1383/5/22 نعمتهاي الهي در سوره الرحمن -11 بايگاني سالانه - 1383



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

سوره‌ي الرحمن رسيديم به اين آيه «و الارض وضعها للانام. فيها فاكهه و النخل ذات الاكمام. والحب ذو العصف و الريحان. فباي الاء ربكما تكذبان» ترجمه: خداوند زمين را براي بشر آفريد چهار صد و شصت مرتبه كلمه‌ي زمين توي قرآن آمده و لطيفه‌هايي دارد اول اينكه اين زمين كلاس درس است زمين در قرآن:
زمين در قرآن
1- كلاس درس چون قرآن مي‌فرمايد «و في الارض ايات للموقنين» كسي خواسته باشد خدا را بشناسد هر گل و بوته‌اي مي‌تواند كلاس درس باشد برگ درختان. . . اين يك، 2- زمين رام است مثل لامپي كه توي كشتي است شما فكر مي‌كنيد اين لامپ آرام است اما خود كشتي در حال حركت است «جعل لكم الارض ذلولا» زمين آرام است تسليم است نه همه‌اش مثل سنگ است كه بيل توي آن نرود كلنگ توي آن نرود نه همه‌اش شل است كه نشود روي آن بنايي كرد محل زندگي است «قرارا» من از هر آيه‌اي يك كلمه مي‌نويسم كه وقت گرفته نشود محل آرامش است «مهدا» چون گاهي وقتها آدم در جايي مستقر هست اما همه‌اش زمين لرزه و. . . مواد غذايي در اختيار مي‌گذارد «تنبت الارض» يعني نباتات به شما مي‌دهد يعني زمين نباتش را به شما عرضه مي‌دهد زمين خودش را براي شما آرايش مي‌كند « و زينت» يعني زمين خودش را براي شما زينت مي‌كند بذر شما را مي‌پذيرد «تري الارض خاشعه» زمين خشوع دارد بذر را مي‌گيرد آب زباله را مي‌گيرد آب زلال مي‌دهد يك دانه مي‌گيرد يك خوشه مي‌دهد راه در اختيار ما مي‌گذارد «و جعل لكم فيها سبلا» خداوند در اين زمين راه قرار داده يعني اينطور نيست كه كوه‌ها مثل ديوار چين فاصله‌ها را قطع كند كوه‌ها جاده‌هايي است كه. . . آب ذخيره را تحويل مي‌دهد «فجرنا الارض عيونا» عين چشمه، زمين را مي‌شكافيم از زير سنگش «فجرنا» گنج‌ها و معادن را براي ما حفظ مي‌كند «خزائن الارض» سخاوتمند است هر چه به او مي‌دهي چند برابر آنرا به شما مي‌دهد عرض كردم يك دانه مي‌كاري. . . يك تخم هندوانه مي‌كاري چندين هندوانه برمي داري.
زمين در قيامت
اين زميني كه مي‌بيني ساكت است حوادث را در خودش ضبط مي‌كند يك زماني تحويل مي‌دهد «تحدث الارض اخبارها» «اذا زلزلت الارض زلزلها» همه‌ي زمين تكان مي‌خورد الآن كه زلزله مي‌شود يك گوشه زلزله مي‌شود حالا اگر همه‌ي زمين زلزله بشود چي مي‌شود؟ دندان آدم كه درد مي‌كند يك استخوانش درد مي‌كند حالا اگر همه‌ي استخوانهايش درد بگيرد چي مي‌شود؟ «زلزالها» يعني از آن زلزله‌هايي كه مال خودش است «و اخرجت الارض اثقالها» هر چه از مرده‌ها و گنج‌ها و منابعي كه در درونش است همه را پرتاب مي‌كند بيرون «و قال الانسان ما لها» انسان مي‌گويد چه خبر شده؟ «يومئذ تحدث اخبارها» زمين حرف مي‌زند كه مي‌گويد بله روي من گناه كرد اين انسان روي من گناه كرد ضبط مي‌كند اين وضع زمين است.
صلواتي بفرستيد، آقاي حسام اياتي را در قالب شعر جا سازي كرده حالا بمناسبت، دو سه تا از شعرها كه يادم هست برايتان بخوانم مي‌گويد كه:
اين زمين در آن زمان پر بلا ناگهان چون زلزلت زلزالها
از درونش اخرجت اثقالـها با تعجب قال الانسان ما لهـا
مردگان خيزند برپا كلهــم تا همه مردم يروا اعمالــــهم
هر كه آرد ذره خيراً يـــره يا كه آرد ذره شراً يــــــره
آن زمان خورشيد تابان كورت كوه‌هاي سخت و سنگين سيرت
آبها در كام دريا سـجرت آتش دوزخ به شدت سعرت
چون در آن هنگام جنت ازلفت خود بداند هر كسي ما احضرت
خدا زمين را آفريد كلاس درس هست نرم هست قرارگاه هست نباتات تحويل ما مي‌دهد خودش را آرايش مي‌كند خشوع دارد راه به ما مي‌دهد چشمه‌ي آب به ما مي‌دهد كسي تابحال گفته خدا را شكر به ما زمين دادي؟ البته اگر كسي بي خانه باشد زمين به او بدهند مي‌گويد خدايا شكر به ما يك قطعه زمين دادي يعني ما زمين را فقط توي مشكل مسكن احساس مي‌كنيم آنوقت اين زمين حركتش يك نعمت است مقدار حركتش يك نعمت است در فضايي كه حركت مي‌كند يك نعمت است مسافتش نسبت به خورشيد يك نعمت ديگر است.
)ما نسبت به اين زمين، اين زمين چند نوع حركت دارد هم به دور خودش مي‌چرخد هم به دور خورشيد مي‌چرخد هم بسوي كهكشان است يك زلزله‌ي كوچك. . . ما اگر خواسته باشيم نعمت‌هاي خدا و نعمت زمين رابدانيم بايد نعمت‌ها را از ما بگيرند وقتي گرفتند آنوقت مي‌دانيم خدا چه كرده اگر اين زمين اضطرابش تند بشود حركتش تندتر بشود كندتر بشود همين زميني كه دور خودش مي‌چرخد مثل چراغ گازي كه دور خودش مي‌چرخد اگر آشپز اين چراغ گاز را بياورد روي شمعك حركت زمين را كند كنيم شب طول مي‌كشد آنوقت كي را صدا كنيم كه روز بياورد اگر حركت زمين دور خودش آمد روي شمعك روز طول بكشد شب طول كشيد چه مي‌كنيم؟ اگر هر چه كنديم به آب نرسيديم «يصبح ماؤها غورا» اگر هر چه كنديد به آب نرسيديد «ألم نخلقكم من ماء مهين» به كي مي‌خواهي صدا بزني(هر چيزي كه به آن نياز داريم خدا آنرا مجاني قرار داده اكسيژن از همه بيشتر نياز است مجاني، به آب از همه بيشتر نياز داريم مجاني، به نور نياز داريم مجاني اداره برق يك لامپ به ما مي‌دهد دو روز پولش را ندهي قطعش مي‌كند خدا در تاريخ بشر به انسان خورشيد داده هيچوقت هم پول برقش را نمي‌دهيم برق هم قطع نمي‌شود.
انواع رنگ‌ها و زينت‌ها در زمين
خود رنگ گياهان، خدا رنگهايي آفريده كه چشم را نمي‌زند. بهترين رنگ سبز است. آب را در چه رنگي قرار داده، بي رنگ به روي هم كه مي‌رود به شكل آبي در مي‌آيد. درختها كه سبز است آنوقت كوه‌ها رنگارنگ، الله اكبر رفته بوديم اتريش به ما سفارش كردند برويد موزه‌ي سنگها را ببينيد چندين ساعت هيجده هزار رقم سنگ گيج شديم آخرش گفتيم آقا بس است بسياري از اينها هم توي ايران هست اگر نگوئي همه‌اش اكثرش توي ايران هم هست موزه‌ي سنگ هم غير باغ وحش است كه هي بايد‌تر و خشكش كرد طويله‌شان و مرغداري و دآمداري سنگ خرجي هم ندارد توي هر كدام از استانها مي‌تواند يك موزه‌ي سنگ باشد «و في ايات للموقنين» «جدد بيض و حمر» سنگهاي سياه سنگ‌هاي سرخ سنگهاي رنگارنگ انواع سنگها بخوانيد: خدا به ما زمين مي‌دهد، به ما آب مي‌دهد، مرده‌مان را دفن مي‌كند، حرفهايمان را بايگاني مي‌كند، زباله مي‌گيرد زلال مي‌دهد براي ما زينت است، سنگش زينت است، كوه هايش زينت است، گياهش زينت است، گل و بلبل‌اش زينت است، آبشارش زينت است، كي است كه بنشيند و از اين زمين استفاده بكند. ما گاهي هم كه مي‌رويم سيزده بدر دو تا شاخه‌ي مردم را هم مي‌شكنيم. چاي صحرايي مي‌خوريم و خراب مي‌كنيم و مي‌رويم. اسلام مي‌گويد: حق نداريد يك درخت را قطع كنيد براي بنايي حديث است غصه خوردم در اروپا اين حديث عمل مي‌شود هر كس درختي را باغي را قطع كند براي اينكه آن باغ را تبديل به خانه كند بايد جاي ديگر باغ احداث كند. اسلام ما مي‌گويد براي بنايي كسي درختي را قطع نكند جز اينكه درختي را قطع كرد در جاي ديگر مشابهش را توليد كند كه اين فضاي سبز منطقه كم نشود. حالا مي‌فهميم كه حضرت امير(عليه السلام) ناله‌اش چيه. حضرت امير(عليه السلام) توي نهج البلاغه ناله مي‌كند، فرياد مي‌زند، مي‌گويد: نگذاريد ديگران به اسلام عمل كنند شما به اسلام عمل نكنيد.
ما در مورد زمين چند تا مسئله داريم يك و دو و سه و چهار. . . پنج تا مسئوليت داريم: رابطه‌ي ما با زمين اول رابطه‌مان حفاظت است ما بايد زمين را حفظ كنيم. حديث داريم(انكم مسئولون) شما مسئول هستيد(حتي عن البقاع و البهائم) نسبت به قطعات زمين مسئول هستيد. شما حق نداريد آب مردم را خراب كنيد، آب آشاميدني بود يك كسي رفت توي آن غسل كند، امام فرمود: چرا اين كار را مي‌كني؟ غسل داشتم، خوب آب بردار بيرون غسل كن، توي آب آشاميدني حق نداري خودت را بشوريي(لا تفسد علي الناس مائهم) آبي كه مورد نياز مردم است فاسد نكنيد. همينطور بقال ما آب نمك پنير را مي‌ريزد توي جوي آب، آب نمك مي‌ريزد پاي درختها، درختهايي كه شهرداري با پول مردم سبز مي‌كند خشك مي‌شود، چون آب نمك مي‌رود پاي آن ما نبايد. . .)من غصه مي‌خورم مثلاً مي‌بينم كه نوشته آقا اينجا ماشين نشوريد ما خودمان ديگر بايد بفهميم اسلام گفته حق ندارد كسي زير درخت ميوه دار ادرار كند توي نهر آب كسي حق ندارد ادرار كند آبي كه كسي با آن غسل مي‌كند همان آب را كسي ديگر با آن غسل نكند يعني اگر حمام شما وان دارد اين وان را آبش كردي رفتي توي آن خوابيدي غسل كردي كسي ديگر توي آن آب نرود بخوابد آب بايد يكبار مصرف باشد).
وظيفه ما در حفاظت از منابع طبيعي
از چشمه بايد حفاظت كنيم از جنگل بايد حفاظت كنيم اين درختها سبحان الله مي‌گويند، شما كه درخت مي‌شكني يكي از تسبيح گوهاي خدا را نابود مي‌كني چرا؟ خيلي بايد كار بشود تا اين درخت سبز بشود، يك درخت چه امكاناتي. . . آخر بعضي پولها پيداست كه آدم پول مي‌دهد به اين باغبان، بعضي پولها پنهان است پولهاي پنهان را بايد حساب كنيم، يك بچه‌ي دبيرستاني يا دانشجو يا دبستان يا راهنمايي يك كسي كه درس نمي‌خواند نمي‌توان گفت حالا چي شده، نمي‌خواهم بخوانم، آقا جان نمي‌داني. . . يعني زحمات بابات هدر رفته كه خرجي تو را داد يا آزمايشگاه دبيرستان هدر رفت يعني حقوق دبير هدر رفت يعني تصفيه‌ي آب هدر رفت يعني آب و برق هدر رفت يعني جاده‌اي كه آسفالت كردند تو بروي توي مدرسه هدر رفت يعني موزائيك‌هاي دبيرستان هدر رفت ساختمان هدر رفت بنده عمرم را كه تلف مي‌كنم خورشيد هدر رفت چون خورشيد بخاطر من مي‌تابد من اگر هرز بروم تابش خورشيد هم هرز رفته يك كسي نگويد آقا من از عمرم استفاده نمي‌كنم به تو چه؟ تو كه از عمرت استفاده نمي‌كني هستي دارد هدر مي‌رود ابر و باد و مه و خورشيد به خاطر تو هستند تو اگر هدر بروي هستي را هدر داده‌ي ما مسئول هستيم نسبت به آب خاك درخت گياه و غيره.
يك چيزي برايتان بگويم تعجب كسي آب خورد مقداري از آب را ريخت روي زمين، حضرت فرمود: چرا همچين كردي گفت چه كنم؟ گفت خوب مي‌ريختي توي رودخانه، گفت حالا نصف ليوان آب را بريزم روي خشكي چه مي‌شود بريزم توي. . . فرمود آن كار تو بي هدف است آن كار تو هدفدار. خدا رحمت كند آيت الله ميرزا جواد تهراني از اولياء خدا بود از علماي مشهد وضو كه مي‌گرفت آب را مي‌ريخت توي كتري مي‌رفت كنار درخت وضو مي‌گرفت مي‌گفت هم من وضو گرفتم هم با آب وضو من اين درخت آب خورده.
الله اكبر من اين حديث را خوانده‌ام اجازه بدهيد تكرار كنم بعضي حديث‌ها را بايد هر هفته تكرار كنم سلماني آمد آرايشگاهي به قول امروزي‌ها پيرايشگاهي صورت آقا امير المومنين(عليه السلام) را اصلاح كند لب‌ها تكان مي‌خورد گفت يا علي لب‌ات را نگه دار موي روي لب را بزنم حضرت فرمود لبم را نگه دارم يك سبحان الله عقب مي‌افتم دقيقه‌هاي عمر ارزش دارد آخر آن خورشيد هم بخاطر همين دقيقه مي‌تابد پس ما مسئول زمين هستيم هر جا مي‌خواهيم زباله خالي كنيم هر جا مي‌خواهيم پوست پرتقال پرت كنيم هر جا مي‌خواهيم هر كاري بكنيم اينطور نيست.
وظيفه ما در آباد كردن زمين
زمين را بايد آباد كنيم. قرآن مي‌فرمايد «واستعمركم فيها» يعني خداوند از شما خواسته زمين را آباد كنيد استعمار يعني تلاش كنيد براي آباد كردن منتهي آنكه مي‌گويند استعمار چيز بدي است چون كشو رها به اسم آبادي مي‌آيند و آنجا را خراب مي‌كنند امريكا آمد دمكراسي را بدهد به عراق نجف را بمباران كرد آمد عراق را نجات بدهد توي زندان شكنجه كرد عراقيها را به اسم آبادي مي‌آيند جنايت مي‌كنند و الا اصل استعمار در لغت معنايش بد نيست. معناي استعمار يعني آباد كردن مثل مزخرف، مزخرف از زخرف است، زخرف يعني طلا مزخرف يعني طلاكاري منتهي اين حرفها از بس كه در قالب چرت و پرت است مي‌گويند برو اينقدر مزخرف نگو يعني در قالب زخرف و طلا چرت و پرت مي‌گويد.
ما بايد زمين را احياء كنيم اسلام براي اينكه آباداني زمين را رونق بدهد گفته هر كس هر قسمتي را آباد كرد مال خودش(من احيي ارضاً مواتاً فهي له) هر كه زمين كوير را آباد كرد مال خودش يعني گفته من مال تو، يعني مثل كسي كه بگويد يك لباس را به من بپوشان من مال تو يك لباس تن من كن من مال تو آقا هر جا را خواستي آباد كني مال خودت اينقدر بخاطر تشويق كشاورزي. . . ما روي زمين بايد بنده‌ي خدا باشيم «جاعل في الارض مسجداً و طهورا» زمين عبادتگاه ما است «و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» اصلاً من آفريدم شما را براي اينكه عبادت كنيد بايد هجرت كنيم در زمين چرا ايستاده‌ايم «إن أرضي واسعه فإياي فاعبدون» زمين بزرگ است توي اين مدرسه گناه مي‌كني برو يك مدرسه‌ي ديگر با ايشان گناه مي‌كني رفيقت را عوض كن دل بكن روي ميخ نشسته‌ايم مي‌گوئيم آخ خوب بلند شو آنطرف بنشين ما گاهي وقتها گناه مي‌كنيم و مي‌دانيم بخاطر اينكه با ايشان هم نفس هستيم گناه مي‌كنيم خوب جايت را عوض كن رفيقت را عوض كن بعضي كارها ما خودمان حاضر نيستم قالب را عوض كنيم.
)به يك آخوند فشار آوردند كه زمان شاه، به شاه دعا كند رفت روي منبر دعا كرد و در جمهوري اسلامي هم خيلي بدبخت شد چون دعا گوي شاه بود مي‌گفت والله من آدم خوبي هستم به من فشار آوردند گفتند دعا كن گفتم وقتي به تو فشار آوردند از عمامه مي‌آمدي بيرون كت و شلواري مي‌شدي اگر از لباس مي‌آمدي بيرون، آنها كه نمي‌خواستند يك كت و شلواري دعا كند مي‌خواستند يك آخوند دعا كند مي‌گفتي آقا ديگر من يك آخوند نيستم اگر از لباس مي‌آمدي بيرون ديگر گرفتار فشار ساواك نمي‌شدي الآن هم داشتي زندگي مي‌كردي تو اين لباس برايت بت شد. ما هيچي نبايد برايمان بت بشود. (ما بايد در زمين هجرت كنيم بايد بندگي كنيم بايد زمين را آباد كنيم بايد از زمين حفاظت كنيم اين وضعيت ما است.
توجه ويژه قرآن به خرما در ميان ميوه‌ها
جمله‌ي بعد «فيها فاكهه» در زمين ميوه‌ها است در قرآن چند تا ميوه اسمش برده شده انجير، انار، زيتون، انگور، خرما، با اينكه فاكهه يعني ميوه اما پشت سرش گفته «والنخل» اسم خرما را سوايي آورده بهترين غذا ميوه است خرما بيست مرتبه در قرآن آمده نام هيچ گياهي اندازه‌ي خرما توي قرآن نيامده نه اسم خرما آمده اسم جزئياتش هم آمده مثلاً لينه «ما قطعتم من لينه» يك خرماي خاص است نقير هسته‌ي خرما قطمير پوست نازك بين خرما و هسته عرجون «كالعرجون القديم» يعني آن شاخه‌ي خرما ليف خرما سابقه‌ي پرورش و كاشت خرما به شش تا هشت هزار سال قبل مي‌رسد يك ضرب المثل عربي است كه مي‌گويند درخت خرما بتعداد روزهاي سال فايده دارد چوبش براي بنايي برگش براي بادزن و حصير طناب بهترين مواد غذايي را دارد شصت درصد قند است بعلاوه مقداري نشاسته و چربي و پروتئين و ويتامين‌هاي مختلفي دارد تركيبات معدني مختلفي دارد از كلسيم گوگرد آهن فسفر و غيره از نظر پزشكي براي ناراحتي‌هاي تنفسي مفيد است مقوي است براي زن حامله خيلي مفيد است از انواع خرما باز دو نوعش توي قرآن اسم برده سنوان و غير سنوان سن متوسط درخت خرما دويست سال است درختهاي خرما معمولاً صد ساله هستند تا حالا شصت رقم خرما شناسايي شده قندش از سالمترين قندها است پنج نوع ويتامين سيزده ماده حياتي در خرما است براي استحكام استخوان و يك سري چيزها كه طبي است و من بلد نيستم ولي اينجا نوشته شده «اكمام» يعني چه؟ جمع كم بمعناي پوست است مي‌گويد خرما كه پوست دارد بعد مي‌گويد كه «والحبّ» عدس نخود گندم مي‌گويد «ذو العصف» داراي كاه در عمرمان گفته‌ايم الحمدلله خدا كاه آفريد؟ بنده تا حالا براي كاه خدا را شكر نكرده‌ام ولي خدا مي‌گويد كاه هم نعمت است « و الحب ذو االعصف» حبوبات كاه دارد پيداست اينها اگر دور كاه نباشند كاه حافظ اين است يعني دعا به شمشير مي‌كني دعا به غلافش هم بكن دعا به سرت مي‌كني دعا به كلاه هم بكن هم حفاظت شده توسط كاه و هم حبوباتي كه گلش ريحان، هر گياه خوشبو را مي‌گويند ريحان خداوند حبوبات داده حبوبات حفاظت شده. وقتي خواب ديدند كه هفت سال قحطي مي‌شود گفتند كه يوسف! چه كنيم؟ آن زمان كه سيلو نبود گفت «فذروه في سنبله» اگر مي‌خواهيد گندم را براي سالهاي طولاني انبار كنيد سيلو هم نيست امكانات هم نيست همين خوشه‌ي گندم را توي سنبلش بگذاريد بماند اين يك طرح حفاظت از گندم است زماني كه سيلو نبود بهترين راه حفاظت گندم اين است كه گندم توي. . . گردو را شما بشكن فقط وقتي كه مي‌خواهي بخوري سر سفره بشكن چون وقتي شكسته مي‌شود معلوم نيست به چه آفاتي گرفتار مي‌شود حالا دست مالي‌اش كار نداريم يك كسي ديدند مغز گردو هم مي‌شورد گفتند چرا مي‌شوري گفت از وقتي كه گردو از توي پوستش آمده بيرون نمي‌دانم توي كدام گوني و ظرف و شيشه و دست ماليده شده بنابراين بهداشتي‌اش اين است كه ما بشوريم اصلاً بهداشتي‌تر آن، اينست كه گردو تا لحظه‌ي خوردن توي پوستش باشد. چيزهاي ظريف را حفاظت كرده چشم ما پنج رقم حفاظت توي آن هست يك حفاظت اشك شور است چون چشم ما از پي است اشك با نمك قاطي است يكي درپوش است يكي لبش مژه است يكي پشت آن ابرو مشكي است كه سايبان است يكي خطوط پيشاني است كه عرقها را اينطرف و آنطرف مي‌برد يعني هر كس هم كار مي‌كند عرقهايش از اينطرف مي‌آيد هيچوقت عرق از اينطرف نمي‌آيد اينها هنر خداست.
ما اگر كسي يك كله قند يا ده كله قند بياورد مي‌گوئيم برو بابا، روز عيد قربان نيم كيلو گوشت آورد ما سال بعد دو كيلو به او داديم، خيلي كه سخاوت داريم مي‌گوئيم دو برابر داديم او نيم سكه آورد ما سكه برديم توي عروسيش. خدا مي‌گويد زنده باد زمين يك دانه‌اش مي‌دهي يك خوشه داد يعني با سخاوترين آدمهاي ما اينست كه يك سكه را دو سكه كند ولي زمين هيچ داد هم نمي‌زند پز هم نمي‌دهد منت هم نمي‌گذارد صبح تا شام هم لگدش مي‌كنيم هر چه هم لگدش بكنيم به روي خودش نمي‌آورد. . .
«فباي الاء ربكما تكذبان» اينجا «الاء» گفته جمع الي يعني نعمت به كدام نعمت‌ها حتي برخي جاها مي‌گويد برگ سبز بعد مي‌گويد نعمت‌ها من شبي كه تفسير اين آيه را مي‌نوشتم يك ميهان داشتيم كه پزشك است گفت آقاي قرائتي چرا گفته الاء؟ مي‌خواهد بگويد هر يك نعمت هم كه فوتش كني توي اين يك نعمت هم نعمت‌ها است و لذا آنجايي هم كه اسم يك نعمت برده گفته «مدهامتان» دو برگ سبز گفته نعمت هاست يعني فكر نكني يك نعمت است يعني خود اين يك نعمت برخاسته از چند نعمت است «فباي الاء ربكما تكذبان» در جلسات آينده بحث تكرار مي‌خواهم بكنم چرا دهها بار اين «فباي» تكرار شده ده بيست نكته در تكرار است كه در جلسات بعد خواهم گفت انشاالله.
خدايا ما از زمين و خورشيد استفاده مي‌كنيم ولي غافل هستيم خدايا ما را از غافلين قرار نده.
غفلت‌هاي گذشته را بخش و توفيق جبران مرحمت بفرما.
بهترين استفاده‌اي را كه مي‌توانيم بكنيم از زمين و زمان «الشمس و القمر بحسبان» از ماه و خورشيد حسابدار چه استفاده ايي مي‌توانيم بكنيم «والارض وضعها للانام» «النجم و الشجر يسجدان» خدايا از آفريده‌ها چه استفاده ايي مي‌توانيم بكنيم؟ خدايا به ما توفيق بده بهترين استفاده ايي را كه تو دوست داري از آفريده‌ها بكنيم تا قيامت روز حسرت و خسارت ما نباشد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته