1384/2/1 ازدواج -2 بايگاني سالانه - 1384



بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

بحث‌مان بنا شد كه بحث ازدواج و مشكلات ازدواج باشد در حدي كه حرف بزنيم و يك چيزهايي كه به ذهنمان مي‌رسد بگوئيم البته ازدواج بايد يك ستادي داشته باشد كه همه مسئولين رده بالا عضو آن باشند و خود رئيس‌هاي قبيله‌ها، رئيس‌هاي هيئت‌ها، ريش سفيدهاي فاميل همه جمع بشوند و اين مشكل را حل كنند خدا رحمت كند همه گذشتگان را پدرم بازاري بود مي‌گفت ما توي كاشان تصميم گرفتيم كه هر روزي هر كس بدهي دارد همه دوستان آن بازاري پولهايشان را به او بدهند مثلاً امروز روزي است كه من چك دارم در بانك پول نداشتم چك‌ام بر مي‌گردد همه دوستان پولهايشان را به من بدهند اين مشكل من حل بشود بعد مثل يك ماشيني كه توي جوي افتاده است همه اينهايي كه سوار ماشين شده‌اند پياده شوند و اين ماشين را بيرون بكشند بعد كيلومتر دو سر پيچ ماشين ديگري افتاده پياده شويم و آنرا بيرون بكشيم يعني هر روزي هر كس گير كرد بسيج شويم براي مشكل.
1- بسيج عمومي براي رفع مشكل ازدواج
او در زماني كه من جوان بودم در قم يكي از استانها طلاب‌اش جلسه‌اي در قم داشتند مثلاً طلاب استان فلان، خود طلبه‌ها يك صندوق داشتند پول توي صندوق مي‌ريختند هر طلبه‌اي مي‌خواست داماد بشود چند هزار تومان، چند هزار تومان پول قديم يعني باندازه داماد شدنش پول توي صندوق بود يعني گاهي وقتها اين توي فاميل حل مي‌شود گاهي توي كارخانه و شركت حل مي‌شود گاهي توي يك كوچه حل مي‌شود و اگر كارها عمومي باشد چقدر محبت آور است يعني اگر كسي داماد مي‌شود مي‌بيند كه همه جمع شده‌اند براي دامادي اين براي جهازيه گرفته‌اند اين چقدر روابط و علاقه‌ها انس و محبت و ايثار و سخاوت را زياد مي‌كند اين غير از اين است كه آدم از بانك پول بگيرد پول بانك نه سخاوت توي آن هست و نه عاطفه، نه عاطفه تحريك مي‌شود و نه سخاوت شكوفا مي‌شود ولي اين كمك‌هاي مردمي اثرش اينطور است.
اگر بچه از سينه مادر شير مكيد، يك بچه همسايه را دادند به خانم ما، خانم شما اگر از سينه‌اش شير مكيد با زن محرم مي‌شود اما اگر همين شير را بكنند توي شيشه با سر شيشه دهان اين بچه بگذارند بچه به مادر محرم نمي‌شود شير از شيشه فرق مي‌كند با شير از سينه كمك مردمي و كمك عاطفي فرق مي‌كند با كمك‌هايي كه بانك مي‌كند و وام شهرداري آنها هم خوب است اما فرق است بين آن خوبي و اين خوبي ما بايد يك تصميمي بگيريم كه اصلاً مسئله ازدواج بيايد جزو موقوفات كسي وقف كند يك پاساژي را مال ازدواج، مزرعه‌اي را وقف كند مال ازدواج، اين مسئله ازدواج بيايد توي موقوفات بيايد توي نذرها نذر كنم خدايا اگر اين مشكل من حل شد اين كار را بكنم و مي‌شود.
جمعي از خادمان امام رضا(عليه السلام) تصميم گرفته‌اند كساني كه شصت سال دارند و توي ايران زندگي مي‌كنند و بعد از شصت سال هنوز نتوانسته‌اند بروند مكه با اين همه قطار و اتوبوس و ميني بوس بعد از شصت سال نتوانسته است برود مشهد و مي‌گفت كه ما همينطور صد تا صدتا مسافر نو براي امام رضا(عليه السلام) مي‌آوريم و چقدر هم امام رضا(عليه السلام) اين مسافرهاي نو را مي‌بيند راضي مي‌شود شصت سال است كه منتظر او بوده است حالا دست ماموم را به امام وصل مي‌كنيم خيلي كار قشنگي است چند تا خادم در مشهد يك صندوقي گذاشته‌اند. . . آقا من اگر مشكلم حل شد چند نفر را داماد مي‌كنم چند نفر را جهازيه مي‌دهم بيايد توي نذرها بيايد توي وقف‌ها.
2- انجام كارهاي تحقيقاتي مفيد براي ازدواج
ازدواج آسان مي‌شود رساله تحقيقاتي براي فوق ليسانس‌ها و دانشجوها بشود مثلاً هست من مقداري از رساله‌هاي دكترا و اينها را ديده‌ام عوامل مثلاً اختلافات خانوادگي، عوامل طلاق، اينها تحقيقات زيادي شده است اينطور نيست كه نشده باشد اما اين يك جوري باشد كه همه در جريان قرار بگيريند(من نمي‌دانم همه اينهايي كه مي‌گويم همه‌اش طرح است اين دفاتر عقد و طلاق رئيس‌شان البته من كه اينجا نشسته اما بعنوان يك طلبه حرف مي‌زنم ممكن است به آقاياني كه حرف مي‌زنم. . . من بعنوان چيزي كه دريافته‌ام دريافته هايم را مي‌گويم نه كسي به من گفته چي بگو و نه حرف من الزام قانوني است پيشنهاد است اگر خواستيد قبول كنيد اتفاقاً اگر پيشنهاد را عمل كردي ثواب دارد اگر الزام قانوني بود از ترس است اگر عمل نكني تو را بيرونت مي‌كنند اگر گوش به حرف من بدهيد اثر دارد اگر مافوق شما بگويد مجبور هستي نه اينهايي كه مجبور نيستي قصد قربت هم بيشتر است ما گاهي وقتها يك چيزي مي‌گوئيم عرض كنم به حضور جنابعالي كه بگويند آقا اين حرف. . . . يكوقت حضرت امام زنده بود(رضوان الله تعالي عليه) من گفتم كه چگونه امام جمعه تعيين كنيم براي منطقه؟ گفتم كه به نظر من يك تك سخنراني‌اش را بشنويم و ببينيم كه بيانش چه جور است اگر تك سخنراني او خوب بود يك دهه او را دعوت كنيم يك محرم، اگر ديديم كه يك دهه انصافاً خوب حرف زد يك ماه رمضان او را دعوت كنيم اگر يك ماه رمضان خوب بود يك دو سه ماهه تابستان او را دعوت كنيم اگر دو سه ماهه خوب بود يك سفر با او برويم چون ممكن است همه رانندگي‌ها توي اتوبان باشد سفر گردنه است توي سفرها برويم و ببينيم كه اخلاق سفر او چه جوري است اگر خوب بود دو سال سه سال امام جمعه باش اگر خوب بود بعد بگوئيم هميشه امام جمعه باش چون گاهي وقتها آدم كسي را با سلام و صلوات امام جمعه مي‌كند بعد مي‌بيني اين يا مطلب او تمام شد يا با فرماندار و استاندار و مسئولين گير و گور پيدا كردند يا مريض شد و يا هزار ياء ديگر، بچه‌اش توي استان يك دسته گلي به آب داد دخترش دامادش برادر خانمش يك مشكل پيش آمد يك جوري كار را انجام دهيم كه هر لحظه بتوانيم كار را. . . عزل و نصب‌ها خطر بوجود نياورد من خيلي از اين كلمه ورامين خوشم مي‌آيد اين ورامين خيلي شهر قشنگي است اگر همه‌اش باشد مي‌شود ورامين اسم يك شهر است حالا واو آن هم رفت خطر پيش نمي‌آيد مي‌شود رامين اسم يك دانشمند است راء آن هم قهر كرد باز مي‌شود امين باز امين معنا دارد مي‌گويند فلاني آدم اميني است(الف) آن هم رفت مي‌شود مين وسيله جنگي است(ميم) آن هم چرتش برد بيفتد مي‌شود ين واحد پول است ياء آن هم افتاد مي‌شود نون همان كه مي‌خوريم هيچي‌اش حرام نمي‌شود.) گاهي دانشجو است مي‌خواهد رساله بنويسد همين رساله مشكل خودش را حل مي‌كند دفاع مي‌كند از رساله‌اش مدرك فوق ليسانس و دكترايش را مي‌گيرد همين را توي بازار چاپ مي‌كند مشكل مردم را حل مي‌كند يعني گاهي وقتها رساله‌ها رساله‌هاي مشگل گشا است گاهي رساله‌ها هم جز تحقيق هيچ خاصيتي ندارد ممكن است اسم آنرا پژوهش بگذاريم مگر هر پژوهشي ارزش دارد؟ اصلاً مگر هر علمي ارزش دارد قرآن مي‌فرمايد بعضي علم‌ها مضر هستند «وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ» البقرة/102 ياد مي‌گيرند، بعضي دانستي‌ها ضرر دارد قرآن مي‌فرمايد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ» المائدة/101 خيلي چيزها را آدم بداند بدتر مي‌شود بهتر است كه ندارند اصلاً علت اينكه اولياء خدا مخفي هستند اينست كه آدم احتياطاً به همه سلام كند شايد اولياء خدا توي اينها باشند كدام عبادتت قبول شد؟ آدم نداند بهتر است كه احتياطاً همه كارهاي خير را انجام دهد چه گناهي پاگير مي‌شود؟ باز اين خوب است كه آدم همه گناهان را انجام ندهد اينكه آدم نمي‌داند چه گناهي او را گير مي‌اندازد و چه عبادتي او را نجات مي‌دهد اولياء. . . كدام كارهايش قبول است، كدام دعايش مستجاب مي‌شود كدام كارهايش قبول است آدم نمي‌داند شب قدر كدام است نمي‌دانيم.
(بنشين، بفرما بنشين حواسمان پرت مي‌شود، تذكر را تقصير من است كه اول ندادم وسط بحث من فيلمبرداري نكنيد صلواتي بفرستد. چون حواسمان پرت مي‌شود مثل كسي كه مثلاً دارد صحبت مي‌كند كسي وسط صحبت‌اش همچين كند. . . اين تمركزاش از بين مي‌رود. و در كلاس تمركز اصل است نه در كلاس، در جماعت، در قضاوت، در تدريس، همه‌اش تمركز اصل است يكي از كارهاي غلطي كه متاسفانه همه جا مي‌شود اين دختر و پسري كه قاطي هم درس مي‌خوانند درست است ممكن است يك شوخي و يك شادي و يك شهوتي توي آن تامين بشود اما تمركز و فكر دانشجو. . . چون الان نشسته درس مي‌خواند يك دختر مي‌آيد اينطور. . . دو مرتبه تا مي‌رود بخواند. . . . اين تمركز ندارد كتاب دستش است الكي قاضي اگركفشش تنگ است قضاوت نكند چون فشاري كه به پايش مي‌آيد در قضاوتش. . . اصلاً قاضي اگر ادرار دارد قضاوت نكند يعني ادرار قاضي در مغز قاضي. . . در نماز داريم اگر پرده گل دارد جلوي پردا گل دار نماز نخوان، گل پرده حواس آدم را پرت مي‌كند تمركز يك چيزي است در تحصيل در عبادت در ازدواج بله. . . غذا خوردن تمركز در غذا خيلي خوب است كه آدم نگاه بكند در غذا نگاه كردنش آب دهان را تحريك مي‌كند غذا را بهتر مي‌جود ما غذا خوردمان هم. . . با كله گل مي‌زنيم توي فوتبال غذا هم مي‌جويم و اصلاً شكم‌مان پر شده است نفهميديم غذا چه مزه‌اي دارد تمزكز مسئله مهمي است ببخشيد اين بحث تمركز بين پرانتز بود يك صلوات ديگر بفرستيد).
3- آرامش مادي و معنوي در اسلام
بحث‌مان بحث ازدواج بود، حالا اهميت ازدواج را برايتان بگويم مي‌دانيد ولي حالا من هم تذكر مي‌دهم دو تا وسيله‌ي آرامش در قرآن ذكر شده است. . . الان دنيا مشكل تكنولوژي را حل كرده است اف 14 و اف 16 و پتروشيمي و مسائل هسته‌اي روز به روز صنعت پيش مي‌رود اما چيزي كه روز به روز در دنيا بدتر مي‌شود در همه كشورها، دغدغه‌هاي اضطراب دلهره ناامني سوءظن يعني تكنولوژي پيش رفته است اما آرامش پيش نرفته است دواي آرامش چيست؟ دو نوع آرامش در قرآن داريم يك آرامش مادي و آرامش معنوي آرامش مادي، مهمترين مشكل كه تا حالا حل نشده است مسئله اضطراب است اين مشكل دوايش آرامش است آرامش معنوي آرامش مادي آرامش معنوي قرآن مي‌فرمايد «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» الرعد/28 ألا يعني توجه كنيد اين پيداست مردم غافل هستند به اين نمي‌رسند مثل اينكه مي‌گويي حواست را جمع كن گوش گوش گوش اين ألا يعني توجه كنيد نگفته(تطمئن القلوب بذكر الله) اگر اينرا مي‌گفت يعني دل به ذكر خدا آرام مي‌گيرد به چيز ديگر هم آرام مي‌گيرد اما مي‌گويد «بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» يكوقت مي‌گويند تو را دوست دارم فرق مي‌كند با اينكه بگويم دوست دارم تو را توي اين انحصار نيست يعني تو را دوست دارم چيز ديگري را هم دوست دارم اما اگر گفتم تو را دوست دارم اين يعني فقط تو را مي‌گوئيم(إياك نعبد) اين فرق مي‌كند تا بگوئيم(نعبد اياك) اين يعني تو را بندگي مي‌كنم ممكن است بنده پول هم باشم بنده زور هم باشم بنده مقام و شهوت هم باشم اما اگر گفتم(إياك) يعني فقط تو را، فقط با ياد خدا دل آرام مي‌گيرم اگر با دلار آرام بود الان قارونهايي كه اطراف ما هستند بايد آرامش داشته باشند كه ندارند قلدري آرامبخش نيست صدام قلدر بود تكنولوژي آرامبخش نيست الان رئيس جمهور آمريكا آرامش ندارد(من لبنان بودم چند روز پيش از يكي از افرادي كه. . . . شنيدم اسرائيل چه بودجه‌اي گذاشته براي ترور سيدحسن نصرالله آن آقا مي‌گفت يك ميليارد دلار براي ترور سيد حسن نصر الله اما سيد حسن نصر الله به راحتي مي‌خوابد چرا؟ براي اينكه(بذكر الله) گفت مي‌خواهم همين جا باشم هيچ جا نمي‌روم الحمدلله استخواني است توي گلوي اسرائيل، معلوم مي‌شود كه شيعه اين است چون منصور دوانقي مي‌گفت امام صادق(عليه السلام) توي گلوي ما استخوان است نمي‌دانم با او چه كنم اگر مسلمان مسلماني بود كه هم نماز مي‌خواند و هم هر كس هر كاري دلش مي‌خواهد مي‌كند اين توي اسلام خودش بايد شك كني قرآن چند جا داريم مي‌فرمايد جوري بايد مسلمان باشيد كه «يَغِيظُ الْكُفَّارَ» التوبة/120 يعني كفار را بايد به غيض در بياورد آيه ديگر مي‌فرمايد «لِيَغِيظَ بِهِمْ الْكُفَّارَ» الفتح/29 يعني به غيظ در بياوريد يعني الان پيشرفت ايران(يغيظ الكفار) كفار را عصباني كرده است اگر مسلمانها رشد علمي‌شان، هر رقم رشدي، هر رقم كمالي، كه كفار غيظ كردند پيداست اينها شيعه هستند اما اگر اينها فقط نماز مي‌خوانند كفار هم هيچ غيظي نمي‌كنند اين پيداست به اين آيه‌ها عمل نكرده است.)
4- عبادت در كنار محبت و شدت
من رفتم توي يك مسجدي ديدم نماز مي‌خوانند مرگ بر آمريكا نمي‌گويند گفتم نمي‌گوئيد؟ گفتند نه اينها از مقدسين هستند گفتم معناي مقدس اين است كه مرگ بر آمريكا نگوئيد گفت بله آقا پيش نمازش هم مقدس است اينها نماز شب خوان هستند دو ساعت به صبح بيدار مي‌شوند اين مسجد سياسي نيست گفتم آقا مسئله. . . من معلم سياست نيستم بعنوان يك معلم قرآن بروم صحبت كنم رفتم پيش آيت الله پيش نمازش خدا رحمت‌اش كند مرحوم شد گفتم آقا شما اجازه مي‌دهي من سخنراني يك دقيقه‌اي بكنم؟ گفت بله، گفتم قرآن مي‌گويد «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» الفتح/29 يعني نسبت به كفار شديد باشيد «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» بين خودتان رحيم باشيد بعد مي‌گويد «تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا» ركوع و سجود بعد از اين است يعني اول بگو مرگ بر آمريكا بعد دعا كن به سيدحسن نصر الله بعد ركوع كن بعدش. . . شما از اينجا به بعد شروع كرده‌اي. . . به يك كسي گفتند شنا بلدي؟ گفت پنجاه درصد، گفتند چطور؟ گفت شيرجه مي‌روم بيرون نمي‌آيم گفتند پس هيچي، آقا ماشين‌ات جور است؟ بله فقط دو تا لاستيك ندارد خوب پس ماشين دو لاستيكي جايي نمي‌رود مسجدي كه(اشداء علي الكفار) توي آن نيست اين آيه توي آن حذف شده است نماز مي‌خوانند و مي‌روند هيچي به هيچي آن پولدار مي‌آيد نماز مي‌خواند فقير هم بغل دستش است اصلاً احوال همديگر را نمي‌پرسند اگر كمك به فقير. . . بايد توي نماز به فقير كمك كرد نه بعد از نماز حضرت امير(عليه السلام) توي نماز گفت انگشتر من را بگير نگفت بيا بنشين نماز من تمام شود اگر نسبت به خودمان رحم نداشته باشيم. . . دانشجو است باباش هم پولدار است خوابگاهش هم مي‌داند كه فلان دانشجو لباسهايش چه جوري است هشت ماه است كه نتوانسته برود پدر و مادرش را ببيند و بيايد و باباش هم از آن سرمايه دارهاي مهم است اين دانشجو اينقدر هنر ندارد كه يك چك صد هزار توماني از پدرش بگيرد و به اين بدهد حالا اگر خودش هم خجالت مي‌كشد از طريق استاد دانشگاه بدهد اين دانشجو دانشجوي بي خاصيت است الان كه وضع مالي‌ات خوب است اگر توانستي به دو تا دانشجو كمك كني اين(رحماء بينهم). مسجد بي خاصيت، دارد مي‌رود خوب دو نفر را سوار كن آقا در‌شان من نيست خوب‌شان چيه؟
5- حضرت علي(عليه السلام)، عبادت در شب، خدمت در روز
اميرالمومنين(عليه السلام) وقتي ديد زني توي كوچه دارد مشك آبي مي‌برد كه سنگين است به او كمك كرد و زن هم نشناخت كه اين حضرت علي(عليه السلام) است دم در گفت خدا به تو جوان خير بدهد گناه تو گردن علي، حضرت علي(عليه السلام) فرمود علي چه كرده است؟ گفت شوهر من با علي رفت جبهه كشته شد حالا من بايد چند تا يتيم نگه دارم گناه تو گردن علي خيلي حضرت علي(عليه السلام) لرزيد آمد خانه مقداري آرد و روغن و چيزهايي كه خوردني بود برداشت برد در خانه گفت اين جواني كه مشك آورد حالا برايم غذا هم آورده است گفت بلدي نان بپزي؟ من بچه هايت را نگه مي‌دارم تو نان بپز حضرت علي(عليه السلام) رفت توي خانه بچه‌هاي يتيم را روي زانويش نشاند خرما را باز مي‌كرد هسته خرما را بيرون مي‌آورد خرما را دهان بچه‌ها مي‌گذاشت و گريه مي‌كرد و آن زن هم داشت نان مي‌پخت يكي از زنهاي همسايه وارد شد گفت خانم اين جوان كيه كه دارد به بچه‌ها خرما مي‌دهد گفت نمي‌دانم هم مشك آب را كمك كرد هم آرد و غذا آورده است الان هم دارد بچه داري مي‌كند كه من نان بپزم گفت اين علي بن ابي طالب(عليه السلام) است گفت من دري وري به او گفتم او هيچي نگفت و روي خودش نياورد(رحماء بينهم) بعد ركوع و سجود را داريم اينهايي كه مسجد مي‌روند ركوع و سجود مي‌كنند اما مرگ بر آمريكا نمي‌گويند. . . عده‌اي انقلابي هستند ولي ركوع و سجودشان. . . گفت كه كرم داران عالم را درم نيست درم داران عالم را كرم نيست اسلام دين جامعي است.
6- آرامش معنوي در گرو ياد خدا
دلار آرامبخش نيست تكنولوژي آرام بخش نيست فقط ياد خدا آرام بخش است فقط امام بود كه در وصيت نامه‌اش نوشت من با دلي آرام و نفسي مطمئن. . . كدام رئيس جمهور وقتي مي‌خواهد از دنيا برود مي‌گويد من با دلي آرام و نفسي مطمئن وارد قبر مي‌شوم همه‌شان مي‌ترسند يك نفر روي كره زمين ديديم اگر ما امام خميني را نمي‌ديديم من خودم بعضي از آيات را نمي‌فهميدم واقعاً مي‌گويم دروغ هم نمي‌گويم من اگر امام را نمي‌ديدم مي‌گفتم نمي‌شود «لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا» الأحزاب/39 يعني از احدي نمي‌ترسد مگر مي‌شود آدم از كسي نترسد بالاخره آدم مي‌ترسد يكي از اين لات‌هاي تهران مي‌گفت همه لات‌هاي تهران از من مي‌ترسند من از زنم مي‌ترسد و زنم از سوسك مي‌ترسد مگر مي‌شود كه آدم نترسد بالاخره آدم از زور، بوق، . . . من توي فهم اين آيه مانده بودم امام خميني فرمود، من با اين دو تا گوش خودم شنيدم فرمود والله نترسيدم بعضي آدمها و بعضي حركت‌ها مفسر قرآن است و بعضي از حركت‌ها تفسير مي‌كند حقايق قرآن را و بعضي حركت‌ها تفسير مي‌كند باطل مي‌كند باقي مكتب‌ها را، مكتب ماركسيسم مي‌گفت زير بنا اقتصاد است يعني هر كجا هر كليدي مي‌زنيد مايه‌اش اقتصاد است اگر جنگ مي‌كنيد مايه‌اش اقتصاد است اگر اخلاق است اقتصاد است همه‌اش اقتصاد است مثل اينكه مي‌گوئيم لبنيات سرمايه‌اش همه شير است خوب حالا ايران انقلاب شد زير بنا اقتصاد بود؟ يعني انقلاب شد كه خربزه ارزان شود؟ اگر زير بنا اقتصاد است پس بايد فقراي ايران دست به. . . مثلاً بايد مركز انقلاب سيستان و بلوچستان باشد استانهاي محروم باشد وقتي فشار اقتصادي وارد شد مردم دست به انقلاب مي‌زنند انقلاب مي‌شود خوب پس بايد مركز انقلاب مدرسه فيضيه نباشد بايد مركز انقلاب ياسوج و چهار محال و استانهايي كه محروم هستند باشند و بايد آنهايي كه ريختند توي خيابان بيشتر فقرا باشند و بايد رهبر انقلاب هم فقير ترين آدمها باشد اينطور نيست البته اقتصاد بي اثر نيست ولي. . . به يك ترياكي گفتند چه جوري ترياكي شدي؟ گفت امان از رفيق بد، بعد يك خورده فكر كرد و گفت زغال خوب هم بي اثر نيست نمي‌خواهيم بگوئيم اقتصاد بي اثر است ولي اقتصاد زير بنا نيست.
7- آرامش جسمي با انتخاب همسر
آرامش معنوي فقط ياد خداست آرامش مادي چيه؟ قرآن مي‌فرمايد همسر بگيريد «لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا» الروم/21 سكينه يعني آرمش، (لتسكنوا) نماز آرمبخش است همسر هم آرامبخش است پيغمبر فرمود من از دنيا هم زن را دوست دارم و هم نماز را قبلاً ما نمي‌فهميديم يعني چه، آخر زن و نماز يكي‌اش عرفاني است جنسي است مسئله جنسي با مسئله عرفاني چطور. . . اسفناج و گلابي را خدا چطوري پيوند زده است؟ بعد ديديم هر دو يك خاصيت دارند «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ» العنكبوت/45 همسر هم(تنهي عن الفحشاء و المنكر) يعني هر دو خاصيت‌اش يكي است حالا نه يعني هر كس عوض نماز دو تا زن بگيرد بگويد خوب من. . . هر كدام از يك. . . منتهي من ديشب فكر كردم فرق بين(تطمئن و سكون) چيه ديشب فكر كردم عقلم نرسيد حوصله تحقيق هم نداشتم اينرا حالا اگر علما نشسته‌اند پاي تلويزيون ببينند فرق‌اش چيه كه راجع به نماز مي‌گويد اطمينان يعني آرامش(تسكنوا) هم يعني آرامش، چرا اينجا واژه اطمينان بكار برده اينجا واژه سكينه، اين هم حتماً يك اثري دارد چون قرآن جوري است كه ريزه كاريها يك نكته توي آن هست واو آن و نقطه‌اش يك چيزي توي آن هست.
من يك چيزي برايتان بگويم صلواتي بفرستيد، بعضي زنهاي پيغمبر حضرت را اذيت مي‌كردند اول اين را بگوئيم زنهاي پيغمبر همه‌شان بهترين زنها نبودند چون قرآن مي‌گويد خانم‌ها پيغمبر را اذيت نكنيد «عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا» التحريم/5 اگر پيغمبر شما را طلاق بدهد و شما را تبديل كند به همسراني كه بهتر از شما هستند خودتان را لوس نكنيد اينقدر پيغمبر را اذيت نكنيد بهتر از شما هست شما را طلاق مي‌دهد زن بهتر مي‌گيرد بعد اينجا گفته زن بهتر مي‌گيرد چه زني بهتر است مي‌گويد آن زنها هم مسلمان و اهل ايمان، تواضع، توبه، اهل عبادت، اهل روزه، بيوه باشد(وابكارا) خانم‌ها اذيت نكنيد اگر اذيت كنيد مي‌گوئيم خانم‌هاي ديگر بگيرد آن خانم‌هاي ديگر مسلمان مومن متواضع اهل توبه همه بي واو است هيچكدام واو ندارد ولي اين آخري واو دارد اين واو چيه؟ همه اينها در يك خانم جمع مي‌شود يعني يك زن مي‌تواند هم اسلام هم ايمان تواضع توبه عبادت همه صفات در يك خانم جمع مي‌شود اما در يك خانم نمي‌شود هم باكره باشد و هم بيوه چون اينها فرق مي‌كند وسط آن يك واو دارد(اين واو خودش يك نكته است قرآن كتابي است كه. . . مثلاً مي‌فرمايد علت اينكه انفاق نكنيد «سِرًّا وَعَلَانِيَةً» البقرة/274 يعني كمك به فقير اول مخفي باشد تا مي‌توانيد مخفي كمك كنيد بعد هم. . . يا مثلاً قرآن مي‌فرمايد «إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ» البقرة/158 بايد اول از صفا شروع كرد يعني اينكه قرآن كدام كلمه را اول گفته كدام كلمه را با الف و لام كدام كلمه را سه بار گفته كدام كلمه را نه بار گفته كدام كلمه را پنجاه بار گفت اگر در قرآن صد و پانزده تا كلمه دنيا است صد و پانزده تا كلمه آخرت هم هست اين نكته دارد اگر در قرآن(عسر) دوازده تا است(يسر) سي و شش تا، قرآن مي‌خواهد بگويد با هر عسر و سختي سه تا آساني است خيلي مسئله دارد خيلي نكته دارد سوره كوثر را بنده طلبه بي سواد تا الان حدود هفتاد نكته از اين سه تا كلمه گيرم آمده است «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ الكوثر/1فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ الكوثر/2إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» الكوثر/3 كي مي‌تواند سه جمله بگويد كه من طلبه معمولي هفتاد جمله از آن در بياورم يعني استفاده كنم از ديگران اينجا) راجع به نماز گفته(تطمئن) راجع به همسر گفته(تسكنوا) فرق بين اطمينان يعني آرامش سكينه هم يعني آرامش، اين دو تا واژه چيه؟ ما بايد دو تا كار بكنيم، آقا يك چيز بگويم مشكل جوانهاي ما دو چيز است يك غفلت دوم شهوت داروي غفلت نماز است ياد و ذكر خدا داروي غفلت است داروي شهوت همسر است، غفلت شهوت نماز ازدواج، دو تا ضعف دو تا دارو ديگر بقيه‌اش آمار چه مي‌گويد جامعه شناسي چه مي‌گويد هر چه مي‌خواهيد تحقيق بكنيد ما مخالف تحقيقات نيستيم ولي هر چه تاب بخوريم آخرش بايد روي اين دو تا نكته متمركز بشويم.
8- اقدام دولت و مجلس براي ازدواج آسان
براي ازدواج چه بايد كرد؟ خيلي كارها مي‌شود كرد اول قدم را بايد دولت بردارد ما خوشحاليم كه مجلس فكر ازدواج آسان به سرشان افتاده است منتهي دير به سرشان مي‌افتد يك كسي مي‌گفت بچه دارم نابغه، گفت چيه؟ گفت شانزده سالش است تازه به بابا مي‌گويد مامان حالا ما هم. . . چيزهايي كه اصلي است نابغه هستيم مثلاً سيزده سال از انقلاب مي‌رود راستي نماز او! ستاد نماز، حالا الان بيست و پنج سال است از انقلاب مي‌رود او! راستي زكات آنوقت مي‌دانيد زكات چيه؟ حديث داريم تمام دين بند به نماز است(إن قبلت قبلت ما سواها و ان ردت. . .) نماز قبول شود همه چيز قبول مي‌شود نماز رد شود همه چيز رد مي‌شود مثل سوزن است اگر فرو رفت همه نخ‌ها دنبال آن مي‌روند سوزن ايستاد همه نخ‌ها مي‌ايستد پليس گواهينامه داشته باشي همه قبول است رد شو گواهينامه رانندگي نداشته باشي صدتا گواهينامه ديگر توي جيب‌ات باشد پليس جلوي تو را مي‌گيرد نمي‌شود گفت عوض نماز فلان كار را بكنيم هيچي جاي نماز را نمي‌گيرد كليد همه زكات است كليد نماز زكات است اگر زكات ندهيد يك هيئت حديث داريم زكات ندهيد نماز قبول نمي‌شود نماز رد بشود همه كارها رد مي‌شود پس ببينيد كم كم گندم‌هاي خوزستان كم كم بعدش گندم‌هاي شيراز بعد يك ذره يك ذره گندم‌هاي اصفهان بعد ذره ذره مشهد پارسال افتخار ايران اين بود كه بعد از چهل سال ايران گندم نخريد به شكرانه اينكه جمهوري اسلامي در خريد گندم خودكفا شده است كشاورزها زكات مال‌شان را بدهد اين سيل‌ها زلزله‌ها حوادث همه. . . اگر امام صادق(عليه السلام) را قبول داريد كه الحمدلله قبول داريد امام صادق(عليه السلام) فرمود(ما تلف) يك حديث ديگر داريم(ما هلك) حديث داريم(ما ضاع) يعني ضايع، (مال في بر و لا بحر الا بترك زكات) هر كجا مي‌بينيد آسيب مي‌بينيد بدانيد اين جامعه زكاتش را نداده است زكات ندهيد آسيب مي‌بينيد براي اينكه كشاورزي ما، بلاها از جان ما دور شود هم كشاورزها زكات بدهند هم يك همتي بكنيد براي ازدواج.
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد اين كارهاي كليدي مثل غفلت زدايي و شهوت زدايي اقامه نماز به حق، و اينطور هم نيست كه همه‌اش آنها به ما تهاجم فرهنگي كنند به لطف خدا ايران تهاجم فرهنگي را جاهايي كرده است بعضي جاها چادر ايران را مي‌پوشند به افتخار اينكه چادر مال ايران است حالا دخترهاي ما فكل را بيرون مي‌گذارند دلشان مي‌خواهد مثل كجا باشند آنجاها هم ما آنطرفش را داريم به لطف خدا ما آدم داريم از اروپا آمده اينجا مسلمان شده است شيعه شده است بچه‌اش هم طلبه شده است دخترش هم زن آخوند شده است بعد هم رفته در اروپا تشكيلاتي براي تشيع راه انداخته است و اين آقا رهبر كمونيست‌هاي آنجا بوده است اينطور نيست كه ما بگوئيم آقا دين از دست رفت پسر من نماز نخواند پسر شما نماز نخواند عوض‌اش در اتريش پرچم تشيع بالا رفت الان آمريكا تنها استخوان توي گلويش حزب الله لبنان است حزب الله لبنان از ما الهام گرفته است غصه مي‌خوريم ما خوديها از تو پوك باشيم ديگران مثل درختي كه ريشه‌اش توي خانه آب به آن نرسد آنوقت شاخه‌اش توي خانه همسايه ميوه‌اش را بچينند نكند اينطور باشد بايد يك بسيج بشود ما حي الصلاه بگوئيم حي علي الزواج بگوئيم شتابي بكنيم ببينيم مشكل كجاست همه بسيج شويم اين طناب را نخ نخ كنيم ازدواج غول شده است اين غول را مي‌شود شكست.
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته