1384/7/14 تفسير سوره توحيد -1 بايگاني سالانه - 1384



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.

اگر خداوند توفيق بدهد مي‌خواهيم انشاءالله ماه رمضان هشتاد و چهار را سوره‌هاي كوچكي از قرآن را تفسير كنيم. آن سوره‌اي كه خيلي توي بورس است و در همه نمازها ما مي‌خوانيم سوره توحيد است چون ماه رمضان ماه قرآن هم هست و بينندگان عزيز در آستانه و اوائل ماه رمضان بحث را مي‌بينند، با هم سوره را بخوانيم «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ».
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» الإخلاص/1 بگو او خداي احد است او خداي يكتا است. «اللَّهُ الصَّمَدُ» الإخلاص/2 خدايي است بي نياز كه همه به او نياز دارند و او به هيچكس نيازي ندارد. «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ» الإخلاص/3 فرزند ندارد و خودش هم فرزند كسي نيست «وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ» الإخلاص/4 همتا و شريك و مثل و مانند هم ندارد اين ترجمه ظاهري است. اما درباره اين سوره روايتي داريم كه اين سوره يك سوم قرآن، و بلكه يك سوم تورات و انجيل و زبور است، كسي سه بار اين سوره را بخواند انگار يك ختم قرآن كرده است يك بشارتي است براي اينهايي كه سواد ندارند يا سواد دارند اما قرآن خواندن آنها ضعيف است و از طرفي هم مي‌بينند كه ماه رمضان ماه قرآن است تند تند قرآن بخوانند توي ماشين توي خواب، بخوانند.
1- سفارش به سوره توحيد در نماز و پس از نماز
حتي سوره توحيد غير از امتيازاتي كه بر سوره‌هاي ديگر دارد خودش تعقيب نماز هم هست يعني همينطور كه مي‌گويند بعد از نماز تعقيب بخوانيد سي و چهار مرتبه الله اكبر سي و سه مرتبه الحمدالله و سي و سه مرتبه سبحان الله، كه داريم هر كس اين ذكرها را بگويد اين انگار هزار ركعت نماز خوانده است. همينطور كه اين تعقيب است تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام) هم يك تعقيب است.
براي نجات از شرور سفارش شده است، يك شري پيش مي‌آيد آدم مي‌خواهد از آن دور باشد دعا و وِردي هم بلد نيست همان سوره توحيد را بخواند بجاي اينكه ما برويم پيش بعضي از افراد كه دعاهائي بنويسند كه ما نمي‌دانيم اين دعاها سند دارد يا ندارد، سوره توحيد بخوانيم. اين يك نكته‌اي بود كه بايد خدمتتان بگويم.
روايتي داريم يهود روايتي داريم مسيحي‌ها روايتي داريم بت پرستها و شايد هم هر سه باشند آمدند گفتند يا محمد آن خدايي كه تو مي‌گويي كي است خدا را براي ما معرفي كن شناسنامه خدا آنوقت آيه نازل شد «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ» اين سوره را مي‌گويند كه شناسنامه است همينطور كه مي‌گويند هر كس يك قل هو الله بخواند انگار يك سوم قرآن را خوانده است يك روايتي داريم كه به حضرت امير(عليه السلام) گفته شد يا امير، تو هم مثل قل هو الله هستي هر كس تو را با زبان دوست داشته باشد يك سوم ايمان را دارد هر كس هم با زبان تو را دوست داشته باشد و هم قلباً دوست داشته باشد دو سوم هر كس هم زبان هم قلب و هم اطاعت يك مومن كامل است.
اگر كسي در نماز قل الله بخواند اين رمز قبولي نمازش است اينهايي كه مي‌گويم نه شعر است و نه شعار همه‌اش در متون اسلامي هست آن خداي يكتاست ما روي يكتايي خدا چند جمله‌اي صحبت كنيم.
2- يکتايي خداوند در آفريدن، علم و قدرت
او خداي يكتاست، در چي يكتاست؟ در آفريدن يكتاست، ما از خاك مي‌توانيم خشت و آجر و سراميك و سفال درست مي‌كنيم خداوند از خاك هزاران رنگاورنگ و ميوه درست مي‌كند پس او در آفريدن يكتاست ما در روشنايي مي‌توانيم يك چيزي درست كنيم يك قالي باف قالي توليد مي‌كند تمام توليديها و كارگرهاي ما توي روشنايي هستند اما قرآن مي‌فرمايد من انسان را «فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ» الزمر/6 توي شكم مادر توي آن تاريكي‌ها درست مي‌كنم هر توليد كننده‌اي توي نور توليد مي‌كند توليدات خداوند در شب هم هست دانه را زير خاك تبديل به درخت هم مي‌كند توي دل خاك، در آفريدن يكتاست.
از نظر تنوع، از نظر زيبايي، از نظر استحكام، از نظر هماهنگي، از نظر تناسب، از نظر تأمين، از نظر لطافت، از نظر جامعيت، الله اكبر! خدا مي‌آفريند يك كسي ممكن است بگويد من هم آفريدگار اين قالي هستم من آفريدگار اين ساختمان هستم توليد خدا تنوع دارد شما از خاك چند رقم چيز درست مي‌كنيد؟ يك گوشت را بدهند به بهترين آشپز چند رقم چيز مي‌تواند درست كند؟ اما يك تك سلول و اسپرم را خدا چند رقم آدم درست كرده است؟ چند ميليارد آدم كه هيچكدام به هم شباهت ندارند تنوع، زيبائي، چقدر زيبا، استحكام، ما ممكن است يك اتاقي را رنگ آميزي كنيم خيلي خوشگل اما يك خورده آب به آن بريزي رنگ آن مي‌رود اما خدا دم طاووس را رنگ كرده است همه اقيانوسها را شيلنگ كني و بريزي به دم طاووس رنگ آن پاك نمي‌شود اين استحكام است، (هماهنگي، گاهي ممكن است آدم يك چيزي درست كند اما از بعضي از قسمت‌هاي آن غفلت كند اما خداوند هماهنگي درست كرده است يعني خداوند سينه مادر را آفريده دهان بچه را هم جوري آفريده كه سينه مادر نوك آن دهان بچه برود و هماهنگي آن مقداري كه بچه شير مي‌خواهد شير باشد يعني زياد نيايد كم نيايد در سينه مادر استخوان قرار نداده است كه دهان بچه زخمي بشود به بچه دندان نداده كه گاز بگيرد آب دهان به اندازه‌اي نيست كه هي چك چك بچكد، و اينقدر كم نيست كه دائماً هر دو كلمه‌اي كه مي‌گوئيم آب قاطي آن كنيم اين هماهنگي و تناسب هست به مقداري كه بچه ضعيف است مادر او را دوست دارد يعني اگر بچه دو كيلو محبت مي‌خواهد خدا همان دو كيلو محبت را به مادر داده است به مقداري كه ضعف بچه هست اين هماهنگي هم هست.
تأمين، اگر بيست سال همه زنها پسر بزاند چي مي‌شود؟ بيست سال يك ضرب همه دختر بزايند چي مي‌شود؟ اين پسر و دختر يك جوري است كه در آينده نيازهاي همديگر را تأمين كنند در آينده آن به آن نياز دارد اين به اين نياز دارد شاخه به ريشه نياز دارد كه مواد غذايي را بگيرد و بدهد به ريشه، ريشه هم به ساقه احتياج دارد كه نور را از خورشيد بگيرد و بدهد به ريشه يعني اين نور او را تامين مي‌كند او هم مواد غذايي اينرا تامين مي‌كند شاخه و برگ نور را مي‌فرستند پائين ما دو تا قالي درست مي‌كنيم اين قالي آن قالي را تامين نمي‌كند اگر دو تا سد درست كنيم اين سدها همديگر را تامين نمي‌كنند ولي دست ما جوري است كه اينجا يك خورده پوست ذخيره گذاشته كه اگر ما خواستيم كاري بكنيم دستمان هم بيايد اين مقدار پوست اضافه براي اين كافي باشد ولذا اينجا پوست اضافه نگذاشته، چرا؟ براي اينكه احدي در تاريخ عمرش نياز نداشته كه انگشت هايش از اينطرف، چون از اينطرف نياز نداريم نه خم مي‌شود و نه اضافه و چون از اينطرف نياز داريم هم خم مي‌شود ولذا اينجا پوست زاپاس گذاشته يعني براي اينكه هواي سالم توي ريه برود مو توي بيني گذاشته است كه موي بيني هوا را تصفيه كند و هواي ريه را تامين كند.)
لطافت و ظرافت، گاهي يك حيوان باندازه نوك سوزه دارد راه مي‌رود آدم نگاه مي‌كند اين حيوان هم چشم دارد هم معده دارد هم پا دارد چقدر ظريف است و جامعيت، خدا يكتاست در تنوع و زيبايي، استحكام، هماهنگي، تناسب، تأمين، لطافت، جامعيت، و غيره.
3- پذيرش يک خداي قديم يا هزاران ماده قديم
در قديم بودن، تمام موجودات پديده هستند يعني بوجود آمده‌اند تنها چيزي كه از قديم بوده است خداوند است. راسل مي‌گويد من عقيده‌ام اين بود كه مي‌گفتم همه چيز از خداست يكبار فكر كردم كه همه چيزي از خداست خدا از كجا پيدا شده است هر چه فكر كردم جواب آن پيدا نشد چون جواب آن پيدا نشد دست از خدا كشيم مي‌گوئيم خيلي خوش آمدي مي‌گويد من الان مادي شده‌ام مي‌گويم همه چيز از ماده است ماده همان كه از قديم مي‌گفتند باد و خاك و آب و آتش امروز مي‌گويند چند عنصر مي‌گوئيم خوب اين ماده از كجاست؟ راست مي‌گويد اين ماده از قديم بود مي‌گوئيم تو كه مي‌گويي اين ماده از قديم بوده‌اي كاش مي‌گفتي خدا از قديم بوده. راسل دانشمند يك قديم باشعور را نپذيرفت رفت ميلياردها قديم بيشعور را پذيرفت فكر نكنيد دانشمندان همه حرفهايشان درست است قلّه‌هاي بلندي كنار آن درّه‌هايي است و يك بزرگاني چنان سرنگون مي‌شوند در بديهيات كه. . . او يكتاست يعني در قديم بودن هم يكتاست.
در علم يكتاست، ما كه سواد نداريم قرآن به همه تحصيلكرده‌ها مي‌گويد همه‌تان با هم يك مقدار كمي سواد داريد يعني پرفسورها دانشمندان آيت الله‌ها همه با هم «وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» الإسراء/85(تم) يعني همه‌تان با هم سوادي نداريد حالا افرادي غرور دارند و بدمستي مي‌كنند و من تعجب مي‌كنم من رفته بودم يك جايي بحث تقليد بود گفتند حاج آقا چرا تقليد كنيم بنده الان فوق ليسانس هستم گفتم يك خورده خودت را بكش بالاتر گفت من دكتر هستم برو بالاتر بگو متخصص هستم برو بالاتر بگو من فوق تخصص هستم برو بالاتر بگو من پرفسور هستم از اين بالاتر كه نيست شما چقدر درس خوانده‌اي؟ تا ديپلم كه همه دارند ديپلم مثل پيراهن تنبان است يعني پُز ندارد من ديپلم دارم خوب داري كه داري ما از ديپلم به بالا داريم حرف مي‌زنيم شما چهار سال دانشگاه بوده‌اي شش سال هم پزشكي خوانده‌اي سه سال هم تخصص خوانده‌اي دو سال هم فوق تخصص خوانده‌اي جمعاً مي‌شود پانزده سال، بهتر از اين كه نيست پرفسور پانزده سال بعد از ديپلم درس خوانده است با كم و زياد آن تحقيقات آنرا هم بايد در نظر گرفت خوب آقاي پرفسور مراجع ما از پانزده سالگي درس مي‌خوانند تا هشتاد سالگي مي‌شود شصت و پنج سال اين مرجع تقليد ما وقتي مريض مي‌شود خدمت شما دكتر مي‌رسد هر چه شما گفتي عمل مي‌كند چطور مي‌تواني بگويي آدمي كه شصت و پنج سال درس خوانده يعني چند برابر شما درس خوانده هر چي شما گفتي مي‌گويد چشم عمل جراحي، قلب، كليه، پيوند، چطور مرجع تقليد ما بخاطر پانزده سال تحصيلات شما به شما احترام مي‌گيرد هر چه شما گفتي به نسخه شما عمل مي‌كند آنوقت شما يك نماز و تيمم مي‌خواهي بكني مي‌گويي فلسفه تقليد چيست؟
(«وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» ما سوادي نداريم، يك حديثي بخوانم كه عجيب است اين روايت‌ها را من بچه بودم. . . ، خدا رحمت كند آيت الله نجفي را از علماي كاشان بود تفسير مي‌گفت من هم پانزده سالم بود مي‌رفتم پاي منبرش آدم نوجواني كه چيزي مي‌گيرد توي ذهنش مي‌ماند يك روايتي را به نظرم ايشان مي‌گفت كه زمين پهلوي آسمان اول مثل حلقه است توي بيابان آسمان اول نسبت به آسمان دوم مثل يك حلقه است در بيابان آسمان پنجم نسبت به ششم، ششم نسبت به هفتم آسمان هفتم نسبت به عرش، عرش نسبت به كرسي، ما مي‌گفتيم يك حلقه توي يك بيابان يعني چه؟ خيلي برايمان مهم بود حالا شبها تلويزيون هر شبي يكي از اين حديث‌ها را روشن مي‌كند مي‌گويند يك كهكشاني پيدا شده، يك ستاره و كره‌اي پيدا شده، كه فاصله‌اش با ما مثلاً چند سال نوري است نور خورشيد چند لحظه به زمين مي‌رسد سال نوري يعني آن چقدر با ما فاصله دارد؟ يعني واقعاً اين حديث امام علي(عليه السلام) آدم قشنگ روشن مي‌شود.)
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» خدا در علم يكتاست، علم به همه چيز دارد، آنوقت كسي كه علم بي نهايت دارد او براي ما قانون وضع كرده است گفته راه سعادت تو اين است ما قانون خدا را كنار مي‌گذاريم از قوانين شرق و غرب مي‌پرسيم كه چه كنيم همه‌اش دروغ است آمريكا تا حالا بيست و پنج بار قانون اساسي‌اش عوض شده است بعضي از كشورهاي غربي تا حالا صد و نوزده بار قانون اساسي‌اش عوض شده است صبح نيروي انتظامي مي‌گويد خيابان يك طرفه، عصر مي‌گويد نخير دو طرفه، چقدر خراب مي‌كنيم و مي‌سازيم؟ چه ساختمانهايي كه ساختند بعد از لحظاتي خودشان. . . . اين همه مهندس مي‌نشينند، اين همه كارشناس مي‌نشينند يك طرحي مي‌دهند دير يا زود طرح آنها مي‌رود روي هوا، خداوند در علم يكتاست.
4- علم و قدرت خدا ازلي است نه اکتسابي
در قدرت يكتاست «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» علم و قدرت ما بعد پيدا مي‌شود اما علم و قدرت خدا بعد پيدا نشده است مثلاً ما وقتي متولد شديم نه قدرت داشتيم و نه علم توي قنداق كه بوديم بچه كوچولو كه بوديم يك مگس كه مي‌آمد كه مي‌آمد روي چشم و گوش ما مي‌نشست اذيت مي‌شديم اينقدر دستمان زور نداشت كه مگس را از روي صورتمان بلند كنيم اين مگس هي ور مي‌رود و ما هي اذيت مي‌شديم تا مادرمان بيايد اينرا پرت كند ما قدرت نداشتيم مگس را از خودمان دور كنيم البته حالا آبشار مي‌زنيم گوشت مي‌كوبيم خيلي خوب اين قدرت بعد پيدا شده اما قدرت خدا اينطور نيست كه خدا يك زماني قدرت نداشت بعد كم كم قدرت پيدا كرد(ما بيسواد بوديم بچه وقتي توي قنداق خوابيده است دست مي‌برد كه ستاره‌ها را بگيرد اصلاً فاصله سرش نمي‌شود بچه الاغ فاصله سرش مي‌شود يعني در تاريخ هيچ كرّه خري از پشت بام پرت نشده است ولي چقدر تا حالا بچه پرت شده است يعني بچه انسان هيچي بلد نيست ولي بچه حيوانات يك چيزهايي را به طور طبيعي بلدند ما علم‌مان بعد پيدا مي‌شود اما خداوند علمش از اول بوده است.
آقا اينكه مي‌گويند صفات عين ذات است از اول بوده مي‌شود يك مثال بزنيد بله، يك مثل مي‌زنم براي اينكه روشن بشود شما هم يك صفاتي داريد كه از اول بوده است مثلاً علم ما بعد پيدا شده يعني بوديم و سواد نداشتيم بعداً سواد پيدا كرديم بعداً زور پيدا كرديم بعداً پول پيدا كرديم بعداً آبرو پيدا كرديم بعداً مشهور شديم بله، يكسري چيزها را ما بعد پيدا كرده‌ايم ولي يك سري چيزهايي هم بوده كه از اول با ما بوده است مثل مخلوق بودن، يكي از صفات اين است كه ما مخلوق هستيم مخلوق بودن يك آن از ما جدا نمي‌شود يعني زماني نبوده كه ما باشيم و مخلوق نباشيم پس همانطور كه مخلوق بودن صفتي است كه جزو ذات ما است از ما جدا نمي‌شود علم و قدرت هم صفتي است كه جزو ذات خداست از خدا جدا نمي‌شود در حيات، خدا حيّ است و ما هم حيّ، منتهي بقول دعاي جوشن مي‌گويد حيات خدا اميتازاتي دارد(يا حياً قبل كل حيّ يا حيّاً بعد كل حيّ يا حي الذي ليس كمثله حيّ يا حي الذي لا يشاركه حي) حيات او با حيات ما فرق مي‌كند به هر حال. . . .)
5- رمز آفرينش انسان، لطف وجود پروردگار
هدفها هم فرق مي‌كند در آفريدن كه مي‌گوئيم خداوند در آفريدن. . . آفريدنها. . . توليد و خلق، توليد و خلق يا براي جلب منفعت است يا براي دفع شر است ما چيزي را توليد مي‌كند يا بوجود مي‌آوريم يا مي‌خواهيم كه سودي گيرمان بيايد يا مي‌خواهيم بلايي از ما دور باشد اما آفريدن خدا نه براي جلب منفعت است و نه براي دفع شرّ، او يكتاست، بنده كه الان حرف مي‌زنم حرفهايم را توليد مي‌كنم يعني حرفي نبود من هي دارم كه كلام توليد مي‌كنم يك نويسنده دارد مقاله توليد مي‌كند ما هم توليد مي‌كنيم ما هم بوجود مي‌آوريم الان بنده هيچ صدايي نيست ببينيد. . . شد، اين صدا را من ايجاد كردم ما هم چيزي را بوجود مي‌آوريم منتهي ما چيزي را بوجود مي‌آوريم يا براي منفعت هست يا براي دفع شرّ، او يكتاست، يعني او از آفريدن نمي‌خواهد كه سودي ببرد.
من نكردم خلق تا سودي کنم بلكه تا بر بندگان جودي كنم
(قل) يعني بگو(الله) يعني چه؟ امام علي(عليه السلام) مي‌فرمايد معناي الله اين است كه(يؤله إليه والله هو المستور عن درك الابصار المحجوب عن الاوهام و الخطرات)(الهَ) يعني متحير است، يعني انسان نمي‌تواند حقيقت خدا را بفهمد چون ما محدود هستيم و محدود نمي‌تواند بي نهايت را بفهمد با ليوان نمي‌شود دريا را حساب كرد هر چيزي هم كه توي ذهنمان بيايد آن ساخته فكر ما است.
6- خدا هست، گرچه نمي‌دانيم چيست
خوب اگر واقعاً ما نمي‌توانيم خدا را تصور كنيم چطور به او ايمان بياوريم؟ آخر من بيايد ببينم خدا چي است بعد به او ايمان بياورم شما كه مي‌گويي خدا را نمي‌توانيم توي ذهنمان بياوريم اگر نمي‌توانم توي ذهنم بياورم پس چطور او را قبول كنم؟ مثل در خانه شما كه وقتي مي‌زنند نمي‌داني كي است اما يقين داري كه پشت در كسي است دود را كه مي‌بيني حقيقت دود برايت روشن نيست دود كباب است دود ترياك است آتش گرفته، گاهي وقتها آدم يقين دارد كه اين صاحبي دارد اين دود از يك آتشي است اين صدا از يك انساني است ممكن است حقيقت آنرا نفهمد بالاخره شما كتابي را كه دكان كتابفروشي مي‌بيني ممكن است به زباني باشد كه شما بلد نباشي ولي مي‌داني كه اين نويسنده‌اي دارد ولو نه مي‌تواني بخواني نه مي‌تواني نويسنده را توي ذهنت بياوري و نه ميزان سوادش را و نه هدفش را، مگر آدم هر چيزي را كه مي‌خواهد قبول كند بايد همه چيز را بداند، شما پيچ راديو را باز مي‌كني يك كسي حرف مي‌زند از حرفهاي راديو استفاده مي‌كني نمي‌داني آن چند كيلو است، نمي‌تواني كجا ضبط شده است، نمي‌تواني منابع حرفهايش از چه كتابي است، ما در يك چيزي كه قبول مي‌كنيم هزار تا نمي‌دانم توي آن هست، كيه، چيه، چه كتابيه، چه هدفيه، ممكن است ندانيم اما بالاخره از آن استفاده مي‌كنيم پس اين. . . صدا كه مي‌آيد از يك دانشمندي است انسان از آفريده پي به خدا مي‌برد گرچه نداند خدا را در ذهنش بياورد ميليونها چيزي را ما يقين داريم و حال آنكه قدرت تصور آنرا توي ذهن نداريم لازم نيست هر چيزي را باور كنيم جزئيات آنرا هم توي ذهنمان بياوريم باور كردم كه پشت در خانه آدم است ولي آن جزئيات را نمي‌دانم، دوست است يا دشمن، زن است يا مرد، هدفش چيه، بچه است يا بزرگ، هيچ كس صداي زنگ را كه شنيد نمي‌گويد ببينيد اين زنگ آدمي نيست الاغي بود كه آمد برود پيشاني‌اش مي‌خاريد اين مي‌خواهد بخاراند همينطور مالاند به در خانه ما هم صداي زنگ را تصادفاً شنيديم.
خدا يكتاست، او خدايي است كه در فهمش. . . . سوره توحيد چهار تا نخ را پاره مي‌كند سه تا اسم دارد هم مي‌گويند سوره صمد، سوره توحيد، سوره اخلاص، البته اسم سوره‌ها را كه چندتاست اگر بلد نباشيم طوري نيست با كمال تاسف بعضي از مسابقات را مي‌گذارند توي بعضي از جاها مي‌گويند آقا مثلاً اسم دوم سوره كافرون چيه؟ اسم سوم سوره انفال چيه؟ ما نه لازم است اسم سوره را بدانيم، آقا فلان سوره چند تا آيه دارد بسم الله الرّحمن الرّحيم اول بگذار خودم بگويم بنده نه مي‌دانم كدام سوره چند تا آيه دارد خيلي از چيزها را نمي‌دانم اصلاً ما مأمور نيستيم كه بدانيم در حفظ قرآن اگر كسي تيز هوش است قرآن حفظ كند حالا ما در محضر عزيزاني هستيم كه پنجاه شصت نفر همه، يا همه قرآن را حفظ هستند يا بخش عظيمي از آنرا حفظ هستند.
7- تلاوت قرآن در حد توان
ما در قرآن راجع به قرآن پنج تا تعبير داريم: 1- اول داريم «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ» المزمل/20 قرائت كنيد هر چه برايتان آسان است، اگر ديديد خواند قرآن برايتان سخت است نخوانيد، هر چه از قرآن خواندن برايتان آسان است بخوانيد حالش را داري پنج آيه بخوان حالش را داري يك صفحه بخوان دعا هم همينطور است خواندن با(يسر) يعني با رواني، هر چه برايت روان است بخوان بعد از قرائت تدبر، كه اگر كسي تدبر و فهم نكند. . . ما اگر قرآن مي‌خوانيم بايد ببينيم قرآن چه مي‌گويد بعد از بيست و شش سال بايد تفسير توي ايران راه بيفتد بيست سال است قاري‌هاي بين الملل آمده‌اند انواع قرائت‌ها را نشان داده‌اند خوب كه چي؟ (اذا الشمس كورت يا كوورت) مثلاً يعني چه؟ قرآن به آدمهاي مست مي‌گويد نماز نخوانيد «لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ» النساء/43 نزديك نماز نشويد در حالي كه شما مست هستيد چرا؟ براي اينكه بدانيد چه مي‌گوئيد، قرآن عنايت دارد كه بفهميم چه مي‌گويد، خيلي بد است مثلاً ما عمري داريم نماز مي‌خوانيم حالا مي‌پرسيم(الله الصمد) يعني چه؟ ما بايد از روز اول بجاي يكسري علومي كه بدانيم چه فايده‌اي دارد. . . دانستن آن فايده‌اي ندارد ندانستن آن هم خطري بوجود نمي‌آورد اما چيزهايي كه توي بورس است.
8- تدبّر در قرآن، مهم‌تر از حفظ قرآن است
تدبر، بدانيم كه چه مي‌گويد، قرائت، تدبر، بعد عمل، بعد از عمل تبليغ به ديگران، هر كس تيز هوش است اذيت نمي‌شود حفظ قرآن يك كمالي است قرآن حفظ كردن يك ارزش است واقعاً ارزش بالايي هم هست اما اگر كسي استعدادش عادي است بچه به مغزش فشار مي‌آيد مثلاً پدر دختر شش ساله‌اش را آورده مي‌گويد حاج آقا نصيحتش كن مي‌گويم بچه شش ساله را. . . روايت مي‌گويد(دع ابنك يلعب سبع سنين) بچه‌ات را تا هفت سالگي رها كن به او فشار نياور اينكه در روايت دين ما است روايات اين است كه مي‌گويد بچه تا هفت سالگي آزاد بگذار شما شش سالگي مي‌خواهي بيست جزء قرآن حفظ كند بله ممكن است يك بچه نابغه باشد اين كار را بكند وظيفه نبوغ حساب ديگري است مثل بوعلي سينا است اما به افراد عادي فشار بيايد مثل فنر مي‌ماند اگر به فنر فشار آوردي دستت را كه برداشتي بالا مي‌پرد. سير بايد طبيعي باشد. حفظ هم يك ارزش است براي افرادي كه استعدادشان از متوسط به بالاست. آيه‌اي نداريم كه قرآن حفظ كنيد روايت هم نداريم كه قرآن حفظ كنيد اينكه مي‌گويد هر چه بخوانيد درجه مي‌گيريد معنايش اين نيست كه من همه قرآن را حفظ كنم ممكن است يك بيسواد بگويد «قُل هوَ الله أحد» هي بخواند و درجه بگيرد نگفته همه قرآن را، من نمي‌خواهم حافظين قرآن را دلسرد كنم مي‌خواهم بگويم اينهايي كه قرآن حفظ كرده‌اند خدا به آنها لطف كرده است منتي است كه آنچه خدا بر پيغمبر نازل كرده است توي سينه شماست خوشحا بحالتان اما بشرطي كه فشار نيايد اگر چيزي تحميل شد چه جنگ تحميلي چه عبادت تحميلي چه روضه تحميلي.
بنده رفتم جايي سخنراني كنم گفتم چقدر وقت است كه نشسته‌ايد؟ گفتند آقا دو ساعت است از صبح تا حالا چند نفر سخنراني كرده‌اند گفتم حتماً زانوي شما درد مي‌كند بلند شويد و بايستيد. شبهاي إحيا هم كه ما چند سال است توي دانشگاه تهران إحيا مي‌گيريم چون چند ساعت مي‌نشينند وقتي مي‌روم بالاي منبر مي‌گويم همه‌تان بلند شويد و بايستيد همه بلند مي‌شود يك مدتي پايشان حال مي‌آيد بعد مي‌گويم حالا مي‌خواهيد بنشينيد بنشينيد مي‌خواهيد جيم شويد جيم شويد بچه خنده‌اش گرفته بگذار بخندد وقتي مي‌گويي نخند اين هم همينطور. . . وقتي مي‌خواهد بخندد بگذار بخندد با فطرت و طبيعت ور نرويم معده هر چه مي‌كشد هوش هر چه مي‌كشد تحميل نكنيم گاهي وقتها انسان. . .
سه نفر گفتند سرمان را زير آب كنيم هر كس زودتر سرش را از آب بيرون آورد بايد سور بدهد خوب اينها از ترس سور سه تايي توي آب خفه شدند يعني براي اينكه سور ندهند اين تحميل‌ها درست نيست. حالا با هم يكبار ديگر بخوانيم «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ».
خدايا تمام بركات ماه رمضان را نصيب همه ما بفرما.
هر چه به خوبها توي اين ماه مي‌دهي به ما هم مرحمت بفرما.
همه دعاها مستجاب، همه مشكلات برطرف، همه مريض‌ها سالم، همه بي خانه‌ها خانه دار، همه بي همسرها همسر دار، همه بي بچه‌ها بچه دار، همه بيسوادها با سواد، همه كدورتها با صفا قرار بده.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته