1380/9/8 امر به معروف و نهي از منکر - 2، شناخت منکرات بايگاني سالانه - 1380



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقي بالهدي و الهمني التقوي

چون بيننده‌ها بحث را در آستانه تولد امام حسن(عليه السلام) مي‌بينند اين روز را تبريك مي‌گويم. يك روز پيغمبر امام حسن را روي دوش گرفته بود يك نفر رسيد گفت حسن جان مي‌داني كجا نشسته‌اي؟ روي دوش پيغمبر نشسته‌اي، پيغمبر گفت من هم افتخار مي‌كنم كه او روي دوش من نشسته است.
يك روز يك نفر خيلي هي امام حسن نگاه مي‌كرد حضرت فرمود چرا نگاه مي‌كني گفت اسبت خيلي قشنگ است پياده شد اسبش را داد يعني نگاه مي‌كردي لطف مي‌كرد. كريم اهل بيت است.
يك روز يك فقير آمد پهلوي امام حسن، حضرت صد درهم بهش داد وقتي پيش امام حسين رفت 99 درهم داد. بايد احترام برادر بزرگ‌تر را بگيرم.
واقعاً اينها چه الگوهايي بودند، به هر حال نيمي از ماه رمضان را بيننده‌ها پشت سر گذاشته‌اند بيننده‌ها هر چي به سمت آخر مي‌رويم حساس‌تر مي‌شود از منابع معنوي رمضان استفاده كنيم. صلواتي بفرستيد بحث امروز را شروع كنيم.
بحث قبل‌مان راجع به اين بود كه ما هر وقت صحبت از امر به معروف و نهي از منكر مي‌كنيم منكرات پيش ما چند تا منكر دانه درشت است و حال آنكه يك منكراتي هست كه منكر است و ما فكر مي‌كنيم نيست. يكي از منكرات خرافات است. در جامعه ما چقدر خرافات است؟ پيغمبر كه مبعوث شد براي چند تا كار بوده در سوره اعراف مي‌فرمايد »وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِمْ« الاعراف(157) پيغمبر كه آمد تا غل و زنجيرها و موهومات را بردارد. خرافاتي درباره خدا، درباره پيامبر راجع به فرشته‌ها الان در جامعه‌ها چقدر خرافات است.
گاهي يك مرد يا زن خودش را مذهبي مي‌داند انواع خرافات در مغزش است.
مسأله رشوه، البته اسم رشوه اگر باشد منكر است اما مي‌گويند هديه، حق ميز، حق التسريع، چشم روشني، عيدي، تبريك، يكي از بانك مي‌خواست وام بگيرد رفت اداره ثبت تاريخ تولد را گرفت و برايش گل خريد. يكي گوشت روي منقل گذاشت كباب مي‌كرد. گربه‌ها جمع شدند گفت بلال بلال يعني با تغيير اسم‌ها چيزي عوض نمي‌شود.
اصلاً دنيا گول اسم‌ها را خورده سازمان ملل حقوق بشر حقوقدانان آيه دارد مي‌گويد كلش كشكِ. چه سازماني. چه مللي، چه حقوقي، »إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ« النجم(23) هزار تا هزار تا آدم مي‌كشي كسي آخ نمي‌گويد اگر آخ بگويند عوام توي خيابان مي‌ريزند يك پرچم آمريكا آتش مي‌زنند آنهايي كه تحصيل كرده هستند آخر هم. . .
و حال آنكه حقوق بشر را امير المؤمنين مراعات مي‌كرد يك روز ديد يك زني پريشان است گفت چيه خانم، گفت شوهرم گفته يك چيزي بخر، من هم پولم را گم كرده‌ام، تهديدش كرده بود و اين خانم هم فرار كرده بود از خانه، گفت حالا هوا داغ است من بروم يك استراحتي بكنم بعد بيايم واسطه شوم. رفت بخوابه گفت علي تو بخوابي زن پريشان باشد در آن هواي داغ زن را برد در خانه شوهرش گفت چرا همسرت را تهديد كردي؟ او علي را نشناخت گفت حالا كه تو واسطه شدي مي‌كشمش مردم كه علي را مي‌شناختند مي‌گفتند سلام عليكم متوجه شد اميرالمؤمنين است گفت آقا معذرت مي‌خوام من به احترام شما مي‌بخشمش حضرت فرمود من تو را نهي از منكر مي‌كنم مي‌گم خانمت را نترسان، اين حقوق بشر است.
حقوق بشر، حديث داريم وقتي يك سواري دارد مي‌رود حق ندارد بوق بزند، البته بوق در حديث نيست در حديث آمده الطريق الطريق، يعني راه بدهيد راه بدهيد آقايي كه دارد مي‌رود شما حق نداري داد بزني راه بده راه بده اصلاً گاهي وقت‌ها ما پشت فرمان بوق مي‌زنيم يك كسي جلوي ماشين مي‌پره بالا، ما كيف مي‌كنيم. اصلاً ما از ترساندن مردم كيف مي‌كنيم اين كجايش حقوق بشرِ است؟
حقوق بشر اين است كه حديث داريم اگر شب جمعه پياز خوردي روز جمعه نماز جمعه نرو ممكن است بويش از دهانت بيايد مردم ناراحت بشوند.
اين آيه سه بار تكرار شده »لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ« التوبه(33) يعني كره زمين غرب را خواهد چشيد شرق را خواهد چشيد اين تحصيل كرده‌هايي كه مثل گنبد بزرگ است اما تويش خالي است اين اسم‌هاي توخالي را خواهد شنيد بعد خواهد آمد سراغ اسلام. خواهد گفت از دم تا دم همه دروغ مي‌گويند برخواهد گشت سراغ اسلام. منتها اسلام ناب امام هي مي‌فرمود: اسلام ناب چون اسلام هم دو تا گير دارد، يك گير اسلام اين است كه گير مسلمان‌ها افتاده خود اسلام، مكتب گير ما افتاد يعني من بد هستم دين خوب است يكي هم خرافات اضافه شده به اسلام. خدا رحمت كند شهيد مظلوم بهشتي را فرمود از آسمان آمده بود قصدمان 30 سال پيش است تقريباً مي‌گفت اگر مي‌خواستي اسلام را ترويج كني 2 تا كار بكن. 1- خرافات را از اسلام جدا كن 2- مسلمان‌ها را از اسلام جدا كن. اگر خرافات را از اسلام دور كردي مسلمان‌ها را هم از اسلام دور كردي اسلام پيش مي‌رود. يك كشور كافر بيايد يك كشور مسلمان را بمباران كند كشور تركيه پايگاه بدهد كشور پاكستان نيرو بدهد، يعني مسلمان كمك كافر كند براي كشتن مسلمان، خوب اين اسلام هيچ جاذبه‌اي ندارد.
مرحوم بهشتي 30 سال پيش مي‌گفت اگر مي‌خواهيد اسلام رشد كند مسلمان‌ها را از اسلام جدا كنيد ـ يكي از علماء يك كتابي نوشته اسمش اين است اسلام الشيء و المسلمون شيء آخر يعني حساب اسلام از مسلمان‌ها جداست. ما گفتيم در جلسه قبل منكراتي را گفتم كه تو بورس نيستند حالا يك مقداري اضافه كنم.
خودباختگي از اسلام است خودباختگي از منكرات است. آدم خودباخته است، زود خودش را مي‌بازد، رنگ لباسش، رنگ زلفش، رنگ ماشينش، رنگ ساختمانش، ما يك چيزهايي داريم كه آنها بايد از ما ياد بگيرند. خيلي اين ميهماني‌هايي كه در ايران هست مشابه‌اش نيست من ماه رمضان چند تا كشورهاي غربي بودم آلمان بودم فرانسه بودم اين سفره‌ها كه در ايران است افطاري‌ها كه هست، حتي افطاري‌هاي‌اش رشته نه افطاري‌هاي تجملاتي، افطاري‌هاي ساده كه مي گذارند توي مسجدها، توي شهرها، افطاري‌ها را توي خود مسجد مي‌دهند.
ما در كلماتي كه مي‌گوييم در لباسي كه مي‌پوشيم در ژست‌هايي كه مي‌گيريم از منكرات خودباختگي است ولي نهي نمي‌شود. گاهي برنامه‌هاي راديو و تلويزيون هم به اين كارها دامن مي‌زنند. سنگدلي از منكرات است قصاوت قلب، از اين كه آدم گريه نمي‌كند، اين چيه؟ يك دعايي داريم كه مناجات امام سجاد(عليه السلام) مي‌فرمايند كه من ناراحتم چرا گريه نمي‌كنم. اين كه انسان بي تفاوت است، بعضي از غذا‌ها را نخوريد سنگدلتان مي‌كند بعضي از غذا‌ها را بخصوص سفارش شده که نخوريد، پرخوري سنگدلي مي‌آورد، مثلاً هيچ وقت نمي‌گوييم آقا تو منكراتي هستي اين چه منكراتي بي تفاوت است پشت موتور خانم نشسته چادرش ممكن است بيندازد به پره‌ها خانم بيفته مي‌گويد نگه دار بگوييد مي‌گويم برو بابا مي‌افته چشم هاش باز مي‌شود، بابا خوب يك زن ممكن است حامله باشد خوب چرا يك مسلمان بيفتد؟ خوب مي‌افتد حواسش جمع مي‌شود! اصلاً براي آن يك زني كه از پشت موتور پرت شود اصلاً غصه نمي‌خوريم تو اتوبوس نشستيم، يك خانمي وارد مي‌شود بچه بغل همين طور نشسته جوان 180 كيلو اصلاً پا نمي‌شود، بي تفاوت است.
پيغمبر در ركوع بود سبحان ربي العظيم و بحمده اميرالمؤمنين مي‌دويد تا به نماز جماعت برسد. رسيد به كوچه تنگ يك پير مردي داشت راه مي‌رفت حضرت علي فرمود اين پيرمرد را كنار بكشم بدوم به نماز برسم يا صبر كنم بقيه پيرمردها بروند اين پيرمرد هم نمي‌توانست تند تند برود كش كش ميرفت كوچه تنگ بود حضرت امير صبر كرد خداوند به پيغمبر فرمود آنقدر ركوع را طول بده تا حضرت علي برسد چون احترام پيرمرد را گرفت خيلي مهم است حتي يك مسيحي فقيري مي‌كرد اميرالمؤمنين فرمود چرا مي‌گذاري فقيري بكند چرا تا جوان بود از كار و نجاري‌اش استفاده مي‌كردي حالا كه پير شد بيمه و بازنشستگي ندارد دستور بدهيد از بيت المال يك حقوقي بدهند تا جوان بوده كار مي‌كرده پير نبايد فقير باشد ولو مسلمان نباشد در مسائل انساني يهودي و مسلمان ندارد.
امام صادق(عليه السلام) مي‌بيند يكي در بيابان دست تكان مي‌دهد فرمود برويد به فريادش برسيد دويدند گفتند آقا تشنه‌اش است گفت خوب آبش بدهيد گفتند يهودي است، گفت مگر من مي گويم ايدئولوژي‌اش چي است، مگر من مي‌گويم گزينش كنيد، تشنه است آبش بدهيد يهودي باشد.
سنگدلي حتي نسبت به حيوان حتي نسبت به گنجشك حتي اگر حيوان يك نگاه مي‌كند مي‌گويد حيوان را ذبح نكن روبروي حيوان، حيوان را نكش. خدا رحمت كند آيت الله العظمي گلپايگاني را يك روز آمد ما نشسته بوديم آمد و گفت من وقتي مي فهمم طلبه‌ها كم مطالعه مي‌كنند از غصه تب مي‌كنم ما بچه هايمان رفوزه مي‌شوند ما تب نمي‌كنيم بچه خودمان است تب نمي‌كنيم اين غيرت است. به اميرالمؤمنين گفتند فلان گروه ريختند خلخال را، خلخال يك چيزي مثل النگو است منتها النگو به دست است آن به پا، خلخال را يعني وسيله زينت را از پاي يك زن غير مسلمان درآوردند، فرمود اگر يك مسلمان از غصه دق كند حق دارد چرا در كشور اسلامي زن غير مسلمان جانش در امان نباشد؟ اگر مسلمان از غصه دق كند حق دارد. اين حقوق بشر است.
تمام حقوقدانان بشر بايد آنچه خواندند بريزند در اقيانوس اطلس بيايند سر سفره اميرالمؤمنين بنشينند ببينند حقوق بشر يعني چي و كي عمل مي‌كند مگر نه باقيش مدرك است و كنفرانس‌ها و كنگره‌ها و مقاله‌ها و تحقيقات و كامپيوتر و اينترنت بالاخره يك امرار معاش مي‌شود براي گرفتن حقوق و استخدام و دلار. ارزش اجماع به سادگي‌مان است از وقتي مسجدهاي ما زينت شد جوان‌ها كم آمدند يك كعبه ساده مردم را جذب مي‌كند افرادي كه از کشورهاي دنيا مي‌آيند جمهوري اسلامي را ببينند وقتي چند جايش را مي‌بينند مسجد شاه اصفهان را مي‌بينند، مسجد امام، شيراز مي‌روند مشهد مي‌روند همه را كه مي‌بينند مي‌گويند آقا كجاي ايران بيش از همه لذت بردي؟ مي‌فرمايد خانه امام خميني، از آن خانه لذت بردم، به حضرت عباس قسم ما اشتباه مي‌كنيم كه اگر انگشتر من قيمتي باشد مردم گوش به حرف من مي‌دهند اشتباه مي‌كنيم كه اگر ماشينمان قشنگ باشد سلام مي‌كنند ممكن است سلام كنند در دلش فحش مي‌دهد من يك مهمان دارم ايام طلبگي دويدم چلوكباب برايش خريدم خورد و گفت اين آخوند پول را از كجا مي‌آورد‌اي دستت بشكند هم كبابت را خورد هم فحش داد خوب از همان غذايي كه مي‌خوردي به او هم مي‌دادي جانت در بيايد چرا رفتي هم پول خرج كردي هم فحش شنيدي خودم به خودم گفتم چشمت كور شود. البته نفاق هم نداشته باشيد همان كه هستيم باشيم. خيلي صاف حرف بزنيم خدا رحمت كند علامه طباطبايي را از او سؤال كردند گفت اگر بگويم نمي‌دانم اشكالي ندارد؟ گفتند نه، گفت نمي‌دانم. بعضي‌ها گير شرق هستند بعضي‌ها گير غرب هستند بعضي‌ها گير خودشان هستند مي‌گويند من بگويم نمي‌دانم من در هتل دو ستاره نخوابم من سوار وانت بشوم من پشت موتور بنشينم من اين غذا را بخورم من اين لباس را بپوشم من خانم دبير هستم بايد حتماً چادر كروكه سر كنم من استاد دانشگاه هستم بايد حتماً كيفم چنان باشد من دانشجو هستم بايد كفشم چنين باشد دختر من از فلاني كمتر است كه بايد مهريه‌اش كم شود آقا همين طور اين گيرها را گذاشتيم من چيز ديگرم از او كمتر است مگر خون او رنگين‌تر است همينطور يك سري افكار مي‌آيند مي‌سوزانند خودمان را، عمرمان را، يكي از منكرات همين افكار و عقايد است همين خيالات است. خدا رحمت كند آيت الله گلپايگاني را رفتم پهلويش گفتم مي‌خواهم يك عمامه بگذارم جشن بگيرم آخوندها همان طور كه داماديشان جشن دارند عمامه گذاري‌شان هم جشن دارند در عقد جشن است منتها من سهم امام مي‌خواهم خرج كنم براي جشن فرمود حالا من كه بدون سهم امام بدون جشن عمامه گذاشتم ملّا نشدم؟ سهم امام من خرجي‌اش را مي‌دهم يك جشن مختصري گرفتيم اين حالا ما گير هستيم فكر مي‌كنيم كه بايد حتماً اين كار بشود.
آنقدر مي‌شود ازدواج آسان بشود من يك بار ديگر گفتم 20 تا طرح نوشتم براي اين كه مي‌شود ازدواج آسان بشود 3 سال پيش به آقاي رفسنجاني داديم ايشان نوشتند به آقاي خاتمي داد ايشان هم داد به بعضي از هيئت دولت و يك كميسيون روي آن کار مي کنند. مي‌شود ازدواج آسان بشود ما خودمان خودمان را گير گذاشتيم يكي از منكرات، آقا چرا عقد نمي‌كني؟ يك پسر عمه دارم اتريش است بايد بيايد شما چرا عروسي نمي‌كني؟ سالگرد مادربزرگم است بايد تمام بشود شما چرا عقد نمي‌كني؟ پسرخاله مادر زنم مرده گفت ولش كن خدا بيامرزد عروسي كن همينطور گير است در عقد و عروسي و تحصيل و كيف و فلان هتل خوابيدن و فلان ماشين همه‌مان گير هستيم اينها همه منكراتي است كه چنان عادت كرديم كه به فكرمان هم نمي‌رسد اين‌ها منكرات است از منكراتي است كه عمر و پولمان را مي‌سوزاند اينها منكرات است علاوه بر منكرات علني هم منكرات است خدايا به محمد و آل محمد به همه ما توفيق بده كه اسلام ناب را بشناسيم خالص عمل كنيم از منكرات واقعي دوري كنيم.
والسلام عليكم و رحمة الله و برکاته