تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۲۴ جلسه ۱ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۱ جلسه تفسیر آیه صدو بیست و چهار بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَهٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (۱۲۳) وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۲۴ جلسه ۱
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۱ جلسه تفسیر آیه صدو بیست و چهار
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَهٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (۱۲۳) وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ (۱۲۴)
و بترسید از روزى که هیچ کس اندکى به کار دیگرى نیاید و به حال او سودى نبخشد و از هیچ کس فدایى پذیرفته نشود و شفاعت کسى او را سودمند نبود و آنان را یاورى نباشد. (۱۲۳) و (به یاد آر) هنگامى که خدا ابراهیم را به امورى امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایى خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: (اگر شایسته باشند مىدهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید. (۱۲۴)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۲۴
دو واکنش متفاوت مردم در برابر کتابهاى آسمانى و پیامدهاى آنها
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَهٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (۱۲۳) وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ (۱۲۴)
و بترسید از روزى که هیچ کس اندکى به کار دیگرى نیاید و به حال او سودى نبخشد و از هیچ کس فدایى پذیرفته نشود و شفاعت کسى او را سودمند نبود و آنان را یاورى نباشد. (۱۲۳) و (به یاد آر) هنگامى که خدا ابراهیم را به امورى امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایى خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: (اگر شایسته باشند مىدهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید. (۱۲۴)
《وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ》۱
بیان مطالب و حکایات و قصههای قرآنی برای این است که یک مقدار برای ما عبرتآموزی کند و درسهایی را به ما بدهد که ما بتوانیم در دنیا حرکت کنیم، شما داستان حضرت ابراهیم علیه السلام را (طبق روایت زمانی که با نام حضرت ابراهیم میرسید از عبارت “علیه السلام” استفاده کنید) شنیدهاید که در موقعیتی که ایشان زندگی میکردند از بابل گرفته تا فلسطین از فلسطین گرفته تا به شامات و بعد از آن به حجاز و مکه برسد، اگر دقت کنید میبینید که یک نفره همه جا فعالیت میکرده حتی بنابر صحیحترین اقوال این است که پدرخوانده او موحد هم نبود و بت پرست بود.
حضرت ابراهیم چنان روحی پیدا میکند که میتواند اینگونه کشورهای متعدد، سرزمینها و بلاد و مردم مختلف را از نظر روحی و انقلابی درهمنوردد و نکته جالب اینجاست که پدر انبیای اسرائیل و قریش است که پیامبر خاتم و امامان از نسل وی هستند ، همانطور که میدانید مشکل حادی که حضرت ابراهیم در جوانیاش داشته این بوده که بچه دار نمیشده یا همسرش نمیتوانسته فرزند بیاورد که اگر قائل بشویم که فقط با ساره بوده.
حضرت ابراهیم کنیزی به نام هاجر داشته که او را به پیشنهاد ساره که همسر ایشان بوده به ازدواج ابراهیم درمیآید و او بلافاصله باردار میشود و حضرت اسماعیل به دنیا میآیند و قصه آن اینگونه میشود که حضرت هاجر که بچه دار میشود مورد حسادت ساره قرار میگیرد و بنابر آنچه که منقول است حضرت ابراهیم از خداوند تبارک و تعالی دستور میگیرد که حضرت اسماعیل را از سرزمین فلسطین که در آن زمان ساکن بوده به سمت حجاز برود و زمانی که به حجاز میرسند ایشان را رها کند و برگردد.
با وجود سختیهایی که برای هاجر و اسماعیل در آن زمان وجود داشت، در این موقعیت حضرت ابراهیم مامور میشود که نزد ساره برگردد؛ در همین زمان ساره هم در سن بالای پیری باردار میشود و حضرت اسحاق را به دنیا میآورد ، ببینید مرتبه حضرت ابراهیم باعث میشود که خداوند تبارک و تعالی اینگونه زمینهسازی کند که اولا وی پدر دو طایفه انبیا که عمده انبیا در بنیاسرائیل را شامل میشود و بعد هم پیامبر خاتم و امامان از نسل او که هر دو پسران او یعنی اسماعیل و اسحاق باشند و اینگونه منزلت پیدا میکند.
در این آیه نکات جالبی برای حضرت ابراهیم وجود دارد که زمینه همه اینها را خود حضرت ابراهیم ایجاد میکند ، اگر به یاد داشته باشید درباره مشیت الهی در آیات قبلی بحث کردیم که مشیت دائر مدار خود بشر است؛ تا ما به دنبال هدایت نرویم، قرآن هادی ما نخواهد شد و خدا ما را هدایت نخواهد کرد ، هیچ موقع امکان ندارد کسی که در ورطه غیر خدا حرکت کند، خدا او را هدایت کند چون ضلالتی دارد که « فَلا هادِیَ لَهُ » ۲
همه ما موظف به همین امر هستیم و باید از این حکایات درس و عبرت بگیریم که ماها هم میتوانیم در دنیا یک آثاری را برای خودمان داشته باشیم که بتوانیم به عنوان موثرترین قرار بگیریم ، بیان حکایات و قصص قرآن برای این است که ما بیدار شویم، یک حرکتی کنیم ، ینکه ما فقط در اینکه چه چیزی بدست بیاید تا بخوریم، بپوشیم و کجا خوش و راحت باشیم، بپیچیم فایدهای نخواهد داشت و هیچ اثری در جامعه ما ایجاد نمیکند.
اگر ما اینگونه عمل کنیم و به فکر دنیا باشیم خورده میشویم چون ابرقدرتها، شیاطین دنیا و صهیونیستها گرگند و ما را میدرند و به ما رحم نمیکنند ، درست است که بخاطر جسارت پایین افغانستان آمریکاییها مدتی به این کشور میآیند و میروند؛ باید دانست که حتی ما هم نسبت به افغانستان وظیفه داریم که آیا ما نباید حرکتی بکنیم؟ نباید در ما روحیهای در ما ایجاد بشود که اول در خودمان یک برنامه و انقلابی را و بعد در جامعه خود ایجاد بکنیم که از همه این ظلمها رهیده شویم.
یک نفر به نام قاسم سلیمانی که امروز ظاهرا سالگرد شهادت این مرد بزرگ است اینگونه درخشش میکند و تا این حد در جامعه تبلور دارد برای چیست؟ برای این است وی یک بسیجی بوده و بعد در جنگ شرکت میکند بدون اینکه دانشگاه افسری رفته باشد.
۱_ سوره بقره آیه ۱۱۴
۲_سوره اعراف آیه ۱۸۶
بازدیدها: 0
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.