1380/12/23 پاكي معنوي بايگاني سالانه - 1380



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

بحث اين جلسه ما كه بينندگان در آخرين شب جمعه سال 80 مي‌بينند، بحث وقتي پخش مي‌شود كه در آخرين شب جمعه سال 80 هستيم. به هر حال وقتي است كه خيلي عنايت هست به غبارروبي منازل، تكان دادن فرش‌ها و سروسامان دادن خانه‌ها كه كار خوبي هم هست ولي سعي كنيم كه اگر غباري از فرش تكان داده مي‌شود، غبار كينه هم در دلمان نباشد، در آستانه سال نو اگر در سال گذشته برخوردي شده حق با شما بوده يا حق با طرف شما كار نداشته باش كه حق با كيه. حديث داريم:(تَتْرُكَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحِقّا)الكافي ج2ص122(تَتْرُكَ) يعني رها كن(الْمِرَاءَ) جروبحث را(وَ إِنْ كُنْتَ مُحِقّا) اگر چه حق با توست بابا او ظلم كرده ولي زنگش بزن الو، سلام، شب جمعه آخر سال است همينطور كه غبارروبي كرديم من از شما معذرت مي‌خوام، ولو حق با هر كس هست، نگذار بحث را ادامه دهد كه تو چي گفتي؟ من چي گفتم؟ تو چي كردي؟ من چه كردم؟ هر چي بوده بر گذشته‌ها صلوات. غبارروبي دل، خوب اگر كسي لباس نويي تهيه كرد، توجه داشته باشد كه بچه‌هاي همسايه لباس نو دارند يا نه، فاميل‌ها همينطور، شما اگر شيريني و ميوه تهيه كرده‌اي ديگران دارند يا نه.
بالاخره از سال گذشته تا به حال درآمد داشته‌اي، خب خيلي‌ها سود كردند سال گذشته، از تجارت‌ها، كشاورزي، تجارت دادوستد، خوب خيلي‌ها هم ضرر كردند له شدند آبرويشان رفت، شرمنده زن و بچه هاشان هستند، شما چه خدمتي مي‌تواني بكني؟ ماشين خوب آني نيست كه خودش توي جاده خوب برود بلكه ماشيني است كه اگر يک ماشين قراضه‌اي هم بود بكسل كند، كمك كند.
رسيدگي به بچه‌ها: داريم وقتي بچه شما لباس نو مي‌پوشد بچه‌هاي ديگر ندارند، آه مي‌كشند، اين آه تبديل به آه‌هاي قيامت خواهد شد. عنايت داشته باشيم كه هم به همسايه‌ها و هم به فاميل و هم به مستضعفين برسيم.
ديگران هم دل و احساس دارند به هر حال اميدواريم كه خداوند اين شب جمعه‌اي كه بحث را گوش مي‌دهيد هم لغزش‌هاي ما را ببخشد و هم توفيق جبران مرحمت كند.
مسئله دوم كه بايد تذكر بدهيم عيد امسال با محرم شده و مشكلي هم نيست چون هر سي و چند سالي يک همچين چيزهايي مي‌شود و ما مسلمانيم و كارهاي خوب را. . . ، اصولاً در اسلام چيزي نداريم كه منافات با چيز ديگري داشته باشد. يعني عين چشم سالم با دست سالم و پاي سالم مگر منافات دارد، و اگر چشم سالم است گوشمان بايد كر باشد اگر گوش سالم است مگر بايد دندان درد داشته باشيم اشكال ندارد هم چشم و هم گوش و هم پا و هم اعصابمان سالم باشد، هم محرممان سالم و هم عيدمان سالم باشد.
چرا ما تضاد بوجود بياوريم كه اگر ايشان است او نباشد و اگر او هست او نباشد مگر نمي‌شود همه با هم باشيم، خوب عزاي امام حسين(عليه السلام) سر جايش هست. ذره‌اي كم از عزاداري نگذاريد هيچي، و كارهاي خوب اين را هم كمش نگذاريد، صله رحم است برويد فاميل را ببينيد، شام مي‌خواهيد بدهيد، ميهماني كنيد، آمد و رفت‌ها و نظافت‌ها همه را انجام دهيد.
بله البته يکسري كارها كه منافات با عزاداري است نمي‌كنيد، حالا فرض كنيد آن خواهر مي‌خواهد فلان جور خودش را آرايش كند، احترام مي‌گيرد ولي آرايش‌ها مثل بستني است يک ساعت دو ساعت مصرف است، اما غم دار كردن فاطمه زهرا(عليها السلام) اين خطرناك است كه انسان هنگام و ايام شهادت امام حسين(عليه السلام) مثلاً بله اين ايام تاسوعا و عاشورا حريم نگه داريد، و حريم هم نگه مي‌داريم.
پس صله رحم و شام و ناهار، ديد و بازديد و محبت‌هاي عيد همه‌اش باشد ولي آن خنده‌هايي كه نشان دهنده يک رقم شادي‌هاي تند است آنرا به احترام امام حسين(عليه السلام) نمي‌گذاريم. آنوقت امام حسين(عليه السلام) هم جبران مي کند، آنها خيلي بزرگوارند مي‌گويد: تو بخاطر شهادت من نگه داشتي در عوض دعايت مي‌كند كه ديگر غم نبيني، گاهي يک قهقهه بدمستي ايام عاشورا دل امام حسين را مي‌لرزاند، دل امام زمان را مي‌لرزاند كه اينها حريم قائل نشدند.
آنوقت ممكن است خداوند تا آخر سال صد رقم اشك توي چشمت بياورد به خاطر اين كه يک قهقهه بدي ايام عاشورا كردي. شما اينها را با امام حسين حساب كنيد. بگو حسين جان من به خاطر احترام تو كوتاه مي‌آيم بعد تو غصه‌هاي 81 را از من دور كن، با خود امام حسين معامله كنيم، معامله خوبي است. خوب من وارد بحثم شوم صلوات ختم كنيد.
بحث جلسه قبل، ما سه تا بحث راجع به طهارت و پاكي داريم، يكي پاكي چشم، و پاكي بدن و حمام و مسواك و حوله و شانه و مو و ناخن و لباس و اينها بود كه نظافت‌هاي ظاهري بود. در اين جلسه پاكي‌هاي معنوي را مي‌خواهيم صحبت كنيم. بعد از پاكي ظاهري و معنوي برويم سراغ آن پاكي كه در فقه ما هست. وضو، غسل، تيمم.
بحث، پاكي و پاكيزگي، البته ادامه بحث، بحث دوم است. آنوقت پاكي معنوي، پاكي‌هاي معنوي ذات مقدس خداوند، ما پاكي را مي‌گوييم «سبحان الله» يعني منزه است خدا. پاك است خدا دور است خدا از هر رقم چيزي كه(عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُون) تهذيب‏الأحكام ج6ص63 ستمگران، يک ظالمي ظلم كرده، مربوط به خدا نيست كه. سيگار كشيده تنگ سينه پيدا كرده نبايد بگوييم‌اي خدا اين سينه است به ما داده‌اي؟ مي‌گويد نه من سينه سالم بهت دادم، خودت سيگاري كردي. ‌اي خدا اين بچه است به من داده‌اي؟ من آنوقت كه به دنيا آمد سالم بود خودت بچه را رها كردي به تعليم و تربيتش نرسيدي بد شد، ‌اي خدا اين آبروست به ما دادي؟ هر چه چك دادي خوردي؟ پول ندادي، اعتبارت توي بازار از دست رفت، چرا؟ اين سبحان الله يعني بي خود عيب‌هاي خودت را به گردن خدا نينداز. درس نخواندي رفوزه شدي، پدر شانس بسوزد، چرا؟ درس نخواندي رفوزه شد، چرا گردن خدا مي‌اندازي؟ اين اولين پاكيش است. عرض كردم در دعاي جوشن داريم(يَا أَطْهَرَ الطَّاهِرِين) بحارالأنوارج91ص387پاكي خداوند.
دومين مسئله عصمت انبياء: وجود مبارك انبياء و ائمه و معصومين. من اين عصمت را معني كنم. وقتي مي‌گوييم معصوم است يعني پاك است. هيچ گناهي نمي‌كند، شايد شنيده باشيد حالا تكراري هم هست بشنويد، مگر مي‌شود آدم معصوم باشد؟ بله معصوم يعني گناه نمي‌كند، فكر گناه هم نمي‌كند، خود شما معصوميد خيلي جاها، يه سري گناه‌ها را در عمرتان نكرده‌ايد. مثلاً هنوز به فكر رفته‌ايد كه آب كثيف توي جوي¬هاي خيابان را بخوريد؟ توي خيابان‌ها جوهاي آبش آلوده است. خوردن آب آلوده يک گناه است تا حالا اين گناه را نكرده‌ايم. فكرش را هم نكرده‌ايم.
تا حالا فكر كرده‌ايد كه برويد روي منار خودت را پرت كني پايين اين گناه را نكرده، فكرش را هم نكرده‌ايم. تا حالا فكر كرده‌ايم خودمان را با بنزين آتش بزنيم. اين گناه را نكرده فكرش را هم نكرده‌ايم. بنابراين خود شما هم تا حالا انجام نداده‌ايد. الحمدلله فكرش را هم نكرده‌ايد. پس شما هم معصوميد. منتهي شما در سه چهارتا گناه معصوميد. در آتش زدن خود، پرت كردن از مناره و آب كثيف خوردن. امامان ما در همه گناهان معصومند. آن سه يا پنج گناهي كه ما معصوميم. چون مي‌دانيم چقدر زشت است از منار پرت كردن، آب كثيف خوردن، چون اينها بديش براي ما روشن است. معصوميم، دروغ و غيبت بدي‌اش براي ما روشن نيست، همينطور كه شما چند تا گناه كه برايت روشن است. معصومي، براي پيامبر و امام همه گناه‌ها روشن است بنابراين آنها در همه گناهان معصومند.
يک چيزي گفتم: سؤال ريشه عصمت چيست؟ پاسخ، علم هر چه عميقاً انسان بداند كه عيب چيه و خطر چيه، در آنجا معصوم است.
سؤال: اگر پيامبر و امام, معصوم است گريه‌هايي كه امام‌ها مي‌كنند در ماه رمضان و شب‌هاي جمعه، سحرها، هي مي‌گويند: (اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي) الكافي ج2ص529خدايا ما را ببخش، پس چيه؟ اين همه گريه چرا مي‌كنند؟ معصوم كه نبايد گريه كند. جواب: اگر شما با يک چراغ قوه وارد سالن بزرگ تاريك شويد چيزي را نمي‌بينيد چون نور كم است اگر بشكه بزرگ كاميون باشد مي‌بيني، نور كم را آدم چيزهاي بزرگ را مي‌بيند، ولي اگر يک نور قوي مثل روز سالن روشن شد، حتي ته سيگار و پوست پرتغال را هم مي بيني يعني هر چه نور بيشتر باشد ذرات بيشتر ديده مي‌شود. هر چه نور كم باشد علت اينكه ما مي‌گوييم گناه نكرد‌ايم، نورمان مثل چراغ قوه است، دين ما مثل چراغ قوه است ولذا مي‌گوييم ما گناه نكرده‌ايم زنا كه نكرده‌ايم و از ديوار خانه كسي هم بالا نرفته و آدم نكشته‌ايم. پهلوي ما گناه آدم كشتن و از سر ديوار رفتن بالاست. ولي امام چون نورش مثل پرژكتور است، حتي چوب كبريت در روحش باشد، يک ته سيگار در روحش باشد مي‌بيند. ما اگر بگوييم آقا جون بيا، مي‌گوييم مگر من چه كرده‌ام؟ مگر آدم كشته‌ام؟ مگر از ديوار كسي بالا رفته‌ام؟ ما گناهان بزرگ، آن گناهان پيش ما بزرگ است، آدمي كه نورش كم است فقط بشكه را مي‌بيند. ولي امام كه نورش زياد است ذرات ريز را هم مي‌بيند. هر چي ايمان بيشتر باشد آدم خودش را بيشتر مقصر مي‌بيند در درگاه خدا، پس ما كه مي‌گوييم كاري نكرده‌ايم، به خاطر اينكه نورمان كم است مثل آدمي كه از سالن برگردد بگويد آقا چيزي توي سالن نبود، نورش كم بود نديد.
سومين بحث پاكي معنوي، مسئله عدالت است, عدالت يعني آدم از گناهان كبيره پاك است. دوري از گناهان كبيره و عدالت يک نخي است همه دانه‌ها كشيده شده است. رهبر بايد عادل باشد، حتي يک رهبر و مرجع تقليد يك گناه كبيره بكند اتوماتيك خودش از رهبري و مرجعيت مي‌افتد. لازم نيست خبرگان بنشينند عزلش كنند. خود به خود مثل چراغي است كه نفتش تمام شده، خود به خود خاموش مي‌شود لازم نيست كسي فوتش كند.
يك گناه كبيره از يك مرجع تقليد خلاص، ديگر به درد پيش نماز هم نمي‌خورد. اين عدالت.
بعد از طهارت معنوي مي‌گويد: (طَهِّرُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ دَنَسِ الشَّهَوَاتِ تُدْرِكُوا رَفِيعَ الدَّرَجَاتِ) مستدرك‏الوسائل ج11ص344 اگر شما خودتان را از شهوت‌ها و روحتان را پاك كنيد. همين گفتم شما شب جمعه آخر سال بحث را گوش مي‌دهيد دلت را از كينه پاك كن، قرن بخوانم: (رَبَّنَاَ لا تَجْعَلْ في‏ قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا)الحشر(10) خدايا كينه هيچ مسلماني را در دلم نگذار، كينه هيچ مسلماني را در قلبم نگذار. اين خيلي مهم است. انسان كينه هيچ كسي را نداشته باشد.
روح بزرگ خيلي مهم است، خدا وقتي مي‌خواهد منت بگذارد به پيغمبر مي‌گويد: (أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ)الشرح(1) روح بزرگت دادم. منتهي فرق بين موسي و پيامبر هم مي‌گويم: موسي از خدا خواست روح بلند را بعد خدا بهش داد. پيامبر ما نخواسته بهش داد. موسي گفت:(رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري)طه(25) خدايا روح بزرگ به من بده. موسي خواست خدا بهش داد. پيامبر نخواسته بهش داد(أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ) سعه صدر.
شب جمعه آخر است روح را بزرگ كنيد حتي يک افرادي از شما طلب دارند ببخشيدشان، چه اشكالي دارد بياييم يک عده زنداني‌ها را شب عيد آزاد كنيم حالا اين چه اشكالي دارد به هر حال ما اين كار را بكنيم. مي‌شود افرادي را نجات داد شب عيد. همين الان چقدر آدم پاي تلويزيون نشسته كه حضرت عباسي مي‌تواند يك زنداني را آزاد كند به خدا مي‌تواند. بچه هايش را عروس كرده، داماد كرده، شب عيد است دلش خوش است، اين دلش خوش است يک ماهي سرخ مي‌گيرد مي‌گذارد، سماق و سيب زميني. سفره هفت سين، بابا عزت توي سماق نيست كه، ما هم اگر وقت داشته باشيم مي‌گذاريم، ماهي سرخ را البته خلاف مي‌دانم و نمي‌گذارم. چون خدا به اين حيوان بال داده شنا كند، به چه حقي، حق شنا كردن را از اين ماهي مي گيري؟ چرا اول سالت را با تنگ قرار دادن حيوان بي گناه، اين كار را من خلاف مي‌دانم، اين حيوان كه مي‌خواهد شنا كند تو حق شنا را از اين نگير.
بالاخره افرادي هستند جانباز هستند نمي‌توانند بيايند بيرون، عيادتي از اينها بشود. (طَهِّرُوا أَنْفُسَكُم) مستدرك‏الوسائل ج11ص344‏ دل هايتان را پاك كنيد(طَهِّرُوا قُلُوبَكُمْ مِنَ الْحَسَد) مستدرك‏الوسائل ج12ص23دل هايتان را از حسد پاك كنيد. خدا به او داده، چرا خدا داده؟ چرا خدا، عوضش يك چيزي هم به تو داده. به او صدا داده به تو خط داده، به او خط داده به تو شكل داده، به او شكل داده به تو بچه خوب داده، به او بچه نابغه داده به تو سلامتي داده، به هر حال خدا تقسيم كرده به هر كسي چيزي داده، يكي شكل و يكي خط و يكي شهرتش و يكي فاميل، عاقبتش خوب است به هر حال. از آن طرف هم هر غصه‌اي هست هر كسي يه غصه دارد يه غصه هم لايش، خوشي دارد، خوشي‌ها را يک غصه كنارش گذاشته.
يک كسي مي‌گفت: تلگراف كردم به خدا‌اي خدا يه كاميون پول براي ما بفرست اين چند ساله خوش باشيم، جواب آمد يه كاميون اسكناست مي‌دهم با دو تا پسر هروئيني، گفت نه، يک خورده فكر کرد گفت خدايا يک گوني اسكناس بده خوش باشيم گفت: يک گوني مي‌دهم با يک دختر كچل، يک خرده فكر كرد گفت خدايا يه ساك اسكناس بده گفت يه ساك مي‌دهم با يک تنگي سينه. گفت اصلاً نمي‌خواهم همان روزي هزار و دو هزار تومان كافي است گفت: تدريجاً مي‌رسد فضولي موقوف! اين طنز است ولي ريشه‌اش وحي است.
اميرالمؤمنين(عليه السلام) در نهج البلاغه مي‌فرمايد: (مَادُّ الْقَامَةِ قَصِيرُ الْهمه) شرح‏نهج‏البلاغةج13ص 18 قدش بلند است و همتش كوتاه.(وَ طَلِيقُ اللِّسَانِ حَدِيدُ الْجَنَانِ) بيانش نرم است و دلش تنگ است.
(قَرَنَ بِسَعَتِهَا عَقَابِيلَ فَاقَتِهَ) بحارالأنوارج54ص113 كنار گشايش‌ها تنگناها و كنار گل‌ها تيغ‌ها و كنار عسل نيش هاست. اصلاً خدا قاطي داده است، لذت مطلق جايي نيست، دنبال خوشي نگرديد، خوشي مطلق جايي نيست.
مال بايد پاك باشد. بحث را شب جمعه آخر سال گوش مي‌دهيد، اشكال دارد بيايم براي خدا، اصلاً من يک چيزي بگويم، اصلاً كسي كه خمس ندهد يک خورده در وفاداريش شك كنيد. وفادار است، شرط ايمان نماز نيست، شرط ايمان جبهه هم نيست، يک آيه بخوانم قرآن مي‌گويد: كساني كه كنار پيامبر رفتند جبهه و حاضر شدند جان بدهد در جبهه پيروز شده‌ايد و غنيمت جنگي گرفته‌ايد اگر دين داريد بايد خمس بدهيد. (وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ)انفال(41) غنايمي كه توي جبهه كنار پيغمبر به دست آورده‌ايد خمس بدهيد، بعد مي‌فرمايد: (إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّه) يعني اگر ايمان به خدا داريد.
يعني اگر پهلوي پيامبر هم باشي توي جبهه هم بروي، حاضر باشي جانت را هم براي اسلام بدهي، حالا غنيمت است آوردي، اگر خمس ندهي دين نداري، يعني خلاصه خداوند دين را بند به نماز و روزه نكرده، ممكن است نماز بخواني، جبهه بروي كنار پيغمبر فداكاري كني اما غنيمت، اگر خمس ندهي دين نداري، پيامبر آمد توي مسجد، پنج نفر را بلند كرد، گفت پاشو، پاشو(قم)، برو بيرون، گفتند يا رسول الله چرا اينها را بيرون مي‌كني؟ گفت: اينها نماز مي‌خوانند، زكات نمي‌دهند.
(خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَة)توبه(103) زكات بدهيدمالتان پاك باشد. افرادي را مي گويد: خداوند اينها را خدا دلشان را پاك نمي‌كند(أُولئِكَ الَّذينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُم)مائده(141) خداوند دل اينها را پاك نمي‌كند. چرا؟ اينها يک كاري كرده‌اند، مثل توپي كه چنان گرد كرده و درش بسته است اقيانوس اطلس هم مي‌افتد, يه ذره از اين آب توي توپ نمي‌رود، تقصير اقيانوس نيست، اين توپ چنان درها را روي خودش بسته كه نفوذناپذير شده.
بعضي كارها علاقه‌اش هم خوب است. بعضي از افراد آدم پاكي نيستند ولي دوست دارند پاك باشند(يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا. . .)توبه(108) دوست دارد نگاه بد نكند، لقمه حرام نخورد، همين مقداري هم كه دوست دارد كه توي خط باشي همين خوب است. به يک كسي گفتند: ‌اي بي غيرت، گفت: بي غيرت چي چيه؟ گفتند: هيچي آقا خوش آمدي اصلاً نمي‌داند غيرت چيست؟ بعضي‌ها مي‌گويد: من دلم مي‌خواهد حريف خودم نمي‌شوم، همينكه تصميم بگيرد دلش بخواهد، گرچه حريف خودش نشود. همين دوست داشتنش يك ارزش است. قرآن مي‌گويد: يُحِبُّونَ دوست دارد، أَنْ يَتَطَهَّرُوادوست دارد آدم خوبي باشد ولو خوب نباشد.
نماز: پاكي از تكبر است، حضرت زهرا فرمود: خداوند نماز را واجب كرد كه انسان را از تكبر پاك كند.
چون بلندترين نقطه بدنت پيشاني است در 17 ركعت در هر ركعتي هم دو سجده، 34 مرتبه، بلندترين قله بدنت بايد خاك مالي شود كسي كه روزي 34 بار، يک قالي كه روزي 34 بار چوب به آن مي‌زني، اين ديگر گردي توش نمي‌ماند. بلندترين نقطه بدنت روزي 34 مرتبه خاك مالي مي‌شود. خود امام زمان، حديث داريم: (بِالْقَائِمِ مِنْكُم أُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَائِي) بحارالأنوارج18ص341.
توسط حضرت مهدي زمين را از دشمنانم پاك مي‌كنم.
يعني خود از مطهرات پاك كننده زمين را از طاغوت‌ها پاك كردن. خدا قسمت كند برويد مدينه(السَّلَامُ عَلَىَ أَطْهَرِ النِّسَاء)بحارالأنوارج99ص220درود بر توي‌اي پاك ترين زنان هستي. پاكي يک چيزي است كه بدها هم قبول دارند. قوم لوط خيلي قوم بدي بودند و اهل گناه، گفتند: اين لوط و دار و دسته‌اش را بيرون كنيد، (إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ)اعراف(82) اينها طرفدار پاكي هستند. آنوقت:(شِيعَتُنَا أَزْكَى وَ أَطْهَر)بحارالأنوارج47ص381 آنكه شيعه ماست از همه پاك‌تر است.
امام حسين شب عاشورا به اصحابش فرمود: (لَا أَعْرِفُ أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَزْكَى وَ لَا أَطْهَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي)بحارالأنوارج44ص 315من پاك‌تر از شما سراغ ندارم(فَلَيْسَ بِأَقْدَسَ وَ أَطْهَرَ مِنَ الصَّلَاة) بحارالأنوارج52ص 83پاك‌تر از نماز چيزي نيست.
به هر حال مسئله پاكي مسئله مهمي است كه قرآن به آن عنايت دارد. خدا همه‌تان را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و برکاته