تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۹۶ جلسه ۵ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی جلسه ۵ تفسیر آیه صد و نود و شش بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ (۱۹۴)وَ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۹۶ جلسه ۵
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
جلسه ۵ تفسیر آیه صد و نود و شش
![]()
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ (۱۹۴)وَ أَنْفِقُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ (۱۹۵) وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَهَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَهٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَهٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَهِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَهٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَهٌ کامِلَهٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ (۱۹۶)
ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّى) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّى کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روى ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است! (۱۹۴) و در راهِ خدا، انفاق کنید! و (با ترک انفاق،) خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید! و نیکى کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست مىدارد. (۱۹۵) و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعى مانند ترس از دشمن یا بیمارى، اجازه نداد که پس از احرامبستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانى فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهاى خود را نتراشید، تا قربانى به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسى از شما بیمار بود، و یا ناراحتى در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفّارهاى از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندى بدهد! و هنگامى که (از بیمارى و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانى براى او میسّر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامى که باز مىگردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این براى کسى است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [اهل مکّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سختکیفر است! (۱۹۶)

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۹۶
آیه ۱۹۶ . اشاره به برخى از قوانین و جزئیات حج و عمره ۵
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
![]()
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ (۱۹۴)وَ أَنْفِقُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ (۱۹۵) وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَهَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَهٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَهٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَهِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَهٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَهٌ کامِلَهٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ (۱۹۶)
ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّى) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّى کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روى ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است! (۱۹۴) و در راهِ خدا، انفاق کنید! و (با ترک انفاق،) خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید! و نیکى کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست مىدارد. (۱۹۵) و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعى مانند ترس از دشمن یا بیمارى، اجازه نداد که پس از احرامبستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانى فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهاى خود را نتراشید، تا قربانى به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسى از شما بیمار بود، و یا ناراحتى در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفّارهاى از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندى بدهد! و هنگامى که (از بیمارى و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانى براى او میسّر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامى که باز مىگردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این براى کسى است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [اهل مکّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سختکیفر است! (۱۹۶)
«وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَهَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَهٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَهٍ أَوْ نُسُکٍ» ۱
در بحث استطاعت و اینکه عرض کردیم حج از واجبات مشروطه می باشد و شرط آن نسبت به مکلف است چونکه در آیه:« وَ لِلَّـهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً »۲ حرف «مَنِ» موصوله که شرط قرار گرفته و «مَنِ» شرطیه شده این مربوط به مکلف است و کاری به ماموربه و مکلف به ندارد بلکه مکلف به شرطی در آن نیست که حاصل شود و شرط باید در مکلف به حاصل شود تا مکلف شود .
طرف دیگر هم کلمه استطاعه ببینید یک زمان اگر کلمه طاعه را آورده بودند برای این بود که بگوییم توانایی حاصل شود این را دیروز گفتیم از ادله که تحصیل استطاعت واجب نیست .
اما خود کلمه استطاعت چون باب باب استفعال است لذا استطاعه یعنی کسی که دنبال طاعت حاصل کردن است البته در واژه های مختلفی که در کتاب های لغت معنا شده ، معنای استطاعت را به توانایی ، قدرت داشتن و سرمایه داشتن معنا کرده اند.
ولی این حق مطلب نیست چون اگر که استطاعت را ما دقت کنیم ،استطاعت مقداری صیغه استطاعت به این میخورد که آقای مکلف حرکتی باید بکند یعنی اینطور نیست که فقط باید بنشیند تا یک روزی استطاعت و توانایی پیدا کند بلکه استطاعت که میگویند یعنی یک مقداری باید خود فرد هم حرکت داشته باشد .
به عبارت دیگر اگرچه به دلالت مطابقی باب استفعال این را ما میتوانیم ادعا کنیم اما اگر که قبول نکنید حداقل این است که بالملازمه یعنی به دلالت التزامی میتوانیم معنای استحباب را از آن اخذ کنیم ؛ نه اینکه بگوییم کار حسن و خوبی می باشد بلکه بالاخره کسی که به دنبال این باشد که برای خودش مکه را جور کند .
مثلا کسی در طلبگی پول ندارد اما می رود این طرف و آن طرف و امتحان حج می دهد و با خان های مختلف در می افتد و خان ها را کنار میزند و روحانی حج می شود و یا شخصی آشپز یا کارگر است اما برنامه ریزی و تلاش می کند ، آشپز یا خدمه حجاج می شود .
آیا این عملی که ایشان انجام می دهد از نظر احکام شرعی خمسه مشمول می شود یا جزء پنجمی است که بگوییم مباح است ؟ معلوم است که اینجا استحباب دارد و مندوب است یعنی مستحب می باشد که کسی راه بیفتد و حرکتی بکند تا بتواند خودش را به زیارت خانه خدا و حج برساند ؛ زیارت خانه خدا که همان عمره مفرده را شامل می شود و انجام حج و اینکه حجه الاسلام را بتواند درک کند .
پس بنابراین کلمه استطاعت که فرمود:«مَنِ اسْتَطاعَ» اولا شرط متوجه مکلف می باشد نه مکلف به ، یک زمانی شما میگویید که ما مکلف به صلاه هستیم اما نمی توانیم روز را تا ظهر بکشیم چون در اختیار ما نیست اگر عمر ما کفاف داد ، اذان و زوال ظهر را درک کردیم پس ما جزء افرادی می شویم که مامور به صلاه هستیم و باید در مقام امتثال مامور به را به جا آوریم .
اما در باب استطاعت در اختیار خود ما می باشد یعنی جزء چیزهایی می باشد که خودمان باید یک کاری کنیم ، بله استقلالا ما امری نداریم بر اینکه شما برو استطاعت پیدا کن اما این شرطی که آورده که مربوط به مکلف می باشد و استطاعت را با صیغه استفعال آورده است .
همچنین فرمود استطاعت نشان می دهد که بر اینکه ما به دنبال تحصیل توانایی حج اعم از نظر مالی و فیش و نوبت بگیریم یا اگر مسئله بدنی داریم آن را درمان کنیم تا بتوانیم آنجا را درک کنیم ، ارکان را درک کنیم تا حاجی شویم .
استحباب آن را نه اینکه بگوییم مرموزا می باشد بلکه خیلی ظاهر و بارز است چون در کلمه استطاعه که باب استفعال می باشد این نهاده شده و لذا ما باید دنبال این باشیم که استطاعه را برای خودمان حاصل کنیم .
استطاعت داشتن به هر کسی بستگی دارد که میتواند موقعیت و شانیت خودش حاصل کند یا کسی میتواند استطاعت را پول حاصل کند و کسی میتواند استطاعت را برود روحانی یا مدیر کاروان شود و یا خدمه و آشپز شود پس هر کسی میتواند هر طوری توانست این کار را انجام دهد استحباب دارد و بر او ثواب است .
۱_ سوره بقره آیه ۱۹۶
۲_ سوره آل عمران آیه ۹۷
—————————————————-
این آیه شریفه با فرمانی قاطع و جامع آغاز میشود که تمامی زوایای یک عبادت بزرگ را در بر میگیرد. «أَتِمُّوا» تنها به معنای انجام دادن نیست، بلکه به معنای به سرانجام رساندن و کامل کردن است.
جمله «لِلَّهِ» که بلافاصله پس از فرمان اتمام میآید، اساس و بنیان تمامی اعمال حج و عمره را مشخص میکند. این عبارت کوتاه، یادآور میکند که تنها انگیزه قابل قبول در این سفر معنوی، تقرّب به پیشگاه الهی است، نه انگیزههای مادی، اجتماعی یا سیاحتی.
ذکر همزمان حج و عمره در کنار یکدیگر، نشان از پیوند ناگسستنی این دو فریضه دارد. این دو، همچون اذان و اقامه، دو عمل مستقل اما مکمّل یکدیگر هستند که با هم معنا و کمال مییابند.
تشریع احکام الهی، همیشه با درنظرگیری شرایط و موانع پیشروی بندگان همراه است. احصار یا محصور شدن، یکی از این شرایط غیرمنتظره است.
«إحصار» تنها به معنای گیر افتادن در محاصره دشمن نیست، بلکه هر مانع مشروعی—از جمله بیماری، ترس جانی یا موانع امنیتی—که انجام مناسک را غیرممکن کند، مصداق احصار است. این نشاندهنده نرمش و واقعبینی شریعت اسلام است.
در چنین شرایطی، حکم الهی تخفیف است، نه تعطیلی. فرد محصور میبایست «مَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ»؛ یعنی هر مقدار از قربانی که برایش میسّر است را ذبح کند تا از احرام خارج شود. این عمل، نمادی از اجرای فرمان تا حد امکان است.
قربانی یا «هدی»، قلب تپنده بسیاری از احکام حج است و نقش محوری در خروج از احرام و تکمیل مناسک ایفا میکند.
حکم «لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ» تأکیدی بر نظم و ترتیب در اجرای مناسک است. تراشیدن موی سر—که نشانه خروج از حالت احرام است—نباید قبل از ذبح قربانی انجام شود. این انتظار، نماد صبر و дисциплиن بنده در برابر فرمان خداوند است.
ذبح قربانی، تجلیگاه مفهوم تسلیم در برابر اراده الهی است. این عمل، یادآور داستان حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) است و نشان میدهد که مؤمن واقعی، حتی عزیزترین دارایی خود را در راه رضای خدا فدا میکند.
تشریع فدیه یا کفّاره، نشانه دیگری از لطف و رحمت بیپایان پروردگار است که برای موارد اضطرار و عذر شرعی در نظر گرفته شده است.
اگر شخصی به دلیل بیماری یا وجود آزار و اذیت در سر (مانند شپش یا زخم) ناچار شود پیش از موعد مقرر، موی سر خود را بتراشد، مشمول این حکم میشود. اینجا نیز قانونِ «الضروریات تبیح المحذورات» حاکم است.
فدیه میتواند به سه شکل انجام پذیرد: روزه، صدقه دادن یا ذبح یک قربانی (نسک). این تنوع، امکان جبران را برای افراد با شرایط اقتصادی مختلف فراهم میکند و بر کاربردی بودن دین اسلام تأکید میورزد.
حج تمتّع، یکی از انواع حج است که ویژه کسانی است که ساکن مکه نیستند و ترکیبی زیبا از عمره و حج را ارائه میدهد.
در این نوع حج، شخص ابتدا عمره به جا میآورد و از احرام خارج میشود (از این رو به آن «تمتّع» یا بهرهگیری میگویند) و سپس در روز هشتم ذیالحجه برای انجام مناسک حج، مجدداً محرم میشود.
بر هر کس که حج تمتّع به جا میآورد، واجب است که قربانی کند («فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ»). این قربانی، نشانه تشکر از نعمت بهرهگیری از این دو عبادت و کمک به فقراست.
اسلام برای کسانی که توان مالی ذبح قربانی را ندارند، راه جایگزین و آسانی قرار داده است تا هیچ کس به دلیل فقر، از ادای این فریضه بازنماند.
اگر شخصی توانایی مالی برای قربانی نداشت، میبایست سه روز در ایام حج (ترجیحاً روزهای هفتم، هشتم و نهم ذیالحجه) و هفت روز پس از بازگشت به وطن خود روزه بگیرد. این ده روز، یک دوره کامل و کافی برای جبران است.
این حکم، تجلیگاه عدالت و رحمت الهی است. خداوند از بندگانش بیش از حد تواناییشان تکلیف نمیخواهد و برای هر مشکلی، چارهای آسان و قابل دسترس فراهم کرده است.
آیه شریفه به صراحت بیان میکند که احکام ذکرشده مربوط به حج تمتّع، ویژه کسانی است که ساکن مکه و حوالی مسجدالحرام نیستند («لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ»).
ساکنان مکه که به کعبه دسترسی آسان دارند، مشمول این احکام خاص نمیشوند و تکالیف دیگری برای حج آنان وضع شده است. این تفاوت، نشان از حکمت و تدبیر الهی در تشریع احکام بر اساس شرایط متفاوت افراد دارد.
آیه با دو فرمان کلیدی و یک هشدار جدی به پایان میرسد که گویی جمعبندی تمامی مطالب پیشین است.
فرمان «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» در پایان آیه، تأکید میکند که روح و اساس تمام این اعمال ظاهری و مناسکdetailed، باید تقوای الهی باشد. بدون تقوا، این اعمال میتوانند به ظاهری بیروح تبدیل شوند.
جمله پایانی «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ» یک هشدار الهی به کسانی است که ممکن است بخواهند در احکام و شرایع الهی—که از سوی خداوند و پیامبر(ص) تشریع شده دست ببرند یا آن را تغییر دهند. این هشدار، همگان را به بازگشت به سنت اصیل اسلامی فرا میخواند.
حج, عمره, اتمام, کمال, عبادت, نیّت, خلوص, قربت, الهی, احصار, محصور, مانع, بیماری, ترس, دشمن, تخفیف, قربانی, هدی, ذبح, احرام, تراشیدن مو, محل قربانی, صبر, تسلیم, فدیه, کفاره, بیماری, اضطرار, روزه, صدقه, نسک, تمتّع, بهرهگیری, عمره تمتع, قربانی تمتع, توان مالی, نیازمندی, روزه جایگزین, عدالت, رحمت, غیرساکن, ساکن مکه, مسجدالحرام, حکمت, تدبیر, تقوا, پروا, هشدار, عذاب شدید, تشریع, احکام, تغییر, سنت, اسلامی, مناسک, طواف, سعی, عرفات, مشعر, منا, رمی جمرات, احرام, محرمات احرام, تلبیه, تقصیر, موقف, میقات, کعبه, بیت الله الحرام, شعائر الله, ابراهیم(ع), اسماعیل(ع), تسلیم, اخلاص, عرفات, وقوف, رمی, جمره, ذی الحجه, ایام تشریق, عید قربان, مناسک, روح عبادت, ظاهر و باطن
حج و عمره، دو عبادت بزرگ در اسلاماند که هدف نهاییشان تحقق بندگی خالصانه برای خداوند است. آیه ۱۹۶ سوره بقره با فرمان «وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَهَ لِلَّهِ» آغاز میشود؛ تأکیدی بر اینکه این اعمال باید با نیت الهی و برای رضای خداوند انجام شوند.
حج، عبادتی زمانمند و واجب است که در ایام خاصی از سال انجام میشود؛ در حالیکه عمره، زیارتی مستحب یا واجب است که در طول سال امکان انجام آن وجود دارد. هر دو با احرام آغاز میشوند و طواف، سعی، و قربانی از اجزای مشترک آنهاست.
احرام، نقطه شروع این سفر معنوی است. پوشیدن لباس ساده و سفید، نشانهای از ترک تعلقات دنیوی و ورود به فضای بندگی است.
گاهی شرایطی مانند بیماری یا ترس از دشمن، مانع از انجام کامل مناسک حج میشود. در چنین مواردی، اسلام راهکارهایی برای خروج از احرام و جبران اعمال ارائه کرده است.
اگر فردی در حالت احرام دچار مانع شود، باید آنچه از قربانی برایش میسر است، تقدیم کند. این قربانی، نماد تسلیم و جبران است.
تا زمانی که قربانی به محل ذبح نرسیده، تراشیدن مو ممنوع است. این حکم، نشانهای از احترام به مناسک و ترتیب شرعی آنهاست.
اگر فردی به دلیل بیماری یا آسیب در سر، مجبور به تراشیدن مو شود، باید کفارهای از روزه، صدقه یا قربانی بپردازد. این کفاره، جبران خللی است که در مناسک ایجاد شده.
حج تمتّع، نوعی از حج است که با عمره آغاز میشود و پس از فاصلهای، حج انجام میگیرد. این نوع حج مخصوص کسانی است که ساکن مکّه نیستند.
در حج تمتّع، قربانی واجب است؛ مگر آنکه فرد توان مالی نداشته باشد. در این صورت، روزه جایگزین قربانی میشود.
اگر قربانی ممکن نباشد، سه روز روزه در ایام حج و هفت روز پس از بازگشت واجب است. این ده روز، کفارهای کامل برای عدم قربانی است.
این نوع حج، مخصوص کسانی است که خانوادهشان ساکن مسجدالحرام نیستند. ساکنان مکّه، نوع دیگری از حج را انجام میدهند.
در پایان آیه، فرمان «وَاتَّقُوا اللَّهَ» آمده است؛ یادآوری اینکه تقوا باید در تمام مراحل حج رعایت شود. تقوا، روح عبادت و محافظ اعمال است.
عبارت «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ» هشدار جدی به کسانی است که در احکام الهی سهلانگاری میکنند. شناخت شدت عقوبت الهی، زمینهساز تقواست.
عبادت نیمهکاره پذیرفته نیست. حج باید کامل انجام شود؛ زیرا بندگی ناقص، نشانه بیتوجهی به فرمان الهی است.
حج و عمره باید برای خداوند انجام شوند، نه برای گردشگری یا شهرت. نیت، معیار ارزش عبادت است.
اسلام در احکام خود، سختگیری نمیکند. در شرایط اضطراری، تخفیفهایی در احکام حج وجود دارد.
برخی عبادات، وابسته به مکان خاصیاند. قربانی باید در محل مخصوص خود انجام شود تا مشروعیت یابد.
در صورت بروز مانع، فرد باید با کفاره، خلأ ایجادشده را جبران کند. این جبران، نشانه مسئولیتپذیری در بندگی است.
حج، عبادتی است که از زمان حضرت ابراهیم علیهالسلام پایهگذاری شد و در میان عرب رایج بود. اسلام این سنت را تأیید و تثبیت کرد.
حج، عبادتی است که تا روز قیامت باقی خواهد ماند. این استمرار، نشانه اهمیت و جایگاه آن در دین اسلام است.
عمره، زیارتی است که با احرام آغاز میشود و طواف و سعی دارد. این عمل، مکمل حج و نشانه عشق به خانه خداست.
امامان معصوم، حج کامل را حجی دانستهاند که در آن گناه، نزاع، و سخن زشت نباشد. حج واقعی، حجی است که انسان را به پاکی و قرب الهی برساند.
در برخی روایات آمده است که حج کامل، حجی است که در آن انسان توفیق ملاقات امام زمان را پیدا کند. این دیدار، اوج بندگی و سعادت است.
برخی خلفا، به اجتهاد خود عمره تمتّع را ممنوع کردند؛ در حالیکه این اجتهاد، در برابر نص صریح قرآن بود. چنین اجتهادی، فاقد اعتبار شرعی است.
تغییر در احکام الهی، موجب عقوبت شدید است. آیه با عبارت «شَدِیدُ الْعِقَابِ» هشدار میدهد که تحریف احکام، پیامد سنگینی دارد.
حج, عمره, احرام, قربانی, فدیه, صیام, صدقه, نسک, مسجدالحرام, تقوا, عقوبت, بیماری, اضطرار, طواف, سعی, احکام, عبادت, بندگی, نیت, اخلاص, کفاره, ذبح, محرمات, طهارت, پاکی, زیارت, مناسک, ابراهیم, اسلام, امت, خلفا, اجتهاد, نص, شریعت, قرآن, آیه, بقره, هدایت, خشیت, ایمان, اعمال, سفر, مکان, زمان, روزه, سهروز, هفتروز, دهروز, کامل, مکّه, اهلبیت, امام, امام زمان, ملاقات, گناه, نزاع, سخنزشت, تغییر, تحریف, هشدار, فرمان, اطاعت, قربت, عبادات, ساکنان, غیرمقیم, تمتع, قِران, افراد, زیارت, اذان, اقامه, هدْی, محل, ذبح, احکام اضطراری, جبران, تسلیم, توفیق, سعادت, سنت, استمرار, قیامت
۱۴۰۲-۰۸-۱۳-۰۱-۱۹۶٫mp3
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.