تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۷۲ تا ۷۴ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی زنده شدن اعجاز آمیز مرده ، در ماجراى گاو بنى اسرائیل جلسه تفسیر آیه هفتادو سوم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فیها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ (۷۲) فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۷۲ تا ۷۴
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
زنده شدن اعجاز آمیز مرده ، در ماجراى گاو بنى اسرائیل
جلسه تفسیر آیه هفتادو سوم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فیها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ (۷۲) فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتى وَ یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (۷۳) ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَهِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (۷۴)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و [یاد کنید] هنگامى که کسى را کشتید و درباره [قاتل] او به نزاع و ستیز برخاستید؛ و خدا آشکار کننده چیزى است که پنهان مىداشتید. (۷۲) پس گفتیم: پارهاى از آن [گاو ذبح شده] را به مقتول بزنید [تا زنده شود و قاتل را معرفى کند]. خدا مردگان را این گونه زنده مىکند و نشانههاىِ [قدرت و ربوبیّت] خود را به شما نشان مىدهد، تا بیندیشید. (۷۳) سپس دلهاى شما بعد از آن [معجزه شگفتانگیز] سخت شد، مانند سنگ یا سختتر؛ زیرا پارهاى از سنگهاست که از آنها نهرها مىجوشد، و پارهاى از آنها مىشکافد و آب از آن بیرون مىآید، و پارهاى از آنها از ترس خدا [از بلندى] سقوط مىکند؛ و خدا از آنچه انجام مىدهید بىخبر نیست. (۷۴)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۷۲ و ۷۳ و ۷۴
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فیها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ (۷۲) فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتى وَ یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (۷۳) ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَهِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (۷۴)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و [یاد کنید] هنگامى که کسى را کشتید و درباره [قاتل] او به نزاع و ستیز برخاستید؛ و خدا آشکار کننده چیزى است که پنهان مىداشتید. (۷۲) پس گفتیم: پارهاى از آن [گاو ذبح شده] را به مقتول بزنید [تا زنده شود و قاتل را معرفى کند]. خدا مردگان را این گونه زنده مىکند و نشانههاىِ [قدرت و ربوبیّت] خود را به شما نشان مىدهد، تا بیندیشید. (۷۳) سپس دلهاى شما بعد از آن [معجزه شگفتانگیز] سخت شد، مانند سنگ یا سختتر؛ زیرا پارهاى از سنگهاست که از آنها نهرها مىجوشد، و پارهاى از آنها مىشکافد و آب از آن بیرون مىآید، و پارهاى از آنها از ترس خدا [از بلندى] سقوط مىکند؛ و خدا از آنچه انجام مىدهید بىخبر نیست. (۷۴)
وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فیها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ (۷۲)
آیه ۷۲ از سوره مبارکه بقره به دنبال بحثی است که در مورد بنی اسرائیل بوده و عطف می باشد این آیه به «یَا بَنِیٓ إِسْرَآئِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِیٓ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ»۲ در این آیه هم «وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا»۳ و آن وقتی را به اورید که شما کشتید نفسی را «فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا» بعد هم هیچ کدامتان گردن نگرفتید همه ی شما دفع کردید و می گفتید ما نکشتیم «فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا ۖ وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ» ۴ ولی خداوند انچه که شما کتمان می کردید و میپوشاندید ان را خداوند اورد و نشان داد .
نکاتی که در آیه است یکی کلمه «فَادَّارَأْتُمْ»می باشد لذا «درء» به معنای دفع می باشد لذا «دَرَءَ» به معنای «دَفَعَ» پس «فَادَّارَأْتُمْ» یعنی در واقع «فتدارئتم» بوده بعد در این آیه این کلمه «فَادَّارَأْتُمْ» به تناسب« دال و تاء» آن را ادخام کرده اند و«فَادَّارَأْتُمْ» شده مثل همان کلمه « إدرء الحدود بالشبهات » که داشتیم.
ببینید اصلا میزان کار در قضاوت در بحث درء نسبت به آنچه شبهات ایجاد می شود در حدود این مسلم است که باید درء شود یعنی انها را باید نادیده بگیرد لذا به تناسب این کلمه ای که اینجا گفته شد بحث درء و اینکه دفع کنیم اتهام را از کسی این در حدود اصل است لذا قاضی هم که در بحث مباحث کیفری در حدود میخواهد وارد شود کوچک ترین شبهه ای که در بحث باشد او موظف است که نسبت به اتهام عکس العمل نشان ندهد و قضاوتی نکند یعنی آن را مسلم نداند تا صددرصد آن مشخص نشود حکم نمی تواند بدهد و کوچک ترین شبهه ای که در حد و حدود باشد نمیتواند حکم دهد لذا اصل اولیه برای قضات هم همین است اداره حدود تا بتوانند آنها را تا بتوانند منع تعقیب بزنند وآنها را دنبال نکنند .
یکی از مسائلی که در بحث اخلاقیات الان هست این است که گاهی اوقات یک چیزی را می شنویم و زبان به زبان میگوییم و من میگویم شما می گویید در حالی که اصل آن اصلا درست نیست لذا اینها را باید مواظب باشیم که در مسائل اخلاقی حق نداریم وقتی یک جرمی را برای یک شخص اعلام می کنند یا شایعه می کنند آن را دنبال کنیم و بخواهیم برای طرف نقطه ضعف درست کنیم لذا اینجا هم کلمه درء به این تناسب گفته شد .
اما در ما نحن نسبت به همان نفسی است و آقایی هست که عاشق دختر پسر عموی خود شد و رفت خاستگاری و پسر عمویش موافقت نکرد که دخترش با او ازدواج کند آن وقت با خدعه و نیرنگ ان پسر عمو را به قتل رساند و بعد همان قصه ای که گاو بنی اسرائیل مطرح شد و آنها آمدند گفتند یا موسی از خدا بخواه که معلوم کند چه شخصی قاتل است آنوقت جالب این است که خود قاتل خونخواه شد ،خود کسی که قتل را انجام داده بود و اولین کسی که به خونخواهی بلند شد خود قاتل بود .
لذا مامور شدند از طرف خداوند که بیایند گاوی را ذبح کنند با توصیفاتی که قبلا داشتیم و بعد بعض از آن را به بدن این مرده بزنند تا زنده شود و خودش اعلام کند که قاتلش چه شخصی بوده «وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا»۵ وقتی که شما کشتید نفسی را که منظور همان پسر عموی او بود که خود پسر عمو او را کشت که عاشق دخترش شده بود ان هم با خدعه و نیرنگ «فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا» بعد در این قتل شما امدید خودتان را تبرئه کردید .
«وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ» ۶ انوقت می فرماید خداوند خودش آنچه را که کتمان مینمودید خداوند ظاهر می کند به وسیله همان دستوری که داده شد که گاو بنی اسرائیل را ذبح کنید «فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا»۷ پس ما بودیم که دستور دادیم که بزنید بعض از این بدن گاو را به آن مرده تا برای شما معلوم شود چه کسی قاتل بوده انهم به اعتراف خود مقتول .
«کَذَٰلِکَ یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَىٰ»۸ این نکته کلمه که باز در اینجا داریم بحث احیاء اموات است که ایا اموات چگونه زنده می شوند ؟ این یکی از نشانه های حق است بر اینکه قیامت هم قیامت جسمانی است یعنی همه ی انسان ها زنده می شوند با همین هیکل و بدن و وارد محشر میشوند لذا زنده کردن باز مورد شبهه قرار نمی گیرد البته جاهای مختلف گفته است .
علاوه بر این بحث رجعت را هم ما داریم که جزو اعتقادات شیعه است که در زمان ظهور بهترین ها رجعت می کنند بالاختیار و آنهایی هم که باید تقاص شوند آنها هم رجعت می کنند لذا هم بحث زنده کردن اموات و هم بحث رجعت که بسیار مطرح است در مذهب حقه در این آیه این نشان دهنده است و دلیل می شود .
چیزی مهم است که ما بتوانیم ادله قرآنی را مطرح کنیم خصوصا در برابر مخالفین چون مخالفین ادعا دارند که قرآن را قبول دارند «حسبنا کتاب الله» وقتی که به کتاب خدا با آنها برخورد می کنید و آیاتی که دلالت بر امور دارد را دیگر نمی توانند حرف بزنند .
در بحث لعن اگر شما تکیه کنید در آیات قرآن که آنهایی که ایذاء پیامبر می کنند آنها را خداوند لعن می کند آن وقتی که پیامبر صلوات الله علیه را اذیت کردند و آنهایی که زهرای مرضیه صلوات الله علیها را کشتند ،آنهایی که اینگونه پیامبر را مورد آزار و اذیت قرار دادند با کشتن و آزار و اذیت دخترش که فرمود « بضعه مِنی » دیگر حرفی ندارند که ما لعنشان کنیم آنها دلیل ندارند که بگویند چرا شما این حرف را می زنید و بگویند این مطالب شرک است ،چه شرکی؟!
یا مثلا مخالفین می ایستند در بقیع می گویند چرا شما سلام به مردگان می دهید ،کی به مرده ها سلام داده؟ خب اگر شما به قرآن مسلط باشید با اندک تسلطی به قران جوابشان داده می شود چون خود خداوند سلام داده است به مردگان در قرآن می فرماید «سَلَامٌ عَلَىٰ نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ» ۹ یا می فرماید :«سَلَامٌ عَلَىٰٓ إِبْرَاهِیمَ»۱۰ یا حضرت عیسی که سلام می کند به خودش :«وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا» ۱۱ وقتی به انها بگویید دیگر نمی توانند در برابر ما از قران اگر دلیل بیاورید نمی توانند جواب دهند خصوصا دلالات قرآن در اینجا البته خیلی ظاهر است یعنی خیلی روشن است دلالتی که بالمطابقه یا بالتضمن است لذا خیلی نمی توانند در برابر ما حرف بزنند این نکات کلامی بود که در این بحث داشتیم.
لذا «وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا ۖ وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ»۱۲ آنچه که شما دائم بر آن بودید که کتمان کنید «مَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ» یعنی بنا نداشتید که اصلا آنها را آشکار کنید اما خداوند آنها را خارج نمود «وَاللَّهُ مُخْرِجٌ» از کتمان شما .
«فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا ۚ کَذَٰلِکَ یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَىٰ» ۱۳ اینگونه خداوند زنده می کند مردگان را که البته نکته ای که در این چند کلمه این است که فاعل را اسم ظاهر الله اورده اند «یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَىٰ» که احیاء را نسبت داده اند به خود حضرت حق و ««فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ» اینجا متکلم مع الغیر است که مثلا خداوند دستور می دهد به ملائکه ،جبرئیل می آید به حضرت موسی علی نبینا و اله و علیه السلام دستور ابلاغ می کند که آنها این کار را انجام دهند اما در اینجا می فرماید «یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَىٰ» الله احیاء می کند این نسبت احیاء را در قران همیشه به خود خداوند می باشد تنها کسی که احیاء می کند و می میراند خود خداوند است لذا در اینجا فرموده «یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَىٰ» .
«وَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»۱۴ و نشان می دهد خداوند آیات خودش را به شما بلکه اندکی فکر های خود را به کار بیندازید اندیشه و تعقل کنید یعنی احیاء حضرت حق منجر به این می شود که ما اندیشه و فکر کنیم که خالق کیست ؟ از کجا آمدیم ؟ از این قبیل بحث ها و بعد دوباره چه کسی ما را از اینجا می برد و چه کسی دوباره ما را احیاء میکند ،این هم نکته ای که در این آیات بود و این ایات که در این ایه فرموده است نشانه هایی که از طرف خداوند است و بسیار بزرگ می باشد اینها آیه هستند و «لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» نیز معنایش روشن است .
«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ »۱۵ بحث قساوت قلب را در این ایه داریم که این قساوت قلب به چه معنایی است و به چه کسی می گویند قسی القلب ؟ بالاترین و بدترین قساوت برای انسان این است که آیات خداوند در دل انسان موثر واقع نشود .
به عبارت دیگر قساوت قلب برای افراد به گونه ای است که هیچ متأثر نمی شوند از آیات خداوند یعنی تأثیر نمی پذیرند لذا این را میگویند قساوت قلب کنایه از عدم تاثیر آیات خداوند تبارک و تعالی حتی معجزات باهرات یعنی معجزاتی که همراه با برهان است از نظر عقلی کاملا دلالتش روشن است اما این معجزات هم اثر نمی کند ادله و مواعظی که داریم برای بشر اینها اثر نمی کند یعنی در نفوس آنها هیچ نفوذ نمی کند .
لذا « فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً»۱۶ می فرمایند چرا «أَشَدُّ قَسْوَهً» چون در سنگ بالاخره بعضی اوقات یک سری چیزها نفوذ می کند لذا سنگ بعضی اوقات در آن جریان اب ایجاد می شود چشمه از آن سر می زند و حتی در بین سنگ ها و وسط سنگ ها هست که حتی موجوداتی مثل کرم زندگی میکنند و بعضی اوقات جایگاه رویش گیاهان می شود .
درباره حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام وقتی میخواست قبض روح بشود از خداوند خواست که عمرش را طولانی و مرگش را عقب بیندازد گفت من دختر دار هستم حضرت جل و اعلی فرمود با این عصا به سنگ بزن لذا زد به سنگ، وسط سنگ دید یک کرم ابریشم آنجا دارد برگ درخت توت را می خورد چون کرم ابریشم غذایش برگ توت است.
لذا بعضی اوقات قلب های انسان ها انقدر قساوت پیدا می کند که از سنگ بدتر است در اینجا قران هم برای همین می فرماید :««ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِکَ »۱۷ یعنی از بعد این که آیات را به انها نشان دادیم ، آنها اخرش قساوت قلبشان را داشتند البته ثم می گوید یعنی یک مدتی میگذرد و اینها قساوت قلب برایشان پیش می آید «فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ» یعنی قساوت قلب مثل حجاره و سنگ است «أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً» عرض کردیم که به چه معنایی است.
«وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَهِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ»۱۸ از داخل سنگ ها گاهی اوقات اب بیرون می زند یک چشمه ای است منطقه تیران و کرون که از داخل سنگ ها آب بیرون می اید که خیلی قشنگ است و از وسط شن و سنگ که خود این فوران اب شن ایجاد می کند ولی در واقع در دل سنگ است همه ی آبها و در دل سنگها همین ایه است که می فرماید «لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ»۱۹ نهر ها و چشمه ها از این سنگ ها بیرون می آید ،«وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ» ۲۰
ولی بعضی ها اینطوری هستند که هیچ کاری برایشان ایجاد نمی شود؛«وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ»۲۱ و بعضی از این سنگ ها هستند که به اصطلاح از عظمت و ترس خداوند هم شقه شقه ،تیکه تیکه و پاره پاره می شوند لذا فرمود :«لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ ۚ » ۲۲ در اینجا هم می فرماید ««وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُفَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَآءُ»۲۳ بعد از آنها جریان پیدا می کند .
«وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ»۲۴ اما این قساوت قلب اینگونه است که نمونه اش بحث ابوجهل بود که پیامبر به او گفت ایمان بیاور ولی ایمان نیاورد بعد گفت من از شما معجزه میخواهم ،معجزه کن تا من ایمان بیاورم ،فرمودند من معجزه هم بیاورم تو ایمان نمی آوریم انوقت شق القمر را خواست ، شق القمر هم نمودند گفت بله من میدانم تو معجزه داری و پیامبر هم هستی اما من ایمان نمی اورم لذا فرمود تو ابوالعلم نیستی بلکه ابوجهل هستی لذا بعضی اوقات انسان ها اینگونه می شوند .
خصوصا بحث بنی اسرائیلی ها اینطور بودند که در بحث قساوت قلب شان بدترین است ، همین است که آیات خداوند هیچ تاثیری روی آن دلها نمی گذارد ،آیات خداوند می تواند روی سنگ ها و کوه ها همه ی اینها اثر بگذارد و خود عصای موسی بر هر سنگی خورد دوازده چشمه جریان پیدا می کرد که در بحث بنی اسرائیل هم بود اما بعضی اوقات این عصای موسی که هیچ خود حضرت موسی هم نتوانست دل آن کسانی که قساوت قلب داشتن را متاثر کند یعنی هیچ اثری در دل آنها نکرد لذا هر چقدر هم تلاش شد اما فایده ای نداشت .
حضرت نوح را داریم ک انچه معروف است سی نفر در طی نهصد و پنجاه سال ایمان اوردند حالا زمان بنی اسرائیل که دیگر هیچ ،این بنی اسرائیل واقعا همه ی اینها را می دیدند ،دیدند که چگونه گاو را که کشتند و روی بدن آن مرده قرار دادند چگونه زدند به دم آن و هر چه و آن زنده شد ،دیدند که بلند شد زنده شد و اعتراف کرد و شهادت داد که چه کسی مرا کشته خود مقتول ،لذا خود مقتول که بگوید دیگر شکی درآن نیست اما آنهایی که قساوت قلب داشتند هیچ کدام از اینها در آنها تاثیر نداشت و هیچ اثری در دلهای آنها نمی کرد .
لذا بدترین قساوت قلب همین قساوت قلبی است که در قرآن و این آیه فرموده است که هر چقدر آیات براهین بزرگ و مدلل بیاوری و حتی براهین و معجزاتی که برهانی است اما هیچ تاثیری در آنها وجود ندارد نه اینکه فکر کنید نمیدانند ،بلکه می دانند لکن عدم تاثیر اینها نه اینکه فکر کنید نمی دانند بلکه مثل انسانی هستند که خود را به خواب زده اند و می دانند مثل همان ابوالعلم یا ابوجهل ، نه اینکه فکر کنند اینها دروغ است ،همه را می دانند درست است اما آنها پذیرش نمی کنند یعنی هر چقدر هم بر آنها بیاید فایده ای ندارد.
مثل انسان خوابی که هر کاری کنید از خواب بیدار نمی شود چون نمیخواهد بیدار شود لذا این را کافر گویند چرا ؟ چون حق را میداند و می پوشاند « کفر أی سطر» لذا چرا میگویند کافر ؟ چون حق را می داند .
این حرف ها مشمول انسان هایی که قاصر اند و نمی دانند و اگاهی ندارند نمی شود «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ»۲۵ نه اینکه فکر کنید دل های انها مثلا دل صنوبری هست نمیگویند ،دل واقعی منظور همان وجود خود انسانیت انسان است که آن پذیرش نمی کند نه اینکه جاهل باشد ،نه می داند اما نمی پذیرد لذا همه چیز را میداند.
به قول آن امام جماعت مسجد مدینه النبی گفته بود من هر چقدر در آیات و نقلیات و روایت غور کردم عبادت بدون ولایت علی ابن ابی طالب علیه السلام پذیرفته نیست ولی هر چه در خودم فرو رفتم دیدم من ذره ای از محبت و ولایت علی برخوردار نیستم لذا برای چه روزه بگیرم فایده ای ندارد که خودش دیگر این را میداند میگوید من نمیتوانم ولایت علی ابن ابی طالب علیه السلام را بپذیرم .
وقتی نتوانی قابلیت نداری و این صالحیت و تناسب بین انسان و معبود از بین رفته لذا بین انسان و خدا وقتی که این مشکل باشد هیچ راهی برای هدایت او وجود ندارد چون نمی خواهد هدایت شود چون نمیخواهد هدایت شود فایده ای هم ندارد و الا اگر می خواست هدایت شود و می خواست که راه را پیدا کند و هدایت شود آن وقت مشیت بر او ایجاد می شد یعنی خودش کاری می کرد که موجب شود برای هدایت ولی نمی کند ،قساوت قلب اینگونه پیدا می کند چون نمی خواهد بپذیرد و نمی پذیرد .
«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَهِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَآءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»۲۶ میفرماید حواست جمع باشد که فکر نکید که هر چه در دل دارید و هر چه که در سینه دارید «تَعْمَلُونَ» یعنی انچه که عمل می کنید شما اینجا بیشتر منتسب به آن چیزی است که در دل دارید چون می دانی تو اما نمیپذیری فکر نکنید خداوند غافل است به آنچه شما عمل میکنید بلکه خداوند نسبت به انچه که شما در دل دارید و در نیات دارید اگاهی کامل دارد.
۱_سوره مبارکه بقره آیات ۷۲و۷۳
۲_ سوره مبارکه بقره آیه ۴۷
۳_ سوره مبارکه بقره آیه ۷۲
۴_ سوره مبارکه بقره آیه ۷۲
۵_سوره مبارکه بقره آیه ۷۲
۶_ سوره مبارکه بقره آیه ۷۲
۷_سوره مبارکه بقره آیه ۷۳
۸_سوره مبارکه بقره آیه ۷۳
۹_ سوره مبارکه صافات آیه ۷۹
۱۰_سوره مبارکه صافات آیه ۱۰۹
۱۱_سوره مبارکه مریم آیه ۳۳
۱۲_سوره مبارکه بقره آیه ۷۲
۱۳_سوره مبارکه بقره آیه ۷۳
۱۴_سوره مبارکه بقره آیه ۷۳
۱۵_سوره مبارکه بقره آیه ۷۴
۱۶_ سوره مبارکه بقره آیه ۷۴
۱۷_ سوره مبارکه بقره آیه ۷۴
۱۸_سوره مبارکه بقره ایه ۷۴
۱۹_ سوره مبارکه بقره آیه ۷۴
۲۰_سوره مبارکه بقره آیه ۷۴
۲۱_ سوره مبارکه بقره آیه ۷۴
۲۲_سوره مبارکه حشر آیه ۲۱
۲۳_سوره مبارکه بقره آیه ۷۴
۲۴_ سوره مبارکه بقره آیه ۷۴
۲۵_ سوره مبارکه بقره آیه ۷۴
۲۶_ سوره مبارکه بقره آیه ۷۴
بازدیدها: 23
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.