1377/12/27 عمر، كارنامه سال بايگاني سالانه - 1377



بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالمهدي و الهمني التقوي

بينندگان بحث را زماني مي‌بينند كه دو شب به عيد نوروز و شهادت امام جواد عليه السلام را در پيش داريم. جوانترين امام در سن 25 سالگي شهيد و قبر مطهرش در كاظمين است، ياران خوبي تربيت كرد، نمايندگاني در مناطق داشت و ما مفتخريم كه پيرو اهل بيت عصمت و طهارت عليه السلام هستيم. سالگرد آقازاده امام ره است كه خداوند ايشان را در كنار پدرش با اولياءش محشور فرمايد، سفرهاي نوروزي شروع مي‌شود كه انشاالله همه بيخطر باشد، پيشاپيش سال نو را تبريك مي‌گوئيم.
بحث ما كارنامه پايان سال اگر شما كارتي را حساب كنيد بالاي آن نوشته كارنامه مواد درسي هم دارد كه مثلا، ديني، حساب، تاريخ، جغرافيا، زبان، هنر، ورزش، ادبيات، علوم و غيره. همه حساس هستند روي كارنامه، بانكها، ادارات، وزارت خانه‌ها و همه يك گردش كار و حسابي آخر سال دارند ما هم داشته باشيم.
ديدم امام(ره) نامه‌اي به حاج احمد آقا(ره) دارد، و چاپ شده ميفرمايد احمد استادم مرحوم آيه الله شاه آبادي خاطري مي‌گفت اين آيه(از سوره حشر) را زياد بخوان. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ» حشر/18
اي كسانيكه ايمان آورده‌ايد تقوا پيشه كنيد بايد نظر كند هركسي آنچه را پيش فرستاده براي فردا تقوا پيشه كنيد خداوند آگاه است به آنچه انجام مي‌دهيد.
دو مرتبه گفته «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» و «خَبيرٌ» به معناي خبره يعني آگاه است. دقت كنيد چه براي فردا ذخيره كرده‌ايد و درباره اين ذخيره كردن دوبار گفته «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» جمله ولتنظر بين دو «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» قرار گرفته چه مي‌خواهد بگويد. دقت كرده و از خود حساب و كتاب كنيم مثل سازمان، و خانمهايي كه خانه تكاني مي‌كنند و ما خود تكاني كنيم. يك حديث تازه ياد گرفته‌ام.
پيامبر صل الله عليه و اله و سلم روزهاي آخر عمرش بود فهميد چند درهم از بيت المال نزد خانمش مي‌باشد فرمود زود بياوريد بعد به اميرالمومنين(عليه السلام) فرمود زود تقسيم كنيد و فرمود: «ما ظن محمد بالله لولقي الله و هذه عنده» چه بر سر محمد مي‌آمد اگر اين بيت المال را به صاحبش رد نمي‌كرد.
عجيب است اين روايت، چقدر ما بيت المال را حرام كرده‌ايم از اين گچ ساده كه به تخته كشيده‌ايم يا ميخ كوبيده، با خودكار و تلفن، حساب كنيم به قول قرآن «فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ» تكوير/26 كجا داريد مي‌رويد، يه ماشين كه بي قانون و خلاف مي‌رود راننده‌ها اعتراض كرده(دست بلند مي‌كنند) عمر چه شد، سال 77 چه كرديم، زمين به وظيفه‌اش عمل كرد يك دانه گرفت يك هندوانه و يك خوشه داد ابرها به وظيفه عمل كردند، و حيوانها دانه خوردند تخم داده و علف خوردند شير دادند، ما چه كرديم. همين الان دور از تعارف(بنده خودم شرمنده هستم و الله العلي العظيم شرمنده هستم من نمي‌خواهم سخنراني كنم) 365 روز روزي 24 ساعت به حساب برسيم.
امام حسين عليه السلام وقتي آمد كربلا فرمود اين زمينها از كيست؟ خريد، فرمود من نمي‌خواهم خونم در زمين مردم ريخته شود، جايي كه خون شهيد ريخته مي‌شود بايد حلال باشد و حديثي است خيلي خيلي جالب پيش از ظهر عاشورا فرمود: اصحاب من هر كدام به مردم بدهكار هستيد راضي نيستم جزء ياران من باشيد برويد طلبتان را بدهيد، نكند مال مردم را برداشته‌ايد آمده‌ايد جبهه. و حديثي را كه خيلي‌ها شنيده‌ايد:
حضرت روزهاي آخر عمر فرمود هركس طلبي دارد از من بگيرد فردي بلند وگفت يك روز رفتي چوب بزني به حيوان به كتف من خورد، قصه‌اي دارد خوب است بررسي كنيم و درس ديني، نماز و روزه، خمس و زكات و عقائد و افكار، نماز نمره چند است، يا نخوانديم و يا غلط خوانديم، يا درست است با حواس پرت، چند ركعت در عمر نماز با توجه خوانده‌ايم؟ خودت به خودت نمره بده. يك نوه‌اي دارم خودش، به خودش املا گفته بود بعد هم نمره 20 داده بود، رفت مدرسه گفتند چه كسي نمره داده گفت خودم املا گفته‌ام و خودم نمره داده‌ام، دخترم به او گفت چرا چنين گفتي؟ گفت من كه نمي‌توانم دروغ بگويم، بچه فطرتش پاك است. دروغ اگر بگويد از بيرون به او تحميل مي‌شود، بچه خيلي خوبيها دارد. فرمودند چند چيز را از بچه ياد بگيريد.
الف: گريه - زود گريه مي‌كند سنگ دل نيست.
ب: زود آشتي مي‌كند ساعت 8 قهر مي‌كند 30/8 رفيق مي‌شود(ولي مادربزرگش 18 سال است قهر است خانواده خودم را نمي‌گويم توي خانه ما الحمدالله اينطور نيست، بعضي از پدر و مادربزرگها كينه به دل مي‌گيرند)
ج: صداقت و لطافت روح
نمره نماز چند است؟ خودمان نمره بدهيم معلمي به شاگردي 20 لغت املا گفت شاگرد 22 تا غلط داشت(معلم گفت نامرد من 20 تا لغت گفته بودم) معلوم شد 20 تا لغت و اسم و لقب خودش را هم اشتباه نوشته.
نمره روزه و خمس و زكات چرا ما عيد ميوه و شيريني تهيه مي‌كنيم كه مهمان عزيزي مي‌آيد، ما عزيز‌تر از حضرت مهدي(عج الله تعالي فرجه) داريم چرا سهم اما را نمي‌دهيم خدا يگ ميليون داده 200 هزار تومان بده به مرجعي كه قبول داري چرا نمي‌دهي؟ و از او اجازه بگير، نصف يا ثلث آنرا براي فقرايي كه در محل خود سراغ داري.
نمره حساب، كم كاري، كارخانه‌ها، بناها، كارگرها، شاگرد و استادي كم درس داده ما بيش از آن هستيم هستيم هنوز حساب نكرده‌ايم كه چقدر توان كار داريم.
قرآن مي‌گويد: «يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ في‏ صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ» لقمان/16 اگر ذره‌اي باشد «فِي الْأَرْضِ» در عمق زمين يا «فِي السَّماواتِ» در آسمانها يا در محكمترين جا «في‏ صَخْرَةٍ»، «يَأْتِ بِهَا اللَّهُ» خداوند به حساب آن مي‌رسد مهم است.
نمره زبان:
چه حرفها كه زديم، ما ممكن است غافل باشيم ولي قران مي‌فرمايد: «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ» ق/18.
لب مي‌جنباني فرشته مي‌نويسد «وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ» يس/12 هرچه مي‌فرستي از پيش مي‌نويسيم «إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» جاثيه/29 استنساخ مي‌كنيم يعني: مي‌نويسيم. «كِراماً كاتِبينَ» انفطار/11 فرشته كاتب مي‌نويسد. «وَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ» قمر/52 زبر: كتاب همه كارها ثبت شده.
«وَ كُلُّ صَغيرٍ وَ كَبيرٍ مُسْتَطَرٌ» قمر/53 كارهاي ريز و درشت ثبت شده. «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون» توبه/105 خدا و پيامبر و امام‌ها عليهم السلام كارهاي ما را مي‌دانند. پيامبر(ص) فرمود: ‌اي عمار بعد از وفات من هم كارهاي شما به من عرضه مي‌شود اگر خير انجام دهيد خدا را شكر و اگر خلاف، شما را دعا مي‌كنم چون شما شيعه واقعي ما هستيد. (نحوه و انواع حسابها در قيامت)
هركس عاقل‌تر است حسابش دقيق‌تر است، روايت داريم كه: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُحَاسِبُ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِي دَارِ الدُّنْيَا»(معاني‏الأخبار، ص‏1) يعني: از مردم به قدر عقلي كه به آنها داده شد حساب مي‌شود. و بعضي «فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسيراً» انشقاق/8 حسابشان آسان است. بعضي «فَحاسَبْناها حِساباً شَديداً» طلاق/8 حسابشان سخت و بعضي حسابشان مخفي است.
حديث داريم بعضي‌ها را خداوند مي‌خواهد براي عمل كرد تنبيه كند: «إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ شَرّاً حَاسَبَهُ عَلَى رُءُوسِ النَّاسِ»(الزهد، ص‏92) روبه روي مردم حساب مي‌كشد(كه رسوا شود) و افرادي بي حساب به جهنم مي‌روند: سلطان ستمگر، تاجر دروغگو، پيرمرد زناكار، عالم بي عمل، مشركين، كفار.
و اما اگر كسي قانع باشد حسابش آسان است، سخت نگيريد، شد شد نشد نشد. ما تلاش خود را كرده‌ايم حرص نمي‌زنيم.
حديث داريم «وَ اقْنَعْ بِمَا أُوتِيتَهُ يَخِفَّ عَلَيْكَ الْحِسَابُ»(أعلام‏الدين، ص‏344) اگر قانع باشي قيامت حسابت آسان است. اگر با مردم آسان گرفتي قيامت هم خداوند با تو آسان مي‌گيرد.
حديث داريم: كساني كه در دنيا سخت مي‌گيرد خداوند در قيامت سخت و كساني كه آسان مي‌گيرند خداوند هم در قيامت آسان مي‌گيرد.
البته بعضي جا‌ها هم بايد سخت گرفت مثل افسر راهنمايي، حالا گواهينامه را امضا كن اگر سخت نگيرد فردا خود و مسافرها را به كشتن مي‌دهد، حق مردم، جان، ناموس. حالا مبلغي داده به خانم از او دقيق حسابرسي مي‌كند.
(جا ندارد) مو را از ماست مي‌كشد. اما صادق فرمود: (حسابرسي در غذا و حلال و حرام)
موقع خوابيدن حساب كن «إِذَا أَوَيْتَ إِلَى فِرَاشِكَ فَانْظُرْ مَا سَلَكْتَ فِي بَطْنِكَ وَ مَا كَسَبْتَ فِي يَوْمِكَ وَ اذْكُرْ أَنَّكَ مَيِّتٌ وَ أَنَّ لَكَ مَعَاداً»(مشكاةالأنوار، ص‏89) چي خوردي؟ قرآن مي‌فرمايد: «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ» عبس/24.
نگاه كن اين غذا كه مي‌خوري حلال است يا حرام، عيد است و لباسهاي شيك است، لباس فقرا را هم فكر كرده‌اي، سه بچه داري فكر كن براي چهار بچه خريد مي‌كني يكي هم براي فقرا. ما داريم سه رقم ميوه ديگران هم دارند؟ خانه فقرا يك رقم هم نبايد باشد؟ ما كسبت في يومك امروز چه كردي؟
اما كاظم عليه السلام فرمود: اگر كسي از خودش حساب نكشد مسلمان واقعي نيست. سوال: متقي و باتقوا كيست؟ پيامبر ص فرمود: انسان متقي نيست مگر از خود حساب بكشد مثل اينكه شريك از شريك حساب مي‌كشد. بفهمد غذا او لباس و آشاميدني از كجا؟ حلال و حرام؟ يكي از مسائل كه تمام روانشناسها و اساتيد دانشگاه از آن غافل شده‌اند تا آنجايي كه من اطلاع دارم، جلسه‌اي داريم همه استاد دانشگاه هستند من سوال كردم اين است كه يكي از مسائل تربيتي لقمه حلال است. لقمه حرام گرچه تمام مسائل تربيتي را رعايت كند اثر(منفي خود را) مي‌گذارد.
حديث داريم:
در شبانه روز يك ساعت را بگذارد براي محاسبه «وَ سَاعَةٌ فِيهَا يُحَاسِبُ نَفْسَهُ»(خصال صدوق، ج‏2، ص‏523) اين پنجشنبه و جمعه چي شد؟ چطور نسبت به 2 هزار تومان دقيق حساب مي‌كني؟ براي عمر هم محاسبه كنيم آخر سال 77 است چه كرديم يكسال؟
مي فرمايد: «فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا عَلَيْهَا»(كافي، ج‏8، ص‏143).
قبل از اينكه خدا از شما حساب بكشد خودتان از خود حساب بكشيد.
قبل از اينكه از سازمان بازرسي بيايند، شاخه اداري مالي حساب خود را صاف كند وقتي آمدند باكي نباشد، مي‌گويند: آنرا كه حساب پاك است از محاسبه چه باك است. خداوند رحمت كند مرحوم شهيد بهشتي را هميشه جوري مي‌نشست كه هر وقت عكس او را بر مي‌دارند قشنگ باشد ما هم داغون مي‌نشينيم مي‌گويند دوربين خود را جمع مي‌كنيم شهيد بهشتي آيه الله جوادي آملي حتي روبه روي بچه خودش دو زانو مي‌نشيند انگار پشت دوربين است بعضي‌ها هميشه مودب هستند.
خداوند رحمت كند مرحوم علامه جعفري را يكي از اساتيد دانشگاه قصه‌اي گفت من گفتم تلفن بزنم از فرزندش هم خود بشنوم. علامه جعفري در سفر خارج از كشور قبل از فوت در خانه‌اي مهمان مي‌شود يك دفعه به دوستانش مي‌گويد از اين ساختمان بيرون برويم بوي بد مي‌آيد همه مي‌گويند پس چرا ما احساس نمي‌كنيم بالاخره با اصرار خارج مي‌شوند از صاحبخانه سوال مي‌كنند چه بود با اصرار متوجه مي‌شوند كه اينها دسترسي به مرغ با ذبح اسلامي نداشته‌اند واز ضبح‌هاي غيراسلامي گرفته‌اند و اين بوي بد فقط به مشام آمده اولياء خداوند اين چنين هستند كسي كه عمري براي اسلام قلم زده خداوند روزهاي آخر هم او را نگه مي‌دارد كه مال حرام نخورد، اين دستها ارزش دارد. شيخ عبدالكريم حائري مريض شد گفت خدايا من 60 سال با اين دستها نوشته‌ام پيش از تو ارزش ندارد؟ با همين دستها بايد خوب بشوم، دستها را شست انگشت در ليوان گذاشت گفت خدايا اگر خدمت اين دستها مورد قبول است من اين آب را بخورم، خورد و شفا گرفت اولياء خداوند اين چنين هستند.
قرآن مي‌فرمايد: مريم درخت خشك را دست گذاشت رطبا جنيا، خرمايي تازه روئيد براي داوود «وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَديدَ» سبأ/10 آهن در دست او نرم شد. يا جبال او بي معه همينطور كه داوود مي‌گويد يا الله‌اي كوهها شما هم با او بگوئيد. عصا به سنگ زده مي‌شود. آب بيرون مي‌آيد.
حديث: لب مقدس پيامبر اكرم(ص) كه به پستان حليمه سعديه رسيد با اينكه شير نداشت جاري شد، دست خدا باز و اين ايمان ماست، انقلاب ما معجزه است. يا هزارها معجزه من خودم يه دفعه معجزه را در كتابخانه كشف كردم حضرت امام ره فتوا داد سلمان رشدي اعدام شود از راديو تلويزيون تلفن زدند بيائيد و درباره فتواي اما ره صحبت كنيد و من حديث و آيه‌اش را نمي‌دانستم گفتم توهين به خدا و پيامبر(ص) كدام آيه است، هرچه فكر كردم يادم نيامد تلفن زدم به 5، 6 تا از دوستانم يكي مريض بود يكي نبود، هيچكس در دسترس نبود گفتم خدايا من نزد تو آبرو ندارم پيامبر(ص) نزد تو آبرو دارد، يك نامردي به مقدستان توهين كرده و توهين جرم دارد. و امام به خاطراين جرم اين فتوا را صادر فرموده، من آيه و حديث با چندين هزار در كتابخانه بدست و ذهنم نيامد و بالاخره بايد صحبت هم بكنم گفتم خدا تو كمك كن، الكي دست مي‌كنم به كتابها مثل استخاره خودت بياور، به جان رسول الله(ص) چون مضطر شدم، چون وقت تلاش نبود به هر دري هم زدم نشد «أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَر» نمل/62 مضطر شدي دربها باز مي‌شود و الا تا دكتر هست بايد رفت دكتر اثري هم كه آمپول و قرص مي‌گذارد نظر خداست، همينطور علي الله كتاب باز مي‌كردم موضوع مربوط مي‌آمد احساس كردم خداوند همانطور كه شنهاي طبس را وادار كرد هلكوپترهاي دشمن و آمريكا سرنگو شود همان لحظه اراده كرد برايم جور شو. گاهي همه دربها كه بسته مي‌شود مي‌گويد خدايا حالا بگو چه كنم.
نمره تاريخ: حساب، مال مردم، بيت المال
اميرالمومنين عليه السلام فرمود:«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ»(نهج‏البلاغه، حكمت‏208)
هركس از خودش حساب بكشد سود كرده و هركس غافل شود از آن خسارت كرده و «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ وَقَفَ عَلَى عُيُوبِهِ وَ أَحَاطَ بِذُنُوبِهِ وَ اسْتَقَالَ الذُّنُوبَ وَ أَصْلَحَ الْعُيُوبَ»(غررالحكم، ص‏236) هركس از خودش حساب بكشد مي‌فهمد عيوبش چيست!
(من اين فيلمي را كه اينجا دارم گاهي خودمان در دفتر نهضت مي‌بينيم و مي‌گوئيم دقيقه 16 را پاك كنيد، و دقيقه 27 و 3 گاهي يك صفحه را مي‌فرستيم مي‌گوئيم ده قطعه را پاك كنيم مثلا مي‌بينيم قال الصادق را قال الباقر گفته‌ايم ان را ان گفته‌ايم ادوالله؟ را فالله اشكال ادبي محتوايي دارد، بدآموزي دارد اين حديث نپخته است، آخر بعضي حديثها را بگويي ضرر دارد مثل شكر صاف بريزي توي حلق طرف خفه مي‌شود بايد آب قاطي كرد شربت شود، گاهي حديث وصل به تاريخ كه شد معني دارد، چشم وقتي وصل به رگ مو كه شد مي‌بيند، چشم را در آوريم بگذاريم تو نعلبكي نمي‌بيند، خيلي وقتها يه حديث معني ندارد ولي با يك حديث ديگر، من مي‌گويم خدا اگر من نيم ساعت صحبت مي‌كنم و خودم از خودم اين همه غلط مي‌گيرم پس اگر اين را بدهند به يه مرجع تقليد يا به ملائكه بعد امام زمان عليه السلام بعد پيامبر(ص) و بعد براي خدا چيزي ديگر نمي‌ماند.)
حديث داريم اگر دقت كنيد، من با اين رفيق شدم چه خاصيتي داشت. زن و شوهر شب صحبت مي‌كنند آخر شب حساب مي‌كنند چي گفتيم و چه فايده‌اي داشت.
«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ وَقَفَ عَلَى عُيُوبِهِ وَ أَحَاطَ بِذُنُوبِهِ وَ اسْتَقَالَ الذُّنُوبَ وَ أَصْلَحَ الْعُيُوبَ» و«مَنْ تَعَاهَدَ نَفْسَهُ بِالْمُحَاسَبَةِ أَمِنَ فِيهَا الْمُدَاهَنَةَ»(غررالحكم، ص‏236).
كسي كه حساب كند پي مي‌برد عيوبش را و اطلاع پيدا مي‌كند بر لغزشها و از گناهان استغفار مي‌كند عيوبش را اصلاح كرده، كلاه سرش نمي‌رود. اگر كسي خودش را فراموش كند معلوم مي‌شود خدا را فراموش كرده، «من ذم نفسه أصلحها»(غررالحكم، ص‏239)، «من مدح نفسه [فقد] ذبحها»(غررالحكم، ص‏307) از اميرالمومنين عليه السلام هركس از خود انتقاد كند اصلاح كرده خود را و هركس از خود ستايش كند خود را ذبح كرده اگر كسي با چاقو، مانع از خودكشي او مي‌شويد اگر كسي خود را ستايش كرد خودكشي مي‌كند من هر سال عيدي مي‌دهم من و. . . خوبيها مي‌گويد و ديگران را مذمت. تو را مي‌بيني يك ركعت نماز با توجه نخوانده‌اي، به يك فقير سلام نكرده‌اي با پولدارها، تو خانه عموي پولدار رفتي خانه عمه فقير نرفتي، عيبها را بگو چرا خوبيها را مي‌گويي.
«أَكْيَسُ الْكَيِّسِينَ مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ»(مجموعةورام، ج‏2، ص‏94).
سوال: ايدئولوژيكي زرنگترين مردم كيست؟ جواب: كسي است كه از خود حساب بكشد. چگونه حساب بكشيم؟
شيوه: روايت داريم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِأَكْيَسِ الْكَيِّسِينَ وَ أَحْمَقِ الْحُمَقَاءِ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَكْيَسُ الْكَيِّسِينَ مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ وَ عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ وَ أَحْمَقُ الْحُمَقَاءِ مَنِ اتَّبَعَ نَفْسُهُ هَوَاهُ وَ تَمَنَّى عَلَى اللَّهِ الْأَمَانِيَّ فَقَالَ الرَّجُلُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ يُحَاسِبُ الرَّجُلُ نَفْسَهُ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ ثُمَّ أَمْسَى رَجَعَ إِلَى نَفْسِهِ وَ قَالَ يَا نَفْسُ إِنَّ هَذَا يَوْمٌ مَضَى عَلَيْكِ لَا يَعُودُ إِلَيْكِ أَبَداً وَ اللَّهِ سَائِلُكِ عَنْهُ فِيمَا أَفْنَيْتِهِ فَمَا الَّذِي عَمِلْتِ فِيهِ أَ ذَكَرْتِ اللَّهَ‌ام حَمِدْتِيهِ أَ قَضَيْتِ حَقَّ أَخٍ مُؤْمِنٍ أَ نَفَّسْتِ عَنْهُ كُرْبَتَهُ أَ حَفِظْتِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ فِي أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ أَ حَفِظْتِيهِ بَعْدَ الْمَوْتِ فِي مُخَلَّفِيهِ أَ كَفَفْتِ عَنْ غِيبَةِ أَخٍ مُؤْمِنٍ بِفَضْلِ جَاهِكِ أَ أَعَنْتِ مُسْلِماً مَا الَّذِي صَنَعْتِ فِيهِ فَيَذْكُرُ مَا كَانَ مِنْهُ فَإِنْ ذَكَرَ أَنَّهُ جَرَى مِنْهُ خَيْرٌ حَمِدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَبَّرَهُ عَلَى تَوْفِيقِهِ وَ إِنْ ذَكَرَ مَعْصِيَةً أَوْ تَقْصِيراً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَزَمَ عَلَى تَرْكِ مُعَاوَدَتِهِ وَ مَحَا ذَلِكَ عَنْ نَفْسِهِ بِتَجْدِيدِ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ وَ عَرْضِ بَيْعَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى نَفْسِهِ وَ قَبُولِهَا وَ إِعَادَةِ لَعْنِ شَانِئِيهِ وَ أَعْدَائِهِ وَ دَافِعِيهِ عَنْ حُقُوقِهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَسْتُ أُنَاقِشُكِ فِي شَيْ‏ءٍ مِنَ الذُّنُوبِ مَعَ مُوَالَاتِكِ أَوْلِيَائِي وَ مُعَادَاتِكِ أَعْدَائِي»(بحارالأنوار، ج‏67، ص‏69) اينگونه حساب بكشيم: «يَا نَفْسُ» آقاي قرائتي «إِنَّ هَذَا يَوْمٌ مَضَى عَلَيْكِ» امروز گذشت امام مي‌فرمايد شب به شب، ما پيش كش لااقل سال به سال به حساب برسيم. سال 77 رفت «لَا يَعُودُ إِلَيْكِ أَبَداً» ديگه برنمي گردد «وَ اللَّهِ سَائِلُكِ عَنْهُ فِيمَا أَفْنَيْتِهِ» و خدا هم از تو سوال مي‌كند «أَ قَضَيْتِ حَقَّ أَخٍ مُؤْمِنٍ» مشكل مسلماني را حل كردي، دختر بي جهاز را جهاز دادي و پسر بي شغل را شغل دادي، «أَ نَفَّسْتِ عَنْهُ كُرْبَتَهُ» غمي را برطرف كردي «أَ حَفِظْتِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ فِي أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ» طرفي كه رفته مكه يا زندان است از زن و بچه‌اش احوالپرسي كردي؟ شوهرش مسافرت، سرباز در پادگان، «أَ أَعَنْتِ مُسْلِماً» مسلماني را كمك كردي اين شيوه سوال است.
خداوند رحمت كند آيه الله العظمي بروجردي را از خود حساب مي‌كشيد زود عصباني كه مي‌شد، مي‌گفت اگر عصباني شوم يكسال روزه مي‌گيرم سر درس عصباني شد به يك طلبه‌اي پرخاش كرد، گفت من قول داده‌ام يكسال روزه گرفت تا خود را تربيت كرده به كسي پرخاش نكند.
نمره تاريخ: در تاريخ چه نقشي داشته و چه خبر داريم، چه حوادثي بوجود آمد.
نمره جغرافيا: به چه منطقه‌اي رفتيم، از چه خانه‌اي بازرسي، حركتها، هجرتها، سفرها.
نمره زبان: نه عربي و انگليسي با زبان چه كرديم.
نمره سياسي: ...
نمره هنر: هنر وسيله جاذبه است ما چه جاذبه‌اي داشتيم چند نفر را به درس و يا به نماز جمعه دعوت كرديم و چند نفر را تشويق كردي پولها را صندوق قرض الحسنه بگذرند، و بر هنر فقرا،
نمره سياسي: طرفدار كي بود، پاي پرچم چه كسي سينه زدي ولاي دادي، چرا راي دادي به خاطر وعده‌ها، شعارها، بچه محل، فاميلي.
ما از تمام كارها محاسبه مي‌كنيم، (گاهي محاسباتي كه ديوانگي است، من 27 سال پيش ديدم پزشك اطفال داريم، آخوند اطفال نداريم، بچه‌ها را جمع كردم گفتم مي‌شودم آخوند اطفال. يه كسي مرا ديد گفت خيلي سياستمدار هستي. براي چند بچه قصه گفتن، كجايش به شانس مي‌خورد گفتم چطور؟ گفت 40 سال ديگر كه اينها تاجر بشوند پولهايشان را به تو خواهند داد؟ چقدر بايد آدم ماليخوليا بگيرد اگر اينجا يك خانه‌اي بگيريم، اتوبان و پاساژ و گرون مي‌شود، اين عمه، دختر مي‌شود بعد مرد مي‌شود بعد عمو مي‌شود).
گاهي محاسباتي مي‌كنيم كه يك درصد هم به آن محاسبات نمي‌رسيم، سال 77 رفت نه بازديد از معلول و جانباز و نه شكم فقيري را سير و نه براي كميته امداد چك كشيديم، نه يك كتاب مطالعه، اين درسها كه شما مي‌خوانيد حساب نيست، چون اگر نخوانيد نمره نمي‌آوريد، دبيرستان و دانشگاه را كنار بگذاريد، درسي را كه براي مدرك و نمره مي‌خوانيم عشق نيست، اگر با ديدن پليس ايستادي علامت نظم و منظم بودن نيست براي جريمه است اگر پليس نبود و منظم بودي معلوم مي‌شود كه. . . . شما علاوه بر كتابهاي درسي چند كتاب و صفحه مطالعه كردي؟ خيلي مي‌توانيم كار كنيم، بيش از اين مي‌توانيم
خدايا تو را به حق محمد و ال محمد(عليهم السلام) توفيقي بده بهترين استفاده را از عمر بكنيم.
(ولي چون من نياز ندارم بنده هيچ نيازي ندارم ولي اگر بنده بخواهم پول خرج كنم چون مورد خودم نيستم مي‌گويم، بعضي حرفها را بايد روز آخر زد مثل حديث افطاري آخوندها خوب است روز آخر ماه رمضان بگويند افطاري چقدر ثواب دارد چون اگر روز اول بگويند مردم مي‌گويند آقا دارد‌اش خود را براي 30 شب مي‌پزد يعني هر شبي مرا ببريد يه جايي چون نياز ندارم مي‌گويم نمي‌شد شما يه كتاب بخريد الان من دو سه تا كامپيوتر دارم با يك دگمه هر مطلبي بخواهم در مي‌آورم اين شبكه اينترنت هم كه ديگه از دنيا به آدم اطلاع مي‌دهد پس بنده هيچ نيازي ندارم يه كتاب مي‌دادي مي‌گفتي آقاي قرائتي حرفهايي كه براي 20 ميليون مي‌خواهي بزني از اين كتاب استفاده كن با يك كتاب 500 توماني خيرت به 20 ميليون برسد مي‌شود)
واقعا يه دختر و پسر خوب را سرمايه گذاري كند و عروس و داماد كند تا آخر تاريخ هرچه مومن هست مال اوست با ساختن يك سالن آنهايي كه در طول تاريخ نماز مي‌خوانند ثوابش سالن دبيرستان هم ارزان است چون زمينش كه از آموزش و پرورش است خاكبرداري هم شهرداري مجاني و نقشه را هم نوسازي دارد، يك سالن ساده، سرويس هم كه مدرسه دارد منار و گنبد و كاشي كاري هم نمي‌خواهد، پول يك پيكان، آنقدر مي‌شد ما كفش نو بخريم و شيريني به خانه فقرا.
بي جهت نيست امير المومنين عليه السلام خودش شبانه، درب خانه، مي‌فرمود خودم و اين كارها را به قائم مقام و مدير كل هم واگذار نمي‌كرد، ما در آستانه عيد هر كاري كه مي‌توانيم و نكرده‌ايم انجام بدهيم.
خدايا ما را و كارهايي كه خراب كرده‌ايم اصلاح بفرما. و از اين به بعد عمر ما را از تلف شدن حفظ بفرما.
جامعه، دولت ملت و نسل و ناموس ما را روز به روز عزيزتر بفرما. در آستانه عيد، عيدتان مبارك، عيد را با گناه آلوده نكنيد، در مسافرتها آرام رانندگي كرده و نمازتان ضربه نخورد، در مهماني سرگرم نشويد، ديد و بازديد به گناه كشيده نشود، خواهر خانم و دختر خاله نامحرم است، دخترعمو و عمه نامحرم است، خانه‌ها برويم، سلام عليك بكنيم ولي عيد را با گناه آلوده نكنيم.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»