1380/2/6 تفسير سوره حجرات - 1 بايگاني سالانه - 1380



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

آيه 1، بحث ما درباره تفسير سوره حجرات است كه در ميان سوره‌هاي قرآن سوره‌اي است كه آداب معاشرت در آن است و بعضي هم مي‌گويند: سوره اخلاق، آداب.
«حجرات» جمع «حجره»: «اتاق» و چون در آيه چهارم اين سوره اسم «حجره» آمده، اين سوره حجرات است.
افرادي مي‌آمدند پشت اطاقهاي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و داد مي‌زدند كه: «محمد»، «محمد» بيا بيرون ملاقات داري، آيه نازل شد كه شما بي ادب هستيد چرا اينطور صدا مي‌زنيد. رهبر را اينگونه صدا نزيند.
بعد مي‌فرمايد، نسبت به مؤمنين و فاسقين چگونه رفتار داشته باشيد، و آداب برخورد و معاشرت اين سوره حدوداً دو صفحه است و خيلي نكته دارد.
بسياري از علما كه موفق نشده‌اند همه قرآن را تفسير كنند به خصوص سوره حجرات را تفسير كرده‌اند چند سوره و جايِ قرآن خطّ ويژه دارد. يكي جزء آخر و يكي سوره يوسف و حجرات.
»يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ« الحجرات(1)
بنام خداوند بخشنده مهربان
«بسم الله» از مسلمانها نيست، قبل از اسلام هم بوده، زماني كه نوح سوار كشتي شد، خداوند مي‌فرمايد:
بگو: » وَ قالَ ارْكَبُوا فيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها«(41) توقف و حركت كشتي به اسم خدا باشد. و حضرت سليمان زماني كه نامه‌اي نوشت به خانمي كه پادشاه كشوري بود: «بسم الله الرّحمن الرّحيم» اول نامه‌اش نوشت.
در قديم و الآن رسم است كه افتتاح كاري را به نام شخصيتي است و اين هم در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم رسم بوده كه مثلاً: زماني كه در خندق خواستند شروع كنند اولين كلنگ را پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم زَد.
«بسم الله» يعني: خدايا كارم را به نام تو آغاز مي‌كنم و چه كسي از تو بزرگتر و من عاشق تو بوده و فراموش نمي‌كنم تو را.
در اين سوره 5 «يا ايها الذين آمنوا» مي‌باشد و هر كجا «يا ايها الذين آمنوا» باشد دليل بر اين است كه در مدينه نازل شده و در قرآن «89» بار اين جمله آمده و 20 بار «يا ايها الناس» آمده و دوبار « يا ايهاالانسان» و «يا ايها الناس» مربوط به مكه و دهه اول بعثت است و براي كساني است كه يا مسلمان نبودند و يا كمرنگ.
مثال: يكبار مي‌گويم «‌ي جوان» و يك بار «اي جوان پهلوان» اينها فرق دارد. در قرآن يكصد و چهارده سوره داريم كه سه سوره با « يا ايها الذين آمنوا » شروع شده و آن هم مربوط به مسائل حكومتي و آداب اجتماعي است.
«لاتقدموا بين يدي اله و رسوله»: تا خداوند و پيامبر دستور نداده جلو نيفتيد.
من 20 خاطره مي‌خواهم در اين جلسه بگويم كه چطور در مسائل جلو مي‌افتادند مسلمانها، مثلاً در فارسي مي‌گوئيم كاسه از‌اش داغتر، ممكن است در جامعه ما باشد.
1_ يك نمونه از صحيح بخاري از مهمترين كتابهاي اهل سنت، بني تميم آمدند خدمت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم كه براي قبيله ما رهبري را معين كن، خليفه اول و دوم هر كدام كانديدايي براي اينكار تعيين كرده و باهم گفتگو مي‌كردند آيه نازل شد كه بني تميم از پيامبر كسي را مي‌خواهند شما دخالت مي‌كنيد:
«لا تقدموا بين يدي الله»: (صحيح بخاري ج 3 صفحه 123)
عيد قربان حاجي‌ها براي قرباني جلو افتادند قبل از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، فرمود: قرباني مرحله دارد. حاجي‌ها سه كار بايد انجام بدهند روز عيد قربان، اول: بايد بروند به شيطان سنگ بزنند.
دوم: قرباني كردن
سوم: سر تراشيدن، عده‌اي هُل مي‌شوند، بعضي‌ها هُل شده و يكضرب مذهبي شده شب دعاي كميل، روز دعاي ندبه، حضرت عبدالعظيم، نماز جمعه، زن و بچه هيچ، و بعضي هم به عكس چنان فداي زن و بچه كه پايش به نماز جمعه نرسيده كارها را تقسيم كنيم.
3_ براي ماه مبارك رمضان روز آخرِ ماه شعبان كه مي‌گوئيم «يوم الشك» نمي‌شود به نيت ماه رمضان روزه گرفت، عده‌اي گفتند: ما به عنوان ماه رمضان يك روز زودتر روزه مي‌گيريم آيه نازل شده: «لاتقدموا».
4- پيامبر اكرم(صلي الله عليهم وآله وسلم) عده‌اي را براي تبليغ به منطقه‌اي فرستاد، مبلغين را كشتند و سه نفر از آنها موفق به فرار شدند در راه برخورد كردند به چند نفر كه از آن قبيله‌اي بودند كه آن مبلغين را كشتند، اينها هم زدند وچند نفر از اينها را كشتند به تقاص اينكه قبيله اينها آن مبلغين را كشته بودند. گنه كرد در رم آهنگري، به شوشتر زدند گردن مسگري، يعني: چرا قبل از اينكه بينيد مجرم كيست و قصاص چيست؟ چرا اقدام كرديد؟
5- امام عليه السلام مي‌فرمود: (يا مقلب القلوب)، ديگري مي‌گفت: (يا مقلب القلوب الابصار) حضرت فرمود: «ابصار» را ما نگفته بوديم.
6- امام عليه السلام مي‌فرمود: «لااله الا الله ان الله يحيي ويميت» ديگري گفت: (ويميت ويحيي)، حضرت عليه السلام فرمود: اين هم درست است ولي هر چه من گفتم شما هم بگو، «لاتقد موا. . .).
در دعاها هم همينطور است، مي‌خواهيم قرآن به سر بگيريم، گفته‌اند إلهي بفاطمه، ما مي‌گوئيم: بفاطمه الزهرا «زهرا» كجا بوده؟ «بالحسن» مي‌گويد بالحسن بن علي المجتبي، از خودمان اضافه مي‌كنيم.
مثال: يكي گفت: فلان مطلب را امام خميني(رحمة الله عليه) گفته، گفتيم، نگفته، گفت، اگر هم نگفته چون مطلب خوبي است خواهد گفت!
7_ امام عليه السلام دعايي كه يك نفر آموزش داد، او هم اضافه كرد «بيده الخير» حضرت فرمود: درست است كه همه خيرها به دست اوست ولي من اين را نگفتم. قبل از دستور اگر جنسي را تهيه كنند با اينكه نياز هم به آن باشد، گفته مي‌شود چرا قبل از دستور عمل كرديد. يك نمونه، حاجي‌ها روز عرفه از ظهر تا غروب بايد در صحراي عرفه باشند اگر يك دقيقه زودتر بيرون برود يك شتر بايد جريمه بدهد.
مسلمان بايد منضبط باشد، مي‌گوئيم هيئتي، هيئت‌ها هم روي ريتم سينه مي‌زنند و اگر كسي جوري ديگر عمل كند رئيس هيأت با او برخورد مي‌كند.
و يك نمونه ديگر: يك دقيقه قبل از افطار، روزه خود را افطار كني باطل است.
8_ ماه رمضان هم حركت كردند براي فتح مكه حضرت با عده‌اي در سفر روزه را افطار كردند ولي عده‌اي علي رغم افطار حضرت گفتند: ما روزه مي‌گيريم، اسم آنها شد «عْصاه» يعني گردنكش‌ها.
در فيلم امام علي(عليه السلام) هم نشان دادند كه يكي از سران جوري مست بود نماز صبح را سه ركعت خواند و به مردم گفت: من امروز حال دارم مي‌خواهيد چهار ركعت بخوانم!
كساني كه امام سجاد(عليه السلام) را كنار زدند گرفتار چنين كساني شدند.
خداوند كه تعريف فرشتگان را مي‌فرمايد: «لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ« الانبياء(27) دو مرتبه قرآن بر پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شد، يك مرتبه بر قلب آن حضرت و يك مرتبه هم به مناسبتهايي كه آن حضرت در جريان بود. و لذا تا جبرئيل يك تكه آيه را مي‌خواند آن حضرت دنباله آن را مي‌خواند.
مثال: اول يك كتاب شعر را و بعد هم به هر مناسبتي يك شعري را مي‌خواند.
لذا آيه نازل شد: »فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى‏ إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْني‏ عِلْماً« طه(114) مثال: در نماز جماعت هم تبعيت از امام جماعت لازم و قبل از آن مأموم حق انجام كاري را ندارد. مي‌تواني در نماز جماعت شركت نكرده ديگري را انتخاب كني ولي بعد از انتخاب پشتِ سرِ او بايد تابع باشي، حتي پيامبر هم قبل از جبرئيل لب تكان ندهد.
«لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ« القيامة(16) چرا زبان را حركت داده و عجله مي‌كني؟
براي اينكه علي عليه السلام به اين آيه عمل كندچندسال حكومتش تأخيرافتاد. اول مردم سراغ ابوبكر و بعد عمر، وعمر شوري تشكيل داد كه بعد از او هر چه شوري بگويد، علي عليه السلام وعثمان هم عضو آن شوري بودند.
البته عقيده ما شخص است كه رهبر علي(عليه السلام) و تعيين كننده آن هم خداوند است آن هم در غدير خم توسط پيامبر(صلي الله عليهم وآله وسلم)، خط ما خط غدير است.
در شوري به علي(عليه السلام) گفتند اگر ما به شما ر‌اي بدهيم:
1- طبق قرآن بايد عمل كني، فرمود: قبول است.
2- طبق سنت پيامبر، فرمود: قبول است
3- طبق كارهايي كه خليفه اول و دوم كرده شما هم ادامه همان را انجام دهي، فرمود: من كارهاي خلفاراهم با قرآن اندازه مي‌گيرم اگر سيره آنها طبق قرآن نبود عمل نمي‌كنم.
عثمان گفت: من به سيره خلفا هم عمل مي‌كنم، گفتند: پس تو خليفه باش. پس چرا حكومت را به علي(عليه السلام) ندادند؟ چون علي(عليه السلام) مي‌خواست: »لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ« الحجرات(1).
حديث: علي عليه السلام فرمود: به خدا قسم اگر كره زمين را به من داده كه پوست جوي را از دهان مورچه‌اي به زور بگيريم چنين كاري نخواهم كرد. حق بگوئيد گرچه انسان همه چيز را از دست بدهد. شيوه علي عليه السلام اين چنين است.
قرآن مي‌فرمايد: از خدا و پيامبر جلو نيفتيد. ما هم در زمان خود سعي كنيم از مجتهد و مرجع تقليد و رهبر جلو نيفتيم، گرچه از اول براي مرجع تقليد انتخاب كردن آزاد هستيم كه هر كس علم و تقوا و زهدش بيشتر است ولي اگر انتخاب کرديم بايد از دستورات او پيروي کنيم.
مثلاً اين دكتر را انتخاب كردي و او گفت اين قرص روزي دو تا نگو من مي‌خواهم روزي سه تا بخورم و قاشق مربا خوري را نگو غذاخوري.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته