبر بود به دوازده امامی که منصوب شدند از طرف خداوند ،عهده دار ولایت و خلافت بعد از پیامبر  آن هم به نص قرآن و طبق آیات قرآن بودند .

معرفی امامت در قرآن کریم

بحث آیاتی که در سوره مبارکه مائده داریم که خداوند متعال فرمود :«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ» ۲ و همچنین آیه :«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً»۳ روات همه فرق مسلمین اعم از شیعه و سنی ، در کتاب های شیعه و در کتاب های صحاح شش گانه اهل تسنن شأن نزول این آیات را بیان کرده اند که معرفی علی ابن ابی طالب (علیه السلام) به عنوان وصی و خلیفه بعد از پیامبر می باشد .

تحریف تفسیر قرآن توسط وهابیون

لذا همه اهل تسنن در کتاب های خود این مطالب را آورده اند و تنها فرقه ای که آنها را تحریف می کند وهابیون هستند وگرنه دیگر فرق مسلمین قبول دارند که اهل سنت صحاح خود را قبول دارند و ما هم کتاب های روایتی خود را قبول داریم .

تواتر شأن نزول آیات امامتی

 آنچه که مسلم می باشد نه تنها یک سند و یک راوی بلکه صد ها دسته از روات در آن زمان این مطلب را سینه به سینه نقل کرده اند و شان نزول آیات را فرموده اند که زمانی بوده در غدیر خم یعنی  محلی که در غدیر خم و مکه  می باشد و در حجه الوداع یعنی آخرین سال عمر پیامبر ،پیامبر امیرالمومنین (صلوات الله علیهم اجمعین) را به عنوان خلیفه بعد از خود به مسلمین معرفی کردند، آن هم در خطبه طولانی که همه آن خطبه مضبوط و جمع آوری شده در کتب روایی که این مطلب هم مسلم و هیچ خدشه ای بر آن وارد نیست .

مسائل مربوط به مبدأ و دنیا

پس بنابراین آنچه مورد بحث قرار گرفت عبارت است از «وجود خداوند ،توحید و یگانگی ، بی مانندی و بی مثلی ، بی نظیری و یکتایی خداوند  و همچنین نبوت و امامت»  که از اصول دین اسلام است ،همه این موارد مربوط به مبدا و این دنیا است .

حکم عقل بر وجود معاد

یک اصل هم داریم که آن اصل عقلایی و حکم عقل بر آن حاکم می باشد که آن معاد است  که اصل معاد  هم در همه ادیان بیان شده لذا آن چیزی که مبدا را برای ما مشخص و بیان کرد،  معاد را هم مشخص کرد،  بنابراین مبدأ یعنی جای شروع و معاد به معنای جای انتهی و برگشت است .

عین ذات بودن صفات الهی

بحث صفات خداوند نیز ضمن مطالب شب های گذشته بیان شد که صفات ذات باری تعالی عین ذات اوست و عارض بر ذات نیست ،یعنی خالقیت خداوند چیزی نیست که مثلا یک فصلی خداوند خلق کند و فصل دیگر خلق نکند بلکه خداوند دائما خلق می کند .

صفت رحمانیت و رحیمیت

 خداوند بر همه مخلوقات خود رحمان می باشد  و همچنین بر همه مومنین و بندگان واقعی خودش رحیم است که این صفات خداوند عین ذات اوست .

صفت عدل از نظر اهل تسنن

یکی از صفات مورد بحث خداوند میان شیعیان و اهل تسنن عدل خداوند می باشد که بعضا اهل تسنن می گویند معنا ندارد که بگوییم خداوند عادل است و عادل نیست بلکه هر کاری که خداوند اراده کند همان کار را انجام صفت عدل از نظر شیعیان اما ما شیعیان میگوییم خداوند هر کسی را به وسع خودش و طبق عدالتی که خودش تعیین فرموده برای کل بشر خداوند همانطور عمل می کند ؛ پس اگر من یک جایی در بعض امکانات مثلا گشایش من کمتر است به این دلیل می باشد که ظرفیت من کمتر است و آن کسی که خلق کرده  می داند که ظرفیت  و وسعت وجودی من چقدر است و بر حسب آنچه من وسعت دارم خداوند هم تکلیف می کند و هم نعمت می دهد .

وسعت وجودی انسان ها

بعضی افراد واقعا ظرفیت داشتن را ندارند و نمی‌توانند داشته باشند و اصلا نمیگذارند چیزی داشته باشد لذا مقصر خداوند نیست گرچه خلقت او به دست خداوند بوده اما مخلوق خداوند بر حسب یک سری عناصر و مسائلی در زمان ها تغییر می کند که انسان ها را هم تغییر می دهد و انسان ها باید خودشان تغییر کنند .

خلقت انسان به صورت مختار

 چون عرض کردیم تنها موجودی که خداوند مختار آفریده و صاحب اراده خلق فرموده انسان است لذا انسان ها اراده دارند که  کاری را انجام دهند یا ندهند ، اعم از خیر و شر و خوب و بد ،بنابراین فقط انسان می تواند اراده کند و غیر انسان نمی تواند اراده کند که غیر آن چیزی که می تواند و توان دارد انجام دهد.

بیان انواع ملائکه

مثلا ملائکه در کتب تفسیری ما هشت نوع هستند که تفصیل آن از بحث ما خارج است ولی بدانید خداوند ملائکه را از نظر استخدامی و خلقتی هشت نوع خلق کرده ،مثلا بخشی از ملائکه مربوط به حیات دادن و ممات انسان ها هستند  که ماموریت دارند .

چگونگی انجام ماموریت ملائکه

مانند حضرت عزرائیل که مامور قبض روح می باشد و آنهایی که در این ماموریت هستند مسئولیت خاص خود را دارند و هیچ وقت حضرت عزرائیل نمیتواند بگوید من این انسان را خیلی دوست دارم چون نزد تو مقرب است و من او را قبض روح نمی کنم ،خیر! بلکه وسیله ای می باشد که باید قبض روح کند اعم از اینکه پیامبر خاتم باشد یا انسان خیلی عقب مانده که باید همگی را قبض روح کند بنابراین مأموریت حضرت عزرائیل قبض روح است و کذلک دیگر ملائکه .

عدم وجود اراده برای فرشتگان

هر کدام از فرشتگان حضرت حق وظیفه خاص خود را دارند و هیچ کدام نمیتوانند از آن وظیفه سرپیچی کنند و اصلا اراده تخلف ندارند و همچنین غیر انسان روی زمین هر چه خلق شده همگی طبق نص قرآن تسلیم خداوند هستند.

تسبیح خداوند توسط موجودات عالم

 لذا خداوند متعال فرمود:«بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ یُسَبِّحُ لِلَّـهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ»۴ یعنی هر آنچه که در آسمان ها و زمین قرار دارد در تسبیح خداوند هستند یعنی همگی تسبیح خداوند میگویند ، هر آنچه در زمین و اسمان ها وجود دارند  لذا تعداد زیادی از آیات به همین بیان که فرموده خداوند را تسبیح میکنند آنچه در آسمان ها و زمین وجود دارند ،بنابراین همه موجودات این عالم و کائنات در تسبیح خداوند هستند .

شرافت انسان به اهل بیت

تنها موجودی را که خداوند رتبه پایین تر از خودش خلق کرده اما بر همه موجودات شرافت دارد انسان است ،انسان را شرافت داده که اگر بخواهم خلاصه آن را بگویم این است که شرافت همه انسان ها به نور پنج تن آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) است .

اهل بیت تجلی کنندگان حضرت حق

آنچه که مسلم جلوه خداوند هستند و تجلی حضرت حق هستند و همیشه نورافشانی میکنند بر این عالم پنج تن آل عبا هستند و دیگر معصومین تا به چهارده برسند و در ضمن وجود آنها انبیاء و اولیاء عالم .

عظمت صدیقه طاهره (س)

 جالب این است که همه عالم وجود متوقف بر وجود زهرای مرضیه (سلام الله علیها) می باشند لذا وقتی خداوند نور ایشان را خلق فرمود به واسطه نور حضرت صدیقه طاهره  پیامبر و حضرت علی (صلوات الله علیهم اجمعین) را خلق فرمود و وقتی که پیامبر و حضرت علی  خلق شدند تمام این عالم و فلک خلق شد.

شرح حدیث لولاک

 لذا فرمود:« لولاک لما خلقت الافلاک» یعنی ای پیامبر اگر تو نبودی کل این افلاک را خلق نمیکردیم ،نفرمود فلک بلکه فرمود افلاک را خلق نمیکردیم و فرمود:« لولا علی لما خلقتک» ای پیامبر اگر علی(علیه السلام) نبود تو را خلق نمی کردم ، «لولا فاطمه لما خلقتکما» اگر فاطمه نبود شما را هم خلق نمیکردم .

علت خلق هستی و فلک

خلاصه و چکیده این روایت معروف این است که عله الوجود و علت خلق همه این فلک و هستی که ما از آن خبر داریم و خبر نداریم در این عالم وجود که همگی ضل خداوند هستند ،واسطه وجود آنها را خداوند نور وجود صدیقه طاهره (سلام الله علیها) قرار داده است.

اولین شهیده راه ولایت

 اولین کسی هم که قربانی حرکت ولایی امیرالمومنین علیه السلام شد ،حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها می باشد لذا وقتی که منافقین در مدینه توانستند جرأت کنند ، حریم بشکنند و حضرت زهرا را شهیده کنند ،شهید کردن امام حسین علیه السلام هم برای آنها آسان شد .

مبدأ شهادت امام حسین (ع)

وقتی دختر پیامبر با آن سفارشات عالی و بسیاری که پیامبر به مسلمین فرمود ،اهمیت ندادند کشتند فرزند حضرت زهرا نیز برای آنها آسان است و این مصیبت ما می باشد و غصه و دلگیری همه عالم بر این مطلب است که بهترین ها قربانی جهل ما شدند .

گستره نورانیت حضرت زهرا (س)

حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها اگر مورد صدمه منافقین قرار نگرفته بود و شهیده نشده بود ،این همه بدبختی در این عالم نبود ولی وجود و گستره نورانیت حضرت حضرت صدیقه طاهره گرچه بر این عالم وجود دارد اما با اصلاح جامعه چنان وجود آنها موثر خواهد شد که تمام گرفتاری ها و مشکلات بشریت خواهد شد .

معنای واژه «الْمُخْلَصِینَ» در قرآن

مشکل تمامی بشر یک کلمه و یک چیز می باشد و آنهم کوتاه بودن دست بشر از قرآن و اهل بیت است لذا همه چیز را آنها برای ما خالصا و مخلصا خواسته اند و تعبیر قران هم به اهل بیت «الْمُخْلَصِینَ»۵ می باشد که «الْمُخْلَصِینَ» یعنی کسانی که پاکیزه شده اند و هیچ ناخالصی در وجود آنها نیست .

تفاوت مخلَص و مخلِص

کلمه «الْمُخْلَصِینَ» غیر از «مخلِصین» می باشد چون مخلِص یعنی کسی که به دنبال پاکسازی و خالص سازی است اما مخلَص یعنی پاکیزه شده و معصوم و یعنی اینکه اراده خداوند بر این امد که «یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»۶ .

عظمت جلسات اهل بیت

این جلسات یک گوشه ای از نورانیت وجود اهل بیت می باشد که بر همه الحمدالله ما نعمتی قرار گرفته و ما را روز به روز پیش می برد و ما را هم در این دنیا ، هم در برزخ و هم در عالم قیامت که زندگی دیگر ما و زندگی ابدی است ،بر همه ما موثر خواهد بود .

وظیفه ما نسبت به اهل بیت

چیزی که ما نسبت به اهل بیت وظیفه داریم مودت است که مودت نیاز به اطاعت دارد پس مودت بدون اطاعت فایده ای ندارد لذا این کار هایی که ما انجام میدهیم و این ظواهری که درست میکنیم ،روضه خوانی ها و عزاداری ها و… همگی مودت است  ، فرمود:« قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى‏» ۷ یعنی پیامبر بگو من از شما که راهنما و پیامبر شما شده ام مزدی نمیخواهم ،اما چیزی که میخواهم مودت در اهل بیت خود را میخواهم .

اهمیت مودت نسبت به اهل بیت

مودت یعنی ابراز دوستی و محبت و در غم و اندوه ،اندوهناک بودن و در خوشحالی ،خوشحال بودن که این مطلب را ما عمل کنیم اما اطاعت از آنها و فرمانبرداری از آنها ،فرمانبرداری از پیامبر است و فرمانبرداری از پیامبر ،فرمانبرداری از خداوند است و فرمانبرداری از اهل بیت و پیامبر فرمانبرداری از خداوند است .

چگونگی رسیدن به مقام عبودیت

اگر ما بخواهیم به مقام عبودیت حضرت حق واصل شویم ،حاصل نمیشود مگر به اطاعت از اهل بیت که ببینیم چه چیزی گفته اند و ما همان کار را انجام دهیم .

لزوم رعایت انسانیت

سرمشقی که در درجه اول اهل بیت برای ما گذاشته اند انسانیت می باشد  زیرا انسانیت است که قابلیت دین را دارد و اگر انسانیت نباشد دین معنا ندارد .

محل فرود برکات الهی

آنچه که بر همه ما مسلم می باشد در رتبه اول انسانیت است و  انسانیت محل فرود برکات الهی در جهت رشد و تعالی انسان ،  تا انسان را به کمال اعلی ، اعلی علیین و  «عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ»۸ برساند .

ثمره و راه انسانیت

 ما را به جایی برساند که نزد خداوند بنشیتیم  و فقط در همین راستا ما می توانیم حرکت کنیم و فقط یک راه وجود دارد لذا در قران این راه به « الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»۹ و بندگی خداوند که فرمود «وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ»۱۰ لذا بنگی خاص خداوند را به جا آوردن که همان صراط مستقیم است و تعریف صراط مستقیم ومصداق خارجی آن قرآن و اهل بیت می باشند .

ملازمه قرآن و اهل بیت

قرآن و اهل بیت هم باید با هم باشند لذا پیامبر (ص) فرمود:« ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا» ۱۱ اگر به قرآن و اهل بیت متمسک شدیم و همه امور خود را طبق دستورات آنها عمل کردید هرگز گمراه نمی شوید و بدانید پیامبر فرمود این دو از هم جدا نمی شوند تا اینکه روز قیامت  کنار حوض کوثر به من برسند .

اهمیت رعایت مسائل دینی

کسی بگوید من امام حسین(علیه السلام)  را قبول دارم اما نماز نخواند فایده ای ندارد لذا اگر کسی اعتقاد به امام حسین (علیه السلام) دارد باید اعتقاد به این هم داشته باشد که ایشان  ظهر عاشورا در جنگ نماز جماعت برپا کرد و این جلسات نباید به گونه ای باشد که نماز صبح ما قضا شود یا نماز نخوانده در این مجالس بنشینم یا اینکه  در صورت توانایی روزه گرفتن ، روزه نگیریم ، اگر توانایی جسمی داریم و میتوانیم فیش مکه تهیه کنیم و مکه برویم ،این کار را نکنیم و به مکه نرویم این فایده ندارد و باید برویم .

عدم سبقت از خدا و رسول

نکته ای که به ذهن بنده خطور کرد تذکر بدهم که خیلی از ما فکر میکنیم از خداوند بیشتر می فهمیم در صورتی که خداوند متعال در سوره حجرات فرموده:«بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّـهِ وَ رَسُولِهِ»۱۲ یعنی ای مومنین از خداوند و رسول جلوتر نروید و فکر نکنید که بیشتر میفهمید .

اهمیت حج در کلام خدا و اهل بیت

خداوند نص آیه قرآن را نازل فرموده که اهل بیت هم فرموده اند و بعضا حج را عمل کرده اند اما بگوییم خیر ! این پول را میدهیم به اعراب تا خرج کنند ! در صورتی که اینگونه نیست لذا از اینجا که با هواپیما می روید ،هواپیما که برای اعراب نیست ! بلکه شاید برای خود ما یا حتی کفار باشد و همچنین خرج بنزین ،روغن ،لوازم یدکی و همه امکاناتی که وجود دارد تا شما بروید پس بخشی از مخارج صرف رفت و آمد می شود .

موارد مصرف پول حج

در عربستان هم ساختمانی ساخته اند و امکانات دارند اعم از هتل ، غذا و خوراکی که به شما می دهند که خرج می شود چه اینکه مالک آن عرب باشد یا عجم بنابراین پولی که شما برای حج خرج می کنید به کسی که نمی دهید ! بلکه خرج این موارد می شود .

هزینه حجاج در عربستان

یک سری از اماکن هم در عربستان برای حجاج روز به روز خرج میکنند که بخشی از آن هزینه ها را از حجاج می گیرند اما خیلی کم وگرنه اگر بخواهند پولی بگیرند میتوانند بیشتر طلب کنند.

رایگان بودن ویزای حج

از نظر ویزا هم کشور عربستان از حجاج ویزا نمی گیرد لذا از حجاج بیت الله الحرام و حج تمتع به عنوان ویزا پولی نمی گیرند بلکه برای مخارجی مانند منا و عرفات دولت عربستان پولی اخذ می کنند ، بنابراین پولی که خرج می شود  در حقیقت خرج خود ما می شود تا به آنجا برویم و حج انجام دهیم و برگردیم .

وجود اصول دینی در مراسم حج

تا الان اصول را گفتیم اما در حج که از فروع می باشد دقت کنید که به چه میزان اصول وجود دارد ،در حج نماز قرار دارد که نماز طواف است ،روزه وجود دارد چون زمانی که محرم می شویم باید از بیست و چهار مورد امساک کنیم ، چیزهایی که در احرام برای محرم حرام می باشد ما باید امساک کنیم که بعضاً از روزه هم بالاتر است .

وجود فروعات دیگر در مراسم حج

یا  خرج کردن در حج از لحاظ زکات و خمس وجود دارد ، همچنین بحث تولی و تبری و  امر به معروف و نهی از منکر در حج وجود دارد به عبارت دیگر همه فروع دین در حج قرار گرفته است .

احراز شاخصه ای مهم در حج

 بلکه اعتقاد بنده این است که میگویم کسی حج میرود در حج شاخصه ای در او محرز می شود و آن بحث محل طواف و قبله گاهی که کعبه می باشد و در آن هیچ اتفاقی از زمان حضرت آدم تا الان حاصل نشده مگر تولد امیرالمومنین (علیه السلام) و آن کسی که به واسطه ایشان پیامبر و خداوند  کمال دین را اعلان کردند .

شرح حادثه ولادت امیرالمومنین (ع)

علی ابن ابی طالب (علیه السلام) شخصیتی می باشد که به امر خداوند با معجزه ای که واقعا خارق العاده بود که مادر ایشان کنار کعبه قرار گیرد و درد زایمان بر او غلبه کند و همان وقت دیوار کعبه شکسته و کنار رود ،فاطمه بنت اسد (سلام الله علیها) وارد شود ،دیوار به حالت اول برگردد و سه شبانه روز طول بکشد و بعد از سه شبانه روز با همان حرکت مجددا دیوار کنار رود و فاطمه بنت اسد (سلام الله علیها) بیرون بیاید همراه با مولودی که متولد شده در این خانه که این مطلب خیلی مهم است.

مسلم بودن ولادت امام در کعبه

این مطلب از مسلماتی می باشد که همه قبول دارند ،تمام کسانی که در تاریخ اسلام دخل و تصرفی داشته اند واقعه تولد امیرالمومنین علیه السلام را به این نحو قبول دارند و هیچ کسی رد نکرده است .

طواف مسلمین بر محل تولد امام

محل  تولد امیرالمومنین علیه السلام همانی است که باید دور آن طواف کنید لکن چه کسی طواف می‌کند ؟! همه مسلمین طواف می‌کنند و مطاف همه مسلمین است حتی کسانی که امیرالمومنین علیه السلام را لعن می کردند وگرنه هیچ واقعه دیگری در کعبه اتفاق نیفتاده این «کما فضلته و شرفته» فضیلت و شرافت این خانه نیست مگر به علی ابن ابی طالب(علیه السلام) .

منابع

۱_ سوره حدید آیه ۲۵

۲_ سوره مائده آیه ۶۷

۳_ سوره مائده آیه ۳

۴_ سوره تغابن آیه ۱

۵_ سوره ص آیه ۸۳

۶_ سوره احزاب آیه ۳۳

۷_ سوره شوری آیه ۲۳

۸_ سوره قمر آیه ۵۵

۹_ سوره حمد آیه ۶

۱۰_ سوره یس آیه ۶۱

۱۱_بحارالانوار ج ۲۳ ص ۱۳۳

۱۲_ سوره حجرات آیه ۱

Views: 45

فهرست مطالب

برچسب ها

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1