1376/8/15 علم و ارزش آن بايگاني سالانه - 1376



بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

بحث اين هفته ما درباره علم و دانش است. بحارالانوار که يکصد و چند جلد است جلد دومش درباره علم و دانش است. اين کتاب را مطالعه کرده‌ام و مي خواهم در ا ين زمينه مطالبي را به عرض شما برسانيم. مستمعين امروز ما کساني هستند که تا چند سال پيش سواد نداشتند، در کلاسهاي نهضت سوادآموزي مشغول به تحصيل شدند و الان به موفقيت- هايي دست يافته‌اند.
1- علم ملاک گزينش است(در قرآن): «وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» بقره/247 مردم آمدند نزديکي از پيامبران بني اسرائيل که: يک فرمانده نظامي براي ايشان معين کند. پيغمبر هم جناب طالوت را تعيين نمود. گفتند: طالوت به درد فرماندهي نمي خورد چون فقير است. قرآن مي فرمايد: چه کار به فقرش داريد؟ او با سواد است. «وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» علت اينکه من او را براي شما گزينش کردم براي فرماندهي، اين است که او علم دارد علمي که مخصوص فنون نظامي است؛ خداوند وقتي مي خواست آدم را خلق کند فرشته‌ها گفتند: اين کار را انجام نده! اگر مي خواهي عبادتت کنند ما عبادت مي کنيم. خداوند براي اينکه به آنها بفهماند که اين بشر چه است «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ» بقره/31 درهاي علم را به روي آدم باز نمود سپس به فرشتگان فرمود: شما داناتريد يا آدم؟ ! فرشته‌ها گفتند: نه! ظرفيت بشر بيش از ظرفيت ما است. يعني خداوند مي خواهد به فرشتگان بفهماند که بشر بايد آفريده شود به عبادت بشر مباهات نکرد بلکه به ظرفيت علمي بشر مباهات نمود؛ در آيات قرآن کريم عبادت «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» بقره/230 زياد آمده است. آن کسي از من کام مي برد که اهل علم باشد. البته مراد از علم، تحصيلات عالي نيست. علم يک نور است يک بصيرت است. ممکن است کسي چيزهاي زيادي بدانند، نمره هم بياورد اما باسواد نباشد. چون قرآن مي فرمايد: «وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ» منافقون/8 منافقين نمي دانند. در بين منافقين، دکتر و ليسانس و. . . وجود دارد. چرا مي فرمايد: لا يعلمون معلوم مي شود آن علمي مراد است که در کنارش يک ديد صحيحي باشد. به با سوادي که کج مي رود قرآن مي فرمايد: نادان. هر پولداري خرج کن نيست، ممکن است او پولداري گدا باشد. ما پولدار گدا خيلي داريم. با سواد بيسواد هم داريم. اين که قرآن مي فرمايد: منافقين نمي دانند يعني آنها باسواد بي سواد هستند. مي گويند: کوزه گر از کوزه شکسته آب مي خورد! در قرآن، کوزه گري کوزه گر خوبي است که کوزه خودش هم سالم باشد. ولذا در قرآن، کنار علم جملاتي هم آمده است. در يک جا فرموده: علم و فکر. بعضي علم دارند ولي فکر ندارند. آدم تحصيل کرده اي است اما نمي داند پولش را چگونه خرج کند! علم دارد عقل ندارد. علم دارد عمل ندارد. علم دارد حکمت ندارد. علم دارد حلم ندارد. اينها همراهان علمند. دانشمند بداخلاق، مردم را فراري مي دهد. علم دارد ايمان ندارد. علم دارد و دنياپرست دارد. حديث داريم: اگر ديديد که شخص باسوادي دنياپرست است. مثلا دکتري مي گويد: تا پول نريزيد من اين بيمار را عمل نمي کنم! اسکناس! علم بايد با پارسايي باشد. نمي گويم که پول، بد است ولي مي گويم: انسان نبايد شرف را به پول بفروشد. علم دارد ولي خشيت و تقوا ندارد. علمي که اينها را ندارد. طاووس بي دم است. طاووس بي دم، قيمتش از مرغ هم کمتر است. زيبايي و ارزش علم به اين است که اينها را داشته باشد. فرق بين علم و حکمت چيست؟ علم همين است که در مدرسه‌ها مي خوانند. مي خوانند و نمره مي آورند. اما عشق در آن نيست. نبايد مدرک هدف باشد. ما بايد به سمتي برويم که اين مدرک را حذف کنيم. چيز نحسي است. مدرک خوب است اما مدرک-گرايي چيز نحسي است. مثل دنيا، دنيا خوب است اما دنياگرايي و دنيا پرستي بد است. اگر مدرک نباشد بعضي‌ها درس نمي خوانند. مي گوييم: جلسه تفسير قرآن در دانشگاه است. مي گويد: جزء ترم و واحد درسي است يا نه؟ ! يک واحد پاس مي شود! مي گويم: واحد پاس نمي شود اما چيز ياد مي گيري. مي گويد: باشد براي بعد! اصول دينش نمره و درس است. اين خيلي خطرناک است. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «الْعِلْمُ حَيَاةٌ»(غررالحكم، ص‏62).
اينها تعبيراتي در مورد علم است. اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرمودند: علم زندگي است. حيات اجتماعي است. جامعه بي سواد جامعه مرده اي است. همه ايران باسواد نيستند اما فرهنگ دارند. يک ذره از شرف و خاکشان را ندارند. از علم و فرهنگ با هم فرق دارند. علم يعني آنچه ياد گرفتم، فرهنگ يعني آنچه برآن ساخته شدم. فرهنگ ايران فرهنگ دين است. فرهنگ ديني مي گويد: مثل امام حسين(ع) باشيد. اگر زير سم اسبان هم رفتيد، بدنتان سوراخ سوراخ شد، بچه هايتان را کشتند و خيمه هايتان را آتش زدند، به يزيد‌ها بله نگوييد. اين نوعي تفکر است. علم حيات سياسي است. حيات اقتصادي است. کشاورزان عزيز فکرنکنند منظور ازعلم يعني حوزه و دانشگاه، شما هم که سيب زميني مي کاريد بايد علم اين کار را داشته باشيد. چه کنيم که از خاک زمين و زمين کم استفاده بيشتري داشته باشيم؟ يکي از معاونين يکي از وزراء مي گفت: رفتم به ژاپن، ديدم در يک سطل آب گوجه کاشته‌اند و از آن بوته گوجه 50 کيلو گوجه برداشت کرده-‌اند. اين علم است. همه ما بايد سواد داشته باشيم. مادر بايد بلد باشد که چگونه همسرداري کند. خيلي از خانمهاي تحصيلکرده زندگي‌شان نکبت بار است. فرهنگ زندگي کردن را ندارند. محفوظات خوبي دارند اما از درون بزرگ نشده‌اند. علم زندگي، علم تربيت فرزندان، . . . اي کاش روزي بيايد که عوض رد و بدل گل، کتاب رد و بدل شود. عوض دادن گل به مادر، کتاب آيين تربيت به او بدهيم. آيين همسرداري بدهيم. اي کاش دفاتر عقد و ازدواج کتابهاي آيين همسرداري را به زوجها بدهند. اي کاش در دبيرستان و دانشگاه درس زندگي هم به مردم مي دادند. در دبيرستان دخترانه شوهرداري ياد بدهند. دختر ديپلمه همه چيز بلد است جز شوهرداري. من کساني را در حوزه و دانشگاه مي شناسم که ريششان را سفيد کرده‌اند ولي بي سوادند. مي گويند: ادله ولايت فقيه چيست؟ دليلش يک جو عقل است. مردم بي- ولايت فقيه مرجعيت قديم بود که همه‌شان از يک پاسبان مي ترسيدند. ولايت فقيه(امام ره) مردم را آزاد کرد. والله اگر کسي اين را نفهمد مجتهد نيست. ولو درس خارج هم بدهد. استاد دانشگاه نيست ولو بزرگترين استاد و بالاترين پايه هاي علمي را داشته باشد. مرجعيت قديم طوري بود که مردم با وجود چندهزار مرجع از يک پاسبان مي ترسيدند ولي مرجعيت امام خميني(ره) طوري است که او مي فرمايد: آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند. کسي که بين اين دو مرجعيت فرقي قائل نباشد و وقتي به او مي گويي مرجعيت چه کسي بهتر بود، فکرش مي رود به زمان ناصرالدين شاه! ! باب فقه مفتوح است ولي متأسفانه کله ايشان مسدود است. اصلا عزت ما به ولايت فقيه است. بعضي از مردم اشکشان به آب حوض فرقي نمي کند! مي گويند: يا حجة ابن الحسن بيا! حضرت امام مهدي عليه السلام وقتي بيايد همه طاغوتها را بر مي دارد، امام خميني(ره) که يک طاغوت را برداشت چقدر کمکش کردي؟ ! کسي که در حوض خانه‌اش نمي تواند شنا کند نبايد ادعاي شنا در آبهاي اقيانوس کند. اين فرد دروغ مي گويد که يا حجة ابن الحسن بيا! ! مردم بايد مطالعه کنند. بازاريها در مواقع بيکاري مطالعه کنند. زنان خانه دار ما اهل مطالعه باشند. شوفرهاي تاکسي اهل مطالعه باشند. مگر علم فقط در مدرسه است؟ ! علم گنج است. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «لَا كَنْزَ أَنْفَعُ مِنَ الْعِلْمِ»(كافي، ج‏8، ص‏18). هيچ گنجي سودمندتر از علم نيست. در اين سالها الحمدلله از طريق دولت کريمه خيلي چيزها افتتاح و گنجها کشف شد. ما هم امروز مي خواهيم سي و چند گنج نشانتان بدهيم. يعني گنجهايي که نهضت سوادآموزي کشف کرده است. وزارت راه بلوار افتتاح مي کند. و مردم محصولات کارخانه پنير و انرژي اتمي و پتروشيمي و. . . را ديدند. امروز هم ديدنيهاي نهضت سوادآموزي را ببينند. ما امروز چند نفر را دعوت کرده ايم تا مردم ايران اينها را ببينند.
* من نصرت الله. . . هستم. از نهضت شروع کردم و الان ليسانس علوم سياسي دارم و در دانشگاه امام حسين عليه السلام مشغول به خدمت مي باشم؛ . . . فکوري هستم از شهرستان دهلران، از نهضت شروع کردم و الان سال ششم پزشکي هستم؛ هادي سپهري هستم. درسم را از کلاسهاي نهضت سوادآموزي شروع کردم و در حال حاضر دانشجوي سال ششم پزشکي دانشگاه علوم پزشکي زنجان هستم؛ محمد علي ميرزا خوانده هستم. درسم را از نهضت شروع کردم و الان ليسانس زبان انگليسي دارم سه سال است که به طور رسمي در آموزش و پرورش قم مشغول به خدمت هستم؛ علي نقدي پور هستم. دانشجوي رشته مهندسي مکانيک؛ حسين تاجدين هستم. تحصيلاتم را از نهضت سوادآموزي شروع کردم و هم اکنون دانشجوي رشته مديريت بازرگاني دانشگاه خليج فارس بي شهر هستم؛ عباس فلاح هستم از سال 59 در نهضت درسم را شروع کردم و هم اکنون سال سوم رشته حسابداري هستم؛ حميد زارعي هستم. از نهضت تحصيلاتم را شروع کردم و هم اکنون فارغ التحصيل رشته حقوق قضايي از دانشگاه شيراز هستم؛ . . . اکبري هستم. يکي از آزادگان. . . هستم. از نهضت شروع کردم و الان ديپلم هستم و دريکي از شرکتهاي نيروگاه مشغول به خدمت هستم؛ چند تا هم از خواهران بيايند.
فاطمه مقدري هستم. از نهضت شروع کردم. ديپلم گرفتم و 6 سال است که آموزشيار نهضت هستم؛ ليلا چهارمحالي هستم. از نهضت شروع کردم. ديپلم گرفته‌ام و الان هم در کنکور قبول شده‌ام(رشته حقوق) 14 سال هم است که در بيمارستان خدمت مي کنم؛ فاطمه محمدي هستم از استان يزد. از نهضت شروع کردم و الان دانشجوي رشته حقوق قضايي هستم؛ نرگس کريمي هستم. تحصيلاتم را از نهضت شروع کردم و اکنون دانشجوي رشته فقه و مباني حقوق هستم؛ رقيه کرد هستم از شهرستان نهاوند. درسم را ازنهضت شروع کردم. فعلا ديپلم ابتدايي و آموزگار بخش. . . مي باشم؛ خديجه شجاعي هستم. از نهضت شروع کردم. طي 7 سال ديپلم گرفتم و 4 سال است که در نهضت خدمت مي کنم.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته