1381/9/4 اداي حقوق پيامبر و اهل بيت(عليهم السلام) -2 بايگاني سالانه - 1381
«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم»
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
يکي از جملاتي که به اميرالمؤمنين (عليه السلام) ميگويند اول مظلوم، بحث ما در رمضان امسال سيره اهل بيت بود بعد گفتيم که وارد بشويم که رابطه ما با اهل بيت چي است و در روز نوزدهم ماه رمضان که عزيزان بحث را گوش ميدهند، يک مقداري رابطه ما با اهل بيت روشن بشود، سيره پيامبر اسلام و اهل بيت (عليهم السلام)، موضوع: اهل بيت را بشناسيم، فضائلشان را، کمالاتشان را، سيره شان را، تاريخشان را، بشناسيم، رابطه اطاعت و حمايت، «سلمٌ لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم»، با هر کس که آنها خوب بودند ما خوب باشيم، با هرکس آنها بد بودند، ما بد باشيم، رابطه عاطفي، در شاديشان شاد باشيم، در شهادتشان عزادار باشيم، که عرض شد جشن و جشنها و سوگواريها.
خمس، وظيفه مالي در برابر اهل بيت (عليهم السلام)
رابطه حمايتهاي مالي که اين حمايت مالي مسأله خمس مطرح است، قرآن ميفرمايد: «واعلموا» يعني جدي بگيريد، بدانيد «انما غنمتم» هرچه که درآمد و غنيمت داريد، «من شيءٍ» هر چه ميخواهد باشد «واعلموا انما غنمتم من شيءٍ» هر چيزي که غنيمت و درآمد داري، «فان للّه» بدرستي که براي خداست «خمسه» خمسش، بيست درصدش مال خداست، «فان للّه خمسه و» بعد غير از خدا «و لرسول» براي رسول است «و لذيالقربي»، براي اهل بيت پيغمبر است، «و اليتامي» يتيمها، براي يتيمهاست «و المساکين» براي فقراست «و ابن السبيل» براي در راه مانده هاست، جالب پشت ميگويد: «ان کنتم آمنتم» اگر شما ايمان داريد، اگر ايمان به خدا و رسول داريد، «ان کنتم آمنتم باللّه» اگر ايمان داريد بايد هر درآمدي حمسش را هم بدهيد، راجع به معرفت جلساتي صحبت شد، چند جلسه راجع به معرفت صحبت شد، تقريبا حدود هفده جلسه، راجع به اطاعت و حمايت هم و راجع به عاطفه و سوگواري هم خوب شب نوزدهم اين همه مساجد، اين همه عزاداريها، تقريباً همه امت اسلامي لباس سياه ميپوشند، روز عاشورا، شهادتها، عزاداريها، نيمه شعبانها، اين جشن و عزاها هم، ما در معرفت کمي کار کردهايم، در عاطفه هم مردم ماشاءاللّه قوي هستند، بعضيها توي اين حمايت مالي ميلنگند، يعني لباس مشکي ميپوشد، روزه هم ميگيرد، گريه هم ميکند، عشق هم دارد به امام حسين (عليه السلام) ولي خمس نميدهد، نه که قبول نداشته باشد، حالا ميگويد باشد براي بعد، من راجع به اهميت خمس چند جمله بگويم، يک؛ برکات خمس از روايات، برکات و آثار خمس، يک؛ نسل پاک، حديث داريم که پرداخت خمس مال را پاک و مال پاک مقدمه نسل پاک است و برعکس کسي که خمس ندهد، در مالش حق ديگران است و اينکه مالش مخلوط مال ديگران است در نسل اش هم اثر ميگذارد.
نقش لقمه حلال در تربيت فرزند
روايتش هم ميفرمايد: «لِتطيبَ ولادتهم، لِتُطيبَ ولادتهم» يعني براي اينکه بچه هايشان نسلشان پاک بشود، با مال خمس نداده، بچه تربيت نکنيد، بالاخره که اين لقمه که بچه ميخورد حق فقرا هم هست، ببينيد قرآن را «لليتمي» مال يتيمها هم است مساکين، مال مسکين هم است، ابن سبيل، از خمس هم نترسيد، اينها که ميگويند خمس بدهنيد نه يعني بيست درصد مالت را بده، بيست درصد سودت را بده، يعني مالت براي خودت، خانه ات مال خودت، يخچال فريزر مال خودت، تلفن، تلويزيون مال خودت، فرش و رختخواب براي خودت، اينها که وسيله زندگي است، آن سرمايهاي که داريها، علاوه بر زندگي، سرمايهاي که داري، هرچه هم سود کردي هشتاد درصدش مال خودت، آن بيست درصداش مال فقراست، مال خمس نداده به بچهات نده بخورند براي فردا در تربيتش ميمانيد، «لتطيب ولادتهم» براي اينکه ولادتها، بچههايت طيب بشوند، وسايل جلد نه صفحه پانصد و چهل و هفت.
خمس، پشتوانه اقتصادي مراجع در رسيدگي به محرومان
دو: پشتوانه دين است، امام رضا (عليه السلام) فرمود: «عوننا علي ديننا» خمس پشتوانه مکتب است، «عوننا»، عون يعني کمک، «علي ديننا، ديننا» حوزههاي علميه با خمس ميچرخد، طلبه هايي که اخيراً بعضي جاها ميگويند که اول برويد دانشگاه قبول بشويد بعد بيائيد طلبه بشويد، تا فردا فکر نکنند اينها که طلبه شدهاند، اينها هستند که در کنکور رد شدهاند ميگويند نه ما در کنکور قبول شديم، طلبگي را انتخاب کرديم، الان افراد زيادي بعد از گرفتن ليسانس و مهندسي ميآيند طلبه ميشوند، ما افرادي داريم که بعد از اينکه پزشک شدهاند آمدهاند معلم شدهاند و طلبه شدهاند نگاه حالا اينطور نباشد که حالا اينها، ما بالاخره، قرآن ميفرمايد: «ليظهره علي الدين کله»، ما دينمان را يک گروه متخصص بروند، دين شناس باشند و مسائل ديني امت را جواب بدهند، و اين کمک به دين است. سه، ميگويد که علامت وفاداري است، «المسلم»، مسلمان «من يف اللّه بما عهد اليه و ليس المسلم من اجاب بالسان و خالق بالقلب» مسلمان اين است که غير از اين که ميگويد من مسلمان هستم پول هم بدهد، اما يک کسي ميگويد من مسلمان هستم اما پولت نميدهم، مثل يک آدم که بگويد که زن و شوهريم ولي خرجي نميدهم، خوب اگر زن و شوهرند، اگر پدر و پسرند، اگر پدر و دخترند، اگر يک کسي ميگويد من تو را دوستت دارم، خوب علامت دوست اين است که هر کجا هم پول شد کمک کند، امام رضا (عليه السلام) حديثي ديگر فرمود که: «ان الخمس عوننا الي ايالاتنا»، ما يک مشت وابسته به خودمان داريم، ايتام وابسته هستند، فقرا وابسته هستند، بالاخره فقير اگر يک جايي مجبور شد در خانه آقا را ميزند، يعني پشت در خانه مراجع، رجوع فقرا به مراجع بيشتر است، بنده که حالا مرجع تقليد هم نيستم طلبه عادي هستم توي اين چند روزي که خرمآباد بودم، صدها نامه به من دادند، و اکثرش هم نامهاي که چند تا دختر دارم يک چادر دارند نوبتي سر ميکنند ميروند مدرسه کفش ندارند، ميگويم وللّه من توي خرمآباد چند روز ميهمان بودم، نه وکيلم، نه وزيرم، نه پول دولت دستم هست، البته پول دولت مال نهضت سوادآموزي دستم است ولي آن را نميتوانم ببرم بدهم به فقرا، من هيچ نقشي ندارم، اما بالاخره فقرا به علما بيشتر مراجعه ميکنند، و امام رضا (عليه السلام) فرمود کمک کنيد تا آبروي علما حفظ بشود و اين فقرا اگر از علما رابطه شان گرم باشد، فردا اگر علما گفتند جبهه همين آقايان، ميروند جبهه اينها بعد بازتابهاي مکتبي قوي دارد. امام صادق (عليه السلام) فرمود من از گرفتن پول از شما که خمستان را ميگيرم هدفي جز پاک کردن شما ندارم، چون زندگي شخصي من و وضع مالي من از خيلي از شما کمرنگتر نيست، شايد هم بهتر باشد، من که ميگويم خمس بده براي شماست بنده محسن قرائتي هم اگر ميگويم خمس بده، بيني و بين اللّه، احدي به من نگفته راجع به خمس صحبت کن هيچ کس به من نگفته، خود بنده هم بعضي سالها، چون کتابهايم بعضي سالها زياد چاپ ميشود بعضي سالها خمس، من خودم هم خمس ميدهم، يعني اضافه بر زندگيم دارم، شيخ هم هستم نيازي به خمس ندارم، اما بهر حال وقتي خدا به شما صد هزار تومان داد، بيست هزار تومانش را بده، صد ميليون داده، بيست ميليونش را بده، فردا ممکن است ازت بگيرد خدا فکر نکن مال عقلت است، فکر نکن مال زرنگيت است، از شما عاقلتر و زرنگتر هم هستند که اين پولها گيرشان نيامده، فردا ازت ميگيرند، امتحان است، توي اين امتحان رو سفيد بيائيد بيرون. شما که معرفت داري الحمدللّه، اشک و عاطفه هم که داري، الحمدللّه حمايتهاي خودت را هم توي جبهه و انقلاب نشان دادي، توي اين قدم چهارم چرا ميماني؟ ببين چقدر داري بيا خمسش را بده، حالا اگر هم يکبار ندادهاي دستي از دور کن، ما را هم نميگوييم به کي بده، برو به مرجع تقليدي بده که خودت قبولش داري، برو بده به آن کسي که زاهدتر است، در دادن خمس شما اجبار نداري به کي بدهي، چون مرجع تقليد را قبلاً بدون اجبار، هيچکس در جمهوري اسلامي نگفته تو بايد از کي تقليد کني، در طول تاريخ مرجعيت آزادي بوده و لذا افراد مقلد مراجع مختلفي بودهاند، شما مرجع تقليدت را با انتخاب خودت انتخاب کن وقتي انتخاب کردي حمايتهاي مالي ات را دريغ نکن، گوارا بودن، فرمود «يعدي خمسنا» اگر خمس ما را بدهيد «يُطيب له»، اگر کسي خمس بدهد باقي زندگيش گوارا ميشود. حفظ آبرو در مقابل مخالفان، امام فرمود ما يک مشت مخالف داريم، آنها دوست دارند که ما فقير زنذگي کنيم، به وسيله خمس آبروي ما پهلوي طرفدارانمان، حضرت امام خميني (ره) وقتي قيام کرد سال 42 هر کسي که انقلابي بود، زندانش ميکردند، در همين شهر شما آيةاللّه مدني، بسياري از طرفداران امام زندان بودند و حضرت امام به زن و بچه اينها کمک ميکرد، امام رضا (عليه السلام) فرمود خمس بدهيد تا ما طرفدارانمان را که در فشار و مضيقه قرار ميگيرند، زندگيشان را تامين کنيم آبرويشان را حفظ کنيم «نشتري من اعراضنا مِن مَن نخاف سترة» از کساني که از قدرتشان ميترسيم، «نشتري اعراضنا» عِرض و آبروي خودمان را حفظ کنيم، فقرزدايي از خاندان رسالت، کردن، چون سيد است نميشود بهش زکات داد، زکات عنوان صدقه دارد به سيد حرام است، آن وقت بچههاي پيغمبر هر کدام فقيرند، از زکات محرومند، يک، از طرفي هم فقيرند، دو، جدشان هم شما را هدايت کرده، و فرموده من که ميروم نسل ما «مودة ذيالقربي» يکيش، يک نمونهاش، يک مصداقش اين است که بچههاي پيغمبر گرسنه نمانند، البته معنايش سيدهايي که ميتوانند کار بکنند نيستها، تا کسي ميتواند کار بکند، بايد کار بکند، خمس مال کسي است که واقعاً کار ميکند، منتهي نميتواند زندگي خودش را اداره کند، آن کسي که نميتواند زندگي خودش را، وگرنه بگويد آقا من سيد هستم به من بدهيد بخورم، سيدي که قوي هست بايد برود کاسبي کند، بايد برود کار کند.
خمس، زمينه برخوردار شدن از دعاي اهل بيت (ع)
مشمول دعا شدن، فرمود: «لا تحرموا انفسکم دعائنا ما قدرتم» کسي که اگر خمس بدهد ما بهش دعا ميکنيم، کساني که خمس نميدهند مشمول دعاي امام قرار نميگيرند، حديث داريم «لا تحرموا» محروم نکنيد «انفسکم»، خودتان را، «دعائنا ما قدرتم» تا ميتوانيد خودتان را از دعاي ما محروم نکنيد، شما که سهم امام زمان را به جانشين امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) ميدهيد، سهم امام (عليه السلام) را به جانشينش ميدهيد، امام زمان دعا ميکند به شما.
بشارت بهشت براي دوري از لقمه حرام
ضمانت امام براي قيمات، شخصي نزد امام باقر (عليه السلام) آمد و خمس مالش را داد به امام باقر (عليه السلام)، امام فرمود بر من و بر پدرم لازم است که بهشت را براي شما ضمانت کنيم، خلاصه مال پاک اين کليد پاک شدن است
توبه يعني جبران گناه، نه ترک دنيا
من دلم ميخواهد يک خاطره جالبي برايتان بگويم صلوات بفرستيد (اللهم صل علي محمد و آل محمد) يک شيعه بود ولي کارمند بنياميه بود، پولهاي خوبي هم زماني که حکومت دستش بود پولهاي حق و حسابهايي رشوه هايي، خيلي پولها برايش آورده بودند، سرمايه دار بود و يک شيعه ديگر که ميخواست برود خانه امام صادق (عليه السلام) به امام صادق گفت که به اين پولداره، اين که توي دربار بود، دربار بنياميه، گفت به امام صادق (عليه السلام) بگو ما هم شيعه هستيم، مخلص شما هستيم، به امام صادق رفت سلام رساند و امام صادق فرمود سلام مرا بهش برسان و بهش بگو اگر از مال حرام جدا شوي من امام صادق ضمانت ميکنم بروي توي بهشت تو، اين جا خورد، گفت بهشت را امام صادق (عليه السلام) براي من قول بهشت داده من فقط گيرم يک خورده پول حرام توي زندگيم است، يک ملاقاتي شد و امام صادق فرمود بله، شما برو اجناسي که چون وکيل بود، وزير بودي، قاضي بودي، نميدانم پست مملکتي داشتي، خيلي به اسم چشم روشني چيزي بهت دادهاند، برو هر کي را ميداني رشوه بوده بر گردان، هرکس هم که نميداني من امام صادقم به تو اجازه ميدهم بده به فقرا، خودت را از مال حرام نجات بده، من ضامنم، گفت باشد، ايشان هم رفت آقا تمام اموالش را، اين قاليها را فلاني داده بدهيد، اين ساعتها را فلاني فلاني داده، بدهيد، تمام اموالي که ميدانست از کي است رد کرد اموالي هم که نميدانست همه را به اجازه امام داد به فقرا، شد يک زندگي، يعني شد بي پول بي پول، اين آقا گفت عجب، چه انقلابي، چه همتي، چه غيرتي، به رفقايش توي بازار گفت آقا ايشان توبه کرده.
بياييد سيماي توبه را ببينيد، آخه بعضيها فکر ميکنند توبه اين است که بروند مسجد دو روز گريه کنند ولي خمس نميدهند، مال مردم را هم نميدهم، کتک هم زدم عذرخواهي نميکنم، ظلم هم کردم عذرخواهي نميکنم، اما هرچي بخواهي گريه ميکنم، معناي توبه اين است، يک فيلم توبهاي هم درست کرده بودند يک وقتي فيلم غلطي بود من به فيلمسازش هم گفتم، گفتم اصلاً فيلمت غلط است، يک کسي درست کرده بود که مرض رواني پيدا کرده بود، لجن به خودش ميماليد ميرفت مثل ديوانهها، قبرستانهايي، توبه اين نيست، توبه اين است که مثل سوپردولوکس صاف راه برود اما اگر به يک کسي زدي بگو آقا بنده يک سيلي زدم يا بزن يا حلال کن. توبه معنايش اينه که مال مردم را بده، نماز نخواندي، بخواني، روزه نگرفتهاي بگيري، مال مردم را بدهي، لباس کهنه پوشيدن و رفتن توي قبرستان و ژوليده زندگي کردن و از مردم جدا شدن اين معناي توبه نيست. معناي توبه را اشتباه نکنيم، بعد هم نگوييد، توبه، پير ميشويم توبه ميکنيم، من اين را شايد خيلي گفته باشم، ولي اجازه بدهيد باز هم تکرار کنم. بعضيها ميگويند خط مستقيم اين است، حالا ما جوانيم بگذار دنبال کيفهايمان باشيم، بگذار کج شويم، وقتي پير شويم بر ميگرديم اين دو، سه سال آخر را آدم خوبي ميشويم. يک مثلي توي ذهن بعضيها است که خط مستقيم را ميدانيم چي است بگذار ما منحرف شويم، پيري بر ميگرديم. جوابش هم در نيم دقيقه، شما وقتي کج شدي بالا نميروي سقوط ميکني، ميآيي اين ور، دوم آخه خط معلوم است که برگردي ولي آخه عمر شما معلوم نيست، شما بنويس که شصت سال زندهاي، من هم زيرش مينويسم پس پنجاه و هشت سال آزاد، اون دو سال آخر را برگرد، آدم نميداند که مثلاً تا فردا هست يا نه، روز ديگر، ماه ديگر، سال ديگر، ماه رمضان ما هستيم يا نيستيم، پس خط آخرش معلوم است، نزديک آخر برميگرديم عمر ما آخرش معلوم نيست، يک، توبه به سمتِ بالا نيست سقوط است، از همه گذشته مگر ميشود يک کسي که عمري خلاف کرده يک مرتبه برگردد انسان وقتي با گناه خو گرفت، برگشتن آسان نيست، خلاصه معطلتان نکنم، آن دوست ميگفت يکبار آمدم ديدم آقايي که توبه کرده دارد ميميرد در حال احتضار است. چشمهايش را باز کرد به من نگاه کرد گفت که دارم ميروم، و بشارت، امام صادق به وعده خودش وفا کرد، چون امام صادق فرموده بود اگر مال مردم را دادي من قول ميدهم براي تو بهشت را، قبل از آني که اين بميرد، قبل از آني که نفسهاي آخر را بکشد، امام صادق (عليه السلام) به وعده خودش وفا کرد و ايشان هم به رفيق خودش گفت، خدا جزاي خيرت بدهد که بين من و امام صادق دلالي کردي. برادرها و خواهرها گاهي بايد دلالي کنيد، افرادي هستند جنسشان خوب است، فطرتشان خوب است منتهي رابطهشان کم است، ما بايد دلالي کنيم که اينها را با امام صادق (عليه السلام) محشور کنيم، خدا رحمت کند آيةاللّه شهيد مدني را، من سراغ دارم يک کسي از کس و کارهايش که بهائي بودند، نفس آيةاللّه شهيد محراب، آيةاللّه مدني بهش خورد، ايشان را نجات داد، بعد که نجات داد طلبه شد طلبه شد، فاضلي شد آمد نجف، برگشت ايران توي جبهه شهيد شد. يعني از نسل، از فاميل بهائيت نفس آيةاللّه مدني که بهش ميخورد گرايش اسلامياش پررنگ ميشود. طلبه ميشود، دانشمند ميشود اين رقم مثلاً اوج ميگيرند. امام صادق (عليه السلام) فرمود مالتان را پاک کنيد ما براي شما شفاعت قول ميدهيم. حالا بيا اين حديث را داريم: شخصي، آن مال امام صادق (عليه السلام) بود. اين مال امام باقر (عليه السلام) است. شخصي آمد خدمت امام باقر (عليه السلام) آدرس هم وسائل، جلد 9 صفحه 525، آمد خمس را داد. امام باقر (عليه السلام) فرمود: بر من و پدرم لازم است که بهشت را براي شما ضمانت کنيم.
خمس، کليد رزق و بيمه اموال
امام رضا (عليه السلام) فرمود فکر نکنيد اگر خمس بدهيد پولتان کم ميشود پولتان زياد ميشود. حديثش اين است، «فان اخراجوا مفتاح رزقکم» خمستان را خارج کنيد از مال يعني خمس بدهيد کليد رزقتان است. اگر بنا باشد رزق شما کليد داشته باشد يکي از کليدها، خيليها ميگويند، آقاي قرائتي چه کنيم روزيمان خوب بشود؟ و از پيرمردهاي متدين بازار من شنيدهام، کساني که ورشکست ميشوند، معمولاً کساني هستند که وقتي وضعشان خوب بود خمس نميدادند. خمس باعث ميشود که در سرمايه نظم پيدا شود، کسي که حساب سال را دارد، يکي شخصي منظم، حسابگر، دقيق، ميزان درآمدش را، ميزان مصرفش را مهار ميکند، اين خودش از برکات خمس است. عنايت ويژه، توي قرآن چند تا آيه داريم، آيات قرآن ميفرمايد که «اذکروني اذکرکم»، شما ياد من باشيد من هم ياد شما هستم، آدمي که خمس ميدهد ياد خداست، چون بخاطر آيه قرآن بخاطر فرمان خدا خمس ميدهد، کسي که بخاطر فرمان خدا از پول ميگذرد خدا هم او را ياد ميکند، جاي ديگر جبران ميکند. اسم خدا جبار است، جبار يعني جبران ميکند. «ان احسنتم، احسنتم لانفسکم» اگر خوبي کنيد «ان احسنتم، احسنتم» اگر خوبي کنيد به خودتان خوبي خواهيد کرد. شما گاهي وقتها يک ميليون خمس ميدهي، يک بلاي يک ميليوني ازت دور ميشود، خمس نميدهي، امام کاظم (عليه السلام) فرمود: هرکس پولي را لازم است بجا خرج کند خرج نکند، خمسي، زکاتي، بايد بدهد، نميدهد، خداوند يک طرحي، نقشهاي برايش پيش ميآورد که دو برابر آن پول را، دو برابر آن مبلغ را در راه باطل خرج کند تکرار ميکنم، امام کاظم (عليه السلام) فرمود: هرکس که يک پولي را واجب است که بدهد، ندهد، خداوند نقشهاي را برايش طراحي ميکند که دو برابر آن مبلغ را در راه باطل خرج کند «ان احسنتم، احسنتم لانفسکم»، قرآن ميفرمايد «و اذا حييتُم بتَحيِّةٍ» اگر شماها به تحية، به هديهاي، اگر کسي به شما هديه داد، «فحيّوا باحسن»، جواب گرمتر، شما که به امام زمان سهم امام ميدهي امام زمان هم جبران ميکند، «فحيّوا باحسن»، يادمان نرود اين خانمي که در نيشابور قبرش است به نام شطيط مقدار دو سه درهم خمس داد امام کاظم (عليه السلام) بهش گفت تو را دعايت ميکنم، در تشييع جنازهات ميآيم، اين پارچه هم را که پنبهاش از چي است و کي بافته، و کي تهيه کرده، اين را کفني داشته باش و من هم توي تشييع جنازهات ميآيم، يعني اينقدر ائمه ما به کساني که حامي مالي هستند عنايت دارند، پس حمايت، پيراهن سياه خوب است، يک يااللّه، قرآن سرگرفتن خوب است، اشکها و جشنها خوب است اما اين خوبها مهرش به اين است که ما کمک مالي هم بکنيم، مثل همين آيه، ميدانيد آيه کي و کجا نازل شد؟ افرادي رفتند در بدر، در جنگ بدر بودند، خدا ميفرمايد: شما که در جنگ بدريد، اصحاب پيغمبر هستيد، خوب، جانفشاني ميکنيد خوب، در جبهه بدر پيروز شديد خوب، يعني شرکت در جبهه، اصحاب پيغمبر بودند، جانفشاني کردند، پيروز شدند همه خوب، آخرش ميگويد: «ان کنتم آمنتم»، اگر ايمان داريد بايد خمس هم بدهيد، يعني همه اينها مهرش به اين است که از نظر مالي شما چه کردهايد. جمع هم همينطور، من شنيدم بعضيها مکه نميروند، ميگويند اگر برويم مکه بايد برگرديم سوغاتي بياوريم، چون سوغاتي و نشستنش گران ميشود پس ماها مکه را هم انجام نميدهيم، اين قيامت، جواب قيامت نيست، کسي که ميتواند برود مکه واجبالحج است، نشستن بعدش را آدم ميگويد بسمه تعالي، آقا از نشستن معذورم، نشستن بعدش مستحب است.
آداب و رسوم غلط، در شادي و غم
ما نبايد بخاطر مستحب، دست از واجب برداريم، اين حج واجبش را نميرود بخاطر اينکه بعداً نشسته، ما هم يک خورده اين آداب و رسوم را بايد حذف کنيم. ما اينجا چند روزي که در خرمآباد بوديم، يک جاست ديديم هرشب ماشين است گفتيم چه خبر است توي اين خانه، ما يک هفته خرمآباديم، هر شب چراغاني است، گفتند بيچاره از کربلا آمده، گفتم اين که پنج برابر پول کربلا را بايد بدهد به مردم بخورند، گفت رسم اينجاست، گفتم «بسم اللّه الرحمن الرحيم» اين رسم غلط است، حالا چه خرم آباد باشد چه تهران، بعضي از استانها يک کسي مرد تا چهل روز ميآيند ميگويند تسليت عرض ميکنم، بابا من دو تا داغ ديدم، يک داغ پدرم را ديدم، يک داغ طلبکارها را، اصلاً حديث داريم کسي مرد نرويد خانهاش غذا بخوريد اين داغ ديده است، غذا پخته برايش بياوريد، ما هر کس که مرد تا چهل روز رويش ميافتيم، اگر هم ارث گيرش نيايد بايد قرض کند شام بدهد، اين کارها غلط است آقا، اينها حرام است، اذيت کردن و در محاصره گذاشتن و «المأخوذ حيائهم» توي رودرباستي گير کردن مشکل است، شهادت اميرالمؤمنين (عليه السلام) است يک جمله از آقا برايتان بگويم، چه کسي را از دست داديم، يک صلوات بفرستيد (اللهم صل علي محمد و آل محمد) آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) در جنگ احد دهها جاي بدنش جراحت داشت، پيغمبر آمد ديدنش، ديد عجب، اميرالمؤمنين (عليه السلام) «مثل المغضه» مثل يک تيکه گوشت افتاده، پيغمبر تا ديدش گريه کرد، گفت خدايا کسي که اين رقم بدنش سوراخ سوراخ بشود، سزاوار است که خدا همه لطفها را در حقش انجام بدهد، اميرالمؤمنين هم گريه کرد، «فبکاء و بکاء» علي گريه کرد و رسول اللّه گريه کرد، گفتم پدرم و مادرم قربانت بشوند، «کيف حرمتالشهادة» چرا من در احد شهيد نشدم، اين همه بدنم، شصت، هفتاد جاي بدنم سوراخ است، چرا من شهيد نشدم، پيغمبر فرمود «انما من ورائک انشاءاللّه»، خدا براي تو شهادت را نوشته عجله نکن، بدنش سوراخ سوراخ بود، گريه ميکرد که چرا شهيد نشدم، کي بود اميرالمؤمنين (عليه السلام). اميرالمؤمنين اگر به يکي از اين نامه هايش که من فتوکپي کردهام آوردهام، به يکي از اين نامه هايش اگر عمل ميشد تمام اين موجهايي که الان هست، موجها از بين ميرفت، ما الان يک موجهايي داريم توي مملکتمان، حالا ميخواستم نامه را بگويم اشاره ميکنند وقت تمام شد، خوب اميرالمؤمنين ضربت خورد «فزت وربّ الکعبة» بخداي کعبه رستگار شدم، در بستر افتاد. دسته دسته، مردم ميآيند عيادت، خيلي اميرالمؤمنين سوخت، سختترين حالات اميرالمؤمنين (عليه السلام) ضربت خوردنش نبود، سختترين حالات اميرالمؤمنين اين بود که توي خانه يک مرد شجاع و قوي بنشيند، زنش کتک بخورد، سختترين حالات اميرالمؤمنين اين بود، سختترين حالات اميرالمؤمنين اين بود که فرمود بيست و پنج سال نشستم مثل آدمي که تيغ توي چشمم است، استخوان توي گلويم است، اميرالمؤمنين سرش را توي چاه ميکرد، حرف ميزد، اميرالمؤمنين گاهي توي سخنرانيها به خودش سيلي ميزد، «فضرب علي خده»، ميزد توي گوشش ميگفت خدا مرا از دست شما بگيرد، يک کسي که لياقت داريد بهتان بدهد، شما لايق من نبوديد، حق شما معاويه بود، حق شما افراد ديگر بود. سوخت اميرالمؤمنين و لذا وقتي ضربت خورد فرمود راحت شدم، وصيتش: به ايتام برسيد، حقوق زنها را ناديده نگيريد، حق زنها محفوظ بماند، کشاورزها در محضر شما اذيت نشوند، حق کشاورزها را بدهيد، حق خانمها را بدهيد، حق يتيمها رابدهيد، شما را بخدا، شما را بخدا به قرآن توجه کنيد، نگذاريد قرآن متروک و مهجور بماند.
حضور اميرالمؤمنين در مسجد تا آخرين لحظات عمر
اميرالمؤمنين ميتوانست مسجد نرود، رفت مسجد تا يک پيام بدهد، پيامش اين بود حتي اگر سرم برود دست از مسجد نميکشم، مساجد ما خلوت است، يک خورده هوا داغ بشود، خنک بشود، باران بيايد ديگر مسجد نميرويم، يکخورده راه دور باشد مسجد نميرويم، فرمود سرم برود دست از مسجد نميکشم، امام حسين (عليه السلام) سر نيزه قرآن خواند پيام دارد يعني اگر سرم از تنم جدا بشود، سرم از قرآن جدا نميشود، زيارت اميرالمؤمنين (عليه السلام) شفاعت اميرالمؤمنين، نامگذاري بچهها بنام علي بن ابيطالب و از همه مهمتر همان جملهاي که گفتم، حق اهل بيت را دادن، خدايا! آن به آن، بر عذاب کسي که علي را شهيد کرد بيافزاي (الهي آمين).
آن به آن، بر گروهي که علي بن ابيطالب را سوزاندند با علم و عمد و آگاهي، حالا بعضيها ناآگاهانهاند طوري نيست، اما اوني که با علم و عمد پيغمير و اهل بيتش را سوزاند، آن به آن بر عذابشان بيافزاي (الهي آمين)
کساني که در طول تاريخ براي پيغمبر و اهل بيتش اطاعت و حمايت داشته، جشنها و عزاداريها به پا کردهاند و الان نيستند، از دنيا رفتهاند، همه را با اميرالمؤمنين محشور بفرما (الهي آمين)
آنچه شب قدر براي بندگان خوبت مقدر ميکني همه آنها را به آبروي اميرالمؤمنين براي همه ما مقدر بفرما (الهي آمين)
در سايه فرزندش مهدي، کشور و دولت و امت و ناموس و نسل و عقايد و افکار و انقلاب و مرز ما را حفظ بفرما (الهي آمين)
دعاهاي ما را مستجاب بفرما (الهي آمين)
نسل ما را علوي قرار بده (الهي آمين)
کساني که با تفکر علوي مخالفند و کساني که با خط اهل بيت مخالفند با اسلام مخالفند، با جمهوري اسلامي مخالفند، اگر قابل هدايتند، هدايت و اگر طراحي ميکنند براي هر رقم ضربه زدند به جمهوري اسلامي طرحهايشان را نقش بر آب، طراحان نااهلشان را نابود بفرما (الهي آمين).
«والسلام عليکم و رحمة اللَّه و برکاته»
|