1376/10/18 اخلاص، اهميت بايگاني سالانه - 1376



بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.

در ايام رحلت حضرت خديجه کبري سلام الله عليها هستيم؛ او اولين زني بود که به پيغمبر صلي الله عليه و اله وسلم ايمان آورد. زني که يک معامله جانانه با خدا کرد. کثير داد و کوثر گرفت. اموال زيادي را داد فاطمه(س) گرفت. زني که پيغمبر اسلام(ص) مرتبا از ايشان ياد مي نمود. و بعضي از همسرها مي گفتند: چه خبره؟ ! زني بود و رفت خدا از او بهترش را نصيب تو کرده! حضرت رسول(ص) مي‌‌فرمود: هيچ زني مقامش به خديجه(س) نمي رسد؛ زني که مادر فاطمه سلام الله عليها شد و جده يازده معصوم(ع). زني که به پيغمبر(ص) مي گفت: هرچه داشتم دارم فقط آرزويم اين است که تو يک پارچه به من بدهي تا کفن من بشود؛ زني بود که پيغمبر اسلام(ص) گوسفند قرباني مي کرد گوشتش را مي فرستاد در خانه زنهايي که قبلا با خديجه(س) رفيق بودند. يعني سالگرد يادبود مي‌‌‌‌ گرفت؛ از اهرمهاي رشد اسلام اموال خديجه(س) بود. زني که خودش پيشنهاد کرد با پيامبر ازدواج کند. بر خلاف بد خواهاني که مي‌‌‌‌ گويند: پيامبر(ص) به دنبال زن پولدار رفت، نه خير زن پولدار آمد سراغ پيامبر(ص). و اين به خاطر لياقتهايي است که حضرت خديجه سلام الله عليها داشتند؛ از حوادث ماه رمضان يکي رحلت حضرت خديجه و ديگري رحلت حضرت ابوطالب عليه السلام است. ابوطالب(ع) هم از حاميان اسلام بود. پيامبر(ص) دو يار داشتند که اگر اين دو نبودند خيلي به پيامبر(ص) ضربه مي زدند: يکي حضرت حمزه ديگري حضرت ابوطالب عليهما السلام. حمزه(ع) خيلي مهم بود، ابوطالب(ع) بزرگ مکه بود و چون پيامبر(ص) برادر زاده ايندو بزرگوار بود، مردم به احترام عموهايش شرشان را کم مي کردند. و در يک سال تلخ در يک ماه رمضان تلخ اين دو عزيز را از دست داد. اين چند جمله درباره اين بانوي عزيز بود و اما بحث اين هفته؛ موضوع بحث اين هفته « اخلاص» است.
اخلاص چيست؟
چيزي که به کارها رنگ مي دهد نيت است. يک عدد سيب را فرض کنيد. سه نفر آنرا نمي خورند. يکي به دليل آنکه با شما قهر است دومي به دليل اينکه ميل ندارد. سومي به دليل اينکه مي گويد: ديگري نيازش بيشتر است، بدهيد او بخورد. اينها نيتهايشان فرق مي کرد. زنده باد سومي. اين معناي نيت است. چاقوکش و جراح هر دو شکم پاره مي‌‌‌‌ کنند. از چاقوکش پول مي گيرند به جراح پول مي دهند. به خاطر نيتشان. ارزش کارها به نيت هاست. ولذا در قرآن خيلي داريم: «في‏ سَبيلِ اللَّهِ»، «يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ» مائده/54، «يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ» نساء/76، «يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ» بقره/261 کارها بايد رنگ خدا داشته باشند وگرنه هوس هستند. نيت خيلي مهم است. آيت الله بهاء الديني از علماي وارسته و بزرگواري بودند که اخيرا از دنيا رفتند. به من گفتند: قرائتي! يک وقت نگويي توي تلويزيون حرف مي زنم چند ميليون نفر مرا مي بينند! اگر اخلاص در کارت نباشد سخنراني تو با رقص يک ميمون برابر است. چون اگر يک ميليون هم بر قصد نگاهش مي کنند، نگاه کردن مردم دليل بر رشد و قرب تو نيست. نگويي من مشهور شده‌ام! که هيماليا شهرتش از ما بيشتر است. نگاهت کنند ميموني، بالا بري دور هستي، مشهور هم شوي کوه هيماليا هستي. آن چيزي که به کارت ارزش مي دهد نيت است و اخلاص. من تقاضا مي کنم از تمامي روزه داران که در وقت افطار‌‌‌‌ که موقع استجابت دعا است‌‌‌‌ از خداوند متعال بخواهند به کارهاي ما اخلاص دهد. اگر اخلاص نباشد همه کارها هدر مي رود. مردم اول که خيلي هستند هرکدام هم خيلي توقع از آدم دارند و انسان هم نمي توانند همه مردم را راضي کند. خدا هم يکي است. «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» اخلاص/1 و هم زود راضي مي شود.
«يا سريع الرضا»(مصباح‏المتهجد، ص‏849) و ما اينجا يا بايد مردم را راضي کنيم يا خدا را. وقتي خدا راضي شد بقيه را حساب نکن. «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» انعام/91 بگو خدا وبقيه را بريز دور. اگر اخلاص باشد همه چيز هست. امام خميني(ره) از روي اخلاص قيام کرد. به امام(ره) گفتند: آقا! فلاني همسايه شماست روضه خواني مي کند شب به خانه‌اش برويد. امام فرمود: مي خواهم بروم اما قصد اخلاص ندارم. براي اينکه مي بينم صاحبخانه کنار در ايستاده و مي گويد: بفرماييد روضه، چون مي بينم اگر بروم روضه به خاطر خدا نيست. معني اخلاص مهم است. پيدا کردنش هم مشکل است. علامت اخلاص اين است که اگر الان به بنده بگويند: تو ديگر در تلويزيون سخنراني نکن و کس ديگري را بياورند من غصه نخورم. در اين صورت من اخلاص دارم. اما اگر ناراحت شدم معنايش اين است که تلويزيون دکانه، مسجد دکانه، گاهي منبر دکانه، گاهي حتي دين هم دکانه، ! مي رود در مسحد دعا بخواند، اگر بگويند: بگذار فلاني بخواند، سريع قهر مي کند! اگر براي خدا آمده اي بگذار ديگري بخواند. يک وقت کسي که مي خواند بد مي خواند و مردم را فراري مي دهد اين حسابش جداست. اخلاص مشکل است. به دانشجوي ما بگويند: مدرک نيست. اگر درس را ادامه دهد معلوم مي شود علم را براي خدا ياد مي گيرد. وگرنه براي مدرک است. وارد بحث اخلاص مي شويم. سنبل اخلاص همين کلمه:
«إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» فاتحه/5 است. من چند تا روايت مي خوانم و اين کلمه را با هم زمزمه مي کنيم و در افطار و سحر از خدا مي خواهيم که به ما اخلاص دهد. اخلاص به قدري مهم است که امام سجاد عليه السلام سحرهاي ماه رمضان مي فرمايد: «اللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِي مِنَ النِّفَاقِ»(إقبال‏الأعمال، ص‏78)(توجه اصل عبارت نفاق است ونه شک)« الهي طهر قلبي من الشرک»لذا عبارت غلط ذکر شده است که ما صحيح آن را آورديم خدا قلب مرا از شرک پاک کن. خيلي افراد هستند که دين دارند اما در ايمانشان مويرگهاي شرک هستند. قرآن مي فرمايد: «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ» يوسف/106 دين دادند اما مويرگهاي شرک درونشان هست. و لذا قهر مي کنند اگر به آنها گفته شود: هيأت شما بعدا سينه بزند! آدم مخلص هيچ چيز نمي داند جز خدا. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «غاية الإخلاص الخلاص»(غررالحكم، ص‏198) اگر ما مخلص باشيم از بهر خدا خالص مي شويم. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «بالإخلاص ترفع الأعمال»(غررالحكم، ص‏155) آدم وقتي اخلاص دارد عملش بالا مي رود. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «لو خلصت النيات لزكت الأعمال»(غررالحكم، ص‏93) اگر نيت خالص باشد عمل رشد مي کند. اخلاص مثل نخ اسکناس است و به اسکناس ارزش مي دهد. قَالَ الْبَاقِرُ ع: «مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ الْإِيمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الدُّنْيَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ ثُمَّ تَلَا إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ فَلَا تَرَى صَاحِبَ بِدْعَةٍ إِلَّا ذَلِيلًا وَ مُفْتَرِياً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى رَسُولِهِ ص وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ ص إِلَّا ذَلِيلًا »(كافي، ج‏2، ص‏16)» اگر کسي چهل روز براي خدا اخلاص داشته باشد خداوند حکمت را از قلبش بر زبانش جار مي کند. اگر مي خواهيد امور به نتيجه برسد نيتتان را خالص کنيد؛ اگر کسي اخلاص داشته باشد«وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا» خداوند خوبيها و بديها را مي فهمد. آدم مخلص شعارش اين است: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» فاتحه/5. من فقط بنده تو‌ام. هيچ انتظاري از کسي ندارم. اهل بيت ما(ع) وقتي که سه روز روزه گرفتند و هرشب مسکين و يتيم و اسير درخانه آنها را زدند، با آب افطار کردند و غذايشان را به آنها دادند. يک سوره « هل اتي» براي آنها نازل شد. مهم نان نبود که به آنها مي دادند، بلکه مهم اين بود که مي گفتند: «لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» دهر/9 ما از شما نه جزاء مي خواهيم نه تشکر. علامت اخلاص اين است که انسان هيچ توقعي از کسي نداشته باشد. خمس مي دهد و يک توقعي هم از آقا دارد.
آدم مخلص ظاهر و باطنش يکي است. فقط بنده اوست، مي خواهد خدا را راضي کند. ولذا قرآن مي فرمايد: کسي که مي خواهد خدا را راضي کند باکي ندارد. : «وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» مائده/54 از هيچگاه ملامت کننده اي نمي ترسيد. به امام(ره) گفتند: اين فتواي قتل سلمان رشدي با قوانين بين الملل سازگار نيست؟ ! امام فرمود: به درک، قوانين بين الملل چيست؟ ! آبروي رسول الله را بردند! او مخلص بود. مخلص کسي است که اگر از جايي مي رفت يادش آمد نمازش در حال قضا شدن است همانجا نماز بخواند. من فقط بنده توام. نسبت به زن و مرد و ترک و عجم تعصب ندارم. مي گويم: «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ». آدم مخلص فقط خدا را مي بيند. حمايت از شخص بخصوصي بدون دليل اخلاص نيست. هرچه رنگ غير خداست کنار مي گذاريم. «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» فقط بنده توام. اين اعلا درجه ايمان است. آيا موقع افطاري دادن به 2 نفر گمنام هم افطاري دادي؟ ! گاهي بعضي‌ها هميشه در صف اول نماز هستند اگر به آنها بگويي برويد صف دوم، قهر مي کنند و ديگر مسجد نمي آيند. اينها اخلاص ندارند. تمام زنهاي وسواسي از اخلاص خارج شده‌اند. رسول الله مي فرمايد: پاک شد، مرد يا زن وسواسي مي گويد: به دلم نچسبيد! اين خدا نيست بلکه دل است. او مي خواهد دلش را راضي کند نه خدا را. آدم مخلص به حرف مردم کاري ندارد. اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: آدم مخلص کسي است که اگر در دست سفال باشد و مردم بگويند طلاست براي او اهميت ندارد و بالعکس. شخصي به من گفت: شنيدم در تلويزيون به زبان کاشي قصه مي گويي؟ ! اين جمله به من برخورد. فهميدم که اخلاص ندارم. اخلاص نهايت دين است، اعلا درجه ايمان است، عبادت مقربين است.
آدم مخلص مأيوس نمي شود: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» فقط بنده توام. «وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» فاتحه/5 در اين آيه من 22 نکته نوشته‌ام که برايتان مي گويم: 1‌‌‌‌ يعني فقط ترا عبادت مي کنم، بعضي هوي، بعضي طاغوت و. . . مي پرستند. 2‌‌‌‌ چرا «نَعْبُدُ» اول آمد؟ چون عبادت حق خدا است و کمک گرفتن حق ماست. حق خدا بايد از حق ما جلوتر باشد. 3‌‌‌‌ فقط تو را کار دارم. در دعاي ابوحمزه ثمالي(سحرهاي ماه مبارک) مي‌‌‌‌ خوانيم: خداي هر وقت مي خواهم ترا صدا مي زنم: «بِغَيْرِ شَفِيعٍ فَيَقْضِي لِي حَاجَتِي»(مصباح‏المتهجد، ص‏582) بدون واسطه مي گويم: يالله. شبانه روزي هستي. و با گفتن ده بار يا‌‌‌‌ الله سيم به تو وصل مي شود. «ياإِلَهَ الْعَاصِينَ» تو خداي گنهکاران هم هستي. من فقط تو را عبادت مي کنم کاري به وعده‌ها ندارم. کاري به تهديدها ندارم. از ترس و طمع نيست، بلکه من خودت را مي خواهم.
بايد مخلص خدا بود نه مخلص پست و مقام.
«إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» دنيا فرمول دارد اما تو مي تواني اين فرمولها را عوض کني. مي تواني به پيرزن نازا بچه بدهي. مي تواند آتش را سرد کند. در انحصار فرمولها نيستم؛ اين مقدار که هدايت شده ايم تو ما را هدايت نمودي. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا» اعراف/43 خدا را شکر که در ايران هستيم. در بين امت حزب الله. خدا را شکر که در اين تاريخ زندگي مي کنيم که رهبر ما مثل آبي که به گياه خشک مي دهي نطق رهبر انقلاب روح به همه کالبدها مي دهد.
اينها که روزه‌شان را مي خورند بنده شکم خود هستند و به او مي گويند: اياک نعبد. بنده شکم هستند. «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» من کاري ندارم که تو هستي حق با کسي ديگر است. خدايا ترا به اين مخلص که در اين ماه شهيد شد‌‌‌‌ اميرالمؤمنين روز به روز مارا به اخلاص نزديک و مارا از مخلصين و مخلصين قرار بده.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته.