1378/12/26 دعاي مكارم الاخلاق - 8، رسيدگي به محرومان و مقابله با وسوسه‌هاي شيطان بايگاني سالانه - 1378



بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

بيننده‌ها بحث را قبل از پايان سال مي‌بينند كه من هم قبل ازًآمدن سال جديد به همه شما مسلمين و ايراني‌ها تبريك گفته و انشاء. . . براي همه سال مباركي باشد. موضوعي كه امسال در ماه رمضان شروع كرديم دعاي مكارم الاخلاق بود كه رسيد به اينجا:(أَصُولُ بِكَ عِنْدَ الضَّرُورَةِ، وَ أَسْأَلُكَ عِنْدَ الْحَاجَةِ)الصحيفةالسجاديةص92 حديث جالبي در اين زمينه ديده‌ام كه مي‌شود نمايش و تاتر شود ,كه حديث پيدا كرده‌ام كه ما كارها را به نمايش بگذاريم. يكي از آن را همه ايراني‌ها بلد هستند كه:
پيرمرد وضوي غلط مي‌گرفت امام حسن و امام حسين عليهماالسلام كودك بودند ديدند وضوي او غلط است و اگرمستقيم به او بگويند درست نيست. گفتند پيرمرد ما وضو مي‌گيريم شما بگو وضوي ما درست است يا نه؟ بعد از اين كه آن‌ها وضو گرفتند پيرمرد فهميد وضوي خودش اشتباه است. لذا از راهنمايي آن‌ها تشكر كرد. وضوي هر دو درست ووضوي من غلط است، واين دليل براين است كه دراسلام نمايش جايز است.
ما شايد صدها حديث داريم كه مي‌شود آن‌ها را به صورت نمايش در آورد و انشاءالله بچه مسلمان‌ها و خواهرها اين‌ها را پياده و به نمايش تبديل كنند.
حديث:(أَصَابَ أَنْصَارِيّاً حَاجَةٌ فَأَخْبَرَ بِهَا رَسُولَ اللَّهِ ص) بحارالأنوارج100ص10 انصار مردم مدينه و مهاجرين از مكه بودند به دليل فشار بت پرست‌ها آمدند به مدينه، يكي از مردم مدينه فقر به اوفشار آورد. و از فقر خود به پيامبر ص خبر داد حضرت فرمود:(فَقَالَ ايتِنِي بِمَا فِي مَنْزِلِكَ وَ لَا تُحَقِّرْ شَيْئاً) هر چه در منزل داري بياور، و هيچ چيز را كوچك نشماركه اين چيزي نيست و ناقابل است. (فَأَتَاهُ بِحِلْسٍ وَ قَدَحٍ) پلاس و حاجم و كاسه‌اي آورد خدمت پيامبر (ص) حضرت به اصحاب فرمود:(مَنْ يَشْتَرِيهِمَا) چه كسي اين دو را مي‌خرد؟ مردي گفت:(رَجُلٌ هُمَا عَلَيَّ بِدِرْهَمٍ) من به يك درهم مي‌خرم. حضرت فرمود:(فَقَالَ مَنْ يَزِيدُ) چه كسي زيادتر ميخرد؟ به قول امروزي‌ها مزايده... ديگري گفت:(فَقَالَ رَجُلٌ هُمَا عَلَيَّ بِدِرْهَمَيْن). من اين دو را به دو درهم مي‌خرم. حضرت فرمود:(هُمَا لَكَ) اين دو براي شما. حضرت فرمود:(فَقَالَ ابْتَعْ بِأَحَدِهِمَا طَعَاماً لِأَهْلِكَ) اين دو درهم را به آن مرد داده و فرمود يك درهم آن را طعامي براي خانواده تهيه كن و از درهم ديگر تبري را تهيه كن و بياور. او هم رفت و تبر بدون دسته خريد چون پولش كفايت نكرد. حضرت فرمود:(مَنْ عِنْدَهُ نِصَابٌ لِهَذِهِ الْفَأْسِ) چه كسي يك دسته تبر بي كار در منزل دارد؟ يكي گفت:(عِنْدِي) يكي گفت من در منزل دارم و رفت آورد. حضرت:(فَأَثْبَتَهُ بِيَدِهِ)دسته تبر را در تبر جاسازي كرد. بعد تبر را به آن مرد داد و فرمود:(وَ قَالَ اذْهَبْ فَاحْتَطِبْ وَ لَا تُحَقِّرَنَّ شَوْكاً وَ لَا رَطْباً وَ لَا يَابِساً) برو صحرا هيزم بكن و از هيچ هيزم كوچك و بزرگ نگذر و غافل نشو. او هم اين كار را كرده و به فاصله كوتاه كارش راه افتاد. آن مرد:(فَفَعَلَ ذَلِكَ خَمْسَ عَشْرَةَ لَيْلَةً فَأَتَاهُ وَ قَدْ حَسُنَتْ حَالُهُ)در حالي كه شبانه روز اين كار را كرد و وضعش خوب شد. حضرت:(هَذَا خَيْرٌ مِنْ أَنْ تَجِي‏ءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ فِي وَجْهِكَ كُدُوحُ الصَّدَقَة) اين بهتر از آن بود كه گدايي كني.
از اين حديث ده مطلب استفاده مي‌شود:
1- فقر سراغ بزرگان هم مي‌رود.
وقتي مي‌بيند ديگران ندارند تحمل مي‌كند و آه نمي‌كشد. اگر بداند كه مشكل او را ديگران هم دارند.
چون ايام حج اين بحث را گوش مي‌دهيد، در ايام حج يكي به من رسيد و گفت آقاي قرائتي من گم شده‌ام با گريه، گفتم خوشا به حال توكه تنها گم شده‌اي، ولي من با كاروان با هم گم شده‌ايم گفت خوب راحت شدم.
يكي از طلاب در حوزه آية الله شيرازي رضوان الله تعالي عليه در سامرا خيلي فقر به او فشار آورد. در سامرا امام دهم ويازدهم امام هادي و امام عسگري عليهماالسلام هستند آمد در حرم و خطاب به آن امامان گفت خيلي فقر اذيت مي‌كند. من در حرم و صحن كه خانه شماست مي‌ايستم تا پولي از طرف شما برسد.
گفت: آية الله شيرازي آمد عبور كند دور حرم گشت تا به من رسيد پولي به من داد و فرمود: تو دفعه اول است كه آمدهاي از امام ع درخواست مي‌كني ما زمان طلبگي خيلي از اين كارها كرديم، يعني مشكلات ما خيلي زيادتر بود.
بدانيم كه ديگران هم از اين مشكلات را داشته و يا دارند. خداوند به پيامبر مي‌فرمايد خيلي اذيت مي‌شوي: (فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ)احقاف(35)
تو هم مثل بقيه پيامبران كه مشكلات زيادي داشتند صبر كن. همه را ساحر و مجنون خواند و اذيت كرده‌اند. زماني كه از گراني رنج مي‌برد بداند كه در كشورهاي ديگر هم فقر و تورم هست آرام مي‌شود.
2- مسئولين بايد از حال مردم فقير با خبر باشند.
به صورتي كه هر كس فقر و ناراحتي داشت مي‌آمد و مطرح مي‌كرد. داريم كه: انبياءو پيامبر در بازار راه مي‌رفت.(يَمْشُونَ فِي الْأَسْواق)فرقان(20) با تدبر در اين گونه آيات فهميده مي‌شود كه از مردم و با مردم و در مردم بودن و لمس كردن و در دسترس مردم بودن اصلي است كه بايد رعايت شود.
خدا لعنت كند منافقين را كه با طرح ترور بين مردم و مسئولين جدائي افتاد من خودم ديدم اول انقلاب آقاي هاشمي رفسنجاني در زمان مدرسه رفاه براي غذا در صف بود بعد با ترور مسائل حفاظتي پيش آمد. الان هم براي مراجعه دفاتري هست ولي اگر مراجعه حضوري باشد اثر ديگري دارد.
3- هيچ چيز را كم نگيريد.
نگوييد چيزي نيست حضرت فرمود: هر چه هست گر چه كوچك بياور.
يكي آمد به من گفت آقاي قرائتي من واجب الحج هستم ولي با توجه به رفت و آمد و قرارداد با شركت‌ها و كشورهانمي توانم به حج بروم چكار كنم؟
گفتم: اگر مثلاًپسر شما از دنيا برود، گفت نه مي‌گويم به مناسبت فوت نابهنگام فرزند. كه نابهنگام هم غلط است به ماچه كه به هنگام يا نابهنگام فضولي در كار خدا نكنيم. دخالت نكنيم نمي‌دانيم صلاح چيست. گفتم بعداز اين كه خواستي مغازه را باز كني خداي نكرده خانمت از دنيا رفت؟ ، گفت دو روز ديگر اگر رفتي باز كني داداشت؟ البته خدانكند ولي اگر ده فاميل يكي پس از ديگري بالاخره گفت روز بايد مغازه تعطيل باشد گفتم حال روز برو مكه. ساعت را بفروش كتاب بخرو پز را كم كن.
به علي بن ابيطالب ع گفتند: اينها چيست؟ فرمود: صدهزار درخت خرما، گر چه آن‌ها هسته خرما بود ولي اگر كاراقتصادي باشد مي‌تواندخرما شود.
4- مزايده كار خوبي است. چون حضرت اين كار را كرد.
5 - اول خرج عيال و خانواده بعد سرمايه نه اين كه از خانواده كم بگذارد براي سرمايه.
حديث: ما مهريه خانم‌ها را مي‌دهيم بعد اختيارش با خودش خواهد بود، ما دخالت در خرج او نمي‌كنيم ولي بعضي هاخيلي دخالت مي‌كنند، خدا رحم كرده قصاب نيستند كه اگر يك كيلو گوشت مي‌داد مي‌رفت ببيند با چه چيز بار كرده هر چه مي‌خواهد درست كند بعضي صد هزار تومان وام بيا ببينم چكار كردي؟ همه چيز را مي‌پرسد.
يک آقايي هر كسي مي‌آمد پول بگيرد از او سؤال مي‌كرد مرده شوري گفت من احتياج دارم چند وقتي است كسي نمرده شروع كرد از او سؤال كردن كه به چه شكل غسل مي‌دهي و. . . تلقين هم مي‌خواني. گفت بله: بعدهم به مرده مي‌گوئيم خوب شد مردي و نيازت به اين حاج آقا نيفتاد.
بعضي‌ها هستند بله يعني، بله مهر خانم را مي‌دهيم و او اختيار با خودش هست.
6- مشاركت مردمي
اين تعاون مشاركت كه امروز شعار مي‌دهند، در اين حديث هر كسي به نحوي كمك كرده يكي پلاس آورد ديگر خريدو پيامبر ص دلالي و نجاري كرد.
7- مسئولين بايد در كشورهاي اسلامي ابزار كار در اختيار جوان‌ها بگذارند.
از اين كه حضرت دستور تبر داد و بعد تقاضاي دسته كرد و بعد نجاري و سفارش به كار كرد در آن زمان ابزار كار تبر بوده.
امروز مثلاًيك تاجر مي‌تواند 20 دستگاه قالي به نفر بدهد، ما هم نبايد از كاري فراري باشيم جوان‌ها كار عيب نيست، گر چه باعث ناراحتي مي‌شود بزرگان گفته‌اند من هم بگويم، ميز نيست، ميز نيست، هر كدام به دانشگاه براي ليسانس و پشت ميز نشستن، يك هنري هم داشته باشيد، همه مي‌خواهند پشت ميز بنشينند. ديشب شخصي منزل ماپدرش بنابودوپسرش ديپلم. به من گفت. شغلي. نيست. گفتم. نه تنهابراي ديپلم. كه براي ليسانس هم شغل نيست. برويد بنايي، من با ديپلم، اين چه فكر غلطي است كه با ديپلم بنايي كند آن هم با اين همه مشكل مسكن. اتفاقاًتحصيل كرده كه بنايي كند زود هم مهندس و معمار مي‌شود. تجربه اضافه مي‌شود، عيب اين است كه كار كردن عيب است.
امام باقر ع را خواستند تحقير كنند به او گفتند: ننه(مادر) آشپز: حضرت فرمود: آشپزي كمال و ارزش است.
در يك ماجرايي كه همه بنا شد كاري كنند حضرت فرمود: من هم هيزم جمع مي‌كنم. و خواهش مي‌كنم هم ندارد.
يكي به امام باقر ع در حالي كه بيل به دست داشت و كار مي‌كرد گفت: خجالت نمي‌كشيد پسر پيامبر عرق مي‌ريزي. حضرت فرمود: افتخار مي‌كنم به اين كار.
خياطي، بنايي، نقاشي و مكانيكي، معماري، گچ بري، كاشي كاري، اين‌ها هنر است، و ما فكر مي‌كنيم كه هر كس قلم به دست گرفت بايد بيل را كنار بگذارد. اين فكر غلط است. شخص پيامبر ص كار مي‌كرد.
ميگويند اگر كسي را دوست نداري ماهي به او بده و اگر او را دوست داري تور به او بده تا خودش ماهي بگيرد و اگر خيلي او را دوست داري توربافي ياد او بده
8- تشكر در مقابل كمك‌ها
بعد از اين كه كارش راه افتاد و مشكلش حل شد آمد تشكر كرد از پيامبرص ولي ما وقتي كارمان راه افتاد مي‌رويم وبرنمي گرديم. و فاصله مي‌گيريم.
در زمان شاه يكي از افسرها زد به گوش يك نفر گفت فاصله بگير اين سرباز هم از پادگان فرار كرده و به عراق رفت و ازآنجا نامه نوشت كه من تا اينجا فاصله گرفته‌ام باز مي‌خواهي فاصله بگيرم.
با كمال تأسف جشني در دانشگاه بود براي اعطاي جوائز به فارغ التحصيل‌ها كه من هم دعوت داشتم. من مطالبي راآماده كرده بودم. ولي ديدم رئيس دانشگاه گفت آقاياني كه فارغالتحصيل مي‌شويد شما كه رفتيد سالي يك تلفن به مابزنيد گفتم آخ كار دانشگاه به كجا رسيده كه رئيس اينچنين تقاضا مي‌كند.
اول عيد است اگر معلم كلاس اول شما زنده است به ديدن او برويد، و پيشاني او را ببوسيد و تشكر كنيد شما پايه تمام تحصيلات من هستي، و اين را نبايد فراموش كنيم. و روستايي كه نان آن جا را خورده و آمده در شهر پولدار شده‌ايم. به روستا رفته و پز هم ندهيم و فكر كنيم به روستا بدهكار هستيم در ايام عيد كه بدانجا مي‌رويم. و بنده حجه الاسلام به روستا بدهكار هستم كه از عمامه كه پنبه و كفشم كه چرم است از روستا مي‌باشد يك روستايي به بنده از مخ تا پا حق دارد پز ندهيم كه بله ما از شهر آمده‌ايم تحقير نكنيم پدربزرگ هارا. علاوه بر اين كه علم غير از فرهنگ است ممكن است علم او كم و فرهنگش بالا باشد.
حال اگر به همين حديث عمل كنيم چقدر مشكلات حل مي‌شود، مثلاًبراي يك جوان بيكار هر كدام هزار تومان بدهيم تا او داماد و جهازيه دختري را تهيه كنيم.
چيزهايي كه در خانه‌ها مانده از كم تا زياد كه در همه خانه‌ها هست با بخاري گازي احتياجي به كرسي و با سماور برقي و گازي به سماورزغالي نيست.
موارد زيادي است كه ما مصرف نداريم ولي ديگران احتياج دارند، يا تبديل به پول مي‌شود.
همين پيراهن عروس‌ها كه در كمد آويزان است و چند ميليون مي‌باشد و جوان‌ها براي پيراهن عروس عزا گرفته‌اند، عروس‌هاي ديگر هم استفاده كنند. در اين حديث از پيامبر مشاركت عمومي شد تا يك نفر كارش راه افتاد براي كار عارتان نشود.
تذكر:
گفتيم سائل نبايد سؤال كند. علي ع به استاندار مالك اشتر مي‌فرمايد: (اللَّهَ اللَّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى) مستدرك‏الوسائل ج13ص167 خدارا خدارا به ياد داشته باش در باره رسيدن به مردم محروم.
(لَا حِيلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُحْتَاجِينَ) قادر و تدبير تلاش ندارند مسكين‌ها و محتاج‌ها. (وَ أَهْلِ الْبُؤْسِ وَ الْزَمْنَى) در مكه جشني بود همه مشغول به خوردن شيريني بودند گفتم شما سرمايه دار هستيد و كنار قبر خديجه س كه همه اموالش را براي اسلام داد. بياييد جهازيه براي صد دختر بدهيد كه ارزان و سبك هم باشد.
الحمدلله صد جهازيه قبول كردند. و البته به كسي فشار نيامد چون آن‌ها وضعشان خوب بود كسي كه با 800 هزار تومان مكه آمده اگر يك ميليون يا يك و نيم ميليون هم بود مي‌داد.
مثل كسي كه مي‌خواهد پيكان بخرد 5 ميليون يا 5 ميليون صد يا كم و بيش مي‌خرد.
اگر اينچنين كمك كنيم خيلي از جوان‌ها با شغل و دخترها با جهازيه مي‌شوند. البته جوان بايد براي كار عار نداشته وسرمايه دار هم كمك كند. اسلام با ركود مخالف است، ركود نيرو و طبيعت و سرمايه و ابزار توليد:
ركود نيرو:(قُلْ رَبِّ زِدْني‏ عِلْماً)طه(114) بگو خدايا علمم را زياد كن. يعني هر روز بايد محفوظات زياد شود.
حديث: عده‌اي آمده خدمت امام صادق ع از همه احوال پرسي كرد يكي گفت من بيكار هستم، حضرت فرمود من ازنگاه كردن ب آدم بيكار معذور هستم.
هر شغلي چه اداري، ساده، دستي، با اراده كار هست. گر چه از كارهاي جزئي ...
رکودطبيعت:
حديث: طبيعت را رها نكنيد.
براي قيامت حوادثي هست مثل(إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها)زلزله(1) و(إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ)تكوير(1) و ماه گرفته مي‌شود.
حديث: اگر علاماتي است براي برپا شدن قيامت و در عين حال نهالي در دست داري و مي‌تواني بكاري، بكار.
ركود سرمايه: كنز است. ابزار توليد: حديثي كه قبلاًگفته شد براي آماده كردن تبر...
بعد علي ع به استاندار مي‌فرمايد: (فَإِنَّ فِي هَذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّاً) مستدرك‏الوسائل ج13ص167 افراد گرسنه و فقير در اين طبقه زياد است.(وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَيْتِ مَالِك) از بيت المال سهمي براي آن‌ها قرار بده. و يكي از كارهاي خوبي كه كميته امداد انجام مي‌دهد كه به فقير پول دستي نمي‌دهد كار مي‌دهد، چرخ خياطي به جاي ماهي تومان، خودكاركن.
(وَ قِسْماً مِنْ غَلَّاتِ صَوَافِي الْإِسْلَامِ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ فَإِنَّ لِلْأَقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِي لِلْأَدْنَى) مستدرك‏الوسائل ج13ص167 و سهم دورترين مثل سهم نزديك ترين آن‌ها باشد. اين حكومت اسلامي است و بايد ما به اين سمت برويم.
مقام معظم رهبري فرمود: اين مطالب حضرت علي ع را ما نمي‌توانيم پياده كنيم ولي بايد به آن سمت برويم.
بعد مي‌فرمايد:(فَلَا يَشْغَلَنَّكَ عَنْهُمْ بَطَرٌ فَإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِ التَّافِهِ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِمَّ فَلَا تُشْخِصْ هَمَّكَ عَنْهُمْ وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لَهُمْ وَ تَفَقَّدْ أُمُورَ مَنْ لَا يَصِلُ إِلَيْكَ مِنْهُمْ)كارهاي بزرگ تو را از كارهاي كوچك باز ندارد هم تصميم بايد براي مملكت بگيريم در عين حال بايد به كارهاي كوچك هم برسي.
قرآن كريم مي‌فرمايد:(كانَ رَسُولاً نَبِيًّا)مريم(54) رسالت جهاني داشت.
(وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ)مريم(55) به خانواده هم سفارش نماز مي‌كرد.
امام(خميني ره): امريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند. بعد هم در خانه سيني چاي به دست مي‌رود نزد حاجيه خانم و دست بچه را هم مي‌گيرد.
حديث: بچه دختري در كوچه‌هاي مدينه دست پيامبرص را گرفت و او را برد تا پشت خانه‌هاي مدينه، يكي گفت يا رسول الله بيكاري براي يك بچه؟ حضرت فرمود: من مي‌خواستم دل او را به دست آورم.
به منزل خانواده شهدا برويم، و مريض‌ها و جانبازان را در اين ايام عيد، گر چه با دست خالي ولي با محبت.
جمله بعد از دعاي مكارم الاخلاق: (اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِي رُوعِي مِنَ التَّمَنِّي وَ التَّظَنِّي وَ الْحَسَدِ ذِكْراً لِعَظَمَتِكَ، وَ تَفَكُّراً فِي قُدْرَتِكَ)الصحيفةالسجاديةص92
خدايا چيزهايي را كه شيطان در عقل و روحم القاء مي‌كند از آرزوها و سوءظن‌ها، و حسد و انديشه در قدرت خودت.
گفتند ملانصرالدين دامن را گرفته راه مي‌رفت علت پرسيدند گفت شنيدهام پرنده‌اي در آسمان تخم مي‌دهدمي خواهم بيفتد در دامن من، گفتند عجب آرزويي، گفت به خانم گفته‌ام آب را جوش آور كه تخم پرنده را آوردم.
بعد مي‌فرمايد:(وَ تَدْبِيراً عَلَى عَدُوِّك)و تدبيري عطا كن بر عدو و دشمن تو پيروز شوم.
انسان مثل ظرف خالي است، اگر از حق پر نشود از باطل پر خواهد شد مثل گوش اگر حق نشنود حرف‌هاي باطل خواهد شنيد وو بچه اگر سينه مادر نباشد پستانك و اگر بيسگوئيت نباشد گل مي‌خورد. انسان رفيق و دوست مي‌خواهد اگر دوست خوب نگيرد دچار دوست بد خواهد شد پس مي‌خواهد قبل از آلوده شدن از حق پر شود كه آلوده نشود. به جاي آرزو از عظمت تو ياد كرده، و به جاي سوءظن به تو، كه چرا نمي‌دهي؟ در قدرت تو فكر كنم كه مي‌تواند بدهد.
پيامبرص يتيم، شهيد رجائي و حضرت امام(خميني ره)يتيم، آن‌ها كه يتيم هستند و عيد فكر مي‌كنند كه سايه پدرنيست, قدرت خدا كه هست. خداوند «جبار»است جبران مي‌كند چرا از او نعمت را خدا بگيرد فكر كن تا از دشمن امكاناتش را بگير. به جاي اين كه براي ماشين و خانه فلاني س صوت و آه مي‌كشي به اف آمريكا فكركن. گيرم رقيب در كانديدا شدن براي انتخابات شكست خورد، فكر كن دشمن مشترك داريم. به جاي حسادت با دوستان، تدبير براي دشمن بايد كرد.
سؤال: شيطان چگونه القا مي‌كند؟
جواب: سياست شيطان گام به گام است.
قرآن:(وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطان)بقره(168)گام‌هاي شيطان را نرويد.
الف: القاء مي‌كند:(اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ) شيطان به ذهن جرقه مي‌زند.
ب: تماس مي‌گيرد: مسد: تماس مي‌گيرد.
ج: داخل مي‌شود: (يُوَسْوِسُ في‏ صُدُورِ النَّاسِ)الناس(5)
د: مي‌ماند:(فَهُوَ لَهُ قَرينٌ)زخرف(36)
ه: عضو حزب مي‌گيرد:(حِزْبَ الشَّيْطان)مجادله(19)
و: رئيس مي‌شود:(أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ)نساء(76)
ز: خود شيطان مي‌شود:(شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ)انعام(112) مثل ماست كه ديگ شير را ماست كند.
گام به گام است اول سيگاري، بعد ترياكي و بعد هروئيني، اول دروغ شوخي و بعد جدي، زنگ چرخ بعد چرخ بعدموتور، بعد ماشين، بعد كشتي دزدي.
خدايا: روز به روز نظام ما را قوي‌تر و محكم‌تر و رهبر و دولت و ملت و امت و نسل و ناموس و آب و خاك را حفظ بفرما.
خدايا: دشمنان ما را شاد نكن و روح كساني كه به ما انقلاب و اسلام دادند، انبياء، اوصياء شهدا، علما، امام خميني ره، پدران و مادران، و آنان كه بر ما حق دارند روحشان را از ما شاد بگردان.
تذكرات: در ديد و بازديدها اول به منزل فقرا برويد. اگر چيزي مي‌دهد تحقير نكنيد. در سفرها مراعات آن‌ها كه تازه گواهينامه گرفته‌اند بكنيد، شما پايه يك داريد او تازه گرفته. در ديد و بازديدها گناه نكنيم. آغاز سال را با عبادت و نماز شروع كنيم.
خدايا: تقوايي به ما بده كه وقت گناه ما را حفظ كند. بار ديگر عيد را تبريك گفته و اگر سال ديگر بوديم شبهاي جمعه با شما هستيم و هر چه مقدر است.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»