1381/9/4 اداي حقوق پيامبر و اهل بيت(عليهم السلام) -2 بايگاني سالانه - 1381



«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم»
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

يکي از جملاتي که به اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي‏گويند اول مظلوم، بحث ما در رمضان امسال سيره اهل بيت بود بعد گفتيم که وارد بشويم که رابطه ما با اهل بيت چي است و در روز نوزدهم ماه رمضان که عزيزان بحث را گوش مي‏دهند، يک مقداري رابطه ما با اهل بيت روشن بشود، سيره پيامبر اسلام و اهل بيت (عليهم السلام)، موضوع: اهل بيت را بشناسيم، فضائلشان را، کمالاتشان را، سيره شان را، تاريخشان را، بشناسيم، رابطه اطاعت و حمايت، «سلمٌ لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم»، با هر کس که آنها خوب بودند ما خوب باشيم، با هرکس آنها بد بودند، ما بد باشيم، رابطه عاطفي، در شاديشان شاد باشيم، در شهادتشان عزادار باشيم، که عرض شد جشن و جشنها و سوگواري‌ها.
خمس، وظيفه مالي در برابر اهل بيت (عليهم السلام)
رابطه حمايت‌هاي مالي که اين حمايت مالي مسأله خمس مطرح است، قرآن مي‏فرمايد: «واعلموا» يعني جدي بگيريد، بدانيد «انما غنمتم» هرچه که درآمد و غنيمت داريد، «من شي‏ءٍ» هر چه مي‏خواهد باشد «واعلموا انما غنمتم من شي‏ءٍ» هر چيزي که غنيمت و درآمد داري، «فان للّه» بدرستي که براي خداست «خمسه» خمسش، بيست درصدش مال خداست، «فان للّه خمسه و» بعد غير از خدا «و لرسول» براي رسول است «و لذي‏القربي»، براي اهل بيت پيغمبر است، «و اليتامي» يتيمها، براي يتيمهاست «و المساکين» براي فقراست «و ابن السبيل» براي در راه مانده هاست، جالب پشت مي‏گويد: «ان کنتم آمنتم» اگر شما ايمان داريد، اگر ايمان به خدا و رسول داريد، «ان کنتم آمنتم باللّه» اگر ايمان داريد بايد هر درآمدي حمسش را هم بدهيد، راجع به معرفت جلساتي صحبت شد، چند جلسه راجع به معرفت صحبت شد، تقريبا حدود هفده جلسه، راجع به اطاعت و حمايت هم و راجع به عاطفه و سوگواري هم خوب شب نوزدهم اين همه مساجد، اين همه عزاداري‏ها، تقريباً همه امت اسلامي لباس سياه مي‏پوشند، روز عاشورا، شهادتها، عزاداريها، نيمه شعبانها، اين جشن و عزاها هم، ما در معرفت کمي کار کرده‏ايم، در عاطفه هم مردم ماشاءاللّه قوي هستند، بعضي‏ها توي اين حمايت مالي مي‏لنگند، يعني لباس مشکي مي‏پوشد، روزه هم مي‏گيرد، گريه هم مي‏کند، عشق هم دارد به امام حسين (عليه السلام) ولي خمس نمي‏دهد، نه که قبول نداشته باشد، حالا مي‏گويد باشد براي بعد، من راجع به اهميت خمس چند جمله بگويم، يک؛ برکات خمس از روايات، برکات و آثار خمس، يک؛ نسل پاک، حديث داريم که پرداخت خمس مال را پاک و مال پاک مقدمه نسل پاک است و برعکس کسي که خمس ندهد، در مالش حق ديگران است و اينکه مالش مخلوط مال ديگران است در نسل اش هم اثر مي‏گذارد.
نقش لقمه حلال در تربيت فرزند
روايتش هم مي‏فرمايد: «لِتطيبَ ولادتهم، لِتُطيبَ ولادتهم» يعني براي اينکه بچه هايشان نسلشان پاک بشود، با مال خمس نداده، بچه تربيت نکنيد، بالاخره که اين لقمه که بچه مي‏خورد حق فقرا هم هست، ببينيد قرآن را «لليتمي‏» مال يتيمها هم است مساکين، مال مسکين هم است، ابن سبيل، از خمس هم نترسيد، اينها که مي‏گويند خمس بدهنيد نه يعني بيست درصد مالت را بده، بيست درصد سودت را بده، يعني مالت براي خودت، خانه ات مال خودت، يخچال فريزر مال خودت، تلفن، تلويزيون مال خودت، فرش و رختخواب براي خودت، اينها که وسيله زندگي است، آن سرمايه‏اي که داري‏ها، علاوه بر زندگي، سرمايه‏اي که داري، هرچه هم سود کردي هشتاد درصدش مال خودت، آن بيست درصداش مال فقراست، مال خمس نداده به بچه‏ات نده بخورند براي فردا در تربيتش مي‏مانيد، «لتطيب ولادتهم» براي اينکه ولادتها، بچه‏هايت طيب بشوند، وسايل جلد نه صفحه پانصد و چهل و هفت.
خمس، پشتوانه اقتصادي مراجع در رسيدگي به محرومان
دو: پشتوانه دين است، امام رضا (عليه السلام) فرمود: «عوننا علي ديننا» خمس پشتوانه مکتب است، «عوننا»، عون يعني کمک، «علي ديننا، ديننا» حوزه‏هاي علميه با خمس مي‏چرخد، طلبه هايي که اخيراً بعضي جاها مي‏گويند که اول برويد دانشگاه قبول بشويد بعد بيائيد طلبه بشويد، تا فردا فکر نکنند اينها که طلبه شده‏اند، اينها هستند که در کنکور رد شده‏اند مي‏گويند نه ما در کنکور قبول شديم، طلبگي را انتخاب کرديم، الان افراد زيادي بعد از گرفتن ليسانس و مهندسي مي‏آيند طلبه مي‏شوند، ما افرادي داريم که بعد از اينکه پزشک شده‏اند آمده‏اند معلم شده‏اند و طلبه شده‏اند نگاه حالا اينطور نباشد که حالا اينها، ما بالاخره، قرآن مي‏فرمايد: «ليظهره علي الدين کله»، ما دينمان را يک گروه متخصص بروند، دين شناس باشند و مسائل ديني امت را جواب بدهند، و اين کمک به دين است. سه، مي‏گويد که علامت وفاداري است، «المسلم»، مسلمان «من يف اللّه بما عهد اليه و ليس المسلم من اجاب بالسان و خالق بالقلب» مسلمان اين است که غير از اين که مي‏گويد من مسلمان هستم پول هم بدهد، اما يک کسي مي‏گويد من مسلمان هستم اما پولت نمي‏دهم، مثل يک آدم که بگويد که زن و شوهريم ولي خرجي نمي‏دهم، خوب اگر زن و شوهرند، اگر پدر و پسرند، اگر پدر و دخترند، اگر يک کسي مي‏گويد من تو را دوستت دارم، خوب علامت دوست اين است که هر کجا هم پول شد کمک کند، امام رضا (عليه السلام) حديثي ديگر فرمود که: «ان الخمس عوننا الي ايالاتنا»، ما يک مشت وابسته به خودمان داريم، ايتام وابسته هستند، فقرا وابسته هستند، بالاخره فقير اگر يک جايي مجبور شد در خانه آقا را مي‏زند، يعني پشت در خانه مراجع، رجوع فقرا به مراجع بيشتر است، بنده که حالا مرجع تقليد هم نيستم طلبه عادي هستم توي اين چند روزي که خرم‏آباد بودم، صدها نامه به من دادند، و اکثرش هم نامه‏اي که چند تا دختر دارم يک چادر دارند نوبتي سر مي‏کنند مي‏روند مدرسه کفش ندارند، مي‏گويم وللّه من توي خرم‏آباد چند روز ميهمان بودم، نه وکيلم، نه وزيرم، نه پول دولت دستم هست، البته پول دولت مال نهضت سوادآموزي دستم است ولي آن را نمي‏توانم ببرم بدهم به فقرا، من هيچ نقشي ندارم، اما بالاخره فقرا به علما بيشتر مراجعه مي‏کنند، و امام رضا (عليه السلام) فرمود کمک کنيد تا آبروي علما حفظ بشود و اين فقرا اگر از علما رابطه شان گرم باشد، فردا اگر علما گفتند جبهه همين آقايان، مي‏روند جبهه اينها بعد بازتاب‏هاي مکتبي قوي دارد. امام صادق (عليه السلام) فرمود من از گرفتن پول از شما که خمستان را مي‏گيرم هدفي جز پاک کردن شما ندارم، چون زندگي شخصي من و وضع مالي من از خيلي از شما کمرنگ‏تر نيست، شايد هم بهتر باشد، من که مي‏گويم خمس بده براي شماست بنده محسن قرائتي هم اگر مي‏گويم خمس بده، بيني و بين اللّه، احدي به من نگفته راجع به خمس صحبت کن هيچ کس به من نگفته، خود بنده هم بعضي سالها، چون کتابهايم بعضي سالها زياد چاپ مي‏شود بعضي سالها خمس، من خودم هم خمس مي‏دهم، يعني اضافه بر زندگيم دارم، شيخ هم هستم نيازي به خمس ندارم، اما بهر حال وقتي خدا به شما صد هزار تومان داد، بيست هزار تومانش را بده، صد ميليون داده، بيست ميليونش را بده، فردا ممکن است ازت بگيرد خدا فکر نکن مال عقلت است، فکر نکن مال زرنگيت است، از شما عاقلتر و زرنگتر هم هستند که اين پولها گيرشان نيامده، فردا ازت مي‏گيرند، امتحان است، توي اين امتحان رو سفيد بيائيد بيرون. شما که معرفت داري الحمدللّه، اشک و عاطفه هم که داري، الحمدللّه حمايت‌هاي خودت را هم توي جبهه و انقلاب نشان دادي، توي اين قدم چهارم چرا مي‏ماني؟ ببين چقدر داري بيا خمسش را بده، حالا اگر هم يکبار نداده‏اي دستي از دور کن، ما را هم نمي‏گوييم به کي بده، برو به مرجع تقليدي بده که خودت قبولش داري، برو بده به آن کسي که زاهدتر است، در دادن خمس شما اجبار نداري به کي بدهي، چون مرجع تقليد را قبلاً بدون اجبار، هيچکس در جمهوري اسلامي نگفته تو بايد از کي تقليد کني، در طول تاريخ مرجعيت آزادي بوده و لذا افراد مقلد مراجع مختلفي بوده‏اند، شما مرجع تقليدت را با انتخاب خودت انتخاب کن وقتي انتخاب کردي حمايتهاي مالي ات را دريغ نکن، گوارا بودن، فرمود «يعدي خمسنا» اگر خمس ما را بدهيد «يُطيب له»، اگر کسي خمس بدهد باقي زندگيش گوارا مي‏شود. حفظ آبرو در مقابل مخالفان، امام فرمود ما يک مشت مخالف داريم، آنها دوست دارند که ما فقير زنذگي کنيم، به وسيله خمس آبروي ما پهلوي طرفدارانمان، حضرت امام خميني (ره) وقتي قيام کرد سال 42 هر کسي که انقلابي بود، زندانش مي‏کردند، در همين شهر شما آيةاللّه مدني، بسياري از طرفداران امام زندان بودند و حضرت امام به زن و بچه اينها کمک مي‏کرد، امام رضا (عليه السلام) فرمود خمس بدهيد تا ما طرفدارانمان را که در فشار و مضيقه قرار مي‏گيرند، زندگيشان را تامين کنيم آبرويشان را حفظ کنيم «نشتري من اعراضنا مِن مَن نخاف سترة» از کساني که از قدرتشان مي‏ترسيم، «نشتري اعراضنا» عِرض و آبروي خودمان را حفظ کنيم، فقرزدايي از خاندان رسالت، کردن، چون سيد است نمي‏شود بهش زکات داد، زکات عنوان صدقه دارد به سيد حرام است، آن وقت بچه‏هاي پيغمبر هر کدام فقيرند، از زکات محرومند، يک، از طرفي هم فقيرند، دو، جدشان هم شما را هدايت کرده، و فرموده من که مي‏روم نسل ما «مودة ذي‏القربي» يکيش، يک نمونه‏اش، يک مصداقش اين است که بچه‏هاي پيغمبر گرسنه نمانند، البته معنايش سيدهايي که مي‏توانند کار بکنند نيست‏ها، تا کسي مي‏تواند کار بکند، بايد کار بکند، خمس مال کسي است که واقعاً کار مي‏کند، منتهي نمي‏تواند زندگي خودش را اداره کند، آن کسي که نمي‏تواند زندگي خودش را، وگرنه بگويد آقا من سيد هستم به من بدهيد بخورم، سيدي که قوي هست بايد برود کاسبي کند، بايد برود کار کند.
خمس، زمينه برخوردار شدن از دعاي اهل بيت (ع)
مشمول دعا شدن، فرمود: «لا تحرموا انفسکم دعائنا ما قدرتم» کسي که اگر خمس بدهد ما بهش دعا مي‏کنيم، کساني که خمس نمي‏دهند مشمول دعاي امام قرار نمي‏گيرند، حديث داريم «لا تحرموا» محروم نکنيد «انفسکم»، خودتان را، «دعائنا ما قدرتم» تا مي‏توانيد خودتان را از دعاي ما محروم نکنيد، شما که سهم امام زمان را به جانشين امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) مي‏دهيد، سهم امام (عليه السلام) را به جانشينش مي‏دهيد، امام زمان دعا مي‏کند به شما.
بشارت بهشت براي دوري از لقمه حرام
ضمانت امام براي قيمات، شخصي نزد امام باقر (عليه السلام) آمد و خمس مالش را داد به امام باقر (عليه السلام)، امام فرمود بر من و بر پدرم لازم است که بهشت را براي شما ضمانت کنيم، خلاصه مال پاک اين کليد پاک شدن است
توبه يعني جبران گناه، نه ترک دنيا
من دلم مي‏خواهد يک خاطره جالبي برايتان بگويم صلوات بفرستيد (اللهم صل علي محمد و آل محمد) يک شيعه بود ولي کارمند بني‏اميه بود، پولهاي خوبي هم زماني که حکومت دستش بود پولهاي حق و حسابهايي رشوه هايي، خيلي پولها برايش آورده بودند، سرمايه دار بود و يک شيعه ديگر که مي‏خواست برود خانه امام صادق (عليه السلام) به امام صادق گفت که به اين پولداره، اين که توي دربار بود، دربار بني‏اميه، گفت به امام صادق (عليه السلام) بگو ما هم شيعه هستيم، مخلص شما هستيم، به امام صادق رفت سلام رساند و امام صادق فرمود سلام مرا بهش برسان و بهش بگو اگر از مال حرام جدا شوي من امام صادق ضمانت مي‏کنم بروي توي بهشت تو، اين جا خورد، گفت بهشت را امام صادق (عليه السلام) براي من قول بهشت داده من فقط گيرم يک خورده پول حرام توي زندگيم است، يک ملاقاتي شد و امام صادق فرمود بله، شما برو اجناسي که چون وکيل بود، وزير بودي، قاضي بودي، نمي‏دانم پست مملکتي داشتي، خيلي به اسم چشم روشني چيزي بهت داده‏اند، برو هر کي را مي‏داني رشوه بوده بر گردان، هرکس هم که نمي‏داني من امام صادقم به تو اجازه مي‏دهم بده به فقرا، خودت را از مال حرام نجات بده، من ضامنم، گفت باشد، ايشان هم رفت آقا تمام اموالش را، اين قاليها را فلاني داده بدهيد، اين ساعتها را فلاني فلاني داده، بدهيد، تمام اموالي که مي‏دانست از کي است رد کرد اموالي هم که نمي‏دانست همه را به اجازه امام داد به فقرا، شد يک زندگي، يعني شد بي پول بي پول، اين آقا گفت عجب، چه انقلابي، چه همتي، چه غيرتي، به رفقايش توي بازار گفت آقا ايشان توبه کرده.
بياييد سيماي توبه را ببينيد، آخه بعضي‏ها فکر مي‏کنند توبه اين است که بروند مسجد دو روز گريه کنند ولي خمس نمي‏دهند، مال مردم را هم نمي‏دهم، کتک هم زدم عذرخواهي نمي‏کنم، ظلم هم کردم عذرخواهي نمي‏کنم، اما هرچي بخواهي گريه مي‏کنم، معناي توبه اين است، يک فيلم توبه‏اي هم درست کرده بودند يک وقتي فيلم غلطي بود من به فيلمسازش هم گفتم، گفتم اصلاً فيلمت غلط است، يک کسي درست کرده بود که مرض رواني پيدا کرده بود، لجن به خودش مي‏ماليد مي‏رفت مثل ديوانه‏ها، قبرستان‌هايي، توبه اين نيست، توبه اين است که مثل سوپردولوکس صاف راه برود اما اگر به يک کسي زدي بگو آقا بنده يک سيلي زدم يا بزن يا حلال کن. توبه معنايش اينه که مال مردم را بده، نماز نخواندي، بخواني، روزه نگرفته‏اي بگيري، مال مردم را بدهي، لباس کهنه پوشيدن و رفتن توي قبرستان و ژوليده زندگي کردن و از مردم جدا شدن اين معناي توبه نيست. معناي توبه را اشتباه نکنيم، بعد هم نگوييد، توبه، پير مي‏شويم توبه مي‏کنيم، من اين را شايد خيلي گفته باشم، ولي اجازه بدهيد باز هم تکرار کنم. بعضي‏ها مي‏گويند خط مستقيم اين است، حالا ما جوانيم بگذار دنبال کيفهايمان باشيم، بگذار کج شويم، وقتي پير شويم بر مي‏گرديم اين دو، سه سال آخر را آدم خوبي مي‏شويم. يک مثلي توي ذهن بعضي‏ها است که خط مستقيم را مي‏دانيم چي است بگذار ما منحرف شويم، پيري بر مي‏گرديم. جوابش هم در نيم دقيقه، شما وقتي کج شدي بالا نمي‏روي سقوط مي‏کني، مي‏آيي اين ور، دوم آخه خط معلوم است که برگردي ولي آخه عمر شما معلوم نيست، شما بنويس که شصت سال زنده‏اي، من هم زيرش مي‏نويسم پس پنجاه و هشت سال آزاد، اون دو سال آخر را برگرد، آدم نمي‏داند که مثلاً تا فردا هست يا نه، روز ديگر، ماه ديگر، سال ديگر، ماه رمضان ما هستيم يا نيستيم، پس خط آخرش معلوم است، نزديک آخر برمي‏گرديم عمر ما آخرش معلوم نيست، يک، توبه به سمتِ بالا نيست سقوط است، از همه گذشته مگر مي‏شود يک کسي که عمري خلاف کرده يک مرتبه برگردد انسان وقتي با گناه خو گرفت، برگشتن آسان نيست، خلاصه معطلتان نکنم، آن دوست مي‏گفت يکبار آمدم ديدم آقايي که توبه کرده دارد مي‏ميرد در حال احتضار است. چشمهايش را باز کرد به من نگاه کرد گفت که دارم مي‏روم، و بشارت، امام صادق به وعده خودش وفا کرد، چون امام صادق فرموده بود اگر مال مردم را دادي من قول مي‏دهم براي تو بهشت را، قبل از آني که اين بميرد، قبل از آني که نفسهاي آخر را بکشد، امام صادق (عليه السلام) به وعده خودش وفا کرد و ايشان هم به رفيق خودش گفت، خدا جزاي خيرت بدهد که بين من و امام صادق دلالي کردي. برادرها و خواهرها گاهي بايد دلالي کنيد، افرادي هستند جنسشان خوب است، فطرتشان خوب است منتهي رابطه‏شان کم است، ما بايد دلالي کنيم که اينها را با امام صادق (عليه السلام) محشور کنيم، خدا رحمت کند آيةاللّه شهيد مدني را، من سراغ دارم يک کسي از کس و کارهايش که بهائي بودند، نفس آيةاللّه شهيد محراب، آيةاللّه مدني بهش خورد، ايشان را نجات داد، بعد که نجات داد طلبه شد طلبه شد، فاضلي شد آمد نجف، برگشت ايران توي جبهه شهيد شد. يعني از نسل، از فاميل بهائيت نفس آيةاللّه مدني که بهش مي‏خورد گرايش اسلامي‏اش پررنگ مي‏شود. طلبه مي‏شود، دانشمند مي‏شود اين رقم مثلاً اوج مي‏گيرند. امام صادق (عليه السلام) فرمود مالتان را پاک کنيد ما براي شما شفاعت قول مي‏دهيم. حالا بيا اين حديث را داريم: شخصي، آن مال امام صادق (عليه السلام) بود. اين مال امام باقر (عليه السلام) است. شخصي آمد خدمت امام باقر (عليه السلام) آدرس هم وسائل، جلد 9 صفحه 525، آمد خمس را داد. امام باقر (عليه السلام) فرمود: بر من و پدرم لازم است که بهشت را براي شما ضمانت کنيم.
خمس، کليد رزق و بيمه اموال
امام رضا (عليه السلام) فرمود فکر نکنيد اگر خمس بدهيد پولتان کم مي‏شود پولتان زياد مي‏شود. حديثش اين است، «فان اخراجوا مفتاح رزقکم» خمستان را خارج کنيد از مال يعني خمس بدهيد کليد رزقتان است. اگر بنا باشد رزق شما کليد داشته باشد يکي از کليدها، خيلي‏ها مي‏گويند، آقاي قرائتي چه کنيم روزيمان خوب بشود؟ و از پيرمردهاي متدين بازار من شنيده‏ام، کساني که ورشکست مي‏شوند، معمولاً کساني هستند که وقتي وضعشان خوب بود خمس نمي‏دادند. خمس باعث مي‏شود که در سرمايه نظم پيدا شود، کسي که حساب سال را دارد، يکي شخصي منظم، حسابگر، دقيق، ميزان درآمدش را، ميزان مصرفش را مهار مي‏کند، اين خودش از برکات خمس است. عنايت ويژه، توي قرآن چند تا آيه داريم، آيات قرآن مي‏فرمايد که «اذکروني اذکرکم»، شما ياد من باشيد من هم ياد شما هستم، آدمي که خمس مي‏دهد ياد خداست، چون بخاطر آيه قرآن بخاطر فرمان خدا خمس مي‏دهد، کسي که بخاطر فرمان خدا از پول مي‏گذرد خدا هم او را ياد مي‏کند، جاي ديگر جبران مي‏کند. اسم خدا جبار است، جبار يعني جبران مي‏کند. «ان احسنتم، احسنتم لانفسکم» اگر خوبي کنيد «ان احسنتم، احسنتم» اگر خوبي کنيد به خودتان خوبي خواهيد کرد. شما گاهي وقتها يک ميليون خمس مي‏دهي، يک بلاي يک ميليوني ازت دور مي‏شود، خمس نمي‏دهي، امام کاظم (عليه السلام) فرمود: هرکس پولي را لازم است بجا خرج کند خرج نکند، خمسي، زکاتي، بايد بدهد، نمي‏دهد، خداوند يک طرحي، نقشه‏اي برايش پيش مي‏آورد که دو برابر آن پول را، دو برابر آن مبلغ را در راه باطل خرج کند تکرار مي‏کنم، امام کاظم (عليه السلام) فرمود: هرکس که يک پولي را واجب است که بدهد، ندهد، خداوند نقشه‏اي را برايش طراحي مي‏کند که دو برابر آن مبلغ را در راه باطل خرج کند «ان احسنتم، احسنتم لانفسکم»، قرآن مي‏فرمايد «و اذا حييتُم بتَحيِّةٍ» اگر شماها به تحية، به هديه‏اي، اگر کسي به شما هديه داد، «فحيّوا باحسن»، جواب گرمتر، شما که به امام زمان سهم امام مي‏دهي امام زمان هم جبران ميکند، «فحيّوا باحسن»، يادمان نرود اين خانمي که در نيشابور قبرش است به نام شطيط مقدار دو سه درهم خمس داد امام کاظم (عليه السلام) بهش گفت تو را دعايت مي‏کنم، در تشييع جنازه‏ات مي‏آيم، اين پارچه هم را که پنبه‏اش از چي است و کي بافته، و کي تهيه کرده، اين را کفني داشته باش و من هم توي تشييع جنازه‏ات مي‏آيم، يعني اينقدر ائمه ما به کساني که حامي مالي هستند عنايت دارند، پس حمايت، پيراهن سياه خوب است، يک يااللّه، قرآن سرگرفتن خوب است، اشکها و جشنها خوب است اما اين خوبها مهرش به اين است که ما کمک مالي هم بکنيم، مثل همين آيه، مي‏دانيد آيه کي و کجا نازل شد؟ افرادي رفتند در بدر، در جنگ بدر بودند، خدا مي‏فرمايد: شما که در جنگ بدريد، اصحاب پيغمبر هستيد، خوب، جانفشاني مي‏کنيد خوب، در جبهه بدر پيروز شديد خوب، يعني شرکت در جبهه، اصحاب پيغمبر بودند، جانفشاني کردند، پيروز شدند همه خوب، آخرش مي‏گويد: «ان کنتم آمنتم»، اگر ايمان داريد بايد خمس هم بدهيد، يعني همه اينها مهرش به اين است که از نظر مالي شما چه کرده‏ايد. جمع هم همينطور، من شنيدم بعضي‏ها مکه نمي‏روند، مي‏گويند اگر برويم مکه بايد برگرديم سوغاتي بياوريم، چون سوغاتي و نشستنش گران مي‏شود پس ماها مکه را هم انجام نمي‏دهيم، اين قيامت، جواب قيامت نيست، کسي که مي‏تواند برود مکه واجب‏الحج است، نشستن بعدش را آدم مي‏گويد بسمه تعالي، آقا از نشستن معذورم، نشستن بعدش مستحب است.
آداب و رسوم غلط، در شادي و غم
ما نبايد بخاطر مستحب، دست از واجب برداريم، اين حج واجبش را نمي‏رود بخاطر اينکه بعداً نشسته، ما هم يک خورده اين آداب و رسوم را بايد حذف کنيم. ما اينجا چند روزي که در خرم‏آباد بوديم، يک جاست ديديم هرشب ماشين است گفتيم چه خبر است توي اين خانه، ما يک هفته خرم‏آباديم، هر شب چراغاني است، گفتند بيچاره از کربلا آمده، گفتم اين که پنج برابر پول کربلا را بايد بدهد به مردم بخورند، گفت رسم اينجاست، گفتم «بسم اللّه الرحمن الرحيم» اين رسم غلط است، حالا چه خرم آباد باشد چه تهران، بعضي از استانها يک کسي مرد تا چهل روز مي‏آيند مي‏گويند تسليت عرض مي‏کنم، بابا من دو تا داغ ديدم، يک داغ پدرم را ديدم، يک داغ طلبکارها را، اصلاً حديث داريم کسي مرد نرويد خانه‏اش غذا بخوريد اين داغ ديده است، غذا پخته برايش بياوريد، ما هر کس که مرد تا چهل روز رويش مي‏افتيم، اگر هم ارث گيرش نيايد بايد قرض کند شام بدهد، اين کارها غلط است آقا، اينها حرام است، اذيت کردن و در محاصره گذاشتن و «المأخوذ حيائهم» توي رودرباستي گير کردن مشکل است، شهادت اميرالمؤمنين (عليه السلام) است يک جمله از آقا برايتان بگويم، چه کسي را از دست داديم، يک صلوات بفرستيد (اللهم صل علي محمد و آل محمد) آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) در جنگ احد دهها جاي بدنش جراحت داشت، پيغمبر آمد ديدنش، ديد عجب، اميرالمؤمنين (عليه السلام) «مثل المغضه» مثل يک تيکه گوشت افتاده، پيغمبر تا ديدش گريه کرد، گفت خدايا کسي که اين رقم بدنش سوراخ سوراخ بشود، سزاوار است که خدا همه لطفها را در حقش انجام بدهد، اميرالمؤمنين هم گريه کرد، «فبکاء و بکاء» علي گريه کرد و رسول اللّه گريه کرد، گفتم پدرم و مادرم قربانت بشوند، «کيف حرمت‏الشهادة» چرا من در احد شهيد نشدم، اين همه بدنم، شصت، هفتاد جاي بدنم سوراخ است، چرا من شهيد نشدم، پيغمبر فرمود «انما من ورائک انشاءاللّه»، خدا براي تو شهادت را نوشته عجله نکن، بدنش سوراخ سوراخ بود، گريه مي‏کرد که چرا شهيد نشدم، کي بود اميرالمؤمنين (عليه السلام). اميرالمؤمنين اگر به يکي از اين نامه هايش که من فتوکپي کرده‏ام آورده‏ام، به يکي از اين نامه هايش اگر عمل مي‏شد تمام اين موجهايي که الان هست، موج‌ها از بين مي‏رفت، ما الان يک موج‌هايي داريم توي مملکتمان، حالا مي‏خواستم نامه را بگويم اشاره مي‏کنند وقت تمام شد، خوب اميرالمؤمنين ضربت خورد «فزت وربّ الکعبة» بخداي کعبه رستگار شدم، در بستر افتاد. دسته دسته، مردم مي‏آيند عيادت، خيلي اميرالمؤمنين سوخت، سخت‏ترين حالات اميرالمؤمنين (عليه السلام) ضربت خوردنش نبود، سخت‏ترين حالات اميرالمؤمنين اين بود که توي خانه يک مرد شجاع و قوي بنشيند، زنش کتک بخورد، سخت‏ترين حالات اميرالمؤمنين اين بود، سخت‏ترين حالات اميرالمؤمنين اين بود که فرمود بيست و پنج سال نشستم مثل آدمي که تيغ توي چشمم است، استخوان توي گلويم است، اميرالمؤمنين سرش را توي چاه مي‏کرد، حرف مي‏زد، اميرالمؤمنين گاهي توي سخنراني‏ها به خودش سيلي مي‏زد، «فضرب علي خده»، مي‏زد توي گوشش مي‏گفت خدا مرا از دست شما بگيرد، يک کسي که لياقت داريد بهتان بدهد، شما لايق من نبوديد، حق شما معاويه بود، حق شما افراد ديگر بود. سوخت اميرالمؤمنين و لذا وقتي ضربت خورد فرمود راحت شدم، وصيتش: به ايتام برسيد، حقوق زنها را ناديده نگيريد، حق زنها محفوظ بماند، کشاورزها در محضر شما اذيت نشوند، حق کشاورزها را بدهيد، حق خانمها را بدهيد، حق يتيمها رابدهيد، شما را بخدا، شما را بخدا به قرآن توجه کنيد، نگذاريد قرآن متروک و مهجور بماند.
حضور اميرالمؤمنين در مسجد تا آخرين لحظات عمر
اميرالمؤمنين مي‏توانست مسجد نرود، رفت مسجد تا يک پيام بدهد، پيامش اين بود حتي اگر سرم برود دست از مسجد نمي‏کشم، مساجد ما خلوت است، يک خورده هوا داغ بشود، خنک بشود، باران بيايد ديگر مسجد نمي‏رويم، يکخورده راه دور باشد مسجد نمي‏رويم، فرمود سرم برود دست از مسجد نمي‏کشم، امام حسين (عليه السلام) سر نيزه قرآن خواند پيام دارد يعني اگر سرم از تنم جدا بشود، سرم از قرآن جدا نمي‏شود، زيارت اميرالمؤمنين (عليه السلام) شفاعت اميرالمؤمنين، نامگذاري بچه‏ها بنام علي بن ابيطالب و از همه مهمتر همان جمله‏اي که گفتم، حق اهل بيت را دادن، خدايا! آن به آن، بر عذاب کسي که علي را شهيد کرد بيافزاي (الهي آمين).
آن به آن، بر گروهي که علي بن ابيطالب را سوزاندند با علم و عمد و آگاهي، حالا بعضي‏ها ناآگاهانه‏اند طوري نيست، اما اوني که با علم و عمد پيغمير و اهل بيتش را سوزاند، آن به آن بر عذابشان بيافزاي (الهي آمين)
کساني که در طول تاريخ براي پيغمبر و اهل بيتش اطاعت و حمايت داشته، جشنها و عزاداريها به پا کرده‏اند و الان نيستند، از دنيا رفته‏اند، همه را با اميرالمؤمنين محشور بفرما (الهي آمين)
آنچه شب قدر براي بندگان خوبت مقدر مي‏کني همه آنها را به آبروي اميرالمؤمنين براي همه ما مقدر بفرما (الهي آمين)
در سايه فرزندش مهدي، کشور و دولت و امت و ناموس و نسل و عقايد و افکار و انقلاب و مرز ما را حفظ بفرما (الهي آمين)
دعاهاي ما را مستجاب بفرما (الهي آمين)
نسل ما را علوي قرار بده (الهي آمين)
کساني که با تفکر علوي مخالفند و کساني که با خط اهل بيت مخالفند با اسلام مخالفند، با جمهوري اسلامي مخالفند، اگر قابل هدايتند، هدايت و اگر طراحي مي‏کنند براي هر رقم ضربه زدند به جمهوري اسلامي طرح‌هايشان را نقش بر آب، طراحان نااهلشان را نابود بفرما (الهي آمين).
«والسلام عليکم و رحمة اللَّه و برکاته»