۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 161 تا 170
  • شناسه : 8252
  • 16 می 2024 - 19:01
  • 34 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۱۶۵ | مسأله‏ ى محبت و محبوبان مردم ۲
آیه ۱۶۵ | مسأله‏ ى محبت و محبوبان مردم 2

آیه ۱۶۵ | مسأله‏ ى محبت و محبوبان مردم ۲

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۶۵ جلسه ۲ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی  ۲ جلسه تفسیر آیه صد و شست و پنج بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ (۱۶۳) إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی‏ تَجْری فِی […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۶۵ جلسه ۲

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

 ۲ جلسه تفسیر آیه صد و شست و پنج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ (۱۶۳) إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی‏ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّهٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۱۶۴) وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَى الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذابِ (۱۶۵)

و خداى شما خداى یگانه است، جز او خدایى نیست، رحمتش بى ‏اندازه و مهربانى‏اش همیشگى است. (۱۶۳) بى ‏تردید در آفرینش آسمان‏ها و زمین و رفت و آمد شب و روز و کشتى‏ هایى که در دریاها [با جابجا کردن مسافر و کالا] به سود مردم روانند و بارانى که خدا از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را پس از مردگى‏اش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبنده‏اى پراکنده کرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر میان آسمان و زمین، نشانه‏هایى است [از توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] براى گروهى که مى ‏اندیشند. (۱۶۴)و برخى از مردم به جاى خدا معبودهایى انتخاب مى‏کنند که آنها را آن گونه که سزاوار است خدا را دوست داشت، دوست مى‏دارند؛ ولى آنان که ایمان آورده‏اند، محبت و عشقشان به خدا بیشتر و قوى‏تر است. و اگر کسانى که [با انتخاب معبودهاى باطل‏] ستم روا داشتند، هنگامى که عذاب را ببینند، بى‏تردید بفهمند که همه قدرت ویژه خداست [و معبودهاى باطل، هیچ و پوچ‏اند] و خدا سخت کیفر است. (۱۶۵)

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه  ۱۶۵

 مسأله‏ ى محبت و محبوبان مردم و آشکار شدن حقایق در رستاخیز

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ (۱۶۳) إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی‏ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّهٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۱۶۴) وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَى الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذابِ (۱۶۵)

و خداى شما خداى یگانه است، جز او خدایى نیست، رحمتش بى ‏اندازه و مهربانى‏اش همیشگى است. (۱۶۳) بى ‏تردید در آفرینش آسمان‏ها و زمین و رفت و آمد شب و روز و کشتى‏ هایى که در دریاها [با جابجا کردن مسافر و کالا] به سود مردم روانند و بارانى که خدا از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را پس از مردگى‏اش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبنده‏اى پراکنده کرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر میان آسمان و زمین، نشانه‏هایى است [از توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] براى گروهى که مى ‏اندیشند. (۱۶۴)و برخى از مردم به جاى خدا معبودهایى انتخاب مى‏کنند که آنها را آن گونه که سزاوار است خدا را دوست داشت، دوست مى‏دارند؛ ولى آنان که ایمان آورده‏اند، محبت و عشقشان به خدا بیشتر و قوى‏تر است. و اگر کسانى که [با انتخاب معبودهاى باطل‏] ستم روا داشتند، هنگامى که عذاب را ببینند، بى‏تردید بفهمند که همه قدرت ویژه خداست [و معبودهاى باطل، هیچ و پوچ‏اند] و خدا سخت کیفر است. (۱۶۵)

 

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ۗ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ ۱

 

شریک قراردادن برای خدا

نکته‌ای که در این آیه قابل دقت و تامل استاین است که فرمودند :«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ» نفرمودند برخی از مردم «مادون الله» را عبادت می‌کنند، فرمود اتخاذ می‌کنند و «أَنْدَادًا» فرمود و کلمه مثل را ذکر نکرد اگر مثل و ممثل در کار باشد در اینجا به‌گونه محسوب می‌شود.

عدم اشتراک خدا با موجودات

در شرح امثله و همچنین در صرف میر یک کلماتی را  داشتیم مانند مثال، صورت، صیغه و شکل یک معنا می‌دادند من و شما از نظر انسانیت و وجود مثل هستیم به همین علت مادون الله هیچگاه مثل خدا نخواهد بود یعنی کسی در این دنیا وجود ندارد که مثل خدا باشد چون مثل دارای وجوه اشتراکی است.

تمایزات و اشتراکات میان افراد

من و شما وجوه اشتراکی داریم برای مثال هر دو حیوان و انسان، ناطق، مسلمان هستیم و… و از یک سری جهات نیز تمایزات و وجه امتیازاتی داریم بحث مثل هیچگاه درباره حضرت حق در قرآن مطرح نشده و احتمالا در ترجمه مثلا مفسرین کلمه را در زبان فارسی نیاوردند، پیدا نکردند یا دقت نکردند که به معنای «ند» آن را ذکر کنند.

هم‌طراز قراردادن بُت با خدا

در اینجا واژه «ند» هم سنگ و همگون معنا می‌شود که ابدا قابلیت ندارد این «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا» ۲ نشان می‌دهد که برخی از مردم احمق و نادان هستند که اینکه خدای تبارک و تعالی خالق هستی و معبود علی الاطلاق عالم بوده و واجب الوجود می‌باشد را رها کرده و یک شی یا کسی که هیچ گونه قابلیت عبودیت ندارد را جایگزین می‌کنند.

معبودهای دروغین زمان ابراهیم

برخی از معبودهای دروغین مصنوعات خود بشر هستند، برخی از اشیا را انسان به عنوان بت پرستش می‌کنند درحالی‌که مصنوع خودشان است این قصه‌ای که حضرت ابراهیم آنگونه بت‌ها را می‌شکند و به مردم می‌فهماند که بت‌ها توانایی خاصی ندارند و تبر را بر روی دوش بت بزرگ گذاشت.

طلب کرامت از بت‌ها

مردم بعد از جمع شدن از ابراهیم می‌پرسند که چه کسی این کار را کرده و ایشان می‌گوید که بت بزرگ این کار را کرده اما آن‌ها اظهار می‌کنند که بت بزرگ چنین توانایی ندارد شعور این را دارند که بت نمی‌تواند کاری کند اما از خود نمی‌پرسند که خدایانی که نمی‌توانند از خود مراقبت کنند پس چگونه ما از آن‌ها طلب کرامت و حاجت بکنیم؟!

عدم قابلیت بت برای پرستش

بت‌ها قابلیت و سنخیتی در آنچه که انسان در این بعض من الناس که هستند ندارند و آن‌ها نباید سنخیتی در وجود اشیایی که من دون الله هستند، ببینند، تعجب بر آن قرار می‌گیرد که «یُحِبُّونَهُمْ» آن‌ها را بسیار دوست می‌دارند تا حدی که خدا را دوست خواهند داشتند یعنی حد و مرز حب آن‌ها به‌گونه‌ای می‌باشد که گویی خدا را دوست دارند این نشان‌دهنده آن است که انسان‌ها تا چه اندازه فرومایه، احمق و نادان هستند که نمی‌دانند چگونه مقایسه کنند.

غنی بودن ذات خداوند

واجب الوجود و خالق را یک همگونه، فرد شیئی را با او هم تراز قرار می‌دهند لذا کلمه مثل نیز استعمال نشد اگر کلمه مثل استفاده می‌شد لازم بود مثل و ممثل وجوهی را بالاشتراک داشته باشند درصورتی‌که ابدا چنین چیزی وجود ندارد حتی وجود آن‌ها اشتراکی ندارد چون وجود واجب الوجود به‌گونه‌ای است که نیازی به کسی ندارد و غنی از عالم می‌باشد و همه موجودات و وجود در واقع متوجه او خواهند بود.

لزوم وجود اشتراک برای قیاس

همه موجودات متوقف اراده خدا هستند چون اگر اراده او نباشد هیچ چیزی موجود نمی‌شود لذا کلمه مثل را نیاوردن و آوردن کلمه «ند»، این کجا و آن کجا؟ بسیار منافات دارند کسانی که ماخوذ به بندگان هستند و عباد خدا که متاسفانه بعض آن‌ها از ناس می‌باشند که من الناس فرمود تا حدی نادان هستند که در برابر یک چیز بزرگ چیزی قرار می‌دهند که در مقابل آن هیچ باشد.

وجوه اشتراکی میان افراد

اگر بخواهند یک فردی را در مقابل یک انسانی تعریف کنند و مقابل او قرار بدهند وجه اشتراک آن‌ها آدم بودن است احتمالا کسی بگوید آن افراد شاه و خمینی نباشند اما باید گفت که هر دو انسان هستند اما امتیازات آن‌ها متفاوت خواهد بود اما قابل مقایسه هستند چرا که می‌توان سنخیت و اتخاذی را میان آن دو تصور کرد.

وجوه اشتراکی میان ماشین‌ها

در مثال دیگری شما یک ماشینی را با خودروی دیگری قیاس می‌کنید احتمالا این ماشین هر اندازه ضعیف باشد مانند پراید به هر حال یک خودرو می‌باشد اما شما آن را با یک خودروی خارجی چند میلیاردی مانند لکسوز مقایسه می‌کنید هر دوی آن‌ها ۴ چرخ دارند، انسان حمل می‌کنند و مرکب هستند پس قابل قیاس خواهند بود.

وجوه اشتراکی میان ساختمان‌ها

درباره ساختمان نیز می‌توان گفت برج میلاد یا ساختمان کوچکی در جای دیگر مانند ده امام حسن هر دو بنا بوده، بر زمین ساخته شده و بالای هر دوی آن‌ها آسمان قرار دارد یک وجوه اشتراکی در آن‌ها وجود دارد اما خدای تبارک و تعالی که همه انسان‌ها می‌دانند خالقشان او است و از اکثر آن‌ها سوال کنید که چه کسی شما را خلق کرد؟ میگویند الله ما را خلق کرده .

توسل به بت برای تقرب

به تعبیراتی که روز قبل عرض کردیم برخی از بت پرستان بت را برای مقربیت خودشان کرنش می‌کنند و می‌گویند ما کاری می‌کنیم که آن‌ها را به خدا برسانند «مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ» ۲ یعنی ما هرگز این بت‌ها را عبادت نمی‌کنیم فقط برای این عبادت می‌کنیم که ما را نزدیک کنند و تقریبا مانند بحثی که ما در توسل قائل هستیم البته ما در مقام مقایسه و فهم مطلب آن را بیان کردیم چون با هم قابل قیاس نیستند.

تقرب به خدا بواسطه اولیاء

ما به واسطه پیامبران و اولیاء خدا می‌توانیم به خدا متوسل شویم و تقرب بجوییم اگر آن‌ها چنین نحوی بیان کنند و سخن بگویند پس این نشان‌دهنده یک کلمه می‌باشد و آن اینکه کل ناس می‌دانند که خدا ولو اینکه معرفت آنچنانی نداشته باشند اما به صورت اجمال و کلی می‌دانند خدا خالق است.

وجود قابلیت تعبد در خدا

خدا خالقی می‌باشد که قابلیت تعبد و بندگی دارد او است که می‌تواند و صلاحیت عبودیت دارد و می تواند معبود باشد و الا نمی‌تواند چون آنچه که مقام الوهیت در آن وجود دارد، یک نفر بوده و تنها کسی که برای عقول تحیر ایجاد کرده فقط ذات باری تعالی است.

تحیر عقول در ذات خداوند

ذات باری تعالی و در وجود او، چگونگی و ذات او همه متحیر هستند و هیچ نمی‌تواند دست پیدا کند چون مقام الوهیت یعنی آن وجودی که متحیرکننده عقول عالم باشد همه موجودات انسان و ذوی العقول در وجود او حیران و سرگردان می‌باشند که او کیست.

کلیت اعتراف به وجود خدا

آنچه که برای آن‌ها مسلم است که آنچه که یک وجود بسیار عالی و بلند مرتبه‌ای در این عالم وجود دارد که همه عالم را به وجود آورده، همه انسان‌ها این را بیان می‌کنند حتی کسانی که حجت بر آن‌ها تمام نیست! ولو اینکه حجتی بر آن‌ها نرسیده البته عذابی به آن‌ها نمی‌رسد اما اینگونه نیست که چیزی ندانند کلیات را می‌دانند ولو جزئیات به آن‌ها نرسیده باشد.

اعتراف وجودی هر انسان به خدا

کلیات آن می‌باشد که انسان در وجود خودش به وجود خدا معترف باشد ذات وجودی هر انسانی این را قائل است که خدا و خالقی بر کل این عالم سیطره دارد و وجود می‌یابد «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا» ۳ این را می‌گوید که بخشی از مردم استضعاف عقل و فهم دارند و همگون خدا، چیز یا فردی را موازنه با ذات احدیت قرار می‌دهند که ابدا قابلیت هیچ توصیف در این باب را ندارند.

حب ورزیدن انسان به بت

بدتر از آن اینکه «یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ» انسان به بت حب می‌ورزند مانند اینکه خدا را دوست داشته باشد و جایگاه آن‌ها را جایگاه ذات باری تعالی فرض کرده و به آن عشق می‌ورزند البته در عالم‌ برای سلاطین و درباریان این مشهود بوده و لذا امروز یک سلطان و رئیس‌جموری منصوب می‌شود و فردا افراد دیگری اما درباریان و اطرافیان او تغییری نمی‌کنند.

اطاعت از سلطان وظیفه درباریان

درباریان با کیستی سلطان خود کاری ندارند و به هر یک از آن‌ها کرنش می‌کنند مختار یا مصعب بودن آن‌ها تفاوتی ندارد این موارد انسان‌ها پست‌تر بوده و رتبه کمتری دارند و کسانی که مصداق «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا» هستند بسیار احمق‌تر می‌باشند چرا که آن‌ها افراد یا اشیائی را در برابر خدا علم می‌کنند و می‌گویند که بت‌ها خدا هستند.

اراده واقعی عالم در دستان خدا

اینکه قرآن می‌فرماید :«یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ» گویی خدا رو دوست می‌دارند درصورتی‌که نکته جالب آن است که اراده واقعی و وجود عالم در دستان خدا قرار دارد پس نمی‌توانید چیزی که بت و مصنوع خودتان باشد را هم تراز با خدا قرار دهید و آن را دوست بدارید برای مثال هندوهایی که گاو می‌پرستند کسی تصور کند چه اندازه فرومایه و احمق هستند که گاو بپرستد!

عقل سرمایه اصلی انسان

در آیات قبلی فرمود :«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ و لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» ۴ اگر فکر کاری نکند و عقل را از انسان بگیرند او هیچ چیزی نخواهد داشت «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» ۶ اگر عقل واقعی را از انسان بگیرید چیز دیگری ندارد و نمی‌فهمد حیوانات نیز خصوصیاتی دارند.

نفع حیوانات مورد پرستش

اگر یک الاغ ماده را تصور کنید خدا تمام وجود او را در تسخیر و نفع انسان قرار داده حتی فضولات او که باعث شفا می‌شوند انسان‌ باید احمق و فرومایه باشد تا بتواند گاو بپرستد چنانکه این گاو نیز منافعی دارد و شیر می‌دهد اما کسانی که بت می‌پرستند چه چیزی می‌گویند؟ یک جمادی که هیچ گونه حرکت و نفعی ندارد.

منابع

۱_سوره بقره آیه ۱۶۵

۲_سوره بقره آیه ۱۶۵

۳_سوره زمر آیه ۳

۴_سوره بقره آیه ۱۶۵

۵_سوره بقره آیه ۱۶۴

۶_سوره اعراف آیه ۱۷۹

Visits: 16

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1