تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۸ تا ۲۰ جلسه ۳۸ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۷۲ جلسه شرح ویژگیهای منافقین بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنینَ (۸) به نام خداوند بخشنده بخشایشگر و برخى از مردم مىگویند: «ما به خدا […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۸ تا ۲۰ جلسه ۳۸
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنینَ (۸)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و برخى از مردم مىگویند: «ما به خدا و روز بازپسین ایمان آورده ایم»، ولى گروندگان [راستین] نیستند. (۸)
—————————————–
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعِینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ اللَّعْنَهُ الدّائِمَهُ عَلیَ اَعْدائِهِمْ مِنَ اْلآنِ اِلی قیامِ یَوْمِ الدِّینِ».
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنینَ (۸) یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ (۹) فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ (۱۰)
و برخى از مردم مىگویند: «ما به خدا و روز بازپسین ایمان آورده ایم»، ولى گروندگان [راستین] نیستند. (۸) با خدا و مؤمنان نیرنگ مىبازند؛ ولى جز بر خویشتن نیرنگ نمىزنند، و نمىفهمند. (۹) در دلهایشان مرضى است؛ و خدا بر مرضشان افزود؛ و به [سزاى] آنچه به دروغ مىگفتند، عذابى دردناک [در پیش] خواهند داشت. (۱۰)
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ[۱]» از کلمهی «إِذا قیلَ» معلوم میشود امر به معروف در باطن این آیه نهفته است که ما حتّی باید نسبت به منافقین هم امر به معروف و نهی از منکر داشته باشیم. لذا باید گفته بشود. «إِذا قیلَ» این «إذا»، إذای شرطیّهی حتمیّه است که حتماً باید به آنها گفته بشود و آنها امر به معروف و نهی از منکر بشوند.
لذا اهمّیّت امر به معروف و نهی از منکر را در ذیل این آیه بیان میکردیم و حکم وجوب امر به معروف و نهی از منکر را هم از آیات و روایات دنبال میکردیم.
دو آیه را عرض کردیم. ۱- «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»[۲] ۲- «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»[۳] باید این دو آیه را مدّنظر داشته باشیم. هر دو آیه دلالت بر این دارد که ما باید امر به معروف و نهی از منکر داشته باشیم.
یکی از روایاتی هم که در این باب داشتیم، روایتی از رسول اکرم که فرمود: اهمّیّت امر به معروف و نهی از منکر در برابر جهاد که (جهاد) در برابر همهی اعمال فریضه مثل دریای خروشانی است که اعمال دیگر به اندازهی قطره است و امر به معروف و نهی از منکر در برابر همهی فرائض حتّی جهاد، مثل آن دریای خروشان و متلاطمی است که آنها به اندازهی قطره در برابر آن هستند. اینقدر امر به معروف و نهی از منکر اهمّیّت دارد.
وقتی امر به معرو ف و نهی از منکر اینگونه اهمّیّت داشته باشد، به طریق اولویت وقتی نماز واجب باشد، امر به معروف و نهی از منکر واجب میشود. جدای از خود آن اوامری که راجع به امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد.
روایت بعدی، روایتی از باقر آل محمّد بود که دنبال میکردیم. چند نکته از آن را عرض کردیم، امروز آن را کامل میکنیم. فرمودند: «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الْأَنْبِیَاءِ»[۴]، «سَبِیلُ الْأَنْبِیَاءِ» یعنی «سبیل کل الانبیاء»، این راه همهی انبیاء است. سبیل هم یعنی آنچه که پیامبران از اوّل تا آخر دنبال کردند.
«وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ» منهاج یعنی روش راه و روشی است که صلحا آن را انجام میدادند.
سومین مورد را فرمودند: «فَرِیضَهٌ عَظِیمَهٌ بِهَا» آن فریضه است. یکی از چیزهایی که دلالت ظاهری بر وجوب دارد، «فَرَضَ» است. کلمهی مادهی «فَرض» در زبان عربی دلالت بر ظهور وجوبی دارد. آنچه که میتوانیم واجب و وجوب را از آن بفهمیم کلمهی «فَرَضَ»، «وَجَبَ»، «لَزِمَ»، «کَتَبَ» اینها کلماتی است که ظهور در وجوب دارد. اینجا هم خود کلمهی فریضه را که فرمود، ظهور در وجوب دارد.
«فَرِیضَهٌ عَظِیمَهٌ بِهَا» با توصیف به عظیمه، جایگاه امر به معروف و نهی از منکر خیلی مرتفع میشود. لذا دلالات این کلمات، بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر بسیار عالی است.
بعد میفرماید: آثاری که امر به معروف و نهی از منکر دارد این است:
اوّل اقامهی فرائض است. «تُقَامُ الْفَرَائِضُ» یعنی به واسطهی آن امر به معروف و نهی از منکر همهی واجبات و فریضههایی که مسلمانها و مؤمنین باید انجام بدهند، اقامه میشود، به پا داشته میشود. امر به معروف و نهی از منکر است که به نماز و صیام و خمس و زکاتی که مؤمنین میدهند جان میدهد. اگر خمس و زکات مؤمنین در سایهی امر به معروف و نهی از منکر نباشد، شاید آنها در جامعه اثر نداشته باشند. اگر امر به معروف و نهی از منکر نادیده گرفته بشود، این نماز، نماز زنده نیست. نمازی نیست که «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»[۵] باشد.
تا اینجا را عرض کرده بودیم. در ادامه فرمودند: «وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ» یعنی مذهبها، سیرههای مختلفی که در جامعه است و آن راه و روشهایی که در جامعه است، آنها امنیت میگیرد.
«وَ تَحِلُّ الْمَکَاسِبُ» تجارتها حلال میشود. وقتی امر به معروف و نهی از منکر باشد، آنچه مردم تجارت میکنند و به دست میآورند حلال میشود و الّا امر به معروف و نهی از منکر نباشد.
همین میشود که الآن داریم در جامعه میبینیم که متأُسّفانه در سراسر جامعهی ما تجارتها حلال نیست. نه صد درصد آن ولی همه آلوده شدند. یعنی به گونهای آلوده شدهاند که حتّی در آن تجارت حلال است هم شبهه است. مثلاً این کارهایی که الآن در بانکها انجام میشود، به فتوای همهی مراجع دیرکردها و جریمههای تأخیری که از بدهکاران بانک دریافت میکند، حرام است. وقتی بانک اینها را دریافت بکند، مال آنها مختلط به حرام میشود و شبههی حرام مسلّم در مختلط به حرام است.
البتّه فتوای آیت الله بهجت بر این بود که پول گذاشتن و پول گرفتن کار کردن و حقوق گرفتن در بانکها حرام است. چون که پول مختلط به حرام است. این خیلی مشکل است.
- خمس آن را میدهد و حلال میشود.
– خمس چه چیز را میدهد؟ شما باید خمس مالی را بدهید که مختلط به حرام شده است و نمیدانید صاحب آن کیست و قدر آن چقدر است، آن شرایط دارد. همینطور که نمیشود. اینها مشکل است.
البتّه آقا یک راههای فراری را ترسیم میکردند برای اینکه عسر و حرج اجتماعی پیش نیاید. امّا همیشه ما بیاییم این راه را طی بکنیم، همیشه هم با عسر و حرج درگیر بشویم، همیشه هم یک راهی یک وکالتی چیزی بخواهیم بگیریم تا بتوانیم با ضمیمه و حیل شرعی خود را رهایی بدهیم، اینطور نمیشود.
آثار این حرمتها و این حرامها منجر به این تجارتهایی میشود که همهی آنها شبههناک میشود و اصلاً در بعضی از آنها هم حرام وجود دارد که آن وقت خوردن اینها آثار سوئی برای جامعه دارد.
لذا اگر امر به معروف و نهی از منکر باشد، همهی ما مسئول هستیم که خصوصاً نسبت به بحث ربوی بانکها امر به معروف و نهی از منکر بکنیم که سر مصدر تمام مشکلات اقتصادی ما بانکها هستند. بانکهای کشور ما دارند باعث نابودی اقتصاد ما میشوند.
اینکه خداوند میفرماید: ربا حرام است «أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا»[۶] این مفسده دارد. چون که نواهی خدا به دنبال مفاسد است. کما اینکه اوامر خدا به دنبال مصالح است. مفسدهی آن هم در اینجا این است که جامعه و اقتصاد جامعه را مضمحل میکند، نابود میکند. چه بخواهیم چه نخواهیم. وقتی ربا باشد، مردمی هم که سرمایه و پول دارند، پول و سرمایههای خود را وارد کار نمیکند، وارد تولید نمیکنند، میروند در بانکها قرار میدهند، سود آن را میگیرند و خرج میکنند.
چه کسی باید آثار این را بفهمد؟ آن جایی که امر به معروف بشود که بگوییم: برو تجارت بکن، برو تولید بکن، برو کشاورزی بکن، برو صنعتگری بکن یا نهی از منکر بکنید این کار حرام است، این پولها ربوی است. باید اینها را بگوییم و اصلاً باید تبرّی بجوییم. مراجع و بزرگان باید نسبت به این امر یک حرکتی بکنند و إنشاءالله دولتمردان هم بیایند همّت خود را بگذارند.
اگر میخواهند اقتصاد مقاومتی درست بشود، باید ریشهی فساد را در اقتصاد بسوزانند. سوزاندن ریشهی فساد در اقتصاد به این است که ربا را در جامعه ریشهکن بکنیم. ریشهی اصلی آن بانکها است. باید بانکها را در جامعهی ما اصلاح بکنند و همهی ما هم مسئول هستیم در راه اصلاح آن حرکت بکنیم.
«وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ»[۷] میفرماید: مظلمهها و حقّ و حقوق مردم به صاحبان آنها با امر به معروف و نهی از منکر داده میشود، پرداخت میشود.
«وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ» و زمین آباد میشود. امر به معروف و نهی از منکر باعث میشود که روی زمین مردم آبادانی درست بکنند، عمران بکنند. اگر امر به معروف و نهی از منکر باشد، کشاورزی ما در زمین بارور میشود و باعث اقتصاد تناور میشود. صنعت ما بارور میشود. اینها امر به معروف و نهی از منکر را لازم دارد.
«وَ یُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ» و میشود از دشمن هم انتقام بگیریم. اگر امر به معروف و نهی از منکر باشد و مردم نسبت به اوامر خدا و نواهی خدا بیدار باشند، معروفات را بدانند و عمل بکنند، منکرها را بدانند و از آن دوری بکنند، این باعث میشود که ما از دشمن انتقام بگیریم و دشمن را کنار بزنیم.
«وَ یَسْتَقِیمُ الْأَمْرُ» این بسیار مهم است. کلمهی امر در اینجا یعنی مدیریّت و آنچه که باید جامعه اداره بشود. آن وقت ادارهی جامعه «یَسْتَقِیمُ»، یعنی به پا داشته میشود، اقامه میشود. امور مسلمین اقامه میشود. امر مسلمین و جامعه اقامه میشود.
چرا کار دچار مشکل است؟ برای اینکه امر به معروف و نهی از منکر نیست. یکی از چیزهایی که الآن مسلّم در جامعهی ما وجود دارد و نمیشود آن را انکار کرد، بحث امر به معروف و نهی از منکر است که نادیده گرفته شده است و اینکه بگوییم: مقصّر رئیس جمهور است، مقصّر وزیر است، مقصّر دیگری است، اینطور نیست. آنها هم شاید مقصّر باشند امّا نه اینکه همهی تقصیرها به عهدهی آنها باشد.
تقصیر اصلی این است که امر به معروف و نهی از منکر در جامعه مرده است. بعضی وقتها در بعضی جاها دیدیم که حتّی معروفها منکر شدند، منکرها معروف شدند. وای به حال آن زمانی که اینطور بشود که امر به معروف اصلاً هیچ چیزی، دیگر خود معروف بین مردم معروف نباشد. یعنی آنچه که واجب و مستحب است، آنها نادیده گرفته بشود و بلکه اگر کسی دنبال معروفات رفت، مردم آنها را منکر میبینند. واقعاً باید جامعه خیلی به اضمحلال برود و مضمحل میشود، آنچه که در جامعه باید باشد.
علّت اصلی آن این است که امر به معروف و نهی از منکر نیست. میدانید چرا این زنها و این جامعهی نسوان و مؤنّثات ما اینگونه دارند به سمت و سوی بد حجابی حرکت میکنند؟ چون کسی به آنها حرفی نمیزند. حتّی مقدّسین حرف نمیزنند. حتّی بعضی وقتها میآیند حرفهای بیجهت میزنند، بدون دلیل یک حرفهایی میزنند و یک استحساناتی را در مسائل شرعی نسبت به حجاب اعمال میکنند و حجاب را کم کم از جامعه بیرون میکنند.
امّا در گذشته من به یاد دارم این بزرگان فامیل وقتی یک دختر بّچهی دو تا سه ساله که از خانه بیرون میآمد، با ادب و با خوبی، با محبّت آنها را تشویق به داشتن حجاب میکردند. خود به خود وقتی اینگونه امر به معروف میشد، این بچّه یاد میگرفت. اگر در کودکی دختر را تشویق و ترغیب به حجاب نکنید، بزرگ که شد دیگر نمیشود. یا حتّی جوانها را همینطور. علّت اینها این است که امر به معروف و نهی از منکر در جامعه انجام نمیشود، بلکه امر به منکر میشود و امر به منکر منعکس میشود بر اینکه نهی از معروف است. میگوید: برویم نماز بخوانیم، میگوید: رها بکن، حوصله داری اینطور میشود. یعنی کار به جایی میرسد که معروفات را ترک میکنیم و بدتر از اینکه معروفات منکر و منکرها تبدیل معروف میشوند.
سایهی امر به معروف و نهی از منکر آنچنان است که جامعه را از هر حیثی اصلاح میکند. الآن در جامعهی زنهای ما، اکثراً حجاب املگرایی است. یعنی حجاب را که زیبندهی زن است، دارند به عنوان یک نقص، به عنوان یک عیب تعریف میکنند. به خانم یا دختر بگویید: چادر بر سر بکن، حجاب داشته باشد. میگوید: اگر الآن بروم، همکلاسیهای من میگویند: این امل است. یک وقتی یک کسی خیلی متعصّب و معتقد است، گوش نمیدهد امّا تعداد افراد در جامعه که متعصّب به اعتقادات باشند، خیلی کم است.
یکی از دوستان خمینی شهری ما میگفت: من به یاد دارم بچّه بودم. پدر من ظهر رفت پای حوض وضو بگیرد، وضوی خود را گرفت، داشت لب ایوان مسح میکشید. یک وقت داد کشید، مادر من را صدا زد، گفت: خانم. گفت: بله. چه شده است؟ گفت: میخواهم به مسجد بروم؟ گفت: برو، تو هر روز به مسجد میروی، مسجد رفتن که داد کشیدن ندارد؟ گفت: امروز فرق میکند. دختر من دارد سر آینه گیسوان خود را شانه میکند. چقدر غیرت بوده است. گفت: میخواهم به مسجد بروم اعلام بکنم یک دختر دارم ۱۱ سال دارد و آمادهی ازدواج است، اگر کسی خواستگار است، به خانهی ما بیاید. مادر من گفت: این کار را نکنی. گفت: نه، این کار را میکنم. به مسجد رفت و بین دو نماز هم بلند شد و گفت. شب هم شوهر خواهر من با پدر و مادر برای خواستگاری آمدند و همان شب قباله را بریدند و خواهر من را عقد کردند. اینقدر مردم به اوامر و معروفات خدا متعصّب بودند که اینگونه روی امر ازدواج تعصّب داشتند و غیرت داشتند که اگر دختر به سنّ بلوغ رسید و احساسی در وجود او نمایان شد، باید او را شوهر بدهند یا پسری اگر بزرگ شد و بالغ شد، باید به او زن بدهند.
امر ازدواج مقدّس بود. (گذشتگان) کاری به این نداشتند که آیا خانه دارد یا ندارد. تحصیلات او به کجا رسیده است یا نرسیده است. سربازی رفته است یا نرفته است. شغل دارد یا ندارد. پول دارد یا ندارد. اصلاً به این چیزها توجّهی نمیکردند. لذا میبینیم جامعهی آن زمان به صلاح میرفت با اینکه طاغوت حاکم بود ولی الآن جامعه با اینکه زیر سایهی ولایت فقیه و زیر سایهی دین دارد حرکت میکند امّا به جهت اینکه امر به معروف و نهی از منکر نیست، دارد به خرابات میرود همهی ما نسبت به اینها مسئول هستیم. نمیشود فقط به عهدهی بزرگان گذاشت. همهی ما مسئول هستیم که مثلاً جوانهای خود را در امر ازدواج ترغیب بکنیم.
- این قانون «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ»[۸]
- «قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» با این بحث ما تنافی ندارد.
– الآن به جای «الرّجال»، «النّساء» قرار گرفته است.
- «الرّجال» اگر «الرّجال» باشند، آن وقت «قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» است امّا اگر «الرّجال» دیگر «لیس برجل» بشوند (دیگر نمیشود کاری کرد) تعبیر امیر المؤمنین است: «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ»[۹] باید مواظب باشیم که اینطور نشویم.
- «النّاس علی دین ملکوهم» وقتی رئیس جمهور میگوید: بگذارید نفس بکشند
– نفس بکشند، نگفتند هر کاری که میخواهند بکنند.
– این چیزهایی که شما میگویید، کار را حل نمیکند رئیس جمهور که نمیتواند بیاید بگوید: دختر شما الآن ۱۸ سال دارد، بیا او را شوهر بده. بگوید هم گوش نمیدهید. همهی ما مسئول هستیم که امر به معروف و نهی از منکر بکنیم. اصلاً آنچه که سبیل انبیاء بوده است، آنچه که منهاج صلحاء بوده است، آنچه که سیره و روش همهی متدیّنین و متاسین دینی بوده است همین بوده است حالا راجع به ازدواج را من عرض کردم، همهی آنها همینطور است.
- بله چرا جرأت نکنم. اگر همه امر به معروف و نهی از منکر بکنند، کار درست میشود. دختر اگر دید همه میگویند: چادر سر بکن، بالاخره همه که بگویند، اثر دارد ولی وقتی هیچ کسی نمیگوید
لزوم شروع امر به معروف و نهی از منکر از خانواده
– ایشان میگوید: هر کسی حداقل در خانواده و عشیرهی خود امر به معروف و نهی از منکر بکند، کار درست میشود. چون آنچه مسلّم است، جامعه از خانوادهها تشکیل میشود، اگر خانوادهها اصلاح بشود، جامعه هم اصلاح خواهد شد.
امر به معروف و نهی از منکر است که وسیلهی صلاح و وسیلهی رشد و رسیدن به درجات عالیّهی جامعه را درست میکند. لذا حضرت سیّد الشّهداء هم فرمودند: من برای امر به معروف و نهی از منکر حرکت کردم. فرمود: «خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّهِ جَدِّی»[۱۰] حضرت سیّد الشّهداء میفرمایند: اصلاح در امّت پیغمبر، به واسطهی امر به معروف و نهی از منکر است.
متأسّفانه حتّی ما حوزویان راجع به امر به معروف و نهی از منکر عمل نمیکنیم. یکی از نکات آن این است. اوایل طلبگی من بود، یک شیخی به محلّهی ما آمده بود، واعظ بود. تا من از اصفهان رفتم به آنجا سر بزنم. این آقای روحانی شروع به تشویق و امر به معروف کردن در بحث درس و بحث کرد. گفت: چه میخوانی؟ گفتم: هدایه میخوانم. دیگر چه میخوانی؟ گفتم: احکام میخوانم. الآن در حوزه خود ما نسبت به امر به معروف که احکام یاد بگیرید (کوتاهی میکنیم) کدام یک از شما تا به حال توضیح المسائل را از اوّل تا آخر مطالعه کردید؟ در مورد کلاس رفتن و امتحان دادن که صحبتی ندارم. اگر شما که سابقهدارتر هستید، این کار را کردید، الآن آنها که تازه آمدند چه کار میکنند؟ طلبه با قیافهی آیت اللّهی ایستاده است، دارد نماز میخواند، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» را غلط میخواند. این همه مشکلات در جامعهی ما و در جامعهی طلبگی ما وجود دارد. آقایانی که مکلّا میروند یعنی دارند از مسئولیّت فرار میکنند. این عبا و عمامه را داشته باشید که وقتی دارید در جامعه میروید، نماد آخوندی داشته باشید.
[۱]– سورهی بقره، آیه ۱۱٫
[۲]– سورهی آل عمران، آیه ۱۱۰٫
[۳]– همان، آیه ۱۰۴٫
[۴]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۵، ص ۵۶٫
[۵]– سورهی عنکبوت، آیه ۴۵٫
[۶]– سورهی بقره، آیه ۲۷۵٫
[۷]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۵، ص ۵۶٫
[۸]– سورهی نساء، آیه ۳۴٫
[۹]– نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص ۷۰٫
[۱۰]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۴۴، ص ۳۲۹٫
بازدیدها: 0
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.