تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۶۲ و ۶۳ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی معیارهاى اساسى نجات (ایمان و عمل صالح) پیمان ویژه ى بنى اسرائیل و پیمان شکنى آنان جلسه تفسیر آیه شصت و دوم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئینَ مَنْ آمَنَ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۶۲ و ۶۳
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
معیارهاى اساسى نجات (ایمان و عمل صالح)
پیمان ویژه ى بنى اسرائیل و پیمان شکنى آنان
جلسه تفسیر آیه شصت و دوم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (۶۲) وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ وَ اذْکُرُوا ما فیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۶۳)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
هر یک از مسلمانان و یهود و نصارى و صابئان (پیروان حضرت یحیى) که از روى حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکارى پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود. (۶۲) و (اى بنى اسرائیل یاد آرید) وقتى که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالاى سر شما برافراشتیم، (و دستور دادیم که) احکام تورات را با عقیده محکم پیروى کنید و پیوسته آن را در نظر گیرید، باشد که پرهیزگار شوید.
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۶۲ و ۶۳
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (۶۲) وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ وَ اذْکُرُوا ما فیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۶۳)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
هر یک از مسلمانان و یهود و نصارى و صابئان (پیروان حضرت یحیى) که از روى حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکارى پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود. (۶۲) و (اى بنى اسرائیل یاد آرید) وقتى که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالاى سر شما برافراشتیم، (و دستور دادیم که) احکام تورات را با عقیده محکم پیروى کنید و پیوسته آن را در نظر گیرید، باشد که پرهیزگار شوید.
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ۱
جمله «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» مراد آن کسانی هستند که اظهار ایمان کرده اند و ایمان به معنای خاص نیست لذا ایمان در قران در بعض موارد به معنای خاص وارد شده است ولی در این ایه به معنای عام می باشد یعنی مومنینی که اظهار ایمان کردند .
همانا کسانی که اظهار ایمان کرده اند ، «وَالَّذِینَ هَادُوا» و کسانی که یهودی هستند و هدایت یافته اند و مراد آنها کسانی هستند که از پسر اول حضرت یعقوب به نام یهودا پیروی کرده اند و به همین جهت به انها یهودی گویند و فلسفه اینکه به چه علت یهودا سردمدار این دین شد و اسم او را گذاشتند بعدا بررسی می شود .
مراد از«وَالنَّصَارَىٰ» همان نصرانی ها می باشد یعنی ارامنه،«وَالصَّابِئِینَ» در واقع کسانی هستند که دین یهود و مجوس را کنار گذاشتند و به سمت ستاره پرستی رفتند و کلمه «صبا_یصبو» که هم با همزه هم بدون همزه وارد شده به معنای کسی است که خارج شود از دینی و به دین دیگر وارد شود.
و معنای «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» یعنی آن کسانی که ایمان واقعی به خداوند و روز قیامت اورده باشند و در ادامه می فرماید «وَعَمِلَ صَالِحًا» و آنچه عمل می کنند شایسته انهاست و صالح می باشد ،پس «فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ» به سود و نفع آنهاست اجری که نزد پروردگار می باشد ، و«وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» و هیچ ترسی بر انها نیست و اندوهی در خودشان راه نمی دهند .
در جمله «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» که گفتیم مراد اظهار ایمان می باشد ،این عمل ثمره ای برای آنها که نتیجه بخش و موجب سعادت انها بشود ، ندارد لذا اظهار علامت است و معنای ایمان را در ایه سوم سوره مبارکه بقره عرض کردیم که ایمان ،اعتقاد قلبی می باشد و تصدیق آن چیزی که در وجود واقعی انسان قرار دارد را ایمان گویند و آنچه که به زبان می آورند نشانه ایمان می باشد و آنچه که عمل می کند اثار ایمان است .
لذا ایمان اولی که در آیه وارد شده ، آیا منجر به تسمیه می شود که شخص مسلمان است یا ،یهودی و مجوسی است ؟ خیر ، به صرف تسمیه کسی نتیجه ای نمیگیرد و ثمری برای او در عالم دنیا یا آخرت نسبت به او نخواهد داشت بلکه ملاک سعادت در ایمان به خدا ،ایمان واقعی به خدا و ایمان قلبی به خدا است و نسبت به روز قیامت یعنی مبدا و معاد را به طور کامل باید متعبد باشد و به دنبال آن اعمال صالح بیاورند .
لفظ عمل هم شامل کارهایی که از اعضا و جواهر سر می زند می شود ، مانند کار هایی که از زبان و دست سر می زند لذا قدم بر میدارد برای جایی و گوش خود را به تلاوت آیات متوجه می کند که هر آنچه از جوارح سر میزند را افعال گویند ، آنوقت کلمه عمل هم شامل افعال می شود و هم شامل ما فی الصدور می شود یعنی آنچه که در دل پرورانده و نیاتی که عمل نکرده بنابراین اگر نیت خیر باشد «خیر من عمله» و اگر شر باشد « شر من عمله» ، پس ملاک سعادت ایمان به ایمان خدا و روز قیامت یعنی ایمان به مبدأ و معاد و به دنبال آن اوردن اعمال صالح است.
لذا ایمان به پیامبر و آنچه که آورده و ایمان به رسل برای ما ،مخصوصا نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم لازمه حقیقت ایمان به خدا می باشد پس هر کس ایمان به خدا آورده باشد ایمان به رسول خدا هم دارد و ایمان به آنچه که رسول خدا آورده است را هم دارد یعنی ایمان به مرسلات هم دارد که همان نبوت باشد و به دنبال وصایت و خلافت بعد از نبی ایمان به امامت می باشد.
بنابراین همه این مسائل به دنبال ایمان به خداست پس دلالت مطابقی ایمان به خدا این است که ایمان به توحید داشته باشد منتهی به دلالت التزامی نبوت و امامت را نیز شامل می شود و به دلالت تضمنیه صفات و عدالت خدا را شامل می شود پس «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» چهار اصول اول دین را شامل میشود و به واسطه «وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» معاد نیز شامل می شود .
مراد از «وَالَّذِینَ هَادُوا» را گفتیم طایفه یهودیان می باشد از جهت این یهودی گویند به انها چون منصوب به یهودا هستند و یهودا پسر بزرگ حضرت یعقوب علی نبینا و اله و علیه السلام است وبه این جهت که یهودیت را کیش خود قرار داده اند به انها «هَادُوا» گفته می شود و گویند :« و انتحلوا الیهودیه» یعنی آنها حل شدن در یهودیت را پذیرفته اند .
و مراد از «النَّصَارَىٰ» مسیحیان می باشند و به جهات مختلف به انه۵ا نصرانی گفته می شود مانند روایت امام رضا علیه السلام که ایشان فرموده اند :« لِأَنَّهُمْ کَانُوا مِنْ قَرْیَهٍ اِسْمُهَا نَاصِرَهُ ، مِنْ بِلاَدِ اَلشَّامِ ، نَزَلَتْهَا مَرْیَمُ وَ نَزَلَهَا عِیسَى (عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ) بَعْدَ رُجُوعِهِمَا مِنْ مِصْرَ »۳ آنها نصاری نامیده شدند به جهت اینکه آنها از یک قریه ای بوده اند که نام آن قریه ناصره می باشد که از شهر های شام بوده و حضرت مریم و حضرت عیسی علی نبینا و اله و علیهم السلام بعد از اینکه از مصر برگشتند آنجا بوده اند . بنابراین جهت تسمیه ناصره می باشد و آنهایی که مرید حضرت عیسی شده اند ،نصرانی نام گرفته اند .
مراد از «وَالصَّابِئِینَ» عده ای از یهودیان بودند که مجوسیت را با یهودیت قاطی کردند و در واقع از هردو خارج شدند و به ستاره پرستی رو آوردند لذا در مجمع البحرین گفته شده « خرج من دین الی دین » یعنی کسی که از دین خارج شود و به دین دیگر وارد شود را صابئین گویند و ما وقتی میگوییم مرتد یعنی خروج از دین و ورود به دین دیگر معنا ندارد .
در تفسیر قمی روایت شده :« قَالَ علیه السلام : اَلصَّابِئُونَ قَوْمٌ لاَ مَجُوسٌ وَ لاَ یَهُودٌ وَ لاَ نَصَارَى وَ لاَ مُسْلِمِینَ وَ هُمْ یَعْبُدُونَ اَلْکَوَاکِبَ وَ اَلنُّجُومَ. ۴ امام علیه السلام می فرمایند صائبون قومی هستند که مجوسی،نصرانی و مسلمان نیستند بلکه همیشه ستارگان و کواکب را عبادت می کنند و قول دیگر اینکه بعضا گفته اند صابئین آنهایی هستند که به دین حضرت نوح منتسب هستند و همه ی انبیاء حضرت نوح را منکر می باشند .
مراد از جمله «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» ایمان واقعی به خداوند و روز قیامت منظور است لذا ایمان اول در آیه به معنای اظهار بود و ایمان دوم به معنای ایمان واقعی می باشد و تفصیل این معنا را در ایه شریفه :«وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَآ أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَآ أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ» ۵ گفتیم که مراد از حقیقت ایمان ،این ایمان می باشد که ایمان «بِمَآ أُنْزِلَ إِلَیْکَ» ، ایمان«مَآ أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ» و ایمان «وَبِالْآخِرَهِ» در این آیه موجود می باشد یعنی ایمان به پیامبر و قرآن که لاجرم منتهی به ایمان به خداوند می شود .
و تفسیر و مراد از جمله «وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ» در آیه ، این ایه می باشد که خداوند فرمود :«وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِیهَآ أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»۶ یعنی بشارت بده ای پیامبر به کسانی که ایمان اورده اند و عمل صالح انجام دادند .
در تفسیر «وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» که جمله اخر آیه می باشد خداوند متعال در آیه ای دیگر می فرماید :«قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا ۖ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ»۷ یعنی کسی که تبعیت کند هدایت های مرا که جمله «فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ» مبیّن جمله «فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» می باشد.
وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا مَآ آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّهٍ وَاذْکُرُوا مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ۸
در تفسیر جمله :«وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ» گفته اند که میثاق عهد و پیمانی است که از جانب حضرت جل و اعلی گرفته شده که خداوند در تفسیر این ایه ،در آیه دیگر می فرماید:« أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِیٓ آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَأَنِ اعْبُدُونِی ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»۹ یا در آیه دیگر که می فرماید:« أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَآ ۛ» ۱۰ پس دلالت آیات روشن است و این میثاقی که بیان شده است در واقع عهد و پیمانی از جانب حضرت حق با بندگانش که به او شرک نورزند ، به انبیاء و مرسلات آنها ایمان آورند و روز قیامت را قبول داشته باشند و به وضائف خود عمل کنند و اگر عمل نباشد ایمان اثار ندارد چنانکه در ذیل ایه :«وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِیٓ إِسْرَآئِیلَ »۱۰ که کاملا توضیح داده شده لذا یاد کنید زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که شرک به خدا نورزند الی اخر .
و در ادامه این می فرماید :«وَرَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ» یعنی به یاد اورید زمانی را که ما بر سر شما کوه طور را بلند کردیم که در تفسیر این ایه در آیه دیگر خداوند می فرماید :« وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّهٌ وَظَنُّوٓا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُوا مَآ آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّهٍ وَاذْکُرُوا مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» ۱۲ که یعنی جایی که کوه از جا کنده شد و « نتق» به معنای از جا کنده شدن است به قرینه «فَوْقَهُمْ» و «کَأَنَّهُ ظُلَّهٌ» یعنی چیزی که سایه بان شما شد لذا کلمه «وَرَفَعْنَا» یعنی ما بالای سر آنها قرار دادیم آن را و در آن هنگام ترسیدند که کوه روی آنها بیفتد و در ادامه می فرماید چیزی را که شما بیاد می آورید که ایمان به خدا و میثاق بین شما و خدا بود با تمام نیرو و ایمان آن را اخذ کنید و رها نکنید و به یاد آورید هر انچه که در آن بود بلکه شما به سمت تقوا و خدا ترسی حرکت کنید .
در تفسیر کلمه «الْجَبَلَ» الف و لام آن، الف و لام ذکر می باشد که مراد همان کوه طور می باشد و کوه طور آن مکانی بود که حضرت موسی می رفت با خدا راز و نیاز می کرد و محل عبادت حضرت موسی بوده و یکی از معجزات مهم حضرت موسی در آنجا اتفاق می افتد و مراد از «مَآ آتَیْنَاکُمْ» که یعنی انچه که ما برای شما فرستادیم ،تورات حضرت موسی می باشد .
۱_سوره مبارکه بقره آیه ۶۲
۲_لسان العرب جلد ۷ صفحه ۲۶۷_ مجمع البحرین جلد ۱ صفحه ۲۵۹
۳_عیون اخبار الرضا جلد دوم صفحه ۸۵ حدیث ۱۰_علل الشرایع جلد ۱صفحه ۱۰۱ حدیث ۱_ تفسیر البرهان جلد ۱ صفحه ۲۳۱ حدیث ۱۰_تفسیر نور الثقلین جلد ۱ صفحه ۱۰۸ حدیث ۲۲۳
۴_ تفسیر قمی جلد ۱ صفحه ۵۹_ تفسیر البرهان جلد ۱ صفحه ۲۳۱ حدیث ۱۱_ تفسیر نور الثقلین جلد ۱ صفحه ۱۰۸ حدیث ۲۲۲
۵_ سوره مبارکه بقره آیه ۴
۶_سوره مبارکه بقره آیه ۲۵
۷_ سوره مبارکه بقره آیه ۳۸
۸_ سوره مبارکه بقره آیه ۶۳
۹_ سوره مبارکه یس آیات ۶۰،۶۱
۱۰_ سوره مبارکه اعراف آیه ۱۲۱
۱۱_سوره مبارکه بقره آیه ۸۳
۱۲_سوره مبارکه اعراف آیه ۱۷۱
بازدیدها: 5
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.