۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 30 تا 40
  • شناسه : 3405
  • 07 ژوئن 2022 - 10:19
  • 89 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۴۰ | تذکر نعمتها به بنی اسرائیل | جلسه ۳
آیه ۴۰ | تذکر نعمتها به بنی اسرائیل | جلسه 3

آیه ۴۰ | تذکر نعمتها به بنی اسرائیل | جلسه ۳

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۰ جلسه ۳ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی سه جلسه تفسیر آیه چهلم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ (۴۰) به نام خداوند بخشنده بخشایشگر اى بنى‏اسرائیل! نعمت هاى مرا که به شما […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۰ جلسه ۳

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

سه جلسه تفسیر آیه چهلم

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ (۴۰)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

اى بنى‏اسرائیل! نعمت هاى مرا که به شما عطا کردم، یاد کنید و به پیمانم [که سفارش به عبادت و ایمان به همه انبیا به ویژه پیامبر اسلام است‏] وفا کنید تا من هم به پیمان شما [که توقع ثواب وپاداش در برابر عبادت وایمان است‏] وفا کنم، و [نسبت به پیمان‏شکنى‏] فقط از من بترسید. (۴۰)

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg


تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۴۰

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

«یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ»[۱].

اى بنى‏اسرائیل! نعمت هاى مرا که به شما عطا کردم، یاد کنید و به پیمانم [که سفارش به عبادت و ایمان به همه انبیا به ویژه پیامبر اسلام است‏] وفا کنید تا من هم به پیمان شما [که توقع ثواب وپاداش در برابر عبادت وایمان است‏] وفا کنم، و [نسبت به پیمان‏شکنى‏] فقط از من بترسید. (۴۰)

«یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ * وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتی‏ ثَمَناً قَلیلاً وَ إِیَّایَ فَاتَّقُونِ»[۱].

مقدمه

در سوره‌ی بقره، در پایان آیه‌ی چهلم فرمودند: «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ». بحث رهبانیّت و رهب و «الرّهب» را مطرح می‌کند و همه‌ی این کلمات که لازم است باز یک تذکّری بدهم و یک نکاتی را از لسان العرب در استعمال کلمه‌ی «رَهب» و «رُهبان» عرض بکنیم و بعد به آیه‌ی بعدی برسیم که فرمود: «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ * وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً».

بررسی دستوری کلمه‌ی «الرّهب»

می‌فرماید: عین الفعل کلمه‌ی «الرّهب» را به کسر بخوان. «الرَّهِب» بر وزن «فَعِل» از اسماء افعال که ثلاثی مجرّد بودند فَعِل آن «فَلسٌ، فَرِسٌ، فرِس» است، «فَرسٌ» (برابر است با) «کَتِف»، بر وزن «کَتِف» می‌شود. «الرَّهِب» بر وزن «کَتِف». بعد می‌فرماید: «یَرْهَبُ رَهْبهً و رُهْباً»[۲] که این‌ها استعمالات ثلاثی مجرد آن است و «رَهَباً» هم دارد که به تحریک است. «رَهْباً و رَهَبا» هر دوی این‌ها استعمال دارد. می‌فرماید: همه‌ی این‌ها به معنای «خافَ» است، همه‌ی این‌ها به معنای خوف است، ترس است.

خوف به معنای عدم تجرّی در برابر حق

منتها روز گذشته عرض کردیم این ترس غیر از آن ترسی که از کلمه‌ی خود خوف است. این از جهت این‌که انسان در برابر حضرت جلّ و اعلی قرار می‌گیرد، در یک سری از چیزها کناره‌گیری می‌کند، لذّت‌خواهی حرام را کنار می‌گذارد، از جهت این‌که یک وقت تجرّی در برابر حق نکند و الّا «خَافَ» کلمه‌ی خوف را استعمال می‌کنند.

ترس و محروم کردن خود از لذائذ حرام دنیوی

می‌فرماید: «و رَهِبَ الشی‏ءَ رَهْباً و رَهَباً و رَهْبه» کلاً به معنای «خافَهُ» است. کلمه‌ی خوف است. اسم مصدر آن هم. «الرُّهْبُ، و الرُّهْبى، و الرَّهَبوتُ، و الرَّهَبُوتى و رَجلٌ رَهَبُوتٌ» یعنی خیلی ترسو است، این ترس از جهت خوف نیست، خوب به معنای خیف و خاف بلکه به معنای این‌که خود را از لذائذ دنیوی حرام کنار می‌کشد.

بهتر بودن کناره‌گیری از لذائذ دنیوی

«یُقالُ رَهَبُوتٌ خَیرٌ مِنْ رَحَمُوتٍ» یعنی کسی که یک مقدار بترسد و خوف داشته باشد، بهتر از این است که مورد ترحّم قرار بگیرد. یعنی اگر کسی از لذائذ دنیا کناره‌گیری بکند، بهتر از این است که (کناره‌گیری) نکند و بعد بخواهد به او ترحّم بشود.

گناه نکردن بهتر از توبه

لذا عبارت این‌طور است می‌فرماید: «لأَن تُرْهَبَ خَیرٌ من أَنْ تُرْحَمَ» این‌که آدم رهبانیّت داشته باشد، بهتر از این است که مورد رحمت کسی قرار بگیرد، به عبارت دیگر کلّی آن این است که گناه نکردن، بهتر از توبه کردن است. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ»[۳]‏ امّا اگر آدم گناه نکند که به خاطر گناهان و ذنب و معصیت بخواهد توبه بکند، بهتر است تا این‌که بخواهد گناه بکند و معصیت الهی را مرتکب بشود، بعد توبه بکند. اگر کسی نسبت به ذات احدیّت رهبانیّت داشته باشد…

 امر الهی نسبت به رهبانیّت خداوند

چون در کلمه‌ی «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ»[۴] یعنی فقط مرا رهبانیّت داشته باشید. یعنی آنچه که شما ترس و خوف دارید، نسبت به معصیتی که برای من است، باشد. نباید از چیز دیگر بترسید.

-‌ رهبانیّت که برای مسیحی‌ها است.

مذموم بودن رهبانیّت نصارا در اسلام

– آن‌طور معنا کردن نیست. استعمال کلمه‌ی «الرَّهب» یا «الرَّهِب» یا «الرُّهب» چیزی که در این‌جا است، این‌طور نیست. ما داریم همین را می‌گوییم. این را قبلاً گفتیم که آن‌طور که در ذهن است که کسی که از دنیا کناره‌گیری بکند و ازدواج نکند و از لذائذ حلال هم استفاده نکند و راهب بشود، رهبانیّت این نیست، این مورد پسند اسلام نیست.

رهبانیّت مورد پسند اسلام

باید همه‌ی آنچه که در این عالم است را استفاده بکند، رهبانیّت انسان، آن که در این آیه مأمور است که «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ» یعنی این‌که از معاصی، از تلذّذ از معاصی کناره‌گیری بکند.

-‌ کناره‌گیری ترسنده باشد.

-‌ خوف داشته باش از این‌که خشم الهی بر تو چیره بشود و غضب الهی بر تو باشد و گناه نکن، معصیت الهی نکن، تبعیّت حضرت حق را داشته باش، آن وقت این رهبانیّت می‌شود. این منظور است.

ترهّب، ترساندن از عذاب الهی

بعد می‌فرماید: «و تَرَهَّبَ غیرَه إِذا تَوَعَّدَه»[۵] می‌فرماید: اگر در باب تفعّل برود، «تَرَهَّبَ غیرَهُ» یعنی کسی دیگر را مورد رهبانیّت قرار بدهد، او را بترساند. یعنی وعده به او بدهد که مثلاً جهنّم است، وعده بدهد که پرت می‌شوی و او را از این جهت بترساند.

انذار قرآن نسبت به جهنّم

باز می‌فرماید: «رَهْباها: الَّذی تَرْهَبُه» مثل این‌که به یک کسی بگوید: مواظب باش تو را می‌کشد، در آیات هم همین‌طور است. مواظب باش جهنّم می‌روی. آتش خدا می‌سوزاند. « إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ‏»[۶] عقاب خدا شدید است. لذا این «تَرْهَبُه». «إِذا تَرَهَّبا إِذا تَوعَّدا»[۷] به این معنایی که عرض کردیم.

شرط رهبانیّت داشتن نسبت به خدا

بعد می‌فرماید: «الرَّهْباءُ من اللّهِ و الرَّغْباءُ إِلیه» چه کسانی نسبت به خدا رهبانیّت دارند؟ آن کسانی که دوست دارند به خدا برسند. رغبت دارند که به خدا برسند. کسی که رغبت داشته باشد که به خدا برسد، این «رَهَبَ مِنَ الله» دارد، رهبانیّت را در خود دارد.

-‌ ما متوجّه نشدیم منظور شما از این خوفی که فرمودید بهتر از است، چیست؟ این در دنیا ما می‌توانیم بگوییم حالا یک نفر (قطع کلام)

رهبانیّت به معنای عدم گناه کردن

-‌ کسانی که رهبانیّت داشته باشد عرض کردیم معنای آن یعنی این‌که ترس از خدا داشته باشد به این‌که گناه خدا را بکند، خلاف امر خدا عمل بکند. این بهتر از این است که گناه بکند و مورد رحمت قرار بگیرد.

در این استعمال بعدی که عرض کردیم بحث «الرَّهْباءُ من اللّهِ و الرَّغْباءُ إِلیه» در دعایی داریم: «رَغْبَهً وَ رَهْبَهً»[۸]، «رَغْبَهً وَ رَهْبَهً» این همان است. یعنی در حالی که رغبت دارد که به سوی حضرت حق برود، امّا نسبت به ذات احدیّت رهبانیّت دارد که یک وقت نکند خدا از دست او ناراحت بشود، این مهم است.

رهبت به معنای خشیّت

لذا می‌فرماید: «الرَّهْبهُ»[۹] مساوی است با: «الخَوْفُ و الفَزَعُ» خوف یعنی ترسیدن. «و الفَزَعُ» لرزیدن که همان معنای دوم خشیّت است. کسی که خشوع در برابر حضرت حق داشته باشد، در برابر عظمت حضرت حق لرزان است، ترس دارد. بعد می‌فرماید در این دعا بین «الرَّغْبهِ و الرَّهْبهِ» جمع شده است، این هم معنای دومی است که در این استعمال شده است.

مشخّصه‌ی رهبانیّت داشتن انسان

در حدیث بهز بن حکیم می‌گوید: استعمال شده است: «إِنی لأَسمع الرَّاهِبهَ» یعنی «الحالَهُ التی تُرْهِبُ»، یعنی آن حالتی است که در طرف وجود دارد و او رهبانیّت دارد. یعنی چه رهبانیّت دارد؟ یعنی «تُفْزِعُ و تُخَوِّفُ» یعنی می‌ترسد، بدن او لرزان است، به قول خود ما، دست و پای او در برابر حضرت حق می‌لرزد.

«وَ فی رِوایهٍ: أَسْمَعُک راهِباً. أَی خائفاً» یعنی من هر آینه گوش به فرمان تو هستم، در حالی که ترس از این دارم که یک وقت از تو دور بشوم و مورد غضب تو قرار بگیرم.

خشیّت الهی، نشانه‌ی راهب بودن

«و تَرَهَّب الرَّجُل إِذا صَارَ راهِباً یَخْشَى اللّه» می‌فرماید: «تَرَهَّب الرَّجُل» آن جایی است که می‌فرماید: راهب بشود که دائماً در خشیّت الهی قرار بگیرد، یعنی نسبت به حضرت حق خشیّت داشته باشد. بدن او، وجود او از عظمت حضرت حق می‌لرزد.

 معنای راهب در نصارا در بیان لسان العرب

«و الرَّاهِبُ: المُتَعَبِّدُ فی الصَّوْمعهِ» در لسان العرب می‌گوید: در میان نصرانی راهب این‌طور معنا شده است که «الرّاهب» یعنی آن کسی که همیشه در صومعه در حال عبادت کردن است، خود را از همه چیز دور کرده است.

«و أَحدُ رُهْبانِ النصارى» می‌فرماید: این یکی از چیزهایی است که نصارا برای راهب های خود که در صومعه و کلیساها و این‌ها هستند، استعمال کردند.

-‌ صومعه برای یهودی‌ها است.

– همین کلیسا که برای نصرانی‌ها است.

-‌ کلیسا برای مسیحی‌ها است.

– نصرانی‌ و مسیحی یکی است.

«وَ مَصدرهُ الرَّهْبهُ و الرَّهْبانِیّهُ» این‌ها مصدر کلمه‌ی «الرَّهَب» یا «الرّاهب» است. «وَ الجَمعُ الرُّهْبانُ، و الرَّهابِنَهُ» این‌ها باز «وَ قَد یَکونُ الرُّهْبانُ واحداً و جمعاً» کلمه‌ی رهبان که الف و نون زائده دارد، بعضی وقت‌ها مفرد استعمال می‌شود، بعضی وقت‌ها جمع استعمال می‌شود.

بعد می‌فرماید: «فَمَنَ جَعلهُ واحداً جَعلهُ على بِناءِ فُعْلانٍ» که آن را رُهبان استعمال بکنید. آن که آن را به عنوا مفرد قرار داده است، بنای آن را گذاشته است که از «فُعلان» بوده است. این هم یک طور بحثی که کردند.

مردود بودن رهبانیّت نصارا در نظر اسلام

البتّه آن رهبانیّتی که در نصارا است و کلمه‌ی راهب استعمال می‌شود، کلاً در اسلام مردود است. پیامبر‌ها و همه‌ی پیامبران بزرگ مثل مردم زندگی می‌کردند، ازدواج می‌کردند، از حلا‌ل‌ها و لذّت‌های حلال استفاده می‌کردند، از حرام‌های خدا هم دوری می‌کردند.

– همه‌ی آن‌ها غیر از حضرت عیسی.

– غیر از حضرت عیسی (علی نبیّنا و آله و علیه السّلام) بعضی از کارهای بعضی از آن‌ها استثناء بوده است.

-‌ حضرت عیسی ازدواج نکرد.

– آن را نمی‌دانم، معروف همین است ولی دلیل آن چیست نمی‌دانیم.

نفی رهبانیّت نصارا در اسلام

بعد می‌فرماید: «الرَّهْبَنَهُ: فَعْلَنَهٌ منه، أَو فَعْلَلَهٌ» که حالا ثلاثی مجرد استعمال بشود یا آن را به عنوان رباعی استعمال بکنیم. «عَلى تَقدیرِ أَصْلِیَّهِ النُّون» که نون «الرّاهب» و «رُهبان» نون این اصلی باشد که مسلّم اصلی نیست، چون اصل ثلاثی مجرد «رَهب» است. «و زیادتها؛ قال ابن الأَثیر: و الرَّهْبانِیَّهُ مَنْسوبه إِلى الرَّهْبَنهِ، بزیاده الأَلف فی الحدیث: لا رَهْبانِیَّهَ فی الإِسلام» حدیث داریم که می‌فرماید: در اسلام این رهبانیّت که شما می‌گویید، نیست.

نفی عزلت و گوشه‌نشینی در اسلام

پس این «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ»[۱۰] چیست؟ رهبان است امّا به معنای حقیقی آن، نه به معنایی که مستعمل نصرانی‌ها است. این‌که در حدیث داریم، «لا رَهْبانِیَّهَ فی الإِسلام» یعنی این‌که کسی عزلت پیشه بکند و گوشه‌نشین و گوشه‌گیر بشود، در اسلام وجود ندارد، پس «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ» چیست؟ این فرق می‌کند، یعنی فقط از منِ خدا -شما از تلذّذ از معاصی دوری بکنید- بترسید. این هم نکته‌ای که در این قسمت بود.

من فکر می‌کنم در بحث ماده‌ی «الرَّهب» یا «الرَّهِب» همین قدر کافی است و بیشتر از این هم لازم نیست که دنبال بکنیم.

امر خداوند بر تصدیق کتب آسمانی

سراغ کلمه‌ی بعدی در آیه‌ی بعدی برویم که به دنبال آن آیه است. یعنی آیه‌ی قبل فرمود: «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ * وَ آمِنُوا»[۱۱]، «وَ آمِنُوا» در این‌جا امر است. و ایمان بیاورید «بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ» ایمان بیاورید به آنچه که منِ خدا… این‌جا هم «ت» متکلّم وحده آورده است. «أَنْزَلْتُ» آنچه که من فرو فرستادم. «مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ» آن چیزی که تصدیق کننده است مرا، آن چیزی که پیش شما است. همان تورات باشد. چون قبل از قرآن تورات یا انجیل یا کتاب‌های آسمانی دیگر بود.

قرآن مصدّق کتب پیشین

این را که الآن ما می‌آوریم که قرآن باشد، این مصدّق آن‌ها است، یعنی تصدیق کننده‌ی آن است که در دست شما است. چون بحث «یا بَنی‏ إِسْرائیلَ» بود. «یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ»[۱۲] صدر و ذیل آیات را با هم ارتباط بدهید که کار درست بشود.

امر الهی بر کم اهمّیّت ندانستن آیات خدا

ادامه‌ی آیه می‌فرماید: «وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ»[۱۳] می‌فرماید: نکند شما اوّلین کسی باشید که کافر به «بِما أَنْزَلْتُ» بشوید. «وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتی‏ ثَمَناً قَلیلاً» آیات و نشانه‌های ما را به ثمن بخس و کم نفروشید. «وَ إِیَّایَ فَاتَّقُونِ» در آن‌جا «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ» تا برسیم به «إِیَّایَ فَاتَّقُونِ» طی مسیر از رهبانیّت تا به تقوا رسیدن است که ما را به عبودیّت می‌رساند.

منابع 

[۱]– سوره‌ی بقره، آیات ۴۰ و ۴۱٫

[۲]– لسان العرب، ج ‏۱، ص ۴۳۶٫

[۳]– سوره‌ی بقره، آیه ۲۲۲٫

[۴]– همان، آیه ۴۰٫

[۵]– لسان العرب، ج ‏۱، ص ۴۳۶٫

[۶]– سوره‌ی حشر، آیه ۷ و سوره‌ی مائده، آیه ۲٫

[۷]– لسان العرب، ج ‏۱، ص ۴۳۶٫

[۸]– إقبال الأعمال (ط – القدیمه)، ج ‏۱، ص ۱۲۲٫

[۹]– لسان العرب، ج ‏۱، ص ۴۳۶٫

[۱۰]-‌ سوره‌ی بقره، آیه ۴۰٫

[۱۱]– همان، آیات ۴۰ و ۴۱٫

[۱۲]– همان، آیه ۴۰٫

[۱۳]– همان، آیه ۴۱٫

Visits: 1

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1