1384/3/12 تفسير سوره كوثر -1 بايگاني سالانه - 1384



بسم الله الرحمن الرحيم

بحث چند هفته ما راجع به ازدواج بود رسيديم به بحثي كه به چهارده و پانزده خرداد مي‌رسيم بايد راجع به چهارده و پانزده خرداد و راجع به امام صحبت كنيم ولي ضمناً از ازدواج هم دور نشويم به ذهنم رسيد كه درباره «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» الكوثر/1 صحبت كنيم و اينكه(كوثر) كيست؟ آنچه خدا به پيغمبر و امامان داده است كوثر است امكانات ما پرتوي از آن كوثر است خود دختر هم كوثر است ازدواج هم كوثر است چون حديث داريم بعد از ازدواج هيچ چيز بركت آن از ازدواج بيشتر نيست كوثر يعني خير زياد من فكر كردم توي اين جلسه سوره را با هم بگوئيم ضمناً عزيزاني كه پاي تلويزيون هستند هم لب‌ها با قرآن گره بخورد و هم چيزي را از پاي تلويزيون هديه كنيم به روح امام و شهداء و كساني كه به گردن ما حق دارند و اين سوره را تقريباً ايراني‌ها حفظ هستند با هم بخوانيم آنوقت از اين سوره من هفتاد تا نكته نوشته‌ام و تقاضا مي‌كنم از طلاب و اساتيد دانشگاه و فرهنگيان همه دانشجوها و كساني كه سروكاري با علم دارند دقت كنند كي مي‌تواند كدام مخ تمام مغز پرفسورها را بگذاريد به هم فشرده كنيد آيا مي‌توانند همه پرفسورها سه تا كلمه بگويند كه هفتاد تا نكته توي آن پيدا بشود اين هفتاد تا نكته را من تا اينجا كشف كرده‌ام يعني شايد اگر دست بوعلي سينا و ملاصدار بدهند شايد اگر دست امام و امام صادق‌ها بدهند شايد صدها و هزارها نكته از آن در بياورند يعني اعجاز قرآن است كه سه تا كلمه است الان هفتاد نكته لطيف من از اين سه تا جمله استخراج كرده‌ام فقط ببينيم كوثر چي است قرآن چي است لذت مي‌بريم از پاي تلويزيون هديه‌اي به روح امام و شهداء و كساني كه به گردن ما حق دارند سوره را مي‌خوانيم «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» الكوثر/3 اين كوچكترين سوره است چون قل هو الله پنج تا آيه دارد اين سوره با بسم الله آن چهار تا آيه دارد در قرآن از اين سوره كوچكتر نداريم بسم الله آن مشترك است سه تا آيه دارد كه من مي‌نويسم.
1- كوچك ترين سوره بيشترين نكته
موضوع بحث: هفتاد نكته از سه كلمه، تفسير سوره كوثر حالا من مي‌نويسم شما بخوانيد «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» بدرستي كه ما به شما كوثر عطا كرديم، كوثر از كثير است يعني زياد واو كه اضافه مي‌شود يعني خيلي زياد خدا به پيغمبر مي‌گويد ما به شما خيلي چيز زيادي داديم. به شكرانه اين «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ» نماز بخواني براي پروردگارت، (نحر) يا يعني سر نماز دستهايت را بالا ببر يا يعني شتر بكش «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» به درستي كه دشمن تو عقبه ندارد ابتر است. و اما نكات:
(إنا) يعني بدرستي كه ما، چرا نگفته(إني) قرآن بعضي جاها مي‌گويد إني بعضي جاها مي‌گويد إنا(إنا) يعني ما(إني) يعني من، شايد دليلش اين باشد بعضي كارها را خدا به تنهايي انجام مي‌دهد مثل اينكه خدا مي‌خواهد ببخشد بخشش كار خود خداست مي‌گويد «أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» الحجر/49 بعضي كارها را خدا انجام مي‌دهد اما بواسطه مثلاً باران كه مي‌آيد خدا باران مي‌دهد اما بواسطه اينكه خورشيد مي‌تابد بخار بالا مي‌رود بخارها فشرده مي‌شود از بالا رفتن بخار و تابش خورشيد و تراكم ابرها و باد يك مجموعه‌اي از ابزار در كارند تا اين باران پيدا بشود فلذا مي‌گويد «إنا انزلنا من السماء ماء» آنجا كه خدا كار را با واسطه مي‌كند مي‌گويد(إنا) آنجا كه كار را بي واسطه مي‌كند مي‌گويد(إني). يك مشكلي حل، چون خيلي‌ها مي‌پرسند كه خدا يكي است پس چرا مي‌گويد ما بچه‌ها سوال مي‌كنند از بزرگان مي‌پرسند اين يكي.
يكي هم در جايي كه مقام مقام عظمت است مي‌گويد ما، ما دستور داديم يعني بزرگان مملكت مي‌گويد ما، هر وقت مقام توحيد است مي‌گويد من «لا اله الا انا» «فاتقوتي» «اطيعوني» آنجايي كه بحث توحيد است مي‌گويد من، آنجايي كه بحث عظمت است مي‌گويد ما، پس اين مال كلمه(أنا).
2- برخورد تحقير آميز دشمنان با پيامبر
حالا قصه چيه؟ پيغمبر ما دو تا پسر داشت پسرهايش از دنيا رفتند دشمن به پيغمبر گفت پيغمبر ابتر شد ابتر كلمه زشتي است حيواني كه دمش بريده شده است مي‌گويند ابتر به انسانهايي كه نسل ندارند و اجاقشان كور است بي نسل هستند مي‌گويند ابتر عربها چون دختر را آدم حساب نمي‌كردند مي‌گفتند پسرها كه مردند دختر هم كه جزو آدم نيست پس پيغمبر هم ابتر است دو تا جسارت كردند يعني قساوت، رذالت، جسارت، چون گاهي وقتها آدم عداوت دارد يعني دشمن با ادبي است رحم دارد گاهي هم عداوت است هم قساوت گاهي عداوت بعلاوه قساوت بعلاوه رذالت بعلاوه جسارت دشمنان پيغمبر اينطور نبودند كه فقط دشمن باشند پررو و رذل بودند ولذا به پيغمبر كه اشرف مخلوقات است پيغمبر را تشبيه كردند به حيوان بي عقبه گفتند پيغمبر مرد سوت و كور شد مكتب خاموش شد همه سر و صداها تمام مي‌شود.
يكوقت يك گروهي آمده بودند قم من طلبه نوي بودم شايد هفده هجده سالم بود گفتند گروهي آمدند كه فقط آقاي بروجردي را ببينند آيه الله العظمي بروجردي كه بگويند اين كي مي‌ميرد چون فكر مي‌كردند تمام دين بند به ايشان است و اگر ايشان بميرد تمام مي‌شود چون خيلي كارها را در زمان آقاي بروجردي مي‌خواستند بكنند از آقاي بروجردي حريم نگه مي‌داشتند منتظر مرگ ايشان بودند غافل از اينكه اگر خمي. . . نخير درست نوشته ام‌ها! رذالت دال ذال است خيلي خوب. . . تشكر. . . من يكوقت خواستم بنويسم باطوم با را نوشتم طاء را هم نوشتم آخرش را شك كردم كه ميم است يا نون، با را نوشتم توي حرف آخر آن ماندم گفتم آقا آخرش ميم است يا نون گفتند حاج آقا چند تايش را بايد بخوري تا بفهمي! حالا. . . چون هنوز باطوم نخورده‌ام بلد هم نبودم حالا چون خودم رذالت ندارم لغتش را هم بلد نيستم.
مي گفتند آيت الله بروجردي از دنيا برود تمام مي‌شود باور نمي‌كردند آيت الله العظمي بروجردي هم از دنيا برود يك امام خميني هست كه همان فقه را دارد همان حوزه را دارد همان حوزه علميه و تربيت شاگرد را دارد بعلاوه نعره‌ها و فريادها و انقلابها و. . . پيغمبر را هم مي‌گفتند بميرد تمام مي‌شود ابتر است خلاص. . . پيغمبر دشمن تو مي‌گويد تو ابتر هستي ولي ما در مقابل او. . .
3- عطاي ويژه خداوند به پيامبر اسلام
(أعطينا) يعني عطا كرد پيغمبرهاي ديگر را خدا مي‌گويد «آتينا» مثلاً «وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ» الأنبياء/51 «آتَيْنَا لُقْمَانَ» لقمان/12 هر دو را داريم فرق اينها چيه؟ (أعطينا) يعني تمليك كرديم آدم عطا كه مي‌كند يعني مال خودت(آتينا) ممكن است مال خودت باشد ممكن تمليك نباشد يعني به تو مي‌دهم دو مرتبه از تو مي‌گيرم يعني مي‌شود از(آتينا) مي‌شود جدا شد فلذا مي‌فرمايد «آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا» الأعراف/175 بلعم باعور را به او داديم اما از او جدا شد چيزي كه عطا شد هم طرف مالك مطلق است هم من كه عطا كردم ديگر پس نمي‌گيرم.
(أعطينا) فعل ماضي است در قرآن هم مي‌گويد گذشته به تو داديم هم مي‌گويد آينده به تو خواهم داد آخر يكوقتي يك چيزي را به كسي مي‌دهند به يك كسي مي‌گفتند سرلشگر يا آيت الله العظمي بالاتر از آن ديگر ما چيزي نداريم. يك سربازي مي‌رفت عقيدتي سياسي گفتند آنجا بايد يك چيزهايي ياد بگيري از جمله چيزهايي كه ياد گرفت اين بود كه اگر كسي گفت سلام بگويد سلام عليكم چون قرآن مي‌فرمايد هر كس به تو سلام داد تو به او جواب گرمتر بده گفت سلام عليكم بگو سلام عليكم و رحمه الله گفت سلام عليكم و رحمه الله بگو سلام عليكم و رحمه الله و بركاته طبق دستور قرآن هر چي گفت شما يك چيزي اضافه كن اين وارد شد مسئولي كه مي‌خواست او را امتحان كند حالا طلبه بود يا غير طلبه نمي‌دانم گفت سلام عليكم و رحمه الله و بركاته اين ديگر گفت همه چيزي را گفت يكمرتبه دولا شد گفت سبحان ربي العظيم و بحمده چون ديگر همه را گفته بود. . .
4- مقام شفاعت پيامبر در قيامت
گاهي وقتها يك چيزي را به يك كسي مي‌دهند آخرش است بالاتر از اين نداريم اما قرآن مي‌گويد فكر نكن(أعطينا) تمام شد هم در گذشته(أعطينا) هم در قيامت «وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى» الضحى/5 يعني در گذشته اعطينا در آينده و لسوف يعطيك، يعني به تو عطا خواهيم كرد يعني هنوز اين چاه آبش تمام نشده حديث داريم «وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى» يعني اينقدر به تو مي‌دهيم شفاعت كن تا تو راضي بشوي من بخاطر گل روي تو دو جا خدا به پيغمبر مي‌گويد بخاطر گل روي تو يكي مي‌گويد در دنيا قبله را عوض كرديم بخاطر گل روي تو «فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا» البقرة/144 من قبله‌اي به تو مي‌دهم كه تو راضي بشوي چون قبله اول تو كه روي بيت المقدس بود يهوديها مي‌گفتند تو دنباله رو ما هستي پيغمبر ناراحت بود آيه نازل شد يك قبله‌اي به تو مي‌دهيم كه دنباله رو يهوديها نباشي يكي هم مي‌گويد روز قيامت اينقدر به تو مي‌دهيم كه «فترضي» دو تا آيه توي قرآن داريم مقام شفاعت به تو مي‌دهيم آنقدر از امت شفاعت كني كه راضي بشوي.
حديث داريم مي‌گويد حتي اگر دو نفر از ياران من گير باشند من راضي نمي‌شوم مي‌گويد تا اين دو تا را هم نجات ندهيد. . . تو بگو خوب پس ما همچين شفيعي داريم پس وضع‌مان خوب است(صلواتي بفرستيد) شخصي كه او را مي‌شناسيد از مهره‌ها و محترمين مي‌گفت خواب امام را ديدم حالا در سالگرد پانزده خرداد و چهارده خرداد هستيم مي‌گفت امام را خواب ديدم مچ امام را در كعبه گرفتم ديدم امام در مكه است دارد طواف مي‌كند مچ امام را گرفتم بردم بالا گفتم تو امام خميني هستي يك دعا كن براي من مي‌گفت امام يك نگاه كرد و گفت به جدم مي‌گويم كه تو را شفاعت كند گفتم نه شفاعت مال قيامت است مي‌خواهم توي دنيا و قبر هم راحت باشم گفت نه قبر و قيامت شفاعت نيست هر چه شفاعت هست مال قيامت است ايشان مي‌گفت از خواب بيدار شدم و رفتم پيش يكي از علما گفت درست است شفاعت مربوط به قيامت است بد مردن و خطرات قبر و برزخ قابل شفاعت نيست مثل اينكه من بگويم آقا اگر آمدي در فلان جا پول نداشتي به تو مي‌دهم توي راه مربوط به خودت است ممكن است توي راه بدبخت بشوي فلج بشوي توي دره بيفتي من ضامن راه نيستم اگر رسيدي آنجا آنجا شعبه بانك هست چي مي‌گويند كه مي‌روند پول مي‌گيرند؟ آنجا چيزش آنجاست. . . شعبه‌اش آنجاست وسط راه مربوط به خودت است.
اصولاً ما نمي‌توانيم به اميد شفاعت از حالا گناه بكنيم بگوئيم خيلي خوب قرائتي را نشنيدي توي تلويزيون چي گفت؟ قرائتي گفت حديث داريم پيغمبر فرمود حتي دو نفر گير باشند مي‌ايستم تا اين دو تا را نجات بدهم بله شفاعت هست اما كَي؟ كِي؟ كجا؟ چه مقدار؟ مثل اينكه آدم بالاخره از زندان بيرون مي‌آيد اما بعد از چقدر شكنجه؟ بعد از چقدر معطلي؟ اگر گفتند زنداني‌ها حضرت عباسي آزاد مي‌شوند نمي‌شود گفت خيلي خوب مي‌رويم زنداني مي‌شويم كي آزاد مي‌شويم؟ ممكن است بعد از سيزده سال آزاد مي‌شويم ممكن است بعد از بيست سال آزاد بشويم آزادي هست ولي بعد از كي و چقدر ناراحتي و سختي براي خودت و بستگانت شفاعت هست اما نمي‌توانيم به اميد شفاعت پيشروي كنيم. بانكها مي‌نويسند جايزه مي‌دهيم ما نمي‌توانيم به اميد جايزه نسيه كنيم بابا اول كه پول توي حساب داريم يا نه دوم چقدر جايزه مي‌دهند كي مي‌دهند شما نمي‌تواني به اميد اينكه بانك جايزه مي‌دهد پيشروي كني شفاعت هست اما ما نمي‌توانيم پيش گناه كنيم بگوئيم ما فعلاً نمي‌توانيم گناه كنيم بگوئيم پيغمبر شفاعت مي‌كند.
5- وجود پيامبر هم سنگ تمام هستي
بيائيم سراغ «ك» در «أعطيناك» «ك» يعني تو، پيغمبر مي‌گويد به تو مي‌دهم به كسي ديگر نمي‌دهم روي خود پيغمبر خدا خيلي تكيه مي‌كند ببينيد من پريشب نگاهي به معجم كردم ديدم كه «رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» پروردگار آسمانها و زمين، «رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ» الأنعام/164 پروردگار همه چيز خداست «بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ» المعراج/40 خداي مشرق‌ها و مغرب‌ها «رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ» الرحمن/17 «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» الناس/1 همه اينها توي قرآن هست آمار اينها را گرفتم شمردم ديدم تعداد كلمه(ربك) بيش از دويست و چهل بار است(رب كل شي) يكبار توي قرآن آمده است(رب الناس) يكبار توي قرآن است يعني خداوند پروردگار همه مردم است يكبار است «قل اعوذ برب الناس» اما(ربك) دويست و چهل بار يعني خدا پروردگار همه هست پروردگار تو يكي هم هست اين پيداست پيغمبر خيلي اهميت دارد مثل اينكه مي‌گوئيم من همه مردم ايران يك خرج دارند اين يك نفر هم يك خرج دارد پيداست خرج طرف خيلي سنگين است دو ميليارد فشنگ يك مسئله است يك بمب خوشه‌اي هم يك مسئله است در خوبيها چند ميليارد لامپ يك سمت يك لحظه نور خورشيد هم يك طرف گاهي وقتها يك كسي كفه‌اش سنگين است پنج تن كلوخ يك سمت نيم كيلو طلا هم يك سمت همه شب‌ها يك سمت ليله القدر هم يك سمت اين. . .
پيغمبر ما خيلي عزيز است هيچ پيغمبري عضوش توي قرآن نيامده است پيغمبر ما عضوهايش هم توي قرآن آمده است چشم پيغمبر «وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ» طه/131(تَمُدَينَ خوانده شده است) «لِسَانَكَ» القيامة/16 زبان تو «وَجْهِكَ» البقرة/144 صورت تو «عُنُقِكَ» الإسراء/29 گردن تو «أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» الشرح/1 سينه تو «الَّذِي أَنقَضَ ظَهْرَكَ» الشرح/3 يعني كمر، «وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ» الإسراء/29 لباس پيغمبر «وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ» المدثر/4 «قَرْيَتِكَ» محمد/13 «بَنَاتِكَ» هود/79 دخترهاي تو «نسائك» خانمت «خالاتك» هيچ پيغمبري فاميلش و دختر عمه‌اش لباسش و. . . پيغمبرهاي ديگر مي‌گويد نوح ابراهيم موسي بس است اما اين ديگر نخ نخ‌اش نكرده است اما اين چقدر وزن دارد گل روي تو دو بار آمده است اينها افتخار كنند اينهايي كه سيد هستند توي امضاء هايتان بنويسيد سيد احمد سيد. . . افتخار كنيد اينكه مي‌گوئيم سيدها بنويسند تفسير آيه روشن مي‌شود دشمن تو كه دو از پسرهايت از دنيا رفتند گفتند ابتر هستي گفتند چراغ تو خاموش شد؟ ما نسل سيد به تو داديم الله اكبر حالا كوثر را معنا خواهم كرد. اين سوره نازل شد براي اينكه پيغمبر را تحقير مي‌كردند.
6- حمايت خداوند از پيامبر در برابر مخالفان
كسي كه رهبر است رئيس جمهور است مدير يك جايي است اينرا بايد دلگرم باشد من گاهي وقتها توي اين هواپيماها مي‌نشينم توپولف. . . راننده‌اش هم روسي است ولي براي همين هم من آيه الكرسي مي‌خوانم يعني مسلمان آخوند براي يك روسي. . . چرا؟ براي اينكه اگر اين بيفتد پائين همه‌مان مي‌افتيم پائين! يك كسي كه مسئول است اينرا ديگر نبايد نيشگون گرفت بايد حواسش را. . . فلذا هر جا پيغمبر را يك نيشگون گرفتند يك زخم زبان زدند فوري خدا دفاع كرده است. به پيغمبر گفتند ساحر فوري آيه نازل شد كه ساحر نيست گفتند كاهن گفت كاهن نيست گاهي پيغمبرها خودشان تك و پاتك مي‌كردند «إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ» الأعراف/66 به يكي از پيغمبرها گفتند خل هستي گفت «قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ» الأعراف/67 نه خير خل نيستم به پيغمبري گفتند «إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» الأعراف/60 گمراه هستي گفت «لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ» الأعراف/61 به پيغمبر گفتند مجنون هستي جن زده و ديوانه هستي گفت «مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ» القلم/2 نه خير به لطف خدا من مجنون نيستم گفتند شاعر هستي گفت «وَمَا يَنْبَغِي لَهُ» يس/69 پيغمبر مقامي دارد كه شعر در‌شان پيغمبر نيست «وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ» يس/69 يعني هر وقت به پيغمبر سنگي پراندند يا خود پيغمبر دفاع كرد يا خدا دفاع كرده است از اين چي مي‌فهميم؟ كسي كه مدير است نبايد سر به سر او بگذاريم اگر رسيديم به جايي كه واقعاً دارد خراب مي‌كند خيلي آرام او را برداريم اما مادامي كه پشت فرمان است نيشگون نگيريم وقتي پياده شد بگوئيم آقا شما ديگر پشت فرمان ننشين يا در يك شرايطي بايد. . . يك چيزي از اصول مديريت خيلي سالهاي قبل توي تلويزيون گفته‌ام منتهي حالا ماشاءالله نسل سوم. . . ما ريش هايمان مشكي بوده است آمده‌ايم توي تلويزيون الان بيست و شش سال است كه حرف زده‌ايم خيلي آدمها عوض و بدل شده‌اند يك قصه برايتان بگويم خوشمزه است امام خميني(رحمه الله) نماينده دارد آقاياني ديگر هم نماينده دارند و اين نمايندگي مال زمان امامها است مثلاً از امام نهم شروع شد نمايندگي امام دهم بيشتر اما دوازدهم چهار تا نايب خاص داشت بعد هم ديگر تمام فقهاي عادل نايب عام مي‌شدند سيد ابوالحسن اصفهاني مرجع تقليد بود چهل پنجاه سال پيش يك نماينده داشت حكم داد مثلاً به آقاي زيد كه تو نماينده من در منطقه فلان اين نماينده دسته گل آب داد يك ضعف‌هايي از خودش نشان داد و هي گزارش دادند كه آقا نماينده شما خراب درآمده است گفت مي‌دانم گفتند آقا خوب او را بردار گفت نمي‌توانم براي اينكه نماينده من قبلاً نيم كيلو آبرو داشت من كه به او حكم دادم نيم كيلو شد ده كيلو الان اگر حكم را از او بگيريم ده كيلو آبرو مي‌ريزد نيم كيلوي قبلي خودش هم برايش نمي‌ماند سقوط مي‌كند من دارم فكر مي‌كنم يك جوري اينرا بردارم كه نيم كيلوي خودش برايش بماند يكي از اصول مديريت است يعني اگر كسي بناست از يك جايي جابجا كنيم نيستش نكنيم گاهي وقتها يك كسي را نيستش مي‌كنيم خروسي را گرفته بودند زنده زنده بالهايش را مي‌كندند يك كسي گفت چرا همچين‌اش مي‌كنيد؟ گفت داريم حاجي‌اش مي‌كنيم! اين فكر كرده بود اگر خواسته باشد حاجي بشود بايد پوست‌اش را بكنيم اين خودش يكي از درسهاي مديريت است.
7- مصداق كوثر در روايات اسلامي
(كوثر) رواياتي داريم نهري است در بهشت، كوثر يعني به تو توحيد داديم به تو نبوت داديم به تو اصحاب خوب داديم به تو قرآن داديم به تو مقام شفاعت داديم كوثر يعني خير زياد خير زياد شامل همه چيزي مي‌شود آبرو مقام چي و چي اينها همه خيلي زياد است آخر آيه يك چيزي چشمك مي‌زند آدم توي مسجد كه مي‌آيد دنبال قبله است يكمرتبه يك جا كاشي كاري دارد آنجايي كه كاشي كاري دارد هي همچين مي‌كند يعني قبله منم قبله منم آخرش چشمك مي‌زند «هو الابتر» دشمنت ابتر است پيداست كسي به پيغمبر تهمت زده كه تو بي نسل هستي قرآن مي‌گويد نه اينكه تو بي نسل نيستي نسلي به تو داده‌ام كه لب او را قيچي كنم بايد لب دشمن‌ات را قيچي كنم كه ديگر او به تو ابتر نگويد از اين آيه آخر معلوم مي‌شود كه كوثر نسل است چون او گفت پيغمبر مي‌ميرد نسل او قطع مي‌شود خدا گفت ما به تو كوثر مي‌دهيم دشمن تو بي نسل است پيداست كوثر مراد نسل است البته با آنها مخالفتي ندارد خير زياد شامل همه چيزي مي‌شود.
توحيد خير است مقام شفاعت خير است علامه طباطبايي مي‌فرمايد اگر كوثر را غير نسل بگيريم «إن شانئك هو الابتر» سرش بي كلاه مي‌ماند، اين يعني خودتي، اگر من وارد شدم كسي بگويد خودتي معلوم مي‌شود كسي فحش داده(ابتر) در فرهنگ آن زمان يعني كسي كه نسل ندارد پس معلوم مي‌شود يك كسي به پيغمبر گفته بي نسل مي‌گويد دشمن تو نسل است اين مثل خودتي است پيداست قبل از خودتي يك كسي يك چيزي گفته است.
فخررازي از علماي مهم اهل سنت است تفسير مهمي دارد بنام تفسير كبير چند تا قول نقل مي‌كند بعد مي‌گويد بهترين قول همين است كه يعني زهرا بعد مي‌گويد از زهرا بود كه صادق. . . از زهرا بود كه كاظم. . . از زهرا بود كه باقر. . . از زهرا بود كه رضا. . . بعد مي‌گويد با اينكه يك سوم سادات را كشتند بخاطر آن بچه‌اي كه از حضرت زهرا سقط شد با اينكه چقدر از سادات را زنده زنده كشتند آنوقت نگاه كنيد از بني اميه و بني عباس كه اين همه بودند يك نفر نامش نيست از فاطمه كه همه مي‌گفتند ابتر است تمام كساني كه خودشان سيد هستند پدر و مادر سيدند يا پدر خالي سيد است يا مادر خالي سيد است يا حتي جد مادري. . . يعني اگر حتي بنده جده بيستمي‌ام هم سيد باشد من سيد هستم منتهي حساب خمس جداست.
8- نقش امام خميني(رحمة الله عليه) در عزت مردم ايران
يكي از اين كوثرها حضرت امام بود امام خميني(رحمه الله) كوثر بود يكي از بچه‌هاي فاطمه(عليها السلام) آمد سي ميليون ترسو را شجاع كرد آمد خط آمريكا را كور كرد آمد نماز جمعه را راه انداخت كتابهاي مطهري كه ده هزار چاپ مي‌شد رسيد به صد هزار و ميليوني آمد از يك شبكه رقاص تبديل شد به چند شبكه مفيد حالا مفيد با كم و زيادش مفيد است وگرنه غير مفيد هم در تلويزيون هست البته من غير مفيد نيستم من مفيد هستم! بله حالا ديگر. . . اگر بگويم غير مفيد مي‌گوئيد تو هم يكي. . . عرض كنم به حضور جنابعالي كه ترسوها شجاع شدند كوثر نيست؟ شما شنيده‌ايد كه مي‌گويند اكسير را به مس مي‌زنند طلا مي‌شوند خوب امام خميني اكسير بود زدند به ترسوها شجاع شدند لامپ‌هاي خاموش دو شاخ آنرا زدند به برق. . . امام خميني آمد ايران ترسو را شجاع كرد الان در دنيا عزتي كه ايران دارد يك صدم را زمان شاه نداشتيم خيلي ما عزيز هستيم تمام اينهايي كه مقابل آمريكا شاخ و شانه مي‌كشند از هواي ايران استشمام مي‌كنند بيست و پنج سال است بيست و پنج بار پاي صندوق آمديم زمان شاه چند بار آمديم پاي صندوق؟ و كي گفت نظر تو چيه؟ تعداد دانشگاه و دانشجوي ما چقدر بود؟ برندگان مسابقات علمي ما چقدر بود؟ كتابخانه‌هاي ما چقدر بود؟ برق ما، آب ما، لوله كشي ما، البته نمي‌خواهم بگويم مملكت ما اشكال ندارد مملكت ما هنوز هم اشكال دارد ولي بالاخره امام خميني حق حيات حق رشد حق علم به دانشجوها حق دارد دانشجوها فقط يك گروه خاصي بود الان توي هر روستايي مي‌روي دانشگاه است با كم و زيادش بسياري از بخش هايش دانشگاه است درست كه پول مي‌گيرند ولي ما يك پيكان مي‌دهيم آدم كم سواد مي‌شود باسواد خوب اين ارزش دارد چون پيكان جماد است من انسان هستم رشد شجاعت تحصيل خيلي رشد كرده‌ايم الان آمريكا دارد جيز و ويز مي‌كند بخاطر رشد بچه‌هاي ما كارشناس‌هاي ما خود شما ببينيد توي مسائل نظامي ما چقدر رشد كرده‌ايم توي هر جا دست بگذاريم. . . زمان شاه اگر از ما مي‌پرسيدند ايران چند تا حافظ قرآن دارد رويمان نمي‌شد بگوئيم بيست تا الان بايد بگوئيم چند هزار تا حافظ داريم طلبه‌هاي ما زمان شاه چهار هزار تا بودند الان حدود صدهزار طلبه داريم دانشجوهاي خارج ما به هر حال امام خميني حق دارد با هم اين سوره را بخوانيم ثوابش را هديه كنيم به امام خميني(رحمه الله عليه) اين سوره را من پنج شش تا مطالبش را بيشتر نگفتم خيلي مطلب دارد حالا اگر لازم بود جلسه بعد ادامه مي‌دهيم اين سوره را به هم بخوانيم «بِسم الله الرّحمنِ الرّحيم إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ الكوثر/1و2و3.
خدايا انقلاب ما، رهبرش را، امتش را، نسلش را، ناموسش را، هر چه كه به اين امت داده‌اي تو را به آبروي همه آبرومندان درگاهت آنچه به ما داده‌اي در پناه حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) حفظ بفرما.
كمبودها را حل و مشكلات را حل. . . برطرف بفرما.
نسل ما، ما را نسبت به خونها و خدمات خائن قرار نده ولي خادم قرار بده.
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته