1379/2/8 دعاي مكارم الاخلاق - 12، غيبت،ريشه هاو مفاسد آن بايگاني سالانه - 1379



بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي

در تفسير دعاي مكارم الاخلاق از امام سجاد(عليه السلام) رسيديم به جمله: (أَوِ اغْتِيَابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ).
امام سجاد(عليه السلام) لغزش از زبان را كه البته بيش از اين است لغزشهاي مربوط به زبان و لذا فرموده از زبان حدود 30 گناه سر مي‌زند كه: سخن نشيني و استهزاء و فحش و گواهي باطل، غيبت و مسخره كه از آن جمله است.
نكته: خيلي دنيا درباره حقوق بشر حرف مي‌زند و جلسات و كميسيونها، و اين مهم است كه اسلام فرموده: كسي كه نيست بايد آبرويش محفوظ بماند. و اين ممنوع بودن غيبت در هيچكدام از كتابهاي حقوق بشر وجود ندارد، پس زنده باد اسلام. اين حقوق بشر است كه مي‌فرمايد كسي كه نيست و نمي‌تواند از خودش دفاع كند حق نداري براي او حرفي بزني تمام مغزهاي متفكر در مقابل حرفهاي ساده ما دست به هوا هستند. همه چيزي به همين شكل است مثلاً براي حقوق حيوان چقدر قوانين وضع وپولها خرج كرده‌اند. باز زنده باد اسلام كه مي‌گويد: اگر يك حاجي زودتر از بقيه رسيد به مكه شهادتش را قبول نكنيد. سؤال مي‌كنيم چرا؟ مي فرمايد: معلوم مي‌شود اسب و شترش را در راه دوانده و اذيت كرده، پس عادل نيست تابتواند شهادت بدهد. در اين مسايل كسي مطلب تازه‌اي ندارد.
غيبت و گناه آن در قرآن: «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً» الحجرات(12)غيبت نكند بعضي از شما بعض ديگر را آيا دوست دارد از اينكه بخورد گوشت مرده برادرش را... اين غيبت نكردن كلي است يعني هيچ كس از زن و مرد و كوچك و بزرگ و. . . حق غيبت كردن را ندارد و غيبت خوردن است چون گوشت كم كم روييده و يك دفعه انسان مي‌خورد، آبرو هم به مدت، 40 سال مي‌آيد و يك دفعه با غيبت از بين مي‌رود.
يك انسان جداي از پوست و استخوان و رگ و پي و دندان و. . . چند كيلو دارد و اين چند ساله آمده، تا انسان يك دفعه آن را بخورد.
مي فرمايد: «اخيه »برادر توست عاطفه تو كجا رفته كه آبروي او را مي‌ريزي. مي فرمايد: «ميتا»اگر زنده باشد دفاع كند ولي مرده است و توان دفاع ندارد. «ميتا»: زنده را اگر گوشت از آن جدا كني پر و روييده مي‌شود ولي اينچنين نيست آبرو هم جاي آن پر نمي‌شود.
ساير گناهان دوست داشتن تنها گناه نيست مثل دزدي و. . . ولي غيبت دوست داشتن آن هم گناه است گر چه انجام ندهد.
قرآن: «إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ» النور(19) همين كه دوست دارد آبروريزي كند براي او عذاب دردناك است. در غيبت (لا فرق بين الحي و الميت و الصغيره و الكبيره) فرقي بين مرده و زنده و بزرگ و كوچك نيست.
مفاسد غيبت
1- مانع قبول عبادات:
غيبت مانع قبول عبادات است براي اينكه اگر يك ليوان آب يك پشه داخل آن باشد كسي قبول نمي‌كند
2- عبادات گذشته محو مي‌شود: «تاكل الحسنات »
3- خارج شدن از حمايت الهي
حديث: كسي كه غيبت مي‌كند از ولايت خدا بيرون و تحت ولايت شيطان مي‌رود
4- از بين رفتن اعتماد
اعتماد مردم به هنگام غيبت از كسي كه غيبت او شده سلب مي‌شود
5- بروز اختلافات
6- جرأت بر گناه
زماني كه مردم ندانند از تكرار آن حيا مي‌كند ولي زماني كه بداند همه مي‌دانند بر تكرار جرأت پيدا مي‌كند. حال كه آبروي او رفته چرا زنگ دوچرخه، دوچرخ را مي‌دزدد و نسبت به ساير گناهان هم جرأت مي‌كند
چون قامت ما براي غرق است در كم و زياد او چه فرق است. و آب كه از سر گذشت چه يك ني و يا صد ني، و حال كه روزه ما باطل شد چرا يك لقمه ...
7- آلوده شدن محيط
زماني كه در جمعي يك خطا و غيبتي شد و ديگران هم مشغول و آلوده مي‌شوند او يكي مي‌گويد ديگري يك مطلب درباره فلاني.
8- ايجاد حس انتقام
حال كه او آبرو ريزي كرد من هم آبروي او را مي‌ريزم. سال آخر عمر پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) به مكه رفته و اسمش را گذاشتند«حجة الوداع »حضرت فرمود: اي مردم، خون و مال و آبروي شما حرام است، مثل احترام اين ماه.
حديث: بهشت بر كسي كه شراب خوار و دائماً غيبت مي‌كند حرام است. غيبت كننده و شرابخوار را در كنار هم قرار داده.
ريشه‌هاي غيبت:
1- عصباني بودن
2- حسادت: چون از خوبي گفتن براي ديگران ناراحت مي‌شود غيبت كرده بدي مي‌گويد كه آن خوبي را از بين ببرد
3- سرگرمي
4- بالا بردن خود: با غيبت او را پايين مي‌آورد كه خود را بالا ببرد، فلاني سوادي ندارد يعني من باسواد هستم.
5- رحم: دلم به حال فلاني سوخت دختر كچل دارد شغل هم ندارد بيچاره فلاني زن گرفته خل درآمده.
6- هماهنگي با ديگران: مي خواهد از قافله عقب نماند، مثل طوماري كه همه امضاء مي‌كنند او هم مي‌خواهد امضاءكند، هل مي‌خورد.
7- عاجز است: نمي تواند با منطق حرف بزند غيبت مي‌كند، انسان منطقي بد نمي‌گويد.
حديث: (الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ)
انواع غيبت:
الف: زباني: كه بيشتر از اين راه است
ب: نوشتن:
ج: اشاره: كله‌اش كار نمي‌كند
د: تقليد: به زبان و راه و روش او
ه: برخورد منفي: فلاني را مي‌گويي حيف كه زبانم بسته است.
اين جمله شامل هزار غيبت است چون با هر عيب سازگاري دارد كه فلاني چه كرده و چه كاره است كه
و: با ذكر: مي گويد نمي‌داني فلاني او در جواب مي‌گويد سبحان الله، يا فلاني چقدر مي‌گويد «الله اكبر»يعني بقيه‌اش رابگو
البته جاهايي هم غيبت جايز است.
1- شهادت دادن: براي دزدي، جنايت و. . .
2- دفاع از مظلوم و يا دفع از ظلم: بگويد فلاني در حق من چنان كرده. مرگ بر شاه و آمريكا كه غيبت ندارد چون جنايت كرده.
3- مشورت: درباره ازدواج و سؤال از طرف مقابل درباره دختر و پسر، و يا براي شريك شدن با فلاني.
4- كسي كه حد بر او جاري شده: فلان كار را كرده و شلاق خورده.
5- نسبت به خود مي‌دهد كه خلاف است: مثلاً مي‌گويد من سيد هستم و شما مي‌داني كه او سيد نيست. مجتهد و دكترو راننده نيست و ادعا مي‌كند كمالي را كه ندارد.
6- براي بقيه: حضرت براي يكي از يارانش پيغام فرستاد كه براي اينكه مأموران حكومت بني عباس تو را تحت تعقيب قرار ندهد در بعضي از جلسات من از تو غيبت مي‌كنم، تا صحبتي مي‌شود نه فلاني حرفش را نزنيد. براي رد گم كردن كه ما گاهي در اسلام داريم.
يكي از سياستهاي بني عباس اين بود كه بعد از شهادت امام كاظم(عليه السلام) امامت كسي مشخص نشده و بروز نكنديكي از دليلهايي كه با ولايت فقيه هم مخالفت شده و استكبار دوست دارد آن را بشكند چون مي‌بيند وقتي ميرزاي شيرازي فتوا به حرمت تنباكو مي‌دهد در دربار ناصرالدين شاه هم اثر خود را مي‌گذارد. و لذا مي‌گويند نگذاريم كسي براي مردم مشخص شده تا اينچنين صاحب نفوذ گردد.
آية الله بروجردي رحمت الله عليه كه بود شاه از او حساب مي‌برد و گاهي ايشان او را امر و نهي مي‌كرد و لذا بعد از فوت ايشان شاه پيام تسليت به علماي نجف داد كه يعني ما در ايران كسي را نداريم كه مرجع شود و به اين صورت راه را گم كند.
و در زماني كه امام(خميني) قيام مي‌كند آية الله صدر را در عراق شهيد مي‌كنند چرا كه او ديگر مثل امام(خميني)قيام نكند و همچنين شهيد بهشتي و مطهري، كه زمينه امام شدن را دارند تا امام نشده‌اند ما آنها را از بين ببريم.
در زمان امام كاظم(عليه السلام) بعد از آنكه حضرت را شهيد كرده و با چهار حمال به بغداد آورده و با آن وضع دفن كردند و بعد حكومت فرزندان امام كاظم(عليه السلام) مثل احمد بن موسي كه در شاهچراغ دفن است و امام رضا(عليه السلام) را تحت كنترل قرار داده و رمز امامت آنها را بررسي مي‌كردند تا چگونه اينها در ميان مردم محسوب شده وبر عليه ظلم مي‌شورند.
اطلاعات حكومت خبر داد امام رضا(عليه السلام) مدتي است از خانه بيرن نمي‌آيد، بعد يكروز حضرت از خانه بيرون آمد او را تعقيب كرده حضرت به ميدان گوسفند فروشها رفته و تعدادي گوسفند و ميش و قوچ خريد و به طرف منزل آمد، به دستگاه حكومتي اين مسأله را خبر دادند. خلاصه آنها به اين نتيجه رسيدند كه نه اين ديگر امام شدني نيست. لذاامام(عليه السلام) را رها كردند. زماني كه اينچنين شد حضرت كار و حركت خود را شروع فرمودند. گاهي هم امامان ما(عليهم السلام) اين چنين برخورد مي‌كردند.
امام هادي(عليه السلام) براي فردي مي‌خواست نامه‌اي بفرستد او طوماري نوشته و داخل عصا قرار داده و عصا را دادبه يك نفر كه فلان شهر بده به فلاني او هم در ميان راه با فردي دعوا كرده و از عصا به جاي چوب استفاده كرد و عصاشكست و نامه افشا شد. به حضرت گفت به من نفرمودي كه چيست؟ حضرت فرمود: تو ظرفيت نداشتي كه من بگويم.
و از اين نمونه: يوسف مي‌خواست برادر خود را نگه دارد قبلاً هم به او گفته بود. برادرها آمده بودند در زمان قحطي ازدربار چيزي بگيرند ليواني را در بار آن برادر گذاشت و بعد گفتند ليواني گم شده برادرها گفتند ما كه دزد نيستيم گفتندما كه دزد نيستيم گفتند حال اگر در بار شما پيدا شود. گفتند در بار هر كس پيدا شد او را به گروگان بگيريد و نگه داريد. بااينكه مي‌دانست ليوان كجاست براي اينكه رد گم كند شروع كرد از اول بارها را گشتن.
مي فرمايد: «فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعاءِ أَخيهِ» يوسف(76)از اول شروع كرد.
حديث:(السامع شريك القائل) از امير المؤمنين كه شنونده غيبت مثل غيبت كننده است. اگر غيبت شنيدي بايد آنرامنع كني. و اگر از كسي ناراحتي داريم نگوييم تهراني‌ها، يزدي‌ها، كاشاني‌ها و اصفهاني‌ها، اگر بگوييم بعضي از آنهاغيبت نمي‌شود، بعضي بازاريها و روحاني‌ها ولي به صورت كلي غيبت است. گناه غيبت، اگر كسي غيبت كند عباداتش قبول نمي‌شود.
اگر غيبت كسي را كرديم به او گوييم بگو خدايا من غيبت كرده‌ام، لازم نيست بگويي آقاي قرائتي من غيبت شما راكرده‌ام، بگو استغفر الله ربي و اتوب اليه، و به فارسي بگو خدايا مرا ببخش، و براي او هم استغفار كن، به او نگو من غيبت شما را كرده‌ام. چون گاهي مي‌گويي او ناراحت مي‌شود، فتنه اضافه مي‌شود و مي‌گويد چه حقي داشتي غيبت كردي. توبه و از خدا عذر خواهي كنيم.
سؤال: چطور با يك غيبت چند سال عبادت از بين مي‌رود؟
جواب: او هم سالها آبرو جمع كرده و با غيبت از بين رفت.
خدايا: تقوايي به ما عطا فرما كه به هنگام گناه ما را حفظ كند.
ضمناً هر كسي غيبت مرا كرده من راضي هستم و چون ما در تلويزيون حرف مي‌زنيم يكي اه و به آن زمان كه به نفع زن صحبت مي‌كنم به همسرش مي‌گويد بيا ببين قرائتي چه مي‌گويد و زماني كه به ضرر او مي‌گويد اه اين شيخ چه مي‌گويدهر جا به نفع خوب و هر جا به ضرر بد مي‌شود اينچنين قضاوت مي‌كنند. به هر حال ما با مردم مسأله‌اي نداريم. آنقدر مردم گرفتاري دارند ديگر گرفتار ما نباشند پس از الان صيغه‌اش را مي‌خوانيم كه: بسم الله الرحمن الرحيم، خدايا هر كس غيبت ما را كرده ما راضي هستيم ببخشيد تا خدا هم ببخشد.
والسلام عليكم و رحمة الله و برکاته