پاکي ظاهري و باطني‏ بايگاني سالانه - 1381



«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم»
اللهي انطقني بالهدي والهمني التقوي

بينندگان عزيز بحث را آغاز سال 81 اولين شب جمعه سال 81 مي‏بينند (که مصادف با ششم محرّم است) پس من خوب است که شروع کارمان را با توجه به امام حسين (عليه السلام) شروع کنيم شما مي‏دانيد که قرآن يک آيه دارد مي‏گويد: هر کسي به شما سلام کرد شما جواب گرمش بدهيد، «اذا حييتم بتحيه فحيوا باحسن»: اگر کسي سلام کرد گرم جوابش را بدهيد و از آنجا که شهيد زنده است و ما به زنده که سلام مي‏کنيم او جواب گرم به ما مي‏دهد. براي اينکه روح و دلِ امام حسين (عليه السلام) را متوجّه کنيم به خودمان و امام حسين (عليه السلام) که شهيد است و زنده است به ما توجه کند و يه جواب گرمي به ما بدهد، پس بهتر اين است که ما به او سلام کنيم چون وقتي ما به آن توجه کرديم امام حسين (عليه السلام) به ما جواب مي‏دهد. جواب گرم، و آغاز سالمان را با توجه امام حسين (عليه السلام) به خودمان جلب کنيم راهش اين باشد. من سلام مي‏کنيم شما جمله، جمله اين سلام را با من بدهيد منتهي با توجه سلام کنيم يعني همين الان دل را ببريم به سمت حسين. السلام عليک يا ابا عبدالله - جواب حضّار - و علي الارواح التي... حلّت بفنائک... عليک مني سلام الله... ابداً... ما بقيت... و بقي الليل و النهار... و لا جعله الله... آخر العهد مني... لزيارتک... السلام علي الحسين... و علي علي بن الحسين... و علي اولاد الحسين... و علي اصحاب الحسين... (سال نو ضمن تسليت ايام سوگواري به مناسبت عيد نوروز هم تبريک مي‏گويم.) بحثمان در شبهاي جمعه سال 80 بحث نظافت و پاکيزگي بود، يک بحث داشتيم پاکي ظاهري که از شانه و مسواک و حمّام و عرض کنم شستشو و لباس و زيبائي و بهداشت و نظافت ظاهري و يکي هم از پاکي معنوي که در پاکي معنوي هم بحث پاکي از گناه، عصمت، پاکي دل از کينه، پاکي چشم از نگاه بد، پاکي زبان از کلام بد، اينها همه نمونه‏هاي پاکي در اين جلسه يک بحث راجع به به پاکي ظاهري داشتيم و يک بحث راجع به پاکي معنوي، در اين بحث مي‏خواهيم وارد احکام پاکي بشويم. راجع به پاکي معنوي اين چند جمله را من بگويم که راجع به پاکي قلب وقتي خداوند مي‏خواهد تعريف کند، در روايات داريم در بحار است که «کانَ داود طاهر القلب» دل پاکي داشت، دلش پاک بود، کينه‏اي نبود. «طاهر القلب» يه ارزشي است يا مثلا داريم که: «کانت حليمه من اطهر نساء قومها» حليمه سعديه همان زني که شير داد به پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلم)، زن پاکي بود به خاطر پاکي اش خداوند بهش لطف کرد.
دل پاک ظرف لطف الهي
مثال: ظرف اگر پاک باشد شما شير و شربت و چايي مي‏اندازي توش، اگر توي ظرفي سوسکي، پشه‏اي باشد شما خودت هم چايي نمي‏ريزي و مي‏گويي بهداشتي نيست، همينطور که يک ظرف ناپاک را شما چايي نمي‏ريزي، دل ناپاک را هم خدا بهش لطف نمي‏کند. اگر خواستيم، خيلي افراد از من پرسيده‏اند که چه کنيم که خدا به ما يک لطفي بکند، چه کنيم که مورد لطف خاص خداوند قرار بگيريم، بهش گفتم ظرفت را بشوي خود خدا شيرش مي‏کند. مثل اينکه مي‏گوئيم: چه کنيم که اين آقا چايي بدهد به ما ليوانت را بشوي، بگير پاک باشد، چايي مي‏دهند اگر کسي قلبش، کلامش، گوشش، زبانش پاک باشد، بيائيد سال 80 را تصميم بگيريم پاک باشيم. اشکال دارد تصميم بگيريم حرف بد پشت سر کسي نزنيم، غيبت کسي را نکنيم، تعهّد کنيم، من: «بسم الله الرحمن الرحيم» سال 81 يا حسين ماه محرم است تو کمکم کن يک سال حرف زشت نزنم مي‏شود. خيلي‏ها هستند در عمرشان دروغ نگفته‏اند. الان من کسي را سراغ دارم، دو نفر الان توي ذهن من است که در عمرشان دروغ نگفته‏اند و ريشهايشان هم سفيد شده است. مي‏شود، خدايا دروغ نگويم. به مشتري دروغ نگويم، از من سؤال مي‏کنند معلم هستم صاف بگويم بلد نيستم، آقا اين جنس؟ مي‏گويم متوسط است، بهتر از اين مي‏خواهي فلان مغازه دارند، راست حرف بزند، بگوئيم هر کجاي بازار بگردي اين جنس گيرت نمي‏آيد. دروغ نگوييم، يعني خداوند عاجز است که روزي ما را به دروغ بدهد، گاهي وقتها مي‏گوييم بدون دروغ که نمي‏شود، چرا نمي‏شود؟
حديث: تمام افراد روزيشان حلال مقدّر شده اينکه مي‏گويم دقّت کنيد کساني که گيج مي‏شوند، دروغ مي‏گويند، غيبت مي‏کنند، اختلاس و کلاه برداري مي‏کنند، کم فروشي و همه رقم فروشي شيطتنت مي‏کنند، که با تيزي و شيطتنت مي‏پرند به حرامي را گير مي‏آورند خداوند سهم حلالشان را کم مي‏گذارد. آيه چيزي بگويم از آية الله بهاءالدين از رفقاي امام خميني (ره) بود ايشان مي‏گفت: بابا عمر شما اندازه‏گيري شده، مي‏گويد،«من قبل ان نبرأها» مثلا شما بايد 822 کيلو شکر بخوري، سهم شما در عمرت اينقدر شکر است حالا يه جا فکر مي‏کني صاحب خانه نيست دو تا قند مي‏خوري به هواي ديزي، آنوقت فردا دکتر مي‏گويد: آقا قندتان بالا رفته ديگه خانه خودت هم حق خوردن قند نداري، اين پايه مقداري بايد راه برود يه وقت که زيادي رله برود يه وقت مي‏گويند: ببخشيد شما از پلّه بالا نرويد. آقا اين مقدار چربي سهمت هست 70 سال 90 سال عمر اين مقدار در عمر سهم چربي داري، گاهي وقتها يه چيزي مي‏خوري مي‏گويند چربيتان بالا رفته، اين که مي‏گويند قندش بالا رفته، چربي‏اش چطور شده، چي شده، چي شده، اين به خاطر اين است که يه جايي تجاوز کرده‏اي. خداوند از سهم حلال. اينطور نيست ما عجله نکنيم، چرا مي‏ترسيم، اگر راست بگوئيم خداوند روزيمان را ندهد مثل بعضي جوانها مي‏گويند مي‏ترسيم ازدواج کنيم خرجي نياوريم. خوب يعني چه؟ يعني اگر يکي باشم خدا زور دارد ولي اگر دو تا شديم زور خدا طي مي‏کشد، معنايش اين است. حديث داريم: کسيکه از ازدواج نمي‏کند از ترس خرجي به خدا سوء ظن دارد يعني خدا اگر يکي را زور دارد دو تايي ندارد يا افرادي که مثلا فرض کنيد به هر حال. حالا حليمه سعديه زن پاکي بود.
زبان پاک، زمينه پذيرش توبه
چون ايّام محرّم است يه خاطره بگويم: دوّم محرّم بود امام حسين (عليه‏السلام) مي‏آمد کربلا (حرّ) با هزار تا سرباز جلو امام را گرفت، امام حسين (عليه السلام) قبل از اينکه حرّ برسد به يارانش فرمود: هر چه مي‏توانيد در مشک‏ها آب ذخيره کنيد، براي اينکه لشگر يزيد مي‏آيد تشنه هستند آب بدهيم «الله اکبر» چقدر اينها مردند و کرامت دارند. وقتي حرّ آمد تشنه بود و تمام لشگر او از آب‏هاي ذخيره امام حسين (عليه السلام) تشنگي را بر طرف کردند و حتّي اسب هايشان، بعد حرّ گفت: نمي‏گذارم تکان بخوريد امام حسين (عليه السلام) جمله‏اي فرمود: حرّ گفت: من مي‏خواهم يه چيزي بگويم ولي چون مادرت زهراست حيا مي‏کنم. اينجا پاکي زبان، زبانِ حرّ پاک بود. جسارت به زهرا (سلام الله عليها) نکرد. همين ادبش شايد مقدّمه شد که روز عاشورا خدا توفيقش داد که توبه کند، گاهي آدم مي‏خواهد يه چيزي بگويد: مي‏بيند آبرويش مي‏ريزد: قورتش بده: «والکاظمين الغيظ»: يعني غيضت را قورت بده، زبان پاک، مي‏شود اول سال تصميم بگيريم چشم و زبان پاک باشد. حتّي حديت داريم که: اگر کسي نگاهش به يه دختري خورد، نگاهش نکرد بعد گفت: خدايا من جوانم و اين دختر و نگاهي که من مي‏کنم تو راضي نيستي خودت از حلال ازدواج برايم جور کن. چون به خاطر خدا چشمش را پائين کشيد، خدا از راه حلال ازدواجش را آسان مي‏کند. خداوند جبران مي‏کند يکي از اسمهاي خداوند«جبّار» است يعني جبران مي‏کند، اگر شما کوتاه آمدي. حالا راجع به بحث وضو که يکي از مسائل طهارت است من چند تا نکته دارم برايتان بگويم: اولين کاري که آدم از خواب بلند مي‏شود بهداشتي است «الله اکبر» مسئله وضو گرفتن، قرآن مي‏گويد: «اذاقمتم الي الصلوة»: همينکه صبح پا شديد به سمت نماز، اول«فاغسلوا وجوهکم» صورتتان را بشوئيد. پس سؤال صبح که آدم از خواب پا مي‏شود، من نمي‏دانم اينها را سلام صبح بخير مي‏گويند يا نه؟ من که نمي‏رسم گوش بدهم ولي حالا اگر تلويزيون نگفته تجديد نظر کند.مي‏گويد: آقا صبح که پا مي‏شوي چه مي‏کني؟ مي‏گويم: صبح که پا مي‏شوم لباسهايم را مي‏پوشم مي‏روم اداره، اي بابا نماز چه شد؟ نماز هم جزو زندگي است. فيلم سازان ما بايد همينطور که فيلم از مردم مي‏گيرند. خوب از همه چيز مردم فيلم بگيرند. غذا خوردن و عقد و عروسي. مراسم بله برون، عزاداري شان، اگر همه را فيلم برداري مي‏کنند نماز هم جزو بدنه کار مردم است. از نماز هم صحبت بشود،نه نماز تصنّعي يعني همان نماز طبيعي که مي‏خوانند اين هم مطرح شود. يعني يه دبير بيايد سر کلاس من بعد از نماز چنين کردم.تو که نماز ميخواني به بچّه‏ها هم بگو من نماز خوانده‏ام. فوتباليستهاي ما همينطور که گل زدنشان را مي‏بينند، نمازخواندنشان را هم ببينند، خوب چرا گل را وسط چشمها مي‏زني و نمازت را مثل هروئيني‏ها مي‏روي او پشته، خوب نمازت را هم توي زمين چمن بخوان، گل زدنت را که ديدند، نمازت را هم ببينند چه اشکالي دارد، ما گاهي وقتها، يکي از کارهاي بسيار خوبي که مقام معظم رهبري هم تأييد کرد. انشاءالله بايد رشد پيدا کند. اين بود که مردم ظهر عاشورا توي خيابان سينه مي‏زنند. امام حسين (عليه السلام) خودش نيز نماز است جلو 30 تا تير، خورد. امام حسين (عليه السلام) مي‏توانست توي خيمه نماز بخواند آمد بيرون که بگويد: مردم حساس‏ترين شرائط که که ظهر عاشورا است شما را از نماز غافل نکند. حالا ما يه مشتري که مي‏آيد مي‏گوييم: مشتري حيف است نماز را بعد مي‏خوانيم. کافي است که يک مشتري ما را از نماز بياندازد. نماز اول وقت، ظهر عاشورا امام حسين (عليه السلام) نيز نماز است. امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم نيز نماز است تو حرف حسابيت چيست داري سينه مي‏زني؟ آخر حرف حساب تو چيه؟ يه کار خوبي که در جمهوري اسلامي شد اينکه بسياري از ما تهران که اينطوري است زيادي از شهرها اينطوري است.يه وقت قم به آيةالله العظمي نجفي مرعشي ره گفتند: آقا امشب حرم نيا براي نماز، ايشان توي صحن حرم حضرت معصومه (سلام‏الله عليها) نماز مي‏خواند، گفتند: امشب شب عاشورا است نيائيد براي نماز، مي‏خواهيم سينه بزنيم. کار به جايي رسيده بود که سينه زنها به يک مرجع تقليد مي‏گفتند: نماز نخوانند مي‏خواهيم سينه بزنيم. خوب اين يه رقم ديد است. يه ديد ديگه: الآن ظهر عاشورا که مي‏شود عزاداران قم يک جماعت توي حرم است و يه سه راه بازار يعني تقريبا دو، سه کيلومتر يک نماز، يا مشهد چه نمازهايي خوانده مي‏شود، تهران، خيلي‏ها که مشکل هم دارند يه وقت براي آب و برف و فلان سر ظهر قيچي مي‏کند يکي اذان مي‏گويد و همه با هم اذان مي‏گويند، علي اي حال، ظهر عاشورا بايد پيدا باشد. چهره نماز عاشورا، نماز عاشورا خيلي، ما هم تشکر مي‏کنيم از عزادارها. هم تقاضا مي‏کنيم اين سنّت را احيا کنند. پس چي گفتم حالا:
1-آغاز سالتان را با سلام به امام حسين (عليه السلام) شروع کرديد.«الحمدالله» اين سلام به امام حسين (عليه السلام) را يادتان نرود. در روز، روزي چند بار همينطور بگوئيد «السلام عليک يا مهدي» تا به حضرت مهدي (عليه السلام) توجه کردي آن حضرت هم به شما توجّه مي‏کند و مي‏فرمايد: و عليک السلام و رحمةالله، توجّه امام زمان (عليه السلام) به شما خيلي اثر دارد. ما توجه کنيم براي آنها فرقي نمي‏کند ولي آنها.
مثال: ما خانه مان را رو به خورشيد سازيم چيزي گيرش نمي‏آيد. اما خورشيد نورش بيايد توي اطاق ما خيلي برکت دارد. ما رو به خورشيد يا پشت به خورشيد خانه بسازيم، سلام به امام زمان (عليه السلام) بکنيم، يا نکنيم، در آنهااثر نمي‏کند. توجه خورشيد به اطاق ما و توجه حضرت مهدي (عليه السلام) به ما خيلي کار ساز است. هر وقت آب مي‏خوريم سلام بر حسين لعنت بر يزيد.
وضو بر وضو، نور بر نور
حالا يه مقداري مي‏خواهيم راجع به وضو صحبت کنيم.
اول: آداب وضو: در وضو براي چي وضو مي‏گيريم؟ 1 - براي نماز که واجب است، براي غير نماز هم، هميشه با وضو باشيم. يه چيزي برايتان بخوانم اين حديث راهم تا امروز صبح بلد نبودم، امروز صبح ياد گرفتم. حديث داريم: اگر کسي هميشه با وضو باشد، اگر يه وقت در حال وضو بميرد ثواب شهيد دارد.
البته معناي با وضو بودن اين نيست که آدم ادرارش را نگه دارد. نه بدون اينکه در محصور باشد وضو داشته باشد. وضو، هميشه با وضو بودن خوب است براي قرآن خواندن، ذکر، اصلا آدم با وضو باشد وضو بر وضو نور بر، روي، وضوي با وضو نور علي نور است. آخه بعضي چيزها دوتايي زشت است مثل اينکه دو تا کراوات روي هم ببنديم. دو تا کراوات روي هم مي‏گويند: اين خل است. امّا دو تا لامپ دليل بر خلي نيست نورش زياد است. مثلا مي‏گويم: «واذکروا الله کثيرا».
ذکر خدا زيادش مفيد است، اما بعضي چيزها مثل غذا، اضافه‏اش فشار به معده است. حتي آدم وضو دارد يه بار ديگر هم وضو بگيرد. و خشک هم نکنيد هر چي آب سرد روي پوست باشد نشاطش بيشتر است. بعد چه جوري وضو بگيريم بعد من هم مي‏خواهم وضو بگيرم دوربين راسِ من باشدمن يه بار وضو را گفته‏ام حدود نه سال قبل ولي از نه سال پيش خيلي از بچه‏ها عوض و بدل شده‏اند، کوچولوها بزرگ شده‏اند حالا يه دفعه ديگر ببينند. حالا ما طشت نداريم، حالا فرض کنيد طشت است. ببينيد وضو که مي‏گيريم دستها را اول مي‏شوئيم اين شستن دست مستحب است و جزء وضو نيست، مستحب است که انسان دستش را بشويد. بعد آب را بر مي‏داريم مي‏ريزيم بالا از بالا همينطور مي‏شوريم. شد، گردي نشوريد همچيني، مثل اينکه ليف مي‏زنيم توي حمام. نه از بالا به پايين باشد خلاصه آب بايد به همه بدن برسد به همه صورت از جايي که مو در مي‏آيد تا چونه، از شصت تا انگشت وسط و احتياطا به مقداري اينور و آنوَرَش، بعد دست راست را که مي‏خواهيم وضو بگيريم، آب را ور مي‏داريم مي‏ريزيم بالا. آب هم بايد همه جا برسد من ديدم آب را بعضي‏ها که مي‏ريزند به اينجا همچنين مي‏کنند اينجا را خود دست آب مي‏گيرد، پشت دست که آب دست نمي‏گيرد همينطور دست‏تر را مي‏کشد اين ديگه مسح مي‏شود. مسح غلط است اين مسح که انسان با دست‏تر مي‏کشد مسح سر و مسح پا اينجا نبايد مسح باشد بايد شستن باشد. غسل است در دست بايد شستن باشد مسح کافي، بنابراين آب را که مي‏ريزيد همينطور که اينجا آب جاري است پشت دست هم بايد آب جاري باشد يعني يه مشت آب اين پشت و يه مشت آب اينجا به طوري که آب به همه جا جاري شود نه اينکه آب را اينجا بريزيد اينجا را خوب مي‏شوري آن وقت اينجاها چي؟ يه دست خالي مي‏کشي، اين مي‏شود مسح. بعضي‏ها که وضو مي‏گيرند دستشان را مي‏آورند تا اينجا آب را همين طور بيار تا نوک. تا نوک‏ها همچنين بعد هم دست چپ شد. بعد هم مسح سر، روي زلف هم مسح بکشي کافي است به شرطي که زلفها مالِ خودش باشد اگر زلفها را از شمال شرقي و يا جنوب غربي بياري اينجا کافي نيست همانجا اگر زلف مالِ خودش باشد طوري نيست زلف بايد ميزون باشد اگر خيلي طئلاني باشد يا زلف مالِ اينجا نباشد، اگر زلف مالِ اينجاست روي زلف مسح بکشي کافيه، لازم هم نيست زلف‏ها را پس کني همين روي خود زلف کافيه، فرق بين وضو و غسل اين است که در وضو روي زلف کافيه، در غسل بايد توي زلف هم شسته شود، مسح پا هم همينطور مي‏کشيم، وضو نور است، دعاهايي هم دارد خدا چقدر قشنگ وصل کرده. اول اين وضو رابطه دارد به حق مردم، آب غصبي نباشد مکان غصبي نباشد يعني حقّ مردم مراعات شود حالا اگر کسي خونه لوله کشي نيست از خونه همسايه‏ها شيلنگ گرفته، دولت هم راضي نيست بايد مسئله‏اش را بپرسيد، که مي‏شود با اين آب، وقت نداري وضو بگيري بايد تيمّم کني پا شدي ديدي اِ نزديک آفتاب است تا بروي وضو بگيري، آفتاب مي‏زند اونجا بايد تيمّم کني.
وضوهمراه با مسواک
در وضو دو چيز است که اهل سنّت بيشتر يا دقّت مي‏کنند شيعه‏ها کم دقّت مي‏کنند ولي ثواب دارد. دقت کنيم، يکي شستشوي بيني، يکي مسواک، اين خيلي عنايت بشود روش. پيغمبر ما (صلّي الله عليه و آله و سلم) مسواکش پشت گوشش بود. وقتي از دنيا رفت بلندش کردند ديدند زير متکايش مسواک است مسواک خيلي مهم است شستشوي بيني مهمّ است، آب سرد مهمّ است خشک نکردن مهمّ است اين مالِ اصل وضو. اولين کار وضو است. بعد از وضو، چند تا حديث هم براي وضو بخوانم.
-«من طلب حاجة و هو علي غير وضو، فلا تقضَ فلا تلومنّ الّا منّ الّ نفسه»، اگر کسي بدون وضو سراغ کاري رفت و موفّق نشد گله نکند. - يعني سراغ يه کاري که مي رويد با وضو باشيد
-«اني لا عجب ممن يأخذ في حاجة فهو علي وضو کيف لا تغضي‏» اگر کسي وضو گرفت مشکلش حل نشد، من تعجب مي‏کنم. - چطور با اينکه وضو داشت يعني کارهاي معنوي در کارهاي مادّي اثر دارد.
-«من توّضأَ للمغرب کان وضوئه کفارة لما مضي لذنوبه الا الکبائر» کسي که براي نماز مغرب وضو، گناهان صبح تا غروبت را خداوند مي‏بخشد مگر گناهان کبيره را.
-«من جدّد وضوئه من غير جدّد الله توبته من غير استغفار» با اينکه وضو دارد اگر دو مرتبه وضو بگيرد خداوند او را مي‏بخشد بدون اينکه استغفار کند.
وضو به هنگام خواب‏
-«من باب علي طهر فکانما الليل»: کسي که وضو بگيرد برود توي رختخواب تا صبح هم که خواب است مثل اين است که احيا گرفته و در حال عبادت است.
-«من اتي المسجد طهرّالله من ذنوبه و کتب من زوّاره» کسي که وضو خانه‏اش گرفت و به مسجد آمد اين از زوّار خداوند است.
-«اکثر من الطهور يزيدالله من عمرک» وضو داشتن عمر را زياد مي‏کند. و اگر مي‏تواني هميشه با وضو باشي، هميشه با وضو باش، اينها روايات وضو است. و امّا چند نکته خدمتتان بگويم، عرض کنم که گفتيم وضو آنقدر مهم است که کليد بهشت نماز است و کليد نماز وضو است، در جلسه قبل گفتيم: «مفتاح الصلوة الطهور» اين يه حديثي بود گفتم «الطّهر نصف الايمان»: وضو نصف ايمان است.
-«الوضوء من تمام الصلوة»: وضو علامت تمامي نماز است.
- روز قيامت آنهايي که وضو دارند ازامت پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) پيشانيشان از آثار نور وضو درخشنده است. - امّا امام رضا (عليه السلام)
امام رضا (عليه السلام) فرمود: دليل وضو چيه «لان يکون العبد طاهرا اذ اقام بين يدي الجبّار في مناجاته» وضو براي اين است که وقتي مي‏خواهد با خداي پاک صحبت کند خودش هم پاک باشد.
«نفيّا من الادناس و النجاسه» پاک باشد از آلودگي‏ها. «مع ما فيه من ذهاب الکسل و طرد النعاس باطني» حيرت و خواب آلوديش با وضو از بين برود. يعني هم نظافت ظاهري و هم نشاط باطني، بعد در وضو جاهايي که برهنه هست ما مي‏شوئيم مثل صورت و دستها و عرض کنم به حضور جنابعالي که راجع به اسرار وضو رواياتي هم هست که حالا ديگه مطرح نمي‏کنم. صلواتي بفرستيد.
تيمّم، نشان از خاک بودن
دقيقه آخر يک کلمه هم راجع به تيمّم بگويم و غسل، اگر آب نبود يک يا گران بود که نمي‏شد بخريد دو، يا گرگي و سگي بود که آدم مي‏ترسد وضو بگيرد سه، يا آب دارم مي‏ترسم وضو بگيرم بعد تشنه‏ام بشود براي خوردن نداشته باشم. چهار در مواردي بايد تيمّم کرد. منتهي تيمّم نه به خاک کوچه و بازار.
حضرت علي (عليه السلام) ديد يه کسي به خاک کوچه تيمّم مي‏کند، فرمود چرا همچين مي‏کني؟
اميرالمؤمنين (عليه السلام) «ان تيمّم رجل بتراب من اثر الطريق» از خاک کوچه آلوده است. «فتيمّموا صعيدا طيبا»، «صعيد»: خاک طيّب، خاک دلپذير، خاکي که دلپذير باشد، خود خاک دلپذير، يعني خاکي که آلودگي نداشته باشد، تيمّم هم اينطوري است. نگاه کنيد: دو دست را مي‏زنيم، ممکن است آقا بگوئيد براي چي؟ عبوديّت، بندگي، اصلا خداگاهي مي‏خواهد ما را خاک مالي کند. روز عيد فطر مي‏داني به ما مي‏گويند چه؟ مي‏گويند: عيد فطر بهترين لباست را بپوش، حالا برو نماز عيد بخوان روي خاک. اِ لباس نو روي خاک؟ مي‏گويند: مي‏خواهم خاک ماليت کنم. امام حسن مجتبي عليه السلام وقتي مي‏رفت مکه کلّي شتر و اسب راه مي‏انداخت، باقلوا درست مي‏کرد. امام سجّاد (عليه السلام) باقلوا درست مي‏کرد. اسم باقلوا در حديث نيست. نوشته است مغز بادام و شکر و روغن يه چيزي مي‏شود شبيه باقلوا. آن وقت خودش پا برهنه مي‏رفت، مي‏گفتند: حسن جون، به امام حسن مجتبي (عليه السلام) شما هم مرکّب بر مي‏داري و غذا درست مي‏کني و هم، گفت امّا مرکب بر مي‏دارم نمي‏خواهم بگويند فلاني کنِس است، مي‏خواهم در را مکه خرج کنم، امّا پياده راه مي‏روم خانه محبوب مي‏خواهم با پاي پياده بروم، پياده مي‏روم به خاطر اينکه عشقم را به خدا برسانم. يک وقت آدم مي‏گويد پيشاني شما را بوسيدم، يه وقت مي‏گويد خاک زيرِ پات را بوسيدم، پيشاني بوسيدن کاري ندارد، خاک، يعني هر چي ما خاک مالي بشويم، در برابر خدا، اما در برابر غير خدا محکم.
امام حسين (عليه السلام) سر بدني مي‏دهد ولي تن به ذلّت نمي دهد، زير سم اسب مي‏رود ولي زير بار زور نمي‏رود. يعني ما بايد نسبت به خدا هر چه مي‏توانيم تواضع کنيم، نسبت به طاغوت هر چه مي‏توانيم سر فراز باشيم. خوب ايّام عاشورا است، بحث وضو بود يک جمله هم بگويم صلواتي بفرستيد. مسئله آب مالِ تيمّم که گفتيم تيمّم کنيم دست را مي‏زنيم به خاک پاک مي‏ماليم به پيشاني قشنگ همينطور که نگاه مي‏کنيد تا بالاي دماغ، چشمها کار ندارد. آخه يه کسي مي‏گفت: اين تيمّم بهداشتي نيست گفتم چرا؟ دستت را مي‏زني توي خاک کوچه بعد هم مي‏ماليد تو چشمتون. گفتم: نه خير تو غلط مي‏گي بعد اشکال مي‏کني. اول خاک کوچه نه، خاک پاک،بعد هم خود خاک کشنده ميکروب است. اين همه آب زباله مي‏رود توي خاک و از آنور آبِ زلال مي‏آيد بيرون تصفيه خونه است زمين، بله مرکز ميکروب‏ها هم هست ولي ما مي‏توانيم يه خاک تميزي را توي شيشه نگه داريم بعد هم مس مي‏کشيم ديگه کيفيّتش را تو رساله بگوئيد.
منتهي اگر آب يه وقت ضرر دارد ممکن است آب سرد ضرر ندارد شما حق نداري اينجا تيمّم کني. گاهي افراد تا يه دستشون خون است فوري تيمّم مي‏کنند، مي‏گويد دستم خون است يا دمل يا زخم و بريدگي است تيمّم کنم: نه خير اينجا بايد وضوي جبيره بگيري، که در رساله بايد ببيني، فرض کنيد حالا انگشت من بانده بسته شده، صورت را با اين دستم مي‏شورم اين دستم هم که هست بلند مي‏کنم آب را مي‏ريزم‏ها قشنگ، فقط اين دستم جبيره است، يه نايلوني و پارچه‏اي دستِ تَرَم را روي اين مي‏گذارم، جبيره را تو رساله ببينيد. چون من توي مسائل فقهي ضعيفم، خيلي هم ضعيفم، ولي اجمالا: غسل: مسئله غسل آب بايد به همه بدن برسد. از امام سؤال کرد که چرا در غسل بايد همه بدن را بشوئيم؟ حضرت فرمود: براي اينکه مسئله جنب شدن مربوط به همه بدن است. دليلش هم اين است که همه بدن سست مي‏شود،چون رابطه داردبا اعصاب سمپاتيک که در همه بدن پخش است مسئله غسل يه رابطه دارد با جريان خون، يه رابطه دارد با اعصاب سمپاتيک، چون مربوط به همه بدن است، آب بايد به همه بدن برسد. روايتي هم هست که «من تحت کل شعر» حديث داريم. يعني مسئله غسل، قبل از غسل انسان در شرائطي قرار مي‏گيرد. از زيرِ هر موئي. حالا اين قصّه را بيش از توي تلويزيون نمي‏توانم بگويم. ولي خوب يه افرادي بايد حياء هم نکنند. مسائل دينيشان را بپرسند. قرآن داريم که مردم سؤالهايشان را راحت مي‏آمد از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‏کردند. «يسئلونک علي الاهلّه» از هلال مي‏پرسيدند، ماه شب اوّل بعد مي‏گويد که: «يسئلونک عن المحيض» از حيض هم مي‏پرسيدند.
آخه حيض کجا ماه کجا؟ ولي يه کسي که پيغمبر شد هم «يسئلونک عن المحيض» هم «يسئلونک عن الاهله» هم «يسئلونک عن الانفال» از انفال مي پرسيدند، جنگلها؟ هم «يسئلونک عن الخمر و المسير» از شراب از کوه و دريا و جنگل، از ماه توي آسمان و از مسائل مثلا زنانه هم مي‏پرسيدند. يعني مسئله دين يه مسئله که همه چيزي دارد. قرآن ببينيد، اصلا خداشناسي آن هم، مي‏گويد: «افلا ينظرون الي الابل کيف خلقت»: نگاه کن به شتر ببين چه جوريه. «و االي السماء...»
کسي مي‏خواهد خداشناس شود هم مي‏تواند از شتر و هم از آسمان مي‏تواند، گاهي از کهکشان مي‏آيد: «والسماء رفعها و وضع الميزان» توازن در کهکشان است - بعد مي‏گويد: حالا که در کهکشانها توازن است. يعني ميزان در کهکشان وصل مي‏کند به ميزان شتر را وصل مي‏کند به آسمان. اين جامعيّت اسلام است. که اينطوريه. خوب پاکي مورد مورد توجه اسلام است و امّا مسئله آب شب هفتم محرّم دستور آمد که آب را به اهل بيت (عليهم السلام) ببنديد. من يکي، دو جمله براي آب بگويم. امام صادق (عليه السلام) در سفر ديد يه کسي دارد دست و پا مي‏زند به اصحاب فرمود: ببينيد چه مشکلي دارد؟ دويدند، برگشتند، امام فرمود: چش بود گفتند تشنه‏اش بود، گفت: خوب آبش داديد. گفتند: نه يهودي بود. گفت: اِ يهودي باشد آبش بدهيد آب را به يهودي هم نبايد بست.
- حضرت ابراهيم (عليه السلام) يه دعا کرد خدا مچش را گرفت، گفت: «و ارزق اهله من الثمرات من آمن» هر که ايمان دارد «و ارزق اهله» بهش بده بخورد خدا فرمود اين چه دعايي است مي‏کني؟ «و من کفر فامتعه» من کافر را هم بهش مي‏دهم بخورد. مسئله آب و نان اسلام و کفر ندارد.
نزول باران، به دعاي امام حسين (عليه السلام)
يه زماني کوفه قحطي شد مردم کوفه آمدند کفتند: يا علي قحطي شده يه نماز باراني بخوان يه دعايي بکن. حضرت امير (عليه السلام) فرمود برويد به امام حسين (عليه السلام) بگوئيد دعاتون کند، به امام حسن (عليه السلام) بگوئيد دعاتون کند، مردم آمدپهلوي دو تا آقا زاده: گفتند: آقا قحطي شده آب نيست. اينها يه خطبه‏اي خوانده و دعا کردند، دستهاي کوچولو بالا آب آمد. بعد مردم آمدند گفتند: يا علي متشکريم چه پسرهايي داري؟ حضرت علي (عليه السلام) گريه‏اش گرفت،گفت: همين حسين که با دعاش شما مردم کوفه آب خورديد. همين مردم کوفه آب را روي حسين خواهيد بست. با دعاي پسرم همه شماها رودخانه هاتون پر از آب شد، رود فرات، اما همين مردم کوفه يه جرعه آب به علي اصغر نخواهد داد.اين وفا داري، اصلا مردانگي، شيوه اسلامي، نامردي.
-وقتي پيغمبر ما مکه را فتح کرد همه را آزاد کرد، حتّي پدر معاويه را آزاد کرد، پدر معاويه اسير بود فرمود همتون آزاد، آن وقت جبرانش اين بود که وقتي پسر معاويه اهل بيت را گرفت، بچه‏هاي پيامبر را آن رقمي اسير کرد. هر چي مي‏خواهي اسلام، اهلبيت (عليه السلام) عزّت دارند.
و هر چي مي‏خواهي کفر، و نمونه کفر را شما الآن در آمريکا ببينيد، يه کشور افغانستان را بمباران مي‏کند به خاطر يه که حالا حق است يا باطل يا راست مي‏گويد يا دروغ که معلوم هم نيست راست مي‏گويد: نمي‏د.نيم چي چي شد قصّه، ولي به هر حال کشور پهلوش مثل يه استکان است. شما يه استکان را مي‏شکني چه احساس داري، اون يه کشور را بمباران مي‏کند. و همين آمريکا حرفي ندارد ايران را هم و همه کشورهارا. اين سيماي کفر است. اصلا استدلال نمي‏خواهد اين جنايتهايي که اسرائيل و امريکا مي‏کند، ضمن اينکه تلخ است يه شيريني هم توش است. شيرينيش اين است که ديگه ما براي زشتي کفر نيازي به استدلال نداريم، لازم نيست بگوئيم به چه دليل؟ غرب بد است غرب اين است شرق يعني آمريکا و کشورهاي اروپايي شريک شدند، براي اينکه صدام را ريشه کن کنند در حمله ماجراي کويت، صدام در آستانه رفتن بود. يه مرتبه گفتند: خوب ببينيم اگر صدام ريشه کن بشود مردم عراق چه خواهند کرد. گفتند: والله مردم عراق مثل مردم ايران، انتخاباتي خواهند کرد، به يه کسي رأي خواهند داد، رئيس جمهور مي‏شود، گفتند: اگر بناست مثل ايران بشود، صدام باشد بهتر است يعني تخصصهاي حقوقي، سياسي، نظامي، آمريکا و اروپا به اينجا رسيدند که صدام از اينکه مردم عراق خودشان تعيين کنند اين رژيم، اين نتيجه تمدّن غرب است سيماي بني اميّه و سيماي غرب.
خدايا! آنهايي که روز ششم محرّم آب را بستند، آنهايي که جلو حق را بستند در طول تاريخ و راه را کور کردند براي نسل بر عذلبشان بيفزا.
خدايا! آنهايي که در طول تاريخ طرفدار حق بوده‏اند انواع رحمت و مغفرت را نثار آنها بفرما.
خدايا! ما و نسل ما را تا آخر تاريخ در همه مراحل طرفدار حق قراربده
خدايا! قلب آقا امام زمان (عليه السلام) را از ما راضي بفرما.
همينطور که عرض کردم ديد و بازديد عيد خوب است و شام وناهار اما به احترام امام حسين (عليه السلام) بايد حريم را نگه دارم. ضمنا تقاضا مي‏کنم از همه هيئتهاي عزاداري برنامه ريزي کنند يه مقداري گوني بگذارند توي فرقون عقب هيأت بياورند و يه مقداري مهر ظهر عاشورا هرکجا هستند اين نماز با شکوهي بخواهند خيلي هم خوشمزه است، آن نمازي که آدم توي خيابان مي‏خواند ياد آن نمازي که امام حسين عليه السلام يه مزه‏اي هم دارد، من خودم سر نماز منقلب نمي‏شوم ولي ظهر عاشورا تامي روم نماز بخوانم حالم منقلب مي‏شود 30 تا تير خورد ولي نمازش را اول وقت خوان.چيه نماز اين نماز عاشورا را بهش بهاء بدهيد وخدا انشاءالله همه را از نمازگزاران واقعي قرار بدهد.
«والسلام عليکم و رحمةالله»