1383/4/18 نعمتهاي الهي در سوره الرحمن -6 بايگاني سالانه - 1383



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي

در تفسير سورِي الرحمن دراين جلسه رسيديم به «الرحمن علم القرآن خلق الانسان» که شايد بشود راجع به انسان شناسي مطالبي را مطرح کرد «خلق الانسان» خداوند همه چيزي را آفريده «الله خالق کل شيء» اينکه خداوند «خالق کل شيء» بعد مي‌گويد «خلق الانسان» اين پيداست حساب انسان با کل شي جداست آخر يکوقت آدم وارد مي‌شود مي‌گويد سلام عليکم بعد به يک نفر مي‌گويد سلام عليکم اين پيداست که اين يک آدم ديگري است با باقي‌ها فرق مي‌کند.
1- آفرينش انسان، نشانه رحمت خداوند
«الله خلق کل شيء» بعد اينجا مي‌گويد «خلق الانسان» مثل شخص پيغمبر«صلي الله عليه وآله» خدا در يک جا مي‌گويد «رب کل شي»، «الحمدلله رب العالمين» يعني پروردگار همه، بعد مي‌گويد «قل اعوذ برب الناس» يک جاي ديگر مي‌گويد «ربکم ورب آبائکم» يک جا مي‌گويد «ان ربک» ببينيد «رب العالمين» پروردگار هستي پروردگار انسان پروردگارشما «ربک» پروردگار تو، به پيغمبر «صلي الله عليه وآله» اين پيداست حساب پيغمبر«صلي الله عليه واله» از همه چي؟ جداست. خالق کل شيء هر چيزي را آفريد بعد مي‌گوئيم «خلق الانسان» انسان را آفريد راجع به آفرينش انسان قرآن چند تعبير دارد اول مي‌گويد هيچي، هيچي هيچي‌ها! اول مي‌گويد پوک پوک هيچ هيچ «لم يک شيئا» يعني هيچي بوديد بعد مي‌گويد مي‌داني «لم يک شيئا مذکورا» اول مي‌گويد هيچي بودي بعد مي‌گويد چيزي شديد اما قابل ذکرنبوديد ببينيد، بعد مي‌گويد حالا هم که قابل ذکر شديد خيلي پست بوديد «ماء مهين» مهين از اهانت مهين عربي، مهين فارسي يعني ماه اسم دخترها مهين است يعني از ماه گرفته شده مهين عربي فرق مي‌کند با مهين فارسي اول مي‌گويد هيچ بعد مي‌گويد نه از هيچي آمدي بيرون ولي «لم يک شيئا مذکورا» قابل ذکر نبوديد بعد مي‌گويد حالا هم که قابل ذکر شديد «ماء مهين» يعني پست بعد مي‌گويد بعد مي‌گويد «نطفه امشاج» مخلوط، بعد مي‌گويد علقه بعد مي‌گويد مضقه گوشت بسته، علقه گوشت بسته، بعد مي‌گويد استخوان بعد مي‌گويد روي استخوان همينطور گام به گام اين «الرحمن علّم القران َخلق الانسان».
انسان خيلي موجود عجيبي است شايد 20 امتياز انسان داشته باشد حالا من نمي‌دانم چند تا نوشته‌ام 20امتياز دارد که هيچ موجود ديگري ندارد حالا بد نيست تحت اين عنوان تيتر خواسته باشيم بدهيم امتيازات بشر:
امتيازات جسمي‌اش، امتيازات روحي‌اش، اصلاً ويژگي‌هاي بشر، انسان يک ويژگي‌هايي دارد بيخود نيست که مي‌گويد «خلق الانسان» من انسان را آفريدم يعني پيداست يک. . . ويژگي‌هاي انسان از نظر تکاملي که گفتيم نطفه، علقه، مضقه، تا بصورت انسان در مي‌آيد از اين جهت. . .
2- قدرت تسخير طبيعت از امتيازات انسان
2) از جهت اينکه نيازهايش را مي‌تواند تامين کند از همه چيزي استفاده مي‌کند از نور از کهکشان از حيوانات دريايي از برگ درخت از جنگل، از اکسيژن، قرآن مي‌گويد «سخر لکم الانهار» «سخر لکم ما في الارض جميعا» اصلاً همه چيزي در اختيار شماست اينکه قدرت تسخير دارد من اينها را بنويسم فکرمي کنم بهتر باشد «خلق الانسان». . . ويژگي‌هاي انسان 1) مراحل طبيعي 2) قدرت تسخير، انسان قدرت تسخير دارد موجودات ديگر اين قدرت تسخير را ندارند انسان از همه چيزي مي‌تواند استفاده کند توي آشپزخانه بعضي از زنها از پوست پرتقال مربا درست مي‌کنند. بعضي کشورها از زباله هايشان از فاضلابهايشان استفاده مي‌کنند از چيزهايي که ما فکر مي‌کنيم به درد نمي‌خورد. . . از آب پنير چه موادي درست مي‌کند قدرت تسخيري که مي‌تواند از همه چيزي استفاده کند «خلق لکم سخر لکم متاعا لکم» لکم لکم خيلي توي قرآن است همان که شاعر مي‌گويد ابر و باد و مه و خورشيد وفلک لکم، تو از همه مي‌تواني استفاده کني خورشيد از ما استفاده نمي‌کند ما از خورشيد استفاده مي‌کنيم اکسيژن از ما استفاده نمي‌کند ما از اکسيژن استفاده مي‌کنيم ماهي‌ها از ما استفاده نمي‌کنند ما از ماهي‌ها استفاده مي‌کنيم يعني ما به همه محتاجتريم حتي به حيوانات، بهترين لباس ابريشم است مال کرم است به کرم نياز داريم بهترين غذا عسل است مال زنبور عسل است به زنبور نياز داريم به گاو نياز داريم به الاغ نياز داريم حالا هواپيما اف16 اف14 اف100 ولي باز هم يک جاهايي که کار هواپيما نيست کار الاغ است يعني چيزهايي آفريده تاريخ مصرف ندارد هميشه انسان نياز دارد.
3- گرايشات مثبت و منفي، از ويژگي‌هاي انسان
از جهت گرايشهاي منفي و مثبت موجود عجيبي است قرآن مي‌فرمايد «ان الانسان ليطغي» انسان روح طغيان دارد دلش مي‌خواهد همه منافع را جيب خودش کند «هلوعا» حرص مي‌زند «جزوعا» جيغ مي‌زند «منوعا» چيزي به او مي‌دهي منع مي‌کند به ديگران نمي‌دهد بخل مي‌کند «ظلوم» ظلم مي‌کند «جهول» خيلي چيزها را نمي‌داند «عجول، خلق الانسان من عجل» عجله مي‌کند «کفور» کفران مي‌کند عجب موجودي است اين بشر«کفور» کفر مي‌ورزد «عنود» عناد، لجبازي مي‌کند يعني اينقدر زمينه‌هاي منفي توي انسان است به او مي‌دهي به ديگران نمي‌دهد بخل مي‌ورزد «اذا مسه الشر جزوعا» شر که به او مي‌دهي جيغ مي‌زند جزع، جيغ، داد زدن «واذا مسه الخير منوعا» وقتي به او مي‌دهي بخل مي‌کند وقتي از او مي‌گيري جيغ مي‌زند در ضمن اين گرايشهاي مثبت هم دارد.
گرايشهاي مثبت چيه؟ خوبي را دوست دارد اصلاً دزدها هم يک جوريند که خوبي را دوست دارند گاهي چند تا شريک مي‌روند با يک وانتي با ماشيني يک چيزي را مي‌دزدند مي‌گويند ببين کارمان موفقيت آميز بود حالا بيا عادلانه تقسيم کنيم يعني با اينکه اصل کارشان غلط و اشتباه است جنسشان دزدي است اما دم از عدالت مي‌زند.
خودش چشم چراني مي‌کند به دختر مردم نگاه بد مي‌کند اما وقتي مي‌خواهد داماد شود به مادرش مي‌گويد ببين يک دخترپاک براي من پيدا کن، چشم‌هاي خودش پاک نيست اما با اينکه چشم‌هاي خودش پاک نيست در ازدواج دنبال آدم پاک مي‌گردد خودش چيزي به او بدهي برمي دارد اما اگر خودش مال داشته باشد به يک آدم امين مي‌سپارد مي‌گويد تو آدم سالمي هستي اين پول پهلوي تو امانت باشد يعني با اينکه امين نيست امانت را دوست دارد.
بچه‌اي سيب به شما داده مي‌گويد اين سيب را بگير من بروم دستهايم را بشورم برمي گردم تا مي‌رود شما سيبش را مي‌خوري بر مي‌گردد نگاهي مي‌کند گريه مي‌کند مي‌خواهد بگويد اين سيب امانت بود تو به امانت خيانت کردي ببين اين مي‌فهمد خيانت بد است پس هم گرايش مثبت دارد و هم گرايش منفي دارد.
گرايش مثبت چيه؟ «حبب اليکم الايمان» يعني ايمان را دوست دارد به هر کدام از آدمها بگويند ايشان در طول عمرش دروغ نگفته مي‌گويد عجب! در عمرش دروغ نگفته، سلام عليکم يعني پهلويش خم مي‌شويم خودمان دروغ مي‌گوئيم اما خوشمان مي‌آيد که اين آدم در عمرش دروغ نگفته «حبب اليکم الايمان» يعني ايمان را پهلوي شما محبوب قرار داد «و زينه في قلوبکم» اينهايي که مي‌نويسم آيه‌هاي قرآن است يعني در دل شما ايمان را زينت قرار داد اينها خيلي مهم است «فالهمها فجورها وتقواها» اگر اينها نبود انسان رشد نمي‌کرد گرايشهاي مثبت در انسان هست اين هم يکي. انسان موجودي است مسئوليت پذير حيوانات ديگر اينطور نيستند حيوان مسئوليتي ندارد «الرحمن علّم القرآن خلق الانسان» انسان چي چي است كه خداوند اينقدر روي آن مانور مي‌دهد مي‌گويد من انسان آفريدم.
4- اختيار و آزادي، از موهبت‌هاي الهي به انسان
انسان انتخابگر است، انسان آزاد است مي‌تواند اين کار را انجام بدهد يا انجام ندهد دليل آزادي انسان را يکوقت گفته‌ام دوباره تکرار کنم من چهار تا دليل برايتان مي‌گويم که، آخر بعضي‌ها مي‌گويند وا0لله اينطور شد کاريش نمي‌شود کرد اين جور آفريده شده گلش اين جور سرشته شده، نه اينطور نيست انسان آزاد است چهار تا دليل براي آزادي انسان مي‌گويم دليل‌هاي وجداني نه دليل عقلي است نه دليل قرآني دليل وجداني است انسان شک مي‌کند يا نه؟ همين که شک مي‌کني که اين کار را بکني يا اين کار را نکني پيداست آزاد هستي مي‌تواني انجام بدهي مي‌تواني انجام ندهي شک دليل اينست که انسان آزاد است انتخابگر است.
دوم: پشيمان مي‌شوي يا نه؟ هر که پشيمان مي‌شود پيداست آزاد است مي‌توانست اين کار را انجام ندهد غصه مي‌خورد که چرا انجام داد پس پشيماني يک، شک دو.
انتقاد مي‌کند از کسي چرا اين کار را کردي همين که به رفيق‌ات انتقاد مي‌کني که چرا اين کار را کردي يعني چه؟ يعني مي‌توانستي اين کار را نکني پس آزاد بوده‌اي تعليم و تربيت هم دليل بر آزادي انسان است اينکه شما بچه‌ات را مي‌دهي تربيت کنند يعني بچهِ‌ي شما مي‌تواند خوب بشود مي‌تواند بد بشود شما مي‌فرستي پهلوي يک مربي که خوب بشود پس چهار دليل وجداني براي اينکه انسان آزاد است 1) شک 2) پشيماني 3) انتقاد 4) تعليم و تربيت.
اينها دليلهاي وجداني است آنوقت دليل عقلي هم داريم دليل قرآني هم داريم «فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليکفر» «انا هديناه السبيل» « اما شاکرا و اما کفور» ما راه را نشان مي‌دهيم يک عده قبول مي‌کنند يک عده قبول نمي‌کنند انسان انتخابگر است ديگر چي؟ انسان مي‌تواند تغيير روش بدهد انسان عليه خود کودتا مي‌تواند بکند يک راهي را رفته يک مرتبه بر مي‌گردد دريک لحظه مي‌تواند فرمان را کج کند اينطور نيست که حالا بابا ديگر چاره‌اي نيست نه، تصميم بگيرد مي‌شود مثلاً درس نمي‌خواند يک مرتبه جدي مي‌شود جدي است يک مرتبه درس را کنار مي‌گذارد(توبه مي‌کند اصلاً معناي توبه يعني يکمرتبه 180 درجه عوض مي‌شود موجودات ديگر يکمرتبه گردو نمي‌تواند اسفناج بشود اسفناج نمي‌تواند هندوانه بشود کره خر نمي‌تواند گوساله بشود گوساله نمي‌تواند گاو بشود موجودات گياه و حيوان واينها نمي‌توانند ولي انسان مي‌تواند يزيدي است حسيني بشود.)
خدا چي چي آفريده؟ اصلاً کل کره‌ي زمين توي انسان است(اتزعم انك جرم صغير) شعري هست منسوب به آقا امير المو منين(عليه السلام) مي‌گويد تو فكر مي‌كني كه يك موجود كوچك هستي(وفيك انطوي العالم الاكبر) يك هستي در تو خلاصه شده يعني تو ماكت هستي، هستي(اگر در هستي رودخانه هست در تو هم رگ است خونهاي جاري، اگر در هستي كوه است در تو هم قله‌ي دماوند اين دماغت هست، اگر در هستي گياه هست در تو هم مو هست اگر در هستي غار است سوراخ گوش تو هم مثل غار مي‌ماند اگر در هستي آب شور و شيرين هست در بدن تو هم آب شور و آب شيرين هست اگر در هستي كوه است در بدن شما هم استخوان است اگر در هستي معادن زيادي است در تو هم استعدادهاي متنوعي است اگر كره‌ي زمين حركت مي‌كند تو هم حركت مي‌كني اميرالمؤمنين(عليه السلام) مي‌فرمايد)
5- گستردگي ظرفيت و استعدادهاي بشري
يك جهان در تو خلاصه شده است ابر و باد و مه خورشيد. . . «الرحمن خلق. . . علم القرآن خلق الانسان». از جهت استعدادها و ظرفيت‌ها، هفتم: از جهت استعدادها انسان خيلي استعداد دارد همه‌ي مردم نابغه هستند الا. . . منتهي افرادي كه مي‌گويند ما نابغه نيستيم سر نخ نبوغشان را پيدا نكرده‌اند ممكن است يك كسي در يك رشته‌اي شكست بخورد من بارها گفته‌ام داروين. . . اينرا از مرحوم مطهري شنيده‌ام مرحوم مطهري مي‌فرمودند داروين در دو تا دانشكده شكست خورد در دانشكده‌ي پزشكي چون باباش پزشك بود مي‌خواست پسرش هم پزشك بشود شكست خورد رفت دنبال آخوندي چون باباش ضمن اينكه پزشك بود روحاني مسيحيت هم بود در رشته‌ي علوم مسيحيت كه كشيش، عالم مسيحيت بشود در دو رشته‌ي روحانيت و پزشكي شكست خورد در رشته‌ي علوم طبيعي شد داروين حالا كار نداريم نظريه هايش رد شده است ولي بالاخره. . . انسان ظرفيت دارد حتي آنهايي كه بابا بالاي سرشان نيست ظرفيت‌هاي عجيبي دارند هم مثبت هم منفي، ظرفيت مثبت: امام خميني(رحمه الله عليه) يتيم بود ظرفيت منفي، صدام هم يتيم بود آقا سيد عبدالهادي از مراجع تقليد يتيم بود، هيتلر هم يتيم بود، ما يتيم‌هايي را داريم هم يتيم‌هاي برجسته‌ي مثبت هم يتيم‌هاي برجسته‌ي منفي انسان ظرفيت دارد زود مي‌تواند خودش را. . . اينطور نيست كه والله حالا ما پول نداريم كتابخانه نداريم كامپيوتر نداريم بابا بالاي سرمان نيست حالا كه نمي‌دانم مدرسه‌مان چطور است، حالا كه ما روستا هستيم، حالا كه حالا كه، نه افرادي هستند با بسياري امكانات كم، رشد جهشي دارند و افرادي هستند با همه‌ي امكانات. . . اين هنر آشپزي شماست بعضي زنها از سيب زميني غذا درست مي‌كنند كه آدم از خوشمزگي انگشتهايش را مي‌جود بعضي خانمها هم گوشت گوسفند را با برنج رشت برمي دارد كوفته‌اش مي‌كند كه آدم نمي‌تواند بخورد اين هنر آشپزي غير از داشتن امكانات است.
انسان كيه؟ بي نهايت طلب است امام(رحمه الله عليه) يك نامه ا‌ي نوشت به گورباچف رهبر شوروي كه ماديت انسان را سير نمي‌كند انسان موجودي است كه جز خدا او را سير نمي‌كند حالا اگر همه‌ي طلا‌ها را هم به او بدهند آرام است؟ نه، هيچوقت انسان سير نمي‌شود اتفاقاً بعضي‌ها كه دارند حرص‌شان بيشتر است، دنيا مثل آب دريا است هر چه بيشتر بخوري تشنه‌تر مي‌شوي و لذا داريم(عز القناع) اگر قانع بودي عزيز هستي اگر قانع نباشي اگر همه‌ي دنيا را هم به تو بدهند. . . داريم اگر مي‌خواهي بس‌ات باشد همين كه هست بس است اگر هم مي‌خواهي بس نباشد همه‌ي دنيا را هم به تو بدهند. . . قناعت مهم است انسان بي نهايت طلب است فقط خدا مي‌تواند او را سير كند بي نهايت وگرنه حالا بگو. . . الان اينجا كه ما هستيم باغ فين است حالا چه شاهي چه شاهزاده‌اي چه نمي‌دانم كي همه‌ي جاهايي كه مال شاها بوده كاخها باغها مثلاً حالا فكر مي‌كنيد كساني كه توي اين باغها مي‌نشستند حالا قليان مي‌كشيدند يا تفريحي مي‌كردند يا كاميابي مي‌كردند مثلاً حالا قانع بوده‌اند؟ انسان بي نهايت طلب است و جز خدا او را سير نمي‌كند.
نهم: از جهت ساختمان بدني ساختمان انسان با همه فرق دارد تمام موجودات دمري هستند يعني حيوانات همه افقي هستند حيوانات دريايي افقي هستند صحرايي دريايي همه افقي هستند تنها موجود عمودي و سيخكي انسان است همه دمر هستند جز انسان «لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم» ساختمان انسان. . .
(يكي از بستگان نزديك ما متخصص ارتوپدي است كه حالا دارد فوق تخصص‌اش را مي‌گذراند پريشب منزل ما بود نمي‌دانم لك لك اردك اسم يكي از اين پرنده‌ها را برد مي‌گفت اين چون پزشك است تخصص‌اش ارتوپدي است مي‌گفت اين پايش كه مي‌شكند خاك مخصوصي هست كه چسب خاصي دارد مي‌گفت آب بر مي‌دارد آن خاك را گل مي‌كند بعد قسمت شكستگي‌اش را خودش توي آن مي‌غلتد بعد مي‌رود آفتاب مي‌خوابد خشك مي‌شود مي‌گفت عين دستي كه ما توي گچ مي‌گذاريم اين حيوان اتوماتيك اين كار را مي‌كند. منتهي خوب اينها محدود هستند ما انسان تا بي نهايت مي‌تواند كار بكند. مي‌گفت مار از تنه‌ي درخت مي‌رفت بالا سراغ لانه خواستيم مار را بكشيم گفتيم بالاخره آن صاحب لانه فكري مي‌كند براي دشمن خودش تماشا كنيم مي‌گفت ماد ر ه آمد ديد عجب مار دارد مي‌آيد بالا پريد سر يك شاخه‌ي ديگر يك چيزي را برداشت و زير نوكش پنهان كرد آمد نشست تا مار دهانش را باز كرد اينرا قشنگ انداخت توي دهان مار رفت به دهانش و فوري برگشت يعني حسابي نشانه گيري دفاع. . .
دنياي پر از اسرار است، نهنگ توي دريا ماهي مي‌خورد آشغالها و جرم ماهي مي‌رود لاي دندانهايش مي‌خواهد خلال كند مسواك كند مي‌آيد روي آب دهانش را باز مي‌كند پرنده‌اي ديگر مثل كبوتر دو تا شاخ دارد روبه زمين و آسمان مثل كلنگ دو سره اين پرنده هم توي هوا گرسنه‌اش مي‌شود مي‌آيد توي دهان اين مي‌نشيند آشغالهاي لاي دندان اين را مي‌خورد اين هم مي‌خواهد ببلعدش اين سيخكها مي‌رود توي دهانش مجبور است آنرا باز بگذارد دندان او مسواك مي‌شود شكم او هم سير مي‌شود يعني رزق پرنده را توي هوا لاي دندان نهنگ توي اقيانوس مي‌گذارد خداوند طراحي كرده«وما من دابه» حتي يك آيه توي قرآن داريم مي‌فرمايد يك موجوداتي كه نمي‌توانند رزق خودشان را پيدا كنند يعني دست پا چلاق هستندخداوند به يك نحوي رزق اين را مي‌رساند تدبير مي‌كند.)
6- انسان، خليفه خدا در زمين
انسان از نظر اينكه خليفه الله است «اني جاعل في الارض خليفه» دهم: خليفه‌ي خداست آقاي قرائتي اين حرفهاي خودت امروز مي‌خواهي بگوئي چه؟ مي‌خواهم بگويم اگر انسان بفهمد كه چه موجودي است خودش را با يك آدامس و شكلات خودش را با يك عكس و فيلم خودش را با يك سيگار و با يك حرف چرت و پرت خودش را با يك چشمك و يك بستني نمي‌فروشد تمام اينهايي كه خودشان را مي‌فروشند يادشان مي‌رود كه چي هستند اگر انسان بفهمد كيه، برو برويم چي چي بيا برويم نمي‌آيم آقا ببين نمي‌بينم اين چشم من حيف است آقا اين را بگو بابا اين زبان من حيف است اگر انسان بفهمد گوشت كيلويي چند هزار تومان است پهلوي گربه نمي‌اندازد اگر انسان بفهمد كه اين طلاست نه حلب حلبي نيست طلاست همينطور راحت اين را. . . اينكه ما راحت عمرمان را صرف مي‌كنيم يادمان مي‌رود و قرآن مي‌فرمايد وقتي من مي‌خواهم به بشر سيلي بزنم سيلي من به اين است كه يادش مي‌برم كه اين چه موجودي است قرآن بخوانم « نسوا الله» اينها خدا را فراموش كرده‌اند «فانساهم انفسهم» چون خدا را فراموش كرده من هم سيلي‌اش مي‌زنم كه حالا كه تو خدا را فراموش كرده ايي من هم يك كاري مي‌كنم كه خوت خوت را فراموش كني يك زنجير دست مي‌گيرد چهل سانت كنار خيابان مي‌ايستد تمام كه شد از اين طرف آخر خاصيتش چيه؟ چاي آوردند چاي شيرين، پهلوي يك كسي قاشق چاي خوري را برداشت به هم زد وقتي خورد ديد كه خيلي شيرين است گذاشت دو مرتبه قاشق را از اين طرف مي‌چرخاند فكر كرد حالا از اين طرف كه شيرين شده از اينطرف. . . زنجير را همچين مي‌كند تمام كه شد. . . همينطور هدر، ديگر اگر ما بفهميم عمرمان چقدر ارزش دارد ديگر بسياري از درسهايي كه فايده‌اي ندارد نمي‌خوانيم كوه هيماليا چند متر است؟ خوب حالا اين دخترهاي دبيرستاني خيلي مهم است اين را بدانند اين دختر دبيرستاني فردا مادر مي‌شود مي‌زاد بايد بداند كه چه عواملي بچه‌اش را ترسو مي‌كند چه عواملي بچه‌اش را شجاع مي‌كند اگر ما بدانيم براي چه آفريده شده‌ايم. . . الكي هر مقاله‌اي را بخوانيم، در آفريقاي جنوبي يك موش سه قلو زائيد خوب اين خيلي دانستنش لازم بود؟ بيائيم جدول حل كنيم خيابان دو حرفي قديمي تهران؟ ‌ها! ري خوب خيلي مشكلات حل شد.
من خيلي غصه‌ي بچه‌ها را مي‌خورم همينطور الكي عمرشان را انگار باد آورده بابا «الرّحمن علّم البيا. . القرآن خلق الانسان» خالق كل شيء مي‌گويد تو را آفريدم با چه ويژگي‌هايي. . . باقي‌اش را بخوانم مسجود فرشته‌ها هستند مهم است خليفه‌ي خدا مسجود فرشته خداوند به فرشته‌ها گفت به آدم سجده كنيد عجب! فرشته به ما سجده مي‌كند؟ از جهت قدرت تقليد و اثر پذيري 12) از جهت قدرت اثر پذيري انسان مي‌تواند تقليد كند و اثر پذيري اين پرنده‌ها طوطي‌ها فوقش مثلاً بتواند سه تا كلمه از انسان يادبگيرد انسان خيلي موجود عجيبي است اثر پذير است قدرت تقليد دارد هيچ موجودي اينقدر قدرت تقليد ندارد(با كلاغ صبح تا شام ور بروي چند سال خواسته باشي اين كلاغ صداي گوساله در بياورد نمي‌شود يك گوساله خواسته باشد صداي گنجشك در بياورد نمي‌شود انسان قدرت تقليد دارد راحت مي‌تواند كد عوض كند كانال عوض كند.)
7- الگو شدن و الگو پذيرفتن در مسير صحيح
قابليت الگو شدن دارد انسان مي‌تواند امام بشود قدرت امام شدن را دارد هر يك از شما مي‌توانيد امام بشويد امام؟ بله قرآن بخوانم «وجعلنا للمتقين اماما» قرآن در آخر سوره‌ي فرقان مي‌فرمايد بندگان خوب خدا چند تا صفت دارند« وعباد الرحمن» يك دو سه آخرش مي‌گويد بنده‌ي خوب خدا همه‌اش از خدا مي‌خواهد خدايا من رهبر بشوم شما دعا كنيد رهبر بشويد رهبر حق منتهي بايد تمرين كني از حالا برو توي مسجد سعي كن پسر عمويت را هم ببر خطت را خوب كن يك نفر ديگر را هم ببر از حالا سعي كن اين كلمه را نگواز حالا سيگار نكش آن هم كه سيگار مي‌كشد. . . يعني اگر توانستي در يك نفر اثر كني بعد در دو نفر اثر مي‌كني بعد در سه نفر اثر مي‌گذاري بعد مي‌شوي امام اما يعني كسي كه بتواند در ديگران اثر بگذارد وشما هم تمرين كنيد جوري نماز بخوانيد كه همه‌ي اعضاي خانواده به شما نگاه بكنند بگويند. . . مي‌شود انسان در ديگران اثر بگذارد انسان لياقت دارد اگر لياقت نمي‌داشت قرآن نمي‌گفت «وجعلنا للمتقين اماما» آيه‌ي قرآن است يعني مردان خدا مي‌گويند خدايا تك تك ما را امام قرار بده يكوقت امام خميني(رحمه الله عليه) مي‌شود خوب آن. . . ولي هر كس در محله‌ي خودش در. . . مي‌تواند به ديگران خط بدهد.
از جهت اينكه ابدي است انسان موجودي است ابدي 14) همه‌ي موجودات موقت هستند ولي انسان با مردن تمام نمي‌شود تازه بعد از مردن يك دنياي برزخ داريم بعد از برزخ دوباره همه‌ي اين مرده‌ها زنده مي‌شوند مثل خشتي كه مي‌كوبي پخش مي‌كني دو مرتبه خاكهايش را جمع مي‌كني باز هم همهن خشت را بسازي قدرت اينكه تا ابد هست.
از جهت اينكه تمام حرفهايش حساب و كتاب دارد هر غار غاري معلوم نيست حساب و كتاب دارد ولي قرآن مي‌گويد«مامن قول» لبت را كه تكان مي‌دهي مي‌نو يسيم «الا لديه رقيب نصيب» روز قيامت لوحي جلوي انسان باز مي‌شود يك دفعه مي‌گويند «اقرا كتابك» بخوان اين پرونده‌ي كارهايت است وقتي مي‌خواند مي‌بيند او! همه چيزي را نوشته‌اند قرآن بخوانم مي‌گويد «ما لهذا الكتاب» اين چيه؟ اين چه لوحي است كه جلوي من باز كرده يد «لا يغادرصغيره و لاكبيره الا احصاها» ريز و درشت كارهاي من را ثبت كرده هيچ وجودي ريز و درشت كارهايش اين رقمي ثبت نمي‌شود «الرحمن علّم القرآن خلق الانسان».
از جهت اينكه قدرت مشورت دارد هيچ حيواني با همديگر مشورت نمي‌كنند كه مشورت. . . قدرت مشورت، اين هم از امتيازات انسان است.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته