علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 8

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 8

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان

ص: 1

1- اضرار

1- آثار اضرار به خود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 20 - 9،10،11

9 - زيانكارى و تباه كردن خويشتن، مانع ايمان است.

الذين خسروا أنفسهم فهم لا يؤمنون

10 - ايمان نياوردن اهل كتاب به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، ناشى از تباه كردن جانهايشان است.

الذين ءاتينهم الكتب يعرفونه . .. الذين خسروا أنفسهم فهم لا يؤمنون

11 - آنان كه سرمايه جان به خسارت از كف داده اند، رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را انكار مى كنند.

الذين خسروا أنفسهم فهم لا يؤمنون

2- اضرار با جادو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 102 - 34،40

34 - رساندن زيان به مردم با اعمال سحر و نيز آموختن آن به انگيزه مفسده جويى ، حرام و گناهى در حد كفر است .

فلا تكفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه . .. و يتعلمون مايضرهم و ل

40 - كسانى كه علم سحر را براى سوء استفاده و ضرر رسانى فراگيرند ، از مواهب آخرت محروم خواهند شد .

و لقد علموا لمن اشتريه ماله فى الأخرة من خلق

ضمير مفعولى در «اشتراه» به «ما يضرهم و لاينفعهم» - كه مراد آن سحرهاى زيان آور است - بر مى گردد.

ص: 1

3- اضرار به بدن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 31 - 13

13 - عن أبى عبدالله(ع): . .. إنما الاسراف فيما اتلف المال و أضر بالبدن.

از امام صادق(ع) روايت شده است: . .. اسراف تنها در جائى است كه باعث از بين رفتن مال و زيان رساندن به بدن باشد.

4- اضرار به جامعه اسلامى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 107 - 7

7 - آسيب رساندن به جامعه اسلامى ، در رأس آرمان ها و اهداف منافقان و كافران

اتخذوا مسجداً ضراراً و كفراً

برداشت فوق با توجه به اين است كه در رأس همه اهداف «ضراراً» مطرح شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 109 - 13

13 - منافقان ، زيان زننده به جامعه اسلامى ، مروج كفر ، تفرقه افكن ميان مؤمنان ، ظالم و دوزخى اند .

اتخذوا مسجداً ضراراً و كفراً و تفريقاً . .. و إرصاداً ... فانهار به فى نار جهنم

5- اضرار به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 176 - 6

6 - هرگز شتابگران در كفر هيچگونه ضررى به خدا نمى رسانند .

انّهم لن يضرّوا اللّه شيئاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 177 - 1،5

1 - كافران ، هرگز كوچكترين ضررى به خداوند نمى رسانند .

انّ الّذين اشتروا الكفر بالايمان لن يضرّوا اللّه شيئاً

ص: 2

5 - قدرت مطلق خداوند و آسيب ناپذيرى وى از عملكرد كافران

انّ الّذين اشتروا الكفر بالايمان لن يضرّوا اللّه شيئاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 57 - 16،18

16 - ناسپاسى قوم موسى و تمردشان از دستورات خداوند ، هيچ زيانى را متوجه ساحت قدس خدا نكرد .

و ما ظلمونا

18 - بازگشت زيان معصيت به گنهكار است نه متوجه ساحت قدس خداوند

و ما ظلمونا و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 4 - 15

15 - آسيب ناپذيرى خداوند از كفر كافران

انّ الّذين كفروا . .. و اللّه عزيز

از ذكر «عزيز» (غالب لا يقهر) به دنبال كفر كافران، اين برداشت استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 133 - 6

6 - اگر جن و انس راه طاعت و يا عصيان پيشه كنند، هيچ سود و زيانى به خداوند نمى رساند.

و ربك الغنى ذو الرحمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 160 - 29،32

29 - قوم موسى با ناسپاسى و تخلف از دستورات خداوند هيچ زيانى را متوجه ساحت قدس او نكردند .

و ما ظلمونا

32 - بازگشت زيان گناه به گنهكار است ، نه متوجه ساحت قدس خداوند

و ما ظلمونا و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 177 - 3

3 - تكذيب كنندگان آيات الهى با تكذيبشان ضررى را متوجه ساحت قدس الهى نخواهند كرد .

و أنفسهم كانوا يظلمون

تقديم «أنفسهم» بر «يظلمون» مفيد حصر است و اين حصر مى تواند در ارتباط با خداوند ايراد شده باشد ; يعنى: مكذبان با تكذيب آيات، به خداوند ضرر نمى رسانند و تنها به خود ستم مى كنند.

ص: 3

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 8

8 - قدرت نامحدود خداوند ، نشان بى نيازى او از جهاد مؤمنان و آسيب ناپذيرى او ، از تخلف آنان

إلا تنفروا . .. و لا تضروه شيئاً و اللّه على كل شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 57 - 9،10،11،15

9- اعراض مردم از دين و معارف الهى ، هيچ ضررى متوجه خداوند نخواهد كرد .

فإن تولّوا . .. و لاتضرونه شيئًا

برداشت فوق ، مبتنى براين است كه «لاتضرونه» نيز جواب شرط (فإن تولّوا) باشد. قابل ذكر است كه مجزوم نشدن «تضرون» به خاطر عطف شدن آن بر فعل ماضى «قد أبلغتكم» مى باشد.

10- هلاكت كفرپيشگان به عذاب هاى الهى ، هرگز مايه زيان و ضررى براى خداوند نيست .

و يستخلف ربى قومًا غيركم و لاتضرونه شيئًا

در برداشت فوق ، جمله «لاتضرونه» در ارتباط با «يستخلف ربى . ..» معنا شده است; يعنى ، در صورت نابودى شما ، ضررى متوجه خداوند نمى شود.

11- نزول عذاب الهى بر كفرپيشگان ، برخاسته از استحقاق آنان است نه آنكه وجودشان موجب ضرر و زيان بر خدا باشد .

و يستخلف ربى قومًا غيركم و لاتضرونه شيئًا

برداشت فوق مبتنى براين است كه جمله «لاتضرونه» حال باشد. براين اساس جمله «يستخلف ... و لاتضرونه» چنين معنا مى شود. در حالى كه ضرر و زيانى را متوجه خدا نمى كنيد شما را عذاب مى كند و اين معنا مى رساند كه موجب عذاب، استحقاق كفرپيشگان است نه اين كه وجودشان مايه ضررى بر خدا باشد.

15- آگاهى گسترده خداوند و مراقبت او بر همه چيز ، دليل عجز همگان از آسيب رسانى به اوست .

و لاتضرونه شيئًا إن ربى على كل شىء حفيظ

جمله «إن ربى . ..» تعليل است براى جمله «لاتضرونه شيئاً».

6- اضرار به دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 54 - 2

2 - ارتداد مسلمانان و بازگشتشان از اسلام ، هيچ ضررى را متوجه دين خدا نخواهد كرد .

من يرتد منكم عن دينه فسوف يأتى اللّه بقوم

برداشت فوق بر اين مبناست كه جواب شرط (من يرتد . ..) جمله اى همانند «فلن يضر دين اللّه) در تقدير گرفته شود و جمله «فسوف يأتى اللّه ...» جايگزين جزاى حقيقى شده باشد ; زيرا بيانگر علت آن جزاست.

ص: 4

7- اضرار به زن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 229 - 7،9

7 - رجوع مرد در ايّام عدّه ، نبايد به قصد اضرار به زن باشد .

الطلاق مرّتان فامساك بمعروف او تسريح باحسان

9 - ر ها ساختن زن ( طلاق ) بايد علاوه بر رعايت حقوق او ، آميخته با احسان و نيكى و به دور از اضرار به وى باشد .

او تسريح باحسان

كلمه «احسان» گوياى معنايى است فراتر از «معروف»; يعنى بايد نسبت به زنان، افزون بر حقوق شناخته شده آنان، نيكى شود.

8- اضرار به شتر صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 73 - 21

21 - صالح ( ع ) برحذردارنده قوم ثمود از زيان رساندن به ناقه

و لاتمسوها بسوء

9- اضرار به عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 110 - 32،34،35

32 - بنى اسرائيل در صدد آسيب رسانى به حضرت مسيح ( ع ) ، پس از مشاهده معجزات و دلايل روشن آن حضرت بر رسالت خويش

و اذ كففت بنى اسرءيل عنك اذ جثتهم بالبينت

مراد از «بينات» - به قرينه ذيل آيه (ان هذا الا سحر مبين» - معجزات عيسى(ع) است.

34 - خداوند ، نگه دارنده عيسى ( ع ) از آسيب بنى اسرائيل

و اذ كففت بنى اسرءيل عنك

35 - بنى اسرائيل در قلمرو و مخاطب رسالت حضرت مسيح ( ع )

و اذ كففت بنى اسرءيل عنك اذ جثتهم بالبينت

10- اضرار به مال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 5

5 - اعراف - 7 - 31 - 13

13 - عن أبى عبدالله(ع): . .. إنما الاسراف فيما اتلف المال و أضر بالبدن.

از امام صادق(ع) روايت شده است: . .. اسراف تنها در جائى است كه باعث از بين رفتن مال و زيان رساندن به بدن باشد.

11- اضرار به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 17 - 1

1 - اگر خداوند آسيبى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) برساند، هيچ موجودى توان برطرف ساختن آن را ندارد.

و إن يمسسك اللّه بضر . .. فهو على كل شىء قدير

12- اضرار به ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 9

9- آدميان ، ناتوان از ضربه زدن به فرشتگان حتى در صورتى كه آنان ، به شمايل انسان ها باشند .

يلوط إنا رسل ربك لن يصلوا إليك

13- اضرار جانى به مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 4 - 4

4 - وارد شدن هر ضربه اى به جان يا مال مسلمانان از سوى طرف معاهده ، نقض پيمان شمرده شده و لغو آن را مجاز مى كند .

إلا الذين عهدتم من المشركين ثم لم ينقصوكم شيئاً

14- اضرار خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 17 - 1،4،5،6،7

1 - اگر خداوند آسيبى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) برساند، هيچ موجودى توان برطرف ساختن آن را ندارد.

و إن يمسسك اللّه بضر . .. فهو على كل شىء قدير

4 - خداوند، قادر بر رساندن هر گونه خير و ضرر به آدمى

ص: 6

و إن يمسسك اللّه بضر . .. و إن يمسسك بخير فهو على كل شىء قدير

5 - تنها خداى قادر بر رساندن هر گونه ضرر و يا منفعت به آدمى، شايسته پرستش و ولايت مى باشد.

أغير اللّه أتخذ وليا . .. و إن يمسسك اللّه بضر ... فهو على كل شىء قدير

6 - اقتدار بر رساندن هر گونه خير و شر، از شؤون ولايت الهى است.

أغير اللّه أتخذ وليا . .. و إن يمسسك اللّه بضر ... فهو على كل شىء قدير

7 - توجه به اقتدار بى مانع خداوند بر رساندن نفع و ضرر، زمينه ساز اعتقاد به توحيد و پرهيز از شرك

و لا تكونن من المشركين . .. و إن يمسسك اللّه بضر ... فهو على كل شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 18 - 2،5

2 - قدرت بدون رقيب خداوند در رساندن خير و شر به آدمى، نشانه اقتدار و غلبه او بر تمامى بندگان

و إن يمسسك اللّه بضر . .. و هو القاهر فوق عباده

5 - نفع و ضرر رساندن خداوند به آدميان بر اساس حكمت و آگاهى

و إن يمسسك اللّه بضر فلا كاشف له إلا هو . .. هو الحكيم الخبير

15- اضرار مالى به مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 4 - 4

4 - وارد شدن هر ضربه اى به جان يا مال مسلمانان از سوى طرف معاهده ، نقض پيمان شمرده شده و لغو آن را مجاز مى كند .

إلا الذين عهدتم من المشركين ثم لم ينقصوكم شيئاً

16- اضرار معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 109 - 5

5- معبود هاى اهل شرك ، ارمغانى جز خسارت و تباهى براى پرستشگران خويش ندارند .

فلاتك فى مرية مما يعبد هؤلاء ما يعبدون إلاّ كما يعبد ءاباؤُهم

چنان چه «كما» در آيه شريفه براى تشبيه باشد، جمله «فلاتك . ..» به ضميمه «إنا لموفُّوهم ...» مى رساند كه: روا نبودن شك و ترديد به اين جهت است كه همان طور كه معبودهاى مشركان پيشين، دستاوردى جز خسارت و تباهى براى پرستش كنندگان خود نداشتند (و ما زادوهم غير تتبيب، آيه 101) معبودهاى اهل شرك در زمان تو نيز اين چنينند.

ص: 7

17- اضرار منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 109 - 13

13 - منافقان ، زيان زننده به جامعه اسلامى ، مروج كفر ، تفرقه افكن ميان مؤمنان ، ظالم و دوزخى اند .

اتخذوا مسجداً ضراراً و كفراً و تفريقاً . .. و إرصاداً ... فانهار به فى نار جهنم

18- سرزنش اضرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 12 - 15

15 - لزوم پرهيز از اضرار به ديگران

من بعد وصيّة يوصى بها او دين غير مضارّ

«دين و وصيّت» با تمام اهميتى كه به آن داده شده، آنجا كه به ضرر ديگران تمام شود، فاقد اعتبار است و بايد از آن پرهيز شود. بنابراين در غير وصيّت و دين نيز به طريق اولى پرهيز از آن ضرورى است.

19- كيفر اضرار به شتر صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 73 - 22

22 - صالح ( ع ) قوم خويش را به گرفتار آمدن به عذابى دردناك ، در صورت زيان رساندن به ناقه و يا بازدارى آن از چريدن ، هشدار داد .

فذروها تأكل فى أرض اللّه و لاتمسوها بسوء فيأخذكم عذاب أليم

ص: 8

2- اصلاح

1- اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 89 - 3،5،6

3 - همراهى توبه مرتدّان با اصلاح ( جبران گذشته ) ، شرط آمرزش گناهشان

الاّ الذين تابوا . .. و اصلحوا فانّ اللّه غفور رحيم

5 - دعوت از اهل كتاب و مرتدان به توبه و گرايش به اسلام و بازگشت از انحراف

قوماً كفروا . .. الاّ الذين تابوا

بنابراينكه مراد از «قوماً كفروا . .. »، اهل كتاب نيز باشد كه به حقانيّت پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) كفر ورزيدند.

6 - باز گذاشتن راه توبه و اصلاح براى منحرفان ، روشى براى هدايت آنان

و اللّه لا يهدى القوم الظالمين . .. الا الذين تابوا من بعد ذلك و اصلحوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 110 - 5،7،9،12،13

5 - ايمان به خدا و اصلاح جامعه ( امر به معروف و نهى از منكر ) ، دو عامل رُشد جوامع انسانى

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون . .. و تؤمنون باللّه

رشد و تكامل جوامع از مصاديق خير است و آيه فوق، خير بودن امت را منوط به ايمان و اصلاح اجتماع (امر به معروف و نهى ازمنكر) كرده است.

7 - اصلاح جوامع بشرى ، مسؤوليت جامعه اسلامى

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر

9 - نظارت همگانى و اصلاح جوامع ( امر به معروف و نهى از منكر ) ، نگهدار ايمان به خداوند *

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون . .. و تؤمنون باللّه

تقدم «امر به معروف و نهى از منكر» در آيه شريفه بر «ايمان»، على رغم تقدم ذاتى ايمان بر آنها، مى تواند گوياى برداشت فوق

ص: 9

باشد.

12 - اصلاح جوامع بشرى ، هدف مشترك جامعه آرمانى اسلام

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر

با توجه به واژه «امّة» كه در لغت به معناى گروه داراى هدف و مقصد مشترك است، مطلب فوق استفاده مى شود.

13 - اصلاح جوامع بشرى ، فلسفه اى براى ظهور اديان

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر

حرف «لام» در «للناس»، بيانگر رعايت و فلسفه ظهور دين است و جمله «خير امة . .. »، دلالت دارد كه همه اديان عهده دار رسالت اصلاح بشر بوده اند كه از ميان آنها، امّت اسلامى بهترين امت هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 7

7 - وظيفه رسولان الهى ، راهنمايى و پيام آورى است و وظيفه مردم ، پيمودن آن راه بر اساس پيام هاى آن رسولان

و ما محمّد الّا رسول قد خلت من قبله الرّسل افاين مات

جمله «و ما محمّد . .. »، تعيين كننده وظيفه رسولان الهى (پيام آورى) است و جمله «افائن مات ... »، تعيين كننده وظيفه مردم است كه بايد همواره (چه رسولان در ميانشان باشند و يا نباشند) پايبند به آن پيامها باشند.

2- آثار اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 160 - 7،8

7 - خداوند ، توبه گنهكاران را در صورتى كه مفاسد گذشته را جبران كنند ، خواهد پذيرفت .

إلا الذين تابوا و أصلحوا و بينوا فأولئك أتوب عليهم

8 - نبايد كتمان كنندگان حقايق دينى را در صورتى كه توبه كنند و گذشته را جبران نمايند ، نفرين كرده و خواهان دورى آنان از رحمت خدا شد .

و يلعنهم اللعنون. إلا الذين تابوا و أصلحوا و بينوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 89 - 2،4

2 - توبه ، اصلاح و جبران گذشته ، راه دستيابى مجدّد به هدايت خداوند

كيف يهدى اللّه . .. الا الذين تابوا من بعد ذلك و اصلحوا

4 - بى اثر بودن توبه بدون اصلاح ( جبران گذشته )

الاّ الذين تابوا . .. و اصلحوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 16 - 7

7 - اصلاح ، شرط پذيرش توبه بندگان از سوى خداوند

ص: 10

فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما اِنّ اللّه كان تواباً رحيماً

جمله «اِنّ اللّه . .. » تواب بودن خداوند را پس از توبه بنده و اصلاح او مطرح ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 146 - 1،4

1 - منافقان در صورت توبه ، اصلاح گذشته ، تمسك به خدا و اطاعت خالصانه ، به آتش دوزخ گرفتار نخواهند شد .

إنّ المنفقين . .. الا الذين تابوا و أصلحوا و اعتصموا باللّه و أخلصوا دينهم

4 - اصلاح و جبران گذشته ، پيروى از فرامين الهى و پرهيز از ريا ، شرط پذيرش و ثمربخش بودن توبه منافقان

الا الذين تابوا و أصلحوا و اعتصموا باللّه و أخلصوا دينهم اللّه

چنانچه جمله هاى «اصلحوا» و «اعتصموا» و «اخلصوا»، بيانگر شرايط قبولى توبه منافقان باشد، مراد از «اعتصموا» - با توجه به صفات شمرده شده براى آنان - پيروى از اوامر خداوند و مراد از «اخلصوا» پرهيز از ريا كه از ويژگيهاى منافقين شمرده شده است، مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 39 - 5

5 - معافيت قانونى سارق از حد سرقت در صورت توبه و اصلاح ( خودسازى ) *

فمن تاب . .. و اصلح فإنّ اللّه يتوب عليه

يادآورى پذيرش توبه سارق پس از بيان حد سرقت، مى تواند اشاره به سقوط حد از وى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 40 - 11

11 - عقوبت سارقان و آمرزش آنان به صورت توبه و اصلاح خويش ، از جمله مشيت هاى الهى

يعذب من يشاء و يغفر لمن يشاء

مصداق مورد نظر براى «من يشاء»، با توجه به آيات پيشين، زن و يا مردى است كه مرتكب سرقت شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 48 - 5

5 - كسانى كه ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند، نه از آينده خويش بيمناك و نه بر گذشته خويش غمناك هستند.

فمن ءامن و أصلح فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون

غالباً «خوف» در مورد ترس از آينده و «حزن» در مورد اندوه بر گذشته به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 54 - 26

26 - مؤمنى كه از سر جهل گناه كند، در صورت توبه و اصلاح حتماً مشمول مغفرت و رحمت خداوند قرار خواهد گرفت.

كتب ربكم على نفسه الرحمة أنه من عمل منكم سوءاً بجهلة ثم تاب من بعده و أصلح فأنه

ص: 11

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 119 - 1،7

1- وعده قطعى خداوند به بخشش گناه بدكاران ، در صورت روى آوردن آنان به توبه و صلاح

ثمّ إن ربّك للذين عملوا السوء بجهلة ثمّ تابوا من بعد ذلك و أصلحوا إن ربّك من بع

7- گناه حلال و حرام شمردن امور ( بدعت گذارى ) ، اگر از سر جهل و نقصان علم باشد - در صورت توبه و اصلاح گذشته ها - مورد غفران و بخشش الهى است .

لاتقولوا . .. هذا حلل و هذا حرام ... و على الذين هادوا حرّمنا ... و لكن كانو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 5 - 4

4 - اصلاح رفتار فاسد و جبران ضرر و زيان آثار اجتماعى گناه ، از شرايط توبه حقيقى است .

إلاّ الذين تابوا من بعد ذلك و أصلحوا

3- آثار اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 57 - 3

3 - طهارت و پاكدامنى و تلاش در راه اصلاح جامعه ، مايه نجات از امواج بلا و كيفر الهى

أخرجوا ءال لوط . .. إنّهم أُناس يتطهّرون . فأنجينه و أهله إلاّامرأته

قوم لوط، وى و خاندانش را به جرم پاكى و پارسايى محكوم به تبعيد و اخراج كردند; اما خداوند ايشان را به همين دليل از كيفر دامنگير آن قوم نجات داد.

4- آثار اصلاح حاكمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 46 - 5

5 - تصحيح مركزيت قدرت و حاكميت جامعه ، راهكار اصلاح و هدايت مردم

ثمّ أرسلنا موسى . .. إلى فرعون و ملإيه

با توجه به اين كه حضرت موسى(ع) در امر رسالت، نخست به سوى فرعون - كه محور قدرت و حاكميت بود - فرستاده شد، مى توان برداشت فوق را به دست آورد.

5- آثار اصلاح رفتار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 12

5 - انعام - 6 - 54 - 20

20 - توبه و اصلاح رفتارها شرط آمرزش است.

ثم تاب من بعده و أصلح

6- آثار اصلاح فاسقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 5 - 7

7 - توبه فاسقان و اصلاح رفتارشان ، از بين برنده آثار سوء فسق گذشته آنان است .

أُولئك هم الفسقون . إلاّ الذين تابوا من بعد ذلك و أصلحوا فإنّ اللّه غفور رحيم

جمله «فإنّ اللّه غفور رحيم» در مقام تعليل براى رفع مجازات هاى فاسقان است و علت هر حكمى، موجب تعميم و سرايت آن حكم خواهد شد. بنابراين فاسقان توبه كار، مشمول رحمت الهى اند; چه فسق آنان مربوط به تهمت زدن ها باشد و چه غير آن.

7- آثار اصلاح قاذف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 5 - 2،3

2 - قذف كنندگان ( كسانى كه به زنان پاكدامن بدون دليل نسبت زنا دهند ) ، در صورت توبه و اصلاح رفتار خويش و جبران زيان وارده بر شخص متهم ، مشمول بخشش و آمرزش خدا خواهند شد .

والذين يرمون المحصنت . .. أُولئك هم الفسقون . إلاّ الذين تابوا من بعد ذلك و ا

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه اصلاح، پس از توبه و پشيمانى در هر موردى، متناسب با همان مورد است. بنابراين اصلاح گناه تهمت زدن، به اين خواهد بود كه ضرر و زيان مادى، معنوى، فردى و اجتماعى وارده بر متهم جبران شود.

3 - توبه نسبت دهندگان بى دليل زنا به زنان پاكدامن - در صورت اصلاح رفتار خويش و جبران ضرر و زيان وارده بر متهمان - موجب رفع مجازات فسق و عدم پذيرش شهادت از آنان مى شود .

والذين يرمون المحصنت . .. أُولئك هم الفسقون . إلاّ الذين تابوا من بعد ذلك و أ

برداشت فوق، مبتنى براين نكته است كه پذيرش توبه، شامل تمامى مجازات هاى مطرح شده در آيه قبل براى تهمت زنندگان شود; ولى حدّ قذف (صد تازيانه) را به خاطر وجود دليل خاص قطعى شامل نخواهد شد.

8- آثار يأس از اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 169 - 4

4 - لزوم دورى جستن از محيط فساد ، در صورت يأس از اصلاح آن

ربّ نجّنى و أهلى ممّا يعملون

ص: 13

9- اصلاح اختلاف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 213 - 11،13،40

11 - جامعه بشرى ، نيازمند بعثت پيامبران براى حل اختلافات ( هدايت جامعه )

فبعث اللّه النبيّن . .. ليحكم بين الناس فيما اخلتفوا فيه

13 - حكومت ، داورى و حل اختلافات مردم ، از اهداف بعثت پيامبران و نزول كتاب هاى آسمانى

و اَنزل مَعهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس

40 - كتاب هاى الهى ، ارائه دهنده راه حل صحيح اختلافات جوامع انسانى

و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه

10- اصلاح امور يتيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 220 - 5،6،7،9

5 - توصيه خداوند به اصلاح امور ايتام

و يسئلونك عن اليتامى قل اصلاح لهم خير

6 - اصلاح امور ايتام ، خير است .

اصلاح لهم خير

7 - جواز هرگونه معاشرت با ايتام بر اساس برادرى و اصلاح امور آنان

اليتامى قل اصلاح لهم خير و ان تخالطوهم فاخوانكم

9 - معاشرت و اصلاح امور ايتام ، بهتر از پرهيز از معاشرت با آنان است .

و يسئلونك عن اليتامى قل اصلاح لهم خير و ان تخالطوهم فاخوانكم

بنابراينكه «خير»، افعل التفضيل باشد. گويا مسلمانان به خاطر آيات شديداللّحنى كه درباره چگونگى رفتار با ايتام و اموال آنان نازل شده بود از معاشرت با آنان پرهيز داشتند كه آيه مزبور، پرهيز را رد كرده و معاشرت برادرانه و دخالت اصلاح طلبانه در امور آنان را تجويز كرده است.

11- اصلاح بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 71 - 14

14 - اصلاح بينش و بصيرت بنى اسرائيل پس از پذيرش توبه آنان

ثم تاب اللّه عليهم ثم عموا و صموا

ص: 14

كلمه «ثم» در جمله «ثم عموا و صموا» مى رساند كه بنى اسرائيل - پس از شمول رحمت الهى بر آنان و توبه به درگاه خداوند - بصيرت از دست رفته خويش را بازيافتند، اگر چه در مرحله و زمان ديگر بصيرت خويش را از دست داده و به اعمال ناروا گرايش پيدا كردند.

12- اصلاح تعقل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 169 - 4،5

4 - اصلاح رفتار و كردار ، در گرو اصلاح انديشه

و لا تحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيل اللّه امواتا بل احيآء عند ربّهم

زيرا براى ترغيب به جهاد (اصلاح رفتار)، انديشه آنها را نسبت به شهدا تصحيح مى نمايد.

5 - اصلاح انديشه ، از روش هاى قرآن براى نيل به عملكرد صحيح

و لا تحسبنّ الّذين قتلوا فى سبيل اللّه امواتا بل احيآء عند ربّهم

13- اصلاح ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 36 - 7

7 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اصلاح بينش برخورداران از مال و مكنت درباره منشأ روزى

و قالوا نحن أكثر أمولاً . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء

14- اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 232 - 20

20 - قوانين الهى ، براى اصلاح و پاكسازى خانواده و جامعه

فلا تعضلوهنّ ان ينكحن . .. ذلكم ازكى لكم و اطهر و اللّه يعلم و انتم لا تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 110 - 7،9

7 - اصلاح جوامع بشرى ، مسؤوليت جامعه اسلامى

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر

9 - نظارت همگانى و اصلاح جوامع ( امر به معروف و نهى از منكر ) ، نگهدار ايمان به خداوند *

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون . .. و تؤمنون باللّه

ص: 15

تقدم «امر به معروف و نهى از منكر» در آيه شريفه بر «ايمان»، على رغم تقدم ذاتى ايمان بر آنها، مى تواند گوياى برداشت فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 15

15 - اصلاح امور جامعه بنى اسرائيل از دستورالعمل هاى موسى به برادر و خليفه خود هارون

و أصلح

چون فرمان به اصلاح پس از انتخاب هارون به سرپرستى بنى اسرائيل آمده است، معلوم مى شود مراد، اصلاح امور اجتماعى، فرهنگى و . .. بنى اسرائيل است، نه درستكارى هارون در امور شخصى خودش.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 164 - 13

13 - تلاش براى اصلاح جامعه و نهى از منكر ، امرى لازم بر عهده همگان

قالوا معذرة إلى ربكم و لعلهم يتقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 21،24

21- شعيب ( ع ) تا حد توان و استطاعتش در اصلاح جامعه كوشيد و با فساد مبارزه كرد .

إن أُريد إلاّ الإصلح ما استطعت

حرف «ما» در «ما استطعت» ظرفيه مصدريه است; يعنى، به معناى مدت و زمان مى باشد و فعل پس از خود را به تأويل مصدر مى برد. بنابراين «إن اُريد ...»; يعنى: «مدة استطاعتى الإصلاح ما اُريد إلاّ الإصلاح»; من در مدت و زمانى كه توان اصلاح امور را دارم به جز اصلاح امور را نخواهم خواست».

24- شعيب ( ع ) ، موفقيت خويش در اصلاح جامعه را ، در گرو امداد الهى مى دانست .

إن أُريد إلاّ الإصلح ما استطعت و ما توفيقى إلاّ بالله عليه توكلت

«توفيق» در آيه شريفه ، مصدر مجهولى است كه به نايب فاعلش (ياى متكلم) اضافه شده است و «باء» براى استعانت است. بنابراين «و ما توفيقى ...»; يعنى ، تنها به كمك خداوند بر انجام كارهاى خير ، موفق خواهم بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 152 - 6،7

6 - اصلاح جامعه و از ميان بردن فساد ، از اهداف صالح ( ع )

و أطيعون . و لاتطيعوا أمر المسرفين . الذين يفسدون فى الأرض و لايصلحون

7 - اصلاح جوامع بشرى و از ميان بردن فساد ، از اهداف مهم پيامبران است .

و أطيعون . و لاتطيعوا أمر المسرفين . الذين يفسدون فى الأرض

ص: 16

15- اصلاح خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 232 - 20

20 - قوانين الهى ، براى اصلاح و پاكسازى خانواده و جامعه

فلا تعضلوهنّ ان ينكحن . .. ذلكم ازكى لكم و اطهر و اللّه يعلم و انتم لا تعلمون

16- اصلاح خويشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 85 - 5

5 - آغاز كردن تبليغ دين و حركت اصلاحى از نزديكان و اطرافيان ، شيوه ابراهيم ( ع )

إذ قال لأبيه و قومه ماذا تعبدون

برداشت ياد شده از آن جا است كه ابراهيم(ع) در آغاز تبليغ خود، پدر و اطرافيان خود را مخاطب قرار داد.

17- اصلاح در جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 129 - 15

15 - تلاش براى اصلاح بين مسلمانان و رعايت تقوا ، زمينه برخوردارى از غفران و رحمت الهى

و إن تصلحوا و تتقوا فإنّ اللّه كان غفوراً رحيماً

18- اصلاح در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 228 - 10،11،21

10 - حق رجوع شوهر به همسر مطلّقه خويش ، مشروط به قصد اصلاح در زندگى خانوادگى است .

و بعولتهن احق بردّهن فى ذلك ان ارادوا اصلاحاً

يعنى اگر شوهر - مثلا - در رجوع خويش قصد دارد كه زن هنگامى كه از عدّه خارج نشده است به وى رجوع كند و پس از رجوع، دوباره او را طلاق دهد تا بدين وسيله به او آزار رساند، رجوع با چنين قصدى به حكم ظاهر آيه مشروع نيست.

11 - عدّه ، فرصتى براى بازسازى مجدد خانواده *

و المطلقات يتربّصن . .. و بعولتهن احق بردّهن فى ذلك ان ارادوا اصلاحاً

با توجه به اينكه متعاقب حكم تربّص ايّام عِدّه، سخن از رجوع براى اصلاح در آن ايام به ميان آمده است.

21 - تصميم به رعايت حقوق متعارف زن مُطلّقه ، شرط حق رجوع شوهر به او

ان ارادوا اصلاحاً و لهنّ مثل الذى عليهنّ بالمعروف

ص: 17

بيان حقوق زنان بر مردان پس از مقيّد كردن حق رجوع به اصلاح، اين نتيجه را در بردارد كه از مصاديق اراده اصلاح (ارادوا اصلاحاً)، تصميم مرد بر رعايت حقوق زن مُطلّقه خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 - 5،8،9،12،13،14

5 - مسؤوليت بيشتر خويشاوندان زن و شوهر ، در نظارت بر سلامت خانواده و حلّ اختلاف هاى آنان

فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

8 - قصد قاضيان تحكيم بر اصلاح بين زن و شوهر ، موجب سازگار شدن آنان

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

بنابر اينكه مراد از فاعل در «يريدا» حكمين باشد و ضمير در «بينهما» به زن و شوهر برگردد.

9 - نقش اصلاح طلبى قاضيان تحكيم در اراده الهى به ايجاد سازش بين زن و شوهر

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

12 - صلح و سازش بين زن و شوهر ، به توفيق الهى است .

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

13 - قصد اصلاح رفتار از سوى زن و شوهر ، شرط بهره مندى آنان از توفيق الهى در سازگارى با يكديگر *

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

14 - ترغيب قاضيان تحكيم به اراده اصلاح بين زن و شوهر

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

19- اصلاح در كيفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 41 - 17

17 - در مجازات مجرمان ، بايد به جهت هاى اصلاحى و تربيتى ، توجّه شود .

ليذيقهم . .. لعلّهم يرجعون

20- اصلاح دزد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 39 - 11

11 - توبه و اصلاح ( خودسازى ) سارقان براى آمرزش و سقوط حد از ايشان ، مورد ترغيب خداوند

و السارق و السارقة . .. فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فإنّ اللّه يتوب عليه

يادآورى توبه پس از بيان حد سرقت و وعده به عفو سارق، گشودن راهى است براى او تا به اين وسيله راه اصلاح در پيش گيرد و از حد رهايى يابد.

ص: 18

21- اصلاح ذات البين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 224 - 2،5

2 - سوگند به خداوند ، نبايد مانع انجام كار هاى نيك ، تقوا و اصلاح ميان مردم قرار گيرد .

و لا تجعلوا اللّه عُرضةُ لايمانكم ان تبرّوا و تتقوا و تصلحوا بين الناس

بنابر اينكه «عرضة» به معناى مانع باشد.

5 - اهميّت اصلاح ميان مردم

ان تبرّوا و تتقوا و تصلحوا بين الناس

از ذكر خاص پس از عام استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 -

3،4،6،7،8،9،10،11،12،14،19،20،21

3 - مسؤوليّت تمامى افراد جامعه در برابر اختلافات خانوادگى زن و شوهر

و ان خفتم شقاق . .. فابعثوا

ظاهراً مراد از مخاطبان جمله «فابعثوا»، عموم مسلمانان هستند.

4 - لزوم گزينش و فرستادن دو داور از خانواده زن و شوهر براى حلّ اختلاف بين آن دو

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

6 - ضرورت اطاعت زن و شوهر از نظر و پيشنهاد داوران تحكيم در اختلافات ميان آنان

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

اگر تبعيت از داوران لازم نبود، موكول كردن حل اختلاف به آنان لغو بود. علاوه بر اينكه انتخاب كلمه «حَكَم» به معناى حاكم، بيانگر لزوم تبعيت است.

7 - داوران تحكيم ، داراى اختيار در حكم به سازش يا جدايى بين زن و مرد و يا تعيين شروط بر هر يك از آن دو

و ان خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

كلمه «حَكَم» بيانگر اين است كه داور مى تواند بر اساس آنچه به مصلحت زن و شوهر است، حكم كند.

8 - قصد قاضيان تحكيم بر اصلاح بين زن و شوهر ، موجب سازگار شدن آنان

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

بنابر اينكه مراد از فاعل در «يريدا» حكمين باشد و ضمير در «بينهما» به زن و شوهر برگردد.

9 - نقش اصلاح طلبى قاضيان تحكيم در اراده الهى به ايجاد سازش بين زن و شوهر

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

10 - قصد اصلاح از سوى زن و شوهر ، موجب موفقيّت قاضيان تحكيم در حل اختلافات آنان است .

و ان خفتم شقاق بينهما . .. ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

بنابر اينكه ضمير در «يريدا» به زن و شوهر برگردد و ضمير در «بينهما» به حكمين.

11 - توفيق الهى در رفع مشكل ناسازگارى زن و شوهر ، در گرو قصد اصلاح از سوى خود آنان است .

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

بنابر اينكه فاعل در «يريدا» زن و شوهر و ضمير «هما» نيز به آنان بازگردد.

ص: 19

12 - صلح و سازش بين زن و شوهر ، به توفيق الهى است .

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

14 - ترغيب قاضيان تحكيم به اراده اصلاح بين زن و شوهر

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

19 - نفوذ حكم داوران برگزيده به سازش يا جدايى زن و شوهر ، در گرو تفويض اختيار داورى از سوى زن و شوهر به آنان

فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از آيه فوق فرمود: ليس للحكمين ان يفرّقا حتى . .. و يشترطا عليهما: ان شئنا جمعنا و ان شئنا فرّقنا.

_______________________________

كافى، ج 6، ص 146، ح 2 ; نورالثقلين، ج 1، ص 478، ح 233 ; تفسير برهان، ج 1، ص 367، ح 1 ; تفسير عياشى، ج 1، ص 241، ح 126.

20 - نفوذ حكم دو داور برگزيده بر جدايى زن و شوهر ، در گرو توافق هر دو داور بر آن حكم است .

فابعثوا حكماً من اهله و حكماً من اهلها

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از نفوذ حكم يكى از حكمين به جدايى زن و شوهر فرمود: لا يكون تفريق حتى يجتمعا جميعاً على التفريق فاذا اجتمعا على التفريق جاز تفريقهما.

_______________________________

كافى، ج 6، ص 147، ح 4 ; نورالثقلين، ج 1، ص 478، ح 235.

21 - حاكم ، وظيفه دار برگزيدن دو داور براى حل اختلاف ميان زن و شوهر

فابعثوا حكماً

از ائمه معصومين (ع) در مورد تعيين مخاطب آيه فوق آمده است: هو السّلطان الذى يترافعان اليه.

_______________________________

تفسير تبيان، ج 3، ص 192 ; مجمع البيان، ج 3، ص 70.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 114 - 13

13 - ايجاد خوشبينى و اصلاح بين مردم حتى با سخن دروغ ، عملى پسنديده

لا خير فى كثير من نجويهم الا . .. اصلح بين الناس

امام صادق(ع) درباره «اصلاح بين الناس» فرمود: تسمع من الرجل كلاماً يبلغه فتخبث نفسه فتلقاه فتقول سمعت من فلان قال فيك من الخير كذا و كذا خلاف ما سمعت منه.

_______________________________

كافى، ج 2، ص 341، ح 16; نورالثقلين، ج 1، ص 550، ح 562.

22- اصلاح رفتار حاكمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 129 - 14

ص: 20

14 - توجه حاكمان به نظارت خداوند بر اعمال ايشان ، زمينه ساز گرايش آنان به كردار نيك و پرهيزشان از اعمال نارواست .

و يستخلفكم فى الأرض فينظر كيف تعملون

هدف از تذكار نظارت خداوند بر اعمال آدمى اين است كه وى با توجه به اين حقيقت از اعمال ناروا بپرهيزد و به اعمال نيك رو آورد.

23- اصلاح زندگى صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 2 - 13

13- آمرزش گناهان و سامان يافتن شؤون حيات ، پاداش الهى به مؤمنان صالح پيرو قرآن

و الذين ءامنوا . .. كفّر عنهم سيّئاتهم و أصلح بالهم

«أصلح بالهم» يا به معناى اصلاح مطلق شؤون زندگى و يا اصلاح قلب و دل مؤمنان است، برداشت ياد شده براساس معناى اول است.

24- اصلاح زندگى مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 2 - 13

13- آمرزش گناهان و سامان يافتن شؤون حيات ، پاداش الهى به مؤمنان صالح پيرو قرآن

و الذين ءامنوا . .. كفّر عنهم سيّئاتهم و أصلح بالهم

«أصلح بالهم» يا به معناى اصلاح مطلق شؤون زندگى و يا اصلاح قلب و دل مؤمنان است، برداشت ياد شده براساس معناى اول است.

25- اصلاح طلبى انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 152 - 7

7 - اصلاح جوامع بشرى و از ميان بردن فساد ، از اهداف مهم پيامبران است .

و أطيعون . و لاتطيعوا أمر المسرفين . الذين يفسدون فى الأرض

26- اصلاح طلبى صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 21

13 - شعراء - 26 - 152 - 6

6 - اصلاح جامعه و از ميان بردن فساد ، از اهداف صالح ( ع )

و أطيعون . و لاتطيعوا أمر المسرفين . الذين يفسدون فى الأرض و لايصلحون

27- اصلاح طلبى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 32

32 - تلاش پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در راه ايجاد زندگى مسالمت آميز ميان مسلمانان و اهل كتاب *

قل ءامنت . .. لا حجّة بيننا و بينكم

بنابراين كه مخاطب پيامبر(صلی الله علیه و آله) اهل كتاب بوده و «لاحجّة بيننا و بينكم» كنايه از نفى خصومت و دشمنى باشد، مطلب بالا قابل برداشت است.

28- اصلاح طلبى موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 24 - 5

5 - مبارزه با عوامل و سردمداران كفر و فساد و اصلاح نظام اجتماعى حاكم ، سرلوحه رسالت موسى ( ع ) و مرحله نخستين نهضت او

لقد أرسلنا موسى . .. إلى فرعون و همن و قرون

29- اصلاح طلبى هابيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 28 - 2

2 - هابيل ، در صدد آرام نمودن روح طغيانگر قابيل

قال لاقتلنك قال . .. لئن بسطت إلى يدك لتقتلنى ما إنّا بباسط يدى إليك

طغيانگرى قابيل از تأكيد در «لاقتلنك» به دست مى آيد و سخنان نرم و آموزنده هابيل، نشانگر تلاش وى براى نرم و آرام ساختن قابيل است.

30- اصلاح ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 22

4 - مائده - 5 - 39 - 12

12 - خداوند ، ترغيب كننده ستمكاران و گنهكاران به توبه و اصلاح خويش ( خودسازى )

فمن تاب . .. فإنّ اللّه يتوب عليه إنّ اللّه غفور رحيم

توجه دادن ستمكاران به مغفرت، رحمت و توبه پذيرى خداوند مى تواند به منظور ترغيب آنان به توبه و اصلاح باشد.

31- اصلاح عقيده انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 7

7- اصلاح عقايد و رفتار انسان ها و نيز تعيين حد و مرز اختيار و آزادى آنان ، رسالتى الهى برعهده پيامبران

أصلوتك تأمرك أن نترك . .. قال يقوم أرءيتم إن كنت على بيّنة من ربى

32- اصلاح عمل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 119 - 6

6- اصلاح خطا هاى گذشته و گرايش به صلاح عملى ، نشانگر توبه واقعى و شرط پذيرش آن است .

ثمّ تابوا من بعد ذلك و أصلحوا إن ربّك من بعدها لغفور رحيم

برداشت فوق به خاطر اين است كه متعلق و مفعول «أصلحوا» ذكر نشده است، ولى به قرينه جمله پيشين (للذين عملوا السوء . ..) - كه سخن از خطا و زشت كارى به ميان آورده است - مقصود از آن، اصلاح وضع گذشته و رويكرد به صلاح است.

33- اصلاح عمل انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 7

7- اصلاح عقايد و رفتار انسان ها و نيز تعيين حد و مرز اختيار و آزادى آنان ، رسالتى الهى برعهده پيامبران

أصلوتك تأمرك أن نترك . .. قال يقوم أرءيتم إن كنت على بيّنة من ربى

34- اصلاح عمل صالح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 54 - 19

19 - لزوم تعجيل در توبه و اصلاح رفتار و كردار در پى آن*

ص: 23

أنه من عمل منكم سوءاً بجهلة ثم تاب من بعده و أصلح

صورت پذيرفتن توبه پس از گناه امرى روشن است. لذا قيد «من بعده» بايد پيامى غير از «ثم تاب» داشته باشد. و چون «من» ابتدائيه است، گويا خداوند مى فرمايد كه توبه اى مطلوبتر است كه بلافاصله پس از گناه باشد.

35- اصلاح گرى شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 20،21

20- هدف شعيب ( ع ) از مخالفت با آداب و رسوم مردم مدين و رفتار ناعادلانه آنان ، اصلاح ايشان و از ميان بردن فساد هاى اجتماعى بود .

إن أُريد إلاّ الإصلح ما استطعت

21- شعيب ( ع ) تا حد توان و استطاعتش در اصلاح جامعه كوشيد و با فساد مبارزه كرد .

إن أُريد إلاّ الإصلح ما استطعت

حرف «ما» در «ما استطعت» ظرفيه مصدريه است; يعنى، به معناى مدت و زمان مى باشد و فعل پس از خود را به تأويل مصدر مى برد. بنابراين «إن اُريد ...»; يعنى: «مدة استطاعتى الإصلاح ما اُريد إلاّ الإصلاح»; من در مدت و زمانى كه توان اصلاح امور را دارم به جز اصلاح امور را نخواهم خواست».

36- اصلاح گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 89 - 6

6 - باز گذاشتن راه توبه و اصلاح براى منحرفان ، روشى براى هدايت آنان

و اللّه لا يهدى القوم الظالمين . .. الا الذين تابوا من بعد ذلك و اصلحوا

37- اصلاح گناه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 146 - 8

8 - دورى از نفاق ، جبران گذشته ، اعتصام به خدا و پرهيز از ريا ، شرط تحقق ايمان واقعى است .

الا الذين تابوا و أصلحوا و اعتصموا باللّه . .. فأولئك مع المؤمنين

ص: 24

38- اصلاح گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 39 - 12

12 - خداوند ، ترغيب كننده ستمكاران و گنهكاران به توبه و اصلاح خويش ( خودسازى )

فمن تاب . .. فإنّ اللّه يتوب عليه إنّ اللّه غفور رحيم

توجه دادن ستمكاران به مغفرت، رحمت و توبه پذيرى خداوند مى تواند به منظور ترغيب آنان به توبه و اصلاح باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 54 - 21

21 - لزوم اميدوار ساختن گنهكاران به آمرزش و رحمت خداوند و جذب آنان به محيط صلاح

فقل . .. من عمل منكم سوءاً

39- اصلاح مفاسد كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 160 - 3

3 - اصلاح مفاسدى كه بر اثر كتمان حقايق دين پديدار شده و نيز بيان آن حقايق ، از شرايط پذيرش توبه كتمان كنندگان است .

إلا الذين تابوا و أصلحوا و بينوا فأولئك أتوب عليهم

40- اصلاح مفاسد گناه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 160 - 2

2 - توبه از گناهان و اصلاح مفاسد آنها ، موجب برقرارى مجدد رحمت قطع شده است .

أولئك يلعنهم اللّه . .. إلا الذين تابوا و أصلحوا ... فأولئك أتوب عليهم

41- اصلاح منكرات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 63 - 10

10 - سكوت عالمان يهود و نصارا در برابر منكرات جامعه خويش ، بسيار زشت و ناپسند

لبئس ما كانوا يصنعون

ظاهراً مراد از ضمير در «كانوا» و «يصنعون»، «ربانيون» و «احبار» مى باشد نه توده اهل كتاب ; قابل ذكر است كه در برداشت فوق مراد از «ما»ى موصوله، سكوت عالمان اهل كتاب در برابر گناهان دانسته شده است.

ص: 25

42- اصلاح ناپذيرى منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 11 - 9

9 - فسادگرى و اصلاح ناپذيرى منافقان ، موجب گرفتار آمدن آنان به عذابى دردناك خواهد شد .

و لهم عذاب اليم بما كانوا . .. إذا قيل لهم لاتفسدوا فى الأرض

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه: «إذا قيل» عطف بر «يكذبون» در آيه قبل باشد. بر اين مبنا، مفاد جمله «إذا قيل ...» نيز همانند «يكذبون» بيانگر سبب گرفتارى منافقان به عذاب اليم است.

43- اصلاح همسر زكريا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 8،9

8- خداوند ، اخلاق و رفتار همسر زكريا ( ع ) را اصلاح و او را همسرى شايسته براى ايشان قرار داد . *

فاستجبنا له و وهبنا له يحيى و أصلحنا له زوجه

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه جمله «أصلحنا له زوجه» عطف بر «فاستجبنا له» باشد. در اين صورت اصلاح همسر جز خواسته زكريا(ع) نبود; بلكه خدا از روى تفضل و افزون برخواسته او، آن را به ايشان عطا فرمود. هم چنين اصلاح در معناى عام و گسترده خود استعمال شده است نه اصلاح نازايى. گفتنى است طرح مسأله اصلاح همسر پس از بخشيدن فرزند، مؤيد همين برداشت است.

9- اعطاى فرزند به زكريا ( ع ) و اصلاح همسرش از جانب خداوند ، تنها به خاطر رعايت مصلحت و اجابت خواسته او بود .

فاستجبنا له و وهبنا له يحيى و أصلحنا له زوجه

تكرار «له» (براى او) - به ويژه در مورد اصلاح همسر - مى تواند بيانگر برداشت ياد شده باشد.

44- انبيا و اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 213 - 11،13،18،25،28

11 - جامعه بشرى ، نيازمند بعثت پيامبران براى حل اختلافات ( هدايت جامعه )

فبعث اللّه النبيّن . .. ليحكم بين الناس فيما اخلتفوا فيه

13 - حكومت ، داورى و حل اختلافات مردم ، از اهداف بعثت پيامبران و نزول كتاب هاى آسمانى

و اَنزل مَعهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس

18 - اتّحاد و تشكّل جوامع بشرى ، از اهداف پيامبران و اديان الهى

فبعث اللّه . .. و انزل ... ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه

ص: 26

25 - ارتباط نزديك ميان محتواى تعاليم انبيا و مشكلات مردم

و انزل معهم الكتاب ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه

28 - سركشى و ظلم ( بَغى ) عالمان دين ، مانع تحقق اهداف انبيا ( اتحاد مردم بر اساس دين حقّ )

و ما اختلف فيه الا الذين اوتوه من بعد ما جاءتهم البيّنات بغياً بينهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 7

7 - وظيفه رسولان الهى ، راهنمايى و پيام آورى است و وظيفه مردم ، پيمودن آن راه بر اساس پيام هاى آن رسولان

و ما محمّد الّا رسول قد خلت من قبله الرّسل افاين مات

جمله «و ما محمّد . .. »، تعيين كننده وظيفه رسولان الهى (پيام آورى) است و جمله «افائن مات ... »، تعيين كننده وظيفه مردم است كه بايد همواره (چه رسولان در ميانشان باشند و يا نباشند) پايبند به آن پيامها باشند.

45- اولويت در اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 11

11 - اصلاح انديشه و عقيده ، مقدم بر اصلاح عمل و رفتار

على أن لايشركن باللّه شيئًا و لايسرقن

از اين كه «لايشركن» - كه امرى عقيدتى است - بر «و لايسرقن. ..» - كه امور عملى و رفتارى است - مقدم شده، مى توان تقدم رتبى جهان بينى بر عملكرد را نتيجه گرفت.

46- اولويتها در اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 214 - 2

2 - لزوم پرداختن به اصلاح نزديكان خود ، قبل از اقدام به اصلاح جامعه و تود هاى مردم

فلاتدع مع اللّه . .. و أنذر عشيرتك الأقربين

با توجه به اين كه رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) جهانى است ولى در اين آيات خداوند نخست انذار بستگان را فرمان داده است، مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

47- اهميت اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 205 - 13

ص: 27

13 - از وظايف حكومت ، حفظ كشاورزى و نيروى انسانى و اصلاح آنهاست .

و اذا تولى سعى فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 220 - 5،6،7،9،14

5 - توصيه خداوند به اصلاح امور ايتام

و يسئلونك عن اليتامى قل اصلاح لهم خير

6 - اصلاح امور ايتام ، خير است .

اصلاح لهم خير

7 - جواز هرگونه معاشرت با ايتام بر اساس برادرى و اصلاح امور آنان

اليتامى قل اصلاح لهم خير و ان تخالطوهم فاخوانكم

9 - معاشرت و اصلاح امور ايتام ، بهتر از پرهيز از معاشرت با آنان است .

و يسئلونك عن اليتامى قل اصلاح لهم خير و ان تخالطوهم فاخوانكم

بنابراينكه «خير»، افعل التفضيل باشد. گويا مسلمانان به خاطر آيات شديداللّحنى كه درباره چگونگى رفتار با ايتام و اموال آنان نازل شده بود از معاشرت با آنان پرهيز داشتند كه آيه مزبور، پرهيز را رد كرده و معاشرت برادرانه و دخالت اصلاح طلبانه در امور آنان را تجويز كرده است.

14 - تشويق اصلاحگران امور ايتام و تضمين اجر آنان ، از جانب خداوند

قل اصلاح لهم خير . .. و اللّه يعلم المفسد من المصلح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 224 - 5

5 - اهميّت اصلاح ميان مردم

ان تبرّوا و تتقوا و تصلحوا بين الناس

از ذكر خاص پس از عام استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 24

24 - ايجاد صلح و امنيت و جلوگيرى از فساد و ريختن خون بى گناهان ، از اهداف رسالت انبيا

من قتل نفساً بغير نفس او فساد فى الارض . .. و لقد جاءتهم رسلنا بالبينت

اشاره به رسالت انبيا با دلايل روشن پس از بيان عقوبت قتل و پاداش حفظ حيات انسانها، بيانگر جايگاه اين تعاليم در رسالت انبياى الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 39 - 1

1 - پذيرش حتمى توبه سارق از جانب خداوند در صورت اصلاح خويش

فمن تاب . .. و اصلح فإنّ اللّه يتوب عليه

ص: 28

تأكيد بر پذيرش توبه با حرف «انّ»، حاكى از حتميت پذيرش توبه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 10

10 - لزوم باز گذاشتن راه اصلاح و تعالى ، در عين نقد انديشه ها و ادعاها

قل لم تؤمنوا و لكن قولوا أسلمنا و لمّا يدخل الإيمن فى قلوبكم

خداوند، در ابتدا ادعاى اعراب را نقد و رد كرده است; ولى با بيان جنبه اى ديگر و پذيرش اسلام آنان، راه را بر روى آنان براى رسيدن به ايمان، باز گذاشته است.

48- اهميت اصلاح اجتماعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 7 - 8

8 - نخستين وظيفه مبلغان دينى ، پرداختن به هدايت و اصلاح جامعه خويش

لتنذر أُمّ القرى و من حولها

از اين كه انذار «أُمّ القرى» به عنوان اولين وظيفه پيامبر در آيه مطرح شده، مطلب ياد شده قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 76 - 11

11- لزوم اصلاح جامعه بشرى ، بر مبناى عدالت و اكتفا نكردن به خودسازى

و من يأمر بالعدل و هو على صرط مستقيم

برداشت فوق، براى اين است كه خداوند در عين اهميت دادن به خودسازى با بيان «و هو على صرط مستقيم»، موضوع دعوت به عدل و اصلاح جامعه را مطرح فرمود و حتى آن را مقدم آورد.

49- اهميت اصلاح اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 181 - 3

3 - توجه پيامبران و رهبران الهى ، به اصلاح امور اقتصادى جامعه هم پاى مسائل اعتقادى و عبادى

إذ قال لهم شعيب ألاتتّقون . .. أوفوا الكيل و لاتكونوا من المخسرين

50- اهميت اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 29

2 - بقره - 2 - 205 - 6

6 - اصلاح جامعه و حفظ كشاورزى و نسل ، از ويژگى هاى حكومت صالح

و اذا تولى . .. ليفسد فيها و يهلك الحرث و النسل

از اينكه خداوند، فساد و . .. را از كارهاى حكومتى منافقان مى داند; معلوم مى شود كه در حكومت صالحان، چنين اعمالى نبايد باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 110 - 5،12،13

5 - ايمان به خدا و اصلاح جامعه ( امر به معروف و نهى از منكر ) ، دو عامل رُشد جوامع انسانى

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون . .. و تؤمنون باللّه

رشد و تكامل جوامع از مصاديق خير است و آيه فوق، خير بودن امت را منوط به ايمان و اصلاح اجتماع (امر به معروف و نهى ازمنكر) كرده است.

12 - اصلاح جوامع بشرى ، هدف مشترك جامعه آرمانى اسلام

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر

با توجه به واژه «امّة» كه در لغت به معناى گروه داراى هدف و مقصد مشترك است، مطلب فوق استفاده مى شود.

13 - اصلاح جوامع بشرى ، فلسفه اى براى ظهور اديان

كنتم خير أمّة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر

حرف «لام» در «للناس»، بيانگر رعايت و فلسفه ظهور دين است و جمله «خير امة . .. »، دلالت دارد كه همه اديان عهده دار رسالت اصلاح بشر بوده اند كه از ميان آنها، امّت اسلامى بهترين امت هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 114 - 13

13 - ايجاد خوشبينى و اصلاح بين مردم حتى با سخن دروغ ، عملى پسنديده

لا خير فى كثير من نجويهم الا . .. اصلح بين الناس

امام صادق(ع) درباره «اصلاح بين الناس» فرمود: تسمع من الرجل كلاماً يبلغه فتخبث نفسه فتلقاه فتقول سمعت من فلان قال فيك من الخير كذا و كذا خلاف ما سمعت منه.

_______________________________

كافى، ج 2، ص 341، ح 16; نورالثقلين، ج 1، ص 550، ح 562.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 20

20 - اصلاح امور اجتماعى مردم و پرهيز از پيروى از افكار مفسدان ، از وظايف مهم انبيا و رهبران الهى است .

و أصلح و لا تتبع سبيل المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 13

13 - لزوم اهتمام مؤمنان به اصلاح جامعه و تأمين نياز هاى معيشتى آنان ، همپاى اهتمام به تكاليف عبادى و فردى

ص: 30

و المؤمنون . .. يأمرون بالمعروف ... و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة

امر به معروف و نهى از منكر، در راستاى اصلاح جامعه و پرداخت زكات در جهت تأمين نيازهاى مالى مؤمنان و اقامه نماز از عبادات فردى انسانهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 113 - 5

5 - وظيفه پيامبران در مراحل نخست ، اصلاح جامعه است ; نه محاكمه مردم بر اعمال جاهلانه گذشته شان .

إن حسابهم إلاّ على ربّى لو تشعرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 214 - 2

2 - لزوم پرداختن به اصلاح نزديكان خود ، قبل از اقدام به اصلاح جامعه و تود هاى مردم

فلاتدع مع اللّه . .. و أنذر عشيرتك الأقربين

با توجه به اين كه رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) جهانى است ولى در اين آيات خداوند نخست انذار بستگان را فرمان داده است، مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 17 - 7

7 - انسان متعهد ، علاوه بر پرداختن به خود ، بايد به اصلاح ديگران نيز همت بگمارد .

يبنىّ أقم الصلوة و أمر بالمعروف و انه عن المنكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 9

9 - اصلاح جامعه در كنار اصلاح خويشتن ، ضرورتى اجتناب ناپذير در ثمربخشى وجود انسان

لفى خسر. إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

51- اهميت اصلاح خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 55 - 5

5- اصلاح خانواده و بستگان ، داراى اهميت ويژه و مورد اهتمام پيامبران الهى

و كان يأمر أهله بالصلوة و الزكوة

ص: 31

52- اهميت اصلاح خويشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 55 - 5

5- اصلاح خانواده و بستگان ، داراى اهميت ويژه و مورد اهتمام پيامبران الهى

و كان يأمر أهله بالصلوة و الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 214 - 2

2 - لزوم پرداختن به اصلاح نزديكان خود ، قبل از اقدام به اصلاح جامعه و تود هاى مردم

فلاتدع مع اللّه . .. و أنذر عشيرتك الأقربين

با توجه به اين كه رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) جهانى است ولى در اين آيات خداوند نخست انذار بستگان را فرمان داده است، مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

53- اهميت اصلاح عمل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 7

7- مؤمنانِ به آيات الهى ، همواره ، بايد نگران اَعمال گذشته خود و درصدد جبران و اصلاح آن باشند .

و من أظلم ممّن ذكّر بأيت ربّه فأعرض عنها و نسى ما قدّمت يداه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 11

11 - اصلاح انديشه و عقيده ، مقدم بر اصلاح عمل و رفتار

على أن لايشركن باللّه شيئًا و لايسرقن

از اين كه «لايشركن» - كه امرى عقيدتى است - بر «و لايسرقن. ..» - كه امور عملى و رفتارى است - مقدم شده، مى توان تقدم رتبى جهان بينى بر عملكرد را نتيجه گرفت.

54- اهميت تعميق اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 19 - 16

16 - اهميت ريشه داشتن صلاح و شايستگى در روح و سرشت آدمى و نه صرفاً ظهور سطحى آن در كردار

و أن أعمل صلحًا ترضه

قيد «ترضاه» نشان مى دهد كه هر عمل نيكى صرفاً به دليل نيك بودن ارزشمند نيست; بلكه عمل صالح، آن گاه ارزش پيدا مى

ص: 32

كند كه مورد پسند خداوند قرار گيرد و آن در صورتى است كه صلاح و شايستگى در ژرفاى وجود آدمى راه يابد و او عمل را صرفاً براى رضاى خدا انجام دهد.

55- پاداش اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 40 - 6

6 - عفو و اغماض از خطاى ديگران و اصلاح بدى آنان با نيكى و گذشت ، موجب اجر و پاداش ويژه خداوند است .

و جزؤا سيّئة سيّئة مثلها فمن عفا و أصلح فأجره على اللّه

56- تشويق به اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 - 14

14 - ترغيب قاضيان تحكيم به اراده اصلاح بين زن و شوهر

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 39 - 12

12 - خداوند ، ترغيب كننده ستمكاران و گنهكاران به توبه و اصلاح خويش ( خودسازى )

فمن تاب . .. فإنّ اللّه يتوب عليه إنّ اللّه غفور رحيم

توجه دادن ستمكاران به مغفرت، رحمت و توبه پذيرى خداوند مى تواند به منظور ترغيب آنان به توبه و اصلاح باشد.

57- تقوا در اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 10 - 9

9 - لزوم رعايت تقوا و ارزش هاى الهى ، در ميانجى گرى و ايجاد صلح ميان مؤمنان

فأصلحوا . .. و اتّقوا اللّه

برداشت بالا بنابر اين نكته است كه امر «اتّقوا. ..» نظر به كيفيت اصلاح گرى داشته باشد; چنان كه در آيه قبل، خداوند رعايت عدالت در اصلاح گرى را يادآور شده است.

ص: 33

58- توبه و اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 89 - 3،5

3 - همراهى توبه مرتدّان با اصلاح ( جبران گذشته ) ، شرط آمرزش گناهشان

الاّ الذين تابوا . .. و اصلحوا فانّ اللّه غفور رحيم

5 - دعوت از اهل كتاب و مرتدان به توبه و گرايش به اسلام و بازگشت از انحراف

قوماً كفروا . .. الاّ الذين تابوا

بنابراينكه مراد از «قوماً كفروا . .. »، اهل كتاب نيز باشد كه به حقانيّت پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) كفر ورزيدند.

59- دشمنان و اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 204 - 11

11 - منافقان ، سرسخت ترين دشمن مسلمانان و اصلاح جامعه

و من الناس . .. و هو اَلَدُّ الخصام

«الخصام»، جمع خَصْم، به معناى دشمن است.

60- دعوت به اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 114 - 2

2 - ارزش والاى نجوا ها و مذاكرات محرمانه ، به انگيزه وادار نمودن ديگران به صدقه و دعوت به كار نيك و اصلاح ميان مردمان

لا خير فى كثير من نجويهم الا من امر بصدقة او معروف او اصلح بين الناس

61- روش اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 34 - 31،40

31 - پند و اندرز ، بى اعتنايى و تنبيه بدنى ، از روش هاى اصلاح رفتار هاى ناهنجار

و الّتى تخافون نشوزهنّ فعظوهنّ و اهجروهنّ فى المضاجع و اضربوهنّ

40 - بى اعتنايى مرد به همسر خويش در بستر ، شيوه اى براى جلوگيرى از ناسازگارى وى

و الّتى تخافون نشوزهنّ . .. و اهجروهنّ فى المضاجع

امام باقر (ع) درباره «واهجروهنّ فى المضاجع» در آيه فوق فرمود: يحوّل ظهره اليها.

_______________________________

ص: 34

مجمع البيان، ج 3، ص 69 ; نورالثقلين، ج 1، ص 478، ح 231.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 60 - 9،10

9 - ارائه راه صحيح در مسير مبارزه با انحرافات ، از روش هاى قرآن

فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول . .. الم تر الى الذين يزعمون انّهم

10 - ضرورت ارائه روش هاى صحيح ، قبل از نقد و بازدارى از روش هاى انحرافى

فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول . .. يريدون ان يتحاكموا الى الطّاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 118 - 10،18

10 - مبارزه منفى و تحريم روابط با خطاكاران ، از روش هاى مؤثر و سازنده در برخورد با آنان

ضاقت عليهم الأرض . .. و ظنوا أن لا ملجأ من اللّه إلا إليه

برداشت فوق با توجه به شأن نزول آيه شريفه است كه مسلمانان، با متخلفان از جنگ تبوك، قطع رابطه كردند.

18 - فراهم آوردن زمينه و شرايط مناسب توبه براى خطاكاران - پس از يك دوره مبارزه منفى - از روش هاى مؤثر و سازنده در اصلاح آنان

و على الثلثة الذين خلّفوا حتى إذا ضاقت عليهم الأرض . .. ثم تاب عليهم ليتوبوا إن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 32 - 7

7 - فراهم آوردن تسهيلات زندگى و نياز هاى طبيعى افراد صالح و درست كار ، از روش هاى مؤثر در تشويق ديگران به درست كارى و اصلاح خويشتن

و أنكحوا. .. و الصلحين من عبادكم و إمائكم

«الصالحين» به منزله قيد براى «عبادكم و إمائكم» است. بى شك اگر تنها افراد صالح و درست كار جامعه، از كمك و تسهيلات زندگى ديگران برخوردار شوند، افراد ناصالح و نادرست نيز، به صلاح و درست كارى تشويق شده و به آن روى خواهند آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 60 - 13

13 - براى جلوگيرى از ناهنجارى اجتماعى ، تنها جنبه ديوار دفاعى ايجاد كردن ، كافى نيست و بايد با ريشه هاى آن نيز به مبارزه برخاست .

يدنين عليهنّ من جلبيبهنّ ذلك أدنى أن يعرفن فلايؤذين . .. لئن لم ينته المنفقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 61 - 8

8 - اقدام هاى قاطع براى دفع فساد از جامعه ، با رعايت مراحل و شرايط ، روا و جايز است .

لئن لم ينته المنفقون . .. أينما ثقفوا أُخذوا و قتّلوا تقتيلاً

ص: 35

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 85 - 5

5 - آغاز كردن تبليغ دين و حركت اصلاحى از نزديكان و اطرافيان ، شيوه ابراهيم ( ع )

إذ قال لأبيه و قومه ماذا تعبدون

برداشت ياد شده از آن جا است كه ابراهيم(ع) در آغاز تبليغ خود، پدر و اطرافيان خود را مخاطب قرار داد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 9 - 4،9،12

4 - در جريان درگيرى و جنگ دو گروه از مسلمانان ، نخست بايد آنان را به مسالمت واداشت و در مرحله بعد با متجاوز برخورد كرد .

و إن طائفتان . .. فأصلحوا ... فإن بغت

9 - ضرورت رعايت عدل و انصاف ، در ايجاد صلح ميان دو گروه مؤمن متخاصم

فأصلحوا بينهما بالعدل

12 - ميانجى گرى براى ايجاد صلح ، بيش از هر چيز نيازمند عدل و انصاف است .

فأصلحوا بينهما بالعدل و أقسطوا إنّ اللّه يحبّ المقسطين

تأكيد «عدل» با «أقسطوا» و جمله «إنّ اللّه يحبّ المقسطين» اهميت موضوع را در روند برقرارى صلح مى نماياند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 10 - 9

9 - لزوم رعايت تقوا و ارزش هاى الهى ، در ميانجى گرى و ايجاد صلح ميان مؤمنان

فأصلحوا . .. و اتّقوا اللّه

برداشت بالا بنابر اين نكته است كه امر «اتّقوا. ..» نظر به كيفيت اصلاح گرى داشته باشد; چنان كه در آيه قبل، خداوند رعايت عدالت در اصلاح گرى را يادآور شده است.

62- روش اصلاح اجتماعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 189 - 17

17 - ارائه روش صحيح ، پس از طرد سنت هاى غلط ، از روش هاى تربيتى قرآن است .

ليس البر . .. و لكن البر من اتقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 46 - 5

5 - تصحيح مركزيت قدرت و حاكميت جامعه ، راهكار اصلاح و هدايت مردم

ثمّ أرسلنا موسى . .. إلى فرعون و ملإيه

ص: 36

با توجه به اين كه حضرت موسى(ع) در امر رسالت، نخست به سوى فرعون - كه محور قدرت و حاكميت بود - فرستاده شد، مى توان برداشت فوق را به دست آورد.

63- روش اصلاح اقتصادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 1 - 3

3 - انذار و هشدار به عذاب ، روشى قرآنى در اصلاح روابط اقتصادى مردم

ويل للمطفّفين

64- روش اصلاح انحراف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 5 - 29

29 - ارائه راه حل صحيح به همراه نهى از راه هاى انحرافى ، از روش هاى تربيتى قرآن

محصنين غير مسفحين

65- روش اصلاح حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 102 - 13

13- انذار پس از تبيين حق ، وسيله اى است در جهت اصلاح حق ناپذيران

لقد علمت . .. و إنى لأظنّك يفرعون مثبورًا

ذكر «إنى لأظنّك يافرعون مثبوراً» پس از ارائه معجزه و رد آن از سوى فرعون، احتمال دارد وارد شدن از در تهديد براى اصلاح باشد.

66- روش اصلاح فساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 34 - 33

33 - استفاده از عواطف زن ، زمينه اى مناسب براى اصلاح رفتار هاى ناهنجار وى

و اهجروهنّ فى المضاجع

ترك همخوابگى، يك مسأله عاطفى است كه در مورد اصلاح زنان سفارش شده است.

ص: 37

67- رهبران دينى و اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 22

22- رهبران و مبلغان دين ، تا توان دارند بايد در اصلاح جامعه و ابلاغ معارف الهى تلاش كنند .

إن أُريد إلاّ الإصلح ما استطعت

68- زمينه اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 35 - 11

11 - توفيق الهى در رفع مشكل ناسازگارى زن و شوهر ، در گرو قصد اصلاح از سوى خود آنان است .

ان يريدا اصلاحاً يوفّق اللّه بينهما

بنابر اينكه فاعل در «يريدا» زن و شوهر و ضمير «هما» نيز به آنان بازگردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 146 - 5

5 - اصلاح گذشته ، مشروط به توبه و پشيمانى از اعمال نارواست و اطاعت خالصانه از خداوند در گرو اعتصام به اوست .

الا الذين تابوا و أصلحوا و اعتصموا باللّه و أخلصوا دينهم

ظاهراً جمله «اصلحوا» و «اعتصموا» و «اخلصوا»، هر يك مترتب بر ديگرى است. يعنى بدون بازگشت از نفاق، اصلاح ممكن نيست، و بدون اصلاح، اعتصام به خدا امكان ندارد، و بدون اعتصام به خدا، رهايى از ريا غير ممكن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 71 - 14

14 - اصلاح بينش و بصيرت بنى اسرائيل پس از پذيرش توبه آنان

ثم تاب اللّه عليهم ثم عموا و صموا

كلمه «ثم» در جمله «ثم عموا و صموا» مى رساند كه بنى اسرائيل - پس از شمول رحمت الهى بر آنان و توبه به درگاه خداوند - بصيرت از دست رفته خويش را بازيافتند، اگر چه در مرحله و زمان ديگر بصيرت خويش را از دست داده و به اعمال ناروا گرايش پيدا كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 168 - 6،7،8

6 - بازگشت ناصالحان يهود به صلاح و صواب ، از اهداف آزمون آنان با ايجاد سختى ها و آسايش ها در زندگانى ايشان بود .

و بلونهم بالحسنت و السيئات لعلهم يرجعون

ص: 38

چنانچه ضمير در «بلوناهم» به ناصالحان برگردد، ارجاع ضمير «لعلهم» به آنان طبيعى و روشن است. و اگر ضمير در «بلوناهم» به همگان، صالح و ناصالح، برگردد، مرجع ضمير «لعلهم» به طريقه استخدام، ناصالحان است.

7 - تغيير و تحول در زندگى انسان ها ، با روى آورى سختى ها و آسايش ها ، امرى هشداردهنده و زمينه ساز روى آورى آنان به صواب و صلاح است .

و بلونهم بالحسنت و السيئات لعلهم يرجعون

8 - آزمون هاى الهى به گونه اى است كه در آدمى زمينه بازگشت به صلاح و صواب را ايجاد مى كند .

بلونهم بالحسنت و السيئات لعلهم يرجعون

چون بازگشت به صلاح و صواب هداف از آزمون قرار گرفته است، به اين نكته اشاره مى كند كه آزمونهاى الهى به گونه اى ترتيب مى يابد كه زمينه گرايش آدمى را به حق و حقيقت فراهم كند. يعنى هدف از آزمونهاى الهى فقط ظهور و بروز نيكان از غير نيكان نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 170 - 8

8 - محور قرار گرفتن كتاب هاى آسمانى در جامعه و گرايش به نماز ، زمينه ساز صلاح پيشگى ملتهاست .

و الذين يمسكون بالكتب و أقاموا الصلوة إنا لانضيع أجر المصلحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 19 - 14

14 - لزوم به كارگيرى علم و قدرت ، در مسير صلاح و سازندگى و جلب رضايت خداوند

و لقد ءاتينا داود0 و سليمن علمًا . .. و أوتينا من كلّ شىء... و أن أعمل صلحًا ت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 29 - 3

3 - انسان ، نيازمند تذكر و هشدار براى حركت در مسير صلاح

فذكّر

69- زمينه اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 23

23- اصلاح جوامع بشرى ، در گرو گرايش آنان به توحيد و يكتاپرستى و رعايت عدل و انصاف در مبادلات و امور اقتصادى است .

قال يقوم اعبدوا الله . .. أوفوا المكيال و الميزان بالقسط ... إن أُريد إلاّ الإص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 46 - 4

4 - در تبليغ دين ، نخست بايد به رفع موانع و اصلاح پايگاه ها و عناصر اصلى جامعه پرداخت .

ص: 39

و لقد أرسلنا موسى . .. إلى فرعون و ملإيه

70- زمينه اصلاح عمل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 8 - 4

4 - كتاب موزون طبيعت ، راهنماى انسان در صحنه عقيده و عمل *

و وضع الميزان . ألاّتطغوا فى الميزان

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه خداوند، براى رهنمون ساختن انسان ها به عقيده توحيدى، نظام دارى و قانون مندى خورشيد، ماه و. .. را به آنان يادآور شده است. هم چنين حاكميت «ميزان» بر هستى را، درسى براى پايبندى عملى آنها به موازين قرار داده است.

71- شرايط اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 152 - 5

5 - اصلاح جوامع بشرى ، تنها در پرتو رهبرى دين و پيامبران ميسر است .

فاتّقوا اللّه و أطيعون . و لاتطيعوا أمر المسرفين . الذين يفسدون فى الأرض

72- عوامل اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 251 - 16،17،18

16 - خداوند ، بردارنده فساد از روى زمين ، به وسيله دفع تجاوز آدميان از يكديگر

و لو لا دفع اللّه النّاس بعضهم ببعض لفسدت الارض

17 - دفع تجاوز جالوتيان توسط طالوت و همراهانش ، جلوگير فساد در آن عصر

فهزموهم باذن اللّه و قتل داود جالوت . .. و لو لا دفع اللّه النّاس ... لفسدت الار

18 - دفع فساد از روى زمين ، از آثار پيكار حقّ عليه باطل

ابعث لنا ملكاً نقاتل . .. و لو لا دفع اللّه النّاس بعضهم ببعض لفسدت الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 7

7 - نقش مؤثر عالمان دينى و عابدان خداترس در بهبود و اصلاح آراء و افكار مردم

ذلك بان منهم قسيسين و رهباناً

ص: 40

به عالمان دينى كه عهده دار رياست مذهبى مسيحيان هستند، قسيسين (كشيش) گفته مى شود و رهبان جمع راهب است و راهب به كسى گفته مى شود كه از ترس خدا بى اندازه عبادت مى كند. و در اصطلاح به عابدان مسيحى اطلاق مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 54 - 21

21 - لزوم اميدوار ساختن گنهكاران به آمرزش و رحمت خداوند و جذب آنان به محيط صلاح

فقل . .. من عمل منكم سوءاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 16

16 - نقش سازنده ايمان در اصلاح فرد و جامعه و زدودن فقر و فساد از سيماى جامعه بشرى

المؤمنون . .. يأمرون بالمعروف ... و يؤتون الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 41 - 15

15 - كيفر هاى دنيوى الهى ، براى اصلاح انسان ها است .

ليذيقهم بعض الذى عملوا لعلّهم يرجعون

73- عوامل اصلاح اجتماعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 10

10 - رفع فتنه ، از هدف هاى جنگ و جهاد در اسلام است .

و اقتلوهم حيث ثقفتموهم و أخرجوهم من حيث أخرجوكم و الفتنة أشد من القتل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 79 - 9

9 - ضرورت محبت به خيرخواهان جامعه و پذيرش پند ها و نصايح آنان

و لكن لاتحبون النصحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 28

28 - خير و صلاح واقعى انسان ها در گرو يكتاپرستى ، سلامت امور اقتصادى و پرهيز از فسادانگيزى است .

ذلكم خير لكم

«ذلكم» اشاره به تمامى مسائلى است كه شعيب قوم خويش را بدانها رهنمون ساخت.

ص: 41

74- عوامل اصلاح بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 6 - 12

12- روى كرد عمومى بنى اسرائيل به صلاح و شايستگى ، پس از تحمل مجازات افساد خويش و قبول شكست از مردانى جنگاور

لتفسدنّ فى الأرض . .. بعثنا عليكم عبادًا لنا أُولى بأس شديد ... ثمّ رددنا لكم ال

قرينه دو آيه بعد «إن عدتم عدنا» دلالت مى كند بر اينكه بنى اسرائيل پس از شكست خود، متنبه شده اند و براى همين جهت، خداوند هم آنان را امداد كرده است.

75- عوامل اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 187 - 7

7 - ضرورت وجود مبلغان و تبيين كنندگان كتب آسمانى در جامعه

و اذ اخذ اللّه ميثاق الّذين اوتوا الكتب لتبيّننّه للنّاس

گرفتن ميثاق از عالمان و تأكيد خداوند بر لزوم تبيين آن براى مردم، مبيّن مطلب فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 16

16 - نقش سازنده ايمان در اصلاح فرد و جامعه و زدودن فقر و فساد از سيماى جامعه بشرى

المؤمنون . .. يأمرون بالمعروف ... و يؤتون الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 122 - 17

17 - هدف از تبليغ و انذار جامعه ، دور داشتن آن از فساد و تباهى است .

و لينذروا . .. لعلهم يحذرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 115 - 3

3 - نقش تعيين كننده انذار و هشدار ، در هدايت و اصلاح جامعه هاى بشرى

إن أنا إلاّ نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 77 - 23،24

23 - نقش تعيين كننده ثروت ، در صلاح و فساد جامعه

ص: 42

و لاتبغ الفساد فى الأرض

24 - لزوم به كارگيرى ثروت در راه اصلاح جامعه

و لاتبغ الفساد فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 6 - 7

7 - اصلاح و تربيت دينى اعضاى خانواده ، زير بنا و خشت اول اصلاحات در جامعه

قوا أنفسكم و أهليكم نارًا

از فرمان خداوند به مؤمنان، مبنى بر تربيت و اصلاح اعضاى خانواده خود - با آن كه آنان وظيفه جهاد با كافران و منافقان را نيز برعهده دارند (آيه 9 همين سوره) - مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 15 - 9

9 - تأثير كليدى رهبران سياسى و نظام اجتماعى ، در ايمان يا كفر و صلاح يا فساد جامعه

كما أرسلنا إلى فرعون رسولاً

76- عوامل اصلاح رفتار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 35 - 5

5 - تقواپيشگى، زمينه ساز حركت به سوى اصلاح رفتار و كردار

فمن اتقى و أصلح

تقديم «اتقى» بر «أصلح» مى تواند اشاره به تقدم رتبى آن داشته باشد.

77- عوامل اصلاح عمل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 71 - 3

3 - راست و درست گفتارىِ ايمان آوردگان ، سبب مى شود كه اعمال آنان از سوى خداوند رو به صلاح رود .

يأيّها الذين ءامنوا . .. و قولوا قولاً سديدًا . يصلح لكم أعملكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 27 - 6

6 - نقش محورى ايمان به آخرت ، در تصحيح باور ها ، گرايش ها و رفتار هاى انسان

إن هى إلاّ أسماء . .. إنّ الذين لايؤمنون

ص: 43

از مفهوم آيه شريفه، به ضميمه ارتباط آن با آيات پيشين - كه ويژگى هاى شخصتى مشركان را بازگو مى كند - مطلب بالا استفاده مى شود.

78- عوامل مؤثر در اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 2 - 2

2 - دعوت و برخورد از سر مهربانى و شفقت ، مؤثّر در هدايت و اصلاح جامعه

قال يقوم

79- عوامل مؤثر در اصلاح فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 4 - 17

17 - نقش بنيادين خانواده در صلاح و فساد فرزندان

إنّه كان من المفسدين

جمله «إنّه كان. ..» به منزله تعليل براى «علا فى الأرض...» است; يعنى، فرعون بدان جهت كه از خاندانى مفسد به وجود آمده و در ميان آنها رشد كرده بود، خوى برترى طلبى را از آنان به ارث برده بود.

80- قتل اصلاح طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 21 - 22

22 - وعده عذاب دردناك به بنى اسرائيل ، به جهت قتل چهل و سه پيامبر و صد و دوازده آمر به معروف و ناهى از منكر

و يقتلون النّبيّن بغير حقّ و يقتلون الّذين يأمرون بالقسط من النّاس فبشّرهم بعذاب

رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) به عنوان بيان مصداق براى آيه فوق فرمود: قتلت بنو اسرائيل ثلاثة و اربعين نبيّاً اول النّهار فى ساعة واحدة فقام مائة رجل و اثنى عشر رجلا من عبّاد بنى اسرائيل فامروا من قتلهم بالمعروف و نهوهم عن المنكر فقتلوا جميعاً من آخر النّهار فى ذلك اليوم.

_______________________________

تفسير طبرى، ج 3، ص 144 ; مجمع البيان، ج 2، ص 720 ; تفسير تبيان، ج 2، ص 422.

ص: 44

81- كافران و وعده اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 28 - 7

7 - وعده دروغين برخى كفار مبنى بر اصلاح خويش و تكذيب نكردن آيات الهى در صورت بازگشت به دنيا

فقالوا يليتنا نرد و لا نكذب . .. و إنهم لكذبون

82- مبلغان و اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 22

22- رهبران و مبلغان دين ، تا توان دارند بايد در اصلاح جامعه و ابلاغ معارف الهى تلاش كنند .

إن أُريد إلاّ الإصلح ما استطعت

83- منافقان و اصلاح طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 11 - 4،5

4 - منافقان ، خويشتن را مردمى اصلاح طلب مى شمرند .

قالوا إنما نحن مصلحون

5 - منافقان بر اثر بيمارىِ دل و انديشه ، فسادگرى هاى خويش را اصلاح طلبى قلمداد مى كنند .

فى قلوبهم مرض . .. قالوا إنما نحن مصلحون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 12 - 3

3 - منافقان ، مفسدانى مدعى اصلاح گرى

إنما نحن مصلحون. ألا إنهم هم المفسدون

84- منشأ اصلاح عمل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 71 - 5

5 - اصلاح اعمال و آمرزش گناهان ، در دست خداوند است .

يصلح لكم أعملكم و يغفر لكم ذنوبكم

ص: 45

85- منشأ اصلاح فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 6 - 15

15- صالح و شايسته شدن فرزندان ، به دست خداوند و از شؤون ربوبيت او است .

يرثنى . .. واجعله ربّ رضيًّا

86- موانع اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 206 - 4

4 - سرسختى ، تكبّر و غرور ، مانع اصلاح و نصيحت پذيرى

اخذته العزّة بالاثم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 112 - 2

2 - گذشته نادرست افراد ، مانع از گرايش آنان به صلاح و پذيرش ايمان نيست .

واتبعك الأرذلون . قال و ما علمى بما كانوا يعملون

مراد از «ما كانوا يعملون» - به قرينه «الأرذلون» و نيز آيه بعد - كردار ناصواب است; نه صرفاً مشاغل پايين اجتماعى; زيرا اگر مراد صرف مشاغل بود، گناهى متوجه آنان نبود كه محاسبه آن برعهده خدا باشد.

87- موانع اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 23

23 - پيروى از راه و رسم مفسدان و انديشه هاى آنان ، مانع اصلاح جامعه است .

و أصلح و لا تتبع سبيل المفسدين

88- موسى(ع) و اصلاح طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 19 - 7

7 - عارى بودن از انگيزه هاى اصلاح طلبانه ، اتهام ديگر مرد اسرائيلى به موسى ( ع )

ص: 46

و ما تريد أن تكون من المصلحين

89- مؤمنان و اصلاح جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 13

13 - لزوم اهتمام مؤمنان به اصلاح جامعه و تأمين نياز هاى معيشتى آنان ، همپاى اهتمام به تكاليف عبادى و فردى

و المؤمنون . .. يأمرون بالمعروف ... و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة

امر به معروف و نهى از منكر، در راستاى اصلاح جامعه و پرداخت زكات در جهت تأمين نيازهاى مالى مؤمنان و اقامه نماز از عبادات فردى انسانهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 112 - 13

13 - اهتمام مؤمنان واقعى به خودسازى ، قبل از پرداختن به اصلاح جامعه *

التّئبون العبدون الحمدون . .. الأمرون بالمعروف و الناهون عن المنكر

تقدم لفظى صفات فردى (توبه، عبادت و . .. ) بر صفات اجتماعى (امر به معروف و نهى از منكر) مى تواند اشاره به تقدم حقيقى و رتبى آن داشته باشد.

90- نقش اصلاح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 39 - 3

3 - اصلاح ، شرط پذيرش توبه ستمكار و بازگشت رحمت الهى به او

فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فإنّ اللّه يتوب عليه

اصلاح اجتماعى

91- اهميت اصلاح اجتماعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 7 - 8

8 - نخستين وظيفه مبلغان دينى ، پرداختن به هدايت و اصلاح جامعه خويش

لتنذر أُمّ القرى و من حولها

از اين كه انذار «أُمّ القرى» به عنوان اولين وظيفه پيامبر در آيه مطرح شده، مطلب ياد شده قابل برداشت است.

ص: 47

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 76 - 11

11- لزوم اصلاح جامعه بشرى ، بر مبناى عدالت و اكتفا نكردن به خودسازى

و من يأمر بالعدل و هو على صرط مستقيم

برداشت فوق، براى اين است كه خداوند در عين اهميت دادن به خودسازى با بيان «و هو على صرط مستقيم»، موضوع دعوت به عدل و اصلاح جامعه را مطرح فرمود و حتى آن را مقدم آورد.

92- روش اصلاح اجتماعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 189 - 17

17 - ارائه روش صحيح ، پس از طرد سنت هاى غلط ، از روش هاى تربيتى قرآن است .

ليس البر . .. و لكن البر من اتقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 46 - 5

5 - تصحيح مركزيت قدرت و حاكميت جامعه ، راهكار اصلاح و هدايت مردم

ثمّ أرسلنا موسى . .. إلى فرعون و ملإيه

با توجه به اين كه حضرت موسى(ع) در امر رسالت، نخست به سوى فرعون - كه محور قدرت و حاكميت بود - فرستاده شد، مى توان برداشت فوق را به دست آورد.

93- عوامل اصلاح اجتماعى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 10

10 - رفع فتنه ، از هدف هاى جنگ و جهاد در اسلام است .

و اقتلوهم حيث ثقفتموهم و أخرجوهم من حيث أخرجوكم و الفتنة أشد من القتل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 79 - 9

9 - ضرورت محبت به خيرخواهان جامعه و پذيرش پند ها و نصايح آنان

و لكن لاتحبون النصحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 28

ص: 48

28 - خير و صلاح واقعى انسان ها در گرو يكتاپرستى ، سلامت امور اقتصادى و پرهيز از فسادانگيزى است .

ذلكم خير لكم

«ذلكم» اشاره به تمامى مسائلى است كه شعيب قوم خويش را بدانها رهنمون ساخت.

اصلاح طلبان

94- قتل اصلاح طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 21 - 22

22 - وعده عذاب دردناك به بنى اسرائيل ، به جهت قتل چهل و سه پيامبر و صد و دوازده آمر به معروف و ناهى از منكر

و يقتلون النّبيّن بغير حقّ و يقتلون الّذين يأمرون بالقسط من النّاس فبشّرهم بعذاب

رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) به عنوان بيان مصداق براى آيه فوق فرمود: قتلت بنو اسرائيل ثلاثة و اربعين نبيّاً اول النّهار فى ساعة واحدة فقام مائة رجل و اثنى عشر رجلا من عبّاد بنى اسرائيل فامروا من قتلهم بالمعروف و نهوهم عن المنكر فقتلوا جميعاً من آخر النّهار فى ذلك اليوم.

_______________________________

تفسير طبرى، ج 3، ص 144 ; مجمع البيان، ج 2، ص 720 ; تفسير تبيان، ج 2، ص 422.

ص: 49

3- اضطراب

1- اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 4

4 - وضعيّت اندوهگين و پر دلهره و اضطراب مسلمانان پس از كارزار احد

ثمّ انزل عليكم من بعد الغمّ امنة نعاساً

2- آثار اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 74 - 8

8- دغدغه ها و هيجانات درونى ، مانع موضع گيرى ها و تصميماتى است ، كه آدمى آنها را لازم و ضرورى مى پندارد .

فلما ذهب عن إبرهيم الروع . .. يجدلنا فى قوم لوط

هدف از تعيين زمان جدال و چون و چراى ابراهيم(ع) درباره نزول عذاب بر قوم لوط; يعنى، زمانى كه دلهره و ترس از او زدوده شد، اين معناست كه: آدمى به هنگام هيجانات درونى نمى تواند آنچه را لازم مى داند، درصدد تحقق آن برآيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 2 - 17

17 - ثبات و تزلزل روانى ، از عوامل مهم پيروزى و شكست در نبرد

فأتيهم اللّه . .. و قذف فى قلوبهم الرعب

ص: 50

3- آثار اضطراب مادر موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 10 - 13

13 - قرار داشتن مادر موسى در آستانه افشا كردن راز فرزندش ، به خاطر شدت پريشانى و اضطراب

إن كادت لتبدى به لولا أن ربطنا على قلبها

4- آثار رفع اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 190 - 6

6 - انسان ها معمولاً پس از بيرون آمدن از نگرانى ها و اضطراب ها ، نجاتبخش خويش ( خداوند ) را فراموش مى كنند و براى او شريك قرار مى دهند .

لئن ءاتيتنا . .. فلما ءاتيهما صلحاً جعلا له شركاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 4 - 11

11 - زدودن اضطراب هاى روحى و عقيدتى ، عامل ره يابى به تكامل ايمان *

أنزل السكينة . .. ليزدادوا إيمنًا مع إيمنهم

با توجّه به اين كه در آيه شريفه، ازدياد ايمان مترتب بر آرامش و اطمينان قلب شده است; استفاده مى شود كه انسان با داشتن شك و بى ثباتى عقيدتى قادر به تكامل ايمانى نيست; بلكه بايد در نخستين قدم، ريشه هاى شك را در وجود خود با امداد الهى بخشكاند.

5- اضطراب ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 52 - 3

3- ابراهيم ( ع ) و خانواده وى با مشاهده ورود مهمانان ( فرشتگان ) به محضر ايشان ، هراسناك و مضطرب شدند .

إذ دخلوا عليه . .. قال إنا منكم وجلون

با اينكه ملائكه بر شخص حضرت ابراهيم(ع) وارد شدند (دخلوا عليه) امّا آن حضرت هراس و اضطراب را به صورت جمع (إنا منكم وجلون) بيان كرده است و اين نشان دهنده هراس خود او و خانواده اش مى باشد. لازم به ذكر است كه «وجل» به آن ترسى گفته مى شود كه سراپاى وجود انسان را فراگيرد (مفردات راغب).

ص: 51

6- اضطراب اخروى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 14 - 4

4 - حاضران صحنه قيامت ، ناآرام و نگران اند .

فإذا هم بالساهرة

«ساهرة»; يعنى، زمين صاف و پهناورى كه پيمايندگان آن، در شب بيدار مى مانند (تاج العروس). بيدارى در صحنه قيامت، كنايه از خوف و اضطرابى است كه آرامش را از حاضران سلب مى كند.

7- اضطراب اخروى ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 45 - 7

7 - نگاه ترس آلود و مضطرب ستمكاران به جهنم ، در كناره آتش دوزخ

ينظرون من طرف خفىّ

نگاه زير چشمى به جهنم ، كنايه از ترس و وحشت است .

8- اضطراب اخروى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 27 - 2

2 - ناراحتى و اضطراب شديد كافران و منكران معاد ، در لحظه ديدن عذاب قيامت

فلمّا رأوه زلفة سيئت وجوه الذين كفروا

زشت و كريه شدن كافران، به هنگام مشاهده قيامت، بيانگر ناراحتى و اضطراب شديد آنان در آن هنگام است.

9- اضطراب اخروى مكذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 27 - 2

2 - ناراحتى و اضطراب شديد كافران و منكران معاد ، در لحظه ديدن عذاب قيامت

فلمّا رأوه زلفة سيئت وجوه الذين كفروا

زشت و كريه شدن كافران، به هنگام مشاهده قيامت، بيانگر ناراحتى و اضطراب شديد آنان در آن هنگام است.

ص: 52

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 8 - 2

2 - صحنه برپايى قيامت براى منكران معاد ، صحنه اى هراس انگيز و اضطراب آور خواهد بود .

قلوب يومئذ واجفة

مراد از «قلوب» - به قرينه «يقولون أءنّا لمردودون فى الحافرة» در آيات بعد - قلب منكران معاد است.

10- اضطراب اصحاب كهف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 19 - 33

33- اصحاب كهف ، از پى بردن مردم به مخفى گاه شان نگران و بيم ناك بودند و براى پيش گيرى از افشاى آن ، تلاش مى كردند .

و لايشعرنّ بكم أحدًا

11- اضطراب بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 65 - 4

4 - پيوستگى و گريزناپذيرى عذاب جهنم ، موجب هراسناكى و اضطراب شديد بندگان خالص خدا از سرنوشت اخروى شان

إنّ عذابهاكان غرامًا

درخواست رهايى از عذاب و تعليل آن به اين كه آن عذاب دائمى و گريزناپذير است، برداشت فوق را مى رساند.

12- اضطراب بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 104 - 2

2- زندگى بدون آرامش بنى اسرائيل تا قبل از رهايى از حكومت فرعون *

فأراد أن يستفزّهم من الأرض . .. و قلنا من بعده لبنى إسرءيل اسكنوا الأرض

احتمال دارد كه «اسكنوا الأرض» به معناى آرام گرفتن در زمين و بيرون آمدن از اضطرابى باشد كه قبلاً گريبانگير آنان بود.

ص: 53

13- اضطراب خانواده ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 52 - 3

3- ابراهيم ( ع ) و خانواده وى با مشاهده ورود مهمانان ( فرشتگان ) به محضر ايشان ، هراسناك و مضطرب شدند .

إذ دخلوا عليه . .. قال إنا منكم وجلون

با اينكه ملائكه بر شخص حضرت ابراهيم(ع) وارد شدند (دخلوا عليه) امّا آن حضرت هراس و اضطراب را به صورت جمع (إنا منكم وجلون) بيان كرده است و اين نشان دهنده هراس خود او و خانواده اش مى باشد. لازم به ذكر است كه «وجل» به آن ترسى گفته مى شود كه سراپاى وجود انسان را فراگيرد (مفردات راغب).

14- اضطراب در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 1 - 6

6- لرزش و اضطراب بسيار شديد مردم ، در عرصه قيامت

إنّ زلزلة الساعة شىء عظيم

«ساعة»به معناى لحظه و هنگام است و «الساعة»; يعنى، آن هنگام. مقصود از «آن هنگام»، مى تواند هنگام برپايى قيامت و حضور مردم در عرصه محشر باشد. در اين صورت كلمه «زلزلة»استعاره از اضطراب شديد مردم است. هم چنين مى تواند زمان پايان يافتن عمر جهان كنونى و فرا رسيدن هنگام فروپاشى نظام آن باشد. در اين صورت مراد از «زلزلة»، لرزش شديدى است كه در آن لحظه، سراسر جهان را فرا مى گيرد و باعث فروپاشى آن مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 2 - 11

11- اضطراب مردم در عرصه قيامت ، به درجه اى است كه هر زن شير دهنده ، از شير دادن غافل خواهد شد و هر زن باردارى از شدت ترس ، سقط جنين خواهد كرد .

يوم ترونها. .. و تضع كلّ ذات حمل حملها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 30 - 4

4 - مؤمنان نيك كردار ، مشمول رحمت حق در پى مشاهده نگرانى هاى همگانى قيامت *

و ترى كلّ أمّة جاثية . .. فأمّا الذين ءامنوا و عملوا الصلحت فيدخلهم

برداشت بالا بدان احتمال است كه «فأمّا الذين. ..» تفريع بر «ترى كلّ أمّة جاثية» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 10 - 4

ص: 54

4 - اهل محشر ، به شدّت دغدغه دار سرنوشت خود و گرفتار پيامد هاى كردار خويش

و لايسئل حميم حميمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 7 - 1

1 - در آستانه برپايى قيامت ، چشمان انسان ها از ترس و اضطراب ، به گردش در مى آيد .

فإذا برق البصر

فعل «بَرَقَ» وقتى به چشم نسبت داده شود، به معناى اضطراب و به گردش آمدن چشم از ترس است (مفردات راغب). گفتنى است آيه شريفه در مقام بيان حوادثى است كه در آستانه برپايى قيامت و لحظه هاى نخستين رستاخيز رخ خواهد داد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 8 - 1

1 - هنگام پيدايش دومين لرزش در دوران برپايى قيامت ، قلب هاى فراوانى را لرزه و اضطرابى شديد فرا خواهد گرفت .

قلوب يومئذ واجفة

«قلب واجف»، به قلبى گفته مى شود كه اضطراب شديدى بر آن مستولى باشد (لسان العرب). «قلوب» نكره اى است كه بر تكثير دلالت دارد و به همين سبب - با آن كه نكره است - مبتدا قرار گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 4 - 4

4 - ثروت ها ، هر چند گران بها و نفيس باشند ، در برطرف ساختن خطر ها و اضطراب انسان از حوادث آغازين قيامت ، هيچ گونه كارآيى نخواهند داشت .

و إذا العشار عطّلت

15- اضطراب در مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 10 - 2،6

2 - قلب هاى مجاهدان بدر تا پيش از بشارت پيروزى ، آكنده از اضطراب و پريشانى بود .

لتطمئن به قلوبكم

واژه اطمينان به معناى آرامش خاطر پس از اضطراب و پريشانى خاطر است. (مفردات راغب).

6 - پيروزى مسلمانان در جنگ بدر ، گسيل هزاران فرشته براى امداد مجاهدان در آن جنگ ، بشارت دهى و اطمينان بخشى به واسطه آنان ، پرتوى از عزتمندى و كاردانى خداوند

و ما النصر إلا من عند اللّه إن اللّه عزيز حكيم

جمله «إن اللّه عزيز حكيم» تعليلى است براى تمامى مسائلى كه در اين آيه و آيه قبل مطرح شده بود. يعنى سرچشمه آنچه بيان

ص: 55

شد، عزت و حكمت خداوند است.

16- اضطراب در محشر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 30 - 1

1 - اضطراب و نگرانى شديد مردم در عرصه محشر

و يوم نحشر هم جميعاً . .. هنالك تبلوا كل نفس ما أسلفت

«بلاء» (مصدر تبلوا) به معناى آزمودن است. اشتغال هر فردى در عرصه محشر به آزمودن و سبك و سنگين كردن اعمال خود، حاكى از اين است كه: عموم مردم در آن روز نسبت به فرجام كار خود بسيار نگران و دلواپس خواهند بود.

17- اضطراب روح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 27 - 6

6 - روح انسان ، حقيقتى قابل خطاب و موجودى قابل اتصاف به اطمينان و اضطراب

يأيّتها النّفس المطمئنّة

«نفس»، به معناى روح است. (صحاح)

18- اضطراب سست ايمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 20 - 11

11- انسانِ منافق و سست ايمان ، ناتوان از پنهان داشتن هميشگى تزلزل درونى خويش

ينظرون إليك نظر المغشىّ عليه من الموت

از اين كه انسانِ بيماردل سست ايمان، از آيات جهاد به وحشت مى افتد و اين نگرانى در سيمايش ظاهر مى شود، مطلب بالا به دست مى آيد.

19- اضطراب شفيعان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 23 - 6

ص: 56

6 - شفاعت كنندگان قبل از دريافت امر خدا ، در حال هراس و اضطراب خواهند بود .

حتّى إذا فزّع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربكم

بنابراين كه مرجع ضمير «قلوبهم» شفاعت كنندگان باشد - كه از جمله آنان ملائكه اند - برداشت ياد شده به دست مى آيد.

20- اضطراب ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 10

10- ستم پيشگان ، بى بهره از ثبات آرامش و فاقد اصول ثابت و سخن استوار در زندگى دنيا و آخرتند .

يثبّت الله الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة و يضلّ الله ا

از مقايسه صدر و ذيل آيه و مقابله ظالمان با مؤمنان مطلب فوق استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 12 - 3

3- وحشت و اضطراب شديد و ناگهانى جوامع ستمگر ، هنگام ظهور علايم و نشانه هاى عذاب الهى

فلمّا أحسّوا . .. إذا هم منها يركضون

مطلب ياد شده از «إذا»ى فجائيه - كه دلالت بر امر ناگهانى و به دور از انتظار مى كند - استفاده شده است; زيرا فرار ناگهانى دليل بر وجود نوعى اضطراب و وحشت است.

21- اضطراب غافلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 28 - 4

4- انسان هاى غافل از ياد خدا و ذكر او ، انسانهايى مضطرب و نگرانند .

ألا بذكر الله تطمئن القلوب

22- اضطراب قلب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 11 - 9

9 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : إنّ القلبَ ليُرَجَّج . . . حتّى يَعقِدَ على الإيمان فإذا عقد على الإيمان قرّ و ذلك قول اللّه عزّوجلّ : « و من يؤمن باللّه يهد قلبه » ;

ص: 57

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: قلب [انسان ]در حال اضطراب است . .. تا اين كه با ايمان و باور پيوند خورد. پس زمانى كه بر ايمان پيوند خورد، قرار و ثبات مى يابد و اين سخن خداى عزّوجلّ است: و من يؤمن باللّه يهد قلبه».

23- اضطراب مادر موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 7 - 7

7 - شرايط اضطراب آور روحى براى مادر موسى به هنگام ولادت فرزندش و نيز احساس خطر براى او از جانب فرعونيان ، موجب سرگردانى وى در شير دادن به موسى ( ع ) بود .

و أوحينا إلى أُمّ موسى أن أرضعيه

توصيه خداوند به مادر موسى براى شير دادن به فرزندش، مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 10 - 12

12 - قرار داشتن مادر موسى در وضيعت اضطراب و پريشانى ، پيش از وحى اميدبخش الهى به وى

و أصبح فؤاد أُمّ موسى فرغًا . .. لتبدى به

24- اضطراب محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 5

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) با اضطراب و نگرانى چشم به راه نزول عذاب از جانب خداوند بر مشركان و كافران بود .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم أو نتوفّينّك فإلينا يرجعون

آيه شريفه، در مقام دلدارى به پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) است و اين، از وجود نوعى نگرانى و ناراحتى در آن حضرت حكايت مى كند.

25- اضطراب مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 4

4 - وضعيّت اندوهگين و پر دلهره و اضطراب مسلمانان پس از كارزار احد

ثمّ انزل عليكم من بعد الغمّ امنة نعاساً

ص: 58

26- اضطراب مسلمانان مدينه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 11 - 2

2 - مسلمانان مدينه ، با هجوم احزاب متّحد به آنان ، دچار اضطراب و تزلزل شديد شدند .

و زلزلوا زلزالاً شديدًا

27- اضطراب منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 45 - 3

3 - متخلفان از جنگ تبوك ( منافقان ) ، گروهى بى ايمان ، سرگردان و گرفتار ترديد و اضطراب بودند .

و ارتابت قلوبهم فهم فى ريبهم يترددون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 56 - 7

7 - منافقان ، گرفتار بيم و اضطراب درونى

و لكنهم قوم يفرقون

«فَرَق» (مصدر يفرقون) به معناى ترس و اضطراب شديد است ; يعنى، منافقان در ترس و اضطراب سختى به سر مى برند، گفتنى است كه آيه بعد، بيان تفصيلى همين جمله است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 57 - 6

6 - رنج و اضطراب منافقان در جامعه اسلامى ، با وجود داشتن مال و فرزند بسيار ، نمودى از عذاب دنيوى آنان *

فلا تعجبك أمولهم و لا أولدهم إنما يريد اللّه ليعذبهم بها فى الحيوة الدنيا . .. ل

برداشت فوق بدين احتمال است كه بيان زندگى دشوار منافقان، نمودى از عذاب دنيوى آنان باشد كه در آيات قبل ذكر شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 20 - 11

11- انسانِ منافق و سست ايمان ، ناتوان از پنهان داشتن هميشگى تزلزل درونى خويش

ينظرون إليك نظر المغشىّ عليه من الموت

از اين كه انسانِ بيماردل سست ايمان، از آيات جهاد به وحشت مى افتد و اين نگرانى در سيمايش ظاهر مى شود، مطلب بالا به دست مى آيد.

ص: 59

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 4 - 8

8 - منافقان ، همواره در وحشت و اضطراب اند .

يحسبون كلّ صيحة عليهم

28- اضطراب منافقان مدينه در غزوه احزاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 13 - 19

19 - منافقان ، پيشگامان تزلزل و اضطراب و فرار از غزوه احزاب بودند .

هنالك ابتلى . .. و زلزلوا زلزالاً ... و إذ يقول المنفقون ...إنّ بيوتنا عورة ...

29- اضطراب مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 11 - 5

5 - مؤمنان هم در سختى ها و شدايد ، دچار تزلزل و اضطراب مى شوند .

هنالك ابتلى المؤمنون و زلزلوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 4 - 3،5

3 - مؤمنان ، قبل از صلح حديبيه ، داراى شرايطى بحرانى و اضطراب روحى *

هو الذى أنزل السكينة فى قلوب المؤمنين

نزول آرامش، زمانى صادق است كه قبل از آن، اضطراب و ناآرامى وجود داشته باشد.

5 - مؤمنان ، پس از صلح حديبيه ، گرفتار بحران روحى و ترديد در ماهيت و نتايج اين معاهده *

إنّا فتحنا لك . .. هو الذى أنزل السكينة فى قلوب المؤمنين

بردشت بالا بدان احتمال است كه مؤمنان پس از صلح حديبيه، در تحليل و بررسى آن گرفتار ترديد شده باشند كه: آيا به راستى اين صلح، يك پيروزى بود يا مايه شكست؟ خداوند در چنين شرايطى، قلب ها را اطمينان بخشيد و صلح حديبيه را «فتح مبين» نام نهاد.

ص: 60

30- انبيا و اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 52 - 6

6- امكان عارض شدن ترس و اضطراب بر پيامبران الهى

قال إنا منكم وجلون

31- تصميم گيرى در اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 74 - 9

9 - لزوم پرهيز از تصميم گيرى و موضع گيرى به هنگام هيجانات و دغدغه ها

فلما ذهب عن إبرهيم الروع . .. يجدلنا فى قوم لوط

32- رفع اضطراب شفيعان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 23 - 7

7 - با صدور فرمان خداوند درباره شفاعت ، اضطراب شفاعت كنندگان برطرف مى شود .

حتّى إذا فزّع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربّكم

33- زمينه اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 66 - 3

3 - سرنوشت بد و اقامتگاه ناگوار انسان در جهنم ، مقتضى هراسان بودن ، اضطراب ، تضرع و دعا كردن به درگاه الهى است .

ربّنا اصرف عنّا عذاب جهنّم . .. إنّها ساءت مستقرًّا و مقامًا

34- زمينه رفع اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 27 - 5

ص: 61

5 - آگاهى از فلسفه فقر و غنا و برخورد صحيح با يتيمان ، مسكينان و اموال مردم و دل نبستن به ثروت ، فرونشاننده اضطراب درونى و مايه اطمينان نفس انسان

فأمّا الإنسن إذا ما ابتليه . .. يأيّتها النّفس المطمئنّة

توصيف «نفس» به «مطمئن» - در قيامت - ممكن است به اعتبار اطمينانى باشد كه در دنيا، براى او حاصل شده بود.

35- عوامل اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 19

19 - عن أبى الحسن الرضا(ع) فى قوله تعالى: «فمن يرد الله أن يهديه يشرح صدره للاسلام» قال: من يرد الله أن يهديه بايمانه . .. يشرح صدره للتسليم لله و الثقة به و السكون إلى ما وعده من ثوابه ... و من يرد ان يضله ... لكفره به و عصيانه له فى الدنيا يجعل صدره ضيقا حرجا حتى يشك فى كفره و يضطرب من اعتقاد قلب--ه ... .

امام رضا(ع) درباره آيه «فمن يرد الله . .. » فرمود: كسى كه خدا بخواهد او را بخاطر ايمان اش هدايت كند ... سينه اش را براى تسليم شدن در برابر خداوند و اعتماد به او و آرامش يافتن به وعده هاى پاداش الهى، باز و گشوده مى سازد ... و كسى كه خدا بخواهد او را به خاطر كفر و نافرمانيش در دنيا گمراه كند، سينه اش را تنگ و در فشار قرار مى دهد، بدان گونه كه در كفر خود شك كند و در اعتقادات قلبى خويش مضطرب و نگران باشد ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 45 - 4

4 - بى ايمانى ، موجب سرگردانى ، ترديد و اضطراب در زندگى است .

إنما يستئذنك الذين لايؤمنون . ... فهم فى ريبهم يترددون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 65 - 5

5 - پيوستگى و گريزناپذيرى عذاب جهنم ، مقتضى ترس ، اضطراب ، تضرع و دعا كردن به درگاه الهى براى رهايى از آن

ربّنا اصرف عنّا عذاب جهنّم إنّ عذابهاكان غرامًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 28 - 15

15 - شريك داشتن در اموال و امكانات دلهره آفرين است .

هل لكم . .. شركاء ... تخافونهم كخيفتكم أنفسكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 11 - 4

ص: 62

4 - ترس از حوادث و رخداد ها ، از جمله عوامل نامتعادل ساز روان آدمى است .

إذ جاءوكم . .. هنالك ... و زلزلوا زلزالاً شديدًا

36- عوامل اضطراب اشراف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 35 - 5

5 - انديشه معاد و حيات اخروى ، برهم زننده آرامش اشراف و مورد تكذيب أكيد آنان

و قال الملأ من قومه . .. أيعدكم ... أنّكم مخرجون

37- عوامل اضطراب مادر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 10 - 6

6 - احساس خطر مرگ براى فرزند ، ضربه اى سهمگين بر مادر و مايه پريشانى خاطر وى

إن كادت لتبدى به لولا أن ربطنا على قلبها

مراد از برداشت ياد شده اين است كه اگر خداوند دل مادر موسى را محكم نكرده بود، وى به خاطر احساس خطرى كه براى موسى(ع) داشت، ممكن بود از خود بى خود شده و ناله سر دهد و راز موسى(ع) را فاش سازد.

38- عوامل اضطراب مكذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 35 - 5

5 - انديشه معاد و حيات اخروى ، برهم زننده آرامش اشراف و مورد تكذيب أكيد آنان

و قال الملأ من قومه . .. أيعدكم ... أنّكم مخرجون

39- عوامل رفع اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 11 - 2

2 - خداوند در آستانه جنگ بدر با رفع اضطراب از مجاهدان ، آنان را از آرامشى كامل بهره مند ساخت .

إذ يغشيكم النعاس أمنة منه

ص: 63

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 15

15 - ايمان و عمل صالح ، ( حاكميت دين ) موجب زدايش ترس و اضطراب و عامل امنيت و آرامش

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت . .. و ليبدّلنّهم من بعد خوفهم أمنً

40- عوامل رفع اضطراب در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 23 - 5،6،7

5 - با صدور امر خداوند درباره شفاعت ، قلب هاى مضطرب و در هراس ، از هراس خالى مى شود .

حتّى إذا فزّع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربكّم

«فزع عن» به معناى زوال فزع و هراس است (مفردات راغب).

6 - شفاعت كنندگان قبل از دريافت امر خدا ، در حال هراس و اضطراب خواهند بود .

حتّى إذا فزّع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربكم

بنابراين كه مرجع ضمير «قلوبهم» شفاعت كنندگان باشد - كه از جمله آنان ملائكه اند - برداشت ياد شده به دست مى آيد.

7 - با صدور فرمان خداوند درباره شفاعت ، اضطراب شفاعت كنندگان برطرف مى شود .

حتّى إذا فزّع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربّكم

41- عوامل نجات از اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 11 - 6

6- انجام كار هاى شايسته و پيشه ساختن صبر ، آدمى را از روحيه اى مقاوم بهره مند خواهد ساخت و از تزلزل روحى و روانى نجات خواهد داد .

إنّه ليئوس كفور . .. إنّه لفرح فخور. إلاّ الذين صبروا و عملوا الصلحت

آيه نهم و دهم ، بيانگر اين بود كه: انسانها تحت تأثير كمترين رفاه و محنت متزلزل شده و خود باخته مى شوند و آيه مورد بحث ، صابرانى را كه اعمال شايسته انجام مى دهند ، از اين خصلت استثنا كرده است.

42- منشأ اضطراب ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 64

9 - حجر - 15 - 52 - 4

4- حضرت ابراهيم ( ع ) ترس و اضطراب خويش را كه ناشى از حضور مهمانان ( فرشتگان ) در محضر او بود ، به آنان اظهار كرد .

إذ دخلوا عليه . .. قال إنا منكم وجلون

43- منشأ رفع اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 120 - 5

5- آرامش دهنده دل ها و از ميان برنده اضطراب قلب ها ، خداوند است .

ما نثبت به فؤادك

44- منشأ رفع اضطراب موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 68 - 4

4 - خداوند ، راهنماى موسى ( ع ) در لحظات حساس و سرنوشت ساز و رهاننده او از بحران هاى روحى و اضطراب هاى درونى

قلنا لاتخف

45- موانع اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 165 - 11

11 - توجّه به توانايى و قدرت خداوند ، برطرف كننده هر گونه نگرانى و يأس مسلمانان نسبت به آينده

اولمّا اصابتكم مصيبة . .. انّ اللّه على كل شىء قدير

سؤال مسلمانان (انّى هذا)، حكايت از اين معنا دارد كه چنين واقعه اى را هرگز انتظار نداشتند و عدم انتظار، طبعاً نااميدى آدمى را در پى دارد كه خداوند با بيان قدرت مطلقه خويش، از جمله نصرت آنان، در مقام زايل ساختن يأس مؤمنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 21 - 6

6 - ازدواج و تشكيل خانواده ، از عوامل رفع اضطراب و افسردگى است .

أن خلق لكم من أنفسكم أزوجًا لتسكنوا إليها

ص: 65

46- موجبات رفع اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 2

2- ايمان ، عامل آرامش و استوارى روح و ثبات قدمى انسان در زندگى و موجب رفع هرگونه تزلزل ، اضطراب و نگرانى است .

الذين ءامنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

47- موضعگيرى در اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 74 - 9

9 - لزوم پرهيز از تصميم گيرى و موضع گيرى به هنگام هيجانات و دغدغه ها

فلما ذهب عن إبرهيم الروع . .. يجدلنا فى قوم لوط

48- وعده رفع اضطراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 16

16 - وعده خداوند به مؤمنان نيكوكار صدراسلام ، به تبديل و دگرگون كردن ترس و اضطراب آنان به امنيت و آرامش

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت . .. و ليبدّلنّهم من بعد خوفهم أمنً

ص: 66

4- اضطرار

1- آثار اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 193 - 15

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 194 - 15

15 - انعطاف پذيرى احكام اوليه دين و تغيير پذيرى آن به هنگام ضرورت ها *

الشهر الحرام بالشهر الحرام . .. فمن اعتدى عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى عليكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 125 - 13

13 - مشكلات و اضطرار ، زمينه امداد هاى ويژه غيبى براى مؤمنان صابر و تقواپيشه

ان تصبروا و تتّقوا و يأتوكم من فورهم هذا يمددكم ربّكم

جمله «و يأتوكم من فورهم هذا»، مى تواند اشاره به موارد اضطرار باشد و شرطى براى امداد خداوند به وسيله فرشتگانى كه به نفع مسلمانان به پيكار برخيزند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 25 - 25

25 - ترس از گرفتار شدن در تنگنا هاى مشقّتبار جنسى ، مجوّز ازدواج با كنيزان

فانكحوهنّ . .. ذلك لمن خشى الْعنت منكم

«عنت» بمعنى مشقّت است و مراد از آن به مناسبت مورد، مشقّتهايى است كه از ناحيه جنسى به آدمى وارد مى شود. «ذلك»

ص: 67

اشاره به ازدواج با كنيزان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 35،36،38

35 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوك و حيوانى كه نام غير خدا به هنگام ذبح بر آن برده شود ، در حال اضطرار جايز است .

حرمت عليكم . .. فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

36 - استفاده از حيوانى كه بر اثر خفگى ، زده شدن ، پرت شدن و ضربه ديدن از شاخ حيوانى ديگر بميرد و يا درنده اى آن را بكشد ، در حال اضطرار جايز است .

حرمت عليكم . .. فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

38 - جواز استفاده از محرمات ، در حال اضطرار

فمن اضطر . .. فإنّ اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 9

9 - اضطرار از ميان برنده تكليف است.

و قد فصل لكم ما حرم عليكم إلا ما اضطررتم إليه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 145 - 15،21،23

15 - اضطرار، مجوز خوردن غذاهاى حرام به مقدار رفع ناچارى

فمن اضطر غير باغ و لاعاد

«عاد» از «عدو» به معنى تجاوز است. بنابراين مراد از «لاعاد» در آيه شريفه مى تواند «لاعاد من حد الإضطرار» باشد.

21 - ربوبيت و غفران و رحمت الهى مقتضى آسان نمودن تكاليف در شرايط اضطرار است.

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فإن ربك غفور رحيم

23 - رحمت و غفران خداوند برطرف كننده آثار و تبعات بد استفاده كردن از محرمات در حال اضطرار است. *

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فإن ربك غفور رحيم

«غفور» صيغه مبالغه به معناى بسيار پوشاننده است. غفران خداوند در مورد مضطر به خوردن محرمات، ممكن است پوشاندن گناه و تبعات آن باشد و محتمل است برخى آثار نامطلوب و وضعى استفاده از آنها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 115 - 7،16،17

7- اضطرار و ناگزيرى ، موجب رفع ممنوعيت از خوردنى هاى حرام است .

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحيم

16- اضطرار ، از ميان برنده ممنوعيت شرعى محرمات و نه قبح و خباثت واقعى آنها *

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحيم

ص: 68

تذكر به غفران و رحمت الهى، مى تواند نشان دهنده بقاى نوعى از قبح و خباثت در فعل حرام اضطرارى باشد.

17- جواز خوردن خوراكى هاى حرام در حال اضطرار ، حكمى است امتنانى از جانب خداوند بر مكلفان .

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحيم

برداشت فوق، از تعليل «فإن الله غفور رحيم» به دست مى آيد; چون غفران و گذشت در جايى قابل تصور است كه حقى باشد و حق خدا، ترك محرمات است. پس جواز ترك محرمات، نشان دهنده امتنان و لطف خاص خداوند به بندگان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 62 - 2

2 - قرار گرفتن انسان در شرايط اضطرار و درماندگى ، زمينه ساز استجابت دعاى وى از سوى خدا

أمّن يجيب المضط-ّر إذا دعاه

تصريح به عنوان «مضط-ّر» نشان مى دهد كه شرايط اضطرار (يعنى شرايطى كه انسان در آن شرايط از همه اسباب و عوامل قطع اميد مى كند) اين زمينه را فراهم مى آورد كه انسان، خالصانه و بى شائبه از شرك، خدا را بخواند. فريادخواهى خالصانه از خداوند (إذا دعاه) نيز درپى دارنده اجابت آن از سوى او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 11 - 2

2 - اضطرار و انقطاع از غير خداوند ، زمينه استجابت دعا

فدعا ربّه أنّى مغلوب . .. ففتحنا

2- آثار رفع اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 115 - 10

10- بازگشت حكم حرمت ، به مجرد از ميان رفتن حالت اضطرار

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد

3- احكام اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 2،7،10،13،17،22،23

2 - به هنگام اضطرار بهره بردارى از مردار ، خون ، گوشت خوك و ذبيحه اى كه نام غير خدا بر او برده شده ، حلال است .

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه

7 - كسانى كه در حال ستمكارى و تجاوزگرى به ارتكاب محرمات اضطرار پيدا كنند ، حكم مضطر ( جواز استفاده از محرمات ) را

ص: 69

ندارند .

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه

«غير باغ و لاعاد» (در صورتى كه ستمكار و تجاوزگر نباشد) حال براى نايب فاعل «اضطر» است و لذا موضوع حكم مذكور; يعنى، «فلا إثم عليه» را به مضطرى مقيد مى كند كه در طريق ستم و تجاوز مضطر نشده باشد.

10 - بقاى ملاك حرمت در محرمات ، هر چند آدمى به بهره گيرى از آنها اضطرار پيدا كند .

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه إن اللّه غفور رحيم

توصيف خداوند به وصف غفور (آمرزنده گناه) - پس از تجويز ارتكاب محرمات در حال اضطرار - گوياى اين است كه: ملاك حرمت محرمات حتى در حال اضطرار باقى است. (الميزان)

13 - كسانى كه به بهره گيرى از محرمات اضطرار پيدا كرده اند ، نبايد بيش از مقدار ضرورت استفاده كنند . *

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه متعلق «غير باغ و لاعاد» كلمه اى همانند «فى أكل الميتة و . ..» باشد. بر اين مبنا جمله «فمن اضطر ...» چنين معنا مى شود: كسى كه به بهره گيرى از مردار و ... اضطرار پيدا كرد - به شرط اينكه در استفاده از آن تجاوز و ستم نكند - بر او گناهى نيست.

17 - كسانى كه با اختيار ، خو را به اضطرار اندازند ، حكم مضطر را نخواهند داشت .

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه

مجهول آوردن فعل «اضطر» مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

22 - محمد بن مسلم گويد : « سألت أباعبداللّه ( ع ) عن الرجل و المرأة يذهب بصره فيأتيه الأطباء فيقولون : نداويك شهراً أو اربعين ليلة مستلقياً كذلك يصلى ؟ فرخص فى ذلك ، و قال : فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا اثم عليه ;

از امام صادق(ع) درباره زن يا مردى كه ديد چشم آنان از دست رفته سؤال كردم كه پزشكان به او گفته اند: تو را درمان مى كنيم به شرطى كه يك ماه يا چهل روز به پشت بخوابى، آيا او همان طور كه خوابيده است نماز بخواند؟ امام اجازه داد همان طور نماز بخواند و فرمود: « فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه».

23 - « محمد بن عذافر عن بعض رجاله عن ابى جعفر ( ع ) قال قلت له لم حرم اللّه عزو جل الخمر و الميتة و الدم و لحم الخنزير ؟ فقال : ان اللّه تبارك و تعالى . . . خلق الخلق . . . و علم ما يضرهم فنهاهم عنه و حرمه عليهم ثم احله للمضطر فى الوقت الذى لايقوم بدنه إلا به فأمره أن ينال منه بقدر البلغة لاغير ذلك . . . ;

امام باقر(ع) در پاسخ از علت حرمت خمر، مردار، خون و گوشت خوك فرمودند: خداوند انسانها را آفريد . .. و مى دانست چه چيزى موجب ضرر و زيان آنان است و آنان را از آن نهى نموده و برايشان حرام كرده است، سپس براى مضطر در وقتى كه بدن او به آن نياز پيدا كرده، حلال شمرده است كه به اندازه كفاف بخورد نه بيشتر از آن ... ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 28 - 13،14،21

13 - پذيرش سرپرستى كافران ، جز در اضطرار و تقيّه ، جايز نيست .

لا يتّخذ المؤمنون الكافرين اولياء . .. الاّ ان تتقوا منهم تقية

بنابراينكه ولايت به معناى سرپرستى باشد.

14 - جواز برقرارى ارتباط دوستانه با كافران ، در صورت تقيّه ، اضطرار و هراس

لا يتّخذ المؤمنون الكافرين اولياء . .. الاّ ان تتقوا منهم تقية

ص: 70

بنابراينكه ولايت به معناى دوستى باشد.

21 - لزوم تقيّه در برابر كافران به هنگام اضطرار

الاّ ان تتقوا منهم تقية

رسول اللّه (صلی الله علیه و آله): لا ايمان لمن لا تقية له ; قال اللّه عزّ و جل: «الاّ ان تتقوا منهم تقية»

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 166، ح 24 ; نورالثقلين، ج 2، ص 325، ح 83.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 43 - 18

18 - وظيفه مريضى كه آب براى او ضرر داشته باشد ، تيمم است .

و ان كنتم مرضى . .. فتيمّموا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 35،36،37،38،39،40،41،42،43،44،50،51

35 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوك و حيوانى كه نام غير خدا به هنگام ذبح بر آن برده شود ، در حال اضطرار جايز است .

حرمت عليكم . .. فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

36 - استفاده از حيوانى كه بر اثر خفگى ، زده شدن ، پرت شدن و ضربه ديدن از شاخ حيوانى ديگر بميرد و يا درنده اى آن را بكشد ، در حال اضطرار جايز است .

حرمت عليكم . .. فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

37 - استفاده از حيوان قربانى شده بر آستان بت ها و گوشت هاى سهمبندى شده با تير هاى قمار ، در حال اضطرار جايز است .

و ما ذبح على النصب و إن تستقسموا بالازلم . .. فإنّ اللّه غفور رحيم

38 - جواز استفاده از محرمات ، در حال اضطرار

فمن اضطر . .. فإنّ اللّه غفور رحيم

39 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوك ، تنها به مقدار ضرورت جايز است .

حرمت . .. فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

40 - استفاده از محرمات در هنگام اضطرار ، تنها به مقدار رفع ضرورت جايز است .

فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

بنابر اينكه مراد از «اثم» بهره گيرى از محرمات ياد شده باشد و مصداق آن در هنگام اضطرار، كه محرمات حلال مى شود، استفاده بيش از مقدار ضرورت خواهد بود.

41 - جواز استفاده از محرمات در هنگام اضطرار ، در صورتى است كه انسان با اختيار خويش خود را مضطر ننموده باشد .

فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

فعل مجهول «اضطر» بيانگر آن است كه جواز استفاده از محرمات در هنگام اضطرار، مخصوص آن اضطرارى است كه بدون اختيار عارض كسى شود، نه اينكه انسان خود را مضطر كند.

42 - اضطرارى كه در طريق گناه به وجود آيد ، مجوز ارتكاب محرمات نخواهد بود .

فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم

ص: 71

مراد از «اثم» به دليل نكره بودن آن، مطلق گناه است و «غير متجانف لاثم» حال براى «من اضطر» است و اضطرار را مقيد مى كند. يعنى حكم جواز مخصوص مضطرى است كه به سوى گناه در حركت نباشد.

43 - عدم تمايل به گناه ، شرط جواز استفاده از محرمات در حال اضطرار *

فمن اضطر . .. غير متجانف لاثم

44 - ممنوعيت سوء استفاده از تسهيلات حالت اضطرار

فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

50 - حليت محرمات در حال اضطرار ، پرتويى از رحمت خداوند بر بندگان

فمن اضطر . .. فإنّ اللّه غفور رحيم

51 - برداشتن گناه ارتكاب محرمات در حال اضطرار ، پرتويى از مغفرت خداوند

فمن اضطر . .. فإنّ اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 145 - 15،17،18،24

15 - اضطرار، مجوز خوردن غذاهاى حرام به مقدار رفع ناچارى

فمن اضطر غير باغ و لاعاد

«عاد» از «عدو» به معنى تجاوز است. بنابراين مراد از «لاعاد» در آيه شريفه مى تواند «لاعاد من حد الإضطرار» باشد.

17 - كسى كه در راه سركشى و تجاوز به خوردن غذاهاى حرام نيازمند شود، اضطرار وى رفع حرمت نمى كند.

فمن اضطر غير باغ و لاعاد

18 - كسى كه با اراده و خواست خود، خويش را به اضطرار بيندازد، حكم مضطر را ندارد و خوردنيهاى حرام بر او حلال نمى شود.

فمن اضطر غير باغ و لاعاد

«باغ» از «بغى» به معناى طلب است «و غير باغ»، به قرينه جملات قبل، يعنى «غير طالب للإضطرار». بنابراين كسى كه خود را مضطر كند، مشمول حكم آيه نيست.

24 - عن أبى عبدالله(ع) فى قول الله عزو جل: «فمن اضطر غير باغ و لاعاد» قال: الباغى الذى يخرج على الإمام و العادى الذى يقطع الطريق لايحل لهما الميتة.

از امام صادق(ع) درباره آيه «فمن اضطر غير باغ و لاعاد» روايت شده است: مراد از «باغى» كسى است كه عليه امام قيام كند. و منظور از «عادى»، راهزن است. براى اين دو (در حال اضطرار)، مردار حلال نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 115 - 11

11- لزوم اكتفا به مقدار ضرورت ، در بهرهورى از حرام به هنگام اضطرار

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد

يكى از معانى «بغى» كوشش تجاوزكارانه از حدّ اعتدال و اقتصاد است (مفردات راغب). مقيد شدن «مضطر» به «لا عاد» (زياده خواه نباشد) گوياى اين نكته است كه: مضطر آن گاه به خوردن حرام مجاز است كه در خوردن آن افراط و زياده روى نكند و اين; يعنى، اكتفا كردن به حداقل و ضرورت.

ص: 72

4- استفاده از محرمات در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 2،6،7،8،10،11،12،13

2 - به هنگام اضطرار بهره بردارى از مردار ، خون ، گوشت خوك و ذبيحه اى كه نام غير خدا بر او برده شده ، حلال است .

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه

6 - ارتكاب محرمات در حال اضطرار ، گناه و معصيت محسوب نمى شود .

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه

7 - كسانى كه در حال ستمكارى و تجاوزگرى به ارتكاب محرمات اضطرار پيدا كنند ، حكم مضطر ( جواز استفاده از محرمات ) را ندارند .

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه

«غير باغ و لاعاد» (در صورتى كه ستمكار و تجاوزگر نباشد) حال براى نايب فاعل «اضطر» است و لذا موضوع حكم مذكور; يعنى، «فلا إثم عليه» را به مضطرى مقيد مى كند كه در طريق ستم و تجاوز مضطر نشده باشد.

8 - كسانى كه در حال ستمگرى و تجاوز از محرمات استفاده كنند - هر چند استفاده آنان به خاطر اضطرار باشد - گنهكارند .

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه

10 - بقاى ملاك حرمت در محرمات ، هر چند آدمى به بهره گيرى از آنها اضطرار پيدا كند .

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه إن اللّه غفور رحيم

توصيف خداوند به وصف غفور (آمرزنده گناه) - پس از تجويز ارتكاب محرمات در حال اضطرار - گوياى اين است كه: ملاك حرمت محرمات حتى در حال اضطرار باقى است. (الميزان)

11 - تجويز ارتكاب محرمات در حال اضطرار ، برخاسته از رحمت خداوند است .

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه إن اللّه غفور رحيم

12 - گنهكار نشمردن كسانى كه در حال اضطرار از محرمات بهره مى گيرند ، پرتوى از مغفرت الهى است .

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه إن اللّه غفور رحيم

13 - كسانى كه به بهره گيرى از محرمات اضطرار پيدا كرده اند ، نبايد بيش از مقدار ضرورت استفاده كنند . *

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه متعلق «غير باغ و لاعاد» كلمه اى همانند «فى أكل الميتة و . ..» باشد. بر اين مبنا جمله «فمن اضطر ...» چنين معنا مى شود: كسى كه به بهره گيرى از مردار و ... اضطرار پيدا كرد - به شرط اينكه در استفاده از آن تجاوز و ستم نكند - بر او گناهى نيست.

5- اضطرار اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 4

ص: 73

4 - اضطرار و ناتوانى همه امت ها در روز قيامت ، امرى نمايان و قابل مشاهده

و ترى كلّ أمّة جاثية

تعبير «ترى» مشهود بودن آن صحنه را افاده مى كند و «جاثية» مى تواند كنايه از اضطرار و ناتوانى باشد.

6- اضطرار باغى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 7،8

7 - كسانى كه در حال ستمكارى و تجاوزگرى به ارتكاب محرمات اضطرار پيدا كنند ، حكم مضطر ( جواز استفاده از محرمات ) را ندارند .

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه

«غير باغ و لاعاد» (در صورتى كه ستمكار و تجاوزگر نباشد) حال براى نايب فاعل «اضطر» است و لذا موضوع حكم مذكور; يعنى، «فلا إثم عليه» را به مضطرى مقيد مى كند كه در طريق ستم و تجاوز مضطر نشده باشد.

8 - كسانى كه در حال ستمگرى و تجاوز از محرمات استفاده كنند - هر چند استفاده آنان به خاطر اضطرار باشد - گنهكارند .

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه

7- اضطرار حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 3

3 - مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، از سرِ ناچارى و اضطراب به انكار عبادت كردن معبود هاى ادعايى خويش مى پردازند .

بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

8- اضطرار حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 3

3 - مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، از سرِ ناچارى و اضطراب به انكار عبادت كردن معبود هاى ادعايى خويش مى پردازند .

بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

ص: 74

9- اضطرار در تكليف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 9

9 - اضطرار از ميان برنده تكليف است.

و قد فصل لكم ما حرم عليكم إلا ما اضطررتم إليه

10- اضطرار طغيانگر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 145 - 17

17 - كسى كه در راه سركشى و تجاوز به خوردن غذاهاى حرام نيازمند شود، اضطرار وى رفع حرمت نمى كند.

فمن اضطر غير باغ و لاعاد

11- اضطرار متجاوز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 7،8

7 - كسانى كه در حال ستمكارى و تجاوزگرى به ارتكاب محرمات اضطرار پيدا كنند ، حكم مضطر ( جواز استفاده از محرمات ) را ندارند .

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه

«غير باغ و لاعاد» (در صورتى كه ستمكار و تجاوزگر نباشد) حال براى نايب فاعل «اضطر» است و لذا موضوع حكم مذكور; يعنى، «فلا إثم عليه» را به مضطرى مقيد مى كند كه در طريق ستم و تجاوز مضطر نشده باشد.

8 - كسانى كه در حال ستمگرى و تجاوز از محرمات استفاده كنند - هر چند استفاده آنان به خاطر اضطرار باشد - گنهكارند .

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه

12- اضطرار متجاوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 145 - 17

17 - كسى كه در راه سركشى و تجاوز به خوردن غذاهاى حرام نيازمند شود، اضطرار وى رفع حرمت نمى كند.

فمن اضطر غير باغ و لاعاد

ص: 75

13- اضطرار مسلمانان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 8 - 7

7 - ناگزيرى مسلمانان به ترك اموال و خانه هاى خويش و اقدام به هجرت و رهايى از ستم مشركان

أُخرجوا من ديرهم و أمولهم

از ماده «إخراج» و نيز مجهول آمدن فعل «أُخرجوا»، اضطرار و ناگزيرى استفاده مى شود.

14- اضطرار مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 3

3 - مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، از سرِ ناچارى و اضطراب به انكار عبادت كردن معبود هاى ادعايى خويش مى پردازند .

بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

15- اضطرار و رفع تكليف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 196 - 9

9 - مرض ، موجب تخفيف در تكليف

فمن كان منكم مريضاً او به اذىً من رأسه ففدية

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 239 - 3

3 - سقوط برخى از شرايط نماز در هنگام ترس

فان خفتم فرجالا او ركباناً

16- اضطرار يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 55 - 16

16- « عن على بن موسى الرضا ( ع ) : . . . ان يوسف ( ع ) . . . لما دفعته الضرورة إلى تولى خزائن العزيز قال : اجعلنى على خزائن

ص: 76

الأرض . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده است: . .. هنگامى كه ضرورت ايجاب كرد ، يوسف سرپرستى خزاين عزيز مصر را بپذيرد گفت: «اجعلنى على خزائن الأرض ...».

17- اقرار در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 9

9 - ايمان و اعتراف به حق ، در شرايط اضطرار و ناگزيرى ، فاقد ارزش و اصالت است .

قال ربّ ارجعون . .. كلاَّ إنّها كلمة هو قائلها

18- ايمان در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 9

9 - ايمان و اعتراف به حق ، در شرايط اضطرار و ناگزيرى ، فاقد ارزش و اصالت است .

قال ربّ ارجعون . .. كلاَّ إنّها كلمة هو قائلها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 29 - 4

4 - نزد خداوند ، ايمان از روى اضطرار و ناگزيرى ، فاقد ارزش و غيرقابل اعتنا است .

يوم الفتح لاينفع الذين كفروا إيمنهم

19- باغى در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 115 - 8،9

8- كسى كه در راستاى سركشى و ستم ، مضطر و ناگزير به خوردن حرام شده باشد ، مشمول احكام مضطر نمى شود .

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد فإن الله غفور رحيم

9- رفع حرمت از مضطر ، مشروط به عدم اقدام وى در به اضطرار كشاندن خويش است .

فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد

«بغى» در اصل به معناى طلب است و «غير باغ» - به قرينه جملات پيشين -; يعنى، «غير طالب لأضطرار» (در حالى كه درصدد

ص: 77

به اضطرار كشاندن خود نباشد).

20- حكم ايجاد اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 17

17 - كسانى كه با اختيار ، خو را به اضطرار اندازند ، حكم مضطر را نخواهند داشت .

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه

مجهول آوردن فعل «اضطر» مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

21- دعا در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 65 - 8

8 - دعاى مخلصانه به هنگام اضطرار و احساس خطر ، مورد اجابت خداوند است .

فإذا ركبوا فى الفلك دعوا اللّه مخلصين له الدّين فلمّا نجّيهم

«فا» در «فلمّا نجّاهم» تفريع است بر «دعوا اللّه» و مفيد حقيقت ياد شده است.

22- رفع آثار محرمات در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 145 - 23

23 - رحمت و غفران خداوند برطرف كننده آثار و تبعات بد استفاده كردن از محرمات در حال اضطرار است. *

فمن اضطر غير باغ و لاعاد فإن ربك غفور رحيم

«غفور» صيغه مبالغه به معناى بسيار پوشاننده است. غفران خداوند در مورد مضطر به خوردن محرمات، ممكن است پوشاندن گناه و تبعات آن باشد و محتمل است برخى آثار نامطلوب و وضعى استفاده از آنها باشد.

23- شرايط اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 17

17 - كسانى كه با اختيار ، خو را به اضطرار اندازند ، حكم مضطر را نخواهند داشت .

ص: 78

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه

مجهول آوردن فعل «اضطر» مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 41،42،43،56

41 - جواز استفاده از محرمات در هنگام اضطرار ، در صورتى است كه انسان با اختيار خويش خود را مضطر ننموده باشد .

فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

فعل مجهول «اضطر» بيانگر آن است كه جواز استفاده از محرمات در هنگام اضطرار، مخصوص آن اضطرارى است كه بدون اختيار عارض كسى شود، نه اينكه انسان خود را مضطر كند.

42 - اضطرارى كه در طريق گناه به وجود آيد ، مجوز ارتكاب محرمات نخواهد بود .

فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم

مراد از «اثم» به دليل نكره بودن آن، مطلق گناه است و «غير متجانف لاثم» حال براى «من اضطر» است و اضطرار را مقيد مى كند. يعنى حكم جواز مخصوص مضطرى است كه به سوى گناه در حركت نباشد.

43 - عدم تمايل به گناه ، شرط جواز استفاده از محرمات در حال اضطرار *

فمن اضطر . .. غير متجانف لاثم

56 - بهره گيرى مضطر از مردار ، خون ، گوشت خوك و حيوان ذبح شده به نام غير خدا و . . . ، مشروط به آن است كه از روى عمد و قصد گناه نباشد .

فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم

از امام باقر(ع) در توضيح «غير متجانف» در آيه فوق روايت شده: غير متعمد لاثم.

_______________________________

تفسير قمى، ج 1، ص 162; تفسير برهان، ج 1، ص 447، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 115 - 8،9

8- كسى كه در راستاى سركشى و ستم ، مضطر و ناگزير به خوردن حرام شده باشد ، مشمول احكام مضطر نمى شود .

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد فإن الله غفور رحيم

9- رفع حرمت از مضطر ، مشروط به عدم اقدام وى در به اضطرار كشاندن خويش است .

فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد

«بغى» در اصل به معناى طلب است و «غير باغ» - به قرينه جملات پيشين -; يعنى، «غير طالب لأضطرار» (در حالى كه درصدد به اضطرار كشاندن خود نباشد).

24- عادى در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 79

9 - نحل - 16 - 115 - 8

8- كسى كه در راستاى سركشى و ستم ، مضطر و ناگزير به خوردن حرام شده باشد ، مشمول احكام مضطر نمى شود .

إنما حرّم عليكم الميتة . .. فمن اضطرّ غير باغ و لاعاد فإن الله غفور رحيم

25- قانونگذارى و اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 45

45 - لزوم ملاحظه و مراعات حالت اضطرار در قانونگذارى

فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

ملاحظه حالت اضطرار و جعل احكامى ويژه از سوى خداوند بر اساس آن، مى تواند درسى براى قانونگذاران باشد.

26- محدوده اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 39،40

39 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوك ، تنها به مقدار ضرورت جايز است .

حرمت . .. فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

40 - استفاده از محرمات در هنگام اضطرار ، تنها به مقدار رفع ضرورت جايز است .

فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

بنابر اينكه مراد از «اثم» بهره گيرى از محرمات ياد شده باشد و مصداق آن در هنگام اضطرار، كه محرمات حلال مى شود، استفاده بيش از مقدار ضرورت خواهد بود.

27- مراد از باغى در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 19،20،21

19 - « عن ابى عبداللّه ( ع ) فى قول اللّه عز و جل : « فمن اضطر غير باغ و لاعاد » قال : الباغى الذى يخرج على الأمام و العادى : الذى يقطع الطريق لايحل لهما الميتة . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند كه فرموده: « فمن اضطر غير باغ و لاعاد» روايت شده است: مراد از باغى كسى است كه عليه امام ]حق[ خروج كرده و مراد از عادى كسى است كه راهزنى مى كند كه در ]حال اضطرار هم [ خوردن مردار بر آنان حلال نيست . .. ».

ص: 80

20 - « عبدالعظيم بن عبداللّه الحسنى ، عن ابى جعفر ( ع ) محمد بن على الرضا ( ع ) قال : سألته . . . يابن رسول اللّه ! ما معنى قوله عز و جل « فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه » قال : العادى السارق و الباغى يبغى الصيد بطراً أو لهواً لاليعود به على عياله ;

عبدالعظيم حسنى گويد: از امام جواد(ع) از معناى «باغى» و «عادى» در آيه فوق پرسيدم، امام فرمودند: عادى; يعنى، دزد و باغى كسى است كه به خاطر خوش گذرانى يا سرگرمى به شكار مى رود نه براى انتفاع خانواده خود».

21 - « محمد بن اسماعيل رفع الى ابى عبداللّه ( ع ) فى قوله : « فمن اضطر غير باغ و لاعاد » قال : الباغى الظالم ، و العادى الغاصب ;

از امام صادق(ع) درباره «فمن اضطر غير باغ و لاعاد» روايت شده است: مراد از «باغى» ظالم و از «عادى» غاصب است».

28- مراد از عادى در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 19،20،21

19 - « عن ابى عبداللّه ( ع ) فى قول اللّه عز و جل : « فمن اضطر غير باغ و لاعاد » قال : الباغى الذى يخرج على الأمام و العادى : الذى يقطع الطريق لايحل لهما الميتة . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند كه فرموده: « فمن اضطر غير باغ و لاعاد» روايت شده است: مراد از باغى كسى است كه عليه امام ]حق[ خروج كرده و مراد از عادى كسى است كه راهزنى مى كند كه در ]حال اضطرار هم [ خوردن مردار بر آنان حلال نيست . .. ».

20 - « عبدالعظيم بن عبداللّه الحسنى ، عن ابى جعفر ( ع ) محمد بن على الرضا ( ع ) قال : سألته . . . يابن رسول اللّه ! ما معنى قوله عز و جل « فمن اضطر غير باغ و لاعاد فلا إثم عليه » قال : العادى السارق و الباغى يبغى الصيد بطراً أو لهواً لاليعود به على عياله ;

عبدالعظيم حسنى گويد: از امام جواد(ع) از معناى «باغى» و «عادى» در آيه فوق پرسيدم، امام فرمودند: عادى; يعنى، دزد و باغى كسى است كه به خاطر خوش گذرانى يا سرگرمى به شكار مى رود نه براى انتفاع خانواده خود».

21 - « محمد بن اسماعيل رفع الى ابى عبداللّه ( ع ) فى قوله : « فمن اضطر غير باغ و لاعاد » قال : الباغى الظالم ، و العادى الغاصب ;

از امام صادق(ع) درباره «فمن اضطر غير باغ و لاعاد» روايت شده است: مراد از «باغى» ظالم و از «عادى» غاصب است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 145 - 24،25

24 - عن أبى عبدالله(ع) فى قول الله عزو جل: «فمن اضطر غير باغ و لاعاد» قال: الباغى الذى يخرج على الإمام و العادى الذى يقطع الطريق لايحل لهما الميتة.

از امام صادق(ع) درباره آيه «فمن اضطر غير باغ و لاعاد» روايت شده است: مراد از «باغى» كسى است كه عليه امام قيام كند. و منظور از «عادى»، راهزن است. براى اين دو (در حال اضطرار)، مردار حلال نيست.

25 - عن أبى عبدالله(ع) فى قوله: «فمن اضطر غير باغ و لاعاد» قال: الباغى الظالم و العادى الغاصب.

ص: 81

از امام صادق(ع) درباره آيه «فمن اضطر غير باغ و لاعاد» روايت شده است: مراد از «باغى»، ستمگر و مراد از «عادى»، غاصب است.

29- ملاك حرمت در اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 10

10 - بقاى ملاك حرمت در محرمات ، هر چند آدمى به بهره گيرى از آنها اضطرار پيدا كند .

فمن اضطر . .. فلا إثم عليه إن اللّه غفور رحيم

توصيف خداوند به وصف غفور (آمرزنده گناه) - پس از تجويز ارتكاب محرمات در حال اضطرار - گوياى اين است كه: ملاك حرمت محرمات حتى در حال اضطرار باقى است. (الميزان)

30- موارد رفع اضطرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 36

36 - استفاده از حيوانى كه بر اثر خفگى ، زده شدن ، پرت شدن و ضربه ديدن از شاخ حيوانى ديگر بميرد و يا درنده اى آن را بكشد ، در حال اضطرار جايز است .

حرمت عليكم . .. فمن اضطر فى مخمصة غير متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحيم

ص: 82

5- اضلال

1- مشخصات کتاب

بسم الله الرحمن الرحیم

اضلال از دیدگاه قرآن در تفسیر راهنما

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی

2- اضلال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 69 - 1،2،4،5،7

1 - آرزو و تلاش گروهى از اهل كتاب ، براى گمراه كردن مسلمانان

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلّونكم

2 - يأس اهل كتاب از گمراه ساختن مؤمنانِ به پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

لو يضلّونكم

4 - هشدار خداوند به مؤمنان در مورد تلاش اهل كتاب براى گمراه سازى آنان

ودّت . .. لو يضلّونكم

5 - آن گروه از اهل كتاب كه براى گمراه ساختن مسلمانان مى كوشيدند ، در واقع خويش را گمراه تر ساخته اند ; بى آنكه خود بفهمند .

ودّت . .. لو يضلّونكم و ما يضلّون الاّ انفسهم و ما يشعرون

7 - بى اثر بودن تلاش اهل كتاب ، براى گمراه كردن مؤمنان صدر اسلام

و ما يضلّون الاّ انفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 70 - 2،4

2 - انكار و پوشاندن آيات الهى توسط اهل كتاب ، وسيله اى براى گمراه كردن ديگران

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلّونكم . .. لم تكفرون بايات اللّه

كفر، در لغت - چه همراه باء باشد و يا نباشد - به معناى انكار و پوشاندن است (القاموس المحيط. )

4 - نكوهش و سرزنش اهل كتاب به خاطر رضايتشان نسبت به اعمال نارواى علماى خود ( گمراه ساختن ديگران ) *

ص: 83

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلونكم . .. لم تكفرون بايات اللّه

با توجه به اينكه سرزنش نسبت به همه اهل كتاب است، و گمراه ساختن ديگران مخصوص عالمان آنان است، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 72 - 2،3،4،5،7

2 - توصيه گروهى از اهل كتاب به ديگران مبنى بر ايمان به قرآن در اوّل روز و كفر به آن در آخر روز ، به منظور بازگشت مؤمنان از اسلام

و قالت طائفة من اهل الكتاب . .. لعلهم يرجعون

بنابراينكه «وجه النهار»، متعلّق به «امنوا» و «اخره»، متعلق به «اكفروا» باشد.

3 - اظهار ايمان در ابتداى روز و كفر در انت هاى آن ، حيله يهود براى متزلزل ساختن مؤمنان

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

مفسرين طبق شأن نزول، آيه را حمل بر يهوديان كرده اند.

4 - خداوند ، رسواگر يهود با افشاى توطئه آنان در جهت متزلزل ساختن مؤمنان

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

5 - اظهار ايمان دروغين و داخل شدن در صفوف مسلمانان براى متزلزل ساختن آنان ، از حيله هاى دشمنان دين

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

7 - يهود ، آنچه را در اوّل روز بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده بود ( قبله بودن بيت المقدّس ) ، پذيرفتند و به آنچه در انت هاى روز نازل شده بود ( قبله بودن كعبه ) ، كفر ورزيدند تا مؤمنان را گمراه سازند .

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

برخى از مفسران برآنند كه «وجه النهار» و «آخره» متعلق به «انزل» است ; و سياق آيه مى رساند كه مراد از «الذى»، حكمى خاص است ; برخى روايات دلالت دارد كه آن حكم خاص، تغيير قبله بوده است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در عصرگاهى مأمور شد نماز را به سوى كعبه بخواند و قبله مسلمانان را كه تا صبحگاه آن روز، بيت المقدس بوده است تغيير دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 99 - 6،7

6 - منحرف نشان دادن راه خدا براى بازداشتن مؤمنان از آن ، خواسته اهل كتاب

لم تصدّون عن سبيل اللّه من امن تبغونها عوجاً

جمله «تبغونها عوجاً»، يعنى شما اهل كتاب خواهان كج نشان دادن راه خدا هستيد.

7 - منحرف نشان دادن اسلام ، از راه هاى مبارزه اهل يهود با اسلام

لم تصدّون . .. تبغونها عوجاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 100 - 2،3

2 - پيروى از علما و رهبران اهل كتاب ، موجب بازگشت از ايمان به سوى كفر ( ارتداد )

ص: 84

يا ايها الذين امنوا ان تطيعوا فريقاً من الذين اوتوا الكتاب يردّوكم

از آيه قبل (و انتم شهداء)، معلوم مى شود كه اين طايفه، عالمان و دانايان اهل كتاب بودند.

3 - تبانى و تلاش گروهى از اهل كتاب ، براى به انحراف كشاندن اهل ايمان

يا ايها الذين امنوا ان تطيعوا فريقاً من الذين اوتوا الكتاب يردّوكم

3- آثار اضلال خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 178 - 3،5

3 - گمراه واقعى كسى است كه خداوند او را گمراه كند .

و من يضلل فأولئك هم الخسرون

جمله «فأولئك . ..» جانشين جواب شرط است و جواب شرط به قرينه صدر آيه، «فهو الضالّ» است.

5 - گمراه شدگان به دست خدا ، زيانكار و تباه كننده سرمايه عمر خويشند .

من يضلل فأولئك هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 39 - 1،5

1- ابليس ، گمراه شدن خود از سوى خداوند را ، عامل زيبا نماياندن زشتى ها و به گمراهى كشاندن همه انسان ها معرفى كرد .

قال ربّ بما أغويتنى لأزيننّ لهم فى الأرض و لأغوينّهم أجمعين

«با» در «بما» باى سببيه است.

5- اغواى ابليس از سوى خداوند ، كيفر تمرّد وى از فرمان الهى بود .

ربّ بما أغويتنى

بى ترديد، گمراه شدن ابليس از جانب خداوند، پس از سرپيچى او از سجده بر آدم(ع) بود و اين مى رساند كه اين گمراهى، جنبه كيفرى داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 23 - 18

18 - گمراه شده الهى ، براى هميشه از هدايت محروم است .

و من يضلل اللّه فما له من هاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 44 - 1

1 - كسانى كه خداوند ، آنان را گمراه كند ، از هرگونه سرپرست و ياور محروم اند .

و من يضلل اللّه فما له من ولىّ من بعده

ص: 85

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 46 - 8

8 - راه هدايت ، براى كسانى كه خداوند ايشان را در اثر عملكردشان گمراه نموده بسته است .

و من يضلل اللّه فما له من سبيل

برداشت ياد شده بر اين پايه است كه آيه شريفه مربوط به وضعيت گمراه شدگان در دنيا باشد.

4- آثار اضلال مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 163 - 1

1 - گمراه گرى مشركان و معبودهايشان ، تنها در كسانى مؤثر خواهد بود كه راه دوزخ را برگزينند .

ما أنتم عليه بفتنين . إلاّ من هو صال الجحيم

«صال» اسم فاعل و به معناى «لازم» است (اصل آن «صالى» مى باشد); يعنى، كسى كه ملازم و هم راه دوزخ است و دست از اين راه دوزخى برنمى دارد. گفتنى است: صيغه اسم فاعل هرگاه درمورد موجود عاقل به كار رود، به مفهوم انجام كارى از روى اختيار و انتخاب است.

5- ابزار اضلال سامرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 96 - 4

4 - سوء استفاده از دين و تعاليم آسمانى ، براى گمراه ساختن بنى اسرائيل و ترويج گوساله پرستى در بين آنان ، از جمله اعترافات سامرى در نزد موسى ( ع )

فنبذتها

«نبذ» در «نبذتها»، ممكن است در معناى حقيقى آن; يعنى، دورافكندن آثار رسالت به كار رفته باشد و نيز ممكن است مجاز و به معناى سوء استفاده از تعاليم رسولان الهى باشد. براساس معناى دوم، سامرى اعتراف مى كند كه با استفاده نابه جا از آموخته هاى خويش، آن را ضايع ساخته و نابود كرده است.

6- اضلال ابليس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 7،12،15

ص: 86

7- سوگند ابليس براى به دست گرفتن زمام امور و منحرف ساختن فرزندان آدم ( ع ) - جزاندكى از آنان - در صورت مهلت خداوند به وى تا روز قيامت

لئن أخّرتن إلى يوم القيمة لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

12- ابليس ، على رغم سوگند و تصميم قطعى بر گمراه كردن ذريه آدم ( ع ) ، بر ناتوانى خويش از تسلط بر گروه اندكى از آنان اعتراف كرد .

لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

15- شيطان ، ناتوان و نااميد از به دام افكندن آدم ( ع ) و گمراه ساختن او

لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

تأكيد ابليس بر گمراه ساختن ذريه آدم(ع) و به ميان نياوردن نامى از خود او، مى تواند مشعر به مطلب فوق باشد.

7- اضلال اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 5

5 - فرعون و اطرافيانش ، از ثروت و امكانات عظيم اقتصادى خود در جهت مبارزه با دين خدا و گمراه كردن مردم ، استفاده مى كردند .

إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا فى الحيوة الدنيا ربنا ليضلوا عن سبيلك

8- اضلال انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 32

32 - گمراه نبودن انسان هدايت يافته ، به منزله كشتن وى و هدايت انسان گمراه ، به منزله زنده كردنش مى باشد .

من قتل نفساً . .. فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

امام صادق(ع) در توضيح آيه فوق فرمود: من اخرجها من ضلال الى هدى فكانما احياها و من اخرجها من هدى الى ضلال فقد قتلها.

_______________________________

كافى، ج 2، ص 210، ح 1; نورالثقلين، ج 1، ص 619، ح 153.

9- اضلال بت پرستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 36 - 1

1- از ديدگاه حضرت ابراهيم ( ع ) ، بت ها و بت پرستان عامل گمراهى بسيارى از مردم در عصر او بودند .

ص: 87

اجنبنى و بنىّ أن نعبد الأصنام . ربّ إنّهنّ أضللن كثيرًا من الناس

10- اضلال بت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 36 - 1

1- از ديدگاه حضرت ابراهيم ( ع ) ، بت ها و بت پرستان عامل گمراهى بسيارى از مردم در عصر او بودند .

اجنبنى و بنىّ أن نعبد الأصنام . ربّ إنّهنّ أضللن كثيرًا من الناس

11- اضلال بدعت گزاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 144 - 11

11 - افترازنندگان به خدا و جعل كنندگان احكام دروغين، ندانسته توده هاى مردم را به گمراهى مى افكنند.

افترى على الله كذبا ليضل الناس بغير علم

«ل» در «ليضل» مى تواند لام عاقبت باشد، و چنانچه «بغير علم» نيز حال براى فاعل «ليضل» باشد، نتيجه آن معنا و برداشت فوق است.

12- اضلال ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 30 - 7

7- ايجاد انحراف در دين ، از شيوه ها و ابزار هاى دنياپرستان و صاحبان زر و زور براى نيل به هدف هاى مادى خود

و أحلّوا قومهم . .. و جعلوا لله أندادًا ... قل تمتّعوا

13- اضلال جن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 1

1 - برخى از جنيان ، در ذهن انسان ها افكار پليد القا كرده ، آنها را وسوسه مى كنند .

من الجنّة و الناس

حرف «من» براى تبعيض است و بيان مى كند كه مراد از «الوسواس الخنّاس»، برخى از جنّيان و انسان ها است. «جِنّة» به

ص: 88

معناى گروه جن (مفردات) و «ناس» جمع انسان است.(تاج العروس)

14- اضلال خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 26 - 10،12،13،15،17

10 - خداوند با مثال هاى قرآن ، بسيارى را گمراه و بسيارى را هدايت مى كند .

يضل به كثيراً و يهدى به كثيراً

ضمير در «يضل و يهدى» به «اللّه» و در «به» به «مثلا» بر مى گردد.

12 - فسق و تبهكارى آدمى ، مايه اراده خداوند بر گمراه سازى اوست .

و ما يضل به إلا الفسقين

«باء» در «به» سببيه و يا استعانت است. فاعل «يضل» ضميرى است كه به «اللّه» بر مى گردد و مفعولش «الفاسقين» مى باشد.

13 - اراده خداوند بر هدايت انسان ها و يا گمراه كردنشان ، مشروط به زمينه هايى است كه آدمى خود فراهم كننده آنهاست .

يضل به كثيراً و يهدى به كثيراً و ما يضل به إلا الفسقين

جمله «و ما يضلّ . ..; خداوند تنها فاسقان را به وسيله مثلهايى از قرآن گمراه مى سازد» بيانگر اين حقيقت است كه گمراه سازى خداوند گزاف نبوده، بلكه ريشه در عملكرد اختيارى خود انسان دارد. در حقيقت اين گمراهى پيامد فسق آدمى و كيفر تبهكارى خود اوست.

15 - هدايت انسان ها و نيز گمراهى آنها به دست خدا و در اختيار اوست .

يضل به كثيراً و يهدى به كثيراً

17 - امام صادق ( ع ) فرمود : « إن هذا القول من اللّه عز و جل ( إن اللّه لايستحيى . . . ) رد على من زعم أن اللّه تبارك و تعالى يضل العباد ثم يعذبهم على ضلالتهم فقال اللّه عز و جل « إن اللّه لايستحيى . . . » ;

اين سخن خداوند عز و جل (ظاهراً مراد، جمله آخر آيه است) جواب كسانى است كه گمان كرده اند، خداوند بندگانش را گمراه مى نمايد، سپس بر آن گمراهى عذابشان مى كند; پس خداوند فرمود: إن اللّه لايستحيى. ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 88 - 8،10،12،13،18،19

8 - طرد و اضلال منافقان از سوى خدا ، دليل لزوم طرد آنان از سوى تمامى مؤمنان است .

فما لكم فى المنافقين فئتين و اللّه اركسهم بما كسبوا

جمله «و اللّه اركسهم بما كسبوا»، حاليه است ; يعنى در حالى كه خداوند آنها را وارونه و طرد كرده، چرا از آنان طرفدارى مى كنيد.

10 - اضلال آدميان از سوى خداوند ، پيامد و كيفر اعمال نارواى خود آنان است .

و اللّه اركسهم بما كسبوا اتريدون ان تهدوا من اضلّ اللّه

12 - خداوند ، گمراه كننده منافقان

ص: 89

فما لكم فى المنافقين . .. اتريدون ان تهدوا من اضلّ اللّه

13 - ناتوانى مردم از هدايت گمراه كنندگان به دست خداوند

و من يضلل اللّه فلن تجد له سبيلا

18 - ناتوانى توده مردم از درك هدايت ناپذيرى انسان ها پس از اضلال الهى

من يضلل اللّه فلن تجد له سبيلاً

مخاطب قرار گرفتن پيامبر (فلن تجد)، با وجود اينكه مؤمنان مورد خطاب بودند، براى اشاره به اين معناست كه عموم مردم توان درك اين حقيقت را ندارند و فقط پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى تواند اين حقيقت را درك كند.

19 - كسى را كه خداوند گمراه كند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) نيز راهى براى هدايت او نخواهد داشت .

و من يضلل اللّه فلن تجد له سبيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 143 - 4

4 - كسى را كه خداوند گمراه كند ، هيچكس ، حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، راهى براى هدايت او نخواهد يافت .

و من يضلل اللّه فلن تجد له سبيلا

ظاهراً مراد از «سبيل» - به قرينه «اضلال» -، راه هدايت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 30

30 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، ناتوان از هدايت گمراهانى كه خداوند ضلالت آنان را حتمى ساخته است .

و من يرد اللّه فتنته فلن تملك له من اللّه شيئاً

در برداشت فوق، «فتنه» به معناى گمراه ساختن گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 16

16 - توجه به حاكميت اراده خداوند بر هدايت و ضلالت مردمان ، از ميان برنده هر گونه حزن و اندوه بر گمراهى آنان

فان تولوا فاعلم انما يريداللّه ان يصيبهم ببعض ذنوبهم

از اهداف آگاه ساختن پيامبر(صلی الله علیه و آله) (فاعلم . ..) به اينكه حتى گمراه ساختن مردمان نيز برخاسته از اراده الهى است، بازدارى وى از تأسف و اندوه بر گمراهى آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 9 - 12

12 - خداوند حق پوشان و مغالطه كاران در رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را در گمراهى رها مى كند.

و للبسنا عليهم ما يلبسون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 90

5 - انعام - 6 - 46 - 13

13 - عن أبى جعفر(ع) فى قوله: «قل أرأيتم إن أخذ اللّه سمعكم و أبصاركم و ختم على قلوبكم» يقول: إن أخذ اللّه منكم الهدى من إله غير اللّه يأتيكم به . .. .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 16 - 7

7 - ابليس، گمراهى خويش را از ناحيه خداوند مى پنداشت.

فبما أغويتنى لأقعدن لهم صرطك المستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 30 - 2

2 - هدايتيابى هدايت يافتگان و گمراهى گمراه پيشگان، به دست خدا و در اختيار اوست.

فريقا هدى و فريقا حق عليهم الضللة

كلمه «فريقا» در «فريقا حق . ..» مفعول به براى عاملى محذوف است، و جمله «حق عليهم الضلالة» دلالت مى كند بر اين كه آن عامل محذوف فعل «أضل» مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 155 - 16

16 - خداوند بر اساس مشيت خويش گروهى را گمراه و گروهى را هدايت مى كند .

تضل بها من تشاء و تهدى من تشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 178 - 1

1 - هدايت مردم و گمراه گشتن آنان در اختيار خداوند و به دست اوست .

من يهد اللّه فهو المهتدى و من يضلل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 186 - 2،3

2 - كسانى را كه خداوند به ضلالت كشاند ، هيچكس و هيچ چيز قادر بر هدايت آنان نيست .

من يضلل اللّه فلا هادى له

3 - انكار قرآن و پيام هاى آن نشانه گمراه گشتن انسان به دست خداوند است .

فبأى حديث بعده يؤمنون. من يضلل اللّه فلا هادى له

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 115 - 1،4،13

ص: 91

1 - به گمراهى كشاندن اهل هدايت ، قبل از بيان راه هاى تقواپيشگى ، در شأن خداوند نيست .

و ما كان اللّه ليضل قوماً بعد إذ هديهم حتى يبين لهم ما يتقون

4 - اضلال ، از كيفر هاى الهى براى بى تقوايان

ما كان اللّه ليضل . .. حتى يبين لهم ما يتقون

13 - عبد الأعلى گويد : قلت لأبى عبداللّه ( ع ) : « . . . و سئلته عن قوله تعالى « و ما كان اللّه ليضل قوماً بعد إذ هديهم حتى يبين لهم ما يتقون » قال : حتى يعرفهم ما يرضيه و ما يسخطه ;

به امام صادق (ع) گفتم: . .. و درباره قول خداى تعالى: « ... حتى يبين لهم ما يتقون» سؤال كردم، فرمود: مراد اين است تا اينكه به آنها بشناساند آنچه كه او را خشنود مى كند و آنچه او را به غضب در مى آورد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 2،3،4،12،17

2- نوح ( ع ) ، پس از تلاش هاى ناموفق خويش ، اين احتمال را موجه دانست كه خداوند خواسته تا اشراف و سران قومش ، به ورطه ضلالت و گمراهى سقوط كنند .

و لاينفعكم نصحى . .. إن كان الله يريد أن يغويكم

«إن» در «إن كان الله . ..» شرطيه است و جمله «لاينفعكم ...» به منزله جواب براى آن مى باشد. گرچه اين احتمال نيز كه مخففه از مثقّله باشد بعيد به نظر نمى رسد. بر اين اساس جمله «إن كان الله» بيانگر آن است كه نوح(ع) به ايمان نياوردن قومش اطمينان پيدا كرده بود. قابل ذكر است كه نيامدن «لام» در خبر «إن» مخففه، به خاطر مشتبه نشدن آن با «إن» نافيه است.

3- گمراهى ضلالت پيشگان از سوى خدا ، سزا و كيفر لجاجت و حق ناپذيرى ايشان است .

ينوح قد جدلتنا . .. فأتنا بما تعدنا ... إن كان الله يريد أن يغويكم

وقوع جمله «إن كان الله» پس از بيان لجاجتها و حق ناپذيريهاى كفرپيشگان (قد جادلتنا . ..) ، حاكى است كه اراده خداوند بر اغواى آنان ، به خاطر عناد و لجاجتشان بوده است.

4- تعاليم و نصيحت هاى پيامبران ، در كسانى كه خداوند خواهان گمراهى ايشان باشد ، بى تأثير است .

و لاينفعكم نصحى . .. إن كان الله يريد أن يغويكم

«إن كان الله . ..» به منزله تعليل براى «لاينفعكم نصحى» است; يعنى ، چون خداوند گمراهى شما را خواسته است ، نصيحت من در شما تأثيرى ندارد.

12- اغواى گمراهان پس از اتمام حجت بر آنان و عنادورزى ايشان ، پرتوى از ربوبيت خداوند است .

إن كان الله يريد أن يغويكم هو ربكم

17- « عن أبى الحسن الرضا ( ع ) قال : قال الله فى قوم نوح : « و لاينفعكم نصحى إن أردت أن أنصح لكم إن كان الله يريد أن يغويكم » قال : الأمر إلى الله يهدى و يضلّ ;

از امام رضا(ع) روايت شده است كه: خداوند [از قول نوح ]درباره قومش فرمود: اگر خدا بخواهد گمراهتان كند و من بخواهم شما را نصيحت كنم، نصيحت من براى شما سودى ندارد. امام فرمود: كار به دست خداست، او هدايت مى كند و گمراه مى سازد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 27 - 4

4- هدايت انسان ها و گمراهى آنان ، به دست خدا و منوط به مشيّت اوست .

ص: 92

قل إن الله يضل من يشاء و يهدى إليه من أناب

قيدها و خصوصيات هر يك از دو فعل «يضل» و «يهدى» قرينه بر وجود آنها براى ديگرى است. بنابراين مفاد جمله فوق چنين مى شود: «إن الله يضل عنه من يشاء و يشاء اضلال من لم ينب و يهدى إليه من يشاء و يشاء هداية من أناب ; خداوند گمراه مى كند از خويشتن كسى را كه بخواهد و گمراهى كسى را مى خواهد كه به درگاه او انابه نمى كند و گرايش به او ندارد. و هدايت مى كند به خود كسى را كه بخواهد و هدايت كسى را مى خواهد كه به درگاه او انابه كند و به او گرايش داشته باشد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 16،18

16- خداوند گمراه كننده مشركان است .

و من يضلل الله فما له من هاد

18- هدايت و ضلالت آدميان به دست خدا و در اختيار اوست .

و من يضلل الله فما له من هاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 7،14،18

7- خداوند ، ستمگران را به گمراهى مى كشاند .

و يضلّ الله الظلمين

14- ثابت قدم كردن مؤمنان و افزايش گمراهى ستم پيشگان از سوى خداوند ، بسته به مشيت اوست .

يثبّت الله الذين ءامنوا . .. و يفعل الله ما يشاء

18- « عن أبى عبدالله جعفربن محمد ( ع ) قال : . . . ان الله تبارك و تعالى يضلّ الظالمين يوم القيامة عن دار كرامته . . . كما قال عزّوحلّ : « و يضلّ الله الظالمين و يفعل الله ما يشاء » . . . ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: همانا خداوند - تبارك و تعالى - ستمگران را در روز قيامت از سراى كرامت خويش گمراه مى كند . .. چنان چه مى فرمايد: «يضلّ الله الظالمين...» ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 29 - 8،15

8 - پافشارى بر عقيده شرك آلود ، اضلال الهى را در پى دارد .

اتّبع الذين ظلموا أهواءهم . .. فمن يهدى من أضلّ اللّه

تعبير از «أشركوا» به «ظلموا» براى بيان اين نكته است كه آنان، با وجود دلايل زياد و روشن براى اثبات وحدانيت خداوند، باز بر عقيده خويش پاى فشردند و در نتيجه، به جايى رسيدند كه به اضلال كيفرى خداوند گرفتار آمدند.

15 - هيچ كس ، نمى تواند مشركان هواپرست را از اضلال الهى نجات بدهد .

فمن يهدى من أضلّ اللّه و ما لهم من نصرين

مراد از «ناصرين» به قرينه سياق و فراز قبلى، مى تواند «نجات دهنده» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 93

16 - زمر - 39 - 37 - 3

3 - هدايت و ضلالت به دست خدا است .

و من يضلل اللّه فما له من هاد . و من يهد اللّه فما له من مضلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 34 - 16

16 - گمراه شدن انسان از سوى خداوند ، نتيجه و پيامد كردار خود او است .

كذلك يضلّ اللّه من هو مسرف مرتاب

از اين كه خداوند از ميان انسان ها، كسانى را گمراه مى سازد كه دست به اسراف مى زنند و پيوسته در حق ترديد روا مى دارند، مطلب ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 5

5 - هدايت و گمراهى ، در دست خداوند است .

كذلك يضلّ اللّه الكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 44 - 2،13

2 - هدايت و گمراهى انسان ، به دست خداوند است .

و من يضلل اللّه

13 - اضلال خداوند ، شامل حال ظالمان و ستمكاران است .

و من يضلل اللّه . .. و ترى الظلمين

«الظالمين» هم بر «من يضلل اللّه» منطبق شده و هم بر «الذين يظلمون الناس» در آيه قبل. از مجموع استفاده مى شود كه «إضلال» در حق ظالمان صورت مى گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 46 - 6

6 - هدايت و ضلالت انسان ، به دست خدا است .

و من يضلل اللّه

15- اضلال دنياطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 30 - 7

ص: 94

7- ايجاد انحراف در دين ، از شيوه ها و ابزار هاى دنياپرستان و صاحبان زر و زور براى نيل به هدف هاى مادى خود

و أحلّوا قومهم . .. و جعلوا لله أندادًا ... قل تمتّعوا

16- اضلال رهبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 97 - 7

7- رهبران ناصالح و گمراه ، از عوامل ضلالت و گمراهى امت ها مى باشند .

فاتبعوا أمر فرعون و ما أمر فرعون برشيد

17- اضلال رهبران ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 38 - 23

23 - فى المجمع: «قالت أخريهم لأوليهم ربنا هؤلاء أضلونا» . .. قال الصادق(ع): يعنى ائمة الجور ... .

از امام صادق(ع) درباره آيه «هؤلاء أضلونا» روايت شده است: مراد از «هؤلاء»، حاكمان ستمگر است.

18- اضلال رهبران گمراه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 166 - 7

7 - سران و بزرگان گمراه ، داراى نقشى بسزا در گمراهى مردم

إذ تبرأ الذين اتبعوا من الذين اتبعوا

19- اضلال رهبرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 79 - 2

2 - رهبران و حاكمان جوامع ، داراى نقشى بسيار مؤثر در گمراهى و يا هدايت مردم

و أضلّ فرعون قومه

ص: 95

20- اضلال سامرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 85 - 4

4 - سامرى ، موجب گمراهى بنى اسرائيل در غياب موسى ( ع ) شد .

و أضلّهم السامرىّ

«سامرىّ» نام شخصى است كه از قوم بنى اسرائيل بود و موجب گمراهى آنان گرديد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 95 - 2

2 - پرسش از انگيزه و هدف سامرى در ساختن گوساله زرّين و گمراه ساختن مردم ، از موارد بازخواست موسى ( ع ) از سامرى

فما خطبك يسمرىّ

«خطب» - نزد برخى لغت دانان - به معناى «سبب الأمر» است (لسان العرب). زمخشرى آن را به معناى «طلب» دانسته است. در نتيجه «ماخطبك»; يعنى، سبب كار تو يا مطلوب و خواسته تو چه بوده است؟ معانى «شأن» و «أمر» نيز از جمله معانى ذكر شده براى اين كلمه است (قاموس).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 96 - 5،7،8

5 - سامرى ، با بى اعتنايى به آموخته هاى ويژه و الهى خود و دورافكندن آنها ، به ساختن گوساله و گمراه سازى مردم پرداخت .

فنبذتها و كذلك سوّلت لى نفسى

از جمله معانى محتمل در آيه بالا، اين است كه مراد از «نبذتها» بى اعتنايى به آموخته ها (بصرت. .. قبضت) باشد; يعنى، اعتراف سامرى چنين بوده است كه من دانش و آموخته هاى الهى خود را - كه از رسولان فراگرفته بودم - به دور افكندم و درپى آن مفتون نفس خويش شده انجام دادم آنچه كردم.

7 - خطاكارى و تسويل نفس ( تزيين داده شدن عمل از سوى نفس ) ، از جمله اعترافات سامرى در هنگام محاكمه

قال بصرت . .. و كذلك سوّلت لى نفسى

«تسويل» به معناى نيكو و زيبا جلوه دادن و محبوب ساختن چيزى در ديدگاه ديگرى است، تا او وادار به گفتن سخنى مخصوص و يا انجام كارى خاص شود (لسان العرب). برخى نيز آن را از «سول» به معناى استرخا (نرمى و آسانى) مشتق دانسته و به معناى آسان ساختن گرفته اند.

8 - فريب كارى هاى نفس و جلوه پردازى هاى نفسانى ، وادار كننده سامرى به ايجاد انحراف گوساله پرستى در بنى اسرائيل بود .

و كذلك سوّلت لى نفسى

«كذلك» در اين موارد براى تشبيه چيزى به خود آن است. بنابراين مراد سامرى از اين تشبيه، اين است كه براى تسويلات نفسانى من، مثالى بهتر از همين تسويل - كه دعوت مردم به گوساله پرستى است - وجود ندارد.

ص: 96

21- اضلال شهوترانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 27 - 4

4 - تلاش شهوترانان براى انحراف جوامع دينى از حدود و مقررات الهى در روابط جنسى

و يريد الّذين يتّبعون الشّهوات ان تميلوا ميلاً عظيماً

22- اضلال شياطين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 71 - 19

19 - مرتد به سرگردانى در بيابان مى ماند كه شيطانها او را به بى راهه مى خوانند و گروهى نيز او را به راه هدايت دعوت مى كنند.

كالذى استهوته الشيطين فى الأرض حيران له أصحب يدعونه إلى الهدى ائتنا

«فى الأرض» متعلق به «استهوى» است، و «استهوى فى الأرض» به معنى عقل او را در بيابان ربوده اند، مى تواند باشد و مراد از «اصحاب» در «له اصحاب يدعونه» ممكن است مشركان و يا موحدان باشند كه در برداشت فوق احتمال دوم برگزيده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 30 - 7

7 - شياطين همواره براى سد كردن راه هدايت بر آدميان، در تلاش هستند.

إنهم اتخذوا الشيطين أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 51 - 9

9- گمراگرى ، بزرگ ترين ويژگى شياطين است .

أفتتّخذونه و ذرّيّته أولياء . .. و ما كنت متّخذ المضلّين عضدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 83 - 3،9

3- شياطين ، موجوداتى وسوسه گر و تحريك كننده در جهت گمراهى مردم

أرسلنا الشيطين على الكفرين تؤزّهم

9- تحريك كافران از سوى شياطين و گمراهى فزون تر آنان ، نشانه اى روشن از سودمند نبودن معبود ها و ضديتشان با پرستشگران خويش

و يكونون عليهم ضدًّا . ألم تر أنّا أرسلنا الشيطين

استفهام در «ألم تر» براى استشهاد و تأييد محتواى آيه قبل است و دلالت بر واضح بودن شاهد دارد به گونه اى كه نديدن و توجه نكردن به آن تعجب دارد.

ص: 97

23- اضلال شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 169 - 9

9 - شيطان ، وادار كننده انسان ها به شركورزى و ترغيب كننده آنها به دوستى با سران شرك و پيروى از آنان *

و من الناس من يتخذ من دون اللّه أنداداً . .. إنما يأمركم بالسوء و الفحشاء

از مصداقهاى مورد نظر براى «سوء» و «فحشاء» به قرينه آيات قبل، شرك ورزى و . .. است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 175 - 10،11

10 - شيطان در كمين انسان ها براى كشاندن آنان به مسلك گمراهان

فانسلخ منها فأتبعه الشيطن

عطف جمله «أتبعه . .. » بر «فانسلخ منها» به وسيله «فاء» دلالت بر اين دارد كه بين دور شدن بلعم باعورا از آيات الهى و تعقيب شدن از سوى شيطان فاصله اى نبوده است. و اين حكايت از در كمين بودن شيطان براى اغواگرى انسانها دارد.

11 - شيطان از عوامل گمراهى است .

فأتبعه الشيطن فكان من الغاوين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 200 - 1،2

1 - شيطان با وسوسه هاى خود همواره در صدد واداشتن انسان ها به تخلف از فرمان هاى خداوند است .

و إما ينزغنك من الشيطن نزغ

«نزغه» يعنى او را اندكى تحريك كرد و «نزغ» به كلامى گفته مى شود كه مايه تحريك شود. (لسان العرب). «من الشيطان» حال براى «نزغ» مى باشد. و مراد از «نزغ شيطان» وسوسه اوست، بنابراين «اما ينزغنك ... »، يعنى اگر وسوسه اى از سوى شيطان تو را تحريك كرد. گفتنى است با توجه به آيه قبل، مراد از تحريك، ترغيب كردن به مخالفت با دستورهاى خداوند است.

2 - پيامبران بزرگ نيز مطمع شيطان براى واداشتن آنان به تخلف از فرمان هاى خدا

و إما ينزغنك من الشيطن نزغ

«إما» مركب از «إن» شرطيه و «ما»ى زايده است. تأكيد جمله شرطيه با «ما»ى زايده و نون تأكيد ثقليه براى رساندن اين معناست كه شرط محقق خواهد شد. بنابراين «إما ينزغنك» يعنى اگر شيطان در صدد تحريك تو برآيد، كه برخواهد آمد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 202 - 2،3

2 - شياطين ، بى تقوايان را به گمراهى مى كشانند و آنان را در ضلالت فرو مى برند .

و إخونهم يمدونهم فى الغى

ص: 98

ضمير فاعلى در «يمدونهم» به شياطين برمى گردد و ضمير مفعولى به «اخوان»، يعنى «و اخوان الشياطين يمدهم الشياطين فى الغى». «مد» (مصدر يمدون) به معناى كشيدن است و آوردن «فى» به جاى «إلى» براى رساندن اين معناست كه شيطان بى تقوايان را به عمق گمراهى مى برد.

3 - شيطان پس از گمراه ساختن بى تقوايان آنان را در ر ها نمى كند و همچنان در منجلاب گمراهى نگه مى دارد .

ثم لايقصرون

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه ضمير در «لايقصرون» به شيطان بازگردانده شود. «اقصار» (مصدر يقصرون) به معناى دست برداشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 5 - 17

17- شيطان ، مترصد زمينه هاى مساعد براى نفوذ در انسان و منحرف ساختن او

لاتقصص رءياك . .. فيكيدوا ... إن الشيطن للإنسن عدو مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 2

2- رهبران مستكبر و پيروانشان ، سرانجام در قيامت شيطان را مسبب اصلى گمراهى خويش قلمداد مى كنند .

فقال الضعفؤا للذين استكبروا . .. قالوا ... و قال الشيطن لمّا قضى الأمر إنّ الل

ذكر سخنان شيطان در قيامت خطاب به گمراهان، پس از ذكر جريان مستكبران و پيروانشان، احتمال دارد از اين جهت باشد كه آنان گمراهى خويش را به شيطان نسبت مى دهند و او درصدد پاسخ گويى برمى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 4 - 2،3

2- شيطان ، عنصرى است گمراهگر و دوزخى پرور .

كلّ شيطن مريد . كتب عليه... فانه يضلّه ويهديه إلى عذاب السعير.

3- گمراه سازى و دوزخى پرورى ، خميره و سرشت تغييرناپذير شيطان است .

كتب عليه. .. فإنّه يضلّه ويهديه إلى عذاب السعير

جمله «كتب عليه» (بر او نوشته شد) بيانگر اين نكته است كه شيطان، مخلوقى است كه سرشت او با گمراه گرى و كشاندن مردم به سوى دوزخ، آميخته شده و غير قابل تغيير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 52 - 5

5 - شيطان ، موجودى اغواگر و گمراه كننده

إلاّ إذا تمنّى ألقى الشيطن فى أُمنيّته

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 99

12 - فرقان - 25 - 29 - 7

7 - شيطان ، عامل جدا شدن آدمى از راه انبيا ، دوستى با افراد ناباب و گمراهى

يليتنى اتّخذت مع الرسول سبيلاً . يويلتى ليتنى لم أتّخذ فلانًا خليلاً. لقد أضلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 24 - 6،8

6 - نقش مهم شيطان در سد كردن طريق فطرت و منحرف ساختن مردم از خداوند يكتا

و زيّن لهم الشيطن أعملهم فصدّهم عن السبيل

8 - شيطان ، عامل گمراهى انسان ها و محروميت آنان از هدايت

و زيّن لهم الشيطن أعملهم فصدّهم عن السبيل فهم لايهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 15 - 13

13 - شيطان ، دشمن انسان و عامل گمراهى وى

إنّه عدوٌّ مضلّ

24- اضلال ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 30 - 7

7- ايجاد انحراف در دين ، از شيوه ها و ابزار هاى دنياپرستان و صاحبان زر و زور براى نيل به هدف هاى مادى خود

و أحلّوا قومهم . .. و جعلوا لله أندادًا ... قل تمتّعوا

25- اضلال علماى اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 44 - 8

8 - تصميم عالمان اهل كتاب بر گمراه ساختن مسلمانان

و يريدون ان تضلوا السبيل

ص: 100

26- اضلال علماى مسيحيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 7

7 - بسيارى از احبار و راهبان ( پيشوايان دينى يهود و نصارا ) عوامل انحراف مردم و بازدارنده آنان از راه خدا بودند .

إن كثيراً من الأحبار و الرهبان . .. و يصدون عن سبيل اللّه

27- اضلال علماى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 7

7 - بسيارى از احبار و راهبان ( پيشوايان دينى يهود و نصارا ) عوامل انحراف مردم و بازدارنده آنان از راه خدا بودند .

إن كثيراً من الأحبار و الرهبان . .. و يصدون عن سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 44 - 9

9 - تصميم عالمان يهود بر گمراه كردن مسلمانان

و يريدون ان تضلوا السبيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 46 - 3

3 - تحريف و تفسير ناصواب گفته ها ، از روش هاى عالمان يهود براى گمراه ساختن مسلمانان

و يريدون ان تضلوا السبيل . .. من الذين هادوا يحرّفون الكلم

هدف از تحريف و تفسير ناصواب سخنان از سوى عالمان يهود، به دليل «ان تضلوا»، گمراه ساختن مسلمانان است.

28- اضلال فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 5

5 - فرعون و اطرافيانش ، از ثروت و امكانات عظيم اقتصادى خود در جهت مبارزه با دين خدا و گمراه كردن مردم ، استفاده مى كردند .

إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا فى الحيوة الدنيا ربنا ليضلوا عن سبيلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 101

8 - هود - 11 - 97 - 5

5- فرمان هاى فرعون ، هرگز هدايتگر مردم به راه صواب و صحيح نبود .

و ما أمر فرعون برشيد

مرشد (راهنماى به درستى و راستى)نيز مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 79 - 1

1 - فرعون ، نقش اساسى و تعيين كننده اى در گمراهى مردم خود داشت .

و أضلّ فرعون قومه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 38 - 10

10 - اقدام فريبكارانه فرعون ، براى مقابله با روشنگرى هاى موسى ( ع )

فاجعل لى صرحًا لعلّى أطّلع إلى إله موسى

دستور ساختن برج براى تحقيق درباره خداى يگانه - كه موسى همگان را به پرستش او فراخوانده بود - مى تواند بدان منظور باشد كه افكار عمومى را از توجه به تبليغات موسى منحرف سازد. برداشت ياد شده براساس اين احتمال است.

29- اضلال قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 27 - 9

9 - قرآن كسانى را به گمراهى مى كشاند كه : عهد هاى الهى را نقض كنند ، پيوندهايى كه خداوند به برقرارى آنها فرمان داده بگسلند و در زمين به فسادگرى بپردازند .

و ما يضل به إلا الفسقين. الذين ... يفسدون فى الأرض

30- اضلال كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 105 - 10

10 - جامعه ايمانى وظيفه دار هشيارى در برابر موضعگيرى هاى گمراه كننده كافران

يايها الذين ءامنوا عليكم انفسكم لايضركم من ضل إذا اهتديتم

«لا» در لايضركم مى تواند نافيه باشد بر اين مبنا مراد از جمله «لايضركم . ..» اين است كه چنانچه از ايمان خود مراقبت كنيد از دام گمراهان مى رهيد و مى تواند «لا» ناهيه باشد، يعنى اى مؤمنان مبادا گمراهان شما را از راه بدر برده و ايمان شما را بربايند

ص: 102

برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است. گفتنى است كه مراد از «من ضل» به قرينه «ءامنوا» كفرپيشگان مى باشد.

31- اضلال مثالهاى قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 26 - 10،11

10 - خداوند با مثال هاى قرآن ، بسيارى را گمراه و بسيارى را هدايت مى كند .

يضل به كثيراً و يهدى به كثيراً

ضمير در «يضل و يهدى» به «اللّه» و در «به» به «مثلا» بر مى گردد.

11 - تنها فاسقان به سبب وجود مثلهايى در قرآن ، به گمراهى كشانده مى شوند .

و ما يضل به إلا الفسقين

32- اضلال مردم گمراهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 119 - 13

13 - كسانى كه با انديشه هاى مبتنى بر تمايلاتِ خود ديگران را به گمراهى مى كشانند، مردمى نادان هستند.

و إن كثيرا ليضلون بأهوائهم بغير علم

33- اضلال مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 9 - 4

4 - مستكبران ، دشمن سعادت و خوشبختى مردم و خواستار ضلالت و گمراهى آنان

و من الناس من يجدل . ..ليضلّ عن سبيل اللّه

جمله «ليضل عن سبيل اللّه» به تقدير «ليضل الناس عن سبيل اللّه» است; يعنى، جدال اين گروه نادان و استكبارپيشه با توحيد و يكتاپرستى و جلوگيرى از گرايش مردم به آن، نه بدان جهت است كه آنان خواستار سعادت مردم اند; بلكه بدان منظور است كه مردم را از راه خدا - كه راه خوشبختى است - بازدارند و آنان را به ضلالت و گمراهى سوق دهند.

34- اضلال معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 103

12 - فرقان - 25 - 17 - 2،3

2 - خداوند به روز رستاخيز ، خواستار پاسخ گويى معبود هاى مشركان در باره علت گمراهى مشركان و نقش آنان در اين گمراهى

ويوم يحشرهم و ما يعبدون من دون اللّه فيقول ءأنتم أضللتم عبادى هولاء

3 - خداوند ، به روز رستاخيز ، خواهان توضيح و پاسخ گويى معبود هاى باطل در باره نقش خود مشركان در گمراهى خويش

فيقول ءأنتم أضللتم عبادى هولاء أم هم ضلّوا السبيل

35- اضلال مفتريان به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 144 - 11

11 - افترازنندگان به خدا و جعل كنندگان احكام دروغين، ندانسته توده هاى مردم را به گمراهى مى افكنند.

افترى على الله كذبا ليضل الناس بغير علم

«ل» در «ليضل» مى تواند لام عاقبت باشد، و چنانچه «بغير علم» نيز حال براى فاعل «ليضل» باشد، نتيجه آن معنا و برداشت فوق است.

36- اضلال مفتريان به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 25 - 10

10- كسانى كه قرآن را اسطوره مى خواندند ، با استفاده از جهل مردم ، آنان را به قرآن بدبين كرده و گمراهشان مى ساختند .

قالوا أسطر الأولين . ليحملوا ... و من أوزار الذين يضلّونهم بغير علم

اين برداشت بر اين اساس است كه «بغير علم» حال براى ضمير مفعولى «يضلّونهم» باشد.

37- اضلال منحرفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 105 - 3،6

3 - منحرفان در كمين براى گمراه سازى اهل ايمان

لايضركم من ضل إذا اهتديتم

6 - منحرفان ، ناتوان از گمراه سازى مسلمانانى كه به تعاليم قرآن پايبند بوده و از دستورات پيامبر (صلی الله علیه و آله) پيروى كنند .

لايضركم من ضل إذا اهتديتم

برداشت فوق بر اين اساس است كه حرف «لا» در «لايضركم» نافيه باشد.

ص: 104

38- اضلال مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 72 - 2،3،4،5،7

2 - توصيه گروهى از اهل كتاب به ديگران مبنى بر ايمان به قرآن در اوّل روز و كفر به آن در آخر روز ، به منظور بازگشت مؤمنان از اسلام

و قالت طائفة من اهل الكتاب . .. لعلهم يرجعون

بنابراينكه «وجه النهار»، متعلّق به «امنوا» و «اخره»، متعلق به «اكفروا» باشد.

3 - اظهار ايمان در ابتداى روز و كفر در انت هاى آن ، حيله يهود براى متزلزل ساختن مؤمنان

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

مفسرين طبق شأن نزول، آيه را حمل بر يهوديان كرده اند.

4 - خداوند ، رسواگر يهود با افشاى توطئه آنان در جهت متزلزل ساختن مؤمنان

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

5 - اظهار ايمان دروغين و داخل شدن در صفوف مسلمانان براى متزلزل ساختن آنان ، از حيله هاى دشمنان دين

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

7 - يهود ، آنچه را در اوّل روز بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده بود ( قبله بودن بيت المقدّس ) ، پذيرفتند و به آنچه در انت هاى روز نازل شده بود ( قبله بودن كعبه ) ، كفر ورزيدند تا مؤمنان را گمراه سازند .

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

برخى از مفسران برآنند كه «وجه النهار» و «آخره» متعلق به «انزل» است ; و سياق آيه مى رساند كه مراد از «الذى»، حكمى خاص است ; برخى روايات دلالت دارد كه آن حكم خاص، تغيير قبله بوده است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در عصرگاهى مأمور شد نماز را به سوى كعبه بخواند و قبله مسلمانان را كه تا صبحگاه آن روز، بيت المقدس بوده است تغيير دهد.

39- اضلال مهتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 115 - 1،12

1 - به گمراهى كشاندن اهل هدايت ، قبل از بيان راه هاى تقواپيشگى ، در شأن خداوند نيست .

و ما كان اللّه ليضل قوماً بعد إذ هديهم حتى يبين لهم ما يتقون

12 - از امام رضا ( ع ) روايت شده كه فرمود : « ان الامام الفرض عليه و الواجب من اللّه إذا خاف الفوت على نفسه أن يحتج فى الامام من بعده بحجة معروفة مبينة ان اللّه تبارك و تعالى يقول فى كتابه : « و ما كان ليضل قوماً بعد إذ هديهم حتى يبين لهم ما يتقون . . . » ;

. .. تكليف واجب امام از طرف خدا اين است كه: هرگاه خوف فوت براى او پيش آيد، با دليل روشن و شناخته شده درباره امام بعد

ص: 105

از خود، حجت را بر مردم تمام كند; زيرا خداى تبارك و تعالى در كتاب خود مى فرمايد: چنين نبوده كه خداوند، قومى را پس از آنكه هدايت كرد، گمراه كند مگر آن كه چيزى را كه بايد از آن بپرهيزند، براى آنان بيان نمايد ... ».

40- اضلال هواپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 27 - 5

5 - تلاش هواپرستان براى انحراف جوامع دينى از محدوده احكام و قوانين الهى

و لا تنكحوا . .. حرّمت ... و يريد الّذين يتّبعون الشّهوات ان تميلوا ميلاً عظيماً

41- اضلال يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 44 - 12

12 - لزوم هشيارى جامعه ايمانى در مقابل تلاش براى گمراه ساختن مسلمانان

الم تر الى الذين . .. ان تضلوا السبيل

هدف از بيان تصميم عالمان يهود، هشيار ساختن مسلمانان نسبت به تلاش پيگير آن عالمان براى گمراه ساختن جامعه ايمانى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 160 - 8

8 - يهود عامل انحراف بسيارى از مردمان و مانع آنان از پيوستن به راه خدا

و بصدّهم عن سبيل اللّه كثيراً

بدان احتمال كه «كثيراً»، مفعول به به «صدهم» باشد، يعنى «بصدهم كثيراً من الناس عن سبيل اللّه»، گفتنى است كه در اين صورت كلمه «صدّ» متعدى و به معناى بازداشتن خواهد بود.

42- اهل كتاب و اضلال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 69 - 1،2،4،5،7

1 - آرزو و تلاش گروهى از اهل كتاب ، براى گمراه كردن مسلمانان

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلّونكم

ص: 106

2 - يأس اهل كتاب از گمراه ساختن مؤمنانِ به پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

لو يضلّونكم

4 - هشدار خداوند به مؤمنان در مورد تلاش اهل كتاب براى گمراه سازى آنان

ودّت . .. لو يضلّونكم

5 - آن گروه از اهل كتاب كه براى گمراه ساختن مسلمانان مى كوشيدند ، در واقع خويش را گمراه تر ساخته اند ; بى آنكه خود بفهمند .

ودّت . .. لو يضلّونكم و ما يضلّون الاّ انفسهم و ما يشعرون

7 - بى اثر بودن تلاش اهل كتاب ، براى گمراه كردن مؤمنان صدر اسلام

و ما يضلّون الاّ انفسهم

43- اهل كتاب و اضلال مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 70 - 2،4

2 - انكار و پوشاندن آيات الهى توسط اهل كتاب ، وسيله اى براى گمراه كردن ديگران

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلّونكم . .. لم تكفرون بايات اللّه

كفر، در لغت - چه همراه باء باشد و يا نباشد - به معناى انكار و پوشاندن است (القاموس المحيط. )

4 - نكوهش و سرزنش اهل كتاب به خاطر رضايتشان نسبت به اعمال نارواى علماى خود ( گمراه ساختن ديگران ) *

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلونكم . .. لم تكفرون بايات اللّه

با توجه به اينكه سرزنش نسبت به همه اهل كتاب است، و گمراه ساختن ديگران مخصوص عالمان آنان است، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 71 - 2

2 - علماى اهل كتاب با درآميختن حق به باطل و كتمان حق ، مردم را گمراه مى ساختند .

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلّونكم . .. يا اهل الكتاب لم تلبسون الحق بالباطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 72 - 2،7

2 - توصيه گروهى از اهل كتاب به ديگران مبنى بر ايمان به قرآن در اوّل روز و كفر به آن در آخر روز ، به منظور بازگشت مؤمنان از اسلام

و قالت طائفة من اهل الكتاب . .. لعلهم يرجعون

بنابراينكه «وجه النهار»، متعلّق به «امنوا» و «اخره»، متعلق به «اكفروا» باشد.

7 - يهود ، آنچه را در اوّل روز بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده بود ( قبله بودن بيت المقدّس ) ، پذيرفتند و به آنچه در انت هاى روز

ص: 107

نازل شده بود ( قبله بودن كعبه ) ، كفر ورزيدند تا مؤمنان را گمراه سازند .

و قالت طائفة . .. لعلّهم يرجعون

برخى از مفسران برآنند كه «وجه النهار» و «آخره» متعلق به «انزل» است ; و سياق آيه مى رساند كه مراد از «الذى»، حكمى خاص است ; برخى روايات دلالت دارد كه آن حكم خاص، تغيير قبله بوده است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در عصرگاهى مأمور شد نماز را به سوى كعبه بخواند و قبله مسلمانان را كه تا صبحگاه آن روز، بيت المقدس بوده است تغيير دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 78 - 7

7 - تلاش برخى اهل كتاب ( عالمان آنان ) ، براى انحراف مسلمانان ، با قلمداد كردن نوشته هاى خود به عنوان تورات و انجيل

و انّ منهم لفريقاً . .. لتحسبوه من الكتاب

از ظاهر «لتحسبوه» كه بايد خطاب به مؤمنان و مسلمانان باشد استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 99 - 6،7،8،11

6 - منحرف نشان دادن راه خدا براى بازداشتن مؤمنان از آن ، خواسته اهل كتاب

لم تصدّون عن سبيل اللّه من امن تبغونها عوجاً

جمله «تبغونها عوجاً»، يعنى شما اهل كتاب خواهان كج نشان دادن راه خدا هستيد.

7 - منحرف نشان دادن اسلام ، از راه هاى مبارزه اهل يهود با اسلام

لم تصدّون . .. تبغونها عوجاً

8 - انحراف عالمان و رهبران دينى ، موجب انحراف مردم و تحريف حقايق

يا اهل الكتاب لم تصدّون عن سبيل اللّه . .. تبغونها عوجاً و انتم شهداء

ظاهراً مراد از اهل كتاب به دليل «انتم شهداء» عالمان اهل كتاب هستند و مراد از «من امن» مردمان عادى; بنابراين عالمان اهل كتاب از عوامل انحراف مردم و تحريف حقايق معرفى شده اند.

11 - آگاهى عالمان اهل كتاب ، به زشتى عمل خود ( بازداشتن مؤمنان از راه خدا )

و انتم شهداء

برخى برآنند كه مورد شهادت همان بازداشتن از راه خداست.

44- پليدى اضلال انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 1 - 3

3- منحرف ساختن مردم از راه خدا ، بارزترين و زشت ترين حركت كفرآميز

الذين كفروا و صدّوا عن سبيل اللّه

پس از طرح مسأله كفر، در آيه موضوع «صدّ عن سبيل اللّه» مطرح شده است، تا به اثرى از آثار كفر اشاره شده باشد.

ص: 108

45- دلايل اضلال شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 15 - 15

15 - قتل ناخواسته فرد قبطى به وسيله موسى ( ع ) ، نمود دشمنى و گمراه گرى شيطان

هذا من عمل الشيطن إنّه عدوٌّ مضلّ مبين

46- روش اضلال رهبران شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 30 - 2

2- سران كفر و شرك ، براى منحرف كردن مردم از مسير خدا و توحيد ، به ساختن شبيه و مانند براى خداوند روى آوردند .

أحلّوا قومهم دار البوار . .. و جعلوا لله أندادًا ليضلّوا عن سبيله

از سياق اين آيه و آيات قبل استفاده مى شود كه درباره سران كفر و شرك است . زيرا مبتلا كردن مردم به سرنوشت و جايگاه شوم (و أحلّوا قومهم دار البوار) و نيز مانند درست كردن براى خدا و اضلال مردم از راه خدا (و جعلوا لله أنداداً ليضلّوا عن سبيله) كار رهبران و سران كفر و شرك است.

47- روش اضلال رهبران كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 30 - 2

2- سران كفر و شرك ، براى منحرف كردن مردم از مسير خدا و توحيد ، به ساختن شبيه و مانند براى خداوند روى آوردند .

أحلّوا قومهم دار البوار . .. و جعلوا لله أندادًا ليضلّوا عن سبيله

از سياق اين آيه و آيات قبل استفاده مى شود كه درباره سران كفر و شرك است . زيرا مبتلا كردن مردم به سرنوشت و جايگاه شوم (و أحلّوا قومهم دار البوار) و نيز مانند درست كردن براى خدا و اضلال مردم از راه خدا (و جعلوا لله أنداداً ليضلّوا عن سبيله) كار رهبران و سران كفر و شرك است.

48- روش اضلال شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 15

ص: 109

15- « قال الصادق ( ع ) : ان الشيطان ليأتى الرجل من أوليائنا عند موته عن يمينه و عن شماله ليضلّه عمّا هو عليه فيأبى الله عزّوجلّ له ذلك و ذلك قول الله تعالى : « يثبّت الله الذين آمنوا بالقول الثابت فى الحياة الدنيا و فى الأخرة » ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: همانا شيطان براى گمراه كردن دوستان ما به هنگام مرگشان، از چپ و راست به آنان نزديك مى شود. پس خداوند - عزّوحلّ - از گمراهى او مانع مى شود و اين همان سخن خداوند است كه مى فرمايد: «يثبّت الله الذين آمنوا بالقول الثابت ...».

49- زمينه اضلال بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 155 - 17

17 - موسى ( ع ) هلاكت همراهان خويش را زمينه ساز تحقق مشيت الهى در گمراه سازى گروهى از بنى اسرائيل و به هدايت رساندن گروهى ديگر از آنان دانست .

إن هى إلا فتنتك تضل بها من تشاء و تهدى من تشاء

50- زمينه اضلال خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 19

19- مكر ها و خودفريبى هاى مشركان در اتخاذ خدايان دروغين ، زمينه ساز تعلق اراده الهى به گمراهى آنان

بل زيّن للذين كفروا مكرهم . .. و من يضلل الله فما له من هاد

قرآن از يك سو حيله و مكرها را مايه گمراهى مشركان مى داند و از سويى ديگر خداوند را گمراه كننده ايشان مى شمرد. اين دو حقيقت اشاره به نكاتى دارد، از جمله اينكه هر چند كه خداوند گمراه كننده است ; ولى آدمى خود زمينه آن را فراهم مى سازد و در حقيقت گمراه سازى آنان، كيفر مرام خود آنهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 46 - 7

7 - هدايت و اضلال الهى نسبت به انسان ، محصول عملكرد خود او است .

إنّ الظلمين فى عذاب مقيم . .. و من يضلل اللّه

51- زمينه اضلال مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 110

11 - طه - 20 - 96 - 9

9 - تسويلات و وسوسه هاى نفس ، زمينه ساز به كارگيرى دين و دانش براى ايجاد انحراف و گمراه ساختن مردم

بصرت . .. فنبذتها و كذلك سوّلت لى نفسى

آنچه كه سامرى در اختيار داشت و موجب گمراهى او و مردم بسيارى شد، علوم و معارفى بود كه وى آن را در راه گمراه كردن مردم به كار گرفت.

52- سرزنش اضلال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 69 - 6،8

6 - تلاش براى گمراه كردن ديگران ، افزودن بر گمراهى خود است .

ودّت . .. لو يضلّونكم و ما يضلّون الاّ انفسهم

8 - كسانى كه در جهت گمراه نمودن ديگرانند ، از افزودن بر گمراهى خود بى خبرند .

و ما يضلّون الاّ انفسهم

53- سنت اضلال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 34 - 14

14 - گمراه شدن بر اثر پافشارى بر ضديت با دين و نپذيرفتن آن - با وجود مشاهده دلايل روشن - سنت الهى است .

كذلك يضلّ اللّه من هو مسرف مرتاب

برداشت ياد شده از تعبير «كذلك» (اين گونه) به دست مى آيد.

54- عوامل اضلال خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 178 - 8

8 - اضلال هاى الهى كيفر كجروى هاى خود انسان است .

و من يضلل فأولئك هم الخسرون

با توجه به جمله «و لكنه أخلد . .. » در آيه 176، مى توان گفت از مصاديق «من يضلل» (كسى كه خدا او را گمراه كند) دنياطلبان هواپرست هستند. يعنى اضلال الهى در حقيقت كيفر گناه خود آنان است.

ص: 111

55- فرجام اضلال مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 30 - 8

8- دوزخ ، سرانجام تلاش براى ترويج آيين شرك و گمراه كردن مردم از مسير خدا و يگانه پرستى

و جعلوا لله أندادًا ليضلّوا عن سبيله . .. فإن مصيركم إلى النار

56- قانونمندى اضلال خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 23 - 9

9 - اضلال الهى نسبت به هواپرستان ، داراى ملاك علمى و نه بى دليل و برهان *

و أضلّه اللّه على علم

بنابراين كه منظور از «علم» در آيه شريفه علم الهى باشد; تذكر به «على علم» در حقيقت عالمانه بودن و فلسفه داشتن افعال الهى، از جمله اضلال هواپرستان را مى رساند.

57- گناه اضلال مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 25 - 5،6،7

5- كسانى كه با ساختگى دانستن قرآن ، ديگران را به گمراهى كشيدند ، بخشى از گناهان آنان را به عهده خواهند داشت .

و إذا قيل لهم ماذا أنزل ربّكم قالوا أسطر الأولين . ليحملوا أوزارهم كاملة يوم ال

برداشت فوق، بر اساس اين احتمال است كه «من» براى تبعيض باشد.

6- افترا زنندگان به قرآن ، علاوه بر گناه خويش ، عهده دار گناه گمراه شدگان به دست خود نيز خواهند بود .

قالوا أسطر الأولين . ليحملوا أوزارهم كاملة يوم القيمة و من أوزار الذين يضلّونه

برداشت فوق بر اين احتمال است كه «من» يا زايد و يا براى جنس باشد چنان كه مفسّران احتمال داده اند.

7- كسانى كه قرآن را اسطوره مى خوانند ، علاوه بر گناه افترا زدن به قرآن ، برخى از گناه ديگران ( گناه گمراهى آنان ) را نيز بر دوش مى كشند .

قالوا أسطر الأولين . ليحملوا أوزارهم كاملة يوم القيمة و من أوزار الذين يضلّونه

اين برداشت، مبتنى بر تبعيض بودن «من» در «من أوزارهم» است.

ص: 112

58- محدوده اضلال شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 10

10- تلاش شيطان براى گمراهى و اغواى انسان ها ، محدود به دعوت و القاست ، نه غلبه و اجبار

و ما كان لى عليكم من سلطن إلاّ أن دعوتكم فاستجبتم لى

«سلطان» اسم مصدر «سلط» و به معناى قهر و غلبه است.

59- مراد از اضلال خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 27 - 17

17- « عن أبى عبدالله ( ع ) قال : إن المؤمن إذا أُخرج من بيته شيّعته الملائكة إلى قبره . . . و إن كان كافراً خرجت الملائكة تشيّعه إلى قبره تلعنونه . . . ثمّ يدخل عليه ملكا القبر . . . فيقولان له : من ربّك ؟ فيتلجلج و يقول : قد سمعت الناس يقولون فيقولان له : لادريت و يقولان له : ما دينك ؟ فيتلجلج فيقولان له : لادريت و يقولان له : من نبّيك ؟ فيقول : قد سمعت الناس يقولون فيقولان له لادريت و يسأل عن إمام زمانه . . . و هو قول الله عزّوجلّ : « . . . و يضلّ الله الظالمين و يفعل الله ما يشاء » ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: آن گاه كه [جنازه] مؤمن را از منزلش بيرون مى برند، ملائكه او را تا قبرش تشييع مى كنند . .. و اگر كافر باشد فرشتگان او را تا قبرش تشييع و لعنت مى كنند ... سپس دو فرشته قبر، بر او وارد مى شوند ... پس به او مى گويند: پروردگارت كيست؟ پس او [در پاسخ] مردد مى شود و مى گويد: شنيده ام مردم [اين گونه] مى گويند. پس به او مى گويند: [آيا] ندانستى؟ به او مى گويند دينت چيست؟ باز مردد مى شود و آنان به او مى گويند: [آيا] ندانستى؟ پس به او مى گويند: پيامبر تو كيست؟ پس پاسخ مى دهد: شنيده ام كه [اين گونه] مردم مى گويند. پس به او مى گويند [آيا ]ندانستى؟ و از او درباره امام زمانش سؤال مى كنند: ... و اين سخن خداوند عزّوحلّ است: ... يضلّ الله الظالمين و يفعل الله ما يشاء».

60- موارد اضلال خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 6

6 - تكذيب پيامبران ، مجادله در آيات الهى و شركورزى ، نمودهايى از اضلال خداوند است .

الذين يجدلون فى ءايت . .. الذين كذّبوا بالكتب و بما أرسلنا به ... كذلك يضلّ ا

61- موسى(ع) و اضلال اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 113

7 - يونس - 10 - 88 - 7

7 - حضرت موسى ( ع ) ، از فرعون و اطرافيانش براى به كار بستن اموال و زينت هاى فراوان خويش در مسير گمراهى و فريب مردم ، در پيشگاه خداوند به شكوه پرداخت .

و قال موسى ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا فى الحيوة الدنيا ربنا ليضلوا

62- موسى(ع) و اضلال فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 7

7 - حضرت موسى ( ع ) ، از فرعون و اطرافيانش براى به كار بستن اموال و زينت هاى فراوان خويش در مسير گمراهى و فريب مردم ، در پيشگاه خداوند به شكوه پرداخت .

و قال موسى ربنا إنك ءاتيت فرعون و ملأه زينة و أمولا فى الحيوة الدنيا ربنا ليضلوا

63- نشانه هاى اضلال خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 39 - 11

11 - سلب قدرت بينش و برداشت صحيح از آيات الهى، نمودى از گمراه ساختن خداوند است.

و الذين كذبوا بأيتنا صم و بكم فى الظلمت من يشإاللّه يضللّه

جمله «من يشإاللّه» بيانگر اين معنى است كه كرى و لالى تكذيب كنندگان آيات الهى تحقق همان مشيت الهى در مورد گمراه ساختن تكذيب كنندگان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 23 - 16

16 - بهره نجستن از ابزار شناخت و ادراك در مسير هدايت ، نمود بارز اضلال الهى

و أضلّه اللّه على علم و ختم على سمعه و قلبه و جعل على بصره غشوة

در صورتى كه عطف «ختم اللّه. ..» بر «أضلّه اللّه...» تفسيريه باشد; استفاده مى شود كه اضلال الهى نسبت به هواپرستان، از طريق مسدود ساختن گوش و قلب آنان بر نفوذ حق صورت مى گيرد.

64- وضوح اضلال شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 114

13 - قصص - 28 - 15 - 14

14 - دشمنى و گمراه گرى شيطان ، امرى روشن و غير قابل انكار

إنّه عدوٌّ مضلّ مبين

65- ويژگيهاى اضلال خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 33 - 17

17- كسى را كه خدا گمراهش كند ، هيچ كس نمى تواند او را هدايت كند .

و من يضلل الله فما له من هاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 37 - 2

2- خداوند ، كسانى را كه به گمراهى بكشاند ، هدايت نخواهد كرد .

فإن الله لايهدى من يضلّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 97 - 4

4- آنان كه گمراهى شان از سوى خدا تثبيت شود ، غير قابل هدايت و فاقد هرگونه سرپرست و ياورند .

و من يضلل فلن تجد لهم أولياء من دونه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 17 - 14،17

14- كسى را كه خداوند ، گمراه كند ، هيچ ياور و راهنمايى ، براى او سودمند نخواهد بود .

و من يضلل فلن تجد له وليًّا مرشدًا

«ولىّ» در اين آيه، به معناى ياور و كمك دهنده و «مرشد» به معناى راهنما و هدايت كننده است.

17- پيامبر (صلی الله علیه و آله) نيز در صورت تعلّق اراده الهى به گمراه كردن كسى ، راهى براى هدايت او نخواهد يافت .

و من يضلل فلن تجد له وليًّا مرشدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 36 - 12،13

12 - گمراه شده الهى ، براى هميشه از هدايت محروم است .

و من يضلل اللّه فما له من هاد

13 - ناتوانى همگان از هدايت گمراه شده الهى

ص: 115

و من يضلل اللّه فما له من هاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 33 - 5،6

5 - گمراه شده الهى ، براى هميشه محروم از هدايت خواهد بود .

و من يضلل اللّه فما له من هاد

6 - هيچ كس ، توانايى هدايت كردن گمراه شدگان الهى را ندارد .

و من يضلل اللّه فما له من هاد

اضلالگران

66- استمداد از اضلالگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 51 - 7،11

7- استفاده و كمك گرفتن از عوامل گمراهى در كار تدبير عالم ، دور از ساحت خداوند است .

و ما كنت متّخذ المضلّين عضدًا

جمله «ما كنت» (من اين چنين نبوده و نيستم) بيان سنت و قاعده اى در كار خداوند است. «مضلّ»، يعنى «گمراه كننده» و مصداق آن، در آيه، شياطين هستند. «عضد» به معناى «بازو» است و مراد از آن، در اين جا، كمك كار و ياور است.

11- استفاده از نيرو هاى گمراه و گمراه كننده در مديريت ها و مراكز تصميم گيرى جامعه ، امرى ناروا و شيوه اى غيرالهى است .

و ما كنت متّخذ المضلّين عضدًا

67- اضلالگران در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 30 - 8

8- دوزخ ، سرانجام تلاش براى ترويج آيين شرك و گمراه كردن مردم از مسير خدا و يگانه پرستى

و جعلوا لله أندادًا ليضلّوا عن سبيله . .. فإن مصيركم إلى النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 63 - 2

2 - پيشوايان شرك و گمراه كنندگان خلق ، مصداق هاى بارز و قطعى دوزخيان

قال الذين حقّ عليهم القول

خداوند در آغاز آفرينش آدم، در پاسخ ابليس كه گفته بود: «ربّ بما أغويتنى لأُغوينهم أجمعين» فرمود: «لأملئنّ جهنّم منك و

ص: 116

ممّن تبعك منهم أجمعين». كلمه «القول» اشاره به همين سخن خداوند دارد. بنابراين «الذين حقّ عليهم القول»; يعنى، آنان كه آن سخن خدا درباره ايشان مصداق و قطعيت يافته است.

68- جهل اضلالگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 6 - 16

16 - جهل و ناآگاهى گمراه سازان مردم ، مانع عذاب آنان نيست .

ليضلّ عن سبيل اللّه بغير علم . .. لهم عذاب مهين

69- كيفر اضلالگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 9 - 13

13 - آتش سوزان ، كيفر كفرپيشگان و تمام كسانى كه در راستاى منحرف ساختن مردم از راه خدا و دين او تلاش مى كنند .

و من الناس من يجدل . .. و نذيقه يوم القيمة عذاب الحريق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 6 - 13،16

13 - رواج دهندگان باطل ، مستحق عذابى خواركننده اند .

من يشترى لهو الحديث . .. أُولئك لهم عذاب مهين

16 - جهل و ناآگاهى گمراه سازان مردم ، مانع عذاب آنان نيست .

ليضلّ عن سبيل اللّه بغير علم . .. لهم عذاب مهين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 68 - 4

4 - گمراه سازان به خاطر گمراه ساز بودن شان ، عذاب ديگرى هم دارند .

ربّنا ءاتهم ضعفين من العذاب

دو عذابِ مورد نظر در آيه - چنان كه مفسران نيز گفته اند- براى دو چيز است: يكى گمراهى كافران و ديگرى گمراه سازى آنان. گفتنى است كه چون درخواست كافران پيرو براى عذاب رهبران رو نشده است، مى توان نكته فوق را به دست آورد.

ص: 117

70- گناه اضلالگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 25 - 18

18- « عن النبى (صلی الله علیه و آله) قال : أيّما داع دعى إلى ضلالة فاتبع كان عليه مثل أوزار من اتبعه من غير أن ينقص من أوزارهم شىء . . . ;

از پيغمبر(صلی الله علیه و آله) روايت شده است كه فرمود: هر دعوت كننده اى كه مردم را به گمراهى بخواند و از او پيروى شود، همانند بار سنگين گناهان كسانى كه او را پيروى كرده اند بر دوش دعوت كننده است; بى آنكه چيزى از گناهان پيروان او كاسته شود. ..».

71- موضعگيرى اضلالگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 7 - 14

14 - گمراهان و رواج دهندگان سخنان باطل در برابر قرآن كريم ، در مقابل هر پيامى كه نشانه الهى داشت ، موضع گيرى مى كردند و حساسيت شان ، تنها مربوط به تلاوت آيات خدا از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) نبود .

و إذا تتلى عليه ءايتنا ولّى مستكبرًا

مجهول آورده شدن فعل «تُتلى» به جاى فعل معلوم، مى تواند به منظور اشاره به نكته ياد شده باشد.

ص: 118

6- اطاعت

1- اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 30 - 13

13 - خداوند بندگان را از نافرمانى خود بر حذر مى دارد .

و يحذركم اللّه نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 33 - 4

4 - خداوند ، امر به پيروى از افراد غير شايسته نمى كند .

اطيعوا اللّه و الرسول . .. انّ اللّه اصطفى

خداوند، پس از اعلام وجوب اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله)، مى فرمايد كه اين وجوب اطاعت، بى ملاك نيست; بلكه اطاعت از پيامبران بر اساس شايستگيشان واجب شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 50 - 12،13

12 - تلازم تقواى الهى و اطاعت از رسولان او

فاتقوا اللّه و اطيعون

13 - تقواى الهى و اطاعت از انبيا ، وظيفه آدمى پس از فرستادن پيامبران از سوى خداوند

و رسولا . .. و جئتكم باية من ربّكم فاتقوا اللّه و اطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 119

2 - آل عمران - 3 - 52 - 6

6 - عدم رعايت تقواى الهى ، ترك اطاعت انبيا و بندگى خداوند ، كفر است .

فاتقوا اللّه و اطيعون . .. فاعبدوه ... فلمّا احسّ عيسى منهم الكفر

آيات قبل نشان دهنده مصاديق كفر بنى اسرائيل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 83 - 11

11 - تسليم همه موجودات در برابر خداوند ، دليل لزوم پذيرش دين و تسليم انسان در برابر او

افغير دين اللّه يبغون و له اسلم من فى السّموات و الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 150 - 2،5

2 - اطاعت از كفرپيشگان ، نشانه پذيرش ولايت و سرپرستى آنان

ان تطيعوا الّذين كفروا . .. بل اللّه موليكم

كلمه «بل» براى اضراب و نفى ولايت غير خداوند است و چون در آيه قبل سخن از ولايت و پذيرش آن نيامده كه با «بل» آن را نفى كند، معلوم مى شود كه همان اطاعت از كافران، در حقيقت پذيرش ولايت آنان است.

5 - اطاعت و پيروى جامعه ايمانى از كفرپيشگان ، موجب خروج از ولايت خداوند و محروميّت از يارى او

ان تطيعوا الّذين كفروا . .. بل اللّه موليكم و هو خيرُ النّاصرين

2- آثار اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 285 - 16

16 - پذيرش و اطاعت فرامين الهى ، زمينه غفران از جانب خداوند

و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانك ربّنا

پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان كه در آيه به عنوان الگوى تمامى انسانها معرفى شده اند، اميد به غفران را پس از پذيرش و اطاعت مطرح كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 31 - 9،14

9 - اهميّت التزام به ولايت رهبران الهى و پيروى از آنان

قل ان كنتم . .. فاتبعونى يحببكم اللّه و يغفر لكم

قرآن، محبت الهى و غفران گناهان را پيامد پذيرش ولايت رهبران الهى گرفته است.

14 - پذيرش رهبران الهى و تبعيّت از آنان ، زمينه بخشايش گناهان

ص: 120

فاتّبعونى . .. و يغفر لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 7

7 - رابطه اطاعت خاضعانه با پيراسته گشتن نفس از ناخالصى ها *

اصطفيك . .. يا مريم اقنتى

خداوند سه نعمت را به مريم ارزانى داشت: گزينش (اصطفيك )، تطهير (طهّرك) و سرآمد بودن (اصطفيك على نساء العالمين). و در برابر اين سه نعمت، سه مسؤوليت از وى خواست: قنوت، سجود، ركوع. به نظر مى رسد هر يك از آن سه نعمت به ترتيب، مقتضى هر يك از اين سه مسؤوليت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 55 - 16

16 - پيروى واقعى از انبيا ، عامل پيروزى بر كافران

و جاعل الذين اتبعوك فوق الذين كفروا

از اينكه، اسناد پيروزى به كسانى داده شده كه پيرو باشند، معلوم مى شود كه علت پيروزى، پيروى از پيامبران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 101 - 5،6

5 - تمسك به خدا و پيروى كامل از او ، عامل حتمى هدايت آدمى به صراط مستقيم

و من يعتصم باللّه فقد هُدى الى صراط مستقيم

فعل ماضى «هُدى» با صيغه مجهول، دلالت بر تحقق حتمى هدايت در صورت اعتصام به خدا دارد.

6 - تمسك به خدا و پيروى كامل از او ، موجب نجات اهل ايمان از اغوا هاى دشمنان در به كفر كشانيدن آنان است .

ان تطيعوا فريقاً . .. و من يعتصم باللّه فقد هُدى الى صراط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 132 - 3،6

3 - پيروى از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، موجب مصون ماندن از آتش دوزخ

و اتّقوا النّار . .. و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

جمله «اطيعوا اللّه . .. »، پس از بيان عاقبت كفر (گرفتار آمدن به آتش)، براى راهنمايى انسان به خلاصى از چنين عاقبتى است.

6 - نتيجه پيروى از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، به خود انسان برمى گردد ، نه به خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

چون برخوردارى خود انسانها از رحمت الهى (ترحمون)، هدف و غايت اطاعت خدا و رسول قرار داده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 133 - 10،15،18

ص: 121

10 - آمرزش گناهان و درآمدن به بهشت ، در گرو اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول . .. سارعوا الى مغفرة من ربّكم و جنّة

آمرزش گناهان، فعل خدا و در اختيار اوست. بنابراين مراد از شتاب به سوى مغفرت، انجام اعمالى است كه موجبات آمرزش الهى را فراهم مى سازد، كه به قرينه عطف شدن «سارعوا» بر «اطيعوا اللّه و الرسول»، همان پيروى از خدا و پيامبرش است.

15 - اطاعت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، جلب رحمت الهى و آمرزش گناهان ، مراحلى در طول هم براى ورود به بهشت متّقين

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون. و سارعوا الى مغفرة من ربّكم و جنّة عرضها

18 - نيل به تقوا ، در گرو اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و فراهم آوردن زمينه آمرزش گناهان

و اطيعوا اللّه و الرّسول . .. و سارعوا الى مغفرة من ربّكم و جنّة ... اعدّت للمتّ

معناى اينكه به سوى بهشت متّقيان بشتابيد، اين است كه از زمره متّقيان شويد و مخاطبين اين دعوت كسانى هستند كه به اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و فراهم ساختن موجبات آمرزش، فراخوانده شدند. بنابراين از زمره اهل تقوا شدن به اين است كه از خدا و رسول او پيروى كرده و كارى كنند كه گناهشان آمرزيده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 173 - 13

13 - دستيابى به صفت توكّل و اعتماد كامل به كفايت خداوند ، در گرو اطاعت از خدا و رسول ، پيشه ساختن صبر و تقوا و نيكوكارى است .

الّذين استجابوا للّه . .. للّذين احسنوا منهم و اتّقوا ... و قالوا حسبنا اللّه و

به نظر مى رسد صفات ياد شده در آيه قبل، رهنمودى باشد براى رسيدن آدمى به مقامى كه خداوند را وكيل خود دانسته و به كفايت او مطمئن گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 174 - 10،14

10 - اجابت دعوت خداوند و پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى شركت در جنگ ، موجب جلب رضايت الهى

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. و اتّبعوا رضوان اللّه

14 - ايمان به خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اطاعت از آنان ، صبر و جهاد ، تقوا و احسان و توكّل ، موجب رضايت كامل الهى و برخوردارى از فضل بزرگ وى

المؤمنين. الّذين استجابوا ... و اتّبعوا رضوان اللّه و اللّه ذو فضل عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 13 - 2

2 - اطاعت از خدا و رسولش ، عامل دخول و جاودانگى در بهشت

و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّات . .. خالدين فيها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 46 - 17

ص: 122

17 - گوش سپردن به سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اطاعت از او ، مايه سعادت و قوام انسانها

و لو انهم قالوا سمعنا و اطعنا . .. لكان خيراً لهم و اقوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 9

9 - اداى امانت ( واگذارى مقام به اهل آن ) و تحقق عدالت ، در پرتو اطاعت از خدا ، رسول و اولواالامر است .

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حكمتم بين النّاس ان تحكموا ب

گويا اين آيه، اشاره به چگونگى تحقق فرمانهاى مطرح شده در آيه قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 64 - 8

8 - گذشت از گناه نقض حاكميّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در گرو پذيرفتن حاكميّت كامل آن حضرت است .

يريدون ان يتحاكموا . .. و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاؤك فاستغفروا اللّه

مراجعه منافقان به طاغوت، نقض حاكميّت پيامبر (صلی الله علیه و آله)، و جمله «جاؤك . .. »، كنايه از پذيرفتن حاكميّت پيامبر است ; چون ظاهراً صرف آمدن نزد رسول خدا، موضوعيّت ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 133 - 6

6 - اگر جن و انس راه طاعت و يا عصيان پيشه كنند، هيچ سود و زيانى به خداوند نمى رساند.

و ربك الغنى ذو الرحمة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 46 - 6

6 - اطاعت از خدا و رسول در پى دارنده وحدت و عظمت جامعه اسلامى

و أطيعوا اللّه . .. و لاتنزعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم

برحذر داشتن اهل ايمان از نزاع و اختلاف، پس از فراخوانى آنان به اطاعت از خدا و رسول مى تواند اشاره به اين معنا داشته باشد كه تنها راه براى دور ماندن از نزاعها و اختلافات، پيروى كردن از خدا و رسول اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 1 - 20

20- عزّت ، غلبه و كمال ، پيامد پيمودن راه خدا و پيروى از آموزه هاى قرآن است .

كتب . .. إلى صرط العزيز الحميد

اضافه شدن «صراط» به «العزيز الحميد» اشاره به اين نكته دارد كه سالك اين راه، راه عزّت و كمال را مى پيمايد; زيرا حمد و ستايش در برابر كمال است.

ص: 123

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 120 - 5

5- اطاعت و تسليم هر چه بيشتر در برابر خدا و بر راه مستقيم و معتدل بودن ، عامل ارجمندى فزون تر انسان نزد او

إن إبرهيم كان أُمّة قانتًا لله حنيفًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 5 - 10

10 - نقش مثبت و سازنده اسلام ، ايمان ، فرمانبرى ، توبه و روزه دارى در زندگى مشترك ميان زنان و مردان

أن يبدّله أزوجًا خيرًا منكنّ مسلمت . .. سئحت

يادآورى اوصاف ياد شده براى زنان شايسته، در خلال نقل ماجراى نزاع ميان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و همسرانش، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

3- آثار اطاعت از انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 59 - 15

15- پذيرش ربوبيت خدا و پيروى از برنامه هاى پيامبران ، مانع از حاكميت و سلطه ستمگران و سركشان *

و تلك عاد جحدوا بأيت ربهم . .. واتبعوا أمر كل جبار عنيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 44 - 6

6- پاسخ به دعوت خدا و پيروى از سير و سلوك رسولان الهى و عمل بر طبق فرمان هاى آنان ، موجب مصونيت از عذاب الهى است .

و أنذر الناس يوم يأتيهم العذاب فيقول الذين ظلموا ربّنا أخّرنا إلى أجل قريب نجب د

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 90 - 18

18 - لزوم اطاعت و پيروى از اوامر و رهنمود هاى پيامبران الهى ، جهت مصون ماندن در فتنه ها

إنّما فتنتم به . .. فاتّبعونى و أطيعوا أمرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 152 - 3

3 - لازمه تقواى الهى و پيروى از انبيا ، پرهيز از اطاعت مفسدان است .

فاتّقوا اللّه و أطيعون . و لاتطيعوا أمر المسرفين . الذين يفسدون فى الأرض

ص: 124

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 9 - 29

29 - سعادت جوامع ، در گرو ايمان به انبيا و پيروى از آنها است و نه داشتن قدرت مادى

أَوَلم يسيروا فى الأرض فينظروا كيف كان عقبة الذين . .. و جاءتهم رسلهم بالبيّنت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 4 - 3

3 - عبادت خداوند ، رعايت تقواى الهى و اطاعت از پيامبران ، از موجبات آمرزش گناهان و نجات از عذاب الهى در دنيا

أن اعبدوا اللّه . .. يغفر لكم من ذنوبكم و يؤخّركم إلى أجل مسمًّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 7 - 4

4 - عبادت خداوند ، تقواپيشگى و اطاعت از رسولان ، موجبات غفران و آمرزش الهى است .

قال يقوم . .. أن اعبدوا اللّه ... و إنّى كلّما دعوتهم لتغفر لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 72 - 5

5 - به هنگام نزول عذاب الهى ، تنها همگامان پيامبران اهل نجاتند .

فأنجينه و الذين معه برحمة منا

4- آثار اطاعت از ائمه(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 88 - 14

14 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) فى قول اللّه عزّوجلّ « كلّ شىء هالك إلاّ وجهه » قال من أتى اللّه بما أمر به من طاعة محمد (صلی الله علیه و آله) و الأئمة من بعده - صلوات عليهم - فهو الوجه الذى لايهلك . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ كه فرموده: «كلّ شىء هالك إلاّ وجهه» روايت شده كه فرمود: كسى كه به پيشگاه خدا بياورد آنچه را كه به آن امر شده است; از اطاعت محمد(صلی الله علیه و آله) و ائمه بعد از وى - درود خدا بر آنان باد - پس اين وجهى است [كه دارنده آن] هلاك نمى شود».

ص: 125

5- آثار اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 48 - 3

3 - ايمان به قرآن ، پيروى از دستورات خدا و پرهيز از محرمات ، وسيله محافظت آدمى در برابر مخاطرات و عذاب هاى روز قيامت است .

ءامنوا بما أنزلت . .. واتقوا يوماً

فرمان به گرفتن وقايه (وسيله محافظت) - پس از دعوت به ايمان (آمنوا بما أنزلت) و ديگر تكليفهاى ياد شده در آيه - مى رساند كه: وقايه آدمى در روز قيامت، همان ايمان به قرآن و . .. خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 131 - 5،10

5 - تسليم خدا بودن و اطاعت كردن از فرمان هاى او ، موجب رشد و تربيت آدمى است .

إذ قال له ربه أسلم

10 - درآمدن به جرگه صالحان سراى آخرت ، در گرو تسليم بودن و اطاعت كردن از خداوند است .

و إنه فى الأخرة لمن الصلحين. إذ قال له ربه أسلم قال أسلمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 186 - 11

11 - اطاعت از خدا و ايمان به او ، زمينه ساز دستيابى به هدايت است .

فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى لعلهم يرشدون

«رشد» (مصدر يرشدون) به معناى هدايت يافتن و به طريق ثواب رسيدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 21

21 - امر به معروف ، نهى از منكر ، اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از خدا و رسولش ، عامل جلب رحمت ويژه الهى

يأمرون بالمعروف . .. أولئك سيرحمهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 109 - 4

4 - پرهيز از مخالفت با خدا ، راه دستيابى به رضايت او

على تقوى من اللّه و رضون خير

در اين آيه، عبارت «على تقوى من اللّه» در مقابل «على شفا جرف هار» و «رضوان» در مقابل «فانهار به فى نار جهنم» قرار گرفته است و در اين مقايسه مى توان به رابطه علّى و معلولى يا سببى و مسببى ميان تقوا و رضوان الهى پى برد ; چه اينكه نظير چنين رابطه در بخش دوم آيه به وسيله «فاء» در «فانهار به» صريحاً بيان گرديده است.

ص: 126

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 88 - 31

31- « عبدالله بن الفضل الهاشمى قال : سألت أباعبدالله جعفربن محمد ( ع ) عن قول الله عزوجل : . . . « و ما توفيقى إلاّ بالله » . . . قال : إذا فعل العبد ما أمره الله عزوجل به من الطاعة كان فعله وفقاً لأمرالله عزوجل و سمى العبد به موفّقاً و إذا أراد العبد أن يدخل فى شىء من معاصى الله فحال الله تبارك و تعالى بينه و بين تلك المعصية فترك ها كان تركه ل ها بتوفيق الله تعالى ذكره . . . ;

عبدالله بن فضل هاشمى گويد: از امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزوجل: . .. «و ما توفيقى إلاّ بالله» پرسيدم، فرمود: هرگاه بنده طاعتى را كه خدا به آن امر كرده انجام دهد، عمل او با امر خدا موافق است و آن بنده موفق خوانده مى شود (توفيق خدا شامل حال او شده) و هرگاه بنده اى بخواهد گناهى انجام دهد و خداوند تبارك و تعالى بين او و آن معصيت مانعى ايجاد كند كه موجب ترك آن گردد، اين تركِ گناه به توفيق خداوند متعال خواهد بود ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 101 - 27

27- فرمانبردارى از خداوند و تسليم او بودن ، شرط درآمدن به جرگه صالحان است .

توفنى مسلمًا و ألحقنى بالصلحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 13 - 21

21- « عن النبى (صلی الله علیه و آله) . . . : ان ربكم سبحانه يقول : لو أن عبادى أطاعونى . . . لم أسمعهم صوت الرعد ;

از پيامبر(صلی الله علیه و آله) روايت شده است: . .. پروردگار شما مى فرمايد: اگر بندگان من مرا اطاعت مى كردند ... صداى رعد را به گوش آنان نمى رساندم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 44 - 6

6- پاسخ به دعوت خدا و پيروى از سير و سلوك رسولان الهى و عمل بر طبق فرمان هاى آنان ، موجب مصونيت از عذاب الهى است .

و أنذر الناس يوم يأتيهم العذاب فيقول الذين ظلموا ربّنا أخّرنا إلى أجل قريب نجب د

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 81 - 4

4- عبادت و اطاعت خداى يگانه ، تنها راه عزّت و سعادت

واتّخذوا من دون اللّه . .. لهم عزًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 123 - 14،16

ص: 127

14 - پيروى از رهنمود هاى خداوند ، نجات دهنده انسان ها ، از عواقب دشمنى ها و كشمكش هاى زمينيان است .

بعضكم لبعض عدوّ فإمّا يأتينّكم منّى هدًى

16 - پيروى از هدايت الهى ، مانع گمراهى و بدبختى است .

فمن اتبع هداى فلايضلّ و لايشقى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 124 - 2،4

2 - پيروى از هدايت هاى الهى و به ياد خدابودن ، موجب تسهيل زندگى وبرطرف شدن تنگنا هاى آن است .

من اتبع هداى . .. لايشقى . و من أعرض عن ذكرى فإنّ له معيشة ضنكًا

4 - پيروى از هدايت الهى و توجه به آن ، تبلور ياد خدا است .

من اتبع هداى . .. و من أعرض عن ذكرى

«من أعرض» در اين آيه، مقابل «من اتبع» در آيه قبل است. مقتضاى مقابله آن بود كه بفرمايد «و من لم يتبع هداى»; ولى به جاى آن «من أعرض عن ذكرى» گفتنى است نكته اين گزينش، يا نقش ذكر خدا در هدايت است و يا اتحاد ذكر و هدايت مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 125 - 13

13 - پيروى از هدايت الهى ، مايه بصيرت و بينايى در قيامت است .

فمن اتبع هداى . .. و من أعرض ... لم حشرتنى أعمى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 34 - 15

15 - پرستش خداى يگانه و اطاعت بى چون و چرا از دستورات او ، از نشانه هاى ايمان راستين و مبرا بودن از پندار هاى شرك آميز

فإلهكم إله وحد فله أسلموا و بشّر المخبتين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 77 - 10

10 - اقامه نماز ، طاعت و بندگى خدا و انجام كار نيك ، مايه فلاح و رستگارى انسان ها است .

اركعوا . .. لعلّكم تفلحون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 51 - 11

11 - اطاعت از خدا و رسول او و پذيرش داورىِ متكى بر احكام الهى ، موجب رستگارى و پيروزى است .

إنّما كان قول المؤمنين إذا دعوا . .. ليحكم بينهم أن يقولوا سمعنا و أطعنا و أُول-

ص: 128

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 52 - 2،4

2 - فرمان برى از خدا و رسول او و خدا ترسى و تقواپيشگى ، از عوامل ظفرمندى و كاميابى است .

و من يطع اللّه و رسوله و يخش اللّه و يتقه فأُولئك هم الفائزون

4 - اطاعت از خدا و رسول او ، خدا ترسى و تقواپيشگى ، از نشانه هاى ايمان واقعى و اوصاف مؤمنان راستين

إنّما كان قول المؤمنين إذا دعوا . .. أن يقولوا سمعنا و أطعنا ... و من يطع اللّه

برداشت فوق، از ارتباط ميان اين آيه و آيه پيشين - كه درصدد بيان اوصاف مؤمنان راستين است - به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 10

10 - سوگند مؤكد به خدا ، نشانگر ايمان نيست ; بلكه فرمان برى نيكو از خدا و رسول او ، علامت ايمان است .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم . .. قل لاتقسموا طاعة معروفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 31 - 1،2،5

1 - خداوند ، به همسران پيامبر ، در صورت اطاعت خاضعانه آنان از خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و انجام عمل صالح ، وعده پاداش دوچندان داده است .

و من يقنت منكنّ للّه و رسوله و تعمل صلحًا نؤتها أجرها مرّتين

«قنوت» (مصدر «يقنت») به معناى «اطاعت خاضعانه» است (مفردات راغب).

2 - مهيّا شدن روزى كريمانه از جانب خداوند براى همسران پيامبر در صورت اطاعت خاضعانه آنان از خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و انجام دادن عمل صالح است .

و من يقنت منكنّ للّه و رسوله و تعمل صلحًا . .. و أعتدنا لها رزقًا كريمًا

5 - امتياز همسران پيامبر ، به اطاعت خاضعانه از خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و انجام دادن عمل صالح است .

و من يقنت منكنّ للّه و رسوله و تعمل صلحًا نؤتها أجرها مرّتين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 35 - 13

13 - اطاعت خاضعانه از خدا و صداقت ، سبب مى شود كه فرد ، مشمول آمرزش خداوند شوند .

و القنتين . .. و الصدقين ... أعدّ اللّه لهم مغفرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 66 - 7

7 - اطاعت از خداوند و رسول او ، نجات بخش آدمى از آتش جهنم است .

يوم تقلّب وجوههم فى النار يقولون يليتنا أطعنا اللّه و أطعنا الرسولا

ص: 129

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 71 - 6

6 - هر كس از خدا و پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ، اطاعت كند ، به رستگارى عظيمى نايل خواهد شد .

و من يطع اللّه و رسوله فقد فاز فوزًا عظيمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 3 - 2

2 - اختصاص داشتن عبادت خالصانه و اطاعت محض به خداوند ، مستلزم طرد اطاعت ديگران و ترك شرك و ريا در عبادت است .

فاعبد اللّه مخلصًا له الدين . ألا للّه الدين الخالص

برداشت بالا به خاطر اين نكته است كه جمله «ألا للّه الدين الخالص» در مقام تعليل براى امر به عبادت خالصانه (فاعبد اللّه مخلصاً له. ..) است; يعنى، به اين دليل بايد خدا را خالصانه عبادت كرد كه چون عبادت خالصانه اختصاص به او دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 7

7 - رهايى انسان از گرفتارى هاى روز قيامت ، تنها در پرتو ولايت خداوند و اطاعت از او است .

و لايغنى عنهم . .. و لا ما اتّخذوا من دون اللّه أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 21 - 11

11- بى نيازى خداوند از طاعت و جهاد بندگان ، و بهره مندى خود انسان ها از نتايج آن *

فإذا عزم الأمر فلو صدقوا اللّه لكان خيرًا لهم

تأكيد بر «لكان خيراً لهم»، مى تواند دربردارنده معناى بالا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 17 - 7،10

7 - روح تسليم و اطاعت از خدا و رسول او ، ملاك اصلى ورود به بهشت

و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر

موضوع قرار گرفتن اطاعت به جاى هر عنوان ديگرى، مى تواند اشاره به مطلب بالا باشد.

10 - افراد ناتوان از جهاد ، همانند مجاهدان ، برخوردار از بهشت در صورت داشتن روح اطاعت در برابر خدا و رسول او

ليس على الأعمى حرج . .. و من يطع اللّه و رسوله جنّ-ت

برداشت بالا بنا بر اين نكته است كه «من يطع. ..» جواب سؤال مقدر باشد، زيرا پس از رفع حكم جهاد از افراد ناتوان، ممكن است سؤال شود كه: چرا اين گروه از فيض جهاد محروم اند؟ خداوند در جواب مى فرمايد: آنان نيز اگر مطيع باشند، همانند مجاهدان، از پاداش الهى برخوردار خواهند بود.

ص: 130

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 11،12،18

11 - تضمين قطعى پاداش اعمال ، در صورت سر نهادن به اطاعت خدا و رسول

و إن تطيعوا اللّه و رسوله لايلتكم من أعملكم شيئًا

12 - ضايع نشدن كمترين تلاش انسان مؤمن ، در پرتو اطاعت از خدا و رسول

و إن تطيعوا اللّه و رسوله لايلتكم من أعملكم شيئًا

18 - اطاعت از خدا و رسول او و قرار گرفتن انسان در مسير اصلى حق ، زمينه بخشش لغزش هاى وى

و إن تطيعوا اللّه و رسوله . .. إنّ اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 9 - 5

5 - « عن أبى جعفر و أبى عبداللّه ( ع ) . . . فى قوله : « قد أفلح من زكّاها » قال : « قد أفلح من أطاع » ;

از امام باقر و امام صادق(ع) . .. درباره سخن خداوند «قد أفلح من زكّاها» روايت شده كه فرمود:[يعنى] به تحقيق رستگار شد هر كس كه اطاعت و فرمان برى كرد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 8 - 18

18 - « قال أبوعبداللّه ( ع ) اللّه راض عن المؤمن فى الدنيا و الآخرة و المؤمن و إن كان راضياً عن اللّه فإنّ فى قلبه ما فيه لما يرى فى هذه الدنيا من التمحيص فإذا عاين الثواب يوم القيامة رضى عن اللّه الحقّ حقّ الرضا و هو قوله « و رضوا عنه » و قوله « ذلك لمن خشى ربّه » أى أطاع ربّه ;

امام صادق(ع) فرمود: خداوند از مؤمن در دنيا و آخرت راضى است و مؤمن، گرچه از خدا راضى است; ولى در قلب او چيزهايى است به جهت آنچه به عنوان تمحيص (به سختى ها گرفتار ساختن براى امتحان و پاكى از گناه) در دنيا مى بيند. پس چون پاداش اخروى را در قيامت مشاهده كند، از خداوند - كه حق است - به طور كامل خشنود خواهد شد و اين [معناى] سخن خداوند است «و رضوا عنه» و [اما اين] گفته خداوند «ذلك لمن خشى ربّه»; يعنى، [اين براى كسى است كه] پروردگارش را اطاعت كند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 92 - 6

6 - دورى جستن از پليدى ها ( شراب ، قمار ، مظاهر شرك ) نشانگر اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

انما الخمر و الميسر و الانصاب و الازلم . .. و اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 161 - 16

16 - خداوند نيكوكاران بنى اسرائيل را در صورت اطاعت از فرمان هاى الهى ، علاوه بر بخشايش گناهان ، به پاداش افزونتر نويد داد .

سنزيد المحسنين

ص: 131

در برداشت فوق محسنان مقابل گناهكاران قرار داده نشده، بلكه به معناى لغوى آن (نيكوكاران) گرفته شده است. بر اين مبنا آيه شريفه ناظر به تقسيم بنى اسرائيل به دو گروه گنهكار و پاكدامن نيست، بلكه آنان را به دو گروه محسنان و غير محسنان تقسيم كرده است. جمله «نغفر لكم ... » مى رساند كه خدا گناه همگان - چه محسن و چه غير محسن - را خواهد بخشيد، ولى به نيكوكاران پاداشى افزونتر عنايت خواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 64 - 3

3 - پشتيبانى خداوند از اهل ايمان مشروط به پيروى آنان از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و دستورات اوست .

حسبك اللّه و من اتبعك من المؤمنين

توصيف «من» موصوله با جمله «اتبعك» اشاره به شرط پشتيبانى خدا از مدعيان ايمان دارد.

6- آثار اطاعت از رهبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 67 - 3

3 - پيروى بى چون و چرا ( و بى منطق ) از بزرگان ، راهزن خِرد دينى است .

ربّنا إنّا أطعنا سادتنا و كبراءنا فأضلّونا السبيلا

7- آثار اطاعت از رهبران دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 56 - 7

7 - برپايى نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و رهبران الهى ، مايه جلب رحمت خدا است .

و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و أطيعوا الرسول لعلّكم ترحمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 63 - 14

14 - اطاعت از رهبران الهى ، تضمين كننده وحدت اجتماعى

و لأُبيّن لكم . .. فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 7 - 6،8

6 - خود سرانه عمل نكردن مردم در مسائل مهم اجتماعى و وانهادن آن به رهبرى الهى ، مايه مصونيت از خطرات ندامت بار

ص: 132

فتصبحوا على ما فعلتم ندمين . و اعلموا أنّ فيكم رسول اللّه

از ارتباط دو آيه ; استفاده مى شود كه خداوند از مؤمنان خواسته است تا در زمينه مسائل اجتماعى و خطر آفرين، خودسرانه عمل نكنند و وجود رهبرى الهى را ناديده نينگارند.

8 - صلاح و سعادت مؤمنان ، در پرتو پيروى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( رهبرى الهى )

لو يطيعكم فى كثير من الأمر لعنتّم

مفهوم آيه شريفه ايمن ماندن جامعه از مشقت ها و صدمات در صورت عدم تحميل آراى شخصى بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) است و امنيت جامعه مايه صلاح و سعادت آن است.

8- آثار اطاعت از رهبران گمراهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 17 - 3،8

3 - عبادت طاغوت و اطاعت از سردمداران گمراهى ، شرك است .

و الذين اجتنبوا الطغوت أن يعبدوها

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه آيه شريفه در توصيف مؤمنانى است كه در برابر مشركان قرار داشته و در عقيده مخالف آنان مى باشند.

8 - عبادت طاغوت و اطاعت از سران ضلالت ، مانع توبه و باريافتن به درگاه الهى است .

و الذين اجتنبوا الطغوت أن يعبدوها و أنابوا إلى اللّه

9- آثار اطاعت از شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 44 - 4،8

4- اطاعت از شيطان ، در حقيقت پرستش او است .

لِمَ تعبد ما لايسمع . .. لاتعبد الشيطن

عبادت كردن بت ها و عبادت كردن شيطان دو مقوله است، ولى ابراهيم(ع) يكى را به منزله ديگرى دانسته است. وجه اين تنزيل ممكن است تلاش شيطان در برانگيختن آدمى به شرك باشد كه قرآن اطاعت از او را، عبادت خوانده است.

8- اطاعت از شيطان ، ناسپاسى و قدرناشناسى رحمت واسعه الهى است .

لاتعبد الشيطن إنّ الشيطن كان للرحمن عصيًّا

«رحمن» صيغه مبالغه و از نام هاى خداوند است. تكيه براين نام در جمله «كان للرحمن...» به منزله تعليلى بر زشتى كار شيطان است، زيرا عصيان كردن او در برابر دارنده رحمت واسعه و اصرار بر آن نشانه ناسپاس بودن او است. و جمله «لاتعبد...» دلالت دارد كه هر كس از شيطان تبعيت نمايد، او نيز چنان خواهد بود.

ص: 133

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 45 - 3

3- پرستش بت ها و اطاعت شيطان ، موجب گرفتارى به عذاب الهى است .

يأبت لاتعبد الشيطن . .. إنّى أخاف أن يمسّك عذاب من الرحمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 63 - 5

5 - عبادت نكردن خداى يكتا و پيروى از شيطان ، موجب دوزخى شدن است .

ألم أعهد إليكم يبنى ءادم أن لاتعبدوا الشيطن . .. و أن اعبدونى ... و لقد أضلّ م

برداشت ياد شده از ارتباط ميان اين آيه و آيات پيشين به دست مى آيد; يعنى، آيه شريفه بيانگر نتيجه و پى آمد عمل نكردن به توصيه هاى الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 38 - 12

12 - تكبّر ، بخل و رياكارى ، پيامد همراهى شيطان با آدمى

مختالا فخوراً. الذين يبخلون ... و الذين ينفقون اموالم رئاء النّاس ... و من يكن ا

ظاهراً جمله «من يكن . .. » بيان ريشه و علت صفات ذكر شده در اين آيه و آيات قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 175 - 8

8 - پيروى از شيطان موجب قرار گرفتن آدمى در زمره گمراهان مى شود .

فأتبعه الشيطن فكان من الغاوين

10- آثار اطاعت از ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 55 - 2

2 - پيروى از جباران و ستم پيشگان ، درپى دارنده خشم و عذاب الهى است .

فأطاعوا . .. فلمّا ءاسفونا انتقمنا منهم

11- آثار اطاعت از غيرخدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 134

16 - زمر - 39 - 3 - 22

22 - شرك به خدا و اطاعت از غير او ، كفران نعمت خدا و ناسپاسى او است .

و الذين اتّخذوا من دونه أولياء . .. إنّ اللّه لايهدى من هو كذب كفّار

12- آثار اطاعت از قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 105 - 6،7

6 - منحرفان ، ناتوان از گمراه سازى مسلمانانى كه به تعاليم قرآن پايبند بوده و از دستورات پيامبر (صلی الله علیه و آله) پيروى كنند .

لايضركم من ضل إذا اهتديتم

برداشت فوق بر اين اساس است كه حرف «لا» در «لايضركم» نافيه باشد.

7 - پايبندى به تعاليم قرآن و پيروى از دستورات پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مايه هدايت آدمى است .

عليكم انفسكم . .. إذا اهتديتم

مراد از هدايت يافتن در جمله «اذا اهتديتم» به قرينه آيه قبل، پذيرش تعاليم قرآن و دستورات پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 157 - 27

27 - رستگارى انسان ها در گرو پيروى از قرآن است .

فالذين . .. اتبعوا النور الذى أنزل معه أولئك هم المفلحون

13- آثار اطاعت از كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 28 - 3

3- پيروى از فريب ها و زيبانمايى هاى شيطان و اطاعت از كافران ، مايه خشم الهى و عذاب

الشيطن سوّل لهم . .. سنطيعكم فى بعض الأمر ... ذلك بأنّهم اتّبعواما أسخط اللّه

برداشت بالا بنابراين نكته است كه «اتّبعوا ما أسخط اللّه» به آنچه در آيات پيشين تحت عنوان «الشيطان سوّل لهم» و «قالوا . .. سنطيعكم فى بعض الأمر» آمده است، نظر داشته باشد.

14- آثار اطاعت از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 135

1 - بقره - 2 - 143 - 15

15 - تبعيت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) دليل برخوردار شدن از هدايت الهى است .

إلا لنعلم من يتبع الرسول . .. و إن كانت لكبيرة إلا على الذين هدى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 21

21 - امر به معروف ، نهى از منكر ، اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از خدا و رسولش ، عامل جلب رحمت ويژه الهى

يأمرون بالمعروف . .. أولئك سيرحمهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 120 - 18

18 - پيروى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و حركت در راه خدا ، به دنبال دارنده سختى ها و مرارتها

ما كان . .. أن يتخلفوا عن رسول اللّه ... ذلك بأنهم لا يصيبهم ظمأ و لا نصب و لا م

شمرده شدن سختيها و رنجها در آيه و ترغيب مؤمنان به تحمل آنها، بيانگر اين حقيقت است كه حركت در راه دين دربردارنده رنج و زحمت مى باشد و ايمان واقعى، مستلزم تحمل آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 51 - 11

11 - اطاعت از خدا و رسول او و پذيرش داورىِ متكى بر احكام الهى ، موجب رستگارى و پيروزى است .

إنّما كان قول المؤمنين إذا دعوا . .. ليحكم بينهم أن يقولوا سمعنا و أطعنا و أُول-

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 52 - 2،4

2 - فرمان برى از خدا و رسول او و خدا ترسى و تقواپيشگى ، از عوامل ظفرمندى و كاميابى است .

و من يطع اللّه و رسوله و يخش اللّه و يتقه فأُولئك هم الفائزون

4 - اطاعت از خدا و رسول او ، خدا ترسى و تقواپيشگى ، از نشانه هاى ايمان واقعى و اوصاف مؤمنان راستين

إنّما كان قول المؤمنين إذا دعوا . .. أن يقولوا سمعنا و أطعنا ... و من يطع اللّه

برداشت فوق، از ارتباط ميان اين آيه و آيه پيشين - كه درصدد بيان اوصاف مؤمنان راستين است - به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 10

10 - سوگند مؤكد به خدا ، نشانگر ايمان نيست ; بلكه فرمان برى نيكو از خدا و رسول او ، علامت ايمان است .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم . .. قل لاتقسموا طاعة معروفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 136

12 - نور - 24 - 54 - 7

7 - اطاعت و فرمان برى از پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، موجب هدايت و نيل به سعادت و كمال مطلوب است .

أطيعوا الرسول . .. فإن تولّوا فإنّما عليه ما حمّل

مقصود از هدايت در آيه شريفه، راه يابى و هدايت عمومى نيست; زيرا چنين هدايتى بدون اطاعت انسان ها نيز توسط پيامبران حاصل بود; بلكه مقصود، ايصال به مطلوب و دست يافتن به كمال و سعادت است كه بدون عمل به مقتضيات دين حاصل نمى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 56 - 6،7،8

6 - مؤمنان نيكوكار در سايه برپايى نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) مشمول رحمت خدا هستند .

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت. .. و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة

7 - برپايى نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و رهبران الهى ، مايه جلب رحمت خدا است .

و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و أطيعوا الرسول لعلّكم ترحمون

8 - اميد به برخوردارى از رحمت خدا در پرتو اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) اميدى به جا و شايسته

و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و أطيعوا الرسول لعلّكم ترحمون

از اين كه خداوند پس از توصيه مؤمنان به اقامه نماز، پرداخت زكات و فرمان برى از پيامبر(صلی الله علیه و آله)، آنان را به رحمت خويش اميدوار ساخته است به دست مى آيد كه اميد داشتن به رحمت خدا، پس از عمل به توصيه هاى الهى، اميدى به جا و شايسته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 88 - 14

14 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) فى قول اللّه عزّوجلّ « كلّ شىء هالك إلاّ وجهه » قال من أتى اللّه بما أمر به من طاعة محمد (صلی الله علیه و آله) و الأئمة من بعده - صلوات عليهم - فهو الوجه الذى لايهلك . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ كه فرموده: «كلّ شىء هالك إلاّ وجهه» روايت شده كه فرمود: كسى كه به پيشگاه خدا بياورد آنچه را كه به آن امر شده است; از اطاعت محمد(صلی الله علیه و آله) و ائمه بعد از وى - درود خدا بر آنان باد - پس اين وجهى است [كه دارنده آن] هلاك نمى شود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 31 - 1،2،5

1 - خداوند ، به همسران پيامبر ، در صورت اطاعت خاضعانه آنان از خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و انجام عمل صالح ، وعده پاداش دوچندان داده است .

و من يقنت منكنّ للّه و رسوله و تعمل صلحًا نؤتها أجرها مرّتين

«قنوت» (مصدر «يقنت») به معناى «اطاعت خاضعانه» است (مفردات راغب).

2 - مهيّا شدن روزى كريمانه از جانب خداوند براى همسران پيامبر در صورت اطاعت خاضعانه آنان از خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و انجام دادن عمل صالح است .

و من يقنت منكنّ للّه و رسوله و تعمل صلحًا . .. و أعتدنا لها رزقًا كريمًا

ص: 137

5 - امتياز همسران پيامبر ، به اطاعت خاضعانه از خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و انجام دادن عمل صالح است .

و من يقنت منكنّ للّه و رسوله و تعمل صلحًا نؤتها أجرها مرّتين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 66 - 7

7 - اطاعت از خداوند و رسول او ، نجات بخش آدمى از آتش جهنم است .

يوم تقلّب وجوههم فى النار يقولون يليتنا أطعنا اللّه و أطعنا الرسولا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 71 - 6

6 - هر كس از خدا و پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ، اطاعت كند ، به رستگارى عظيمى نايل خواهد شد .

و من يطع اللّه و رسوله فقد فاز فوزًا عظيمًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 52 - 13

13 - پيروى از دستورات وحى و رهنمود هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، هيچگاه به خسران و گمراهى انسان نخواهد انجاميد .

و إنّك لتهدى إلى صرط مستقيم

از تأكيد خداوند بر نقش هدايت گرى پيامبر(صلی الله علیه و آله)، اين نكته استفاده مى شود كه تعاليم وحى هيچ گاه به خسران و گمراهى انسان منتهى نخواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 17 - 5،7،10

5 - اطاعت از رسول خدا ، عين اطاعت از خدا است .

و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّ-ت

از عطف رسول به «اللّه» - بدون تكرار فعل «يطع» - مطلب بالا قابل برداشت است.

7 - روح تسليم و اطاعت از خدا و رسول او ، ملاك اصلى ورود به بهشت

و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر

موضوع قرار گرفتن اطاعت به جاى هر عنوان ديگرى، مى تواند اشاره به مطلب بالا باشد.

10 - افراد ناتوان از جهاد ، همانند مجاهدان ، برخوردار از بهشت در صورت داشتن روح اطاعت در برابر خدا و رسول او

ليس على الأعمى حرج . .. و من يطع اللّه و رسوله جنّ-ت

برداشت بالا بنا بر اين نكته است كه «من يطع. ..» جواب سؤال مقدر باشد، زيرا پس از رفع حكم جهاد از افراد ناتوان، ممكن است سؤال شود كه: چرا اين گروه از فيض جهاد محروم اند؟ خداوند در جواب مى فرمايد: آنان نيز اگر مطيع باشند، همانند مجاهدان، از پاداش الهى برخوردار خواهند بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 138

17 - حجرات - 49 - 7 - 8،23

8 - صلاح و سعادت مؤمنان ، در پرتو پيروى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( رهبرى الهى )

لو يطيعكم فى كثير من الأمر لعنتّم

مفهوم آيه شريفه ايمن ماندن جامعه از مشقت ها و صدمات در صورت عدم تحميل آراى شخصى بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) است و امنيت جامعه مايه صلاح و سعادت آن است.

23 - اطاعت محض از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، نمود ايمان و موضع گيرى در برابر آن حضرت نمود كفر است . *

لو يطيعكم . .. لعنتّم و لكنّ اللّه حبّب إليكم الإيمن ... و كرّه إليكم الكفر

صدر آيه; درباره اطاعت از رسول خدا و تحميل نكردن رأى بر آن حضرت است; ولى ادامه آن درباره ايمان و كفر است; از اين بيان انطباق ايمان بر اطاعت و تطبيق كفر بر تحميل رأى بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 11،12،18

11 - تضمين قطعى پاداش اعمال ، در صورت سر نهادن به اطاعت خدا و رسول

و إن تطيعوا اللّه و رسوله لايلتكم من أعملكم شيئًا

12 - ضايع نشدن كمترين تلاش انسان مؤمن ، در پرتو اطاعت از خدا و رسول

و إن تطيعوا اللّه و رسوله لايلتكم من أعملكم شيئًا

18 - اطاعت از خدا و رسول او و قرار گرفتن انسان در مسير اصلى حق ، زمينه بخشش لغزش هاى وى

و إن تطيعوا اللّه و رسوله . .. إنّ اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 28 - 6

6 - دستيابى به دو بهره كافى از رحمت الهى ، وعده خدا به مؤمنانى است كه تقواپيشه كنند و از پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) پيروى كامل نمايند .

يأيّها الذين ءامنوا اتّقوا . .. يؤتكم كفلين من رحمته

«كفل» (مفرد «كفلين») به معناى حظ و بهره اى است كه كفايت مى كند (مفردات راغب). گفتنى است كه «يؤتكم...» جواب براى شرط مقدر مى باشد و تقدير آن چنين است: «إن تتّقوا و تؤمنوا برسوله يؤتكم كفلين من رحمته» (اگر تقوا پيشه كنيد و از رسول او تبعيت كامل نماييد، از رحمت خود به شما دو بهره كافى خواهد داد).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 5 - 7

7 - پيروى و تبعيت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( رهبرى الهى ) ، پيروى از خداوند است . *

ما قطعتم من لينة . .. فبإذن اللّه

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مسلمانان در هر قدم، برنامه خويش را از آيات قرآن و وحى به صورت مستقيم دريافت نمى كرده و صرفاً مطيع پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده اند و خداوند، اذن پيامبر را اذن خود معرفى كرده است.

ص: 139

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 7 - 15

15 - اطاعت بى چون و چرا از برنامه هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نمودى از تقواى الهى

و ما ءاتيكم الرسول فخذوه . .. و اتّقوا اللّه

از ارتباط «اتقوا اللّه» با «ما آتاكم. ..» مطلب ياد شده استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 16 - 8

8 - رفع كينه و دشمنى اهل كتاب با يكديگر در گرو پيروى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و جلب رضوان الهى

فاغرينا بينهم العداوة و البغضاء . .. يهدى به اللّه من اتبع رضونه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 92 - 6

6 - دورى جستن از پليدى ها ( شراب ، قمار ، مظاهر شرك ) نشانگر اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

انما الخمر و الميسر و الانصاب و الازلم . .. و اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 105 - 6،7

6 - منحرفان ، ناتوان از گمراه سازى مسلمانانى كه به تعاليم قرآن پايبند بوده و از دستورات پيامبر (صلی الله علیه و آله) پيروى كنند .

لايضركم من ضل إذا اهتديتم

برداشت فوق بر اين اساس است كه حرف «لا» در «لايضركم» نافيه باشد.

7 - پايبندى به تعاليم قرآن و پيروى از دستورات پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مايه هدايت آدمى است .

عليكم انفسكم . .. إذا اهتديتم

مراد از هدايت يافتن در جمله «اذا اهتديتم» به قرينه آيه قبل، پذيرش تعاليم قرآن و دستورات پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 158 - 21،22

21 - نيل به هدايت در گرو ايمان به خدا ، پذيرش رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پيروى از آن حضرت است .

فامنوا باللّه و رسوله . .. و اتبعوه لعلكم تهتدون

22 - شناخت راه رستگارى و دستيابى به آن ، در گرو ايمان به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پيروى از اوست .

فامنوا باللّه و رسوله . .. و اتبعوه لعلكم تهتدون

متعلق «تهتدون»، به قرينه «أولئك هم المفلحون» در آيه قبل، رستگارى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 64 - 3،4

ص: 140

3 - پشتيبانى خداوند از اهل ايمان مشروط به پيروى آنان از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و دستورات اوست .

حسبك اللّه و من اتبعك من المؤمنين

توصيف «من» موصوله با جمله «اتبعك» اشاره به شرط پشتيبانى خدا از مدعيان ايمان دارد.

4 - مؤمنان پيرو پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى نقشى مؤثرو بسزا براى پيشبرد رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

حسبك اللّه و من اتبعك من المؤمنين

برداشت فوق بر اين اساس است كه «من اتبعك» عطف بر «اللّه» باشد ; يعنى خدا و مؤمنان فرمانبر براى تو كافى هستند. بر اين مبنا نقش مؤثر مؤمنان براى پيشبرد اسلام به دست مى آيد.

15- آثار اطاعت از مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 56 - 6

6 - پيروى از هواها و تمايلات نفسانى مشركان، موجب ضلالت و محروم ماندن از هدايت مى شود.

قل لا أتبع أهواءكم قد ضللت إذاً و ما أنا من المهتدين

16- آثار اطاعت از مفسدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 23

23 - پيروى از راه و رسم مفسدان و انديشه هاى آنان ، مانع اصلاح جامعه است .

و أصلح و لا تتبع سبيل المفسدين

17- آثار اطاعت يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 38 - 7

7- پيروى يوسف ( ع ) از آيين ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) ، موجب عنايت خدا به وى و آموزش علم غيب و دانش تعبير رؤيا به او شد .

ذلكما مما علمنى ربى إنى تركت . .. واتبعت ملّة ءاباءِى

جمله «اتبعت . ..» عطف بر «تركت» در آيه قبل است. بنابراين دلالت مى كند كه: پيروى از آيين ابراهيم نيز در بهره مند شدن يوسف(ع) از علوم الهى ، نقش داشته است.

ص: 141

18- آثار تداوم اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 31 - 6

6 - برخوردارى همسران پيامبر از پاداش مضاعف الهى ، منوط به تداوم اطاعت و انجام دادن عمل صالح از سوى آنها است .

و من يقنت منكنّ . .. و تعمل صلحًا نؤتها أجرها مرّتين

فعل مضارع «يقنت» و «تعمل» استمرار را مى رساند.

19- آثار حُسن اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 10

10 - سوگند مؤكد به خدا ، نشانگر ايمان نيست ; بلكه فرمان برى نيكو از خدا و رسول او ، علامت ايمان است .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم . .. قل لاتقسموا طاعة معروفة

20- آفرينش و اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 83 - 11

11 - تسليم همه موجودات در برابر خداوند ، دليل لزوم پذيرش دين و تسليم انسان در برابر او

افغير دين اللّه يبغون و له اسلم من فى السّموات و الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 84 - 17

17 - تسليم مؤمنان در برابر خداوند ، هماهنگ با تسليم تمامى موجودات در برابر او

و له اسلم من فى السموات و الارض . .. و نحن له مسلمون

21- اجتناب از اطاعت شياطين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 24

24- آدميان همواره نسبت به كنيه و عداوت شياطين با آنان توجه داشته باشند و از اطاعت آنان به پرهيزند .

ص: 142

أفتتّخذونه و ذرّيّته أولياء من دونى و هم لكم عدوٌّ

22- اجتناب از اطاعت شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 61 - 2

2 - عبادت خداوند و پرهيز از اطاعت شيطان ، صراط مستقيم الهى

أن لاتعبدوا الشيطن . .. و أن اعبدونى هذا صرط مستقيم

23- اجتناب از اطاعت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 1 - 3

3 - دعوت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى رعايت تقوا و پرهيز از تبعيت از كافران ، دعوتى خطير بود .

يأيّها النبىّ اتّق اللّه

منادا، وقتى با «أيّها» آورده مى شود، يا به خاطر از غفلت بيرون آوردن منادا است و يا به خاطر خطير بودن ندا، چون درباره پيامبر(صلی الله علیه و آله) غفلت، صادق نيست، به خصوص با توجه به اين كه از او به «النبىّ» تعبير شده است، پس نكته دوم باعث شده است كه خطاب به پيامبر، با واژه «أيّها» صورت گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 24 - 6

6 - هشدار خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبنى بر فرمان نبردن از گناه كاران و ناسپاسان كافر

و لاتطع منهم ءاثمًا أو كفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 52 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) وظيفه دار پرهيز از هرگونه اطاعت و تن دادن به خواسته هاى كافران

فلاتطع الكفرين

«طاعت»; يعنى، عمل كردن به آنچه كه از انسان خواسته شده است.

ص: 143

24- اجتناب از اطاعت گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 24 - 6

6 - هشدار خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبنى بر فرمان نبردن از گناه كاران و ناسپاسان كافر

و لاتطع منهم ءاثمًا أو كفورًا

25- اجتناب از اطاعت مفسدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 152 - 3

3 - لازمه تقواى الهى و پيروى از انبيا ، پرهيز از اطاعت مفسدان است .

فاتّقوا اللّه و أطيعون . و لاتطيعوا أمر المسرفين . الذين يفسدون فى الأرض

26- اجتناب از اطاعتكفران كنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 24 - 6

6 - هشدار خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبنى بر فرمان نبردن از گناه كاران و ناسپاسان كافر

و لاتطع منهم ءاثمًا أو كفورًا

27- احكام اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 48 - 3

3- اطاعت از پدر در صورت مخالفت فرمان او با توحيد و يكتاپرستى جايز نيست . *

لئن لم تنته لأرجمنّك . .. و أعتزلكم و ما تدعون

آزر در جمله «لئن لم تنته» صريحاً ابراهيم(ع) را از يكتاپرستى و مبارزه با شرك برحذر داشته و نهى كرده است، ولى ابراهيم(ع) در عين نهى او راه خود را ادامه داده و از تبعيت پدر در شرك سرباز زده است. لازم به ذكر است اين برداشت مبتنى برآن است كه آزر پدر ابراهيم(ع) باشد.

ص: 144

28- احكام اطاعت از انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 4

4 - اطاعت از فرمان هاى پيامبران واجب است .

قال نوح ربّ إنّهم عصونى

29- ادعاى اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 47 - 2

2 - منافقان صدراسلام ، مدعى اطاعت و فرمان برى از خدا و رسول بودند .

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول و أطعنا

30- ادعاى اطاعت از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 47 - 2

2 - منافقان صدراسلام ، مدعى اطاعت و فرمان برى از خدا و رسول بودند .

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول و أطعنا

31- ارزش اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 17

17 - اهميّت و ارزش اطاعت از فرامين الهى به هنگام گرفتارى در شدائد

الّذين استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 5 - 9،11

9 - اسلام ، ايمان ، فرمانبرى ، توبه ، عبادت ، روزه دارى [ و هجرت ] از ارزش هاى والا و ملاك هاى برترى در ديدگاه وحى

خيرًا منكنّ مسلمت . .. سئحت

برداشت ياد شده، از آن جا است كه اوصاف پسنديده ياد شده، اختصاص به زنان ندارد; زيرا چنين اوصافى و مشابه آنها، در قرآن

ص: 145

براى مردان نيز ياد شده است (مانند سوره احزاب، آيه 35).

11 - دوشيزگى در مقايسه با ارزش هاى والاى زنان ( همچون اسلام ، ايمان ، فرمانبرى ، توبه و روزه دارى زنان ) داراى نقش درجه دوم در زندگى مشترك ميان زنان و مردان

ثيّبت و أبكارًا

يادآورى دو وصف «دوشيزگى» و «بيوه بودن زنان»، مى تواند اشاره به نكته ياد شده باشد; زيرا مفاد آيه شريفه اين است كه زنان بهترى با چنين اوصافى، جايگزين شما خواهند شد; چه بيوه باشند و چه دوشيزه.

32- ارزش اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 127 - 7

7 - ارزش عبادت و اطاعت خدا ، در گرو پذيرفته شدن آن از سوى خداوند است .

و إذ يرفع إبرهيم . .. ربنا تقبل منا

33- ارزش اطاعت از قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 3 - 4

4- ملاك اصلى ارزش اعمال ، پيروى از قرآن و تعاليم الهى است .

و ءامنوا بما نزّل على محمّد و هو الحقّ من ربّهم كفّر عنهم سيّئاتهم و أصلح بالهم

تعبير «الحقّ من ربّهم» هر چند مطلق است; ولى با توجه به آيه قبل - كه تعبير «الحقّ» در مورد قرآن و «و ما نزّل على محمّد» به كار رفته - مى رساند كه مصداق بارز حق «قرآن» است.

34- اطاعت ابليس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 34 - 12

12 - ابليس ، داراى اختيار تكوينى و انتخاب اطاعت خدا ، يا معصيت او

فسجدوا إلا إبليس أبى و استكبر

ص: 146

35- اطاعت از ابليس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 8

8 - پيروى از ابليس، ناسپاسى در برابر خداوند است.

ثم لأتينهم من بين أيديهم . .. و لاتجد أكثرهم شكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 18 - 4

4 - پيروى از ابليس، موجب همسنخ شدن با وى

لمن تبعك منهم لأملأن جهنم منكم أجمعين

از اينكه ابليس و انسانهاى پيرو او با يك ضمير «منكم» مورد خطاب قرار گرفته اند، در حالى كه در جمله قبل تنها ابليس مخاطب بود، معلوم مى شود پيروى از ابليس، آدمى را به همسنخ شدن با ابليس مى كشاند.

36- اطاعت از ابولهب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 4 - 2

2 - همسر ابولهب ، در مقابله با اسلام ، دنباله رو شوهرش بود .

و امرأته

بيان پيوند زناشويى و وابستگى ام جميل به ابولهب، با تعبير «امرأته»، نشانگر مستقل نبودن او در تلاش هاى ضد اسلامى اش است.

37- اطاعت از اجماع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 115 - 15

15 - اجماع مؤمنان ، حجت و تبعيت از آن لازم است . *

و يتبع غير سبيل المؤمنين . .. و نصله جهنم

38- اطاعت از اشراف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 147

6 - اعراف - 7 - 61 - 5

5 - مردمان عصر نوح ( ع ) پيرو اشراف و بزرگان قوم خويش و تحت تأثير موضعگيرى هاى آنان بودند .

قال الملأ . .. قال يقوم

39- اطاعت از اشراف قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 151 - 1

1 - اطاعت ثموديان ، از اشراف و رؤساى اسراف گر و متجاوز خويش

و لاتطيعوا أمر المسرفين

«اسراف» (مصدر «مسرفين») به معناى افراط كردن و از حد اعتدال خارج شدن است. بنابراين «مسرفين»; يعنى، افراط گران و متجاوزان.

40- اطاعت از اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 1

1 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) نبايد در عقايد و احكام از اكثريت مردم پيروى كند.

أفغير الله أبتغى حكما و هو الذى . .. و إن تطع أكثر من فى الأرض

چون در آيات گذشته سخن از درخواست معجزات جديد از سوى مشركان بود و آيه قبل نيز بر لزوم پذيرش حكم الهى در امور تأكيد داشت و سپس قرآن را به عنوان مظهر حكم خداوند مطرح نمود، مى توان نتيجه گرفت كه ممنوعيت پيروى در مسائل عقيدتى و احكام در مواردى است كه در قرآن حكم آن مسأله وجود داشته باشد، نه در تمامى امور. توجه به كلمه «سبيل الله» نيز اين مطلب را روشنتر مى كند.

41- اطاعت از امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 34 - 22

22- « عن أبى الحسن موسى بن جعفر ( ع ) عن أبيه فى قول الله جلّوعزّ : « و أوفوابالعهد إن العهد كان مسئولاً » . . . قال : العهد ما أخذ النبى (صلی الله علیه و آله) على الناس فى مودتنا و طاعة أميرالمؤمنين ( ع ) أن لايخالفوه و لايتقدموه و لايقطعوا رحمه و أعلمهم انهم مسئولون عنه . . . ;

امام موسى بن جعفر(ع) از پدرش امام صادق(ع) در باره سخن خدا . .. «و أفوا بالعهد إن العهد كان مسئولاً» روايت كرده است كه

ص: 148

فرمود:[مراد از]عهد، پيمانى است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مردم در مورد محبت و دوستى ما و اطاعت از اميرالمؤمنين(ع) گرفته است كه با او مخالفت نكنند، از او پيشى نگيرند، رحم او را قطع نكنند و نيز پيامبر(صلی الله علیه و آله) به مردم اعلام كرد كه در مقابل اين عهد مسؤولند...».

42- اطاعت از انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 91 - 26

26 - ايمان به پيامبران پس از موسى ( ع ) و ضرورت پيروى از آنان ، از تعاليم تورات است .

فلم تقتلون أنبياء اللّه من قبل إن كنتم مؤمنين

متعلق «مؤمنين» بقرينه «نؤمن بما أنزل علينا» مى تواند ايمان به تورات باشد. جمله «فلم تقتلون ...» بيانگر جواب شرط (إن كنتم) است; يعنى، اگر مدعى ايمان به تورات هستيد چرا پيامبران خدا را كشتيد؟ اين معنا اقتضا مى كند كه: تورات حاوى بشارت به آمدن پيامبرانى پس از موسى(ع) و لزوم پيروى از آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 14

14 - پذيرش احكام الهى ، نشانه پيروى از فرستادگان الهى است .

ما جعلنا القبلة التى كنت عليها إلا لنعلم من يتبع الرسول ممن ينقلب على عقبيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 214 - 19

19 - پيمودن راه انبيا ، توأم با مشكلات

مثل الذين خلوا من قبلكم . .. حتى يقول الرسول و الذين امنوا معه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 285 - 15

15 - اطاعت از خدا و انبيا و طلب مغفرت ، از ويژگى هاى مؤمنان

و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانك ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 33 - 3

3 - شايستگى هاى ويژه انبيا ، علّت وجوب اطاعت از آنان

قل اطيعوا اللّه و الرسول . .. انّ اللّه اصطفى ادم و نوحاً و ال ابراهيم و ال عمرا

زيرا پس از امر به اطاعت از رسول، برگزيدگى پيامبران مطرح شده است.

ص: 149

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 55 - 16

16 - پيروى واقعى از انبيا ، عامل پيروزى بر كافران

و جاعل الذين اتبعوك فوق الذين كفروا

از اينكه، اسناد پيروزى به كسانى داده شده كه پيرو باشند، معلوم مى شود كه علت پيروزى، پيروى از پيامبران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 57 - 6

6 - ايمان و عمل صالح ، حقيقت پيروى از رسول الهى ( عيسى ( ع ) )

و اتبعنا الرسول . .. جاعل الذين اتبعوك ... و اما الذين امنوا و عملوا الصالحات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 101 - 7

7 - پذيرش آيات الهى و تبعيّت از پيامبران ، از مصاديق بارز اعتصام و پيروى كامل از خداوند

و انتم تتلى عليكم ايات اللّه و فيكم رسوله و من يعتصم باللّه

ظاهراً «و من يعتصم باللّه»، توضيح جمله «و انتم تتلى عليكم» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 7

7 - وظيفه رسولان الهى ، راهنمايى و پيام آورى است و وظيفه مردم ، پيمودن آن راه بر اساس پيام هاى آن رسولان

و ما محمّد الّا رسول قد خلت من قبله الرّسل افاين مات

جمله «و ما محمّد . .. »، تعيين كننده وظيفه رسولان الهى (پيام آورى) است و جمله «افائن مات ... »، تعيين كننده وظيفه مردم است كه بايد همواره (چه رسولان در ميانشان باشند و يا نباشند) پايبند به آن پيامها باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 130 - 3

3 - اشتراك جن و انس در لزوم اطاعت از رسولان الهى و بهرهورى از هدايتهاى ايشان

يمعشر الجن و الإنس ألم يأتكم رسل منكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 44 - 3،4

3- مهلت خواهى ستمگران به هنگام مشاهده عذاب استيصال ، جهت پاسخ گويى به دعوت خداوند و پيروى از رسولان الهى

يوم يأتيهم العذاب فيقول الذين ظلموا ربّنا أخّرنا إلى أجل قريب نجب دعوتك و نتّبع

4- ظالمان به وقت مشاهده عذاب در قيامت خواستار مهلتى كوتاه براى بازگشت به دنيا جهت پاسخ گويى به دعوت خداوند و

ص: 150

پيروى از رسولان الهى مى شوند . *

يوم يأتيهم العذاب فيقول الذين ظلموا ربّنا أخّرنا إلى أجل قريب نجب دعوتك و نتّبع

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مقصود از «يوم يأتيهم العذاب» روز قيامت باشد، نه عذاب استيصال.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 34 - 2

2 - پيروى از پيامبر ، كارى زيانبار در بينش اشراف و عناصر رفاه زده

و لئن أطعتم . .. إنّكم إذًا لخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 108 - 3،4

3 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «اتّقوا اللّه و أطيعون» بر جمله «إنّى لكم رسول» بيانگر اين معنا است كه: اگر قبول داريد من رسول الهى و امين هستم; پس بر شما لازم است كه تقواى الهى پيشه كنيد و از من فرمان ببريد.

4 - تبلور تقواى الهى در اطاعت از پيامبران

فاتّقوا اللّه و أطيعون

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه «أطيعون» عطف تفسيرى بر«اتّقوا» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 126 - 4،5

4 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «فاتقوااللّه و أطيعون» بر آيه قبل (إنّى لكم رسول أمين) بيانگر اين حقيقت است كه با توجه به اين كه من رسول الهى و امين هستم، پس بر شما لازم است كه تقواى الهى پيشه كنيد و از من فرمان ببريد.

5 - تبلور تقواى الهى در اطاعت از پيامبران

فاتّقوا اللّه و أطيعون

عطف «أطيعون» مى تواند عطف تفسيرى باشد، برداشت ياد شده بر پايه اين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 131 - 3،4

3 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

4 - تبلور تقوا ، در اطاعت از پيامبران و رهبران الهى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

ص: 151

عطف «أطيعون» بر جمله قبل مى تواند تفسيرى باشد. برداشت ياد شده برپايه اين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 144 - 4،5

4 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

و أطيعون

تفريع «فاتّقوا اللّه و أطيعون» بر آيه قبل (إنّى لكم رسول أمين)، بيانگر اين معنا است كه با توجه به اين كه من رسول خدا هستم، بر شما لازم است كه تقواى او را پيشه كنيد و از من فرمان بريد.

5 - تبلور تقواى الهى در اطاعت از پيامبران

فاتّقوا اللّه و أطيعون

«أطيعون» مى تواند عطف تفسيرى بر «اتّقوا اللّه» باشد. برداشت يادشده بر پايه اين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 150 - 4،5

4 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

5 - تبلور تقواى الهى در اطاعت از پيامبران و رهبران الهى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

براساس اين كه عطف «أطيعون» عطف تفسيرى باشد; برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 163 - 3،5

3 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «فاتّقوا اللّه وأطيعون» بر آيه قبل (إنّى لكم رسول أمين) بيانگر اين معنا است كه با توجه به اين كه من رسول الهى ام، بر شما لازم است كه تقواى الهى را رعايت كنيد و از من فرمان ببريد.

5 - تبلور تقواى الهى در اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

«أطيعون» مى تواند عطف تفسيرى براى «اتّقوا اللّه» باشد. برداشت ياد شده بر پايه اين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 179 - 4،5

4 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «اتّقوا اللّه و أطيعون» بر آيه قبل (إنّى لكم رسول أمين); بيانگر اين حقيقت است كه با توجه به اين كه من رسول الهى و

ص: 152

امين هستم، پس بر شما لازم است كه ضمن رعايت تقواى الهى از من اطاعت كنيد.

5 - تبلور تقواى الهى در اطاعت از پيامبران

فاتّقوا اللّه و أطيعون

عطف «أطيعون» بر «اتّقوا اللّه» مى تواند عطف تفسيرى باشد. برداشت ياد شده بر پايه اين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 17 - 6

6 - يكتاپرستى و پيروى از دعوت پيامبران ، نشانه هدايت و بينايى است .

فهدينهم فاستحبّوا العمى على الهدى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 25 - 8

8 - پاسخ تحيت ديگران به تحيتى بهتر و افزون تر ، پيروى از پيامبران و تأدب به آداب آنان است .

فقالوا سلمًا قال سلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 50 - 12،13

12 - تلازم تقواى الهى و اطاعت از رسولان او

فاتقوا اللّه و اطيعون

13 - تقواى الهى و اطاعت از انبيا ، وظيفه آدمى پس از فرستادن پيامبران از سوى خداوند

و رسولا . .. و جئتكم باية من ربّكم فاتقوا اللّه و اطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 52 - 6

6 - عدم رعايت تقواى الهى ، ترك اطاعت انبيا و بندگى خداوند ، كفر است .

فاتقوا اللّه و اطيعون . .. فاعبدوه ... فلمّا احسّ عيسى منهم الكفر

آيات قبل نشان دهنده مصاديق كفر بنى اسرائيل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 53 - 4،5،9

4 - ايمان به خداوند و تسليم در برابر او ، مستلزم ايمان به آنچه فرءوف رستاده و نيز مستلزم پيروى از پيامبر اوست . *

امنا باللّه . .. ربّنا امنا بما انزلت و اتّبعنا الرّسول

5 - تصريح حواريون به ايمان به چيزهايى كه خداوند فرءوف رستاده ( كتب آسمانى ) و پيروى از رسولش ( عيسى )

ربّنا امنا بما انزلت و اتّبعنا الرسول

9 - ايمان به كتاب آسمانى و پيروى از پيامبر ، زمينه راهيابى به منزلت انبيا

ص: 153

و اشهد بانّا مسلمون. ربّنا امنا بما انزلت و اتبعنا الرسول فاكتبنا مع الشاهدين

به قرينه «و اشهد . .. »، منظور از «الشاهدين»، همان عيسى (ع) و ديگر پيامبرانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 68 - 3

3 - گرايش به حق ( حنيف بودن ) و تسليم خدا بودن ، حقيقت پيروى از حضرت ابراهيم ( ع ) و انبيا

و لكن كان حنيفاً مسلماً و ما كان من المشركين. انّ اولى الناس بابرهيم لَلّذين اتّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 64 - 1

1 - بعثت رسولان الهى براى اطاعت مردم از آنان است .

و ما ارسلنا من رسول الّا ليطاع باذن اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 21 - 6

6 - فرمانبرى از خداوند و پيامبران او ، سپاس نعمت هاى الهى است .

اذكروا نعمة اللّه عليكم . .. ادخلوا الارض المقدسة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 23 - 8

8 - ترس از خداوند ، موجب تسليم شدن در برابر انبياى الهى و فرمانبرى از آنان

قال رجلان من الذين يخافون انعم اللّه عليهما ادخلوا عليهم الباب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 44 - 10

10 - عالمان ربانى و احبار يهود ، ادامه دهندگان راه انبيا در مسند قضاوت

يحكم بها النبيون . .. و الربنيون و الاحبار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 92 - 9

9 - پندار برخى از مسلمانان بر اينكه پيامبران وظيفه دار اجبار مردم به اطاعت از خدا و رسول هستند . *

فاعلموا انما على رسولنا البلغ المبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 34 - 19

ص: 154

19 - ذكر داستانهاى انبياى پيشين در قرآن براى تسلى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و همچنين تأسى وى به آنان است.

و لقد كذبت . .. و لقد جاءك من نبإى المرسلين

43- اطاعت از انبياى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 61 - 9

9 - پيروى راستين از پيامبران پيشين ، تجلّى يافته در تبعيت از پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله)

و لقد أرسلنا موسى . .. و لمّا ضرب ابن مريم ... و اتّبعون هذا صرط مستقيم

44- اطاعت از انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 70 - 1

1 - تصديق رسولان الهى و پيروى از آنان ، ميثاق خداوند از بنى اسرائيل

لقد اخذنا ميثق بنى اسرءيل و ارسلنا اليهم رسلا

جمله «و ارسلنا اليهم رسلا» مى رساند كه مورد ميثاق تصديق رسولان الهى است.

45- اطاعت از اوامر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 153 - 8

8 - الهى بودن محرمات و قوانين نه گانه (پرهيز از شرك و . .. ) و خالى بودن آنها از كجى و انحراف، ايجاب كننده پيروى از آن فرمانها و سلوك بر اساس آن

و أن هذا صرطى مستقيماً فاتبعوه

حرف «فاء» در «فاتبعوه» سببيه است ; يعنى بيانگر اين است كه حقايق مطرح شده در «أن هذا . .. » (الهى بودن و ... )، علت لزوم پيروى است. گفتنى است كه تقدير «لام» علت بر «أن ه--ذا ... »، همان گونه كه نظر برخى از مفسران است، اين معنا را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 108 - 5

5 - گوش سپارى به فرمان هاى خداوند و تسليم در برابر آنها ، تكليفى الهى بر عهده اهل ايمان

ص: 155

و اسمعوا

46- اطاعت از اولوا الامر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 1،2،4،5،6،9،20،27،32

1 - مؤمنان ، موظّف به اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر

يا ايّها الّذين امنوا اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

2 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اولواالأمر ، در طول اطاعت از خداوند

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

4 - لزوم اطاعت از اوامر حكومتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اولواالامر ( حكمرانان و واليان )

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

5 - وجوب اطاعت از اولواالامر و واليان ، منوط به ايمان ايشان است .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

كلمه «منكم» (از ميان شما مؤمنان) دلالت دارد كه اولواالامر و واليانى اطاعتشان واجب است كه مؤمن باشند.

6 - وجوب اطاعت از ولىّ خدا ، در صورتى است كه در چارچوب اصول مشخص شده از جانب خدا و رسول عمل كند .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

چون اطاعت از اولواالامر در كنار اطاعت خدا و رسول قرار گرفته، نمى تواند شامل دستوراتى شود كه در تضاد با اوامر خداو رسول است ; زيرا اطاعت از چنين فرامينى ملازم با اطاعت نكردن از خدا و رسولش مى باشد.

9 - اداى امانت ( واگذارى مقام به اهل آن ) و تحقق عدالت ، در پرتو اطاعت از خدا ، رسول و اولواالامر است .

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حكمتم بين النّاس ان تحكموا ب

گويا اين آيه، اشاره به چگونگى تحقق فرمانهاى مطرح شده در آيه قبل است.

20 - اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر ، نشانه ايمان واقعى به خدا و روز قيامت است .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر . .. ان كنتم تؤمنون باللّه و اليوم ال

بنابر اينكه جمله «ان كنتم»، شرط براى جمله «اطيعوا اللّه» نيز باشد.

27 - اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر ( تبعيّت از قرآن و سنّت ) ، امرى پسنديده و داراى بهترين فرجام

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر . .. ذلك خير و احسن تاويلا

بنابر اينكه «ذلك» اشاره به «اطيعوا اللّه . .. » نيز باشد.

32 - اقامه حدود و احكام ، جلوگيرى از نابودى دين و يا تغيير سنت ها و احكام الهى ، هدف گزينش « اولى الامر » و لزوم اطاعت از آنان

اطيعوا اللّه . .. و اولى الامر منكم

امام رضا (ع) درباره فلسفه قرار دادن اولواالامر و وجوب اطاعت از آنان فرمود: . .. فجعل عليهم قيّماً يمنعهم من الفساد و يقيم فيهم الحدود و الاحكام ... انّه لو لم يجعل لهم اماماً قيّماً ... لدرست الملّة و ذهب الدين و غيّرت السنن و الاحكام ... .

_______________________________

ص: 156

عيون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 101، ح 1، ب 34 ; نورالثقلين، ج 1، ص 497، ح 329.

47- اطاعت از ائمه(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 200 - 20

20 - صبر در انجام فرائض و در برابر مصائب و آمادگى براى پيروى از دستورات ائمّه ، وظيفه مؤمنان

يا ايّها الّذين امنوا اصبروا و صابروا

امام صادق (ع) درباره آيه فوق فرمود: اصبروا على الفرائض و صابروا على المصائب و رابطوا على الأئمّة.

_______________________________

كافى، ج 2، ص 81، ح 3 ; تفسير برهان، ج 1، ص 334، ح 2 و 6 و 11.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 19

19- « عن أبى عبدالله ( ع ) قال : و الله نحن السبيل الذى أمركم الله باتّباعه ، قوله « و جادلهم بالتى هى أحسن » يعنى بالقرآن ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: به خدا سوگند! آن راهى كه خدا شما را به پيروى از آن امر فرموده ما هستيم و مقصود از سخن خدا «و جادلهم بالتى هى أحسن» قرآن است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 31

31 - لزوم پيروى از امامان معصوم از نسل على و فاطمه زهرا ( ع ) تا روز قيامت

اطيعوا اللّه . .. و اولى الامر منكم

امام باقر (ع) درباره «اولى الامر» در آيه فوق فرمود: الائمة من ولد على و فاطمه (ع) الى ان تقوم السّاعة.

_______________________________

كمال الدين صدوق، ص 222، ح 8، ب 22 ; نورالثقلين، ج 1، ص 499، ح 328، 330، 331 و 332.

48- اطاعت از پدر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 63 - 11،12

11- پدران داراى حق امر و نهى به فرزندان خويش

فأرسل معنا أخانا

12- گوش سپارى به فرمان ها و خواسته هاى پدران از وظايف فرزندان و از آداب معاشرت با ايشان

فأرسل معنا أخانا

ص: 157

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 68 - 4

4- گوش سپارى به فرمان هاى پدران از وظايف فرزندان و از آداب معاشرت با ايشان

و لما دخلوا من حيث أمرهم أبوهم

49- اطاعت از تحريفگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 33

33 - تعلق اراده الهى به عذاب و ضلالت آدمى ، پيامد كفرورزى ، تحريفگرى ، دروغپردازى عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پيروى از تحريفگران دين

الذين يسرعون فى الكفر . .. و من يرد اللّه فتنته فلن تملك له من اللّه شيئاً

50- اطاعت از جاهل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 104 - 15،18

15 - جاهلان و گمراهان هرگز شايسته پيروى نمى باشند .

او لو كان ءاباؤهم لايعلمون شيئاً و لايهتدون

18 - ناپسندى تقليد و پيروى از جاهلان و گمراهان امرى وجدانى و روشن

او لو كان ءاباؤهم لايعلمون شيئاً و لايهتدون

استفهام در «او لو كان . ..» براى تقرير است و حكايت از آن دارد كه ناپسندى تقليد از جاهلان امرى است كه وجدان هر انسانى بدان اعتراف دارد.

51- اطاعت از جبرئيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 21 - 1،3

1 - فرمان هاى جبرئيل ، تخلف ناپذير است و كسى از اطاعت او سرپيچى نمى كند .

مطاع

3 - هر آنچه در سيطره عرش خداوند است ( تمام هستى ) ، به فرمان جبرئيل گردن مى نهد .

ص: 158

عند ذى العرش مكين . مطاع

مقيد نشدن «مطاع» به طائفه اى خاص و نيز توصيف خداوند به «ذى العرش» در بيان جايگاه ويژه جبرئيل نزد او، گوياى آن است كه فرمان روايى جبرئيل بر تمام عرشيان و در نتيجه تمام هستى، فراگير است.

52- اطاعت از جنيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 128 - 11

11 - نوعى دوستى و ارتباط و تبعيت ميان برخى از آدميان گمراه و جن (شيطانها) برقرار است.

و قال أولياؤهم من الإنس

53- اطاعت از حكومت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 7

7 - لزوم پيروى از حكومت حق

و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

54- اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 93 - 11

11 - فهميدن فرمان هاى خدا و موسى ( ع ) و به كار بستن آن فرمان ها ، از پيمان هاى خدا با بنى اسرائيل

و إذ أخذنا ميثقكم . .. واسمعوا

چون جمله «سمعنا و عصينا» (گوش سپرديم و سرپيچى كرديم) در جواب «اسمعوا» (گوش بسپاريد) قرار گرفته است، معلوم مى شود مراد از گوش سپارى (اسمعوا) فهميدن و اطاعت كردن است. متعلق «اسمعوا» به قرينه مقام، فرمانهاى خدا و دستورات موسى(ع) مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 116 - 12

12 - اطاعت هستى از خداوند ، اطاعتى آگاهانه است .

كل له قنتون

ص: 159

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 132 - 10

10 - ابراهيم و يعقوب ( ع ) ، از پسرانشان خواستند تا همواره تسليم خدا بوده و مطيع فرمان او باشند .

فلاتموتن إلا و أنتم مسلمون

جمله «فلاتموتن . ..» كنايه از لزوم تسليم هميشگى در برابر خدا و همواره مطيع او بودن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 133 - 15

15 - اعتقاد به خداى يگانه بايد با پرستش و اطاعت كامل از او همراه باشد .

نعبد . .. إلهاً وحداً و نحن له مسلمون

كلمه «تعبدون» (مى پرستيد) و «نعبد» (مى پرستيم) گوياى اين است كه: ايمان داشتن به خداى يكتا (توحيد ذاتى) كافى نبوده; بلكه بايد او را تنها معبود دانسته و پرستشش كرد. جمله «نحن له مسلمون» نيز بيانگر آن است كه علاوه بر پرستش خدا، از فرمانهاى او بايد اطاعت كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 152 - 11

11 - « و روى ان رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) خرج على اصحابه فقال : . . . قال سبحانه : فاذكرونى أذكركم ; يعنى ، اذكرونى بالطاعة و العبادة اذكركم بالنعم و الاحسان و الرحمة و الرضوان ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره سخن خداوند كه فرموده «فاذكرونى أذكركم» روايت شده كه يعنى، مرا با اطاعت و عبادت خود ياد كنيد تا شما را با نعمتها و احسان و رحمت و رضوان خود ياد نمايم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 172 - 10

10 - لازمه بندگى خدا و توحيد در عبادت و اطاعتش ، حلال دانستن حلال هاى خدا و حرام دانستن حرام هاى خداست .

كلوا من طيبت ما رزقنكم . .. إن كنتم إياه تعبدون

هر يك از دو جمله «كلوا» و «اشكروا» مى تواند حاكى از جواب شرط «إن كنتم . ..» باشد. برداشت فوق ناظر به اين است كه جمله نخست به منزله جواب شرط گرفته شود. قابل ذكر است كه چون عبادت، شرط براى امر; يعنى، «كلوا» و «اشكروا» قرار گرفته است، متضمن معناى اطاعت نيز مى باشد. تقديم «إياه» بر «تعبدون» دلالت بر حصر دارد و لذا توحيد در عبادت و اطاعت از آن استفاده شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 186 - 8،12

8 - وجوب اطاعت از فرمان هاى خدا و ضرورت ايمان داشتن به او

فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى

ص: 160

برداشت فوق بر اين مبناست كه «استجابت» به معناى «اجابت» باشد. بنابراين «فليستجيبوا لى» يعنى، پس بندگان بايد فرمانهاى مرا اطاعت كنند.

12 - دستيابى به هدايت ، در گرو توأم بودن ايمان به خدا و اطاعت از اوست .

فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى لعلهم يرشدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 238 - 7،8،10

7 - لزوم بجا آوردن نماز براى خداوند ، از روى اطاعت و بندگى او

حافظوا على الصّلوات . .. و قوموا للّه قانتين

«قنوت»، علاوه بر خضوع، بر اطاعت و بندگى نيز دلالت دارد; زيرا «قنوت» به معناى خضوع در اطاعت است.

8 - لزوم حركت براى خداوند ، توأم با خضوع و اطاعت در برابر وى

و قوموا للّه قانتين

چنانچه گذشت، «قنوت»، اطاعتى است همراه خضوع و خشوع.

10 - طاعت و خضوع در برابر خداوند ، ملاكى براى ارزشگذارى رفتار آدمى

و قوموا للّه قانتين

از اينكه خداوند امر مى كند كه قيام، همراه «قنوت» باشد، معلوم مى شود كه حركت و عمل براى خدا آنگاه كه خالى از خضوع در برابر او باشد، فاقد ارزش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 269 - 10

10 - اطاعت از خداوند و شناخت امام ( ع ) ، حكمت است .

و من يؤت الحكمة فقد اوتى خيراً كثيراً

امام صادق (ع): «و من يؤت الحكمة . .. » طاعة اللّه و معرفة الأمام

_______________________________

كافى، ج 1، ص 185، ح 11 ; نورالثقلين، ج 1، ص 287، ح 1130.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 276 - 7،8

7 - اهل انفاق و صدقه ، سپاسگزاران نعمت هاى الهى و اطاعت كنندگان فرمان او

يمحق اللّه . .. كلّ كفّار اثيم

از مقابله صدقه و ربا به دست مى آيد كه اين دو در آثار و تبعات متضادند; بنابراين چون رباخوار ناسپاس و گنهكار است، انفاق كننده، سپاسگزار و فرمانبر خداست.

8 - صدقه و انفاق ، سپاسگزارى در برابر نعمت هاى الهى و پيروى از فرمان اوست .

يمحق اللّه . .. كلّ كفّار اثيم

ص: 161

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 285 - 13،15،16

13 - لازمه ايمان ، پذيرش و اطاعت و تسليم است .

لا نفرّق بين احد من رسله و قالوا سمعنا و اطعنا

«سمعنا» از سمع به معناى شنيدن، كنايه از پذيرش است.

15 - اطاعت از خدا و انبيا و طلب مغفرت ، از ويژگى هاى مؤمنان

و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانك ربّنا

16 - پذيرش و اطاعت فرامين الهى ، زمينه غفران از جانب خداوند

و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانك ربّنا

پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان كه در آيه به عنوان الگوى تمامى انسانها معرفى شده اند، اميد به غفران را پس از پذيرش و اطاعت مطرح كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 32 - 1،2،4،8

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور دعوت مردم ، به اطاعت از خدا و رسول

قل اطيعوا اللّه و الرسول

2 - لزوم اطاعت از خدا و رسول

قل اطيعوا اللّه و الرسول

4 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اطاعت از خداست .

قل اطيعوا اللّه و الرسول

8 - تنها فرمانبرانِ امر خدا و رسول ، محبوب خدايند .

اطيعوا اللّه و الرسول فان تولّوا فانّ اللّه لا يحب الكافرين

حصر، از مقابله فرمانبران و كافران و محروم نمودن كافران از محبّت خدا، استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 101 - 5،6،7

5 - تمسك به خدا و پيروى كامل از او ، عامل حتمى هدايت آدمى به صراط مستقيم

و من يعتصم باللّه فقد هُدى الى صراط مستقيم

فعل ماضى «هُدى» با صيغه مجهول، دلالت بر تحقق حتمى هدايت در صورت اعتصام به خدا دارد.

6 - تمسك به خدا و پيروى كامل از او ، موجب نجات اهل ايمان از اغوا هاى دشمنان در به كفر كشانيدن آنان است .

ان تطيعوا فريقاً . .. و من يعتصم باللّه فقد هُدى الى صراط مستقيم

7 - پذيرش آيات الهى و تبعيّت از پيامبران ، از مصاديق بارز اعتصام و پيروى كامل از خداوند

و انتم تتلى عليكم ايات اللّه و فيكم رسوله و من يعتصم باللّه

ظاهراً «و من يعتصم باللّه»، توضيح جمله «و انتم تتلى عليكم» است.

ص: 162

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 102 - 5،9

5 - لزوم تداوم تسليم در برابر خداوند و فرمانبرى از او تا لحظه مرگ

و لا تموتنّ الاّ و انتم مسلمون

9 - اطاعت از خدا و ياد و سپاسگزارى از او ، تقواى كامل و شايسته

اتّقوا اللّه حقّ تقاته

يطاع فلا يعصى و يذكر فلا ينسى و يشكر فلا يكفر.

_______________________________

معانى الاخبار، ص 240، ح 1 ; نورالثقلين، ج 1، ص 376، ح 299.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 113 - 6،7،10،11

6 - اطاعت خداوند ، خواندن آيات الهى به هنگام شب و در حال سجده ، ملاك ارزشمندى انسانها

ليسوا سوآءً من اهل الكتب امّة قائمة . .. و هم يسجدون

7 - ارزش والاى اطاعت و بندگى خدا ، تلاوت آيات الهى ( قرآن و . . . ) به هنگام شب و در حال سجده به درگاه وى

يتلون ءايت اللّه ءاناء الّيل و هم يسجدون

بنابر اينكه جمله «و هم يسجدون»، حال باشد.

10 - تلاوت آيات خدا و سجده به درگاه او ، قيام به امر خداوند است .

امة قائمة يتلون . .. و هم يسجدون

بنابر اينكه «يتلون . .. »، تفسير «قائمة» باشد.

11 - اطاعت خداوند ، تلاوت آيات الهى و سجده به درگاه او ، از اصول رفتارى مشترك بين اديان الهى

من اهل الكتب امة قائمة يتلون . .. و هم يسجدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 114 - 6،8،11،13

6 - گروهى از اهل كتاب كه اطاعت خدا نمودند و به هنگام شب آيات الهى را تلاوت كردند و سجده به درگاهش نمودند ، از زمره صالحان هستند .

من اهل الكتب امة قائمة . .. و اولئك من الصالحين

8 - قيام به امر دين ( اطاعت خدا ) تلاوت آيات خدا ، سجده به درگاه او ، ايمان به خدا و معاد ، امر به معروف و نهى از منكر و شتاب در امور خير ، ويژگى امّت شايسته و صالح

امة قائمة . .. و اولئك من الصالحين

11 - صالح شدن انسان ها ، در گرو استوارى در اطاعت خدا ، تلاوت آيات الهى به هنگام شب و سجده به درگاه او

امة قائمة . .. و هم يسجدون ... و اولئك من الصالحين

13 - قيام به طاعت خدا ، تلاوت آيات او ، سجده به درگاه او ، ايمان به خدا و معاد ، امر به معروف و نهى از منكر و شتاب در نيكى ها ، حبل الهى است . *

ص: 163

ضربت عليهم الذّلّة . .. الّا بحبل من اللّه ... ليسوا سواءً من اهل الكتب ... يؤمن

به نظر مى رسد صفات مذكور، بيانگر «حبل اللّه» است; چون دارندگان اين صفات، قطعاً از ذلت به دور هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 115 - 4،7

4 - قيام به طاعت خدا ، تلاوت آيات وى در شب هنگام در حال سجده ، ايمان به خدا و معاد ، امر به معروف ، نهى از منكر و شتاب در نيكى ها ، از اعمال خير

من اهل الكتب امّة قائمة . .. و ما يفعلوا من خير

7 - قيام به امر خدا ، تلاوت آيات او ، سجده ، ايمان به خدا و معاد ، امر به معروف و نهى از منكر و شتاب در امر خير ، از ويژگى هاى تقواپيشگان

امّة قائمة يتلون ءايت اللّه . .. و اللّه عليم بالمتّقين

آيه، در صدد بيان پاداش كسانى است كه خصلتهاى مذكور را دارند، از آنها تعبير به متّقين كرده، پس آن خصلتها از آن متقين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 132 - 1،3،5،6

1 - نيل به رحمت الهى ، در گرو اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

3 - پيروى از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، موجب مصون ماندن از آتش دوزخ

و اتّقوا النّار . .. و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

جمله «اطيعوا اللّه . .. »، پس از بيان عاقبت كفر (گرفتار آمدن به آتش)، براى راهنمايى انسان به خلاصى از چنين عاقبتى است.

5 - اميد برخوردارى از رحمت الهى ، برانگيزاننده مردم براى پيروى خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

6 - نتيجه پيروى از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، به خود انسان برمى گردد ، نه به خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

چون برخوردارى خود انسانها از رحمت الهى (ترحمون)، هدف و غايت اطاعت خدا و رسول قرار داده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 133 - 6،10،15،18

6 - نيل به آمرزش الهى و بهشت تقواپيشگان ، برانگيزنده اهل ايمان به اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

يا ايّها الّذين امنوا . .. و اطيعوا اللّه و الرّسول ... سارعوا الى مغفرة من ربّك

جمله «سارعوا الى . .. »، بعد از امر به اطاعت از خدا و رسول(صلی الله علیه و آله)، براى ايجاد انگيزه و نيز تشويق مؤمنان به پيروى از خدا و پيامبرش است.

10 - آمرزش گناهان و درآمدن به بهشت ، در گرو اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول . .. سارعوا الى مغفرة من ربّكم و جنّة

ص: 164

آمرزش گناهان، فعل خدا و در اختيار اوست. بنابراين مراد از شتاب به سوى مغفرت، انجام اعمالى است كه موجبات آمرزش الهى را فراهم مى سازد، كه به قرينه عطف شدن «سارعوا» بر «اطيعوا اللّه و الرسول»، همان پيروى از خدا و پيامبرش است.

15 - اطاعت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، جلب رحمت الهى و آمرزش گناهان ، مراحلى در طول هم براى ورود به بهشت متّقين

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون. و سارعوا الى مغفرة من ربّكم و جنّة عرضها

18 - نيل به تقوا ، در گرو اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و فراهم آوردن زمينه آمرزش گناهان

و اطيعوا اللّه و الرّسول . .. و سارعوا الى مغفرة من ربّكم و جنّة ... اعدّت للمتّ

معناى اينكه به سوى بهشت متّقيان بشتابيد، اين است كه از زمره متّقيان شويد و مخاطبين اين دعوت كسانى هستند كه به اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و فراهم ساختن موجبات آمرزش، فراخوانده شدند. بنابراين از زمره اهل تقوا شدن به اين است كه از خدا و رسول او پيروى كرده و كارى كنند كه گناهشان آمرزيده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 138 - 9

9 - بيان احكام الهى ( لزوم پرهيز از رباخوارى ، پيروى از خدا و رسول و . . . ) ، روشنگر مردم و پندى براى تقواپيشگان و هدايت كننده آنان

يا ايّها الّذين امنوا . .. هذا بيان للنّاس و هدىً و موعظة للمتّقين

برخى برآنند كه «هذا»، اشاره به كليه مسائل و معارفى است كه در آيات 130 تا 137 تبيين شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 1،16،17،21

1 - پاداش بزرگ الهى براى آنان كه على رغم تحمّل جراحت هاى نبرد پيشين ، دعوت خدا و رسولش را براى نبردى ديگر اجابت كردند .

الّذين استجابوا لِلّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح . .. اجر عظيم

چون آيات پيشين و نيز آيات بعد درباره نبرد و جهاد است، معلوم مى شود كه فرمان اجابت شده (استجابوا)، فرمان جنگ و مبارزه بوده است.

16 - اطاعت از دستورات خداوند و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، على رغم تحمّل سختى ها و شدائد ، از مصاديق احسان و تقوا

الّذين استجابوا للّه . .. للّذين احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظيم

در برداشت فوق، «من» در «منهم»، بيانيّه گرفته شده، يعنى محسنان و تقواپيشگان همان اجابت كنندگان دعوت پيامبرند و براى آنان پاداشى بزرگ است.

17 - اهميّت و ارزش اطاعت از فرامين الهى به هنگام گرفتارى در شدائد

الّذين استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح

21 - پاداش بزرگ اميرالمؤمنين ( ع ) به خاطر احسان و تقوا و اجابت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از مجروح شدن در جنگ احد

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. اجر عظيم

امام صادق (ع): انّ رسول اللّه بعث عليّاً فى عشرة «استجابوا للّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح» الى «اجر عظيم». انّما نزلت فى اميرالمؤمنين (ع).

_______________________________

ص: 165

تفسير عياشى، ج 1، ص 206، ح 153 ; تفسير برهان، ج 1، ص 326، ح 4.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 173 - 1،13

1 - پاسخگويان به دعوت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از نبرد احد براى جهاد ، كسانى بودند كه از شايعه حمله دشمن نترسيدند و ايمانشان افزون گرديد .

الّذين استجابوا للّه . .. الّذين قال لهم النّاس ... فزادهم ايمانا

13 - دستيابى به صفت توكّل و اعتماد كامل به كفايت خداوند ، در گرو اطاعت از خدا و رسول ، پيشه ساختن صبر و تقوا و نيكوكارى است .

الّذين استجابوا للّه . .. للّذين احسنوا منهم و اتّقوا ... و قالوا حسبنا اللّه و

به نظر مى رسد صفات ياد شده در آيه قبل، رهنمودى باشد براى رسيدن آدمى به مقامى كه خداوند را وكيل خود دانسته و به كفايت او مطمئن گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 174 - 10،14

10 - اجابت دعوت خداوند و پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى شركت در جنگ ، موجب جلب رضايت الهى

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. و اتّبعوا رضوان اللّه

14 - ايمان به خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اطاعت از آنان ، صبر و جهاد ، تقوا و احسان و توكّل ، موجب رضايت كامل الهى و برخوردارى از فضل بزرگ وى

المؤمنين. الّذين استجابوا ... و اتّبعوا رضوان اللّه و اللّه ذو فضل عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 26

26 - استحقاق اجر عظيم الهى ، در گرو ايمان به خدا و رسول و پرهيز از مخالفت با آنان

و ان تؤمنوا و تتّقوا فلكم اجر عظيم

چون كلمه «اجر»، ظهور در پاداش استحقاقى دارد، در برداشت فوق، كلمه استحقاق آورده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 106 - 8

8 - يكتايى خداوند، برهانى كافى بر لزوم تبعيت از فرمانهاى اوست.

اتبع ما أوحى اليك من ربك لا إله إلا هو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 2،11

2 - انبيا، پيرو حكم خداوند هستند، نه آراى مردم

ص: 166

و إن تطع أكثر من فى الأرض

11 - خداوندِ شنوا و دانا شايسته پيروى است، نه اكثريت تابع گمانهاى واهى

و هو السميع العليم. و إن تطع أكثر من فى الأرض ... إن يتبعون إلا الظن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 3 - 10

10 - پيروى از قرآن، پذيرش ولايت خداوند و فرمانبردارى از اوست.

اتبعوا ما أنزل إليكم من ربكم و لاتتبعوا من دونه أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 10،17،18

10 - اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از خدا و رسول ، از نشانه هاى بارز مؤمنان

و المؤمنون و المؤمنت . .. و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة

17 - مؤمنان راستين ، فرمانبران خدا و رسول از روى ميل و رغبت و نه از روى اكراه و بى ميلى

و يطيعون اللّه و رسوله

واژه «اطاعة» (مصدر يطيعون) به معناى فرمانبردارى از روى رغبت و ميل است.

18 - اطاعت از دستورات رسول خدا - در فرمان هاى حكومتى و . . . - همانند اطاعت از خدا لازم است .

و يطيعون اللّه و رسوله

جدا آمدن اطاعت رسول از اطاعت خدا، مشعر به متفاوت بودن مواد و موضوعات مورد دستور است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 35 - 5،10

5 - تنها خدا ، سزاوار پرستش و پيروى است .

قل هل من شركائكم من يهدى إلى الحق قل اللّه يهدى للحق

10 - تبعيت بى چون و چرا از هدايت هاى الهى و سرپيچى از پيروى غير خدا ، داوريى است بخردانه و نشانه اى است از خردمندى .

أفمن يهدى إلى الحق أحق . .. أمن لايهدّى ... فما لكم كيف تحكمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 92 - 4

4- خداوند ، از همگان عزتمندتر و به رعايت جانب او در كار ها و تصميم گرى هاى سزاوارتر و بايسته تر است .

قال يقوم أرهطى أعزّ عليكم من الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 115 - 6

ص: 167

6- آنان كه بر اطاعت فرمان هاى خدا صبورى كنند ، از محسنانند .

واصبر فإن الله لايضيع أجر المحسنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 1 - 20

20- عزّت ، غلبه و كمال ، پيامد پيمودن راه خدا و پيروى از آموزه هاى قرآن است .

كتب . .. إلى صرط العزيز الحميد

اضافه شدن «صراط» به «العزيز الحميد» اشاره به اين نكته دارد كه سالك اين راه، راه عزّت و كمال را مى پيمايد; زيرا حمد و ستايش در برابر كمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 49 - 6،7

6- همه جنبندگان در برابر خداوند منقادند و استكبار نمىورزند .

و لله يسجد ما فى السموت و ما فى الأرض من دابّة . .. و هم لايستكبرون

7- همه فرشتگان ، مطيع و منقاد خداوند بوده و در برابر اوامر او تمرد نمى كنند .

و لله يسجد . .. و الملئكة و هم لايستكبرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 50 - 5،8

5- فرشتگان ، پيوسته از اوامر و دستورات خدا اطاعت كرده و از آن سرپيچى نمى كنند ( عصمت از نافرمانى )

و الملئكة . .. و يفعلون ما يؤمرون

8- ترس از خداوند و انجام بى چون و چراى فرمان هاى او ، امورى پسنديده و مطلوب است .

يخافون ربّهم . .. و يفعلون ما يؤمرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 52 - 5

5- تنها خداوند ، شايسته اطاعت دائمى است .

و له الدين واصبًا

از جمله معناهايى كه در لغت براى «دين» گفته شده، طاعت است و اين برداشت، بر اساس معناى ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 61 - 3

3- همه فرشتگان جز ابليس ، از امر الهى به سجده بر آدم ( ع ) اطاعت كردند .

قلنا للملئكة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبليس

ص: 168

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 116 - 7

7 - آفرينش ملائكه و ابليس ، بر آفرينش انسان ها مقدم بود .

للملئكة اسجدوا . .. إلاّإبليس أبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 8

8- فرمان خداوند ، ملاك عمل رهبران الهى است ; نه سليقه هاى شخصى آنان و آراو خواسته هاى نفسانى مردم .

و جعلنهم أئمة يهدون بأمرنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 47 - 3،4

3 - اصرار و تأكيد منافقان صدراسلام ، بر صداقت خويش در ايمان به خدا و رسول و فرمان برى از ايشان

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول و أطعنا

مدن فعل مضارع (يقولون) - كه دال بر استمرار است - و نيز تكرار «با» در «باللّه» و «بالرسول» و تصريح بر فرمان برى و اطاعت، همگى حاكى از اصرار و تأكيد فراوان منافقان بر صحت ادعا خويش است.

4 - اطاعت و فرمان برى از خدا و رسولش ، لازمه جداناپذير ايمان راستين و شرط دين دارى است .

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول و أطعنا

تأكيد و اصرار منافقان بر اطاعت و فرمان برى از خدا و رسول او، پس از اظهار ايمان، حاكى از اين است كه اطاعت و فرمان برى از خداوند و پيامبر(صلی الله علیه و آله) در كنار ايمان، امرى مسلم و پذيرفته شده ميان همگان بود. از اين رو منافقان براى پوشاندن ماهيت پليد خود، مسأله اطاعت و فرمان برى خود را به صراحت اظهار مى داشتند. گفتنى است ذيل آيه - كه آنان را مؤمن ندانسته است (و ما أُولئك بالمؤمنين) - مؤيد همين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 51 - 8

8 - اطاعت و فرمان برى مؤمنان از خدا و رسول او ، آگاهانه و هوشمندانه است .

إنّما كان قول المؤمنين إذا دعوا إلى اللّه و رسوله ليحكم بينهم أن يقولوا سمعنا و

برداشت فوق از تقدم «سمعنا» بر «أطعنا» قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 12

12 - جهاد ، مصداق فرمان برى شايسته از خدا و رسول او است .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ قل لاتقسموا طاعة معروفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 169

12 - نور - 24 - 64 - 2

2 - مالكيت مطلقه خداوند بر جهان هستى ، مقتضى اطاعت بى چون و چرا از او و پرهيز از سرپيچى است .

لاتجعلوا دعاء الرسول . .. فليحذر الذين يخافون عن أمره ... ألا إنّ للّه ما فى الس

برداشت فوق، بر اين اساس استوار است كه جمله «إنّ للّه ما فى السماوات. ..» در حكم تعليل براى جملات پيشين باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 26 - 3،5،6

3 - تمامى پديده هاى هستى ، تنها در برابر خداوند ، خاضعانه فرمان بردارند .

و له من فى السموت و الأرض كلّ له قنتون

«قنوت» - ريشه «قانتون» - به معناى «اطاعت خاضعانه» است(مفردات راغب).

5 - فرمان بردارى عالَم هستى از خداوند ، آگاهانه و عالمانه است .

كلّ له قنتون

جمع بسته شدن «قانت» با«ون» حكايت از اين دارد كه اطاعت آنها از خداوند، از روى شعور و فهم است.

6 - فرمان بردارىِ محضِ موجودات عالم از خداوند ، دليل اطاعت انسان ها از نداى او براى زنده شدن مجدد در قيامت است .

إذا دعاكم دعوة . .. إذا أنتم تخرجون . و له من فى السموت ... كلّ له قنتون

جمله «كلٌّ له قانتون» عطف به جمله «و له من فى . ..» است و جمله «و له من فى...» را مى توان به منزله دليلى براى آيه قبل تلقى كرد. بنابراين، معناى آيه چنين مى شود: به دليل اين كه همه، از جمله انسان ها تسليم محض خدايند، با صدور فرمان خداوند به برخاستن از قبر، زنده مى شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 33 - 12،13

12 - اطاعت از خدا و پيامبر او ، از جمله وظيفه هاى دينى همسران پيامبر بود .

و أطعن اللّه و رسوله

13 - اطاعت از پيامبرخدا (صلی الله علیه و آله) داراى اهميتى در حدّ اطاعت از خداوند است .

و أطعن اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 36 - 1،5

1 - هيچ مرد و زن مؤمنى حق ندارد كه در برابر فرمان خداوند و پيامبرش ، تصميم ديگرى بگيرد .

و ما كان لمؤمن و لامؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرًا أن يكون لهم الخيرة من أمرهم

5 - مقتضاى ايمان ، تسليم بودن در برابر فرمان هاى خداوند و پيامبر (صلی الله علیه و آله) است .

و ما كان لمؤمن و لامؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرًا أن يكون لهم الخيرة

ذكر «مؤمن» و «مؤمنة» به عنوان وصف، چه بسا در صدد توجه دادن به اين نكته است كه ايمان مؤمنان، بايد در تسليم بودن، نقش داشته باشد.

ص: 170

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 66 - 9

9 - اطاعت از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) به همراه اطاعت از خدا ، كارساز است .

يليتنا أطعنا اللّه و أطعنا الرسولا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 71 - 7

7 - اطاعت از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ، در حدّ اطاعت از خداوند ، كارساز و با اهميت است .

و من يطع اللّه و رسوله فقد فاز

عطف «رسول» به «اللّه» و آوردن يك فعل براى آن، حكايت از كارسازى اطاعت از پيامبر(صلی الله علیه و آله) در حدّ اطاعت از خدا مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 21 - 3،4

3- لزوم هماهنگى گفتار و كردارِ مؤمنان ، در راستاى طاعت خداوند *

طاعة و قول معروف

در صورتى كه «طاعة و قول معروف» مبتدا براى خبر محذوف باشد; از مجزا آمدن «طاعة» و «قول معروف» استفاده مى شود كه آنچه خداوند از انسان مى خواهد، صرف طاعت عملى نيست; بلكه بايد سخن انسان همراه با عمل وى، نيك و پسنديده باشد و در ضمنِ طاعت، اظهار ناراحتى نكند.

4- جهاد در راه خدا ، طاعتى است بزرگ .

طاعة

برداشت بالا بنابر اين نكته است كه «طاعة» خبر مبتداى محذوف باشد; يعنى، «هو طاعة» و ضمير «هو» به «القتال» - كه در آيه قبل ياد شده - باز گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 33 - 1

1- همه مؤمنان ، موظف به اطاعت از خدا و رسول او

يأيّها الذين ءامنوا أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 17 - 5

5 - اطاعت از رسول خدا ، عين اطاعت از خدا است .

و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّ-ت

از عطف رسول به «اللّه» - بدون تكرار فعل «يطع» - مطلب بالا قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 171

17 - حجرات - 49 - 14 - 13،16

13 - اطاعت كامل از خدا و رسول او ، نمود ره يافت ايمان در قلب

و لمّا يدخل الإيمن فى قلوبكم و إن تطيعوا اللّه و رسوله لايلتكم من أعملكم شيئًا

با توجه به ارتباط «إن تطيعوا. ..» با جمله قبلى - كه در زمينه ايمان قلبى بود - مطلب بالا استفاده مى شود.

16 - اطاعت از خدا و رسول او ، امرى متلازم و تفكيك ناپذير

و إن تطيعوا اللّه و رسوله لايلتكم من أعملكم شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 36 - 2

2 - آفرينش آسمان ها و زمين ، نشانى از آفريدگار شايسته عبادت و اطاعت

أم خلقوا السموت و الأرض

خداوند با اين پرسش، كافران را به خالقيت خويش توجه داده است; تا از اين طريق آنان دست از لجاج بردارند و به اطاعت و عبادت او بگروند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 6 - 1،4

1 - گياهان از بوته ها تا درختان ، در اطاعت و فرمانبرى از قوانين الهى

و النجم و الشجر يسجدان

«نجم» در معناى ستاره و گياه بى ساقه (بوته) به كار مى رود و «شجر» به گياهان ساقه دار گفته مى شود(مفردات راغب). قرار گرفتن «نجم» در كنار «شجر» قرينه است بر اين كه مراد از آن، معناى دوم (بوته) است.

4 - تشويق انسان ها از سوى خداوند ، به سجده و فرمانبرى از قوانين الهى ، همچون ديگر موجودات طبيعت

و النجم و الشجر يسجدان

ذكر سجده و فرمانبرى ستارگان و گياهان براى خداوند، مى تواند به منظور تشويق و برانگيختن بشر به پيروى از قوانين الهى و خضوع در برابر آن، ادا شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 9

9 - اطاعت از خدا و رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) و اجتناب از نافرمانى آنان ، فرمان الهى به مسلمين

و أطيعوا اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 5 - 7

7 - پيروى و تبعيت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( رهبرى الهى ) ، پيروى از خداوند است . *

ما قطعتم من لينة . .. فبإذن اللّه

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مسلمانان در هر قدم، برنامه خويش را از آيات قرآن و وحى به صورت مستقيم

ص: 172

دريافت نمى كرده و صرفاً مطيع پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده اند و خداوند، اذن پيامبر را اذن خود معرفى كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 12 - 1

1 - اطاعت از خدا و رسول او ، توصيه الهى به مؤمنان

و أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 13 - 3

3 - اطاعت و فرمان برى ، تنها شايسته معبود حقيقى ( اللّه ) است .

أطيعوا اللّه . .. اللّه لا إله إلاّ هو

جمله «لا إله إلاّ هو» مى تواند تعليل براى «أطيعوا اللّه» باشد; يعنى، چون معبودى جز اللّه وجود ندارد، پس بايد تنها از او اطاعت كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 16 - 7

7 - اطاعت و فرمان برى ، توصيه خداوند به مؤمنان

و أطعيوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 5 - 6

6 - تسليم در برابر خداوند ، ايمان به او ، فرمانبرى از او ، توبه ، عبادت و روزه دارى ، از اوصاف زنان شايسته در نگاه وحى

أزوجًا خيرًا منكنّ مسلمت مؤمنت قنتت تئبت عبدت سئحت

«قنوت» (مصدر «قانتات») به معناى اطاعت همراه با خضوع است (مفردات راغب). «سياحت» (ماده «سائحات») به معناى سير در زمين به منظور عبادت است. اهل لغت و مفسران گفته اند: از آن جا كه روزه داران، تمام روز را بدون غذا سپرى مى كنند، به آنان «سائح» مى گويند (برگرفته از لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 12 - 14

14 - مريم ( س ) شخصيتى اطاعت پيشه و فرمانبردار در برابر خداوند

و كانت من القنتين

«قونت» در معناى طاعت و دعا استعمال مى شود و در اين آيه به معناى اطاعت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 20 - 4

ص: 173

4 - توانمندى براى حركت در راه اطاعت خداوند ، از جمله مقدرات الهى در وجود انسان است .

فقدّره . ثمّ السبيل يسّره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 2 - 1،2

1 - آسمان ، مطيع و گوش به فرمان خداوند است .

و أذنت لربّها و حقّت

«أذنت»; يعنى، «استمعت» (لسان العرب). اين فعل ممكن است از «اُذُن» (گوش) گرفته شده باشد.

2 - آسمان ، براى اطاعت از فرمان خداوند ، شايستگى و آمادگى لازم را دارد .

و حقّت

«حقّ» و «حقيق»; يعنى، «جدير و خليق» (سزاوار و شايسته). (قاموس) بنابراين «حُقّت»; يعنى، سزاوار شد و اهليت و لياقت يافت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 5 - 1،4

1 - زمين ، مطيع و گوش به فرمان خداوند است .

و أذنت لربّها

4 - زمين ، براى اطاعت از فرمان خداوند ، شايستگى و آمادگى لازم را دارد .

و حقّت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 5 - 4

4 - لزوم تحقيق درباره منشأ آفرينش انسان و كشف عنصر اصلى در پيدايش جسم او

فلينظر الإنسن ممّ خلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فيل - 105 - 3 - 2

2 - پرندگان ، مطيع فرمان خداوند و در خدمت اهداف او هستند .

و أرسل عليهم طيرًا أبابيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اخلاص - 112 - 2 - 12

12 - « قال الباقر ( ع ) الصمد السيّد المطاع الذى ليس فوقه آمر و ناه قال : و سئل على بن الحسين زين العابدين ( ع ) عن الصمد فقال : الصمد الذى لاشريك له و لايؤوده حفظ شىء و لايعزب عنه شىء ;

امام باقر(ع) فرمود: صمد آقايى است كه مورد اطاعت است و برتر از او امركننده و نهى كننده اى نيست و فرمود: از امام سجاد(ع)

ص: 174

درباره «صمد» سؤال شد، آن حضرت فرمود: صمد كسى است كه شريكى ندارد و نگه دارى چيزى او را خسته نمى كند و هيچ چيز از او مخفى نيست».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 13 - 2،3،4،9

2 - اطاعت از خدا و رسولش ، عامل دخول و جاودانگى در بهشت

و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّات . .. خالدين فيها

3 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اطاعت از خداست .

تلك حدود اللّه و من يطع اللّه و رسوله

اضافه شدن «رسول» به ضميرى كه به «اللّه» برمى گردد، بيانگر اين است كه اطاعت از رسول به اين جهت لازم شده كه رسول خدا و پيام رسان اوست و در حقيقت اطاعت او، اطاعت خداوند است.

4 - عمل به احكام ارث ، اطاعت از خدا و رسول و عامل دخول در بهشت است .

يوصيكم اللّه فى اولادكم . .. و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّات

از موارد مورد نظر براى «من يطع . .. »، رعايت احكام و قوانين ارث است.

9 - رعايت حدود الهى ( احكام و قوانين ارث و . . . ) و اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، رستگارى بزرگ

تلك حدود اللّه و من يطع اللّه و رسوله . .. و ذلك الفوز العظيم

«ذلك» مى تواند اشاره باشد به اطاعت خدا و رسول كه از موارد آن رعايت احكام و قوانين ارث و حدود الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 36 - 22

22 - احسان به ديگران بايد در جهت اطاعت خداوند و دور از تكبر و فخرفروشى به ديگران باشد .

و بالوالدين احساناً . .. انّ اللّه لا يحبّ من كان مختالا فخوراً

جمله «انّ اللّه . .. » مى تواند هشدارى به پرستشگران و احسان كنندگان باشد كه مبادا عبادت و احسان خويش را با كبرورزى و فخرفروشى ضايع كنند و از جرگه محبوبان الهى خارج شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 1،2،9،11،13،20،27،29

1 - مؤمنان ، موظّف به اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر

يا ايّها الّذين امنوا اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

2 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اولواالأمر ، در طول اطاعت از خداوند

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

9 - اداى امانت ( واگذارى مقام به اهل آن ) و تحقق عدالت ، در پرتو اطاعت از خدا ، رسول و اولواالامر است .

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حكمتم بين النّاس ان تحكموا ب

گويا اين آيه، اشاره به چگونگى تحقق فرمانهاى مطرح شده در آيه قبل است.

11 - تحقق اطاعت كامل از خدا و رسول ، در گرو مراجعه به آنها به هنگام اختلافات و كشمكشها

ص: 175

اطيعوا اللّه . .. فان تنازعتم فى شىء

13 - اطاعت همگان از خدا و رسول ، تضمين كننده وحدت جامعه ايمانى

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول . .. فردّوه الى اللّه و الرّسول

20 - اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر ، نشانه ايمان واقعى به خدا و روز قيامت است .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر . .. ان كنتم تؤمنون باللّه و اليوم ال

بنابر اينكه جمله «ان كنتم»، شرط براى جمله «اطيعوا اللّه» نيز باشد.

27 - اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر ( تبعيّت از قرآن و سنّت ) ، امرى پسنديده و داراى بهترين فرجام

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر . .. ذلك خير و احسن تاويلا

بنابر اينكه «ذلك» اشاره به «اطيعوا اللّه . .. » نيز باشد.

29 - سعادت دنيا و آخرت ، در گرو اطاعت از خدا و رسول و مراجعه به آنها در حل كشمكشها *

اطيعوا اللّه . .. ذلك خير و احسن تاويلا

بدان احتمال كه جمله «ذلك خير» مربوط به دنيا و جمله «احسن تاويلا» مربوط به آخرت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 64 - 4

4 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در طول اطاعت از خداوند است .

و ما ارسلنا من رسول الّا ليطاع باذن اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 66 - 3

3 - تنها گروهى اندك از مردم ، پذيراى حكم خودكشى و ترك خانه و كاشانه در صورت فرمان الهى به آن

و لو انّا كتبنا عليهم ان اقتلوا انفسكم . .. ما فعلوه الّا قليل منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 69 - 1،3،6،10،12

1 - مصاحبت با پيامبران ، صدّيقان ، شاهدان و گواهان اعمال و صالحان ، پاداش اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و من يطع اللّه و الرّسول . .. و الصّالحين

«صدّيق»، يعنى بسيار راستگو و شايد مبالغه بودن آن اشاره به صداقت آنان در گفتار و عمل باشد. برخى برآنند كه مقصود از صديقين، اولين كسانى هستند كه پيامبران را تصديق كردند و شاهدان، يا به معناى كشته شدگان در راه خدا و يا گواهان بر اعمال انسانها و يا عالمان واقعى دين است.

3 - اطاعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، همان اطاعت خداست .

و من يطع اللّه و الرّسول

6 - پيروان خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، از همنشينان بهشتى پيامبران ، صدّيقان ، شاهدان و صالحان خواهند بود .

و من يطع اللّه . .. فاولئك مع الذين انعم اللّه عليهم من النبيّين ... و الصّالحين

چون مصاحبت و همنشينى با پيامبران براى همه پيروان آنان در دنيا تحقق نمى يابد، بنابراين زمان آن، آخرت و مكانش بهشت

ص: 176

است.

10 - مقام پيروان ، صديقين ، شاهدان و صالحان بالاتر از مقام اطاعت كنندگان از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و من يطع اللّه و الرّسول فاولئك . .. الصالحين

12 - پيامبران ، صديقين ، شاهدان و صالحان ، رفيقان و همنشينانى نيكو براى پيروان خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و من يطع اللّه و الرّسول . .. و حسن اولئك رفيقاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 70 - 2

2 - معاشرت و همنشينى با پيامبران ، صديقان ، شاهدان و صالحان ، تفضّلى الهى براى اطاعت كنندگان از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

فاولئك مع الّذين . .. ذلك الفضل من اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 71 - 6

6 - آمادگى نظامى و حركت براى جهاد ، نشانه اطاعت كامل از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و من يطع اللّه و الرّسول . .. يا ايّها الّذين امنوا خذوا حذركم فانفروا

ذكر مسأله جهاد پس از بيان لزوم اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)، اشاره به اهمّ موارد اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 80 - 1،6،10

1 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اطاعت از خداست .

من يطع الرّسول فقد اطاع اللّه

6 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در طول اطاعت از خداوند

من يطع الرّسول فقد اطاع اللّه

10 - اطاعت از رهبر به حق ( امام ) بر پايه شناخت كامل وى ، اطاعت از خدا و موجب خوشنودى اوست .

من يطع الرّسول فقد اطاع اللّه

امام باقر (ع) فرمود: . .. رضى الرحمان الطاعة للامام بعد معرفته انّ اللّه تبارك و تعالى يقول: «من يطع الرّسول فقد اطاع اللّه ...» ...

_______________________________

كافى، ج 1، ص 185، ح 1 ; نورالثقلين، ج 1، ص 520، ح 420 ; تفسير عياشى، ج 1، ص 259، ح 202 ; كافى، ج 2، ص 19، ح 5.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 146 - 2،4،5

2 - منافقان در صورت توبه ، اصلاح گذشته ، تمسك به خدا و اطاعت خالصانه از او ، در زمره مؤمنان واقعى قرار مى گيرند .

الا الذين تابوا . .. فأولئك مع المؤمنين

4 - اصلاح و جبران گذشته ، پيروى از فرامين الهى و پرهيز از ريا ، شرط پذيرش و ثمربخش بودن توبه منافقان

ص: 177

الا الذين تابوا و أصلحوا و اعتصموا باللّه و أخلصوا دينهم اللّه

چنانچه جمله هاى «اصلحوا» و «اعتصموا» و «اخلصوا»، بيانگر شرايط قبولى توبه منافقان باشد، مراد از «اعتصموا» - با توجه به صفات شمرده شده براى آنان - پيروى از اوامر خداوند و مراد از «اخلصوا» پرهيز از ريا كه از ويژگيهاى منافقين شمرده شده است، مى باشد.

5 - اصلاح گذشته ، مشروط به توبه و پشيمانى از اعمال نارواست و اطاعت خالصانه از خداوند در گرو اعتصام به اوست .

الا الذين تابوا و أصلحوا و اعتصموا باللّه و أخلصوا دينهم

ظاهراً جمله «اصلحوا» و «اعتصموا» و «اخلصوا»، هر يك مترتب بر ديگرى است. يعنى بدون بازگشت از نفاق، اصلاح ممكن نيست، و بدون اصلاح، اعتصام به خدا امكان ندارد، و بدون اعتصام به خدا، رهايى از ريا غير ممكن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 7 - 4،5،6

4 - اطاعت مطلق از خداوند ، پيمان الهى از مؤمنان

و اذكروا . .. ميثقه الذى و اثقكم به اذ قلتم سمعنا و اطعنا

5 - مؤمنان در صدر اسلام ، پذيراى پيمان خداوند با اظهار اطاعت از او

ميثقه الذى و اثقكم به اذ قلتم سمعنا و اطعنا

6 - تعهد فطرى انسان با خداوند ، بر اطاعت كامل از او

و ميثقه الذى و اثقكم به اذ قلتم سمعنا و اطعنا

چون مخاطبان آيه، همه مسلمانان، بلكه همه انسانها تا روز قيامت هستند، مقصود از ميثاق، پيمانى است كه همه انسانها با خدا دارند و آن لزوم اطاعت از اوست كه فطرت و عقل هر انسانى بدان حكم مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 12 - 1

1 - ميثاق خداوند از بنى اسرائيل بر اطاعت كامل از فرامين او

و لقد اخذ اللّه ميثق بنى اسرءيل

به مقتضاى ارتباط اين آيه با آيه هفتم، معلوم مى شود كه خداوند از بنى اسرائيل نيز بر اطاعت كامل پيمان گرفته بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 13 - 24

24 - تنها گروهى اندك از بنى اسرائيل ، وفادار به پيمان هاى الهى ، وارسته از تحريفگرى و خيانت و پايبند به دستورات خداوند

فبما نقضهم ميثقهم . .. و لاتزال تطلع على خائنة منهم إلاّ قليلا

«الا قليلا» استثناء از تمامى صفاتى است كه درباره بنى اسرائيل بيان شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 21 - 6

6 - فرمانبرى از خداوند و پيامبران او ، سپاس نعمت هاى الهى است .

ص: 178

اذكروا نعمة اللّه عليكم . .. ادخلوا الارض المقدسة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 35 - 17

17 - ترغيب مؤمنان به انجام فرامين الهى با بيان آثار و فوايد آن ، از روش هاى قرآن

يأيها الذين ءامنوا اتقوا اللّه . .. و جهدوا فى سبيله لعلكم تفلحون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 56 - 6

6 - اطاعت از خدا و رسول و مؤمنان واجد شرايط ، محور تشكل حزب اللّه

و من يتول اللّه و رسوله و الذين ءامنوا فان حزب اللّه هم الغلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 92 - 1،2،7،8،9

1 - اهل ايمان وظيفه دار اطاعت از خداوند و رسول او

و اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول

2 - اطاعت خدا و رسول او و پرهيز از نافرمانى ايشان ، لازمه ايمان

يايها الذين ءامنوا . .. و اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول

مخاطب قرار دادن مسلمانان با عنوان «الذين ءامنوا» براى رساندن اين معنى است كه ايمان به خدا و رسول مستلزم اطاعت و پيروى از آنان است.

7 - فلاح و رستگارى پيامد اطاعت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

فاجتنبوه لعلكم تفلحون . .. و اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول

8 - رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اجبار مردم به اطاعت از خداوند نيست .

فان توليتم فاعلموا انما على رسولنا البلغ المبين

بديهى است كه جمله «فاعلموا . ..» نمى تواند جواب شرط باشد زيرا ضرورت ابلاغ متوقف بر اعراض مردمان نيست، بنابراين جواب شرط مقدر است و جمله «فاعلموا ...» جانشين و قرينه آن مى باشد. يعنى شما خود مسؤول عواقب اعراض خويش هستيد زيرا اجبار شما بر اطاعت، خارج از وظائف رسول ماست.

9 - پندار برخى از مسلمانان بر اينكه پيامبران وظيفه دار اجبار مردم به اطاعت از خدا و رسول هستند . *

فاعلموا انما على رسولنا البلغ المبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 109 - 9

9 - فراخوانى امت ها به پيروى از فرمان هاى خداوند سرلوحه رسالت انبيا و يكى از وظايف آنان

يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ماذا اجبتم

ص: 179

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 161 - 15

15 - اطاعت از فرمان هاى الهى ، احسان و نيك كردارى است .

اسكنوا . .. و قولوا حطة و ادخوا الباب سجداً ... سنزيد المحسنين

برداشت فوق بر اساس احتمال ديگرى كه درباره «المحسنين» است استفاده شده ; يعنى اين كلمه جانشين ضمير «كم» گرفته شده است تا به اين معنا اشاره شود كه اطاعت از فرمانهاى ياد شده احسان و اطاعت كنندگان آن اوامر از محسنانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 1 - 12،13

12 - لزوم اطاعت از تمامى دستورات خدا و رسول وى

و أطيعوا اللّه و رسوله

13 - اطاعت از خدا و رسول او ، تلاش براى رفع اختلافات جامعه ايمانى و رعايت تقوا ، لازمه ايمان به خدا و رسول اوست .

فاتقوا اللّه و أصلحوا . .. و أطيعوا اللّه و رسوله إن كنتم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 20 - 1،2،4

1 - اهل ايمان وظيفه دار اطاعت از خدا و رسول و پرهيز از نافرمانى آن حضرت

يأيها الذين ءامنوا أطيعوا اللّه و رسوله و لا تولوا عنه

2 - فرمان هاى خدا و رسولش داراى هويتى واحد ، و پيروى از خداوند در گرو پيروى از رسول اوست .

أطيعوا اللّه و رسوله و لا تولوا عنه

چون جمله «و لاتولوا عنه» (از رسول خدا و فرمانهاى او اعراض نكنيد)، توضيح و تأكيدى براى جمله «أطيعوا اللّه و رسوله» است و در اين جمله تنها اعراض از پيامبر(صلی الله علیه و آله) مطرح شده، دو نكته استفاده مى شود: يكى اينكه فرمانهاى خدا و رسول او داراى هويت واحد است ; دوم اينكه اطاعت از خداوند در گرو اطاعت از رسول اوست.

4 - حمايت و نصرت الهى از آن مؤمنانى است كه همواره مطيع خدا و رسول او باشند و از دستورات وى تخلف نكنند . *

و أن اللّه مع المؤمنين . .. أطيعوا اللّه و رسوله و لاتولوا عنه

آيه مورد بحث مى تواند بيانگر كلمه «المؤمنين» در آيه قبل باشد. يعنى آن وعده حمايت (أن اللّه مع المؤمنين)، مخصوص مؤمنانى است كه از دستورات خدا و رسول او سرپيچى نكنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 46 - 1،6

1 - اطاعت از فرمان هاى خدا و رسول به هنگام رويارويى با دشمنان ، وظيفه اى ضرورى بر عهده مسلمانان

و أطيعوا اللّه و رسوله

6 - اطاعت از خدا و رسول در پى دارنده وحدت و عظمت جامعه اسلامى

و أطيعوا اللّه . .. و لاتنزعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم

برحذر داشتن اهل ايمان از نزاع و اختلاف، پس از فراخوانى آنان به اطاعت از خدا و رسول مى تواند اشاره به اين معنا داشته باشد

ص: 180

كه تنها راه براى دور ماندن از نزاعها و اختلافات، پيروى كردن از خدا و رسول اوست.

55- اطاعت از خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 69 - 2

2- موسى ( ع ) بر اطاعت كامل خود از خضر ( ع ) و سرپيچى نكردن از فرمان هاى او تأكيد كرد .

ستجدنى إن شاء اللّه صابرًا و لا أعصى لك أمرًا

56- اطاعت از دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 17

17 - ضرورت پرهيز از متابعت دشمنان و پيروى از خواسته هاى آنان

و لاتتبعوا خطوت الشيطن إنه لكم عدو مبين

چون دشمنى شيطان با انسان علت براى لزوم پرهيز از متابعت اوست، دانسته مى شود كه آدمى هر كس و هر چيزى را كه دشمن خود يافت بايد از پيروى او سرباز زند.

57- اطاعت از دوستان شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 121 - 14

14 - اطاعت از شيطان و اولياى آن، شرك است.

و إن أطعتموهم إنكم لمشركون

58- اطاعت از دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 232 - 17

17 - لزوم تعبد در برابر احكام الهى ، در عين جهل به حكمت و فلسفه آن

ذلك يوعظ به من كان منكم يؤمن باللّه و اليوم الاخر . .. و اللّه يعلم و انتم لا تع

ص: 181

59- اطاعت از دين ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 125 - 2،11

2 - برترين آيين ، پيروى از دين ابراهيم است .

و من احسن ديناً ممن اسلم وجهه للّه و هو محسن و اتبع ملة إبرهيم حنيفاً

11 - پيروى از آيين ابراهيم ( ع ) ( دين حنيف ) ، موجب برخوردار شدن از محبت خداوند

و اتبع ملة إبرهيم حنيفاً و اتخذ اللّه إبرهيم خليلا

در صورتى كه آيين پيراسته از انحراف، باعث دستيابى ابراهيم به مقام دوستى خدا شده باشد، پيروى از آن آيين، براى ديگران نيز مى تواند چنان تأثيرى داشته باشد و آنان را چون ابراهيم به مقام دوستى خداوند ارتقا دهد.

60- اطاعت از رسوم پيشينيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 26 - 4

4 - لزوم پيروى از سنن و قوانين صحيح پيشينيان

و يهديكم سنن الّذين من قبلكم

61- اطاعت از رهبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 67 - 1

1 - كافران ، در حال سوختن در آتش جهنم ، اعلام مى كنند كه مطيع بزرگان و رؤساى گمراه سازشان بودند .

إنّ اللّه لعن الكفرين . .. يوم تقلّب ... و قالوا ربّنا إنّا أطعنا سادتنا ... فأ

62- اطاعت از رهبران دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 56 - 5

5 - ارتباط با خدا ، رسيدگى به محرومان جامعه و فرامان برى از رهبرى جامعه اسلامى ، از مصداق هاى مهم و بارز اعمال صالح

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت . .. و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة

برداشت فوق با توجه به اين نكته است كه فريضه نماز، زكات و اطاعت از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) كه جزو اعمال صالح مى باشد، اختصاص

ص: 182

به ذكر يافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 131 - 4

4 - تبلور تقوا ، در اطاعت از پيامبران و رهبران الهى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

عطف «أطيعون» بر جمله قبل مى تواند تفسيرى باشد. برداشت ياد شده برپايه اين احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 150 - 5

5 - تبلور تقواى الهى در اطاعت از پيامبران و رهبران الهى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

براساس اين كه عطف «أطيعون» عطف تفسيرى باشد; برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 163 - 5

5 - تبلور تقواى الهى در اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

«أطيعون» مى تواند عطف تفسيرى براى «اتّقوا اللّه» باشد. برداشت ياد شده بر پايه اين احتمال است.

63- اطاعت از رهبران ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 33 - 20

20 - عن محمّد بن منصور قال: سألت عبدا صالحا عن قول الله عز و جل: «قل إنما حرم ربى الفواحش ما ظهر منها و ما بطن» قال: ان القرآن له ظهر و بطن فجميع ما حرم الله فى القرآن هو الظاهر و الباطن من ذلك ائمة الجور . .. .

محمّد بن منصور گويد: از امام كاظم(ع) درباره آيه «قل انما حرم . .. » سؤال كردم فرمود: قرآن، داراى ظاهر و باطن است ; آنچه را خداوند در قرآن تحريم كرده فاحشه آشكار و باطن آن، اطاعت از پيشوايان ستمگر است ... .

64- اطاعت از رهبران كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 60 - 8

ص: 183

8 - گروهى از اهل كتاب ، مطيع و فرمانبردار سران كفر و ضلالت

و عبد الطغوت

65- اطاعت از رهبران گمراهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 60 - 8

8 - گروهى از اهل كتاب ، مطيع و فرمانبردار سران كفر و ضلالت

و عبد الطغوت

66- اطاعت از رهبران مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 167 - 2،3،7،12

2 - اظهار پشيمانى مشركان پيرو در صحنه قيامت ، از دوستى با سران شرك و اطاعت از ايشان در دنيا

و قال الذين اتبعوا لو أن لنا كرّة فنتبرأ منهم

3 - ندامت مشركان پيرو در قيامت از شركورزى و پشيمانى آنان از اطاعت سران ، ثمرى نداشته و موجب نجات آنان نخواهد شد .

و قال الذين اتبعوا لو أن لنا كرّة فنتبرأ منهم

چنانچه ندامت از شرك و . .. در قيامت براى نجاتشان مؤثر مى بود، مشركان آرزوى بازگشت به دنيا را نمى كردند.

7 - قيامت صحنه حسرت و اندوه مشركان پيرو ، از شركورزى و پيروى از سران شرك

كذلك يريهم اللّه أعملهم حسرت عليهم

12 - شركورزى ، محبت به سران شرك و پيروى از آنان ، عمل هاى حسرت آفرين و اندوهبار در سراى آخرت براى مشركان پيرو

كذلك يريهم اللّه أعملهم حسرت عليهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 169 - 9

9 - شيطان ، وادار كننده انسان ها به شركورزى و ترغيب كننده آنها به دوستى با سران شرك و پيروى از آنان *

و من الناس من يتخذ من دون اللّه أنداداً . .. إنما يأمركم بالسوء و الفحشاء

از مصداقهاى مورد نظر براى «سوء» و «فحشاء» به قرينه آيات قبل، شرك ورزى و . .. است.

ص: 184

67- اطاعت از رهبرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 246 - 12

12 - لزوم پيمان گرفتن رهبرى جامعه از مردم ، براى پايبندى بر تبعيّت از وى در جنگ و غير آن

قال هل عسيتم ان كتب عليكم القتال اَلاّ تقاتلوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 31 - 8،14

8 - كردار انسان ، نمايانگر عُلقه ها و گرايش هاى درونى است .

قل ان كنتم تحبون اللّه فاتبعونى

14 - پذيرش رهبران الهى و تبعيّت از آنان ، زمينه بخشايش گناهان

فاتّبعونى . .. و يغفر لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 132 - 2

2 - وجوب تبعيّت از فرامين رسول خدا ( رهبران الهى )

و اطيعوا اللّه و الرّسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 152 - 9،13

9 - تحقق وعده الهى به پيروزى جامعه ايمانى در گرو اتّحاد صفوف ، پايدارى و پيروى آنان از رهبرى

و لقد صدقكم اللّه وعده . .. حتّى اذا فشلتم و تنازعتم فى الامر و عصيتم

13 - استوارى در نبرد ، اتّحاد و يكدلى رزمجويان و پيروى از دستورات رهبران الهى ، عامل جلب اذن خداوند براى پيروزى بر دشمن

اذ تحسّونهم باذنه حتّى اذا فشلتم و تنازعتم فى الامر و عصيتم

كلمه «باذنه» بيانگر اين است كه پيروزيها در گرو اذن خداوند است و از اينكه مسلمانان در مرحله اوّل، يعنى قبل از اختلاف و سستى و سرپيچى، مأذون به پيروزى شدند و آنگاه كه سستى كردند و اختلاف ورزيدند و سرپيچى نمودند، اذن به پيروزى برداشته شد، معلوم مى شود اذن الهى به پيروزى، دائر مدار عملكرد رزمجويان خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 200 - 21

21 - مقاومت در برابر دشمن بر اساس تقيّه و آمادگى براى پيروى از دستورات پيشوايان ، وظيفه مؤمنان

يا ايّها الّذين امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا

امام صادق (ع) درباره آيه فوق فرمود: . .. و صابروهم على التّقيّة و رابطوا على من تقتدون به ... .

_______________________________

ص: 185

معانى الاخبار، ص 369، ح 1 ; تفسير برهان، ج 1، ص 334، ح 3.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 71 - 6

6- همه انسان ها ( خوبان و بدان ) در دنيا به ناگزير امام و پيشواى مخصوص به خود داشته و از او پيروى خواهند كرد .

يوم ندعوا كلّ أُناس بإممهم

از اينكه خداوند مى فرمايد: «همه انسانها به امام خود فرا خوانده مى شوند» معلوم مى شود كه در دنيا، همه داراى امام و پيشوا هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 4،5،6،8،9،20

4 - لزوم اطاعت از اوامر حكومتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اولواالامر ( حكمرانان و واليان )

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

5 - وجوب اطاعت از اولواالامر و واليان ، منوط به ايمان ايشان است .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

كلمه «منكم» (از ميان شما مؤمنان) دلالت دارد كه اولواالامر و واليانى اطاعتشان واجب است كه مؤمن باشند.

6 - وجوب اطاعت از ولىّ خدا ، در صورتى است كه در چارچوب اصول مشخص شده از جانب خدا و رسول عمل كند .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

چون اطاعت از اولواالامر در كنار اطاعت خدا و رسول قرار گرفته، نمى تواند شامل دستوراتى شود كه در تضاد با اوامر خداو رسول است ; زيرا اطاعت از چنين فرامينى ملازم با اطاعت نكردن از خدا و رسولش مى باشد.

8 - اجراى عدالت ، وظيفه حاكمان و اطاعت از آنان ، وظيفه مردم

و اذا حكمتم بين النّاس ان تحكموا بالعدل . .. يا ايّها الذين امنوا اطيعوا اللّه و

9 - اداى امانت ( واگذارى مقام به اهل آن ) و تحقق عدالت ، در پرتو اطاعت از خدا ، رسول و اولواالامر است .

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حكمتم بين النّاس ان تحكموا ب

گويا اين آيه، اشاره به چگونگى تحقق فرمانهاى مطرح شده در آيه قبل است.

20 - اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر ، نشانه ايمان واقعى به خدا و روز قيامت است .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر . .. ان كنتم تؤمنون باللّه و اليوم ال

بنابر اينكه جمله «ان كنتم»، شرط براى جمله «اطيعوا اللّه» نيز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 80 - 10

10 - اطاعت از رهبر به حق ( امام ) بر پايه شناخت كامل وى ، اطاعت از خدا و موجب خوشنودى اوست .

من يطع الرّسول فقد اطاع اللّه

امام باقر (ع) فرمود: . .. رضى الرحمان الطاعة للامام بعد معرفته انّ اللّه تبارك و تعالى يقول: «من يطع الرّسول فقد اطاع اللّه ...» ...

_______________________________

ص: 186

كافى، ج 1، ص 185، ح 1 ; نورالثقلين، ج 1، ص 520، ح 420 ; تفسير عياشى، ج 1، ص 259، ح 202 ; كافى، ج 2، ص 19، ح 5.

68- اطاعت از رهبرى دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 81 - 6

6 - سلامت و سعادت جوامع در گرو پيروى از رهبران الهى و عمل به قوانين دين

و لو كانوا يؤمنون باللّه و النبى و ما أنزل إليه ما اتخذوهم أولياء

با توجه به آيات گذشته كه در آن جامعه اى منحط از بنى اسرائيل ترسيم گرديده بود، معلوم مى شود آيه مورد بحث، رهنمودى است براى نجات جوامع از انحطاط، بنابراين «ما اتخذوهم أولياء» تنها، بيان يكى از نتايج ترك پيروى از رهبران الهى و عمل به قوانين دينى است و نتايج ديگر كه از آنها به سلامت و سعادت تعبير شد با توجه به آيات گذشته به دست مى آيد.

69- اطاعت از سالكان راه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 10،13،17

10 - بايد از كسانى پيروى كرد كه به سوى خدا حركت مى كنند .

جهداك على أن تشرك بى . .. فلاتطعهما ... و اتّبع سبيل من أناب إلىّ

13 - انسان هاى خداجو ، الگويى شايسته براى تبعيت اند .

و اتّبع سبيل من أناب إلىّ

17 - توجه دادن انسان به محاسبه اعمال اش در نزد خداوند ، زمينه ساز پابندى وى به توحيد و پيروى كردن از انسان هاى خداجو است .

و إن جهداك على أن تشرك بى . .. فلاتطعهما ... و اتّبع سبيل من أناب إلىّ ثمّ إلىّ

70- اطاعت از سلطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 195 - 17

17 - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است : « طاعة السلطان واجبة و من ترك طاعة السلطان فقد ترك طاعة اللّه عز و جل و دخل فى نهيه إن اللّه عز و جل يقول : و لاتلقوا بأيديكم إلى تهلكة ;

اطاعت از سلطان واجب است و هر كس پيروى از سلطان نكند، از خدا اطاعت نكرده و با نهى خداوند مخالفت كرده است. خداى عز

ص: 187

و جل مى فرمايد: خود را با دست خويش به هلاكت نيندازيد».

71- اطاعت از سنت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 104 - 14

14 - خير ، پيروى نمودن از قرآن و سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است .

و لتكن منكم امة يدعون الى الخير

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پس از تلاوت آيه فوق فرمود: الخير اتباع القرآن و سنّتى.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 289.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 27

27 - اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر ( تبعيّت از قرآن و سنّت ) ، امرى پسنديده و داراى بهترين فرجام

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر . .. ذلك خير و احسن تاويلا

بنابر اينكه «ذلك» اشاره به «اطيعوا اللّه . .. » نيز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 115 - 13

13 - حجيت سيره عملى مؤمنان ، در صورتى كه مخالفت سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله) نباشد .

و من يشاقق الرسول . .. و يتبع غير سبيل المؤمنين

جمله «يتبع غير سبيل المؤمنين»، بيانگر حجيت سيره مؤمنان است و جمله «من يشاقق الرسول»، حجيت سيره را مقيد مى كند به اينكه با سنت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و يا دليل شرعى ديگر مخالفت نداشته باشد.

72- اطاعت از شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 179 - 2

2 - شعيب ( ع ) ، خواهان اطاعت اصحاب ايكه از او ، به دليل آشكار بودن صداقت و امانت دارى اش

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

برداشت ياد شده از تفريع «اتّقوا. ..» بر «إنّى لكم رسول» به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 188

6 - اعراف - 7 - 90 - 3،6

3 - اشراف كفرپيشه مدين با ياد كردن سوگند ، پذيرش رسالت شعيب و پيروى از دستورات او را ، امرى زيان آور معرفى مى كردند .

لئن اتبعتم شعيباً إنكم إذاً لخسرون

6 - مؤمنانِ به رسالت شعيب ( ع ) مصمّم بر آيين توحيد و متابعت شعيب ( ع ) در خروج از شهر مدين

لئن اتبعتم شعيباً

73- اطاعت از شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 8،13،14

8 - ضرورت پرهيز از پيروى شيطان

و لاتتبعوا خطوت الشيطن

13 - تحريم نعمت ها و امكانات زمين بر خويشتن ، پيروى از شيطان است .

كلوا مما فى الأرض . .. و لاتتبعوا خطوت الشيطن

نهى از متابعت شيطان پس از توصيه به بهره بردارى از امكانات و پرهيز از حرامها و پليديها، گوياى اين است كه: استفاده نكردن از امكانات و يا خوددارى نكردن از حرامها و خبيثها، مصداقى از پيروى شيطان است.

14 - بهره گيرى از محرمات و چيزى هاى پليد و ناپاك ، پيروى كردن از شيطان است .

كلوا مما فى الأرض حللا طيباً و لاتتبعوا خطوت الشيطن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 170 - 8

8 - تقليد هاى كوركورانه ، از دسيسه هاى شيطان براى بازدارى انسان ها از پيروى قرآن و احكام دين

لاتتبعوا خطوت الشيطن . .. و إذا قيل لهم اتبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتبع ما أل

جمله «بل نتبع . ..» كه گوياى تقليد كوركورانه است - به قرينه آيات قبل - بيانگر مصداقى است براى «خطوات الشيطان». قابل ذكر است كه قيد «كوركورانه» از جمله «أو لو كان آباؤهم ...» استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 208 - 7،10،12

7 - تبعيت از شيطان ، عامل اختلاف و تفرقه

ادخلوا فى السلم كافة و لا تتبعوا خطوات الشيطان

ظاهراً جلمه «و لا تتبعوا . ..»، بيانگر مانع صلح و اتّحاد در ميان جامعه ايمانى است. يعنى تبعيّت از شيطان، عامل اختلاف و تفرقه است.

10 - نافرمانى در برابر فرمان خداوند ، پيروى از شيطان است .

ص: 189

ادخلوا فى السلم كافة و لا تتبعوا خطوات الشيطان

12 - هشدار الهى نسبت به پيروى از شيطان و گام نهادن در راه هاىِ وى

و لا تتبعوا خطوات الشيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 209 - 3،11

3 - متابعت از شيطان ، لغزش و انحراف است .

و لا تتبعوا خطوات الشيطان . .. فان زللتم

11 - متابعت از شيطان و ايجاد تفرقه ، ضررى به خداوند و دين او نمى زند .

ادخلوا فى السلم كافة و لا تتبعوا . .. فان زللتم ... ان اللّه عزيز حكيم

با توجه به توضيح فيش قبل.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 210 - 1،11

1 - تسليم نشدن در برابر اوامر خداوند و پيروى از شيطان ، موجب عذاب الهى

ادخلوا فى السّلم كافة . .. هل ينظرون الا ان يأتيهم اللّه فى ظلل

«ان ياتيهم اللّه»، كنايه از عذاب الهى است ; به قرينه «فان اللّه عزيز حكيم» در آيه سابق.

11 - تهديد خداوند ، نسبت به كسانى كه تسليم فرمان هاى الهى نيستند و از شيطان پيروى مى كنند .

و لا تتبعوا خطوات . .. هل ينظرون الا ان يأتيهم ... و الى اللّه ترجع الأمور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 175 - 5

5 - دوستى شيطان ، زمينه ساز ترس از غير خدا

انّما ذلكم الشّيطان يخوّف اولياءه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 121 - 14

14 - اطاعت از شيطان و اولياى آن، شرك است.

و إن أطعتموهم إنكم لمشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 142 - 5،6،11،13

5 - حرام شمردن نعمتهاى خداوند، بدون دليل و يا به دلايل واهى، پيروى از راه و گام شيطان است.

و لا تتبعوا خطوت الشيطن

6 - امساك بى بديل از خوردن گوشت چهارپايان (زهد بيجا) پيروى از راه شيطان است.

ص: 190

و من الأنعم . .. كلوا ... و لا تتبعوا خطوت الشيطن

11 - دشمنى شيطان با انسان، فلسفه نهى شدن آدمى از پيروى اوست.

و لا تتبعوا . .. إنه لكم عدو مبين

13 - روى عن أبى جعفر و أبى عبدالله(ع): إن من خطوات الشيطان الحلف بالطلاق و النذور فى المعاصى و كل يمين بغير الله تعالى.

از امام باقر و امام صادق(ع) روايت شده است: سوگند بر مطلقه شدن همسر و نذر در گناهان و هر سوگندى به غير نام خداى تعالى، پيروى از گامهاى شيطان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 83 - 13

13 - انتشار اخبار امنيّتى در جامعه ، زمينه گمراهى انبوه مردم و پيروى آنان از شيطان

و اذا جاءهم . .. اذاعوا به ... لاتبعتم الشيطان الّا قليلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 117 - 7،8

7 - پرستش هر معبودى جز خداوند ، در حقيقت شيطان پرستى است .

ان يدعون . .. و إن يدعون شيطناً مريداً

8 - اطاعت از شيطان ، خاستگاه بت پرستى

ان يدعون من دونه الا انثاً و إن يدعون شيطناً مريداً

چون دو جمله «ان يدعون . ..» و «ان يدعون الا شيطناً» داراى حصر است و مفهوم هر يك منطوق ديگر را نفى مى كند، براى رفع تنافى مى توان گفت جمله دوم بيانگر علت مضمون جمله اول است، يعنى بت پرستى برخاسته از اطاعت شيطان مى باشد. گفتنى است بنابراين مبنا «يدعون» در جمله دوم به معناى اطاعت است نه پرستش.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 118 - 8

8 - شرك و بت پرستى ، عصيان از بندگى خداوند و پذيرش سلطه شيطان است .

ان يدعون من دونه الا انثاً . .. قال لاتخذن من عبادك نصيباً مفروضاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 119 - 13،16

13 - انسان هاى گمراه و در بند آرزو ها ، فرمانبرانى گوش به فرمان شيطان

و لاضلنهم و لامنينهم و لامرنهم فليبتكن . .. فليغيرن

با توجه به ترتيب ذكر شده در آيه، معلوم مى شود كه انسان پس از ضلالت و دلبستگى به آمال و آرزوهاى توخالى، مطيع خوبى براى شيطان مى شود.

16 - اطاعت از دستورات شيطان ، در حقيقت پذيرش ولايت اوست .

و لامرنهم فليغيرن خلق اللّه و من يتخذ الشيطن ولياً

ص: 191

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 175 - 7

7 - انسان ها ، حتى عالمان هدايت يافته ، در خطر پيروى از شيطان و گام نهادن در مسير گمراهى هستند .

فانسلخ منها فأتبعه الشيطن فكان من الغاوين

74- اطاعت از صادقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 119 - 13

13 - « روى المعلى بن خنيس عن ابى عبداللّه ( ع ) فى قوله : « كونوا مع الصادقين » : بطاعتهم ;

معلى بن خنيس از امام صادق (ع) درباره قول خدا كه فرموده «با صادقان باشيد» روايت كرده: بودن با صادقان به معناى اطاعت از آنان است».

75- اطاعت از طاغوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 60 - 15

15 - فرمانبرى از طغيانگران ، ناسازگار با ايمان به خدا و كتب آسمانى

هل تنقمون منا الا ان ءامنا باللّه . .. و عبد الطغوت

توصيف پيشينيان يهود و نصارا به بندگى و اطاعت طاغوت در پاسخ استهزاى اهل كتاب نسبت به مؤمنان، حاكى از ناسازگارى ايمان به خدا با اطاعت طاغوت است.

76- اطاعت از طالوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 249 - 4،5

4 - آزمايش فرمانبرى از طالوت و نيروى اراده بنى اسرائيل از جانب خداوند به وسيله نهر *

ان اللّه مبتليكم بنهر

در آيات سابق، ترديد فرمانبرى بنى اسرائيل را در رويارويى با دشمن مطرح كرد (هل عسيتم . .. ) بنابراين آزمايش الهى، براى مشخص شدن فرمانبران و نيز ميزان فرمانبرى آنان بوده است.

5 - همراهى جمعيّت انبوهى از بنى اسرائيل با طالوت ، در آغاز حركت وى براى پيكار با متجاوزان

ص: 192

فلمّا فصل طالوت بالجنود

كلمه «جُند» به معناى جمعيّت انبوه و متراكم است. آوردن اين كلمه به صورت جمع (جنود) دلالت بر كثرت لشكريانى دارد كه با طالوت بسيج شدند.

77- اطاعت از عصيانگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 44 - 9

9- اطاعت و پيروى از گنه پيشگان و سرپيچى كنندگان از فرمان خداوند ، امرى ناروا و ناسپاسى نعمت هاى او است .

لاتعبد الشيطن إنّ الشيطن كان للرحمن عصيًّا

78- اطاعت از عقيده باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 77 - 13

13 - پيروى از افكار و عقايد بدون دليل و مبتنى بر تمايلات نفسانى ، امرى نكوهيده و مورد نهى خداوند

و لاتتبعوا اهواء قوم قد ضلوا

79- اطاعت از علما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 10

10 - جواز پيروى از كسانى كه آراى آنها عالمانه و به دور از گمان است.

و إن تطع أكثر من فى الأرض . .. إن يتبعون إلا الظن

چون جمله «إن يتبعون . .. » بيان فلسفه ممنوعيت اطاعت از اكثر مردم است، در موردى كه چنين فلسفه اى موجود نباشد، حكم ممنوعيت نيز وجود نخواهد داشت. به عبارت ديگر چون حكم منصوص العلة است، در موردى كه آن علت تحقق نيابد حكم نيز به كار نمى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 117 - 6

6 - تبعيت از اعلم، اصلى ضرورى است.

و إن تطع أكثر من فى الأرض يضلوك . .. إن ربك هو أعلم

ص: 193

جمله «هو أعلم» تعليلى براى لزوم تبعيت از خداوند است و به همين جهت اختصاصى به مورد ندارد، و در همه جا كارساز بوده و مى تواند مورد استناد قرار گيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 104 - 16

16 - تنها عالمان و هدايت يافتگان ، سزاوار پيروى و اطاعت اند

او لو كان ءاباؤهم لايعلمون شيئاً و لايهتدون

80- اطاعت از علماى مسيحيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 31 - 1

1 - تسليم و اطاعت بى چون و چراى يهود و نصارا در برابر احبار و راهبان ( پيشوايان دينى ) خويش

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً

«اتخاذ رب» كنايه از تسليم و اطاعت بى چون و چراست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 4

4 - اطاعت محض و تبعيت كوركورانه يهود و نصارا از احبار و راهبانشان ، در راستاى مبارزه با قرآن و اسلام

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

81- اطاعت از علماى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 31 - 1

1 - تسليم و اطاعت بى چون و چراى يهود و نصارا در برابر احبار و راهبان ( پيشوايان دينى ) خويش

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً

«اتخاذ رب» كنايه از تسليم و اطاعت بى چون و چراست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 4

4 - اطاعت محض و تبعيت كوركورانه يهود و نصارا از احبار و راهبانشان ، در راستاى مبارزه با قرآن و اسلام

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. يريدون أن يطفئوا نور اللّه بأفوههم

ص: 194

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 11،15

11 - يهوديان و منافقان شتابنده در كفر ، پذيراى سخنان نادرست و سر به فرمانِ سران و عالمان تحريفگر يهود

سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين لم يأتوك يحرفون الكلم

برداشت فوق بر اين مبناست كه «سمعون . ..»، علاوه بر توصيف يهوديان، وصف منافقان نيز باشد، و «للكذب» و «لقوم» مفعول به براى «سمعون» باشد. بنابراين معناى «سمعون للكذب» كه داراى لحنى مذمت آميز است، چنين مى شود: آنان پذيراى سخنان دروغ هستند، و «سمعون لقوم ءاخرين»، يعنى شنواى دستورات ديگران و مطيع آنانند.

15 - منافقان و يهوديان شتابنده در كفر ، مردمى دروغ پرداز ، جاسوس و فرمانبردار سران و عالمان تحريفگر يهود

سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين لم يأتوك يحرفون الكلم

برداشت فوق بر اين مبناست كه «للكذب» و «لقوم» مفعول له براى «سمعون» باشد. بنابراين «سمعون للكذب»، يعنى سخنان تو را مى شنوند تا بر تو دروغ ببندند و شايعه سازى كنند و «سمعون لقوم ءاخرين»، يعنى آنان جاسوس ديگرانند و سخنان تو را براى ديگران مى شنوند.

82- اطاعت از عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 59 - 9

9 - بنى اسرائيل ، موظف به پيروى از عيسى ( ع ) در عصر رسالت آن حضرت

و جعلنه مثلاً لبنى إسرءيل

اين كه عيسى(ع) الگو و مثلى براى بنى اسرائيل قرار داده شده، نشانگر اين حقيقت است كه آنان موظف به پيروى از آن حضرت بوده اند.

83- اطاعت از غير خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 64 - 3

3 - تنها اذن الهى ، مجوّز اطاعت از غير اوست .

و ما ارسلنا من رسول الّا ليطاع باذن اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 121 - 16

16 - پيروى از غير خداوند در برابر تشريع او نوعى شرك است.

ص: 195

و إن أطعتموهم إنكم لمشركون

مورد آيه اطاعت از مشركان و شياطين در مورد احكام ذبيحه است، ولى ظاهراً خصوصيتى در اين مورد نيست و لذا اين مسأله در همه موارد مشابه جارى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 3 - 9

9 - اطاعت و پيروى از ديگران در حقيقت پذيرش ولايت آنهاست.

اتبعوا . .. و لاتتبعوا من دونه أولياء

با اينكه كلمه اى مانند «احدا» به جاى «أولياء» مى توانست بيانگر معناى مقصود باشد، ولى كلمه «أولياء» به كار برده شده تا اشاره باشد به اينكه پيروى و فرمانبردارى مساوى با پذيرش ولايت و سرپرستى پيروى شونده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 31 - 7

7 - اطاعت بى چون و چرا از هر انسان ، به منزله پرستش اوست .

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً . .. و ما أمروا إلا ليعبدوا إلها وحداً

از اينكه خداوند مى فرمايد: يهود و نصارا پيشوايان دينى خود را ارباب گرفته و مى پرستيدند در حالى كه آنان رسماً چنين پرستشى نداشتند و بلكه فقط از آنها اطاعت بى چون و چرا مى كردند، برداشت فوق استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 3 - 4

4 - اطاعت از غير خدا و عبادت غير او ، شرك و ممنوع است .

ألا للّه الدين الخالص

84- اطاعت از فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 97 - 4

4- درباريان و قوم فرعون به فرمان وى ، با رسالت موسى ( ع ) به مخالفت برخاستند .

فاتبعوا أمر فرعون

بيان مخالفت قوم فرعون با جمله «آنان از فرمان فرعون پيروى كردند» براى رساندن اين نكته است كه: مخالفت قوم فرعون با رسالت موسى(ع) برخاسته از فرمان فرعون بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 54 - 1

ص: 196

1 - فرعون با تبليغات گمراه كننده ، مردم مصر را تحميق كرده ، به اطاعت از خويش واداشته بود .

و نادى فرعون فى قومه . .. فاستخفّ قومه

«استخفّ» در آيه شريفه، به معناى سبك مغز ساختن است.

85- اطاعت از قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 3 - 1،10

1 - لزوم تبعيت از قرآن و ترك پيروى از غير خدا

اتبعوا ما أنزل إليكم من ربكم و لاتتبعوا من دونه أولياء

برداشت فوق بر اين اساس است كه ضمير در «من دونه» به «ربكم» برگردانده شود.

10 - پيروى از قرآن، پذيرش ولايت خداوند و فرمانبردارى از اوست.

اتبعوا ما أنزل إليكم من ربكم و لاتتبعوا من دونه أولياء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 1 - 20

20- عزّت ، غلبه و كمال ، پيامد پيمودن راه خدا و پيروى از آموزه هاى قرآن است .

كتب . .. إلى صرط العزيز الحميد

اضافه شدن «صراط» به «العزيز الحميد» اشاره به اين نكته دارد كه سالك اين راه، راه عزّت و كمال را مى پيمايد; زيرا حمد و ستايش در برابر كمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 27 - 7

7- رهنمود هاى قرآن ، تنها تعاليم شايسته براى پذيرش و اطاعت است .

واتل ما أُحى إليك من كتاب ربّك

فعل «اتل» مى تواند از مصدر «تلاوة» به معناى قرائت باشد و ممكن است مصدر آن «تلو» به معناى تبعيت در نظر گرفته شود. برداشت بالا، براساس معناى دوم است. مقابله «اتل» - در اين آيه - با «لاتطع» - در آيه بعد - اين احتمال را تقويت كرده و بر حصر نيز دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 104 - 14

14 - خير ، پيروى نمودن از قرآن و سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است .

و لتكن منكم امة يدعون الى الخير

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پس از تلاوت آيه فوق فرمود: الخير اتباع القرآن و سنّتى.

ص: 197

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 289.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 27

27 - اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر ( تبعيّت از قرآن و سنّت ) ، امرى پسنديده و داراى بهترين فرجام

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر . .. ذلك خير و احسن تاويلا

بنابر اينكه «ذلك» اشاره به «اطيعوا اللّه . .. » نيز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 104 - 1،2،4

1 - فراخوانى خداوند كفرپيشگان را به پيروى از قرآن و رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

و إذا قيل لهم تعالوا إلى ما أنزل اللّه و إلى الرسول

2 - ارزش و تعالى انسان در سايه پيروى از قرآن و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است .

و إذا قيل لهم تعالوا

به كارگيرى كلمه «تعالوا» كه از ريشه «علو» به معناى بالا است مى تواند اشاره به اين باشد كه تعالى واقعى انسان با گرايش به دستورات خدا و رسول او امكان پذير است.

4 - پيروى از قرآن و رسول خدا عامل رهايى از افكار و انديشه هاى خرافى

ما جعل اللّه من بحيرة . .. تعالوا إلى ما أنزل اللّه و إلى الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 105 - 2

2 - پاسدارى از ايمان با پيروى از تعاليم قرآن و دستورات پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، توصيه و فرمان خداوند به مسلمانان

تعالوا إلى ما أنزل اللّه و إلى الرسول . .. يايها الذين ءامنوا عليكم انفسكم

مراد از فرمان به مراقبت از ايمان - به قرينه آيه قبل - همان روى آوردن به قرآن و تعاليم پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.

86- اطاعت از كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 102 - 2

2 - پرهيز از اطاعت كافران و بر حذر بودن از نزاع و تفرقه ، نشانه تقواى اهل ايمان

ان تطيعوا فريقاً من الذين اُوتوا الكتاب . .. اتقوا اللّه حق تُقاته

پرهيز از تفرقه و نزاع، از شأن نزول آيه «ان تطيعوا . .. » استفاده شده است.

ص: 198

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 150 - 2،5

2 - اطاعت از كفرپيشگان ، نشانه پذيرش ولايت و سرپرستى آنان

ان تطيعوا الّذين كفروا . .. بل اللّه موليكم

كلمه «بل» براى اضراب و نفى ولايت غير خداوند است و چون در آيه قبل سخن از ولايت و پذيرش آن نيامده كه با «بل» آن را نفى كند، معلوم مى شود كه همان اطاعت از كافران، در حقيقت پذيرش ولايت آنان است.

5 - اطاعت و پيروى جامعه ايمانى از كفرپيشگان ، موجب خروج از ولايت خداوند و محروميّت از يارى او

ان تطيعوا الّذين كفروا . .. بل اللّه موليكم و هو خيرُ النّاصرين

87- اطاعت از گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 77 - 8

8 - پيروى اهل كتاب از پيشينيان گمراه و هواپرست خويش ، منشأ غلو و گزافه بستن آنان به دين

ياهل الكتب لاتغلوا . .. و لاتتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل

بنابر اينكه مخاطبان «يا اهل الكتب» نصارا و يهود در عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشند، به نظر مى رسد مراد از «قوم قد ضلوا من قبل» پيشينيانى از خود اهل كتاب باشد و مصداق مورد نظر در ضلالت آن قوم، غلو و تجاوزشان در طرح مسائل دينى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 104 - 18

18 - ناپسندى تقليد و پيروى از جاهلان و گمراهان امرى وجدانى و روشن

او لو كان ءاباؤهم لايعلمون شيئاً و لايهتدون

استفهام در «او لو كان . ..» براى تقرير است و حكايت از آن دارد كه ناپسندى تقليد از جاهلان امرى است كه وجدان هر انسانى بدان اعتراف دارد.

88- اطاعت از گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 44 - 9

9- اطاعت و پيروى از گنه پيشگان و سرپيچى كنندگان از فرمان خداوند ، امرى ناروا و ناسپاسى نعمت هاى او است .

لاتعبد الشيطن إنّ الشيطن كان للرحمن عصيًّا

ص: 199

89- اطاعت از لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 163 - 4

4 - لوط ( ع ) ، خواهان اطاعت قومش از او به دليل آشكار بودن صداقت و امانت دارى وى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «اتّقواللّه» بر «إنّى لكم رسول أمين» بيانگر مطلب ياد شده است.

90- اطاعت از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 104 - 10

10 - پذيرش فرمان هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) وظيفه اى بر عهده اهل ايمان

يأيها الذين ءامنوا . .. اسمعوا

برداشت فوق بر اين اساس است كه «سمع» به معناى اطاعت كردن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 16

16 - لزوم تبعيت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تسليم شدن در برابر احكام الهى

ما جعلنا القبلة . .. إلا لنعلم من يتبع الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 31 - 1،5،10،18،20

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور فراخوانى دوستداران خدا به پيروى از خويش

قل ان كنتم تحبون اللّه فاتبعونى

5 - لزوم پيروى از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل ان كنتم تحبون اللّه فاتبعونى

10 - پيروى از پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ، عامل جلب محبّت خداوند و آمرزش همه گناهان

فاتّبعونى يحببكم اللّه و يغفر لكم ذنوبكم

جمع مضاف در «ذنوبكم»، افاده عموم مى كند.

18 - تشويق خداوند به تبعيّت و تصديق و قبول دعوت پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)

قل ان كنتم تحبّون اللّه فاتّبعونى

امير المؤمنين (ع): . .. فقال تبارك و تعالى فى التحريض على اتباعه و الترغيب فى تصديقه و القبول لدعوته «قل ان كنتم تحبّون اللّه فاتّبعونى».

_______________________________

ص: 200

كافى، ج 8، ص 26، ح 4 ; نورالثقلين، ج 1، ص 326، ح 87.

20 - تبعيّت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در نيكوكارى ، تقوا ، تواضع و خضوع ، موجب جلب محبّت خداوند

قل ان كنتم تحبّون اللّه فاتّبعونى يحببكم اللّه

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره آيه فوق فرمود: على البرّ و التقوى و التواضع و ذلّة النّفس.

_______________________________

الدرّ المنثور، ج 2، ص 178.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 32 - 1،2،3،4،8

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور دعوت مردم ، به اطاعت از خدا و رسول

قل اطيعوا اللّه و الرسول

2 - لزوم اطاعت از خدا و رسول

قل اطيعوا اللّه و الرسول

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، داراى دستورات و اوامرى غير از آنچه در وحى و قرآن آمده است .

قل اطيعوا اللّه و الرسول

اگر پيامبر (صلی الله علیه و آله) دستور و امرى غير از آنچه در قرآن آمده، نداشت; الزام به اطاعت از رسول بى معنا بود.

4 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اطاعت از خداست .

قل اطيعوا اللّه و الرسول

8 - تنها فرمانبرانِ امر خدا و رسول ، محبوب خدايند .

اطيعوا اللّه و الرسول فان تولّوا فانّ اللّه لا يحب الكافرين

حصر، از مقابله فرمانبران و كافران و محروم نمودن كافران از محبّت خدا، استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 33 - 6

6 - يادآورى امتياز و برترى انبياى گذشته ، عامل تسهيل پذيرش اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) *

اطيعوا اللّه و الرسول . .. انّ اللّه اصطفى

پس از امر به اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله)، امتياز انبياى گذشته را يادآور مى شود تا بفهماند كه امّتهاى گذشته نيز مأمور به اطاعت بودند; باشد كه از اين طريق، اطاعت از پيامبر(صلی الله علیه و آله)، آسان گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 132 - 1،3،5،6

1 - نيل به رحمت الهى ، در گرو اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

3 - پيروى از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، موجب مصون ماندن از آتش دوزخ

و اتّقوا النّار . .. و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

ص: 201

جمله «اطيعوا اللّه . .. »، پس از بيان عاقبت كفر (گرفتار آمدن به آتش)، براى راهنمايى انسان به خلاصى از چنين عاقبتى است.

5 - اميد برخوردارى از رحمت الهى ، برانگيزاننده مردم براى پيروى خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

6 - نتيجه پيروى از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، به خود انسان برمى گردد ، نه به خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

چون برخوردارى خود انسانها از رحمت الهى (ترحمون)، هدف و غايت اطاعت خدا و رسول قرار داده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 133 - 6،10،15،18

6 - نيل به آمرزش الهى و بهشت تقواپيشگان ، برانگيزنده اهل ايمان به اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

يا ايّها الّذين امنوا . .. و اطيعوا اللّه و الرّسول ... سارعوا الى مغفرة من ربّك

جمله «سارعوا الى . .. »، بعد از امر به اطاعت از خدا و رسول(صلی الله علیه و آله)، براى ايجاد انگيزه و نيز تشويق مؤمنان به پيروى از خدا و پيامبرش است.

10 - آمرزش گناهان و درآمدن به بهشت ، در گرو اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول . .. سارعوا الى مغفرة من ربّكم و جنّة

آمرزش گناهان، فعل خدا و در اختيار اوست. بنابراين مراد از شتاب به سوى مغفرت، انجام اعمالى است كه موجبات آمرزش الهى را فراهم مى سازد، كه به قرينه عطف شدن «سارعوا» بر «اطيعوا اللّه و الرسول»، همان پيروى از خدا و پيامبرش است.

15 - اطاعت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، جلب رحمت الهى و آمرزش گناهان ، مراحلى در طول هم براى ورود به بهشت متّقين

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون. و سارعوا الى مغفرة من ربّكم و جنّة عرضها

18 - نيل به تقوا ، در گرو اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و فراهم آوردن زمينه آمرزش گناهان

و اطيعوا اللّه و الرّسول . .. و سارعوا الى مغفرة من ربّكم و جنّة ... اعدّت للمتّ

معناى اينكه به سوى بهشت متّقيان بشتابيد، اين است كه از زمره متّقيان شويد و مخاطبين اين دعوت كسانى هستند كه به اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و فراهم ساختن موجبات آمرزش، فراخوانده شدند. بنابراين از زمره اهل تقوا شدن به اين است كه از خدا و رسول او پيروى كرده و كارى كنند كه گناهشان آمرزيده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 138 - 9

9 - بيان احكام الهى ( لزوم پرهيز از رباخوارى ، پيروى از خدا و رسول و . . . ) ، روشنگر مردم و پندى براى تقواپيشگان و هدايت كننده آنان

يا ايّها الّذين امنوا . .. هذا بيان للنّاس و هدىً و موعظة للمتّقين

برخى برآنند كه «هذا»، اشاره به كليه مسائل و معارفى است كه در آيات 130 تا 137 تبيين شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 152 - 7،21

7 - سستى ، اختلاف در كار جنگ و سرپيچى از فرمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از عوامل شكست مسلمانان در پيكار احد

ص: 202

حتّى اذا فشلتم و تنازعتم فى الامر و عصيتم

21 - پايدارى در نبرد ، وحدت و پيروى از تعاليم پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نشانگر آخرت خواهى مؤمنان مجاهد

حتّى اذا فشلتم . .. منكم من يريد الاخرة

بنابر اينكه دنياطلبى (منكم من يريد الدّنيا)، دليل «اذا فشلتم . .. » باشد، صفات مقابل اينها ويژگى آخرت جويان خواهد بود; يعنى آخرت خواهان در نبرد نه سستى خواهند كرد و نه ...

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 1،4،11،16،21

1 - پاداش بزرگ الهى براى آنان كه على رغم تحمّل جراحت هاى نبرد پيشين ، دعوت خدا و رسولش را براى نبردى ديگر اجابت كردند .

الّذين استجابوا لِلّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح . .. اجر عظيم

چون آيات پيشين و نيز آيات بعد درباره نبرد و جهاد است، معلوم مى شود كه فرمان اجابت شده (استجابوا)، فرمان جنگ و مبارزه بوده است.

4 - پاداش بزرگ الهى براى اجابت كنندگان دعوت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) به نبردى ديگر در عين تحمّل جراحات نبرد احد ، مشروط به احسان و تقواى آنان است .

الّذين استجابوا . .. للّذين احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظيم

مفسران برآنند كه نبرد پيشين كه مسلمانان در آن جراحتها ديدند، همان نبرد احد است. به دليل وقوع اين آيه پس از بيان نبرد احد و اينكه سخن از قرح به ميان آورده است ; چنانچه درباره نبرد احد نيز فرموده بود: «ان يمسسكم قرح».

11 - ارزش والاى ثبات بر ايمان و پذيرش دعوت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، پس از تحمّل شدائد و مشكلات

انّ اللّه لا يضيع اجر المؤمنين. الّذين استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم ا

16 - اطاعت از دستورات خداوند و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، على رغم تحمّل سختى ها و شدائد ، از مصاديق احسان و تقوا

الّذين استجابوا للّه . .. للّذين احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظيم

در برداشت فوق، «من» در «منهم»، بيانيّه گرفته شده، يعنى محسنان و تقواپيشگان همان اجابت كنندگان دعوت پيامبرند و براى آنان پاداشى بزرگ است.

21 - پاداش بزرگ اميرالمؤمنين ( ع ) به خاطر احسان و تقوا و اجابت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از مجروح شدن در جنگ احد

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. اجر عظيم

امام صادق (ع): انّ رسول اللّه بعث عليّاً فى عشرة «استجابوا للّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح» الى «اجر عظيم». انّما نزلت فى اميرالمؤمنين (ع).

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 206، ح 153 ; تفسير برهان، ج 1، ص 326، ح 4.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 173 - 1،13

1 - پاسخگويان به دعوت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از نبرد احد براى جهاد ، كسانى بودند كه از شايعه حمله دشمن نترسيدند و ايمانشان افزون گرديد .

ص: 203

الّذين استجابوا للّه . .. الّذين قال لهم النّاس ... فزادهم ايمانا

13 - دستيابى به صفت توكّل و اعتماد كامل به كفايت خداوند ، در گرو اطاعت از خدا و رسول ، پيشه ساختن صبر و تقوا و نيكوكارى است .

الّذين استجابوا للّه . .. للّذين احسنوا منهم و اتّقوا ... و قالوا حسبنا اللّه و

به نظر مى رسد صفات ياد شده در آيه قبل، رهنمودى باشد براى رسيدن آدمى به مقامى كه خداوند را وكيل خود دانسته و به كفايت او مطمئن گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 174 - 3،10،14

3 - اجابت مؤمنان به دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى شركت در غزوه حمراء الاسد يا بدر صغرا

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل

10 - اجابت دعوت خداوند و پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى شركت در جنگ ، موجب جلب رضايت الهى

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. و اتّبعوا رضوان اللّه

14 - ايمان به خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اطاعت از آنان ، صبر و جهاد ، تقوا و احسان و توكّل ، موجب رضايت كامل الهى و برخوردارى از فضل بزرگ وى

المؤمنين. الّذين استجابوا ... و اتّبعوا رضوان اللّه و اللّه ذو فضل عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 26

26 - استحقاق اجر عظيم الهى ، در گرو ايمان به خدا و رسول و پرهيز از مخالفت با آنان

و ان تؤمنوا و تتّقوا فلكم اجر عظيم

چون كلمه «اجر»، ظهور در پاداش استحقاقى دارد، در برداشت فوق، كلمه استحقاق آورده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 10،17

10 - اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از خدا و رسول ، از نشانه هاى بارز مؤمنان

و المؤمنون و المؤمنت . .. و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة

17 - مؤمنان راستين ، فرمانبران خدا و رسول از روى ميل و رغبت و نه از روى اكراه و بى ميلى

و يطيعون اللّه و رسوله

واژه «اطاعة» (مصدر يطيعون) به معناى فرمانبردارى از روى رغبت و ميل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 120 - 15

15 - دفاع از جان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تحمل سختى در راه اطاعت از آن حضرت ، حركت در راه خدا و عمل صالح است .

و لا يرغبوا بأنفسهم عن نفسه ذلك بأنهم لا يصيبهم ظمأ و . .. فى سبيل اللّه ... إلا

ص: 204

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 47 - 3،4

3 - اصرار و تأكيد منافقان صدراسلام ، بر صداقت خويش در ايمان به خدا و رسول و فرمان برى از ايشان

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول و أطعنا

مدن فعل مضارع (يقولون) - كه دال بر استمرار است - و نيز تكرار «با» در «باللّه» و «بالرسول» و تصريح بر فرمان برى و اطاعت، همگى حاكى از اصرار و تأكيد فراوان منافقان بر صحت ادعا خويش است.

4 - اطاعت و فرمان برى از خدا و رسولش ، لازمه جداناپذير ايمان راستين و شرط دين دارى است .

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول و أطعنا

تأكيد و اصرار منافقان بر اطاعت و فرمان برى از خدا و رسول او، پس از اظهار ايمان، حاكى از اين است كه اطاعت و فرمان برى از خداوند و پيامبر(صلی الله علیه و آله) در كنار ايمان، امرى مسلم و پذيرفته شده ميان همگان بود. از اين رو منافقان براى پوشاندن ماهيت پليد خود، مسأله اطاعت و فرمان برى خود را به صراحت اظهار مى داشتند. گفتنى است ذيل آيه - كه آنان را مؤمن ندانسته است (و ما أُولئك بالمؤمنين) - مؤيد همين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 51 - 8

8 - اطاعت و فرمان برى مؤمنان از خدا و رسول او ، آگاهانه و هوشمندانه است .

إنّما كان قول المؤمنين إذا دعوا إلى اللّه و رسوله ليحكم بينهم أن يقولوا سمعنا و

برداشت فوق از تقدم «سمعنا» بر «أطعنا» قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 12

12 - جهاد ، مصداق فرمان برى شايسته از خدا و رسول او است .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ قل لاتقسموا طاعة معروفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 33 - 12،14

12 - اطاعت از خدا و پيامبر او ، از جمله وظيفه هاى دينى همسران پيامبر بود .

و أطعن اللّه و رسوله

14 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى اوامر و فرمان هايى واجب الاتباع ، غير از فرمان هاى خداوند است .

و أطعن اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 36 - 1،2،5

1 - هيچ مرد و زن مؤمنى حق ندارد كه در برابر فرمان خداوند و پيامبرش ، تصميم ديگرى بگيرد .

ص: 205

و ما كان لمؤمن و لامؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرًا أن يكون لهم الخيرة من أمرهم

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) غير از اوامر و نواهى خداوند ، داراى اوامر و نواهى ولايىِ لازم الاتباع است .

و ما كان لمؤمن و لامؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرًا أن يكون لهم الخيرة من أمرهم

5 - مقتضاى ايمان ، تسليم بودن در برابر فرمان هاى خداوند و پيامبر (صلی الله علیه و آله) است .

و ما كان لمؤمن و لامؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرًا أن يكون لهم الخيرة

ذكر «مؤمن» و «مؤمنة» به عنوان وصف، چه بسا در صدد توجه دادن به اين نكته است كه ايمان مؤمنان، بايد در تسليم بودن، نقش داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 56 - 11

11 - مؤمنان ، بايد در مقابل فرمان هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) تسليم و منقاد باشند .

و سلّموا تسليمًا

بنابراين احتمال كه «سلّموا» به معناى «انقياد و تسليم بودن» باشد، نكته بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 66 - 9،12

9 - اطاعت از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) به همراه اطاعت از خدا ، كارساز است .

يليتنا أطعنا اللّه و أطعنا الرسولا

12 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) غير از ابلاغ فرمان هاى خداوند به مردم ، خود نيز فرمان هاى لازم الاطاعه دارد .

يليتنا أطعنا اللّه و أطعنا الرسولا

جدا ذكر شدن اطاعت از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، از اطاعت خدا، حكايت مى كند كه آن حضرت، فرمان هايى غير از فرمان هاى خداوند دارد، وگرنه، اطاعت از آن حضرت معنا نداشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 61 - 9

9 - پيروى راستين از پيامبران پيشين ، تجلّى يافته در تبعيت از پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله)

و لقد أرسلنا موسى . .. و لمّا ضرب ابن مريم ... و اتّبعون هذا صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 33 - 1،6

1- همه مؤمنان ، موظف به اطاعت از خدا و رسول او

يأيّها الذين ءامنوا أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول

6- فرمان هاى صادر شده از شخص پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، همانند فرمان هاى وحى واجب الاتباع است . *

أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول

فرمان به اطاعت رسول(صلی الله علیه و آله)، پس از فرمان به اطاعت از خدا - بدون هيچ قيد و تمايز - بيانگر معناى يادشده است.

ص: 206

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 7 - 3

3 - وجود پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عنوان فرستاده خدا در ميان امت ، مقتضى تبعيت مردم از آن حضرت و نه تحميل آراى عمومى بر ايشان

و اعلموا أنّ فيكم رسول اللّه لو يطيعكم . .. لعنتّم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 13،16

13 - اطاعت كامل از خدا و رسول او ، نمود ره يافت ايمان در قلب

و لمّا يدخل الإيمن فى قلوبكم و إن تطيعوا اللّه و رسوله لايلتكم من أعملكم شيئًا

با توجه به ارتباط «إن تطيعوا. ..» با جمله قبلى - كه در زمينه ايمان قلبى بود - مطلب بالا استفاده مى شود.

16 - اطاعت از خدا و رسول او ، امرى متلازم و تفكيك ناپذير

و إن تطيعوا اللّه و رسوله لايلتكم من أعملكم شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 9

9 - اطاعت از خدا و رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) و اجتناب از نافرمانى آنان ، فرمان الهى به مسلمين

و أطيعوا اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 14

14 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) در تمامى رهنمود هاى آن حضرت ، از لوازم ايمان

و لايعصينك فى معروف

از اين كه بيعت با پيامبر(صلی الله علیه و آله) و سرآغاز ايمان آوردن - علاوه بر اصلاح عقيده - عمل به اطاعت از آن حضرت مشروط شده است، مطلب بالا قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 12 - 1

1 - اطاعت از خدا و رسول او ، توصيه الهى به مؤمنان

و أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 13 - 2،3،4،9

2 - اطاعت از خدا و رسولش ، عامل دخول و جاودانگى در بهشت

ص: 207

و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّات . .. خالدين فيها

3 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اطاعت از خداست .

تلك حدود اللّه و من يطع اللّه و رسوله

اضافه شدن «رسول» به ضميرى كه به «اللّه» برمى گردد، بيانگر اين است كه اطاعت از رسول به اين جهت لازم شده كه رسول خدا و پيام رسان اوست و در حقيقت اطاعت او، اطاعت خداوند است.

4 - عمل به احكام ارث ، اطاعت از خدا و رسول و عامل دخول در بهشت است .

يوصيكم اللّه فى اولادكم . .. و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّات

از موارد مورد نظر براى «من يطع . .. »، رعايت احكام و قوانين ارث است.

9 - رعايت حدود الهى ( احكام و قوانين ارث و . . . ) و اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، رستگارى بزرگ

تلك حدود اللّه و من يطع اللّه و رسوله . .. و ذلك الفوز العظيم

«ذلك» مى تواند اشاره باشد به اطاعت خدا و رسول كه از موارد آن رعايت احكام و قوانين ارث و حدود الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 42 - 7

7 - لزوم تبعيت از اوامر حكومتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) .

و عصوا الرسول

در صورتى نافرمانى از رسول خدا مصداق پيدا مى كند كه آن حضرت غير از دستوراتى كه از جانب خدا ابلاغ مى كند خود نيز داراى اوامرى باشد كه از آنها به اوامر حكومتى تعبير مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 46 - 16،17

16 - خير و صلاح يهود در گوش سپردن به گفته هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و فرمانبردارى از آن حضرت

و لو انهم قالوا سمعنا و اطعنا . .. لكان خيراً لهم

17 - گوش سپردن به سخنان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اطاعت از او ، مايه سعادت و قوام انسانها

و لو انهم قالوا سمعنا و اطعنا . .. لكان خيراً لهم و اقوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 1،2،4،9،11،13،20،27،29

1 - مؤمنان ، موظّف به اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر

يا ايّها الّذين امنوا اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

2 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اولواالأمر ، در طول اطاعت از خداوند

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

4 - لزوم اطاعت از اوامر حكومتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اولواالامر ( حكمرانان و واليان )

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

9 - اداى امانت ( واگذارى مقام به اهل آن ) و تحقق عدالت ، در پرتو اطاعت از خدا ، رسول و اولواالامر است .

ص: 208

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حكمتم بين النّاس ان تحكموا ب

گويا اين آيه، اشاره به چگونگى تحقق فرمانهاى مطرح شده در آيه قبل است.

11 - تحقق اطاعت كامل از خدا و رسول ، در گرو مراجعه به آنها به هنگام اختلافات و كشمكشها

اطيعوا اللّه . .. فان تنازعتم فى شىء

13 - اطاعت همگان از خدا و رسول ، تضمين كننده وحدت جامعه ايمانى

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول . .. فردّوه الى اللّه و الرّسول

20 - اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر ، نشانه ايمان واقعى به خدا و روز قيامت است .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر . .. ان كنتم تؤمنون باللّه و اليوم ال

بنابر اينكه جمله «ان كنتم»، شرط براى جمله «اطيعوا اللّه» نيز باشد.

27 - اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر ( تبعيّت از قرآن و سنّت ) ، امرى پسنديده و داراى بهترين فرجام

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر . .. ذلك خير و احسن تاويلا

بنابر اينكه «ذلك» اشاره به «اطيعوا اللّه . .. » نيز باشد.

29 - سعادت دنيا و آخرت ، در گرو اطاعت از خدا و رسول و مراجعه به آنها در حل كشمكشها *

اطيعوا اللّه . .. ذلك خير و احسن تاويلا

بدان احتمال كه جمله «ذلك خير» مربوط به دنيا و جمله «احسن تاويلا» مربوط به آخرت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 64 - 4،8

4 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در طول اطاعت از خداوند است .

و ما ارسلنا من رسول الّا ليطاع باذن اللّه

8 - گذشت از گناه نقض حاكميّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در گرو پذيرفتن حاكميّت كامل آن حضرت است .

يريدون ان يتحاكموا . .. و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاؤك فاستغفروا اللّه

مراجعه منافقان به طاغوت، نقض حاكميّت پيامبر (صلی الله علیه و آله)، و جمله «جاؤك . .. »، كنايه از پذيرفتن حاكميّت پيامبر است ; چون ظاهراً صرف آمدن نزد رسول خدا، موضوعيّت ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 69 - 3،6،10،12

3 - اطاعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، همان اطاعت خداست .

و من يطع اللّه و الرّسول

6 - پيروان خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، از همنشينان بهشتى پيامبران ، صدّيقان ، شاهدان و صالحان خواهند بود .

و من يطع اللّه . .. فاولئك مع الذين انعم اللّه عليهم من النبيّين ... و الصّالحين

چون مصاحبت و همنشينى با پيامبران براى همه پيروان آنان در دنيا تحقق نمى يابد، بنابراين زمان آن، آخرت و مكانش بهشت است.

10 - مقام پيروان ، صديقين ، شاهدان و صالحان بالاتر از مقام اطاعت كنندگان از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و من يطع اللّه و الرّسول فاولئك . .. الصالحين

ص: 209

12 - پيامبران ، صديقين ، شاهدان و صالحان ، رفيقان و همنشينانى نيكو براى پيروان خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و من يطع اللّه و الرّسول . .. و حسن اولئك رفيقاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 70 - 2

2 - معاشرت و همنشينى با پيامبران ، صديقان ، شاهدان و صالحان ، تفضّلى الهى براى اطاعت كنندگان از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

فاولئك مع الّذين . .. ذلك الفضل من اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 71 - 6

6 - آمادگى نظامى و حركت براى جهاد ، نشانه اطاعت كامل از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و من يطع اللّه و الرّسول . .. يا ايّها الّذين امنوا خذوا حذركم فانفروا

ذكر مسأله جهاد پس از بيان لزوم اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)، اشاره به اهمّ موارد اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 80 - 1،4،6

1 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، اطاعت از خداست .

من يطع الرّسول فقد اطاع اللّه

4 - لزوم پيروى و اطاعت از اوامر حكومتى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

من يطع الرّسول فقد اطاع اللّه

مراد از اطاعتِ دستورات پيامبر (صلی الله علیه و آله)، اطاعت از اوامرى نيست كه آن حضرت از جانب خدا ابلاغ مى كند ; چون در اين مورد بديهى است كه اطاعت رسول، اطاعت خداست و لازم به تذكر نيست. بنابراين مقصود از آن، اوامرى است كه از جانب خود رسول خدا صادر مى شود.

6 - اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در طول اطاعت از خداوند

من يطع الرّسول فقد اطاع اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 81 - 1

1 - اظهار اطاعت كامل در پيشگاه رسول خدا و چاره انديشى براى مخالفت با وى در جلسات سرى ، شيوه گروهى از مسلمانان صدر اسلام

و يقولون طاعة فاذا برزوا من عندك بيّت طائفة منهم غير الذى تقول

«طاعة» خبر براى مبتداى محذوف مى باشد ; يعنى «امرنا طاعة» (كار ما اطاعت از توست). فعل مضارع «يقولون» و «يبيتون» دلالت بر استمرار دارد و حاكى از شيوه آنهاست. «يبيّتون»، از مصدر «تبييت»، به معناى تدبير امور است «غير الذى تقول» به معناى مخالفت امر پيامبر (صلی الله علیه و آله) است.

ص: 210

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 115 - 3

3 - پيروى كامل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، نشانه ايمان

و من يشاقق الرسول من بعد ما تبيّن له الهدى و يتبع غير سبيل المؤمنين

بنابر اينكه جمله «يتبع . ..» تفسيرى براى مضمون جمله «و من يشاقق ...» باشد، معلوم مى شود كه راه و روش اهل ايمان هيچگاه مخالفت كردن با رسول خدا نيست ; بنابراين، مؤمن كسى است كه همواره از رسول خدا پيروى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 7 - 7

7 - پيمان مؤمنان با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، بر اطاعت كامل از وى

اذكروا . .. ميثقه الذى و اثقكم به اذ قلتم سمعنا و اطعنا

برخى برآنند كه مراد از «ميثاق» در اين آيه، به قرينه دو جمله «سمعنا و اطعنا»، پيمانهايى است كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به هنگام بيعت عقبه و بيعت رضوان و . .. از مؤمنان گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 56 - 6

6 - اطاعت از خدا و رسول و مؤمنان واجد شرايط ، محور تشكل حزب اللّه

و من يتول اللّه و رسوله و الذين ءامنوا فان حزب اللّه هم الغلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 92 - 1،2،7

1 - اهل ايمان وظيفه دار اطاعت از خداوند و رسول او

و اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول

2 - اطاعت خدا و رسول او و پرهيز از نافرمانى ايشان ، لازمه ايمان

يايها الذين ءامنوا . .. و اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول

مخاطب قرار دادن مسلمانان با عنوان «الذين ءامنوا» براى رساندن اين معنى است كه ايمان به خدا و رسول مستلزم اطاعت و پيروى از آنان است.

7 - فلاح و رستگارى پيامد اطاعت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

فاجتنبوه لعلكم تفلحون . .. و اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 104 - 1،2،4

1 - فراخوانى خداوند كفرپيشگان را به پيروى از قرآن و رسول خدا (صلی الله علیه و آله)

و إذا قيل لهم تعالوا إلى ما أنزل اللّه و إلى الرسول

2 - ارزش و تعالى انسان در سايه پيروى از قرآن و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است .

ص: 211

و إذا قيل لهم تعالوا

به كارگيرى كلمه «تعالوا» كه از ريشه «علو» به معناى بالا است مى تواند اشاره به اين باشد كه تعالى واقعى انسان با گرايش به دستورات خدا و رسول او امكان پذير است.

4 - پيروى از قرآن و رسول خدا عامل رهايى از افكار و انديشه هاى خرافى

ما جعل اللّه من بحيرة . .. تعالوا إلى ما أنزل اللّه و إلى الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 105 - 2

2 - پاسدارى از ايمان با پيروى از تعاليم قرآن و دستورات پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، توصيه و فرمان خداوند به مسلمانان

تعالوا إلى ما أنزل اللّه و إلى الرسول . .. يايها الذين ءامنوا عليكم انفسكم

مراد از فرمان به مراقبت از ايمان - به قرينه آيه قبل - همان روى آوردن به قرآن و تعاليم پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 157 - 3،10

3 - پيروى از رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) ، نمود ايمان به آيات الهى است .

الذين هم بايتنا يؤمنون. الذين يتبعون الرسول

10 - ايمان به رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) و پيروى از او وظيفه اى الهى بر عهده يهود و نصارا و ثبت شده در تورات و انجيل

الذين يتبعون الرسول النبى الأمّى الذى يجدونه مكتوبا عندهم فى التورية و الإنجيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 158 - 20

20 - همگان ، حتى يهود و نصارا ، بايد از پيامبر اسلام تبعيت كنند .

و اتبعوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 1 - 12،13

12 - لزوم اطاعت از تمامى دستورات خدا و رسول وى

و أطيعوا اللّه و رسوله

13 - اطاعت از خدا و رسول او ، تلاش براى رفع اختلافات جامعه ايمانى و رعايت تقوا ، لازمه ايمان به خدا و رسول اوست .

فاتقوا اللّه و أصلحوا . .. و أطيعوا اللّه و رسوله إن كنتم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 20 - 1،2،4

1 - اهل ايمان وظيفه دار اطاعت از خدا و رسول و پرهيز از نافرمانى آن حضرت

يأيها الذين ءامنوا أطيعوا اللّه و رسوله و لا تولوا عنه

ص: 212

2 - فرمان هاى خدا و رسولش داراى هويتى واحد ، و پيروى از خداوند در گرو پيروى از رسول اوست .

أطيعوا اللّه و رسوله و لا تولوا عنه

چون جمله «و لاتولوا عنه» (از رسول خدا و فرمانهاى او اعراض نكنيد)، توضيح و تأكيدى براى جمله «أطيعوا اللّه و رسوله» است و در اين جمله تنها اعراض از پيامبر(صلی الله علیه و آله) مطرح شده، دو نكته استفاده مى شود: يكى اينكه فرمانهاى خدا و رسول او داراى هويت واحد است ; دوم اينكه اطاعت از خداوند در گرو اطاعت از رسول اوست.

4 - حمايت و نصرت الهى از آن مؤمنانى است كه همواره مطيع خدا و رسول او باشند و از دستورات وى تخلف نكنند . *

و أن اللّه مع المؤمنين . .. أطيعوا اللّه و رسوله و لاتولوا عنه

آيه مورد بحث مى تواند بيانگر كلمه «المؤمنين» در آيه قبل باشد. يعنى آن وعده حمايت (أن اللّه مع المؤمنين)، مخصوص مؤمنانى است كه از دستورات خدا و رسول او سرپيچى نكنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 46 - 1،6

1 - اطاعت از فرمان هاى خدا و رسول به هنگام رويارويى با دشمنان ، وظيفه اى ضرورى بر عهده مسلمانان

و أطيعوا اللّه و رسوله

6 - اطاعت از خدا و رسول در پى دارنده وحدت و عظمت جامعه اسلامى

و أطيعوا اللّه . .. و لاتنزعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم

برحذر داشتن اهل ايمان از نزاع و اختلاف، پس از فراخوانى آنان به اطاعت از خدا و رسول مى تواند اشاره به اين معنا داشته باشد كه تنها راه براى دور ماندن از نزاعها و اختلافات، پيروى كردن از خدا و رسول اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 64 - 8

8 - پيروى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و عمل به دستورات او نشان برخوردارى آدمى از ايمانى راستين

و من اتبعك من المؤمنين

حرف «من» در «من المؤمنين» مى تواند بيانيه باشد و مى تواند براى تبعيض باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. در اين صورت مراد از «المؤمنين» مؤمنان راستين است.

91- اطاعت از مرد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 34 - 13،16،17،18،19،21،36

13 - همسران شايسته ، مطيع شوهران خويش هستند .

فالصّالحات قانتات

«قنوت» به معنى اطاعت هميشگى است كه به دليل بخش بعدى آيه (و التى تخافون . .. ) مقصود، اطاعت از شوهر است. بنابراين مراد از «الصالحات»، همسران صالح و شايسته هستند. برداشت فوق را فرمايش امام باقر (ع) تأييد مى كند كه در مورد «قانتات»

ص: 213

فرمود: مطيعات.

_______________________________

تفسير قمى، ج 1، ص 137 ; نورالثقلين، ج 1، ص 477، ح 229.

16 - لزوم اطاعت زنان از شوهر خويش و حفظ حقوق آنان

فالصّالحات قانتات حافظات للغيب

17 - لزوم اطاعت زن از شوهر و حفظ حقوق وى ، مشروط به تأمين زندگى او از سوى مرد

و بما انفقوا من اموالهم فالصّالحات قانتات حافظات

ظاهراً «فالصّالحات . .. » نتيجه اى است مترتب بر جمله «الرجال ... بما انفقوا». بنابراين اطاعت زن از شوهر در موردى است كه شوهر، زندگى او را تأمين كند.

18 - سلامت خانواده در گرو مديريت مرد ، تأمين زندگى از سوى او ، و اطاعت و حفظ حقوق شوهر از سوى زن است .

الرجال قوّامون على النساء . .. و بما انفقوا ... فالصّالحات قانتات حافظات للغيب

چون در ذيل آيه و آيات بعد به مسأله اختلافات خانوادگى پرداخته است، معلوم مى شود كه توصيه ها و قوانين مطرح شده براى جلوگيرى از اختلافات و به خطر افتادن سلامت خانواده است.

19 - اطاعت از شوهر و حفظ حقوق وى ، وظيفه زن در برابر حق سرپرستى و تأمين زندگى وى از سوى مرد است .

الرجال قوّامون . .. و بما انفقوا ... فالصّالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ اللّ

مراد از «بما حفظ اللّه»، حقوقى است كه خداوند براى زنان مقرر كرده و آنها را بر عهده مردان قرار داده است. و «باء» مقابله در «بما حفظ» مى رساند كه لزوم اطاعت و حفظ حقوق شوهران در مقابل تعهداتى است كه خداوند بر عهده شوهران قرار داده است.

21 - مسؤوليت زن در حفظ حقوق شوهر و اطاعت از او ، در چهارچوب قوانين الهى است . *

قانتات حافظات للغيب بما حفظ اللّه

بر اين مبنا كه مراد از «ما حفظ اللّه» قوانين الهى و «باء» در «بما حفظ اللّه» براى مصاحبت باشد، معناى آيه چنين مى شود: زنان بايد با رعايت قوانين الهى، از شوهران خويش اطاعت و حقوق آنان را حفظ كنند.

36 - زن در صورت اطاعت نكردن از شوهر خويش ، ناشزه است .

و الّتى تخافون نشوزهنّ . .. فان اطعنكم فلا تبغوا عليهنّ سبيلاً

92- اطاعت از مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 2

2 - انبيا، پيرو حكم خداوند هستند، نه آراى مردم

و إن تطع أكثر من فى الأرض

93- اطاعت از مسرفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 214

13 - شعراء - 26 - 151 - 1

1 - اطاعت ثموديان ، از اشراف و رؤساى اسراف گر و متجاوز خويش

و لاتطيعوا أمر المسرفين

«اسراف» (مصدر «مسرفين») به معناى افراط كردن و از حد اعتدال خارج شدن است. بنابراين «مسرفين»; يعنى، افراط گران و متجاوزان.

94- اطاعت از مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 10

10 - بايد از كسانى پيروى كرد كه به سوى خدا حركت مى كنند .

جهداك على أن تشرك بى . .. فلاتطعهما ... و اتّبع سبيل من أناب إلىّ

95- اطاعت از معبودراستين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 13 - 3

3 - اطاعت و فرمان برى ، تنها شايسته معبود حقيقى ( اللّه ) است .

أطيعوا اللّه . .. اللّه لا إله إلاّ هو

جمله «لا إله إلاّ هو» مى تواند تعليل براى «أطيعوا اللّه» باشد; يعنى، چون معبودى جز اللّه وجود ندارد، پس بايد تنها از او اطاعت كرد.

96- اطاعت از معلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 69 - 7

7- شكيبا بودن و اطاعت از معلم ، ادب و شرط تعلّم است .

و لا أعصى لك أمرًا

97- اطاعت از ملكه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 215

13 - نمل - 27 - 33 - 4

4 - اظهار آمادگى درباريان سبا براى پذيرش هرگونه تصميم ملكه ، در عين آمادگى براى نبرد

قالوا نحن أُولوا قوّة . .. و الأمر إليك

درباريان سبا با اين كه آمادگى خود را براى نبرد يادآور شدند، در عين حال كار تصميم گيرى را به خود ملكه واگذار كردند.

98- اطاعت از منحرفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 21

21 - پيروى از تمايلات منحرفان ، زمينه انحراف از حق

و لاتتبع اهواءهم عما جاءك من الحق

99- اطاعت از موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 93 - 7

7 - هارون ( ع ) در عين دارا بودن مقام نبوت ، موظف به پيروى از موسى ( ع ) و فرمان هاى او بود .

ما منعك . .. ألاّتتّبعن أفعصيت أمرى

«ألاّتتّبعن» خطاب به هارون(ع) و دال براين نكته است كه او در عين نبوت، موظف به پيروى از فرمان هاى موسى(ع) بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 52 - 8

8 - موسى ( ع ) ، رهبرى پذيرفته شده و مورد اطاعت بنى اسرائيل ، حتى پيش از ترك مصر

و أوحينا إلى موسى أن أسر بعبادى إنّكم متّبعون

فرمان الهى به كوچاندن شبانه بنى اسرائيل، در صورتى عملى بود كه مجموعه بنى اسرائيل مطيع موسى(ع) بودند و اين حركت مخاطره آميز را به خاطر اطاعت از وى به جان مى خريدند.

100- اطاعت از مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 56 - 6

6 - اطاعت از خدا و رسول و مؤمنان واجد شرايط ، محور تشكل حزب اللّه

ص: 216

و من يتول اللّه و رسوله و الذين ءامنوا فان حزب اللّه هم الغلبون

101- اطاعت از مهتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 90 - 5،6

5 - تقليد از هدايت شدگان ضرورى است.

أولئك الذين هدى الله فبهديهم اقتده

6 - پيروى از كسانى شايسته است كه خداوند آنان را هدايت كرده باشد.

أولئك الذين هدى الله فبهديهم اقتده

توصيف انبياى سلف با جمله «هدى الله» تمهيدى براى فرمان به اقتداست. لذا خداوند معيارى را براى تبعيت تبيين كرده و آن معيار هدايت شدن از جانب اوست.

102- اطاعت از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 108 - 5

5 - نوح ( ع ) ، خواهان اطاعت قومش از او به خاطر صداقت و امانت دارى وى

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 110 - 1

1 - نوح ( ع ) ، خواهان گرايش قومش به اطاعت از وى و رعايت تقواى الهى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

103- اطاعت از نياكان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 104 - 7

7 - تصور رشد رسانى و بهروزى در پيروى از سنت اجدادى عامل رويگردانى از احكام قرآن و تعاليم پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إذا قيل لهم تعالوا . .. قالوا حسبنا ما وجدناعليه ءاباءنا

ص: 217

104- اطاعت از والدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 8 - 4

4 - پدر و مادر ، بر فرزندان حق اطاعت كردن دارند .

و إن جهداك لتشرك بى . .. فلاتطعهما

105- اطاعت از والدين مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 11

11 - پيروى از پدر و مادرى كه مسيرشان خدايى است ، لازم است .

و صاحبهما فى الدنيا . .. و اتّبع سبيل من أناب

«و اتّبع سبيل من. ..» اشاره دارد به اين كه اگر والدين به سوى خدا حركت مى كنند، از آنان تبعيت كن و گرنه از كسى كه داراى چنين صفتى است، پيروى بنما.

106- اطاعت از هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 90 - 14،15

14 - هارون ، داراى حق ولايت و اطاعت بر بنى اسرائيل در زمان غيبت موسى ( ع ) بود .

و لقد قال لهم هرون . .. فاتّبعونى و أطيعوا أمرى

فرمان هارون(ع) به پيروى و اطاعت مردم از او، حاكى از ثبوت حق ولايت و اطاعت او، بر عهده بنى اسرائيل است.

15 - هارون در غياب موسى ( ع ) ، بنى اسرائيل را به ترك تبعيت سامرى ، و پيروى و اطاعت از خود فرا خواند .

لقد قال لهم هرون من قبل . .. فاتّبعونى و أطيعوا أمرى

107- اطاعت از هدايتگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 35 - 8،11

8 - تنها هدايت كننده به حق ، شايسته اطاعت و پيروى كردن است .

أفمن يهدى إلى الحق أن يتبع أمن لايهدّى إلا أن يهدى

ص: 218

11 - عقل هر انسانى بر تبعيت از كسى كه به سوى حق هدايت مى كند ، فرمان مى دهد .

أفمن يهدى إلى الحق أحق أن يتبع أمن لايهدّى إلا أن يهدى

108- اطاعت از هواپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 27 - 7

7 - پيروى از آراء و انديشه هاى هواپرستان ، مايه دورى از رحمت الهى

و اللّه يريد ان يتوب عليكم و يريد الّذين يتّبعون الشّهوات ان تميلوا ميلاً عظيماً

از تقابل اراده الهى به رحمت با اراده هواپرستان به انحراف، استفاده مى شود كه پيروى از هواپرستان عامل دورى از رحمت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 10

10 - دست شستن از تعاليم قرآن - حتى اندكى از آن - ، حرام و نشانه پيروى از انديشه هاى هواپرستان

و لاتتبع اهواءهم و احذرهم ان يفتنوك عن بعض ما أنزل اللّه إليك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 77 - 8

8 - پيروى اهل كتاب از پيشينيان گمراه و هواپرست خويش ، منشأ غلو و گزافه بستن آنان به دين

ياهل الكتب لاتغلوا . .. و لاتتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل

بنابر اينكه مخاطبان «يا اهل الكتب» نصارا و يهود در عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشند، به نظر مى رسد مراد از «قوم قد ضلوا من قبل» پيشينيانى از خود اهل كتاب باشد و مصداق مورد نظر در ضلالت آن قوم، غلو و تجاوزشان در طرح مسائل دينى است.

109- اطاعت از هواى نفس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 30 - 15

15 - پيروان هواى نفس ، در معرض خسارت و زيان

فطوعت له نفسه قتل اخيه فقتله فاصبح من الخسرين

ص: 219

110- اطاعت از هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 126 - 2

2 - هود ( ع ) ، خواهان اطاعت قومش از او ، به دليل آشكار بودن صداقت وامانت دارى وى

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «اتقوا اللّه وأطيعون» بر «إنّى لكم رسول أمين» مفيد مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 131 - 1

1 - دعوت مجدّد هود ( ع ) از قوم عاد ، براى اطاعت از وى ، رعايت تقواى الهى و پرهيز از بيهودگى ، غرور و خشونت

أتبنون . .. تعبثون ... بطشتم جبّارين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

111- اطاعت از يعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 68 - 2،3،13

2- فرزندان يعقوب براساس فرمان آن حضرت ، در آستانه ورود به مصر متفرق شدند و از دروازه هاى متعدد به آن ديار وارد گشتند .

وادخلوا من أبوب متفرقة . .. و لما دخلوا من حيث أمرهم أبوهم

«حيث» اسم مكان و به معناى جا و محل است.

3- اطاعت فرزندان يعقوب از پدر خويش

و لما دخلوا من حيث أمرهم أبوهم

13- اطاعت فرزندان يعقوب از او در مورد ورودشان از دروازه هاى متعدد ، به توفيق الهى بود .

و لما دخلوا من حيث أمرهم أبوهم . .. إلاّ حاجة فى نفس يعقوب قضيها

از يك سو برآورده شدن خواسته يعقوب(ع) (ورود فرزندان از دربهاى متعدد) به خود آنان نسبت داده شده (و لما دخلوا من حيث أمرهم) و از سويى بيان شده كه خداوند خواسته او را برآورده ساخته است. از اين دو بيان معلوم مى شود كه توفيق خدا و اراده او موجب شد كه فرزندان يعقوب به آنچه پدرشان توصيه كرده بود، موفق شوند.

112- اطاعت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 6 - 4

4 - تشويق انسان ها از سوى خداوند ، به سجده و فرمانبرى از قوانين الهى ، همچون ديگر موجودات طبيعت

ص: 220

و النجم و الشجر يسجدان

ذكر سجده و فرمانبرى ستارگان و گياهان براى خداوند، مى تواند به منظور تشويق و برانگيختن بشر به پيروى از قوانين الهى و خضوع در برابر آن، ادا شده باشد.

113- اطاعت برادران يوسف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 68 - 2،3،13

2- فرزندان يعقوب براساس فرمان آن حضرت ، در آستانه ورود به مصر متفرق شدند و از دروازه هاى متعدد به آن ديار وارد گشتند .

وادخلوا من أبوب متفرقة . .. و لما دخلوا من حيث أمرهم أبوهم

«حيث» اسم مكان و به معناى جا و محل است.

3- اطاعت فرزندان يعقوب از پدر خويش

و لما دخلوا من حيث أمرهم أبوهم

13- اطاعت فرزندان يعقوب از او در مورد ورودشان از دروازه هاى متعدد ، به توفيق الهى بود .

و لما دخلوا من حيث أمرهم أبوهم . .. إلاّ حاجة فى نفس يعقوب قضيها

از يك سو برآورده شدن خواسته يعقوب(ع) (ورود فرزندان از دربهاى متعدد) به خود آنان نسبت داده شده (و لما دخلوا من حيث أمرهم) و از سويى بيان شده كه خداوند خواسته او را برآورده ساخته است. از اين دو بيان معلوم مى شود كه توفيق خدا و اراده او موجب شد كه فرزندان يعقوب به آنچه پدرشان توصيه كرده بود، موفق شوند.

114- اطاعت بوته ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 6 - 1

1 - گياهان از بوته ها تا درختان ، در اطاعت و فرمانبرى از قوانين الهى

و النجم و الشجر يسجدان

«نجم» در معناى ستاره و گياه بى ساقه (بوته) به كار مى رود و «شجر» به گياهان ساقه دار گفته مى شود(مفردات راغب). قرار گرفتن «نجم» در كنار «شجر» قرينه است بر اين كه مراد از آن، معناى دوم (بوته) است.

115- اطاعت پسنديده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 221

14 - لقمان - 31 - 15 - 10

10 - بايد از كسانى پيروى كرد كه به سوى خدا حركت مى كنند .

جهداك على أن تشرك بى . .. فلاتطعهما ... و اتّبع سبيل من أناب إلىّ

116- اطاعت حرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 19 - 7

7 - حرمت اطاعت ، از فرمان ترك نماز

ينهى . عبدًا إذا صلّى ... كلاّ لاتطعه

117- اطاعت خالصانه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 146 - 1،2

1 - منافقان در صورت توبه ، اصلاح گذشته ، تمسك به خدا و اطاعت خالصانه ، به آتش دوزخ گرفتار نخواهند شد .

إنّ المنفقين . .. الا الذين تابوا و أصلحوا و اعتصموا باللّه و أخلصوا دينهم

2 - منافقان در صورت توبه ، اصلاح گذشته ، تمسك به خدا و اطاعت خالصانه از او ، در زمره مؤمنان واقعى قرار مى گيرند .

الا الذين تابوا . .. فأولئك مع المؤمنين

118- اطاعت در سختى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 17

17 - اهميّت و ارزش اطاعت از فرامين الهى به هنگام گرفتارى در شدائد

الّذين استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 117 - 5

5 - لزوم اطاعت و پيروى از رهنمود هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و عمل بر طبق موازين شرع ، در سخت ترين شرايط

لقد تاب اللّه على النبى . .. اتبعوه فى ساعة العسرة

ص: 222

119- اطاعت درختان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 6 - 1

1 - گياهان از بوته ها تا درختان ، در اطاعت و فرمانبرى از قوانين الهى

و النجم و الشجر يسجدان

«نجم» در معناى ستاره و گياه بى ساقه (بوته) به كار مى رود و «شجر» به گياهان ساقه دار گفته مى شود(مفردات راغب). قرار گرفتن «نجم» در كنار «شجر» قرينه است بر اين كه مراد از آن، معناى دوم (بوته) است.

120- اطاعت قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 151 - 1،2

1 - اطاعت ثموديان ، از اشراف و رؤساى اسراف گر و متجاوز خويش

و لاتطيعوا أمر المسرفين

«اسراف» (مصدر «مسرفين») به معناى افراط كردن و از حد اعتدال خارج شدن است. بنابراين «مسرفين»; يعنى، افراط گران و متجاوزان.

2 - تلاش صالح ( ع ) براى بازداشتن قوم خويش از اطاعت اسراف گران و متجاوزان

و لاتطيعوا أمر المسرفين

121- اطاعت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 67 - 1

1 - كافران ، در حال سوختن در آتش جهنم ، اعلام مى كنند كه مطيع بزرگان و رؤساى گمراه سازشان بودند .

إنّ اللّه لعن الكفرين . .. يوم تقلّب ... و قالوا ربّنا إنّا أطعنا سادتنا ... فأ

122- اطاعت كوركورانه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 8 - 5

5 - پيروى بى دليل و كور از ديگران ، امر ناشايستى است .

ص: 223

و إن جهداك لتشرك بى ما ليس لك به علم فلاتطعهما

123- اطاعت گياهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 6 - 1

1 - گياهان از بوته ها تا درختان ، در اطاعت و فرمانبرى از قوانين الهى

و النجم و الشجر يسجدان

«نجم» در معناى ستاره و گياه بى ساقه (بوته) به كار مى رود و «شجر» به گياهان ساقه دار گفته مى شود(مفردات راغب). قرار گرفتن «نجم» در كنار «شجر» قرينه است بر اين كه مراد از آن، معناى دوم (بوته) است.

124- اطاعت محسنان بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 161 - 16

16 - خداوند نيكوكاران بنى اسرائيل را در صورت اطاعت از فرمان هاى الهى ، علاوه بر بخشايش گناهان ، به پاداش افزونتر نويد داد .

سنزيد المحسنين

در برداشت فوق محسنان مقابل گناهكاران قرار داده نشده، بلكه به معناى لغوى آن (نيكوكاران) گرفته شده است. بر اين مبنا آيه شريفه ناظر به تقسيم بنى اسرائيل به دو گروه گنهكار و پاكدامن نيست، بلكه آنان را به دو گروه محسنان و غير محسنان تقسيم كرده است. جمله «نغفر لكم ... » مى رساند كه خدا گناه همگان - چه محسن و چه غير محسن - را خواهد بخشيد، ولى به نيكوكاران پاداشى افزونتر عنايت خواهد كرد.

125- اطاعت مريم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 12 - 14،15

14 - مريم ( س ) شخصيتى اطاعت پيشه و فرمانبردار در برابر خداوند

و كانت من القنتين

«قونت» در معناى طاعت و دعا استعمال مى شود و در اين آيه به معناى اطاعت است.

15 - مريم ( س ) ، از تبار طاعت پيشگان و از نسل نيكان و خداپرستان

و كانت من القنتين

ص: 224

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه «من» در «من القانتين» نشويه باشد; يعنى، مريم(س) برآمده از قانتان بود.

126- اطاعت مصريان باستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 54 - 1

1 - فرعون با تبليغات گمراه كننده ، مردم مصر را تحميق كرده ، به اطاعت از خويش واداشته بود .

و نادى فرعون فى قومه . .. فاستخفّ قومه

«استخفّ» در آيه شريفه، به معناى سبك مغز ساختن است.

127- اطاعت ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 61 - 3

3- همه فرشتگان جز ابليس ، از امر الهى به سجده بر آدم ( ع ) اطاعت كردند .

قلنا للملئكة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبليس

128- اطاعت ممنوع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 104 - 15

15 - جاهلان و گمراهان هرگز شايسته پيروى نمى باشند .

او لو كان ءاباؤهم لايعلمون شيئاً و لايهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 31 - 3،11

3 - ممنوعيت اطاعت رهبران دينى در آنچه بيرون از فرمان و رضايت خداست .

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً من دون اللّه

11 - اطاعت از رهبران دينى ، درآنچه بيرون از فرمان و رضايت خدا باشد ، شرك است .

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً من دون اللّه . .. سبحنه عما يشركون

خداوند اهل كتاب را به خاطر اينكه رهبران دينى خود را به جاى خدا «رب» قرار مى دادند و از آنان اطاعت مى كردند، محكوم كرده و آنان را مشرك خوانده است. بنابراين رب قرار دادن رهبران دينى و اطاعت از آنان به جاى اطاعت از فرمانهاى الهى، شرك

ص: 225

خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 48 - 3

3- اطاعت از پدر در صورت مخالفت فرمان او با توحيد و يكتاپرستى جايز نيست . *

لئن لم تنته لأرجمنّك . .. و أعتزلكم و ما تدعون

آزر در جمله «لئن لم تنته» صريحاً ابراهيم(ع) را از يكتاپرستى و مبارزه با شرك برحذر داشته و نهى كرده است، ولى ابراهيم(ع) در عين نهى او راه خود را ادامه داده و از تبعيت پدر در شرك سرباز زده است. لازم به ذكر است اين برداشت مبتنى برآن است كه آزر پدر ابراهيم(ع) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 1،3

1 - فرزندان - به رغم موظف بودن به رعايت حقوق والدين - در صورت تلاش پيگير پدر و مادر به ايجاد انحراف عقيدتى ( شرك ) در آنان ، نبايد تسليم خواست آنان شوند .

و وصّينا الإنسن بولديه . .. و إن جهداك على أن تشرك بى ... فلاتطعهما

متعدى شدن «جاهدا» با «على» دلالت بر مجاهده و تلاش قوى و پيگير مى كند.

3 - مرز اطاعت از پدر و مادر ، عدم تعارض با عقيده توحيدى ، است .

و وصّينا الإنسن بولديه . .. و إن جهداك على أن تشرك ... فلاتطعهما

129- اطاعت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 6 - 4

4 - تشويق انسان ها از سوى خداوند ، به سجده و فرمانبرى از قوانين الهى ، همچون ديگر موجودات طبيعت

و النجم و الشجر يسجدان

ذكر سجده و فرمانبرى ستارگان و گياهان براى خداوند، مى تواند به منظور تشويق و برانگيختن بشر به پيروى از قوانين الهى و خضوع در برابر آن، ادا شده باشد.

130- اطاعت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 56 - 6

6 - مؤمنان نيكوكار در سايه برپايى نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) مشمول رحمت خدا هستند .

ص: 226

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت. .. و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 7 - 16

16 - حركت مؤمنان راستين در طريق ايمان و اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براساس عشق و محبت به دين و نه تحميل و تحكّم

و لكنّ اللّه حبّب إليكم الإيمن و زيّنه فى قلوبكم

از اين كه خداوند در باز داشتن مؤمنان از تحميل آراى شخصى بر پيامبر(صلی الله علیه و آله)، به «حبّب إليكم الإيمان» تكيه كرده است; استفاده مى شود كه نيرو و جاذبه محبت، اصلى ترين و نيرومندترين محرك مؤمنان براى حركت به سمت ايمان و اطاعت از رسول اللّه است.

131- اطاعت ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 8

8 - ضرورت پرهيز از پيروى شيطان

و لاتتبعوا خطوت الشيطن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 77 - 0

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 8 - 5

5 - پيروى بى دليل و كور از ديگران ، امر ناشايستى است .

و إن جهداك لتشرك بى ما ليس لك به علم فلاتطعهما

132- اطاعت نگهبانان جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 6 - 12،13

12 - فرشتگان نگهبان دوزخ ، تسليم محض خدا هستند و هرگز از فرمان او سرپيچى نمى كنند و از چارچوب آن خارج نمى شوند .

لايعصون اللّه ما أمرهم

13 - برخورد خشن و سختگيرانه نگهبانان دوزخ ، به فرمان الهى بوده و هرگز از آن نمى كاهند و يا متوقف نمى شوند .

ص: 227

عليها ملئكة غلاظ شداد لايعصون اللّه ما أمرهم و يفعلون ما يؤمرون

يادآورى عصمت و فرمانبرى فرشتگان - پس از ذكر برخورد خشن و سختگيرانه آنان با دوزخيان - مى تواند اشاره به مطلب ياد شده باشد.

133- اطاعت واجب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 5،6

5 - وجوب اطاعت از اولواالامر و واليان ، منوط به ايمان ايشان است .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

كلمه «منكم» (از ميان شما مؤمنان) دلالت دارد كه اولواالامر و واليانى اطاعتشان واجب است كه مؤمن باشند.

6 - وجوب اطاعت از ولىّ خدا ، در صورتى است كه در چارچوب اصول مشخص شده از جانب خدا و رسول عمل كند .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

چون اطاعت از اولواالامر در كنار اطاعت خدا و رسول قرار گرفته، نمى تواند شامل دستوراتى شود كه در تضاد با اوامر خداو رسول است ; زيرا اطاعت از چنين فرامينى ملازم با اطاعت نكردن از خدا و رسولش مى باشد.

134- اهميت اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 285 - 13

13 - لازمه ايمان ، پذيرش و اطاعت و تسليم است .

لا نفرّق بين احد من رسله و قالوا سمعنا و اطعنا

«سمعنا» از سمع به معناى شنيدن، كنايه از پذيرش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 132 - 1،2،3

1 - نيل به رحمت الهى ، در گرو اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

2 - وجوب تبعيّت از فرامين رسول خدا ( رهبران الهى )

و اطيعوا اللّه و الرّسول

3 - پيروى از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، موجب مصون ماندن از آتش دوزخ

و اتّقوا النّار . .. و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

جمله «اطيعوا اللّه . .. »، پس از بيان عاقبت كفر (گرفتار آمدن به آتش)، براى راهنمايى انسان به خلاصى از چنين عاقبتى است.

ص: 228

135- اهميت اطاعت از امام على (ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 58 - 7

7 - « عن ابى حمزة عن ابى جعفر ( ع ) قال : قلت : « قل بفضل اللّه و برحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون » فقال : الاقرار بنبوة محمد (صلی الله علیه و آله) و الايتمام باميرالمؤمنين ( ع ) هو خير مما يجمع هؤلاء فى دنياهم ;

از ابوحمزه نقل شده كه گفت: [در حضور امام باقر (ع) اين آيه را تلاوت كردم ] « قل بفضل اللّه . ..» امام فرمود: اقرار به نبوت محمد (صلی الله علیه و آله) و اقتدا به اميرالمؤمنين (ع) بهتر است از چيزهايى كه اينان در دنياى خود جمع مى كنند».

136- اهميت اطاعت از انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 90 - 4،13

4 - ضرورت شناسايى رهنمودهاى انبياى پيشين و اقتداى به آن براى همه مردم

أولئك الذين هدى الله فبهديهم اقتده

13 - ضرورت تبعيت از روشهاى پيامبران الهى در برخوردها و روش تبليغ دين

فبهديهم اقتده قل لاأسئلكم عليه أجرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 35 - 4

4 - ضرورت گوش سپارى به سخنان پيامبران و پرهيز از تكذيب آيات الهى

رسل منكم يقصون عليكم ءايتى فمن اتقى

تقواى مورد نظر در جمله «فمن اتقى»، به قرينه آيه بعد، پرهيز از تكذيب انبيا و آيات الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 47 - 2

2 - مردم هر عصرى ، بايد تابع شريعت رسول الهى همان عصر باشند .

و لكل أمة رسول فإذا جاء رسولهم

از آيه شريفه استفاده مى شود كه: اولا، جوامع گوناگون بين دو «رسول» يك امت را تشكيل مى دهند. ثانياً، هر امتى بايد تابع رسول همان دوره باشد و تبعيتش از رسول دوره پيش، صحيح نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 229

17 - زخرف - 43 - 63 - 12

12 - پيام رسولان الهى ، رعايت تقوا و اطاعت از آنها است .

فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 8 - 4

4 - لزوم اطاعت و فرمانبرى ، از فرمان هاى پيامبران

عتت عن أمر ربّها و رسله

137- اهميت اطاعت از ائمه(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 37 - 21

21- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : اُنظر إلى الناس يطوفون حول الكعبة ، فقال : هكذا كانوا يطوفون فى الجاهلية انما امروا أن يطوفوا ثمّ ينفروا إلينا . . . ثمّ قرأ هذه الأية : « فاجعل افئدة من الناس تهوى إليهم » فقال آل محمد آل محمد ثمّ قال : إلينا إلينا ;

از امام باقر(ع) روايت شده است كه فرمود: به مردمى كه اطراف كعبه طواف مى كنند بنگر; پس فرمود: در جاهليت اين چنين طواف مى كردند. همانا به اينان امر شده است كه طواف كنند، سپس به سوى ما بازگردند ... سپس امام(ع) اين آيه را تلاوت فرمود: «فاجعل أفئدة من الناس تهوى إليهم» بعد فرمود: آل محمد، آل محمد. سپس فرمود: به سوى ما به سوى ما».

138- اهميت اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 133 - 14

14 - ضرورت اطاعت كامل از خدا و پرهيز از تسليم شدن در برابر غير او

و نحن له مسلمون

تقديم «له» بر «مسلمون» دلالت بر حصر دارد. بنابراين جمله «نحن له مسلمون»; يعنى، فقط در برابر او تسليم هستيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 5

5 - كمى رهپويان راه خدا نبايد موجب تزلزل رهپويان در برابر اكثريت مردم گمراه گردد.

و إن تطع أكثر من فى الأرض يضلوك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 230

8 - يوسف - 12 - 23 - 23

23- انسان ، نبايد به بهانه سپاس از مردمان و پاسخ گويى به اكرام آنان ، خداوند را معصيت كند .

أكرمى مثويه . .. قال معاذ الله إنه ربى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 69 - 9

9- ضرورت به كارگيرى امكانات و موهبت هاى خداوند در جهت تعيين شده از جانب او

و أوحى ربّك إلى النحل أن اتخذى من الجبال بيوتًا . .. ثمّ كلى من كلّ الثمرت فاسلك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 77 - 5

5 - لزوم اطاعت بى چون و چرا از فرمان هاى خداوند

و اعبدوا ربّكم

«عبادة و عبودية» (مصدر «اعبدوا»)، به معناى طاعت و بندگى كردن است. بنابراين «و اعبدوا ربّكم»; يعنى، پروردگارتان را بندگى كنيد. مقصود اين كه خدا، بدان جهت كه «پروردگار» است، مؤمنان بايد خود را عبد و بنده او قرار دهند و مطيع و فرمانبردار بى چون و چراى فرمان ها و دستورات او باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 56 - 4

4 - مؤمنان ، وظيفه دار اطاعت و فرمان برى همه جانبه از فرمان هاى رسول خدا

وعد اللّه الذين ءامنوا. .. و أطيعوا الرسول

حذف متعلق «أطيعوا» دليل اطلاق آن است; يعنى، اطاعت از رسول(صلی الله علیه و آله) شامل تمامى اوامر و نواهى او مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 61 - 8

8 - جوامع بشرى ، موظف به پيروى از دستورات الهى و تعاليم پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و اتّبعون هذا صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 17 - 11

11 - لزوم تلاش در اجراى فرمان الهى در حد توان ، حتى با معاف بودن از برخى مراتب آن *

ليس على الأعمى حرج . .. و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّ-ت

بيان «من يطع. ..» - پس از «ليس على الأعمى...» - ممكن است بيانگر اين نكته باشد كه: گر چه افراد ناتوان، از شركت در جنگ معاف اند; اما آنان با زنده داشتن روح اطاعت و تلاش در اجراى فرمان هاى الهى و شركت در خدمات پشت جبهه، مى توانند به فيض و پاداش جهاد دست يابند.

ص: 231

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 10،12

10 - اقامه نماز ، پرداخت زكات و فرمانبردارى از خدا و پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، اركان عملى اسلام

فأقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و أطيعوا اللّه و رسوله

12 - مسلمانان ، بايد بر اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از خدا و رسول او ، پايبند بوده و از سهل انگارى درباره آنها كيداً پرهيز نمايند .

فأقيموا الصلوة . .. و أطيعوا اللّه و رسوله

ارتباط صدر و ذيل آيه شريفه، بيانگر اين حقيقت است كه خداوند، هر چند درباره مسأله صدقه نجوا از كسانى كه نسبت به آن كوتاهى نمودند، سخت گيرى نكرد; لكن نسبت به اقامه نماز، پرداخت زكات و . .. هرگز تسامح نمى كند.

139- اهميت اطاعت از رهبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 93 - 8

8 - لزوم پيروى از مديريت و رهبرى واحد در جامعه

ما منعك . .. ألاّتتّبعن أفعصيت أمرى

140- اهميت اطاعت از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 18

18 - اطاعت از دستورات رسول خدا - در فرمان هاى حكومتى و . . . - همانند اطاعت از خدا لازم است .

و يطيعون اللّه و رسوله

جدا آمدن اطاعت رسول از اطاعت خدا، مشعر به متفاوت بودن مواد و موضوعات مورد دستور است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 117 - 5

5 - لزوم اطاعت و پيروى از رهنمود هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و عمل بر طبق موازين شرع ، در سخت ترين شرايط

لقد تاب اللّه على النبى . .. اتبعوه فى ساعة العسرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 56 - 4

ص: 232

4 - مؤمنان ، وظيفه دار اطاعت و فرمان برى همه جانبه از فرمان هاى رسول خدا

وعد اللّه الذين ءامنوا. .. و أطيعوا الرسول

حذف متعلق «أطيعوا» دليل اطلاق آن است; يعنى، اطاعت از رسول(صلی الله علیه و آله) شامل تمامى اوامر و نواهى او مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 215 - 2

2 - تبلور ايمان به خدا ، در پيروى از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لمن اتبعك من المؤمنين

تعبير «لمن اتبعك من المؤمنين» به جاى «و اخفض جناحك للمؤمنين»، بيانگر اين نكته است كه ملاك ايمان به خدا، پيروى از پيامبر(صلی الله علیه و آله) است و كسى كه حاضر به تبعيت از پيامبر نباشد، از زمره مؤمنان به شمار نمى آيد; هر چند كه در عقيده يكتاپرست باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 33 - 13

13 - اطاعت از پيامبرخدا (صلی الله علیه و آله) داراى اهميتى در حدّ اطاعت از خداوند است .

و أطعن اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 71 - 7

7 - اطاعت از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ، در حدّ اطاعت از خداوند ، كارساز و با اهميت است .

و من يطع اللّه و رسوله فقد فاز

عطف «رسول» به «اللّه» و آوردن يك فعل براى آن، حكايت از كارسازى اطاعت از پيامبر(صلی الله علیه و آله) در حدّ اطاعت از خدا مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 61 - 8

8 - جوامع بشرى ، موظف به پيروى از دستورات الهى و تعاليم پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و اتّبعون هذا صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 1 - 5

5 - فرمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، همانند فرمان خداوند ، لازم الاتّباع است .

لاتقدّموا بين يدى اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 28 - 3،5

ص: 233

3 - تقواپيشگى ، در صورتى ارزشمند است كه با پيروى كامل از دستورات ، سيره و سلوك پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) همراه باشد .

يأيّها الذين ءامنوا اتّقوا اللّه و ءامنوا برسوله

برخى از مفسران، مقصود از «آمنوا برسوله» را، تبعيت تام و اطاعت كامل از پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) دانسته اند; به دليل آن كه خطاب در آن متوجه كسانى است كه به خدا و رسول او ايمان دارند. بر اين اساس، عطف «آمنوا برسوله» بر «اتّقوا اللّه» بيانگر برداشت ياد شده است.

5 - پيشه كردن تقواى الهى و پيروى تام از دستورات ، سيره و سلوك پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، نشانه ايمان راستين و كامل

يأيّها الذين ءامنوا اتّقوا اللّه و ءامنوا برسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 10،12

10 - اقامه نماز ، پرداخت زكات و فرمانبردارى از خدا و پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، اركان عملى اسلام

فأقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و أطيعوا اللّه و رسوله

12 - مسلمانان ، بايد بر اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از خدا و رسول او ، پايبند بوده و از سهل انگارى درباره آنها كيداً پرهيز نمايند .

فأقيموا الصلوة . .. و أطيعوا اللّه و رسوله

ارتباط صدر و ذيل آيه شريفه، بيانگر اين حقيقت است كه خداوند، هر چند درباره مسأله صدقه نجوا از كسانى كه نسبت به آن كوتاهى نمودند، سخت گيرى نكرد; لكن نسبت به اقامه نماز، پرداخت زكات و . .. هرگز تسامح نمى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 7 - 13

13 - ضرورت پيروى بى چون و چرا ، از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و ما ءاتيكم الرسول فخذوه و ما نهيكم عنه فانتهوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 158 - 23

23 - ايمان به خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، بدون پيروى از فرمان هاى آن حضرت هدايت آفرين نبوده و موجب رستگارى نخواهد شد .

فامنوا باللّه و رسوله . .. و اتبعوه لعلكم تهتدون

141- اهميت اطاعت از والدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 11

11 - پيروى از پدر و مادرى كه مسيرشان خدايى است ، لازم است .

و صاحبهما فى الدنيا . .. و اتّبع سبيل من أناب

ص: 234

«و اتّبع سبيل من. ..» اشاره دارد به اين كه اگر والدين به سوى خدا حركت مى كنند، از آنان تبعيت كن و گرنه از كسى كه داراى چنين صفتى است، پيروى بنما.

142- اهميت صبر در اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 65 - 7

7- لزوم شكيبايى و پايدارى در عبادت و اطاعتِ خداوند يگانه و پرهيز از هرگونه شرك

فاعبده واصطبر لعبدته هل تعلم له سميًّا

«اصطبار» نوعاً با «على» متعدّى مى شود. تعديه آن به «لام» دراين آيه، به جهت تضمين معناى «ثبات» است. جمله «هل تعلم» نيز قرينه است براين كه مراد از «واصطبر...»، صبر بر توحيد در عبادت و اجتناب از پرستش غير او است.

143- پاداش اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 26

26 - استحقاق اجر عظيم الهى ، در گرو ايمان به خدا و رسول و پرهيز از مخالفت با آنان

و ان تؤمنوا و تتّقوا فلكم اجر عظيم

چون كلمه «اجر»، ظهور در پاداش استحقاقى دارد، در برداشت فوق، كلمه استحقاق آورده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 29

29 - سعادت دنيا و آخرت ، در گرو اطاعت از خدا و رسول و مراجعه به آنها در حل كشمكشها *

اطيعوا اللّه . .. ذلك خير و احسن تاويلا

بدان احتمال كه جمله «ذلك خير» مربوط به دنيا و جمله «احسن تاويلا» مربوط به آخرت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 69 - 1

1 - مصاحبت با پيامبران ، صدّيقان ، شاهدان و گواهان اعمال و صالحان ، پاداش اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و من يطع اللّه و الرّسول . .. و الصّالحين

«صدّيق»، يعنى بسيار راستگو و شايد مبالغه بودن آن اشاره به صداقت آنان در گفتار و عمل باشد. برخى برآنند كه مقصود از صديقين، اولين كسانى هستند كه پيامبران را تصديق كردند و شاهدان، يا به معناى كشته شدگان در راه خدا و يا گواهان بر اعمال انسانها و يا عالمان واقعى دين است.

ص: 235

144- پاداش اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 72 - 15

15 - بهشت جاودان ، بوستان هاى پوشيده از درخت ، خانه هاى دلپذير و خشنودى خدا ، پاداش الهى به مؤمنان در برابر امر به معروف و نهى از منكر ، اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و المؤمنون و المؤمنت . .. يأمرون بالمعروف ... و يطيعون اللّه و رسوله ... وعد الل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 12 - 28

28 - عمل كنندگان به ميثاق و فرمان هاى الهى ; هر يك بهره مند از بهشتى خاص هستند .

لقد اخذ اللّه ميثق . .. لئن اقمتم الصلوة ... لادخلنكم جنت

بهره گيرى عمل كنندگان به فرمانهاى الهى از بهشتهاى متعدد (جنت)، مى تواند به اين صورت باشد كه هر كس به بهشت مخصوص خويش راه مى يابد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 161 - 17

17 - اطاعت كنندگان از دستور هاى خدا در صورت نيكوكار بودن از پاداشى بيش از ديگر مطيعان بهره مند خواهند شد .

سنزيد المحسنين

145- پاداش اطاعت از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 72 - 15

15 - بهشت جاودان ، بوستان هاى پوشيده از درخت ، خانه هاى دلپذير و خشنودى خدا ، پاداش الهى به مؤمنان در برابر امر به معروف و نهى از منكر ، اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و المؤمنون و المؤمنت . .. يأمرون بالمعروف ... و يطيعون اللّه و رسوله ... وعد الل

146- تداوم اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 236

7 - توبه - 9 - 71 - 12

12 - مداومت بر اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از خدا و رسول از ويژگى هاى مؤمنان راستين

و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و يطيعون اللّه و رسوله

به كارگيرى فعل مضارع (يقيمون، يؤتون و يطيعون) بيانگر تداوم و استمرار است.

147- تداوم اطاعت از محمد (صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 12

12 - مداومت بر اقامه نماز ، پرداخت زكات و اطاعت از خدا و رسول از ويژگى هاى مؤمنان راستين

و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و يطيعون اللّه و رسوله

به كارگيرى فعل مضارع (يقيمون، يؤتون و يطيعون) بيانگر تداوم و استمرار است.

148- ترك اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 3 - 1

1 - لزوم تبعيت از قرآن و ترك پيروى از غير خدا

اتبعوا ما أنزل إليكم من ربكم و لاتتبعوا من دونه أولياء

برداشت فوق بر اين اساس است كه ضمير در «من دونه» به «ربكم» برگردانده شود.

149- ترك اطاعت از غير خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 153 - 9

9 - ضرورت پرهيز از احكام و قوانين غير الهى

و لا تتبعوا السبل

مراد از «سبل»، به دليل اينكه در مقابل «صراطى مستقيماً» - كه همان قوانين الهى است - قرار گرفته، مقررات و احكام غير الهى است.

ص: 237

150- ترك اطاعت از مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 50 - 12

12 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) تنها تابع وحى الهى است، نه تابع در خواستهاى مشركان.

إن أتبع إلا ما يوحى إلىّ

151- تزلزل در اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 117 - 11

11 - قرار گرفتن مؤمن در ورطه تزلزل نسبت به انجام وظيفه ، نيازمند توبه است .

كاد يزيغ قلوب فريق منهم ثم تاب عليهم

152- تشويق به اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 111 - 8

8 - لزوم بهره گيرى از ابزار هاى تشويق ( پاداش و . . . ) در گرايش دادن انسان ها به اطاعت خدا و هر كار نيك

إن اللّه اشترى . .. بأن لهم الجنة

اينكه خداوند مؤمنان را با نويد بهشت، به جهاد تشويق كرده است، برداشت فوق به دست مى آيد.

153- توصيه به اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 12 - 1

1 - اطاعت از خدا و رسول او ، توصيه الهى به مؤمنان

و أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 16 - 7

7 - اطاعت و فرمان برى ، توصيه خداوند به مؤمنان

و أطعيوا

ص: 238

154- حرمت اطاعت از بداخلاقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 13 - 2

2 - اطاعت و اجابت خواسته هاى افراد درشت خوى و بدخلق ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. عتلّ

155- حرمت اطاعت از زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 13 - 6

6 - اطاعت و اجابت خواسته هاى افراد بى تبار و بى ريشه و اصل ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. زنيم

156- حرمت اطاعت از سخن چينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 11 - 5

5 - اطاعت و اجابت خواسته هاى سخن چينان ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. مشّاء بنميم

157- حرمت اطاعت از سوگندخورندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 10 - 2

2 - اطاعت و اجابت خواسته هاى سوگند يادكنندگان بى مبالات ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ حلاّف

ص: 239

158- حرمت اطاعت از عيب جويان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 11 - 2

2 - اطاعت و اجابت خواسته هاى افراد عيب جو ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. همّاز

159- حرمت اطاعت از فرومايگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 10 - 5

5 - اطاعت و اجابت خواسته هاى فرومايگان ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ. .. مهين

160- حرمت اطاعت از كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 52 - 3

3 - اطاعت از كافران و تن دادن به خواسته هاى كفر آميزشان ، حرام است .

فلاتطع الكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 8 - 4

4 - اطاعت از كافران تكذيب گر و اجابت خواسته هاى آنان ، ممنوع و حرام است .

فلاتطع المكذّبين

161- حرمت اطاعت از گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 12 - 9

9 - اطاعت و اجابت خواسته هاى گناه پيشگان ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. أثيم

ص: 240

162- حرمت اطاعت از مانعان خير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 12 - 3

3 - اطاعت و اجابت خواسته هاى كسانى كه بخيل و مانع خيراند ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. منّاع للخير

163- حرمت اطاعت از متجاوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 12 - 6

6 - اطاعت و اجابت خواسته هاى متجاوزان ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. معتد

164- حق اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 8 - 4

4 - پدر و مادر ، بر فرزندان حق اطاعت كردن دارند .

و إن جهداك لتشرك بى . .. فلاتطعهما

165- حقيقت اطاعت از شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 60 - 3

3 - اطاعت از شيطان ، به منزله عبادت او است .

ألم أعهد إليكم يبنى ءادم أن لاتعبدوا الشيطن

166- خضوع در اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 241

14 - احزاب - 33 - 35 - 13

13 - اطاعت خاضعانه از خدا و صداقت ، سبب مى شود كه فرد ، مشمول آمرزش خداوند شوند .

و القنتين . .. و الصدقين ... أعدّ اللّه لهم مغفرة

167- درخواست اطاعت از صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 144 - 2

2 - صالح ( ع ) ، خواهان اطاعت ثموديان از او به دليل آشكار بودن صداقت و امانت دارى وى

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «اتّقوا اللّه» بر«إنّى لكم رسول أمين» مى تواند مفيد اين مطلب باشد.

168- دعوت به اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 9

9 - خداوند ، منافقان را به فرمان برى شايسته - به جاى سوگند بر انجام كار خير - فراخوانده است .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ قل لاتقسموا

«طاعة معروفة» يا مبتدا براى خبر محذوفى همچون «خير من قسمكم» و يا خبر براى مبتداى محذوفى مانند «أمرنا» است. در هر صورت اين جمله نوعى فراخونى از جانب پروردگار است.

169- دعوت به اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 11

11 - خداوند ، همگان را به فرمان برى شايسته از خدا و رسول او - به جاى اظهار مكرر ايمان - فراخوانده و تشويق كرده است .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم . .. قل لاتقسموا طاعة معروفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 54 - 1

1 - خداوند ، فراخوان منافقان به اطاعت از خدا و رسول او و پرهيز از سرپيچى فرمان هاى ايشان

قل أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول فإن تولّوا

ص: 242

170- دعوت به اطاعت از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 11

11 - خداوند ، همگان را به فرمان برى شايسته از خدا و رسول او - به جاى اظهار مكرر ايمان - فراخوانده و تشويق كرده است .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم . .. قل لاتقسموا طاعة معروفة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 54 - 1

1 - خداوند ، فراخوان منافقان به اطاعت از خدا و رسول او و پرهيز از سرپيچى فرمان هاى ايشان

قل أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول فإن تولّوا

171- دعوت به اطاعت از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 3 - 1

1 - حضرت نوح ( ع ) ، مردم را به عبادت خدا ، تقواى الهى و اطاعت از خود ، فرا مى خواند .

أن اعبدوا اللّه و اتّقوه و أطيعون

172- دلايل اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 6 - 8

8 - خداوند ، به دليل رفتار مدبرانه و كريمانه با انسان ، سزاوار اطاعت و ترك گستاخى و بى پروايى در برابر او است .

ما غرّك بربّك الكريم

173- دوستى و اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 166 - 10

10 - دوستى و اطاعت داراى ارتباطى تنگاتنگ

ص: 243

يحبونهم كحب اللّه . .. إذ تبرأ الذين اتبعوا من الذين اتبعوا

آيه قبل محبت و دوستى را پايه ارتباط ميان سران و پيروان دانست. - البته بنابراين تفسير كه مراد از «أنداد» سران باشد - و آيه مورد بحث رابطه ميان آنان را رابطه تابع و متبوع معرفى كرد تا به اين نكته اشاره كند كه محبت و اطاعت ملازم يكديگرند; يعنى، هر كجا محبت هست اطاعت نيز مى باشد.

174- روش تشويق به اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 51 - 7

7- مستدل و منطقى كردن دستورات ، شيوه اى مطلوب و پسنديده و روشى براى ايجاد رغبت در پايبندى به آن

لاتتخذوا إلهين اثنين إنما هو إله وحد

تعليل «إنما هو إله واحد» براى نهى «لاتتخذوا» مى تواند مشعر به نكته ياد شده باشد.

175- زمينه اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 32 - 5

5 - اطاعت ، لازمه محبّت

ان كنتم تحبّون اللّه . .. اطيعوا اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 53 - 4

4 - ايمان به خداوند و تسليم در برابر او ، مستلزم ايمان به آنچه فرءوف رستاده و نيز مستلزم پيروى از پيامبر اوست . *

امنا باللّه . .. ربّنا امنا بما انزلت و اتّبعنا الرّسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 10 - 13

13 - يادآورى نعمتهاى الهى راهى براى توجه دادن انسانها به آيات خدا و ايجاد روحيه تسليم در برابر احكام او

و لقد مكنكم فى الأرض . .. قليلا ما تشكرون

ص: 244

176- زمينه اطاعت از انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 10 - 12

12 - باور به خدادادى بودن امكانات زمين و اسباب معيشت، زمينه ساز ايمان به آيات الهى و پيروى از انبياست.

و لقد مكنكم فى الأرض و جعلنا لكم فيها معيش

چون بيان نعمتهاى ياد شده و تذكر به خدادادى بودن آنها، پس از فرمان دادن به تبعيت از قرآن (اتبعوا . ..) و پيروى از رسولان الهى (فلنسئلن الذين أرسل اليهم) ايراد شده، اشاره به اين حقيقت دارد كه انسانها در صورت توجه به نعمتها و باور به خدادادى بودن آنها، از انبيا پيروى كرده و به آيات خدا ايمان مى آورند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 108 - 2

2 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تقديم «اتّقوا» بر «أطيعوا» مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 126 - 3

3 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تقدم «اتّقوا» بر «أطيعوا» مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 131 - 2

2 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

مقدم آمدن «اتّقوا» بر «أطيعوا» مى تواند رساننده اين معنا باشد كه تا انسان به زينت تقوا آراسته نشود، آمادگى براى پيروى از پيامبران در او پيدا نخواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 144 - 3

3 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دين

فاتّقوا اللّه و أطيعون

مقدم آمدن «اتّقوا» بر «أطيعوا»، مى تواند بيانگر مطلب يادشده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 245

13 - شعراء - 26 - 146 - 4

4 - توجه به ناپايدارى رفاه و امنيت ، زمينه ساز گرايش به تقوا و پيروى از انبيا

فاتّقوا اللّه و أطيعون . .. أتتركون فى ما ههنا ءامنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 150 - 3

3 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

مقدم آوردن «اتّقوا» بر «أطيعوا» مى تواند بيانگر مطلب يادشده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 163 - 2

2 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

مقدم آمدن فعل «اتّقوا» بر «أطيعوا»، مى تواند بيانگر اين مطلب باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 179 - 3

3 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تقدم «اتّقوا» بر «أطيعوا» مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

177- زمينه اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 34 - 6

6 - هدف از طرح خلافت آدم ( ع ) براى فرشتگان و اثبات فضيلت و برترى او ، ايجاد رغبت در فرشتگان براى اجراى فرمان الهى ( سجده بر آدم ( ع ) ) بود .

و إذ قال ربك للملئكة إنى جاعل فى الأرض خليفة . .. و إذ قلنا للملئكة اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 131 - 8

8 - باور به ربوبيت خدا بر جهان آفرينش ، وادار كننده آدمى به تسليم و اطاعت خدا

أسلمت لرب العلمين

ص: 246

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 186 - 10

10 - باور به نزديك بودن خدا به بندگان و توان او بر اجابت درخواست ها ، گرايش دهنده آدمى به ايمان و اطاعت از اوست .

فإنى قرب أجيب دعوة الداع . .. فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى

برداشت فوق از «فا»ى تفريع در «فليستجيبوا» استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 50 - 7

7- ترس از خداوند ، زمينه ساز انجام فرمان هاى اوست .

يخافون ربّهم . .. و يفعلون ما يؤمرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 77 - 6

6 - اقتضاى ايمان و قبول پروردگارى خداوند ، بنده او شدن و دستورات او را بى چون و چرا و از سر تسليم انجام دادن است .

يأيّها الذين ءامنوا . .. و اعبدوا ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 33 - 2

2- ايمان واقعى ، مستلزم عمل به فرمان هاى خدا و رسول او

يأيّها الذين ءامنوا أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول

از فرمان «أطيعوا»، استفاده مى شود كه صرف اقرار قلبى و لفظى به ايمان كافى نيست; بلكه بايد اقرار و اعتقاد را با عمل در راستاى فرمان هاى خدا و رسول او، همراه ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 36 - 3

3 - توجه و ايمان به آفرينش هستى به وسيله خداوند ، متقضى گردن نهادن به دستورات او

أم خلقوا السموت و الأرض

خداوند، براى به اطاعت واداشتن كافران، آنان را به خالقيت خويش تذكر داده است; زيرا پذيرش خالقيت خداوند، مسلتزم اطاعت او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 37 - 5

5 - توجه انسان به فقر و مقهور بودن خويش در برابر خداوند ، مقتضى سرنهادن به فرمان او

أم عندهم خزائن ربّك أم هم المصيطرون

ص: 247

پرسش هاى انكارى، درصدد به رخ كشيدن فقر و مقهوريت انسان در برابر خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 18 - 1

1 - سپاسدارى ، بردبارى ، آگاهى از نهان و آشكار ، عزّت و حكمت خداوند ، مقتضى تقواپيشگى ، حرف شنوى ، فرمان برى و انفاق در راه او است .

فاتّقوا اللّه . .. اسمعوا و أطيعوا و أنفقوا ... و اللّه شكور حليم ... العزيز الح

برخى از مفسران، بر اين عقيده اند كه ميان ذكر اوصاف خداوند در دو آيه پايانى، با فرمان الهى به تقواپيشگى، فرمان برى و انفاق، ارتباط وجود دارد. اين مطلب مى تواند اشاره به برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 21 - 4

4 - بيان نعمت ها و امكانات خدادادى ، زمينه ايجاد انگيزه فرمانبرى از خداوند

اذ جعل فيكم انبياء و جعلكم ملوكاً . .. ادخلوا الارض المقدسة

به نظر مى رسد موسى(ع) به منظور ايجاد انگيزه فرمانبرى از خداوند، نعمتهاى الهى را به بنى اسرائيل يادآورى مى كند.

178- زمينه اطاعت از رهبران دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 108 - 2

2 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تقديم «اتّقوا» بر «أطيعوا» مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 126 - 3،6

3 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تقدم «اتّقوا» بر «أطيعوا» مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

6 - برخوردارى رهبران از صداقت و امانت ، شرط اطاعت و فرمان بردارى از آنان

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 131 - 2

ص: 248

2 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

مقدم آمدن «اتّقوا» بر «أطيعوا» مى تواند رساننده اين معنا باشد كه تا انسان به زينت تقوا آراسته نشود، آمادگى براى پيروى از پيامبران در او پيدا نخواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 144 - 3

3 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دين

فاتّقوا اللّه و أطيعون

مقدم آمدن «اتّقوا» بر «أطيعوا»، مى تواند بيانگر مطلب يادشده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 150 - 3

3 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

مقدم آوردن «اتّقوا» بر «أطيعوا» مى تواند بيانگر مطلب يادشده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 163 - 2،6

2 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

مقدم آمدن فعل «اتّقوا» بر «أطيعوا»، مى تواند بيانگر اين مطلب باشد.

6 - برخودارى رهبران از صداقت و امانت ، شرط اطاعت و فرمان بردارى از آنان است .

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 179 - 3

3 - تقواى الهى ، زمينه ساز اطاعت از پيامبران و رهبران دينى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تقدم «اتّقوا» بر «أطيعوا» مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

179- زمينه اطاعت از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 249

7 - توبه - 9 - 128 - 10

10 - توجه به خصلت هاى والاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، زمينه ساز سر نهادن انسان ها به اطاعت او

لقد جاءكم رسول من أنفسكم . .. بالمؤمنين رءوف رحيم

برداشت فوق بر اين اساس است كه هدف خداوند از بيان صفات والاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تذكر به آنها به انسانها، گرايش دادن آنان به حق پذيرى و اطاعت از آن حضرت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 33 - 2

2- ايمان واقعى ، مستلزم عمل به فرمان هاى خدا و رسول او

يأيّها الذين ءامنوا أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول

از فرمان «أطيعوا»، استفاده مى شود كه صرف اقرار قلبى و لفظى به ايمان كافى نيست; بلكه بايد اقرار و اعتقاد را با عمل در راستاى فرمان هاى خدا و رسول او، همراه ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 7 - 15،16

15 - محبت واقعى به ايمان ، مقتضى اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لو يطيعكم . .. لعنتّم و لكنّ اللّه حبّب إليكم الإيمن و زيّنه فى قلوبكم

16 - حركت مؤمنان راستين در طريق ايمان و اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براساس عشق و محبت به دين و نه تحميل و تحكّم

و لكنّ اللّه حبّب إليكم الإيمن و زيّنه فى قلوبكم

از اين كه خداوند در باز داشتن مؤمنان از تحميل آراى شخصى بر پيامبر(صلی الله علیه و آله)، به «حبّب إليكم الإيمان» تكيه كرده است; استفاده مى شود كه نيرو و جاذبه محبت، اصلى ترين و نيرومندترين محرك مؤمنان براى حركت به سمت ايمان و اطاعت از رسول اللّه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 7 - 18

18 - توجه به كيفر هاى شديد الهى ، زمينه ساز گرايش به تقوا و عدم مخالفت با خدا و رسول او

و ما ءاتيكم الرسول . .. و اتّقوا اللّه إنّ اللّه شديد العقاب

از اين كه خداوند پس از «اتّقوا اللّه» شدت عقاب خويش را يادآور شده است; نكته بالا استفاده مى شود.

180- زمينه اطاعت در سختى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 120 - 23

23 - ايمان و آگاهى به پاداش الهى ، زمينه عدم تخلف از وظايف دشوار دينى

ص: 250

ذلك بأنهم لا يصيبهم ظمأ و . .. إن اللّه لا يضيع أجر المحسنين

181- زمينه ترك اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 66 - 3

3- استبعاد و انكار معاد ، از زمينه هاى گريز از عبادت و اطاعت خداى يگانه

واصطبر لعبدته . .. و يقول الإنسن أءذا ما متّ لسوف أُخرج حيًّا

از جمله وجوهى كه در بيان ارتباط اين آيه با آيات پيشين مى توان ارائه كرد، اين است كه: پس از فرمان به عبادت و صبر بر آن، گويااين آيه، سؤال مقدرى را مطرح كرده و پاسخ گفته است. سؤال مقدر اين است كهك: عبادت و اطاعت خداوند چه نتيجه اى دارد؟ ما كه پس از مرگ حياتى نداريم تا حالات و اعمال ما در دنيا در آن تفاوتى ايجاد كند! اين آيه و آيات بعد اين سؤال را پاسخ داده و عبادت را ضرورى شمرده است.

182- زمينه هاى اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 132 - 5

5 - اميد برخوردارى از رحمت الهى ، برانگيزاننده مردم براى پيروى خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 133 - 6

6 - نيل به آمرزش الهى و بهشت تقواپيشگان ، برانگيزنده اهل ايمان به اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

يا ايّها الّذين امنوا . .. و اطيعوا اللّه و الرّسول ... سارعوا الى مغفرة من ربّك

جمله «سارعوا الى . .. »، بعد از امر به اطاعت از خدا و رسول(صلی الله علیه و آله)، براى ايجاد انگيزه و نيز تشويق مؤمنان به پيروى از خدا و پيامبرش است.

183- سختى اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 65 - 6

6- توحيد در عبادت و اطاعت خداوند ، امرى دشوار و نيازمند صبر و تحمل است .

ص: 251

فاعبده واصطبر لعبدته هل تعلم له سميًّا

«اصطبار»; يعنى، براى چيزى صبر قراردادن (لسان العرب). فرمان به كارگيرى صبر براى عبادت، گوياى مشكلات و موانعى است كه بر سر راه عبادت خداوند وجود دارد و گذر از آن، نيازمند بهره گرفتن از صبر است.

184- سختى در اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 33 - 3

3- رنج و محنت در راستاى اطاعت خداو حفظ حريم عفت ، امرى محبوب و ارزشمند براى يوسف ( ع ) و بندگان خالص خداوند

رب السجن أحب إلىّ مما يدعوننى إليه

185- سرزنش اطاعت از دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 60 - 11

11 - اطاعت از دشمن ، امرى است مذموم و ناپسند .

ألم أعهد إليكم . .. إنّه لكم عدوٌّ مبين

186- سرزنش اطاعت از شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 142 - 8

8 - خوردن روزى خداوند و پيروى كردن از شيطان، كارى است ناشايست و نكوهيده.

كلوا مما رزقكم الله و لا تتبعوا خطوت الشيطن

187- سرزنش اطاعت از هواپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 31

31- آرا و پيشنهاد هاى هواپرستان ، بى ارزش ، و اطاعت از آن ناروا است .

و لاتطع من . .. اتبع هويه

ص: 252

188- شرايط اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 5،6

5 - وجوب اطاعت از اولواالامر و واليان ، منوط به ايمان ايشان است .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

كلمه «منكم» (از ميان شما مؤمنان) دلالت دارد كه اولواالامر و واليانى اطاعتشان واجب است كه مؤمن باشند.

6 - وجوب اطاعت از ولىّ خدا ، در صورتى است كه در چارچوب اصول مشخص شده از جانب خدا و رسول عمل كند .

اطيعوا اللّه و اطيعوا الرّسول و اولى الامر منكم

چون اطاعت از اولواالامر در كنار اطاعت خدا و رسول قرار گرفته، نمى تواند شامل دستوراتى شود كه در تضاد با اوامر خداو رسول است ; زيرا اطاعت از چنين فرامينى ملازم با اطاعت نكردن از خدا و رسولش مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 90 - 6

6 - پيروى از كسانى شايسته است كه خداوند آنان را هدايت كرده باشد.

أولئك الذين هدى الله فبهديهم اقتده

توصيف انبياى سلف با جمله «هدى الله» تمهيدى براى فرمان به اقتداست. لذا خداوند معيارى را براى تبعيت تبيين كرده و آن معيار هدايت شدن از جانب اوست.

189- شرايط اطاعت از رهبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 108 - 6

6 - برخوردارى رهبران از صداقت و امانت ، شرط اطاعت و فرمان بردارى ازآنان است .

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 144 - 6

6 - برخوردارى رهبران از صداقت و امانت ، شرط اطاعت و فرمان بردارى از ايشان

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 179 - 6

ص: 253

6 - برخوردارى رهبران از صداقت و امانت ، شرط اطاعت و فرمانبرى از ايشان

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 16

16 - عدم جواز پيروى از رهبران اجتماعى در امور ناپسند ( غيرمعروف )

و لايعصينك فى معروف

در صورتى كه بيعت نظر به منصب رهبرى داشته باشد، تعبير «معروف» نظر به اين جهت مى تواند داشته باشد كه لزوم اطاعت از رهبرى، منوط به «معروف» بودن دستورهاى او است.

190- صبر در اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 115 - 6

6- آنان كه بر اطاعت فرمان هاى خدا صبورى كنند ، از محسنانند .

واصبر فإن الله لايضيع أجر المحسنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 24 - 6

6- عاقبت و فرجام حيات دنيا ( بهشت ) براى صبرپيشگان بر طاعت خدا عاقبتى خوش و نيكوست .

فنعم عقبى الدار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 155 - 16

16 - قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : . . . يابن مسعود قول اللّه . . . « و لنبلونكم بشىء من الخوف . . . و بشر الصابرين » قلنا يا رسول اللّه فمن الصابرون ؟ قال : الذين يصبرون على طاعة اللّه واجتنبوا معصية ، الذين كسبوا طيباً و انفقوا قصداً و قدموا فضلا فافلحوا . . . ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده . .. كه فرمود: اى پسر مسعود ... سخن خداوند است: «و لنبلونكم بشىء من الخوف ... و بشر الصابرين»، به آن حضرت عرض كرديم: صابران چه كسانى هستند؟ فرمود: كسانى كه بر اطاعت خدا صبر مى نمايند و از گناهان دورى كرده اند، كسانى كه روزى پاكيزه كسب كرده و در انفاق ميانه رو هستند و زيادى درآمد خود را انفاق نموده اند، پس آنان رستگار گشته اند.

ص: 254

191- صبر در اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 65 - 6

6- توحيد در عبادت و اطاعت خداوند ، امرى دشوار و نيازمند صبر و تحمل است .

فاعبده واصطبر لعبدته هل تعلم له سميًّا

«اصطبار»; يعنى، براى چيزى صبر قراردادن (لسان العرب). فرمان به كارگيرى صبر براى عبادت، گوياى مشكلات و موانعى است كه بر سر راه عبادت خداوند وجود دارد و گذر از آن، نيازمند بهره گرفتن از صبر است.

192- علم به اطاعت بندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 65 - 8

8- خداوند ، به عبادت و اطاعت بندگان آگاه است و هرگزآن را فراموش نمى كند .

و ما كان ربّك نسيًّا . .. واصطبر لعبدته

193- عوامل اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 6

6 - برخوردارى از نعمت هاى الهى ، مستلزم اطاعت خاضعانه در برابر او

انّ اللّه اصطفيك . .. يا مريم اقنتى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 16

16- مقام ربوبيّت ، مقتضى ارائه رهنمود و خواستن اطاعت است .

قلنا للملئكة اسجدوا . .. أمر ربّه

194- عوامل اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 24 - 6

6 - محبت عميق به خدا و رسول ، برانگيزنده انسان به اطاعت از آنان

ص: 255

قل إن كان ءاباؤكم . .. أحب إليكم من اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 91 - 11

11- اعتقاد و توجه به علم خداوند به همه اعمال آدميان ، پشتوانه اجراى فرمان هاى اوست .

و أوفوا بعهد الله . .. إن الله يعلم ما تفعلون

برداشت فوق، از تعليل «إن الله يعلم ما تفعلون» به دست مى آيد; يعنى، به عهد و پيمان خود با خدا وفادار باشيد; چون كه خدا از اعمال شما آگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 41 - 17

17 - توجه و اعتقاد انسان ها به آگاهى همه جانبه خداوند از اعمال و رفتار تمامى موجودات ، بر انگيزنده آنان به اطاعت و فرمانبرى از او

ألم تر أنّ اللّه يسبّح له من فى السموت . .. و اللّه عليم بما يفعلون

يادآورى علم همه جانبه خداوند براى انسان ها در پايان آيه شريفه، مى تواند حاكى از برداشت ياد شده باشد.

195- عوامل اطاعت از محمد (صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 24 - 6

6 - محبت عميق به خدا و رسول ، برانگيزنده انسان به اطاعت از آنان

قل إن كان ءاباؤكم . .. أحب إليكم من اللّه و رسوله

196- فرجام اطاعت از فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 98 - 3

3- حركت فرعونيان به سوى دوزخ به رهبرى و پيشاهنگى فرعون ، نمود برنامه هاى ناصواب او در دنياست .

و ما أمر فرعون برشيد. يقدم قومه يوم القيمة فأوردهم النار

جمله «يقدم قومه . ..» بيانگر فرجام پيروى از فرعون است و به منزله تفسيرى براى «و ما أمر فرعون برشيد» مى باشد.

ص: 256

197- فلسفه اطاعت از محمد (صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 81 - 4

4 - رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از جانب خداوند ، مستلزم اطاعت بى چون و چرا از آن حضرت

فرح المخلفون بمقعدهم خلف رسول اللّه

از به كارگيرى عنوان «رسول اللّه» استفاده مى شود كه اين حيثيت (رسالت خدا) مستلزم اطاعت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) است به نحوى كه تخلف از آن، آتش دوزخ را در پى دارد.

198- كيفر اطاعت از شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 16

16 - سرانجام رويگردانى از آن چه كه خداوند نازل كرده و گردن نهادن به راه شيطان ، آتش شعلهور است .

و إذا قيل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه . .. أوَ لو كان الشيطن يدعوهم إلى عذاب السع

199- كيفر اطاعت از قوانين ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 37 - 15

15- پيروى از آرا و قوانين برخاسته از هوا هاى نفسانى ، با وجود احكام و قوانين قرآن ، موجب گرفتار شدن به عقوبتهايى از ناحيه خداوند است .

و لئن اتبعت أهواءهم بعد ما جاءك من العلم مالك من الله من ولىّ و لاواق

200- گناه اطاعت از شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 45 - 4

4- بت پرستى و اطاعت از شيطان ، گناهى بزرگ است .

لِمَ تعبد ما لايسمع . .. لاتعبد الشيطن ... إنّى أخاف أن يمسّك عذاب من الرحمن

نسبت دادن «عذاب» به خداى رحمان - كه داراى رحمت وسيع است - مى تواند بيانگر اين نكته باشد كه گناه بت پرستى به قدرى شديد است كه مظهر رحمت و مهربانى را نيز به خشم مى آورد.

ص: 257

201- گناه اطاعت از طاغوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 54 - 12

12 - پيروى از طاغوت ، گناه و فسق است .

فأطاعوه . .. إنّهم كانوا قومًا فسقين

202- محدوده اطاعت از پدر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 48 - 3

3- اطاعت از پدر در صورت مخالفت فرمان او با توحيد و يكتاپرستى جايز نيست . *

لئن لم تنته لأرجمنّك . .. و أعتزلكم و ما تدعون

آزر در جمله «لئن لم تنته» صريحاً ابراهيم(ع) را از يكتاپرستى و مبارزه با شرك برحذر داشته و نهى كرده است، ولى ابراهيم(ع) در عين نهى او راه خود را ادامه داده و از تبعيت پدر در شرك سرباز زده است. لازم به ذكر است اين برداشت مبتنى برآن است كه آزر پدر ابراهيم(ع) باشد.

203- محدوده اطاعت از رهبران دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 31 - 3،11

3 - ممنوعيت اطاعت رهبران دينى در آنچه بيرون از فرمان و رضايت خداست .

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً من دون اللّه

11 - اطاعت از رهبران دينى ، درآنچه بيرون از فرمان و رضايت خدا باشد ، شرك است .

اتخذوا أحبارهم و رهبنهم أرباباً من دون اللّه . .. سبحنه عما يشركون

خداوند اهل كتاب را به خاطر اينكه رهبران دينى خود را به جاى خدا «رب» قرار مى دادند و از آنان اطاعت مى كردند، محكوم كرده و آنان را مشرك خوانده است. بنابراين رب قرار دادن رهبران دينى و اطاعت از آنان به جاى اطاعت از فرمانهاى الهى، شرك خواهد بود.

204- محدوده اطاعت از والدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 258

14 - لقمان - 31 - 15 - 1،3

1 - فرزندان - به رغم موظف بودن به رعايت حقوق والدين - در صورت تلاش پيگير پدر و مادر به ايجاد انحراف عقيدتى ( شرك ) در آنان ، نبايد تسليم خواست آنان شوند .

و وصّينا الإنسن بولديه . .. و إن جهداك على أن تشرك بى ... فلاتطعهما

متعدى شدن «جاهدا» با «على» دلالت بر مجاهده و تلاش قوى و پيگير مى كند.

3 - مرز اطاعت از پدر و مادر ، عدم تعارض با عقيده توحيدى ، است .

و وصّينا الإنسن بولديه . .. و إن جهداك على أن تشرك ... فلاتطعهما

205- مشكلات اطاعت از محمد (صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 120 - 18

18 - پيروى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و حركت در راه خدا ، به دنبال دارنده سختى ها و مرارتها

ما كان . .. أن يتخلفوا عن رسول اللّه ... ذلك بأنهم لا يصيبهم ظمأ و لا نصب و لا م

شمرده شدن سختيها و رنجها در آيه و ترغيب مؤمنان به تحمل آنها، بيانگر اين حقيقت است كه حركت در راه دين دربردارنده رنج و زحمت مى باشد و ايمان واقعى، مستلزم تحمل آن است.

206- ممانعت از اطاعت مسرفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 151 - 2،3

2 - تلاش صالح ( ع ) براى بازداشتن قوم خويش از اطاعت اسراف گران و متجاوزان

و لاتطيعوا أمر المسرفين

3 - پيروى از متجاوزان و اسراف گران ، ناسازگار با تقواى الهى و خط پيامبران

فاتّقوا اللّه و أطيعون . و لاتطيعوا أمر المسرفين

207- ممنوعيت اطاعت از بداخلاقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 13 - 2

2 - اطاعت و اجابت خواسته هاى افراد درشت خوى و بدخلق ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. عتلّ

ص: 259

208- ممنوعيت اطاعت از دنياطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 27 - 11

11 - پيروى از دنياگرايان و آخرت گريزان ، ممنوع است .

و لاتطع منهم . .. إنّ هؤلاء يحبّون العاجلة و يذرون وراءهم يومًا ثقيلاً

209- ممنوعيت اطاعت از زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 13 - 6

6 - اطاعت و اجابت خواسته هاى افراد بى تبار و بى ريشه و اصل ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. زنيم

210- ممنوعيت اطاعت از سخن چينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 11 - 5

5 - اطاعت و اجابت خواسته هاى سخن چينان ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. مشّاء بنميم

211- ممنوعيت اطاعت از سوگندخورندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 10 - 2

2 - اطاعت و اجابت خواسته هاى سوگند يادكنندگان بى مبالات ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ حلاّف

ص: 260

212- ممنوعيت اطاعت از عيب جويان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 11 - 2

2 - اطاعت و اجابت خواسته هاى افراد عيب جو ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. همّاز

213- ممنوعيت اطاعت از فرومايگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 10 - 5

5 - اطاعت و اجابت خواسته هاى فرومايگان ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ. .. مهين

214- ممنوعيت اطاعت از كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 24 - 7

7 - ممنوعيت اطاعت از گناه پيشگان و ناسپاسان كافر

و لاتطع منهم ءاثمًا أو كفورًا

215- ممنوعيت اطاعت از كفران كنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 24 - 7

7 - ممنوعيت اطاعت از گناه پيشگان و ناسپاسان كافر

و لاتطع منهم ءاثمًا أو كفورًا

216- ممنوعيت اطاعت از گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 8 - 2

ص: 261

2 - اطاعت از عناصر گمراه و اجابت خواسته هاى آنان ، ممنوع است .

إنّ ربّك هو أعلم بمن ضلّ عن سبيله . .. فلاتطع المكذّبين

مطلب ياد شده، از تفريع «فلاتطع» بر «إنّ ربّك هو أعلم بمن ضلّ عن سبيله» استفاده مى شود.

217- ممنوعيت اطاعت از گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 12 - 9

9 - اطاعت و اجابت خواسته هاى گناه پيشگان ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. أثيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 24 - 7

7 - ممنوعيت اطاعت از گناه پيشگان و ناسپاسان كافر

و لاتطع منهم ءاثمًا أو كفورًا

218- ممنوعيت اطاعت از مانعان خير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 12 - 3

3 - اطاعت و اجابت خواسته هاى كسانى كه بخيل و مانع خيراند ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. منّاع للخير

219- ممنوعيت اطاعت از متجاوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 12 - 6

6 - اطاعت و اجابت خواسته هاى متجاوزان ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع كلّ . .. معتد

ص: 262

220- ممنوعيت اطاعت از معرضان از آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 27 - 11

11 - پيروى از دنياگرايان و آخرت گريزان ، ممنوع است .

و لاتطع منهم . .. إنّ هؤلاء يحبّون العاجلة و يذرون وراءهم يومًا ثقيلاً

221- منشأ سهولت اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 20 - 1

1 - خداوند ، پيمودن راه طاعت و حركت در راه راست را ، براى انسان ها آسان ساخته است .

ثمّ السبيل يسّره

«ال» در «السبيل» بيانگر ماهيت است. كلمه «السبيل» گرچه مطلق است، ولى به قرينه سياق آيه - كه در مقام بيان معذور نبودن كافران است - مراد راه طاعت خداوند است.

222- موارد اطاعت از پدر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 21 - 8

8 - تبعيت در ايمان ، محورى بايسته پيروى از پدران

و اتّبعتهم ذرّيّتهم بإيمن

در قرآن، معمولاً پيروى از پدران منفى شمرده شده است; ولى در اين آيه يكى از محورهايى كه پيروى از پدران ارزش به شمار آمده، محور ايمان است.

223- موارد اطاعت از رهبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 15

15 - لزوم اطاعت از رهبرى اجتماعى ، در رهنمود هاى ارزشى او

و لايعصينك فى معروف

بيعت ياد شده در آيه شريفه، مى تواند از آن جهت با پيامبر(صلی الله علیه و آله) صورت گرفته باشد كه آن حضرت علاوه بر پيامبرى، منصب رهبرى اجتماعى را نيز بر عهده داشته است.

ص: 263

224- موانع اطاعت از شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 83 - 17،20،22

17 - رهايى اكثريّت مسلمانان از پيروى شيطان ، مرهون فضل و رحمت خاص الهى است .

لو لا فضل اللّه عليكم و رحمته لاتبعتم الشيطان الّا قليلا

با توجه به زمينه آيات اين بخش از سوره، كه درباره غزوه بدر صغراست، معناى آيه با عنايت به استثنا، چنين است: تنها گروهى اندك از مسلمانان بدون هدايت ويژه خداوند به حكم ضرورت دفاع از اسلام، راهى نبرد شدند و شايعات توانمندى دشمن، آنان را از انجام وظيفه بازنداشت، بر خلاف بسيارى از آنان كه به سبب آن شايعات تصميمى بر شركت در نبرد نداشتند، ولى ارشادات پيامبر (صلی الله علیه و آله) عامل حركت آنان شد.

20 - نقش مؤثر رهبرى در جلوگيرى از انحرافات و پيروى از شيطان

و لو ردّوه الى الرّسول و الى اولى الامر منهم و لو لا فضل اللّه عليكم و رحمته لات

22 - رهايى مسلمانان از پيروى شيطان در اكثر امور ، مرهون فضل و رحمت خاص الهى

و لو لا فضل اللّه عليكم و رحمته لاتّبعتم الشّيطان الّا قليلا

بنابر اينكه «قليلا» صفت براى مصدر محذوف «اتّباعاً» باشد.

225- موانع اطاعت از گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 122 - 7

7 - توجه دادن مؤمنان به حيات معنوى خود و برخوردارى از نور الهى، بازدارنده آنان از اطاعت مشركان و گمراهان

و إن أطعتموهم إنكم لمشركون. أو من كان ميتا فأحيينه و جعلنا له نورا يمشى به فى ال

تمثيل مذكور براى بر حذر داشتن مسلمانان از اطاعت مشركان است.

226- موانع اطاعت از مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 122 - 7

7 - توجه دادن مؤمنان به حيات معنوى خود و برخوردارى از نور الهى، بازدارنده آنان از اطاعت مشركان و گمراهان

و إن أطعتموهم إنكم لمشركون. أو من كان ميتا فأحيينه و جعلنا له نورا يمشى به فى ال

تمثيل مذكور براى بر حذر داشتن مسلمانان از اطاعت مشركان است.

ص: 264

227- موجبات اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 23 - 8

8 - ترس از خداوند ، موجب تسليم شدن در برابر انبياى الهى و فرمانبرى از آنان

قال رجلان من الذين يخافون انعم اللّه عليهما ادخلوا عليهم الباب

228- نشانه هاى اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 172 - 11

11 - سپاسگزارى به درگاه الهى ، نشانه بندگى و توحيد در عبادت و اطاعت خداوند است .

و اشكروا للّه إن كنتم إياه تعبدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 48 - 6

6 - پذيرش داورى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و رهبران الهى ، نشانه ايمان راستين به خدا و رسول او و فرمان برى از ايشان و التزام عملى به دين است .

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول و أطعنا ثمّ يتولّى . .. و ما أُولئك بالمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 52 - 3

3 - تسليم حكم پيامبر بودن و پذيرش داورى بر مبناى تعاليم دين ، نشانه خدا ترسى ، تقواپيشگى و مطيع خدا و رسول بودن است .

إذا دعوا إلى اللّه و رسوله ليحكم بينهم أن يقولوا سمعنا و أطعنا . .. و من يطع الل

برداشت ياد شده، از ارتباط ميان دو آيه فوق استفاده گرديده است.

229- نشانه هاى اطاعت از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 48 - 6

ص: 265

6 - پذيرش داورى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و رهبران الهى ، نشانه ايمان راستين به خدا و رسول او و فرمان برى از ايشان و التزام عملى به دين است .

و يقولون ءامنّا باللّه و بالرسول و أطعنا ثمّ يتولّى . .. و ما أُولئك بالمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 52 - 3

3 - تسليم حكم پيامبر بودن و پذيرش داورى بر مبناى تعاليم دين ، نشانه خدا ترسى ، تقواپيشگى و مطيع خدا و رسول بودن است .

إذا دعوا إلى اللّه و رسوله ليحكم بينهم أن يقولوا سمعنا و أطعنا . .. و من يطع الل

برداشت ياد شده، از ارتباط ميان دو آيه فوق استفاده گرديده است.

230- نهى از اطاعت دروغگويان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 19 - 6

6 - اطاعت از دستورات دروغ گويان و گنه پيشگان ، مورد نهى خداوند

ناصية كذبة خاطئة . .. كلاّ لاتطعه

231- نهى از اطاعت گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 19 - 6

6 - اطاعت از دستورات دروغ گويان و گنه پيشگان ، مورد نهى خداوند

ناصية كذبة خاطئة . .. كلاّ لاتطعه

232- وجوب اطاعت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 17 - 13

13 - « قال الصادق ( ع ) : فى قوله عزّوجلّ : « و أمّا ثمود فهديناهم فاستحبّوا العمى على الهدى » قال : وجوب الطاعات و تحريم المعاصى . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ كه فرموده «و أمّا ثمود فهديناهم فاستحبّوا العمى على الهدى» روايت شده كه

ص: 266

فرمود: [هدايت در اين جا ]بيان كردن وجوب طاعات و حرمت گناهان است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اخلاص - 112 - 2 - 8

8 - خداوند ، محكوم هيچ فرمانى نبوده و فرمان او لازم الاجرا است .

اللّه الصمد

«صمد»; يعنى، بزرگوارى كه فرمان او مطاع باشد و بدون خواست او كارى فيصله نيابد. (لسان العرب). و هيچ فرمان دهنده و نهى كننده اى، بر او تفوق نيابد. (مجمع البيان)

ص: 267

7- اطعام

1- آثار اطعام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 125 - 15

15 - اطعام مردم و نماز شب ، موجب برگزيده شدن ابراهيم ( ع ) به عنوان خليل ، از سوى خداوند

و اتخذ اللّه إبرهيم خليلا

رسول خدا(صلی الله علیه و آله): ما اتخذ اللّه ابراهيم خليلا الا لاطعامه الطعام و صلوته بالليل و الناس نيام.

_______________________________

علل الشرايع، ص 35، ح 4، ب 32; نورالثقلين، ج 1، ص 555، ح 586.

2- آثار اطعام به فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ماعون - 107 - 3 - 8

8 - تغذيه تهى دستان و دعوت مردم به فقرزدايى از جامعه ، لازمه پذيرش روز جزا و نشانه كام يابى در آن روز است .

يكذّب بالدين . .. و لايحضّ على طعام المسكين

3- آثار ترك اطعام به مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 44 - 1،2

ص: 268

1 - اطعام نكردن به مساكين و بينوايان ، از عوامل دوزخى شدن

ما سلككم فى سقر . .. و لم نك نطعم المسكين

2 - اطعام نكردن به مساكين و گرسنه ر ها كردن آنان در جامعه ، جرمى بزرگ و نابخشودنى است .

عن المجرمين . .. و لم نك نطعم المسكين

4- آثار ترك اطعام مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 48 - 1

1 - ترك فريضه نماز ، اطعام مساكين ، گذراندن عمر به بطالت و تكذيب روز جزا ، از عوامل محروميت انسان از شفاعت در قيامت

قالوا لم نك من المصلّين . .. و كنّا نكذّب بيوم الدين ... فما تنفعهم شفاعة الشفع

5- احكام اطعام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 83 - 27

27 - سدير صيرفى گويد : « قلت لأبى عبداللّه ( ع ) اطعم سائلا لااعرفه مسلماً ؟ فقال : نعم اعط من لاتعرفه بولاية و لاعداوة للحق ان اللّه عز و جل يقول : و قولوا للناس حسناً و لاتطعم من نصب لشىء من الحق او دعا الى شىء من الباطل ;

به امام صادق(ع) گفتم: آيا سائلى را كه نمى دانم مسلمان است يا نه طعام دهم؟ امام فرمود: بله، طعام بده به كسى كه نمى شناسى اهل ولايت است يا دشمن حق. خداوند عز و جل مى فرمايد: «و قولوا للناس حسناً» ولى اطعام نكن كسى را كه بناى دشمنى با حق گذاشته و يا دعوت به باطل مى نمايد».

6- ارزش اطعام به مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 95 - 13

13 - ارزش والاتر قربانى بر اطعام مساكين ، و اطعام مساكين بر روزه ، در كفاره صيد .

فجزاء مثل ما قتل من النعم . .. او كفرة طعام مسكين او عدل ذلك صياماً

برداشت فوق از تقديم ذكرى قربانى بر اطعام و تقديم اطعام بر روزه استفاده شده است.

ص: 269

7- اطعام ابرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 1،2

1 - اطعام ايثارگرانه به نيازمندان ، يتيمان و اسيران ، از ويژگى هاى ابرار

إنّ الأبرار . .. و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

«على حبّه» حال براى فاعل «يطعمون» است و ضمير آن به «طعام» بازمى گردد. مقصود از دوست داشتن غذا (على حبّه)، نياز داشتن به آن است; چون انسان در وقت نياز به چيزى، دوست دارد كه به آن دست يابد تا با آن رفع نياز كند. از اين رو اطعام ابرار، نوعى ايثار از سوى آنان است.

2 - رفع نياز هاى غذايى مستمندان ، يتيمان و اسيران در حد ايثار ، سيره و برنامه ابرار در زندگى است .

و يطعمون الطعام . .. أسيرًا

آمدن فعل «يطعمون» به صيغه مضارع، بر استمرار دلالت دارد; يعنى، كار اطعام، عملى است مستمر و از برنامه هاى زندگى ابرار محسوب مى شود.

8- اطعام ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 69 - 4

4- ابراهيم ( ع ) ، سلام فرشتگان را پاسخ گفت و براى تدارك غذا از حضور آنان بيرون رفت .

قال سلم فما لبث أن جاء بعجل حنيذ

9- اطعام ابن السبيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 77 - 6

6- ميزبانى مسافران و اطعام « در راه ماندگان » كارى شايسته است .

استطعما أهلها فأبوا أن يضيّفوهما

موسى و خضر(ع) فقط، طلب غذا كردند، ولى قرآن، مردم آن شهر را توصيف كرد به اين كه از پذيرايى ميهمان سرباز زدند; يعنى، سزاوار بود كه مردم، آن دو را ميهمان خود مى ساختند و حتى از غير غذا نيز مضايقه نمى كردند.

10- اطعام از قربانى حج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 270

11 - حج - 22 - 36 - 12،18

12 - لزوم اطعام مستمندان از گوشت قربانى در حج ; چه خودشان درخواست كنند و چه روى درخواست كردن نداشته باشند .

فكلوا منها و أطعموا القانع و المعترّ

«قانع» به كسى گفته مى شود كه درخواست كمك مى كند (سائل و گدا) و «معتر»; يعنى، نيازمندى كه طالب كمك است; لكن روى سؤال كردن ندارد. بنابراين معناى جمله فوق چنين مى شود: بخشى از گوشت قربانى را خودتان بخوريد و بقيه آن را به نيازمندان بخورانيد; چه نيازشان را بر زبان جارى كنند و چه بر زبان نياورند.

18 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) فى قول اللّه عزّوجلّ . . . « و أطعموا القانع و المعترّ » قال : القانع الذى يرضى بما أعطيته و لايسخط و لايكلح و لايلوى شدقه غضباً و المعترّ المارّ بك لتطعمه ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ. ..«وأطعموا القانع و المعترّ» فرمود: «قانع» كسى است كه راضى مى شود به آنچه كه به او مى دهى و نسبت به آن ناراحتى، ترش رويى و دهن كجى نمى كند و «معتر» رهگذرى است كه بر تو مى گذرد تا او را اطعام كنى».

11- اطعام اسير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 1،2،7

1 - اطعام ايثارگرانه به نيازمندان ، يتيمان و اسيران ، از ويژگى هاى ابرار

إنّ الأبرار . .. و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

«على حبّه» حال براى فاعل «يطعمون» است و ضمير آن به «طعام» بازمى گردد. مقصود از دوست داشتن غذا (على حبّه)، نياز داشتن به آن است; چون انسان در وقت نياز به چيزى، دوست دارد كه به آن دست يابد تا با آن رفع نياز كند. از اين رو اطعام ابرار، نوعى ايثار از سوى آنان است.

2 - رفع نياز هاى غذايى مستمندان ، يتيمان و اسيران در حد ايثار ، سيره و برنامه ابرار در زندگى است .

و يطعمون الطعام . .. أسيرًا

آمدن فعل «يطعمون» به صيغه مضارع، بر استمرار دلالت دارد; يعنى، كار اطعام، عملى است مستمر و از برنامه هاى زندگى ابرار محسوب مى شود.

7 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : كان عند فاطمة ( عليهاالسلام ) شعيرٌ فجعلوه عصيدةً فلمّا انضجوها و وضعوها بين أيديهم جاء مسكين . . . فقام على ( ع ) فأعطاه ثلثَ ها فما لَبِثَ أن جاء يتيم . . . فأعطاه ثلثها الثانى . . . فلمّا لبث أن جاء أسير . . . فأعطاه الثلث الباقى و ما ذاقوها فأنزل اللّه فيهم هذه الآية إلى قوله « و كان سعيكم مشكوراً » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: نزد فاطمه(س) مقدارى جو بود كه آن را حلوا كردند. پس از اين كه آن را پختند و براى خوردن آوردند، مسكينى آمد ... حضرت على(ع) برخاست و ثلث آن را به او داد. زمانى نگذشت كه يتيمى آمد ... حضرت ثلث ديگرش را به او داد ... زمانى نگذشت كه اسيرى آمد ... و ثلث باقى مانده را به او عطا فرمود و خود هيچ از آن حلوا نچشيدند. پس خداوند درباره آنان آيه «و يطعمون الطعام...» تا آيه «كان سعيكم مشكوراً» را نازل كرد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 271

19 - انسان - 76 - 9 - 1

1 - اطعام و انفاق ابرار به مستمندان ، يتيمان و اسيران ، كاملاً خالصانه و تنها براى جلب رضاى خداوند است .

و يطعمون . .. و أسيرًا . إنّما نطعمكم لوجه اللّه

12- اطعام امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 7

7 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : كان عند فاطمة ( عليهاالسلام ) شعيرٌ فجعلوه عصيدةً فلمّا انضجوها و وضعوها بين أيديهم جاء مسكين . . . فقام على ( ع ) فأعطاه ثلثَ ها فما لَبِثَ أن جاء يتيم . . . فأعطاه ثلثها الثانى . . . فلمّا لبث أن جاء أسير . . . فأعطاه الثلث الباقى و ما ذاقوها فأنزل اللّه فيهم هذه الآية إلى قوله « و كان سعيكم مشكوراً » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: نزد فاطمه(س) مقدارى جو بود كه آن را حلوا كردند. پس از اين كه آن را پختند و براى خوردن آوردند، مسكينى آمد ... حضرت على(ع) برخاست و ثلث آن را به او داد. زمانى نگذشت كه يتيمى آمد ... حضرت ثلث ديگرش را به او داد ... زمانى نگذشت كه اسيرى آمد ... و ثلث باقى مانده را به او عطا فرمود و خود هيچ از آن حلوا نچشيدند. پس خداوند درباره آنان آيه «و يطعمون الطعام...» تا آيه «كان سعيكم مشكوراً» را نازل كرد».

13- اطعام به اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 5 - 18

18 - اهتمام اسلام به خانواده و سلامت اعتقادى و روانى آن

و المحصنت من المؤمنت و المحصنت من الذين اوتوا الكتب

14- اطعام به خويشاوندان يتيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 15 - 2

2 - رساندن غذا به خويشاوندان يتيم خود ، بر تغذيه ديگر نيازمندان مقدم است .

يتيمًا ذا مقربة

«مقربة» مصدر و با «قرابة» (خويشاوندى) به يك معنا است. (صحاح اللغة)

ص: 272

15- اطعام به سائلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 83 - 27

27 - سدير صيرفى گويد : « قلت لأبى عبداللّه ( ع ) اطعم سائلا لااعرفه مسلماً ؟ فقال : نعم اعط من لاتعرفه بولاية و لاعداوة للحق ان اللّه عز و جل يقول : و قولوا للناس حسناً و لاتطعم من نصب لشىء من الحق او دعا الى شىء من الباطل ;

به امام صادق(ع) گفتم: آيا سائلى را كه نمى دانم مسلمان است يا نه طعام دهم؟ امام فرمود: بله، طعام بده به كسى كه نمى شناسى اهل ولايت است يا دشمن حق. خداوند عز و جل مى فرمايد: «و قولوا للناس حسناً» ولى اطعام نكن كسى را كه بناى دشمنى با حق گذاشته و يا دعوت به باطل مى نمايد».

16- اطعام به مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 184 - 13

13 - فديه و كفاره هر روزه ماه رمضان براى كسانى كه به خاطر مشقت روزه نمى گيرند ، يك وعده غذاست كه بايد به مسكين پرداخت كنند .

و على الذين يطيقونه فدية طعام مسكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 89 - 7،8،29،32

7 - تغذيه ده مسكين و يا تهيه پوشاك براى آنان و يا آزاد كردن يك برده كفاره شكستن سوگند

فكفّرته اطعام عشرة مسكين . .. اهليكم او كسوتهم او تحرير رقبة

8 - شكننده قسم ، مخيّر در برگزيدن هر يك از انواع سه گانه كفاره قسم ( تغذيه مساكين ، تهيه پوشاك براى آنان و آزاد كردن برده )

فكفّرته اطعام عشرة مسكين . .. او كسوتهم او تحرير رقبة

تفريع جمله «فمن لم يجد» بر جملات پيشين تصريح به اين دارد كه مكلف در انتخاب هر يك از موارد سه گانه مخيّر است چنانچه فرموده بود «او صيام ثلثة ايام» احتمال لزوم مراعات ترتيب بين آن موارد وجود داشت.

29 - اطعام ده مسكين ، هر نفر به مقدار يك مُدّ ( ده سير ) ، كفاره شكستن قسم

فكفّرته اطعام عشرة مسكين من اوسط ما تطعمون اهليكم

امام صادق(ع) در توضيح «اوسط ما تطعمون» در آيه فوق فرمود: هو كما يكون انه يكون فى البيت من يأكل اكثر من المد و منهم من يأكل اقل من المد فبين ذلك . .. .

_______________________________

كافى، ج 7، ص 453، ح 7; نورالثقلين، ج 1، ص 667، ح 333.

32 - يك نوبت غذاى سير يا يك تن پوش ، حداقل كفاره قسم كه به هر يك از ده مسكين داده مى شود .

فكفّرته اطعام عشرة مسكين من اوسط ما تطعمون اهليكم او كسوتهم

ص: 273

امام باقر(ع) در توضيح معنى «اوسط» در آيه فوق فرمود: . .. تشبعهم به مرة واحدة. قلت: كسوتهم؟ قال: ثوب واحد.

_______________________________

كافى، ج 7، ص 454، ح 14; نورالثقلين، ج 1، ص 667، ح 334.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 95 - 10،11

10 - قربانى ، اطعام مساكين و روزه ، كفارات تخييرى در كشتن صيد در حرم و نيز در حال احرام

فجزاء مثل ما قتل من النعم . .. او كفرة طعام مسكين او عدل ذلك صياماً

مؤيد برداشت فوق فرمايش منقول از امام صادق(ع) است كه فرمود: . .. و كل شىء من القرآن «او» فصاحبه بالخيار ما يشاء ... دو روايت مدرك برداشت شماره 10 و 27 با هم معارض و حل تعارض بين آن دو موكول به اجتهاد است.

_______________________________

كافى، ج 4، ص 358، ح 2; نورالثقلين، ج 1، ص 504، ح 14.

11 - تهيه غذا براى مساكين ، بايستى در حد قيمت شكار صيد شده باشد

او كفرة طعام مسكين

برداشت فوق بر اين اساس است كه «كفّرة» خبر براى مبتداى محذوف (هى) باشد بر اين مبنا جمله «هى كفارة» عطف بر محل «من النعم» مى شود و در حقيقت وصف و توضيحى ديگر است براى «جزاء مثل ما قتل» يعنى بر عهده شكار كننده سزايى است همسان با شكار، كه بايد به عنوان كفاره و بصورت طعام به مساكين داده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 1،2،7

1 - اطعام ايثارگرانه به نيازمندان ، يتيمان و اسيران ، از ويژگى هاى ابرار

إنّ الأبرار . .. و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

«على حبّه» حال براى فاعل «يطعمون» است و ضمير آن به «طعام» بازمى گردد. مقصود از دوست داشتن غذا (على حبّه)، نياز داشتن به آن است; چون انسان در وقت نياز به چيزى، دوست دارد كه به آن دست يابد تا با آن رفع نياز كند. از اين رو اطعام ابرار، نوعى ايثار از سوى آنان است.

2 - رفع نياز هاى غذايى مستمندان ، يتيمان و اسيران در حد ايثار ، سيره و برنامه ابرار در زندگى است .

و يطعمون الطعام . .. أسيرًا

آمدن فعل «يطعمون» به صيغه مضارع، بر استمرار دلالت دارد; يعنى، كار اطعام، عملى است مستمر و از برنامه هاى زندگى ابرار محسوب مى شود.

7 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : كان عند فاطمة ( عليهاالسلام ) شعيرٌ فجعلوه عصيدةً فلمّا انضجوها و وضعوها بين أيديهم جاء مسكين . . . فقام على ( ع ) فأعطاه ثلثَ ها فما لَبِثَ أن جاء يتيم . . . فأعطاه ثلثها الثانى . . . فلمّا لبث أن جاء أسير . . . فأعطاه الثلث الباقى و ما ذاقوها فأنزل اللّه فيهم هذه الآية إلى قوله « و كان سعيكم مشكوراً » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: نزد فاطمه(س) مقدارى جو بود كه آن را حلوا كردند. پس از اين كه آن را پختند و براى خوردن آوردند، مسكينى آمد ... حضرت على(ع) برخاست و ثلث آن را به او داد. زمانى نگذشت كه يتيمى آمد ... حضرت ثلث ديگرش را به او داد ... زمانى نگذشت كه اسيرى آمد ... و ثلث باقى مانده را به او عطا فرمود و خود هيچ از آن حلوا نچشيدند. پس خداوند درباره آنان آيه «و يطعمون الطعام...» تا آيه «كان سعيكم مشكوراً» را نازل كرد».

ص: 274

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 1

1 - اطعام و انفاق ابرار به مستمندان ، يتيمان و اسيران ، كاملاً خالصانه و تنها براى جلب رضاى خداوند است .

و يطعمون . .. و أسيرًا . إنّما نطعمكم لوجه اللّه

17- اطعام به ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 69 - 4،8

4- ابراهيم ( ع ) ، سلام فرشتگان را پاسخ گفت و براى تدارك غذا از حضور آنان بيرون رفت .

قال سلم فما لبث أن جاء بعجل حنيذ

8- ابراهيم ( ع ) ، در فاصله اى كوتاه پس از آمدن فرشتگانِ بشارت ، گوساله اى بريان شده براى آنان آورد .

فما لبث أن جاء بعجل حنيذ

ضمير در «لبث» به ابراهيم(ع) برمى گردد و «أن جاء» به تقدير «فى» متعلق به «لبث» است. «عجل» به گوساله نر كه بيش از يك ماه نداشته باشد، گفته مى شود و «حنيذ» به معناى بريان شده است. بنابراين «فما لبث ...»; يعنى، ابراهيم(ع) در آوردن گوساله اى بريان شده درنگى نكرد.

18- اطعام به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 34

34 - خوددارى از اطعام مؤمن گرسنه ، به منزله كشتن وى و غذا دادن به او به منزله احياى اوست .

و من احياها فكانما احيا الناس جميعاً

از امام صادق(ع) روايت شده كه درباره اطعام مؤمن فرمود: . .. من احيى مؤمن فكانما احيا الناس جميعاً، فان لم تطعموه فقد امتموه و ان اطعمتموه فقد احييتموه.

_______________________________

كافى، ج 2، ص 20، ح 20; نورالثقلين، ج 1، ص 619، ح 152.

19- اطعام به يتيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 1،2،7

ص: 275

1 - اطعام ايثارگرانه به نيازمندان ، يتيمان و اسيران ، از ويژگى هاى ابرار

إنّ الأبرار . .. و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

«على حبّه» حال براى فاعل «يطعمون» است و ضمير آن به «طعام» بازمى گردد. مقصود از دوست داشتن غذا (على حبّه)، نياز داشتن به آن است; چون انسان در وقت نياز به چيزى، دوست دارد كه به آن دست يابد تا با آن رفع نياز كند. از اين رو اطعام ابرار، نوعى ايثار از سوى آنان است.

2 - رفع نياز هاى غذايى مستمندان ، يتيمان و اسيران در حد ايثار ، سيره و برنامه ابرار در زندگى است .

و يطعمون الطعام . .. أسيرًا

آمدن فعل «يطعمون» به صيغه مضارع، بر استمرار دلالت دارد; يعنى، كار اطعام، عملى است مستمر و از برنامه هاى زندگى ابرار محسوب مى شود.

7 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : كان عند فاطمة ( عليهاالسلام ) شعيرٌ فجعلوه عصيدةً فلمّا انضجوها و وضعوها بين أيديهم جاء مسكين . . . فقام على ( ع ) فأعطاه ثلثَ ها فما لَبِثَ أن جاء يتيم . . . فأعطاه ثلثها الثانى . . . فلمّا لبث أن جاء أسير . . . فأعطاه الثلث الباقى و ما ذاقوها فأنزل اللّه فيهم هذه الآية إلى قوله « و كان سعيكم مشكوراً » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: نزد فاطمه(س) مقدارى جو بود كه آن را حلوا كردند. پس از اين كه آن را پختند و براى خوردن آوردند، مسكينى آمد ... حضرت على(ع) برخاست و ثلث آن را به او داد. زمانى نگذشت كه يتيمى آمد ... حضرت ثلث ديگرش را به او داد ... زمانى نگذشت كه اسيرى آمد ... و ثلث باقى مانده را به او عطا فرمود و خود هيچ از آن حلوا نچشيدند. پس خداوند درباره آنان آيه «و يطعمون الطعام...» تا آيه «كان سعيكم مشكوراً» را نازل كرد».

20- اطعام در كفّاره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 89 - 7،8،14،32

7 - تغذيه ده مسكين و يا تهيه پوشاك براى آنان و يا آزاد كردن يك برده كفاره شكستن سوگند

فكفّرته اطعام عشرة مسكين . .. اهليكم او كسوتهم او تحرير رقبة

8 - شكننده قسم ، مخيّر در برگزيدن هر يك از انواع سه گانه كفاره قسم ( تغذيه مساكين ، تهيه پوشاك براى آنان و آزاد كردن برده )

فكفّرته اطعام عشرة مسكين . .. او كسوتهم او تحرير رقبة

تفريع جمله «فمن لم يجد» بر جملات پيشين تصريح به اين دارد كه مكلف در انتخاب هر يك از موارد سه گانه مخيّر است چنانچه فرموده بود «او صيام ثلثة ايام» احتمال لزوم مراعات ترتيب بين آن موارد وجود داشت.

14 - كفاره شكستن سوگند - در صورت ناتوانى از اطعام ده مسكين و يا تهيه پوشاك براى آنان و يا آزاد كردن برده - ، سه روز روزه گرفتن است .

فمن لم يجد فصيام ثلثة ايام

32 - يك نوبت غذاى سير يا يك تن پوش ، حداقل كفاره قسم كه به هر يك از ده مسكين داده مى شود .

فكفّرته اطعام عشرة مسكين من اوسط ما تطعمون اهليكم او كسوتهم

امام باقر(ع) در توضيح معنى «اوسط» در آيه فوق فرمود: . .. تشبعهم به مرة واحدة. قلت: كسوتهم؟ قال: ثوب واحد.

ص: 276

_______________________________

كافى، ج 7، ص 454، ح 14; نورالثقلين، ج 1، ص 667، ح 334.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 4 - 5،14

5 - در صورتى كه گرفتن روزه براى ظهاركننده مقدور نباشد ، بايد شصت مسكين را اطعام كند .

فمن لم يستطع فإطعام ستّين مسكينًا

14 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله عزّوجلّ . . . « و من لم يستطع فإطعام ستّين مسكيناً » قال : من مرض أو عطاش ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ . ..«و من لم يستطع فإطعام ستّين مسكيناً» روايت شده كه فرمود: [مراد، عدم استطاعت بر صوم]، ناشى از مرض يا بيمارى تشنگى است».

21- اطعام فاطمه(س)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 7

7 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : كان عند فاطمة ( عليهاالسلام ) شعيرٌ فجعلوه عصيدةً فلمّا انضجوها و وضعوها بين أيديهم جاء مسكين . . . فقام على ( ع ) فأعطاه ثلثَ ها فما لَبِثَ أن جاء يتيم . . . فأعطاه ثلثها الثانى . . . فلمّا لبث أن جاء أسير . . . فأعطاه الثلث الباقى و ما ذاقوها فأنزل اللّه فيهم هذه الآية إلى قوله « و كان سعيكم مشكوراً » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: نزد فاطمه(س) مقدارى جو بود كه آن را حلوا كردند. پس از اين كه آن را پختند و براى خوردن آوردند، مسكينى آمد ... حضرت على(ع) برخاست و ثلث آن را به او داد. زمانى نگذشت كه يتيمى آمد ... حضرت ثلث ديگرش را به او داد ... زمانى نگذشت كه اسيرى آمد ... و ثلث باقى مانده را به او عطا فرمود و خود هيچ از آن حلوا نچشيدند. پس خداوند درباره آنان آيه «و يطعمون الطعام...» تا آيه «كان سعيكم مشكوراً» را نازل كرد».

22- اطعام فقرا از قربانى حج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 28 - 17

17 - لزوم اطعام مستمندان تنگدست از گوشت قربانى در حج

و أطعموا البائس الفقير

23- اطعام محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 277

14 - احزاب - 33 - 53 - 8

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به مؤمنان اطعام مى كرد و براى آنان ، ميهمانى ترتيب مى داد .

و لكن إذا دعيتم فادخلوا فإذا طعمتم فانتشروا

24- اطعام مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ماعون - 107 - 3 - 4

4 - مسكين ، داراى سهم غذا در اموال مردم *

طعام المسكين

اضافه «طعام» به «مسكين»، نشانگر استحقاق است، زيرا دلالت مى كند كه آن غذا، طعام خود مسكين است.

25- اطعام يتيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 1

1 - اطعام و انفاق ابرار به مستمندان ، يتيمان و اسيران ، كاملاً خالصانه و تنها براى جلب رضاى خداوند است .

و يطعمون . .. و أسيرًا . إنّما نطعمكم لوجه اللّه

26- اولويت اطعام فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 7

7 - رسيدگى به امور تغذيه گرسنگان و بينوايان ، برخوردار از اولويت نخستين در مقايسه با ديگر تكاليف حمايتى از آنان

و لايحضّ على طعام المسكين

برداشت ياد شده، از اختصاص به ذكر يافتن مسأله تغذيه گرسنگان و بينوايان - از ميان مجموعه نيازمندى هاى اين قشر - به دست مى آيد.

27- اولويت اطعام مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 7

ص: 278

7 - رسيدگى به امور تغذيه گرسنگان و بينوايان ، برخوردار از اولويت نخستين در مقايسه با ديگر تكاليف حمايتى از آنان

و لايحضّ على طعام المسكين

برداشت ياد شده، از اختصاص به ذكر يافتن مسأله تغذيه گرسنگان و بينوايان - از ميان مجموعه نيازمندى هاى اين قشر - به دست مى آيد.

28- اهتمام به اطعام فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 6

6 - اهتمام شديد اسلام ، به رفع گرسنگى در جامعه و تغذيه بينوايان

إنّه كان لايؤمن باللّه العظيم . و لايحضّ على طعام المسكين

از اين كه تكليف تغذيه بينوايان و گرسنگان، در رديف ايمان به خدا و به عنوان عامل عذاب الهى قرار گرفته است; مى توان به حقيقت ياد شده پى برد.

29- اهميت اطعام فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 23 - 8

8 - مال دوستان و حرام خواران ، در آخرت به ارزش حقيقى ثروت و لزوم مصرف آن در اطعام گرسنگان و فوايد بزرگداشت يتيمان ، پى خواهند برد .

لاتكرمون . .. و لاتحضّون ... تأكلون ... تحبّون ... كلاّ ... يومئذ يتذكّر الإنس-

30- اهميت اطعام مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ماعون - 107 - 3 - 3

3 - تأمين غذاى نيازمندان و ترويج فرهنگ يارى رسانى به تهى دستان ، تكليفى الهى است .

و لايحضّ على طعام المسكين

«مسكين»، كسى است كه چيزى ندارد; يا آنچه دارد، براى او كافى نيست و يا كسى است كه فقر، او را ساكن و كم تحرك ساخته است. (قاموس)

ص: 279

31- بركت اخروى اطعام به يتيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 18 - 1

1 - آزادكنندگان برده و غذادهندگان به يتيمان و مستمندان ، در صورت ايمان آوردن و توصيه به صبر و رحمت ، در آخرت قرين نيك بختى و سرشار از خير و بركت خواهند بود .

أُولئك أصحب الميمنة

«يُمْن» و «ميمنة» به معناى بركت است (قاموس). مصاحبت با بركت، كنايه از سرشارى و تداوم آن است.

32- پاداش اطعام به مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 184 - 16

16 - روزه گرفتن و فديه دادن به مسكين ، چنانچه با ميل و رغبت باشد ، ثوابى افزونتر دارد .

كتب عليكم الصيام . .. و على الذين يطيقونه فدية ... فمن تطوع خيراً فهو خير له

مصداق مورد نظر براى «خيراً» به دليل فرازهاى قبل، روزه گرفتن و در صورت مشقت بار بودن روزه، فديه دادن است.

33- ترك اطعام فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 36 - 2

2 - ايمان نياوردن به خدا و تغذيه نكردن بينوايان ، موجب عذاب شدن انسان به وسيله غذا هاى بسيار ناگوار و نفرت آور در قيامت

إنّه كان لايؤمن باللّه العظيم . .. و لا طعام إلاّ من غسلين

34- ترك اطعام مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 47 - 1

1 - دوزخيان ، در سراسر عمرشان ، هرگز به تكليف نماز و اطعام مساكين نپرداخته اند و عمر خود را به بطالت و تكذيب روز جزا گذرانده اند .

قالوا لم نك من المصلّين . .. و كنّا نكذّب بيوم الدين . حتّى أتينا اليقين

مقصود از«يقين» مرگ است كه حقيقتى يقينى و ترديدناپذير براى تمامى انسان ها است. آمدن فعل هاى «لم نك»، «نخوض» و «نكذّب» - به صورت فعل مضارع - اشعار دارد كه اين اعمال از سوى دوزخيان، امرى مستمر و مكرر بوده است.

ص: 280

35- ترك تشويق به اطعام فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 1،2

1 - ترغيب نكردن ديگران به تغذيه بينوايان و گرسنگان ، از علّت هاى عذاب شدن كافران صاحب زر و زور ( اصحاب الشمال )

و لايحضّ على طعام المسكين

2 - ترغيب نكردن به تغذيه بينوايان و گرسنگان ، از موجبات عذاب الهى در قيامت

و لايحضّ على طعام المسكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 35 - 2

2 - ايمان نياوردن و ترغيب نكردن ديگران به تغذيه گرسنگان و بينوايان ، سبب محروميت از حمايت نزديكان و دوستان صميمى در قيامت

إنّه كان لايؤمن . .. فليس له اليوم ههنا حميم

36- ترك تشويق به اطعام مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 1،2

1 - ترغيب نكردن ديگران به تغذيه بينوايان و گرسنگان ، از علّت هاى عذاب شدن كافران صاحب زر و زور ( اصحاب الشمال )

و لايحضّ على طعام المسكين

2 - ترغيب نكردن به تغذيه بينوايان و گرسنگان ، از موجبات عذاب الهى در قيامت

و لايحضّ على طعام المسكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 35 - 2

2 - ايمان نياوردن و ترغيب نكردن ديگران به تغذيه گرسنگان و بينوايان ، سبب محروميت از حمايت نزديكان و دوستان صميمى در قيامت

إنّه كان لايؤمن . .. فليس له اليوم ههنا حميم

ص: 281

37- زمينه اطعام ابرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 3

3 - بيمناكى از قيامت ، عامل انگيزش ابرار به اطعام و انفاق خالصانه و بى چشمداشت

لانريد منكم جزاءً و لاشكورًا . إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه جمله «إنّا نخاف. ..» تعليل براى «لانريد منكم...» است; يعنى، به اين دليل از شما انتظار پاداش و سپاس گزارى نداريم كه چون از روز قيامت دل نگرانيم.

38- مردم مقارن بعثت و اطعام مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 18 - 1

1 - بى توجهى به مستمندان و ترغيب نكردن يكديگر به تأمين غذاى آنان ، فرهنگى حاكم بر عصر بعثت

و لاتحضّون على طعام المسكين

«تحاضّ» (مصدر «تحاضّون»)، به معناى ترغيب كردن يكديگر است (قاموس). گفتنى است كه از عبارت «طعام المسكين»، «بذل طعام المسكين» اراده شده است. البته «طعام» مى تواند به معناى «اطعام» باشد - مانند «عطاء» به معناى «اعطاء» ولى تقدير بهتر است. (البحرالمحيط)

39- مسؤوليت اطعام فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 7

7 - رسيدگى به امور تغذيه گرسنگان و بينوايان ، برخوردار از اولويت نخستين در مقايسه با ديگر تكاليف حمايتى از آنان

و لايحضّ على طعام المسكين

برداشت ياد شده، از اختصاص به ذكر يافتن مسأله تغذيه گرسنگان و بينوايان - از ميان مجموعه نيازمندى هاى اين قشر - به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 18 - 4

4 - تأمين غذاى نيازمندان و ترويج فرهنگ يارى رسانى به تهى دستان ، تكليفى الهى است .

و لاتحضّون على طعام المسكين

ص: 282

40- مسؤوليت اطعام مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 34 - 7

7 - رسيدگى به امور تغذيه گرسنگان و بينوايان ، برخوردار از اولويت نخستين در مقايسه با ديگر تكاليف حمايتى از آنان

و لايحضّ على طعام المسكين

برداشت ياد شده، از اختصاص به ذكر يافتن مسأله تغذيه گرسنگان و بينوايان - از ميان مجموعه نيازمندى هاى اين قشر - به دست مى آيد.

41- وجوب اطعام به فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 44 - 3

3 - وجوب سير كردن و تأمين نمودن مواد خوراكى بينوايان

و لم نك نطعم المسكين

42- وجوب اطعام به مساكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 44 - 4

4 - سير كردن بينوايان ، از تكاليف ويژه مالى - افزون بر زكات و . . . - در اسلام

و لم نك نطعم المسكين

خداوند نفرمود: به بينوايان دستگيرى و كمك مالى كنيد; بلكه فرمود: آنان را سير نماييد. از اين مطلب مى توان استفاده كرد كه اين كار، فريضه اى جدا از زكات است; يعنى، اگر كسى زكات را پرداخت كند; ولى در جامعه گرسنه اى وجود داشته باشد، او بايد باز هم انفاق كند تا گرسنگان سير شوند.

43- ويژگيهاى اطعام ابرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 1،2

1 - اطعام و انفاق ابرار به مستمندان ، يتيمان و اسيران ، كاملاً خالصانه و تنها براى جلب رضاى خداوند است .

و يطعمون . .. و أسيرًا . إنّما نطعمكم لوجه اللّه

2 - اطعام و انفاق ابرار به نيازمندان جامعه ، بدون كمترين چشمداشت مادى ( پاداش ) و معنوى ( سپاس گزارى ) از مردم است .

لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

ص: 283

8- اطلاع رساني

1- اطلاع رسانى با قلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 4 - 4

4 - تراوشات قلم نويسندگان و تأثير آن در انتقال اطلاعات به ديگران ، وابسته به خداوند است .

الذى علّم بالقلم

2- اطلاع رسانى غلط منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 48 - 2،3

2 - تلاش منافقان در جهت وارونه جلوه دادن امور ، براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قلبوا لك الأمور

3 - ضرورت هشيارى رهبران جامعه اسلامى ، در برابر ترفند ها و فتنه انگيزى هاى منافقان ( وارونه جلوه دادن امور و . . . )

و قلبوا لك الأمور

3- روش اطلاع رسانى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 1 - 4

4 - برانگيختن مخاطب به دقت در گفتار و تشويق او به شنيدن گزارش ، روشى مطلوب در شيوه اطلاع رسانى است .

هل أتيك

ص: 284

9- اطلاعات

1- اطلاعات در جنگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 13 - 8

8 - نقش تعيين كننده برآورد نيرو هاى دشمن ، در روحيه رزمندگان و سرنوشت جنگ

يرونهم مثليهم رأىَ العين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 94 - 4

4- ضرورت ايجاد تشكيلات اطلاعاتى ، براى تأمين اطلاعات سياسى و نظامى مسلمانان در جنگ *

يا ايّها الّذين امنوا اذا ضربتم فى سبيل اللّه فتبيّنوا . .. فتبيّنوا

بنابر اينكه متعلّق «فتبيّنوا»، مطلق امور مربوط به جنگ باشد، براى تحقق چنين امرى نياز به تشكيلات اطلاعاتى خواهد بود.

2- اطلاعات كتاب مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 59 - 14

14 - اطلاعات موجود در «كتاب مبين» روشن و به دور از هر گونه ابهام است.

و لا رطب و لا يابس إلا فى كتب مبين

در لسان العرب آمده است: «بان الشى بياناً: إتضح . .. و كذلك أبان الشى و هو مبين». مبين يعنى روشن و خالى از ابهام.

ص: 285

3- اطلاعات موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 3 - 20

20 - « كتاب مبين » ، مركز اطلاعات همه موجودات است .

و لا أصغر من ذلك و لا أكبر إلاّ فى كتب مبين

4- اهميّت اطلاعات سياسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 94 - 4

4- ضرورت ايجاد تشكيلات اطلاعاتى ، براى تأمين اطلاعات سياسى و نظامى مسلمانان در جنگ *

يا ايّها الّذين امنوا اذا ضربتم فى سبيل اللّه فتبيّنوا . .. فتبيّنوا

بنابر اينكه متعلّق «فتبيّنوا»، مطلق امور مربوط به جنگ باشد، براى تحقق چنين امرى نياز به تشكيلات اطلاعاتى خواهد بود.

5- اهميّت اطلاعات نظامى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 94 - 4

4- ضرورت ايجاد تشكيلات اطلاعاتى ، براى تأمين اطلاعات سياسى و نظامى مسلمانان در جنگ *

يا ايّها الّذين امنوا اذا ضربتم فى سبيل اللّه فتبيّنوا . .. فتبيّنوا

بنابر اينكه متعلّق «فتبيّنوا»، مطلق امور مربوط به جنگ باشد، براى تحقق چنين امرى نياز به تشكيلات اطلاعاتى خواهد بود.

6- بانك اطلاعات حوادث

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 59 - 13

13 - كتاب مبين، مركز اطلاعات جامع درباره تمامى موجودات هستى و تحولات آنهاست.

و ما تسقط . .. و لا رطب و لا يابس إلا فى كتب مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 4 - 6

ص: 286

6- اطلاعات و خبر هاى مربوط به حادثه ها و تحولات جوامع بشرى ، داراى بانك اطلاعات و كتابى معين

و ما أهلكنا من قرية إلاّ و لها كتاب معلوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 75 - 3

3 - همه امور هستى ( آشكار و پنهان آن ) ، ثبت شده در كتابى روشن و خالى از ابهام در نزد خداوند

و ما من غائبة فى السماء و الأرض إلاّ فى كتب مبين

7- بانك اطلاعات موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 59 - 13

13 - كتاب مبين، مركز اطلاعات جامع درباره تمامى موجودات هستى و تحولات آنهاست.

و ما تسقط . .. و لا رطب و لا يابس إلا فى كتب مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 4 - 6

6- وجود كتابى بس دقيق و نگهدارنده آمار و جزئيات هستى ، نزد خداوند

و عندنا كتب حفيظ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 29 - 2

2 - خداوند ، همه چيز را به صورت نوشته و تحت حفاظت خويش ، باقى نگه مى دارد .

و كلّ شىء أحصينه كتبًا

«كتاباً»، (مانند «كتابة»)، مصدر «كتب» و حال يا مفعول مطلق است. در صورت اول به معناى «مكتوب» است و در صورت دوم «احصاءَ كتاب» (شمارشى به گونه نوشتن) بوده است. «نوشتن هر چيز» - به هر معنايى باشد - حاكى از نوعى بقاى آن است.

8- تحليل اطلاعات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 83 - 8،10

8 - رهبرى جامعه ، بايد توان تحليل و ريشه يابى اخبار و اطلاعات را داشته باشد .

و لو ردّوه الى الرسول . .. لعلمه الّذين يستنبطونه منهم

ص: 287

با توجّه به اينكه استنباط بر عهده «رسول» و «اولى الامر» گذاشته شده است، معلوم مى شود كه رهبران جامعه بايد داراى اين توانايى باشند. لازم به ذكر است «من» در «منهم» بيان براى «الّذين» است.

10 - تحليل و انتشار اخبار جنگ - پيروزى و شكست و . . . - تنها در صلاحديد رهبران جامعه

و اذ جاءهم امر من الامن او الخوف . .. لعلمه الّذين يستنبطونه منهم

با توجه به اينكه آيه مورد بحث در بين آيات مربوط به جنگ واقع شده، مى توان گفت از مصاديق مورد نظر براى اخبار امنيتى، اخبار مربوط به جنگ است.

9- سازماندهى اطلاعات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 83 - 9

9 - ايجاد تشكيلات خبرى براى جمع آورى و ارزيابى خبر هاى سرنوشت ساز و عرضه آن ، از شؤون رهبرى است .

و لو ردّوه . .. لعلمه الّذين يستنبطونه منهم

10- مراتب اطلاعات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 7 - 8

8 - اظهار شده ها ، راز ها و مخفى تر از راز ها ، سه طبقه اطلاعات در ساختار دانسته هاى انسان است .

فإن تجهر القول فإنّه يعلم السرّ و أخفى

ص: 288

10- اطمينان

1- اطمينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 139 - 2

2 - ترغيب اهل ايمان به ثبات قدم و استوارى و اعتماد به نفس در رويارويى با دشمن

يا ايّها الّذين امنوا . .. و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون

2- آثار اطمينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 248 - 9،10

9 - فرستادن آرامش خاطر به سوى بنى اسرائيل از جانب خداوند ، به منظور استقامت و كاستن دلهره و اضطراب آنان در پيكار با دشمنان

ابعث لنا ملكاً نقاتل . .. ان ياتيكم التّابوت فيه سكينة

مراد از «سكينة» به مناسبت آيات قبل كه درباره جهاد و نبرد با دشمنان بود، يا خصوص آرامش و رفع نگرانى و دلهره در رويارويى با متجاوزان است و يا مصداق بارز و مورد نظر از آرامش.

10 - آرامش خاطر ، موجب استقامت آدمى در مشكلات و درگيريها

ان ياتيكم التّابوت فيه سكينة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 10 - 8

8 - تنها دل هاى محكم و مطمئن ، قادر بر انجام كار هاى سخت و مخاطره آميز

ص: 289

إن كادت لتبدى به لولا أن ربطنا على قلبها

اقدام مادر موسى به انداختن فرزند خويش در آب نيل، بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 18 - 16

16 - آرامش و اطمينان روحى ملت ها زمينه ساز دستيابى آنان به پيروزى

فأنزل السكينة عليهم و أثبهم فتحًا قريبًا

تقدم «أنزل السكينة» بر «أثابهم. ..» اشاره به تقدم معنوى و ملازمه بين آن دو دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 26 - 16

16 - آرامش و اطمينان روحى ، زمينه پايبندى به اصل تقوا و خويشتن دارى *

فأنزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤمنين و ألزمهم كلمة التقوى

نزول سكينه ممكن است مقدمه برخوردارى از روح تقوا باشد و تقدم لفظى دلالت بر تقدم معنوى نمايد.

3- آثار اطمينان به سعادت اخروى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 94 - 9

9 - آنان كه به بهشتى بودن خويش اطمينان دارند ، از مرگ استقبال كرده و در تمناى آن هستند .

إن كانت لكم الدار الأخرة . .. فتمنوا الموت

4- اطمينان به پيروزى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 39 - 2

2 - اطمينان فرعون و درباريان او به غلبه ساحران كارآزموده بر موسى ( ع )

و قيل للناس هل أنتم مجتمعون

دعوت از مردم، مى تواند نشانگر اطمينان فرعونيان به پيروزى ساحران باشد. گفتنى است كه تعابيرى چون: «لعلّنا» و «إن كانوا» - كه بيانگر نوعى ترديد بوده و در آيه بعدى آمده است - شگردى تبليغى براى تهييج ساحران بود تا آنان توان خويش را در اين راه به كار گيرند.

ص: 290

5- اطمينان اشراف قوم سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 33 - 1

1 - اطمينان بخشى درباريان سبا به فرمانرواى خود ( بلقيس ) نسبت به آمادگى كامل نظامى براى دفاع از كشور

قالوا نحن أُولوا قوّة و أُولوا بأس شديد

6- اطمينان اصحاب الجنة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 18 - 2

2 - اطمينان همراه با غرور باغداران يمنى ، به موفقيت خويش در چيدن تمامى محصولات باغ براى خود

إذ أقسموا ليصرمنّها مصبحين . و لايستثنون

سوگند باغداران، همراه با تأكيد بر اين كه تمامى محصولات را بدون استثنا براى خود خواهند چيد، گوياى مطلب ياد شده است.

7- اطمينان اصحاب كهف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 16 - 8،12

8- اطمينان اصحاب كهف به برخوردارى از رحمت الهى در صورت هجرت كردن از حاكميّت شرك و جامعه مشرك

فأوُواْ إلى الكهف ينشر لكم ربّكم من رحمته

فعل «ينشر» در جواب امر قرار گرفته و جزا براى شرط مقدر است; يعنى «إنْ تأووا إلى الكهف ينشر. ..» و مفاد آن، حتمى بودن نشرِ رحمت الهى در صورت هجرت است.

12- اصحاب كهف ، به فراهم آمدن زمينه هاى لازم براى تداوم بخشى به يكتاپرستى و حركت توحيدى خويش ، مطمئن بودند .

و يهيّىء لكم من أمركم مرفقًا

8- اطمينان اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 62 - 4

4 - اولياى خدا ، برخوردار از اطمينان ، سكون و آرامش نفس

ألا إن أولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون

ص: 291

9- اطمينان باغدار متكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 36 - 9،10

9- رفاه مند مغرور ، به برخوردارى از عاقبتى نيكوتر و نعمت هايى برتر در صورت برپايى قيامت مطمئن بود .

ولئن رُددتُّ إلى ربّى لأجدنّ خيرًا منها منقلبًا

10- مرد رفاه مند مغرور ، به محبوبيّت خود نزد خدا ، اطمينان داشت .

ولئن رُددتُّ إلى ربّى لأجدنّ خيرًا منها منقلبًا

اضافه «ربّ» به ضمير متكلم، نشانه آن است كه گوينده، خود را به «ربّ»، بسيار نزديك مى داند; چرا كه او را «ربِّ» خود مى داند و فاصله اى بين خود و پروردگار خويش - از نظر معنوى - نمى بيند. اين نكته و نيز اطمينان به آخرتى برتر، نشان مى دهد كه ثروت مند مغرور خود را محبوب خدا مى ديد.

10- اطمينان بخشى اخبار از آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 2 - 3

3 - گزارش حوادث جهان آخرت ، سودمند و اطمينان بخش است .

عن النبأ العظيم

«نبأ»، به خبرى گفته مى شود كه داراى فايده بزرگى باشد و به آن يقين يا گمان قوى پيدا شود. (مفردات راغب)

11- اطمينان بخشى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 24 - 3

3- اطمينان بخشى خداوند به موسى ( ع ) و بنى اسرائيل ، در به سلامت عبور كردن آنان از دريا و غرق شدن فرعونيان

و اترك البحر رهوًا إنّهم جند مغرقون

هر چند عبارت «واترك . ..» معناى فرمان را در خود نهفته دارد; اما قرين شدن «رهوًا» مى نماياند كه خداوند با بيان اين صفت، در صدد اطمينان بخشى و ايجاد آرامش در روح موسى(ع) و اطرافيان آن حضرت بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 22 - 1

1 - اطمينان بخشى خداوند به مؤمنان ، در ناتوانى كافران از غلبه بر ايشان ، پس از فتح خيبر و صلح حديبيه

ص: 292

و لو قتلكم الذين كفروا لولّوا الأدبر

برداشت بالا بر اين اساس است كه «لو قاتلكم. ..» نظر به آينده داشته باشد; يعنى، شما در آينده، همواره پيروز خواهيد بود و هر كه با شما بجنگد، منهزم خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 4 - 2

2 - خداوند ، با نويد آخرتى بهتر از دنيا براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را به تداوم عنايت هاى خويش و نبود هيچ بغض و نفرتى نسبت به او ، مطمئن ساخت .

ما ودّعك . .. و للأخرة خير لك من الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 8 - 4

4 - خداوند ، با بيان زدودن فقر از زندگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را به دورى از قهر و خشم خويش ، اطمينان بخشيد .

و وجدك عائلاً فأغنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شرح - 94 - 5 - 5

5 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به تداوم همراه بودن سختى ها با آسانى ها ، مطمئن ساخت .

فإنّ مع العسر يسرًا

آيه شريفه با بيان قانون كلّى «همراه بودن سختى ها با آسانى ها» - پس از ذكر نمونه هايى از آن در زندگى پيامبر(صلی الله علیه و آله) - آن حضرت را به كلى بودن و استمرار اين وضعيت، نويد مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 17 - 5

5 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به مصونيت در برابر تهديد هاى مخالفان و اقدام هاى گروهى آنان ، مطمئن ساخت .

فليدع ناديه

12- اطمينان بخشى ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 30 - 1

1 - اطمينان بخشى فرشتگان به همسر ابراهيم ( ع ) ، در مورد خدايى بودن پيام و بشارتشان ( فرزنددار شدن او )

قالوا كذلك قال ربّك

ص: 293

13- اطمينان برادران يوسف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 17 - 8

8- اطمينان برادران يوسف به ناموفق بودن صحنه سازيهايشان در باوراندن دروغ هاى خود به يعقوب ( ع )

و ما أنت بمؤمن لنا و لو كنا صدقين

«ايمان» به معناى تصديق كردن شخص و باور كردن مدعاى اوست. آوردن جمله اسميه به همراه «باء» زايده - كه براى تأكيد است - حكايت از اطمينان برادران يوسف به مضمون جمله دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 65 - 4

4- اطمينان فرزندان يعقوب به باز گردانده شدن سرمايه خويش نه رخ دادن اشتباه و خطا از ناحيه كارگزاران يوسف

وجدوا بضعتهم ردّت إليهم . .. هذه بضعتنا ردّت إلينا

جمله «رُدّت إلينا» «دلالت بر آن دارد كه فرزندان يعقوب بضاعت خويش را با اين وصف كه به آنان بازگردانده شده است ، يافتند ; يعنى ، اين گمان را نداشتند كه اشتباهى رخ داده است تا خويشتن را به ارجاع آن ملزم ببينند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 81 - 3

3- لاوى از برادرانش خواست ، به پدرشان تفهيم كنند كه به دزدى بنيامين اطمينان پيدا كردند و گزارش و شهادت آنان عالمانه است .

إن ابنك سرق و ما شهدنا إلاّ بما علمنا

در اينكه مراد از شهادت در «ما شهدنا» چيست، چند نظر ابراز شده است. از جمله آنهاست همين شهادت برادران يوسف نزد يعقوب به دزدى كردن فرزندش بنيامين (إن ابنك سرق). بر اين اساس مفاد جمله «ما شهدنا ...» چنين مى شود: آنچه هم اكنون در نزد تو مى گوييم (إن ابنك سرق) شهادتى است از روى علم و ما بدان اطمينان و يقين داريم.

14- اطمينان بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 24 - 3

3- اطمينان بخشى خداوند به موسى ( ع ) و بنى اسرائيل ، در به سلامت عبور كردن آنان از دريا و غرق شدن فرعونيان

و اترك البحر رهوًا إنّهم جند مغرقون

هر چند عبارت «واترك . ..» معناى فرمان را در خود نهفته دارد; اما قرين شدن «رهوًا» مى نماياند كه خداوند با بيان اين صفت، در صدد اطمينان بخشى و ايجاد آرامش در روح موسى(ع) و اطرافيان آن حضرت بود.

ص: 294

15- اطمينان بنى نضير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 11 - 7

7 - وعده منافقان مدينه به يهود بنى نضير ، نسبت به همگامى كامل با آنان در صورت نبرد يا تبعيد

الذين نافقوا يقولون . .. لئن أُخرجتم لنخرجنّ معكم ... و إن قوتلتم لننصرنّكم

16- اطمينان به ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 32 - 5

5 - ملائكه مأمور عذاب قوم لوط ، به ابراهيم ( ع ) اطمينان دادند كه لوط ( ع ) و اهل اش را ، حتماً از عذاب نجات خواهند داد .

قالوا نحن أعلم بمن فيها لننجّينّه و أهله

17- اطمينان به امدادهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 87 - 6

6- يعقوب ( ع ) مطمئن به يارى و رحمت خداوند در يافتن يوسف و بنيامين

فتحسسوا من يوسف و أخيه و لاتاْيئسوا من روح الله

جلوه و نمود رحمت خداوند در آيه شريفه ، يارى و كمك او در يافتن يوسف و دستيابى به بنيامين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 5 - 6

6 - توجه به وابستگى تمام معلومات انسان به خداوند ، مايه اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به امداد الهى در توانا ساختن او بر دريافت و قرائت قرآن

اقرأ . .. علّم الإنسن ما لم يعلم

18- اطمينان به بازگشت موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 295

13 - قصص - 28 - 10 - 4

4 - اطمينان يافتن مادر موسى به بازگردانده شدن فرزندش به آغوش وى ، پس از دريافت وحى الهى

لولا أن ربطنا على قلبها لتكون من المؤمنين

19- اطمينان به تداوم ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 89 - 10

10 - اطمينان اهل ايمان به پايدار ماندن بر ايمان ، ناسازگار با باور به مشيت مطلق خدا

و ما يكون لنا أن نعود فيها إلا أن يشاء اللّه ربنا

20- اطمينان به حقانيت عقيده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 79 - 6

6 - اطمينان از حقانيت راه ، مقتضى اقدام و توكل بر خدا و نهراسيدن از مشكلات

فتوكّل على اللّه إنّك على الحقّ المبين

«إنّك. ..» در مقام تعليل است; يعنى، چون تو بر حقى، پس بر خدا توكل كن و از توطئه هاى دشمنان نهراس.

21- اطمينان به خانواده موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 7 - 7

7 - آرامش موسى ( ع ) در شرايط سخت و بحرانى و تلاش وى جهت ايجاد اميد و اطمينان در خانواده خود .

إنّى ءانست نارًا سئاتيكم. .. لعلّكم تصطلون

22- اطمينان به رحمت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 87 - 6

6- يعقوب ( ع ) مطمئن به يارى و رحمت خداوند در يافتن يوسف و بنيامين

فتحسسوا من يوسف و أخيه و لاتاْيئسوا من روح الله

ص: 296

جلوه و نمود رحمت خداوند در آيه شريفه ، يارى و كمك او در يافتن يوسف و دستيابى به بنيامين است.

23- اطمينان به زيردستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 15 - 11

11 - لزوم گوش فرا دادن به سخنان زيردستان و مأموران ، در باره مشكلات ونارسايى هايشان و دلجويى كردن از آنان با اطمينان دادن به رفع آنها

قال ربّ إنّى أخاف أن يكذّبون . .. و لهم علىّ ذنب... قال كلاّ فاذهبا بايتنا إنّ

24- اطمينان به شكست محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 2

2 - احساس اطمينان مشركان صدراسلام نسبت به پيروزى جمع متحد خويش بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

أم يقولون نحن جميع منتصر

25- اطمينان به شكست موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 6

6 - ساحران فرعون ، شكست موسى ( ع ) را در صورت اقدام او به سِحر ، حتمى ديده و نيازى به وارد عمل شدن خود احساس نمى كردند . *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

ساحران دو شق تخيير را، به گونه اى بيان كردند كه گويا اگر موسى(ع) ابزار سحر خود را بيفكند، كار او تمام است و ناتوانى او بر همگان روشن خواهد شد و تنها در صورتى كه آنها دست به كار شوند، نوبت «اول» و «دوم» معنا پيدا مى كند از اين رو وصف «أوّل من ألقى» را در باره موسى(ع) به كار نبردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 39 - 2

2 - اطمينان فرعون و درباريان او به غلبه ساحران كارآزموده بر موسى ( ع )

و قيل للناس هل أنتم مجتمعون

ص: 297

دعوت از مردم، مى تواند نشانگر اطمينان فرعونيان به پيروزى ساحران باشد. گفتنى است كه تعابيرى چون: «لعلّنا» و «إن كانوا» - كه بيانگر نوعى ترديد بوده و در آيه بعدى آمده است - شگردى تبليغى براى تهييج ساحران بود تا آنان توان خويش را در اين راه به كار گيرند.

26- اطمينان به شكست مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 2

2 - احساس اطمينان مشركان صدراسلام نسبت به پيروزى جمع متحد خويش بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

أم يقولون نحن جميع منتصر

27- اطمينان به كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 11 - 6

6 - اطمينان بخشى منافقان به كافران ، در پيروى نكردن از پيامبر و مسلمانان بر ضد آنان

الذين نافقوا يقولون . .. و لانطيع فيكم أحدًا أبدًا

28- اطمينان به لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 8

8- فرشتگان مأمور عذاب ، به لوط ( ع ) اطمينان دادند كه مهاجمان ، به او دسترسى پيدا نخواهند كرد و گزندى متوجه وى نخواهد شد .

قالوا يلوط إنا رسل ربك لن يصلوا إليك

29- اطمينان به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 9 - 6

6- خداوند ، در برابر مخالفت ها و توطئه هاى كافران عليه قرآن ، به پيامبر (صلی الله علیه و آله) اطمينان داد كه خود حفاظت و پاسدارى از آن را عهده دار است .

ص: 298

و قالوا يأيها الذى نزّل عليه الذّكر . .. لو ما تأتينا بالملئكة ... إنا نحن نزّلن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 70 - 7

7 - اطمينان بخشى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت به عدم تأثير و كارايى توطئه هاى كافران عليه رسالت وى

و لاتكن فى ضيق ممّا يمكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 51 - 12

12 - همسران پيامبر ، به موضع و تصميم عادلانه آن حضرت درباره تأخير و تقديم همخوابگى با هر يك از آنان ، اطمينان خاطر داشتند .

ذلك أدنى أن تقرّ أعينهنّ و لايحزنّ و يرضين بما ءاتيتهنّ كلّهنّ

از اين كه خداوند، در فلسفه واگذارى اختيار تصميم گيرى در همخوابگى با همسران و يا رد و قبول زنانى كه خود را به آن حضرت هبه مى كنند، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) گفته است: «چنين حقّى، به خاطر جلب رضايت همسران است» حكايت مى كند كه آنان، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را در تصميم و موضع گيرى اش در قبال آنان، عادل مى دانسته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 6 - 6،6

6 - خداوند ، با يادآورى الطاف خود در دوران كودكى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را به عطا هاى آينده خويش اطمينان بخشيد .

و لسوف يعطيك . .. ألم يجدك يتيمًا فاوى

6 - خداوند ، با يادآورى الطاف خود در دوران كودكى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را به عطا هاى آينده خويش اطمينان بخشيد .

و لسوف يعطيك . .. ألم يجدك يتيمًا فاوى

30- اطمينان به ملكه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 33 - 1

1 - اطمينان بخشى درباريان سبا به فرمانرواى خود ( بلقيس ) نسبت به آمادگى كامل نظامى براى دفاع از كشور

قالوا نحن أُولوا قوّة و أُولوا بأس شديد

31- اطمينان به موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 299

11 - طه - 20 - 21 - 3

3 - خداوند ، موسى ( ع ) را مطمئن ساخت كه عصاى مار شده - پس از گرفته شدن - به حالت اول بر خواهد گشت .

و لاتخف سنعيدها سيرتها الأولى

«سيرة» در اصل به معناى حالت و هيئت سير است، ولى به صورت مجاز، بر هر صفت و حالتى اطلاق مى شود. در جمله «سنعيدها سيرتها» حرف «إلى» در تقدير است، كه حذف آن، كلمه را منصوب به نزع خافض كرده است; يعنى «سنعيدها إلى سيرتها» يا «سنعيد إليها سيرتها».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 46 - 1،2

1 - خداوند از موسى و هارون ( ع ) خواست نگران موفقيت خود نباشند و از واكنش فرعون ، ترسى به دل راه ندهند .

إنّنا نخاف . .. قال لاتخافا

2 - خداوند به موسى و هارون ( ع ) اطمينان داد كه فرعون فرصت ابلاغ پيام رسالت را از آنان نگرفته و بر طغيان خود نخواهند افزود .

نخاف أن يفرط . .. قال لاتخافا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 77 - 13

13 - خداوند به موسى ( ع ) اطمينان داد كه در مسير هجرت از مصر نه با نيرو هاى دشمن درگير خواهد شد و نه مشگل جدى ديگرى براى آنان بروز خواهد كرد .

أسر بعبادى . .. لاتخف دركًا و لاتخشى

حذف متعلق «لاتخشى» بيانگر منتفى بودن هر چيزى است كه مايه دلهره و خشيت باشد; از قبيل: احتمال غرق شدن در دريا و يا خطرهاى غير قابل پيش بينى ديگر.

32- اطمينان به ناكامى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 62 - 2

2 - موسى ( ع ) ، مطمئن به دست نيافتن سپاه فرعون بر وى و همراهانش

قال كلاّ

33- اطمينان به هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 300

11 - طه - 20 - 46 - 1،2

1 - خداوند از موسى و هارون ( ع ) خواست نگران موفقيت خود نباشند و از واكنش فرعون ، ترسى به دل راه ندهند .

إنّنا نخاف . .. قال لاتخافا

2 - خداوند به موسى و هارون ( ع ) اطمينان داد كه فرعون فرصت ابلاغ پيام رسالت را از آنان نگرفته و بر طغيان خود نخواهند افزود .

نخاف أن يفرط . .. قال لاتخافا

34- اطمينان پادشاه مصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 50 - 2

2- پادشاه مصر به راستى و درستى تعبير و تفسير يوسف ( ع ) ار رؤياى شگفتش ، اطمينان يافت .

و قال الملك ائتونى به

از اينكه پادشاه مصر پس از شنيدن تعبير و تأويل خواب خويش ، يوسف(ع) را احضار مى كند ، معلوم مى شود وى دريافته بود كه تعبير يوسف(ع) عالمانه و شايسته اعتنا كردن است.

35- اطمينان پناهندگان به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 1 - 11

11 - توجّه به ربوبيت خداوند و حاكميت تدبير او بر نظام هستى ، برانگيزاننده انسان به پناه بردن به او و اطمينان بخش و دلگرم سازنده پناهندگان است .

قل أعوذ بربّ الفلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 2 - 6

6 - توجّه به حاكميت فرمان هاى الهى بر انسان ، برانگيزاننده او به پناه بردن به خداوند و اطمينان بخش و دلگرم كننده پناه آورندگان است .

قل أعوذ . .. ملك الناس

ص: 301

36- اطمينان جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 115 - 4

4 - ساحران دربار فرعون مطمئن به غلبه سحرشان بر معجزه موسى ( ع )

إما أن تلقى و إما أن نكون نحن الملقين

از اينكه ساحران اختيار شروع كننده مبارزه را به موسى(ع) واگذاشتند و جمله مربوط به خويش را با تأكيد بيان داشتند، معلوم مى شود آنان به غلبه خويش اطمينان داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 65 - 3،6

3 - ساحران فرعون ، نسبت به غلبه و پيروزى خود بر موسى ( ع ) در ميدان مبارزه ، اطمينان داشتند .

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

پيشنهاد به موسى(ع) براى تعيين آغازكننده، حكايت از اطمينان ساحران به كار خود و نتيجه آن و يا لااقل تظاهر به آن از سوى آنان دارد.

6 - ساحران فرعون ، شكست موسى ( ع ) را در صورت اقدام او به سِحر ، حتمى ديده و نيازى به وارد عمل شدن خود احساس نمى كردند . *

إمّا أن تلقى و إمّا أن نكون أوّل من ألقى

ساحران دو شق تخيير را، به گونه اى بيان كردند كه گويا اگر موسى(ع) ابزار سحر خود را بيفكند، كار او تمام است و ناتوانى او بر همگان روشن خواهد شد و تنها در صورتى كه آنها دست به كار شوند، نوبت «اول» و «دوم» معنا پيدا مى كند از اين رو وصف «أوّل من ألقى» را در باره موسى(ع) به كار نبردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 44 - 3

3 - غرور و اطمينان سرشار ساحران به غلبه خويش بر موسى ( ع )

و قالوا بعزّة فرعون إنّا لنحن الغلبون

37- اطمينان حزب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 56 - 9

9 - حزب خدا ، رهيده از بيم و نگرانى نسبت به سرنوشت خويش و مطمئن به آينده اى پيروز

فان حزب اللّه هم الغلبون

ص: 302

38- اطمينان در جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 139 - 2

2 - ترغيب اهل ايمان به ثبات قدم و استوارى و اعتماد به نفس در رويارويى با دشمن

يا ايّها الّذين امنوا . .. و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون

39- اطمينان روح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 27 - 6

6 - روح انسان ، حقيقتى قابل خطاب و موجودى قابل اتصاف به اطمينان و اضطراب

يأيّتها النّفس المطمئنّة

«نفس»، به معناى روح است. (صحاح)

40- اطمينان رهبران دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 62 - 8

8 - اطمينان و تزلزل ناپذيرى در بحران ها ، از صفات ضرورى رهبر جامعه ايمانى

قال أصحب موسى إنّا لمدركون . قال كلاّإنّ معى ربّى سيهدين

41- اطمينان زكريا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 6 - 12

12- حضرت زكريا ( ع ) هنگام دعا براى برخودارى از فرزند ، به اجابت خواسته خود ، اطمينان داشت .

فهب لى من لدنك وليًّا . يرثنى ... واجعله ربّ رضيًّا

حضرت زكريا با اين كه در حال دعا است، ولى به گونه اى سخن گفته كه گويا دعاى او مستجاب شده است و مفاد جمله «واجعله ربّ رضيّاً» اين است كه خدايا فرزندى را كه به من عطا مى كنى، از هر جهت مورد رضايت قرار ده.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 9 - 1،9

ص: 303

1- خداوند ، زكريا ( ع ) را بر فراهم آوردن زمينه تولد يحيى ( ع ) - به رغم سال خوردگى وى و نازايى همسرش - مطمئن ساخت .

قال كذلك

جمله «قال كذلك»; يعنى، «قال اللّه الأمر كما وعدتك» يا «قال اللّه الأمر كما قلت»; در صورت اول، - خداوند بر وعده سابقش تأكيد مىورزد كه «اى زكريا همان گونه كه گفته ام تو - به هر كيفيت - داراى پسر خواهى شد و در صورت دوم، خداوند موانع تولد يحيى را تصديق كرده است; يعنى، «واقعيت همان است كه تو گفتى و اسباب عادى براى تولد يحيى فراهم نيست، - ولى خداى تو گفته است: اين كار بر من آسان است».

9- خداوند با توجه دادن زكريا ( ع ) به نو پيدايى و آفرينش وى ، او را به امكان پيدايش يحيى ( ع ) از وى و همسر نازايش مطمئن ساخت .

هو علىَّ هيّن و قد خلقتك من قبل و لم تك شيئًا

42- اطمينان ساره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 30 - 1

1 - اطمينان بخشى فرشتگان به همسر ابراهيم ( ع ) ، در مورد خدايى بودن پيام و بشارتشان ( فرزنددار شدن او )

قالوا كذلك قال ربّك

43- اطمينان ساقى پادشاه مصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 45 - 5

5- ساقى پادشاه ، به توانمندى يوسف ( ع ) در تعبير رؤياى شگفت پادشاه ، اطمينان داشت .

أنا أُنبّئكم بتأويله فأرسلون

تركيب «أنا أُنبّئكم» دلالت بر تأكيد مضمون جمله دارد و اين ، حاكى از اطمينان ساقى دربار به آگاهى ويژه يوسف(ع) از تعبير رؤياهاست.

44- اطمينان شهيدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 5 - 4

4- شهيدان ، برخوردار از آسودگى خاطر در پرتو عنايت خداوند *

ص: 304

و يصلح بالهم

برداشت بالا بدان احتمال است كه «بال»، به معناى قلب و خاطر باشد و «إصلاح» به معناى زدايش نگرانى ها و آرامش بخشيدن به آن.

45- اطمينان صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 63 - 17

17- افزايش اطمينان صالح ( ع ) به زيان كارى كافران ثمود ، تنها دستاورد اصرار آنان بر انصراف او از دعوت به توحيد

فما تزيدوننى غير تخسير

برداشت فوق، بر اساس اين احتمال است كه «تخسير» به معناى نسبت دادن خسارت و تباهى باشد، همانند تكفير و تفسيق كه به معناى نسبت دادن كفر و فسق مى باشد. بر اين مبنا، فاعل «تخسير» حضرت صالح(ع) است و مفاد جمله «فما تزيدوننى ...» چنين خواهد شد: آنچه اصرار شما بر ترك دعوت به توحيد، بر من مى افزايد اين است كه شما را در خسارت و تباهى ببينم.

46- اطمينان عاقلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 5 - 1

1 - عاقلان با سوگند هاى خداوند به فجر ، شب هاى ده گانه ، شفع ، وتر و گذشت شب ، به صحت گفته او اطمينان يافته و آن را تصديق مى كنند .

هل فى ذلك قسم لذى حجر

47- اطمينان فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 58 - 5،6

5 - فرعون ، مطمئن به توانايى خويش در جمع آورى امكانات ( سِحر و ساحران ) براى مقابله با موسى ( ع )

موعدًا لانخلفه نحن

تأكيد فرعون بر عدم تخلف از زمان موعود، حكايت از آمادگى او براى جمع آورى ساحران و ارائه سحرى بزرگ دارد.

6 - فرعون با تظاهر به اطمينان خويش بر پيروزى بر موسى ( ع ) ، تعيين مكان و زمان رويارويى را به او واگذار كرد .

فاجعل بيننا و بينك موعدًا لانخلفه

در اين كه «موعداً» مصدر است يا اسم زمان و يا اسم مكان، نظرياتى چند ابراز شده است. گفتنى است كه به قرينه وصف

ص: 305

«لانخلفه» و كلمه «مكاناً» و كلمه «يوم الزينة» (در آيه بعد) مى توان پى برد كه مجموعه هر سه معنا، مورد نظر بوده است; هر چند براى برخى از آن معانى كلام داراى تقديراتى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 39 - 2

2 - اطمينان فرعون و درباريان او به غلبه ساحران كارآزموده بر موسى ( ع )

و قيل للناس هل أنتم مجتمعون

دعوت از مردم، مى تواند نشانگر اطمينان فرعونيان به پيروزى ساحران باشد. گفتنى است كه تعابيرى چون: «لعلّنا» و «إن كانوا» - كه بيانگر نوعى ترديد بوده و در آيه بعدى آمده است - شگردى تبليغى براى تهييج ساحران بود تا آنان توان خويش را در اين راه به كار گيرند.

48- اطمينان فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 39 - 2

2 - اطمينان فرعون و درباريان او به غلبه ساحران كارآزموده بر موسى ( ع )

و قيل للناس هل أنتم مجتمعون

دعوت از مردم، مى تواند نشانگر اطمينان فرعونيان به پيروزى ساحران باشد. گفتنى است كه تعابيرى چون: «لعلّنا» و «إن كانوا» - كه بيانگر نوعى ترديد بوده و در آيه بعدى آمده است - شگردى تبليغى براى تهييج ساحران بود تا آنان توان خويش را در اين راه به كار گيرند.

49- اطمينان قاضى قصه يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 26 - 12

12- داور ماجراى يوسف و زليخا ، به درستى داورى خويش و دلالت نحوه پارگى پيراهن بر كشف ماجرا ، اطمينان كامل داشت .

و شهد شاهد من أهلها إن كان قميصه قُدّ من قُبل

مراد از شهادت در «شهد شاهد» اظهار نظر كردن، قضاوت كردن و . .. است. تعبير كردن از اينها به شهادت دادن - كه ديدن و مشاهده كردن را مى طلبد - براى رساندن اين معناست كه آن شخص، آن چنان به صحت داورى و نظر خويش اطمينان داشت كه گويا شاهد ماجرا بوده است.

ص: 306

50- اطمينان قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 260 - 11

11 - قلب ، كانون ايمان و آرامش خاطر

ليطمئنّ قلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 113 - 10

10 - اطمينان قلب مرتبه اى بالاتر از مرحله ايمان

قال اتقوا اللّه ان كنتم مؤمنين. قالوا نريد ان ... تطمئن قلوبنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 126 - 2،3،10

2 - نياز پيكارگران به بشارت و تقويت روحيه و آرامش دل ، براى پيروزى بر دشمنان

و ما جعله اللّه الّا بشرى لكم و لتطمئنّ قلوبكم به

3 - دل آدمى ، كانون آرامش و اطمينان

و لتطمئنّ قلوبكم به

10 - تحقق اطمينان قلب ، با امداد هاى الهى

و لتطمئنّ قلوبكم به و ما النّصر الّا من عند اللّه العزيز الحكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 10 - 8

8 - تنها دل هاى محكم و مطمئن ، قادر بر انجام كار هاى سخت و مخاطره آميز

إن كادت لتبدى به لولا أن ربطنا على قلبها

اقدام مادر موسى به انداختن فرزند خويش در آب نيل، بيانگر مطلب ياد شده است.

51- اطمينان قلب علما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 54 - 1

1 - زدوده شدن شبهات شيطانى از چهره آيات وحى به اراده خداوند ، به اين دليل بود تا كسانى كه از نعمت معرفت و دانش برخوردار بودند ، به حقانيت آن پى ببرند و با آرامش خاطر ، به آن ايمان بياورند .

فينسخ اللّه ما يلقى الشيطن . .. و ليعلم الذين أُوتوا العلم ... فتخبت له قلوبهم

ضمير در «أنّه الحق» به قرآن باز مى گردد كه در آيه 52 از آن ذكر ضمنى به ميان آمده است. «إخبات» (مصدر «تخبت»)

ص: 307

مشتق از «خَبْت» است. «خَبْت» به زمين وسيع و هموارى گفته مى شود كه بى فراز و نشيب است. «قلب مخبت»; يعنى، قلبى كه مطمئن آرام و بى اضطراب و ترديد است. آيه ياد شده تعليل براى جمله «فينسخ اللّه ما يلقى الشيطان...» است; يعنى، خداوند شبهه هاى شيطان را از آيات وحى مى زدايد، تا كسانى كه از نعمت دانش برخورداراند، بدانند كه قرآن حق بوده و از جانب پروردگار نازل شده است و دل هايشان به آن مطمئن شود و آرام گيرد.

52- اطمينان قلب مادر موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 10 - 9

9 - راسخ شدن ايمان مادر موسى ، هدف الهى در محكم ساختن دل وى و اطمينان بخشيدن به وى

لولا أن ربطنا على قلبها لتكون من المؤمنين

53- اطمينان قلب مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 28 - 1

1- آنان كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرامش مى يابد ، از كسانى اند كه خداوند آنها را به سوى خويش هدايت كرده است .

و يهدى إليه من أناب. الذين ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله

54- اطمينان كافران مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 47 - 3

3 - اطمينان كفار مكه به پيروزى خويش هنگام خروج براى جنگ بدر

و لاتكونوا كالذين خرجوا

55- اطمينان مادر موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 39 - 4،5

4 - خداوند به مادر موسى ( ع ) اطمينان بخشيد كه آب خروشان نيل ، صندوق حامل موسى ( ع ) را به ساحل خواهد افكند .

ص: 308

فليلقه اليمّ بالساحل

امر به دريا كه بايد صندوق را به ساحل بيفكند، مجاز و براى مبالغه در اين است كه آمدن صندوق به همراه جريان آب تا كناره رودخانه و افكنده شدن آن به خشكى، قطعى است.

5 - مادر موسى ( ع ) ، به پيام خداوند ايمان داشت و به حفظ جان موسى ( ع ) از جانب او مطمئن بود .

إذ أوحينا . .. أن اقذفيه ... يأخذه عدوّ

به قرينه» القيت عليك محبه «و نيز آيات ديگر قرآن; مادر موسى(ع) به محتواى وحى الهى عمل كرد و موسى(ع) را به نيل سپرد. اين كار گواه اطمينان مادر موسى(ع) به آن است كه پيام دريافت شده وحى الهى بوده و نيز نشان از ايمان كامل او دارد.

56- اطمينان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 40 - 10

10 - اعتماد و اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به نصرت الهى نسبت به او و فرد همراهش ( ابوبكر ) در خلاصى از توطئه كافران مكه

لاتحزن إن اللّه معنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 31 - 3

3 - اطمينان بخشى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نسبت به رشد دعوت آن حضرت و به خاموشى گراييدن نداى كفر

قل تربّصوا فإنّى معكم من المتربّصين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 5 - 6

6 - توجه به وابستگى تمام معلومات انسان به خداوند ، مايه اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به امداد الهى در توانا ساختن او بر دريافت و قرائت قرآن

اقرأ . .. علّم الإنسن ما لم يعلم

57- اطمينان مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 43 - 5

5 - راستى و درستى رؤياى پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اعتماد مسلمانان بر آن

إذ يريكهم اللّه فى منامك قليلا و لو أريكهم كثيرا لفشلتم

ص: 309

58- اطمينان مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 2

2 - احساس اطمينان مشركان صدراسلام نسبت به پيروزى جمع متحد خويش بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

أم يقولون نحن جميع منتصر

59- اطمينان موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 5

5 - موسى ( ع ) ، از پيش بر پيروزى خود و شكست ساحران و ابطال سحرشان ، اطمينان داشت .

قال موسى ما جئتم به السحر إن اللّه سيبطله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 66 - 2

2 - موسى ( ع ) ، برخوردار از اعتمادى قوى به وعده هاى خداوند در پيروزى بر مخالفان

قال بل ألقوا

در آيات پيشين، خداوند به موسى(ع) اطمينان داد كه بر رخدادها، اِشراف كامل دارد و جاى نگرانى نيست (لاتخافا إنّنى معكما أسمع و أرى). واگذار كردن صحنه كارزار به دشمنان و به تماشا نشستن موسى(ع) حاكى از اعتماد كامل او به آن وعده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 43 - 2

2 - اطمينان موسى به غلبه خويش و پوچى افسون ساحران

قال لهم موسى ألقوا ما أنتم ملقون

شتاب نداشتن موسى(ع) در ارائه معجزه خويش، حاكى از اطمينان او و تعبير «ألقوا ما أنتم ملقون» نشانگر بى اعتنايى وى به همه دست مايه هاى ساحران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 62 - 1،2

1 - اقدام قاطع موسى ( ع ) براى زدودن وحشت همراهان خويش و ( ترس آنان از گرفتار شدن در كمند سپاه فرعون )

قال أصحب موسى إنّا لمدركون . قال كلاّ

2 - موسى ( ع ) ، مطمئن به دست نيافتن سپاه فرعون بر وى و همراهانش

ص: 310

قال كلاّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 27 - 5

5 - اطمينان موسى ( ع ) به حمايت خداوند از او ، در برابر تهديد به قتل از سوى فرعون

أقتل موسى . .. قال ... عذت بربّى و ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 24 - 3

3- اطمينان بخشى خداوند به موسى ( ع ) و بنى اسرائيل ، در به سلامت عبور كردن آنان از دريا و غرق شدن فرعونيان

و اترك البحر رهوًا إنّهم جند مغرقون

هر چند عبارت «واترك . ..» معناى فرمان را در خود نهفته دارد; اما قرين شدن «رهوًا» مى نماياند كه خداوند با بيان اين صفت، در صدد اطمينان بخشى و ايجاد آرامش در روح موسى(ع) و اطرافيان آن حضرت بود.

60- اطمينان مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 106 - 7

7- مؤمنان واقعى ، منزه از كمترين ترديد در مورد حقانيت ايمان و عقيده خويش

و قلبه مطمئنّ بالإيمن

برداشت فوق، بر اين اساس است كه منظور از «مطمئن بودن به ايمان» اطمينان داشتن به حقانيت و درستى باورهاى خود باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 11 - 10

10 - اطمينان بخشى خداوند به مؤمنان ، در وفا نكردن منافقان به پيمان خويش باكافران ( يهود بنى نضير )

و اللّه يشهد إنّهم لكذبون

61- اطمينان مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 52 - 9

9 - اطمينان مؤمنان صدر اسلام به سرنوشت نيك خويش و هلاكت و نابودى منافقان

نحن نتربص بكم . .. بعذاب من عنده أو بأيدينا فتربصوا إنا معكم متربصون

ص: 311

62- اطمينان ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 23 - 2

2- اطمينان بر انجام هرگونه كارى ، هر چند كوچك ، در آينده معيّن ، به صورت مطلق و قطعى ، اطمينانى نادرست است .

و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلك غدًا

«شىء» نكره اى است كه به قرينه نهى، شامل هرگونه كارى - هر چند كوچك و حقير - مى شود. «غداً» مى تواند در معناى حقيقى خود به كار رفته باشد كه فرداى مشخص و معين است - كه در برداشت، همين معنا، انعكاس يافته است - و مى تواند براى مطلق آينده باشد.

63- اطمينان همبندان يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 36 - 12

12- هم بندان يوسف در زندان مصر ، به شخصيت والاى يوسف ( ع ) پى بردند و به نيكوكار بودنش مطمئن شدند .

إنا نريك من المحسنين

64- اطمينان همسران محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 51 - 12

12 - همسران پيامبر ، به موضع و تصميم عادلانه آن حضرت درباره تأخير و تقديم همخوابگى با هر يك از آنان ، اطمينان خاطر داشتند .

ذلك أدنى أن تقرّ أعينهنّ و لايحزنّ و يرضين بما ءاتيتهنّ كلّهنّ

از اين كه خداوند، در فلسفه واگذارى اختيار تصميم گيرى در همخوابگى با همسران و يا رد و قبول زنانى كه خود را به آن حضرت هبه مى كنند، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) گفته است: «چنين حقّى، به خاطر جلب رضايت همسران است» حكايت مى كند كه آنان، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را در تصميم و موضع گيرى اش در قبال آنان، عادل مى دانسته اند.

65- اطمينان يعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 312

8 - يوسف - 12 - 5 - 4

4- يعقوب ( ع ) مطمئن به مكر و كيد فرزندانش عليه يوسف ( ع ) در صورت آگاه شدنشان از رؤياى او

لاتقصص رءياك على إخوتك فيكيدوا لك كيدًا

چنان چه يعقوب(ع) اطمينان و يقين به كيد و مكر فرزندانش عليه يوسف(ع) نداشت ، پس از نقل رؤيا مى فرمود: «فإنى أخاف أن يكيدوا . ..» (مى ترسم نقشه اى براى تو بكشند) و جمله خويش را با مفعول مطلق (كيداً) تأكيد نمى كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 18 - 7،8

7- يعقوب ( ع ) گزارش فرزندانش را نپذيرفت و به دروغ بودن آن اطمينان پيدا كرد .

فأكله الذئب . .. قال بل سوّلت لكم أنفسكم أمرًا

«تسويل» (مصدر سوّلت) به معناى آسان كردن و نيز زينت دادن امرى ناپسند به صورت امرى نيكوست و مراد از «أمراً» مكر و نيرنگ عليه يوسف است. بنابراين «بل سوّلت ...» چنين معنا مى شود: آنچه گفتيد صحت ندارد ; بلكه نفس شما امر ناپسندى را براى شما زيبا جلوه داد و ارتكاب آن را براى شما آسان ساخت.

8- اطمينان يعقوب ( ع ) به اجراى توطئه اى از سوى فرزندانش عليه يوسف ( ع )

بل سوّلت لكم أنفسكم أمرًا

كلمه «بل» مى رساند كه يعقوب(ع) سخن فرزندانش را نپذيرفت و جمله «سوّلت لكم . ..» بيانگر اين نكته است كه او به توطئه آنان عليه يوسف(ع) اطمينان پيدا كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 64 - 9

9- يعقوب ( ع ) در پى تعهد فرزندانش بر محافظت از يوسف ( ع ) به آنان اطمينان كرد و به حفاظت آنان دل بست .

كما أمنتكم على أخيه من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 83 - 11

11- يعقوب ( ع ) به زنده بودن يوسف ( ع ) ، بنيامين و لاوى ، اطمينان داشت .

عسى الله أن يأتينى بهم جميعًا

مراد از ضمير جمع در «بهم» يوسف(ع) ، بنيامين و لاوى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 86 - 9،10

9- يعقوب ( ع ) برخلاف فرزندان و اطرافيانش به زنده بودن يوسف ( ع ) اطمينان داشت .

و أعلم من الله ما لاتعلمون

«من الله» مى تواند به معناى «از ناحيه خدا» باشد و نيز مى تواند به معناى «درباره خدا» باشد. بر اساس معناى اول مراد از «ما لاتعلمون» به مناسبت مورد، زنده بودن يوسف ، ديدار او و ... است.

ص: 313

10- يعقوب ( ع ) به ديدار يوسف ( ع ) و سرآمدن فراقش مطمئن بود .

و أعلم من الله ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 87 - 6

6- يعقوب ( ع ) مطمئن به يارى و رحمت خداوند در يافتن يوسف و بنيامين

فتحسسوا من يوسف و أخيه و لاتاْيئسوا من روح الله

جلوه و نمود رحمت خداوند در آيه شريفه ، يارى و كمك او در يافتن يوسف و دستيابى به بنيامين است.

66- اطمينان يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 69 - 8

8- يوسف ( ع ) به رازدارى بنيامين ، اطمينان داشت .

إنى أنا أخوك

67- اهميت اطمينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 260 - 10

10 - آرامش خاطر و اطمينان قلبى ، مرتبه اى از مراحل عالى رشد ايمان و اعتقاد دينى

اولم تؤمن قال بلى و لكن ليطمئنّ قلبى

68- درخواست اطمينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 113 - 3

3 - انگيزه هاى چهارگانه حواريون ( تغذيه ، اطمينان و . . . ) توجيه آنان براى درخواست نابجاى نزول مائده آسمانى *

قال اتقوا اللّه ان كنتم مؤمنين. قالوا نريد ان نأكل منها ... من الشهدين

ص: 314

69- زمينه اطمينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 7

7 - خداجويى و آخرت طلبى ، زمينه ساز ايجاد قابليّت براى بهره مندى از موهبت آرامش روحى

يغشى طائفة منكم و طائفة قد اهمّتهم انفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 48 - 8

8 - ايمان و عمل شايسته و رسيدن به امنيت خاطر، دستاوردهاى رسالت انبيا

و ما نرسل المرسلين إلا . .. فمن ءامن و أصلح فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 4 - 12

12 - فراهم شدن زمينه هاى اطمينان ، از سوى خدا است ; ولى حركت در طريق ايمان ، متكى به اراده خود انسان مى شود . *

أنزل السكينة . .. ليزدادوا إيمنًا مع إيمنهم

فعل «أنزل» به خداوند نسبت داده شده; اما فعل «يزدادوا» به خود مؤمنان نسبت داده شده است. بنابراين انسان در تكامل ايمان خود نقش دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فلق - 113 - 1 - 11

11 - توجّه به ربوبيت خداوند و حاكميت تدبير او بر نظام هستى ، برانگيزاننده انسان به پناه بردن به او و اطمينان بخش و دلگرم سازنده پناهندگان است .

قل أعوذ بربّ الفلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 2 - 6

6 - توجّه به حاكميت فرمان هاى الهى بر انسان ، برانگيزاننده او به پناه بردن به خداوند و اطمينان بخش و دلگرم كننده پناه آورندگان است .

قل أعوذ . .. ملك الناس

70- زمينه اطمينان بنى نضير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 2 - 10

ص: 315

10 - دژ هاى محكم يهود بنى نضير ، مايه اطمينان آنان به شكست ناپذيرى خويش

و ظنّوا أنّهم مانعتهم حصونهم من اللّه

71- زمينه اطمينان قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مطففين - 83 - 23 - 4

4 - نيكوكارى ، مايه رفع نگرانى و آسودگى خاطر در آخرت است .

على الأرائك ينظرون

72- زمينه اطمينان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 4

4 - تلاش گسترده منافقان صدراسلام براى اثبات حسن نيت خود و جلب نظر و اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان به سوى خويش

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

سوگند مؤكد، دليل بر وجود چنين تلاشى است.

73- زمينه اطمينان مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 53 - 4،5

4 - تلاش گسترده منافقان صدراسلام براى اثبات حسن نيت خود و جلب نظر و اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان به سوى خويش

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

سوگند مؤكد، دليل بر وجود چنين تلاشى است.

5 - منافقان ، همواره در صدد نشان دادن حسن نيت خود و جلب نظر و اطمينان مؤمنان به خويش اند .

و أقسموا باللّه جهد أيمنهم لئن أمرتهم ليخرجنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 4 - 20

20 - توجّه به قدرت ، علم و حكمت گسترده خداوند ، مايه اطمينان قلب مؤمنان در طريق ايمان .

أنزل السكينة . .. و للّه جنود السموت و الأرض و كان اللّه عليمًا حكيمًا

ص: 316

«للّه جنود. ..» دال بر حاكميت و قدرت خداوند است و اين كه خداوند در پايان آيه به قدرت مطلقه و علم و حكمت گسترده خود اشاره كرده است; مى تواند از آن جهت باشد كه نفس توجّه مؤمنان به اين حقيقت، خود وسيله ازدياد ايمان و آرامش قلب آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 30

30 - توجه مؤمنان به عالمانه و حكيمانه بودن احكام دين ، اطمينان بخش خاطر آنان

ذلكم حكم اللّه يحكم بينكم و اللّه عليم حكيم

از مطرح شدن علم و حكمت خداوند، پس از بيان احكام و مخاطب قرار گرفتن مؤمنان نسبت به اين حقيقت كه علم و حكمت الهى باهم آميخته است، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

74- سرزنش اطمينان به حسن فرجام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 50 - 12

12 - غرور و اطمينان به سرنوشت نيك اخروى ، امرى نكوهيده است .

و لئن رجعت إلى ربّى إنّ لى عنده للحسنى

75- سرزنش اطمينان به سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 54 - 8

8- مؤمنان ، نبايد به ايمان خويش مغرور بوده و به سعادت ابدى خود مطمئن باشند .

ربّكم أعلم بكم إن يشأ يرحمكم أو إن يشأ يعذّبكم

بنابراينكه خطاب «ربّكم» مؤمنان باشند ممكن است تعريضى باشد به مؤمنان كه مبادا تصور كنند با داشتن ايمان، سعادتشان قطعى است و بر اين اساس با ساير بندگان خدا تندى كنند. صدر آيه «ربّكم أعلم بكم» (خداوند آگاهترين به وضعيت شماست) مى تواند به اين معناى از آيه كمك نمايد.

76- عمل صالح و اطمينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 262 - 9

ص: 317

9 - آرامش درونى ، دستاوردى از انفاق در راه خدا

الّذين ينفقون . .. و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 265 - 4

4 - تأثير اعمال نيك در ثبات و اطمينان روحى *

مثل الّذين . .. تثبيتاً من انفسهم

77- عوامل اطمينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 212 - 17

17 - وعده الهى به مؤمنان نسبت به برترى آنان در قيامت ، عامل تسلّى و مقاومت آنان در برابر استهزاى كافران

و الذين اتقوا فوقهم يوم القيمة

به نظر مى رسد جمله «و الذين اتّقوا . ..»، پس از عنوان كردن تمسخر تقواپيشگان از سوى كافران، به منظور تسلّى آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 248 - 4،8

4 - صندوق معهود ، مايه تسكين خاطر بنى اسرائيل از سوى پروردگار

ان ياتيكم التابوت فيه سكينة من ربّكم

8 - پروردگار ، منشأ آرامش دلها

سكينة من ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 249 - 21،26

21 - معتقدان به لقاى خداوند ( روز رستاخيز ) در لشكر طالوت ، اميدواركنندگان دل هاى نگران

قال الّذين يظنّون انّهم ملاقوا اللّه كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرةً

26 - توجّه و باور به امكان پيروزى جمعيّت هاى كيفى - هر چند كم باشند - بر نيرو هاى عظيم كمّى ، تسكين بخش رزمندگان

كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة

معتقدان به لقاءاللّه (الذين يظنّون . .. ) در مقابل عدّه ديگر چنين گفتند: «كم من ... » تا آنان را براى مقابله با دشمن مُهيّا سازند و ترس و دلهره آنان را بزدايند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 260 - 2،3،28

ص: 318

2 - يادآورى ماجراى ابراهيم ( ع ) و زنده شدن مرغان ، باعث اطمينان به قدرت الهى ، بر احياى مردگان

و اذ قال ابرهيم ربّ ارنى كيف تحيى الموتى

3 - پرسش ابراهيم ( ع ) از خداوند ، درباره نشان دادن كيفيّت احياى مردگان براى آرامش خاطر خويش

و اذ قال ابرهيم ربّ ارنى كيف تحيى الموتى . .. لطمئنّ قلبى

28 - پرسش ابراهيم ( ع ) از خداوند درباره كيفيّت زنده شدن مردگان ، به انگيزه اطمينان قلب خود به خليل اللّه بودنش

قال إبرهيم ربّ ارنى . .. ليطمئنّ قلبى

امام رضا (ع) درباره «ليطمئنّ قلبى» در آيه فوق فرمود: . .. و لكن ليطمئن قلبى على الخلّة

_______________________________

عيون اخبارالرضا (ع)، ج 1، ص 198، ح 1 ; نورالثقلين، ج 1، ص 276، ح 1088.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 262 - 9

9 - آرامش درونى ، دستاوردى از انفاق در راه خدا

الّذين ينفقون . .. و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 265 - 2،4

2 - انفاق ، زمينه جلب رضايت خداوند و ثبات نفس و آرامش روحى

و مثل الّذين ينفقون . .. مرضات اللّه و تثبيتاً من انفسهم

4 - تأثير اعمال نيك در ثبات و اطمينان روحى *

مثل الّذين . .. تثبيتاً من انفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 274 - 7

7 - آرامش درونى ، دستاوردى از انفاق در راه خداوند

الّذين ينفقون . .. و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 277 - 9،11

9 - آرامش درونى ، دستاورد ايمان و عمل صالح به ويژه نماز و زكات

انّ الّذين امنوا و عملوا الصّالحات . .. و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون

بنابراينكه نداشتن «خوف» و «حزن» (آرامش درونى) علاوه بر آخرت، مربوط به دنيا نيز باشد.

11 - ايمان ، عمل صالح ، نماز و زكات ، موجب آرامش خاطر

انّ الّذين امنوا . .. و لا هم يحزنون

ص: 319

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 20 - 13

13 - تبيين محدوده وظيفه پيامبر (صلی الله علیه و آله) از سوى خداوند ، عامل اطمينان خاطر او

فانّما عليك البلاغ

به نظر مى رسد جمله «فانّما . .. » به منظور اطمينان خاطر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ايراد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 41 - 7

7 - زكريا خواستار نشانه اى شهودى و حسّى ، براى اطمينان قلب خويش نسبت به اعطاى فرزند به وى *

قال ربّ اجعل لى اية قال ايتك الاّ تكلّم الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 126 - 1،10

1 - نزول فرشتگان و يارى آنان ، تنها مژده اى است براى مؤمنان پيكارگر و آرامش دهنده دل هاى آنان ، نه تعيين كننده پيروزيها

و ما جعله اللّه الّا بشرى لكم و لتطمئنّ قلوبكم به

ضمير در «ما جعله اللّه»، به امداد، كه از «يمددكم» استفاده مى شود، برمى گردد.

10 - تحقق اطمينان قلب ، با امداد هاى الهى

و لتطمئنّ قلوبكم به و ما النّصر الّا من عند اللّه العزيز الحكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 3،5،6

3 - خواب از عوامل آرام بخش انسان هاى اندوهگين و حاضر در كوران مشكلات

ثمّ انزل عليكم من بعد الغمّ امنة نعاساً

بنابر اينكه «امنةً» مفعول له براى «نعاساً» باشد.

5 - خواب آرام بخش ، تنها پيكارگران خداجوى نبرد احد را فراگرفت .

ثمّ انزل . .. امنة نعاساً يغشى طائفة منكم

به قرينه «طائفة قد اهمّتهم . .. »، طائفه اوّل حمل بر كسانى مى شود كه همّتشان دين و خدا بود.

6 - آنانكه در نبرد احد تنها به فكر خويش بودند ( خودگزينان ) ، غرق در اضطراب و دلهره و محروم از خواب آسوده و آرام بخش

ثمّ انزل . .. يغشى طائفة منكم و طائفة قد اهمّتهم انفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 165 - 4

4 - يادآورى خاطره پيروزى مسلمانان در پيكار بدر ، التيام بخش رنج و آثار روحى دردناك شكست نبرد احد

اولمّا اصابتكم مصيبة قد اصبتم مثليها

جمله «قد اصبتم مثليها»، كه اشاره به پيروزى بزرگ مسلمانان در بدر است، بدان جهت ايراد شده كه با ياد آن خاطره بزرگ،

ص: 320

مسلمانان مصيبت احد را در مقايسه با پيروزى بدر كوچك شمرند و در نتيجه، رنج مصيبت احد را ناديده انگارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 25 - 30

30 - سالم سازى روانى ، از اهداف تسهيل در قوانين ازدواج

ذلك لمن خشى الْعنت منكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 69 - 6،10

6 - لزوم همراهى ايمان با عمل صالح براى نيل به سعادت و آرامش

من ءامن . .. و عمل صلحاً فلاخوف عليهم و لا هم يحزنون

10 - آرامش خاطر و ترس نداشتن از آينده ، در گرو ايمان به خدا و قيامت و عمل صالح

من ءامن باللّه و اليوم الاخر . .. فلاخوف عليهم و لا هم يحزنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 113 - 9

9 - معجزات پيامبران ، مايه اطمينان و يقين بر حقانيت رسالت آنان

ان ينزل علينا مائدة . . و تطمئن قلوبنا و نعلم ان قد صدقتنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 22 - 7

7 - سوگند، امرى اطمينان بخش و زداينده شك و ترديد براى آدم و حوا

و قاسمهما . .. فدليهما بغرور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 10 - 1

1 - نقش ملائكه در جنگ بدر ، تنها بشارت به پيروزى و اطمينان دادن به مؤمنان بود ، و نه اقدامى عملى در قتل مشركان .

و ما جعله اللّه إلا بشرى و لتطمئن به قلوبكم

ضمير در «جعله» و «به» به امداد كه از «أنى ممدكم» استفاده مى شود، برمى گردد و كلمه «بشرى» مفعولٌ له براى «جعل» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 56 - 2

2- هود ( ع ) به خاطر توكلش بر خداوند ، مطمئن به محفوظ ماندن از دسيسه ها و توطئه هاى قوم عاد بود .

فكيدونى جميعًا ثم لاتنظرون. إنى توكلت على الله

ص: 321

جمله «إنى توكلت. ..» بيان علت براى معناى كنايى «فكيدونى جمياً...» است و آن معناى كنايى ، عجز و ناتوانى قوم عاد بر ضربه زدن به هود(ع) مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 28 - 3

3- تنها ذكر خدا و به ياد او بودن ، سبب آرامش و اطمينان دلهاست .

ألا بذكر الله تطمئن القلوب

تقديم «بذكر الله» بر متعلَقش (تطمئن) براى رساندن حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 10 - 3

3- درخواست علامت از خدا براى اطمينان فزون تر ، با مقام پيامبرى سازگار است .

قال ربّ اجعل لى ءاية قال ءايتك ألاّ تكلّم الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 46 - 12

12 - مشورت و هم فكرى در راستاى اقدام خالصانه براى خدا ، امرى شايسته و اطمينان بخش تر از كار فردى است .

أن تقوموا للّه مثنى و فردى

تقديم «مثنى» بر «فرادى» - بنابراين كه «مثنى» كنايه از استعانت باشد - اشاره به اين نكته دارد كه استعانت براى فهميدن حقيقت، بهتر از اقدام فردى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 2 - 3

3 - گزارش حوادث جهان آخرت ، سودمند و اطمينان بخش است .

عن النبأ العظيم

«نبأ»، به خبرى گفته مى شود كه داراى فايده بزرگى باشد و به آن يقين يا گمان قوى پيدا شود. (مفردات راغب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 27 - 5

5 - آگاهى از فلسفه فقر و غنا و برخورد صحيح با يتيمان ، مسكينان و اموال مردم و دل نبستن به ثروت ، فرونشاننده اضطراب درونى و مايه اطمينان نفس انسان

فأمّا الإنسن إذا ما ابتليه . .. يأيّتها النّفس المطمئنّة

توصيف «نفس» به «مطمئن» - در قيامت - ممكن است به اعتبار اطمينانى باشد كه در دنيا، براى او حاصل شده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 322

20 - علق - 96 - 5 - 6

6 - توجه به وابستگى تمام معلومات انسان به خداوند ، مايه اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به امداد الهى در توانا ساختن او بر دريافت و قرائت قرآن

اقرأ . .. علّم الإنسن ما لم يعلم

78- عوامل اطمينان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 27 - 3

3 - كردارى كه ذخيره آخرت باشد ، در قيامت اطمينان آور و مايه آرامش خاطر انسان خواهد بود .

يليتنى قدّمت لحياتى . .. يأيّتها النّفس المطمئنّة

تقابل دو دسته اى كه در اين مجموعه آيات از آنان ياد شده است، بيانگر برداشت ياد شده است.

79- عوامل اطمينان زكريا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 9 - 7

7 - توجه زكريا به ربوبيت خداوند ، مايه اطمينان او به امكان و سهولت باردارى همسر نازايش در صورت اراده و خواست خداوند

قال ربّك هو علىَّ هيّن

جمله «هو علىّ هيّن» بدون «قال ربّك» نيز معناى تامى دارد، ولى اضافه شدن آن مفيد اين معنا است كه اين سخن، گفته شخص عادى نيست كه در باره نحوه آن به فكر فروروى، بلكه گفته پروردگار تو است و او كه تو را از هيچ آفريد، در شيوه اعطاى فرزند به شما وانمى ماند.

80- عوامل اطمينان شهيدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 111 - 21

21 - تورات ، انجيل و قرآن ، سند وعده هاى خدا به مجاهدان و شهيدان و مايه اطمينان آنان

وعداً عليه حقاً فى التورية و الإنجيل و القرءان

ص: 323

81- عوامل اطمينان قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 43 - 13

13 - خداوند به دليل آگاهيش بر عوامل اطمينان بخش قلب ها و علمش به زمينه هاى سستى آفرين ، مشركان بدر را در رؤياى پيامبر (صلی الله علیه و آله) اندك نمايان ساخت .

و لكن اللّه سلم إنه عليم بذات الصدور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 17

17 - عن أبى جعفر(ع): إن القلب ينقلب من لدن موضعه إلى حنجرته ما لم يصب الحق فاذا اصاب الحق قرّ . .. و قرء هذه الآية «فمن يرد الله أن يهديه يشرح صدره للاسلام ... ».

از امام باقر(ع) روايت شده است: قلب انسان تا حق را نيافته است، آنچنان مضطرب است كه گويى از جاى خود كنده شده و به حنجره رسيده، پس آنگاه كه حق را يافت آرامش مى يابد. سپس آن حضرت آيه «فمن يرد الله ... » را تلاوت كرد ... .

82- عوامل اطمينان مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 111 - 21

21 - تورات ، انجيل و قرآن ، سند وعده هاى خدا به مجاهدان و شهيدان و مايه اطمينان آنان

وعداً عليه حقاً فى التورية و الإنجيل و القرءان

83- عوامل اطمينان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 32 - 4

4 - اطمينان قلب و آرامش خاطر يافتن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، فلسفه تدريجى نازل شدن قرآن كريم

و قال الذين كفروا لولا نزّل عليه القرءان جملة وحدة كذلك لنثبّت به فؤادك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 3 - 3

3 - توجّه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به ربوبيت و عنايت ويژه خداوند به او ، مايه اطمينان آن حضرت به قطع نشدن ارتباط الهى با او است .

ما ودّعك ربّك

ص: 324

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شرح - 94 - 1 - 4

4 - توجّه به خدادادى بودن شرح صدر ، مايه اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به دورى اش از قهر و خشم خداوند

ما ودّعك ربّك و ما قلى . .. ألم نشرح لك صدرك

هدف از استفهام در «ألم نشرح. ..» - كه براى تقرير است - با توجّه به ارتباط آن با محتواى سوره قبل، توجّه دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) به نعمت هايى است كه نشان محبوب بودن او نزد خداوند است تا نگرانى هاى احتمالى آن حضرت از ميان برود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شرح - 94 - 2 - 8

8 - توجّه به عنايت هاى خداوند در رفع مشكلات رسالت ، مايه اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به دورى اش از قهر و خشم خداوند

ما ودّعك ربّك و ما قلى . .. و وضعنا عنك وزرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شرح - 94 - 4 - 7

7 - توجّه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خدادادى بودن نعمت خوش نامى ، مايه اطمينان آن حضرت به دورى اش از قهر و خشم خداوند

ما ودّعك ربّك و ما قلى . .. و رفعنا لك ذكرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 4 - 5

5 - توجه به وابستگى تمام آموخته ها به خداوند ، مايه اطمينان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به توانايى بر عمل به وظيفه دريافت و قرائت قرآن

اقرأ . .. الذى علّم بالقلم

با توجّه به «امّى» و بى سواد بودن پيامبر(صلی الله علیه و آله) تا زمان بعثت، خداوند پس از فرمان دادن آن حضرت به قراءت، خود را معلم تمام اهل قلم معرفى كرده است تا آن حضرت را به امدادهاى خويش اميدوار سازد.

84- عوامل اطمينان مريم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 21 - 9

9- توجه مريم ( س ) به ربوبيت خداوند ، را به آسانى و امكان بارداريش به عيسى ( ع ) مطمئن مى ساخت .

قال ربّك

ص: 325

85- عوامل اطمينان موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 23 - 6

6 - اظهار معجزه در كوه طور ، به منظور تسكين قلب موسى ( ع ) انجام يافته بود .

لنريك

ارائه معجزه به موسى(ع)، علاوه بر آن كه موسى(ع) را در برابر فرعون مجهز مى ساخت، به دليل «لنريك» آگاهى و اطمينان شخصِ آن حضرت را نيز بالا مى برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 46 - 6،7

6 - شنوايى و بينايى خداوند ، پشتوانه اى اطمينان بخش براى تضمين يارى موسى و هارون ( ع ) در برابر فرعون بود .

إنّنى معكما أسمع و أرى

7 - وعده يارى خداوند و آگاهى گسترده او بر جزئيات ماجراى ارشاد فرعون ، مايه اميدوارى و آرامش بخش دل هاى نگران موسى و هارون ( ع ) بود .

إنّنا نخاف . .. لاتخافا إنّنى معكما أسمع و أرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 15 - 9

9 - اطمينان بخشى خداوند به موسى ( ع ) با يادآورى حضور خود در همه صحنه هاى مباحثه او با فرعون .

فاذهبا بايتنا إنّا معكم مستمعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 62 - 3

3 - اتكاى موسى ( ع ) به پروردگار و هدايت خاصه او ، مايه اطمينان و آرامش وى در سخت ترين شرايط

قال كلاّإنّ معى ربّى سيهدين

86- عوامل اطمينان هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 46 - 6،7

6 - شنوايى و بينايى خداوند ، پشتوانه اى اطمينان بخش براى تضمين يارى موسى و هارون ( ع ) در برابر فرعون بود .

إنّنى معكما أسمع و أرى

7 - وعده يارى خداوند و آگاهى گسترده او بر جزئيات ماجراى ارشاد فرعون ، مايه اميدوارى و آرامش بخش دل هاى نگران موسى و هارون ( ع ) بود .

ص: 326

إنّنا نخاف . .. لاتخافا إنّنى معكما أسمع و أرى

87- فلسفه اطمينان قلب مادر موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 10 - 3

3 - اقدام خداوند به محكم ساختن دل مادر موسى ، به منظور پيش گيرى از فاش شدن راز نوزادش توسط خود وى

إن كادت لتبدى به لولا أن ربطنا على قلبها

«ربط» (مصدر «ربطنا») به معناى بستن و محكم كردن است.

88- مراد از اطمينان قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 106 - 16

16- « عن أبى عبدالله ( ع ) قال : . . . ما فرض على القلب من الإيمان فالأقرار و المعرفة . . . و هو قول الله عزّوجلّ « إلاّ من أكره و قلبه مطمئنّ بالإيمان . . . » . . . ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: آنچه كه از ايمان بر قلب واجب شده، اقرار و معرفت است . .. و اين است قول خداى عزّوجلّ «إلاّ من أكره و قلبه مطمئنّ بالإيمان...»...».

89- منشأ اطمينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 10 - 6

6 - پيروزى مسلمانان در جنگ بدر ، گسيل هزاران فرشته براى امداد مجاهدان در آن جنگ ، بشارت دهى و اطمينان بخشى به واسطه آنان ، پرتوى از عزتمندى و كاردانى خداوند

و ما النصر إلا من عند اللّه إن اللّه عزيز حكيم

جمله «إن اللّه عزيز حكيم» تعليلى است براى تمامى مسائلى كه در اين آيه و آيه قبل مطرح شده بود. يعنى سرچشمه آنچه بيان شد، عزت و حكمت خداوند است.

90- منشأ اطمينان قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 327

19 - تغابن - 64 - 11 - 9

9 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : إنّ القلبَ ليُرَجَّج . . . حتّى يَعقِدَ على الإيمان فإذا عقد على الإيمان قرّ و ذلك قول اللّه عزّوجلّ : « و من يؤمن باللّه يهد قلبه » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: قلب [انسان ]در حال اضطراب است . .. تا اين كه با ايمان و باور پيوند خورد. پس زمانى كه بر ايمان پيوند خورد، قرار و ثبات مى يابد و اين سخن خداى عزّوجلّ است: و من يؤمن باللّه يهد قلبه».

91- منشأ اطمينان قلب اصحاب كهف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 14 - 1

1- خداوند ، در پى قيام و حركت اصحاب كهف ، قلب هاى آنان را استوار و سرشار از اطمينان ساخت .

و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا

جمله «ربطنا على قلوبهم» - (بر قلب هايشان بند زديم) - تمثيل است و مراد از آن، اطمينان بخشيدن و استوار ساختن قلب ها است.

92- منشأ اطمينان مادر موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 10 - 4

4 - اطمينان يافتن مادر موسى به بازگردانده شدن فرزندش به آغوش وى ، پس از دريافت وحى الهى

لولا أن ربطنا على قلبها لتكون من المؤمنين

93- منشأ اطمينان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 4 - 2

2 - خداوند ، با نويد آخرتى بهتر از دنيا براى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را به تداوم عنايت هاى خويش و نبود هيچ بغض و نفرتى نسبت به او ، مطمئن ساخت .

ما ودّعك . .. و للأخرة خير لك من الأُولى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ضحى - 93 - 8 - 4

ص: 328

4 - خداوند ، با بيان زدودن فقر از زندگى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آن حضرت را به دورى از قهر و خشم خويش ، اطمينان بخشيد .

و وجدك عائلاً فأغنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شرح - 94 - 5 - 5

5 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به تداوم همراه بودن سختى ها با آسانى ها ، مطمئن ساخت .

فإنّ مع العسر يسرًا

آيه شريفه با بيان قانون كلّى «همراه بودن سختى ها با آسانى ها» - پس از ذكر نمونه هايى از آن در زندگى پيامبر(صلی الله علیه و آله) - آن حضرت را به كلى بودن و استمرار اين وضعيت، نويد مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 17 - 5

5 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را به مصونيت در برابر تهديد هاى مخالفان و اقدام هاى گروهى آنان ، مطمئن ساخت .

فليدع ناديه

94- منشأ اطمينان موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 68 - 2

2 - خداوند با آگاه ساختن موسى ( ع ) از موفقيت قطعى در ميدان مبارزه با ساحران ، دل او را محكم كرده و به او اطمينان بخشيد .

قلنا لاتخف إنّك أنت الاعلى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 35 - 4

4 - اقدام خداوند به اطمينان بخشيدن به موسى ( ع ) و برطرف ساختن نگرانى وى ( ترس او از كشته شدن به تقاص قتل مرد قبطى )

قال ربّ إنّى قتلت منهم نفسًا . .. و نجعل لكما سلطنًا فلايصلون إليكما

95- منشأ اطمينان مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 38 - 2

ص: 329

2 - ترديدزدايى خدا از مؤمنان و ايجاد اطمينان در آنان نسبت به پيروزى جبهه ايمان

إنّ اللّه يدفع عن الذين ءامنوا

تأكيد جمله «يدافع عن الذين ءامنوا» به وسيله «إنّ» بيانگر مطلب بالا است.

96- موانع اطمينان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 277 - 12

12 - كفر ، اعمال ناشايست ، ترك نماز و نداشتن ارتباط با خدا ، امتناع از پرداخت زكات و حقوق مالى ، موجب اضطراب و سلب آرامش درونى

انّ الّذين امنوا . .. و لا هم يحزنون

از مفهوم آيه برداشت شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 8

8 - دنياطلبى و خودگزينى آدمى ، موجب محروميّت وى از موهبت آرامش روحى

ثمّ انزل . .. يغشى طائفة منكم و طائفة قد اهمّتهم انفسهم

97- موجبات اطمينان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 62 - 7

7 - خداوند با بيان پيشينه امدادهايش از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، وى را به حمايت خويش در برابر كافران نيرنگباز مطمئن ساخت .

فإن حسبك اللّه هو الذى أيدك بنصره

98- نعمت اطمينان قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 14 - 4

4- قدرت روحى و نيروى قلبى براى مبارزه در راه خدا ، موهبتى از جانب او براى قيام كنندگان يكتاپرست

ءامنوا بربّهم . .. و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا

ص: 330

99- نياز به اطمينان قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 14 - 3

3- قيام براى خدا و دفاع از ارزش ها ، نيازمند قدرت روحى و قلبى نيرومند است .

و ربطنا على قلوبهم إذ قاموا

ص: 331

11- اعتدال

1- آثار اعتدال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 120 - 5

5- اطاعت و تسليم هر چه بيشتر در برابر خدا و بر راه مستقيم و معتدل بودن ، عامل ارجمندى فزون تر انسان نزد او

إن إبرهيم كان أُمّة قانتًا لله حنيفًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 28 - 7

7 - خردمندى و اعتدال ، برانگيزاننده آدمى به دستگيرى از مستمندان و مانع از بخل و مال دوستى است .

قال أوسطهم ألم أقل لكم لولا تسبّحون

از اين كه برادر عاقل و معتدل، ديگر برادرانش را به انفاق و دستگيرى از مستمندان ترغيب كرد، مى توان مطلب ياد شده را به دست آورد.

2- آثار اعتدال اعضاى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 8 - 3

3 - تعادل قوا در ساختار روح انسان ، آماده سازنده آن براى آگاهى فطرى به پليدى ها و شناخت راه گريز از آنها است .

و ما سوّيها. فألهمها فجورها و تقويها

حرف «فاء» در «فألهمها» آن را بر تسويه (در آيه قبل) تفريع كرده است، تا بيانگر اين باشد كه خداوند، در ابتدا روح انسان را از

ص: 332

قدرت هاى هماهنگ برخوردار كرده; آن گاه بدى ها و راه محفوظ ماندن از آنها را به او الهام مى كند. «تقوى» اسم مصدر است. فعل «اتّقيت»; يعنى، برحذر ماندم و خود را دور نگه داشتم (قاموس). بنابراين «تقواها»; يعنى، دور ماندن روح از فجور.

3- آثار اعتدال طبيعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 8 - 4

4 - كتاب موزون طبيعت ، راهنماى انسان در صحنه عقيده و عمل *

و وضع الميزان . ألاّتطغوا فى الميزان

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه خداوند، براى رهنمون ساختن انسان ها به عقيده توحيدى، نظام دارى و قانون مندى خورشيد، ماه و. .. را به آنان يادآور شده است. هم چنين حاكميت «ميزان» بر هستى را، درسى براى پايبندى عملى آنها به موازين قرار داده است.

4- اعتدال آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 28 - 2،4

2 - خداوند ، آسمان را پديده اى به دور از كاستى و ناهماهنگى و به گونه اى موزون و متعادل قرار داده است .

فسوّيها

«سوِىّ» به چيزى گفته مى شود كه در مقدار و كيفيت آن، افراط و تفريط نشده باشد (مفردات راغب). بنابراين جمله «سوّاها»; يعنى، خداوند آسمان را به گونه اى قرار داد كه در شكل و اجزاى آن، تعادل برقرار است.

4 - برافراشتن آسمان و تعديل آن ، دليل قدرت خداوند بر احياى دوباره انسان ها است .

ءأنتم أشدّ . .. رفع سمكها فسوّيها

5- اعتدال آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 29 - 6،8،9

6 - خداوند در پى آفرينش مواهب زمين ، به معتدل ساختن آسمان پرداخت .

ثم استوى إلى السماء فسويهن

«إستواء» (مصدر استوى) آن گاه كه به «الى» متعدى شود، به معناى: روى آوردن و قصد كردن، است. جمله «فسواهن» (آسمانها را معتدل ساخت) هدف روى آوردن را بيان مى كند; يعنى: «استوى الى السماء لتسويتهن; خداوند به آسمانها روى كرد

ص: 333

(اراده كرد) تا آنها را به اعتدال رساند».

8 - آسمان هاى هفتگانه جهان ، داراى اعتدال و بدون كمترين اعوجاج و ناهماهنگى

فسويهن سبع سموت

9 - خلقت آسمان ها در دو مرحله : مرحله اى مختلط ، نامتمايز و نامتعادل ; و مرحله تفكيك شده ، متمايز و متعادل

ثم استوى إلى السماء فسويهن سبع سموت

مفرد آوردن كلمه «السماء» در جمله «ثم استوى الى السماء» و ارجاع ضمير جمع به آن در جمله «فسواهن» مى تواند اشاره به اين معنا باشد كه: آسمانها پيش از هفتگانه شدن و تمايز يافتن به گونه اى مختلط بوده كه هم اطلاق آسمان (به صورت مفرد) و هم اطلاق آسمانها (به صورت جمع) بر آن صحيح بوده است.

6- اعتدال ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 125 - 5

5 - حضرت ابراهيم ( ع ) ، انسانى متعادل و به دور از هرگونه انحراف و گرايش به باطل

و اتبع ملة إبرهيم حنيفاً

در برداشت فوق كلمه «حنيفاً»، توصيف براى «ابراهيم» گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 120 - 4

4- عبادت هاى مستمر و خالصانه و دورى از افراط و تفريط و كج روى ، از ويژگى هاى مهم حضرت ابراهيم ( ع )

إن إبرهيم . .. قانتًا لله حنيفًا

برداشت فوق مبتنى بر دو نكته است:1- «قنوت» به معناى استمرار اطاعت خاضعانه است. 2- «الحنف» به معناى ميل از گمراهى به سوى هدايت و درستى است (مفردات راغب) و در آن معناى دورى از افراط و تفريط و گرايش به حد وسط و اعتدال نهفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 123 - 5

5- موحد بودن ابراهيم ( ع ) و مبرّا بودنش از هرگونه كجى و افراط و تفريط ، فلسفه و حكمت پيروى پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) از آن حضرت

اتّبع ملّة إبرهيم

«حنيفاً» كه حال براى «إبراهيم» است، به منزله تعليل براى امر به متابعت است; يعنى، از آيين ابراهيم(ع) پيروى كن; چون او «حنيف» بوده است.

ص: 334

7- اعتدال اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 2،4

2 - اسلام ، آيينى معتدل در توجه به ماديات و معنويات

جعلنكم أمة وسطاً

چون سخن در اين بخش از آيات، نظر به يهود و نصارا دارد، مى توان گفت: توصيف امت اسلام به امتى معتدل، در قياس با يهود و نصاراست و از آنجا كه يهوديان مردمى دنياگرا هستند و نصارا تأييد كننده رهبانيت و ترك دنيا مى باشند; مراد از معتدل بودن امت اسلام، اعتدال در توجه به دنيا و امور معنوى است.

4 - احكام و آداب اسلام ، مبرّا از هر گونه افراط و تفريط

جعلنكم أمة وسطاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 87 - 6

6 - رهبانيت و افراط در ترك مواهب دنيا ناسازگار با آيين اسلام

يايها الذين ءامنوا لاتحرموا طيبت ما احل اللّه لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 135 - 11

11- اسلام ، راه اعتدال است و مسلمانان ، رهرو آن و هدايت يافته اند .

فستعلمون من أصحب الصرط السوىّ و من اهتدى

«سوى» بر وزن فعيل به معناى اسم فاعل است; يعنى، مستوى و معتدل (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 73 - 3

3 - اسلام ، شريعتى به دور از كجى و انحراف

و إنّك لتدعوهم إلى صرط مستقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 5 - 13

13 - اسلام ، دينى توحيدى و معتدل و فراخوان مردم به اقامه نماز و پرداخت زكات

و ما أُمروا إلاّ ليعبدوا اللّه مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلوة و يؤتوا الز

مراد از «الذين اُوتوا الكتاب» - كه مرجع ضمير «أمروا» است - ممكن است آن دسته از اهل كتاب باشد كه به اسلام كفر ورزيدند. در اين مبنا، «الذين كفروا» در آيه اول نيز، به همان گروه نظر دارد.

ص: 335

8- اعتدال انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 38 - 3

3 - خداوند ، وجود انسان را كامل و به دور از هرگونه كاستى و فزونى قرار داده است .

فسوّى

«تسويه» و «تعديل» به يك معنا است(مصباح اللغة) و اعتدال هر چيزى، به دور ماندن آن از افراط و تفريط است. «رجل سوى»; يعنى، مردى كه اخلاق و خلقتش متعادل و از افراط و تفريط به دور است(مفردات راغب).

9- اعتدال بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 67 - 1،2

1 - بندگان خالص خدا در هزينه كردن اموالشان ، نه اسراف مى كنند و نه به خود و خانواده خويش تنگ مى گيرند .

و عباد الرحمن . .. و الذين إذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا

آنچه از ظاهر آيه شريفه و لغت به دست مى آيد، اين است كه واژه «انفاق» به معناى هزينه كردن و كاستن از اموال است; چه آن كه اين اموال براى زندگى شخصى و خانواده به مصرف برسد و چه به ديگران بخشش شود. گفتنى است «اسراف» (مصدر «يسرفوا») به معناى زياده روى در مصرف اموال و «قتر» (مصدر «يقتروا») به معناى سخت گيرى در مصرف است.

2 - رعايت اعتدال و ميانه روى در معيشت و زندگى اقتصادى ، از اوصاف بندگان خالص خدا

و الذين إذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قوامًا

«ذلك» اشاره است به آنچه كه در آغاز آيه شريفه ذكر شد (يعنى، اسراف و اقتار) و «قوام» به معناى عدل و راه ميانه و وسط است.

10- اعتدال جسمى انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 4 - 4

4 - انسان ، آفريده اى راست قامت و داراى اعتدال و به دور از هرگونه افراط و تفريط

لقد خلقنا الإنسن فى كبد

برخى از اهل لغت، «كبد» را به معناى استوا و استقامت دانسته و برخى ديگر آن را، راست قامت معنا كرده اند. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 4 - 2

2 - ساختار وجودى انسان ، استوارترين و زيباترين ساختار و در اوج اعتدال است .

ص: 336

لقد خلقنا الإنسن فى أحسن تقويم

«قَوام» (به فتح قاف); يعنى، «عدل» و به كسر قاف; يعنى، نظام و ركن و آنچه مايه قيام چيزى باشد (صحاح). «تقويم»، يا از اوّلى گرفته شده و به معناى تعديل است و يا از دوّمى مشتق شده و به معناى «قوام دادن» و «عنصرهاى چيزى را سامان بخشيدن» است. در اين صورت مفاد آيه اين مى شود كه نظام خلقتِ انسان، در اوج حُسن و نيكويى است. حُسن هر چيز در عرف مردم، به زيبايى حسّى آن است; ولى بيشتر موارد آن در قرآن، ناظر به نوعى از زيبايى است كه با بصيرت درك مى شود.

11- اعتدال در آفرينش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 8 - 2

2 - حاكميت توازن بر كل ساختار جهان ، درس آموز آدميان در پايبندى به موازين و معيار هاى الهى

و وضع الميزان . ألاّتطغوا فى الميزان

از ارتباط اين آيه با «وضع الميزان» و نيز با آيات پيشين استفاده مى شود كه خداوند همه چيز را به حساب و بر اساس موازين آفريد، تا آدمى نيز از آن درس گيرد و پايبند موازين باشد.

12- اعتدال در احسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 236 - 13

13 - ضرورت پرهيز از افراط ( اسراف ) و تفريط ، در كالاى پرداختى به زنان مطلّقه *

متّعوهنّ . .. بالمعروف

افراط و تفريط، خارج از حدّ متعارف است ; لذا كلمه «بالمعروف» آن دو را نفى مى كند.

13- اعتدال در اداى حقوق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 26 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) موظف به اداى حقوق خويشاوندان ، مساكين و در راه ماندگان با رعايت اعتدال و اجتناب از تبذير

و ءات ذاالقربى حقّه و المسكين و ابن السبيل و لاتبذّر تبذيرًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه مخاطب در آيه پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد، هر چند ديگران را نيز شامل مى شود.

ص: 337

14- اعتدال در استفاده از نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 81 - 12،13

12 - تجاوز نكردن از مرز تعادل و مقررات الهى در استفاده از نعمت ها ، توصيه خداوند به بنى اسرائيل

كلوا من طيّبت . .. و لاتطغوا فيه

13 - لزوم حفظ تعادل و حد و مرز در استفاده از نعمت هاى الهى و پرهيز از ناسپاسى و اسراف و تبذير در آن

كلوا من طيّبت ما رزقنكم و لاتطغوا فيه

از مصاديق مهم و بارز طغيان گرى در مورد نعمت ها، كفران، ناسپاسى، اسراف و تبذير است.

15- اعتدال در اميدوارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 19

19- لزوم رعايت اعتدال در تهديد و ايجاد موازنه بين خوف و رجا ، در كار تبليغ و هدايت خلق

قل إن افتريته فلا تملكون لى من اللّه شيئًا . .. و هو الغفور الرحيم

خداوند، همپاى تهديد منكران رسالت، غفران گسترده خويش را نيز به رخ آنان مى كشد و اين خود گوياى حقيقت ياد شده است.

16- اعتدال در انفاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 155 - 16

16 - قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : . . . يابن مسعود قول اللّه . . . « و لنبلونكم بشىء من الخوف . . . و بشر الصابرين » قلنا يا رسول اللّه فمن الصابرون ؟ قال : الذين يصبرون على طاعة اللّه واجتنبوا معصية ، الذين كسبوا طيباً و انفقوا قصداً و قدموا فضلا فافلحوا . . . ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده . .. كه فرمود: اى پسر مسعود ... سخن خداوند است: «و لنبلونكم بشىء من الخوف ... و بشر الصابرين»، به آن حضرت عرض كرديم: صابران چه كسانى هستند؟ فرمود: كسانى كه بر اطاعت خدا صبر مى نمايند و از گناهان دورى كرده اند، كسانى كه روزى پاكيزه كسب كرده و در انفاق ميانه رو هستند و زيادى درآمد خود را انفاق نموده اند، پس آنان رستگار گشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 195 - 16

16 - از امام صادق ( ع ) روايت شده كه فرمود : « لو ان رجلا أنفق ما فى يديه فى سبيل اللّه ما كان أحسن و لاوفّق ، أليس يقول اللّه تعالى « و لاتلقوا بأيديكم إلى تهلكة و أحسنوا إن اللّه يحب المحسنين » ؟ يعنى المقتصدين ;

اگر شخصى تمام اموال خود را در راه خدا انفاق كند كار خوبى نكرده و موفق نبوده است. آيا خداوند نفرموده: «و لاتلقوا بأيديكم

ص: 338

إلى تهلكة و أحسنوا إن اللّه يحب المحسنين; در راه خدا انفاق كنيد و خويشتن را با دست خويش به هلاكت نيندازيد و كار نيك انجام دهيد كه خدا محسنين را دوست دارد»؟ و مراد از «محسنين» كسانى هستند كه در زندگى، مقتصد و ميانه رو هستند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 219 - 15

15 - لزوم رعايت اعتدال در انفاق

يسئلونك ماذا ينفقون قل العفو

«العفو» اى الوسط من غير اسراف و لا اقتار. برخى مفسّرين برآنند كه «عفو»، حد وسط افراط و تفريط است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 26 - 12

12- رعايت اعتدال در انفاق و پرهيز از زياده روى در آن ، لازم و واجب است .

و ءات . .. و لاتبذّر تبذيرًا

مورد برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مقصود از تبذير (زياده روى) - به مناسبت مورد آيه - زياده روى در انفاق به خويشاوندان و مستمندان باشد; چنان كه در مورد مصرف اموال شخصى در زندگى و انفاق به ديگران در همين سوره (آيه 29) چنين دستورى صادر شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 29 - 1،4

1- مؤمنان ، وظيفه دار رعايت اعتدال و ميانه روى در انفاق به ديگران و مصرف اموال و امكانات در زندگى شخصى

و لاتجعل يدك مغلولة إلى عنقك و لاتبسطها كلّ البسط

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) موظف به رعايت اعتدال در انفاق و پرهيز از زياده روى در آن و توجه به زندگى شخصى خود است .

و لاتجعل يدك مغلولة إلى عنقك و لاتبسطها كلّ البسط فتقعد ملومًا محسورًا

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مخاطب آيه پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد، هر چند ديگران را نيز شامل مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 35 - 7

7 - لزوم رعايت اعتدال و ميانه روى در انفاق

و ممّا رزقنهم ينفقون

«من» در «ممّا رزقناهم» تبعيضيه است; يعنى، بخشى از مال خود را انفاق مى كنند. به كارگيرى آن در اين جا - كه اوصاف مؤمنان راستين بيان مى شود - دربردارنده توصيه اى است از سوى خداوند به آنان كه مبادا در انفاق زياده روى كنند و احياناً خود و كسانى را كه تحت تكفل آنانند به زحمت اندازند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 67 - 6

ص: 339

6 - « فى مجمع البيان فى قوله : « و الذين إذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا » . . . و روى عن معاذ أنّه قال : سألت رسول اللّه عن ذلك فقال : من أعطى فى غير حقّ فقد أسرف و من منع عن حقّ فقد قتر ;

در مجمع البيان در باره قول خدا «والذين إذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا» آمده است كه معاذ گويد: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) معناى اين آيه را پرسيدم؟ فرمود: كسى كه چيزى را در غير مصير حق بدهد، اسراف كرده و كسى كه ديگرى را از حقى منع كند، تنگ گرفته است».

17- اعتدال در برخورد با گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 22 - 14

14 - لزوم رعايت اعتدال و ميانه روى و پرهيز از هر گونه افراط و تفريط در برخورد با گنه كاران

و لايأتل أُولوا الفضل منكم و السعة أن يؤتوا . .. و ليعفوا و اليصفحوا

در آيات پيشين، خداوند فرمان داد كه با مرتكبين گناه «افك»، برخورد سختى شود; ولى در آيه شريفه ياد شده، همگان را به گذشت از مستمندان، خويشاوندان و. .. - هر چند گنه كار باشند - فرا خواند. از ارتباط ميان اين دو دسته از آيات، مى توان استفاده كرد كه بايد با گنه كاران واقع بينانه و به دور از افراط و تفريط برخورد كرد.

18- اعتدال در ترس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 19

19- لزوم رعايت اعتدال در تهديد و ايجاد موازنه بين خوف و رجا ، در كار تبليغ و هدايت خلق

قل إن افتريته فلا تملكون لى من اللّه شيئًا . .. و هو الغفور الرحيم

خداوند، همپاى تهديد منكران رسالت، غفران گسترده خويش را نيز به رخ آنان مى كشد و اين خود گوياى حقيقت ياد شده است.

19- اعتدال در تكليف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 53 - 4

4 - مجموعه قوانين و احكام خداوند ، در حد اعتدال و به دور از افراط و تفريط

قل يعبادى الذين أسرفوا على أنفسهم

از تعبير اسراف درباره گناه - كه به معناى عمل نكردن به قوانين و احكام الهى است - برداشت ياد شده به دست مى آيد.

ص: 340

20- اعتدال در تهديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 19

19- لزوم رعايت اعتدال در تهديد و ايجاد موازنه بين خوف و رجا ، در كار تبليغ و هدايت خلق

قل إن افتريته فلا تملكون لى من اللّه شيئًا . .. و هو الغفور الرحيم

خداوند، همپاى تهديد منكران رسالت، غفران گسترده خويش را نيز به رخ آنان مى كشد و اين خود گوياى حقيقت ياد شده است.

21- اعتدال در دعا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 110 - 14

14- لزوم رعايت اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط ، در نحوه انجام عبادات و نيايشها

و لاتجهر . .. و لاتخافت بها و ابتغ بين ذلك سبيلاً

احتمال دارد كه ذكر نماز و يا دعا به عنوان مظهر و مصداق اصلى عبادات و نيايشها آمده باشد و اين دو و نيز با آواز خواندن و يا با سكوت خواندن خصوصيتى نداشته باشد. بنابراين، از آيه رعايت اعتدال در نحوه انجام عبادتها قابل استفاده است.

22- اعتدال در راه رفتن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 19 - 1

1 - سفارش لقمان به پسر خويش ، براى رعايت اعتدال در راه رفتن

يبنىّ . .. و اقصد فى مشيك

«قصد» به معناى، حد ميانى بين افراط و تفريط است (مفردات راغب) و نيز به معناى «اعتدال» است و «مشى»، انتقال از جايى به جايى است (مفردات راغب) كه از آن، به «راه رفتن» تعبير مى شود.

23- اعتدال در روابط جنسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 27 - 8

8 - روابط و اخلاق جنسى در اسلام معتدل و به دور از افراط و تفريط است . *

و يريد الّذين يتّبعون الشّهوات ان تميلوا ميلاً عظيماً

ص: 341

خداوند، آراء هواپرستان را در روابط جنسى مقابل احكام خويش شمرده و با توصيف آن آراء به انحراف، اشاره به اعتدال احكام الهى و دورى آن از افراط و تفريط كرده است.

24- اعتدال در زندگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 19

19 - لزوم پيشه ساختن روش متعادل و بدور از افراط و تفريط در زندگى

منهم امة مقتصدة

اگر چه مراد از اقتصاد عمل به احكام الهى است ولى انتخاب واژه «مقتصد» براى رساندن اين معناست كه اعتدال در امور، خود امرى پسنديده و مورد ترغيب خداوند است.

25- اعتدال در سخن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 19 - 5

5 - توصيه لقمان به فرزندش ، براى رعايت اعتدال در رفتار و پرهيز از گفتار خشن ، نمودى از حكمت وى است .

و لقد ءايتنا لقمن الحكمة . .. و إذ قال ... و اقصد فى مشيك و اغضض من صوتك

26- اعتدال در سرور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 75 - 2

2 - سرور و شادمانى به حق و به دور از افراط و سر مستى ، امرى مقبول و مجاز

ذلكم بما كنتم تفرحون فى الأرض بغير الحقّ

برداشت ياد شده از قيد «بغيرالحقّ» براى فرح و سرور مذموم، به دست مى آيد.

27- اعتدال در عبادت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 110 - 14

14- لزوم رعايت اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط ، در نحوه انجام عبادات و نيايشها

ص: 342

و لاتجهر . .. و لاتخافت بها و ابتغ بين ذلك سبيلاً

احتمال دارد كه ذكر نماز و يا دعا به عنوان مظهر و مصداق اصلى عبادات و نيايشها آمده باشد و اين دو و نيز با آواز خواندن و يا با سكوت خواندن خصوصيتى نداشته باشد. بنابراين، از آيه رعايت اعتدال در نحوه انجام عبادتها قابل استفاده است.

28- اعتدال در غرايز جنسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 39 - 15

15 - كنترل تمايلات جنسى ، مورد ستايش خداوند

سيّداً و حصوراً

امام باقر (ع): «وسيدّاً و حصوراً» الحصور الّذى يأبى النساء.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 172، ح 45; مجمع البيان، ج 2، ص 742.

29- اعتدال در قيام نماز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كوثر - 108 - 2 - 22

22 - « عن حريز عن رجل عن أبى جعفر ( ع ) قال : قلت له « فصلّ لربّك و انحر » قال : النحر الإعتدال فى القيام أن يقيم صلبه و نحره ;

حَريز از مردى نقل كرده كه گفت: به امام باقر(ع) گفتم: [معناى]«فصلّ لربّك و انحر»[چيست؟]فرمود: «نحر» اعتدال در حال قيام است;[به اين كه]ستون فقرات و سينه خود را راست نگه دارد».

30- اعتدال در مصرف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 87 - 11،17

11 - لزوم رعايت اعتدال و ميانه روى و پرهيز از افراط و تفريط در بهره جويى از مواهب و طيبات

لاتحرموا . .. و لاتعتدوا

بدان احتمال كه جمله «لاتعتدوا» توضيحى درباره «لاتحرموا طيبات ما احل اللّه» باشد نه تأكيد و تفسير آن، يعنى از حلالها استفاده كنيد ولى نه به گونه اى كه از حد بگذرانيد و تجاوز كنيد.

17 - ناسازگارى ايمان با افراط و تفريط در بهره گيرى از مواهب الهى در دنيا

يايها الذين ءامنوا لاتحرموا . .. و لاتعتدوا

ص: 343

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 29 - 1

1- مؤمنان ، وظيفه دار رعايت اعتدال و ميانه روى در انفاق به ديگران و مصرف اموال و امكانات در زندگى شخصى

و لاتجعل يدك مغلولة إلى عنقك و لاتبسطها كلّ البسط

31- اعتدال روح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 7 - 5

5 - خداوند ، جان انسان ها را متعادل و به دور از افراط و تفريط آفريده است .

سوّيها

«سوّاه»; يعنى، آن را «سوىّ» قرار داد (قاموس). «سوىّ» درباره چيزى گفته مى شود كه از افراط و تفريط، در مقدار و كيفيت مصون باشد. (مفردات)

32- اعتدال سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 28 - 7

7 - راه خدا ، راه راست و معتدل و به دور از افراط و تفريط و اعوجاج است .

لمن شاء منكم أن يستقيم

«استقامة» به معناى اعتدال و استواء است. (لسان العرب)

33- اعتدال صدا در دعا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 110 - 9،11،20

9- نهى خداوند از خواندن دعا و نيايش با خدا ، با صدايى بسيار بلند يا بسيار آهسته

و لاتجهر بصلاتك و لاتخافت بها

بنابر اينكه مراد از «صلاة» مطلق دعا باشد، برداشت فوق به دست مى آيد.

11- لزوم رعايت اعتدال صوت در دعا و نيايش به درگاه خداوند

لاتجهر بصلاتك و لاتخافت بها

ص: 344

20- « إن رسول الله (صلی الله علیه و آله) قال : « و لاتجهر بصلاتك و لاتخافت بها » إنما نزلت فى الدعاء . . . ;

همانا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «و لاتجهر بصلاتك و لاتخافت بها» [اين آيه] فقط در مورد دعا نازل شده است . ..».

34- اعتدال صدا در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 110 - 10،12

10- خواندن نماز با آواز بلند يا با صداى بسيار آهسته ، جايز نيست .

و لاتجهر بصلاتك و لاتخافت بها

برداشت فوق بر اين اساس است كه مراد از «صلاة» هر نمازى باشد كه نمازگزار آن را اَدا مى كند.

12- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به رعايت اعتدال در قراءت نماز و پرهيز از آواز بلند يا با صداى بسيار آهسته

و لاتجهر بصلاتك و لاتخافت بها

35- اعتدال قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 115 - 1

1 - قرآن كلمه تام و صدق و عدل پروردگار است.

و هو الذى أنزل إليكم الكتب . .. و تمت كلمت ربك صدقا و عدلا

مراد از «كلمت»، به قرينه آيه قبل كه سخن از نزول كتاب است، قرآن مى تواند باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 2 - 2

2- قرآن ، كتابى است عارى از هرگونه عدم اعتدال و انحراف از حق .

الحمد للّه الذى أنزل على عبده الكتب . .. قيّمًا

«قيّم»، چنان چه در لسان العرب آمده است، مى تواند به معناى «مستقيم»، يعنى «راست و پيراسته از انحراف» باشد.

36- اعتدال قلب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 7 - 17

17 - اعتدال و سلامت قلب و انديشه ، زمينه فهم صحيح قرآن

ص: 345

فامّا الّذين فى قلوبهم زيغ . .. و ابتغاء تأويله

انحراف قلب، منتهى به تأويل نادرست قرآن مى شود; بنابراين سلامت قلب، فهم صحيح آيات قرآن را در پى دارد.

37- اعتدال كتب آسمانى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 20

20 - فرامين و رهنمود هاى كتب آسمانى ، متعادل و بدور از هرگونه افراط و تفريط

و لو انهم اقاموا التورية . .. منهم امة مقتصدة

38- اعتدال محسنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 195 - 16

16 - از امام صادق ( ع ) روايت شده كه فرمود : « لو ان رجلا أنفق ما فى يديه فى سبيل اللّه ما كان أحسن و لاوفّق ، أليس يقول اللّه تعالى « و لاتلقوا بأيديكم إلى تهلكة و أحسنوا إن اللّه يحب المحسنين » ؟ يعنى المقتصدين ;

اگر شخصى تمام اموال خود را در راه خدا انفاق كند كار خوبى نكرده و موفق نبوده است. آيا خداوند نفرموده: «و لاتلقوا بأيديكم إلى تهلكة و أحسنوا إن اللّه يحب المحسنين; در راه خدا انفاق كنيد و خويشتن را با دست خويش به هلاكت نيندازيد و كار نيك انجام دهيد كه خدا محسنين را دوست دارد»؟ و مراد از «محسنين» كسانى هستند كه در زندگى، مقتصد و ميانه رو هستند».

39- اعتدال مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 1،7

1 - خداوند ، امت اسلام را امتى معتدل و برتر قرار داد .

جعلنكم أمة وسطاً

كلمه «وسطاً» چنانچه برخى از مفسران گفته اند كنايه از «معتدل» و يا «برتر» است.

7 - اعتدال امت اسلام و برترى آنان بر ساير امت ها ، دليل حجت بودن آنان بر ساير ملتهاست .

جعلنكم أمة وسطاً لتكونوا شهداء على الناس

ص: 346

40- اهميت اعتدال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 195 - 16

16 - از امام صادق ( ع ) روايت شده كه فرمود : « لو ان رجلا أنفق ما فى يديه فى سبيل اللّه ما كان أحسن و لاوفّق ، أليس يقول اللّه تعالى « و لاتلقوا بأيديكم إلى تهلكة و أحسنوا إن اللّه يحب المحسنين » ؟ يعنى المقتصدين ;

اگر شخصى تمام اموال خود را در راه خدا انفاق كند كار خوبى نكرده و موفق نبوده است. آيا خداوند نفرموده: «و لاتلقوا بأيديكم إلى تهلكة و أحسنوا إن اللّه يحب المحسنين; در راه خدا انفاق كنيد و خويشتن را با دست خويش به هلاكت نيندازيد و كار نيك انجام دهيد كه خدا محسنين را دوست دارد»؟ و مراد از «محسنين» كسانى هستند كه در زندگى، مقتصد و ميانه رو هستند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 12 - 34

34 - لزوم حفظ اعتدال در امور و پرهيز از افراط و تفريط

سواء السبيل

تعبير به «سواء السبيل» كه به معنى راه ميانه و معتدل است، بيانگر اين است كه اعتدال و ميانه روى، مطلوب خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 16،19،20

16 - جمعى از اهل كتاب ، مردمى متعادل و متعهد به كتب آسمانى خويش

و لو انهم اقاموا التورية . .. منهم امة مقتصدة

«مقتصدة» از مصدر اقتصاد به معناى اعتدال در اعمال و رفتار است و مراد از آن به دليل «لو انهم اقاموا التورية . ..» تعهد به تورات و انجيل و عمل به احكام آنهاست.

19 - لزوم پيشه ساختن روش متعادل و بدور از افراط و تفريط در زندگى

منهم امة مقتصدة

اگر چه مراد از اقتصاد عمل به احكام الهى است ولى انتخاب واژه «مقتصد» براى رساندن اين معناست كه اعتدال در امور، خود امرى پسنديده و مورد ترغيب خداوند است.

20 - فرامين و رهنمود هاى كتب آسمانى ، متعادل و بدور از هرگونه افراط و تفريط

و لو انهم اقاموا التورية . .. منهم امة مقتصدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 87 - 11

11 - لزوم رعايت اعتدال و ميانه روى و پرهيز از افراط و تفريط در بهره جويى از مواهب و طيبات

لاتحرموا . .. و لاتعتدوا

بدان احتمال كه جمله «لاتعتدوا» توضيحى درباره «لاتحرموا طيبات ما احل اللّه» باشد نه تأكيد و تفسير آن، يعنى از حلالها استفاده كنيد ولى نه به گونه اى كه از حد بگذرانيد و تجاوز كنيد.

ص: 347

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 29 - 1

1- مؤمنان ، وظيفه دار رعايت اعتدال و ميانه روى در انفاق به ديگران و مصرف اموال و امكانات در زندگى شخصى

و لاتجعل يدك مغلولة إلى عنقك و لاتبسطها كلّ البسط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 38

38- اعتدال ورزيدن و پرهيز از هرگونه افراط و تفريط در امور خود و ديگران لازم است .

و كان أمره فرطًا

برخى مفسّران گفته اند كه كلمه «فرط» به موارد افراط اختصاص ندارد، بلكه در موارد تفريط نيز استعمال مى شود (ر. ك: البحرالمحيط).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 19 - 2

2 - لازم است كه در تمامى شؤون زندگى ، اعتدال ، رعايت و از افراط و تفريط پرهيز شود .

و اقصد فى مشيك

احتمال دارد مراد از «اعتدال در مشى» اِتخاذِ روشِ معتدل و ميانه و به دور از هرگونه افراط و تفريط در همه چيز باشد و نه فقط در راه رفتن.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 32 - 6

6 - لزوم پيشه ساختن روش متعادل و بدور از افراط و تفريط در زندگى

و منهم مقتصد

هرچند مقصود از اقتصاد، تمسك به قرآن و پيروى از رهنمودهاى آن است; ولى انتخاب واژه «مقتصد» مى تواند براى رساندن اين معنا باشد كه اعتدال و ميانه روى در امور، خود امرى پسنديده و مورد ترغيب خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 8 - 19

19- لزوم رعايت اعتدال در تهديد و ايجاد موازنه بين خوف و رجا ، در كار تبليغ و هدايت خلق

قل إن افتريته فلا تملكون لى من اللّه شيئًا . .. و هو الغفور الرحيم

خداوند، همپاى تهديد منكران رسالت، غفران گسترده خويش را نيز به رخ آنان مى كشد و اين خود گوياى حقيقت ياد شده است.

ص: 348

41- اهميت اعتدال در انفاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 67 - 4

4 - تشويق خداوند به رعايت اعتدال و ميانه روى و پرهيز از اسراف و سخت گيرى در مصرف اموال براى زندگى شخصى و يا بخشش به ديگران

و الذين إذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قوامًا

42- اهميت اعتدال در تأمين معاش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 29 - 7

7- رعايت اعتدال در معيشت و تأمين زندگى و پرهيز از افراط و تفريط در آن ، امرى شايسته و لازم

لاتجعل يدك مغلولة . .. و لاتبسطها كلّ البسط

43- اهميت اعتدال در زندگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 67 - 4

4 - تشويق خداوند به رعايت اعتدال و ميانه روى و پرهيز از اسراف و سخت گيرى در مصرف اموال براى زندگى شخصى و يا بخشش به ديگران

و الذين إذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قوامًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 27 - 2

2 - روابط اجتماعى سالم ، در گرو زندگى معتدل و در حد نياز است .

و لو بسط اللّه الرزق لعباده لبغوا فى الأرض

از اين كه بغى و طغيان، متفرع بر بسط و گسترش رزق شده و نه اصل رزق، مطلب ياد شده استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 8 - 5

5 - توصيه به دور نشدن از قوانين و موازين عادلانه در زندگى ، برخوردار از جايگاهى ويژه در بين توصيه ها و آموزه هاى الهى و قرآنى

ألاّتطغوا فى الميزان

ص: 349

مطلب ياد شده با توجه به اين نكته است كه سفارش به دور نشدن از قوانين و موازين عادلانه، نخستين توصيه الهى در اين سوره قرار گرفته است.

44- خروج از اعتدال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 77 - 16،17

16 - پيروى از تمايلات در عقايد دينى ، موجب خارج شدن از حد اعتدال و راه ميانه

و لاتتبعوا اهواء قوم . .. و ضلوا عن سواء السبيل

17 - غلو در دين ، ضلالت و انحراف از حد اعتدال و راه ميانه است .

لاتغلوا فى دينكم غير الحق و لاتتبعوا اهواء قوم . .. و ضلوا عن سواء السبيل

45- دعوت به اعتدال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 5 - 2

2 - اديان آسمانى ، از تعاليم انحرافى مبرّا بوده و مردم را تنها به عبادت خداوند ، اخلاص ، اعتدال در دين ، اقامه نماز و پرداخت زكات ، فرمان داده اند .

و ما تفرّق الذين أُوتوا الكتب . .. و ما أُمروا إلاّ ليعبدوا اللّه مخلصين له الد

حصر در «إلاّ ليعبدوا اللّه»، حصر اضافى و در مقايسه با تفرقه اى است كه آيه قبل آن را گريبان گير پيروان اديان آسمانى دانسته بود. بنابراين مفاد آيه اين است كه خداوند، به تفرقه فرمان نداده است; بلكه خواسته او توحيد، اعتدال، نماز و زكات است.

46- سوگند به اعتدال روح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 7 - 3

3 - سوگند خداوند ، به آفرينش متعادل و به دور از افراط و تفريط نفس انسان

و ما سوّيها

حرف «ما» در «ماسوّاها» مصدرى بوده و مفاد آيه شريفه، سوگند به تسويه نفس است. برخى آن را موصول و تعبير «و ما سوّاها» را سوگند به خداوند دانسته اند. سياق آيات - كه نمودار سوگند به مخلوقات است - با احتمال اول مناسب تر است.

ص: 350

47- شگفتى اعتدال روح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 7 - 4

4 - تعادل توانمندى هاى روح انسان و دور بودن آنها از هر گونه افراط و تفريط ، وصفى شگفت و نشانه عظمت خداوند است .

و ما سوّيها

48- شگفتى محروميت از اعتدال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 5 - 14

14 - سرپيچى كافران اهل كتاب و مشركان ، از پذيرش اسلام و محروم ساختن خويش از توحيد ، اعتدال ، نماز و زكات ، شگفت آور است .

لم يكن الذين كفروا . .. منفكّين ... و ما أُمروا إلاّ ليعبدوا اللّه ... حنفاء و ي

چنانچه جمله «و ما أمروا. ..»، ناظر به اوامر اسلامى باشد، مفاد آيه - با توجّه به ارتباط آن با آغاز سوره - اين مى شود كه مگر اسلام، چه اوامرى دارد كه كافران، همچنان از مرام خود منفكّ نشده و به اين دين روى نمى آورند؟!; اين دين كه سراسر توحيد و نماز و زكات است، چه فرمان نادرستى در آن است كه آنان از پذيرش اين دين، امتناع مىورزند؟!.

49- عوامل اعتدال مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 3

3 - نقش تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه ، در نيل امت اسلامى به امتى معتدل و برتر

ما وليهم عن قبلتهم التى كانوا عليها . .. و كذلك جعلنكم أمة وسطاً

50- مراد از اعتدال در زندگى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 67 - 5

5 - « محمدبن سنان عن أبى الحسن ( ع ) فى قول اللّه عزّوجلّ « و كان بين ذلك قواماً » قال القوام هو المعروف « على الموسع قدره و على المقتر قدره متاعاً بالمعروف حقّاً على المحسنين » على قدر عياله و مؤونتهم التى هى صلاح له و لهم . . . ;

محمدبن سنان از امام رضا(ع) در باره قول خداى - عزّوجل - «و كان بين ذلك قواماً» روايت نموده است كه فرمود: «قوام» همان «معروف» است كه در اين آيه آمده است: «على الموسع قدره و على المقتر قدره متاعاً بالمعرف. ..» [;يعنى، خرج كردن] بايد به ميزان عائله و مخارج آنها باشد، كه در جهت صلاح خرج كننده و عائله او است».

ص: 351

12- اعتصام

1- آثار اعتصام به حبل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 22 - 6

6 - چنگ زدن به ريسمان محكم الهى ، فرجامى خوش دارد .

فقد استمسك بالعروة الوثقى و إلى اللّه عقبة الأُمور

«و إلى اللّه عاقبة الأُمور» در مقام تعليل براى «فقد استمسك. ..» است و كنايه از فلاح و رستگارى است.

2- آثار اعتصام به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 103 - 27

27 - دعوت به تقواى شايسته و تسليم كامل در برابر خدا و اعتصام به او و هشدار به پرهيز از تفرقه ، شيوه قرآن در زمينه سازى براى وحدت و نيل به هدايت

يا ايها الذين امنوا . .. كذلك يبيّن اللّه لكم اياته لعلكم تهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 29

29 - اقامه نماز ، پرداخت زكات و اعتصام به خداوند ، زمينه ساز برخوردارى از ولايت و جلب يارى و نصرت او

فاقيموا الصلوة . .. فنعم المولى و نعم النصير

ص: 352

برداشت فوق، بدان احتمال است كه «فنعم المولى. ..» مترتب بر تكاليف پيشين باشد كه انجام آن، موجب بهره مندى از ولايت ويژه و نصرت خداوند است.

3- آثار اعتصام به رحمانيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 33 - 3

3 - تمسّك به رحمانيت خدا و كنار نهادن خشيت ، زمينه ساز انحراف و فروهشتن وظايف *

من خشى الرحمن بالغيب

از ارتباط «أوّاب حفيظ» و «خشى» و وصف «الرحمان» مطلب بالا احتمال مى رود.

4- آثار اعتصام به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 26 - 6

6 - تمسك به قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله)، موجب سعادت انسان مى شود.

و هم ينهون عنه و ينئون عنه و إن يهلكون إلا أنفسهم و ما يشعرون

چون در آيه شريفه هلاكت آدمى را حاصل دورى از وحى و قرآن دانسته، در نتيجه سعادت آدمى در اتصال به وحى و قرآن خواهد بود.

5- آثار اعتصام به محمّد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 26 - 6

6 - تمسك به قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله)، موجب سعادت انسان مى شود.

و هم ينهون عنه و ينئون عنه و إن يهلكون إلا أنفسهم و ما يشعرون

چون در آيه شريفه هلاكت آدمى را حاصل دورى از وحى و قرآن دانسته، در نتيجه سعادت آدمى در اتصال به وحى و قرآن خواهد بود.

6- اجتناب از اعتصام به غير خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 353

11 - حج - 22 - 78 - 24

24 - اعتقاد به مولويت و سرپرستى خداوند ، مقتضى اعتصام به او و پرهيز از چنگ زدن به دامن غير او

و اعتصموا باللّه هو موليكم

جمله «هو موليكم» به منزله تعليل براى «اعتصموا باللّه» است; يعنى، به خدا اعتصام كنيد; زيرا او مولا و قيّم شما است.

7- اعتصام به حبل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 6 - 12

12 - از امام رضا ( ع ) روايت شده : « إهدنا الصراط المستقيم » إسترشاد لدينه و إعتصام بحبله و إستزادة فى المعرفة لربه عز و جل . . . ;

. .. «إهدنا الصراط المستقيم» درخواست هدايت از خداوند به سوى دين او و چنگ زدن به ريسمان او و طلب مزيد معرفت پروردگار عز و جل است ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 103 - 1،3،4،7،15،19،21

1 - لزوم تمسّك همگانى به ريسمان الهى و پرهيز از تفرقه

و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرّقوا

3 - تمسك به ريسمان الهى ( كتاب و سنّت ) ، وسيله و عامل وحدت صفوف اهل ايمان

و من يعتصم باللّه . .. و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرّقوا

«حبل اللّه» به قرينه آيه صد و يكم، كتاب و سنّت است.

4 - لزوم تمسّك به دين واحد الهى و پرهيز از گرايش به اديان و مذاهب گوناگون

و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرّقوا

به قرينه آيه صدم كه سخن از گرايش به كفر بود، تفرقه در اين آيه مى تواند اشاره به تفرقه هاى دينى باشد.

7 - ايمان ، تقوا و تسليم ، زمينه هاى دستيابى جمعى به ريسمان الهى و پرهيز از پراكندگى

يا ايها الذين امنوا اتّقوا اللّه حق تقاته . .. و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا

امر به اعتصام جمعى و پرهيز از تفرقه پس از موارد ياد شده در آيات قبل، بيانگر برداشت فوق است.

15 - اخوت و برادرى مسلمانان در سايه اسلام ، پس از تاريخى آكنده از دشمنى و كينه ، برهان خداوند براى فرمان به اعتصام به ريسمان الهى

و اعتصموا بحبل اللّه . .. واذكروا نعمت اللّه عليكم اذ كنتم اعداءً فالّف بين قلوب

19 - برادرىِ مسلمانان در پرتو پيوند دل هاى آنان است و اين پيوند ، نتيجه اعتصام به ريسمان الهى است .

و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً . .. فالّف بين قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخواناً

به مقتضاى «فاء»، برادرى، فرع بر تأليف و تأليف نيز فرع بر اعتصام است.

21 - تمسّك به ريسمان الهى ، مسؤوليت انسان در قبال نعمت هاى الهى *

ص: 354

و اعتصموا . .. و اذكروا ... لعلكم تهتدون

گويا اعتصام، مسؤوليتى است كه در برابر نعمتهاى الهى (همانند الفت و اخوت) به انسان تكليف شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 104 - 2

2 - اتّحاد ، اعتصام به ريسمان الهى و اُلفت بين دل ها و برادرى ميان اهل ايمان ، از مصاديق خير و نيكى

و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً . .. و لتكن منكم امة يدعون الى الخير

لام در «الخير» مى تواند عهد ذكرى و اشاره به مطالب آيه قبل باشد و يا به مقتضاى ارتباط دو آيه، ويژگيهاى ذكر شده در آيه قبل از مصاديق مورد نظر كلمه «خير» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 106 - 3

3 - اعتصام به ريسمان الهى ، دعوت به نيكى ها ، امر به معروف و نهى از منكر ، موجب روسفيدى در قيامت

و اعتصموا بحبل اللّه . .. و لتكن منكم امّة يدعون الى الخير و يأمرون بالمعروف و ي

به مقتضاى ارتباط با آيات قبل، سفيدرويى مى تواند پاداش نيكيهاى مذكور در آيات قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 107 - 2،4

2 - اعتصام به حبل اللّه ، دعوت به نيكى ها و امر به معروف و نهى از منكر ، موجب استغراق در رحمت جاودانه الهى

و اعتصموا بحبل اللّه . .. و لتكن منكم امة يدعون الى الخير و يأمرون بالمعروف ...

به مقتضاى ارتباط اين آيه و آيات پيشين، روسفيدى مى تواند نتيجه اعمال نيك ياد شده در آيات قبل باشد.

4 - تمسك كنندگان به ريسمان الهى و دعوت گران به خير ، امركنندگان به معروف و نهى كنندگان از منكر ، روسفيدان در قيامت و مستغرق در رحمت جاودانه الهى

و اعتصموا بحبل اللّه . .. يدعون الى الخير و يأمرون بالمعروف ... اما الذين ابيضّت

مستفاد از ارتباط ميان اين آيه و آيات قبل.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 108 - 3

3 - فرمان به اعتصام به حبل الهى ، پرهيز از تفرقه ، دستور به دعوت خير ، امر به معروف و نهى از منكر ، از آيات بحق الهى

و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرّقوا . .. و لتكن منكم امّة ... تلك ايات اللّ

بنابراينكه مشاراليه «تلك»، تمامى مطالب گذشته در آيات قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 22 - 1

1 - تسليم شدن كامل در برابر خدا ، همراه با عمل نيك ، چنگ زدن به ريسمان محكم الهى است

ص: 355

و من يسلم وجهه إلى اللّه و هو محسن فقد استمسك بالعروة الوثقى

«وجه» به معناى «صورت»، كنايه از توجه كامل است; چون صورت مهم ترين عضو بدن است كه در گرايش ها و تلاش هاى انسان، نقش ايفا مى كند.

8- اعتصام به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 101 - 5،6،7،9

5 - تمسك به خدا و پيروى كامل از او ، عامل حتمى هدايت آدمى به صراط مستقيم

و من يعتصم باللّه فقد هُدى الى صراط مستقيم

فعل ماضى «هُدى» با صيغه مجهول، دلالت بر تحقق حتمى هدايت در صورت اعتصام به خدا دارد.

6 - تمسك به خدا و پيروى كامل از او ، موجب نجات اهل ايمان از اغوا هاى دشمنان در به كفر كشانيدن آنان است .

ان تطيعوا فريقاً . .. و من يعتصم باللّه فقد هُدى الى صراط مستقيم

7 - پذيرش آيات الهى و تبعيّت از پيامبران ، از مصاديق بارز اعتصام و پيروى كامل از خداوند

و انتم تتلى عليكم ايات اللّه و فيكم رسوله و من يعتصم باللّه

ظاهراً «و من يعتصم باللّه»، توضيح جمله «و انتم تتلى عليكم» است.

9 - معصوم ، پرهيزكننده از تمامى گناهان با استعانت از خداوند

و من يعتصم باللّه فقد هدى الى صراط مستقيم

امام صادق (ع): . .. المعصوم هو الممتنع باللّه من جميع محارم اللّه و قال اللّه تبارك و تعالى: «و من يعتصم باللّه فقد هدى الى صراط مستقيم».

_______________________________

معانى الاخبار، ص 132، ح 2 ; تفسير برهان، ج 1، ص 304، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 102 - 4

4 - رعايت تقواى كامل و شايسته و تسليم همه جانبه در برابر خداوند ، اعتصام و تمسك به اوست .

و من يعتصم باللّه . .. اتقوا اللّه حق تقاته و لا تموتنّ الاّ و انتم مسلمون

گويا آيه مورد بحث بيانى است براى شيوه تحقق و عينيّت يافتن اعتصام به خداوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 146 - 1،2،5،8

1 - منافقان در صورت توبه ، اصلاح گذشته ، تمسك به خدا و اطاعت خالصانه ، به آتش دوزخ گرفتار نخواهند شد .

إنّ المنفقين . .. الا الذين تابوا و أصلحوا و اعتصموا باللّه و أخلصوا دينهم

2 - منافقان در صورت توبه ، اصلاح گذشته ، تمسك به خدا و اطاعت خالصانه از او ، در زمره مؤمنان واقعى قرار مى گيرند .

ص: 356

الا الذين تابوا . .. فأولئك مع المؤمنين

5 - اصلاح گذشته ، مشروط به توبه و پشيمانى از اعمال نارواست و اطاعت خالصانه از خداوند در گرو اعتصام به اوست .

الا الذين تابوا و أصلحوا و اعتصموا باللّه و أخلصوا دينهم

ظاهراً جمله «اصلحوا» و «اعتصموا» و «اخلصوا»، هر يك مترتب بر ديگرى است. يعنى بدون بازگشت از نفاق، اصلاح ممكن نيست، و بدون اصلاح، اعتصام به خدا امكان ندارد، و بدون اعتصام به خدا، رهايى از ريا غير ممكن است.

8 - دورى از نفاق ، جبران گذشته ، اعتصام به خدا و پرهيز از ريا ، شرط تحقق ايمان واقعى است .

الا الذين تابوا و أصلحوا و اعتصموا باللّه . .. فأولئك مع المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 175 - 1،6،10،12

1 - خداوند ، مؤمنان متمسك به وى را از رحمت ويژه و فضل و هدايت خاص خويش ، بهره مند خواهد كرد .

فاما الذين ءامنوا باللّه و اعتصموا به . .. و يهديهم إليه صرطاً مستقيماً

هدايت، فضل و رحمت خداوند، شامل همه بندگان مى شود. بنابراين ذكر آنها به عنوان پاداش بيانگر رحمت، فضل و هدايت خاص است ; گفتنى است در برداشت فوق ضمير «به» به «اللّه» برگردانده شده است.

6 - خداوند ، مؤمنان متمسك به او را ، به راه مستقيم هدايت مى كند .

فاما الذين ءامنوا باللّه و اعتصموا به . .. و يهديهم إليه صرطاً مستقيماً

10 - هدايت به راه راست و رسيدن به خدا در گرو ايمان به خداوند و تمسك به وى

فاما الذين ءامنوا باللّه و اعتصموا به . .. يهديهم إليه صرطاً مستقيماً

12 - تمسك به خدا در تمامى شؤون زندگى ، شرط بارورى ايمان

فاما الذين ءامنوا باللّه . .. و يهديهم إليه صرطاً مستقيماً

حذف متعلق اعتصام ظاهراً بيانگر اطلاق آن متعلق مى باشد ; يعنى تمسك به خداوند در هر زمان و در همه چيز.

9- اعتصام به ربوبيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 151 - 6

6 - توجه و تمسك به ربوبيت خداوند ، از آداب دعا به درگاه اوست .

قال رب

10- اعتصام به قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 175 - 2،5،11

ص: 357

2 - ايمان به خداوند و تمسك به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) موجب برخوردارى از رحمت و فضل الهى

فاما الذين ءامنوا باللّه و اعتصموا به فسيدخلهم فى رحمة منه و فضل

بدان احتمال كه ضمير در «به» به «برهن» (پيامبر(صلی الله علیه و آله)) و «نور» (قرآن)در آيه قبل برگردد.

5 - تمسك به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) شرط بارورى ايمان به خدا

فاما الذين ءامنوا باللّه و اعتصموا به فسيدخلهم فى رحمة منه و فضل

11 - هدايت به راه راست و رسيدن به خداوند ، در گرو ايمان به وى و تمسك به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فاما الذين ءامنوا باللّه و اعتصموا به . .. يهديهم إليه صرطاً مستقيماً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 43 - 8

8 - تمسك جويندگان به قرآن و وحى ، در صراط مستقيم الهى اند .

فاستمسك بالذى . .. إنّك على صرط مستقيم

11- اعتصام به محمّد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 175 - 2،5،11

2 - ايمان به خداوند و تمسك به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) موجب برخوردارى از رحمت و فضل الهى

فاما الذين ءامنوا باللّه و اعتصموا به فسيدخلهم فى رحمة منه و فضل

بدان احتمال كه ضمير در «به» به «برهن» (پيامبر(صلی الله علیه و آله)) و «نور» (قرآن)در آيه قبل برگردد.

5 - تمسك به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) شرط بارورى ايمان به خدا

فاما الذين ءامنوا باللّه و اعتصموا به فسيدخلهم فى رحمة منه و فضل

11 - هدايت به راه راست و رسيدن به خداوند ، در گرو ايمان به وى و تمسك به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فاما الذين ءامنوا باللّه و اعتصموا به . .. يهديهم إليه صرطاً مستقيماً

12- اعتصام به وحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 43 - 1،8

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از جانب خداوند مأمور تمسك به پيام وحى و پايدارى در راه دعوت به آن

فاستمسك بالذى أُوحى إليك

8 - تمسك جويندگان به قرآن و وحى ، در صراط مستقيم الهى اند .

فاستمسك بالذى . .. إنّك على صرط مستقيم

ص: 358

13- اعراض از اعتصام به غير خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 21

21 - ضرورت اعتصام به خداوند و پرهيز از تمسك به غير او

و اعتصموا باللّه

14- اهميت اعتصام به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 21،22

21 - ضرورت اعتصام به خداوند و پرهيز از تمسك به غير او

و اعتصموا باللّه

22 - برپاداشتن نماز ، پرداخت زكات و اعتصام به محور الهى ، اساسى ترين وظايف امت اسلامى

هو سمّيكم المسلمين . .. فأقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و اعتصموا باللّه

15- پاداش اعتصام به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 175 - 3

3 - نيل به مقام قرب الهى ، بهره مندى كامل از بهشت و نعمت هاى آن و برخوردارى از فضل الهى ، پاداش مؤمنان متمسك به خداوند

فاما الذين ءامنوا . .. فسيدخلهم فى رحمة منه و فضل و يهديهم إليه

16- زمينه اعتصام به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 24

24 - اعتقاد به مولويت و سرپرستى خداوند ، مقتضى اعتصام به او و پرهيز از چنگ زدن به دامن غير او

و اعتصموا باللّه هو موليكم

جمله «هو موليكم» به منزله تعليل براى «اعتصموا باللّه» است; يعنى، به خدا اعتصام كنيد; زيرا او مولا و قيّم شما است.

ص: 359

13- اعتكاف

1- آميزش در اعتكاف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 25

25 - اعتكاف كنندگان در مساجد حتى در شب هاى اعتكاف نيز از آميزش جنسى بايد پرهيز كنند .

فالن بشروهن . .. و لاتبشروهن و أنتم عكفون فى المسجد

جمله «و لاتباشروهن» به منزله تبصره اى است براى «فالآن باشروهن»; يعنى، توهّم نشود كه حليت آميزش در شبهاى روزه، شامل حال اعتكاف نيز مى شود.

2- احكام اعتكاف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 25،26،27

25 - اعتكاف كنندگان در مساجد حتى در شب هاى اعتكاف نيز از آميزش جنسى بايد پرهيز كنند .

فالن بشروهن . .. و لاتبشروهن و أنتم عكفون فى المسجد

جمله «و لاتباشروهن» به منزله تبصره اى است براى «فالآن باشروهن»; يعنى، توهّم نشود كه حليت آميزش در شبهاى روزه، شامل حال اعتكاف نيز مى شود.

26 - محل اعتكاف مساجد است .

و أنتم عكفون فى المسجد

قيد «فى المساجد» توضيحى و براى بيان محل اعتكاف است. بنابراين معناى جمله «و لاتباشروهن و أنتم ...» اين نيست كه اگر در مسجد اعتكاف كرديد آميزش حرام است و در غير آن حرام نيست; زيرا در اين صورت ظاهر آن بود كه عبارت به اين گونه بيان

ص: 360

مى شد: و أنتم فى المساجد عاكفين.

27 - اعتكاف عبادتى است مشروط به روزه گرفتن

و لاتبشروهن و أنتم عكفون فى المسجد

مطرح كردن مسأله اعتكاف پس از بيان احكام روزه، گوياى اين است كه اعتكاف، عبادتى است مشروط به روزه گرفتن.

3- اعتكاف در دين ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 125 - 21

21 - طواف خانه خدا و اعتكاف در آن جايگاه ، از احكام شريعت ابراهيم

أن طهرا بيتى للطائفين و العكفين

4- اعتكاف در كعبه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 125 - 18،21

18 - خانه خدا جايگاه طواف ، اعتكاف ، عبادت ، ركوع و سجود ( نماز ) است .

أن طهرا بيتى للطائفين و العكفين و الركع السجود

عكوف مصدر (عاكفين) به معناى ماندن و اقامت كردن در مكانى است و مراد از آن در آيه شريفه - به قرينه طواف، ركوع و سجود - يا مطلق عبادت و پرستش خداست و يا مقصود از آن، اعتكاف - كه عبادتى خاص با شرايطى ويژه از قبيل روزه گرفتن و . .. است - مى باشد.

21 - طواف خانه خدا و اعتكاف در آن جايگاه ، از احكام شريعت ابراهيم

أن طهرا بيتى للطائفين و العكفين

5- اعتكاف در مسجد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 25،26

25 - اعتكاف كنندگان در مساجد حتى در شب هاى اعتكاف نيز از آميزش جنسى بايد پرهيز كنند .

فالن بشروهن . .. و لاتبشروهن و أنتم عكفون فى المسجد

جمله «و لاتباشروهن» به منزله تبصره اى است براى «فالآن باشروهن»; يعنى، توهّم نشود كه حليت آميزش در شبهاى روزه، شامل حال اعتكاف نيز مى شود.

ص: 361

26 - محل اعتكاف مساجد است .

و أنتم عكفون فى المسجد

قيد «فى المساجد» توضيحى و براى بيان محل اعتكاف است. بنابراين معناى جمله «و لاتباشروهن و أنتم ...» اين نيست كه اگر در مسجد اعتكاف كرديد آميزش حرام است و در غير آن حرام نيست; زيرا در اين صورت ظاهر آن بود كه عبارت به اين گونه بيان مى شد: و أنتم فى المساجد عاكفين.

6- اهميت اعتكاف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 30،34

30 - روزه و اعتكاف و احكام آن دو ، حدود الهى است كه هرگز نبايد نقض شود .

تلك حدود اللّه فلاتقربوها

34 - روزه و اعتكاف و احكام آن دو و نيز احكام قصاص و وصيت ، از آيات الهى است .

كذلك يبين اللّه ءايته للناس

7- روزه در اعتكاف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 27

27 - اعتكاف عبادتى است مشروط به روزه گرفتن

و لاتبشروهن و أنتم عكفون فى المسجد

مطرح كردن مسأله اعتكاف پس از بيان احكام روزه، گوياى اين است كه اعتكاف، عبادتى است مشروط به روزه گرفتن.

8- شرايط اعتكاف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 27

27 - اعتكاف عبادتى است مشروط به روزه گرفتن

و لاتبشروهن و أنتم عكفون فى المسجد

مطرح كردن مسأله اعتكاف پس از بيان احكام روزه، گوياى اين است كه اعتكاف، عبادتى است مشروط به روزه گرفتن.

ص: 362

9- مكان اعتكاف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 25،26

25 - اعتكاف كنندگان در مساجد حتى در شب هاى اعتكاف نيز از آميزش جنسى بايد پرهيز كنند .

فالن بشروهن . .. و لاتبشروهن و أنتم عكفون فى المسجد

جمله «و لاتباشروهن» به منزله تبصره اى است براى «فالآن باشروهن»; يعنى، توهّم نشود كه حليت آميزش در شبهاى روزه، شامل حال اعتكاف نيز مى شود.

26 - محل اعتكاف مساجد است .

و أنتم عكفون فى المسجد

قيد «فى المساجد» توضيحى و براى بيان محل اعتكاف است. بنابراين معناى جمله «و لاتباشروهن و أنتم ...» اين نيست كه اگر در مسجد اعتكاف كرديد آميزش حرام است و در غير آن حرام نيست; زيرا در اين صورت ظاهر آن بود كه عبارت به اين گونه بيان مى شد: و أنتم فى المساجد عاكفين.

ص: 363

14- اعتماد

1- آثار اعتماد به ثروت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - مسد - 111 - 2 - 5

5 - اعتماد به ثروت در برابر تهديد هاى الهى ، خطرى در كمين ثروتمندان

تبّت يدا أبى لهب و تبّ . ما أغنى عنه ماله و ما كسب

2- آثار اعتماد به خبر فاسق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 6 - 6،7

6 - اعتماد به خبر فاسق ، بدون تحقيق و بررسى ، دربردارنده خطر براى جامعه

أن تصيبوا قومًا بجهلة

7 - ترتيب اثر دادن به خبر فاسق ، بدون تحقيق و بررسى ، عملى جاهلانه و ندامت بار است .

أن تصيبوا قومًا بجهلة فتصبحوا على ما فعلتم ندمين

3- آثار اعتماد به ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 113 - 2

2- تمايل به ستمگران و اتكاى بر آنان ، موجب گرفتار شدن به آتش دوزخ است .

ص: 364

و لاتركنوا إلى الذين ظلموا فتمسكم النار

4- اعتماد به برادران يوسف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 64 - 9

9- يعقوب ( ع ) در پى تعهد فرزندانش بر محافظت از يوسف ( ع ) به آنان اطمينان كرد و به حفاظت آنان دل بست .

كما أمنتكم على أخيه من قبل

5- اعتماد به خواهر موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 11 - 6

6 - خواهر موسى ، مورد اعتماد مادر و شريك او در مسائل با اهميت

و قالت لأُخته قصّيه

6- اعتماد به خود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 39 - 9

9 - توكل و اتكال پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) بر خداوند ، سبب اعتماد به نفس و پشت گرمى آن حضرت در مبارزه با دشمنان و نيل به اهداف رسالت

قل حسبى اللّه عليه يتوكّل المتوكّلون . قل يقوم اعملوا على مكانتكم إنّى عمل فسو

يادآورى توكل و اتكال بر خداوند (در آيه قبل) پيش از اعلام موضع قاطع خود به دشمنان، مى تواند گوياى برداشت بالا باشد.

7- اعتماد به شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 178 - 2

2 - دعوت شعيب ( ع ) از مردم ايكه ، مبنى بر پذيرفتن رسالت وى ، اعتماد كردن به او و جدّى گرفتن هشدارهايش

ألاتتّقون إنّى لكم رسول أمين

واژه «أمين» مى تواند از ريشه «أمن» و به معناى «مأمون» (فرد مورد وثوق و اعتماد) باشد. در اين صورت آوردن قيد «أمين»

ص: 365

دعوتى از جانب شعيب(ع) است كه مردم به او اعتماد كنند (به سخنانش گوش فرا دهند و هشدارهايش را جدّى بگيرند).

8- اعتماد به صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 143 - 2

2 - فراخوانى صالح ( ع ) قومش را ، به پذيرفتن رسالت وى ، اعتماد كردن به او و جدى گرفتن هشدارهايش

ألاتتّقون . إنّى لكم رسول أمين

واژه «أمين» مى تواند از ريشه «أمن» و به معناى «مأمون»; (يعنى، فرد مورد اعتماد) باشد. بنابراين آوردن اين قيد دعوتى است از جانب صالح(ع) كه به او اعتماد كنند و به سخنانش گوش فرا دهند و هشدارهايش را جدى بگيرند.

9- اعتماد به ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 113 - 6

6- تكيه بر ستمگران براى گسترش توحيد و دين ، طغيان و خروج از حد و مرز تعيين شده است .

فاستقم كما أُمرت . .. لاتطغوا ... و لاتركنوا إلى الذين ظلموا

عبارت «و لاتركنوا . ..» مى تواند بيانگر مصداقى از «لاتطغوا» باشد و تفسيرى براى «كما اُمرت» تلقى گردد.

10- اعتماد به غير قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 26 - 2

2 - بى اعتمادى به قرآن ، با وجود مصونيت آن در مراحل نزول ، دريافت و ابلاغ و اعتماد به غير آن ، انتخاب بيراهه است .

فأين تذهبون

مفاد استفهام (كجا مى رويد؟) در آيه شريفه اين است كه جز اين راه، راه ديگرى وجود ندارد. گفتنى است كه در اين گونه پرسش ها نوعى «تعجيز» نهفته است. حرف «فاء» اين مفاد را بر اوصاف قرآن - كه آيات پيشين بيانگر آن بود - تفريع كرده است.

11- اعتماد به گواهى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 13

ص: 366

13- ايمان به خداوند ، مقتضى اعتماد كامل بر وعده ها و گواهى او *

و كفى باللّه شهيدًا

خداوند، پس از وعده به پيروزى اسلام بر ساير اديان، فرمود: «و كفى. ..». اين جمله ممكن است بيانگر اين باشد كه اگر شما به مقام الوهيت ايمان داريد، لازمه آن، اعتماد به گواهى او است.

12- اعتماد به لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 162 - 2

2 - دعوت لوط ( ع ) از قوم خود به پذيرفتن رسالت وى ، اعتماد كردن به او و جدى گرفتن هشدارهايش

ألاتتّقون . إنّى لكم رسول أمين

واژه «أمين» مى تواند از ريشه «أمن» و به معناى «مأمون» (فرد مورد اعتماد) باشد. اين تعبير، بيان دعوتى است از سوى لوط(ع) كه بايد قومش به او اعتماد كنند، به سخنانش گوش فرادهند و هشدارهايش را جدى بگيرند.

13- اعتماد به مردم و توكل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 64 - 10

10- مؤثر دانستن افراد در محافظت از چيزى و يا شخصى ، موجب شرك نمى شود و با توكّل و مقام نبوّت تنافى ندارد .

كما أمنتكم على أخيه من قبل

به دليل آيه 38 از همين سوره (ما كان لنا أن نشرك بالله من شىء) يعقوب(ع) هرگز به اندكى از شرك نيز گرايش نداشت و عبارت (كما أمنتكم على أخيه) مى رساند كه يعقوب(ع) فرزندانش را امين پنداشت و حفاظت از يوسف(ع) را برعهده آنان سپرد. بنابراين مؤثر دانستن افراد در حفاظت از چيزى شرك آور نيست و با مقام نبوت نيز ناسازگار نخواهد بود.

14- اعتماد به مردم و شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 64 - 10

10- مؤثر دانستن افراد در محافظت از چيزى و يا شخصى ، موجب شرك نمى شود و با توكّل و مقام نبوّت تنافى ندارد .

كما أمنتكم على أخيه من قبل

به دليل آيه 38 از همين سوره (ما كان لنا أن نشرك بالله من شىء) يعقوب(ع) هرگز به اندكى از شرك نيز گرايش نداشت و عبارت (كما أمنتكم على أخيه) مى رساند كه يعقوب(ع) فرزندانش را امين پنداشت و حفاظت از يوسف(ع) را برعهده آنان سپرد. بنابراين

ص: 367

مؤثر دانستن افراد در حفاظت از چيزى شرك آور نيست و با مقام نبوت نيز ناسازگار نخواهد بود.

15- اعتماد به معاون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 29 - 3

3 - معاون مديران و رهبران ، بايد مورد اعتماد آنان باشد .

واجعل لى وزيرًا من أهلى

تكيه موسى(ع) بر اين كه وزير از خاندان او باشد - به قرينه «إنّك كنت بنا بصيراً» در آيات بعد - به خاطر شناخت او از شايستگى خاندانش براى احراز اين مقام بود.

16- اعتماد به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 107 - 2

2 - دعوت نوح ( ع ) از قومش ، براى پذيرفتن رسالت وى ، اعتماد كردن به او و جدّى گرفتن هشدارهايش

إنّى لكم رسول أمين

«أمين» مى تواند از ريشه «أمن» و به معناى «مأمون» (فرد مورد اعتماد) باشد. در اين صورت آوردن قيد «أمين» دعوتى است از جانب نوح(ع) به قومش كه به او اعتماد كنند، به سخنانش گوش فرا دهند و هشدارهايش را جدّى بگيرند.

17- اعتماد به وزير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 29 - 3

3 - معاون مديران و رهبران ، بايد مورد اعتماد آنان باشد .

واجعل لى وزيرًا من أهلى

تكيه موسى(ع) بر اين كه وزير از خاندان او باشد - به قرينه «إنّك كنت بنا بصيراً» در آيات بعد - به خاطر شناخت او از شايستگى خاندانش براى احراز اين مقام بود.

18- اعتماد به وعده هاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 368

17 - فتح - 48 - 28 - 13

13- ايمان به خداوند ، مقتضى اعتماد كامل بر وعده ها و گواهى او *

و كفى باللّه شهيدًا

خداوند، پس از وعده به پيروزى اسلام بر ساير اديان، فرمود: «و كفى. ..». اين جمله ممكن است بيانگر اين باشد كه اگر شما به مقام الوهيت ايمان داريد، لازمه آن، اعتماد به گواهى او است.

19- اعتماد به هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 30 - 1

1 - هارون برادر موسى ( ع ) و مورد اعتماد كامل آن حضرت بود .

واجعل لى وزيرًا من أهلى . هرون أخى

20- اعتماد به هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 125 - 2

2 - دعوت هود ( ع ) از قومش مبنى بر پذيرفتن رسالت وى ، اعتماد كردن به او و جدى گرفتن هشدارهايش

ألاتتّقون . إنّى لكم رسول أمين

واژه «أمين» مى تواند از ريشه «أمْن» و به معناى «مأمون»; (فرد مورد اعتماد) باشد. در اين صورت آوردن قيد «أمين» دعوتى است از جانب هود(ع) به قومش كه به او اعتماد كنند (به سخنانش گوش فرا دهند و هشدارهايش را جدى بگيرند).

21- اعتماد پادشاه مصر به يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 54 - 5

5- گفت و گوى يوسف ( ع ) با پادشاه در نخستين ملاقات ، موجب توجه بيشتر و اعتماد افزون تر پادشاه به او شد .

فلما كلّمه قال إنك اليوم لدينا مكين أمين

ظاهر اين است كه ضمير فاعلى در «كلّمه» به يوسف(ع) و ضمير مفعولى آن به پادشاه برگردد. ترتب جمله «قال إنك...» مؤيد اين نظر است و چون پادشاه پس از گفت وگوى يوسف(ع) با وى اظهار داشت: «إنك اليوم ...»، معلوم مى شود سخنان يوسف(ع) باعث توجه افزون تر پادشاه به او شد.

ص: 369

22- انبيا و اعتماد به نااهلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 15 - 3

3- پيامبران الهى ، از فريب خوردن مصون نبوده و از اعتماد كردن بر نااهلان معصوم نيستند .

إنا له لحفظون . .. فلما ذهبوا به و أجمعوا أن يجعلوه فى غيبت الجب

23- اهميت اعتماد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 283 - 7

7 - نقش اعتماد و امانت ، در تسهيل روابط اقتصادى و مبادلاتى

فان امن بعضكم بعضاً فليؤدّ الّذى اؤتمن امانته

بنابر يك احتمال كه گذشت، امانتدارى موجب شده كه رهن گرفتن از طرف طلبكار، لزومى نداشته باشد و اين، تسهيل در امور اقتصادى است.

24- بى منطقى اعتماد به غيرخدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 27 - 15

15- توجيه ناپذيرى و نادرستى اعتماد بر غير خدا براى شناخت حقايق ، مقتضى روى آوردن به تلاوت وحى الهى و پيروى از آن است .

واتل ما أُحى إليك . .. و لن تجد من دونه ملتحدًا

25- حرمت اعتماد بر ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 113 - 1

1- تمايل به ستمگران و اتكاى بر آنان ، حرام و گناهى بزرگ است .

و لاتركنوا إلى الذين ظلموا

«الركون إلى شىء»; يعنى ، گرايش پيدا كردن به چيزى و اعتماد كردن بر آن.

ص: 370

26- زمينه اعتماد جوامع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 12 - 6

6 - ايمان ، زمينه ساز اعتماد افراد جامعه اسلامى نسبت به يكديگر

لولا إذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنت بأنفسهم خيرًا و قالوا هذا إفك مبين

توصيف مردان و زنان صدراسلام به «ايمان»، حكايت از اين حقيقت دارد كه ايمان و دين دارى با بى اعتمادى و بدگمانى سازگارى ندارد و هر جا ايمان حقيقى وجود داشته باشد، اعتماد و حسن ظن هم وجود خواهد داشت. آيه «يعظكم اللّه أن تعودوا لمثله أبداً إن كنتم مؤمنين» نيز، تأييد كننده همين برداشت است.

27- شايسته اعتماد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 8 - 6

6- بنياد هاى علمى و عقلى توحيد ربوبى ، شايسته اعتماد و اتكا است ; نه باور هاى موهوم فرهنگ شرك .

ربّكم و ربّ ءابائكم الأوّلين

در آيات پيشين، دلايل علمى و عقلى توحيد ربوبى مورد اشاره قرار گرفته است و از آن جا كه يكى از بهانه هاى مشركان در نفى توحيد، استناد به شيوه و باور پيشينيان بوده است; تعبير «ربّكم و ربّ آبائكم» - در پى آن استدلال هاى عقلى و علمى - مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

28- عوامل بى اعتمادى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 64 - 6

6- سوء سابقه افراد ، كافى در لزوم احتياط و باور نكردن به قول و قرار ايشان

هل ءامنكم عليه إلاّ كما أمنتكم على أخيه من قبل

29- عوامل سلب اعتماد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 12 - 5

5 - شايعات و پخش خبر هاى دروغ ، از ميان برنده اعتماد متقابل و حسن ظن افراد جامعه نسبت به يكديگر

ص: 371

لولا إذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنت بأنفسهم خيرًا و قالوا هذا إفك مبين

30- نهى از اعتماد به ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 113 - 5

5- مسلمانان نبايد در پايدارى بر دين و پيشبرد اهداف آن بر ستمگران ، اتكا كنند و از آنان يارى طلبند .

فاستقم كما أُمرت و من تاب معك . .. و لاتركنوا إلى الذين ظلموا

نهى از تمايل به ستمگران و اتكاى بر آنان ، پس از امر به استقامت در راه دين ، توجه دادن مؤمنان است به اين كه مبادا براى رسيدن به اين مقصود (استقامت در راه دين و پيشبرد اهداف آن) بر ستمگران تكيه كنند و از آنان يارى بخواهند.

31- نهى از اعتماد به غيرخدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 98 - 14

14- ذوالقرنين ، آسيب ديدگان از يأجوج و مأجوج را به رحمت و اراده خداوند توجّه داد و آنان را از اعتماد مطلق به سد ، بازداشت .

هذا رحمة من ربّى فإذا جاء وعد ربّى جعله دكّاء

ص: 372

15- اعداد

1- عدد بيست

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 65 - 3،5،7

3 - يك گروه بيست نفرى اهل ايمان بايد بر يك گروه دويست نفرى اهل كفر و لشكر صد نفرى مؤمنان بايد بر لشكر هزار نفرى اهل كفر پيروز شود .

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين و إن يكن منكم مائة يغلبوا ألفا

جمله هاى «يغلبوا مائتين» و «يغلبوا ألفا» خبرى هستند. ولى مراد از آن به دليل «الئن خفف اللّه عنكم» در آيه بعد معنايى دستورى است. زيرا تخفيف در محدوده تكاليف و دستورات مطرح است. بنابراين «يغلبوا ... » يعنى بايد مقاومت كنيد و پيروز شويد.

5 - پيروزى بيست مؤمن مقاوم بر دويست دشمن و صد مؤمن مقاوم بر هزار دشمن نويدى تضمين شده از جانب خداوند

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين و إن يكن منكم مائة يغلبوا ألفا

بيان دستور به پايدارى و پيروزى بر دشمن در قالب جمله خبرى مى تواند نوميدى به تحقق آن دستور در خارج باشد. بنابراين جمله «يغلبوا»، يعنى بايد پيروز شويد كه خواهيد شد.

7 - ضرورت پايدارى در مقابل دشمنى با نيرويى ده برابر ، مشروط به اين است كه رزمجويان اهل ايمان كمتر از بيست نفر نباشند .

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين

رساندن معناى مقصود، يعنى لزوم مقاومت يك بر ده، با جمله اى كوتاهتر از آنچه آمده ممكن بود. بنابراين تطويل آن با ذكر دو مثال حاوى نكاتى است ; از جمله اين احتمال كه نسبت ياد شده و حكم مترتب بر آن در صورتى است كه نفرات اهل ايمان بيست نفر و يا بيشتر باشند و اگر كمتر باشند اين حكم جارى نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انفطار - 82 - 10 - 4

ص: 373

4 - « دخل عثمان على رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) فقال : أخبرنى عن العبد كم معه من ملك قال : . . . عشرة أملاك على كلّ آدمىّ و ملائكة الليل سوى ملائكة النهار فهؤلاء عشرون ملكاً على كلّ آدمىّ . . . قال اللّه تعالى : « و إنّ عليكم لحافظين » ;

عثمان به حضور رسول خدا(صلی الله علیه و آله) رسيد و گفت: مرا خبر ده با هر بنده اى چند فرشته هست؟ فرمود: . .. بر هر آدمى هميشه ده فرشته[نگهبان] است، فرشته هاى شب، غير از فرشتگان روز مى باشند، بنابراين مجموعاً بر هر آدمى بيست فرشته [نگهبان ]مى باشد ... خداى تعالى فرمود: «و إنّ عليكم لحافظين».

2- عدد پنج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 22 - 3،6

3- مردم عصربعثت ، با اظهار سه نظريه متفاوت ، اصحاب كهف را سه ، يا پنج و يا هفت نفر مى پنداشتند .

سيقولون ثلثة رابعهم كلبهم و يقولون خمسة . .. و يقولون سبعة

6- اظهار نظريه سه يا پنج نفر بودن اصحاب كهف ، اظهارى بى اساس و تيرى در تاريكى است .

سيقولون ثلثة رابعهم كلبهم و يقولون خمسة سادسهم كلبهم رجمًا بالغيب

«باء» در «بالغيب» براى تعديه است و مراد از «غيب» پندار يكم و دوم است. اين پندارها، به سنگى تشبيه شده اند كه آن را بدون نشانگيرى پرتاب كنند، به اين اميد كه به هدف اصابت كند. اختصاص اين قيد به نظريه نخست و دوم نشان مى دهد كه نظريه سوم، دور از واقع نبوده و با آن دو، در يك رديف نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 7 - 1،2،4

1 - وجوب درخواست لعنت خدا به عنوان پنجمين سوگند ، پس از اداى چهار سوگند ، از سوى شوهرى كه زنش را به زنا متهم كرده است .

و الخمسة أنّ لعنت اللّه عليه إن كان من الكذبين

2 - « لعنت خدا بر من باد اگر دروغ مى گويم » ، متن سوگند نامه پنجم شوهر است كه مدعى مشاهده زناى همسرش باشد و از آوردن شاهدان نيز ناتوان باشد .

والخمسة أنّ لعنت اللّه عليه إن كان من الكذبين

4 - با سوگند پنجم شوهر ، زناى همسر ثابت گشته و حد زنا بر او جارى مى شود .

والخمسة أنّ لعنت اللّه عليه إن كان من الكذبين

با سوگند پنجم شوهر - كه در آن پذيراى لعنت خدا مى شود - دو چيز به اثبات مى رسد: 1- زناى همسر و در نتيجه محكوميت او به حد زنا. 2- صدق و راستگويى شوهر و در نتيجه سقوط حد قذف از وى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 7 - 6،7

6 - نجواكنندگان اگر پنج نفر باشند ، خداوند ششمين آنان است .

ص: 374

و لا خمسة إلاّ هو سادسهم

7 - نجواكنندگان ، چه كمتر از سه و پنج نفر باشند ( دو يا چهار نفر ) و چه بيشتر از پنج نفر باشند ( شش نفر يا بيشتر ) ، خدا نيز با آنان خواهد بود .

و لا أدنى من ذلك و لا أكثر إلاّ هو معهم

3- عدد پنجاه هزار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 4 - 4،9

4 - عرصه محشر و حساب رسى خلايق ، پنجاه هزار سال به طول مى انجامد .

فى يوم كان مقداره خمسين ألف سنة

9 - « عن حفص بن غياث القاضى قال : سمعت أباعبداللّه جعفر بن محمّد ( ع ) يقول : . . . فإنّ للقيامة خمسين موقِفاً كلّ موقف مقام ألف سنة ثمّ تلا هذه الآية : « فى يوم كان مقداره خمسين ألف سنة » ;

از حفص بن غياث روايت شده كه گفت: شنيدم كه امام صادق(ع) مى فرمود: براى قيامت پنجاه موقف (ايستگاه) است كه هر كدام از آنها هزار سال طول مى كشد. سپس امام(ع) اين آيه را تلاوت فرمود: (فى يوم كان مقداره خمسين ألف سنة).

4- عدد چهار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 26 - 17

17 - سرگردانى قوم موسى در سرزمينى به مساحت چهار فرسخ در مدت چهل سال ، تاوان نافرمانى آنان در برابر موسى ( ع )

ادخلوا الارض المقدسة . .. قال فانها محرمة عليهم اربعين سنة يتيهون فى الارض

از امام باقر(ع) در توضيح آيه فوق روايت شده: فلما ابوا ان يدخلوها حرمها اللّه عليهم فناهوا فى اربع فراسخ اربعين سنة . .. .

_______________________________

اختصاص منصوب به شيخ مفيد، ص 265; تفسير برهان، ج 1، ص 456، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 1،3،4،10

1 - اعطاى چهار ماه مهلت به مشركان پيمان شكنِ صدر اسلام ، در پى ابطال پيمان عدم تعرض مسلمانان با آنان

براءة من اللّه و رسوله . .. فسيحوا فى الارض أربعة أشهر

3 - دستور خداوند مبنى بر منع تعرض مسلمانان به مشركان پيمان شكنِ صدر اسلام ، در مدت مهلت چهار ماهه

فسيحوا فى الارض أربعة أشهر

مهلت دادن به مشركان و مجاز دانستن رفت و آمدشان در هر جاى زمين در حقيقت دستورى است به مسلمانان كه نبايد در مدت مقرر متعرض آنان شوند.

ص: 375

4 - اعطاى آزادى رفت و آمد و سير و سياحت به مشركان صدر اسلام ، در ظرف مهلت چهار ماهه

فسيحوا فى الارض أربعة أشهر

«سَيْح» و «سياحت» (مصدر سيحوا) به معناى سير كردن است و امر در «سيحوا» به معناى اباحه و اعطاى آزادى سير و سياحت مى باشد.

10 - خداوند در پى اعطاى مهلت چهار ماهه به مشركان ، آنان را به ر ها كردن شرك و گرويدن به آيين توحيد ، سفارش كرد .

فسيحوا فى الأرض أربعة أشهر و اعلموا أنكم غير معجزى اللّه و أن اللّه مخزى الكفرين

اعلام حاكميت گسترده خداوند به مشركان پيمان شكن و عدم امكان مقاومت در برابر او و فرار از حاكميت او (اعلموا أنكم غير معجزى اللّه) و نيز هشدار به فرجام شوم و ذلت بار مستكبران كفرپيشه (و أن الله مخزى الكافرين) در حقيقت توصيه و اندرزى است از جانب خداوند به اينكه از فرصت داده شده استفاده كنند و به دامن توحيد و اسلام بازگردند و خود را گرفتار عاقبت شوم خوارى و ذلت شكست نسازند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 36 - 5،6

5 - وجود چهار ماه حرام در ميان ماه هاى دوازده گانه ( سال قمرى )

إن عدة الشهور عند اللّه اثنا عشر شهراً . .. منها أربعة حرم

6 - وجود چهار ماه حرام در ميان ماه هاى سال ، حكمى الهى و داراى سابقه در اديان پيشين

منها أربعة حرم ذلك الدين القيم

«قيّم» كه به معناى ثابت و استوار است، مى تواند به ريشه دار بودن اين حكم در اديان پيشين اشاره داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 22 - 4

4- سگ اصحاب كهف ، چهارم يا ششم و يا هشتمين عضوگروه اصحاب كهف در نظر مردم بود .

سيقولون ثلثة رابعهم كلبهم و يقولون خمسة سادسهم كلبهم . .. و يقولون سبعة و ثامنه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 4 - 1،2،4،5

1 - كيفر نسبت دهندگان زنا ( قذف ) به زنان پاكدامن ، بدون ارائه چهارگواه ناظر ، هشتاد ضربه شلاق با تازيانه چرمى است .

والذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم ثمنين جلدة

«جلد» (مصدر «اجلدوا») گاهى به معناى «زدن با تازيانه چرمى» و گاهى به معناى «بر پوست بدن كسى با تازيانه زدن» مى آيد. برداشت فوق، بر مبناى كار برد اول است. گفتنى است كه «رمى» (مصدر «يرمون») به معناى تير انداختن است و در اين جا استعاره از نسبت دادن امرى ناخوشايند به مردم است كه در اصطلاح فقه از آن تعبير به «قذف» مى شود.

2 - هشتاد ضربه تازيانه بر پوست بدن ، كيفر نسبت دهندگان زنا ( قذف ) به زنان پاكدامن ، بدون ارائه چهار گواه ناظر

والذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم ثمنين جلدة

4 - پذيرش نسبت زنا به زنان پاكدامن در گرو ارائه چهار شاهد مرد از سوى شخص نسبت دهنده است .

و الذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم

ص: 376

«شهداء» جمع «شاهد» است و «شاهد» مفرد مذكر مى باشد. بنابراين «أربعة شهداء» به معناى چهار مرد ناظر مى باشد. گفتنى است ذكر «أربعة» با تاى تأنيث نيز شاهد بر مطلب فوق است; زيرا اعداد از سه تا ده در زبان عرب، در مذكر با تاى تأنيث و در مؤنث بدون «تاء» به كار مى رود.

5 - اثبات زنا ، در گرو شهادت چهار مرد ناظر بر آن كردار ناپسند است .

والذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه محكوميت به كيفر «قذف»، در صورتى است كه چهار شاهد مرد ارائه نشود. بنابراين اگر چهار مرد شهادت بدهد، زنا ثابت خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 6 - 1،2،6

1 - مردى كه همسرش را قذف كند ( نسبت زنا بدهد ) ، براى اثبات ادعاى خود ، نخست بايد چهار شاهد مرد ارائه كند .

والذين يرمون أزوجهم و لم يكن لهم شهداء

«شهداء» جمع «شاهد» است و شاهد مفرد مذكر است. بنابراين «شهداء» به معناى «چند مرد ناظر» مى باشد. گفتنى است كه عدد چهار، با توجه به آيه قبل - كه مربوط به قدف است - و نيز به قرينه ذيل آيه - كه در صورت عجز از ارائه شهود بايد چهار سوگند ياد شود - استفاده مى گردد.

2 - شوهر اگر براى اثبات قذف عليه همسرش ، از ارائه شاهدان ناتوان باشد ، بايد چهار بار سوگند ياد كند .

والذين يرمون أزوجهم و لم يكن لهم شهداء إلاّ أنفسهم فشهدة أحدهم أربع شهدت باللّ

6 - شوهر اگر در ادعاى زناى همسرش ، مدعى مشاهده نباشد ; ولى چهار شاهد مرد ارائه كند ، زناى همسرش ثابت مى شود .

والذين يرمون أزوجهم و لم يكن لهم شهداء إلاّ أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 13 - 1،2

1 - اثبات ادعاى زنا ، در گرو اقامه چهار شاهد مرد است .

لولا جاءو عليه بأربعة شهداء

«شهداء» جمع شاهد است و «شاهد» مفرد مذكر و به معناى يك مرد گواه است.

2 - پذيرش اتهام رابطه جنسى ، در گرو اقامه چهار شاهد از سوى اتهام زننده است .

لولا جاءو عليه بأربعة شهداء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 1 - 9

9 - فرشتگان الهى سه دسته اند : دسته اى داراى دوبال ، دسته اى داراى سه بال و دسته اى داراى چهاربال اند .

أُولى أجنحة مثنى و ثلث و ربع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 10 - 4،5

ص: 377

4 - آفرينش كوه هاى استوار ، ايجاد نعمت ها و تقدير معيشت موجودات زمين در چهار روز ( مرحله )

و جعل فيها روسى من فوقها . .. فى أربعة أيّام

برداشت ياد شده براين اساس است كه «فى أربعة أيّام» ظرف براى مجموع عبارت هاى آيه باشد.

5 - تنظيم و تقدير روزى موجودات زمين ، به اراده خداوند در فصل هاى چهارگانه

و قدّر فيها أقوتها فى أربعة أيّام

برداشت بالا بنابر اين احتمال است كه «فى أربعة أيّام» فقط ظرف براى «قدّر فيها أقواتها» باشد و «أيّام» نظر به فصول چهارگانه داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 7 - 5،7

5 - نجواكنندگان اگر سه نفر باشند ، خداوند چهارمى آنان است .

ما يكون من نجوى ثلثة إلاّ هو رابعهم

7 - نجواكنندگان ، چه كمتر از سه و پنج نفر باشند ( دو يا چهار نفر ) و چه بيشتر از پنج نفر باشند ( شش نفر يا بيشتر ) ، خدا نيز با آنان خواهد بود .

و لا أدنى من ذلك و لا أكثر إلاّ هو معهم

5- عدد چهل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 51 - 3،6

3 - مدت زمان عبادت و مناجات ويژه موسى ( ع ) ، چهل شب تعيين شد .

و إذ وعدنا موسى أربعين ليلة

6 - عبادت و مناجات چهل شبه و به دور از مردم ، داراى اثرى خاص

و إذ وعدنا موسى أربعين ليلة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 11

11 - كسى كه چهل شب در آخر قنوت نماز وتر صد بار « استغفر اللّه و اتوب اليه » بگويد ، از مستغفرين در سحر است .

و المستغفرين بالاسحار

امام صادق (ع): من قال اخر قنوته فى الوتر «استغفر اللّه و اتوب اليه» مأة مرّة اربعين ليلة كتبه اللّه من المستغفرين بالاسحار.

_______________________________

بحار الانوار، ج 87، ص 224، ح 35 ; از جنّة الامان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 378

4 - مائده - 5 - 21 - 14

14 - ورود بنى اسرائيل به شام ، پس از توبه و رضايت خداوند از ايشان ، در پايان چهل سال سرگردانى

يقوم ادخلوا الارض المقدسة

از امام باقر(ع) روايت شده كه بعد از تلاوت آيه فوق فرمود: . .. ثم دخلوها بعد اربعين سنة ... و ما كان خروجهم من مصر و دخولهم الشام الا من بعد توبتهم و رضاء اللّه عنهم ... .

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 306، ح 75; نورالثقلين، ج 1، ص 607، ح 114.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 26 - 1،3،5،17،19

1 - قوم موسى ( ع ) ، محروم از تصرف سرزمين مقدس به مدت چهل سال

قال فانها محرمة عليهم اربعين سنة

مراد از «محرمة»، حرمت تكوينى است نه حرمت تشريحى.

3 - قوم موسى ( ع ) ، سرگردان در بيابان به مدت چهل سال

اربعين سنة يتيهون فى الارض

با توجه به اينكه جمله «يتيهون» حال براى ضمير در «عليهم» است، معلوم مى شود كه زمان سرگردانى آنان نيز چهل سال بوده است.

5 - زمان سرپيچى قوم موسى ( ع ) از فرمان وى ، سرآغاز سرگردانى چهل ساله آنان و محروميت از تسلط بر قدس

إنّا لن ندخلها . .. اربعين سنة يتيهون فى الارض

17 - سرگردانى قوم موسى در سرزمينى به مساحت چهار فرسخ در مدت چهل سال ، تاوان نافرمانى آنان در برابر موسى ( ع )

ادخلوا الارض المقدسة . .. قال فانها محرمة عليهم اربعين سنة يتيهون فى الارض

از امام باقر(ع) در توضيح آيه فوق روايت شده: فلما ابوا ان يدخلوها حرمها اللّه عليهم فناهوا فى اربع فراسخ اربعين سنة . .. .

_______________________________

اختصاص منصوب به شيخ مفيد، ص 265; تفسير برهان، ج 1، ص 456، ح 1.

19 - سرزمين مصر ، جايگاه سرگردانى قوم موسى بمدت چهل سال

قال فانها محرمة عليهم اربعين سنة يتيهون فى الارض

از امام باقر(ع) در مورد سرگردانى قوم موسى روايت شده: . .. فتاهوا فى الارض اربعين سنة فى مصر و فيا فيها ... .

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 306، ح 75; نورالثقلين، ج 1، ص 607، ح 114.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 4،5

4 - مناجات خاص موسى با خداوند با گذشتن چهل شب ، در دو مرحله سى شبه و ده شبه ، كامل شد و به حد مطلوب رسيد .

فتم ميقت ربه أربعين ليلة

فعل «تمَّ» متضمن معناى «بلغ» مى باشد و بدين لحاظ «اربعين» مفعولٌ به براى آن است ; يعنى: «فتم ميقات ربه بالغاً أربعين ليلة».

ص: 379

5 - عبادت و مناجات چهل شبه ، عبادت و مناجاتى كامل و داراى اثرى خاص است .

و أتممنها بعشر فتم ميقت ربه أربعين ليلة

به كارگيرى واژه «اتمام» در جمله «اتممناها» و نيز استفاده از «تمَّ» (به جاى - مثلا - «صار») در جمله «فتم ميقات ربه»، بيانگر اين است كه عبادت سى شبه عبادتى كامل و تمام نبوده و با سپرى شدن چهل شب، كامل و تمام شده است. تصريح به اينكه پس از اضافه شدن ده به سى مجموع آن چهل شد (فتم ... اربعين) مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 144 - 11

11 - تصفيه موسى ( ع ) با مناجات چهل شبه ، مقدمه اى براى دريافت تورات بود .

يموسى إنى اصطفيتك . .. فخذ ما ءاتيتك

چون خداوند در پايان داستان مواعده خويش با موسى(ع) و مناجات چهل شبه وى، اعطاى پيامهاى خويش را، كه همان تورات باشد، مطرح ساخته، معلوم مى شود آن مواعده و مناجات به سبب اعطاى تورات بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 150 - 5

5 - قوم موسى مدت زمان ميعاد خدا با وى را كمتر از آنچه واقع شد ( چهل شب ) ، مى پنداشتند .

أعجلتم أمر ربكم

عجله كردن به معناى طلب كردن امرى است پيش از فرارسيدن زمان آن. مقصود از «أمر ربكم» مواعده خدا با موسى(ع) است و استفهام در جمله «أعجلتم» استفهام توبيخى است. بنابراين جمله مذكور به اين معنى است: آيا پيش از سپرى شدن زمان مواعده خواهان انجام آن بوديد؟

6- عدد دو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 66 - 3

3 - لزوم پايدارى هر مؤمن در ميدان نبرد با دو كافر ، نسخ كننده حكم پيشين ( لزوم پايدارى هر مؤمن در برابر ده كافر )

ان يكن منكم عشرون . .. الئن خفف اللّه عنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 1 - 9

9 - فرشتگان الهى سه دسته اند : دسته اى داراى دوبال ، دسته اى داراى سه بال و دسته اى داراى چهاربال اند .

أُولى أجنحة مثنى و ثلث و ربع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 380

16 - فصلت - 41 - 9 - 4،5

4 - خداوند ، آفريننده زمين در دو روز

خلق الأرض فى يومين

5 - خدا ، زمين را در دو مرحله و دوره آفريد . *

بالذى خلق الأرض فى يومين

لفظ «يوم» مى تواند كنايه از دوره و مرحله باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 12 - 2

2 - شكل گيرى آسمان هاى هفتگانه در دو روز ( دو مرحله ) ، به اراده خداوند بود .

فقضهنّ سبع سموت فى يومين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 7 - 7

7 - نجواكنندگان ، چه كمتر از سه و پنج نفر باشند ( دو يا چهار نفر ) و چه بيشتر از پنج نفر باشند ( شش نفر يا بيشتر ) ، خدا نيز با آنان خواهد بود .

و لا أدنى من ذلك و لا أكثر إلاّ هو معهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 2 - 5

5 - لزوم گواهى گرفتن دو شاهد عادل ، بر جدايى كامل مرد از زن مطلّقه خويش

و اشهدوا ذوى عدل

برداشت ياد شده، براساس نظريه بسيارى از مفسران است كه گفته اند: براى رجوع مرد به زن مطلّقه خود، شاهد لازم نيست و گرفتن گواهى، اختصاص به طلاق و جدايى كامل دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 8 - 1

1 - دو چشم انسان ، عطاى خداوند و نعمتى بزرگ است .

ألم نجعل له عينين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 9 - 1

1 - زبان و دو لب انسان ، عطاى الهى و نعمت هايى بزرگ است .

و لسانًا و شفتين

ص: 381

7- عدد دو هزار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 66 - 9

9 - لزوم پايدارى صد مؤمن در برابر دويست كافر و هزار مؤمن در برابر دو هزار كافر تا تحقق پيروزى بر آنان

فإن يكن منكم مائة صابرة يغلبوا مائتين و إن يكن منكم ألف يغلبوا الفين

8- عدد دوازده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 60 - 6،7،10

6 - در پى فرود آمدن عصاى موسى بر سنگ ، دوازده چشمه آب از آن جوشش كرد .

فانفجرت منه اثنتا عشرة عيناً

7 - بنى اسرائيل عصر موسى متشكل از دوازده طايفه بودند .

فانفجرت منه اثنتا عشرة عيناً قد علم كل أناس مشربهم

«أناس» جمع إنس و مراد از آن طوايف بنى اسرائيل است كه به قرينه «إثنتا عشرة عيناً» معلوم مى شود، آنها دوازده طايفه بودند.

10 - هر يك از دوازده چشمه جوشيده از سنگ ، خود داراى علامتى مشخص كننده اختصاص آن به طايفه اى از بنى اسرائيل

قد علم كل أناس مشربهم

چنانچه خود چشمه ها علامت نداشت و پس از جوشيدن علامت گذارى مى شد تا اختصاص هر چشمه به طايفه ها معلوم شود، شايسته آن بود كه به جاى «قد علم كل أناس مشربهم» (هر طايفه اى چشمه خود را مى شناخت) گفته شود: «علّم . ..» (تعليم داده شد ...).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 12 - 2

2 - خداوند از ميان بنى اسرائيل دوازده سرپرست بر آنان گماشت .

و بعثنا منهم اثنى عشر نقيباً

«نقيب» به كسى گفته مى شود كه از سوى والى و حاكم، بر گروه و طائفه اى رياست و سرپرستى مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 111 - 13

13 - حواريون حضرت عيسى ( ع ) دوازده مرد بوده اند

و اذ اوحيت إلى الحواريون

ص: 382

از امام رضا(ع) در پاسخ سؤال از تعداد حواريون حضرت عيسى(ع) روايت شده: . .. اما الحواريون فكانوا اثنى عشر رجلا ... . »

_______________________________

توحيد صدوق، ص 421، ح 1، ب 65; نورالثقلين، ج 1، ص 690، ح 434.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 160 - 1،2،4،12،13،14

1 - خداوند بنى اسرائيل را دوازده تيره و قبيله قرار داد .

و قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما

تمييز «اثنتى عشرة» كلمه اى مونث و مفرد همانند «فرقة» است كه به خاطر وضوحش در كلام آورده نشده است. اسباط، جمع سبط (تيره و قبيله) بدل براى «اثنتى عشرة» است.

2 - هر يك از دوازده تيره بنى اسرائيل خود امت و مجموعه اى مجزا از ديگر تيره ها

و قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما

«أمما» (جمع أمة) حال براى «أسباطا» است ; يعنى قبايلى كه هر كدام امتى بودند.

4 - تقسيم بنى اسرائيل به دوازده گروه ، نعمتى الهى براى آنان و در راستاى تنظيم امور اجتماعى ايشان

قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما . .. قد علم كل أناس مشربهم

با توجه به اينكه در قسمتهاى بعد، نعمتهاى ارزانى شده به بنى اسرائيل مطرح شده است، معلوم مى شود تقسيم آنان به دوازده گروه نيز از نعمتهاى الهى است. جمله «قد علم ... » - كه بيان ثمره نيكو براى اين گروه بندى است - مى تواند مؤيد نعمت بودن اين تقسيم بندى باشد.

12 - جوشش دوازده چشمه آب از سنگ در پى فرود آمدن عصاى موسى بر آن

أن اضرب بعصاك الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عينا

«انبجاس» مصدر «انبجست» به معناى جوشيدن و فوران زدن است.

13 - هر يك از دوازده چشمه جوشيده از سنگ ، مخصوص طايفه اى از دوازده طايفه بنى اسرائيل بود .

قد علم كل أناس مشربهم

«أناس» جمع إنس (مردم) است و مراد از آن طوايف دوازده گانه بنى اسرائيل مى باشد. «مشرب» به آب آشاميدنى و يا جايگاهى كه از آن آب برمى دارند گفته مى شود و مقصود از آن چشمه هايى است كه از سنگ جوشيد.

14 - هر يك از دوازده چشمه جوشيده از سنگ ، داراى علامتى مشخص كننده اختصاص آن به طايفه اى از بنى اسرائيل بود .

قد علم كل أناس مشربهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 36 - 1،4

1 - از آغاز خلقت آسمان ها و زمين ، شمار ماه ها دوازده ماه است .

إن عدة الشهور عند اللّه اثنا عشر شهراً . .. يوم خلق السموت و الأرض

4 - وجود ماه هاى دوازده گانه در يك سال ، امرى ثابت از آغاز پيدايش آسمان ها و زمين و نه نظمى كه تدريجاً شكل گرفته باشد .

إن عدة الشهور . .. يوم خلق السموت و الأرض

ص: 383

9- عدد دوسوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 20 - 3،4،7

3 - شب زنده دارى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نزديك به دوسوم از شب يا نصف آن و يا يك سوم آن بود .

أنّك تقوم أدنى من ثلثى الّيل و نصفه و ثلثه

4 - شب زنده دارى گروهى از مؤمنان به تأسّى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نزديك به دوسوم از شب يا نصف آن و يا يك سوم آن

تقوم أدنى من ثلثى اليل . .. و طائفة من الذين معك

7 - مؤمنان و ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در آغاز بعثت مدتى چند به شب زنده دارى به ميزان دوسوم يا نصف و يا يك سوم از شب موظف شده بودند .

و طائفة من الذين معك . .. علم أن لن تحصوه

10- عدد دويست

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 65 - 3،5

3 - يك گروه بيست نفرى اهل ايمان بايد بر يك گروه دويست نفرى اهل كفر و لشكر صد نفرى مؤمنان بايد بر لشكر هزار نفرى اهل كفر پيروز شود .

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين و إن يكن منكم مائة يغلبوا ألفا

جمله هاى «يغلبوا مائتين» و «يغلبوا ألفا» خبرى هستند. ولى مراد از آن به دليل «الئن خفف اللّه عنكم» در آيه بعد معنايى دستورى است. زيرا تخفيف در محدوده تكاليف و دستورات مطرح است. بنابراين «يغلبوا ... » يعنى بايد مقاومت كنيد و پيروز شويد.

5 - پيروزى بيست مؤمن مقاوم بر دويست دشمن و صد مؤمن مقاوم بر هزار دشمن نويدى تضمين شده از جانب خداوند

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين و إن يكن منكم مائة يغلبوا ألفا

بيان دستور به پايدارى و پيروزى بر دشمن در قالب جمله خبرى مى تواند نوميدى به تحقق آن دستور در خارج باشد. بنابراين جمله «يغلبوا»، يعنى بايد پيروز شويد كه خواهيد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 66 - 9

9 - لزوم پايدارى صد مؤمن در برابر دويست كافر و هزار مؤمن در برابر دو هزار كافر تا تحقق پيروزى بر آنان

فإن يكن منكم مائة صابرة يغلبوا مائتين و إن يكن منكم ألف يغلبوا الفين

ص: 384

11- عدد ده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 160 - 1،7

1 - هر كار نيك داراى پاداش ده چندان است.

من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها

«فلا يجزى . .. » دليل بر اين است كه مراد از «عشر أمثالها» پاداش كار نيك است.

7 - انجام عمل نيك به شرط حبط نشدن تا حضور در صحنه قيامت داراى پاداشى ده چندان است.

من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها

حرف «باء» در «بالحسنة» هم مى تواند براى تعديه باشد، كه در اين صورت «مجىء» به معناى انجام دادن است، و هم مى تواند براى مصاحبت باشد، كه در اين صورت «مجىء» به معناى حاضر شدن است. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است. بر اين مبنا جمله «من جاء بالحسنة» (كسى كه با عمل نيكى در قيامت حاضر شود)، اشاره به اين معنا دارد كه پاداش از آن كسى است كه عمل نيكش تا قيامت باقى باشد و با گناه حبط نشده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 3،4

3 - موسى ( ع ) علاوه بر گذراندن سى شب براى عبادت و مناجات ، موظف به ادامه آن تا ده شب ديگر شد .

و أتممنها بعشر فتم ميقت ربه أربعين ليلة

«ميقات» به معناى زمانى است كه براى انجام كارى تعيين گردد. «ميقات ربه» يعنى زمانى را كه خدا براى انجام عبادت و مناجات موسى تعيين كرد.

4 - مناجات خاص موسى با خداوند با گذشتن چهل شب ، در دو مرحله سى شبه و ده شبه ، كامل شد و به حد مطلوب رسيد .

فتم ميقت ربه أربعين ليلة

فعل «تمَّ» متضمن معناى «بلغ» مى باشد و بدين لحاظ «اربعين» مفعولٌ به براى آن است ; يعنى: «فتم ميقات ربه بالغاً أربعين ليلة».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 65 - 4،6،7

4 - اهل ايمان موظف به پايدارى در برابر لشكريان كفر تا پيروزى بر آنان ; حتى در صورت ده برابر بودن نيروى انسانى كافران

حرض المؤمنين على القتال إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين

تغيير نكردن نسبت در دو فراز ياد شده، يعنى بيست در مقابل دويست و صد در مقابل هزار، بيانگر اين است كه ضرورت مقاومت مخصوص بيست و دويست نفر نيست، بلكه تحقق نسبت (يك بر ده) ملاك حكم است.

6 - مؤمنان صدر اسلام در برهه اى از عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى استعداد و توان پيروز شدن بر لشكرى تا ده برابر نفرات ايشان

إن يكن . .. يغلبوا ألفا

چون در آيه بعد تخفيف در حكم جهاد و مقاومت را به تحقق ضعف تعليل كرده است، معلوم مى شود خداوند با توجه به توان و

ص: 385

استعداد اهل ايمان بر آنان واجب كرده بود كه در مقابل لشكرى تا ده برابر خود مقاومت كنند.

7 - ضرورت پايدارى در مقابل دشمنى با نيرويى ده برابر ، مشروط به اين است كه رزمجويان اهل ايمان كمتر از بيست نفر نباشند .

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين

رساندن معناى مقصود، يعنى لزوم مقاومت يك بر ده، با جمله اى كوتاهتر از آنچه آمده ممكن بود. بنابراين تطويل آن با ذكر دو مثال حاوى نكاتى است ; از جمله اين احتمال كه نسبت ياد شده و حكم مترتب بر آن در صورتى است كه نفرات اهل ايمان بيست نفر و يا بيشتر باشند و اگر كمتر باشند اين حكم جارى نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 66 - 1،3

1 - لزوم پايدارى اهل ايمان در برابر لشكرى با نيرويى ده برابر ، حكمى كه پس از گذشت مدتى تخفيف داده شد .

الئن خفف اللّه عنكم

3 - لزوم پايدارى هر مؤمن در ميدان نبرد با دو كافر ، نسخ كننده حكم پيشين ( لزوم پايدارى هر مؤمن در برابر ده كافر )

ان يكن منكم عشرون . .. الئن خفف اللّه عنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 13 - 2

2- قرآن در تحدى با مشركان ، آنان را به آوردن ده سوره همانند سوره هاى قرآن فراخواند و آنان را به مبارزه طلبيد .

أم يقولون افتريه قل فأتوا بعشر سور مثله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 14 - 1

1- انسان ها و معبود هاى دروغينشان ، ناتوان از آوردن ده سوره هم طراز قرآن

قل فأتوا بعشر سور مثله . .. فإلّم يستجيبوا لكم

ظاهر اين است كه خطاب در «لكم» و «اعملوا» - به قرينه «فهل أنتم مسلمون» - متوجه مشركان باشد. براين اساس، ضمير فاعلى در «يستجيبوا» به «من استطعتم» باز مى گردد; يعنى، [اى پيامبر ! به مشركان بگو:] اگر كسى و از جمله معبودهايتان، براى آوردن همانند قرآن - به خاطر عجزشان - دعوت شما را اجابت نكردند ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 103 - 3

3 - گروهى از مجرمان و روى گردانان از قرآن در قيامت ، مدت زمان درنگ خود را در برزخ ، ده روز تخمين مى زنند .

إن لبثتم إلاّعشرًا

«لبث» به معناى توقف و درنگ است و مراد از «عشراً» - به قرينه «يوماً» در آيه بعد - ده روز مى باشد. اين كلمه گرچه فقط براى مؤنث (مثل ليالى) به كار مى رود; ولى هنگام حذف تميز براى مذكر (مانند أيّام) نيز استعمال دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 386

13 - قصص - 28 - 27 - 4

4 - شعيب ( ع ) ، خواستار حداقل هشت سال و حداكثر ده سال كار ( شبانى گوسفندان ) ، از موسى در قبال ازدواج با يكى از دخترانش بود .

قال إنّى أُريد أن أُنكحك . .. على أن تأجرنى ثمنى حجج فإن أتممت عشرًا فمن عندك

«حجج» جمع «حجه» است و مراد از آن «سنين» مى باشد; يعنى، «على أن تأجرنى ثمانى سنين».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 2 - 1،3

1 - سوگند خداوند ، به شب هاى ده گانه

و ليال عشر

3 - وجود ده شب با فضيلت ، به صورت پياپى در بين شب هاى هر سال

و ليال عشر

درباره مراد از شب هاى ده گانه، اقوال و روايات گوناگونى وجود دارد. مشهورترين آنها اين است كه مراد، شب هاى دهه اول ذى الحجه است. برخى آن را بر دهه آخر ماه رمضان و يا دهه اول ماه محرم تطبيق داده اند.

12- عدد سه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 118 - 1،2

1 - تخلف سه نفر از مسلمانان ، از حضور يافتن در جنگ تبوك

و على الثلثة الذين خلّفوا

2 - شمول رحمت و غفران الهى ، نسبت به سه نفر از مسلمانان متخلف از جنگ تبوك

لقد تاب اللّه على النبى . .. و على الثلثة الذين خلّفوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 65 - 3،7

3- قوم ثمود ، پس از كشتن ناقه صالح ، بيش از سه روز مهلت ماندن در دنيا و بهره بردن از متاع آن را نداشتند .

فقال تمتعوا فى داركم ثلثة أيام

7- « عن أبى عبدالله ( ع ) ( فى حديث قوم صالح ) . . . قالوا : اعقروا هذه الناقة . . . ثم قالوا : من الذى يلى قتلها و نجعل له جعلاً ما أحب ، فجائهم رجل . . . شقى من الأشقياء . . . فجعلوا له جعلاً . . . فقعد لها فى طريقها فضربها بالسيف ضربة فلم تعمل شيئاً فضربها ضربة اُخرى فقتلها . . . و أقبل قوم صالح فلم يبق أحد منهم إلاّ شركه فى ضربته . . . فأوحى الله تبارك و تعالى إلى صالح ( ع ) . . . قل لهم : إنى مرسل عليكم عذابى إلى ثلاثة أيام فإنهم تابوا و رجعوا قبلت توبتهم و صددت عنهم . . . فأتاهم صالح ( ع ) فقال لهم : . . . يا قوم إنكم تصبحون غداً و وجوهكم مصفرّة واليوم الثانى وجوهكم محمرّة واليوم الثالث وجوهكم مسودّة . . . ;

از امام صادق(ع) [در داستان قوم صالح] روايت شده كه [قوم او]گفتند: اين شتر را از پاى درآوريد . .. سپس گفتند: چه كسى

ص: 387

داوطلب كشتن آن مى شود ما براى او دستمزدى كه دلخواهش باشد قرار مى دهيم. پس مردى كه از اشقيا بود، نزد آنان آمد ... و دستمزدى براى او قرار دادند. پس آن مرد در راه شتر كمين كرد و ضربتى بر آن وارد كرد كه كارساز نبود و با ضربتى ديگر او را كشت ... و قوم صالح آمدند و تمامى آنها [با پرداخت اجرت] در ضربه اى كه آن مرد زده بود، خود را سهيم كردند ... پس خدا به صالح وحى كرد كه به آنان بگو من تا سه روز عذاب خود را بر شما خواهم فرستاد. پس اگر [در اين سه روز] آنان توبه كردند و برگشتند، توبه آنها را مى پذيرم و از [عذاب ]آنان منصرف مى شوم ... پس صالح نزد قومش آمد و گفت...اى قوم! فردا صبح صورتهاى شما زرد مى شود و روز دوم سرخ و روز سوم سياه مى گردد...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 66 - 1

1- قوم ثمود ، بدون بهره گرفتن از مهلت سه روزه ، از كشتن ناقه اظهار ندامت نكردند و بر شركورزى و انكار رسالت صالح ( ع ) اصرار ورزيدند .

فلما جاء أمرنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 22 - 3،6

3- مردم عصربعثت ، با اظهار سه نظريه متفاوت ، اصحاب كهف را سه ، يا پنج و يا هفت نفر مى پنداشتند .

سيقولون ثلثة رابعهم كلبهم و يقولون خمسة . .. و يقولون سبعة

6- اظهار نظريه سه يا پنج نفر بودن اصحاب كهف ، اظهارى بى اساس و تيرى در تاريكى است .

سيقولون ثلثة رابعهم كلبهم و يقولون خمسة سادسهم كلبهم رجمًا بالغيب

«باء» در «بالغيب» براى تعديه است و مراد از «غيب» پندار يكم و دوم است. اين پندارها، به سنگى تشبيه شده اند كه آن را بدون نشانگيرى پرتاب كنند، به اين اميد كه به هدف اصابت كند. اختصاص اين قيد به نظريه نخست و دوم نشان مى دهد كه نظريه سوم، دور از واقع نبوده و با آن دو، در يك رديف نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 10 - 5

5- ناتوانى زكريا ( ع ) از سخن گفتن با مردم به مدت سه شبانه روز كامل ، نشانه اى الهى بر زمان تحقق يافتن بشارت فرزند بود .

قال ءايتك ألاّ تكلّم الناس ثلث ليال سويًّا

«سويّاً» يا صفت براى «ثلاث ليال» است و يا حال براى فاعل «ألاّ تكلّم» و در هر دو صورت مراد از «سه شب» سه شبانه روز است. آيه چهل و يكم سوره آل عمران شاهد اين معنا است. فعل «ألاّ تكلّم» فعل نفى است و مراد از آن، تكليف زكريا به سكوت نيست، بلكه از صادر نشدن سخنى از زكرياخبر مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 1 - 9

9 - فرشتگان الهى سه دسته اند : دسته اى داراى دوبال ، دسته اى داراى سه بال و دسته اى داراى چهاربال اند .

أُولى أجنحة مثنى و ثلث و ربع

ص: 388

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 7 - 5،7

5 - نجواكنندگان اگر سه نفر باشند ، خداوند چهارمى آنان است .

ما يكون من نجوى ثلثة إلاّ هو رابعهم

7 - نجواكنندگان ، چه كمتر از سه و پنج نفر باشند ( دو يا چهار نفر ) و چه بيشتر از پنج نفر باشند ( شش نفر يا بيشتر ) ، خدا نيز با آنان خواهد بود .

و لا أدنى من ذلك و لا أكثر إلاّ هو معهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 4 - 1،2،3،4،12

1 - عدّه طلاق زنان يائسه - چنانچه درباره علت قطع شدن عادتشان ترديدى باشد - سه ماه است .

و الّ-ئى يئسن من المحيض من نسائكم إن ارتبتم فعدّتهنّ ثلثة أشهر

قيد «إن ارتبتم» به اين معنا است كه اگر درباره يأس آنها از حيض شك داريد; يعنى، اين يأس به خاطر اين است كه سن آنان به حد يأس رسيده است يا به خاطر عارض شدن (مثلاً بيمارى) يائسه شده اند.

2 - عدّه طلاق زنانى كه حيض نمى بينند [ با آن كه در سن حيض ديدن هستند ] ، سه ماه است .

فعدّتهنّ ثلثة أشهر و الّ-ئى لم يحضن

«الّ-ئى»، مبتدا و خبر آن به قرينه «فعدّتهنّ ثلاثة أشهر» محذوف است و تقدير آن چنين مى شود: «الّ-ئى لم يحضن فعدتهنّ ثلاثة أشهر».

3 - زنان يائسه ، اگر درباره علت قطع عادتشان ترديدى باشد ، تنها پس از گذشت سه ماه از آغاز اجراى طلاق درباره آنها ، مى توانند اقدام به ازدواج مجدد كنند و ازدواج آنان در ايّام عدّه باطل است .

و الّ-ئى يئسن من المحيض . .. فعدّتهنّ ثلثة أشهر و الّ-ئى لم يحضن

4 - آن دسته از زنانى كه حيض نمى بينند - ولى در سن حيض ديدن هستند - تنها پس از گذشت سه ماه از آغاز اجراى طلاق درباره آنها ، مى توانند اقدام به ازدواج مجدد كنند .

و الّ-ئى يئسن من المحيض . .. فعدّتهنّ ثلثة أشهر و الّ-ئى لم يحضن

12 - « المروى عن أئمتنا ( ع ) : فلاتدرون لكبر ارتفع حيضهنّ أم لعارض ;

از امامان ما(ع) [در توضيح معناى «ارتبتم» در آيه «و اللاّئى يئسن من المحيض من نسائكم إن ارتبتم» ]روايت شده كه مقصود اين است: [اگر شك داريد و ]نمى دانيد كه [قطع حيض زنانى كه از حيض شدن مأيوس شده اند] به علت بالا بودن سنّ است يا عارضه جسمى، [عدّه آنان سه ماه است]».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 30 - 2

2 - دود برخاسته از آتش دوزخ ، داراى سه شعبه و قرار گرفته در سه جهت

ظلّ ذى ثلث شعب

ص: 389

13- عدد سى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 2،3،4

2 - مدت مناجات و عبادت ويژه موسى ( ع ) در مرحله نخست سى شب تعيين گرديد .

و وعدنا موسى ثلثين ليلة

3 - موسى ( ع ) علاوه بر گذراندن سى شب براى عبادت و مناجات ، موظف به ادامه آن تا ده شب ديگر شد .

و أتممنها بعشر فتم ميقت ربه أربعين ليلة

«ميقات» به معناى زمانى است كه براى انجام كارى تعيين گردد. «ميقات ربه» يعنى زمانى را كه خدا براى انجام عبادت و مناجات موسى تعيين كرد.

4 - مناجات خاص موسى با خداوند با گذشتن چهل شب ، در دو مرحله سى شبه و ده شبه ، كامل شد و به حد مطلوب رسيد .

فتم ميقت ربه أربعين ليلة

فعل «تمَّ» متضمن معناى «بلغ» مى باشد و بدين لحاظ «اربعين» مفعولٌ به براى آن است ; يعنى: «فتم ميقات ربه بالغاً أربعين ليلة».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 15 - 11،12

11- دوران لازم براى حمل و شيرخوارگى نوزاد ، سى ماه است .

و حمله و فصله ثلثون شهرًا

12- احسان به مادر ، پاسخى بايسته به سى ماه رنج و تلاش وى در رشد و تربيت فرزند

و وصّينا الإنسن بولديه إحسنًا . .. و حمله و فصله ثلثون شهرًا

تذكر خداوند، به سى ماه رنج مادر به پاى فرزند، از مراحل نخستين تكوّن و شكل گيرى و رشد او - در پى سفارش به احسان نسبت به والدين - مطلب بالا را مى رساند.

14- عدد سيصد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 25 - 3،4

3- اصحاب كهف ، براساس سال هاى شمسى ، سيصد سال و براساس سال هاى قمرى ، سيصد و نُه سال در غار ماندند .

و لبثوا فى كهفهم ثلث ماْئة سنين وازدادوا تسعًا

ضمير در «ازدادوا» به اصحاب كهف مربوط است و تفكيك نُه سال از سيصد سال، شايد ناظر به اين باشد كه آن ها، به حساب سال هاى شمسى، سيصد سال آرميده بودند و شمار اين سال ها، موافق سال هاى قمرى، از سيصد و نُه سال اندكى (كمتر از سه ماه) بيشتر مى شود كه معمولاً، اين مقدار را در زمان بندى حوادث ناديده مى گيرند.

ص: 390

4- « روى أنّ يهودياً سأل على بن أبى طالب عن مدّة لبثهم ( أى لبث أصحاب الكهف ) فأخبر بما فى القرآن فقال : « إنّا نجد فى كتابنا ثلاثمئة ! » . فقال : ذك بسنى الشمس و هذا بسنى القمر . » ;

روايت شده كه يهودى اى از على(ع) از مدّت درنگ اصحاب كهف در غار سؤال كرد. امام، او را به آنچه در قرآن است، خبر داد. يهودى گفت: «ما در كتاب مان، درنگ آنان را سيصد سال مى يابيم.». امام(ع) فرمود: «آن نقل، براساس سال شمسى است و اين نقل، به سال قمرى است».

15- عدد سيصدونه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 25 - 1،2،3،4

1- درنگ اصحاب كهف در غار ، سيصد و نُه سال بوده است .

و لبثوا فى كهفهم ثلث ماْئة سنين وازدادوا تسعًا

«سنين» بدل است براى «ثلاثمئة». اين كلمه علاوه بر مشخص ساختن مراد از «سيصد» نشانه اين است كه گذشت ساليانى چند بر خواب اصحاب كهف، امرى شگفت است.

2- اصحاب كهف ، در تمام مدّت سيصد و نُه سال ، در همان غارى بودند كه به آن پناهنده شده بودند .

و لبثوا فى كهفهم

3- اصحاب كهف ، براساس سال هاى شمسى ، سيصد سال و براساس سال هاى قمرى ، سيصد و نُه سال در غار ماندند .

و لبثوا فى كهفهم ثلث ماْئة سنين وازدادوا تسعًا

ضمير در «ازدادوا» به اصحاب كهف مربوط است و تفكيك نُه سال از سيصد سال، شايد ناظر به اين باشد كه آن ها، به حساب سال هاى شمسى، سيصد سال آرميده بودند و شمار اين سال ها، موافق سال هاى قمرى، از سيصد و نُه سال اندكى (كمتر از سه ماه) بيشتر مى شود كه معمولاً، اين مقدار را در زمان بندى حوادث ناديده مى گيرند.

4- « روى أنّ يهودياً سأل على بن أبى طالب عن مدّة لبثهم ( أى لبث أصحاب الكهف ) فأخبر بما فى القرآن فقال : « إنّا نجد فى كتابنا ثلاثمئة ! » . فقال : ذك بسنى الشمس و هذا بسنى القمر . » ;

روايت شده كه يهودى اى از على(ع) از مدّت درنگ اصحاب كهف در غار سؤال كرد. امام، او را به آنچه در قرآن است، خبر داد. يهودى گفت: «ما در كتاب مان، درنگ آنان را سيصد سال مى يابيم.». امام(ع) فرمود: «آن نقل، براساس سال شمسى است و اين نقل، به سال قمرى است».

16- عدد شش

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 54 - 3

3 - آفرينش آسمان ها و زمين ، آفرينشى تدريجى ، در شش دوره و مرحله ، بوده است .

خلق السموت و الأرض فى ستة أيام

ص: 391

مراد از «يوم» در آيه شريفه معناى متعارف آن (روز و يا شبانه روز) نيست، بلكه مقصود شش دوره و مرحله است. زيرا روز به معناى متعارف آن، پس از آفرينش آسمانها و زمين تحقق يافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 3 - 6،7

6 - آفرينش آسمان ها و زمين در مدتى برابر شش روز

الذى خلق السموت و الأرض فى ستة أيام

7 - آفرينش آسمان ها و زمين ، در شش مرحله

الذى خلق السموت و الأرض فى ستة أيام

كلمه «يوم» به معناى مقدارى از زمان به كار مى رود - كوتاه باشد يا بلند - بنابراين مى توان گفت: «ستة أيام» به معناى شش دوره و مرحله است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 7 - 2

2- آفرينش آسمان ها و زمين ، تدريجى بوده و در شش روز ( شش دوره ) به انجام رسيده است .

خلق السموت و الأرض فى ستة أيام

مراد از «أيام» در آيه شريفه ، معناى متعارف آن (روزها يا شبانه روزها) نيست; بلكه مقصود ، دوره ها و مرحله هاست; زيرا روز به معناى متعارف آن ، پس از خلقت زمين قابل فرض است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 22 - 4

4- سگ اصحاب كهف ، چهارم يا ششم و يا هشتمين عضوگروه اصحاب كهف در نظر مردم بود .

سيقولون ثلثة رابعهم كلبهم و يقولون خمسة سادسهم كلبهم . .. و يقولون سبعة و ثامنه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 59 - 3،4

3 - آفرينش آسمان ها و زمين در مدتى برابر شش روز

الذى خلق السموت و الأرض و ما بينهما فى ستّة أيّام

4 - آفرينش آسمان ها و زمين در شش دوره و مرحله بوده است .

الذى خلق السموت و الأرض و ما بينهما فى ستّة أيّام

كلمه «يوم»، در معناى مقدارى از زمان به كار مى رود (كوتاه باشد يا بلند). بنابراين مى توان گفت: «ستّة أيّام» به معناى شش دوره و مرحله است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 4 - 2

ص: 392

2 - آفرينش آسمان ها و زمين و موجودات ميان آن دو ، در شش روز ( شش مرحله و دوره ) انجام گرفته است .

خلق . .. فى ستّة أيّام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 38 - 1

1 - آفرينش آسمان و زمين و موجودات هستى ، بهوسيله خداوند در شش مرحله

و لقد خلقنا السموت و الأرض و ما بينهما فى ستّة أيّام

مراد از «يوم» در آيه شريفه، معناى متعارف آن (روز يا شبانه روز) نيست; بلكه مقصود شش دوره و مرحله است; زيرا روز به معناى متعارف آن پس از آفرينش آسمان ها و زمين تحقق يافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 4 - 3،4

3 - خداوند ، آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد

خلق السموت و الأرض فى ستّة أيّام

4 - آفرينش آسمان ها و زمين ، آفرينشى تدريجى بود و در شش مرحله انجام پذيرفت .

خلق السموت و الأرض فى ستّة أيّام

واژه «يوم» (مفرد «أيّام») در معناى برهه اى از زمان (كوتاه يا بلند) نيز به كار مى رود. بر اين اساس «ستة أيّام» (شش روز)، به معناى شش برهه بوده و بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 7 - 6،7

6 - نجواكنندگان اگر پنج نفر باشند ، خداوند ششمين آنان است .

و لا خمسة إلاّ هو سادسهم

7 - نجواكنندگان ، چه كمتر از سه و پنج نفر باشند ( دو يا چهار نفر ) و چه بيشتر از پنج نفر باشند ( شش نفر يا بيشتر ) ، خدا نيز با آنان خواهد بود .

و لا أدنى من ذلك و لا أكثر إلاّ هو معهم

17- عدد صد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 65 - 3،5

3 - يك گروه بيست نفرى اهل ايمان بايد بر يك گروه دويست نفرى اهل كفر و لشكر صد نفرى مؤمنان بايد بر لشكر هزار نفرى اهل كفر پيروز شود .

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين و إن يكن منكم مائة يغلبوا ألفا

ص: 393

جمله هاى «يغلبوا مائتين» و «يغلبوا ألفا» خبرى هستند. ولى مراد از آن به دليل «الئن خفف اللّه عنكم» در آيه بعد معنايى دستورى است. زيرا تخفيف در محدوده تكاليف و دستورات مطرح است. بنابراين «يغلبوا ... » يعنى بايد مقاومت كنيد و پيروز شويد.

5 - پيروزى بيست مؤمن مقاوم بر دويست دشمن و صد مؤمن مقاوم بر هزار دشمن نويدى تضمين شده از جانب خداوند

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين و إن يكن منكم مائة يغلبوا ألفا

بيان دستور به پايدارى و پيروزى بر دشمن در قالب جمله خبرى مى تواند نوميدى به تحقق آن دستور در خارج باشد. بنابراين جمله «يغلبوا»، يعنى بايد پيروز شويد كه خواهيد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 66 - 9

9 - لزوم پايدارى صد مؤمن در برابر دويست كافر و هزار مؤمن در برابر دو هزار كافر تا تحقق پيروزى بر آنان

فإن يكن منكم مائة صابرة يغلبوا مائتين و إن يكن منكم ألف يغلبوا الفين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 2 - 1،2

1- صد ضربه شلاق با تازيانه چرمى ، كيفر هر يك از زن و مرد زناكار

الزانية والزانى فاجلدوا كلّ وحد منهما ماْئة جلدة

«جلد» (مصدر «اجلدوا») گاهى به معناى «زدن با تازيانه چرمى» و گاهى به معناى «بر پوست بدن كسى با تازيانه زدن» مى آيد. برداشت ياد شده براساس كاربرد اول است.

2- صد ضربه تازيانه بر پوست بدن هر كدام از زن و مرد زناكار ، كيفر كردار ناپسند آنان

الزانية والزانى فاجلدوا كلّ وحد منهما ماْئة جلدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 8 - 3

3 - صد تازيانه ، حد زنانى كه با لعان ( سوگند ) همسران شان ، زناى آنان ثابت شده است .

و يدرؤا عنها العذاب أن تشهد أربع شهدت باللّه

مفهوم جمله «و يدرؤا عنها العذاب; عذاب و كيفر از زنان برداشته مى شود» اين است كه با سوگند مردان عليه همسران شان، گناه آنان ثابت مى شود; ولى اگر زنان هم متقابلاً بر بى گناهى خود سوگند ياد كنند، كيفر داده نمى شوند.

18- عدد صد وبيست و چهار هزار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 164 - 10

10 - گفتگوى خداوند با موسى ( ع ) به مقدار صد و بيست و چهار هزار كلمه در مدت سه شبانه روز

ص: 394

و كلم اللّه موسى تكليماً

رسول خدا(صلی الله علیه و آله): ان اللّه ناجى موسى بن عمران(ع) بمائة الف كلمة و اربعة و عشرين الف كلمة فى ثلثة ايام و لياليهن . .. .

_______________________________

خصال صدوق، ص 641، ح 20، باب ما بعد الالف; نورالثقلين، ج 1، ص 574، ح 675.

19- عدد صد هزار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 147 - 2

2 - جمعيت قوم يونس ، بيش از يك صدهزار نفر بود .

و أرسلنه إلى مائة ألف أو يزيدون

20- عدد نودونه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 23 - 3

3 - طمع كردن برادر داراى 99 ميش به تنها ميش برادر خود ، ادعانامه برادر شاكى به حضور داوود ( ع )

و لى نعجة وحدة فقال أكفلنيها

تعبير «أكفلنيها» (كفالت آن را به من واگذار) كنايه از بخشش و هديه كردن است; يعنى، اين يك ميش را به من هديه كن.

21- عدد نوزده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 30 - 1،2

1 - دوزخ ، داراى نوزده نگهبان

عليها تسعة عشر

تميز «تسعة عشر» حذف شده است. برخى آن را به تقدير «تسعة عشر ملكاً» و برخى «تسعة عشر صنفاً» گرفته اند. برداشت ياد شده بر پايه تقدير اول است.

2 - نگهبانان دوزخ ، متشكل از نوزده گروه

عليها تسعة عشر

ص: 395

22- عدد نه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 1،9

1- اعطاى نُه معجزه روشن و گويا به موسى ( ع ) از جانب خداوند

و لقد ءاتينا موسى تسع ءايت بيّنت

9- فرعون پس از مشاهده معجزه هاى نُه گانه موسى ( ع ) ، او را متهم به سحر و سحرزدگى كرد .

ءاتينا موسى تسع ءايت . .. فقال له فرعون إنى لأظنّك يموسى مسحورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 102 - 2

2- معجزات نُه گانه موسى ( ع ) ، زداينده هرگونه ابهام و شك نسبت به خدايى بودن آنها

و لقد ءاتينا موسى تسع ءايت . .. قال لقد علمت ما أنزل هؤلاء إلاّ ربّ السموت و ا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 25 - 3،4

3- اصحاب كهف ، براساس سال هاى شمسى ، سيصد سال و براساس سال هاى قمرى ، سيصد و نُه سال در غار ماندند .

و لبثوا فى كهفهم ثلث ماْئة سنين وازدادوا تسعًا

ضمير در «ازدادوا» به اصحاب كهف مربوط است و تفكيك نُه سال از سيصد سال، شايد ناظر به اين باشد كه آن ها، به حساب سال هاى شمسى، سيصد سال آرميده بودند و شمار اين سال ها، موافق سال هاى قمرى، از سيصد و نُه سال اندكى (كمتر از سه ماه) بيشتر مى شود كه معمولاً، اين مقدار را در زمان بندى حوادث ناديده مى گيرند.

4- « روى أنّ يهودياً سأل على بن أبى طالب عن مدّة لبثهم ( أى لبث أصحاب الكهف ) فأخبر بما فى القرآن فقال : « إنّا نجد فى كتابنا ثلاثمئة ! » . فقال : ذك بسنى الشمس و هذا بسنى القمر . » ;

روايت شده كه يهودى اى از على(ع) از مدّت درنگ اصحاب كهف در غار سؤال كرد. امام، او را به آنچه در قرآن است، خبر داد. يهودى گفت: «ما در كتاب مان، درنگ آنان را سيصد سال مى يابيم.». امام(ع) فرمود: «آن نقل، براساس سال شمسى است و اين نقل، به سال قمرى است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 12 - 4

4 - اعطاى نه معجزه و نشانه از سوى خدا به موسى ( ع ) براى هدايت فرعون و فرعونيان

فى تسع ءايت إلى فرعون و قومه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 48 - 1

1 - وجود نُه فرد و يا گروه فسادانگيز ، در جامعه ثمود ، هم زمان با رسالت صالح ( ع )

و كان فى المدينة تسعة رهط يفسدون

ص: 396

«تسعة رهط»; يعنى، نُه گروه، اما احتمال دارد كه به معناى نُه فرد نيز باشد. در «المنجد» آمده است: هرگاه عددى به «رهط» نسبت داده شود، «رهط» به معناى شخص مى باشد.

23- عدد نهصدوپنجاه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 14 - 3

3 - نوح ( ع ) به مدت نهصدوپنجاه سال ، در ميان قوم خود ، عهده دار پيامبرى بود .

و لقد أرسلنا نوحًا . .. فلبث فيهم ألف سنة إلاّ خمسين عامًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 15 - 5

5 - مدت رسالت نهصدوپنجاه ساله نوح ( ع ) در ميان قوم اش ، تنها ، مربوط به زمان قبل از طوفان است .

و لقد أرسلنا نوحًا إلى قومه فلبث فيهم . .. فأخذهم الطوفان ... فأنجينه

24- عدد هزار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 96 - 8،11

8 - فرد فرد يهود ، خواهان عمر طولانىِ هزار ساله هستند .

يود أحدهم لو يعمر الف سنة

«يعمّر» از تعمير و به معناى عمر داده شود، است. آوردن «أحدهم» به عنوان فاعل «يود» و استفاده نكردن از ضمير جمع (يودون) تصريح به اين معنا دارد كه: عمر طولانى هزار ساله، خواسته فرد فرد آنان است.

11 - گروهى از مشركان ، خواهان عمرى طولانى هزار ساله هستند .

و من الذين أشركوا يود أحدهم لو يعمر الف سنة

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «و من الذين أشركوا» خبر براى مبتدايى محذوف باشد نه عطف بر «الناس»; يعنى: «و من الذين أشركوا طائفة يود أحدهم». بر اين مبنا، جمله «و من الذين...» جمله حاليه است و «يود أحدهم» توصيف همين دسته از مشركان خواهد بود. بر اين اساس مفاد آيه چنين است: يهوديان از همه مردم به دنيا دلبسته ترند و اين در حالى است كه گروهى از مشركان خواهان عمرى هزار ساله هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 9 - 8

8 - حضور هزار فرشته در جنگ بدر ، كه هر يك فرشته و يا فرشتگانى به دنبال خويش داشتند .

ص: 397

بألف من الملئكة مردفين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 65 - 3،5

3 - يك گروه بيست نفرى اهل ايمان بايد بر يك گروه دويست نفرى اهل كفر و لشكر صد نفرى مؤمنان بايد بر لشكر هزار نفرى اهل كفر پيروز شود .

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين و إن يكن منكم مائة يغلبوا ألفا

جمله هاى «يغلبوا مائتين» و «يغلبوا ألفا» خبرى هستند. ولى مراد از آن به دليل «الئن خفف اللّه عنكم» در آيه بعد معنايى دستورى است. زيرا تخفيف در محدوده تكاليف و دستورات مطرح است. بنابراين «يغلبوا ... » يعنى بايد مقاومت كنيد و پيروز شويد.

5 - پيروزى بيست مؤمن مقاوم بر دويست دشمن و صد مؤمن مقاوم بر هزار دشمن نويدى تضمين شده از جانب خداوند

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين و إن يكن منكم مائة يغلبوا ألفا

بيان دستور به پايدارى و پيروزى بر دشمن در قالب جمله خبرى مى تواند نوميدى به تحقق آن دستور در خارج باشد. بنابراين جمله «يغلبوا»، يعنى بايد پيروز شويد كه خواهيد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 66 - 9

9 - لزوم پايدارى صد مؤمن در برابر دويست كافر و هزار مؤمن در برابر دو هزار كافر تا تحقق پيروزى بر آنان

فإن يكن منكم مائة صابرة يغلبوا مائتين و إن يكن منكم ألف يغلبوا الفين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 47 - 9

9 - يك روز خدا ، برابر است با هزار سال انسان ها .

و إنّ يومًا عند ربّك كألف سنة ممّا تعدّون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 5 - 9،11

9 - نخستين روز پس از پايانِ عمرِ جهان هستى ، برابر با هزار سال دنيوى است .

ثمّ يعرج إليه فى يوم كان مقداره ألف سنة ممّا تعدّون

احتمال دارد مراد از «يوم» روز قيامت باشد كه در اين صورت، معنا و مفهوم آيه چنين مى شود: «خداوند، امور عالم را تدبير مى كند و آن گاه در روزى كه پايان عمر عالم است و هزار سال دنيوى زمان آن است، امر، به خداوند بازمى گردد و عالم بر چيده مى شود».

11 - مدت سفر فرشته حامل فرمان تدبير خداوند براى آوردن پيام ، مدتى در حدود هزار سال به حساب دنيوى است .

يدبّر الأمر . .. ثمّ يعرج إليه فى يوم كان مقداره ألف سنة ممّا تعدّون

ص: 398

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قدر - 97 - 3 - 1

1 - فضيلت شب قدر ، از هزار ماه خالى از آن ، افزون تر است .

ليلة القدر خير من ألف شهر

25- عدد هشت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 143 - 1

1 - خداوند، آفريننده هشت نر و ماده از گوسفند و بز و شتر و گاو براى بهره بردارى آدميان

ثمنية ازوج من الضأن اثنين

«ثمانية أزواج» مى تواند بدل براى «حمولة و فرشا» باشد كه خود مفعول «أنشأ» مى باشند. در اين صورت معناى آيه چنين مى شود: «أنشأ من الأنعام ثمانية أزواج».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 40 - 22

22- « عن أبى عبدالله ( ع ) قال : حمل نوح ( ع ) فى السفينة الأزواج الثمانية التى قال الله عزوجل : « ثمانية أزواج من الضأن اثنين و من المعز اثنين و من الإبل اثنين و من البقر اثنين » فكان من الضأن اثنين زوج داجنة يربّيها الناس و الزوج الأخر الضأن التى تكون فى الجبال الوحشيّة . . . و من المعز اثنين زوج داجنة . . . والزوج الأخر الظبى التى تكون فى المفاوز و من الإبل اثنين البخاتى والعراب و من البقر اثنين زوج داجنة للناس و الزوج الآخر البقر الوحشية ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: نوح هشت زوجى را كه خدا فرموده «ثمانية أزواج من الضأن اثنين . ..» در كشتى قرار داد: از ميش دو جفت يك جفت اهلى كه مردم تربيت مى كنند و جفت ديگر وحشى كه در كوههاست ... و از بز دو جفت: يكى اهلى ... و ديگرى آهو كه در بيابانهاست و از شتر دو جفت: يكى بخاتى (شتر خراسانى كه از شتر عربى و شتر فالج به وجود آيد) و ديگرى عربى و از گاو دو جفت: يكى اهلى و ديگرى وحشى».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 22 - 4

4- سگ اصحاب كهف ، چهارم يا ششم و يا هشتمين عضوگروه اصحاب كهف در نظر مردم بود .

سيقولون ثلثة رابعهم كلبهم و يقولون خمسة سادسهم كلبهم . .. و يقولون سبعة و ثامنه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 27 - 4

4 - شعيب ( ع ) ، خواستار حداقل هشت سال و حداكثر ده سال كار ( شبانى گوسفندان ) ، از موسى در قبال ازدواج با يكى از دخترانش بود .

ص: 399

قال إنّى أُريد أن أُنكحك . .. على أن تأجرنى ثمنى حجج فإن أتممت عشرًا فمن عندك

«حجج» جمع «حجه» است و مراد از آن «سنين» مى باشد; يعنى، «على أن تأجرنى ثمانى سنين».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 7 - 1،5

1 - خداوند ، بادى سرد و توفنده را هفت شب و هشت روز پى درپى ، بر قوم عاد مسلّط كرد .

بريح صرصر عاتية . سخّرها عليهم سبع ليال و ثمنية أيّام حسومًا

«حسوم» به معناى شوم و يا تداوم در عمل است (قاموس المحيط). در اين آيه هر دو معنا، مى تواند مراد باشد; زيرا در سوره هاى ديگر (فصلت و قمر) به اين دو معنا اشاره شده است.

5 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : الأربعاء يوم نحس مستمرّ لأنّه أوّل يوم و آخر يوم من الأيام التى قال اللّه تعالى : « سخّرها عليهم سبع ليال و ثمانية أيّام حسوماً » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: چهارشنبه روز شوم (تاريك) مستمرى است; چون اولين روز و آخرين روز از روزهايى است كه خداوند تعالى [در مورد قوم عاد] فرمود: «سخّرها عليهم سبع ليال و ثمانية أيّام حسوماً». گفتنى است كه شروع عذاب بر قوم عاد از صبح چهارشنبه و پايان آن نيز غروب چهارشنبه هفته بعد به مدت هفت شب و هشت روز بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 17 - 2،4

2 - هشت فرشته در روز قيامت ، عرش الهى را حمل خواهند كرد .

و يحمل عرش ربّك فوقهم يومئذ ثمنية

در اين كه مقصود از «ثمانية» هشت تن از فرشتگان است يا هشت گروه از آنان، ميان مفسران اختلاف هست. براى انتخاب و تعيين هر يك از آنها، دليل روشن و قاطعى وجود ندارد.

4 - فرشتگان هشتگانه ، حاملان تخت داورى خداوند در قيامت

و الملك على أرجائها و يحمل عرش ربّك فوقهم

در صورتى كه مقصود از «عرش» در اين آيه، تخت قضاوت و داورى باشد، مطلب بالا استفاده مى شود.

26- عدد هشتاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 37 - 15

15- « عن المفضل بن عمر قال : قلت ( لأبى عبدالله ( ع ) ) : جعلت فداك فى كم عمل نوح سفينته حتى فرغ منها ؟ قال : فى دورين ؟ قلت : و كم الدورين ؟ قال : ثمانين سنة . . . ;

مفضل بن عمر گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: فدايت شوم! نوح در چه مدتى كشتى خود را ساخت تا از آن فارغ شد؟ فرمود: در دو دور، گفتم: دو دور چقدر است؟ فرمود: هشتادسال . ..».

ص: 400

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 40 - 23

23- « عن أبى عبدالله ( ع ) : لماأراد الله عزوجل هلاك قوم نوح . . . كان الذين آمنوا به من جميع الدنيا ثمانين رجلاً فقال الله عزوجل : « . . . و ما آمن معه إلاّ قليل » . . . ;

از امام صادق(ع) روايت شده است: هنگامى كه خداى عزوجل اراده كرد قوم نوح را هلاك كند . .. كسانى كه به او ايمان آورده بودند در همه دنيا هشتاد مرد بودند. پس خداوند عزوجل فرمود: ... و ما آمن معه إلاّ قليل ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 4 - 1،2،6

1 - كيفر نسبت دهندگان زنا ( قذف ) به زنان پاكدامن ، بدون ارائه چهارگواه ناظر ، هشتاد ضربه شلاق با تازيانه چرمى است .

والذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم ثمنين جلدة

«جلد» (مصدر «اجلدوا») گاهى به معناى «زدن با تازيانه چرمى» و گاهى به معناى «بر پوست بدن كسى با تازيانه زدن» مى آيد. برداشت فوق، بر مبناى كار برد اول است. گفتنى است كه «رمى» (مصدر «يرمون») به معناى تير انداختن است و در اين جا استعاره از نسبت دادن امرى ناخوشايند به مردم است كه در اصطلاح فقه از آن تعبير به «قذف» مى شود.

2 - هشتاد ضربه تازيانه بر پوست بدن ، كيفر نسبت دهندگان زنا ( قذف ) به زنان پاكدامن ، بدون ارائه چهار گواه ناظر

والذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم ثمنين جلدة

6 - كيفر « قذف » ( هشتاد تازيانه ) ، غير قابل عفو و لازم الاجرا است .

والذين يرمون المحصنت . .. فاجلدوهم ثمنين جلدة

27- عدد هفت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 44 - 10

10- « عن المفضل قال : قلت لأبى عبدالله ( ع ) . . . كم لبث نوح و من معه فى السفينة حتى نضب الماء و خرجوا منها ؟ فقال : لبثوا فيها سبعة أيام و لياليها و طافت بالبيت ثم استوت على الجودى . . . ;

مفضل گويد: به امام صادق(ع) گفتم: . .. چه مدتى نوح و همراهان در كشتى ماندند تا آب فرو نشست و از كشتى خارج شدند؟ فرمود: هفت شبانه روز در كشتى ماندند و كشتى بر خانه خدا طواف كرد، سپس بر كوه جودى استقرار يافت ...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 43 - 2

2- هفت گاو چاق كه هفت گاو لاغر به خوردن آنها پرداخته بودند و هفت خوشه سبز و خوشه هايى خشك ، رؤياى شگفت پادشاه مصر بود .

إنى أرى سبع بقرت سمان . .. و أُخر يابست

«سمين» و «سمينة» (مفرد سِمان) به معناى چاق است. «اعجف» و «عجفاء» (مفرد عجاف) به معناى بسيار نحيف و لاغر

ص: 401

است. تمييز «سبع» به قرينه جمله قبل ، «بقرات» است ; يعنى: يأكلهنّ سبع بقرات عجاف.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 47 - 1،4،5،7،8

1- هفت گاو چاق در رؤياى پادشاه ، نمودى از هفت سال آبادانى مصر و فراوانى محصول بود .

قال تزرعون سبع سنين دأبًا

«هفت سال با جديت زراعت كنيد» گوياى هفت سال آبادانى است و ظاهر اين است كه يوسف(ع) اين معنا را از «سبع بقرات سمان» استفاده كرده بود.

4- خوشه هاى سبز و خشك در رؤياى ملك ، پيامدار لزوم زراعت محصولات خوشه دار در طى هفت سال آبادانى

فما حصدتم فذروه فى سنبله

جمله «تزرعون . ..» هر چند جمله اى خبرى است، ولى به قرينه «فذروه ...» در مقام انشا بوده و مراد از آن معناى دستورى است. بنابراين «تزرعون ...» ; يعنى، هفت سال با جديت تمام به زراعت بپردازيد. مراد يوسف(ع) از زراعت - به قرينه «فذروه فى سنبله» - كشت حبوبات خوشه دار است و يوسف(ع) كشت آن را از «سبع سنبلات خضر ...» استفاده كرده بود.

5- لزوم جديت و تلاش بسيار براى زراعت در هفت سال نخست ، پيامى نهفته در رؤياى پادشاه مصر

سبع بقرت سمان . .. قال تزرعون سبع سنين دأبًا

«دأب» مصدر و به معناى تلاش كردن است و «دأباً» در آيه شريفه در موضع اسم فاعل (دائبين) قرار گرفته و حال براى فاعل «تزرعون» مى باشد ; از اين رو دلالت بر تلاش فراوان دارد. به نظر مى رسد يوسف(ع) از چاق بودن گاوها چنين استنباط كرد كه: بايد با تلاش فراوان و به دست آوردن محصولات، انبارها را از مواد غذايى و غلات پر كنند.

7- لزوم صرفه جويى در مصرف محصولات هفت ساله ، پيامى نهفته در رؤياى ملك

فما حصدتم فذروه فى سنبله إلاّ قليلاً مما تأكلون

«حصاد» (مصدر حصدتم) به معناى درو كردن است و «ذروا» فعل امر و به معناى «رها سازيد» مى باشد. «من» در «مما» بيانيه و «إلاّ قليلاً» استثنا از «ما» در «ما حصدتم ...» است، بنابراين مفاد جمله «فما حصدتم ...» چنين مى شود: آنچه را درو مى كنيد در خوشه ها رها كنيد (آنها را نكوبيد و دانه ها را از خوشه ها جدا نسازيد) مگر مقدار اندكى كه به مصرف خوراكى مى رسانيد. تنها اين مقدار از برداشت را بكوبيد و از خوشه ها جدا سازيد.

8- هفت سال تلاش براى توليد غله ، ذخيره سازى غله ها با خوشه هاى آن ، صرفه جويى در مصرف ، توصيه هاى يوسف ( ع ) به مردم مصر براى مصون ماندن از مشكلات دوران هفت ساله قحطى و خشكسالى

قال تزرعون سبع سنين دأبًا

برخى برآنند كه رؤياى پادشاه اشاره اى به دستورالعملها و چاره انديشيها ندارد و تدبيرهايى كه يوسف(ع) بيان داشته و دستوراتى كه صادر كرده از دانشى خدادادى او بوده و ارتباطى به رؤياى پادشاه ندارد. برداشت فوق بر اساس اين نظر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 48 - 1،2،3،4

1- وقوع هفت سال قحطى و سختى پس از هفت سال آبادانى ، تعبير يوسف ( ع ) از هفت گاو لاغر در رؤياى پادشاه مصر

ثم يأتى من بعد ذلك سبع شداد

«شداد» (جمع شديد) از مصدر «شدة» (سختى و دشوارى) گرفته شده است و مراد از «سبع شداد» هفت سال قحطى و

ص: 402

خشكسالى است و مشاراليه «ذلك» هفت سال آبادانى مى باشد.

2- رؤياى پادشاه ، گوياى تأخّر سال هاى قحطى از هفت سال آبادانى بود .

ثم يأتى من بعد ذلك سبع شداد

به نظر مى رسد يوسف(ع) از اينكه در رؤياى پادشاه گاوهاى لاغر به خوردن گاوهاى چاق پرداخته اند، دريافت كه سالهاى قحطى پس از سالهاى آبادانى رخ خواهد داد. تقدم ذكرى گاوهاى چاق بر گاوهاى لاغر در بيان رؤيا نيز مى تواند دليل ديگرى براى يوسف(ع) در اين تعبير باشد.

3- استفاده از ارزاق ذخيره شده در سال هاى آبادانى طى هفت سال خشكسالى ، از پيام هاى نهفته در رؤياى پادشاه مصر

ثم يأتى من بعد ذلك سبع شداد يأكلن ماقدمتم لهنّ

ضمير در «يأكلن» و «لهنّ» به «سبع شداد» باز مى گردد و مراد از «ما قدّمتم لهنّ» (آنچه براى آن سالها پيش فرستاده ايد) ارزاق ذخيره شده در سالهاى آبادانى است. بنابراين «يأكلن ...» ; يعنى، سالهاى قحطى ذخايرى را كه در سالهاى آبادانى تهيه ديده ايد، مى خورند.

4- باقى گذاشتن مقدارى از ذخيره هاى هفت ساله و مصرف نكردن همه آنها در دوران قحطى ، توصيه يوسف ( ع ) به عهده داران حكومت مصر

يأكلن ما قدمتم لهنّ إلاّ قليلاً مما تحصنون

«احصان» (مصدر تحصنون) به معناى قرار دادن چيزى در محلى امن است. بنابراين حاصل معناى «إلاّ قليلاً مما تحصنون» چنين است: مقدارى از آنچه را در انبارها ذخيره مى كنيد در دوران قحطى نخوريد. حكمت اين امر احتمالاً دارا بودن بذر است براى كشت در سال پانزدهم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 44 - 1،3،4

1- جهنّم ، داراى هفت در است .

لها سبعة أبوب لكلّ باب منهم جزء مقسوم

3- جهنّم ، داراى هفت دركه ( طبقات زيرين ) است و هر گروهى از گمراهان در دركه مخصوص و طبقه مشخصى جاى دارند .

لها سبعة أبوب لكلّ باب منهم جزء مقسوم

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه مقصود از «أبواب» معناى كنايى آن باشد; زيرا هر درى، نوعاً به سوى مكانى خاص گشوده مى شود و به جايى مستقل منتهى خواهد شد و مؤيد اين معنا، عبارت بعدى است كه هر بابى، براى گروهى از گمراهان تعيين شده است.

4- هفت جرم و راه خطا در دنيا وجود دارد كه به جهنّم منتهى مى شود .

إن جهنّم . .. لها سبعة أبوب لكلّ باب منهم جزء مقسوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 22 - 3،7

3- مردم عصربعثت ، با اظهار سه نظريه متفاوت ، اصحاب كهف را سه ، يا پنج و يا هفت نفر مى پنداشتند .

سيقولون ثلثة رابعهم كلبهم و يقولون خمسة . .. و يقولون سبعة

7- هفت نفر بودن اصحاب كهف ، نظريه اى قابل پذيرش و تصديق است .

ص: 403

رجمًا بالغيب و يقولون سبعة و ثامنهم كلبهم

تأييد نظريه سوم را از دو راه مى توان استفاده كرد 1- قيد «رجماً بالغيب» تنها به دو نظريه قبل اختصاص يافته است. 2- جمله «ثامنهم كلبهم» صفت براى «سبعة» است و واو زائده - آن گونه كه زمخشرى بيان كرده است - اين وصف را تثبيت مى كند; يعنى، به يقين، سگ آنان، هشتمين فردشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 12 - 2،5

2 - جهان ، داراى هفت آسمان

سبع سموت

5 - جهان طبيعت ، داراى هفت زمين

خلق سبع سموت و من الأرض مثلهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 3 - 3

3 - آسمان ، متعدد و داراى هفت طبقه است .

سبع سموت طباقًا

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين است كه «طباقاً» جمع «طَبَق» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 7 - 1،5

1 - خداوند ، بادى سرد و توفنده را هفت شب و هشت روز پى درپى ، بر قوم عاد مسلّط كرد .

بريح صرصر عاتية . سخّرها عليهم سبع ليال و ثمنية أيّام حسومًا

«حسوم» به معناى شوم و يا تداوم در عمل است (قاموس المحيط). در اين آيه هر دو معنا، مى تواند مراد باشد; زيرا در سوره هاى ديگر (فصلت و قمر) به اين دو معنا اشاره شده است.

5 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : الأربعاء يوم نحس مستمرّ لأنّه أوّل يوم و آخر يوم من الأيام التى قال اللّه تعالى : « سخّرها عليهم سبع ليال و ثمانية أيّام حسوماً » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: چهارشنبه روز شوم (تاريك) مستمرى است; چون اولين روز و آخرين روز از روزهايى است كه خداوند تعالى [در مورد قوم عاد] فرمود: «سخّرها عليهم سبع ليال و ثمانية أيّام حسوماً». گفتنى است كه شروع عذاب بر قوم عاد از صبح چهارشنبه و پايان آن نيز غروب چهارشنبه هفته بعد به مدت هفت شب و هشت روز بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 15 - 1

1 - جهان طبيعت ، داراى هفت آسمان

ألم تروا كيف خلق اللّه سبع سموت

ص: 404

28- عدد هفتاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 8،10

8 - هفتاد مرتبه استغفار در سحرگاهان ، شيوه تقواپيشگان .

للّذين اتقوا . .. و المستغفرين بالاسحار

امام صادق (ع): من قال فى و تره اذا أوتر «استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه» سبعين مرّة . .. كتبه اللّه عنده من المستغفرين بالأسحار ... .

_______________________________

من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 309، ح 4 ; خصال صدوق ،ص 581، ح 3، باب السبعين ; نورالثقلين، ج 1، ص 321، ح 62.

10 - كسى كه يك سال در نماز وتر ، هفتاد بار « استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه » بگويد ، از مستغفرين در سحرگاهان است .

و المستغفرين بالاسحار

امام صادق (ع): . .. من قال فى وتره اذا اوتر «استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه» سبعين مرة و واظب على ذلك حتى تمضى له سنة، كتبه اللّه عنده من المستغفرين بالاسحار.

_______________________________

من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 309، ح 4 ; نورالثقلين، ج 1، ص 321، ح 62 ; خصال صدوق، ج 2، ص 581، ح 3، باب السبعين.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 155 - 2،3

2 - موسى ( ع ) از ميان بنى اسرائيل هفتاد نفر را براى بردن به ميعادگاه مناجات انتخاب كرد .

و اختار موسى قومه سبعين رجلا لميقتنا

كلمه «سبعين» مفعول براى «اختار» مى باشد و «قومه» به سبب حذف حرف جر، منصوب شده است ; يعنى «من قومه». البته برخى «قومه» را مفعول و «سبعين» را بدل از آن گرفته اند.

3 - هفتاد مرد گزينش شده براى حضور در ميعادگاه مناجات ، بهترين و لايقترين مردم بنى اسرائيل در ديدگاه موسى ( ع )

و اختار موسى

«اختيار» به معناى انتخاب و گزينش خير است. بنابراين «اختار موسى» يعنى موسى بهترينها را انتخاب كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 80 - 1

1 - اعلام قطعيت عذاب الهى براى منافقان استهزاگر و عدم تأثير استغفار مكرر ( هفتاد بار ) پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى آنان

و لهم عذاب أليم. استغفر لهم أو لاتستغفر لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 32 - 1

1 - كافران صاحب زر و زور در دوزخ ، در زنجيرى بلند به طول هفتاد زراع به بند كشيده خواهند شد .

ص: 405

ثمّ فى سلسلة ذرعها سبعون ذراعًا

29- عدد هفتاد و دو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 26

26 - تنها يك فرقه از هفتاد و يك فرقه يهود و يك گروه از هفتاد و دو گروه نصارا ، معتدل و متعهد به كتاب آسمانى خويشند .

و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل . .. و كثير منهم ساء ما يعملون

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده: تفرقت امة موسى على احدى و سبعين ملة (فرقة) سبعون منها فى النار و واحدة فى الجنة و تفرقت امة عيسى على اثنين و سبعين فرقة احدى و سبعون فرقة فى النار و واحدة فى الجنة . .. حضرت على(ع) هرگاه اين حديث را از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل مى كرد، اين آيه را قرائت مى فرمود: و لو ان اهل الكتاب امنوا ... و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل ... منهم ساء ما يعملون

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 331، ح 151; نورالثقلين، ج 1، ص 651، ح 288.

30- عدد هفتادهزار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 23 - 13

13 - « [ عن رسول اللّه فى قوله تعالى « و جىء يومئذ بجهنم » انّه ] قال : يجىء بها سبعون ألف ملك يقودونها بسبعين ألف زمام ;

[از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره قول خداى تعالى «و جىء يومئذ بجهنم» روايت شده كه ]فرمود: هفتاد هزار فرشته، جهنم را با هفتاد هزار بند مى كشند و مى آورند».

31- عدد يازده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 4 - 1

1- يوسف ( ع ) در رؤيايى ديد كه يازده ستاره به همراه ماه و خورشيد بر او سجده مى كنند .

إنى رأيت أحد عشر كوكبًا والشمس والقمر رأيتهم لى سجدين

ص: 406

32- عدد يك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 13 - 1

1 - دميده شدن يك بار در صور ، در آستانه برپايى قيامت

فإذا نفخ فى الصور نفخة وحدة

مقصود از نفخ صور در اين آيه - به گفته مفسران - نفخ صور نخست است كه نظم موجود جهان را به هم مى ريزد. سپس قيامت با نفخ صور دوم برپا مى شود.

33- عدد يك دوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 20 - 3،4،7

3 - شب زنده دارى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نزديك به دوسوم از شب يا نصف آن و يا يك سوم آن بود .

أنّك تقوم أدنى من ثلثى الّيل و نصفه و ثلثه

4 - شب زنده دارى گروهى از مؤمنان به تأسّى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نزديك به دوسوم از شب يا نصف آن و يا يك سوم آن

تقوم أدنى من ثلثى اليل . .. و طائفة من الذين معك

7 - مؤمنان و ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در آغاز بعثت مدتى چند به شب زنده دارى به ميزان دوسوم يا نصف و يا يك سوم از شب موظف شده بودند .

و طائفة من الذين معك . .. علم أن لن تحصوه

34- عدد يك دهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 5

5 - مشركان مكه ( قريش ) ، اندازه يك دهم برخوردارى ملت هاى پيشين را نداشته اند .

و ما بلغوا معشار ما ءاتينهم

«معشار» يك دهم چيزى را مى گويند (مفردات راغب).

35- عدد يك سوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 20 - 3،4،7

ص: 407

3 - شب زنده دارى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نزديك به دوسوم از شب يا نصف آن و يا يك سوم آن بود .

أنّك تقوم أدنى من ثلثى الّيل و نصفه و ثلثه

4 - شب زنده دارى گروهى از مؤمنان به تأسّى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نزديك به دوسوم از شب يا نصف آن و يا يك سوم آن

تقوم أدنى من ثلثى اليل . .. و طائفة من الذين معك

7 - مؤمنان و ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در آغاز بعثت مدتى چند به شب زنده دارى به ميزان دوسوم يا نصف و يا يك سوم از شب موظف شده بودند .

و طائفة من الذين معك . .. علم أن لن تحصوه

عدد چهار

36- عدد چهار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 26 - 17

17 - سرگردانى قوم موسى در سرزمينى به مساحت چهار فرسخ در مدت چهل سال ، تاوان نافرمانى آنان در برابر موسى ( ع )

ادخلوا الارض المقدسة . .. قال فانها محرمة عليهم اربعين سنة يتيهون فى الارض

از امام باقر(ع) در توضيح آيه فوق روايت شده: فلما ابوا ان يدخلوها حرمها اللّه عليهم فناهوا فى اربع فراسخ اربعين سنة . .. .

_______________________________

اختصاص منصوب به شيخ مفيد، ص 265; تفسير برهان، ج 1، ص 456، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 1،3،4،10

1 - اعطاى چهار ماه مهلت به مشركان پيمان شكنِ صدر اسلام ، در پى ابطال پيمان عدم تعرض مسلمانان با آنان

براءة من اللّه و رسوله . .. فسيحوا فى الارض أربعة أشهر

3 - دستور خداوند مبنى بر منع تعرض مسلمانان به مشركان پيمان شكنِ صدر اسلام ، در مدت مهلت چهار ماهه

فسيحوا فى الارض أربعة أشهر

مهلت دادن به مشركان و مجاز دانستن رفت و آمدشان در هر جاى زمين در حقيقت دستورى است به مسلمانان كه نبايد در مدت مقرر متعرض آنان شوند.

4 - اعطاى آزادى رفت و آمد و سير و سياحت به مشركان صدر اسلام ، در ظرف مهلت چهار ماهه

فسيحوا فى الارض أربعة أشهر

«سَيْح» و «سياحت» (مصدر سيحوا) به معناى سير كردن است و امر در «سيحوا» به معناى اباحه و اعطاى آزادى سير و سياحت مى باشد.

10 - خداوند در پى اعطاى مهلت چهار ماهه به مشركان ، آنان را به ر ها كردن شرك و گرويدن به آيين توحيد ، سفارش كرد .

فسيحوا فى الأرض أربعة أشهر و اعلموا أنكم غير معجزى اللّه و أن اللّه مخزى الكفرين

اعلام حاكميت گسترده خداوند به مشركان پيمان شكن و عدم امكان مقاومت در برابر او و فرار از حاكميت او (اعلموا أنكم غير

ص: 408

معجزى اللّه) و نيز هشدار به فرجام شوم و ذلت بار مستكبران كفرپيشه (و أن الله مخزى الكافرين) در حقيقت توصيه و اندرزى است از جانب خداوند به اينكه از فرصت داده شده استفاده كنند و به دامن توحيد و اسلام بازگردند و خود را گرفتار عاقبت شوم خوارى و ذلت شكست نسازند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 36 - 5،6

5 - وجود چهار ماه حرام در ميان ماه هاى دوازده گانه ( سال قمرى )

إن عدة الشهور عند اللّه اثنا عشر شهراً . .. منها أربعة حرم

6 - وجود چهار ماه حرام در ميان ماه هاى سال ، حكمى الهى و داراى سابقه در اديان پيشين

منها أربعة حرم ذلك الدين القيم

«قيّم» كه به معناى ثابت و استوار است، مى تواند به ريشه دار بودن اين حكم در اديان پيشين اشاره داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 22 - 4

4- سگ اصحاب كهف ، چهارم يا ششم و يا هشتمين عضوگروه اصحاب كهف در نظر مردم بود .

سيقولون ثلثة رابعهم كلبهم و يقولون خمسة سادسهم كلبهم . .. و يقولون سبعة و ثامنه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 4 - 1،2،4،5

1 - كيفر نسبت دهندگان زنا ( قذف ) به زنان پاكدامن ، بدون ارائه چهارگواه ناظر ، هشتاد ضربه شلاق با تازيانه چرمى است .

والذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم ثمنين جلدة

«جلد» (مصدر «اجلدوا») گاهى به معناى «زدن با تازيانه چرمى» و گاهى به معناى «بر پوست بدن كسى با تازيانه زدن» مى آيد. برداشت فوق، بر مبناى كار برد اول است. گفتنى است كه «رمى» (مصدر «يرمون») به معناى تير انداختن است و در اين جا استعاره از نسبت دادن امرى ناخوشايند به مردم است كه در اصطلاح فقه از آن تعبير به «قذف» مى شود.

2 - هشتاد ضربه تازيانه بر پوست بدن ، كيفر نسبت دهندگان زنا ( قذف ) به زنان پاكدامن ، بدون ارائه چهار گواه ناظر

والذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم ثمنين جلدة

4 - پذيرش نسبت زنا به زنان پاكدامن در گرو ارائه چهار شاهد مرد از سوى شخص نسبت دهنده است .

و الذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم

«شهداء» جمع «شاهد» است و «شاهد» مفرد مذكر مى باشد. بنابراين «أربعة شهداء» به معناى چهار مرد ناظر مى باشد. گفتنى است ذكر «أربعة» با تاى تأنيث نيز شاهد بر مطلب فوق است; زيرا اعداد از سه تا ده در زبان عرب، در مذكر با تاى تأنيث و در مؤنث بدون «تاء» به كار مى رود.

5 - اثبات زنا ، در گرو شهادت چهار مرد ناظر بر آن كردار ناپسند است .

والذين يرمون المحصنت ثمّ لم يأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه محكوميت به كيفر «قذف»، در صورتى است كه چهار شاهد مرد ارائه نشود. بنابراين اگر چهار مرد شهادت بدهد، زنا ثابت خواهد شد.

ص: 409

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 6 - 1،2،6

1 - مردى كه همسرش را قذف كند ( نسبت زنا بدهد ) ، براى اثبات ادعاى خود ، نخست بايد چهار شاهد مرد ارائه كند .

والذين يرمون أزوجهم و لم يكن لهم شهداء

«شهداء» جمع «شاهد» است و شاهد مفرد مذكر است. بنابراين «شهداء» به معناى «چند مرد ناظر» مى باشد. گفتنى است كه عدد چهار، با توجه به آيه قبل - كه مربوط به قدف است - و نيز به قرينه ذيل آيه - كه در صورت عجز از ارائه شهود بايد چهار سوگند ياد شود - استفاده مى گردد.

2 - شوهر اگر براى اثبات قذف عليه همسرش ، از ارائه شاهدان ناتوان باشد ، بايد چهار بار سوگند ياد كند .

والذين يرمون أزوجهم و لم يكن لهم شهداء إلاّ أنفسهم فشهدة أحدهم أربع شهدت باللّ

6 - شوهر اگر در ادعاى زناى همسرش ، مدعى مشاهده نباشد ; ولى چهار شاهد مرد ارائه كند ، زناى همسرش ثابت مى شود .

والذين يرمون أزوجهم و لم يكن لهم شهداء إلاّ أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 13 - 1،2

1 - اثبات ادعاى زنا ، در گرو اقامه چهار شاهد مرد است .

لولا جاءو عليه بأربعة شهداء

«شهداء» جمع شاهد است و «شاهد» مفرد مذكر و به معناى يك مرد گواه است.

2 - پذيرش اتهام رابطه جنسى ، در گرو اقامه چهار شاهد از سوى اتهام زننده است .

لولا جاءو عليه بأربعة شهداء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 1 - 9

9 - فرشتگان الهى سه دسته اند : دسته اى داراى دوبال ، دسته اى داراى سه بال و دسته اى داراى چهاربال اند .

أُولى أجنحة مثنى و ثلث و ربع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 10 - 4،5

4 - آفرينش كوه هاى استوار ، ايجاد نعمت ها و تقدير معيشت موجودات زمين در چهار روز ( مرحله )

و جعل فيها روسى من فوقها . .. فى أربعة أيّام

برداشت ياد شده براين اساس است كه «فى أربعة أيّام» ظرف براى مجموع عبارت هاى آيه باشد.

5 - تنظيم و تقدير روزى موجودات زمين ، به اراده خداوند در فصل هاى چهارگانه

و قدّر فيها أقوتها فى أربعة أيّام

برداشت بالا بنابر اين احتمال است كه «فى أربعة أيّام» فقط ظرف براى «قدّر فيها أقواتها» باشد و «أيّام» نظر به فصول چهارگانه داشته باشد.

ص: 410

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 7 - 5،7

5 - نجواكنندگان اگر سه نفر باشند ، خداوند چهارمى آنان است .

ما يكون من نجوى ثلثة إلاّ هو رابعهم

7 - نجواكنندگان ، چه كمتر از سه و پنج نفر باشند ( دو يا چهار نفر ) و چه بيشتر از پنج نفر باشند ( شش نفر يا بيشتر ) ، خدا نيز با آنان خواهد بود .

و لا أدنى من ذلك و لا أكثر إلاّ هو معهم

عدد چهل

37- عدد چهل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 51 - 3،6

3 - مدت زمان عبادت و مناجات ويژه موسى ( ع ) ، چهل شب تعيين شد .

و إذ وعدنا موسى أربعين ليلة

6 - عبادت و مناجات چهل شبه و به دور از مردم ، داراى اثرى خاص

و إذ وعدنا موسى أربعين ليلة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 11

11 - كسى كه چهل شب در آخر قنوت نماز وتر صد بار « استغفر اللّه و اتوب اليه » بگويد ، از مستغفرين در سحر است .

و المستغفرين بالاسحار

امام صادق (ع): من قال اخر قنوته فى الوتر «استغفر اللّه و اتوب اليه» مأة مرّة اربعين ليلة كتبه اللّه من المستغفرين بالاسحار.

_______________________________

بحار الانوار، ج 87، ص 224، ح 35 ; از جنّة الامان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 21 - 14

14 - ورود بنى اسرائيل به شام ، پس از توبه و رضايت خداوند از ايشان ، در پايان چهل سال سرگردانى

يقوم ادخلوا الارض المقدسة

از امام باقر(ع) روايت شده كه بعد از تلاوت آيه فوق فرمود: . .. ثم دخلوها بعد اربعين سنة ... و ما كان خروجهم من مصر و دخولهم الشام الا من بعد توبتهم و رضاء اللّه عنهم ... .

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 306، ح 75; نورالثقلين، ج 1، ص 607، ح 114.

ص: 411

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 26 - 1،3،5،17،19

1 - قوم موسى ( ع ) ، محروم از تصرف سرزمين مقدس به مدت چهل سال

قال فانها محرمة عليهم اربعين سنة

مراد از «محرمة»، حرمت تكوينى است نه حرمت تشريحى.

3 - قوم موسى ( ع ) ، سرگردان در بيابان به مدت چهل سال

اربعين سنة يتيهون فى الارض

با توجه به اينكه جمله «يتيهون» حال براى ضمير در «عليهم» است، معلوم مى شود كه زمان سرگردانى آنان نيز چهل سال بوده است.

5 - زمان سرپيچى قوم موسى ( ع ) از فرمان وى ، سرآغاز سرگردانى چهل ساله آنان و محروميت از تسلط بر قدس

إنّا لن ندخلها . .. اربعين سنة يتيهون فى الارض

17 - سرگردانى قوم موسى در سرزمينى به مساحت چهار فرسخ در مدت چهل سال ، تاوان نافرمانى آنان در برابر موسى ( ع )

ادخلوا الارض المقدسة . .. قال فانها محرمة عليهم اربعين سنة يتيهون فى الارض

از امام باقر(ع) در توضيح آيه فوق روايت شده: فلما ابوا ان يدخلوها حرمها اللّه عليهم فناهوا فى اربع فراسخ اربعين سنة . .. .

_______________________________

اختصاص منصوب به شيخ مفيد، ص 265; تفسير برهان، ج 1، ص 456، ح 1.

19 - سرزمين مصر ، جايگاه سرگردانى قوم موسى بمدت چهل سال

قال فانها محرمة عليهم اربعين سنة يتيهون فى الارض

از امام باقر(ع) در مورد سرگردانى قوم موسى روايت شده: . .. فتاهوا فى الارض اربعين سنة فى مصر و فيا فيها ... .

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 306، ح 75; نورالثقلين، ج 1، ص 607، ح 114.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 4،5

4 - مناجات خاص موسى با خداوند با گذشتن چهل شب ، در دو مرحله سى شبه و ده شبه ، كامل شد و به حد مطلوب رسيد .

فتم ميقت ربه أربعين ليلة

فعل «تمَّ» متضمن معناى «بلغ» مى باشد و بدين لحاظ «اربعين» مفعولٌ به براى آن است ; يعنى: «فتم ميقات ربه بالغاً أربعين ليلة».

5 - عبادت و مناجات چهل شبه ، عبادت و مناجاتى كامل و داراى اثرى خاص است .

و أتممنها بعشر فتم ميقت ربه أربعين ليلة

به كارگيرى واژه «اتمام» در جمله «اتممناها» و نيز استفاده از «تمَّ» (به جاى - مثلا - «صار») در جمله «فتم ميقات ربه»، بيانگر اين است كه عبادت سى شبه عبادتى كامل و تمام نبوده و با سپرى شدن چهل شب، كامل و تمام شده است. تصريح به اينكه پس از اضافه شدن ده به سى مجموع آن چهل شد (فتم ... اربعين) مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 412

6 - اعراف - 7 - 144 - 11

11 - تصفيه موسى ( ع ) با مناجات چهل شبه ، مقدمه اى براى دريافت تورات بود .

يموسى إنى اصطفيتك . .. فخذ ما ءاتيتك

چون خداوند در پايان داستان مواعده خويش با موسى(ع) و مناجات چهل شبه وى، اعطاى پيامهاى خويش را، كه همان تورات باشد، مطرح ساخته، معلوم مى شود آن مواعده و مناجات به سبب اعطاى تورات بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 150 - 5

5 - قوم موسى مدت زمان ميعاد خدا با وى را كمتر از آنچه واقع شد ( چهل شب ) ، مى پنداشتند .

أعجلتم أمر ربكم

عجله كردن به معناى طلب كردن امرى است پيش از فرارسيدن زمان آن. مقصود از «أمر ربكم» مواعده خدا با موسى(ع) است و استفهام در جمله «أعجلتم» استفهام توبيخى است. بنابراين جمله مذكور به اين معنى است: آيا پيش از سپرى شدن زمان مواعده خواهان انجام آن بوديد؟

عدد دوازده

38- عدد دوازده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 60 - 6،7،10

6 - در پى فرود آمدن عصاى موسى بر سنگ ، دوازده چشمه آب از آن جوشش كرد .

فانفجرت منه اثنتا عشرة عيناً

7 - بنى اسرائيل عصر موسى متشكل از دوازده طايفه بودند .

فانفجرت منه اثنتا عشرة عيناً قد علم كل أناس مشربهم

«أناس» جمع إنس و مراد از آن طوايف بنى اسرائيل است كه به قرينه «إثنتا عشرة عيناً» معلوم مى شود، آنها دوازده طايفه بودند.

10 - هر يك از دوازده چشمه جوشيده از سنگ ، خود داراى علامتى مشخص كننده اختصاص آن به طايفه اى از بنى اسرائيل

قد علم كل أناس مشربهم

چنانچه خود چشمه ها علامت نداشت و پس از جوشيدن علامت گذارى مى شد تا اختصاص هر چشمه به طايفه ها معلوم شود، شايسته آن بود كه به جاى «قد علم كل أناس مشربهم» (هر طايفه اى چشمه خود را مى شناخت) گفته شود: «علّم . ..» (تعليم داده شد ...).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 12 - 2

2 - خداوند از ميان بنى اسرائيل دوازده سرپرست بر آنان گماشت .

ص: 413

و بعثنا منهم اثنى عشر نقيباً

«نقيب» به كسى گفته مى شود كه از سوى والى و حاكم، بر گروه و طائفه اى رياست و سرپرستى مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 111 - 13

13 - حواريون حضرت عيسى ( ع ) دوازده مرد بوده اند

و اذ اوحيت إلى الحواريون

از امام رضا(ع) در پاسخ سؤال از تعداد حواريون حضرت عيسى(ع) روايت شده: . .. اما الحواريون فكانوا اثنى عشر رجلا ... . »

_______________________________

توحيد صدوق، ص 421، ح 1، ب 65; نورالثقلين، ج 1، ص 690، ح 434.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 160 - 1،2،4،12،13،14

1 - خداوند بنى اسرائيل را دوازده تيره و قبيله قرار داد .

و قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما

تمييز «اثنتى عشرة» كلمه اى مونث و مفرد همانند «فرقة» است كه به خاطر وضوحش در كلام آورده نشده است. اسباط، جمع سبط (تيره و قبيله) بدل براى «اثنتى عشرة» است.

2 - هر يك از دوازده تيره بنى اسرائيل خود امت و مجموعه اى مجزا از ديگر تيره ها

و قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما

«أمما» (جمع أمة) حال براى «أسباطا» است ; يعنى قبايلى كه هر كدام امتى بودند.

4 - تقسيم بنى اسرائيل به دوازده گروه ، نعمتى الهى براى آنان و در راستاى تنظيم امور اجتماعى ايشان

قطّعنهم اثنتى عشرة أسباطا أمما . .. قد علم كل أناس مشربهم

با توجه به اينكه در قسمتهاى بعد، نعمتهاى ارزانى شده به بنى اسرائيل مطرح شده است، معلوم مى شود تقسيم آنان به دوازده گروه نيز از نعمتهاى الهى است. جمله «قد علم ... » - كه بيان ثمره نيكو براى اين گروه بندى است - مى تواند مؤيد نعمت بودن اين تقسيم بندى باشد.

12 - جوشش دوازده چشمه آب از سنگ در پى فرود آمدن عصاى موسى بر آن

أن اضرب بعصاك الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عينا

«انبجاس» مصدر «انبجست» به معناى جوشيدن و فوران زدن است.

13 - هر يك از دوازده چشمه جوشيده از سنگ ، مخصوص طايفه اى از دوازده طايفه بنى اسرائيل بود .

قد علم كل أناس مشربهم

«أناس» جمع إنس (مردم) است و مراد از آن طوايف دوازده گانه بنى اسرائيل مى باشد. «مشرب» به آب آشاميدنى و يا جايگاهى كه از آن آب برمى دارند گفته مى شود و مقصود از آن چشمه هايى است كه از سنگ جوشيد.

14 - هر يك از دوازده چشمه جوشيده از سنگ ، داراى علامتى مشخص كننده اختصاص آن به طايفه اى از بنى اسرائيل بود .

قد علم كل أناس مشربهم

ص: 414

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 36 - 1،4

1 - از آغاز خلقت آسمان ها و زمين ، شمار ماه ها دوازده ماه است .

إن عدة الشهور عند اللّه اثنا عشر شهراً . .. يوم خلق السموت و الأرض

4 - وجود ماه هاى دوازده گانه در يك سال ، امرى ثابت از آغاز پيدايش آسمان ها و زمين و نه نظمى كه تدريجاً شكل گرفته باشد .

إن عدة الشهور . .. يوم خلق السموت و الأرض

عدد ده

39- عدد ده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 160 - 1،7

1 - هر كار نيك داراى پاداش ده چندان است.

من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها

«فلا يجزى . .. » دليل بر اين است كه مراد از «عشر أمثالها» پاداش كار نيك است.

7 - انجام عمل نيك به شرط حبط نشدن تا حضور در صحنه قيامت داراى پاداشى ده چندان است.

من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها

حرف «باء» در «بالحسنة» هم مى تواند براى تعديه باشد، كه در اين صورت «مجىء» به معناى انجام دادن است، و هم مى تواند براى مصاحبت باشد، كه در اين صورت «مجىء» به معناى حاضر شدن است. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است. بر اين مبنا جمله «من جاء بالحسنة» (كسى كه با عمل نيكى در قيامت حاضر شود)، اشاره به اين معنا دارد كه پاداش از آن كسى است كه عمل نيكش تا قيامت باقى باشد و با گناه حبط نشده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 3،4

3 - موسى ( ع ) علاوه بر گذراندن سى شب براى عبادت و مناجات ، موظف به ادامه آن تا ده شب ديگر شد .

و أتممنها بعشر فتم ميقت ربه أربعين ليلة

«ميقات» به معناى زمانى است كه براى انجام كارى تعيين گردد. «ميقات ربه» يعنى زمانى را كه خدا براى انجام عبادت و مناجات موسى تعيين كرد.

4 - مناجات خاص موسى با خداوند با گذشتن چهل شب ، در دو مرحله سى شبه و ده شبه ، كامل شد و به حد مطلوب رسيد .

فتم ميقت ربه أربعين ليلة

فعل «تمَّ» متضمن معناى «بلغ» مى باشد و بدين لحاظ «اربعين» مفعولٌ به براى آن است ; يعنى: «فتم ميقات ربه بالغاً أربعين ليلة».

ص: 415

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 65 - 4،6،7

4 - اهل ايمان موظف به پايدارى در برابر لشكريان كفر تا پيروزى بر آنان ; حتى در صورت ده برابر بودن نيروى انسانى كافران

حرض المؤمنين على القتال إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين

تغيير نكردن نسبت در دو فراز ياد شده، يعنى بيست در مقابل دويست و صد در مقابل هزار، بيانگر اين است كه ضرورت مقاومت مخصوص بيست و دويست نفر نيست، بلكه تحقق نسبت (يك بر ده) ملاك حكم است.

6 - مؤمنان صدر اسلام در برهه اى از عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى استعداد و توان پيروز شدن بر لشكرى تا ده برابر نفرات ايشان

إن يكن . .. يغلبوا ألفا

چون در آيه بعد تخفيف در حكم جهاد و مقاومت را به تحقق ضعف تعليل كرده است، معلوم مى شود خداوند با توجه به توان و استعداد اهل ايمان بر آنان واجب كرده بود كه در مقابل لشكرى تا ده برابر خود مقاومت كنند.

7 - ضرورت پايدارى در مقابل دشمنى با نيرويى ده برابر ، مشروط به اين است كه رزمجويان اهل ايمان كمتر از بيست نفر نباشند .

إن يكن منكم عشرون صبرون يغلبوا مائتين

رساندن معناى مقصود، يعنى لزوم مقاومت يك بر ده، با جمله اى كوتاهتر از آنچه آمده ممكن بود. بنابراين تطويل آن با ذكر دو مثال حاوى نكاتى است ; از جمله اين احتمال كه نسبت ياد شده و حكم مترتب بر آن در صورتى است كه نفرات اهل ايمان بيست نفر و يا بيشتر باشند و اگر كمتر باشند اين حكم جارى نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 66 - 1،3

1 - لزوم پايدارى اهل ايمان در برابر لشكرى با نيرويى ده برابر ، حكمى كه پس از گذشت مدتى تخفيف داده شد .

الئن خفف اللّه عنكم

3 - لزوم پايدارى هر مؤمن در ميدان نبرد با دو كافر ، نسخ كننده حكم پيشين ( لزوم پايدارى هر مؤمن در برابر ده كافر )

ان يكن منكم عشرون . .. الئن خفف اللّه عنكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 13 - 2

2- قرآن در تحدى با مشركان ، آنان را به آوردن ده سوره همانند سوره هاى قرآن فراخواند و آنان را به مبارزه طلبيد .

أم يقولون افتريه قل فأتوا بعشر سور مثله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 14 - 1

1- انسان ها و معبود هاى دروغينشان ، ناتوان از آوردن ده سوره هم طراز قرآن

قل فأتوا بعشر سور مثله . .. فإلّم يستجيبوا لكم

ظاهر اين است كه خطاب در «لكم» و «اعملوا» - به قرينه «فهل أنتم مسلمون» - متوجه مشركان باشد. براين اساس، ضمير فاعلى در «يستجيبوا» به «من استطعتم» باز مى گردد; يعنى، [اى پيامبر ! به مشركان بگو:] اگر كسى و از جمله معبودهايتان، براى آوردن همانند قرآن - به خاطر عجزشان - دعوت شما را اجابت نكردند ... .

ص: 416

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 103 - 3

3 - گروهى از مجرمان و روى گردانان از قرآن در قيامت ، مدت زمان درنگ خود را در برزخ ، ده روز تخمين مى زنند .

إن لبثتم إلاّعشرًا

«لبث» به معناى توقف و درنگ است و مراد از «عشراً» - به قرينه «يوماً» در آيه بعد - ده روز مى باشد. اين كلمه گرچه فقط براى مؤنث (مثل ليالى) به كار مى رود; ولى هنگام حذف تميز براى مذكر (مانند أيّام) نيز استعمال دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 27 - 4

4 - شعيب ( ع ) ، خواستار حداقل هشت سال و حداكثر ده سال كار ( شبانى گوسفندان ) ، از موسى در قبال ازدواج با يكى از دخترانش بود .

قال إنّى أُريد أن أُنكحك . .. على أن تأجرنى ثمنى حجج فإن أتممت عشرًا فمن عندك

«حجج» جمع «حجه» است و مراد از آن «سنين» مى باشد; يعنى، «على أن تأجرنى ثمانى سنين».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 2 - 1،3

1 - سوگند خداوند ، به شب هاى ده گانه

و ليال عشر

3 - وجود ده شب با فضيلت ، به صورت پياپى در بين شب هاى هر سال

و ليال عشر

درباره مراد از شب هاى ده گانه، اقوال و روايات گوناگونى وجود دارد. مشهورترين آنها اين است كه مراد، شب هاى دهه اول ذى الحجه است. برخى آن را بر دهه آخر ماه رمضان و يا دهه اول ماه محرم تطبيق داده اند.

عدد صد وبيست و چهار

40- عدد صد وبيست و چهار هزار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 164 - 10

10 - گفتگوى خداوند با موسى ( ع ) به مقدار صد و بيست و چهار هزار كلمه در مدت سه شبانه روز

و كلم اللّه موسى تكليماً

رسول خدا(صلی الله علیه و آله): ان اللّه ناجى موسى بن عمران(ع) بمائة الف كلمة و اربعة و عشرين الف كلمة فى ثلثة ايام و لياليهن . .. .

_______________________________

خصال صدوق، ص 641، ح 20، باب ما بعد الالف; نورالثقلين، ج 1، ص 574، ح 675.

ص: 417

عدد صد هزار

41- عدد صد هزار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 147 - 2

2 - جمعيت قوم يونس ، بيش از يك صدهزار نفر بود .

و أرسلنه إلى مائة ألف أو يزيدون

عدد هفتاد

42- عدد هفتاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 8،10

8 - هفتاد مرتبه استغفار در سحرگاهان ، شيوه تقواپيشگان .

للّذين اتقوا . .. و المستغفرين بالاسحار

امام صادق (ع): من قال فى و تره اذا أوتر «استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه» سبعين مرّة . .. كتبه اللّه عنده من المستغفرين بالأسحار ... .

_______________________________

من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 309، ح 4 ; خصال صدوق ،ص 581، ح 3، باب السبعين ; نورالثقلين، ج 1، ص 321، ح 62.

10 - كسى كه يك سال در نماز وتر ، هفتاد بار « استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه » بگويد ، از مستغفرين در سحرگاهان است .

و المستغفرين بالاسحار

امام صادق (ع): . .. من قال فى وتره اذا اوتر «استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه» سبعين مرة و واظب على ذلك حتى تمضى له سنة، كتبه اللّه عنده من المستغفرين بالاسحار.

_______________________________

من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 309، ح 4 ; نورالثقلين، ج 1، ص 321، ح 62 ; خصال صدوق، ج 2، ص 581، ح 3، باب السبعين.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 155 - 2،3

2 - موسى ( ع ) از ميان بنى اسرائيل هفتاد نفر را براى بردن به ميعادگاه مناجات انتخاب كرد .

و اختار موسى قومه سبعين رجلا لميقتنا

كلمه «سبعين» مفعول براى «اختار» مى باشد و «قومه» به سبب حذف حرف جر، منصوب شده است ; يعنى «من قومه». البته برخى «قومه» را مفعول و «سبعين» را بدل از آن گرفته اند.

3 - هفتاد مرد گزينش شده براى حضور در ميعادگاه مناجات ، بهترين و لايقترين مردم بنى اسرائيل در ديدگاه موسى ( ع )

ص: 418

و اختار موسى

«اختيار» به معناى انتخاب و گزينش خير است. بنابراين «اختار موسى» يعنى موسى بهترينها را انتخاب كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 80 - 1

1 - اعلام قطعيت عذاب الهى براى منافقان استهزاگر و عدم تأثير استغفار مكرر ( هفتاد بار ) پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى آنان

و لهم عذاب أليم. استغفر لهم أو لاتستغفر لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 32 - 1

1 - كافران صاحب زر و زور در دوزخ ، در زنجيرى بلند به طول هفتاد زراع به بند كشيده خواهند شد .

ثمّ فى سلسلة ذرعها سبعون ذراعًا

43- عدد هفتاد و دو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 26

26 - تنها يك فرقه از هفتاد و يك فرقه يهود و يك گروه از هفتاد و دو گروه نصارا ، معتدل و متعهد به كتاب آسمانى خويشند .

و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل . .. و كثير منهم ساء ما يعملون

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده: تفرقت امة موسى على احدى و سبعين ملة (فرقة) سبعون منها فى النار و واحدة فى الجنة و تفرقت امة عيسى على اثنين و سبعين فرقة احدى و سبعون فرقة فى النار و واحدة فى الجنة . .. حضرت على(ع) هرگاه اين حديث را از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل مى كرد، اين آيه را قرائت مى فرمود: و لو ان اهل الكتاب امنوا ... و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل ... منهم ساء ما يعملون

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 331، ح 151; نورالثقلين، ج 1، ص 651، ح 288.

عدد هفتاد و دو

44- عدد هفتاد و دو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 26

26 - تنها يك فرقه از هفتاد و يك فرقه يهود و يك گروه از هفتاد و دو گروه نصارا ، معتدل و متعهد به كتاب آسمانى خويشند .

و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل . .. و كثير منهم ساء ما يعملون

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده: تفرقت امة موسى على احدى و سبعين ملة (فرقة) سبعون منها فى النار و واحدة فى الجنة و تفرقت

ص: 419

امة عيسى على اثنين و سبعين فرقة احدى و سبعون فرقة فى النار و واحدة فى الجنة . .. حضرت على(ع) هرگاه اين حديث را از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل مى كرد، اين آيه را قرائت مى فرمود: و لو ان اهل الكتاب امنوا ... و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل ... منهم ساء ما يعملون

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 331، ح 151; نورالثقلين، ج 1، ص 651، ح 288.

ص: 420

16- اعدام

1- اعدام محارب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 33 - 1،2،3،20،22،23،27

1 - محاربين و ستيزه جويان با خدا و رسول يا بايد كشته شوند و يا به دار آويخته گردند و يا دست و پايشان از جهت مخالف بريده شود و يا تبعيد گردند .

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه و رسوله . .. او ينفوا فى الارض

2 - محاربين در صورت فسادانگيزى در جامعه ايمانى ، محكوم به يكى از حدود چهارگانه ( قتل ، به دار آويختن ، قطع دست و پا و تبعيد )

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه و رسوله . .. او ينفوا فى الارض

برداشت فوق بر اين مبناست كه واو عاطفه در «و يسعون» واو جمع باشد. يعنى حد ذكر شده از آن محاربى است كه فسادگر باشد. تكرار نشدن «الذين» در «يسعون» مؤيد اين معناست.

3 - حدود چهارگانه ( قتل ، به دار آويختن ، قطع دست و پا و تبعيد ) ، كيفرى مناسب براى محاربان فسادگر

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه و رسوله و يسعون فى الارض فساداً

«جزاء» در لغت به معناى كيفر و پاداشى است كه كافى باشد.

20 - سلاح بر گرفتن و ايجاد ناامنى در راه ها - همراه با قتل ، - محاربه با خدا و رسول و كيفر آن اعدام است .

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه . .. ان يقتلوا

از امام جواد(ع) روايت شده كه در پاسخ از سؤال حكم فسادگرانى كه راه بر مردم بسته اند فرمود: . .. و ان كانوا اخافوا السبيل و قتلوا النفس امر بقتلهم ... .

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 315، ح 91; تفسير برهان، ج 1، ص 467، ح 16.

22 - اعدام ، مجازات محارب فسادگر در زمين در صورت ارتكاب قتل

ص: 421

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه . .. ان يقتلوا

از امام رضا(ع) درباره آيه فوق روايت شده: اذا حارب اللّه و رسوله و سعى فى الارض فساداً فقتل قتل به . .. .

_______________________________

كافى، ج 7، ص 247، ح 8; نورالثقلين، ج 1، ص 623، ح 165.

23 - اعدام و بدار آويختن ، مجازات محارب فسادگر در زمين در صورت ارتكاب قتل و غارت

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه . .. او يصلبوا

از امام رضا(ع) درباره آيه فوق روايت شده: اذا حارب اللّه و رسوله و سعى فى الارض فساداً . .. و ان قتل و اخذ المال قتل و صلب ... .

_______________________________

كافى، ج 7، ص 247، ح 8; نورالثقلين، ج 1، ص 623، ح 165.

27 - بريدن يك دست و يك پا از جهت مخالف و سپس به دار آويختن ، كيفر ايجاد ناامنى در راه ها به همراه قتل و غارت اموال

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه و رسوله . .. و ارجلهم من خلف

از امام جواد(ع) روايت شده كه در پاسخ سؤال از حكم فسادگرانى كه راه بر مردم بسته اند فرمود: . .. و ان كانوا اخافوا السبيل و قتلوا النفس و اخذوا المال امر بقطع ايديهم و ارجلهم من خلاف و صلبهم بعد ذلك ... .

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 315، ح 91; تفسير برهان، ج 1، ص 467، ح 16.

2- اعدام مفسدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 11،12

11 - حكم قصاص نفس و قانون اعدام مفسدان ، از احكام الهى در آيين بنى اسرائيل

انه من قتل نفساً بغير نفس او فساد فى الارض

12 - فسادانگيزى در زمين ، موجب مجازات اعدام

من قتل نفساً بغير نفس او فساد فى الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 33 - 5،22،23

5 - تبهكاران و فسادانگيزان جامعه ايمانى ، محكوم به يكى از حدود چهارگانه ( قتل ، به دار آويختن ، قطع دست و پا و تبعيد ) *

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه و رسوله و يسعون فى . .. او ينفوا من الارض

كلمه «فى الارض» بيانگر اين است كه مراد از «فساد»، فساد در جامعه است، نه فسادهاى فردى. گفتنى است كه در برداشت فوق «فسادگرى» عنوانى مستقل از محارب گرفته شده است.

22 - اعدام ، مجازات محارب فسادگر در زمين در صورت ارتكاب قتل

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه . .. ان يقتلوا

از امام رضا(ع) درباره آيه فوق روايت شده: اذا حارب اللّه و رسوله و سعى فى الارض فساداً فقتل قتل به . .. .

_______________________________

ص: 422

كافى، ج 7، ص 247، ح 8; نورالثقلين، ج 1، ص 623، ح 165.

23 - اعدام و بدار آويختن ، مجازات محارب فسادگر در زمين در صورت ارتكاب قتل و غارت

انما جزؤا الذين يحاربون اللّه . .. او يصلبوا

از امام رضا(ع) درباره آيه فوق روايت شده: اذا حارب اللّه و رسوله و سعى فى الارض فساداً . .. و ان قتل و اخذ المال قتل و صلب ... .

_______________________________

كافى، ج 7، ص 247، ح 8; نورالثقلين، ج 1، ص 623، ح 165.

3- اعدام موهنان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 12 - 7

7 - اعدام ، كيفر طعن و توهين به اسلام

و طعنوا فى دينكم فقتلوا

4- اعدام همبند يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 45 - 1

1- يكى از دو هم بند زندانى يوسف ( ع ) ، از مرگ و زندان نجات پيدا كرد و به دربار راه يافت و ديگرى به اعدام محكوم شد .

و قال الذى نجا منهما

5- تهديد به اعدام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 124 - 3

3 - فرعون ، ساحران مؤمن به موسى ( ع ) را تهديد كرد كه پس از بريدن دست و پايشان تمامى آنان را به چوبه دار خواهد بست .

ثم لأصلبنكم أجمعين

6- موارد اعدام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 9 - 6

ص: 423

6 - اعدام ، كيفرى پذيرفته شده براى بعضى از گناهان

بأىّ ذنب قتلت

استفهام در اين آيه (به كدامين گناه؟) حاكى از پذيرش اين نكته است كه هر چند برخى گناهان ممكن است مجوّز اعدام باشد; ولى زنده به گور شدگان، از آن گناهان پاك بودند.

ص: 424

17- اعراب

1- اعراب

اتمام حجت بر اعراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 198 - 2

2 - اتمام حجت كامل خدا بر مردم عرب ، با فراهم آوردن هموارترين زمينه هاى هدايت براى آنان

و لو نزّلنه على بعض الأعجمين

2- اعراب قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 6

6 - قبايل عرب تا پيش از گرايش به اسلام گرفتار دشمنىِ عميق و ديرپاى نسبت به يكديگر بودند .

و ألف بين قلوبهم . .. ما ألفت بين قلوبهم

3- بينش اعراب جاهليت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 9 - 2

2 - دختر بودن فرزند - در ديدگاه برخى از اعراب جاهلى - موجب استحقاق قتل بود .

بأىّ ذنب قتلت

ص: 425

4- بينش اعراب دوران بعثت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 28 - 18

18 - بَردگان ، در ديد اعراب عصر بعثت ، فاقد هرگونه هويت و ارزش بودند .

هل لكم . .. تخافونهم كخيفتكم أنفسكم

از اين كه مشركان، از ناحيه بردگان خويش، يا احساس نگرانى نداشتند و يا چندان قابل توجه نبود، استفاده مى شود كه آنان را داراى قدر و منزلت نمى دانستند.

5- تأليف قلوب اعراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 7

7 - ايجاد الفت و محبت بين قبايل عرب با صرف تمامى ثروت دنيا ، امرى ناممكن و غير قابل دستيابى ، حتى براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لو أنفقت ما فى الأرض جميعا ما ألفت بين قلوبهم

6- تعصب اعراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 199 - 1،2

1 - ايمان نياوردن عرب به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) در صورت نزول آن بر فردى غير عرب و با زبان غيرعربى

و لو نزّلنه . .. ما كانوا به مؤمنين

2 - قوم عرب ، داراى گرايش و تعصب نژادى و فرهنگى شديد

و لو نزّلنه على بعض الأعجمين . .. ما كانوا به مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 200 - 1

1 - مجرمان متعصب عرب ، منكر آسمانى بودن قرآن ، على رغم جريان آن درقلب هايشان به زبان عربى روشن

كذلك سلكنه فى قلوب المجرمين

«كذلك» به فرض نزول قرآن به زبان غير عربى (و لو نزّلناه على بعض الأعجمين. ..) اشاره دارد. «سلوك» (مصدر «سلكنا») به معناى وارد كردن و راه دادن است. ضمير مفعول در «سلكناه» به قرآن بازمى گردد;يعنى، «مثل ذلك السلوك سلكنا القرآن فى قلوب المجرمين». مقصود اين است كه همان طور كه اگر قرآن به زبان عجمى نازل مى گرديد و بر اين مجرمان تلاوت مى شد، از

ص: 426

آن چيزى نمى فهميدند، اكنون هم كه به زبان عربى شيوا و روشن نازل شده است، از آن چيزى نمى فهمند و به آن ايمان نمى آورند.

7- خداشناسى اعراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 1 - 12

12 - محبوبيّت و عظمت خداوند نزد همگان ، حتى اعراب در زمان جاهليّت

و اتّقوا اللّه الّذى تسآءلون به

درخواست مردم از يكديگر با نام خدا (تو را به خدا چنين كن)، كه مفهوم جمله «تساءلون به» مى باشد، نشانه محبوبيّت و عظمت نام خدا نزد مخاطبان است ; كه از جمله مخاطبان، اعراب دوران جاهليّت هستند.

8- دشمنى اعراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 63 - 6،7

6 - قبايل عرب تا پيش از گرايش به اسلام گرفتار دشمنىِ عميق و ديرپاى نسبت به يكديگر بودند .

و ألف بين قلوبهم . .. ما ألفت بين قلوبهم

7 - ايجاد الفت و محبت بين قبايل عرب با صرف تمامى ثروت دنيا ، امرى ناممكن و غير قابل دستيابى ، حتى براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

لو أنفقت ما فى الأرض جميعا ما ألفت بين قلوبهم

9- زمينه هدايت اعراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 198 - 2

2 - اتمام حجت كامل خدا بر مردم عرب ، با فراهم آوردن هموارترين زمينه هاى هدايت براى آنان

و لو نزّلنه على بعض الأعجمين

10- شرك اعراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 106 - 5

ص: 427

5- « عن أبى عبدالله ( ع ) [ فى قوله تعالى ] : « و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون » إنها نزلت فى مشركى العرب إذ سئلوا من خلق السماوات و الأرض و ينزل المطر ؟ قالوا : الله ثم هم يشركون و كانوا يقولون فى تلبيتهم : لبيك لا شريك لك إلاّ شريكاً هو لك تملكه و ما ملك ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداى تعالى «وما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون» روايت شده است كه: اين آيه درباره مشركان عرب نازل شده است، هنگامى كه از آنان سؤال شد: چه كسى آسمانها و زمين را خلق كرده و باران را نازل مى كند؟ گفتند: خدا، سپس شرك مىورزيدند و در تلبيه خود مى گفتند: لبيك شريكى براى تو نيست مگر شريكى كه او از آنِ توست. تو مالك اويى و مالك آنچه كه او مالك است».

11- معاهده با اعراب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 91 - 3

3 - ترك تعرض به مسلمانان از سوى طوايفى از اعراب در مقابل عدم تعرض مسلمانان به آن طايفه ، موضوع قرارداد پيشنهادى نمايندگان آن طايفه .

ستجدون اخرين يريدون ان يَامنوكم و يَامنوا قومهم

ص: 428

18- اعلام

1- اعلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 205 - 17

17 - اَخنس بن شريق ، دشمن و منافق و مفسد و متكبّر و نصيحت ناپذير

و من الناس . .. و اذا تولى

برخى مفسّرين برآنند كه آيه مزبور درباره فردى به نام اخنس بن شريق نازل شده است كه برخوردى منافقانه داشت. (مجمع البيان.)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 218 - 12

12 - عبداللّه بن جحش و همراهان او ، از زُمره مؤمنان و مهاجرانِ مجاهدِ در راه خدا

ان الذين امنوا و الذين هاجروا و جاهدوا فى سبيل اللّه

مفسّرين، عبداللّه بن جحش و همراهان او را - كه از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور شدند تا به محلّى به نام نخله هجرت كنند و اخبار و اطلاعاتى از دشمن براى آن حضرت بفرستند - مورد نزول آيه مى دانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 149 - 10

10 - واپسگرايى ، پيامد پيروى مؤمنان از منافقان دعوت كننده به ارتداد ، چون عبداللّه بن اُبىّ

يا ايّها الّذين امنوا ان تطيعوا الّذين كفروا يردّوكم على اعقابكم

اميرالمؤمنين على (ع) درباره آيه فوق فرمود: نزلت فى المنافقين اذ قالوا للمؤمنين يوم احد عند الهزيمة ارجعوا الى اخوانكم و ارجعوا الى دينهم.

_______________________________

ص: 429

مجمع البيان، ج 2، ص 856 ; نورالثقلين، ج 1، ص 402، ح 393.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 92 - 18

18- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : التى نقضت غزل ها إمرأة . . . يقال لها : رابطة ( ريطة ) . . . كانت حمقاء تغزل الشعر فإذا غزلت نقضته ثمّ عادت فغزلته فقال الله : « كالتى نقضت غزلها . . . » . . . ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: آن زن كه رشته هى تافته خود را باز مى كرد زنى بود . .. به نام رابطه (يا ريطه) ... و او زن احمقى بود كه مو [ى بز و غيره]را مى تافت و پس از تافتن، آنها را باز مى كرد و سپس دوباره مى تافت. پس خداوند فرمود: كالتى نقضت غزلها...».

2- آثار اعلام پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 7

7- اعلام پيروزى قطعى حق بر باطل ، مايه اميد مؤمنان و يأس مشركان و باطل گرايان

و قل جاء الحقّ و زهق البطل إن البطل كان زهوقًا

اعلام صريح بر شكست قطعى باطل، در پى بيان تلاشهاى كافران جهت اخراج پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مكه، مى تواند براى تقويت بنيه روانى مؤمنان و ايجاد يأس در دل مشركان باشد.

3- آثار اعلام شكست باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 7

7- اعلام پيروزى قطعى حق بر باطل ، مايه اميد مؤمنان و يأس مشركان و باطل گرايان

و قل جاء الحقّ و زهق البطل إن البطل كان زهوقًا

اعلام صريح بر شكست قطعى باطل، در پى بيان تلاشهاى كافران جهت اخراج پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مكه، مى تواند براى تقويت بنيه روانى مؤمنان و ايجاد يأس در دل مشركان باشد.

4- آداب اعلام تصميم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 24 - 1

ص: 430

1- توجه به مشيّت خداوند و گفتن « إنْ شاء اللّه » به هنگام اعلان هرگونه وعده و تصميم ، لازم است .

و لاتقولنّ . .. إلاّ أن يشاء اللّه

«إلاّ أن يشاء اللّه» نياز به تقدير دارد; زيرا، بدون تقدير، نهى «لاتقولنّ. ..» توجيه پذير نيست. مناسب ترين تقديرى كه مفسّران بيان كرده اند، عبارت «إلاّ أن تقرنه بأن يشاء اللّه» است. در اين صورت، مفاد آيه، با توجه به آيه قبل، چنين مى شود: «در گفته خود، انجام هيچ كارى را براى زمان آينده، قطعى مساز، مگر آن را به مشيّت و خواست خداوند همراه سازى».

5- آداب اعلام وعده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 24 - 1

1- توجه به مشيّت خداوند و گفتن « إنْ شاء اللّه » به هنگام اعلان هرگونه وعده و تصميم ، لازم است .

و لاتقولنّ . .. إلاّ أن يشاء اللّه

«إلاّ أن يشاء اللّه» نياز به تقدير دارد; زيرا، بدون تقدير، نهى «لاتقولنّ. ..» توجيه پذير نيست. مناسب ترين تقديرى كه مفسّران بيان كرده اند، عبارت «إلاّ أن تقرنه بأن يشاء اللّه» است. در اين صورت، مفاد آيه، با توجه به آيه قبل، چنين مى شود: «در گفته خود، انجام هيچ كارى را براى زمان آينده، قطعى مساز، مگر آن را به مشيّت و خواست خداوند همراه سازى».

6- اعلام آمادگى آصف بن برخيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 40 - 1

1 - اعلام آمادگى فردى از درباريان سليمان براى آوردن تخت بلقيس در كمتر از يك طرفة العين

قال الذى . .. أنا ءاتيك به قبل أن يرتدّ إليك طرفك

7- اعلام آمادگى اشراف قوم سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 33 - 3،4

3 - اعلام آمادگى اميران و درباريان سبا براى درگيرى نظامى با سليمان ( ع )

أفتونى فى أمرى . .. قالوا نحن أُولوا قوّة و أُولوا بأس شديد

تذكر قدرت و نيرومندى، اشاره به اين دارد كه آنان براى هر نبردى - ولو با سليمان - آمادگى دارند.

4 - اظهار آمادگى درباريان سبا براى پذيرش هرگونه تصميم ملكه ، در عين آمادگى براى نبرد

قالوا نحن أُولوا قوّة . .. و الأمر إليك

ص: 431

درباريان سبا با اين كه آمادگى خود را براى نبرد يادآور شدند، در عين حال كار تصميم گيرى را به خود ملكه واگذار كردند.

8- اعلام آمادگى عفريت جن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 39 - 1

1 - اعلام آمادگى عفريتى از جنيان ، براى حاضر ساختن تخت بلقيس ، پيش از برخاستن سليمان از مسند خويش

قال عفريت من الجنّ أنا ءاتيك به قبل أن تقوم من مقامك

«مقام» اسم مكان از «قام بالأمر» است; يعنى، «قبل أن تقوم من مجلسك الذى تجلس فيه لأمر الحكومة». گفته شده كه سليمان هر روز صبح تا ظهر براى انجام كارها و اداره امور مملكت بر مسند مى نشست.

9- اعلام آمادگى فرماندهان قوم سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 33 - 3

3 - اعلام آمادگى اميران و درباريان سبا براى درگيرى نظامى با سليمان ( ع )

أفتونى فى أمرى . .. قالوا نحن أُولوا قوّة و أُولوا بأس شديد

تذكر قدرت و نيرومندى، اشاره به اين دارد كه آنان براى هر نبردى - ولو با سليمان - آمادگى دارند.

10- اعلام آمرزشهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 49 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) وظيفه دار باخبر ساختن بندگان از غفران ، آمرزش ، رحمت و مهربانى خداوند

نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحيم

11- اعلام آيه تبليغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 7،9،12

7 - انجام وظيفه رسالت الهى از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در گرو ابلاغ پيام ويژه خداوند ( اعلام ولايت على ( ع ) ) به مردم

بلغ ما أنزل . .. و إن لم تفعل فما بلغت رسالته

ص: 432

9 - ابلاغ پيام ويژه الهى در آيه تبليغ ، در گرو انتخاب شيوه اى عملى از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى انجام آن

بلغ . .. و إن لم تفعل فما بلغت رسالته

تعبير قرآن در جمله «و ان لم تفعل» به جاى «و ان لم تبلغ» و يا «و الا . ..» مى رساند كه آن پيام، پيامى بوده كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) وظيفه داشت آن را عملا به مردم ابلاغ كند و مجرد گفتن كفايت نمى كرده است، چنانچه آن حضرت در غدير خم با معرفى على(ع) وى را براى امامت نصب كرد.

12 - خداوند ، تضمين كننده حفاظت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از خطر احتمالى ابلاغ پيام ويژه الهى ( ولايت على ( ع ) )

بلغ ما أنزل . .. و اللّه يعصمك من الناس

12- اعلام اتحاد با اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 16

16 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور به اعلان و ابراز باور ها و عقايد مشترك خود با اهل كتاب

قل ءامنت بما أنزل اللّه من كتب

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه مخاطب پيامبر(صلی الله علیه و آله) اهل كتاب باشند.

13- اعلام اجابت دعاى موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 89 - 3

3 - خداوند ، استجابت دعاى موسى و هارون ( ع ) عليه فرعون و اطرافيانش را ، به آنان اعلام فرمود .

قال قد أجيبت دعوتكما

14- اعلام اجابت دعاى هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 89 - 3

3 - خداوند ، استجابت دعاى موسى و هارون ( ع ) عليه فرعون و اطرافيانش را ، به آنان اعلام فرمود .

قال قد أجيبت دعوتكما

ص: 433

15- اعلام بخل مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 100 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، وظيفه دار متذكر شدن و به رخ كشيدن خصلت بخل مشركان به آنان

قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربّى إذًا لأمسكتم خشية الإنفاق

اين برداشت، مبتنى بر اين است كه مخاطبان آيه، با توجه به آيات قبل، كافران باشند.

16- اعلام بشارت ولادت يحيى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 11 - 8

8- زكريا ( ع ) پس از خروج از عبادتگاه ، فرا رسيدن زمان تحقق بشارت فرزند را به قوم خويش فهماند .

أن سبّحوا

ظاهر اين است كه آنچه زكريا(ع) از قوم خود خواسته است، با حادثه پيش آمده در ارتباط باشد; يعنى، زكريا(ع)، قضيه را به آنان تفهيم كرده و ضرورت تسبيح و تنزيه خداوند را در چنين مواردى يادآور شده است.

17- اعلام بشارتهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 24 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور ابلاغ بشارت ها و تهديد هاى خداوند به مردم

فبشّرهم

18- اعلام بشربودن محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 110 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور يادآورى و تأكيد بر جنبه بشرى خود در قبال تصوّرات بى جا و نامعقول از وى است .

قل إنّما أنا بشر مثلكم

«إنّما» دال بر حصر است. قصر اضافى در «قل إنّما أنا بشر» قصر موصوف بر صفت است; يعنى، پيامبر(صلی الله علیه و آله) بشر است، نه موجودى ماوراى آن. اين نوع قصر، در موقعيّتى ابراز مى گردد كه مخاطب، تصوّرات ديگرى درباره متكلم دارد و متكلم، درصدد منقلب كردن آن ها است.

ص: 434

19- اعلام بطلان شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 66 - 3

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اعلام در دست داشتن دلايل و برهان هاى روشن بر بطلان عقيده شرك آلود و درستى آيين توحيدى

إنّى نهيت أن أعبد الذين تدعون من دون اللّه لمّا جاءنى البيّنت

20- اعلام بغض خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 10 - 1

1 - اعلام بغض و دشمنى شديد خداوند نسبت به كافران لجوج و حق ناپذير در قيامت

إنّ الذين كفروا ينادون لمقت اللّه أكبر من مقتكم أنفسكم إذ تدعون إلى الإيمن فتكف

«مقت» به معناى بغض شديد است.

21- اعلام پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 1

1- فرمان خدا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى اعلام غلبه حتمى حق و اضمحلال قطعى باطل ، به مشركان مكه

و قل جاء الحقّ و زهق البطل

22- اعلام تبرى از مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 216 - 1

1 - فرمان خدا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) مبنى بر اظهار بيزارى از رفتار شرك آميز خويشاوندان خود در صورت امتناع از ايمان آوردن

و أنذر عشيرتك. .. فإن عصوك فقل إنّى برىءٌ ممّا تعملون

ضمير فاعل در «عصوك» به «عشيرة» بازمى گردد.

ص: 435

23- اعلام تبرى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 15

15 - از امام باقر ( ع ) روايت شده است كه فرمود : « خطب على ( ع ) الناس . . . فقال : . . . من كانت له مدة فهو إلى مدته و من لم يكن له مدة فمدته أربعة أشهر و كان خطب يوم النحر . . . ;

على (ع) [هنگام اعلام براءت] براى مردم سخنرانى كرد. .. و فرمود: ... هر كس براى او مدت تعيين شده تا همان مدت، و كسى كه براى او مدت تعيين نشده تا چهار ماه مهلت دارد و اين سخنرانى روز عيد قربان بود ... ».

24- اعلام تبرى در حج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 3

3 - دهم ذيحجه سال نهم هجرت ، روز ابلاغ پيام برائت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عموم مردم حاضر در مراسم حج

و أذن من اللّه و رسوله إلى الناس يوم الحج الأكبر

بر اساس نظر مفسران، سال نهم هجرت، سال اعلام برائت است و بر پايه رواياتى كه از ائمه معصومين (ع) رسيده است، روز حج اكبر، دهم ذيحجه است.

25- اعلام تبرى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 35 - 7

7- اعلام بيزارى پيامبر (صلی الله علیه و آله) از شركورزى مشركان مكه و گناهان آنان

و أنا برىءٌ مما تجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 36 - 7

7- پيامبر (صلی الله علیه و آله) از ناحيه خداوند فرمان داشت ، يكتاپرستى خويش و گريزش از شرك را اعلام كند .

قل إنما أُمرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 2 - 5

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور ابلاغ تباين معبود خود با معبود هاى مشركان و تصريح به ناهماهنگى كامل ، بين شرك و توحيد

قل . .. لا أعبد ما تعبدون

ص: 436

26- اعلام تبليغ مجانى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 57 - 2

2 - تأثير مثبت اعلام كردن نداشتن هيچ چشمداشت و درخواست مزدى ، در هدايت و تربيت مردم

قل ما أسئلكم عليه من أجر

از فرمان خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، براى اعلام كردن نداشتن چشم داشتى در انجام رسالت خود - پس از بيان هدف اصلى و روش تبليغى آن در آيه قبل - مى توان برداشت فوق را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 109 - 6

6 - نداشتن چشمداشت مادى از مردم و اعلام آن به همگان ، داراى تأثير مثبت و سازنده در تبليغ و رسالت الهى

فاتّقوا اللّه و أطيعون . و ما أسئلكم عليه من أجر إن أجرى إلاّ على ربّ العلمين

برداشت ياد شده از تصريح حضرت نوح(ع) به مطلب فوق استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 127 - 6

6 - نداشتن چشمداشت مادى از مردم و اعلام آن به همگان ، داراى تأثير مثبت و سازنده در تبليغ و رسالت الهى

و ما أسئلكم عليه من أجر إن أجرى إلاّ على ربّ العلمين

برداشت ياد شده از تصريح حضرت هود(ع) به مطلب فوق استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 145 - 6

6 - نداشتن چشمداشت مادى از مردم و اعلام آن به همگان ، داراى تأثير مثبت و سازنده در تبليغ دين و رسالت الهى

و ما أسئلكم عليه من أجر إن أجرى إلاّ على ربّ العلمين

برداشت ياد شده از تصريح حضرت صالح(ع) به مطلب ياد شده استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 164 - 6

6 - نداشتن چشمداشت مادى از مردم و اعلام آن به همگان ، داراى تأثير مثبت و سازنده در تبليغ دين و رسالت الهى

و ما أسئلكم عليه من أجر إن أجرى إلاّ على ربّ العلمين

برداشت ياد شده از تصريح حضرت لوط(ع) به مطلب مزبور استفاده مى شود.

ص: 437

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 180 - 6

6 - نداشتن چشمداشت مادى از مردم و اعلام آن به همگان ، داراى تأثير مثبت و سازنده در تبليغ دين و رسالت الهى

و ما أسئلكم عليه من أجر إن أجرى إلاّ على ربّ العلمين

برداشت ياد شده از تصريح حضرت شعيب(ع) به مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 47 - 1،6

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور ابلاغ نداشتن هيچ چشمداشت مادى از مردم ، در قبال رسالتش

قل ما سألتكم من أجر فهو لكم

اين تعبير كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر پاداشى از شما طلب كردم مال خودتان باشد، تعبيرى است كنايى و اشاره دارد به اين كه از شما انتظار هيچ مزدى ندارم و نمى خواهم.

6 - مبلغان دين ، در قبال انجام رسالت دينى ، نبايد چشمداشتى مادى از مخاطبان داشته باشند .

ما سألتكم من أجر فهو لكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 86 - 1،3

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به اعلام اين كه هيچ چشم داشت مادى و درخواست مزدى از مردم ندارد .

قل ما أسئلكم عليه من أجر

3 - نداشتن چشمداشت مادى از مردم و اعلام آن به همگان ، داراى تأثير مثبت و سازنده در هدايت و تربيت مردم

قل ما أسئلكم عليه من أجر

از فرمان خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، براى اعلام نداشتن هيچ چشمداشتى از مردم در انجام رسالت خود، مى توان برداشت فوق را استفاده كرد.

27- اعلام توحيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 51 - 3

3- اعلام يگانگى خداوند از جانب خود او

و قال الله . .. إنما هو إله وحد

ص: 438

28- اعلام توحيد محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 36 - 7

7- پيامبر (صلی الله علیه و آله) از ناحيه خداوند فرمان داشت ، يكتاپرستى خويش و گريزش از شرك را اعلام كند .

قل إنما أُمرت

29- اعلام تهديدهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - انشقاق - 84 - 24 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور ابلاغ بشارت ها و تهديد هاى خداوند به مردم

فبشّرهم

30- اعلام حقانيت توحيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 66 - 3

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اعلام در دست داشتن دلايل و برهان هاى روشن بر بطلان عقيده شرك آلود و درستى آيين توحيدى

إنّى نهيت أن أعبد الذين تدعون من دون اللّه لمّا جاءنى البيّنت

31- اعلام دشمنى با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 10 - 1

1 - اعلام بغض و دشمنى شديد خداوند نسبت به كافران لجوج و حق ناپذير در قيامت

إنّ الذين كفروا ينادون لمقت اللّه أكبر من مقتكم أنفسكم إذ تدعون إلى الإيمن فتكف

«مقت» به معناى بغض شديد است.

32- اعلام رحمت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 439

9 - حجر - 15 - 49 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) وظيفه دار باخبر ساختن بندگان از غفران ، آمرزش ، رحمت و مهربانى خداوند

نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحيم

33- اعلام رسالت موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 47 - 1

1 - خداوند ، موسى و هارون ( ع ) را به حضور بى باكانه و بى درنگ نزد فرعون و آگاه ساختن او از رسالت خويش فرمان داد .

لاتخافا . .. فأتياه فقولا إنّا رسولا ربّك

«فأتياه» عطف بر «لاتخافا» و تفريع بر آن است. يعنى حال كه امنيت و حفاظت شما تأمين گرديد بدون ترس و نگرانى نزد فرعون برويد. «فاء» عاطفه براى تعقيب است و دلالت دارد كه نبايد بين دو كار فاصله غير متعارفى وجود داشته باشد.

34- اعلام رسالت هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 47 - 1

1 - خداوند ، موسى و هارون ( ع ) را به حضور بى باكانه و بى درنگ نزد فرعون و آگاه ساختن او از رسالت خويش فرمان داد .

لاتخافا . .. فأتياه فقولا إنّا رسولا ربّك

«فأتياه» عطف بر «لاتخافا» و تفريع بر آن است. يعنى حال كه امنيت و حفاظت شما تأمين گرديد بدون ترس و نگرانى نزد فرعون برويد. «فاء» عاطفه براى تعقيب است و دلالت دارد كه نبايد بين دو كار فاصله غير متعارفى وجود داشته باشد.

35- اعلام شخصى بودن كيفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 25 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور ابلاغ پيام خداوند به مشركان ، درباره بازخواست نشدن هركسى از عمل ديگرى

قل لاتسئلون عمّا أجرمنا و لانسئل عمّا تعملون

36- اعلام شكرگزارى سليمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 440

13 - نمل - 27 - 16 - 8

8 - قدرشناسى عميق سليمان ( ع ) از الطاف الهى در حق خود و پدرش داوود و اعلام آن به مردم

علّمنا منطق الطير و أوتينا من كلّ شىء إنّ هذا لهو الفضل المبين

37- اعلام شكست باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 1،8

1- فرمان خدا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى اعلام غلبه حتمى حق و اضمحلال قطعى باطل ، به مشركان مكه

و قل جاء الحقّ و زهق البطل

8- تبليغ و اعلان ناپايدارى و شكست پذيرى جريان باطل ، روشى براى بازداشتن مردم از روى كرد به باطل و تلاشى جهت مبارزه با آن

و قل جاء الحقّ و زهق البطل إن البطل كان زهوقًا

تعليل شكست قطعى باطل، به اينكه ماهيت باطل شكست پذير است، مى تواند به منظور نكته ياد شده باشد.

38- اعلام عذاب كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 81 - 4

4- خداوند ، پيش از عذاب كردن اقوام كفرپيشه ، جريان امر را به اطلاع پيامبر آن قوم مى رساند .

إنا أُرسلنا إلى قوم لوط . .. و لما جاءت رسلنا لوطًا ... قالوا يلوط إنا رسل ربك

39- اعلام عذابهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 50 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) وظيفه دار باخبر ساختن بندگان از عذاب دردناك خداوند

و أن عذابى هو العذاب الأليم

40- اعلام عقيده محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 441

16 - زمر - 39 - 14 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اعلان موضع عقيدتى و توحيدى خود به مردم

قل اللّه أعبد مخلصًا له دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 66 - 7

7 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اعلام صريح مواضع عقيدتى خويش و تسليم ناپذير بودنش ، در برابر دشمنان و عقايد باطل و شرك آلود

و أُمرت أن أُسلم لربّ العلمين

تصريح پيامبر(صلی الله علیه و آله) به تسليم محض بودن خود در برابر خداوند، مى تواند پاسخى به فشارها و تهديدهاى دشمنان و مشركان عليه ايشان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 15 - 16

16 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور به اعلان و ابراز باور ها و عقايد مشترك خود با اهل كتاب

قل ءامنت بما أنزل اللّه من كتب

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه مخاطب پيامبر(صلی الله علیه و آله) اهل كتاب باشند.

41- اعلام فسخ معاهده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 1 - 4

4 - اعلام الغاى اعتبار پيمان صلح به طرف معاهده لازم است .

براءة . .. إلى الذين عهدتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 2

2 - دستور خداوند مبنى بر ابلاغ لغو پيمانِ عدم تعرض مسلمانان با مشركان پيمان شكن به عموم مردم حاضر در مراسم حج

و أذن من اللّه و رسوله إلى الناس يوم الحج الأكبر أن اللّه برىء من المشركين و رسو

برداشت فوق بر اين اساس است كه «برائت» در «أن اللّه برىء من المشركين و رسوله» كنايه از الغاى پيمان صلح و عدم تعرض باشد. گفتنى است كه جمله «أذان من اللّه و رسوله ... » جمله خبرى است در مقام انشا و دستور ; يعنى بايد الغاى پيمان عدم تعرض در روز «حج اكبر» به عموم مردم حاضر در مراسم حج، ابلاغ گردد.

ص: 442

42- اعلام فسخ معاهده با مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 1 - 3

3 - دستور خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) مبنى بر ابلاغ الغاى پيمان عدم تعرض ، به مشركان معاهد

براءة من اللّه و رسوله إلى الذين عهدتم

43- اعلام فلسفه وجودى مسجد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 18 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اعلام فلسفه وجودى مساجد و معابد

و أنّ المسجد للّه

جمله «أنّ المساجد للّه»، عطف بر «أنّه استمع. ..»است; يعنى، «قل اُوحى إلىّ أنّ المساجد للّه...».

44- اعلام فلسفه وجودى معبد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 18 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اعلام فلسفه وجودى مساجد و معابد

و أنّ المسجد للّه

جمله «أنّ المساجد للّه»، عطف بر «أنّه استمع. ..»است; يعنى، «قل اُوحى إلىّ أنّ المساجد للّه...».

45- اعلام مقصد به همسفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 60 - 7

7- آگاه ساختن فرمانبران و همراهان از مقصد نهايى سفر و مشكلات احتمالى راه ، از آداب مسافرت است .

و إذ قال موسى لفتيه لاأبرح حتّى أبلغ

موسى(ع) براى همراهِ خويش، مقصد مورد نظر و نيز مقدار همّت و عزمى را كه براى رسيدن به آن دارد، بيان كرده است و از آن جهت كه نقل كار پيامبران در قرآن جملگى، براى توصيه و تذكر است، برداشت بالا به دست مى آيد.

ص: 443

46- اعلام مواضع اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 4

4 - ايام حج ، فرصتى مناسب براى اعلان مواضع اسلام در برابر كفر

و أذن من اللّه و رسوله إلى الناس يوم الحج الأكبر

47- اعلام مهربانى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 49 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) وظيفه دار باخبر ساختن بندگان از غفران ، آمرزش ، رحمت و مهربانى خداوند

نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحيم

48- اعلام نقش ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 16 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اعلام فايده و نقش ايمان و دين دارى در زندگى انس و جن

و ألّوِاستقموا على الطريقة لأسقينهم ماء غدقًا

جمله «و ألّوِاستقاموا. ..» عطف بر «أنّه استمع...» است; يعنى، «قل اُوحى إلىّ ألّوِاستقاموا...». گفتنى است كه مقصود از «طريقة»، راه ايمان و اسلام و پيروى از قرآن كريم است.

49- اعلام نقش ديندارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 16 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اعلام فايده و نقش ايمان و دين دارى در زندگى انس و جن

و ألّوِاستقموا على الطريقة لأسقينهم ماء غدقًا

جمله «و ألّوِاستقاموا. ..» عطف بر «أنّه استمع...» است; يعنى، «قل اُوحى إلىّ ألّوِاستقاموا...». گفتنى است كه مقصود از «طريقة»، راه ايمان و اسلام و پيروى از قرآن كريم است.

ص: 444

50- اعلام ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 7،11،12،19

7 - انجام وظيفه رسالت الهى از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در گرو ابلاغ پيام ويژه خداوند ( اعلام ولايت على ( ع ) ) به مردم

بلغ ما أنزل . .. و إن لم تفعل فما بلغت رسالته

11 - احساس خطر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از ناحيه برخى مردم جهت انجام رسالت ويژه خويش ( ابلاغ ولايت على ( ع ) )

بلغ ما أنزل . .. و اللّه يعصمك من الناس

12 - خداوند ، تضمين كننده حفاظت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از خطر احتمالى ابلاغ پيام ويژه الهى ( ولايت على ( ع ) )

بلغ ما أنزل . .. و اللّه يعصمك من الناس

19 - اعلام ولايت على ( ع ) در روز غدير خم توسط پيامبر (صلی الله علیه و آله) به امر خداوند

يايها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك

امام باقر(ع): . .. فاوحى اللّه عزوجل اليه «يايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك ...» ... فقام بولاية على(ع) يوم غدير خم ... .

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 652، ح 291.

51- اعلام هجرت ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 26 - 7

7 - حضرت ابراهيم ( ع ) تصميم اش را براى هجرت ، به قوم خود اعلان كرد .

و قال إنّى مهاجر إلى ربّى

اگر چه براى «قال» مفعول به ذكر نشده است، اما به قرينه سياق - گفتوگوى حضرت ابراهيم(ع)با قوم اش - استفاده مى شود كه او، جريان هجرت اش، را با قوم اش در ميان گذاشته است.

52- اهميت اعلام آمرزشهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 49 - 1،5

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) وظيفه دار باخبر ساختن بندگان از غفران ، آمرزش ، رحمت و مهربانى خداوند

نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحيم

5- آگاه ساختن بندگان از آمرزندگى و رحمت خداوند و آگاهى از آن ، امرى داراى اهميت

نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحيم

طبق آنچه در كتابهاى لغت آمده است «نبأ» اسم مصدر فعل «نبى» و به معناى خبر است و در خبرهايى استعمال مى شود كه

ص: 445

داراى اهميت و فايده عظيمى باشد.

53- اهميت اعلام رحمت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 49 - 1،5

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) وظيفه دار باخبر ساختن بندگان از غفران ، آمرزش ، رحمت و مهربانى خداوند

نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحيم

5- آگاه ساختن بندگان از آمرزندگى و رحمت خداوند و آگاهى از آن ، امرى داراى اهميت

نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحيم

طبق آنچه در كتابهاى لغت آمده است «نبأ» اسم مصدر فعل «نبى» و به معناى خبر است و در خبرهايى استعمال مى شود كه داراى اهميت و فايده عظيمى باشد.

54- اهميت اعلام عذابهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 50 - 6

6- آگاه ساختن از عذاب دردناك الهى و آگاهى از آن ، امرى بس مهم و سودمند

نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحيم . و أن عذابى هو العذاب الأليم

«نبأ» به خبر مهم و بسيار سودمند گفته مى شود (مفردات راغب).

55- وقت اعلام تبرى از مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 3 - 3

3 - دهم ذيحجه سال نهم هجرت ، روز ابلاغ پيام برائت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عموم مردم حاضر در مراسم حج

و أذن من اللّه و رسوله إلى الناس يوم الحج الأكبر

بر اساس نظر مفسران، سال نهم هجرت، سال اعلام برائت است و بر پايه رواياتى كه از ائمه معصومين (ع) رسيده است، روز حج اكبر، دهم ذيحجه است.

ص: 446