1378/1/19 حق طبيعت- 2، محيط زيست بايگاني سالانه - 1378



بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي

در جلسه قبل درباره حق طبيعت و محيط زيست بود که آنرا دنبال مي کنيم که فرصت آن اين بود الف: طبيعت کلاس توحيد است آنرا بهم نزنيم
درياها، جنگلها، پارکها، براي زندگي انسان است و کلاس توحيد
ب: طبيعت حساب و کتاب دارد آنرا بهم نزنيم
ج: طبيعت را خدا به سود بشر آفريده تبديل به زيان نکنيم
د: آفرينش حق است حق را باطل نکنيم
ح: آفريده‌ها(گل و گياه و دريا و بلبل و...)زينت است آنها را زشت نکنيم
و: طبيعت امانت خداست به امانت خيانت نکنيم
ز: طبيعت نعمت خداست نعمت خدا را تخريب نکنيم(مالکيت دليل بر تلف کردن نيست)
چ: سفارش به درختکاري و نهي از قطع درخت و تخريب جنگل حتي در جنگ، آب راهم آلوده نکنيم.
اما در اين جلسه: دنيا فکر مي کند قوانين طبيعت و اهميت دادن به محيط زيست از غرب است، ولي ما در اين جلسه با استناد به آيات و رواياتي که در اين زمينه آمده ثابت مي کنيم که اسلام بيشتر براي اين مموضوع اهميت قائل است اگر بتوانم چهل، پنجاه آيه و حديث در اين جلسه بخوانم دراين رابطه،
1- نقش محيط سالم در توليد و سلامتي در اخلاق و در عبادت و اثر آن در همه چيز
اگر در يک کارخانه محيط زيست سالم باشد نشاط کارگران بيشتر و کيفيت کار و توليد بالا ميرود اگر مسجد باصفا باشد از جهت نور و(تهويه، و. . .) نشاط عبادت و گرايش به مسجد زياد مي شود.
خانه هايي که داراي حياط و حوض و باغچه مي باشد اعصاب افراد داحتتر و بهتر است از آپارتمان نشيني در مناطق تنگ و(پر جمعيت) فکر نکنيم هر چه غرب آورد خوب است(اين موارد)در اعصاب و عبادت و نشاط و توليد موثر است
2- تخريب کار طاغوتها ست.
قرآن مي فرمايد: الف: وقتي مومن حکومت را بدست بگيرد. «الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ» حج/41، آنهايي هستند که وقتي در زمين قدرت يافتند نماز را بپا داشته و زکات مي دهند و خوبيها را گسترش و بديها را جلوگيري مي کنند.
ب: اگرطاغوتها و کافران حکومت را بدست گيرند: «وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ» بقره/205 زماني که آنها بر زمين تسلط بافتند در راه فساد بلاش کرده و کشاورزي و نسل را هلاک مي کنند. پس حکومت مومنان دو رابطه دارد يکي با خدااقامه نماز يکي با مردم زکات(ريشه کن کردن فقر) و طاغوتيان سعي در هلاکت و خرابي، نسل و آباداني‌ها.
اذا با اين دليل کسي که در راه تخريب محيط زيست و طبيعت قوم بر دارد کارش طاغوتي است.
روايت داريم که: اگر وارد مسجد شديد آلوده بود اول نظافت کنيد بعد نماز بخوانيد. پس ثابت مي شود که(توجه به محيط زيست و سلامتي و نظافت)قبل از عبادت است. روايت داريم که:
در ساختمان سازي دستشويي(توالت) دورترين محل در خانه باشد به محل خواب و استراحت.
3- توجه به انفال(منافع و منافع طبيعي) در قرآن
قرآن مي فرمايد: «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ» انفال/1 سئوال مي کنند از تو درباره انفال بگو انفال براي خدا و رسول است پس تقوا پيشه کنيد. «نفل» يعني چيزهايي که در زندگي مازاد است به نماز نافله هم مي گويند نافله چون نمازهايي است که زيادة برنمازهاي واجب است، يا اينکه گفته مي شود نفله کردن غذا، انفال يعني مواردي که احتياجات روزمره اجتماع نيست مثل: معدنها، جنگلها، بعد از اينکه مي گويد انفال از آن خدا و رسول است ميفرمايد: «فَاتَّقُوا اللَّهَ» يعني در راه حفظ و نگهداري و تجاوز نکردن به آنها تقوا پيشه کنيد. (در بعضي از کشورهاي غربي اگر کسي درختي را قطع کند او را جريمه مي کنند).
حديث داريم: اگر محيط از درخت را قطع و خانه و ساختمان سازي کرديد مقابلش محيط ديگري را از درخت احيا کنيد.
يعني هميشه بايد توجه به محيط زيست و فضاي سبز مورد توجه و اهميت باشد و(روبه توسعه)
قانوني داريم در اسلام بنام «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فِي الْإِسْلَامِ»(معاني‏الأخبار، ص‏281)(يعني نه بايد ضرر بزني و نه تحمل ضرراز ديگران بکني).
داستاني دارد اين قانون: باغي بود(از درختان خرما) صاحب اين باغ محل زندگي و سکونت و زن وبچه‌اش هم در آنجا بود فردي در اين باغ يک درخت را صاحب بود وقت وبي وقت به بهانه سرکشي به اين يک درخت مي آمد، صاحب باغ گفت اينجا محل زندگي و سکونت من است(اصلا مسکن از سکونت به معناي سکينه و آرامش است و لذا خانه هايي که درب و پنچره و حياط از جاي ديگر مشرف دارد و محل ديد و تعرض است مسکن نيست) شما به اين بهانه رفت وآمد مي کني و آرامش مارا سلب کرده اي گفت من صاحب درخت هستم و حق رفت وآمد و سرکشي دارم صاحب باغ شکايت او را به مردم آزاري پيش پيغمبر(ص) کرد حضرت او را خواست و فرمود: موقع رفتن ياالله بگوگفت: نمي خواهم. فرمود: اگر بفروشي چند درخت جاي ديگر مي دهيم گفت: نمي خواهم. فرمود: اگر بفروشي من پيغمبر درختي را در بهشت ضمانت مي کنم گفت: نمي خواهم.
پيامبر(ص) به صاحب باغ فرمود: کسي حق ندارد به بهانه يک درخت موجب ضرر و اذيت وآزار مردم را فراهم کند درختش را قطع و دور بينداز بعد فرمود: «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فِي الْإِسْلَامِ».
4- بشر خليفه خداو طبيعت مخلوق، خليفه بايدحافظ مخلوق خدا باشد
قرآن ميفرمايد: «فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ» اعراف/69 نعمتهاي خدارا ياد کنيد. برگ درختان اگر کربن را تبديل به اکسيژن و نهنگهاي دريا ماهي مرده‌ها را نخورند آب دريا بد بو شده و حيات انسان به خطر مي افتد، هستي به جوري است که سالم سازي محيط مي کند خورشيد که مي تابد ميکروبها را از بين برده و آب دريا که با نور خورشيد تبديل به بخار مي شود هوا را لطيف کرده و ابرهاکه بوسيله بادها جابجا مي شود سبب لطافت هوا و باريدن باران و روئيدن سبزيها همه و همه در مسير و جهت سالم سازي محيط هستند براي بشر ولي انسان جهتها و نعمتها را نابود مي کند. کسي حق ندارد موتور و يا ماشيني که دودزاست در کوچه و خيابان باعث اذيت و آزار مردم شود و اگر دولت به او تذکر داد و او گوش نکردو وسيله را توقيف کردند حق ندارد اعتراض کند که من اختيار دارم، اختيار رفت وآمدداري ولي اختيار مردم آزاري را نداري مثل درختي را که پيامبر(ص) فرمودند قطع کنيد.
5- مابايد حافظ محيط زيست باشيم و در تلف کردن آن ضامن هستيم.
قرآن مي فرمايد: «وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها» اعراف/56 در زمين فساد نکنيد بعد از اينکه اصلاح شده است. يکي از موارد فساد از بين بردن امنيت مردم است. و شايد يکي از موارد آن از بين بردن جنگهاست. قرآن مي فرمايد: «أَ لَمْ‌تر إِلَى الَّذينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً» ابراهيم/28 آنان که نعمت خدا را تبديل مي کنند. اينان مورد انتقاد قران هستند. يکي از دوستان که هم امام جمعه و هم نماينده مجلس بود مي گفت: زماني که امام خميني ره در فرانسه(نوفل لوشاتو) بود من به آنجا رفتم و يکروز با هماهنگي دوستان گوسفندي را در همان خانه ذبح کرديم چون از گوشتهاي ذبح غير اسلامي آنجا نمي توانستيم استفاده کنيم گوشت که آماده شدامام فرممود که گوشترا از کجا تهيه کرده ايد داستان را گفتيم امام فرمود قانون فرانسه اين است که ذبح در منزل غير بهداشتي است و چون شما اين کار را خلاف قانون اينجا و خلاف بهداشت انجام داده ايد من استفاده نمي کنم. (خداوندرحمت کند من در خدمت آيةالله مظلوم شهيد بهشتي قبل از انقلاب بودم و افتخار شاگردي براي او داشتم سوار ماشين شديم ايشان هم راننده بود آخر وقت شب در خياباهاي تهران ميرفتيم چراغ قرمز شد ايستاد گفتم آقا شب دير وقت است کسي نيست اعتنا نکنيد برويد. ايشان فرمود درست است ما نظام(دولت و حکومت شاهنشاهي)را قبول نداريم ولي نظم را قبول داشته و بايد به آن احترام بگذاريم.) ممکن است دولتي را انسان قبول نداشته باشد ولي بايد به قانون احترام گذاشت. کتابي است به نام((معالم الحکومة)) از قرنها پيش درباره رسم و روش حکومت است دارد که نگذاريد قصابها درب دکان کشتارکنند و نانواها با پا خمير کنند. نانواها و آشپز‌ها بدون روپوش کار نکنند ممکن است عرق کند و مخلوط شود با نان و‌اش. وقتي مي بينيم که پيامبر(ص) براي رعايت بهداشت 1400 سا لپيش لباسهايش را در ديگ مي جوشاند(و اين يکي از بهترين راهها ي از بين رفتن ميکروبهاست)(روشيفکرهاي بي اعتنا به دين) و انسان بايد احساس شرم کنند. لذا به شما بگويم که دنيا در اين زمينه‌ها مطلب تازه اي از مطالبي که اسلام گفته ندارد، بلکه بهترش را دارد، درست مثل لچه اي که خبر ندارد يا نمي داند و نمي فهمد مادرش غذاي خوب آماده کرده مي رود بيرون ساندويچ مصرف مي کند. در ميان پيامبران مهمترين آنها حضرت ابراهيم(ع) که موسي و عيسي و پيامبر اسلام(ع) و اکثر پيامبران از نسل اوست. خداوند به همچنين پيامبر مي فرمايد:
«أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» بقره/125(تو و پسرت) خانه من(مسجدالحرام) را تطهير و پاکيزه کنيد براي طواف کنندگان و. . . . . و در آيه ديگر داريم «طَهِّرا بَيْتِيَ» پس رعايت مسائل و اهميت بهداشت و محيط زيست بقدري است که پيامبر اولواالعزم مأمور اين کار مي شود. پيامبر(ص) پيشنماز بود سر نماز البته اينکه گفتم پيشنماز از دهنم پبريد نمي دانم بود يا نبود سر نماز بود همينکه داشت نماز مي خواند ديد به ديوار مسجد آب دهن افتاده انسان اگر سرنماز کلمه اي نگويد مي تواند تکان بخورد نگاه به من کنيد. دوربين روبه من است شما نه آنها که پاي تلويزيون نشسته‌اند اگر دوربين لوستر نشان دهد مي گويند چي را نگاه کنيم. پيامبر(ص) سر نماز بود نگاهش خورد به آب دهن «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» فاتحه/4 را قطع کرد کمي راه رفت. يه شاخه درخت خرما را بدست گرفت و کشيد به ديوار تا آب دهن پاک شد برگشت و فرمود «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» فاتحه/5 چقدر نظافت مهم است که حضرت سرنماز اين کار را انجام مي دهد، کدام رئيس جمهورميان سخنراني اگر اتفاق بيافتد اين کار را مي کند و مخفي نيست که پيامبر ما(ص) از تمام رئيس جمهورهاي سوپر دولوکس جلوتر و بهتر است. تمام دکترهاي متخصص در وسط نطق و(سخنراني) حاضر نيستند چنين کاري کنند و حال اينکه پيامبر ما(ص) داشت با خدا سخن مي گفت. (هر کس هر چيز دارد ما جلوتريم مي فهمم چه بگويم يه وقت يکي شعار مي دهد يه وقت هم يکي از جگرش مي گويد و مي فهمد و هر کس هر مطلب و حرف مدرن و تازه اي داشته باشد ما از او جلوتريم)منتها ما(اسلام)را نشناخته ايم گاهي انسان در احاديث به نکات و ظرافتهايي برمي خوريم تعجب مي کنيم از اينکه ما و مردم نمي دانيم.
6- بسياري از مصيبتها به علت خرابکاري‌هاي ماست.
قرآن مي فرمايد: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ» شورى/30 آنچه از مصيبتها به شما مي رسد به علت آنچه خود انجام داده ايد مي باشد. مشکلات از خود ماست، خراب کردن، جنگل و آب دريا و رودخانه و انفجار کوهها و. . . . عوارضي دارد(که گريبان گير آن خود بشر مي شود) قرآن ميفرمايد: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها وَ ما رَبُّكَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ» فصلت/46 کار خلاف کرديم دودش چشم خودمان مي رود. و آثار خرابي‌ها درآ ينده هم گناهش گردن ماست. کثيف و آلوده کردن محيط زيست مثل زباله وآب دهن انداختن در آب آشاميدني هر کس بر اثر اين بي توجهي‌ها مريض شود گناهش از براي اوست.
قرآن مي فرمايد: «وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ» يس/12(هر آنچه از پيش فرستاده ايد با آثارش از براي شما مي نويسيم) خلاف را مي نويسيم آثار آن راهم مي نويسيم. قبلا هم اين مثال را گفتيم که اگر کسي برقي را خاموش کند عوارض آن مثل افتادن افراد دزديدن کفشها ريختن آتش روي فرشها هم به عهده اوشت اين آثار يک کار منفي است که انسان ضامن است. همچنين در انفجار کوه از بين بردن حيوان، آلوده کردن و بخريب جنگل و. . . . آثار منفي آنهم به عهده کسي است که باعث شده. خيلي وقتها بچه هاي قديم بچه هاي الان مودب و تربيت شده‌اند از بچه هاي قديم يه بچه اي داشت گريه مي کرد دوست ما يکي از وزراء است ديدم بچه دارد گريه مي کند گفتم مشکل او را حل کنم گفت چرا گريه مي کني گفت مي خواهم زنگ اين خانه را بزنم قدم نمي دهد گفتم من مي زنم گفت نه خودم با يد بزنم او را بغل کردم زنگ را زد آمد پائين به من گفت حالا بيا با هم فرار کنيم.(خنده حضار) بچه دارد. شيطنت مي کند، مردم آزاري است.
- علت و عوامل تخريب و فساد چيست؟
اول: حرص
مي خواهد راحتتر ماهي بگيرد موادي به دريا مي ريزد ماهي‌ها زودتر مي ميرند. صلوات و سلام خدا برامام خميني ره مي گويند در فرانسه براي اينکه از روي چمن نرود يک مسافت طولاني را رفت.
دوم: تجمل گرايي
گاهي يه بچه بره که بعدا بايد چهل کيلو گوشت داشته باشد مي کشد که با پوست او کلاه درست کند. شکار مي کند که از پوست او يقه درست کند. من رفتم کاخ شاه ديدم پاي يک فيل را بريده و از آن جاي سيگاري درست کرده‌اند، خداوند لعنت کند رژيم را که براي توتون سيگار مهمانش از ستون يک فيل جاسيگاري درست مي کند.
سوم: خودخواهي
به اين معني است که اگر محيط زيست هم بخواهيم سالم باشد مردم بايد دين داشته باشند، بسياري از مفاسد در تلف و اتلاف مال مردم و خود از خودخواهي است، با کفش روي قالي حال ندارد.
چهارم: هوس راني
در جلسه قبل گفتيم شکار از روي هوس گوشت آن حرام مي شود.
قصه: در زمان اميرالمومنين علي(ع) دو قبيله به هم افتخار مي کردند که عروس دارها به خود ننازيد. داماد ما بهتر است و آنها هم مي گفتند داماد دارها به خود ننازيد عروس ما بهتر است يکي از اين قبيله‌ها شتري کشت و آبگوشت آنرا بقسيم کرده ديگر قبيله 2 شتر از روي رقابت باز اولي سه شتر دومي چهار شتر تا صد شتر رفتند اميرالمومنين علي(ع) فرمود از اين گوشت استفاده نکنيد و فرمود همه آنها را بريزيد توي بيابان شغالها بخورند، گوشتي از شتر که به خاطر هوس افراد آماده شده بايد شغالها بخورند. روي چشم و هم چشمي از بين مي رود.
قرآن مي فرمايد: «وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ» مومنون/71 اگر حق تابع هوا و هوس شود در آسمان و زمين فساد مي شود. البته قرآن را محدود به اين مصاديق نکنيد ممکن است يکي از مصاديق فساد بهم زد محيط زيست باشد اسراف حرام است ولي مصاديق زيادي دارد. علاوه بر مسائلي که درباره محيط زيست گفتيم بايد بدانيم که در دنياي حيوانات و هستي خبرهايي هست.
7- طبيعت قداست دارد احترام کنيم
خداوند در قرآن به چيزهايي قسم ياد مي کند: «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها» شمس/1 قسم به خورشيدو نور آن و يا «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ» تين/1 قسم به انجير و زيتون. خداوند هم به خورشيد بزرگ وهم به انجير و زيتو ن کوچک قسم ياد مي کند. براي اينکه نزد خداوند خورشيد و انجير فرقي نمي کند. براي ما کوه و کاه فرق مي کند و اگر بخواهيم قسم ياد کنيم مي گوئيم به کوه قسم مي گوئيم جان تو نمي گوئيم به خودکار قسم.
8- طبيعت حق دارد.
ما نمي توانيم به هر شکل مي خواهيم از طبيعت مصرف کنيم، حديث داريم: کسي در نهر آب ادرار نکند براي اينکه آب اهلي است که با ادرار اذيت مي شوند اهل آب ماهي يا حيوانا ت ريز ممکن است باشد.
9- طبيعت فهم دارد و مشغول عبادت است.
من يه چيزي مي خواهم بگويم مي خواهيد قبول کنيد يا نکنيد. قرآن مي فرمايد: باران مي فرستيم: «فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها» رعد/17(هر کس و چيز يک ظرفي و ظرفيتي دارد) پس استفاده مي کند هر کس به اندازه ظرفيتش اينجا در بلوار اشرفي اصفهاني هستيم من داستاني را از ايشان نقل مي کنم و نقل هم از فرزند بزرگ ايشان است مي گفت روزي آيت الله اشرفي اصفهاني وارد اطاق شد ديديم خيلي ناراحت است. علت پرسيديم به من گفت اين گربه اي که داخل زير زمين شد بگيريد و بياوريد گفتيم معلوم نيست گربه کجا رفته و گرفتن آنهم سخت است و براي چي ما اين کار را بکنيم ايشان فرمودند کيسه اي بر روي دستها بکشيد و او را بگيريد بياوريد من مي خواهم از او عذر خواهي کنم تعجب کرديم گفت من ديدم گربه گوشت به دهن دارد و از داخل آشپزخانه بيرون آمد با عصا به کمر گربه زدم که گوشت را رها کند البته گوشت را رها نکرده و رفت داخل زيرزمين بعد من فکر کردم که چرا اين حيوان را اذيت کردم او که حيوان است غريزه اي دارد و من يک وظيفه، غريزه او باعث مي شود گوشتي را ديد براي سير کردن خود و بچه هايش ببرد وظيفه من هم اين استکه گوشت را در جاي محکم و دوراز دسترس گربه نگهداري کنم اگر من در وظيفه کوتاهي کرده‌ام چرا او را اذيت کنم بالاخره ديديم اسن پيرمرد خيلي ناراحت است به هر ترتيب گربه را گرفتيم آورديم او گربه را به دامن گرفت و همينطور که داشت نوازش مي کرد از خداوند هم طلب مغفرت مي کرد بعد گربه را رها کرد رفت پيش بچه هايش از آن روز به بعد اين پيرمرد سر سفره نمي نشست مگر اينکه مقداري از غذا را با دست خودبه زيرزمين برده و به گربه مي داد گذشت تا اينکه ايشان شهيد شد و خبرش به خانه رسيد ماو مردم شاهد بوديم نصف روز اين گربه مثل آدمهاي عزادار جيغ مي زد و بعد هم بچه هايش را برداشت و از آن خانه رفت.
همينطور الاغ است اذيت مي کنيم. مگر مي شود حيوان را اذيت کرد. خروس صدا کرد امام صادق عليه السلام فرمود ميدانيد چه مي گويد، فرمود چه مي گويد. مگر حيوان حرف مي زند. قرآن مي فرمايد: همه پرنده‌ها حرف مي زنند. سليمان مي گويد خدا را شکر که: «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ» نمل/16 منطق پرنده‌ها را خدا به ما ياد داده
خداوند مي فرمايد: «يا جِبالُ أَوِّبي‏ مَعَهُ وَ الطَّيْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَديدَ» سبأ/10 اي کوهها با داود همصدا شويد. خداوند با کوه حرف ميزند و مورد خطال قرار مي گيريد، علم و پيشرفت آن کم کم يک مسائلي را حل مي کند الان يه کتابخانه اي که به اندازه اين مسجد است مي آورند روي ديسکت کامپيوتر مثل ورق کاغذ و صفحه شيشه. دارد که خداوند به همه بشر در يکجا فرمود: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏» اعراف/172 آيا من پروردگار شما نيستم گفتند چرا خداوند به يکي از فرشتگان مي فرمايد شاهد باش اين اقراري که من از بندگانم درباره خدايي خودم گرفتم بعد اين فرشته مي شود سنگ و آن هم((حجرالاسود))
آيا مي شود فرشته سنگ شود از نظر قرآن بله همانطور که عصاي موسي که از چوب بود اژدها و رود نيل خون شد. خداوند قادراست مگر شما کودتوي باغچه نمي ريزي گل برداشت مي کني،
کود بوي بد و گل بوي خوب دارد. خداوند، «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» فرقان/70 بدهي‌ها را تبديل به خوبي‌ها مي کند. پس همانطور که يک کتابخانه در يک ديسکت جمع مي شود تمام آري‌ها و اقرارهاي بشر در يک سنگ ثبت و ضبط شود. بنابراين طبيعت قداست داردبه آن توهين نکنيم. به حضرت صالح گفتند تو پيامبري و با خدا رابطه داري و قدرت تو وصل به قدرت خداست.
فرمود: بله. گفتند: پس از دل سنگ و کوه شتري بيرون آيد تا ما به تو ايمان آوريم. حضرت صالح هم به اذن خدا چنين کرد و لذا مي فرمايد: «هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ في‏ أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ أَليمٌ» اعراف/73.
اين شتري است با نظر و قدرت خدا با او بدرفتاري نکنيد که شما به عذابي دردناک گرفتار مي شويد شتري که با اذن و اراده خداوند بوجود آمده مي فرمايد با او بدرفتاري نکنيد حالا مگر مي شود سلمان رشدي به پيامبر بزرگ خدا حضرت محمد(ع) جسارت کند و هيچ، بالاترين عذاب را بايد داشته باشد. حالا ممکن است بگويند اين محيط زيستي که شما مي گوئيد از گل و بلبل و. . . . . . . در اروپا و آمريکا هم هست ما مي گوئيم غير از اين يک ورق سبز ديگري هم داريم که آنها ندارند. وآن اينکه همينطور که محيط زيست ظاهري بايد سالم باشد، محيط زيست رواني و معنوي هم بايد سالم باشد و لذا يه دختر آرايش کرده که به کوچه و خيابان مي آيد روان جامعه و را بهم مي ريزد آرامش ظاهري يک اصل و آرامش باطني و رواني هم يک اصل است يک شايعه سازي جامعه را فاسد مي کند مثل دود، در جامعه و مکاني که دود هست انسانها همديگر را تاريک و سياه مي بينند در محيط شايعه هم همينطور است و ما محيط سالم زيست رواني و معنوي را نبايد بهم بزنيم. اسلام هميشه جلوتر است.
وزارت بهداشت مي گويد در تغذيه بايد اموري را رعايت کرد قرآن هم مي فرمايد: «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ» عبس/24 بايد انسان دقت نظر بکند در طعام و خوردنيها. امام مي فرمايد بالاتر از دقت در تغذيه مادي، تغذيه معنوي و رواني است، چه کتابي چه مقاله و روزنامه و سخنراني، از چه استادي، غذا فقط آن نيست که وارد معده مي شود آنهم که وارد مغز مي شود مهم است(بلکه خيلي مهمتر) همه دنيا مي گويد لباس همينکه ظاهر ما راپوشش مي دهد قرآن مي فرمايد: «وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَيْرٌ» اعراف/26 لباس تقوا بهتر است پس تقوي هم براي انسان لباس است و پوشش دارد. امتياز اسلام اين است هرچه دنيا مي گويد يک قدم جلوتر دنيا مي گويد لباس ماهم و هم لباس تقوي دنيا مي گويد زينت ماهم و هم زينت معنو ي و مي گويد محيط زيست ماهم وهم محيط زيست معنوي، بد حجابي، شايعه سازي، دروغ پراکني، ناامني، هم محيط زيست را بهم زده و اسلام براي هر کدام برنامه دارد و امر به معروف و نهي از منکر بکن و نکنها براي سالم سازي محيط زيست است. و سفارش به حق به خاطر اين است.
خداوندا بحق محمد و ال محمد جامعه ما را از فتنه‌ها و آشوبها و ناسالمي‌ها‌ دوربدار، نسل و ناموس مارا حفظ بفرما.(آمين)
امت و ملت، رهبرو دولت، عقائدو افکار، آب و خاک، مرز وبوم ما حفظ بفرما.(آمين)
و آنکسي که حلقه هستتي بدست اوست و خداوند نظام را به او نگه داشته جانش را سالم و قلبش رااز ما راضي و مارا از ياران امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف) قرار بده(آمين)
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»