1383/9/19 معلولين، گراميداشت روز معلولين بايگاني سالانه - 1383



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي.

بينندگان عزيز بحث را در آستانــه روز جهاني معلولين مي‌بينند بنده هم آمده‌ام در اين. . . در خدمت خواهران و برادران، كه جمعي از آنها معلول هستند. . . اول اقرار مي‌كنم بنده محسن قرائتي نسبت به معلولين مقصر هستم اين مال اقرار خودم گاهي خيلي نادر رفته‌ام ولي خوب شايد روز قيامت به من بگويند بايد بيشتر مي‌رفتي بايد بيشتر صحبت مي‌كردي بهترين چيز اقرار است من اقرار به تقصير مي‌كنم براي اينكه بدانيم وظيفه‌مان چي است بد هم نيست كه يك دو نفر از خواهر و برادران يكي دو جمله‌اي كمتر يا بيشتر بفرمايند كه نگويند آقاي قرائتي شما كه مي‌رفتي آنجا آنها چي مي‌گفتند؟ حرف آنها چي بود؟ البته من مي‌دانم كه حرف آنها چي است ديشب يك گزارشي خوانده‌ام امروز گزارشي خواندم در جريان هستم اما بد هم نيست كه خود مردم ايران اول چند كلمه از اين عزيزان بشنوند عرض كنم به حضور شما كه ما گفتيم كي آماده است صحبت كند سه چهار نفر آماده بودند يكي‌اش اين خواهر بود حالا شما بسم الله، مردم ايران پاي حرف اين عزيز بنشينند.
1- ارزش انسان، به انسانيت او است
بسم الله الرّحمن الرّحيم با سلام خدمت بينندگان عزيز و تبريك روز جهاني معلولين من پيامي كه براي ملت عزيز ايران و براي تمامي انسانها دارم اين هست كه‌اي انسانها، انسانيت انسان تنها به جسم ظاهرِ سالم نيست تنها جسم فيزيكي ما نيست كه نشان دهنده انسانيت و شخصيت ما است ما با هر شرايطي مي‌توانيم بهترين‌ها باشيم من بدون پا و روي يك صندلي چرخ دار با خِردي بالا با عقلي سليم با تفكري خوب مي‌توانم بهترين‌ها باشم مي‌توانم هزاران راه نرفته را بدون پاي ظاهري بروم پس انسانيت به جسم و فيزيك نيست بلكه به شعور و تفكر و عقل و كاري هست كه انجام مي‌دهد و خدمتي هست كه به ديگران انجام مي‌دهد خيلي ممنون.
تحصيلات شما چيه؟ دكترا هستم رئيس انجمن ضايعـ? نخاعي استان تهران، از چند سالگي اينطور بوده‌ايد؟ از پانزده سالگي در اثر يك جراحي اشتباه دچار ضايعه نخاعي شدم، اشتباه بر روي كمرم، به عنوان ديسك كمر به اتاق عمل رفتم متاسفانه در طي عمل به نخاع من ضايع وارد شده. عجب! خيلي خوب متشكرم، يك پيام ديگر از يك خواهر ديگر،
بسم الله الرّحمن الرّحيم با سلام به بينندگان عزيز و تمام ملت ايران(بلند‌تر صحبت كنيد) و تبريك روز جهاني معلولين، من از مسئولين مي‌خواهم كه از لطف خداوند است كه مسئوليتي به آنها واگذار شده فقط اينرا مي‌خواهم كه دقت داشته باشند روزي كه آدم قدرت دارد بايد اينرا بداند كه معلوليت در كمين همه هست فكر نكنند كه حالا حادثه براي يك سري هست براي ما‌ها نيست براي همه هست بخاطر همين بايد توجه كنند به مشكلات معلولين. تشكر.
بعد از سلام به حضار روز جهاني معلولين را هم تبريك مي‌گويم والله حقيقت را بخواهيد هيچ چيزي نمي‌توانم در رابطه با معلولها بگويم چون براي من معلوليت چيز خيلي عادي است اين همه خانوادهاي يتيم و بي سرپرست و زنداني مشكلاتي دارند اصلاً من به مشكلات خودم فكر نمي‌كنم شايد توي خلوت خودم بارها و بارها براي امير كبير گريه كرده‌ام شايد به آقا علي خيلي فكر كرده‌ام كه در چاه گريه مي‌كرد شايد به آيت الله قاضي و خيلي از بزرگها و علما مثل علامه طباطبايي اينها به درد مملكت مي‌خورند اينها به درد انسانيت مي‌خورند اينها شفا هستند اينها دوا هستند اينها همه چيزي هستند تقوا به درد انسان مي‌خورد و پاكدامني، اصلاً حرف من با معلولها نيست چيزي به عنوان معلوليت توي ذهن من نيست.
شما خودتان معلول از پا هستيد؟ بله بله، ديگر پيغام خاصي ندارم فقط به كل آدمها به انسانهاي كل دنيا، من نظرم اين است كه پاكدامني و تقوا و مهر و محبت فقط به درد بشر مي‌خورد، تشكر. (هر كس تلفن همراه دارد خاموش كند بي استثناء هر كس دارد خاموش كند تشكر، خوب بسم الله الرحمن الرحيم سه تا پيام عزيزان داشتند يك صلوات ديگر هم بفرستيد، عرض كنم سه تا پيام داشتند پيام اول اينكه معلولين. . . اگر كسي پا ندارد. . . هر كس تلفن همراه دارد خاموش كند، عرض كنم كه. . .)
2- افرادي بدون داشتن پا، قدم‌هاي بزرگي بر مي‌دارند
خوب، پيام اول از خواهرمان دكتر بود كه ممكن است كسي پا نداشته باشد ولي راههاي طولاني را با نداشتن پا طي كند و افرادي هم ممكن است پا داشته باشند و هيچ قدمي در تكامل بر ندارند حرف خيلي قشنگي بود اين حرف بايد پلاكارد بشود بي پاي رونده و پا دار راكد آن پا دارد ايستاده اين پا ندارد پرواز كرده.
حرف خواهر دوممان اين بود كه آقاياني كه دو روز رئيس هستيد و پشت ميز نشسته‌ايد فكر نكنيد ما معلول هستيم ممكن است هر لحظه شما هم معلول بشويد اينرا قرآن هم مي‌فرمايد كه «أَأَمِنتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ» الملك/16 شما فكر مي‌كنيد كه واقعاً شما از تيررس خطرها دور هستيد؟ خطر براي همه پيش بيني مي‌شود هيچكس خودش را در امان نداند، به امام علي گفتند چقدر مي‌گويي(اهدنا الصراط المستقيم)، تو كه راهت مستقيم است تو كه اميرالمومنين هستي، گفت من نمي‌دانم كه يك ساعت ديگر چي مي‌شود هم ممكن است خطر فكري براي همه پيش بيايد هم خطر جسمي و هم خطر آبرويي، ما به هيچ بند هستيم يك پشه بيايد روي بيني من را بگزد دماغم باد كند خودم ديگر پشت دوربين تلويزيون نمي‌روم يعني سرنوشت درسهايي از قرآن با سابقه بيست و پنج سال بند به يك پشه است هيچكس هيچي نيست مگر به اراده خدا، اين هم پيام خواهر بود.
آن برادر عزيزمان هم كه فرمود من كه از طرف پا معلول هستم اما فكر خودم را نمي‌كنم معلوليت براي من چيزي نيست اين هم حرف حضرت زينب كبري است وقتي از او پرسيدند اوضاع چه جور است فكر كردند حالا كه امام حسين(عليه السلام) را جلوي چشم هايش كشته‌اند اين خودش را باخته است و به بن بست رسيده است الان جيغ مي‌زند و شيون مي‌زند ننه غريبم راه مي‌اندازد فرمود(ما رأيت الا جميلا) من چيزي نمي‌بينم مگر زيبايي يعني هر چي مي‌بينم زيباست آخر يعني چه؟ امام حسين را كشته‌اند زيباست؟ يعني وقتي آدم فكرش رفت بالا هر چيزي اوج گرفت از موجها رد مي‌شود يعني لاستيك دوچرخه توي اولين موج تاب برمي دارد لاستيك تراكتور از هزار موج مي‌گذرد تاب بر نمي‌دارد بچه‌ها فلفل و ترشي را دوست ندارند اما مادر بچه كه رشد كرده وقتي نگاه به سفره مي‌كند مي‌بيند يك فنجان مربا يك فنجان ترشي، مادر بچه دو تا فنجان پهلوي او زيباست يعني هم ترشي زيباست هم مربا اما بچه حلوا را دوست دارد از ترشي بدش مي‌آيد يعني افرادي هستند يك چيزي برايشان تلخ است يك چيزي برايشان شيرين، افرادي هستند همه چيزي برايشان شيرين است.
(يكي از دانشمندان مي‌گويد اگر ليموي ترشي دست تو رسيد دور نينداز كه اين ليمو ترش است اگر آشپز خوبي باشي از همان ليموي ترش ليمونات درست مي‌كني يعني انسان مي‌تواند در هر شرايطي استفاده بكند خواهر ديگري داشتيم مي‌فرمود من از مسئولين اشتغال مي‌خواهم براي اسكان، حالا من اينها را توي حرفهايم انشاالله اشاره خواهم كرد خوب من براي اينكه بحثم را شروع كنم يك دعا مي‌كنم، خدايا تو را به آبروي محمد و آل محمد اول)
3- كسب كمالات، بدون داشتن امكانات
اينرا هم به شما بگويم شما مسئولين‌تان خيلي‌ها معلولند يعني مقام معظم رهبري دست ايشان توي آن حادثه سوء قصد الان دست ايشان سالم نيست با دست چپ مي‌نويسد دست راستشان مشكل دارد ولي خوب لياقت جوري است كه هم مي‌تواند مرجع بشود هم رهبر بشود الان توي ايران حافظاني كه نابينا هستند و حافظ قرآن هستند به تعداد جمعيت‌شان خيلي بيشتر از بيناها هستند كه. . . در حوزه ما هم همينطور است، در حوزه‌هاي ما بچه‌هاي روستا كه دانشمند شدند تعدادشان بيش از بچه‌هاي شهري است كه دانشمند شدند روستايي‌هاي دانشمند تعدادشان بيش از شهري‌هاي دانشمند است چيزي، شرط خيلي چيزي نيست يك جزوه‌اي ما داريم كه يكي از دوستان دارد تكميل مي‌كند يتيم‌هايي كه نابغه شدند يعني يتيم‌هايي كه به يك جاهايي رسيدند خود حضرت امام بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران يتيم بود شهيد رجايي. . . بسياري از شخصيت‌هاي درجه يك تاريخ كه اينها بي سرپرست بودند و سرپرست خانواده را از دست داده‌اند ولي به جايي رسيده‌اند به هر حال اراده خدا مهم است كه اگر اراده خدا باشد خيلي مشكل‌ها حل مي‌شود اگر اراده خدا نباشد. . . اما بحث ما نمي‌دانم خواهم توانست توي اين بيست دقيقه همه‌ي حرفم را بزنم يا نه، يادداشت خيلي دارم.
بسم الله الرّحمن الرّحيم بحث معلوليت، موضوع: معلولين
4- منشأ نقص در خلقت، خداوند نيست
اول اينكه خداوند مقصر نيست اين از نظر اعتقادي، چون ممكن است عده‌اي پاي تلويزيون شما را ببينند بگويند چرا خدا اينطورش كرد؟ راجع به خدا مسئله دار بشوند اينرا براي شماها نمي‌گويم براي آن كسي مي‌گويم كه نكند يكوقت معلوليت شما را ببيند نسبت به خدا اعتراض كند(ببينيد جهان يك علل و عواملي دارد مي‌گويد تخم هندوانه هندوانه تخم خربزه خربزه، اگر شما يك تنوري را راه انداختيد خمير شور دادي به نانوا، نان شور مي‌دهد، خمير شيرين نان شيرين، خمير تلخ نان تلخ، بله شما ممكن است بگويي، ممكن است پدر و مادر در آميزش جنسي‌اي كه داشته‌اند مراعات يكسري مسائل را نكرده‌اند بچه‌شان فلج شده گناه بچه چيه؟ ما مي‌گوئيم قبول است كه بچه گناهي ندارد اما گناه خدا چيه؟ يعني شما مي‌گويي تخم هنداونه بكاريم خربزه برداريم اينجا سه تا آدم داريم يك خمير داريم يك خميرگير يك نانوا خمير تقصيري ندارد اما نانوا هم تقصيري ندارد خميرگير اگر شورش كرد مقصر آن است ممكن است بگويي خيلي خوب حالا گيرم پدر و مادر يك غلطي كردند بايد زجرش را بچه بكشد؟ در همه ظلم‌ها همينطور است بنده اگر الان يك سنگ بردارم پرت كنم توي پيشاني يك نفر بالاخره ظالم من هستم اما دردش را ديگري مي‌كشد) ممكن است بگويي خدا نمي‌تواند اينرا حل كند؟ باسمه تعالي مي‌توانست ولي بنا نيست، چرا؟ براي اينكه من سنگ مي‌زنم بر مي‌دارم مي‌زنم توي كله شما، خدا مي‌تواند وقتي سنگ نزديك شد به كله شما يك لحظه اين سنگ پنبه بشود يا استخوان شما چدن بشود يعني مي‌تواند در يك لحظه استخوان را مثل چدن كند يا سنگ را مثل پنبه كند اما مي‌دانيد معنايش چيه؟ معنايش اين است كه هر كس هر راهي را كه مي‌خواهد برود برود، خود خدا آنرا پائين و بالا كند يعني در تاريخ جغرافي بچه مي‌آيد مي‌گويد كه بسم الله الرّحمن الرّحيم كوه هيماليا در نيشابور است درياچه اروميه در جهرم است بعد بيايد بگويد خدايا حالا ما توي امتحان غلط كرديم بيا درست كن كوه هيماليا را بگذار نيشابور درياچه اروميه را هم بگذار جهرم بنا نيست كه ما. . . حالا ما امسال پياز كاشته‌ايم خدايا مي‌داني كه امسال وضع پياز خوب نيست خودت پياز را كيوي كن، اگر خواسته باشيم ما هر راهي را مي‌خواهيم برويم برويم خدا خودش درست كند اين معنايش اين است كه تمام هستي نظامش از هم بپاشد اصلاً هيچي به هيچي بند نيست.
(ما خوابمان برد ولي همينطور كه خوابيم خدا خودش علم بوعلي سينا را به ما بدهد خدايا تو كه مي‌تواني من مي‌خوابم خودت من را بوعلي سينا كن اين معنايش اين است كه تمام زحمت‌ها و تلاشها مديريت‌ها تحقيق‌ها تخصص‌ها همه برود روي هوا، اگر بنا باشد كه مردم غلطي بكنند و خدا غلط مردم را. . . آقا من سطل زباله را سوراخ مي‌كنم مي‌روم يك كسي عقب من بيايد شيلنگ بگيرد خوب اينكه نشد كه، پس ببينيد حرف اين است پدر و مادر غلطي مي‌كنند يا دكتر اشتباهي مي‌كند يا برادر غلطي مي‌كند يا راننده غلطي مي‌كند هر كسي از ما. . . ممكن است بنده روي منبر يك غلطي بكنم شما فكرت كج مي‌شود غلط از كسي است ولي ضربه آن را كسي ديگر مي‌خورد تمام ظلم‌ها همينطور است ظالم كسي است سنگ را پراند پيشاني يك كسي ديگر خورد)
5- قدرت خداوند، تابع حكمت اوست
شما يك سوال مي‌تواني بكني آيا خدا مي‌توانست جلوي اين حادثه را بگيرد؟ پاسخ اين است كه خدا مي‌تواند اما اگر خدا اين كار را بكند هيچ نظامي روي پا بند نمي‌شود خدا گفته اين جاده اين نتيجه‌اش است اين جاده اين نتيجه‌اش است اين دارو اين نتيجه‌اش است اين دارو اين نتيجه‌اش است حالا ما كه نمي‌دانستيم علل و عوامل كاري به علم شما ندارد شما اگر دست بگذاري به سيم برق بداني يا نداني برق شما را مي‌گيرد، ‌اي سيم برق. . . مي‌گويد بابا من كار خودم را مي‌كنم اگر. . . گاليله را بردند توبه كند چون ثابت كرد كه زمين حركت مي‌كند گفتند بايد توبه كني اين هم از ترس جانش او را بردند كليسا و توبه‌اش دادند آخرش گفت زمين تو كار به توبه من نداشته باش حركت خودت را بكن، يعني مسائل طبيعي و مسائل مادي و مسائل علل و معلول اينها نمي‌شود كه نظام آن به هم بريزد چون خدا چند تا كار دارد خدا قدرت دارد، خدا قدرت نداشت كه جلويش را بگيرد مي‌گوئيم بله اما خدا حكمت هم دارد خدا وقتي از قدرتش استفاده مي‌كند كه كارش حكيمانه باشد.
بگذاريد يك مثل بزنم، شما الان قدرت نداريد هر چي پول توي جيب‌ات هست بدهي به من؟ والله قدرت داري هر كه هر چي پول دارد بدهد به من، قدرت داريد اما اين كار حكيمانه نيست خرجي زن و بچه‌ات را چرا بدهي به من؟ من الان قدرت دارم يقه خودم را پاره كنم؟ بله قدرت دارم اما اين كار را نمي‌كنم چون يقه پاره كردن كار حكيمانه‌اي نيست پس همينطور كه شما مي‌گويي قدرت دارم پول بدهم نمي‌دهم چون حكيمانه نيست من قدرت دارم خدا هم قدرت دارد كه من كه سنگ پرت كردم توي كلـة شما سنگ را پنبه كند يا پيشاني را چدن كند اما اگر خدا خواسته باشد كه جلوي همه حوادث را بگيرد نظام حكيمانه الهي به هم مي‌خورد اين مال اعتقادي.
6- وظيفه ما در برابر مصيبت‌ها و مشكلات
يك صلوات بفرستيد مسئله‌اي ديگر، مسئله دوم: وظيفه شما چيه وظيفه مردم چيه؟ شما چند تا وظيفه داريد كه مي‌توانم خدمتتان عرض كنم يكي اينكه توجه به اجر الهي حالا كه اين حادثه رخ داد دكتر اشتباه كرد اين خواهر رفته ديسك را عمل كند آمپول اشتباه، جراحي اشتباه، داروي اشتباه، پدر اشتباه كرد، راننده اشتباه كرد، بالاخره يك حادثه‌اي رخ داد در مقابل حادثه وظيفه ما چيه؟ وظيفه معلولين، چيزهايي كه من ديشب فكر كردم و خدا به ذهنم انداخت:
يكي اينكه توجه به پاداش، قرآن مي‌فرمايد «وَبَشِّرْ الصَّابِرِينَ» البقرة/155 بالاخره اين حادثه رخ داده بايد صبر كنيم چون جيغ بزنيم يا صبر كنيم فرقي نمي‌كند يك كسي افتاد توي چاه گفتند افتادي توي چاه؟ گفت بله، گفتند صبر كن برويم طناب بياوريم گفت صبر نكنم چه كنم؟ جيغ بزنم يا صبر كنم چه كنم؟ يعني كاري نمي‌شود كرد ولي اگر صبر كنيم و راضي باشيم به رضاي خدا. . . اين توجه به پاداش الهي.
2- توجه به جبران در قيامت، توجه به جبران الهي، در نماز عيد لابد شنيده‌ايد مي‌گوئيم(واهل الجود و الجبروت) جود با جبروت فرق مي‌كند جود يعني ندارد به او مي‌دهيم جبروت يعني جبران مي‌كنيم گاهي خدا يك چيزي را مي‌گيرد در مقابل يك چيزي را مي‌دهد مثلاً يك كسي را مي‌بينيم كه شكلش يك جوري نيست كه خواستگار زود بيايد اما تيزهوش است هنرمند است بچه هايش نابغه در مي‌آيند يك كسي ممكن است شكلش بسيار زيباست اما بچه دار نمي‌شود اعصابش خورد است طبع شعر ندارد ادبيات و فيزيك و شيمي‌اش. . . يك كسي ممكن است در يك رشته شكست بخورد اما در يك رشته ديگر. . . من اين را بارها گفته‌ام داروين در دو رشته شكست خورد هم در رشته پزشكي چون باباش پزشك بود هم در رشته علوم آخوندي مسيحيت كشيش بشود توي علم كشيشي كه روحاني مسيحيت بشود و توي علم پزشكي شكست خورد ولي در علوم طبيعي شد داروين يعني خدا گاهي جبران مي‌كند انسان گاهي از يك جا شكست مي‌خورد از جاي ديگر. . . مثل چاه آبي كه از اينجا مي‌بندي از جاي ديگر مي‌جوشد اين هم شده كه مثلاً افرادي داريم نابينا هستند اما يك حافظه‌اي دارند كه بيناها به حافظه او نياز دارند.
3- توجه به گذرا بودن، بالاخره همين كه مي‌گذرد يكوقت مي‌ماند يكوقت مي‌گذرد يعني مثلاً مي‌گوييم اينكه هميشه نيست و يك زندگي ابدي داريم يك زندگي سي سال و چهل سال و پنجاه سال اين سي چهل سال قرآن مي‌فرمايد كه «مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ» النساء/77 آيات زيادي داريم كه روز قيامت از هم مي‌پرسند كه چقدر توي دنيا بودي؟ مي‌گويند يك روز نصف روز، يعني قيامت به هم كه مي‌رسند يعني كل چهل پنجاه سال شصت هفتاد سال عمر را مي‌گويند يك روز نصف روز مثل كسي كه. . . مثل پولدارهايي كه ميلياردر هستند به ميليون مي‌گويند تومان ده تومان يعني از بس پول زياد دارد به يك ميليون مي‌گويد تومان زندگي ابدي را اگر توجه كنيم در كنار زندگي ابدي اين زندگي گذراست.
7- تكليف به نسبت توان و امكان است
4- تغييرها تكاليف افراد را نسبت به همديگر فرق مي‌كند، تفاوت تكليف، توجه به تفاوت در مسئوليت‌ها، يك كسي پا دارد پنج دقيقه وضو مي‌گيرد يك كسي پا ندارد وضو گرفتن او پانزده دقيقه طول مي‌كشد آن كسي كه پنج دقيقه طول مي‌كشد يك اجر دارد آن كسي كه يك ربع طول مي‌كشد يك اجر ديگري دارد يك كسي پول ندارد ده تومان دارد يك تومان يك دانه خرما افطاري مي‌دهد چون ندارد يك كسي هم وضعش خوب است اين بايد به هزار نفر افطاري بدهد تا به وظيفه‌اش. . . «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» الكوثر/1 بعد مي‌گويد «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ» الكوثر/2 ذبح نگفته نحر گفته، بخاطر اينكه كوثر غير از كثير است نگفته(انا اعطيناك الكثير)(كوثر) يعني خيلي زياد كسي كه خيلي زياد دارد گوسفند و بز و ميش كافي نيست آنكه بامش بيش برفش بيشتر، يك سري مسئوليت‌ها هم از روي دوش افراد برداشته شده است.
ما يكبار رفتيم پيش كساني كه قدرت سخن گفتن ندارند ديديم از يكسري چيزها محرومند اما روز قيامت اينها چقدر آزاد هستند به ما مي‌گويند با همين زبانت فحش دادي دورغ گفتي، غيبت، شهادت ناحق، متلك، گواهي به ناحق، نمي‌دانم فرض كنيد كه. . . تهمت، من يكوقت حساب كردم از زبان سي رقم گناه صادر مي‌شود يعني ممكن است يك حرفي را كه مي‌خواهم بزنم نمي‌زنم و اين رنج مي‌برم ولي در مقابل اين رنج من از سي رقم گناه معاف هستم مثل اينهايي كه خانه‌شان توي كوچه تنگ است ناراحت هستند كه ماشين نمي‌رود توي كوچه‌شان چون كوچه‌اش دو متري است اما مي‌گويد در عوض بچه‌ها توپ بازي نمي‌كنند توي اين كوچه يك خواب راحتي مي‌كنيم اينهايي كه توي كوچه‌هاي پهن هستند ماشين تا توي خانه هم مي‌رود اما هر وقت بچه‌ها مي‌خواهند توپ بازي كنند مي‌آيند سر كوچه بازي مي‌كنند يعني هميشه مشكلات. . . امام علي(عليه السلام) توي نهج البلاغه مي‌فرمايد(قرن بسعتها فاقتها) يعني خداوند جوري كرده كه تلخي‌ها و شيريني‌ها با هم است طنزي است ولي حرف حكيمانه‌اي است مي‌گويند يك كسي به خدا تلگراف كرد كه يك كاميون اسكناس بفرست خوش باشيم جواب آمد كه يك كاميون اسكناس مي‌فرستم با دو تا پسر هروئيني، گفت نمي‌خواهم، يك وانت اسكناس بفرست، گفت يك وانت اسكناس به تو مي‌دهيم با يك دختر كچل، گفت يك ساك اسكناس بفرست ما خوش باشيم، گفت يك ساك اسكناس به تو مي‌دهيم با تنگي سينه، گفت آقا اصلاً نمي‌خواهم همان خرجي خودمان را بده، خطاب آمد فضولي موقوف، يعني گاهي وقتها يك كسي شرايطي دارد به همديگر حسرت مي‌خورند.
يك زماني ترور و اينها بود ما را پشت بنز ضد گلوله نشاندند رسيديم پشت يك چراغ قرمز لبو فروشي لبو مي‌خورد من به لبو فروش. . . آخر بنز ضد گلوله ماشين‌هاي سياهي بود او ما را نمي‌ديد ما او را مي‌ديديم ديدم لبو فروش همچين كرد. . . يك آهي كشيد كه آقاي قرائتي چه ماشين بنزي دارد البته مال من نبود دادند و الحمدلله ترور نبود و گرفتند من هم گفتم خوشا به حالت كه همچين راحت لبو مي‌خوري نه ترسي نه لرزي يعني من به او مي‌گفتم خوشا به حالت او هم به من مي‌گفت خوشا به حالت حالا بگذاريد آخر خط مي‌گويند جوجه‌ها را بايد آخر پائيز. . . آن كسي كه زبان ندارد با آن كسي كه با زبانش سي رقم خلاف كرده بگذاريد قيامت بيايند ببينيم بالاخره خوشا به حال كي.
مسئله ديگر اينكه اين معلوليت‌ها اينها ذكر هستند شما چرا مي‌گوئيد اذان گو اينقدر ثواب دارد؟ چون اذان گو تا اذان مي‌گويد مردم را ياد خدا مي‌اندازد اينكه مي‌گويند نگاه به عالم رباني كن چون عالم رباني انسان را به ياد خدا مي‌اندازد اگر شما بخاطر اين مشكلاتي كه داريد مردم را به ياد خدا انداختيد. . . ولذا حديث داريم كسي كه اذان مي‌گويد تا آن جايي كه صدايش مي‌رود هر كس به نماز ايستاد ثوابش را موذن هم دارد مثل كسي كه لوله كشي آب آشاميدني مي‌كند آب بهداشتي مي‌آورد اگر با لوله آب بهداشتي را آورد توي دل مردم توي محل مردم هر كس از اين مردم آب استفاده كند آن كسي كه لوله كشي كرده ثواب مي‌برد چون او واسطه شد كه اين كار بشود بنابراين اگر شما. . . اگر كسي به شما نگاه كرد و گفت عجب! پس ما اينطوري هم مي‌توانستيم باشيم همين كه شما غافل را به ياد خدا مي‌اندازيد اين خودش يك كاري است.
يكي از مراجع مي‌خواست طلبه‌ها را نصيحت كند آيت الله مكارم بود مي‌خواست طلبه‌ها را نصيحت كند پرسيد كه اگر خواسته باشم طلبه‌ها را نصيحت كنم چي بگويم گفت آيت الله مكارم شما فقيري هم چشيده‌اي؟ گفت بله، گفتم مثلاً؟ گفت يكبار مي‌خواستيم برويم حمام غسل كنيم و پول نداشتم هر چه رفتم و آمدم ديدم پول ندارم ساعتم را پهلوي حمامي گرو گذاشتم گفتم همين را به طلبه‌ها بگو تا ما بفهميم كه شما مزه بي پولي را چشيده‌اي يا آيت الله اشرفي مي‌گفت بيست سال خانمم اصفهان بود خودم قم دو ماه به دو ماه سه ماه به سه ماه كمتر بيشتر مي‌رفتم اصفهان دو سه روز مي‌ماندم برمي گشتم مي‌گفت بيست سال نتوانستم يك خانه اجاره كنم يا آيت الله شهيد محراب همينطور حاج احمد آقا مي‌گفت امام كتابهايش هيچوقت از دويست تا بيشتر نشد الان به يك طلبه كه مي‌گويي درس بخوان مي‌گويد والله من كتاب ندارم كامپيوتر ندارم مي‌گوئيم بابا امام خميني هم مرجع شد هم رهبر شد نه كامپيوتر داشت نه اينقدر كتابخانه، مهر دراز كه آدم را نماز خوان نمي‌كند آدم هست كه مهر دارد قد بقچــة حمام نماز نمي‌خواهد يعني جا نماز آن قد يك بقچــة حمام دو سه كيلو است اما نماز نمي‌خواند آدم هم هست با برگ درخت نماز مي‌خواند يعني راه رشد بسته نيست توجه به اينكه. . . بعضي از اين حادثه‌ها رشد علمي توي آن هست يعني پزشك‌ها مسائل طبي، آموزشي، رفاهي، يعني همين تلاشهاي. . . چون اگر تاريكي نباشد اديسون و اختراع برق هم نيست يعني سختي‌ها رشد علمي را در جامعه اضافه مي‌كند پس ببينيد 1-توجه به ياد خدا در جامعه، 2- توجه به ياد خدا در جامعه، يعني بخاطر يك حادثه تلخ بسياري از انديشمندان مي‌نشينند به فكر چاره جويي مي‌افتند و اين علم رشد مي‌كند يعني اگر مرض نبود علم داروسازي هم نبود سرما نبود وسيله گرمايي و گرما نبود وسيله سرمايي. . . يعني هر حادثه‌اي كه انسان را در فشار قرار مي‌دهد انسان مي‌نشيند براي دفاع از خودش اين رشد علمي پيدا مي‌كند. توجه به اينكه افراد ديگر هم مشكلات ديگري را دارند باز آيت الله بهجت پهلويش نشسته بودم گاهي همچين مي‌كرد. . . باز چند دقيقه ديگر همچين مي‌كرد. . . گفتم آقا چيه؟ گفت دلم درد مي‌كند، گفتم بروم دكتر بياورم خوب يكي از مراجع است، گفت نه، گفتم الان درد گرفت؟ گفت نه چهل سال است! گفتم چهل سال است؟ ! گفت بله، دكتر هم رفته‌ام فايده‌اي نداشته، گفتم شما دعا كن بالاخره. . . گفت من مي‌ترسم. . . آدم بي غصه نمي‌شود من مي‌ترسم خدايا اين غصه را از من بگيرد يك غصه نو به من بدهد من چهل سال است با اين رفيق شده‌ام يعني انسان توجه به اين داشته باشد كه. . . به هر حال ممكن است اين غصه را بگيرد يك سختي ديگري بدهد آدم نمي‌داند كه چي مي‌شود. گاهي وقتها ممكن است يك غصه‌اش هم حل بشود) بعضي‌ها مي‌گويند كه بچه وقتي كوچك است غصه‌اش هم كوچك است آدم كه بزرگ شد آنوقت بچه‌ات هم بزرگ مي‌شود غصه‌اش هم بزرگ مي‌شود قبلاً با يك بستني و با يك كيم و دوچرخه و اينها حل مي‌شد الان خانه مي‌خواهد شغل مي‌خواهد يعني هي دعا مي‌كردم كه بچه‌ام بزرگ شود نمي‌دانستم كه بزرگ شود غصه‌اش هم بزرگ مي‌شود يعني گاهي وقتها يك حادثه كه مي‌رود يك حادثه تلخ‌تري مي‌آيد.
8- لزوم برخورد مناسب مردم با معلولان
اما مردم هم بايد اينرا توجه داشته باشند كه تلخي‌ها را با محبت شيرين كنند اينها كه توي خيابان راه مي‌روند فكر نكنند كه اينها فقير هستند فكر نكنند كه اينها عقب مانده هستند كرامتشان. . . يك آيه توي قرآن داريم بنام «عَبَسَ وَتَوَلَّى» عبس/1 «أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى» عبس/2 يك نابينا وارد يك جلسه شد يك نفر توي جلسه عبوس كرد خداوند توي قرآن ده تا آيه اين طرفي را كه عبوس كرده بود به رگبار مي‌بندد تو چه حقي داشتي براي نابينا عبوس كني با اينكه نابينا نمي‌بيند چه عبوس كني چه بخندي او نمي‌بيند عبوس كني يا بخندي براي نابينا فرقي نمي‌كند اما مي‌گويد تو چرا. . . بحث اين نيست كه او فهميد يا نفهميد ممكن است او نفهمد اما چرا بايد حالتي داشته باشي كه عبوس كني؟ در دعوت‌ها و پذيرائيها تبعيض قائل نشويم براي كمك‌هاي كليدي مثل مسكن كه خيلي مهم است ما بالاي دو و نيم ميليون معلول توي ايران داريم بهزيستي شايد دويست و پنجاه هزار تا را مي‌تواند تحت پوشش ببرد مردم ما خودشان بسيج شوند اصلاً مردم ما تمام كارهايشان بسيجي است مگر بدون بسيج شاه مي‌رفت مگر بدون بسيج مي‌شد جلوي صدام را گرفت، چه كاري تا حالا توي مملكت يك اداره و يك وزارتخانه كرده است؟ بيايند افراد خيري كه ملك دارند اين ملك‌ها يك متر بيشتر مال خودتان نيست يك متر در دو متر ما يك قبر بيشتر سهم نداريم از دنيا يك كفن كساني كه قطعات زمين دارند اين قطعاتشان را واگذار كنند اين مشكل مسكن را حل كنند يك صندوقي بگذارند روزي ده تومان بيست تومان كمتر بيشتر بيندازند توي صندوق به هر حال هم مشكل مسكن اينها را حل كنيم و آموزشهاي لازم را براي زندگي در شرايط بحراني داده بشود. حمايت‌هاي قانوني مجلس شنيدم مجلس يك قوانيني را وضع كرده براي استخدام و اينها، حالا عمل شده يا نشده. . . آخر قانون وضع كردن با اجراي قانون خيلي فرق دارد(گاهي قانون هست اجرا نيست يك آقايي داشت بالاي منبر سخنراني مي‌كرد ديد دو نفر دارند زير منبرش تق و توق مي‌كنند بعد ديد رفته‌اند آنجا دارند نيشگون مي‌گيرند و شوخي مي‌كنند اين نمي‌خواست منبرش به هم بخورد مي‌گفت مگر غيرت نداريد مگر شرف نداريد هي مشت مي‌زد كه چرا زير منبر من شوخي مي‌كنيد آخرش گفت آقا همه چيزي داريم جا نداريم و اينجا رفته‌ايم از منبر تو استفاده مي‌كنيم! حالا گاهي وقتها قانون هست مجري نيست گير اين است كه. . . ولي خوب مجلس بايد يك خط ويژه‌اي براي اينها داده بشود حالا وقت تمام شد اميدوارم كه خداوند وظيفــة دولت و مردم و همينطور هم كه اول گفتم بنده هم بعنوان محسن قرائتي شايد كوتاهي دارم حالا) آقايي كه پاي تلويزيون هستيد يك سوالي دارم من مي‌گويم مقصر هستم شما مقصر نيستيد؟ سر زده‌ايم؟ كاري براي اينها كرده‌ايم؟ اگر تا حالا سر نزده‌ايم غافل بوده‌ايم كاري نكرده‌ايم يك حركتي انجام بدهيم و بيشترين مشكل اينها الان مشكل مسكن است نه مسكن اينها، اصلاً مردم چهل درصد مشكلاتشان بحث مسكن است مشكل مسكن كه حل بشود تقريباً چهل درصد كارهايشان حل مي‌شود.
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد به همه عزيزان ما صبر و اجر مرحمت بفرما.
با لطف خودت در دنيا و در آخرت و با غيرتِ غيرتمندان، بسيج غيرتمندان، امت حزب الله، توفيق بده هر چه وظيفه‌مان است عمل كنيم تا روز قيامت شرمنده اينها نباشيم.
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته