1378/9/25 نيت بايگاني سالانه - 1378



بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.

امسال گفتيم جملات دعاي مكارم الاخلاق را تفسير كرده ببينيم امام سجاد عليه السلام از خداوند چه مي‌خواهد و امروز جمله مربوط به نيت را مي‌خواهيم تفسير کنيم. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ»(صحيفه سجاديه، دعاى 20) امام سجاد عليه السلام مي‌فرمايد: «خدايا براي كارهايي كه انجام مي‌دهم نيتم را بهترين نيت قرار بده. » اين جمله را بازكنيم ببينيم چقدر مطلب دارد. تازه اين اطلاعات بنده است نه حرف امام. اين را داشته باشيد كه بارها گفته‌ام كه هيچ وقت و هيچ كس از اسلام نمي‌تواند حرف بزند و هركس هرچه مي‌گويد اطلاعات خودش ميباشد. يعني زماني كه علي عليه السلام را تعريف و تمجيد و توصيف مي‌كنم يعني علم من به اين اندازه است نه اينكه علي عليه السلام اين است. وقتي از تابيدن آفتاب در اتاقهاي منزل تعريف مي‌كني، يعني اين مقدار از نور آفتاب در خانه شما آمده نه اينكه خورشيد اين است. مگر اسلام را مي‌شود به آن دست پيدا كرد. حال يك جمله كوتاه: «وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ». شما كلمه كيميا را شنيده‌ايد. مي‌گويند: کيميا را بزنيد به مس طلا مي‌شود. اين کيميا چيست؟ جواب: نيت كيميا است. چون به بدترين كارها نيت خوب بزني مي‌شود عبادت، و به بهترين عبادتها و كارها نيت بد بزني خراب مي‌شود. جراح و چاقوكش هر دو شكم پاره مي‌كنند. به جراح پول مي‌دهند و از چاقوكش پول مي‌گيرند. و لذا در قرآن زياد فرموده: «في‏ سَبيلِ اللَّهِ» يعني كاري كه مي‌كنيد در راه خدا باشد. و جملة «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» بقره/207 كاري كه مي‌كنيد براي رضاي خداوند باشد. و يا جملة «لِوَجْهِ اللَّهِ» دهر/9 كاري كه مي‌كنيد براي رضاي خداوند باشد. و يا جملة «لله » كاري كه مي‌كنيد براي رضاي خدا باشد. تعبيرات مختلف و زيادي است از اين قبيل. در انتخاب همسر، شغل، حرف، مكان، زمان، افطاري دادن، سلام كردن، براي خدا باشد. چرا سلام كردي؟ اگر چون پول دارد سلام کردي، جهنمي شدي. امام رضا عليه السلام: «اگر كسي به خاطر پول سلام كند يك سوم دينش از بين رفته است. » اگر روز جمعه نيت غسل جمعه و يا هر غسل ديگري كني، ثواب مي‌بري. ولي اگر نيت نكني در تمام اقيانوسها هم شيرجه بروي، ثوابي به تو نمي‌دهند. هزار بار هم آب به صورت بريزي تا نيت نباشد، وضو نيست. نيت، يك قاشق ماستي است كه به يك ديگ شير بزني همه ماست مي‌شود، و با يك نيت خدايي همه كارها را مي‌شود خدايي كرد. در جبهه به يكي گفتند: او شهيد راه الاغ شده است. وقتي علت را پرسيدند، گفتند: او نگاهش به دشمن خورد ديد الاغ خوبي زير پاي يكي از دشمنان است گفت او را مي‌كشم الاغش را صاحب مي‌شوم رفت و اتفاقاً كشته شد ولي شهيد راه خر. و لذا صبّاغ «صِبْغَة»: يعني رنگ و رنگرز، «صِبْغَةَ اللَّهِ» بقره/138 يعني كارها را رنگ خدايي بدهيد. گوشواره براي دختر مي‌خري شبي باشد كه نماز مي‌خواند تا رنگ عبادت پيدا کند، بنايي مي‌کني براي خدا خانه را رو به قبله بساز. «وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً» يونس/87 خانه‌ها را رو به قبله بسازيد(و به تفسير ديگر مقابل هم براي امنيت). شكستني مي‌خواهي بخري، زماني كه افطاري مي‌دهي تهيه كن بعد هم بگذار براي استفاده‌هاي بعدي. بگذار خريدتان رنگ افطاري داشته باشد. آب صورتتان ميريزيد رنگ وضو داشته باشد؛ شيرجه مي‌روي رنگ غسل داشته باشد. «وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ». ما بهتر از كعبه داريم؟ ! (کعبه جايي كه بيشتر از يك ميليارد روبروي او نماز مي‌خوانند) و بهتر از ابراهيم داريم؟ ! ولي باز حضرت ابراهيم(ع) به هنگام ساختن كعبه مي‌گويد: «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا» بقره/127 خدايا از ما قبول كن. خانه: كعبه و بنا: ابراهيم و شاگرد: اسماعيل باشد ولي باز هم بايد رنگ خدايي داشته باشد. اما يكي هم براي مريضي براي رضاي خدا سوپ مي‌پزد، ممكن است كسي با پختن سوپ از لابلاي عدسها برود بهشت. و من هم تفسير مي‌خوانم و مي‌نويسم ممكن است براي پول و. . . باشد و از لابلاي آيه‌ها بروم جهنم. بي دليل نيست كه اين همه قرآن گفته: «قربة الي الله » نيت مهم است. همه مردم دوش مي‌گيرند ولي شما بگو غسل مي‌كنم «قربة الي الله ». اين نيت، مثل نخي است که داخل اسكناس است و اين به اسكناس ارزش مي‌دهد، همان طور نيت و قصد قربت به كارها ارزش مي‌دهد. سؤال: چه كنيم تا براي خداوند كار كنيم؟ جواب: هستي براي بشر است، ابر و باد و مه. . . قرآن هم همين را مي‌گويد: «خَلَقَ لَكُمْ» بقره/29 و «سَخَّرَ لَكُمْ» حج/65 و «مَتاعاً لَكُمْ» مائده/96 و بشر براي عبادت کردن. قرآن مي‌فرمايد: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» ذاريات/56(ما خلق نكرديم جن و انس را مگر براي عبادت). عبادت فقط نماز نيست، بلكه هر كاري كه رنگ خدايي داشته باشد، نماز رنگ عبادت نداشته باشد عبادت نيست ولي نجاري رنگ عبادت داشته باشد، عبادت است. سؤال: چقدر عبادت كنيم؟ جواب: قرآن مي‌فرمايد: «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقينُ» حجر/99 عبادت تا آنجا كه به يقين برسي. سؤال: پس اگر به يقين رسيد ديگر عبادت نكند؟ جواب: نه. مثال اگر گفتيم مي‌خواهي پشت بام بروي نردبان بگذار، معنايش اين نيست كه هر زمان به پشت بام رسيدي نردبان را بردار. عبادت كن تا به يقين برسي نه به اين معني كه وقتي به يقين رسيدي عبادت نكن. حالا چه كار كنيم که کارهايمان براي خدا باشد؟ جواب: اول بايد حساب باز كنيم براي خداوند و غير خداوند. در قرآن دويست و نه مرتبه «دُونِ اللَّهِ» و «دُونِه»(غير خداوند) به کار رفته است، من سيمايي از آنهايي كه براي خدا و غير خدا كار مي‌كنند را بيان کنم تا راهگشا براي همه ما و نسل جوان ما بخصوص در اين ماه رمضان باشد، چون گاهي انسان فكر مي‌كند نيتش خداست و حال آنكه نيست، نيت خدايي اينطور در قرآن تعريف شده است: قرآن مي‌فرمايد: «لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» دهر/9 نه از شما پاداش مي‌خواهم و نه تشكر. پس علامت اخلاص نه پاداش و نه تشكر است. امام حسن و امام حسين عليهما السلام مريض شدند حضرت پيامبر اکرم(ص) به عيادتشان رفته و پيشنهاد نمود به علي عليه السلام براي شفاي آنها روزه نذر كنيد، روزه گرفتند و هنگامي که براي افطار با زحمت غذايي را آماده كردند، و حضرت زهرا عليهاسلام الله افطار را آماده كرد، يتيمي درب خانه آمد غذا را به او بخشيدند و با آب افطار کردند، شب بعد زمان افطار اسير آمد، شب بعد مسكين آمد و هر سه شب غذا را مي‌بخشيدند. قرآن نازل شد که: «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» دهر/8 سه شب با آب روزه گرفته و غذا نخورده بودند، رنگها پريده و زماني هم كه غذا را مي‌بخشيدن مي‌گفتند: «لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» ما از شما توقع پاداش و تشكر نداريم. در کارها اگر اراده پاداش و تشكر داشته باشي معلوم مي‌شود اخلاص نداري.
امتيازات قصد قربت و اخلاص:
1 - پاداش بر اساس سعي است نه كار: مي‌فرمايد: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏» نجم/39 نفرموده «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما عَمِلَ» سعي که بكني براي كار خير، من پاداش مي‌دهم چه كاري صورت بگيرد يا نه. رفتي بيمارستان براي عيادت مريض، گفتند: خوب شده رفته، براي زيارت مؤمني رفتي ديدي نيست و براي نماز جماعت به مسجد رفتي امام جماعت نيامد، همين كه به فكر آن بوده‌اي عبادت است. در بنايي تا كار نكند مزد نمي‌گيرد، ولي خداوند كار نمي‌خواهد بلکه سعي مي‌خواهد گرچه به كار و نتيجه هم نرسد. براي افطاري غذا پختي، نيامدند بخورند شما ثوابش را داري غذاها را هم خودت بخور. در چلوكبابي تا غذا نخوري پول نمي‌دهي ولي خداوند نخوري هم پاداش مي‌دهد.
2 - خداوند كم را مي‌پذيرد: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ» زلزال/7. خداوند كم را هم پاداش مي‌دهد، ولي اگر خانم گفت: يك كيلو انگور بخر. ولي تو يك خوشه خريدي خانم اعتراض مي‌كند، و همچنين اگر براي مهمان نصف استكان چاي بياوري. خلق کم را قبول نمي‌کند ولي خدا قبول مي‌کند.
3 - خداوند جنس معيوب را هم قبول مي‌كند: شما زماني كه گوجه مي‌خري ترشيده و پوسيده را قبول نمي‌كني. (خداوند جنس آشغال را هم مي‌خرد) خداوند جنس را در هم مي‌خرد. امام عليه السلام نماز مي‌خواند و مي‌گويد: «ان كان في ركوعها او سجودها خلل او نقص» اگر در ركوع و سجود نقصي ديدي، شتر ديدي نديدي، درهم قبول كن، خدا كم و معيوب را مي‌خرد.
4 - خداوند گران مي‌خرد: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» توبه/111. خداوند از مؤمنين جان و مالشان را مي‌خرد به بهشت. مردم فوقش با يك كف يا صلوات و يا يك خيابان بنام او کردن و يك گل به گردن انداختن شما را مي‌خرند.
5 - معيوب را مي‌پوشاند: اگر يك مشتري يك جعبه ميوه را با پوسيده هايش بخرد و يا يك خانه را با عيوبش هم حاضر باشد بخرد ولي به رخ انسان هم مي‌كشد كه من از شما جنس معيوب مي‌خرم و عيب‌ها را رو مي‌کند. ولي خداوند: «يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ»(كافي، ج‏2، ص‏578) خوبيها را ظاهر مي‌كند و بديها را مي‌پوشاند. هر كدام از ما گناهاني را مرتكب شده‌ايم كه اگر پدر و مادر بفهمند از خانه بيرونمان مي‌كنند و اگر دوست ما بفهمد از آن نوار و عكس مي‌گيرد و فتوكپي آن را براي آبرو ريزي پخش مي‌کند. چه بسيار نامه‌هايي و چه بسيار كه پسر و دخترها در پارك و با يك بستني گول خورده‌اند و قول ازدواج داده و بعد هم آبروي دختر رفته، دختر زمين گير شده و روزي يک ليتر اشك مي‌ريزد. مردم ما را براي خودشان مي‌خواهند و خدا ما را براي خودمان مي‌خواهد. استكبار هم همين طور است، اينكه آمريكا مي‌گويد: از فلان و فلان كشور حمايت مي‌كنم. مثل حمايتي است كه ما از انار آبدار مي‌كنيم. دو دستي او را مي‌گيريم و با فشار آبش را مي‌كشيم وقتي هم آبش تمام شد، او را پرت مي‌كنيم. تا اين كشور نفت دارد مي‌گويند: اميدواريم در روند تكاملي روابط في ما بين ما به پيشرفت برسيم، اگر نفت تمام شد مردم از گرسنگي بميرند، آمريکا معلوم نيست با اينها چه خواهد كرد. كسي ما را دوست ندارد. فقط خدا ما را دوست دارد. کار را براي خدا انجام دهيم. براي خدا برويم مسجد کار نداشته باشيم که حال اين مسجد قشنگ است يا نه؟ دوستانم اين مسجد هستند؟ اين درس را بخوانم پول دارد؟ فلان شهر بروم، با فلاني ازدواج كنيم. . . حديث: «اگر كسي دختر را قبول كند براي پولهاي پدر خانم و يا شكل دختر، خداوند از هر دو تا، او را ناكام مي‌كند. » و دختر هم همين طور است كه اگر با فلاني به خاطر خانه و ماشين و تلفن ازدواج کرد، چنان زندگي او تاب مي‌خورد و اصلاً سرمايه ازخداست ما كسي نيستيم. نمي‌دانم چه تعبيري بگوييم: غصه خدا را بخوريم و بگويم خدا غريب است. . . نمي‌دانم چه تعبيري به کار ببرم كه زشت نباشد. هستي و نيستي دست خداست، با اين وجود خدا براي رشد انسان مي‌فرمايد: «مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثيرَةً» بقره/245 كيست كه به خداوند قرض بدهد، قرض به فقرا قرض به خداست. چرا درس مي‌خواني؟ براي اينكه با ديپلم در جامعه عزيز شوم. عزت را از ديپلم مي‌خواهي؟ خدا مي‌فرمايد: «أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعاً» نساء/139 از ديگران عزت طلب مي‌كنيد در حالي که عزت نيست مگر در نزد خدا. کنار او عكس گرفتي كه عزت پيدا کنيد؟ ! نيت کيميا است: «وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ» حاج احمد آقا مي‌فرمود: «اگر امام(خميني ره) آب به دست كسي مي‌داد براي خدا بود. » به امام(ره) گفتند: در مسير هر شب شما يك منزلي روضه است و شما از آنجا عبور مي‌كني و هر شب صاحب جلسه دم درب ايستاده و به شما سلام مي‌كند، شما يك شب در جلسه آنها شركت كنيد. امام فرمودند: «من مي‌خواهم شركت كنم ولي فكر مي‌كنم اگر شركت كردم براي سلامي است كه صاحبخانه كرده و براي خداوند نباشد. »
سؤال: دنيا چيست(لقب‌هاي دنيا)؟
جواب: قرآن مي‌فرمايد:
1 - «عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا» نساء/94 دنيا عرضي است. «عرض »: يعني عارضه، يعني: مي‌پرد. زنده باد، مرده باد، جاويد شاه، مرگ بر شاه، همه مي‌پرد.
2 - دنيا غنچه است: «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» طه/131. يعني اين غنچه براي هيچ كس گل نمي‌شود، كي بچه زبان باز مي‌كند؟ كي راه برود، كي مدرسه برود، كي دبيرستان، كي دانشگاه؟ همه نشسته‌اند دنيا گل شود ولي همه در انتظار آن هستند و دنيا براي کسي گل نمي‌شود.
3 - دنيا كم است: قرآن مي‌فرمايد دنيا: «أَدْنى‏» است و «مَتاعُ الدُّنْيا قَليلٌ» نساء/77. بهره دنيا كم است. الان مثلاً در اين سالن 600 نفر هستيد، سن شما هم 20 سال نشده ان شاء الله هر كدام 80 سال عمر داريد و60 سال ديگر مي‌ماند. 60 ضربدر 600 مي‌شود 36000 سال عمر زير اين سقف است و هر صد سالي يك قرن تقسيم بر صد 360 قرن مي‌شود. شما با اين زمان و عمر مي‌خواهيد چكار كنيد؟ اگر كيمياي قصد قربت را به اين ديگ شير عمر زديد تمامش ماست مي‌شود، همه قابل بهره برداري سالم است و تمام مسها طلا مي‌شود. دعاي ماه رجب بخوانم: «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَكَ»(صحيفه سجاديه، دعاى 46) باختند آنهايي كه براي غير خدا كار كردند.
4 - لذتهاي دنيا همراه با غصه‌ها است: اگر بخواهي نيم ساعت غذاي لذيذ بخوري، 6 ساعت بايد توي آشپزخانه روي پا بايستي، دنيا كيفش به زحمتش نمي‌ارزد. ولي آخرت اين طور نيست. و تازه اين طور نيست كه هركس دنبال دنيا رفت به آن مي‌رسد. قرآن مي‌فرمايد: «مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الدُّنْيا» آل عمران/152 - «مَنْ كانَ يُريدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فيها ما نَشاءُ لِمَنْ نُريدُ» اسراء/18. گاهي انسان به سمت دنيا مي‌رود ولي به آن نمي‌رسد. (مثل آن آقايي كه در ميدان جنگ به قصد خر رفت به آن هم نرسيد و کشته راه خر شد.) ولي اگر کسي براي خدا کار کند در کنارش به دنيا هم مي‌رسد. براي خدا درس خوانده و عبادت كنيم. 5 - اگر براي خدا كار كنيم عقده‌اي نمي‌شويم: ما درس خوانديم چرا جمهوري اسلامي ما را استخدام نمي‌كند؟ فرزند من ليسانس است و شغل ندارد؟ مگر تو درس خوانده‌اي براي با سواد شدن يا اينكه دولت كار بدهد؟ اگر انسان از اول نيت كند كه من تحصيل را براي اينكه خدا دوست دارد ادامه ميدهم و اگر دولت شغل داد که داد و اگر هم نداد شغل آزاد انجام ميدهم، اين انسان عقده‌اي نمي‌شود. اگر تحصيل به قصد شغل از دولت باشد، اگر كار پيدا نشد، كينه دولت را به دل مي‌گيري و بغض جمهوري اسلامي را. شما اگر به قصد پلو آمدي منزل ما ديدي آبگوشت است فحش مي‌دهي، از اول بگو مي‌روم با اين شيخ سلام و عليك و مسأله‌اي بپرسم حالا چاي و غذا هم بود يا نبود برايت مهم نيست. البته معناي اينكه براي آخرت كار كنيم اين نيست كه دنيا را رها كنيم. مرحوم مطهري مي‌گويد: يك جمله را از يك طرف بخواني درست و از طرف ديگر نادرست مي‌شود: درست: دنيا براي شما نادرست: شما براي دنيا.
هدف درس بايد براي خدا باشد نه براي دنيا، انسان مخلص هيچ زمان عقده‌اي نمي‌شود. اگر من براي ده شب به شهري دعوت شدم بعد ديدم ديگري آمده بيان خوب دارد و جوانها را جذب كرده و عوام استفاده مي‌كنند خوشحال شدم و گفتم با وجود او نيازي به من نيست، من مي‌روم مكان ديگري، اين اخلاص است. ولي اگر بگويد: نه سنگر را نگهدار. او از هيأتي و شما از هيأتي ديگر هستيد. نمي‌شود چراغ حسينيه خاموش باشد. پدر در پدران چنين وچنان. . . پلو قيمه مي‌دهيم جمعيت بيايند اينجا، آنها مي‌گويند ما چلوكباب مي‌دهيم، او مي‌گويد: ما طبل مي‌آوريم ديگري با هزار تك و پاتك. . . براي اينكه هدف خدا نيست. بگذار همه بروند پاي منبر او شما يك دهه ديگر بخوانيد. يكبار در يك خيابان ده جا روضه است و يك دفعه هم 5 ماه است كسي آنجا سخنراني نكرده. وقتي هدف خدا باشد چه من باشم يا شما فرقي نمي‌کند. فردي مي‌خواهد پولي براي كار خير به نهضت سواد آموزي بدهد، اگر قصد من خدا باشد مي‌گويم: نه اين را بده براي نمازخانه جوانان و مدارس، نماز جوانان و نوجوانان مهمتر از بزرگسالان است. بنده سخنراني مي‌كنم بعد در انتخابات اگر به من رأي نداديد ديگر هيچ وقت خودم را كانديد نخواهم كرد و بگويم: اين مردم قدردان نيستند و چه و چه. . . ولي اگر براي خدا باشد در هر صورت قهر نمي‌كنم، انسان مخلص قهر نكرده، استعفا نمي‌دهد، عقده‌اي نمي‌شود. خانم بچه دار شده کتاب كودك آقاي فلسفي را بدهيم بجاي گل، چون گل پرپر مي‌شود ولي کتاب مي‌ماند. هميشه هديه‌ها را ابدي كنيم، ابدي و قديمي خداست بند به او شويم تا ابدي و قديمي شويم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته