1380/4/28 تفسير سوره حجرات - 13 بايگاني سالانه - 1380



بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

سوره حجرات را تفسير مي کرديم که جزء 26 قرآن است و اسمش هم سوره آداب است و خيلي آيات و درسهاي مهمي در آن است يه آيه‌اي است که ما در دو جلسه صحبت کرده‌ايم، در اين جلسه هم بناست يه مقداري صحبت کنيم. پس موضوع بحث: سوره حجرات(إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) حجرات(6)
(إِنْ): اگر(جاءَكُمْ) به سراغ شما آمد(فاسِقٌ)فاسقي به سراغ شما آمد و يه خبر مهمي داد زود باور نباشيد تحقيق کنيد يه قصه اي دارد که در جلسات قبل گفته‌ام که: يه کسي آمد به پيغمبر گفت فلان مردم مي خواهند بجنگند، در حاليکه آمده بودند به استقبال او، فکر کرد آمده‌اند او را گرفته و بکشند، برگشت خبر خراب داد مردم تحريک شدند نزديک بود درگيري پيش‌ايد، آيه نازل شد که: اين آقايي که اين خبر را داده فاسق است تحقيق کنيد، زود باور نباشيد. اين آيه مي خواهد بگويد زودباور نباشيد. در کشور ما و در هر کشور ديگر چقدر افراد، چه فتنه هايي را به وجود آورده‌اند براي اينکه آدمهاي زودباوري بودند يه چيزي گفته‌اند داغ شده بعد هم معلوم شده که دروغ بوده در دو جلسه صحبت کرده‌ايم در اينجا حالا مي¬خواهيم يه مقداري باز صحبت کنيم.
يکي مسئله اينکه فاسق کيست؟
« فسق » يعني خروج از مرز « فَسَقَ » يعني خارج شد، کسيکه از مدار توحيد و مدار تقوا خارج شد مي‌گويند: « فَسَقَ » خارج شد، کسيکه مرتکب گناه بزرگ شود. گناه کبيره، کلمه و واژه «فسق و فاسق» يفسقون، فاسقين، حدود 54 بار در قرآن آمده و موارد فسق را هم معين کرده.
فاسق کيست؟ گاهي از نظر فکري انحراف دارد، منحرفان فکري، قرآن ميفرمايد:(إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقينَ) نمل(12)فرعون و فرعونيان فاسق بودند. چون عوض پرستش خدا پرستش فرعون مي کردند، از نظر فکر عقيده‌شان منحرف بود مثل فرعون «(إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقينَ)اين درباره انحراف فکري.
گاهي آدمهاي دورو، زبان يه چيزي مي گويد و در دل چيز ديگر منافق دورو قرآن به اينها گفته «فاسقين»(إِنَّ الْمُنافِقينَ هُمُ الْفاسِقُونَ)توبه(67)آدمهاي دو چهره فاسقند، نفاق، افرادي که دو چهره هستند گاهي در مورد کساني قضاوت به ناحق مي کنند: قاضي است به ناحق قضاوت مي کند که قرآن ميفرمايد: (مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ)مائده(47) اگر قاضي به قانون الهي قضاوت نکند فاسق است. قضاوت و داوري به ناحق: (مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ) اگر کسي به آنچه خدا حکم کرده قضاوت نکند فاسق است. کساني که امر به معروف و نهي از منکر نمي کنند: رها کردن امر به معروف و نهي از منکر. اين هم قرآن مي گويد: فسق، انسان مي بيند اين خلاق مي کند مي گويد به ما چه آدمهاي بي تفاوت، بي تعهد، بي خيال، مي زننش، به ما چه بزننش، اصلاً غم ندارد يه کسي افتاد بيافتد به ما چه پا خواهدشد فلاني درس نمي خواند، خواست بخواند يا نخواند، بابا آبِ نمک مي ريزد پاي درخت اين بقّال، اين لبنيّاتي آب نمک شور است درخت خشک مي شود، بما چه، شهرداري بيايد جلويش را بگيرد، آقا دوبله پارک کرده به ما چه، پليس جلويش را بگيرد، اصلاً هر چي مي بيند، مي گويد به ما چه، اين هم فاسق است، آدمهاي بي خيال، بي سوز، بي تعهد.
حيله گر، خداوند به حيله گر هم گفته فاسق، قرآن به يهودي‌ها گفته بود شنبه ماهي نگيريد آن وقت شنبه ماهي‌ها مي آمدند احساس آزادي مي کردند، اينها دهنشان پر از آب مي شد، آمدند کنار رودخانه حوضچه درست کردند، از اين رودخانه سوراخ درست کردند به حوضچه آب با ماهي مي آمد توي حوضچه درب سوراخ را مي گرفتند ماهي توي حوضچه گير مي کرد يکشنبه مي گرفتند اين قصه توي قرآن هست که ما به اينها گفتيم ماهي نگيريد کلک زدند، الآن هم بعضي افراد که مي خواهند ربا بخورند، سود و صرفه بخورند يه همچنين کاري مي کنند: مثلاً مي گويند يک ميليون مي دهيم ماهي چهل هزار تومان، پنجاه تومان، کمتر، بيشتر، بعد وقتي مي خواهد بگيرد مي گويد: من اين قوطي کبريت را به چهل هزار تومان مي فروشم کلکهاست ديگه، نه خير حلال نمي شود من ديروز هم يک مثالهايي زدم با اين الفاظ حرام خدا حلال نمي شود، البته حالا راههاي شرعي هم هست، منتهي کلک هم هست اين را از فقها بپرسيد از من نپرسيد. مي شود يک راههايي را انجام داد، آدم مثلاً مي خواهد روزه‌اش را بخورد، عرض کنم خدمت جنابعالي که مي تواند سوار ماشين شود برود بيست و چهار کيلومتر بيرون شهر روزه‌اش را بخورد و برگردد، اين مقدار چون رفتي بيرون شهر مي شوي مسافر، مسافر مي تواند روزه‌اش را بخورد، سحري نخورده بيدار شده مي بيند حالا تا شوم خيلي راه است نمي تواند تحمّل کند، از آنور هم بايد روزه بگيرد هيچي يه ماشين سوار مي شود مي رود 24 کيلومتري اونجا يک ليوان آب مي خورد و برمي گردد. برگشت روزه‌اش را مي خورد.
يعني ما يه راههايي داريم که آدم گير کرد، در اسلام بن بست وجود ندارد، راه هست اما فرق است بين راههايي که اسلام گفته با کارهايي که خودمان بهم مي بافيم. خلاصه‌اش به يهودي‌ها مي گويد: اينها حيله کردند به اينها هم قرآن کلمه «فاسق» گفته است.
به انحرافات جنسي هم «فسق» گفته، همجنس بازي، لواط، قوم لوط اهل لواط بودند، خداوند گفته فاسق آياتش هم هست سوره عنکبوت آيه 34، انحرافات جنسي فسق گفته شده
نهي از منکر نکنيم(فسق گفته شده) سوره اعراف آيه 165
به تغذيه حرام: قرآن مي گويد: گوشت مرده نخوريد، حرام است بر شما گوشت مرده، خوک حرام است چي حرام است. بعد مي گويد: تغذيه حرام هم فسق است.
آقاياني که دير پيچ تلويزيون را باز کرده‌اند مي گويند: قرائتي چي چي مي گويد: بسم الله الرحمن الرحيم، دارم مي گويم در قرآن از لغتهايي که 54 دفعه بکار رفته کلمه « فسق » است و ما هم مي گوئيم فلاني فاسق است، عادل است، عادل چيه فاسق چيه، قرآن به اين اعمال گفته «فسق» يک، دو، سه، چهار، داريم مي شماريم:
تهمت به زنان پاکدامن: کسي به دختران و زنان پاکدامن تهمت بزند، ميفرمايد(الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ)نور(4) «رمي» يعني پرتاب کردن، تيراندازي را مي گويند: (يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ) محصن با «صاد» نه محسن با « سين » يعني حصن، دژ يعني زن پاکدامن، کسي که به زن پاکدامن تهمت بزند، قرآن به اين هم گفته فاسق.
البته اينها نمونه‌هاي فسق است که در قرآن گفته، « فسق » حالا.(إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) اگر يک فاسقي خبري آورد تحقيق کنيد «نبأ» را هم در جلسه قبل تفسير کردم نگفته: (إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بخبر) «خبر» با «نبأ» فرق مي¬کند، خبر هر خبري، خبر است، خبرهاي عادي هم خبر است. ولي « نبأ » به خبرهايي مي گويند که هم مهم باشد، و هم مفيد، خبرهاي مهم و مفيد را مي گويند اگر يه خبر مهم و مفيدي را فاسق آورد، البته چون فاسق است نمي گويد هميشه دروغ مي گويد: چون ممکن است انسانهاي فاسق راست هم بگويند، منتهي چون سابقه‌شان خراب است، شما تحقيق کنيد. حالا: (إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا)فاسق کيست؟ حالا اينجا آقازاده¬ها و دخترخانم¬ها. در روايات داريم: (إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفَاسِق) الكافي ج2 ص 376 با دختر پسر با زن و مرد با کسي که فاسق است رفيق نشويد آدمهايي که گنه کارند باهاشون رفيق نشويد. (فَإِنَّهُ بَائِعُكَ بِأُكْلَةٍ أَوْ أَقَل) تو را با يک لقمه نان مي فروشد با فاسق رفيق نشويد، آقا با چه کسي رفيق شويم، يک خط کش براي شما مي گويم با اين آدمها رفيق بشويد، اين خط کش هم از من نيست از اسلام است.
اسلام مي فرمايد: با هر کسي که مي خواهي رفيق بشوي،
1 - اول ببين نماز مي خواند يا نه: چون اگر لطف خدا را ناديده بگيرد، در مقابل خدا تشکّر نکند، تو هم هر چه به او خدمت کني، کسي که تشکّر از خدا نمي کند، تشکّر از خدمات تو هم نخواهد کرد.
2- ببين به پدر و مادرش احترام مي گيرد يا نه: اگر دختر و پسري زحمات پدر و مادر را ناديده مي گيرد، خدمات رفاقت تو را هم ناديده خواهد گرفت.
3- ببين نسبت به رفقاي قبلي وفادار است يا جفاکارکسي که به رفقاي قبلي جفا کرده به تو هم جفا خواهد کرد.
با کي رفيق شويم؟ اهل نماز، اهل احترام به پدر و مادر، اهل صفا با رفقاي قبلي. اين خط کش است، آدمي که نماز نمي خواند به رفقاي قبلي‌اش هم نارو زده، نسبت به پدر و مادرش هم گردن کلفت است براي چي با او رفيق مي شوي. تو هر چه به او لطف کني بيش از خدا و پدر و مادر و رفقاي قبلي‌اش به او لطف نخواهي کرد او که همه را پايمال کرده تو را هم چهارمي پايمال مي کند. طبيعي هم هست.
اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرمود: آدم فاسق اگر گواهي داد گواهي‌اش را قبول نکنيد. اينها برخوردهاي اجتماعي است. يعني تو جامعه با فاسق چه کنيم. ما يه چيزي داريم مي گويند: بايکوت يعني اين را از گردونه حذف كنيد، کسي که دارد گردن کلفتي مي-کند بايکوتش کنيد، 1- با او رفيق نشويد، 2- امضايش را قبول نکنيد و گواهي‌اش را قبول نکنيد، اگر فاسق است نسبت به فاسق غيبت هم جايز است، منتهي در آن کاري که مي کند. مثلاً يه کسي قمارباز است، قمار هم فسق است، شراب هم فسق است، اگر کسي گناهي مي کند غيبتش جايز است منتهي در همان گناه، مثلاً اگر يه کسي سيگار مي کشد، حالا سيگار فسق نيست، حالا نمي دونم هست يا نيست، حالا به كسي چه که هست يا نيست، شايد هم باشد. چون يعني به هر حال، اسراف و تبذير در آن هست، يه مثال روشن‌تر بزنم مثلاً شراب، اگر کسي شراب مي خورد نمي تواني بگويي دزد است در همان شراب خوردن مي تواني شما غيبتش را بکني آن هم باز به شرط اينکه علني شراب بخورد. اگر کسي يواشکي گناه کرد شما حق نداري بيرون آبرويش را بريزي، اما اگر کسي علني گناه مي کند، طوري نيست بهش بگو فلاني، پس غيبت کسي که روبروي مردم انجام مي دهد، نسبت به آن گناهي که روبروي مردم انجام مي دهد غيبتش جايز است.
خوب حالا ما يه کسي را نمي دونيم فاسق است يا نيست، نشانه فاسق چيست؟
پيامبر اسلام صل الله عليه و آله و سلم(صلوات حضّار) فرمود: نشانه و علامت فاسق چهار چيز است.
1- لغو: چرت و پرت مي گويد، اصلاً کارهايش همه‌اش لغو است، کارهاي بيهوده.
2- لهو: يک رگِ عياشي قوي دارد.
3- دشمني: با همه در ستيز است، خروس جنگي است به همه مي پرد، حتي يه الاغ کنار خيابان ايستاده مي‌ايد برود، آقا چکارش دارد، جنسش جلب است، ناآرام است مي‌ايد برود سنگ پرت مي کند، نمي دونم با ذغال ديوار خانه مردم را سياه مي کند، عکسي است با چاقو چشمش را در مي آورد، بابا حالا اين کانديدا شده رأي نياورده، يا آورده حالا تو دوستش نداري چرا با پاشنه کش چشمهايش را در مي آوري اصلاً اين حيوان و آدم مي رسد به ديوار مي رسد، يه نفر را مي بيند هلش مي دهد، بوق مي زند، اصلاً ذاتش شرگراست، گرايش به شرّ دارد.
4- بهتان: اين را مي بيني فلان کاره، فلان کاره است به هر کس مي رسد يه چيزي مي گويد، اين دزد است مادرش چطور، خواهرش چطور است.
اينها آدمهاي فاسقي هستند، پس 1- دهنش چاک ندارد 2- دستش چاک ندارد 3- کارهايش لهو و لعب است. حضرت فرمود: لهو، لغو، دشمني و تهمت اينها علامت اين است که ايشان فاسق است. وقتي فاش شد ديگه رابطه‌ات را قطع کن، و اگر فاسق دعوتت کرد براي مهماني نرو، ما الآن چقدر دختر و پسر داريم که گول خورده‌اند به خاطر مهماني‌ها، بيا برويم مهماني، با يک بستني با يه پارک با يه فيلم بايه چي. حضرت فرمود: اگر مي خواهيد بيمه شويد، دعوت فاسق را قبول نکنيد. (حديثش در من لايحضر است)
خوب پس برخورد با فاسق چند تا باشد:
1- حرف که مي زند تحقيق کنيد 2- دعوت مي کند نرويد 3- گواهي مي دهد قبولش نکنيد، يعني بايد جامعه اسلامي افراد فاسق را بايکوت کند.
سؤال: ما بايکوت در اسلام داريم؟
جواب: آيات بايکوت در قرآن زياد است مثلاً مي گويد:(أَعْرِضْ عَنْهُم)مائده(42)ازش اعراض کن، آقا ما يه گناهکار مي بينيم حريفش نمي شويم، يه دختر و پسر 13 ساله و يک جوان 16 ساله اين گناه مي کند من حريفش نمي شوم لااقل وقتي نگاهش مي کني عبوس کن که فکر نکند کار خوبي مي کند؟ اگر يه کسي يه کاري مي کند هر کس مي‌ايد رد شود چهره‌اش را درهم مي کشد اين مي فهمد که توي دلها جايگاهي ندارد دست مي کشد، اما اگر شما خنديدي، خنده شما، اون را تشويق مي کند.
(أَعْرِضْ عَنْهُم) داريم اعراض کن،(لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً)الكافي ج2ص31گواهي‌اش را قبول نکن، پشت سرش نماز نخوان، حتي داريم منافقين اگر مردند به جنازه‌اش نماز نخوان، سَرِ قبرشان نرو، اينها که مي گويم آيه قرآن است سر قبرش نرو آيه‌اش اين است: (لا تَقُمْ عَلى‏ قَبْرِهِ)توبه(84)اي پيامبر سر قبرش هم نرو، اينها را از جامعه پرت کن(لا تَقُمْ عَلى‏ قَبْرِهِ وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَدا) توبه(84)(لا تُصَلِّ) يعني نماز نخوان بر جنازه منافق.
پس ما بايد برخوردمان جوري باشد که با حرکتمان با برخوردهايمان به عدالت و عدالت خواهان بها بدهيم. و به فسق و به طرفداران فسق برخورد منفي داشته باشيم.
والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته